Professional Documents
Culture Documents
ناشناخته های دانش - مجموعه مقالههای برگردانشده از منابع روسی
ناشناخته های دانش - مجموعه مقالههای برگردانشده از منابع روسی
فهرست مطالب
پیشگفتار9 ...............................................................
در گسترۀ زمینشناسی 13 ..............................................
زلزلهسنجهای زنده15 ......................................................
پنجرهیی به سوی جهنّم 19 ..................................................
الجورد؛ سنگ آسمان23 ...................................................
دایناسورها به چه علّتی نابود شدند؟ 27 ...................................
آیا در قطب جنوب نفت تفحّص شود؟33 ..................................
بحران عمومی مزوزوئیک ،یادآور آینده35 ..............................
ازهمپاشیدهگی هرم 35 .........................................................
نتایجی چند از فالکت گذشته36 ..............................................
نتایج از نتایج 39 ................................................................
در ماورای قعر اقیانوسها 41 ...............................................
پوستۀ سخت زمین41 ...........................................................
لیتوسفیر و مطالعۀ آن42 ........................................................
نخستین نقشۀ لیتوسفیر اقیانوس 44 .............................................
فراوردههای اقیانوس47 ...................................................
دانستنیهای اقیانوسشناسان 47 ................................................
ذخایر اقیانوس48 ...............................................................
فارمهای زیر آب49 ............................................................
ماهیگیری ـ معضّلۀ بینالمللی51 ..............................................
صالحمحمّد خلیق 4
پیشگفتار
«ناشناختههای دانش» ،مجموعۀ مقالههایی علمی است که به وسیلۀ اینجانب در
سالهای 1359تا 1366هجری خورشیدی برابر با 1980تا 1987میالدی یعنی در
یک برش زمانی هفت ساله از زبان روسی به زبان فارسی دری برگردان شده و در
همان سالها در روزنامۀ باپیشینۀ «بیدار» ،نشریّۀ ادارۀ اطالعات و فرهنگ بلخ ،به چاپ
رسیده اند .منابع روسی این مقالهها ،ماهنامۀ «اسپوتنیک»( 1ماهواره) و شماری از
نشریّههای روسیزبان دیگر اتّحاد شوروی وقت اند .مجلّۀ «اسپوتنیک» ،نشریّۀ
خبرگزاری «نووستی»(2اخبار تازه) بود که به گونۀ مصوّر و رنگی و با قطع رقعی در
نزدیک به 200صفحه از سال 1966بدین سو در مجلّدهایی جداگانه به زبانهای
روسی ،انگلیسی ،اسپانیایی و آلمانی منتشر میشد و افزون برآن ،همزمان به زبان
چکی در چکوسلواکیا و به زبان مجاری در مجارستان نیز به نشر میرسید.
من زبان روسی را هنگامی که در دانش سرای تکنیکی نفت و گاز بلخ در رشتۀ
زمینشناسی نفت و گاز درس میخواندم آموخته بودم و در سالهایی که این مقالهها
را برگردان می کردم کارمندفنّی کارخانۀ کود شیمیایی و برق حرارتی بلخ بودم و با
کارشناسان شوروی وقت که بیشترینه روسی بودند در یک بخش کار میکردم .در
این جا به رهنمایی آن همکاران به ماهنامۀ «اسپوتنیک» و برخی از نشریّههای دیگر
روسیزبان اشتراک کرده بودم که شمارههای پیهم آنها را به موقع به دست
1
Спутникـ
2
Новостиـ
صالحمحمّد خلیق 10
1
Неделяـ
2
Трудـ
11
ناشناختههای دانش
در کتابخانۀ عامۀ کابل ،کتابخانۀ دارالعلوم اسدیّۀ بلخ ،کتابخانۀ شخصی
روانشاد رجبشاه کوهیار ،از کارکنان باپیشینۀ این روزنامه ،و نیز در کتابخانۀ
شخصی خودم بایگانی بودند ،در مشوره با اینجانب گردآوری و برای چاپ مجدّد
به گونۀ کتاب آماده ساختند و از سوی حوزۀ انتشارات شمال به دست نشر سپردند
که از این مهربانی شان یک جهان سپاسگزارم و از خداوند لوح و قلم پیروزیهای
بیشتر شان را در راستای خدمتگزاری به دانش و فرهنگ آرزو میکنم.
البته برای استفادۀ بهتر خوانندهگان از داشتههای این کتاب ،مقالهها از نگاه
موضوع دسته بندی شدند و در مجموع در زیر عنوانهای کلّی «در گسترۀ
زمینشناسی»« ،در گسترۀ ستارهشناسی و مسایل کیهانی»« ،درگسترۀ پزشکی»« ،در
گسترۀ فناوری» و «در گسترۀ فرهنگ» تدوین شدند .در هر یک از این بخشهای
پنجگانه ،مقالهها بربنیاد تاریخ نشر شان در روزنامۀ «بیدار» ،جابهجا شده اند و در
زیرنویس هر مقاله ،همان شمارۀ روزنامۀ بیدار که آن مقاله در آن منتشر شده بود
معرفی شده است .این کتاب در مجموع دربرگیرندۀ 50عنوان مقاله است.
گفتنی است که چون از برگردان این مقالهها سالهای متمادییی (حدود 30تا
37سال) میگذرند به جای تصویرهای اصلی مرتبط با مقالهها که در دسترس قرار
نداشتند ،تصویرهای نوی همخوان با متن مقالهها از رایانه جابهجا گردیده اند و نیز در
نگارش و کاربرد واژهها طبیعی است که شیوه و زبان مرّوج روزنامهنگاری همان
سالها بیشتر محسوس و هویدا خواهد بود .همچنین ،در برخی از مقالهها سالهایی
که دیگر به گذشته پیوسته اند با توجّه به زمان نگارش و برگردان مقالهها به عنوان
سالهای آینده یاد شده اند و به همینگونه برخی از رویدادهای پیشبینیشده در
این مقاله ها به مرور زمان اینک به تحقق رسیده اند .در هر صورت مطالعۀ این کتاب
صالحمحمّد خلیق 12
برای عالقهمندان گسترههای گوناگون دانش ،سودمند و در عین حال بسیار جالب
خواهد بود.
صالحمحمّد خلیق
بلخ 1 /مرداد 1396هجری خورشیدی
13
ناشناختههای دانش
زلزلهسنجهای زنده
روزی در آکادمی علوم ترکمنستان ،مردانی کهنسال آمدند.
ـ موسفیدان چه میگویید؟
ـ مصیبت! زلزله رخ خواهد داد.
ـ چه طور شما این را فهمیدید؟
ـ عالیم کامالً ثابت اند .مارها و سوسمارها از النههای خود بیرون برآمده اند....
و بعد از دو روز زلزلهیی رخ داد که پایتخت جمهوری یعنی عشقآباد را ویران
کرد .این واقعه به تاریخ 5اکتبر سال 1948صورت گرفته است.
در همان موقع حادثهیی رخ داد که راجع به آن ژورنالیست ،واسیلی پسکوف،
گفته است« :در قطار ،پهلونشینم عکسهایی را بیرون کشید .در بین تصاویر عکس
یک سگ را مشاهده کردم .پهلونشینم گفت :ـ این سگ برایم تقریباً مانند یک انسان
ارزش دارد .من همراه زن خویش در عشقآباد مصروف کار بودیم .در همان شب،
قبل از وقوع زلزله دیرتر به خانه برگشتیم .من بین کاغذها فرو رفتم ،خانمم مصروف
مطالعه شد .دخترم در چپرکت به خواب رفت .ناگهان سگ از جای خود پرید و
دخترم را از پیراهنش گرفته به دهن دروازه پرتابش کرد .من با خشم عقب تفنگ
شکاری ،همراهِ خانم م از جا جَستیم و درست در همان لحظه از عقب ما همه چیز فرو
ریخت».
یکی از کارمندان کارخانۀ شیشهسازی عشقآباد شرح میدهد که سگ او قبل از
وقوع زلزله چه گونه وضعی داشته است :یک ساعت تمام قبل از فاجعه ،سگ
صالحمحمّد خلیق 16
ناآرامی را شروع کرد و صاحب خود را که در ایوان منزل خفته بود بیدار ساخت.
سگ زوزه میکشید و به لیسیدن روی صاحبش آغاز کرد .صاحبش به خیال این که
کسی در نزدیکش در حال حرکت است ،از جا برخاست و سگ را رها کرد .سگ
خود را به بیرون انداخت و امّا در همان لحظه دوباره بازگشت ،از دامن صاحب خود
گرفته او را به گوشهیی از خانه به کشیدن پرداخت و در همین موقع بود که زمین
لرزید.
همیشه در آستانۀ زلزلهها رفتار و حرکات حیوانات دفعتاً تغییر یافته است .این
موضوع کامالً واضح است .در هنگام وقوع زلزله نه تنها اهتزازات قشر زمین رخ
میدهند ،بلکه درجۀ حرارت در هسته و ساحۀ مقناطیسی در قسمت مرکز آن نیز
تغییر مییابد .اگر برای انسانها ،جهت معلومکردن تغییرات مختلف در قشر زمین،
آالتی پ یچیده و مغلق به کار است؛ امّا حیوانات این تغییرات را به کمک سیستم
مافوق تشخیصی عصبی و اعضای حسّی درک میکنند.
مارها دارای حسّاسیّت خاصی اند .آنها همواره اوّلتر از دیگر حیوانات عالیم
بهظهوررسیدن آفات را از خود نشان میدهند .اگرچه غریو تحتاالرضی را به خاطر
این که عضو سامعۀ شان انکشافنیافته است نمیشنوند ،امّا باز هم کوچکترین
اهتزاز از زمین را احساس میکنند .در کشور مکزیک ،یعنی جایی که همیشه زلزله
رخ میدهد ،از مارها (پروگنوزیستها) به حیث حامی خاص مردم استفاده میشود.
پس از وقوع زمینلرزه در شهر تاشکند در سال 1966رویدادهای فراوانی از
حرکتهای غیر عادی حیوانات دیده شدند.
یکی از باشندهگان شهر ،چهارده کبوتر از جنسهای گوناگون داشت .آنها در
ظرف نیم دقیقه پیش از نخستین تکان زیرزمینی ،با هیاهو بالهای خود را تکان داده
17
ناشناختههای دانش
و با پرواز در تاریکی باالی بام نشستند و سپس پیش از هر تکان حرکاتی مشابه از
خود نشان میدادند.
زلزله بیشتر اوقات از اثر فورانهای آتشفشان رخ میدهد .حقایقی در رابطه با
این موضوع موجود اند که بسیاری از حیوانات خاصیّت پیشبینی فورانهای
آتشفشان را دارند .چنانکه در ماه مارس سال 1956در کامچاتکا فوران آتشفشان
بیزیمیان صورت گرفت و قسمی که معلوم شد در اثنای این فوران حتّا یک خرس
هم کشته نشد .تمام آنها از کنام خود بیرون برآمده به جاهایی امن پناه برده بودند .به
خاطر داشته باشید :نه تنها خرسهایی که بیدار بودند؛ بلکه آن عدّه که خفته بودند
نیز قبل از فاجعه بیرون برآمدند .فقط عاملی خیلی جدّی میتوانست خواب این
فرمانروایان جنگل انبوه شمالی «تایگا» را برهم بزند.
جالب این که گیاهانی نیز موجود اند که وقوع فوران آتشفشان را خبر میدهند.
مثالً پیریموالی شاهی که در جزیرۀ جاوا میرُوید .این گیاه فقط در آستانۀ فوران گل
میکند و این به پیشبینی مصیبت بزرگ برای باشندهگان روستاهای نزدیک خیلی
کمک میرسانَد .پیریموال را به نام «گل زلزله» نیز یاد میکنند .مدّتها بود که این
خاصیّت پیریموال مبهم بود ،تا باآلخره فیزیکدانان بالروسی علّتش را دریافتند .آنان
افزایش فوق العادۀ سرعت حرکت مایعات را در نلهای بسیار باریک تحت عملیّۀ
ماورای صوت توضیح کردند .در ساحۀ ماورای صوت که در هنگام وقوع زلزله و
فوران آتشفشانها به ظهور می رسد ،آب از طریق شعریههای گیاهان با سرعتی زیاد
به حرکت میآید و به گیاه خاصیّت زودگلکردن را میدهد.
در بین «پیشگوییکنندهگان» بعضی از ماهیان نیز حایز اهمیّت اند .در سال 1783
قبل از وقوع زلزله در جزیرۀ سسلی ماهیان بسیاری به روی سطح دریا بیرون برآمدند.
در کشور ژاپن یک نوع ماهی کوچک که در اکواریوم (مخزن شیشهیی آب برای
صالحمحمّد خلیق 18
1
ـ سیسموگرافهای زنده ،روزنامۀ «بیدار» ،سال پنجاه و نهم ،شمارۀ ،155شنبه 5مهر ،1359بلخ :ادارۀ
اطالعات و فرهنگ بلخ ،ص .3
19
ناشناختههای دانش
از همین رو دانشمندان به این نتیجه رسیدند که حتماً در این جا برمهکاری قشر ـ
پوست با تجهیز کانال چاه برای پایینبردن آالت عملی در تالش باالآوردن اسرار
زیاد راجع به عملیّههایی که در «جهنّم» سیّارۀ ما رو میدهند کمک میرساند.
در هنگام چنین تحقیقاتی کشفیّات بسیار تازهیی حایز اهمیّت اندکه به طور کامل
تصوّرات را راجع به قشر زمین ،ساختمان و تاریخ آن تغییر میدهند؛ چنانکه چاه
برمۀ هشتکیلومتری در شبه جزیرۀ کولسک فرضیّههایی را که باورنکردنی پنداشته
میشدند تصحیح کرده است .مثالً فرمل «هر صد متر در عمق زمین جمع یک درجۀ
مثبت» پس از 2000متر معلوم شد که دیگر غیر قابل تطبیق است.؛ زیرا درجۀ
حرارت در اعماق به صورت فوقالعاده سریعی بلند میرود.
چاه برمۀ کولسک بعضی از اسرار دیگر زمین را نیز کشف کرده است .معلوم
است که قسمت اروپایی اتّحاد شوری به منطقۀ پالتفرمی مربوط میشود ،یعنی حصّۀ
خیلی قدیمی ،آرام و متوازن سیّارۀ ما؛ جایی که فوران آتشفشان و زلزله خیلی
کمتر واقع میگردد .از همین سبب پیشبینی کرده بودند که در اعماق زیاد چاه برمۀ
کولسک تنها با احجار مرده روبهرو میشویم؛ امّا معلوم شد که زمین در همانجا هم
زنده است .نمونههای سنگهای کشیدهشده از چاه برمه نشان دادند که گازها جدا
میشوند ،سرکولیاسیون محلولها رخ میدهد ،درزها در احجار پدید میآیند؛ و از
اینجا چنین نتیجه گرفته می شود که قشر زمین در قسمت پالتفرمی خود نیز به
زندهگی خود ادامه میدهد.
چیزی که مربوط به چاه برمۀ ساآتال میشود این است که چاه مذکور از نگاه
مشخّصات در زون کامالً غیر مشابه با منطقۀ پالتفرمی موقعیّت دارد .و این به
اصطالح کمربند چینداری است که با آن قفقاز و دریای مدیترانه در ارتباط اند .در
این جا قشر زمین در حرکت دایمی است ،پیدایش کوهها و زلزله صورت میگیرد.
21
ناشناختههای دانش
ساخت مان ،ترکیب و خواص فیزیکی احجار کوهی واقع در اعماق زمین تنها برپایۀ
معلومات غیر مستقیم تحقیقات ژیوفیزیکی استوار اند .حین برمهکاری عمیق
پانزدهکیلومتر ی در قشر زمین احجار را مانند شرایط موقعیّت شان میتوان مشاهده
کرد .قانونمندی و غلظت مواد معدنی را نیز میتوان به گونۀ آسانتری توضیح نمود.
این گونه اطالعات در پیداکردن معادن مواد مفید کمک میکند و نکتۀ مهمّ دیگر
این که متخصصان به اهمیّت تحقیق حرارت اعماق به عنوان یکی از منابع آیندۀ
ذخایر انرژی پی میبرند .بخصوص ،دانشمندان از طبقۀ بازالت معلومات جالب
زیادی را انتظار دارند که این معلومات میتوانند کلید دانش چهگونهگی پیدایش
سنگهای معدنی را از ماگما (واقع در جهنّمیترین بخش زمین) به دسترس
1
بگذارند.
1
ـ پنجرهیی به سوی جهن ّم ،روزنامۀ «بیدار» ،سال پنجاه و نهم ،شمارۀ ،167شنبه 19مهر ،1359ص3؛
شمارۀ ،168یکشنبه 30مهر ،1359ص .3
23
ناشناختههای دانش
تا دو ستون مزیّن به شمایل را از الجورد بسازند؛ درستتر اگر گفته شود ،خواستند
تنها با الجورد روکش سازند .امّا حتّا برای همین منظور به مقدار 1،248کیلوگرام
سنگ زیادتر از یک سوم تمام استخراج ساالنۀ الجورد در افغانستان به کار برده شد.
این کشور اکنون نیز به حیث تهیّهکنندۀ بزرگ این مینرال بسیار قشنگ و زیبا باقی
مانده است.
25
ناشناختههای دانش
در اینجا در دامنۀ صخره ،قطعات مکمّل سنگ الجورد پراگنده بودند و آن هم
از گرانبهاترین انواع آن ،یعنی الجورد اصل نیلیرنگ؛ آنقدر پربها که در دو قرن
قبل ،بازرگانان شرق آن را به گونهیی میفروختند که در یک پلۀ ترازو سنگ
الجورد را می گذاشتند و در پلۀ دیگرش با نقره معادل میساختند و به این ترتیب،
الجورد را با نقره مبادله میکردند.
صالحمحمّد خلیق 26
ارتفاع و سراشیبی صعب العبور ،مدّت درازی مانع استفاده از معدن در
«الجورددره» میشدند .امّا انسان نیرومند باآلخره فایق آمد .چاههای اکتشافی و
تونلها سینۀ صخره یی الجورددره را شگافتند .استخراج آغاز یافت .مینرال مذکور
کیفیّتی داشت که از آن انتظار نمیرفت.
در سال 1975شعبهیی در خصوص استخراج سنگهای کمیاب افتتاح شد .فعالً
سوغات الجورد تقدیم هر کسی است که میخواهد از مسافرت به تاجیکستان
1
یادگاری با خود داشته باشد.
1
ـ الجورد؛ سنگ آسمان ،روزنامۀ «بیدار» ،سال پنجاه و نهم ،شمارۀ 6 ،178آبان ،1359بلخ :ادارۀ
اطالعات و فرهنگ بلخ ،ص .3
27
ناشناختههای دانش
علّت این تفاوتها در چه چیزی نهفته است؟ به نظر من تفاوتهای مذکور معلول
نکات ذیل اند:
در جنگلها فرسایش بسیار ثمربخش شیمیایی در جریان است .آبهای باران
مشبوع از تیزابهای عضوی و گاز کربنیک احجار کوهی را فعّاالنه تخریب
میکنند .این آبها با جریان خود در زمین عناصر آسانحلشوندهیی را مانند
پوتاشیم ،سودیوم و کلسیوم از آن شستوشو مینمایند .معلوم است که آهک بخش
مهمّ ترکیب اسکلیتهای حیوانات میباشد .امّا دیده میشود که در جنگلها
کمبودی آهک نیز محسوس است .پس اندازۀ کوچک حیوانات جنگلهای
مرطوب ،نتیجۀ مستقیم کمبودی آهک به شمار میرود.
در صحراها رسوبات ،خیلی کمتر میافتند .آبهای باران تا عمق معیّنی در زمین
فرو میروند و سپس رطوبت در آتمسفیر تبخیر میگردد .در چنین شرایطی با
خودبردن هرگونه موادی مشکل است .امالح کلسیوم در خشکه باقی میمانند که از
آنها گیاهان و حیوانات استفاده مینمایند .از همین سبب حیوانات صحرایی به
مراتب بزرگتر میباشند.
الکن این موضوع به دایناسورها و مردن آنها چه ارتباطی دارد؟
معلوم است که در آغاز دورۀ تباشیر آخری غرقشدن ساحۀ وسیعی از خشکه
صورت گرفته است .در بخش بزرگی از کرّۀ زمین اقلیم معتدل و مرطوب حکمفرما
شد .در قطب شمال حتّا درختان خرما روییدند .طغیان وسیع آبهای بحر ،افزایش
سرتاسری رطوبت اقلیم را به بار آورد .در زمین رسوبات فراوانی افتادند .آبهای
باران زمین را از موادی که به سهولت برده میشدند پاک ساختند و در این ضمن
امالح کلسیوم همراه با آبهای گرونتی در بحیرهها و جهیلها برده شدند.
صالحمحمّد خلیق 30
به این ترتیب ،در اخیر دورۀ تباشیر آنقدر آهک از خشکه جدا شده بود که
دایناسورها مجبور شدند گرسنهگی طاقتفرسایی را از نگاه کمبود آهک متحمّل
شوند ،استخوانهای اسکلیتهای آنها در اثر کفایتنکردن مادۀ ساختمانی نرم
شدند و تحت ثقلت جسم عظیم خود به سهولت تغییر شکل یافتند .و این واقعاً
حیوانات عظیم الجثّۀ مذکوررا به سوی هالکت کشاند .از همین سبب «شکارچیان»
دایناسورها اسکلیتهای آنها را به حالت کج و بدریخت یافته اند و اکثر اوقات
استخوانهای کج جداگانۀ دایناسورها را پیدا کرده اند .محققان همچنین دربارۀ
کمشدن ضخامت پوست آهکی تخمهای دایناسورها و عیوب آن نیز اطّالع داده اند.
در مرحلۀ اوّل دایناسورهای گیاهخوار از اثر راشیت (نرمی استخوان) رو به نابودی
گذاشتند .امّا باید در نظر داشت که آنها به نوبۀ خود خوراک درندهگان را تشکیل
میدادند و این درنده گان نیز هنگامی که چیزی برای تغذیّۀ شان باقی نماند از بین
رفتند .قوّی ترین راشیت دایناسورها امکان دارد با تجدید ساختمان هاضمه و
همچنین حوادث عصبی هم راه بوده است (مانند حیوانات اهلییی که بیماری راشیت
دارند) که باعث سرعتبخشیدن هالکت آنها گردیده است.
امّا این نیز تمام جوانب هالکت دایناسورها را بیان نمیکند .ما میدانیم که در
پهلوی دایناسورهای عظیمالجثّه حیوانات کوچکی نیز به اندازههای گربه زیست
داشتند .برای آنها پرهیز بینمکی شاید آنقدر وحشتناک نبوده است؛ چنانچه
برای سوسمارها و سنگپشتها که یکجا با دایناسورها میزیستند و در عصر ما نیز به
هستی خویش ادامه میدهند.
پس به چه علّتی دایناسورهای کوچک از بین رفتند؟ در زمانی که آنها زیست
داشتند شیرخواران که نسبت به خزندهگان حیواناتی اند با ساختمان عالی به ظهور
رسیدند .به این ترتیب ،بین دایناسورهای کوچک و پستانداران مبارزۀ شدیدی در
31
ناشناختههای دانش
و به این گونه ،هرگاه حملۀ بزرگ بحیرهها به خشکه در آغاز دورۀ آخری تباشیر
صورت نمیگرفت امکان داشت که امروز نیز دایناسورها با تمام انواع شان موجود
میبودند .الکن طبیعت با آنها طبق خواستۀ خود عمل کرد و اینک ما میتوانیم فقط
1
از اسکلیتهای دایناسورها در موزههای فسیلشناسی بازدید کنیم.
1
ـ دینوزاورها به چه علّتی نابود شدند؟ ،روزنامۀ «بیدار» ،سال پنجاه و نهم ،شمارۀ ،199یکشنبه 2آذر
،1359ص2؛ شمارۀ ،200دوشنبه 3آذر ،1359ص 2؛ شمارۀ ،201سهشنبه 4آذر ،1359ص .2
33
ناشناختههای دانش
یخبندی دایمی در حدود 25میلیون سال قبل ،قطب جنوب را با پردهیی از یخ مقیّد
ساخت .در اثر ضخیمشدن یخ قطبی بر روی احجار منجمد و در زیر احجار مذکور به
تدریج درجۀ حرارت بلند رفت و آنها اندکی به ذوبشدن پرداختند .یخ نقش
پوستین منحصربهفردی را بازی کرد .آب احجار با تحمّل فشار بزرگ یخ به تدریج به
اطراف قاره «فشرده شد» .به این ترتیب ،آب مانند این که احجار را شسته باشد
هیدروکربنها را با خود برده است .به این سبب ،دانشمندان معتقد اند که تفحّص نفت
در نواحی ساحلی و نزدیک به سواحل قطب جنوب صورت بگیرد .آیا نظر متخصصان
1
شوروی درست خواهد بود؟ صحّت این نظر را گذشت زمان نشان خواهد داد.
1
ـ آیا در قطب جنوب نفت تفحّص شود؟ ،روزنامۀ «بیدار» ،سال پنجاه و نهم ،شمارۀ ،210شنبه 15آذر
،1359بلخ :ادارۀ اطالعات و فرهنگ بلخ ،ص .3
35
ناشناختههای دانش
به این ترتیب ،تمام جانوران در یک هرم ایکولوژیک جابهجا میشوند که قاعدۀ آن
را گیاهان تشکیل میدهند و هرگاه در قاعدۀ هرم کدام تغییری رونما شود تغییر
مذکور بدون تردید در «منازل» فوقانی آن نیز تأثیر میاندازد .هر تحوّلی در میان
گیاهان حتماً تحوّل در میان حیوانات را نیز به دنبال دارد و تحوّل بنیادی در جهان
گیاهان مفهوم ازهمپاشیده گی کامل هرم ایکولوژیک و به عبات دیگر انقالب واقعی
بیولوژیک را در بر میگیرد.
امّا باید دانست که از همپاشیدهگی ارتباطات متقابل ارگانیک عبارت از یک
بحران ایکولوژیک نیز است؛ یعنی انسان موجود زندهیی نیست که از پیچیدهترین
ارتباطات متقابل بین صدها هزار از انواع دیگر تخطّی کند که در ظرف دهها میلیون
سال تکامل تدریجی تعیین گردیده است .یعنی ما فعالً دارای چنان یگانه مدل واقعی
بحران ایکولوژیک میباشیم که شناسایی میکانیسم آن میسّر نیست.
مطالعۀ دقیق کنونی این انقالب ایکولوژیک فقط تازه آغاز یافته است.
نتایجی چند از فالکت گذشته
1ـ بر همه گان روشن است که بحران ایکولوژیک یک افسانۀ میانتهی نیست؛
بلکه یک واقعیّت است .محکمی جمعیّتهای ارگانیک و قابلیّت پایداری آنها در
مقابل تأثیرات تخریبی خیلی زیاد است؛ امّا نامنتها نیست.
2ـ در جمعیّتهای تخریب شده اصوالً مشخّصۀ تکامل تدریجی ارگانیک تغییر
مییابد .این تکامل همین اکنون به تدریج صورت نمیگیرد؛ بلکه اگر بتوان گفت
مشخّصۀ انفجاری را در بر دارد .هنگامی که عمارت ارتباطات از هم پاشیده میشود،
بسیاری از انواع به هالکت می رسند و تنها یگان یگان نوع موفق میشود که از این
ورطه بیرون بیاید .امّا در اطراف این واحدها فضای وسیعی برای هر گونه استقامت
تکامل وجود دارد .به سرعت دهها و سپس صدها و هزارها نوع جدید نباتات به
37
ناشناختههای دانش
وجود میآیند .به این ترتیب ،انواع جدید حیوانات گیاهخوار پیدا میشوندکه به نوبۀ
خود پیدایش انواع جدید درندهگان را به دنبال میداشته باشند .به تدریج از این هرج
و مرج دوباره ساختمان مستحکم جدید تشکیل میشود و بیوسینوزها سر از نو
تثبیت میگردند.
از سخنان فوق برمیآید که حتّا با ازبینرفتن ساختمان قبلی ایکولوژیک ،خود
جهان ارگانیک از بین نمیرود.
نابودشدن جمعیّتهای متعادل به طور اتوماتیک میکانیسم تکامل زودجواب را
فعّال میسازد که در نتیجۀ آن دوباره جمعیّتهایی از همان نوع به ظهور میرسند .و
هر قدر تخریبشدن ساخت مان بیوسینوزها شدید باشد ،به همان اندازه پاسخ آن نیز
شدید میباشد.
به این ترتیب ،ممکن است معلوم شود که ما دارای تمام اساسات خوشبینی
میباشیم؛ چنانچه فعالً میدانیم که اخالف ما را خطر تماشای گلها فقط در
موزیمها تهدید نمیکند .با اینهمه عمالً مسرّت و شادمانی هنوز وقت است .در
هنگام بحران ایکولوژیک امکانات بسیار وسیعی موجود اند که نتایج تکامل قابل
پیشبینی نباشند.
این موضوع در مثال انقالب بیولوژیک در مزوزوئیک به خوبی میتواند مشاهده
شود.
قبل از عصر مزوزوئیک در زمین ،مارها ،حشرات و عنکبوتها وجود نداشتند .و
هرگاه یک صد و بیست میلیون سال قبل زیستشناسان میزیستند آیا میتوانستند
پیشبینی کنند که در آیندۀ نزدیک خزندهگان بیپا پیدا میشوند و یا این که
حشرات از قبیل مورچهها می توانند شهرهای بزرگی را به وجود بیاورند و یا این که
عنکبوتها ناگهان بافتن نخ واقعی را میآموزند.
صالحمحمّد خلیق 38
ما در جهانی زیست داریم که در آن تمام این چیزها تازهگی ندارد .ما به آن
چیزهایی که ما را احاطه کرده اند عادت گرفته ایم و از چیزهایی که به نظر ما
میرسند متعجّب نمی شویم .امّا در صورتی که بحران ایکولوژیک فرا برسد تکامل
دوباره از راههای جدیدی دست اندرکار میشود و گروههایی که به ظهور میرسند
دارای غیر مترقّبهترین و غیر قابل پیشبینیترین مختصّات میباشند.
3ـ تخریب بیوسینوزها به سرعت و احیاشدن آنها به آهستهگی صورت میگیرد.
در اثنای استقرار گلداران ازهمپاشیدهشدن جمعیّتها صرف چند میلیون سال را
در بر گرفت؛ در حالی که ثبات اخیر حدّ اقل سی ـ چهل میلیون سال را در بر گرفته
است .از اینجا برمیآید که هرگاه در زمان ما همه چیز سرنگون شوند احیاشدن
آنها در زمان نوههای امکانپذیر نیست.
39
ناشناختههای دانش
نتایج از نتایج
با این نتایج البته کار به پایان نمیرسد .مطالعۀ همهجانبۀ بحرانهای ایکولوژیک
در گذشته ،در پاسخگفتن به بسیاری از پرسشهای ما کمک میکند.
کدام تغییرات در بیوسینوزها خطرناکتر از همه برای تعادل آنها میباشند و
کدام تغییرات نسبتاً کمآزار اند؟ از روی کدام عالیم میتوان درک کرد که
وضعیّت بحرانی رو به نزدیکشدن است؟
کدام حوادث نشان می دهند که عملیّات تخریبی برگشتناپذیر بیوسینوزها
همین حاال شروع شده اند؟
صالحمحمّد خلیق 40
1
ـ بحران عمومی مزوزوئیک ،یادآور آینده ،روزنامۀ «بیدار» ،سال پنجاه و نهم ،شمارۀ ،234شنبه 13دی
،1359ص 3؛ شمارۀ ،235یکشنبه 14دی ،1359ص .3
41
ناشناختههای دانش
طوری که مالحظه شده است حتّا با عمیقترین چاههای برمه نمیتوان تا سرحدّ
تحتانی آن رسید .دستگاههای برمهکاری شناور معاصر تنها قادر به حفر حدّ اکثر
چند صد متر در قعر اقیانوس میباشند .در اینجا ژیوفیزیک است که میتواند در
تعیین ضخامت لیتوسفیر مساعدت کند.
مطالعۀ سرعت انتشار اهتزاز ات قابل ارتجاع ـ یعنی امواج سایزمیکی زلزله ـ نشان
داد که در سرحدّ بین لیتوسفیر و آستینوسفیر ،و یا به گفتۀ زمینشناسان در دامنۀ
لیتوسفیر ،در اقیانوس از سرعت امواج سایزمیکی کاسته میشود .این حادثه
متخصصان را موفق به تعیین عمق دامنۀ لیتوسفیر کرد .الکن اندازهگیریهای مشابه
تنها در چند نقطۀ معدود اقیانوس جهانی که بیش از دوسوم سطح سیّارۀ ما را احتوا
کرده است صورت گرفته بود و حیثیّت قطرهیی در دریا را داشت و مرحلۀ معاصر
رشد و پیش رفت علم راجع به زمین و راجع به ثروتهای معدنی آن خواستار
معلومات دربارۀ ضخامت و ساختمان لیتوسفیر در تحت تمام دامنههای بیکران قعر
اقیانوسهاست.
لیتوسفیر و مطالعۀ آن
در برابر دانشمندان انستیتوت اقیانوسشناسی آکادمی علوم اتّحاد جماهیر
شوروی مسألۀ مطالعۀ امکانات استفاده از تاریخ عکسبرداریهای فراوان ژیولوژیکی
و ژیوفیزیکی اقیانوس جهانی به منظور تعیین ضخامت و ساختمان قعر سخت
اقیانوس قرار داده شد؛ مانند اندازهگیری عمق قعر ،عکسبرداریهای مقناطیسی و
گراویمتری مطالعۀ عمر احجار کوهی واقع در قعر اقیانوسها ،اندازهگیری جریان
گرم از اعماق زمین از طریق قعر اقیانوسها و امثالهم .با ید گفت اگرچه وقت هر
روش جداگانه نسبتاً آن قدر زیاد نیست؛ امّا باوجود آن هم در صورتی که همه با
یکدیگر توحید گردند تعیین کومپلکسی ضخامت قعر اقیانوس نتایج خیلی دقیقی به
43
ناشناختههای دانش
به حیث یکی از نمونههای اینچنین کارهای آزمایشی میتوان نتایج تحقیقات
سایزمیکییی را یادآور شد که در قسمت غربی اقیانوس آرام در ظرف 21بار رفت
و آمد کشتی علمی ـ تحقیقی موسوم به «دمیتری مندلیف» انجام داده شده است.
در این تحقیقات ،مؤلّف این مضمون ،الکساندر گورودنیسکی ،نامزد علوم
ژیولوژی ـ معدنشناسی ،نیز اشتراک داشته است .برآیند تحقیقات بر روی نقشهیی
درآورده شد.
صالحمحمّد خلیق 44
در این نقشه سرحدّ تحتانی لیتوسفیر در قسمت شمالغربی اقیانوس آرام نشان داده
شده است .این سرحد نظر به معلومات سنجش تئوریتیک که توسّط مؤلف مضمون
در سال 1976اجرا شده بود تعیین گردیده است .همچنین در نقشۀ مذکور برآیند
تحقیقات کنترول سایزمیکی که در آن زمان در عین منطقه توسّط ژیوفیزیکدانان
ژاپنی اجرا شده بود درج گردیده است .قسمی که از این نقشه هویداست نشانی
پایینشدن سرعت امواج در عمق 83الی 86کیلومتر به خوبی با تعیین تئوریتیک
ضخامت لیتوسفیر ( 85کیلومتر) مطابقت میکند.
