نقش فرهنگ در پیشبرد اهداف استراتژیک سازمان

You might also like

Download as docx, pdf, or txt
Download as docx, pdf, or txt
You are on page 1of 8

‫‪www.collegeprozheh.

ir‬‬ ‫کالج پروژه‬


‫‪1‬‬

‫نقش فرهنگ در پيشبرد اهداف استراتژيك سازما نها‬

‫مهران خلج مدير واحد فني شركت شاس ساز ايران ( گروه خودرو ساز بهمن ) – كارشناس‬
‫ارشد مهندس صنايع‬
‫‪mehran5_kh@hotmail.com‬‬

‫چكيده‬
‫فرهنگ را ميتوان مجموع رفتارهاي اكتسابي و ويژگيهاي اعتقادي اعض&&اي ي&&ك جامع&&ه معين‬
‫تعريف كرد ‪ .‬فرهنگ مجموعه به هم پيوسته اي از شيوه هاي تفكر ‪ ،‬احساس و عمل است ك&&ه كم‬
‫و بيش مشخص است و توسط تعداد زيادي از افراد فراگرفته ميشود و بين آنها مشترك است و ب&&ه‬
‫دو شيوه عيني و نمادين به كار گرفته ميشود تا اين اشخاص را به يك جمع خاص و متم&&ايز مب&&دل‬
‫سازد ‪.‬‬
‫از سوي ديگر در مباحث مديريت استراتژيك س&&ازمانها ميبايس&&ت ب&&ه اين نكت&&ه توج&&ه كنن&&د ك&&ه‬
‫اگرچه طرحهاي استراتژيك سازمانها توسط متخصصين و استراتژيست ها بنا نهاده ميشود وليكن‬
‫در مرحله اجرا لزوم همكاري و همراهي مديران عالي ‪ ،‬مديران مياني و پرسنل اجرايي س&&ازمان‬
‫را طلب ميكن&&د ‪ ،‬درمراح&&ل مختل&&ف ت&&دوين ‪ ،‬اج&&را و ارزي&&ابي اس&&تراتژي ‪ ،‬س&&ازمانها ميبايس&&ت‬
‫استراتژي فرهنگي را نيز لحاظ كنند تا ب&&ه م&&يزان تط&&ابق ب&&يروني و انس&&جام دروني اه&&داف خ&&ود‬
‫بپردازند ‪.‬‬
‫با توجه به خصوصيات فرهنگ همچون اكتسابي بودن ‪ ،‬اشتراكي بودن ‪ ،‬قاب&&ل انتق&&ال ب&&ودن ‪،‬‬
‫الگويي بودن ‪ ،‬سمبوليك بودن ‪ ،‬و تطبيق پ&ذير ب&ودن فرهن&گ‪ ،‬م&ديران ع&الي س&ازمان ب&ا اعم&ال‬
‫مديريت فرهنگ سازمان ميتوانند به تشخيص باورهاي و هنجارهاي ناس&&ازگار ‪ ،‬تغي&&ير باوره&&اي‬
‫ناسازگار و تثبيت آن بردازند ‪.‬‬
‫اگر باورها ‪ ،‬ارزش ه&ا و انگ&يزه ه&ا و ش&وق و ذوق ه&ا در ي&ك س&ازمان بص&ورت منس&جم و‬
‫يكپارچه شكل بگيرند سازمانها با همان امكانات موج&&ود ميتوانن&&د در مقاب&&ل رقب&&اي داخلي و ح&&تي‬
‫بين المللي خود قد برافرازند ‪.‬‬
‫در اين پژوهش ضمن بررسي ابعاد مختلف فرهنگ و تشريح خصوصيات اصلي ي&ك فرهن&گ‬
‫به نقش همسو بودن ارزشها و باورهاي افراد يك س&&ازمان ب&&ويژه باوره&&ا و نگ&&رش ه&&اي م&&ديران‬
‫عالي ‪ ،‬مديران مي&&اني و پرس&&نل اج&&رايي در جايگ&&اه و م&&وقعيت موسس&&ات اقتص&&ادي و تولي&&دي و‬
‫‪www.collegeprozheh.ir‬‬ ‫کالج پروژه‬
‫‪2‬‬

