آلبا پشتو

You might also like

Download as doc, pdf, or txt
Download as doc, pdf, or txt
You are on page 1of 14

‫نکته‌های کلیدی در ادبیات و دستور زبان پشتو‬

‫قسمت دوم‬

‫الفبای زبان پشتو‬

‫سخن از ادبیات و گرامر زبان پشتون است که با خودآموز و آموزش زبان پشتو تفاوت زیادی دارد‪ .‬گرامِر هر زبان‪ ،‬یک مرحله بعدتر‬
‫از آموزش زبان است‪ .‬خواندن این مجموعه‪ ،‬برای دوستانی مفید است که از نگاه محاوره‪ ،‬به زبان پشتو مسلط باشند و درغیرآن‪ ،‬بهره‬
‫‪.‬کمتری می‌برند‬

‫دومین قسمت از این مجموعه را با حروف زبان پشتو آغاز می‌کنیم‪ .‬بر اساس نصاب درسی در افغانستان‪ ،‬تعداد حروف الفبای زبان‬
‫پشتو‪ ۴۶ ،‬حرف است که برخی از آنان چون انواع «ی» در قواعد جمع و مفرد و همچنین مونث و مذکر قابل استفاده است‪ .‬به جدول زیر‬
‫توجه کنید‪ .‬از میان این حروف‪ ،‬هشت حرف‪ ،‬ویژه و مخصوص زبان پشتو است که الفبای عربی و فارسی فاقد آن است‪ .‬این حروف‬
‫‪:‬عبارتند از‬

‫ټ–څ–ځ–ډ–ړ–ږ–ښ–ڼ‬

‫تلفظ و ادای حروف ویژه در زبان پشتو‬

‫»ټ«‬

‫‪.‬تلفظ این حرف شبیه حرف «ت» در فارسی است ولی کمی سنگین و ُپر ادا می‌شود‬

‫‪:‬مثال‬

‫ټال ‪ -‬تال = تاب‬

‫بوټ ‪ -‬بوت = کفش‬

‫»څ«‬

‫‪.‬این حرف هم یکی از حروف زبان پشتو است که در فارسی و عربی وجود ندارد ولی تلفظ آن شبیه حرف «ث» یا «س» است‬

‫‪:‬مثال‬

‫څوک ‪ -‬سوک = چه‌کسی‬

‫څلور ‪ -‬سلور= چهار‬

‫»ځ«‬

‫‪.‬صدای این حرف نزدیک به تلفظ حرف «ز» است اما اندکی با سر زبان تلفظ می‌شود‬
‫‪:‬مثال‬

‫ځم ‪ -‬زم = می‌روم‬

‫ځوان ‪ -‬زوان = جوان‬

‫‌‬

‫»ډ«‬

‫‪.‬این حرف شبیه حرف «د» است ولی مقداری سنگین ادا می‌شود‬

‫‪:‬مثال‬

‫ډوډۍ‪ -‬دودی = نان‬

‫ډیر‪ -‬دیر = بسیار‬

‫»ړ«‬

‫‪.‬این حرف نسبت به حرف «ر» ُپر و زیرزبانی تلفظ می‌شود‬

‫‪:‬مثال‬

‫ړوند ‪ -‬روند = نابینا‬

‫نړی ‪ -‬نری = جهان‬

‫»ږ«‬

‫‪.‬این حرف شبیه حرف «ژ» تلفظ می‌شود اما صدا باید از زیر زبان خارج شود‬

‫‪:‬مثال‬

‫ږغ ‪ -‬ژغ = صدا‬

‫کوږ ‪ -‬کوژ = کج‬

‫‪:‬یادآوری‬

‫‪.‬مردم مناطق مشرقی افغانستان حرف «ږ» را با حرف «گ» تلفظ می‌کنند‬

‫»ښ«‬

‫‪.‬این حرف شبیه «ش» تلفظ شده اما صدای آن از زیر زبان خارج می‌شود‬
‫‪:‬مثال‬

‫ښه ‪ -‬شه = خوب‬

‫اوښ ‪ -‬اوش = شتر‬

‫‪:‬یادآوری‬

‫‪.‬مردم مناطق مشرقی افغانستان حرف «ښ» را با حرف «خ» تلفظ می‌کنند‬

‫»ڼ«‬

‫‪.‬این حرف مانند حرف «ن» است اما مقداری سنگین‌تر و ُپر ادا می‌شود‬

‫‪:‬مثال‬

‫بڼ‪ -‬بن = باغ‬

‫ماڼی ‪ -‬مانی = کاخ‬

‫نکته‌ها‬

‫حروف «ف» و «ق» در نوشتار زبان پشتو به همان شکل اصلی نوشته شده اما برخی از پشتون‌های جنوب افغانستان‪ ،‬اولی را با •‬
‫‪.‬حرف «پ» و دومی را با حرف «ک» تلفظ می‌کنند‬

‫‪.‬حرف «گ» در نوشتار زبان پشتو به شکل «ګ» نیز آورده و نوشته می‌شود •‬

‫‪.‬در زبان پشتو حروف «ئ ‪ -‬ې ‪ -‬ۍ ‪ -‬ي ‪ -‬ی» کاربردهای مختلفی دارند که بعدًا به آن اشاره می‌شود •‬

‫مذکر و مونث‬

‫‪.‬تمامی اسامی در زبان پشتو از نگاه جنسیت به مذکر«نرینه» و مونث «ښځینه» تقسیم می‌شوند‬