نخستین نقشۀ لیتوسفیر اقیانوس
در نتیجۀ ایجاد مدل تئوریتیک و میکانیسم پیدایش لیتوسفیر و همچنین
سنجشهای تحریری و مقایسۀ آنها با مواد کارهای آزمایشی توسّط نویسندۀ این
سطور و دکتر علوم فیزیک و ریاضی «اولیک سوروختینی» نخستین نقشۀ ضخامت
لیتوسفیر اقیانوس جهانی ترتیب داده شد .برای ترتیبدادن این نقشه دانستنیها راجع
به عمر اقیانوس ،نتایج اندازهگیریهای جریان گرم از طریق قعر اقیانوس ،نقشههای
پستی و بلندی قعر اقیانوسهای اتلس ،هند و آرام ،نقشههای مقناطیسی و گراویمتری
و سایر مواد مورد استفاده قرار گرفته اند.
درج تمام معلومات محاسبوی و آزمایشی به روی نقشۀ واحد امکان تصوّر
چهگونهگی ضخامت لیتوسفیر را در تحت اقیانوسها میسّر ساخت و به این ترتیب،
نتایج اساسی ذیل به دست آمده اند:
1ـ ضخامت لیتوسفیر در تحت اقیانوسها نسبت به زیر قارهها به مراتب کمتر
است؛
45
ناشناختههای دانش
3ـ بزرگ ترین ضخامت پوستۀ سخت در مناطق خیلی قدیمی تعیین شده است .و
این مناطق عبارت اند از :قسمت شمالغربی اقیانوس آرام و همچنین گودالهای
قدیمی اعماق آبهای اقیانوس اتلس .این گودالها در طول سواحل اتلس در هر دو
طرف سلسلهجبال وسّط اقیانوس اتلس امتداد یافته اند .ضخامت لیتوسفیر در این جا تا
کمیّت اعظمی خود یعنی 85ـ 95کیلومتر میرسد.
البته این نخستین نقشۀ ضخامت لیتوسفیر اقیانوس به تدقیق و امتحان تحقیقات
جدید ژیولوژیکی ـ ژیوفیزیکی ضرورت دارد .با اینهمه ارزش امروزی آن نیز
خیلی بااهمیّت تلقّی میگردد؛ چنانچه دیده شده است با همین ضخامت پوستۀ
سخت زمین در تحت اقیانوسها ،پیدایش و انکشاف انواع مختلف آتشفشانها ی
صالحمحمّد خلیق 46
1
ـ در ماورای قعر اقیانوسها ،روزنامۀ «بیدار» ،سال پنجاه و نهم ،شمارۀ ،251شنبه 4بهمن ،1359ص 3؛
شمارۀ ،252یکشنبه 5بهمن ،1359ص.3
47
ناشناختههای دانش
فراوردههای اقیانوس
خشکۀ زمین تقریباً 29درصد سطح سیّارۀ ما را احتوا میکند ،در حالی که
بحیرهها و اقیانوسها 71درصد آن را فرا میگیرند .مناسبت حجم محصوالتی که
«مزرعۀ آبیرنگ» به دسترس ما قرار میدهد و تولید کشاورزی با هم ،چهگونه
است؟
انسانها از منابع خاکی تقریباً 99درصد مواد غذایی به دست میآورند ،در حالی
که از بحیرهها و اقیانوسها صرف اندکی بیشتر از یک درصد.
محیط گستردۀ اقیانوسها و بحیرهها چرا این قدر سهم اندکی را در بیالنس مواد
غذایی انسانها بازی میکند؟
پاسخ این پرسش فقط در همین اوخر به مساعدت تحقیقات ثمربخش اقیانوس
جهانی داده شده است.
دانستنیهای اقیانوسشناسان
اقیانوس را می توان به ساندویچ تشبیه کرد .اقیانوس از طبقاتی متشکّل است که هر
کدام آن داری تراکم شوری ،سرعت حرکت و درجۀ حرارت متفاوت اند .در این
ضمن« ،بحیرههای» بی ته و بدون سواحل و حتّا «جهیلهای» بسیار شیرین شامل
میباشند .مدّت موجودیّت این بحیرهها و جهیلها خیلی دراز بوده و ماوای گیاهان و
جانورانِ آبهای شیرین را تشکیل میدهند.
در قعر ،در وسط کوههای مرتفع و پرتگاههای عظیم واقع شده و در اطراف
آنها میدانهایی از مواد الوا قرار دارند که الوای مذکور از بطن زمین بیرون
می برآید .و در تمام حصص جانوران و گیاهان ،موج میزنند ،حتّا در عمیقترین
صالحمحمّد خلیق 48
افتادهگیها (یعنی در عمق زیادتر از یازده کیلومتر) موجودیّت زندهگی کشف شده
است.
متخصصان انستیتوتهای محصوالت ماهی اتّحاد شوروی و دانشمندان آکادمی
علوم اتّحاد شوروی که به رفاقت ماهیگیران کار میکردند سهم عمدهیی را در
مطالعۀ اقیانوس جهانی به عهده داشتند....
روندهای بههمآمیختهشدن عمودی آب اقیانوسها خیلی جالب توجّه بودند.
چنین معلوم می شود که این روندها نقش بزرگی در ایجاد منطقۀ پرمحصول ماهی
بازی میکنند.
عالوه براین ،نشیبیهای قارهها و حصص نسبتاً عمیق نیز مورد مطالعه قرار گرفتند.
همچنین اهمیّت پیشهوری بحیرههای قطبی نیز مورد بررسی قرار داده شد .ارتباط
پستیوبلندیهای زیر آبها با تشکیل مناطق پرمحصول ماهی تعیین گردید و
مختصِّات عملیّات بیولوژیک که در شلفهای باریک و وسیعی صورت میگیرند
شناخته شدند....
در این اواخر به مطالعۀ حرکت کتلههای آب در طبقات باالی اقیانوس توجّه
زیادی معطوف شده است و در نتیجه ،تجمّعات پیشهوری ماهی دورتر از سواحل
کشف گردیدند و رژیم اقیانوس و ذخایر بیولوژیک در اعماق تا 2000متر مورد
تحقیق قرار داده شدند....
ذخایر اقیانوس
کامالً در همین اواخر محصوالت اقیانوس را بسیاری از دانشمندان تا 50میلیون
تن در سال تعیین کرده اند .امّا در پرتو تحقیقات اخیر استحصال ممکنۀ تنها ماهیها تا
80ـ 90میلیون تن تعیین میگردد.
49
ناشناختههای دانش
عالوه برآن ،امکانات حقیقی بهکاربستن ذخایر اعماق بزرگ ،کوههای مرجانی و
دیگر مناطق دشوارگذار اقیانوس که در آنجاها لوازم معاصر ماهیگیری را راهی
نیست تعیین گردیده اند.
با اینهمه از سال 1929میالدی استحصال جهانی عمالً افزایش نمییابد .ذخایر
ماهیانی مانند ماهی شور ،ماهی روغن ،ماهی خاردار و سفرهماهی تقلیل یافته اند .چرا
چنین عملی رخ میدهد؟ فراموش نباید کرد ،امروز انسانها اساساً از ذخایر زندهیی
استفاده میکنند که در اثر تولید مجدد طبیعی اکمال مییابند.
امّا در اینجا تولید ،صدها و هزارها مرتبه کمتر از مالداری میباشد .چنانچه
دیده میشود برای بهدستآوردن یک کیلوگرام گوشت گوساله 20 ،ـ 25کیلوگرام
خوراکه های نباتی ضرور است .در حالی که در عین مقدار برای گوشت تونز (که از
ماهیان کوچک تغذیّه می کنند و این ماهیان کوچک به نوبۀ خود جانوران و نباتات
کوچکتر دیگری را میخورند) چندین هزار مرتبه کتلۀ بزرگ گیاهان آبی به
مصرف میرسند.
بیاختیار سؤالی خلق میشود که آیا نمیتوان در اقیانوسها و ساکنان آن به
صورت فعّالتری وارد عمل شد؟ و در آن ،مزارع تحتالبحری رهبریشده را تهیّه
کرد تا مطابق به ضرورت انسان استقامت جریان بعضی از روندهای اقیانوس و
بیولوژیک تغییر داده شود؟
فارمهای زیر آب
فارم های بحری برای پرساختن درز بین تقاضاهای انسان و امکانات اقیانوس
کمک میکند .چنانچه مهاجرت نرمبدنان در بحیرۀ کاسپین ،در آنجا افزایش قابل
مالحظۀ مقدار خوراکه را برای سگماهیها به بار آورد .جادادن شورماهیهای
اقیانوس اتلس در بحرالکاهل ،کفالها در بحیرۀ کاسپین و آزادماهیهای بحرالکاهل
صالحمحمّد خلیق 50
در اقیانوس اتلس به صورت موفقانه صورت گرفته است .همین اکنون تجربۀ مثبت
پرورش سفرهماهی ،زرددم و صدفماهی بحری در مناطق ساحلی در مرحلۀ اجرا
قرار دارد.
برای اوّلینبار ،استحصال دهها و صدها تن «غلّۀ» صدف مأکول و سایر نرمتنان از
یک هکتار فارمهای زیر آب و همچنین «درویدن» مقدار خیلی زیاد نباتات آبی از
باغچه های زیر آب میسّر شده است .در بحیرۀ بالتیک و بحیرۀ آزوفسک ،تجربیّات،
بخصوص پرورش ماهیان در «باغچهها» به صورت موفقانه اجرا شده اند .خصوصیّت
صومماهیها ،گوربوشها و سایر آزادماهیهای بحرالکاهل ،به درآورن آنها در
ساحۀ پرورش چراگاهی کمک میکند.
ماهیان کوچک را که در کارخانههای ماهیان آبی به دست آمده اند در ظرف دو
ماه غذا میدهند و سپس آنها را در بحر می اندازند .بعد از آن ماهیان مذکور به
صورت رمههای بزرگ ماهیان پیشهوری به ساحل زادگاه خود برمیگردند و این
عمل دهها هزار تن محصوالت اضافی را به دنیال دارد.
همچنین توجّۀ دانشمندان به ایجاد کوههای مصنوعی زیرآبی یعنی منزلگاههای
مخصوصی معطوف است که در آنجاها مطابق به مواد خوراکه ،قابلیّت استحصال
ماهی به مراتب افزایش مییابد....
کارهایی که در زمینۀ بهترساختن شرایط تولید مجدد ماهیان گرانبها صورت
میگیرند از جملۀ ثمربخشترین کارها به شمار میآیند ....مثالً در بحیرۀ شمالی
بعضی جانوران درنده تا 80درصد پالنکتون میخورند و پالنکتون خوراک ا ساسی
شورماهیها را تشکیل میدهد....
51
ناشناختههای دانش
تغییر این موقعیّت نمیتوانست تعداد شورماهیها را چندین برابر زیاد سازد .در
قسمت شمالی بحرالکاهل که درجۀ حرارت آب خیلی پایین میباشد در حدود 150
میلیون تن مواد خوراکی (اضافی) موجود است....
هرگاه ماهیان آبهای سرد را در آنجا مسکنگزین بسازیم ،در آنصورت
ممکن است منطقۀ جدید و وسیع ماهیگیری به میان آید.
ماهیگیری ـ معض ّلۀ بینالمللی
امروز سازماندهی عاقالنۀ ماهیگیری از اقیانوسها و سواحل برای تمام کشورها
یک امر ضروری پنداشته میشود .ماهیگیری باید بر روی توصیّههای کامالً علمی
بنیادگذاری شده باشد؛ از قبیل این که در کجا باید ماهیگیری گردد؟ گرفتن کدام
انواع ماهی مجاز است و مهمتر از همه این که ماهیگیری تا کدام پیمانه باید صورت
بگیرد؟ امروز اکثراً ماهیانی را می گیرند که تا اندازۀ قابل استفاده رشد نیافته اند.
همچنین ساختمان ژنتیک گروههای ماهیان در نظر گرفته نمیشود.
تمام این عوامل منتج به پایینآمدن درجۀ بهرهدهی ابحار میگردند .در نتیجۀ
ماهیگیری ،تمام کشورها ساالنه در حدود 10میلیون تن محصوالت بحری را به
اندازۀ الزم جمع نمی کنند .در کشورهای غربی توجّه اساسی به آن اشکال فارمهای
زیر آب معطوف است که برای مالکان فارمهای زیر آب مفاد اعظمی را در بر داشته
باشند .بسیاری از همکاران خارجی ما در گذشتۀ نهچندان دور در تمام موارد با
تدارک نقشۀ تأسیسات فارمهای زیر آب تنها منافع خصوصی خود را در نظر داشتند
و بیاعتنایی کامل به جهت ایکولوژیک مسأله از خود نشان میدادند .دانشمندان
شوروی با اجرای تحقیقات در خصوص ماهیگیری از بحر ،بعضی اوقات خود را با
قیودی که فقط استحصال ممکنه و اعظمی را در مدّت خیلی کوتاه در بر دارد مقیّد
نمیسازند.
صالحمحمّد خلیق 52
برآیند دهها سال کار در راستای احیای مجدد تعداد گروه مخصوص
سگماهیهای بحیرۀ کاسپین در پراتیک جهانی نظیری ندارد.
ساختمانهای چند کارخانۀ ماهیگیری و کشتیهای مخصوص برای استحصال
ماهیان کوچک تهیّه شده اند.
میلیونها روبل برای محافظت پاکیزهگی آبهای بحیرۀ کاسپین و ایجاد محلهای
مصنوعی تخمگذاری ماهیان تخصیص داده شدند.
و به این ترتیب ،امروز استحصال سگماهی بیشتر از چهار چند نسبت به سابق
افزایش یافته است؛ زیرا ذخایر این ماهیان گرانبها انکشاف مییابند .با وجودی که
پیشهوری ماهی گیری آن نه تنها به اتّحاد شوروی اختصاص مییابد ،بلکه ایران نیز
در آن سهم دارد.
در بحرالکاهل نیز در نزدیکی سواحل ،کارهای مشابه انجام داده شدند .اکثر
تأسیسات تولید آزاد ماهیان در همین نواحی قرار دارند.
53
ناشناختههای دانش
درجۀ تولید ساالنۀ کارخانههای ماهیگیری تنها یک جزیرۀ ساخالین به بیشتر از
نه صد میلیون صومماهی و گوریوش میرسد ،در حالی در راههای بحری
مهاجرتهای این ماهیان که به صورت مصنوعی پرورش یافته اند کشتیهای
ایجاد تأسیسات مثمر بحری ،افزایش درجۀ بهرهدهی ماهیان و بهکاربستن مناطق
جدید پیشهوری ،ما را به استفادۀ مکمّل از امکانات فوقالعاده بزرگ اقیانوس جهانی
مساعدت می کنند و این به نوبۀ خود امکان ازدیاد حجم معاصر استحصال ماهی را با
تدابیری کمتر میسّر میسازد؛ البته بدون این که به روندهای ایکولوژیک صدمهیی
1
وارد شود ،بلکه برعکس ،با ثابتنگهداشتن این روندها.
1
ـ فراوردههای اقیانوس ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصتم ،شمارۀ ،25شنبه 29فروردین ،1360ص 3؛ شمارۀ
،26یکشنبه 30فروردین ،1360ص 3؛ شمارۀ ،27دوشنبه 31فروردین ،1360ص 2؛ شمارۀ ،28سهشنبه 1
اردیبهشت .2 ،1360
55
ناشناختههای دانش
می توان درک کرد که در جریان انکشاف گرمای شدید چه وقت یخهای
چندین سالۀ قسمت مرکزی قطب شمال ابتدا به یخهای یکساله مبدّل میشوند و بعداً
به کلّی آب میگردند .متخصصان معتقد اند که یخهای بحری قطب شمال همین
اکنون در اثنای افزایش جریان متوسّط هوا در نیمکرّۀ شمالی به اندازۀ تقریباً 2درجه
در حال آبشدن اند.
طوری که از جدول تخمینی ذیل دیده میشود در سال 2000میالدی از ساحۀ
یخهای بحر منجمد شمالی به طور قابل مالحظهیی کاسته خواهد شد و در سال 2025
میالدی یخهای مذکور به کلّی آب خواهند شد.
جدول تغییرات درصدی گاز کربندایاکساید و درجۀ حرارت هوا
2025 2000 1974 سالها
درصدی گاز
0،064 0،041ـ 0،052 کربن دای اکساید در جوّ زمین 0،033ـ 0،038
افزایش درجۀ متوسّط حرارت
2ـ 3،5 1ـ 1،5 0،05درجه نظر به سال 1960
در اثنای انکشاف گرمای شدید ،درجۀ حرارت در عرضالبلدهای مختلف
یکسان نمیباشد .در صورتی که در سال 2025حرارت متوسّط هوا در نیمکرّۀ
شمالی به 2ـ 3،5درجه افزایش بیابد ،در آنصورت در عرضالبلدهای فوقانی،
حرارت در تابستان تا مثبت 7ـ 10درجه زیاد میشود و حرارت در زمستان از منفی
5ـ 10درجه پایین نمیرود .این چنین تغییرات رژیم حرارتی تأثیر زیادی در شرایط
طبیعی و مخصوصاً در عرض البلدهای وسطی و فوقانی وارد میکند.
دانشمندان معتقد اند که بعد از اختالل یخهای بحری قطبی چندینساله در
قسمت بیشتری از بحیرههای قطبی یخهای یکساله نیز به وجود نخواهند آمد.
57
ناشناختههای دانش
گرما در پایان قرن 20و در ربع اوّل قرن 21چهگونه افزایش مییابد؟ میتوان
چنین نظریّه داد که این عملیّه به طور غیر منظّم صورت خواهد گرفت :ابتدا به
آهسته گی و بعداً خیلی سریع .سپس هنگامی که سرعت گرمشدن باز هم فقط با
افزایش مقدار گاز کربن دای اکساید ارتباط پیدا کرد از سرعت این عملیّه دوباره
کاسته میشود.
در آیندۀ نزدیک رژیم بارندهگی نیز به نوبۀ خود تغییر مییابد .گرما باعث
افزایش تبخیر در سطح اقیانوسها می گردد و به این ترتیب ،افزایش مقدار بارندهگی
را در سطح زمین به بار میآورَد .محاسبات نشان میدهند که افزایش مقدار کربن
دای اکساید در جوّ زمین مقدار مجموعی تبخیر و بارندگی را زیاد میسازد.
گرما تأثیر بارزی در تقسیم بارندهگی دارد .از مقدار بارندهگی در عرضالبلدهای
وسطی کاسته میشود ،تفاوت حرارت بین عرض البلدهای پایینی و فوقانی تقلیل و
مقدار بخار آبی که از اقیانوسها به قارهها آورده میشود تنزیل مییابد .به این
ترتیب ،گرما باعث افزایش مقدار بارندهگی در سطح اقیانوسها و کاهش آن در
خشکه در قسمت بیشتری از سطح قارهها میگردد که میتواند برای اکثر عملیّههای
طبیعی و برای فعالیّت های انسان اثری عمیق داشته باشد .خطری موجود است و آن
این که در مرحلۀ اوّل گرم ،در نواحییی که رطوبت پایدار وجود ندارد (مانند
صحراها و جنگلهای صحرایی عرض البلدهای وسطی اروپا ،آسیا و آمریکای
شمالی) امکان دارد خشکسالی به وجود بیاید؛ چنانچه عین واقعه در سالهای 30
قرن ما [(قرن ])20و در سالهای 1972ـ 1976در خشکسالیهای اروپا ،آسیا و
آمریکای شمالی به مشاهده میرسد.
صالحمحمّد خلیق 58
برای ترتیبدادن جدول چهگونه گی تغییر اقلیم در مرحلۀ اوّل گرما که هنوز
یخهای بحری قطبی آب نشده باشند ،میتوان معلوماتی را به کار برد که به اساس
تغییرات اقلیم در گذشتۀ نهچندان دور پایهگذاری شده است.
بسیار مشکل است که بگوییم عصر جدید بدون یخ ،چهگونه عصری خواهد بود؟
اقلیم آن عصر از اقلیم عصر ما کامالً متفاوت خواهد بود.
میتوان گفت که در صورت از بینرفتن یخهای بحری قطبی چندینساله در
حالی که یخبندیهای بزرگ زمینی (مانند قطب جنوب و گروئنلند) موجود باشند،
در کرّۀ زمین اقلیمی مشابه به اقلیم اواخر عصر سومین پلیوسین برقرار میشود .در
عصر مذکور ( 2ـ 7میلیون سال قبل) موقعیّتها و اشکال قارهها و اقیانوسهای زمین
از عصر کنونی چندان فرقی نداشت .در عصر پلیوسین یخبندی قطب جنوب با ابعاد
کمتری نسبت به ام روز موجود بود؛ امّا پوشش یخهای چندینسالۀ اقیانوس منجمد
شمالی وجود نداشت.
نظر به معلومات اقلیم باستان در اواسط عصر پلیوسین حرارت متوسّط هوا در
نیمکرّۀ شمالی نظر به حرارت کنونی آن 3ـ 4درجه بلند بود .در این اثنا در شمال
اروپا حرارت هوا در سردترین ماههای سال از منفی 5درجۀ سانتیگراد پایین نشده
است و در آسیای شمالشرقی از منفی 15درجۀ سانتیگراد پایین نبود.
و این به مراتب بلندتر از حرارت در عصر کنونی میباشد .حرارت متوسّط فصل
گرمای سال در عصر پلیوسین از عصر کنونی تفاوت کمی داشت و اندکی بیشتر
بود ،مخصوصاً در نواحی قطبی.
تقسیم بارندهگی در اروپا و آسیا در عصر پلیوسین تقریباً مانند امروز بود .البته در
عرضالبلدهای فوقانی بارندهگی زیادتر صورت میگرفت .باید گفت که اقلیم مشابه
59
ناشناختههای دانش
اقلیم عصر پلیوسین اقلیم بدی نیست .چنین یک اقلیم که به تدریج و با گذشت
سدهها فرا برسد برای انسان و فعالیّتهای اقتصادی وی خیلی خوشآیند خواهد بود.
هرگاه تغییرات اقلیم با سرعت در ظرف چند دهه صورت بگیرد ،تعیین پیامدهای
اقتصادی آن خیلی مشکل خواهد بود.
گرمشدن سریع آب وهوا باعث افزایش شدید تغییرات دوران رطوبت میگردد،
ساحۀ یخهای بحری قطبی کم میشود و خشکههای منجمد دایمی به بیرونبرآمدن از
زیر یخ آغاز میکنند و نقل مکان نواحی طبیعی در عرضالبلدهای خیلی بلند صورت
میگیرد و این خود در پهلوی سایر رشتههای صنایع در سیستم کشاورزی تغییرات به
بار میآورَد.
هرگاه چنین یک گرما فرا برسد تغییرات سطح اقیانوس جهانی چهگونه خواهد
بود؟ معموالً چنین میپندارند که آبشدن تنها یخهای قطبی (هرگاه اختاللی در
یخبندیهای گروئنلند خصوصاً یخبندیهای قطب جنوب رو ندهد و یا این که
آبشدن آنها به بسیار آهسته گی صورت بگیرد) در سطح اقیانوس جهانی عمالً
کدام تأثیری وارد نمیکند .با اینهمه در این اواخر نظریّهیی به وجود آمد مبنی بر
این که قسمت غربی پوشش یخی قطب جنوب آن قدر پایدار نیست و امکان دارد
(در اثنای گرم شدن سریع) در ظرف چند دهه از بین برود که به این ترتیب ،سطح
اقیانوس تقریباً به 5متر افزایش مییابد .امّا فعالً این موضوع تنها نظریّهیی بیش نیست.
بربنیاد معلومات فوقالذّکر ،تحقیقات در خصوص چهگونهگی اقلیم آینده به اثر
مساعی دانشمندان سایر کشورها نیز جریان دارد .در سال 1977میالدی ایاالت
متّحدۀ آمریکا رسالهیی را تحت عنوان «انرژی و اقلیم» انتشار داد که برای آکادمی
ملّی علوم ایاالت متّحدۀ آمریکا تهیّه شده بود .د ر این رساله نیز امکان گرمشدن
خیلی زیاد در نتیجۀ افزایش مقدار کربن دای اکساید در جوّ زمین یادآوری شده
صالحمحمّد خلیق 60
است .دانش مندان آمریکایی معتقد اند که گرما در اوایل سدۀ بعدی آغاز و در قرن
22میالدی عواقب فالکتبار خود را به بار میآورد .در ارتباط با این مسأله در
خصوص ضرورت محدودساختن انکشاف انرژیتیک که بر پایۀ سوزاندن مواد خوب
سوخت بنیادگذاری شده است توصیّه میگردد.
البته اخذ چنین تدبیری کامالً غیر ممکن است .از همین سبب است که بسیاری از
دانش مندان در صدد پیداکردن راه دیگری برای حفظ اقلیم در سطح امروزی آن
میباشند ک ه این به ذات خود وظیفۀ سنگینی است و معلوم نیست که آیا در اجرای
1
این وظیفه موفقیّت نصیب شان میشود یا نه؟
1
ـ آبوهوای آیندۀ زمین چهگونه خواهد بود؟ ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصتم ،شمارۀ ،52چهارشنبه 30
اردیبهشت ،1360ص 2؛ شمارۀ ،53پنجشنبه 31اردیبهشت ،1360ص 2؛ شمارۀ ،54شنبه 2خرداد ،1360
ص 2؛ شمارۀ ،55یکشنبه 3خرداد ،ص .2
61
ناشناختههای دانش
غربی را پوشانید .ذخایر چوب سیبری تقریباً به 40مترمکعب میرسند و این رقم
بیشتر از مجوع ذخایر چوب ایاالت متّحدۀ آمریکا و کانادا است .عالوه براین70 ،
درصد جنگلهای سیبری از نوع گرانبهای کاج میباشند که وظیفۀ تصفیّۀ قسمت
بزرگ جوّ زمین را به عهده دارند.
با اینهمه در این «اقیانوس سبزرنگ» همین اکنون ساختمانهای جدید همچون
لکّههایی به چشم میخورند .آیا عین واقعهیی که از آغاز تسخیر قارۀ آمریکای
شمالی در جنگل های آمریکا از طرف اروپاییان به وقوع پیوست و منتج به قطع نیمی
از این جنگلها گردید در جنگلهای نواحی قطبی «تایگا» تکرار نخواهد شد؟ آیا
سیبری در آینده مانند ایاالت متّحدۀ آمریکای ام روزی از صادرکننده به واردکننده
مبدّل نخواهد شد؟
طوری که دیده شده است در سابق جنگل اکثراً در آن قسمتی که خواهان
محافظت بیشتر بود و در مناطقی که نباید دست میخوردند قطع گردیده است و در
این ضمن ،از همه بیشتر درختان ارچه قطع شده اند .تهیّهکنندهگان جنگل به این
63
ناشناختههای دانش
درختان از منظر کیفیّت چوب و ابعاد ممکنۀ آن مینگریستند؛ غافل از این که این
درختان زیستگاه جانوران خزدار کمیاب به شمار میآیند.
آکادمی سن اناتولی ژوکوف ،نمایندۀ شورای علمی در بخش مشکل جنگل
آکادمی علوم اتّحاد جماهیر شوروی چنین اظهار نظر میدارد:
با تفاوت از منابع زیرزمینی ،منابع ثروت جنگل دارای خاصیّت احیاسازی اند .با
درنظرداشت همین موضوع بود که درگذشتۀ نهچندان دور صدمۀ قابل مالحظهیی را
به درختان ارچه وارد کردند .بلی ،این درختان احیا خواهند شد ،امّا 130ـ 180سال
بعد؛ و این تقریباً به سایر انواع درختان نیز صدق میکند .از همین رو ،ما در اتّحاد
شوروی تمام جنگلها را به سه گروه تقسیم کرده ایم .در دو گروه اوّل تمام آن
نواحی جنگلی شامل اند که دارای مخازن کافی آب و مظاهر دفاعی اند .پارکهای
ملّی و باغستانهای دولتی شامل همین دو گروه میباشند و قطع درختان در آنها
ممنوع است .در گروه سوم جنگلها ،تهیّۀ چوب طبق برنامههای دولتی تنظیم مییابد
و این برنامهها به اساس توصیّههای علمی ترتیب داده میشوند.
در این ضمن سیستم جدید قطع اشجار در حصصی که جنگلهای شان عمر نابرابر
دارند به میان آمده است .نظر به این سیستم در مرحلۀ اوّل قطع اشجار پخته و رسیده و
در مرحلۀ دوم 30ـ 40سال بعد قطع متباقی اشجاری که به کهنسالی رسیده اند
صورت میگیرد .همزمان با آن در منطقهیی که قطع اشجار صورت گرفته است کار
احیاسازی جنگل نیز انجام داده میشود.
برای مثال به یکی از بزرگترین مجتمع صنعت جنگل در جهان موسوم به
«براتسک» که در سیبری واقع است نگاهی می افگنیم :این مجتمع ساالنه تا 7میلیون
مترمکعب چوب تهیّه میکند .به عبارتی دیگر ،ساالنه در حدود دو کیلومترمربع
جنگلهای نواحی قطبی «تایگا» را «میبلعد» .امّا «گرسنهگی» آن چندان فشاری وارد
صالحمحمّد خلیق 64
نمیسازد .دولت 6میلیون هکتار جنگل را در اختیار آن قرار داده است و این مقدار
جنگل برای 7دهه کفایت میکند و بعد از آن استحصال چوب در مناطقی نقل داده
میشود که در آنجاها اشجار غرسشده سر از نو قابل استفاده میباشند.
آبهای سیبری
یکجا با پوشش دایمی یخ و برف در «سرزمین شمال» اتّحاد شوروی ،رودها و
جهیلهای سیبری تقریباً نیمی از آبهای شیرین را در سیّارۀ ما تشکیل میدهند.
محافظت این ثروت خیلی بااهمیّت تلقّی میشود .خصوصاً جهیل بایکال پنجم حصّۀ
ذخایر جهانی آب شیرین را در خود دارد و این آبها چنان صاف و کممینرال اند
که ساکنان محلّی از آنها به عوض آب مقطّر در باتریهای موترهای خود استفاده
میکنند.
از همین رو ،هنگامی که کارهای ساختمان نیروگاه آبی «ایرکوتسک» آغاز
میشد در محلّی که «آنگارا» از «بایکال» جریان مییابد طرّاحان در نظر داشتند صخرۀ
کوچکی واقع در مسیر آن از میان برداشته شود که این نظر شان به کلّی مردود
شناخته شد .بنابراین با تأیید این نظر ابراز داشتند :مجموعاً تنها 30تن مواد منفجرۀ
معمولی ضرور است تا مخزن آب سریعتر پر گردد و به این ترتیب بالغ بر 20میلیارد
کیلووات در ساعت انرژی به دسترس ما قرار دهد.
از این محاسبات چنین برمیآید که همین طور خواهد بود .امّا در این زمینه
تحقیقات متخصصان در خصوص محافظت محیط زیست نشان داد که انفجار این
صخره باعث تغییرات در ایکولوژی بایکال میگردد .امروز همزمان با اعمار
تأسیسات صنعتی در بایکال ،تجهیزات تصفیّهکننده نیز در ساختمان چینل میباشند.
از تجهیزات مذکور برای تصفیّۀ میکانیکی ،بیولوژیکی و شیمیایی آبی که به جهیل
برمیگردد استفاده میشود.
65
ناشناختههای دانش
خروس کوچی دراج ،قاز و مرغابی به وفرت وجود دارند .در دریاها و جهیلها انواع
گرانبهای ماهی زندهگی میکنند .بخصوص نفوس بایکال منحصربهفرد است؛ زیرا
در آن در حدود دوهزار نوع حیوانات ،ماهیان و نباتات پیدا میشوند که دوسوم آنها
در دیگر نقاط جهان وجود ندارد .از آن جمله خوک دریایی و ماهی غیر معمولی و
شیرین موسوم به امول اند که از اقیانوس منجمد مهاجرت کرده و عصر یخچالی
مسافۀ سه هزار کیلومتر را در رودهای سیبری پیموده اند .در اینجا برای دانشمندان
تنها یک نوع کوچک ماهی موسوم به گولوسیانکا همچون معمّایی باقی مانده است
که از چربی زیاد جسم خود را در طبقات محکمِ جهیل میچسپانند و فشار آنها تا
چندین آتمسفیر می رسد .این ماهیان توسّط چشم غیر مسلّح تقریباً از خرچنگ فرق
نمیشوند.
نباید فراموش کنیم که از موجودات منحصربهفرد سیبری یکی هم سمور است که
پوست آن در تمام زمانهها قیمتبها محسوب میشد 60 .سال قبل ،این حیوان در
سرحدّ ازبین رفتن رسیده بود .دولت شوروی با وجودی که پوست این حیوان در آن
وقت ربع تمام واردات اسعاری را تأمین میکرد شکار آن را ممنوع قرار داد.
همزمان در سیبری پرورشگاههای جانوران ایجاد شدند که در آنها جنسهای
مختلف روباه موفقانه تحت پرورش قرار داده شدند .در مورد پرورش سمور در آغاز
به یک سلسله مشکالت برخوردند .با اینهمه دانشمندان با کنترل طبّی و مراقبت
تغذیّۀ آنها تجربیات خود را به صورت دامنهداری ادامه دادند و سرانجام موفق شدند
تا سمور در پرورشگاه تولید مثل کند .البته چوچههای آنها مدّت زیادی در
پرورشگاه باقی نمیمانند؛ بلکه بعد از رشد کافی دوباره به جنگلهای تایگا رها
میشوند .فعالً تعداد پرورشگاههای جانوران در سیبری هرچه بیشتر شده میرود.
67
ناشناختههای دانش
درمورد افزودن مقدار ذخایر ماهی در سیبری نیز عین تدابیر اجرا میشوند .ماهیان
کوچک در پرورشگاهها پرورش مییابند و سپس به زادگاه اصلی شان انداخته
میشوند و این عمل ،محصوالت ماهی آبگیرهای سیبری را به طور متوسّط تا دو
مرتبه بلند میبرَد.
توجّه مخصوص به سرزمین سیبری
استفادۀ صنعتی از مناطق قطبی و مناطق نزدیک به قطب در سیبری ،از نگاه اقلیم
در شرایط خیلی دشواری قرار دارد .امّا این مسأله یگانه مشکل در این زمینه نیست.
احیاسازی طبیعت در اینجا ،به نسبت کمبود گرما ،آهسته تصفیّهشدن هوا و آب و
کم بودن سرعت رشد بیولوژیکی ،به بسیار آهستهگی صورت میگیرد .به همینگونه
اکسایدیشن محصوالت نفتی و نفت 100الی 150روز را در بر میگیرد .از این رو،
در اینجا آلوده گی وسایط نقلیّه و صنایع نفت به مدّت درازی باقی میمانَد.
صالحمحمّد خلیق 68
یک هکتار گیاه (یا گل) توندرا میتواند بیشتر از پنج گوزن را در یک روز
اعاشه کند؛ در حالی که برای احیاسازی آن تقریباً ده سال وقت الزم است .عالوه
براین ،طوری که محاسبات نشان میدهند ،موترهایی که از توندرا به مسافت 100
کیلومتر عبور میکنند ،توسّط تایرهای خود 11هکتار مراتع گوزنها را لگدمال
میسازند.