‫صنعتي درجهان كنوني و كسب برتري نس&بي ش&ركت ه&ا ب&ا هم&ان امكان&ات موج&ود و از طري&ق‬
‫اعمال مديريت فرهنگي سازمان پرداخته شده است ‪.‬‬

‫مقدمه‬
‫امروزه ديگر اين اصل غير قابل انكار است كه توسعه صنعتي در كل چ&&رخش فراين&&د توس&&عه‬
‫بدون گسترش مباني فرهنگي غير ممكن است ‪.‬‬
‫به طور كلي اثر فرهنگ در اقتصاد به حدي اس&ت ك&ه ال&وين ت&افلر در ج&ايي مينويس&د (ت&اريخ‬
‫اقتص&&اد جه&&ان س&&ه طبق&&ه مج&&زا را نش&&ان ميده&&د دوران كش&&اورزي ‪ ،‬دوران ص&&نعتي ‪ ،‬دوران‬
‫فراصنعتي كه در هر يك از اين دوره ها اقتصاد در حول يك سري از ضوابط ف&&رهنگي مش&&خص‬
‫شكل گرفته است ‪ .‬نميت&&وان در دوران فراص&&نعتي زن&&دگي ك&&رد ام&&ا از الگوه&&اي ف&&رهنگي دوران‬
‫كشاورزي تبعيت كرد‪.‬‬
‫سازمانها تا زماني كه فرهنگ ص&&نعتي و الزام&ات فرهن&گ ص&&نعتي را نشناس&ند امك&ان ن&دارد‬
‫بتوانن&&د پيش&&رفت كنن&&د و در س&&طح ملي و بين المللي ب&&ه رق&&ابت ب&&ا س&&اير ش&&ركتها بپردازن&&د ‪.‬نب&&ود‬
‫فرهنگ صنعتي ذوق و قدرت تحقيق و خالقيت دروني بنگاههاي صنعتي را دچ&&ار بح&&ران ك&&رده‬
‫است ‪ .‬در چنين واحدهاي صنعتي آنچه اتفاق ميافتد اينس&&تكه آن&&ان نميتوانن&&د از درون ب&&راي ادام&&ه‬
‫حيات خود تالش كنند و مديريت آنان دچار نوعي بي تفاوتي ناشي از فرهنگ روستايي است ‪.‬‬
‫فرهنگ صنعتي يعني داشتن تعهد و جديت براي انجام كار كه مشخصه امروز دني&&اي ص&&نعتي‬
‫است چنانچه در سازمانها نيروي انساني بخواه&&د به&&ره وري ص&&نعت را اف&&زايش ده&&د در مرحل&&ه‬
‫نخست بايد انگيزه داشته باشد و در مرحله بعد بايد صاحب قابليت و مهارت باشد ‪.‬‬
‫نبود فرهنگ صنعتي اصل مشتري گرايي را در واح&&دهاي تولي&&دي از بين مي&&برد وق&&تي چ&&نين‬
‫اصلي وجود نداشته باشد واحدهاي صنعتي عالقه اي به تحقيق و توسعه دروني نخواهن&&د داش&&ت ‪.‬‬
‫هدف ارائه اين مقاله بررسي رابطه بين استراتژي سازمانها و فرهنگ و تقسيم بندي عوامل تاثير‬
‫گذار جهت دستيابي سازمانها به اهداف از پيش تعيين شده و برنامه ريزي شده است ‪.‬‬