معضّلۀ بیوسفیر «سرزمین شمال» در ارتباط با انکشاف نیروهای تولیدی آنجا در
کنفرانس علمی در «باکوشک» مورد بررسی قرار داده شد .دانشمندان به این نظر
رسیدند که اشکال و روشهایی باید جستوجو شوند که انکشاف صنعتی را با حفظ
شرایط طبیعی تأمین کنند .در این ضمن ،توصیّه شد تا عبور و مرور وسایط نقلیّه برای
حفظ پوشش خاکی و نباتی در بعضی از نقاط توندرا ممنوع قرار داده شود.
البته در آینده راههای آهن از این نقاط عبور خواهند کرد؛ امّا هدف دانشمندان
این است که در مناطق قطبی راههای آهن غیرمعمولی که تنها از نقاط اتّکا با زمین
تماس داشته باشند اعمار گردند.
استفاده از ثروتهای سیبری و ایجاد شرایط مساعد برای حفظ طبیعت
منحصربهفرد آن دو مشکلی اند که همزمان حل میشوند و امروز حلّ این مشکلها
1
الف بای انکشاف این سرزمین را تشکیل میدهند.
1
ـ سیبری ،سرزمین منابع سرشار طبیعی ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصتم ،شمارۀ ،72شنبه 23خرداد ،1360
ص 3؛ شمارۀ ،73یکشنبه 24خرداد ،1360ص 3؛ شمارۀ ،72دوشنبه 25خرداد ،1360ص 2؛ شمارۀ ،75
سهشنبه 26خرداد ،1360ص 3؛ شمارۀ ،76چهارشنبه 27خرداد ،1360ص .2
69
ناشناختههای دانش
از عصر قبل از کامبرین تا امروز
زنده گی ارگانیک با ایجاد موزۀ منحصربهفرد طبیعت زنده میلیادها سال است که
ردّ پای خود را در زمین به جا گذارده است؛ موزهیی که اشیای نمایشی آن در سراسر
سیّارۀ زمین و همچنین در عمق آن پراگنده میباشد و فعالً صدها سال میشود که
دانشمندان با ژرف نگری این اشیای نمایشی پراگنده را جمعآوری میکنند .تمام
جانوران و یا نباتات باید استانداردهای خود را داشته باشند و یا اگر بهتر گفته شود
باید دارای مدلهایی باشند که به کمک آنها نوعیّت جانوران و یا نباتاتی که در
نقاط مختلف زمین پیدا میشوند به درستی تشخیص شود .موزههای فسیلشناسی نیز
محلّ نگهداری چنین موادی محسوب میشوند .به این ترتیب ،علم فسیلشناسی برای
رشد خود احیاناً به ایجاد موزههایی نیازمند است که مراکز تحقیقات به شمار بروند.
در مسکو کار اعمارموزۀ جدید انستیتوت فسیلشناسی آکادمی علوم اتّحاد
شوروی جریان داردکه از بزرگترین مراکز علمی فسیلشناسی جهان خواهد بود.
عمارت این موزه از خشتهای سرخ رنگ بنا یافته است که قلعههای قرون وسطایی
را به خاطر زنده می سازد .این عمارت به شکل مستطیل با صحن داخلی و چهار برج
در هر کنجش میباشد .مساحت اکسپوزیشنی آن در پنج سالن بدون درنظرگرفتن
مساحت برجها به 400مترمربع میرسد .در برجها ،مؤثرترین اشیای نمایشی جابهجا
خواهند شد؛ مثالً اسکلیت حیوان زانوردلوف با ارتفاع تا 4متر .مساحت این عمارت
گنجایش تنها قسمت اندکی از آن چیزهایی را دارد که در انستیتوت موجود اند؛ با
وجودی که مساحت مذکور خیلی بیشتر از مساحتِ مثالً موزۀ مشهور انستیتوت
صالحمحمّد خلیق 70
فسیل شناسی در شهر پاریس ،است .یکی از خصوصیّات موزۀ جدید این است که در
آن جا آزمایش توحید مسایل علمی اکپوزیشنی و معماری انجام داده شده است .با
نقطهنظر معماری ،خوانندهگان محترم به طور مختصر آشنایی پیدا کردند؛ امّا
نقطهنظرهای اکسپوزیشنی عملی به تفصیالت بیشتری نیازمند است.
نقطهنظر علمی؛ یا فسیلشناسی در عصر امروز
امروز فسیل شناسی تنها به ثبت و تحریر معلومات مفیدی که صدها میلیون نوع را
در بر میگیرد اکتفا نمیکند ،بلکه میکوشد تا باکشف قانونمندی تکامل و تعیین
مراکز تشکیل فسیل و نباتات و «موقعیّت قلمروی» آنها در مراحل تاریخی زمین،
جریان تکامل را احیا بسازد .نتایج این تحقیقات حایز اهمیّت بزرگ علمی و عملی
اند .مثالً با احجار رسوبی که در سواحل مختلف ژیولوژیکی تشکیل شده اند مواد
مفید معدنی از قبیل نفت ،فسفوریت ،سنگهای معدنی ،آهن ،اورانیوم و غیره ارتباط
دارند .ثمربخشی تفحّص معادن به درجۀ زیاد ،ارتباط با دقّت تعیین عمر احجار
رسوبی دارد .به کمک فسیلهای معدنی میتوان کار تفحّص را تا 10ـ 20مرتبه
دقیقتر نسبت به معاصرترین روشهای فیزیکی انجام داد و این بدان معناست که
استفاده از روشهای فسیل شناسی در اثنای تفحّص معادن به کمک برمهکاری،
فوقالعاده اقتصادی تمام میشود.
عالوه براین پراتیک جهانی نشان میدهد که انسانها میکوشند با ایجاد
گروههای فسیلشناسان برای تعیین دقیق بقایای ارگانیک و عمر احجار در مؤسسات
تفحّصی و اکتشافی در بسیاری از حوادث داخل شوند .در کارهای آنها موجودیّت
نمونههای معیاری نقش مهمّی را بازی میکنند .به هر اندازهیی که کلکسیون آنها
گستردهتر باشد ،به همان اندازه پیشبینیهای فسیلشناسان دقیقتر میباشد .این
71
ناشناختههای دانش
کلکسیون ها به نوبۀ خودعبارت از آخرین محصول کار مطالعۀ ترتیب و تنظیم مواد
جمعآوریشده از ساحه توسّط دانشمندان میباشند.
کار در زمینۀ ایجاد دوبارۀ شکل جانوران باستانی خیلی پیچیده است.
فسیلشناسانی که مصروف مطالعۀ مهرهداران میباشند با پارچههایی از
اسکلیتهای ناقصی سروکار دارند و برای تجدید ساختمان فضایی اسکلیت الزم
است تا پارچه های مذکور به صورت درست تعیین موقعیّت شوند .خواننده به سهولت
پیش خود تصوّر کرده میتواند که چهقدر مشکل است اگر تمام استخوانهای یک
مرغ از گوشت و پوست پاک و به همدیگر مخلوط ساخته شوند و دوباره
استخوانهای مذکور به جاهای معیّن شان جابهجا گردند؛ با وجود این که در این
صورت از چهگونهگی جابهجاکردن این استخوانها آگاه اند؛ در حالی که
فسیلشناس با بهدستآوردن استخوانهای جانوران سنگشده اصالً نزد خود نمونۀ
مشابهی ندارد.
با تفاوت از مثال فوقالذّکر ،فسیلشناس مجبور است پارچههای کمبود اسکلیت
را نیز تجدید ساختمان کند که این عمل با استفاده از مورفولوژی (شکلشناسی)
صالحمحمّد خلیق 72
1
ـ از عصر قبل از کامبرین تا امروز ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصتم ،شمارۀ ،155شنبه 4مهر ،1360ص 3؛
شمارۀ ،156یکشنبه 5مهر ،1360ص .3
75
ناشناختههای دانش
و این غیر قابل باور نیست؛ چنانچه دیده میشود به اندازۀ صفر اعشاریّه یک
درجۀ گرمایی که در اثر سردشدن طبقۀ صدمتری اقیانوس جهانی آزاد میشود ،برای
گرمساختن تمام جوّ زمین تا 6درجه کفایت میکند؛ و هرگاه فرض کنیم که اشعۀ
آفتاب ،هوا را خیلی کم ،یعنی مجموعاً یک درصد ،گرم میسازد و حرارت متباقی
را برایش خشکه و آب میبخشند ،نقش بزرگ اقیانوس واضح میشود.
در آغاز سالهای 60در جوّ زمین بر فراز خطّ استوا در ارتفاع چند ده کیلومتر،
ناحیّۀ بادهای شدیدی کشف شد که مانند حلقهیی دورادور کرّۀ زمین را احتوا کرده
است .در حدود 13ماه بادهای حلقۀ مذکور از غرب به شرق میوزند ،بعداً از سرعت
این بادها کاسته میشود ،حرکت هوا قطع و حلقه تخریب میشود .بعد از مدّتی باد بر
فراز خطّ استوا سر از نو تشدید مییابد .منتها این بار حرکت باد به جهت معکوس،
یعنی از شرق به غرب ،می باشد .دور مکمّل حرکت بادها تقریباً بعد از 26ماه به پایان
می رسد .این کشف برای توضیح قانونمندیهای معروف مساعدت کرد؛ از
آنجمله ،مثالً تناوب تابستانها و زمستانهای سرد و گرم که در بعضی از مناطق زمین
به وضاحت به مشاهده میرسد.
محققان فعالیّت آفتاب را نیز در امر شکلگیری اقلیم و آبوهوا خیلی بااهمیّت
تلقّی میکنند .برای این که از اصل مطلب دور نیفتیم ،تنها یک جهت این تأثیر را
مورد ارزیابی قرار میدهیم.
مقدار گرمی (انرژی)یی که آفتاب در یک واحد سطح زمین میفرستد ،ثابت
بوده مساوی دو کالوری در یک سانتیمترمربع در فی دقیقه میباشد .انحرافات آن
خیلی ناچیز بوده صدها مرتبه کمتر از انرژی اساسییی میباشد که از آفتاب میرسد.
با اینهمه همین کمیّت خیلی اندک نیز در «ساختن آبوهوا» تأثیر دارد.
77
ناشناختههای دانش
با اینهمه دانش مندان به این مفکوره اند که در دهۀ آینده امکان دارد حرارت
آتمسفیر به سرعت افزایش یابد و علّت آن هم عبارت از افزایش ساالنۀ تولید انرژی
حرارتی است.
و به این ترتیب ،تأثیر فعالیّت تولیدی انسان به تغییر ترکیب جوّ زمین واضح
میگردد .به طور مثال ،مقدار کربن دای اکساید ساالنه به اندازۀ صفر اعشاریّه دو
درصد افزایش مییابد .افزایش حرارت متوسّط هوا حتّا اگر به اندازۀ 3درجۀ
سانتیگراد هم باشد ممکن است فالکتبار تمام شود؛ زیرا در آنصورت رژیم
یخبندیهای قطبهای شمال و جنوب دفعتاً تغییر مییابد ،کتلههای بزرگ یخ به
آبشدن آغاز می کنند که این خود صعود سطح آب را در اقیانوس جهانی به دنبال
دارد؛ یعنی سراسر سیمای سیّارۀ ما دیگرگون میشود.
اگرچه فعالیّت انسان فعالً در رژیم آب و حرارت زمین آنقدر مؤثر نیست؛ امّا
1
«ثمر» آن با گذشت هر سال محسوستر شده میرود.
1
ـ تغییر آبوهوای زمین ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصتم ،شمارۀ ،162یکشنبه 12مهر ،1360ص 3؛ شمارۀ
،163دوشنبه 13مهر ،1360ص 2و .4
79
ناشناختههای دانش
پستیوبلندیهای زمین
کوهها 36درصد مساحت زمین را تشکیل میدهند .کوهها منبع زندهگی استند و
در قسمتهای یخچالی و سرازیریهای آنها تمام رطوبت اضافی کتلهها ذخیره
می شود و این رطوبت برای هزاران سال به صورت کانسرو باقی میماند .کوهها هر
تابستان یک اندازه رطوبت به همواریهای خشک میدهند و در زمستان ذخایر خود
را دوباره اکمال میکنند .کوهها حافظ رطوبت گرانبها برای ما اند .ما تازه
می خواهیم بدانیم که قیمت این آب شفاف و شیرین تا چه اندازه برای ما و اخالف ما
بزرگ است.
کوهها چهگونه به وجود میآیند؟ تصوّری که در قرون وسطایی در مورد تشکّل
کوهها حکمفرمایی داشت ا ز حدود مفاهیم مذهبی بیرون نمیرفت .امّا در آغاز قرن
16لیونارد داوینچی با مشاهدۀ حفر کانالها متوجّه شد که در طبقات احجار کوهی
دورتر از ابحار ،صدفهای بحری وجود دارند .او نخستین بار به کشف این واقعیّت
نایل آمد و فعالً برای ما مسلّم است که ابحار و کوهها در گذشته در آن جاهایی که
ما تصوّر میکردیم موقعیّت نداشتند و کوهها میتوانند به تدریج از قعر ابحار بلند
شوند یا بحیرهها مبدّل به خشکه گردند.
دانش مند دانمارکی مقیم ایتالیا موسوم به نیکوالی استنسون ،در سال 1669
رساله یی را به نشر سپرد و در آن با ردّ عقاید مردم عصرش در مورد نقش توفان
جهانی در بهوجودآمدن درهها و افتیدهگیهای میان سلسلهجبالها فرضیّۀ امکان
صالحمحمّد خلیق 80
به این ترتیب ،تشکیل کوهها نتیجۀ روندهای خیلی زیادی میباشد که از
اساسیترین آن ها یکی هم منتشرشدن دایمی مواد در داخل زمین است .مواد در
طبقات زیر قشر زمین نیز مانند دوران جوّ زمین حرکت میکنند .حرکت مذکور
خیلی بطی؛ امّا مغلق می باشد و در طبقۀ مانتیا یکی از علل اساسی تشکیل کوهها
محسوب میشود.
«قوس آتشین» معروف اقیانوس آرام که آتشفشانهای کامچاتکا ،کوریل ،ژاپن
و فیلیپین را در بر می گیرد ،عبارت از نتیجۀ روندهای معاصر کوهزایی میباشد که در
آنجا به آهسته گی در جریان اند و کمربند کوهی ایران ،هیمالیا ،قفقاز ،آلپ عبارت
اند از «یادگارها»ی ناحیّۀ سابقۀ تماس قاره و اقیانوس که جمعاً سواحل اقیانوس تتیس
را میساختند.
اقیانوس «تتیس» میلیونها سال قبل در کرّۀ زمین وجود داشت« .کوردیل یر» که
نام سلسلهجبال بزرگ آمریکای جنوبی است و به لسان اسپانیایی «ریسمان قوّی» معنی
میدهد در زمانی که قطعات قاره در بستر اقیانوس لغزید با گرههایی از آتشفشانها
«به هم بافت خورد» .سلسلهجبال اورال که امروز به حالت کهولت و نیمهویران باقی
است امکان دارد زمانی سلسلهجبال میان اقیانوس را تشکیل میداد؛ چنانچه بقایای
بازالتهای قدیمیتر اقیانوس در درههای آن به چشم میخورند.
کوه تیان ـ شان هم بدون مقدمه پیدا نشد .این کوه در گذشتههای خیلی دور مانند
امروز بزرگ و بااهمیّت بود .کوههای عظیم قدیمی تحت تأثیر توفانها ،آبهای
جاری ،یخبندیها ،آفتاب و سرما به تدریج تا «ریشه» از بین رفتند .در محلّ موقعیّت
کوههای مذکورهمواریها به وجود آمدند (فعالً اورال نیز در چنین همواری نزدیک
شده می رود) .امّا درهمین جاها صعود جدید کتلههای عمقی آغاز شد و تیان ـ شان
دوباره زاده شد و ساحۀ هموار و وسیعی موسوم به «سیرت» که در ارتفاعات بزرگ
85
ناشناختههای دانش
آن قرار دارد حاکی از موجودیّت عصر همواری در تاریخچۀ آن میباشد .ساحۀ
هموار مذکور مراتع مورد پسند قرغیزها در میان کوهها محسوب میشود.
نه تنها تیان ـ شان ،بلکه اکثر کوههای زمین دارای سرنوشتی پیچیده میباشند.
باری از بین رفته اند و سپس دوباره به وجود آمده اند.
مسلّم شده است که سیکل عملیّات کوهزایی در زمین بعد از هر 150ـ 200میلیون
سال تکرار می گردد .شاید این عملیّات با حرکتی ارتباط داشته باشند که زمین بدون
این که برای ما قابل احساس باشد یکجا با تمام منظومۀ شمسی در اطراف مرکز
کاینات انجام میدهد.
زمین با حرکت سریع در فضای کیهان (با سرعت 220کیلومتر در فی ثانیه) یک
دور در اطراف هستۀ سحابی را در ظرف 200میلیون سال انجام میدهد و در آن
پوتنسیال ثقلی دایماً در حال تغییر می باشد .در موسم تابستان فلکی (هنگامی که به
مرکز سحابی از همه وقت بیشتر نزدیک میشویم) پوتنسیال ثقلی نسبت به موسم
زمستان فلکی سه مرتبه بزرگتر میباشد .کتلههای بزرگ مواد در مرکز سحابی
صالحمحمّد خلیق 86
گاهی زمین را یک جا با آفتاب و سایر سیّارات منظومۀ شمسی به سوی خود جذب
میکنند و گاهی از خود می رانند .زمین گاهی انقباض و زمانی به آهستهگی انبساط
مییابد.
خالصۀ مطلب این که تمام پستیوبلندیهای بزرگ کرّۀ زمین یعنی کوهها برای
پیدایش خود در سطح زمین ه م به نیروهای درونی و هم به همان اندازه به نیروهای
بیرونی پرتوان
کیهانی نیازمند اند.
مضمحلشدن
و کوهها
تخریبشدن آنها
مربوط به نیروهای
زمین مخصوص
تمام میباشند.
کوهها به آهستهگی
و به تدریج چنان به
مبدّل همواری
میگردند که نشانی
از کوههای سربهفلککشیده باقی نمیمانَد؛ امّا به عوض آنها به نوبۀ خود کوههای
1
جدیدی تشکیل میشوند.
1
ـ پستیوبلندیهای زمین ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصتم ،شمارۀ ،223یکشنبه 29آذر ،1360ص 3؛
شمارۀ ،224دوشنبه 30آذر ،1360ص 2؛ شمارۀ ،225سهشنبه 1دی ،1360ص 3؛ شمارۀ ،227پنجشنبه 3
دی ،1360ص 3و .4
87
ناشناختههای دانش
آتشفشان و زندهگی
آتشفشان «تیاتیا» در یکی از جزایر کره که 160سال خاموش بود ،در 14ژوئن
سال 1973به سوختن پرداخت .خاکستر زیادی به هوا بلند شد و روز روشن را به
شب تار مبدّل کرد و به این ترتیب ،به مدّت دو هفته ادامه داشت.
ژیولوژیستهایی که در جزیرۀ مذکور اقامت داشتند عزم گرفتن نمونههایی را از
خاکستر آتشفشانی کردند .در اثنای تحلیل نمونههایی که در برابر دیدهگان
ژیولوژیستها به وجود آمده بودند در ترکیب نمونههای مذکور رامینوتیزابها و
ترکیبات عضوی مختلف به فراوانی کشف شدند.
بالغ بر 17ماه در سالهای 1975ـ 1976فوران آتشفشان «پلوسکی تولباچیک»
در کامچاتکا جریان داشت .تحلیالتی که در نمونههای بهدستآمده از این
آتش فشان صورت گرفتند نشان دادند که باید در حدود یک میلیون تن ترکیبات
مغلق حاوی کربن در مواد پرتابشده از آتشفشان وجود داشته باشد .محتویّات مواد
عضوی را در خاکستر آتشفشانی در سه آتشفشان دیگر کامچاتکا و آتشفشان
اندونیزی به نام «آگونت» نیز مورد آزمایش قرار دادند و در تمام موارد ترکیبات
عضوی به پیمانۀ تقریباً مساوی موجود بودند.
در نتیجه ،این نظریّه که خاکستر آتش فشانی بعد از فوران با مواد عضوی آلوده
شده است واژگون گردید.
صالحمحمّد خلیق 88
خاکستری که نظر به وزن ،قسمت اساسی ستون گاز و خاکستر آتشفشانی را
تشکیل میدهد نقش کتلیست را در این ریاکتور مخصوص ایفا میکند.
در این ریاکتور طبیعی دهم حصّۀ کربن که از هستۀ زمین اساساً به شکل گاز
کربنیک خارج میشود در ترکیب ترکیبهای مغلق جدیدالتّشکیل سهم میگیرد.
نه تنها در زمین
هرگاه آتشفشان جنراتور طبیعی کربن و ترکیبات آن باشد ،میتوان پذیرفت که
اوّلینبار حیات در مناطق آتشفشانی به ظهور رسیده است .از جملۀ 28ترکیبی که
اساس حقیقی زندهگی را میسازند 16 ،ترکیب در محصوالت فعالیّتهای
آتشفشانها دیده شده اند.
هرگاه ظهور حیات با فعالیّت آتشفشانی ارتباط داشته باشد ،در آنصورت فقط
برای زمین مختص نیست .فعالً در زمین چند صد آتشفشان فعالیّت دارد .نظر به
محاسبۀ منجّمان در حدود ده به طاقت ده سیّاره در کیهان از هر نگاه مشابه به زمین
میباشند .معلوماتی در دست اند که بیانگر فعالیّتهای آتشفشانی در گذشته و
اکنون در مهتاب ،زهره و مرّیخ اند .در قمر مشتری به نام «ئیو» نیز آتشفشانهای فعّال
به مشاهده رسیده اند.
به این ترتیب ،چنانچه دیده میشود فعالیّت آتشفشانی مقیاس کیهانی دارد و
مدل پیدایش زندهگی در زمین ممکن است با فعالیّتهای آتشفشانی عمومی کیهان
ارتباط داشته باشد.
آتشفشانها و نفت
یک سؤال حلناشدۀ دیگر نیز در برابر ما قرار دارد و آن عبارت از پیدایش نفت
است .اکثر متخصصان معتقد اند که نفت از بقایای نباتی و حیوانی به مرور هزاران
سال به وجود آمده است .تعدادی از دانش مندان به این نظر اند که پیدایش نفت با
صالحمحمّد خلیق 90
عملیّههای بیولوژیکی ارتباط ندارد .سازماندهی درست تفحّص معادن جدید نفت به
حلّ این پرسش وابسته است.
آتشفشانها یکی از سازندهگان مادهیی اند که حاوی هیدروکربنهای مشخّص
برای نفت میباشد .نظر به محاسبهیی که صورت گرفته است ،مادۀ مذکور همه ساله
به مقدار 500هزار تن به وجود میآید .در ظرف تمام دورۀ فعالیّتهای آتشفشانی
در زمین ،که تقریباً 5،4میلیارد سال را در بر میگیرد ،مقدار عمومی مادۀ کربندار
پرتابشده در سطح زمین باید 2اعشاریّه 25ضرب در 10به طاقت 15تن باشد.
قسمتی از این مادۀ آتش فشانی امکان دارد در قشر رسوبی زمین بیفتد و به این
ترتیب در عملیّههای پیدایش نفت سهم بگیرد .همچنین امکان دارد هر دو نظریّۀ
عضویبودن و غیر عضویبودن پیدایش نفت درست باشند .چنانچه نفت کشفشده
در مناطق خیلی آتش فشانی از قبیل کامچاتکا ،ساخالین ،ژاپن ،اندونیزی و غیره در
ترکیب و خواص خود خصوصیّاتی دارد که آن را از نفت سایر مناطق متمایز
میسازد .تحقیقاات آینده ارتباط فعالیّت آتشفشانی را با ظهور زندهگی و پیدایش
1
نفت روشن خواهند ساخت.
1
ـ آتشفشان و زندهگی ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصتم ،شمارۀ ،251شنبه 3بهمن ،1360ص 3؛ شمارۀ
،252یکشنبه 4بهمن ،1360ص .3
91
ناشناختههای دانش
و تکنیک محاسبوی به مرحلۀ اجرا درآمده است .در این نقشهها لکّههای «سرد» و
«گرم» را میتوان مشاهده کرد .لکّههای سرد در اروپای شرقی ،کانادا ،آفریقای
شمالی ،استرالیا ،آمریکای جنوبی و بسترهای عمیق اقیانوسها؛ و لکّههای گرم در
کالیف ورنیا ،آلپ ،آیسلند ،حصّۀ شرقی بحرالکاهل ،در منطقۀ بحیرۀ احمر و در
نزدیکی سلسلهجبالهای وسطی اقیانوس به چشم میخورند.
حرارت گذشته برای امروز و آینده
منابع حرارت داخلی زمین معلوم اند .این منابع عبارت اند از طبقات مانتیای زمین
ایزوتوپهای و
رادیوآکتیویتهیی که در
اثنای تجزیّه ،حرارت تولید
میکنند .امّا جوانب دیگر
موضوع از قبیل این که
حرارت چهگونه ارسال
میشود تا هنوز کامالً
روشن نیستند.
به طور مثال؛ اسلوب
مثمر ارسال حرارت ،یعنی
حرکت جریانهای مواد،
معلوم است .این مطلب را در مایعات ،خوبتر میتوان تصوّر کرد :مایعات در
طبقات گرم ،اتّساع مییابند ،سبکتر میشوند و به طرف سطح ،باال میآیند و در
طبقات خیلی سرد ،تهنشین میشوند.
93
ناشناختههای دانش
امّا طبقۀ مانتیای زمین یک جسم جامد است .آیا جسم سخت میتواند جریان
یابد؟ آری! می تواند .منتها سرعت جریان بسیاری از اجسام جامد خیلی کم است.
یخها نیز جریان مییابند .خود کرّۀ زمین یک جسم در حال حرکت است .شکل
بیضوی ایدهآلی زمین ادّعای ما را ثابت می سازد؛ زیرا در اثر چرخش ،قطر زمین در
خطّ استوا افزایش یافته است .برای اثبات متحرّکبودن قشر زمین میتوان صعود
جزیرهنمای اسکندینویا را در دورۀ بعد از یخبندی دلیل آورد .همین که طبقۀ ضخیم
یخبندی در سطح خشکه آب شد ،جزیرهنمای مذکور نیز باال آمد.
با اینهمه علم هنوز نمیداند که آیا عمالً حرکت مادۀ زمین شباهتی به حرکت
مایعات دارد و یا نه؟ حتّا با وجود تکنیک محاسبوی قوّی معاصر ،ساختن مدل
حرکت مواد در طبقۀ مانتیا مشکل است .زیرا برای این منظور باید چرخش تغییر
شکل ،عبور از یک حالت مواد به حالت دیگر ،تبدّالت شیمیایی و به طور خالصه
تمام آنچه که در طبقۀ مانتیای زمین رخ میدهند مورد بررسی همهجانبه قرار داد.
خصوصیّت حرکت مواد در اعماق زمین به حیث مهمترین مشکل ژیوفیزیک
باقی مانده است .امّا این را که چنین یک حرکت صورت میگیرد میتوان یک
مسألۀ اثبات شده پنداشت .و فقط به کمک همین مسأله میتوان توضیح کرد که
تششّع حرارت از اقیانوسها و قارهها یکسان است.
نظر به تئورییی که اتوشمیدت در حدود چهل سال قبل به میان کشیده است،
سیّارۀ ما از گرد و غبار کیهانی و اجسام مابین فضای سیّارات در اثر نیروی ثقل به
وجود آمده است .مواد در اثنای فشردهشدن به احتراق پرداخت .تاریخچۀ بعدی
حرارت زمین مربوط میشود به تجزیّۀ عناصر رادیوآکتیویتهیی که در زمین وجود
دارد.
صالحمحمّد خلیق 94
در اثر گرمشدن ،هسته و ساخت مان طبقوی زمین به جود آمدند و طوری که
دانشمندان اظهار میکنند ،تشکیل طبقات زمین هنوز هم در سرحدّ هستۀ مذّاب
جریان دارد و به این ترتیب ،انرژی جدیدی تولید میشود که طبقۀ مانتیای زمین را
گرم می سازد .امّا انتقال حرارت از هسته چنان به آهستهگی صورت میگیرد که
حرارتی که در عمق چندین صد کیلومتر در دورۀ تشکیل زمین تولید شده است،
فقط امروز به سطح زمین میرسد.
حرارت داخلی زمین تکامل تدریجی زمین را تعیین کرد .این حرارت ممکن
است نقش خود را در زنده گی آیندۀ بشر نیز ایفا کند .در آینده استفادۀ گستردهیی از
1
این حرارت ،بخصوص برای مقاصد حیاتی صورت خواهد گرفت.
1
ـ حرارت اعماق زمین ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصت و یکم ،شمارۀ ،83دوشنبه 7تیر ،1361صص 3و .4
95
ناشناختههای دانش
با این که این اسلوب پیشبینی امواج عظیم از سالهای پنجاه به بعد در شوروی،
ژاپن و آمریکا مورد استفاده قرار داشت ،دقیقاً معلوم نبود که زلزله باعث
بهوجودآمدن توفان میشود و یا نه؟
در تهیّۀ طریقۀ پیشبینی توفان نظر به زلزلههای ثبتشده از سال 1957سرگی
سولوویف سهم داشته است .امّا در سهمیۀ طریقۀ جدید پیشگویی توفان ،تنها در
اخیر سالهای هفتاد موفقیّت به دست آمد .دانشمند دیگری به نام ریکوف،
زلزلهسنجی ساخت که میتواند زیگنالهای سایزمیکی را در سرعتهای غیر معمولی
برای زلزله شناسان قدیم ،ثبت کند .این آله دقّت پیشگویی توفان را تا صد درصد
بلند برد .با اینهم تا این که میکانیسم بهوجودآمدن توفانها به طور همهجانبه مطالعه
نشود ،اعتماد به زلزلهسنجها خطرناک است .از همین باعث کار تهیّۀ سیستم ثبت
توفان به طور مستقیم در اقیانوس باز تا کنون پایان نیافته است.
اوّلین آلۀ خبردهندۀ امواج در سال 1964در بحیرۀ جزایر شیکوتان به کار انداخته
شد .سال ها گذشتند و اقیانوس در حالت آرامش بود و کدام زیگنالی دیده نمیشد .و
باوجود اینهم اهمیّت روش جدید پیشگویی توفان تا اندازهیی بود که در کار تهیّۀ
آن دانشمندان کشورهای دیگر و در آنجمله ژاپن و ایاالت متّحده نیز سهم گرفتند.
در سالهای 1975ـ 1978دانشمند ان شوروی و کارکنان انستیتوت ژیوفیزیک گاوا
هیأت مشترکی در اقیانوس آرام به طرف جنوبشرق جزیرۀ «خوگایدو» اعزام
داشتند .اگرچه در مدّت آزمایش ،کدام توفانی به وقوع نپیوست؛ امّا آالتی را که به
کار انداخته بودند راجع به تمام تغییرات سطح اقیانوس و سمت جریانها اطالعات
دقیقی به دسترس میگذاشتند.
در 22فوریۀ سال 1980آلۀخبردهندهیی که در عمق 113متر به مسافۀ 20
کیلومتر از جزیرۀ شیکوتان جابهجا شده بود ،توفان بحرییی را به ثبت رسانید .بعد از
صالحمحمّد خلیق 98
یک ساعت موج آب به ساحل رسید .اگرچه ارتفاع آب زیاد نبود و به طور مجموع
به 7سانتیمتر می رسید و ساحل کمی بلندتر بود؛ امّا تصویر آن به روی پردۀ
خودنویس به بسیار وضاحت به دست آمد.
به این ترتیب ،برای نخستین بار در جهان ،توفان بحری در اقیانوس به ثبت رسانیده
شد و حسّاسیّت آالت و ارزش روش مذکور به تأیید رسید .توسّط این آالت به
سهولت میتوان پیشبینی کرد و اکنون باید راههای اساسی جلوگیری از توفانهای
1
بحری را مورد جستوجو قرار داد.
1
ـ به دنبال توفانهای بحری ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصت و یکم ،شمارۀ ،133یکشنبه 7شهریور ،1361
ص 3؛ شمارۀ ،134دوشنبه 8شهریور ،1361ص 3؛ شمارۀ ،135چهارشنبه 10شهریور ،1361صص 2و .4
99
ناشناختههای دانش
اوّل سالهای 70ت ولید ساالنۀ نفت را به طور اوسط به 27میلیون تن و در نیمۀ دوم
دهۀ گذشته به 23میلیون تن و در پنجسالۀ کنونی تنها به 5میلیون تن افزایش داده
اند .مراکز تولید نفت شوروی در حال تغییر اند .تا سالهای 50این مراکز در منطقۀ
قفقاز و قسمتهایی از آسیای میانه و قزاقستان؛ در سالهای « 70اورال ـ پوولژی» و از
سالهای 80به بعد سیبری غربی بوده اند .در حال حاضر به این محل اهمیّت خیلی
بزرگی قایل شده اند .در سال 1985در اینجا 385ـ 395میلیون تن تولید یعنی 26
درصد تولید عمومی شوروی را برنامهریزی میکنند.
دربارۀ تولید گاز در شوروی ،باید یادآوری کرد که در سال 1985در نظر است
آن را تا 600ـ 640میلیارد مترمکعب و از آنجمله در سیبری غربی تا 330ـ 370
میلیارد مترمکعب برسانند .نقش عمده را در این مورد ،معدن «اورینگوی» سیبری
غربی بازی خواهد کرد.
قارهها و اقیانوسها آخرین حرف خود را نگفته اند
بعضی از سیاستمداران خارجی ابراز میدارند که اعماق کشورهای آنها از نفت
تهی شده اند و به این ترتیب ،میکوشند سیاست تجاوزکارانۀ خود را بنیاد گذاشته و
به اثبات برسانند که برای کشورهای پیشرفتۀ سرمایهداری تصرّف نفت بیگانه یگانه
راه تأمین مواد سوخت صنعت آنهاست.
آیا راه صلحآمیز افزایش ذخایر مواد خام هیدروکربنی وجود دارد؟ با اعتماد
کامل می توان گفت :آری .و نخستین دلیل آن ،کشف ساحات جدید نفت و گازدار
در 10ـ 20سال اخیر است و از آنجمله در بحیرۀ شمالی ،در آالسکا ،در سیبری
غربی .و میتوان با اطمینان ابراز داشت که قارهها در بطن خود هنوز هم ذخایر نهفتۀ
زیادی دارند.
صالحمحمّد خلیق 102
از جملۀ 600حوزۀ به اصطالح رسوبی کرّۀ زمین که در آنها معادن نفت و گاز
وجود دارند و یا ممکن است وجود داشته باشند ،تنها 200حوزه مورد شناسایی قرار
گرفته اند و 400حوزۀ متباقی در نقشههای متخصصان نفت ،لکّههای سفیدی بیش
نیستند .اعماق آفریقا و آالسکا ،نواحی مرکزی آمریکای جنوبی و بعضی از نواحی
سیبری نسبتاً کم تر مورد مطالعه قرار گرفته اند .قطب جنوب از نگاه ژیولوژیکی،
عمالً دستنخورده باقی مانده است.