‫طبقه بندي سيستمها و جايگاه فرهنگ‬


‫هزاران سال است كه آدمي در انديشه طبقه بندي پديده هاست ‪ .‬هر طرح طبق&ه بن&&دي ه&&ر چن&&د‬
‫هم قراردادي باشد با يك هدف ذهني ويژه اي تنظيم ميش&&ود ‪ .‬طبق&&ه بن&&دي سيس&&تمها را ميت&&وان ب&&ر‬
‫مبناي عوامل متعددي انجام داد يكي از اين عوامل ميزان پيچيدگي است ‪ .‬بولدينگ سلسله مرات&&بي‬
‫را براي طبقه بندي سيستمهاي گوناگون ارائه داده است ‪ .‬در اين سلس&&له م&&راتب م&&يزان پيچي&&دگي‬
‫‪www.collegeprozheh.ir‬‬ ‫کالج پروژه‬
‫‪3‬‬

‫سيستمها ي هر سطح از سيستم هاي پيشين بيشتر است و قوانين س&&طوح پيش&&ين در س&&طوح بع&&دي‬
‫نيز صدق ميكند ‪ .‬در حالي كه سطوح بعدي هر يك خصوصياتي دارند ك&&ه طبق&ات پيش&&ين فاق&&د آن‬
‫هستند ( بولدينگ ‪ . 1971‬ص ‪ ) 28-20‬اين سطوح عبارتند از ‪[1]:‬‬
‫‪ -1‬سطح ساختار ايستا يا سطح چهار چوبها‬
‫‪ -2‬سطح سيستمهاي متحرك ساده‬
‫‪ -3‬سطح سيستمهاي سايبر نتيكي‬
‫‪ -4‬سطح سيستمهاي باز ‪ ،‬سيستمهاي خودكفا و سيستمهاي قادر به توليد‬
‫‪ -5‬سيستم هاي تكاملي و رستني گياهان‬
‫‪ -6‬سيستم هاي حيواني‬
‫‪ -7‬سيستمهاي انساني‬
‫‪ -8‬سيستمهاي اجتماعي‬
‫‪ -9‬سيستمهاي ماورا’ الطبيعه نمادي و مجردي دنياي ناشناخته‬
‫س&&طح هش&&تم ش&&امل سيس&&تمهاي س&&ازماني اس&&ت ‪ .‬اين سيس&&تم ه&&ا تحت ت&&اثير عوام&&ل اي نظ&&ير‬
‫ارزشها ‪ ،‬نقشها ‪ ،‬تاريخچه ‪ ،‬فرهنگ و آثار هنري قرار دارن&&د ‪ .‬اين دس&&ته از سيس&&تمها در ش&&مار‬
‫پيچيده ترين سيستمهاي شناخته شده قرار ميگيرند ‪ ،‬واح&&د تش&&كيل دهن&&ده اينگون&&ه سيس&&تمها انس&&ان‬
‫نيست بلكه نقشي است كه انسان در سيستمهاي اجتماعي بازي ميكن&&د ب&&راي مث&&ال در ي&&ك اداره از‬
‫ميان ‪ 3‬نفر كه كار معيني انجام ميدهند يك نفر به خاطر دريافت حقوق ‪ ،‬ديگري به خ&&اطر عالق&&ه‬
‫به كار و شخص ديگر به خاطر خدمت به مردم ك&ار ميكن&د ب&دين ت&رتيب گرچ&ه ك&ار آنه&ا يكس&ان‬
‫است ولي هر يك نقشهاي متفاوتي را اجرا ميكند ‪.‬‬
‫به طور كلي پيچيدگي سيستمهاي فوق را ميتوان در شكل زير نشان داد ‪.‬‬

‫همانطور كه در شكل آورده شده است فرهنگ براي اجتماع و جامعه قابل تعري&&ف اس&&ت و در‬
‫اين ح&&وزه م&&ورد بررس&&ي ق&&رار ميگ&&يرد ‪ .‬فرهن&&گ را ميت&&وان مجموع&&ه رفتاره&&اي اكتس&&ابي و‬
‫ويژگيهاي اعتقادي اعضاي يك جامعه معين تعريف كرد ‪ .‬فرهنگ مجموع&&ه ب&&ه هم پيوس&&ته اي از‬
‫شيوه هاي تفكر ‪ ،‬احساس و عمل است كه كم و بيش مشخص است و توسط تعداد زيادي از اف&&راد‬
‫فرا گرفته ميشود و بين آنها مشترك است ‪.‬‬
‫‪www.collegeprozheh.ir‬‬ ‫کالج پروژه‬
‫‪4‬‬