امّا در ساحاتی که نسبتاً خوب مطالعه شده اند هنوز هم امکان کشف معادن
بزرگ هیدروکربن وجود دارد .فرضیّۀ جدید ژیولوژیکی به نام «تکتونیک بزرگ
قاره» ما را به حلّ مشکل ظهور هیدروکربنها و قانونمندی موقعیّت آنها در قشر
زمین مساعدت میکند .نظر به این فرضیّه مساعدترین شرایط برای تشکّل زونهای
بزرگ نفت و گاز در محلّات تماس سنگهای لیتوسفیری موجود اند و در این جاها
تحت درجات خیلی بلند حرارت و فشار زیاد« ،تقطیر» طبیعی مواد عضوی پراگنده به
هیدروکربنهای مایع و گاز به صورت نسبتاً سریع و کامل صورت میگیرد.
یکی از ذخایر قابل انتظار دیگر عبارت از قاعدۀ طبقات عمیق میباشد .در اکثر
حوزههای نفتوگازخیز معاصر ،با استفاده از برمهکاری اساساً طبقات فوقانی یعنی 3
تا 5،3کیلومتر مطالعه شده اند .تکنالوژی برمهکاری معاصر میتواند ما را به حفر
چاههای برمه تا اعماق 10و حتّا 15کیلومتر نیز موفق سازد .امروز عمیقترین چاه
برمۀ جهان عبارت از «کولسک» در اتّحاد شوروی است .حفر این چاه اکنون تا اندازۀ
یازده کیلومتر پیش رفته است .در ایاالت متّحدۀ آمریکا عمیقترین چاه برمه در
«اوکالهوم» به اندازۀ 9583متر حفر شده است .پانزده سال قبل ،آکادمیسن گوبکین،
بنیادگذار علوم نفت شوروی ،نوشته ب ود که :هنگامی که متخصصان نفت ،معدنی را
ازبینرفته محسوب میکنند تقریباً 50درصد نفت آن به موجودیّت خود ادامه
103
ناشناختههای دانش
میدهد .این سیستم بهره برداری آیا یک سیستم وحشیانه نیست؟ و آیا متخصصان
آیندۀ نفت می توانند این وضع را تحمّل کنند؟ البته که نه .همین اکنون سطح فعلی
علم و تکنیک نفت مبیّن آن است که به این مقدار عظیم نفت که در اعماق باقی
میمانَد نباید سطحی نگریسته شود .سخنان دانشمند مذکور ،واقعیّت خود را در ایّام
ما نیز از دست نداده است.
یک ذخیرۀ عمالً استفادهناشدۀ دیگر تولید نفت در قارهها نیز وجود دارد و آن
عبارت از ریگهای نفتدار و سنگهای ورقهیی سوزنده اند که تقریباً در سطح و
یا در عمق صرف چند ده متر قرار دارند .احجار ریگی مادۀ چسپناکی به نام نفت
سنگین را می توانند در خود داشته باشند .از این نوع معادن در ایاالت متّحده در ناحیّۀ
کوههای سکالیست و در اتّحاد شوروی در مناطق والگا ،اورال و در شمال سیبری
مرکزی شناخته شده اند .نظر به محاسبۀ متخصصان ،ذخایر عمومی جهانی ریگها و
سنگهای ورقهیی سوزندۀ نفتدار از 800میلیادر تن تجاوز میکنند .با اینهمه به
کمک اسلوب معمولی فعلی ،افزایش نفت سنگین از طبقات ،غیر ممکن است .امّا
همین که اسلوب ارزان تر تولید از این نوع معادن پیدا شود ،مسألۀ «نفت» در سراسر
جهان تا سالهایی متمادی حل خواهد شد.
عالوه براین ژیولوژیستها از مدّتها به این طرف ،حمالت خود را در بحیرهها و
اقیانوسها که اعماق شان به عقیدۀ متخصصان از نگاه داشتن هیدروکربنها نسبت به
اعماق قارهها کمتر نیستند آغاز کرده اند .امروز برجهای شبکهیی نفت ،قسمت
بزرگ چشمانداز بحیرهها را احتوا کرده اند .تولید هیدروکربنها از قعر آبهای
ساحلی در بحیرۀ شمالی ،در خلیج فارس ،مکزیک و ماراگاشب ،در بحیرههای
مدیترانه ،سیاه و کاسپین ،در بحیرههای قطب شمال در آمریکای شمالی و در
آبهای ساحلی آفریقا ،هندوستان و استرالیا جریان دارد.
صالحمحمّد خلیق 104
همین اکنون بحیرهها بالغ بر 20درصد تولید عمومی جهانی نفت و 10درصد
تولید عمومی گاز را به دسترس ما می گذارند و در پایان قرن جاری این مقدار به
صورت غیر منتظرهیی بلندتر شده میرود.
قسمی که دیده میشود ،ذخایر نفت و گاز قارهها و اقیانوسها هنوز هم از
بهاتمام رسیدن به دور است .اکمال تکنالوژی تولید و کشف معادن بزرگ و جدید،
ما را به حصول ذخایر «طلّای سیاه» و مواد سوخت «آبیرنگ» اضافی و بزرگ نایل
1
خواهد ساخت.
1
ـ آیا ذخایر نفت و گاز در جهان زیاد اند؟ روزنامۀ «بیدار» ،سال شصت و یکم ،شمارۀ ،267شنبه 22
بهمن ،1361ص 3؛ شمارۀ ،268یکشنبه 24بهمن ،1361صص 3و .4
105
ناشناختههای دانش
امّا بیوسفیر زمین میتواند فقط بار محدودی از انرژی را متحمّل شود .از این لحاظ
بشریّت باید خواستههای خود را با امکانات بیوسفیر سازگار سازد .و نظر به محاسبۀ
متخصصان دوچندشدن تولید انرژی توسّط منابع غیر آفتابی نسبت به عصر حاضر،
اوّلین آستانۀ چنین محدودیّتی به شمار میآید و بیوسفیر ،تحمّل بیشتر از آن را
ندارد.
با این همه ،منابع جدید به اصطالح ذواحتمالین انرژی از قبیل انرژی آفتاب ،باد،
ژیومتریک ،انرژی کتلههای بیولوژیکی و غیره گرانبها بوده به اندازۀ کافی مؤثر
نیستند و آنقدر اقتصادی نمی باشند .امّا از طرف دیگر انرژیتیکی را که امروز ،انسان
به کار میبرَد نیز غیر اقتصادی است؛ چنانچه اکثر منابع انرژییی که از مواد خام
مینرالی استفاده میکنند به «زیروروکردن» خیلی زیاد سراسر زمین نیاز دارند.
سنجشهای کنونی اقتصادی که ما به آنها عادت گرفته ایم کهنه شده میروند و
هرگاه تمام دورۀ تولید منبع انرژی (از قبیل ساختمان بهرهبرداری ،کارگرفتن مجدد
از ضایعات و دیمنتاژ بعد از بهپایانرسیدن انرژی منبع) در نظر گرفته شوند از اهمیّت
این سنجشها کاسته میشود .آلوده گی فیزیکی و شیمیایی محیط ،خسارات بزرگی
را به بار میآورَد و همچنین مصارف دفاع از محیط همهساله به شدّت افزایش
مییابند.
برای جلوگیری از ازدیاد آلوده گی محیط ،بایستی ازذخایر انرژیتیک به مقاصد
خیلی مختلف تا حدّ اعظمی استفاده شود و این از بسیاری جهات مترادف به مفهوم
«تکنالوژی بدون ضایعات» است؛ زیرا انرژییی وجود ندارد که نتوان از آن استفاده
کرد .از همین سبب ،در زمان معاصر در اکثر پروژههای شوروی کوشش میشود تا
«ضایعات» انرژیتیک تا حدّ اصغری پایین آورده شوند.
صالحمحمّد خلیق 108
1
ـ نگاهی به مسألۀ انرژی ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصت و دوم ،شمارۀ ،67یکشنبه 22خرداد ،1362ص
3؛ شمارۀ ،68دوشنبه 23خرداد ،1362ص .3
109
ناشناختههای دانش
صورت می گیرند؛ یعنی هر قدر حرارت بلند باشد به همان اندازه فشار پایین میباشد.
در گراف ،منحنیها باز هم تکرار میشوند؛ امّا در انعکاس آیینهیی .و اگر ورق
گراف از میان قات شود ،این خطوط عمالً به گونۀ ایدهآلی باالی هم منطبق
میشوند.
آزمایشهایی که تغییر جو را با روندهای تکتونیکی زمین ارتباط میدهند قبالً به
مراتب اجرا شده اند ،امّا نتیجه نداده بودند؛ ا زهمه اوّلتر به علّت این که بررسی
حرارت ،فشار و سایر مشخّصات ،هرکدام به طور جداگانه انجام میگرفت .همکاران
آزمایشگاه انستیتوت فشار زلزلهشناسی آکادمی علوم تاجیکستان به بررسی ارتباط
متقابل بین مشخّصات مذکور نایل آمدند .باری آنان ورق گرافی را که بر روی آن
حرارت و فشار ثبت شده بودند برمی گرداندند که ناگهان انحرافات شدیدی را
کشف کردند .تصوّر کنید :پریبورهایی که حالت جو را در شبانهروزها ،هفتهها و
ماهها تعقیب میکنند ،منحنیهایی را که در هنگامِ بررویهمقرارگرفتن به طور
ایدهآل با هم منطبق میشدند ترسیم میکردند .ناگهان انحراف شدیدی به مشاهده
می رسد ،انگار در این امر نیروهای نامرئییی دخالت کرده باشند .منحنی فشار به طور
وصفناشدنییی به سویی دیگر منحرف میشود؛ امّا پس از انحراف دوباره به حالت
عادی خود برمیگردد .همه چیز به آرامش میگراید ،امّا در همین لحظه است که
توفان زیرزمینی به وقوع میپیوندد.
یو .بانوف ،مدیر آزمایشگاه مذکور می گوید :این تجربه چندین بار به اجرا
درآمد ،با اینهمه نتیجۀ بهدستآمده نمایانگر کشف پیشگوییکنندۀ دقیق زلزله
نبود .در این جا همه چیز پیچیده اند؛ زیرا اطّالع کافی در همینجا به پایان میرسد و
بعداً ساحۀ فرضیّهها آغاز مییابد .با وجود این هم ،میتوان افزود که به کمک این
111
ناشناختههای دانش
طریقه تا کنون یک سلسله از زلزلهها پیشگویی شده اند و زلزلۀ شدید و عمیق «پامیر
ـ هندوکش» در دسامبر سال 1983از آن جمله است.
فعالً مسلّم است که هیچ کدام از زمینلرزهها به طور ناگهانی به وقوع نمیپیوندد.
«آمادهگی» جهت وقوع زلزله به تدریج و دیر صورت میگیرد .نیروهای شگرف با
عمل تدریجی به بیجاساختن طبقههای عمیق میآغازند.
در سطح زمین ،این وقایع هنوز محسوس نبوده ما در جریان چندین شبانهروز
چیزی را در این مورد نمیبینیم .امّا کانون زلزلۀ آینده به پخشکردن تششّعاتی
میآغازد که در ساحۀ ژیوفیزیکی در محیط ماحول تأثیر وارد میکنند .طبیعت آنها
هنوز مطالعه نشده است؛ امّا همین قدر تثبیت شده است که آیونیزهشدن جوّ زمین
فراورد این روندهای اسرارآمیز میباشد؛ و از همینرو ،بیشتر از همه در
سایهروشنها تابش و یا حتّا رعد و برق به ظهور میرسد .از همینجاست که رفتار
غیر عادی در جانوران ،احساسات اضطرابآمیز برای انسانها و شدّت تغییر در جو
رونما می شوند و انحراف در گراف نیز از آن جهت است که آیونیزهشدن ،باعث
تغییر فشار میشود و باآلخره از همین رو است که این روش پیشگویی در فصل
تابستان مثمر تمام میشود؛ چون که آیونیزهشدن جو ،باعث تششّع آفتاب شده تصویر
را «چرب میسازد».
صالحمحمّد خلیق 112
1
ـ توفانهای زیرزمینی در آیینۀ آسمان ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصت و ششم ،شمارۀ ،210دوشنبه 16آذر
،1366ص ( .3برگردانشده از ماهنامۀ اسپوتنیک).
113
ناشناختههای دانش
که یک معمّا حل می شود ،به جای آن معمّاهای جدیدی به ظهور میرسند .یکی از
این معمّاهای موجود در زهره همانا معلوم شدن گردش غیر عادی این سیّاره به دور
محورش میباشد.
صالحمحمّد خلیق 116
از مدّتها پیش معلوم است که مدّت حرکت زهره به دور آفتاب مساوی به 225
شبانهروز زمین میباشد و بسیاری از ستارهشناسان معتقد بودند که مدّت حرکت
وضعی زهره مساوی به مدّت حرکت آن به دور آفتاب است .امّا ترصّدهای
رادیولوکاسیونی نشان داد که زهره یک چرخش به دور محور خود را در جریان
243شبانهروز زمین انجام میدهد و جالبتر این که :حرکت وضعی زهره به جهت
معکوس حرکت سایر سیّارات منظومۀ خورشیدی است!
مطابق به یکی از فرضیّهها؛ علّت حرکت وارونۀ زهره عبارت از تغییراتی است که
تحت تأثیر خورشید در آتمسفیر آن صورت میگیرد .طرفداران این فرضیّه معتقد
اند که در ابتدا زهره در استقامت معمولی برای سیّارات ،میچرخید؛ امّا باآلخره این
چرخش به صورت وارونه درآمد.
اگرچه کامالً امکان دارد که زهره از همان آغاز حرک وضعی معکوس داشته
است که علّت آن در پیدایش سیّاره نهفته باشد .در آینده این حرکت زیر تأثیر
نیروهای مدّ و از آنجمله نیروهای وابسته به جاذبۀ زمین اندکی آهستهتر گردید .با
117
ناشناختههای دانش
استفاده از این نظریّه چنین استنباط میشود که در موقعیّتهای متقابل زمین و زهره
تکرار معیّنی به مشاهده میرسد.
هر مرتبه هنگامی که زهره و زمین در یک خطّ مستقیم با خورشید قرار میگیرند
همان یک طرف سیّاره به طرف زمین متوجّه میشود .عالوه بر این ،موقعیّتهای
متقابل زمین ،زهره و خورشید به طور دقیق بعد از هر 2920شبانهروز زمین تکرار
میشوند که تقریباً 12دور حرکت وضعی این سیّاره را تشکیل میدهد!
چنین تطابقها شاید هم از تصادفاتی ساده باشند .از این تطابقها از همه اوّلتر
چنین نتیجهگیری میشود که عمل متقابل جاذبۀ زمین و زهره نقشی عمده را در
چرخش شبانهروزی سیّارۀ همسایه بازی کرده است.
عین چنین عمل متقابل بین زمین و ماه اثر بارزی را در مشخّصات حرکتهای
وضعی این اجرام سماوی به جا گذاشته است .مثالً جاذبۀ ماه باعث تغییر شکل
قسمتهای خشکه و آب زمین می گردد .به کمک مدّ که از اثر ماه به وجود میآید،
زمین در مسکو در یک شبانهروز دو مرتبه به اندازۀ تقریباً 40سانتیمتر باال و پایین
صالحمحمّد خلیق 118
میشود .طوری که محاسبات نشان میدهند؛ در نتیجۀ چنین تغییر شکلها تغییر
تدریجی سرعت چرخش شبانهروزی سیّارۀ ما صورت میگیرد .این چرخش همواره
آهستهتر و دوام شبانهروز زیادتر شده می رود (به طور اوسط در هر سال به اندازۀ دو
میلی ثانیه).
از همی سبب است که میتوان گفت چرخش غیر عادی زهره نه تنها تحت تأثیر
آفتاب ،بلکه تحت تأثیر زمین نیز صورت گرفته میتواند؛ لیکن با وجود این هم فعالً
1
این موضوع تنها یک فرضیّۀ معمولی است.
1
ـ باز هم معمّای دیگری از زهره ،روزنامۀ «بیدار» ،سال پنجاه و نهم ،شمارۀ ،166پنجشنبه 17مهر ،1359
بلخ :ادارۀ اطالعات و فرهنگ بلخ ،ص .2
119
ناشناختههای دانش
از آفتاب آغاز میکنیم .در ظرف 350سال اخیر که ترصّد باالی آفتاب به طور
کافی دقیق گردیده است ،دانشمندان معلوم کردند که فعالیّت آفتاب هرچه بیشتر
شده میرود .نظر به تحقیقاتی که صورت گرفته ،افزایش مطلق تعداد لکّههای آفتاب
در ظرف 350سال تقریباً به اندازۀ 20ـ 30درصد بوده است.
امّا این موضوع تنها به یک آفتاب منتهی نمیشود .اصل مطلب هم در همین
جاست .به طور مثال ،ستارۀ سیریوس در زمان فراعنۀ مصر (حتّا خیلی بعدتر ،تا قرون
وسطی) در وقایعنامهها به حیث یک ستارۀ سرخ تحریر مییافت .اکنون سیریوس
یک ستارۀ سفید است .ستارۀ دیگری نیز به نام «النّایر» در عصر حاضر یک ستارۀ
سفید است؛ امّا نام آن (النّایر) از ترجمۀ عربی (شعلهور) سرخ معنا میدهد .به این
ترتیب ،گرمشدن ستارهگان ،مانند گرمشدن آفتاب در مقابل دیدهگان انسان ،یعنی
بسیار سریع ،جریان دارد.
آیا از نقطه نظر تئوری چنین چیزی امکان دارد؟ بلی؛ در این زمینه تئورییی
موجود است به نام تئوری گرمشدن تدریجی ستارهگان که به کمک تحلیل
استاتیکی مورد قبول واقع شده است.
گرمشدن سریع باید به اشتعال تولّد ستاره گان نو و مافوق نو منتهی شود .عمالً
افزایش این اشتعاالت را در مداومت زمان میتوان معلوم کرد .دانشمند شوروی ،یو.
پسکوفسکی (در سال )1972با اتّکا به وقایعنامههای باستانی مصر و چین و همچنین
آثار قرون وسطایی ،تمام معلومات دردستداشته مبتنی بر ترصّدات غیر تلسکوپی را
در زمینۀ اشتعال ستاره گان نو و مافوق نو از هزارسالۀ دوم قبل از میالد تا اخیر قرن 17
توحید ساخت .به این ترتیب ،معلوم شد که حوادث فضایی در تمام زمانها حدّ اقل با
دقّت و ژرف نگری ترصّد شده اند و واضح شد که اگر قبل از عصر ما مجموعاً 3ـ 8
اشتعال مشابه ستاره گان نو و مافوق نو در یک هزاره به مشاهده رسیده باشند ،در
121
ناشناختههای دانش
مقابل ،در آغاز عصر ما 2ـ 5اشتعال در یک سده و در قرون 14ـ 16به تعداد 10ـ
15ا شتعال به مشاهده رسیده اند .با ترسیم این معلومات به روی گراف ،منحنی
مشخّصی برای عملیّات انفجاری به وجود میآید.
آیا در درون منظومۀ خورشیدی (به استثنای خود خورشید) معلوماتی که افزایش
فعالیّت عالم افالکی را تأیید کند وجود دارد؟ بلی؛ و کم هم نیستند.
من (والدیمیر نیمان ،سیّاره شناس ،نویسندۀ مضمون) مواردی را دریافته ام که
مؤید فرضیّۀ گسترش زمین میباشند .اینک میتوان معتقد شد که سرعت این عملیّه،
یعنی افزایش ساحۀ زمین ،در ظرف 6000سال اخیر به 15درصد میرسد که این
رقم حتّا نظر به مقیاسهای فضایی خیلی بزرگ میباشد.
معلوماتی در دست است که در نیمۀ اوّل قرن 19سطح زهره از زمین بدون
تجهیزات دیده میشد .در اطراف زهره ساحۀ مقناطیسی خیلی زیادی موجود بود.
بلندرفتن حرارت ،سیّاره را مجبور ساخت تا به طور قابل مالحظهیی از گاز تصفیّه
شود (و از همین سبب درخشش آتمسفیر آن کم شد) و ساختمانهای مقناطیسی
هستۀ آن تخریب گردد.
تغییراتی منحصربهفرد در عطارد نیز صورت گرفته است .در اواخر قرن گذشته دو
مترصّد معروف :سسکیا پاریلی و آنتونیا دی به این نتیجه رسیدند که مدّت چرخش
عطارد به دور آفتاب و مدّت حرکت آن به دور محور خودش مطابقت به 88
شبانهروز میکنند .در سالهای 50قرن ما دانشمندان دریافتند که هرگاه مدّت
چرخش عطارد به دور آفتا ب به همین اندازه باقی مانده باشد ،در آن صورت مدّت
چرخش آن به دور محورش به اندازۀ یکسوم کمتر شده است (یعنی مساوی به 59
شبانه روز شده است) .به این ترتیب ،عطارد چرخش خود را سرعت میبخشد.
صالحمحمّد خلیق 122
در اخیر باید گفت که تششّع انرژی مشتری خیلی بیشتر از جذب آن از آفتاب
میباشد .همچنین معلوم است که درخشش آن افزایش مییابد و در سدۀ اخیر این
افزایش تقریباً 15فیصد بوده است.
تمام معلومات بهدستآمده مؤید مفهوم واحدی اند :ما در عالم افالکییی
زندهگی میکنیم که فعالیّت خود را توسعه میدهد .برای ما زمینیها این مفهوم چه
چیزی را بازگو می کند؟ روند توسعۀ فعالیّت ،تقریباً ده هزار سال قبل آغاز یافته
است؛ یعنی هنگامی که در زمین دورۀ آخر یخ بندی به پایان رسید .از این سبب باید
گفت که دورۀ یخچالی دیگر به سوی ما برنمیگردد و اقلیم به تدریج گرمتر شده
1
میرود.
1
ـ آفتاب هرچه درخشانتر میتابد ،روزنامۀ «بیدار» ،سال پنجاه و نهم ،شمارۀ ،182یکشنبه 11آبان
،1359ص 3؛ شمارۀ ،183دوشنبه 12آبان ،1359ص .2
123
ناشناختههای دانش
کپسولهای اقمار مصنوعی زمین میشود این است که آنها را چربی مخصوصی از
سوختن محافظت میکند.
به این ترتیب تمام آن چیزهایی که باید به زمین برگردند با کمال امانتداری به
سطح زمین میرسند و آن چیزهایی که باید بسوزند حدّ اقل به خوبی میسوزند .امّا با
وجود این :آیا ممکن
کدام که است
قمر از حصّهیی
مصنوعی زمین موقع
نیابد تا در آتمسفیر
و بگیرد آتش
پارچههای آن به
زمین برسد؟ اگرچه
باید چنین حادثهیی
رخ ندهد؛ امّا باز هم سعی میورزند تا «مالقات با آتمسفیر» را با دستگاه ثقیل فضایی
(مثالً :ایستگاه فضایییی که دارای میکانیسمها و آگریگاتهای نیرومند و بزرگ
1
است) در محلّی در باالی سطح متروک اقیانوس ترتیب بدهند.
1
ـ اقمار مصنوعی باآلخره چه میشوند؟ ،روزنامۀ «بیدار» ،سال پنجاه و نهم ،شمارۀ ،206دوشنبه 10آذر
،1359بلخ :ادارۀ اطالعات و فرهنگ بلخ ،ص .3
125
ناشناختههای دانش
شد .و این تناوب باید نه تنها توسّط اندازهها و کتله ،بلکه توسّط موقعیّت تراکم نظر
به حجم نیز تعیین گردد .به هر اندازهیی که ستاره نامتجانس باشد به همان اندازه
تناوب انبساط و انقباض کمتر میشود.
امّا امتحان این که آیا واقعاً سیفشیدها انبساط و انقباض میکنند و یا نه غیر ممکن
به نظر می رسد .زیرا سیفشیدها در مسافاتی خیلی دور از ما قرار دارند؛ آنقدر دور که
حتّا در مقیاس های خیلی بزرگ مانند نقاط کوچکی اند .و این نظریّه که آفتاب نیز
امکان دارد یکی از ستارهگان متناوب باشد چیز عجیبی نیست.
در سال 1973میالدی هنگامی که در رصدخانۀ «کریم» تلسکوپ آفتابی به طور
اساسی به اکمال رسید ،دیده شد به هر اندازهیی که نور در تلسکوپ مسافۀ زیادتری
را عبور کند ،به همان اندازه نیروی مجاز آله بزرگتر میباشد.
اوّلتر از همه باید واضح می شد که آیا سطح آفتاب همیشه غیر متحرّک و یا به
صورت متناوب باال و پایین می رود؟ و ثانیاً باید سرعت این حرکت اندازهگیری
می شد .حلّ این مسایل تنها به کمک نوری که از سطح مذکور برمیخیزد امکانپذیر
بود و دیده شد که در صورت دورشدن منبع امواج الکترومقناطیسی از مترصّد،
خطوط طیفی به طرف قرمز حرکت میکنند و در صورت نزدیکشدن منبع امواج
مذکور به مترصّد ،خطوط طیفی به طرف بنفش میلغزند .واقعاً هرگاه منبع نور نسبت
به مترصّد ،غیر متحرّک می بود ،خطوط طیفی در محلّ خود باقی میماندند ،از همین
رو هرگاه سطح آفتاب واقعاً اهتزاز کند ،در آنصورت خطوط طیف آفتاب باید به
طور متناوب گاهی به طرف قرمز و گاهی به طرف بنفش حرکت کند.
یکی ازمعمّاهای اساسییی که ستارهگان ،انسان را با آن روبهرو میسازند عبارت
از منبع انرژی پایانناپذیر آنها میباشد .ابتدا فکر میکردند که آفتاب و ستارهگان
در حال آتش گرفتن اند ،درست مانند چوب در بخاری؛ امّا ذخیرۀ خیلی اندک
127
ناشناختههای دانش
انرژی شیمیایی حتّا در یک میلیون سال هم آن را کفایت نمیکرد .سپس راجع به
انرژییی فکر کردند که در اثنای کشش ثقلی به وجود میآید و این بهتر از آب
درآمد .با اینهم باز هم نارساییهایی موجود بود؛ زیرا در این صورت آفتاب
نمیتوانست میلیاردها سال در حال نورافشانی باقی بماند .نظریّۀ نزدیک به واقعیّت
فقط زمانی به وجود آمد که روندهای حرارتیهستهیی کشف شدند .در اعماق
آفتاب اتّصال دو هستۀ هیدروژن در هستۀ هلیوم صورت میگیرد که جریان این
عملیّه واقعاً مقادیر بزرگ انرژی را به وجود میآورَد.
امّا امروز همین فرضیّۀ (اثبات ناشده) که مورد پذیرش عموم بود نیز متزلزل شده
است .اوّالً این که در جریان ترکیب حرارتیهستهیی باید حتماً نیترتیو به وجود بیاید؛
امّا آزمایشهای اخیر به خوبی نشان داد که کثافت واقعی جریان این ذرّات خیلی
کمتر از تئوری پیشبینیشده میباشد ،ثانیاً ام روز در فضا ساحاتی را کشف کرده اند
که تششّع انرژی آنها خیلی بیشتر از انرژی بهدستآمده از ترکیب حرارتیهستهیی
می باشد ساحات مذکور عبارت از کوازارهای دور و هستههای کیهانی اند.
آنتی هلیاشن ماده با آنتیماده عبارت از روندی است که در جریان آن انرژی
ضروری به دست میآید؛ امّا ماده در کاینات خیلی زیاد است و آنتیماده به مقدار
کافی پیدا نمیشود .شاید طبیعت اسلوبی را میداند که با استفاده از آن بدون کمک
آنتیماده میتوان به تهیّۀ انرژی پرداخت؟
امّا برای پیادهکردن این نظریّه در ساحۀ واقعیّت به اصطالح به «شگاف سیاه»
ضرورت است .به صورت تئوریتیک ،شگاف سیاه مانند جاروب برقی خاصیّت
به خودکشیدن تمام موادی را دارد که به سوی آن نزدیک میشوند .امکان دارد در
داخل آفتاب و ستارهگان نیز چنین یک شگافهای سیاه موجود باشند؟
صالحمحمّد خلیق 128
با وجود تحقیقات فراوان پیرامون انرژی در سالهای اخیر ،شگافهای سیاه
هم چنان به صورت کامالً درست در فضای باز کیهان کشف نشده اند .امّا آیا این
شگافهای سیاه در داخل آفتاب و در سراسر کاینات وجود دارند؟
به ستارۀ اساسی خود یعنی آفتاب برمیگردیم.
اگر این نظریّه که ترکیب حرارتیهستوی به حیث منبع انرژی ستارهگان خدمت
میکند واقعیّت داشته باشد ،در آنصورت در اعماق ستارهگان باید شرایطی موجود
باشد که تحت شرایط مذکور تعامل اتّصال هستۀ هیدروژن ،میلیونها آتمسفیر فشار و
صدها میلیون درجۀ حرارت به وجود بیاید .امّا سطح آفتاب درجۀ حرارت چندان
بلندی ندارد و کثافات متوسّط مادۀ آن آنقدر زیاد نیست .از اینجا استنباط میشود:
هرگاه آفتاب واقعاً از ترکیب حرارتیهستهیی تغذیّه میشود ،پس باید غیر متجانس
باشد و از هستۀ متکاثف و فوق العاده گرم و قشر نرم و نسبتاً سرد تشکیل شده باشد.
چنین یک کرّۀ غیر متجانس چه نوع خصوصیّاتی باید داشته باشد؟ آفتاب نیز
مانند سایر اجسام مادی باید دارای تناوب معیّن اهتزاز خصوصی باشد که به
ساختمان داخلی آن وابسته است و ام روز به سنجش تناوب مذکور نایل آمده اند.
در صورت نبودن هسته ،سطح آفتاب باید حدّ اقل در هر ده دقیقه پایین و باال شود و
در صورت موجودیّت هسته به هر اندازهیی که هسته متراکم باشد ،به همان اندازه
ریتم اهتزاز آفتاب بیشتر میباشد.
ماهیّت آزمایش آکادمیسن سویرنی ،به قرار ذیل خالصه میشود :در مسیر شعاع
آفتاب سیستمی گذاشته نشده است که نور را در طیفسنج میدرآورد؛ خواه از
مرکز قرص آفتاب ،خواه از کرانههای آن ساطع شده باشد .نوری که از مرکز قرص
آفتاب می رسد توسّط آن بخشی از سطح آفتاب متششّع میشود که گاهی به مترصّد،
نزدیک و زمانی از وی دور میشود .کرانههای قرص در جهات عمودی گردش
129
ناشناختههای دانش
می کنند .هنگامی که نور از قرص در حال اهتزاز به طیفسنج برمیخورد خطوط
طیفی به حرکت درمیآیند و هنگامی که نور از حلقه به طیفسنج برمیخورد
خطوط طیفی موقعیّت نرمال اختیار میکنند.
اندازه گیری انقباض و انبساط آفتاب بدون وقفه جریان دارد و با وجودی که
اشتباه محاسبات جداگانه بزرگ است؛ امّا در اثنای تجمّع نتایج به تدریج دقّت این
اندازهگیری بلند میرود.
با اجرای چندین هزار اندازه گیری سرانجام این موضوع به اثبات رسید که آفتاب
واقعاً با تناوب 160دقیقه با سرعت در حدود دو متر در فی ثانیه فشرده و گسترده
میشود و مهمتر از همه این که فاقد هستۀ متراکم میباشد.
برآیند نخستینی که به اثبات این نظریّه مساعدت کرده است در سال 1974
میالدی به دست آمده بود؛ امّا کار در این زمینه هنوز هم در جریان است.
صالحمحمّد خلیق 130
در رصدخانۀ «کریم» تجربیّات کنترلی زیادی در مرحلۀ اجرا درآورده شده اند؛ به
طور مثال ،این موضوع که آیا در نتایج اندازهگیری انقباض و انبساط آفتاب ،حالت
آتم سفیر زمین تأثیر دارد و یا نه؟ مورد آزمایش قرار داده شد و معلوم شد که در این
زمینه حالت آتمسفیر زمین کدام نقشی ندارد .واضح شده است که اهتزاز با تناوب
160دقیقه تغییر مییابد «در حالی که اورانوس مثل سایر سیّارات به همان اندازهیی
که اشعۀ آفتاب را انعکاس میدهد به همان اندازه میدرخشد» .درجۀ حرارت آفتاب
به طور متناوب به یک درجه تغییر مییابد .سرانجام کشف شده است که درخشش
سیّارۀ اورانوس نیز با تناوب 160دقیقه تغییر مییابد.
خالصۀ سخن این که آفتاب به مثابۀ سیفشیدهای دور میباشد .و به این ترتیب ،ما
در سیّارهیی زنده گی داریم که مربوط به یک ستارۀ متناوب است .امّا عملیّاتی که در
ساحۀ مقناطیسی زمین جریان دارند با انقباض و انبساط آفتاب بیارتباط اند؟ این
انقباض و انبساط با چرخش خود آفتاب چه نوع ارتباطی دارد؟ ثبات این انقباض و
انبساط تا چه حدّی است؟ اینها همه سؤاالتی اند که باید ترصّدات جدید به آنها
1
پاسخ ارائه بدارند.
1
ـ آفتاب ،یک ستارۀ متناوب است؟ ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصتم ،شمارۀ ،98سهشنبه 23تیر ،1360ص
3؛ شمارۀ ،99چهارشنبه 24تیر ،1360ص 3؛ شمارۀ ،100پنجشنبه 25تیر ،1360ص 2؛ شمارۀ ،101شنبه
27تیر ،ص 2و 4؛ شمارۀ ،102یکشنبه 28تیر ،1360ص .4
131
ناشناختههای دانش
حلقۀ مشتری
ویکتور امبارسومیان
موجودیّت حلقه در سیّارۀ مشتری که آن را دانشمندان شوروی پیشگویی کرده
بودند از جانب ایستگاه فضایی «ویاجیر» در آمریکا مورد تأیید قرار گرفت .مدیر
رصدخانۀ فیزیکی ـ نجومی «بوراکان» ،آکادمیسن ویکتور امبارسومیان ،این واقعه را
شرح میدهد:
من و همکارم مشاهداتی را که به کمک ایستگاه فضایی «ویاجیر» در آمریکا
اجرا شده اند خیلی باارزش تلقّی میکنیم .این مشاهدات مؤید پیشگوییهای
فیزیکدان و منجّم شوروی ،پرفسور انستیتوت شهر کیف« ،سرگی وسیخیویاتسکی»،
در مورد موجودیّت حلقۀ مشتری و فعالیّت بزرگ آتشفشانی اقمار آن میباشند.
حلقۀ مشتری ممکن است متشکّل از میتئوریتها و ذرّات مشابهِ مادهیی باشد که
مختص برای ساختمان ستارهگان دنبالهدار است .همچنین بدون تردید در
بهوجودآمدن حلقۀ مشتری فعالیّتهای آتشفشانی اقمار آن تأثیر بهسزایی دارند.
اگرچه پیشگویی وسیخیویاتسکی مدّتها بود که شهرت داشت؛ امّا برای
نخستین بار به شکل کامالً معیّن و مفصّل در سال 1960میالدی در مجلّۀ «اطالعات
آکادمی علوم ارمنستان شوروی» (بخش علوم فیزیکی ـ ریاضی ) انتشار یافت و
اینک قسمتی از مضمون مذکور را در اینجا یادآور میشویم:
« موجودیّت روندهای فعّال دوراندازی در سیستم مشتری که به اساس معلومات
نجوم ستارۀ دنبالهداربه اثبات رسیده است کامالً به تأیید میرسانَد که در اطراف
صالحمحمّد خلیق 132
مشتری نیز کتلههای سنگهای آسمانی و ستارهگان دنبالهدار به شکل حلقه در
حرکت اند ،درست مانند حلقۀ زحل».
بعد از آن مؤلف مضمون با نتیجهگیری به نفع موجودیّت حلقۀ مشتری
فراوردههای مشاهداتی را که به کمک تلسکوپهای زمین اجرا شده اند مورد تحلیل
قرار میدهد.
از بررسیهای وی برمیآید که حلقۀ مذکور خیلی باریک است و تنها با استفاده
از آخرین حدّ امکانات تلسکوپهای زمین قابل رؤیت میباشد .عالوه براین وی
معتقد است که مشاهدات تحلیل به موجودیّت این حلقه گواهی میدهند.
باید گفت که در آن زمان سایر فیزیکدانان و منجّمان نظریّاتی مشابهِ نظریّات
ویسخیویاتسکی داشتند؛ امّا ویسخیویاتسکی در نتیجهگیریهای خود راسخ و
ثابتقدم ماند.
او این نتیجهگیریها را در سالهای 1969و 1972در مجموعۀ مقاالت «مشکالت
نظریّۀ امروزی پیدایش کاینات» تکرار کرد .در این اواخر از من میپرسند :در
اینصورت کی را باید کاشف حلقۀ مشتری و فعالیّت بزرگ آتشفشانی در سطح
اقمار آن شناخت؟ پرفسور شوروی و یا همکاران آمریکایی او را؟
منجّم فرانسهیی ،لیو یریه ،با بررسی حرکت اورانوس و معلومساختن بعضی از
خصوصیّات آن ،آن خصوصیّات را آثارجاذبۀ سیّارۀ ناشناسی خواند .وی توانست
حرکت سیّارۀ جدید را تعیین کند و کووردیناتهای آن را پیشگویی کند .این
سیّاره در محلّ پیشگوییشده توسّط منجّم آلمانی ،گاله ،کشف و به نام «نپتون»
مسمّا شد.
در این رویداد کی کاشف محسوب میشود؟ با این جمله همهگان همنوا اند که
« لیو یریه سیّارۀ نپتون را با نوک قلم خویش کشف کرده است».
133
ناشناختههای دانش
به این ترتیب ،فکر میکنیم مقایسۀ فوقالذّکر را میتوان در مورد ویسخیویاتسکی
نیز تطبیق کرد ،با این تفاوت که لیو یریه از میکانیک متداول و معمول وارد میکانیک
سماوی تئوری حرکت سیّارات گردید؛ امّا ویسخیویاتسکی از تصوّرات درحال
انکشاف راجع به فعالیّت بزرگ و غیر معمول آتشفشانی در سطح مشتری ،زحل،
اورانوس و اقمار آنها آغاز کرد؛ بدون درنظرداشت این که همکارانش با تصوّرات
مذکور سرسختانه مخالفت میورزیدند .در اینجا عالوه بر عمق نظریّه ،شجاعت
علمی نیز ضرورت بود .همچنین بعضی از منابع اطّالعاتی در غرب به پخش این افواه
می پردازند که تا همین اواخر در فکر هیچ یک از منجّمان ،نظریّۀ موجودیّت حلقۀ
مشتری خطور نمیکرد .این افواه به کلّی بیاساس است .مجموعۀ «مشکالت نظریّۀ
امروزی پیدایش کاینات» که حاوی مقاالت وسیخیویاتسکی در مورد کشف وی
میباشد ،نه تنها به زبان روسی ،بلکه به زبانهای فرانسهیی و آلمانی نیز انتشار یافته
بود .چندی قبل چاپ دوم این مجموعه به زبان آلمانی در کشور سویس به نشر رسید.
عالوه براین ویسخیویاتسکی در قطار محققان سیّارات و ستارهگان دنبالهدار شهرت
دارد .محققان اکثر اوقات به نتایج کارهای وی اتّکا میورزند .من معتقدم که محققان
ایستگاه فضایی «ویاجیر» در آمریکا از نتیجهگیریهای این محقق شوروی اطالع
داشته اند.
با اینهمه ،من با این نوشتههای خود نمیخواهم کشف حلقۀ مشتری و فعالیّت
بزرگ آتش فشانی در اقمار آن را تنها به ویسخیویاتسکی مربوط بسازم .محققان
آمریکایی ایستگاه فضایی «ویاجیر» نه تنها نتیجهگیریهای دانشمند شوروی را به
اثبات رسانیدند ،بلکه در اطراف آن روشنی نیز انداختند .مشاهدات محققان
آمریکایی در دانستن اندازهها و تعداد آتشفشانها در اقمار مشتری و همچنین سایر
معلومات کمک شایانی کرده اند .در نتیجه ،تصوّرات جدیدی راجع به سیستم
صالحمحمّد خلیق 134
1
ـ حلقۀ مشتری ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصتم ،شمارۀ ،108یکشنبه 4مرداد ،1360ص 3و .4
135
ناشناختههای دانش
محاط میشوند .این نظم غیر منتظره را چهگونه میتوان تشریح کرد؟ و یا این که
نظم مذکور زادۀ تصادف است؟
برای ارائۀ جواب به سؤالهای فوق ،کارکنان انستیتوت ژیولوژی معادن جامد،
پتروگرافی ،مینرالوژی و ژیوشیمیایی آکادمی علوم اتّحاد شوروی با استفاده از
طریقهیی مخصوص ،سطح ماه را مورد تحلیل قرار دادند.
تصوّر کنید که باستانشناسان موفق شده باشند تا شهر قدیمییی را از تۀ خاک
بیرون برآورند؛ سیمای اوّلی آن شهر را از قبیل موقعیّت دیوارها ،برجها و جادهها
چه گونه احیا خواهند ساخت؟ در چنین موارد ،محققان میکوشند تا به ترتیب ،بقایای
پارچه پارچۀ عین ساختمان ،مثالً دیوارهای قلعهیی ،را با هم وصل بسازند.
دانشمندان در مورد دهانههای آتشفشانی ماه نیز به عین کار توسّل جُستند.
نتایج به دستآمده غیر منتظره بودند و معلوم شد که تعداد سیستمهای
متّحدالمرکز خیلی بیشتر از تصوّر قبلی می باشد و عمالً سراسر ماه با این سیستمها
پوشیده شده است .حتّا در بعضی مواقع تا ده حلقۀ یکبادیگر«پیچده» وجود دارند.
تنها یک حلقه موسوم به «حلقۀ بحیرۀ بارانها» تقریباً سراسر جانب قابل دید ماه را
احتوا کرده است .ساختمانهای عظیم مذکور چهگونه توانستند به وجود بیایند؟
بیایید فرض کنیم که قشر ماه به طور دایم سرد نبوده است .در گذشتههای خیلی
دور ،این قشر ،سوزنده و حتّا ممکن است شناور بوده است .در این موقع فورانهای
آتشفشانها نیز رخ دادند ،افتیدهگیهایی به وجود آمدند و پارچههای مکمّلی از
قشر ماه فرو رفتند.
در همین موقع بزرگترین «حلقه»های خارجی نیز پدیدار گشتند .امّا بعدًا
فعالیّتهای درون ماه خاموشتر و بطیتر شدند .و بعد از آنها حلقههای داخلی به
وجود آمدند و سرانجام بعضی اوقات جریانهای ماگما و گاز با ایجاد حلقههای
صالحمحمّد خلیق 138
مکمّلی از دهانههای آتشفشانی بیرون را پاره کردند .این عملیّه صدها میلیون سال در
سراسر ماه ،یعنی در جایی که فاقد آتم سفیر و آب است ،ادامه داشت؛ از این سبب
«ساختمانها» در سطح آن با گذشت مدّت زیادی تقریباً دوباره ویران نشده اند و
فعالً دانشمندان از روی آنها سرگذشت اجباری همسایۀ ما را در کاینات مورد
مطالعه قرار میدهند.
سایر مشاهدات نیز فرضیّۀ تکتونیکی و ماگماتیکی بودن را مورد تأیید قرار
مثالً میدهند؛
ساختمانهای حلقوی در
مرّیخ ،در اقمار مشتری و
همچنین در کرّۀ زمین .یعنی
بین شباهتی میتوان
حلقههای زمین و ماه قایل
شد و امکان دارد حتّا
موقعیّتهای آنها را با
تجمّعات مواد مفید معدنی و
یا با مناطق فوقالعاده زلزلهخیز ارتباط داد ....و در آنصورت است که اسرار ماه
1
منفعت واقعی برای بشریّت به ارمغان میآوَرَند.
1
ـ عل ّت پیدایش دهانههای آتشفشانی بر روی ماه ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصت و یکم ،شمارۀ ،12
یکشنبه 15فروردین ،1361ص 3؛ شمارۀ ،13پنجشنبه 16فروردین ،1361ص ( .3برگردانشده از ماهنامۀ
اسپوتنیک).
139
ناشناختههای دانش
دو حجرۀ انتقالی الحاق یافته اند و به این ترتیب ،ایستگاه مذکور مجموعاً دارای
پنج حجره میباشد.
در اینجا تمام ضرورتها مرفوع اند
در حجرۀ انتقالی دو لباس فضانوردی برای تفریح در فضای باز و مراکز
هدایتدهنده وجود دارند .حجم حجرۀ کار چهل مترمکعّب و مساحت آن شانزده
مترمربّع بوده در آن فضانوردان کار میکنند ،مینشینند ،میخورند و ورزش میکنند.
حجرۀ مذکور خیلی راحت و زیبا بوده دیوارها و سقف آن با تکۀ نرم و روشن
پوشانده شده اند.
در اینجا پست مرکزی هدایتدهنده قرار دارد و در آن تمام «رشتهها»یی که
فضانوردان را با سیستمهای ایستگاه ارتباط میدهند کشانیده شده اند.
اشارهدهندههای رنگه به طور دایم از طرز کار تمام دستگاهها به فضانوردان اطالع
میدهند و فرمانهایی را که از طرف زمین فرستاده میشوند به آنها میرسانند .در
عقب پست مرکزی مذکور میزی بر ای غذاخوردن قرار دارد .غذا را در زمین نظر به
سنجش مدّت بودوباش هر عضو عمله تهیّه میکنند .برای گرمکردن طعام ،گرمکنندۀ
مخصوصی وجود دارد .نیازمندی عمله برای آب از دو منبع مرفوع میشود :یکی آبی
که در محیط ایست گاه از اثر تنفّس تبخیر و از طریق جلد تولید میشود دوباره احیا
میگردد؛ دوم :آبی که توسّط سفینههای باربر آورده میشود .آب در یک تانک در
پهلوی میز غذاخوری نگهداری میشود .مصرف اساسی آب در ساختمان تنشوی
میباشد .در اثنای تنشستن برای محافظت چشم از کف صابون ،باید عینک پوشیده
شود و تنفّس از طریق پیپ صورت بگیرد .جریان آب پاشدهندهها به کمک جریان
هوای گرم هدایت میگردد .فضالت فعالیّت حیاتی در کونتینرها جمع میشوند و
توسّط آنها به آتمسفیر زمین منتقل و در آنجا سوختانده میشوند.
141
ناشناختههای دانش
با مساحت 60مترمربّع میباشد .انرژی آفتاب توسّط باتریها به انرژی برق مبدّل
گردیده آکومولیاتورهایی را که از آنها تمام دستگاهها تغذیّه میشوند شارژ
میکند.
باربرهای فضایی
فضانوردان توسّط سفینههایی به نام «سیوز» در ایستگاه پیاده می شوند .در
پروازهای درازمدّت ،تأمین مواد سوخت و مواد استهالکی برای فضانوردان توسّط
سفینههایی به نام «پروگرس» صورت میگیرد که اتّصال و جداشدن آنها با
ایستگاه ،به طور اتوماتیک انجام میگیرد.
ساختمان موتور سالیوت ـ 6از دو گروه موتورهای فعّال متشکّل است .گروه
اوّل موتورها ،که دارای قدرتی زیاد اند برای در مدار نگهداشتن ایستگاه به کار
میروند و گروه دوم ،که دارای قدرتی کمتر اند وظیفۀ سمتگیری را در فضا به
عهده دارند .هر دو گروه مذکور در صورت ضرورت میتوانند برای درست
نزدیکشدن ایستگاه با سفینههای باربر مورد استفاده قرار بگیرند.
درطول مدّت کار ایستگاه سالیوت ـ ،6در مدار آن 12سفینۀ «پروگرس»
باراندازی کرده اند 34 ،بار با سفینههای فضایی سرنشیندار و اتوماتیک اتّصال یافته
است و سه بار فضانوردان داخل ایست گاه را ترک گفته در فضای باز بیرون برآمده
1
اند.
1
ـ خانه برای فضانوردان ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصت و یکم ،شمارۀ ،35دوشنبه 13اردیبهشت ،1361ص
3؛ شمارۀ ،36سهشنبه 14اردیبهشت ،1361صص 3و .4
143
ناشناختههای دانش
باصرۀ فضایی
فضانوردی به نام یوری گالزکوف میگوید ...« :و این حادثه زمانی به وقوع
پیوست که ایستگاه فضایی «سالیوت» بر فراز برزیل پرواز میکرد .در آن لحظه
دلم خواست از طریق پنجره به سطح سیّارۀ مان نگاه کنم .من تشخیص دریاها،
جهیلها و سلسلهجبالها را به زودی توانسته بودم فرا بگیرم....
امّا در آن لحظاتی که بر فراز برزیل در پرواز بودم ناگهان به نوار باریکی متوجّه
شدم بعد از ثانیهیی دانستم که آن نوار عبارت از یک شاهراه میباشد و بر روی آن
بسی در حرکت است .حتّا توانستم رنگ آبی بس را نیز تشخیص دهم؛ اگرچه
میدانستم که از چنین فاصلهیی دور ،آنهم با چشم غیر مسلّح ،مشاهدۀ آن غیر
ممکن است؛ امّا با وجود آن من توانستم ببینم!
بعد از پرواز این موضوع را با دکتر علوم جغرافیایی ،آندری آکسینوف ،معاون
ریاست انستیتوت اقیانوسشناسی آکادمی علوم اتّحاد شوروی ،در میان گذاشتم .وی
چنین ابراز نظر کرد که در اینجا نیروی ارتباطدهی من «به کار افتیده است» .یعنی
م ن بس را فقط در نظرم مجسّم ساختم و چندان تلقین شدم که با چشمانم آن را
مشاهده کردم» .
حسّ باصرۀ خارق العاده که از طرف یوری گالزکوف در فضا مورد پژوهش قرار
گرفت یکی از جالبترین خصوصیّات روانی ـ فیزیکی قوّۀ باصره در فضا میباشد.
در زمان پروازهای طویلالمدّت ،برای بسیاری از فضانوردان معلوم شده است که
در روزهای اوّل نسبت به روزهای آخر پرواز ،نقاط زمین کمتر تشخیص شده
می توانند .به طور مثال :یکی از فضانوردان به نام ویتالی سیواسیتانوف تعیین کرد که
صالحمحمّد خلیق 144
در آغاز در اثنای تأثیر کوتاهمدّت بیوزنی ،تیزی باصره امکان دارد کاهش یابد؛ امّا
زمانی فرا میرسد که میتوان جزایر ،بحیرهها و سلسلهکوهها رامشاهده کرد .این
فضانورد بعد از هفتۀ دوم پرواز با تماشا از طریق پنجره توانست که کشتیها را در
اقیانوس و بعداً هم در ساحل تشخیص دهد .و باری هم قطاری را مشاهده کرد که از
فراز یک پل عبور میکرد.
تیزشدن باصره را در فضا ،فضانوردان آمریکایی نیز تعیین کرده اند .گوردون
کوپر در اثنای پرواز بر فراز کره از ارتفاع چندین صد کیلومتر نلهای خانهها را در
تبت و موتر باربری را در سرحدّ ایاالت متّحدۀ آمریکا و مکزیک به وضوح مشاهده
کرد .بعدتر فضانوردی به نام ادوارد او آیت با عین واقعیّت برخورد .وی از سفینۀ
فضایی موسوم به «جمینی» راهها و امواجی را که از اثر موتورهای قایقها به وجود
آمده بودند مشاهده کرد.
تجربیّاتی که در زمینۀ این نظریّات اجرا شدند نشان دادند که در شرایط بیوزنی
تعامل چشم در تغییر درخشش انعکاس به طور قابل مالحظهیی افزایش مییابد .بنا به
تشریح دانش مندان ،چشم انسان در شرایط عادی با اجرای 20تا 15حرکت در فی
ثانیه در گردش متداوم قرار دارد .بیوزنی حرکت چشم را سهلتر میسازد و به این
1
ترتیب ،حسّ باصره را تیزی میبخشد .با اینهمه فعالً این فقط یک فرضیّه است.
1
ـ باصرۀ فضایی ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصت و یکم ،شمارۀ ،72دوشنبه 24خرداد ،1361ص .3
(برگردانشده از ماهنامۀ اسپوتنیک).
145
ناشناختههای دانش
پالسما ی گرم بود ،به وجود آمده اند .هرگاه در کاینات ساحاتی با مواد فوقالعاده
متراکم موجود میبود ،در این صورت ثمربخشی راهیافتن امواج مذکور از آن
ساحات به زمین ،کم میشد .امّا در مقیاسهای بزرگ ،اهتزازات قابل مالحظۀ
تششّعات مذکور وجود ندارند و از اینجا متیقّن میشویم که کاینات در مقیاسهای
بزرگ ،متجانس است.
سحابی ها ممکن بود به وجود نمیآمدند
از بهثبوترسیدن متجانس بودن کنونی کاینات ،نتیجۀ مهمّی راجع به خواص آن
در گذشتههای دور به دست میآید .پالسمای گرم که 15میلیارد سال قبل تمام
کاینات به آن حالت بود ،نیز باید تقریباً متجانس میبود .پالسما چهارمین حالت مواد
است و آن عبارت از گازی است مرکّب از الکترونها و آیونهای آزاد .پالسمای
مطلقاً متجانس با انبساط و انقباض به گاز خنثا از نظر برق ،مبدّل میشود که حرارت
و تراکمیّت آن با اتّساعیافتن به زودی میافتد.
اجرام سماوی جداگانه در کاینات در حال توسعه ،میتوانستند تنها در صورتی به
ظهور برسند که در پالسمای اوّلیّه غیرمتجانسبودن اندکی موجود میبود .در این
صورت بعد از سردشدن و تبدیل پالسما به گاز خنثا از نظر برق ،نیروهای کشش
لخته های اوّلی مذکور را فشرده و باآلخره به اجرام سماوی مبدّل میکرد.
غیرمتجانس بودن مشابه در گاز گرم عبارت از امواج صوتی اند.
صدایی که آن را کسی نشنیده است
تراکمیّت مواد کاینات در آغاز «انفجار بزرگ» مساوی به 10به توان 93گرام در
سانتیمترمکعّب بود که حتّا تراکمیّت بزرگ هستۀ اتم 10به توان 15گرام در
سانتی متر مکعّب در مقایسه با آن ناچیز است .در آن زمان در تحت چنین تراکمیّت،
تمام انواع ارتباطات فیزیکی نیروی همانندی داشتند که باعث متجانسبودن کاینات
147
ناشناختههای دانش
در مقیاس های بزرگ شده اند .در این اثنا موجودیّت غیر متجانسبودن تصادفی از
قبیل کوانتومی و حرارتی خیلی کم و امواج صوتی خیلی ضعیف بود .امواج صوتی
در مراحل خیلی گذشتۀ توسعۀ کاینات دارای طول زیاد و فریکانس آنقدر پایین بود
که یک اهتزار را هم نمیتوانست اجرا کند؛ اگرچه سرعت آن با صفر اعشاریّه شش
حصّۀ سرعت نور برابر است .محاسباتی که به اساس تئوری کشش انشتاین صورت
گرفته اند نشان میدهند که امواج صوتییی که در لحظۀ آغاز به ظهور میرسند برای
تشکیل لختههای پالسمای اوّلیّه که بعداً باعث آغاز بهوجودآمدن سحابیهای
ام روزی شده کامالً غیر کافی اند .با اینهمه سحابیها به وجود آمدند؛ امّا چهگونه؟
اسرار جهان بزرگ در جهان کوچک
ام روز مسلّم شده است که کاینات در جریان تکامل خود ،دورهیی را گذرانده
است که در آن سرعت گسترش آن دفعتاً تغییر زیاد یافته و این تغییر باعث تغییر
کیفی خواص امواج صوتی مافوق طویل شده است .و فعالً این امواج برای پیدایش
سحابیها کفایت می کنند .در آغاز این امواج صوتی به هم خیلی نزدیک قرار داشتند
و بعد از این که از همدیگر فاصله گرفتند دورهیی فرا رسید که در آن مواد به طور
قابل مالحظهیی متراکم شدند .بعد از گذشت میلیونها سال ،بعد از این که پالسما
سرد شد ،از مواد مذک ور اجرام سماوی تشکیل شدند.
ما عادت گرفته ایم به این که قوّای ثقل و الکترومقناطیسی را از نگاه طبیعت شان
قوّایی به کلّی از همدیگر متفاوت فکر کنیم؛ امّا آیا همیشه همین طور بوده است؟
صالحمحمّد خلیق 148
مسلّم است که «انفجار بزرگ» عبارت بود از عملیّۀ قوّۀ اَبَرساحۀ واحد ،جایی که
تمام انواع عملیّات متقابل و از آنجمله ثقل در حالت توحید بودند .در اثر سردشدن
مواد در بعضی
درجات حرارت،
به تبدّالت
فازی اصطالح
صورت گرفت و
در همان وقت
تمام انواع عملیّات
متقابل که ما هر
یک از آنها را
میکنیم فکر
خواص جداگانه
دارند به وجود آمدند.
محاسبات نشان میدهند که در هنگام تبدّالت فازی شرایطی به وجود میآید که
برای افزایش ناگهانی سرعت گسترش کاینات کمک میکند.
در آینده تحقیقات بیشتر فیزیکی نجومی نشان خواهند داد که تئوری ما تا چه
1
اندازه صحّت دارد.
1
ـ جهان در حال گسترش ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصت و یکم ،شمارۀ ،213یکشنبه 21آذر ،1361ص
3؛ شمارۀ ،214دوشنبه 22آذر ،1361ص .3
149
ناشناختههای دانش
موصوف به نفع فرضیّۀ ستاره بودن مشتری ،عالوه بر موجودیّت حرارت 280هزار
درجۀ فارنهایت در مرکز مشتری ،از سرعت تششّع انرژی نیز یادآوری میکند .به این
اساس این دانشمند زمان عمومییی را که در طی آن تعامالت حرارتی ـ هستهیی در
جریان است محاسبه کرد و چنین نتیجه به دست آمد که زمان مذکور چندین بار از
عمر خود مشتری تجاوز میکند .الکن مطابق به قوانین فیزیکی ،سیّارات منظومۀ
شمسی تقریباً هم زمان به ظهور رسیده اند .هرگاه مشتری واقعاً از سایر اقمار آفتاب
مسنتر باشد ،پس سیّاره نه ،بلکه ستاره است.
ستارهیی در بین سیّارات! به چه ترتیبی؟
سوچکوف در نظریّات خود تنها نیست .دانشمند دیگر شوروی موسوم به سالیم
زیباروف ،هم کار انتستیتوت تحقیقات فضایی ـ فیزیکی و آیرو نومی در یاکوتسک
چهگونهگی پیدایش ستارهیی را در بین سیّارات یک منظومه شرح میدهد.
معلوم است که آفتاب در هر ثانیه نه تنها مقدار عظیم انرژی ،بلکه مواد نیز به فضا
پرتاب میکند .ذرّات انتقالدهندۀ انرژی به شکل جریان الکترونها و پروتونها یعنی
به شکل به اصطالح باد آفتابی به مشتری میرسند و در ظرف میلیاردها سال است که
مشتری این ذرّات را تصرّف میکند .به این ترتیب ،از یک طرف کتلۀ آن افزایش
مییابد که شرط اساسی برای ستاره شدن مکمّل است ،و از جانب دیگر با تصرّف این
ذرّات ،مشتری انرژی خود را ازدیاد میبخشد .چنین استنباط میگردد که آفتاب
خودش به رقیب خود کمک میکند تا به ستارۀ جوان مبدّل شود.
151
ناشناختههای دانش
سالیم زیباروف معتقد است که کتلههای مشتری و آفتاب بعد از 3میلیارد سال با
هم برابر خواهند شد و در آن هنگام کتلیسم نوبتی فضایی رخ میدهد :منظومۀ یک
ستارهیی (آفتاب) به
منظومۀ دوستارهیی
(آفتاب و مشتری)
مبدّل میشود.
آتیّه را امروز به
میتوان مشکل
پیشبینی کرد .امّا
در این که در
ساختمان منظومۀ
شمسی تغییرات قابل
مالحظهیی پدیدار
خواهد شد ،تردیدی
وجود ندارد .قبل از
همه در خطّالسّیر حرکت سیّارات اختالل رخ میدهد .امکان حتمی دارد که زهره و
زمین در مراحل مختلف حرکت انتقالی گاهی به طرف آفتاب و گاهی به طرف
ستارۀ نوپیدا کشانده شوند.
هم سایۀ نزدیک مشتری ،یعنی مرّیخ ،چه وضعی خواهد داشت؟ آیا کامالً تحت
سلطۀ ستارۀ جوان قرار نخواهد گرفت؟
چنین امکان نیز می رود که منظومۀ جدید یک منظومۀ دوگانه باشد .در کاینات
چنین منظومههای به اصطالح دوگانه وجود دارند که به دَور مرکز عمومی (شرطی)
صالحمحمّد خلیق 152
کتلهها میچرخند و ذرّات فضایییی که به طرف آنها جذب میگردند دارای دو
1
قطب جاذبه میباشند.
1
ـ مشتری ،ستارۀ آینده است؟ ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصت و دوم ،شمارۀ ،7سهشنبه 9فروردین ،1362
ص ( .3برگردانشده از ماهنامۀ اسپوتنیک).
153
ناشناختههای دانش
طرح ژاپن شرطاً «پالنیتا ـ الف» نام گذاری شده است و اصوالً از «چوتو» تفاوت
کم دارد .در این طرح پرتاب دو دست گاه اتومات در نظر گرفته شده است :اوّلی
برای مطالعۀ به اصطالح «باد آفتابی» (یعنی جریان پالسما از آفتاب) در پیرامون ستارۀ
دنبالهدار؛ و دومی برای مالقات با ستارۀ دنبالهدار مذکور.
طرح شوروی که از طرف آکادمیسن ورآلد ساگدییف پیشنهاد شده است
خیلی پیچیده محسوب میشود .این طرح به نام «ویها» و یا «ونیرا ـ هالی» مسمّا بوده
در دسامبر سال 1984به سیّارۀ زهره پرتاب میشود ،در ژوئن 1985با سیّارۀ مذکور
مالقی میشود و بعد از جداشدن آپارات فرودآمدنی ،ایستگاه مذکور به طرف
ستارۀ دنبالهدارهالی استقامت مییابد.
مالقات با ستارۀ دنبالهدار هالی در ماه مارس سال 1986برای هر سه طرح مذکور
برنامه ریزی شده است .اهداف علمی تمام آنها همانند اند؛ امّا ترکیب آالتی که در
آپاراتهای فضایی جابه جا شده اند یک اندازه متفاوت خواهد بود .وزن لوازمی که
میتوان به ستارۀ دنبالهدار فرستاد خیلی محدود است .از این سبب مهم این است که
اطالعات بهدستآمده در دستگاههای ارسالشوندۀ مختلف باید باعث تکمیل
همدیگر شوند.
چنان که دیده میشود ،ستارهگان دنبالهدار بقایای مادۀ غبارمانندی اند که 6،4
میلیارد سال قبل منظومۀ شمسی از آن تشکیل گردید .به این ترتیب ،ستارهگان
دنبالهدار میتوانند حامل اطالعات باارزشی راجع به مراحل ابتدایی ابری که بعداً
سیّارات از آن به وجود آمدند باشند .عالوه براین ،چنین میپندارند که فقط
ستارهگان دنبالهدار میتوانستند «مایۀ» اوّلیّۀ ارگانیک را به کرّۀ زمین بیاورند .عمالً به
کمک تحلیل طیفی در ستارهگان دنبالهدار مولکولهای ارگانیک کشف شده اند .در
صورتی که حتّا ترصّدات ساده و خارج از آتمسفیر ستارهگان دنبالهدار باعث چنین
صالحمحمّد خلیق 156
کشفی شده اند ،لهذا از دستگاههای ارسالشوندۀ مستقیم انتظار بیشتری باید
داشت.
نظر به تصوّرات امروزی ،هستۀ ستارۀ دنبالهدار ،عبارت از کوه یخ شناور فضایی
منحصربهفردی می باشد که متشکّل است از گازهای انجمادیافته با ترکیبات مغلق
شیمیایی و مادۀ مینرالییی که در حرارت زیاد ذوب میشود به شکل غبار و یا سنگ.
کتلۀ هستههای ستارهگان دنبالهدار از چند تن تا صد و حتّا هزار میلیارد تن میرسد.
اندازۀ آنها از دهها متر تا چندین کیلومتر میرسد.
در آخرین بار ظاهرشدن ستارۀ دنبالهدار هالی در سال 1910دُم آن از افق غرب
شروع شده از طریق سمتالرّأس گسترش مییافت .طول حقیقی آن به 14میلیون
کیلومتر یعنی اندکی کمتر از فاصلۀ متوسّط زمین و آفتاب میرسید.
چنین انتظار میرود که در پایان سال 1984ستارۀ دنبالهدار مذکور به کمک
تلسکوپهای قوّی قابل عکسبرداری شود ،در نوامبر سال 1985میتوان آن را
توسّط دوربین و در دسامبر همان سال توسّط چشم غیر مسلّح مشاهده کرد.
این ستارۀ دنبالهدار دورۀ حضیض خود را در 9فوریۀ سال [ 1986مطابق به 20دلو
1364شمسی] میگذرانَد و هنگامی که در برابر آفتاب قرار میگیرد دیده نمیشود و
سپس ستارۀ دنبالهدار مذکور قبل از سپیدهدم به طلوع آغاز میکند و به تدریج رو به
ضعیفشدن میگذارد و کامالً از نظرها پنهان میشود تا فقط در سال 2061میالدی
1
دوباره پدیدار گردد.
1
ـ ستارۀ دنبالهداری که در حال نزدیکشدن به زمین است ،سال شصت و دوم ،شمارۀ ،152پنجشنبه 7مهر
،1362ص 2؛ شمارۀ ،153شنبه 9مهر ،1362صص 2و ( .4برگردانشده از ماهنامۀ اسپوتنیک).
157
ناشناختههای دانش
حقایق چه می گویند؟ مواد خام مینرالی ـ و یا اگر مشخّصتر گفته شود زغال
سنگ ـ باید برای هزار سال کفایت کنند .امروز ذخایر مواد سوزندۀ هستهیی در زمین
خیلی بزرگ تصوّر میشوند .استعمال ریاکتورهای نیوترونهای سریع که باعث
تحدید مواد سوزندۀ هستهیی می شوند هنوز فقط آغاز شده است .عالوه براین چشم
امید به طرف منبع بیکران و ارزان انرژی ،یعنی انرژی هستهیی حرارتی ،دوخته شده
است.
انرژی آب برای مدّت زیادی کافی خواهد بود .انسانها عمالً استفاده از انرژی مدّ
ابحار و انرژی باد و امواج بحری را فقط آغاز کرده اند .انرژی آفتاب از طریق ایجاد
باتریهای مختلف و وسایل اکومولیاسیون حرارت و همچنین بهدستآوردن انرژی
از نیروگاههای آفتابی فضایی میتواند به مقیاس خیلی گسترده مورد استفاده قرار
گیرد .ضریب عمل مفید باتریهای آفتابی فعالً از 10ـ 12درصد زیاد نیست و برای
انکشاف آن مصارف بزرگی الزم است .با اینهمه به منظور استفاده از انرژی آفتاب،
انسان نیازی به ترک گفتن زمین و اقامت در فضای اطراف ندارد.
طوری که دیده میشود ،در فاصلۀ زمانی مورد بحث ما کمبود انرژی رخ نخواهد
داد.
افزایش نفوس
سطح پایین زیست و شرایط نامساعد اکثر باشندهگان زمین باعث بهمیانآمدن
چشمانداز تهدید قریب الوقوع تراکم نفوس گردیده است .این مشکل مدّتهای
زیادی دانش مندان را به خود مشغول کرده است .همین چندی پیش ،با ذکر ارقامی
همچون 100و یا حتّا 300میلیارد انسان ،باعث هراس ما میشدند.
این ارقام گویا 100ـ 150سال بعد در کرّۀ زمین بروز خواهند کرد .امّا علم
ام روزی متمایل به این است که رشد ازدیاد نفوس در دهۀ نزدیک واقعاً به کندی
صالحمحمّد خلیق 160
خواهد گرایید و در سطح 11ـ 13میلیارد انسان قرار خواهد گرفت( .نظر به
پیشگوییها در سال 2000میالدی از 7اعشاریّه 5میلیارد تجاوز نمیکند).
نظر به محاسبۀ متخصصان ،استفادۀ مکمّل از ساحات قابل زرع امروز زمین برای
تغذیّۀ حدّ اقل 12ـ 15میلیارد انسان کفایت میکند و تمام ذخایر ارزیابیشدۀ زمین
در آینده میتوانند برای 100میلیارد انسان کافی باشند .تراکم نفوس شهرهای بزرگ
معاصر نیز جنبۀ اجتماعی داشته موقتی است .عموماً تراکم بزرگ نفوس تنها در
بخش کوچکی از مناطق زمین قرار دارد و ساحات بزرگی از قبیل توندرا ،مناطق
قطبی ،انترکتیدا ،تبت ،صحرای کبیر عمالً خالی از سکنه اند.
فعالً مناطق مذکور برای زندهگی کمتر مساعد اند .امّا مساعدساختن آنجاها برای
زنده گی و فعالیّت نرمال انسان باز هم نسبت به ساکنشدن در فضا سهلتر و مناسبتر
است .ذخایر مواد خام و فضای اقیانوسها را نیز نباید نادیده گرفت.
عمارات و ساختمانها در زمین هنوز تا ارتفاعات خیلی کم اعمار میشوند و
خانهها گویی در روی زمین پهن شده اند .بلندترین عمارات تا 200ـ 300متر ارتفاع
دارند و در این زمان انسان بدون تجهیزات اکمالی پیچیده چهگونه میتواند در
ارتفاعات تا چندین کیلومتر در فضا عرض اندام کند .طبقات پایینی جوّ زمین فضای
وسیعی را برای اعمار اقامتگاهها تشکیل میدهند.
کاتالیسم
در زمان سیولکوفسکی احتمال کاتالیسم فضایی جهانی در نتیجۀ تصادم زمین با
ستارۀ بزرگ دنبالهدار و یا خاموششدن آفتاب ،خیلی بزرگ ارزیابی میشد .امروز
این احتمال عمالً ناچیز پنداشته میشود .اگرچه تهدید کاتالیسم اجتماعی یعنی
خودکشی تمدّن در نتیجۀ جنگ هستهیی جهانی به پایان نرسیده است؛ امّا جنبش
طرفداران صلح در برابر دیدهگان ما در حال توسعه است.