‫با توجه ب&&ه جايگ&&اه فرهن&&گ در ش&&كل ب&&اال ميت&&وان گفت فرهن&&گ ي&&ك جامع&&ه ش&&امل مع&&ارف ‪،‬‬
‫معتقدات ‪ ،‬هنر ‪ ،‬حقوق ‪ ،‬اخالق و رسوم و توانايي هاي عاداتي كه بشر از جامعه اخذ ميكند جزو‬
‫پيچيده ترين سيستمهاست شناخت و اصالح فرهنگ با توجه به پيچيدگي هاي آن ني&&از ب&&ه بررس&&ي‬
‫و مطالعه دقيق دارد ‪ .‬خصوصا با توجه به اينك&&ه در س&&ازمانها باوره&&ا و تص&&ورات و تم&&ايالت و‬
‫گرايش ها و به طور كلي فرهنگ به عنوان نيمه پنهان يك كوه يخي است ‪.‬‬

‫فرهنگ و استراتژي ‪:‬‬


‫علي رغم اينكه طي ساليان دراز تعاريف متددي از استراتژي بيان شده است وليكن همگي آنها‬
‫نقاط مشترك همچمن طرح ريزي ‪ ،‬برنامه ريزي ‪ ،‬موفقيت و اهداف ‪،‬محيط ‪ ،‬مديريت و ره&&بري‬
‫را در بر ميگيرند‪.‬‬
‫استراتژي در حيطه سازمان و مديريت عبارتس&&ت از تجزي&&ه و تحلي&&ل رواب&&ط بين س&&ازمان ب&&ا‬
‫محي&&ط خ&&ويش و علم و ه&&نر و توج&&ه بك&&ارگيري ق&&درتها و عوام&&ل سياس&&ي و اقتص&&ادي و ف&&ني و‬
‫اجتماعي و نيروهاي سازمان براي به دست آوردن و فراهم كردن حداكثر پش&&تيباني و خ&&ط مش&&ي‬
‫هاي سازمان است ‪ .‬عواملي كه در باال ذكر شد همبستگي گسترده اي با هم دارند ‪ ،‬جهت دستيابي‬
‫به موفقيتهاي س&&ازماني و ملي اس&&تفا ده از همگي عوام&&ل ض&&روري اس&&ت ‪ .‬فرهن&&گ س&&ازمان در‬
‫قدرت اجتماعي و رواني ظهور ميكند‪.‬‬
‫شايد اس&تفاده از هيچك&دام از عوام&ل م&ديريت اس&تراتژيك ب&ه ان&دازه عام&ل اجتم&اعي و رواني‬
‫پيچيده و مبهم نباشد زيرا فرهنگ سازمان پديده مبهمي است ‪ .،‬در حال حاضر نه تنه&&ا دارا ب&&ودن‬
‫توان الزم براي تنظيم واكنش&&هاي اس&&تراتژيكي مناس&&ب الزم اس&&ت بلك&&ه اج&&را بهنگ&&ام و س&&ريع آن‬
‫واكنشها ن&يز نش&انگي برت&ري رق&ابتي در بازاره&اي بين المللي اس&ت ‪ .‬ب&راي دس&ت ي&افتن ب&ه اين‬
‫برتري شركتها بايد سرعت عمل داشته باشند ‪.‬‬
‫اهميت دادن به استراتژي و تاكيد بر فرهنگ سازمان به عنوان وسيله اي كه در م&&ورد ه&&دايت‬
‫و هم در مورد اجرا و يا ممانعت از اجراي آن استراتژي موثر واقع شود ‪.‬‬
‫مطالعات گسترده اي كه صورت گرفته است نشاندهنده اين موضوع است ك&&ه الگوه&&اي ملي و‬
‫فرهنگي در مديريت استراتژيك نقش بسزائي ايفا ميكنند ‪[3] .‬‬