161
ناشناختههای دانش
در این شکّی نیست که بشر دیر یا زود به منظور حلّ مسایل مختلفالنّوع علمی و
عملی (تجربی) تأسیسات بزرگ فضایی در فضا ایجاد خواهد کرد .این تأسیسات
برای حلّ مشکل های زمینی خیلی مهم خواهند بود؛ امّا شاید زمانی به حیث محل و
1
وسیلۀ اساسی انکشاف تمدّن زمینی عرض اندام کنند.
1
ـ «طرفدار» و «مخالف» اقامت در فضا ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصت و سوم ،شمارۀ ،12سهشنبه 15
فروردین ،1363ص 3؛ شمارۀ ،13چهارشنبه 16فروردین ،1363ص ( .2برگردانشده از ماهنامۀ
اسپوتنیک).
163
ناشناختههای دانش
از این رو فعالً تحقیقات در مورد ساحۀ خیلی نزدیک ،یعنی پیرسیفونا ،اجرا
می شود؛ زیرا در صورتی که پیرسیفونا یک سیّارۀ بزرگ باشد ،با وجود این که دو
چند دورتر از پلوتون قرار دارد ،میتواند به طور کامل قابل شناسایی باشد .اگرچه
چنین تحقیق ی خیلی پرزحمت و دشوار است؛ امّا در سطح امروزی دانش ،مطالعۀ
1
سایر سیّارات آن طرف پلوتون نیز از امکان به دور نیست.
1
ـ در آنسوی پلوتون چه خواهد بود؟ ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصت و سوم ،شمارۀ ،199چهارشنبه 1آذر
،1363ص 3؛ شمارۀ ،200پنجشنبه 2آذر ،1363ص ( .2برگردانشده از شمارۀ 9ماهنامۀ اسپوتنیک،
سپتامبر ).1984
167
ناشناختههای دانش
امّا به نظر ف رمانده چنین آمد که شیء مذکور با سرعت خیلی زیاد به سوی مسیر
حرکت هواپیما تحت زاویّۀ حادّه به نزدیکشدن شروع کرده است تا راه را بر آن
ببندد.
امّا ابر سبزرنگ ناگهان از ارتفاعی که هواپیما در آن راه میرفت به سوی زمین
پایین شد و سپس همان طور عموداً باال رفت و از راست به چپ دور خورد و باز پایین
و باال آمد و باآلخره در پهلوی هواپیما قرار گرفت .این شیء سبزرنگ مانند این که با
رشته یی به هواپیما متّصل باشد به ارتفاع ده هزار متر با سرعت هشتصد کیلومتر فی
ساعت یکجا با هواپیما پرواز میکرد.
چرکاشن زیر لب گفت:
ـ گویی ما را بدرقه میکند .چه افتخاری برای ما! ...
در داخل ابر ،پارههایی از آتش بازی میکردند که گاهی خاموش میشدند و
گاهی هم روشن؛ انگار تاج گل درخت کاج سال نو باشد .بعداً مارپیچهای آتشین به
گونۀ افقی خزیدند.
اگنف تمام مشاهدات را به زمین گزارش میداد .در پاسخ آواز مهیّج راهنما شنیده
شد:
ـ شیء مذکور را در افق مشاه میکنم .شما ابر را در کدام حصّه میبینید؟
بعد از این که اگنف پاسخش را داد راهنما گفت:
ـ مطابقت میکند.
ابر به متغیّرشدن ادامه میداد .از آن دُمی برآمد که به گردباد شباهت داشت .از
باال عریض و انجام طرف زمین باریک بود .شکل عالمت «ویرگل» ( )،را به خود
گرفته بود .بعداً دُم «در افق» به صعود آغاز کرد و ابر از شکل بیضوی به چهارگوشه
مبدّل شد.
خلبان دومی گفت:
ـ ببینید ،ابر برای ما خود را به اشکال گوناگون درمیآورَد.
171
ناشناختههای دانش
اکنون «هواپیمای ابری» نوکتیز دمدار که بال نداشت ،به راستی هم آنها را
بدرقه میکرد .و با روشنایی زرد و سبزرنگ میدرخشید و در آن قسمتی که شیپورۀ
هواپیمای واقعی قرار میداشته باشد ،احساس میشد هستۀ متراکمی وجود داشته
است.
رهنمای هواپیما در کابین داخل شد و گفت:
ـ مسافران به این که از پهلوی ما چه در پرواز است ،دلچسپی نشان میدهند.
چرکاشن آهی کشید و گفت:
ـ بگو چیزی جز ابر نیست .رنگ زرد آن از اثر روشنایی چراغهای شهر است که
از پایین منعکس می شود و رنگ سبز آن ...بگو که فجر قطبی است.
در این موقع ،در زون ادارۀ راهنمای شهر مینسک ،یک هواپیمای واقعی دیگر (تو
ـ )134داخل شد .این هواپیما از لنینگراد روبهروی عملۀ تالین در پرواز بود.
فاصلۀ هر دو هواپیما صد کیلومتر بود .از این مسافه ،هواپیمای بزرگ ابری را
نمیتوان تشخیص نکرد .با اینهمه در پرسش چرکاشن ،فرمانده هواپیمای مقابل
پاسخ داد که چیزی به مشاهدۀ وی نمیرسد.
راهنمای مینسک که اکنون هواپیمای ابری را به خوبی میدید به عملۀ لنینگرادی
کوردینات و استقامتی را مشخّص ساخت که در آن میشد واقعۀ غیر عادی مذکور
را دید .امّا این حرفها آنها را متحیّر میساختند؛ و فقط 15کیلومتر قبل
ازمقابلشدن به هواپیمای قبلی چشمهای آنان باز شدند و هواپیمای ابری را به دقّت از
نظر گذراندند.
صالحمحمّد خلیق 172
خیلی بعدتر عملۀ چرکاشن در حالی که میکوشیدند این چشمدید را برای خود
تفسیر کنند به نظر شان می رسید که نور از شیء مذکور به تمام جهات پخش
نمیشود .آنان هم راه با هواپیمای ابری از شهرهای ریگا و بیلنوس گذشتند.
راهنماهای هوایی این شهرها نیز به ترتیب ،پدیدۀ عجیب مذکور را از مشاهده کردند.
عملۀ چرکاشن هنگامی که از فراز جهیلهای چودسکی و پسکوفسکی پرواز
میکردند توانستند اندازههای هواپیمای ابری را تعیین کنند .این دو جهیل
مستطیلشکل توسّط قطعهیی از خشکه از هم جدا شده اند .هواپیمای «تو ـ 134الف»
به یکصد و بیست کیلومتری جناج چپ جهیلهای مذکور در پرواز بود و هواپیمای
ابری در جناح راست نزدیک «تارت» حرکت میکرد .از همان قسمتی که فکر
می شد هستۀ متراکم موجود است دوباره شعاعی به وجود آمد و لکّهیی از نور به ابر
افتاد و به زمین خزید .شیء مذکور به صورت غیر ارادی کوردیناتهای خود را داد
و اکنون امکان آن میسّر شد تا تخمین زد که طول شیء مذکور مساوی به جهیل
پسکوفسکی میباشد.
173
ناشناختههای دانش
پرواز تا خود تالین همان طور توأم ادامه یافت و بعد از بهزمیننشستن ،راهنمای
هوایی تالین جزئیّات عجیب و جالب ذیل را به اطّالع عملۀ هواپیما رسانید:
در پردۀ رادار مشاهدوی میدان هوایی تالین ،هواپیمای «تو ـ 134الف» تنها دیده
نمی شد .در ردّ عالمت روشن آن در پردۀ رادار ،دو هواپیمای دیگر نیز در حرکت
بودند؛ اگرچه در هوا کدام هواپیمای دیگری در پرواز نبود .عالوه براین ،این دو
عالمت طوری که میبایست به صورت ثابت قابل دید بودند؛ امّا لکّۀ نوری هواپیما
گاهی غایب و گاهی دوباره پدیدار میشد .راهنما گفت :هرگاه شما در پردۀ راداری
که برای فرودآمدن از آن استفاده میشود «گل و روشن میشدید» من میتوانستم
بدانم .امّا البته در رادار مشاهدوی چنین قاعدهیی هرگز امکان ندارد و نخواهد داشت.
و .وستروخینن ،خبرنگار ویژۀ جریدۀ «ترود»
ما از ن .ا .ژیلتوخین ،معاون و نمایندۀ کمیسیون وقایع هوانوردی مرکز عمومی
علمی و تکنیکی شوروی و عضو خبرگزاری آکادمی علوم اتّحاد جماهیر شوروی،
خواهش کردیم تا مواد خبرنگار ویژۀ ما را مورد شرح و تفسیر قرار بدهد.
ـ کمیسیون ما مرتّباً مصروف مطالعۀ وقایع مشاهدۀ بشقابهای پرنده بر فراز
قلمرو اتّحاد شوروی می باشد .در این زمینه برای مطالعۀ ما مواد کافی موجود اند .با
اینهمه متأسفانه تمام یادداشتهایی که ما به دست میآوریم به شکلی از اشکال
یکجانبه ،نامرتّب و بیربط می باشند .مشاهداتی را که عملۀ تالین انجام داده اند
بخش استونیایی کمیسیون ما (ولکی و پاروه و دیگران) مورد تحقیقات قرار دادند.
حادثۀ مذکور واقعاً جالب بود؛ اگرچه شبیه چنین حادثه برای معلوم است .این که
شیء مذکور هر لحظه استقامت خود را تغییر میداد و از ارتفاع بزرگی با قدرت غیر
عادی شعاع نور به زمین میافگند واقعاً خالف قاعده است .با آنهم در حین تعیین
ماهیّت این حادثه ،برای کمیسیون ثابت میشود که این حادثه در محلّ خاص و
صالحمحمّد خلیق 174
محدودی اتّفاق افتاده ا ست .امّا ابعاد شیء مذکور که خلبانان ،آنها را تشخیص داده
اند قابل تأمل اند .طبیعی میبود اگر تصوّر می رفت خلبانان یکی از روندهای بزرگ
شناخته شده در علم را که خیلی دور یعنی چندین هزار کیلومتر صورت میگرفت در
اثر خطای حسّ باصره نزدیک پنداشته اند .الکن این تشریح نمیتواند در
نتیجهگیری ،قانع کننده باشد؛ زیرا خلبانان توانسته بودند مسافه تا شیء را تعیین کنند.
از این سبب ،یگانه نتیجهگیرییی که میتوان انجام داد این است که عملۀ تالین با
چیزی که ما آن را بشقاب پرنده می نامیم سروکار داشتند .خصوصاً این که فعالً ما
ت صوّر مرتّب و منظّمی از تغییرات بشقاب پرنده داریم که آن را بیان شفاهی و ترسیم
گ .الزورین در اختیار ما گذارده است.
ما بار دیگر از خوانندهگان جریدۀ «ترود» میخواهیم تا لطفاً راجع به تمام
مشاهدات مشابه به این نشانی اطّالع بدهند:
101000مسکو ،گالو پوچتامت ،صندوق آبونمانی ،0764کمیسیون وقایع
1
هوانوردی.
1
ـ برابر به ساعت 4و 10صبح ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصت و چهارم ،شمارۀ ،42سهشنبه 24اردیبهشت
،1364ص 3؛ شمارۀ ،43چهارشنبه 25اردیبهشت ،1364ص ( .3برگردان از جریدۀ «ترود» (،)Труд
شمارۀ )19471( 24مؤرخ 3ژانویۀ ).1985
175
ناشناختههای دانش
مشخّصات واقعی این اجرام سماوی هنوز مرموز باقی مانده اند .مثالً دانشمندان تا
کنون پی نبرده اند که آیا هستۀ ستارهگان دنبالهدار یک هستۀ واحد است و یا این که
متشکّل از قطّعات جداگانۀ در حال پرواز می باشد؟ زیرا قسمت درخشان داخلی مانند
پردۀ ضخیمی معمّای اساسی این اجرام کوچک منظومۀ شمسی را از ساحۀ دید
مترصّدان زمین نهفته نگه میدارد.
ستارۀ دنبالهدار هالی که به افتخار ستارهشناس انگلیسی ،هالی ( 1656ـ ،)1742که
خطّالسّیر آن را تعیین کرده بود ،نام گذاری شده است؛ اگرچه هنوز از زمین فاصلۀ
زیادی دارد؛ امّا ستارهشناسان از اکتوبر سال 1982به این طرف آن را در آسمان
پرازستاره به صورت الینقطع مورد تعقیب و جستوجو قرار داده اند .تا کنون امکان
بهثبترساندن پرواز ستارۀ دنبالهدار از چنین مسافۀ دور میسّر نشده است؛ امّا ستارۀ
دنبالهدار هالی همین حاال مژدۀ نزدیک شدن خود ر ا آورده است و برای محققان
معلوم شده است که درخشش آن به طور منظّم (مثالً در هر شباروز) گاهی سریعاً در
ظرف یک ساعت بلند میرود و گاهی به همان سرعت میافتد .در سابق شبیه چنین
حالتی در «خواهران» وی وجود داشت.
به استقبال ستارۀ دنبالهدار
به تاریخ 15و 21دسامبر سال گذشته ،راکتهای حامل پرتوان شوروی
«پروتون» از قزاقستان به فضا پرتاب شدند .هر کدام از این راکتها قسمت رأس خود
را به ارتفاع 200کیلومتر تحت زاویّۀ 52درجه از خطّ استوا رساندند .بعد از پرواز از
فراز سپهر ژاپن ،بحرالکاهل و بخش جنوبی آمریکای جنوبی ،مرحلۀ پسین راکتها،
آپاراتها را در خطّالسّیر بین سیّارات به حرکت درآوردند .به این ترتیب ،آزمایش
منحصربه فرد کیهانی که در آن متخصصان نُه کشور ،یعنی بلغارستان ،مجارستان،
177
ناشناختههای دانش
سیّارۀ یادشده ترتیب داده شد و اختالالت حرارتی ناشناخته کشف شدند و معلوماتی
راجع به فعالیّتهای آتشفشانها در زهره به دست آمد.
وظایف تحقیقات
در ژوئن سال جاری ،از ایستگاه «ویها» در اثنای پرواز به سوی ستارۀ صبح،
آپاراتهای فرودآمدنی جدا میشوند و تقریباً بعد از یک ساعت جهت جمعآوری و
تجزیّۀ خاک به سطح سیّاره مینشینند .امّا در موقع فرودآمدن از ارتفاع 53و 55
کیلومتر ،بالونهای کوچک هوایی پرتاب میشوند.
توسّط این بالونهای کوچک ،حادثۀ معمّاآمیز آتمسفیر زهره ،یعنی چرخش
سریع طبقۀ ابرمانند آن مورد مطالعه قرار خواهد گرفت .تا کنون معلوم نیست که
کدام نیروها عامل این این حادثه میباشند؟ برخالف آپاراتهای مذکور از حصّۀ
شبِ سیّاره همراه با ابرها به طرف « صبح» تغییر محل میدهند( .از این سبب الزم
نیست برای آنها کدام انرژی به مصرف رسانید) .فرستادهگان زمین ،اندازهگیریها
علمی را در جریان حدّ اقل 24ساعت انجام خواهند داد .و دانشمندان در
ایستگاههای ارتباط کیهانی تعقیب بالونها را همزمان در مسکو ،اوسوریسک و
کریم آغاز میکنند .هنگامی که زهره از فراز قلم رو اتّحاد شوروی به آن طرف افق
پنهان میشود ،ادامۀ تعقیب بالونها را دانشمندان سایر کشورها به عهده میگیرند.
بالون های هوایی مذکور باید توان برداشت فشار و گرمای فوقالعاده زیاد جوّ
زهره را داشته باشند و از همین جهت با مغز الکترونی ،پراشوت ،کپسول هلیوم،
آخذۀ رادیویی و سایر لوازم علمی مجهّز اند.
و امّا ایستگاههای پروازکننده پس از تنظیم خطّالسّیر مستقیماً به طرف ستارۀ
دنبالهدار استقامت مییابند .تالقی دو جرم سماوی که یکی آن طبیعی و دیگر آن
ساختۀ دست بشر است در فاصلۀ 150کیلومتری زمین و 10ـ 30هزار کیلومتری
179
ناشناختههای دانش
هستۀ ستارۀ دنبالهدار صورت میگیرد .سرعتهای متقابل 80 ،کیلومتر در ثانیه اند و
گرد و غبار نیز در چنین سرعتی اثری همچون مرمی میداشته خواهد داشت .برای
جلوگیری آپارات از خطرات ناشی از سرعت زیاد ،سیستم مدافعوی مخصوصی
ساخته اند که انرژی بهدستآمده از ضربات را تجزیّه میکنند.
از طریق همکاری
برای مشاهدات ستارۀ دنبالهدار هالی برنامۀ بینالمللییی روی دست گرفته اند که
در آن تمام کشورهایی که دارای تکنیک معاصر نجومی اند سهم میگیرند.
دانشمندان ،انقالب واقعییی را در تصوّرات راجع به ستارهگان دنبالهدار انتظار
میبرند .آنان بیشتر از همه به ایستگاههای بین سیّارات اعتماد دارند؛ اگرچه
آپاراتهای اتوماتیک میتوانند ستارهگان دنبالهدار را از مسافۀ خیلی نزدیک مطالعه
کنند.
امّا اساساً ،مادۀ ستارهگان دنبالهدار ،پالسما ،ساحۀ مقناطیسی ،تمام اینها از درون
مطالعه و تحقیق خواهند شد .مثالً ایستگاههای شوروی ،مجهّز به دوربینهای
فیلمبرداری و سایر آالت اوپتیکی و از آنجمله برای اندازهگیری امواج در افقهای
گوناگون اند و برای مطالعۀ ساحات مقناطیسی در تیر مخصوصی آلۀ مقناطیسسنجی
جابهجا شده است.
تمام لوازمی که در طرح «ویها» به کار رفته اند ،در کشورهای مختلفی ساخته شده
اند :سکوی کنترلکننده در چکوسلواکیا ،بخش اساسی اوپتیک در مجارستان،
تجهیزات برقی در اتّحاد شوروی ،تلسکوپ در فرانسه ،لوازم کامپوتر هدایتدهنده
در لهستان .یکی از نتایج اساسی آزمایش عبارت خواهد بود از عکسبرداری ستارۀ
دنبالهدار با مقیاس بزرگ.
صالحمحمّد خلیق 180
ویهاها پس از انجامدادن وظیفۀ خود ،در فضای الیتناهی کیهان راه خویش را
پیش میگیرند .امّا تا آن موقع میتوانند برنامههای «جوتو» و «پالنیت ـ آ» را برای
دانشمندان خارجی تصحیح کنند.
آزمایش جدید کیهانی نه تنها باعث کشفیّات باارزش علمی میشود ،بلکه
بهازهمپاشیدن موهوماتی که قرنها راجع به ستارهگان دنبالهدار موجود بودند و آنها
را طلیعۀ تصادم جهانی میپنداشتند ،کمک میرسانَد .رفع تهدید این کاتالیسمها
خواهان تحکیم تماسهای بین المللی به مقاصد مطالعه و آزمایش جهانی فضای
کیهانی است .برنامۀ «ویها» که توسّط اتّحاد شوروی با سایر کشورها اجرا میشود
1
نمونهیی از این نوع همکاری به شمار میرود.
1
ـ زمان مالقات را نباید تغییر داد ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصت و چهارم ،شمارۀ ،78شنبه 8تیر ،1364ص
3؛ شمارۀ ،79یکشنبه 9تیر ،1364ص ( .3برگردان از شمارۀ پنجم مؤرخ ماه می 1985ماهنامۀ اسپوتنیک).
181
ناشناختههای دانش
سفید ،بلکه عکسهای رنگی سطح زهره نیز به دست آمده اند و برای زمینیها،
صحرای سنگی بدون زندهگی و بر فراز اینهمه ،آسمان نارنجیرنگ با ابرهایی
متشکّل از قطرات تیزاب گوگرد کشف شده اند.
دانشمندان به کمک ایستگاه ها عالوه بر دیدن ابرهای زهره موفق شده اند تا
ترکیب عنصری احجار متشکّلۀ آن را تعیین کنند و انعکاسات ویژۀ رادیولوکاسیونی
ساحۀ قطبی آن را که ترصّد آنها از زمین میسّر نبود به دست بیاورند.
دستگاههای کیهانی معلومات زیادی را در اختیار ما قرار میدادند؛ امّا همزمان با
آن معمّاهای جدیدی را نیز در برابر میگذاشتند .چرا رشد زمین و زهره که در ظاهر
با هم خیلی شباهت دارند از طریق متفاوت صورت گرفته است؟ شاید معلومات
جدید بهدستآمده در جریان عملیشدن مرحلۀ اوّل پرواز ایستگاههای بین سیّارات
«ویها ـ »1و «ویها ـ »2در پاسخدادن به سؤاالت مذکور کمک کند.
این دستگاهها در مرکز ایستگاههای پیشینِ بین سیّارات «وینیر» ساخته شده اند؛
امّا با برخی از تغییراتی که مربوط میشود به وظایف جدید تحقیقات سیّارۀ زهره و
ستارۀ دنبالهدار هالی .ایستگاهها از نگاه ساختمان یکی بوده متشکّل اند از دستگاه
پروازکننده و دست گاه فرودآمدنی .دو شباروز قبل از ورود به جوّ زهره ،جداشدن
دستگاه فرودآمدنی صورت میگیرد و ایستگاه در مسیر پرواز هدایت داده
میشود .دست گاه فرودآمدنی متشکّل است از پوشش ضدّ حرارت که در داخل آن،
آپارات فرودآمدنی و یا بالون هوایی جابهجا میشوند .این پوشش به دو بخش باالیی
و پایینی تقسیم میشود.
183
ناشناختههای دانش
توجّه بیشتر در مرحلۀ اوّل پرواز ایستگاههای «ویها» به مسألۀ اصوالً جدید
معطوف شده است و آن عبارت است از تحقیق گردش و مشخّصات متدولوژی
(روش شناسی) جوّ زهره به کمک بالون شناور هوایی .چنین آزمایش برای نخستینبار
اجرا شده است .به عقیدۀ دانشمندان ،این آزمایش در حلّ مسایل مهمّی که به
کمک دستگاههای نشستنی امکانپذیر نیستند مساعدت میکند .به طور مثال؛ در
صالحمحمّد خلیق 184
زهره حادثۀ غیر عادی چرخش طبقۀ قابل دید ابرها در اطراف سیّاره به یک جهت
(از شرق به غرب) وجود دارد .سرعت ابرها در ارتفاعات 50الی 70کیلومتر ،تا 100
متر در ثانیه می رسد .تا کنون معلوم نیست که چه چیزی باعث تأمین چنین یک
چرخش سریع جو میشود؟
بالون هوایی توسّط دست گاه فرودآمدنی ،به جوّ زهره در طرف شبِ سیّاره تقریباً
در نقطۀ مقابل مرز دید مستقیم از زمین رها میشود .به این ترتیب ،مداومت اعظمی
مشاهدۀ رادیویی بالون در نقاط اندازهگیرندۀ زمین تأمین میگردد.
از نگاه ساختمان ،بالون هوایی مرکّب است از سیستم هدایتدهنده و
آیروستات .تقریباً در ارتفاع 65کیلومتر از دستگاه فرودآمدنی بخش باالیی پوشش
ضدّ حرارت که در داخل آن بالون جابهجا شده است جدا میگردد .پس از
هدایتیافتن ،بخش باالیی بالون با سیستم پرسازی پرتاب میشود و در پاراشوتها
فرودآمدن را اجرا میکند.
در جریان فرودآمدن ،پوششهای آیروستات از گاز هلیوم پر ساخته میشوند،
بعد از آن پاراشوتها با سیستم پرسازی از بالون جدا میگردد .آیروستات در تساوی
حرارتی با محیط اطراف باقی میمانَد و با اندازهگیریهای منظّم مشخصّات
185
ناشناختههای دانش
متدولوژیکی ،در اثر باد به ارتفاعِ در حدود 54کیلومتر نفوذ مییابد .پوشش
آیروستات که قطر آن 4،3متر است متشکّل از جزء تراکمیافتۀ باد قطب سخت است.
به قطب پایینی ،آیروستاتِ نشیمن محکم شده است که با آالت اندازهگیری تغییر
حرارت و فشار جو ،سرعت باد ،تراکم طبقۀ ابر ،درخشش و کشف جرقههای نوری
مجهّز میباشد .مداومت محاسبهشدۀ لوازم آیروستات 1 ،ـ 2شباروز است.
تهیّهشده از آزمایش با استفاده از بالونهای هوایی ،تا آغاز سال 1987به صورت
کامل به دست آورده شوند .تفسیر این معلومات را گروه علمی بینالمللی منتشر
می سازد .در این پرواز ،مطالعۀ زهره به کمک لوازم جابهجا شده به دستگاههای
نشستنی ادامه یافته است .به این ترتیب ،در جریان پایینآمدن آنها ،تحقیقات
همه جانبۀ مشخّصات فیزیکی و ترکیب شیمیایی جوّ طبقۀ ابر زهره صورت گرفت،
موجودیّت بخارات آب در جو تعیین و مقطع عمودی حرارت و فشار اندازهگیری
شد.
اطّالعات بهدستآمده از دستگاههای فرودآمدنی و بالونهای هوایی ،فعالً تحت
1
بررسی و تحلیل قرار دارند.
1
ـ به زهره و سپس به ستارۀ دنبالهدار هالی ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصت و چهارم ،شمارۀ ،93سهشنبه 25
تیر ،1364ص ( .3برگردان از شمارۀ 26مؤرخ 21ژوئیۀ 1985مجلّۀ هفتهگی «عصر نوین»)
187
ناشناختههای دانش
خوراک رستنی در روز ،برای هر عضو عمله بر داشت .امّا مرکز تحقیقی را در ماه
تنها با آب ،هوا ،خوراک و مواد ساختمانی نمیتوان تأمین کرد؛ انرژی نیز به کار
است .در این مورد دو نظریّۀ متفاوت دانشمندان وجود دارند .عدّهیی منبع هستهیی و
یا هستهیی حرارتی را قابل اطمینانترین منبع انرژی میدانند .نظریّاتی موجود اند،
مبنی بر این که در ماه ذخایر بزرگ عناصر تجزیّهشونده وجود دارند .برخی به
باتریهای آفتابی متمایل اند که آنها را باید از قطبها که کم یا زیاد به طور ثابت از
آفتاب روشنی میگیرند نقل مکان داد؛ ورنه نیروگاههای از اثر شبهای طوالنی ماه
از فعالیّت باز خواهند ایستاد.
در رابطه با این مشکل ،من( ،نویسندۀ مضمون ،والدیسالو سفچنکو ،دکتر علوم
فیزیک و ریاضی) پیشنهاد میکنم تا از حرارت استفاده شود .در زمین ،اختالف
حرارت بین نقاط گرم و سرد آن قدر زیاد نیست؛ امّا در ماه ،این اختالف میتواند تا
300درجۀ سانتی گراد باشد که این خود برای کاری ثمربخش کافی است.
در مورد تنویر مشکلی وجود ندارد .در ماه ،عمله در زیر «چراغ طبیعی» ،یعنی
زمین ما ،در شرایط مشابه به شبهای سفید که برای ساکنان قطب آشناست کار
خواهند کرد.
نخستین طرحهای مشخّص آزمایشگاههای ماه تقریباً بیست سال قبل ریخته
شدند .مسلّم است که مهندسان و طرّاحان آن زمان عادت به خوشبینی زیاد داشتند.
اکنون آنان بدون شتابزده گی در این مورد ،مطالعه و اجزای برنامههای ماه را دقیقاً
تهیّه میکنند.
دانشمن دان شوروی برای دیسانت آینده؛ کرانۀ غربی اقیانوس بور را برگزیده اند.
این منطقه به اصطالح محلّی است آشنا .در این جا ایستگاههای «لونا ـ »9و «لونا ـ
»13از هم جدا شده بودند .در این جا دست رسی به محصوالت از زمین به مراتب
صالحمحمّد خلیق 190
سهلتر است؛ زیرا نظر به محاسبۀ بالیستکا به مصرف کمتر انرژی نیاز میافتد.عالوه
براین ،طوری که نظر میدهند در این جا معادن غنی ایلمنیت واقع اند .محلّ مناسبی به
کمک زوندهای اتوماتیک شوروی نزدیک به ماه تعیین خواهد شد .زوندهای
مذکور باید در آغاز سالهای 90پرتاب میشوند.
سپس ماهپیماهای اتوماتیک اندازهگیری مهندسی را انجام میدهند و در فرجام،
اوّلین کشّافان ،چهار انسان ،در دو موتر همهجارَو مینشینند .دیسانت باید در ظرف
سی روز ،محلّ دقیقی را برای نخستین مدل نشیمنگاه انتخاب کند .منتاژکاران ،بنّاها
و محققان هنگامی به سوی ماه به پرواز میدرآیند که وسایل اتوماتیک ،تمام
ضروریّات را به آنجا رسانده باشند .برای این منظور ،هشت بار رفتوآمد
برنامه ریزی شده اند و فقط بار دهم برای ترکیب اساسی ایستگاه خواهد بود .کار
برنامهریزیشده آغاز مییابد.
آزمایش ماه طرح عظیمی است که بشریّت در ثلث هزار سال به آن دست خواهد
یازید .هدف از این آزمایش ،بیش تر مربوط است به این که آیا ما شرایط خود را
میتوانیم در تسخیر صلح آمیز کیهان توحید ببخشیم؟ اتّحاد شوروی به این موضوع به
سطح دولتی دعوت کرده است .در نامۀ حکومت شوروی به سرمنشی سازمان ملل
متّحد ،پرز دکوئیار ،برنامۀ مرحلهیی فعالیّتهای دستهجمعی عملی تا سال 2000
خاطرنشان شده است .در این برنامه اساسات علمی ،تکنیکی و مصالحی «برای آغاز
آزمایش و استفادۀ عملی ماه و از آنجمله به حیث مرکزی برای اجرای پروازها به
1
سوی سیّارات دیگر در نخستین دهههای قرن بیست و یکم جا داده شده اند.
1
ـ به خاطر تسخیر صلحآمیز کیهان ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصت و ششم ،شمارۀ ،168یکشنبه 26مهر
،1366ص ).3برگردان از ماهنامۀ اسپوتنیک)
191
ناشناختههای دانش
ب
تنها با انسانهای سالم سروکار دارد با طبّ «زمینی» بیرابطه نیست و حتّا در زمینۀ ط ّ
«زمینی» خدمات ارزشمندی انجام داده است.
ابداعاتی در معالجۀ بیماران
به منظور تأمین فضایی پروازکنندهگان فضا ،آلهیی کوچک و استوار در برابر
تأثیرات خارجی ،ساخته شده است که از مسافات دور بدون وقفه متوجّه فعالیّت قلب،
سیستم عصبی ،مغز و وضعیّت نبض و تنفّس میباشد.
در حال حاضر ،این سیستم تیلیمتری ،در درمانگاهها موارد استعمال وسیعی برای
مشاهدۀ وضع بیماران عاجل در زمان عملیّات و یا پس از عملیّات یافته است.
دهندههای کوچک در جسم بیمار محکم میشوند و نشاندهندههای فعالیّت قلب،
فشار خون و فریکانس تنفّس بدون وقفه خطوط منحنیشکلی به روی تابلوی اتاق دکتر
موظف «مینویسند» .در گذشته پزشکان برای آزمایش خوداحساسی بیماری که
برایش در آزمایشگاه ،وان معالجوی توصیّه شده است تنها به شمارههای سوبژکتیف
بیمار اعتماد میکردند؛ امّا اینک شمارهگذاری توسّط آالت صورت میگیرد .رسانندۀ
بسیار کوچک الکتروکاردیوگرام که فضانوردان با خود میداشته باشند در دهها
شفاخانه مورد استعمال پیدا کرده است .هرگاه تنفّس کودک به مدّت ده ثانیه قطع
گردد آلۀ مذکور در آنِ واحد موضوع را به پرستار و یا پزشک خبر میدهد.
طریقههای بیوتیلیمتری و دهندۀ ظریف ،پزشکان «زمینی» را با رادیوزوندها جهت
تحقیقاتی داخلی از قبیل دستگاه هاضمه مجهّز کرده اند .این رادیوزوندها راجع به
موجودیّت خون در جهاز هاضمه و سرعت هضم غذا اطالع میدهند .همین اکنون
میتوان با بسیاری از انسانهایی روبهرو شد که اجزای مصنوعی دندانهای شان به
عوض طلّا و یا پالتین از الیاژهای آهن ،کرومیم ،نیکل ،تیتان و منگانیسم ساخته شده
اند .سبکترین و نازلترین و همچنین محکمترین روکشهای دندان متشکّل از
195
ناشناختههای دانش
مادهیی اند که برای نیازمندیهای تکنیک فضایی ساخته شده است .محاسب
میکرومیتئوریتهایی که به سفینۀ فضایی میافتند به حیث نمونه و سرمشق کامل آله
به کار برده شد که به اطّالع وقوع عالیم قبلی بیماری عصبی از قبیل بیماری
پارکینسون کمک میکند و روشی که از آن جهت تشریح عکسهای ارسالی
ایستگاههای فضایی از مرّیخ و ماه استفاده میشود به منظور بهدستآوردن تصویر
کامل و مشخّص در اثنای تحقیقات طبّی با اشعۀ رنتگین به کار میرود .پمپ ظریفی
که در سیستمهای راکتی فضایی استعمال میشود توجّه پزشکان را به خود جلب
کرده است .این پمپ می تواند یک جزء اساسی قلب مصنوعی محسوب شود .این
آله با عادت گرفتن در حجرات سینۀ حیوان همانند همکار قلب زنده مدّت معیّنی
موفقانه به فعالیّت خود ادامه میدهد .در پوشاک فضانوردان دو شلوار غیر معمولی
وجود دارد :یکی از آن ها تخلیّۀ برقی را در نیمۀ تحتانی جسم و دومی فشار اضافی را
به وجود میآورد .اگر این شلوارها در زمین پوشیده شوند خون به شدّت به پایها
میدود و یا این که قلب با فشار اضافی به فعالیّت میپردازد .این شلوارها در شرایط
بیوزنی قلب را وادار میسازند تا به سطح «زمینی» خود کار کند .در شرایط جاذبه،
در اثنای بازگشت به زمین ،عضالتی که در پرواز بهشدّت ضعیف شده اند ممکن
است با جریان شدید خون دوباره تصحیح نشوند .برای این که برای فضانورد
نزدیکشونده به زمین ،سرچرخی و یا بیهوشی رو ندهد ،او قبل از فرودآمدن،
شلوار دومی را با فشار اضافی پایینتر از منطقه میپوشد و این به فعالیّت قلب کمک
میرساند .اینگونه شلوارها برای بیمارانی که مدّت مدیدی بستری شده اند خدمات
شایستهیی را انجام میدهند و از جمله ،شلوارهایی که فشار اضافی را به وجود
میآورند می توانند مانع سرچرخی بیمارانی شوند که بعد از یک استراحت طوالنی به
صالحمحمّد خلیق 196
حرکت آغاز میکنند .همین اکنون این شلوارها در انستیتوت جرّاحی به نام
«ویشنفتگی» دورۀ آزمایش خود را گذرانده و نتایج خوبی از خود نشان داده اند.