‫تاثير فرهنگ در استراتژي سازمانها‪:‬‬


‫در قسمت قبل در مورد ع&&واملي ك&&ه تش&&كيل دهن&&ده اس&&تراتژي هس&&تند بحث ك&&ردم ‪ ،‬اكن&&ون ب&&ه‬
‫وسيله الگويي به بررسي نقش فرهنگ در شكل دهي استراتژي سازمانها ميپردازيم ‪.‬‬
‫‪www.collegeprozheh.ir‬‬ ‫کالج پروژه‬
‫‪5‬‬

‫در مبحث مديريت استراتژيك در اولين گام ‪ vision‬موسسه مطرح ميشود ‪ vision .‬هر جايي‬
‫است كه سازمانها قصد رفتن به آنجا را دارند‪ .‬وظيفه برنام&&ه ري&&زان اس&&تراتژيك فرم&&ول بن&&دي و‬
‫قاعده دادن و توضيح آينده روشن و ساده كردن اهداف و مقصود ه&&اي اس&&تراتژيك اس&&ت و دوري‬
‫جستن و دور انداختن فعاليتهاي است كه مخالف آنهاست ‪.‬‬
‫ب&&ه ط&&ور كلي ميت&&وان گفت برنام&&ه ري&&زي اس&&تراتژيك ب&&ه س&&ازمانها در جهت ش&&كل دادن ب&&ه‬
‫سرنوشت موسسه و سازمانها به وسيله موارد زير كمك ميكند ‪:‬‬
‫‪ -1‬تع&&&يين م&&&اموريت ( ‪ ) mission‬دور نم&&&ا ( (‪ ، vision‬اه&&&داف كلي ( ‪ ، ) goals‬اه&&&داف‬
‫فرعي ( ‪) objective‬‬
‫‪ -2‬ارزيابي مراحل مختلف اي كه در استراتژي ها شما مشخص شده است ‪.‬‬
‫‪ -3‬ايجاد يك توافق عمومي در ميان هيئت مديره‬
‫‪ -4‬در يك رديف قرار دادن ساختار ‪ ،‬مردم و فرهنگ ‪ ،‬برنامه ها ‪ ،‬خدمات و توليدات‬
‫آنچيزي كه در رديف ‪ 4‬آمده اس&&ت ب&&ه همس&&وئي اش&&اره دارد ‪ ،‬اگ&&ر چنانچ&&ه ح&&ركت ب&&ه س&&مت‬
‫دورنماي سازمان يا موسسه را به صورت پيكاني نمايش دهيم اجزاي آن پيكان عبارت از ساختار‬
‫‪ ،‬مردم ‪ ،‬برنامه ها و خدمات و توليدات هستند ‪ .‬چنانچه در شكل زير مالحظه ميشود‪ ( .‬شكل ‪) 2‬‬

‫در ش&كل ب&اال دو ن&وع ح&ركت ب&ا هم مقايس&ه ش&ده ان&د ‪ .‬در قس&مت اول عوام&ل ق&درت برنام&ه‬
‫استراتژيك با يك جهت شدن س&&بب ق&&درت و س&&رعت ح&&ركت اس&&تراتژيك در مس&&ير اص&&لي بس&&وي‬
‫‪www.collegeprozheh.ir‬‬ ‫کالج پروژه‬
‫‪6‬‬