کمک هایی در حل ّ مشکالت زمینی
باقیماندن درازمدّت فضانوردان در اثنای پرواز در محیط سفینه ،مشکل موفقیت
روان شناختی را به بار آورده است .تنها انتخاب و تعلیم و تربیّۀ فضانوردان جهت
پرواز ،کافی نیست؛ باید عالوه بر آن چنان عملهیی انتخاب شود که یکدیگر را
اکمال نمایند و در کارهای محوّله یکجا باهم مساعدت ورزند .در اینجا روشهای
تهیّهشده می توانند اساس انتخاب و تعلیم و تربیّۀ جمعیّتهای اعزامی را تشکیل بدهند
که وظایف مختلف دیگری برای شان سپرده میشوند.
از همین جاست که فضانورد گرمان تیتوف در ارتباط به این موضوع چنین نوشته
است :گروه ما میتوانست بعد از تعلیم و تربیّۀ مقدماتی ،برای راهپیمایی در قطب
جنوب و برای ماموریّت در مناطق یخبسته و همچنین برای آزمایش هواپیماهای
جدید مورد استفاده قرار بگیرد.
«ـ گروه ما میتوانست به حیث عملۀ قایق تحتالبحری و یا گروه منتاژکارانی
ایفای وظیفه کند که در ساختمان نیروگاههای آبی در ارتفاعاتی زیاد کار میکنند.
خالصه این که این گروه برای اجرای هر نوع کاری که طالب ارادۀ ورزیدهگی و
فداکاری به وظیفۀ عمومی میبود میتوانست استخدام گردد».
همچنین این اصول و روشها را میتوان برای بلندبردن «ضریب عمل مفید» هر
جمعیّت تولیدی و یا عملی مورد استفاده قرار داد.
و یا این که مشکل هیپوکینیزی را در نظر بگیریم .هیپوکینیزی یک حالت خیلی
خطرناکیست که همواره بیماریهای مهلکی را به دنبال دارد .تحرّک محدود
فعالیّت بیحدّ و افزایش فشارهای هیجانآمیز تنها مختص به پیشۀ فضانوردی نیست.
197
ناشناختههای دانش
ناگفته نماند که انسان معاصر دارای چنان فشار عصبی روانی است که نسلهای پیش
از آن اطّالعی نداشتند.
مطالعۀ هیپوکینیزی طبّ فضایی در انکشاف عمومی فیزیولوژی روانشناسی و
حفظ الصّحۀ کار زمینی خیلی مؤثر تمام شده است .با موفقیّتهای طبّ فضایی
تأسیس مراکز اخذ از مسافت دور و تهیّۀ اطالعات به دکتر معالج امکانپذیر شده
است .این گونه مرکز همین اکنون در شهر مسکو ایجاد شده است و در سالهای
نزدیک مراکز مشابه در شهرهای دیگر نیز به وجود خواهند آمد .عالوه بر این مراکز
مذکور انعکاس تلویزیونی بیمار و جریان عملیّات جرّاحی را نیز تأمین میکنند.
فضا به دانشمندان مساعدت کرد تا نظر خود را در بسیاری از وضعیّتهای
خوبشناختهشدۀ طب تغییر بدهند؛ چنانچه با بیوروپتولوژی چنین معامله شد.
در پروازهای فضایی ،انسان از اوقات طبیعی شب و روز محروم است (ساعات
بیولوژیک)؛ در فضا «نقاط اتّکا»ی خود را از دست میدهد و این ،ممکن است باعث
ایجاد حالت عدم توافق گردد.
امروز میلیونها انسان پروازهای سریع السّیری را توسّط هواپیماهای مسافربری
انجام میدهند ،کارگران زیادی در مؤسساتی ایفای وظیفه میکنند که برنامۀ کار
شان به صورت «نوبتکاری» میباشد .مطالعۀ ریتمهای بیولوژیکی ،وسایل مثمر
تشخیص و معالجۀ بیماریهایی را به دسترس طبّ «زمینی» قرار میدهد که در اثر
اجرای فعالیّتهای فوقالذّکر عاید انسان میگردد.
طبّ فضایی برای عملۀ سفینهها توصیّهها مخصوصی را در ارتباط با موضوع
فرونشستن ممکنۀ سفینه در نواحی دشوارگذار زمین تهیّه کرده است .این توصیّهها
برای هر انسانی حایز ارزش اند که ممکن است تنهای تنها با طبیعت از قبیل توندرا،
تایگا ،جنگلها و صحراها و یخهای قطب شمال و یا قطب جنوب درگیر شود.
صالحمحمّد خلیق 198
طبّ فضایی که زادۀ قرنها تحقیقات و بررسیهای فضایی اطراف زمین میباشد،
تنها و تنها به خود پیچیده نماند .برآیند بهدستآمده از آن از همه بیشتر تماس طب
1
«زمینی» را تشکیل میدهد و به این ترتیب ،به سود تمام جهان بشریّت تمام میشود.
1
ـ طبّ فضایی به زمین فرو میآید ،روزنامۀ «بیدار» ،سال پنجاه و نهم ،شمارۀ ،211یکشنبه 16آذر
،1359ص 3؛ شمارۀ ،212دوشنبه 17آذر ،1359ص 2؛ شمارۀ ،213سهشنبه 18آذر ،1359ص .3
199
ناشناختههای دانش
سرطان داشتند .در حجرۀ نرمال کبد هزاران سفیده جابهجا میشوند؛ امّا در حجرۀ
سرطانی مجموعاً یک یا دو عدد وجود دارد .و تمام مشکل عبارت بود از
چهگونه گی پیداکردن این واحد و همانندساختن آن .در جریان تحقیقاتی دامنهدار،
روشهای بسیار گوناگون فیزیکی شیمیایی مورد آزمایش قرار داده شدند و در نتیجه
اینک سفیدۀ مخصوص حجرۀ سرطانی را میتوان به سهولت تشخیص داد.
تحقیقات آینده نشان داد که سفیدۀ «افپ» در کبد چندین موش قرار دارد و
موشهای پیر فاقد آن اند .پیداشدن دوبارۀ آن در حیوانات مسن ،بیانگر آغاز
بیماری است.
به زودی بیوشمییدان ،بوری تاتارینوف ،از شهر استراخان اطالع داد که عین
چنین سفیدهیی در سیروم خون انسانهای مبتال به بیماری سرطان کبد دیده شده
است .در این زمینه تحقیقات ادامه یافت .محققان موفق شدند تا به اثبات برسانند که
201
ناشناختههای دانش
سیروم خون انسانهای سالمند و تندرست فاقد «افپ» میباشد؛ در حالی که در
بیماران مبتال به نوع معیّن سرطان کبد ،این ماده وجود دارد.
تعامل آبیلیف و تاتارینوف به صورت دقیق مورد آزمایش و تحقیق قرار گرفت.
با ابتکار مرکز بینالمللی مطالعۀ سرطان «لیون» روشی که توسّط دانشمندان
شوروی تهیّه شده بود در معاینات دستهجمعی باشندهگان آن عدّه از کشورهای
آفریقایی مورد استفاده قرار داده شد که در آنان سرطان کبد خیلی زیاد به مشاهده
میرسد .برای این
که به درستبودن
کامل این روش
یقین حاصل شود
سیروم خون عین
یک بیمار سه بار
مورد آزمایش قرار داده شد .این آزمایش ،در شهر مسکو در شعبۀ آزمایش مرکز
علمی اونکولوژیک آکاد می علوم طبّی اتّحاد شوروی توسّط آبیلیف ،در استراخان
توسّط تاتارینوف و در شهر پاریس در انستیتوت مطالعۀ سرطان توسّط پرفسور «ژوزه
اوریل» ،دقیق و قابل اطمینانبودن روشی را که توسّط دانشمندان شوروی تهیّه شده
بود به اثبات رسانید .در 70الی 80درصد از رویدادها پس از یک شبانهروز سرطان
کبد تشخیص داده شد.
پرفسور تاتارینوف در سال 1972میالدی ریاست کرسی خطابۀ بیوشیمی دومین
انستیتوت طبّ مسکو را به عهد داشت .در نتیجۀ تحقیقاتی دامنهدار و دقیق ،سیستم
انالیز تهیّه شد و روش پیداکردن و تصفیّۀ «افپ» ایجاد گردید .معلوم شد که
صالحمحمّد خلیق 202
الفاف یتوپروتین در اثنای تشخیص اشکال جداگانۀ سرطان تخمه و تخمهدان نیز
تغییرناپذیر است.
امروز «افپ» صفحۀ جدید و غیر مترقّبهیی را برای حفظالصّحۀ عملی گشوده
است و معلوم شده است که فقدان «افپ» در مایع اطراف جنین بیانگر بیماریهای
سنگین ژنتیک از قبیل جراحت داخلی مغز سر ویا سر جنین میباشد .پیادهشدن این
طریقۀ تشخیص در عمل ،در اجرای بهموقع انالیز و وضع بهموقع حمل که مادران را
1
از جراحت سنگین در آینده نجات میدهد یاری میکند.
1
ـ تشخیص سرطان ،گامی است به پیش ،روزنامۀ «بیدار» ،سال پنجاه و نهم ،شمارۀ ،231سهشنبه 9دی
،1359بلخ :ادارۀ اطالعات بلخ ،ص .3
203
ناشناختههای دانش
باشد .هرگاه اکثریّت انسانها نظر به عللی که تا کنون شناخته نشده اند مقدار کافی
ژن های ضدّ ایمونیتت در برابر محرّکان بیماری نداشته باشند در آن صورت با اسلوب
عمومی نمی توان واکسن ساخت .بایستی ارگانیسمی را که واکنش ضعیف ژنتیک
دارد به ارگانیسمی که واکنش شدید دارد مبدّل کنیم.
تیموس اسرارآمیز
کدام یک از سیستم های حجرات ارگانیسم دفاع ایمونولوژیک از خود نشان
میدهند؟
در نتیجۀ مساعی دانشمندان معلوم شده است که این سیستمها عبارت از
لیمفوسیتها اند .لیمفوسیتها در خون گردش میکنند و در عقدههای لیمفاتیک و
مغز استخوان اقامت میگزینند .باید گفت که لیمفوسیتها به دو نوع دستهبندی
میگردند :ب و ت .لیمفوسیتهای ب سفیدههای مخصوص ضدّ جسم که علیه
میکروبها ،و یا سموم آنها به کار میآیند تهیّه میکنند .لیمفوسیتها ت نیز نقش
مهمّی را در دفاع ایمونولوژیک ارگانیسم بازی میکنند .آنها در ارگان مرکزی
سیستم ایمونیتت باعث تولّد تیموس میشوند که وظیفۀ اسرارآمیز آن فقط در همین
اواخر کشف شده است .در انسان تیموس در تختۀ سینه موقعیّت دارد و در لحظۀ
تولّد انسان رشد زیاد مییابد ،در سالهای نخستین زندهگی فعّالتر کار میکند و در
کهنسالی به کلّی از کار میافتد.
باید به خاطر داشت که لیمفوسیتهای «ب» بدون لیمفوسیتهای «ت» نمیتوانند
فعالیّت کنند .برای این که در انسان مدافعۀ کامل ایمونولوژیک پدید آید ،هر دو
گروه لیمفوسیتها باید یکدیگر را حمایه کنند .آنها همواره به تمام حصص
ارگانیسم در حال گردش و جستوجو اند تا مبادا کدام موجود بیگانهیی از قبیل
میکروب و یا ویروس پیدا شده باشد .در اثنای پیداشدن آنتیژنهای اجنبی
205
ناشناختههای دانش
گفته شد ،تیموس در اثنای پیرشدن ارگانیسم از کار می افتد و این بدان معناست
که تعداد لیمفوسیتهای «ت» نیز به شدّت کم میشود .به این ترتیب ،بیماریهای
خوبی جهت تدابیر وقایوی طب را در آینده مشخّص میسازند .ساحۀ مورد استعمال
1
این واکسنها خیلی وسیع خواهد بود.
1
ـ اسرار مدافعۀ ایمونولوژیک ،روزنامۀ «بیدار» ،سال پنجاه و نهم ،شمارۀ ،258یکشنبه 12بهمن ،1359
ص 3؛ شمارۀ ،259دوشنبه 13بهمن ،1359ص .3
209
ناشناختههای دانش
مرحلۀ معلولیّت باقی میمانند .پیشبینیکردن خونریزی ،مشکل و تقریباً غیر ممکن
است.
مسلّم است که محکمی جدارهای عروق خیلی زیاد میباشد؛ با اینهمه هرگاه در
کدام قسمت جدار شریان عیب ذاتی و یا اکتسابی موجود و عروق در آن قسمت
خیلی نازک یعنی خیلی نامحکم باشد ،در آنصورت «انوریزما» ،یعنی جلوبرآمدن
اندک جدار عروق به وجود میآید.
امّا چون جدارهای انوریزما خیلی نازک اند؛ بناءً جهش غیر محسوس فشار خون
به صورت کافی میباشد و انوریزما میشکند ،در نسج مغز خون میریزد و با تجمّع
در آنجا باعث تشکیل هماتوما میگردد .هماتوما به انساج اطراف مغز فشار وارد
میکند و آنها را از بین میبرَد .انسان در لحظۀ قطعشدن انوریزما امکان دارد
بی هوش گردد و امکان دارد در وی تخریب گفتار و فلج رشد یابد.
211
ناشناختههای دانش
طبیعت عاقبت اندیش در چنین مورد میکانیسم مدافعوی را فعّال میسازد :خون
برآمده از انوریزمای شکستهشده فوراً به جمعشدن آغاز میکند و لختههای آن
«مجرای» جریان بعدی را مسدود میسازد .حتّا ممکن است فرونشستن خونریزیهای
اندک صورت بگیرد.
امّا حتّا اگر مریض بعد از خون ریزی اوّل زنده بماند باالی وی همواره برق شمشیر
عودت بیماری و آنهم خونریزی شدید میدرخشد .یگانه راه ممکنِ جلوگیری از
این تهدید ،عملیّاتی بود در خصوص ازفعالیّتانداختن انوریزما از جریان عمومی
خون.
این عملیّات در جرّاحی مغز و مراکز اعصاب از جملۀ پیچیدهترین عملیّات به
شمار می رود؛ زیرا این عملیّات در داخل جمجمه صورت میگیرد؛ امّا انوریزما
همواره قطع نمیشود.
رایموند کیکو ،سرجرّاح مغز در مرکز جرّاحی مغز و مراکز اعصاب میگوید :حتّا
موفقانهترین چنین عملیّات برای مریض ،جراحت به بار میآورد .عملیّات مذکور
ممکن است تخریب دوبارۀ دوران خون و در نتیجه عدم هماهنگی گردش تخریب
روان را به دنبال داشته باشد .تفکّر و حافظۀ بیمار تغییر مییابد.
پزشکان بهترین درمانگاه های جهان در اثنای معالجۀ این چنین بیماری خطرناک،
به موفقبودن معالجه اطمینان کامل ندارند.
صالحمحمّد خلیق 212
هم زمان با آن ،متخصصان با به اصطالح پدیدۀ بیوالکتریکی آشنایی دارند :در
اثنای تأثیر متقابل ساحۀ برقی در عروق در نزدیکی آن جداری که به طرف انود
موقعیّت دارد ،روند ثمربخش تشکیل لختههای خون جریان میداشته باشد .ما یکجا
با فیزیک دانان در این فکر افتادیم که بدون تماس با عروق و بازکردن جمجمه
چهگونه میشود تشکیل لختهها صورت بگیرد .تصمیم بر این شد که از مقناطیس
استفاده شود؛ زیرا همین ساحۀ مقناطیسی است که با اسلوب بدون تماس در عروق
تأثیر وارد میکند .مدلهای آزمایش انوریزما تهیّه گردید و با توجیهساختن خطوط
قوّۀ ساحۀ مقناطیسی در استقامت معیّن ،تشکیل لختهها صورت گرفت.
در سال 1973تجربیّات باالی حیوانات به اکمال رسیدند .امّا هنوز هم به اثبات
نرسیده بود که ساحۀ مقناطیسی حتّا مناسب به ولتاژ بلند ( 2500ارستد) برای انسان
بیضرر است.
213
ناشناختههای دانش
دانشمند مذکور (رایموند کیکو) به سخن خود ادامه میدهد :من به منظور این
که بی خطربودن ساحۀ مقناطیسی را برای سالمتی انسان به اثبات برسانم خود را در
ساحۀ مقناطیسی قرار دادم .اعتراضاتی به من وارد میکردند و میگفتند :هرگاه شما
با روش مقناطیسی عروق بیمار را وادار به تشکیل لختهها بکنید ،در آن صورت عین
عملیّه در عروق سالم نیز صورت میگیرد .من این اعتراضات مخالفان را رد میکردم
و برآوردهای تئوریک انجام دادم و خود را در معرض تجربه قرار دادم.
در هنگام این آزمایش ،جریانهای حیاتی مغز من و نشاندهندههای هیمودینامیک
به ثبت رسانده شدند و انالیزها اجرا شدند و در نتیجه به گونۀ غیر قابل انکار به اثبات
رسید که در عروق انسان سالم ،تحت تأثیر ساحۀ مقناطیسی لختهها تشکیل نمیشوند.
پزشکان یکجا با فیزیکدانان به منظور معالجۀ انوریزماهای مغز سر آلۀ
آزمایشییی را ساخته اند به نام «موالت» که برای تشکیل نسخه در انوریزما به کار
می رود .مفهوم تشکیل نسخه عبارت از ضخیم و مستحکمساختن جدارهای عروق
میباشد.
آزمایشهای درمانگاه ی در یک گروه بیماران عاجل انجام داده شدند .سه تن از
بیماران بیشتر از 60سال و شش تن شان بیشتر از 50سال عمر داشتند و سه تن شان
جوان بودند .نخستین بیمار خانم متقاعد «م» شصت و پنج سال عمر داشت .شرح
مختصر بیماری وی بدین قرار بود :خانم «م» به صورت ناگهانی درد شدیدی در سر
خود احساس کرد ،در نتیجۀ قطع انوریزما بیهوش شد و این ششمین واقعۀ قطع
انوریزما در وی بود .این بیمار عمالً در وضعیّتی غیر اطیمنانبخش به سر میبُرد.
عکسبرداریهای رین تگنی ما را به ضرورت اجرای معالجه با مقناطیس ،متیقّن
ساخت .بعد از کورس اوّل معالجه ،حجم انوریزما به طور قابل مالحظهیی کم شد؛
یعنی جدار آن قابلیّت برداشت تغییر فشار خون را پیدا کرد .پس از مرحلۀ معالجوی
صالحمحمّد خلیق 214
با مقناطیس ،درد سر و ضعف در بیمار تمام شد .کورس دوم معالجه به منظور هرچه
بیشتر مستحکم ساختن جدار انوریزماتیک عروق ،کامالً متضمّن پیشگیری از
بیماری بود.
تحقیقات بعدی حالت سیستم اعصاب ،جریانهای حیاتی مغز سر ،فعالیّت قلب
همه حاکی از این بودند که معالجه به صورت موفقانه انجام یافته است.
در سایر بیماران گروه مذکور نیز بعد از معالجه با مقناطیس ،بهبود قابل مالحظهیی
1
به مشاهده میرسد.
1
ـ بیمار در ساحۀ مقناطیسی ،روزنامۀ «بیدار» ،سال پنجاه و نهم ،شمارۀ ،309چهارشنبه 20اسفند ،1359
بلخ :ادارۀ اطالعات و فرهنگ بلخ ،ص .3
215
ناشناختههای دانش
قاشهای ترشده شیرهیی با مرچ و ادویّهجات تند میپختند .در کتب باستانی طبّاخی
نسخههای دیگری نیز درج شده اند؛ از قبیل «تربوزی که در شربت قند پخته
میشود» .امّا اکنون تربوز را توسّط داروها خوشمزه نمیسازیم و خوردن آن را به
شکل طبیعیاش ترجیح میدهیم .امّا معلوم میشود که پوست تربوز که بدون توجّه
به دور انداخته میشود ،دهها مرتبه از نگاه ویتامینها غنیتر است .چرا از پوست آن
نیز استفاده نشود؟ مثالً از پوست تربوز ،مربّا و جم پخته شود .همچنین بسیاری از
217
ناشناختههای دانش
مردم نمیدانند که تربوز را میتوان با نمک آلوده ساخت .در چنین شکل ،تربوز
میتواند یک خوراکۀ با مزه و جزء تند و تیزی در ساالتها باشد.
میوۀ شکرپرورده
از پوست تربوز قشر روی آن را دور سازید و آن را به مربّعات کوچک قاشهای
نازک و یا اشکال هندسی به کمک قالبهای کلچهپزی برش کنید ،در این صورت
وزن آن باید مساوی به یک کیلوگرام باشد .تمام آن را در دیگ انداخته و به مدّت 5
ـ 10دقیقه تا نرمشدن بپزید .بعداً آب آن توسّط چلوصاف خشک شود و پیش از این
که سرد شود فوراً به شربت داغ قند که قبالً تهیّه شده است انداخته شود .در یک و
نیم کیلوگرام قند به مقدار یک لیتر آب جوش داده شود ،سپس به مدّت 8ـ 10
ساعت بگذارید تا سرد شود ،بعداً 10دقیقۀ دیگر باز هم گرم شود ،دوباره سرد
ساخته شود و این عمل را سه چهار بار تکرار کنید تا این که میوۀ شکرپروردۀ مذکور
شفافیّت حاصل کند ،در اخیر پختن ،یک قاشق چایخوری تیزاب لیمو و یک نوک
کارد نیز عالوه کنید .سپس آن را در چلوصاف بیندازید و بگذارید تا شربت بریزد و
بعداً به روی شربت شکر پاشیده بیامیزید و در اخیر آن را سرد سازید.
تربوز شور
تربوزهای رسیدۀ کوچک را از چند جا به کمک سیخی تا عمق 2ـ 3سانتیمتر
سوراخ کنید و در یک ظرف بگذارید و نمکآبی را که قبالً از آب ،نمک و شکر
تهیّه شده است به روی آن بریزید ،برای ده کیلوگرام تربوز پنج لیتر آب 400 ،ـ 500
گرام نمک و 400گرام شکر .نمکآب مذکور باید روی تربوز را بپوشانَد .در باالی
آن تکۀ سفید و وزنهیی را بگذارید .بعد از 2ـ 3روز تربوز را باید به محلّ سردی نقل
بدهید .بعد از سه هفته میتوان آن را خورد .هرگاه میخواهید تربوز شور و شیرین
صالحمحمّد خلیق 218
نباشد ،بلکه تنها شور باشد ،نمکآب را بدون شکر تهیّه کنید؛ 60ـ 80گرام نمک
در یک سطل آب.
1
تربوزهای شورشده بهتر است در حرارت از صفر الی مثبت 3نگهداری شود.
1
ـ راجع به تربوز چه میدانید؟ ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصتم ،شمارۀ ،128دوشنبه 2شهریور ،1360ص 3؛
شمارۀ ،129سهشنبه 3شهریور ،1360ص 3؛ شمارۀ ،130چهارشنبه 4شهریور ،1360ص .3
219
ناشناختههای دانش
ویروس مازورنکو
در فهرست دولتی کشفیّات اتّحاد شوروی ،کار مطالعۀ چهگونهگی پیدایش توّرم
مهلک در جانوران درج گردید .ویروس شناختهناشدهیی کشف شد .این ویروس را
به نام دانشمند کاشف آن مسمّا کردند.
متخصصان بیماری سرطان در جهان دهها سال است که مصروف مطالعۀ
قانونمندی پیدایش تورّمها اند .این عملیّه به شکل جامع چنین توضیح میشود که
حجرات ارگانیسم در اثر عللی چند تغییر ماهیّت میدهند .این حجرات از شکل
عادی به متورّم مبدّل شده با برآمدن از ساحۀ کنترل عادی ارگانیسم بدون وقفه به
تکثّر میپردازند .علّت رخدادن این عملیّه چه خواهد بود؟ دانشمندان با کنجکاوی
برای یافتن پاسخی به پرسش مذکور سرانجام به این نتیجه رسیدند که سرطان ،مرضی
است دارای عوامل مختلف.
همچنین معلوم شد که در ظهور بسیاری از تورّمهای مهلک در جانوران،
ویروس ها سهم فعّالی دارند و به این ترتیب ،نظریّۀ ویروسی و ژنتیکبودن پیدایش
سرطان که اضافه از سی سال قبل توسّط دانشمند شوروی موسوم به «لوزیلبر» به میان
آمده بود باز هم مورد تأیید و اثبات قرار گرفت.
چندی قبل ،برای اوّلینبار به اثبات رسید که تورّمهای مهلک در جانوران ممکن
است بدون شرکت ویروسهای مخصوص عامل تورّم توسّط ویروسهای معمولی
عفونی (غیر عامل تورّم) به وجود بیایند .شخصی که این حقیقت را به اثبات رسانید
صالحمحمّد خلیق 220
تجربیّات مذکور چهار بار با انواع مختلف ویروسها تکرار شدند؛ اما نتایج هر
کدام آنها یک سان بودند .به طور متوسّط 20درصد موشهای تحت آزمایش به
مرض سرطان دچار شده میمردند .مازورنکو به این نتیجه رسید که ویروسهای
221
ناشناختههای دانش
عفونی عامل بالواسطۀ ظهور تورّمها نیستند .تحقیقات دقیق نشان دادند که
ویروس های مذکور از ارگانیسم پس از سه هفته بعد از تزریق از بین میروند.
در عین زمان در انساج متورّم ویروس شناختهناشدۀ دیگری کشف شد .در
آزمایشهای بعدی وقتی ویروس تازهکشفشدۀ مذکور در موشهای سالم داخل
شد 80 ،ـ 90درصد باعث ظهور سرطان خون شد ،تورّم تقریباً در ظرف سه ماه به
وجود آمد و با سرطان خونی که توسّط ویروسهای عفونی به ظهور رسیده بود
شباهت داشت .کارهای فوقالذّکر ،دانشمند مذکور را به ایجاد عقیدهیی موفق
ساخت که بیانکنندۀ تأثیر متقابل ویروسهای عفونی و ویروس مخصوص عامل
تورّم میباشد .پرفسور نیکوالی مازورنکو میگوید :من موفق شدم تا نورم جدید و
شناخته ناشدۀ پیدایش تورّم را در جانوران معلوم کنم .ویروسهای عفونی میتوانند به
فعّالساختن ویروسهای عامل تورّم که در ارگانیسم وجود دارند پرداخته باعث
پیدایش تورّم گردند و این بدان معناست که ویروسهای عفونی در ارگانیسم
جانوران فقط محرّک ویروس عامل تورّم میباشند و ویروس عامل تورّم بعد از این
که فعّال شد حجرات سالم را به حجرات سرطانی مبدّل میسازد.
مدل مازورنکو اساس کشفیّاتی را تشکیل داد که به اثبات میرسانند بعضی مواد
شیمیایی و همچنین تششّعات آیونیزهشونده نیز به فعّالساختن ویروس سرطان در
ارگانیسم حیوان در پیدایش تورّم سهم میگیرند.
در این اواخر در آزمایش گاه مازورنکو در جریان بررسی کشفیّات وی معلوم شد
که ویروس آبله و ویروس هر پدیدۀ معمولی ،هنگامی که از اثر سرماخوردهگی در
لبها دانه پدیدار می شود ،در انساجی که در آزمایش پرورش یافته اند میتوانند
باعث دیگرگونی و تغییر مهلک حجرات شوند .تغییرمذکور به ظهوررسیدن تعداد
کثیری از ویروسهای مخصوص عامل سرطان خون را به دنبال میداشته باشد.
صالحمحمّد خلیق 222
از کشفیّات دانش مندان مذکور اکنون در اتّحاد شوروی و سایر کشورهای جهان
به طور گسترده استفاده میشود.
مازورنکو میگوید :نظر به برنامۀ همکاریهای علمی کار مشترک خود را با سایر
همکاران خود ار کشورهای سوسیالیستی پیش میبریم .بخصوص روابط مستحکمی
با دانش مندان چکوسلواکی از قبیل ویلیام تورزو ،نیوزیف ،رژیمیک ،یان سوا بودا،
یو .اس .گلوژانیک ،والدیمیر وانکا قایم کرده ایم .در چارچوب همکاری شوروی و
آمریکا تحقیقات به همراهی متخصصان مرکز طبّی در ایالت پنسلوانیا و در این ضمن
با دکتر فردراپ جریان دارد.
ام روز هنوز هم مشکل است دربارۀ جانب علمی کشفیّات مذکور حرفی زد؛ امّا
مسلّم است که مطالعۀ این حادثه در آینده جهت وقایۀ برخی از انواع سرطان
1
مساعدت خواهد کرد.
1
ـ ویروس مازورنکو ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصتم ،شمارۀ ،179چهارشنبه 6آبان ،1360صص 2و .4
223
ناشناختههای دانش
نقطهنظر تاریخی
بعد از این که انسانهای اوّلیّه ساختن ظروف سفالی را برای تهیّۀ غذا و نگهداری
آب آموختند ،فروشدن آلومینیوم یکجا با خوردنی و نوشیدنی در ارگانیسم آنها
آغاز شد.
مقدار آلومینیوم در گِل مانند جزء ترکیبی قشر زمین در حدود 9درصد میباشد؛
با اینهمه طوری که میدانیم گِل پُختهشده در آب خوب حل نمیشود و از طرف
دیگر در آن زمان ظروف کم بودند؛ لهذا مقدار آلومینیومی که وارد ارگانیسم میشد
نظر به امروز بسیار ناچیز بود.
امّا با وجود این هم ،انسانهای اوّلیّه نظر به گذشتهگان شان دارای جسامت
بیشتری شدند؛ چنانچه قدّ متوسّط انسانهای نسبتاً متمدّن به 180سانتیمتر
می رسید ،در حالی که قامت اسالف غیر متمدّن شان 155ـ 158سانتیمتر بود.
انسان ها با آموختن استعمال فلزّات و ایجاد ظروف لعابی تقریباً مانع داخلشدن
آلومینیوم در خوردنیها شدند و این وضع زمان زیادی را در بر گرفت؛ چنانچه
توتانخامون ،یکی از فراعنۀ مصر قدیم 164 ،سانتیمتر قد داشت.
فقدان آلومینیوم در تولید ،هم در ازمنۀ باستانی و هم در قرون وسطا تا آغاز قرن
حاضر موجود بود.
قرن بلندشدن قامت انسانها
ترتیب بلندشدن قامت انسانها را با مشاهدۀ رهنمای احصائیوی میتوان به سهولت
در گراف «ذوب آلومینیوم» تعقیب کرد:
در اوایل سالهای 20تولید جهانی آلومینیوم هزار تن محاسبه شده است و انسانها
به بلندشدن آغاز کردند؛
صالحمحمّد خلیق 226
در سالهای 30ـ 40تولید آلومینیوم به میلیون تن رسید و انسانها بیشتر بلندتر
شدند؛
در سالهای 50تولید آلومینیوم به میلیونها تن بالغ شد و رشد و نموی انسانها به
چشم سر دیده میشود؛
در سالهای 60ـ 70تولید به میلیاردها تن رسید و قامت انسانها تا حدّ نهایی بلند
شد.
به این ترتیب ،کودکان معاصر با خوردن آلومینیوم ابتدا یکجا با شیر مادر و
سپس با دیگر خوردنیها «از روی روز نه ،بلکه از روی ساعت» رشد مییابند.
هم چنین بلندشدن قامت انسان امکان دارد مبارزه علیه بیماری راشیت (نرمی
استخوان) را تشدید بخشد1.
1
ـ آلومینیوم و بلندشدن قامت انسان ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصتم ،شمارۀ ،207سهشنبه 10آذر ،1360
صص 2و .4
227
ناشناختههای دانش
کانال جنراتور که در ساحۀ قوّی مقناطیسی قرار دارد عبور کرده جریانی را به وجود
میآورد که توسّط الکترودها برداشته میشود.
در اتّحاد شوروی رهبری عملی تحقیقات ارزشمند را در ساحۀ هیدرو دینامیک،
آکادمی سن والدیمیر کریلین به عهده دارد .کارهای عملی در خصوص دشواری م .ه.
د .را انستیتوت درجات بلند حرارت آکادمی علوم اتّحاد شوروی رهبری میکند .در
ساحۀ این انستیتوت ساختمان ایست گاه م .ه .د .برق و یا طوری که در آنجا
دستگاه تجربی تولیدی «او ـ »25مینامند موقعیّت دارد.
عمالً هر جزء اوّلین دست گاه م .ه .د .خواستار تصامیم خاص و فوقالعادهیی بود
که در گذشته در عمل با آن روبهرو نشده بودیم .در اینجا علم و صنعت وادار شد تا
از راه های غیر عادی حرکت کند؛ گاهی با توقّف درازمدّت و گاهی با برگشت به
عقب.
از طرف دیگر ،کشورهای خیلیانکشافیافتۀ سرمایهداری به خاطر پیچیدهبودن
این دشواری ،کارهای عملی را در خصوص مگنیتو هیدرو دینامیک به یکسو
گذاشته گفتند که این کارها مربوط به آیندۀ دور میباشند.
اتّحاد در
شوروی تحقیقات
یافتند. ادامه
وظایف مشخّصی
تحلیل و مورد
بررسی عملی قرار
گرفتند .یکی از این
وظایف عبارت بود
از گرفتن اضافات آیونیزهشدۀ از راهمانده و برگشتاندن آنها در حلقۀ تولید .سیستمی
که این وظیفه را به اکمال رسانید به طور قابل مالحظهیی مشخّصات اقتصادی
دستگاه را بهتر ساخت و بیخطری کامل جنراتور م .ه .د .را برای محیط اطراف
مهیّا گردانید.
کار ایستگاه «م .ه .د ».برق ،درست بودن محاسبات تئوریک را به اثبات رسانید.
استعمال «او ـ »25در سیستم انرژیتیک شهر مسکو باعث اندوختن تجربه برای
بهوجودآوردن ایستگاههای بزرگ پالسمایی گردید.
صالحمحمّد خلیق 232
1
ـ افسانه واقعیّت مییابد ،روزنامۀ «بیدار» ،سال پنجاه و نهم ،شمارۀ ،192پنجشنبه 22آبان ،1359بلخ :ادارۀ
اطالعات و فرهنگ بلخ ،ص .2
233
ناشناختههای دانش
سرعتدهنده مجموعاً در ظرف سه سال به تکمیل رسیده است .تمام کارهای آن
از تهیّه و نگهداری کستهای فوالدی سنگین گرفته تا تجهیزات منحصربهفرد برای
خروج دستۀ الکترونها توسّط دانشمندان و متخصصان این انستیتوت طرحریزی
شده و به واقعیّت پیوسته اند؛ به طور مثال ،ترمیمگاه «گرنیکو» در اثنای منتاژ
مقناطیس دوهزارتنی ،تجهیزاتی را پیشنهاد کرد که به کمک آنها پرزهجات در
دستگاهها نمیچرخیدند ،بلکه آگریگاتها به دور پرزهجات غیر متحرّک دور
میخوردند.
235
ناشناختههای دانش
1
ـ در راه جزیرۀ ثبات ،روزنامۀ «بیدار» ،سال پنجاه و نهم ،شمارۀ ،227پنجشنبه 4دی ،1359ص 3؛ شمارۀ
،229یکشنبه 7دی ،1359ص .3
237
ناشناختههای دانش
بهثبترساندن لحظات
قبل از این که به اصل مطلب بپردازیم برای دقّت علمی کلمۀ شاعرانۀ «لحظه» را به
اصطالح «روند زودگذر» تبدیل میکنیم .و اینک تصوّر کنید که شما با دوربین
فیلمبرداری معمولی مصروف عکسبرداری یکی از دوستان خویش میباشید،
دوست تان تبسّم میکند .در ظرف یک ثانیه این تبسّم بر روی نوار 24 ،قطعه فیلم را
در بر میگیرد؛ یعنی با اجازۀ 24ـ 1ثانیه توسّط دوربین ثبت گردیده است.
امّا برای روندهای زودگذری که فرضاً ده به طاقت منفی ده ثانیه ادامه مییابند،
آلهیی ضرورت است که قابلیّت اجازهدهی آن حدّ اقل ده به طاقت منفی یازده باشد.
در ظرف این برهۀ زمان ،نور که سرعت آن سه صد هزار کیلومتر در فی ثانیه است
تنها موقع 3میلیمتر عبور را میداشته باشد.
چنین آله توسّط دانشمندان شوروی در نمایشگاه «نااوکا »78در شهر مسکو به
معرض نمایش گذاشته شده است .این آله به نام فتوکرونوگراف «عقیق» یاد میشود
و از طرف کارکنان آزمایش گاه روندهای زودگذر انستیتوت تحقیقات علمی
مشترک جهت اندازهگیریهای تجربی فیزیکی به کار میرود.
ساحۀ استعمال کرونوگراف خیلی وسیع است :تعامالت حرارتیهستهیی
اداره شونده ،کشف رمز ترتیب فتو ،تکمیل تکنیک اشعۀ الیزر که همین اکنون از
مرموزبودن برآمده و تبدیل به آلۀ تکنالوژی صناعتی شده است ـ ،تخلیّۀ برقی در
گازها ،تششع سکروترونی؛ یعنی تنها بخش کوچک آن ساحاتی که در آنها ،اگر
صالحمحمّد خلیق 238
ما میتوانیم بهثبت رساندن روندهای زودگذر را در جریان ده به توان منفی دوازده
ثانیه تأمین کنیم .این فاصلۀ زمانی را با چه چیزی مقایسه کنیم؟ در ظرف این فاصلۀ
زمانی شعاع نور مجموعاً 0،3میلیمتر مسافه را طی میکند و این یک قابلیّت خیلی
صالحمحمّد خلیق 240
بلند اجازهدهی میباشد .از همین رو« ،عقیق» ما یک نمونۀ خیلی کوچک چنین آله به
شمار میآید.
آیا باآلخره حدّ خالص فیزیکی حسّاسیت وجود دارد؟ شما نمیتوانید حوادثی را
به ثبت برسانید که به اصطالح صفر ثانیه دوام داشته باشند؟
گوربنکو با لحنی موفقیّتآمیز میگوید :بلی ،حدّ در همه جا وجود دارد و در این
ضمن برای آلۀ ما که با استفاده از مؤلد الکترونی ـ اوپتیکی ساخته شده است ،این
حد در مدّت ده به طاقت منفی چهارده الی ده به طاقت منفی پانزده ثانیه موجودیّت
1
دارد.
1
ـ بهثبترساندن لحظات ،روزنامۀ «بیدار» ،سال پنجاه و نهم ،شمارۀ ،247دوشنبه 29دی ،1359ص .3
241
ناشناختههای دانش
سنگهایی با چنان زیبایی به وجود میآیند که پیدایش شان از توان طبیعت بیرون
است .وزن سنگهای مذکور صدها گرام و حتّا بیشتر از یک کیلوگرام نیز میباشد.
کریستال های مصنوعی از کریستالهای طبیعی نه تنها از نگاه شفافیّت و پاکیزهگی؛
بلکه از نگاه سایر خواص نیز برتری دارند .چنانکه با انکشاف تولید این کریستالها
امکانات امور جواهرسازی بیاندازه توسعه یافته اند.
این امکانات پس از زمانی کشف شدند که در برابر علم ،مسألۀ اقناع خواستههای
تکنیک توسّط کریستالهای مصنوعی گذاشته شده بود .مثال گرانات کامالً شاهد
این مدّعا است .تولید گراناتهای ظریف مصنوعی در اثر آن به میان آمد که
دانش مندان در زمینۀ کار ایجاد محور گراناتی برای الیزرها مصروف بودند و چون
تقاضا به کریستالهایی که در تکنیک استعمال میشوند خیلی بیشتر از تقاضا به
کریستال هایی بود که در جواهرسازی به کار میروند؛ لهذا برای دانشمندان ،تولید
گرانات به منظور تزئینات به عنوان مشکلی به شمار نمیرفت .تقاضاهای تکنیک به
چنین کریستالها فوق العاده وسیع اند؛ به طور مثال ،الکترونیک کوانتوم را در نظر
می گیریم .همین الکترونیک کوانتوم بود که مسألۀ ایجاد کریستالهای مصنوعی را
برای الیزرها به میان آورد .نتیجۀ تحقیقات ثمربخشی که در ساحۀ تکنیک الیزر در
سالهای 60آغاز یافته بودند عبارت از ایجاد تولید صنعتی روبین یاقوت الیزری و
اندکی بعد گرانات الیزری بود .ام روز رشتۀ میکروالکترونیک نیز به کریستالهای
مذکور ضرورت دارد؛ با وجود این که این رشته خود در کریستالها به وجود آمده
اس ت .ماشین محاسبوی الکترونیکی معاصر با امکاناتی که در عصر حاضر دارد ،در
سابق برای جابهجاشدن به عمارتی دهمنزله ضرورت میداشت؛ امّا استفاده از
کریستال ها ابعاد آن را تا ابعاد یک میز تحریر کمتر ساخت.
243
ناشناختههای دانش
در رشتۀ طبابت نیز امکانات استعمال گستردۀ کریستالهای مصنوعی وجود دارند.
مثالً نیروی اوپتیکی فیانیت که در انستیتوت فیزیکی آکادمی علوم اتّحاد جماهیر
شوروی ساخته شده است چنان بزرگ است که ذرّهبین تقریباً همسطح آن قابلیّت
بزرگسازی خیلی بیش تری نسبت به شیشه و کوارتز دارد .مطالعۀ فیانیت همین
اکنون اوفنالمونولوژیست بزرگ شوروی و عضو هیأت آکادمی علوم طبّی اتّحاد
شوروی ،نیستروف ،را به خود مصروف ساخته است .وی معتقد است عینکهای
فیانیتی می توانند برای کسانی که بینایی شان ضعیف است مفید تمام شوند.
اندوسکوپها نیز با فیانیت به طور بهتری کار میکنند .اندوسکوپ ،آلهیی است که
برای تحقیقات اعضای داخلی انسان به کار میرود.
کریستال های مصنوعی موارد استعمال خیلی وسیعی در بسیاری از ساحات علم و
تکنیک یافته اند؛ به طور مثال ،این کریستالها در ساختن بولبرنگهایی که تعداد
دَور شان بسیار زیاد است ،در تهیّۀ نل برای مایعات شیمیایی متجاوز و در ساختن
چراغهای تنویری سودیومی به کار میروند .در چراغهای سودیومی جفت سودیوم
با هر گونه مواد به استثنای اکسید الومونیم یعنی ساپفیر (یاقوت کبود) عملیّات متقابل
انجام میدهد.
ساپفیرهای بزرگ را در آنتنها برای اخذ امواج گراوتیاسیونی استعمال میکنند.
متخصصان معتقد اند که خاصیّت پخش صوت این کریستال برای آنها دسترسی به
زیگنالهای ستارهگان دور را سهلترمیسازد .ساپفیر دارای خواص خیلی زیاد
فیزیکی و شیمیایی است و در درجۀ سختی تنها به الماس تسلیم میشود ،در درجات
بلند حرارت میتوان از آن کار گرفت ،در پایداری رادیاسیونی میباشد و از
تحت الشّعاع قرارگرفتن باکی ندارد .انستیتوت کریستالشناسی ده سال تمام در مورد
مشکل ساپفیر مصروف بود .هدف اساسی عبارت بود از بهدستآوردن کریستالهای
صالحمحمّد خلیق 244
مکمّل و بزرگ .و اینک آلۀ ضروری و تکنالوژی مخصوصی تهیّه گردیده است .این
کارها مربوط به آن رشته از صنایع می شود که همین اکنون ساپفیرهای مصنوعی را
برای میکروالکترونیک تهیّه میکند .امّا این آله میتواند برای پرورش سایر
کریستال ها نیز عیّار گردد .این کار چنان باارزش تلقّی میشد که به اجراکنندهگان
بخشهای جداگانۀ آن سه بار در لیپسیک (در جمهوری دموکراتیک آلمان)
بزرگ مدالهای
طلّایی اعطا گردیدند.
اجازهنامۀ این روش را
یکی از شرکتهای
بزرگ ژاپن به دست
روش این آورد.
همچنین در انگلستان،
ایاالت متّحدۀ آمریکا،
فرانسه و آلمان فیدرال
یافته گسترش نیز
1
است.
1
ـ احجار کریمۀ قرن الکترون ،روزنامۀ «بیدار» ،سال پنجاه و نهم ،شمارۀ ،296یکشنبه 3اسفند ،1359
ص 3؛ شمارۀ ،297دوشنبه 4اسفند ،1359ص .2
245
ناشناختههای دانش
(کربن) را در خود دارند .امّا فلز در نقاط تماس با الماس به زحمت توسّط کربن
مشبوع میشد و تعامل منقطع میگردید.
با اینهمه هیچکس قبل از دانشمندان اهل یاکوتیا تعامل مذکور را در محیط
هیدروژن اجرا نکرده بود .بعد از اجرای چنین تعاملی معلوم شد که هیدروژن به نوبۀ
خود کربن را از فلز جدا کرده تعامل ادامه مییابد.
آزمایشگران برای بهدستآوردن ترسیم بر روی الماس ،در سطح بلور الماس
قشری از نیکل را گذاشته و با طریقۀ معمولی چاپ سنگی عکس توانستند تا بر روی
الماس ترسیم کنند .یعنی بر روی سنگ الماس خطوط نیکل باقی ماندند .در طول
مدّت 15دقیقه که سنگ مذکور در محیط هیدروژن قرار داشت ،در اثر حرارت
1000درجۀ سانتیگراد ترسیم مذکور به حکّاکی مبدّل شد.
با استفاده از طریقۀ فوقالذّکر میتوان هرگونه تصویر و نوشتهیی را حتّا در
برلیانهای تهیّهشده بدون این که به کیفیّت آنها صدمهیی وارد شود به دست آورد.
و برای این که از الماس یک شی حجمی و ششضلعی با سوراخ مربّعگونه ساخته
شود ،در حدود 30ساعت وقت به کار است.
مصرفی که برای تهیّۀ الماس به کمک طریقۀ جدید الزم است خیلی ناچیز و تنها
1
مصرف ساختن ساختمان گرمکنندۀ استانداردی برای تهیّۀ الماس بیشتر ،میباشد.
1
ـ نقش بر روی الماس ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصتم ،شمارۀ ،276یکشنبه 2اسفند ،1360صص 3و .4
247
ناشناختههای دانش
عجیبۀ زبانشناسی
گروه مکمّلی از زبانها وجود دارد که دانشمندان آنها را به نام زبانهای صامت
و یا «مرده» یاد میکنند .آثاری را که به این زبانها تحریر یافته اند میتوان خواند و
ترجمه کرد .امّا متأسفانه زمان ،لهجۀ ابتدایی بسیاری از لسانهای باستانی را برای
همیشه مدفون ساخته است و مشکلتر از همه این که بعضی از خلقها حتّا از داشتن
خط هم بیبهره بودند .نظر به پارچههای متنهای تحریرییی که تصادفاً از آسیب
روزگار در امان مانده اند و آنهم در نتیجۀ بررسیهای خیلی دقیق ،میتوان فقط
تصوّر تخمینی دربارۀ اصوات این یا آن کلمه حاصل کرد .بناءً برای شما تا چه اندازه
تعجّبآور خواهد بود که در عصر حاضر با انسانی روبهرو شوید که مثالً به زبان
«اتروسی» حرف بزند .امّا طوری که معلوم شده است ،در زمین مردمانی از این قبیل
وجود دارند و تکلّم به لسانی میکنند که نظر به محاسبۀ دانشمندان قرنها قبل از بین
رفته است.
در مناطق صعب العبور و کوهستانی تاجیکستان در سواحل رودخانۀ یغناب خلق
منحصربهفرد و معدودی به نام «یغنابیها» زندهگی به سر میبرند .در پایان قرن گذشته
نفوس آنها مجموعاً در حدود یک و نیم هزار نفر بود و اکنون تا دوچند افزایش
یافته است .نظر به تحقیقاتی که نژادشناسان انجام داده اند« ،یغنابیها» بازماندهگان
مستقیم «سغدیها»ی قدیمی اند« .سغدیها» در صفحات شمال تاجیکستان و مرکز
ازبکستان از آغاز هزارۀ نخستین بعد از میالد تا قرنهای 7ـ 8میالدی زندهگی
داشتند .قبایل مختلف کشورِ قبل از قرون وسطایی «سغد» و یا «سغدیان» را به نام
صالحمحمّد خلیق 250
سغدیها یاد میکردند .اخالف مستقیم آنها ،یعنی یغنابیها ،نه تنها رسوم و عنعنات
قدیمی ،بلکه زبان قدیمی را نیز حفظ کرده اند.
این عجیبۀ زبانشناسی قرن 20چهگونه توانست سالم باقی بمانَد؟
اخالف آنهایی که زمانی نزدیک «پنجیکنت» ،یعنی پایتخت سغد باستان،
میزیستند چه گونه در محلّات مذکور راه یافتند؟
شدند .قسمت بیشتری از اسناد یادشده به زبان قدیمی سغدی و یکی از اسناد مذکور
به زبان عربی نوشته شده بود.
پس از خواندن دستنویسهای مذکور معلوم شد که این اسناد حاوی معلومات
پرارزشی در خصوص تاریخ مرحلۀ آخر مبارزۀ سغدیها با فاتحان عرب در آغاز
قرن 8میالدی می باشند .در یکی از اسناد مذکور ،تسلسل حوادث هولناک نبرد
سغدیها به رهبری فرمانروای پنجیکنت موسوم به «دیواشیتیچ» درج شده بود.
دشمن با قوّای نیرومند و بیشمار خویش ،اهالی پنجیکنت و قصبات و آبادیهای
اطراف آن را از زادگاههای شان بیرون راند و آنها را وادار ساخت تا در مناطق
دوردست کوهستانی رفته در پهلوی سایر قبایل برادر خود سکونت اختیار کنند.
یکی از گروههای مذکور ،گردنههای زیادی را پشت سر گذاشت و در حوالی
«فاندریا» و «یغناب» در خطّ باریک سرزمین حاصلخیز بین سرازیریهای تند
سلسلهجبالها و نشیبیهای کنار رودخانه اقامت گزید .یغنابیها قرنهای متمادییی
تقریباً در انزوای کامل از جهان دیگر زندهگی میکردند .فقط برخی از آنها جرأت
صالحمحمّد خلیق 252
1
ـ عجیبۀ زبانشناسی ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصتم ،شمارۀ ،184سهشنبه 12آبان ،1360ص ( .3برگردان
از جریدۀ «ندیلیا»)
253
ناشناختههای دانش
انکار نفوذ متقابل جهانبینی باختریها و یونانیها دانست؛ یعنی عملیّهیی که در هنر
درخشان یونانوباختری انعکاس یافته است .ساختمان معبد مذکور که در آن
سبکهای معماری یونان قدیم و شرق به صورت یکجایی به کار رفته اند مؤید
فرضیّۀ سطح عالی فرهنگ یونانوباختری در عصری میباشد که به دنبال راهپیمایی
اسکندر مقدونی به جانب شرق 3ـ 2قرن قبل از میالد فرا رسیده بود.
مذکور واضح شد که در سکّههای باختر تصاویر عالی نقّاشی فرمانروایان یونان از
کجا اشتقاق یافته اند .چنانچه آقای «لیتوینسکی» در گزارشنامۀ فعالیّتهای هیأت
باستانشناسی مینویسد « :اهمیّت کشفیّات در تخت سنگین در آن است که کشفیّات
مذکور واقعاً برای نخستینبار هنر شناختهناشدۀ باختر را در مهمترین دورۀ تاریخی
انعکاس میدهند .فراوانی عاج فیل و عمومیّتداشتن اشیایی که از چنین مادۀ کمیاب
و گرانبها ساخته شده بود ،نمایانگر تماسهای مستحکم تجارتی و اقتصادی باختر با
هندوستان میباشد .در اشیای کشفشده در معبد مذکور ،اجزای ترکیبی هنر
یونانوباختری به صورت واضح و روشن به مالحظه میرسند».
دانش مندان در تخت سنگین با چشم سر مشاهده کردند که بعد از مرگ
جهان گشای بزرگ عالوه بر میراث سیاسی دولت یونان شرق دورۀ یونانیها ،تأثیرات
فرهنگی یونان نیز در زنده گی ،هنر ،اعتقادات و زبان مردم باقی ماندند .اساطیر یونانی
و شرقی ،الفباها ،شکل و قیافۀ اشیای ضروری و افزار جنگ به هم آمیخته شدند.
همزمان با آن روشهای مروّج کار بنّایان ،مجسّمه سازان ،معماران ،جواهرسازان و
نقّاشان یونانی و شرقی به هم مخلوط گردیدند و تمام عالیم این آمیزش را با کیفیّات
آن میتوان در حصار تخت سنگین مشاهده کرد.
شهر مرموز ایوکراتیدیا
یکی از کشفیّات جدید باستانشناسان ،قرابت و پیوند باستانی فرهنگهای
خلق های آسیای میانه ،افغانستان و هندوستان را که زمانی در یگانه مرکز فرهنگی و
تاریخی یونانوباختر به صورت یک پارچه درآمده بودند به تأیید رسانید .کاوشهای
ویرانههای بقایای شهر قدیمی «دلبرجین» که در حوالی شهر مزار شریف در شمال
افغانستان انجام داده شدند ،پیوند مذکور را ثابت ساختند .این کاوشها با اشتراک
صالحمحمّد خلیق 256
به این نکته ملتفت ساخت ،شهری که در دلبرجین در اثر حفریّات باستانشناسان از
زیر خاک بیرون برآمده است امکان دارد شهر معروف «ایوکراتیدیا» باشد؛ یعنی
شهری که «پتولیمی» و «سترابون» ،دو جغرافیادان قدیمی ،راجع به آن سخن رانده
بودند .جوانان افسانهیی ،دیوسکورها ،تنها به روی سکّههای امپراتور یونان موسوم به
«ایوکراتید» منقوش بودند .بعد از چند ماه فرضیّۀ مذکور به تأیید رسید .دانشمندان،
257
ناشناختههای دانش
دیوارهای چهار قرن قبل از میالد ،یعنی زمان اسکندر مقدونی ،را که ایوکراتید یکی
از اخالف وی بود کشف کردند.
به این ترتیب ،هرگاه در تخت سنگین ربّالنّوع یونان قدیم به نام «سیلین» با
همکار محلّیاش ،یعنی «اوکس» زیست میکند ،در ایوکراتیدیا فرزندان یونانی
«زیوس» با «بودا» مالقی میشوند؛ لهذا دانشمندان در انتظار روزی بودند که با آثار
تحریری به زبانهای قدیمی دست یابند و سرانجام آن روز نیز فرا رسید.
سانسکریت در آسیای میانه
این کشف هیجان انگیز در حوالی شهر جنوبی ازبکستان موسوم به «ترمذ» صورت
گرفت .رهبری هیأت باستان شناسی را دکتر علوم تاریخی ،بوریس ستاویسکی ،به
عهده داشت .وی ارتفاعات «قرهتپه» را در حوالی «ترمذ» امروزی مورد مطالعه قرار
د اد و در نتیجه یگانه معبد مغارهیی بودایی در آسیای میانه کشف شد.
عمدهترین کشف در قرهتپه نوشتههایی بودند که قسمتی از آنها به خطّ محلّی با
حروف یونانی و قسمتی به سانسکریت تحریر یافته بود.
دانشمندان ،با مطالعۀ نوشتههای سانسکریتی توانستند به اثبات برسانند که خط در
آسیای میانه خیلی قبل از رسیدن الف بای یونانی به صورت بالفاصله از طریق
هندوستان رواج یافته است.
به این ترتیب ،برای اوّلینبار در تاریخ باستانشناسی آسیای میانه در ازبکستان
اساسیترین مسیر آخرین راهپیمایی اسکندر مقدونی به اثبات رسید.
صالحمحمّد خلیق 258
در نتیجۀ تحقیقات بعدی باستانشناسان در زمینۀ رشد فرهنگ خلقهای آسیای
میانه پس از راه پیمایی اسکندر مقدونی به شرق ،تأثیر بزرگ فرهنگ هند قدیم در
فرهنگ باختر روشن میگردد .طوری که بازیافتها در تخت سنگین و قرهتپه نشان
دادند ،عنصر فرهنگ هندی خیلی بیشتر نسبت به آنچه قبالً تصوّر میشد میباشد.
عین واقعه را میتوان در سایر دولتهای یونان قدیم واقع در شمال و شمالغرب هند
سراغ کرد .عالوه بر تخت سنگین ،کاوشهای جدید ،معلومات جالب دیگری به
دسترس ما می گذارند و گذشتۀ مشترک باعث نزدیکی هرچه بیشتر مردمان
1
امروزی میگردد.
1
ـ در ردّ پای اسکندر مقدونی ،روزنامۀ «بیدار» ،سال شصتم ،شمارۀ ،240یکشنبه 20دی ،1360ص 3؛
شمارۀ ،241دوشنبه 21دی ،1360ص 2؛ شمارۀ ،242سهشنبه 22دی ،1360ص .3
259
ناشناختههای دانش
صالحمحمّد خلیق از اواخر سال 1355تا 1369به سمّت معاون مهندس در
کارخانۀ کود شیمیایی استان بلخ ،در بخشهای گوناگون کنورسیون گاز متان و
تولید گاز امونیاک ،کار کرد .در جریان کار در آن کارخانه شماری از راهکارهای
دستگاههای آن جا را از زبان روسی به زبان فارسی دری برگردان کرد .او از
نخستین متخصصان داخلی این کارخانه بود که آزمون کار مستقالنه را در
دستگاهها سپری کرده و جاگزین متخصص شوروی شده بود.
در سال 1356یکجا با روانشاد استاد محمّدعمر فرزاد ،روانشاد محمّداسحاق
دلگیر ،روانشاد هالل الدّین بدری و آقای عبدالفیّاض مهرآیین دست به پیریزی
انجمن نویسندهگان بلخ زد و تا سال 1369به حیث دبیر شعر آن انجمن کار میکرد
و پس از آن تا اکنون رئیس آن انجمن است.
از سال 1371تا 1372مدیر مسؤول مجلۀ «جنبش» ،و در سال 1376معاون ادارۀ
کلّ امور فرهنگی و اجتماعی استانهای شمالی کشور بود .از سال 1376تا 1377
مدیر مسؤول و سردبیر ماهنامۀ «امّالبالد» ،از سال 1378تا 1380مدیر مسؤول روزنامۀ
«بیدار» ،نشریّۀ ادارۀ اطالعات و فرهنگ بلخ ،از سال 1379تا 1380آموزگار پیمان
حقوق کودکان در مؤسسۀ صندوق حمایۀ کودک سازمان ملل (یونسف )unicef
در استانهای شمالی کشور ،در سال 1381مسؤول بخش ایجاد کتابخانهها در دفتر
اسکان بشر سازمان ملل (هبیتات )Habitatدر بلخ ،و از سال 1381تا 1382مدیر
مسؤول و سردبیر ماهنامۀ فرهنگی «کیان» ،نشریّۀ کانون فرهنگی حکیم ناصر خسرو
بلخی ،بود .وی از بهمن سال 1383تا ام روز رئیس ادارۀ اطالعات و فرهنگ استان
بلخ است.
261
ناشناختههای دانش
وی از آخر سال 1357تا نیمۀ سال 1359خورشیدی به خدمت زیر پرچم کشور
فرا خوانده شد و دورۀ سربازی را به حیث مترجم زبان روسی در بخش تکنیک
وسایط سپری کرد.
خلیق ،عضو اتحادیّههای روشنفکران ایجادگر و انجمن نویسندهگان افغانستان و
یکی از اعضای هیأت رئیسه در دومین کنگرههای اتحادیّههای روشنفکران ایجادگر
و انجمن نویسندهگان افغانستان بود .او همچنان یک تن از بنیادگذاران و عضو گروه
دبیران انجمن نویسنده گان بلخ ،عضو انجمن پیوند جمهوری تاجیکستان ،عضو هیأت
رهبری کانونهای فرهنگی موالنا جالل الدّین محمّد بلخی ،حکیم ناصر خسرو بلخی،
امیر علیشیر نوایی ،بنیادگذار ماهنامۀ ادبی «راه» ،نشریّۀ انجمن نویسندهگان بلخ ،عضو
هیأت تحریر نشریّههای «امّالبالد»« ،بیدار»« ،به سوی آینده»« ،جنبش»« ،حجّت»،
«دیالوگ»« ،راه»« ،راه ابریشم»« ،رنا»« ،شهرداری» و «کیان» بوده است.
صالح محمّد خلیق ،سفرهای متعددی به مقاصد گوناگون فرهنگی و کاری به
کشورهای ایران ،تاجیکستان ،ازبکستان ،ترکمنستان ،پاکستان ،هندوستان ،عربستان
سعودی ،امارات متّحدۀ عربی ،فرانسه ،لهستان ،ترکیه و ایاالت متّحدۀ آمریکا انجام
داده و تا اکنون در این همایشهای بین المللی در داخل و خارج از کشور شرکت
کرده است:
ـ نخستین همایش بینالمللی تاجیکان و فارسی زبانان ،انجمن پیوند ،شهر دوشنبه،
18ـ 25شهریور 1371؛
ـ دومین همایش بینالمللی تاجیکان و فارسی زبانان ،انجمن پیوند ،شهرهای
دوشنبه ،کوالب و خجند 17 ،ـ 29شهریور 1372؛
ـ سومین همایش بین المللی مسعودشناسی ،دولت انتقالی افغانستان ،کابل 16 ،ـ 17
شهریور 1383؛
صالحمحمّد خلیق 262
ـ همایش بین المللی علمی ـ پژوهشی بلخ در گذرگاه تاریخ ،وزارت اطالعات و
فرهنگ افغانستان 14 ،ـ 15اردیبهشت 1384؛
ـ ششمین همایش بینالمللی تاجیکان و فارسیزبانان و 2700سالهگی شهر
کوالب ،انجمن پیوند ،شهرهای دوشنبه و کوالب 16 ،ـ 20شهریور 1385؛
ـ همایش بینالمللی بزرگداشت از هشتصدمین سالزاد موالنا جاللالدّین
محمّد بلخی ،و زارت اطالعات و فرهنگ افغانستان ،کابل و بلخ 22 ،ـ 24اردیبهشت
1386؛
ـ همایش میراث های مشترک مکتوب افغانستان و ایران ،مجلس شورای اسالمی
ایران ،تهران 12 ،تیر 1389؛
ـ همایش بینالمللی بررسی اندیشههای علّامه شهید سیّد اسماعیل بلخی،
فرهنگستان علوم افغانستان و بنیاد عالی علمی ـ پژوهشی علّامه شهید سیّد اسماعیل
بلخی ،کابل 22 ،ـ 23تیر 1389؛
ـ همایش بینالمللی برای حفاظت از میراثهای فرهنگی افغانستان ،وزارت
اطالعات و فرهنگ افغانستان ،کابل 26 ،ـ 28تیر 1389؛
ـ همایش بین المللی شعر باران غدیر ،حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسالمی ایران،
تهران و شیراز 22 ،ـ 24آبان 1390؛
ـ همایش بینالمللی بزرگداشت از بیدل در پیوند با سهصدمین سال وفات او،
دانشگاه بلخ ،بلخ 6 ،و 7مهر 1392؛
ـ سومین دور همایش بینالمللی گفتوگوی افغانستان و آسیای میانه ،مرکز
مطالعات راهبردی افغانستان 26 ،و 27آذر 1394؛
ـ همایش بین المللی ادیبان حوزۀ نوروز ،دولت جمهوری تاجیکستان ،شهر
دوشنبه 26 ،اسفند 1394ـ 5فروردین 1395؛
263
ناشناختههای دانش
ـ همایش بینالمللی امیر علیشیر نوایی ،در پیوند با 575مین سالزاد او ،وزارت
اطالعات و فرهنگ افغانستان ،شهرهای کابل ،بلخ و هرات 23 ،ـ 27فروردین 1395؛
ـ همایش بین المللی خداوندگار بلخ ،وزارت اطالعات و فرهنگ ،مؤسسۀ فرهنگی
ایکو و استانداری بلخ ،شهرهای بلخ و کابل 1 ،ـ 3شهریور 1395؛
صالحمحمّد خلیق ،از دوران دانشآموزی به نوشتن مقاله و سرودن شعر روی
آورد .در دورۀ دانشجویی در دانشسرای نفت و گاز دست به برگردان یک سلسله
مقاالت دربارۀ دانش و فناوری از منابع زبان روسی به زبان فارسی دری زد که پی هم
از طریق روزنامۀ بیدار و سایر نشریّهها به نشر میرسیدند .نوشتهها و سرودههای خلیق
در نشریّههای درونمرزی و بیرونمرزی به چاپ رسیده اند و همچنین از نام ،احوال و
آثار خلیق در بیشتر از صد کتاب در داخل و خارج کشور یاد شده است.
در 19بهمن 1393خورشیدی ،از چهلمین سال سرایش شعر خلیق از سوی انجمن
ادبی «هشت بهشت» با برگزاری همایشی در بلخ بزرگداشت شد ،در جشن نوروز
سال 1394برایش لقب «پژوهشگر بلخ» داده شد و در 19آبان 1394از جایگاه
وی به عنوان یک نویسندۀ پیشکسوت کشور ،از سوی نهاد دانشآموختهگان
افغانستان با برگزاری همایشی در بلخ گرامیداشت شد و نیز در 2دی 1395انجمن
قلم افغانستان در کابل در بزرگداشت از وی محفلی را برای شعرخوانیاش زیر
سرنامۀ «دلم کی میشود با گریه خالی» برگزار کرد و به همین گونه بر پایۀ فرمان
شماره 3مؤرخ 18فروردین 1396خورشیدی جاللتمآب دکتر محمّداشرف غنی،
رئیس جمهوری اسالمی افغانستان ،مبنی بر منظوری تفویض نشانها و مدالهای
دولتی برای 36تن از شخصیّتهای فرهنگی کشور به خاطر سهمگیری خوب و
اثرگذار شان درباروری فرهنگ و آفرینش آثار ارزشمند ،در همایشی که در همین
پیوند در 13اردیبهشت 1396در ارگ ریاست جمهوری کشور در کابل برگزار شده
صالحمحمّد خلیق 264
برای صالحمحمّد خلیق به عنوان شاعر و ادیب مدال دولتی غازی میرمسجدیخان
تفویض شد.
کارنامههای علمی ،فرهنگی و ادبی خلیق در زمینۀ سرایش شعر؛ و نیز پژوهش و
نگارش در زمینههای فرهنگ ،ادبیّات و زبان؛ و به همینگونه برگردان از زبان
روسی به زبان فارسی دری در گسترههای ادبیّات ،تاریخ و دانش و فناوری؛ تا هنوز
ادامه دارد.
آثار چاپشدۀ صالحمحمّد خلیق ،به ترتیب سال چاپ شان از این قرار اند:
1ـ «سالم به آفتاب» (مجموعۀ شعر) ،چاپ یکم ،بلخ :انجمن نویسندهگان بلخ،
1363خورشیدی؛
2ـ «کاج بلند سبز» (مجموعۀ شعر) ،چاپ یکم ،بلخ :انجمن نویسندهگان بلخ،
1366خورشیدی؛
3ـ «جشنهای آریایی» (پژوهش ادبی) ،چاپ یکم ،بلخ :انجمن نویسندهگان بلخ،
1370خورشیدی؛ چاپ دوم ،ویرایش دوم 1380 ،خورشیدی؛ چاپ سوم ،کابل:
دفتر رسانهیی میدیوتیک 1383 ،خورشیدی؛ چاپ چهارم ،ویرایش سوم ،کابل:
انجمن نویسندهگان بلخ 1388 ،خورشیدی.
4ـ «بر پای راه ابریشم» (مجموعۀ شعر) ،چاپ یکم ،بلخ :انجمن نویسندهگان بلخ،
1372خورشیدی؛
5ـ «عُقاب در فرهنگ ملّی و جهانی و در سرودهها»( ،پژوهش ادبی) ،چاپ یکم،
تهران 1375 ،خورشیدی؛
6ـ «سرگذشت روزنامۀ بیدار» ،چاپ یکم ،پیشاور :کانون فرهنگی موالنا
جاللالدّین محمّد بلخی 1380 ،خورشیدی؛
265
ناشناختههای دانش
7ـ «یک آسمان ستاره» (مجموعۀ شعر) ،چاپ یکم ،بلخ :انجمن نویسندهگان بلخ،
1382خورشیدی؛
8ـ «فریاد آزادی» (نگرشی بر سرودههای علّامه سیّد اسماعیل بلخی) ،چاپ یکم،
بلخ :انجمن نویسندهگان بلخ 1383 ،خورشیدی؛
9ـ «از اوجهای آبی( »...گزینۀ شعر) ،چاپ یکم ،کابل :انجمن فرهنگی میرزا بابر،
1386خورشیدی؛
10ـ «تاریخ ادبیّات بلخ» ،چاپ یکم ،کابل :انجمن نویسندهگان بلخ1387 ،
خورشیدی؛
11ـ « تاریخ روزنامهنگاری بلخ» ،چاپ یکم ،تهران :انجمن نویسندهگان بلخ،
1389خورشیدی؛
12ـ «سرود ملّی عشّاق» (مجموعۀ شعر) ،چاپ یکم ،کابل :انجمن نویسندهگان
بلخ 1391 ،خورشیدی؛
13ـ «در بامیانِ قلبِ منی» (مجموعۀ شعر) ،چاپ یکم ،کابل :انجمن نویسندهگان
بلخ 1392 ،خورشیدی؛
14ـ «آهنگ کیانی» (گزینۀ شعر دربارۀ درۀ کیان با معرفی سرایشگران آنها)،
چاپ یکم ،کابل :کانون فرهنگی حکیم ناصر خسرو بلخی 1392 ،خورشیدی؛
15ـ « مراد از بلخ ،تو بودی( »...مجموعۀ شعر) ،چاپ یکم ،کابل :انجمن
نویسندهگان بلخ 1393 ،خورشیدی؛
16ـ «نقطه و نقطه ،باز هم نقطه» (مجموعۀ شعر) ،چاپ یکم ،کابل :انجمن
نویسندهگان بلخ 1393 ،خورشیدی؛
17ـ «اینک فقط تو مانده ای» (گزینۀ شعر) ،چاپ یکم ،کابل :انجمن قلم
افغانستان 1393 ،خورشیدی؛
صالحمحمّد خلیق 266
Неопознанные наукой