‫‪ vision‬سازمان شده اند‪ .‬در حاليكه در قسمت دوم شكل عوام&&ل ب&&ا خن&&ثي ك&&ردن ح&&ركت عوام&&ل‬
‫ديگر موجب انحراف و كاهش قدرت و سرعت حركت استراتژيك سازمان شده اند ‪.‬‬
‫خصوصيات اصلي فرهنگ‪:‬‬
‫خصوصيات فرهنگ متعدد است و تنها با توسل به پيكره عناصر ميتوان به ش&&ناخت عمي&&ق آن‬
‫دست يافت براي ارائه تصويري كامل از پيكره عناصر ميتوان به ش&&ناخت عمي&&ق آن دس&&ت ي&&افت‬
‫براي ارائه ت صوير ي از خصوصيات فرهنگ به چند مورد آن اشاره ميشود ‪]5[:‬‬
‫‪ -1‬اكتسابي بودن‬
‫‪ -2‬اشتراكي بودن‬
‫‪ -3‬قابليت انتقال‬
‫‪ -4‬تطبيقي بودن‬
‫اكنون به توضيح مختصري از خصوصيات فرهنك ميپردازيم ‪:‬‬
‫‪-1‬اكتسابي بودن فرهنگ بدين معناس&ت ك&ه فرهن&گ مقول&ه اي م&وروثي نيس&ت بلك&ه اكتس&ابي‬
‫است ‪ .‬فرهنگ از راه آموختن و تجربه كسب ميشود‪.‬‬
‫‪-2‬اشتراكي بودن به ماهيت اجتم&&اعي ب&&ودن فرهن&&گ اش&&اره دارد زي&&را فرهن&&گ ك&&امال جمعي‬
‫است و افراد در آن سهمي دارند ‪.‬هر فردي به عنوان عضوي از اعضايك گ&&روه ‪ ،‬ي&&ك س&&ازمان ‪،‬‬
‫يا يك جامعه در فرهنگ سهيم است ‪ .‬براي يك فرد يك فرهنگ خاص وجود ندارد ‪.‬‬
‫‪ -3‬قابليت انتقال فرهنگ بدين موضوع اشاره دارد كه فرهنگ از يك نسل به نسل ديگر انتق&&ال‬
‫مي يابد ‪.‬‬
‫‪-4‬تطبيقي بودن يعني فرهنگ بشر نسبت به تغيير يا تطابق بستگي دارد ‪ .‬درس&&ت مث&&ل تط&&ابق‬
‫ژنتيكي جانوران در طي تطابق اجباري با محيط‬

‫مدل سازي تغييرات در فرهنگ‬


‫در نهايت به اين نتيجه ميرسيم كه براي دستيابي به نتايج و اهداف استراتژيك سازمان مديريت‬
‫منابع انساني سازمان ميبايست از طريق اعمال تدابيري ويژه به همس&&و ك&&ردن باوره&&اي م&&ديريت‬
‫استراتژيك و باورهاي مش&&ترك كاركن&&ان ( فرهن&&گ و م&&ردم ) بپردازن&&د ‪ .‬فراين&&د اعم&&ال م&&ديريت‬
‫فرهنگ و استفاده بهينه از فرهنگ موج&&ود و همس&&و س&&اختن ب&&اور ه&&اي ناس&&ازگار را ميت&&وان در‬
‫سازمانها از طريق مدل سازي تغييرات به صورت زير نشان داد ‪]3[.‬‬
‫شكل ‪ -3‬مدل سازي تغييرات براي باورهاي ناسازگار‬
‫‪www.collegeprozheh.ir‬‬ ‫کالج پروژه‬
‫‪7‬‬

‫نتيجه گيري ‪:‬‬


‫فرهنگ ميتواند يا آرماني ياش&&د ي&&ا موج&&ود ‪ .‬فرهن&&گ آرم&&اني آن اس&&ت ك&&ه الگوه&&اي رفت&&اري‬
‫آشكار و رسما تاييد شده را در بر گيرد ‪ ،‬در حاليكه فرهنگ موجود ( واقعي ) آن چيزي است ك&&ه‬
‫عمال بر جامع&ه ح&اكم اس&ت ‪ .‬در ب&رخي از س&ازمانها نمون&ه ه&اي بس&ياري از ع&دم تط&ابق مي&ان‬
‫فرهنگ موجود و فرهنگ مطلوب را ميتوان بر شمرد كه اين ع&&دم همس&&وئي ب&&اعث كن&&د ش&&دن ي&&ا‬
‫انحراف حركت سازمانها به سمت ‪ vision‬يا دورنماي سازمان آنان ميگردد ‪ .‬اگ&&ر نظ&&ام توقع&&ات‬
‫رفتاري اصولي و دقيق باشد دستيابي به فرهنگ يكپارچه و وحدت ف&&رهنگي امك&&ان پ&&ذير اس&&ت ‪،‬‬
‫وحدت فرهنگي ‪ ،‬انسجام سازماني و عملياتي هم&&ه عناص&&ر و مجموع&&ه ه&&اي ف&&رهنگي اس&&ت ك&&ه‬
‫كاركرد واحدي دارند و فرهنگ يكپارچه فرهنگي اس&&ت ك&&ه عناص&&ر و مجموع&&ه ه&&اي پيچي&&ده آن‬
‫پيوند نزديكي با يكديگر دارند ‪.‬اين وحدت فرهنگي چنانچه در جهت ح&&ركت اس&&تراتژيك س&&ازمان‬
‫باشد موجب تسريع حركت سازمانها بسمت اهداف استراتژيك و برتري آنان نسبت به رقباي خ&&ود‬
‫با همان امكانات و شرايط موجود ميگردد‪.‬‬
‫در هر سازمان فرهنگ از تعدادي فرهنگ هاي فرعي ي&&ا خ&&رده فرهن&&گ تش&&كيل ش&&ده اس&&ت ‪،‬‬
‫كارگران ‪ ،‬مهندس&&ان ‪ ،‬كارمن&&دان ‪ ،‬گروهه&&اي م&&ذهبي ‪ ،‬گروهه&&اي ش&&غلي و ‪ ....‬ه&&ر ك&&دام داراي‬
‫فرهنگ ويژه اي هستند ‪ .‬در عين حال داراي ي&&ك س&&ري مش&&تركات ف&&رهنگي ن&&يز هس&&تند ‪ .‬خ&&رده‬
‫‪www.collegeprozheh.ir‬‬ ‫کالج پروژه‬
‫‪8‬‬

‫فرهنگ ها عمال الگ&&ويي از رفتاره&&ا و اعتق&&ادات هس&&تند ك&&ه ه&&ر ك&&دام داراي مبن&&ايي مش&&ترك ب&&ا‬
‫فرهنگ كلي بوده و در عين حال از جهاتي نيز با آن افتراق دارند ‪.‬‬
‫خرده فرهنگ مربوط به گروههاي اجتماعي است ‪ ،‬اين فرهنگ در عين ح&&ال ك&&ه از فرهن&&گ‬
‫كل جامعه متماير است ‪ .‬زي&&را ب&&رخي هنجاره&&ا و م&&وازين خ&&اص خ&&ود را دارد‪ .‬يكپارچ&&ه ك&&ردن‬
‫فرهنگ ميبايست با يكپارچه كردن خرده فرهن&&گ ه&&ا و در ي&&ك ردي&&ف ق&&راردادن آنه&&ا ب&&ا ح&&ركت‬
‫استراتژيك سازمانها باشد تا موفقيت سازمان را موجب گردد‪.‬‬

‫منابع و ماخذ ‪:‬‬


‫[‪ ]1‬علي رضائيان تجزيه و تحليل و طراحي سيستم ‪ ،‬انتشارات سمت ‪1376‬‬
‫[‪ ]2‬استانلي ديويس مديريت فرهنگ سازمان ‪ ،‬ترجمه دكتر ناصر مير سپاسي ‪1373‬‬
‫[‪ ]3‬اينترنت سايت ‪http://www.mim.gov.ir‬‬
‫[‪ ]4‬ادوارد برمن كنترل فرهنگ ‪ ،‬ترجمه دكتر الياسي‪1366،‬‬
‫[‪ ]5‬علي اكبر فرهنگي مجموعه سخنرانيها و مقاالت ‪1379‬‬
‫ساير منايع و ماخذ ‪:‬‬
‫(‪ )6‬دكتر منصور منصوركيا تجزيه و تحليل سيستمها و روشها در مديريت‬
‫(‪ (7‬روش بالو‪/‬دكتر محمد دادگران روانشناسي اجتماعي‪1376‬‬

You might also like