‫عالمت‌های مذکر در زبان پشتو‬

‫ی» نرم و مالیم« ‪(۱) -‬‬

‫‪:‬مانند‬

‫لرگی = چوب‬

‫منگی = کوزه‬
‫وږی = گرسنه‬

‫تږی = تشنه‬

‫و» معلوم« ‪(۲) -‬‬

‫‪:‬مانند‬

‫چاکو = چاقو‬

‫باڼو = مژه‬

‫ه» کوچک و مجهول« ‪(۳) -‬‬

‫‪:‬مانند‬

‫وراره = برادرزاده‬

‫زړه = قلب‬

‫نیکه = پدربزرگ‬

‫و» نرم و مالیم« ‪(۴) -‬‬

‫‪:‬مانند‬

‫لو = درو کردن‬

‫یادآوری‌ها‬

‫در بین حروف زبان پشتو‪ ،‬تعدادی حرف مثل "ث" "ص" "ص" "ط" "ظ"‪ ،‬مختص زبان عربی است که اگر کلمه‌ای با این حروف )‪(۱‬‬
‫‪.‬در پشتو دیده شود‪ ،‬ریشه عربی دارد‪ .‬به این حرف‌ها‪ ،‬حروف غیراصلی می‌گویند‬

‫آن دسته از اسامی که در آخر آن یکی از حروف اصلی زبان پشتو آمده باشد و در واقع مونث سماعی یا شنیداری نباشد‪ ،‬مذکر شمرده )‪(۲‬‬
‫‪.‬می‌شود‬

‫‪:‬به طور مثال‬

‫میز = میز‬

‫الس = دست‬
‫اور = آتش‬

‫غل = دزد‬

‫‪.‬ی» ساکن که قبل از آن «و» و «الف» آمده باشد‪ ،‬حکم مذکر را دارد« )‪(۳‬‬

‫‪:‬به طور مثال‬

‫زوی = فرزند‬

‫سوی = خرگوش‬

‫لوی = بزرگ‬

‫ځای = مکان‬

‫چای = چای‬

‫بوی = بو‬

‫عالمت‌های مونث در زبان پشتو‬

‫ه» معلوم« ‪(۱) -‬‬

‫‪:‬مانند‬

‫لښته = شاخه باریک‬

‫توره = شمشیر‬

‫ۍ» دنباله‌دار« ‪(۲) -‬‬

‫‪:‬مانند‬

‫ډوډۍ= نان‬

‫څوکۍ= کرسی و صندلی‬

‫»الف« ‪(۳) -‬‬

‫‪:‬مانند‬

‫ژړا = گریه‬
‫خندا = خنده‬

‫و» بلند« ‪(۴) -‬‬

‫‪:‬مانند‬

‫پښتو = پشتو‬

‫زانگو = گهواره‬

‫ي» معلوم« ‪(۵) -‬‬

‫‪:‬مانند‬

‫قیچي = قیچی‬

‫دوستي = دوستی‬

‫یادآوری‬

‫‪.‬در صفات نسبی حرف «ي» برای مذکر استعمال می‌شود‬

‫‪:‬به طور مثال‬

‫موچي = کفاش‬

‫کبابي = کبابی‬

‫ې» بلند« ‪(۶) -‬‬

‫‪:‬مانند‬

‫ناوې = عروس‬

‫ملګرې = رفیق‬

‫اقسام مونث در زبان پشتو‬

‫‪.‬حقیقی لفظی یا جاندار با عالمت مونث ‪(۱) -‬‬

‫‪:‬مانند‬

‫غوا = گاو شیری‬


‫چرگه = ماکیان‬

‫‪.‬حقیقی غیرلفظی یا جاندار اما بدون عالمت مونث‪ .‬به این‌گونه مونث در زبان پشتو‪ ،‬مونث معنوی نیز می‌گویند ‪(۲) -‬‬

‫‪:‬مانند‬

‫مور = مادر‬

‫خور = خواهر‬

‫‪.‬غیرحقیقی لفظی یا بی‌جان اما دارای عالمت مونث ‪(۳) -‬‬

‫‪:‬مانند‬

‫پاڼه = برگ‬

‫غرمه = ظهر‬

‫‪.‬غیرحقیقی غیرلفظی یا بی‌جان و بدون عالمت‪ .‬به این گونه مونث در زبان پشتو‪ ،‬مونث سماعی نیز می‌گویند – )‪(۴‬‬

‫‪:‬مانند‬

‫ستن = سوزن‬

‫لمن = دامن‬

‫مفرد و جمع در زبان پشتو‬

‫در زبان پشتون مانند بیشتر زبان‌ها اسامی بر دو قسم‪ ،‬مفرد و جمع تقسیم می‌شود‪ .‬کلمه مفرد آن است که بر یک شی و یا یک شخص‬
‫‪:‬داللت کند‪ .‬مانند‬

‫هلک = پسر‬

‫ونه = درخت‬

‫‪.‬کلمه جمع نیز بر تعدادی از اشیا و یا اشخاص صدق می‌کند‬

‫‪:‬مانند‬

‫هلکان = پسران‬
‫وني = درخت‌ها‬

‫‪:‬عالمت‌های جمع بستن مذکر در پشتو‬

‫»ي» «ه» «گان» «اه» «ان» «ونه«‬

‫شرح مطلب‬

‫‪:‬در آخر هر اسم صفت که «ی» نرم قرار گرفته باشد‪ ،‬در قاعده جمع به «ي» معلوم تبدیل می‌شود‪ .‬به طور مثال ‪(۱) -‬‬

‫‪:‬مفرد‬

‫ستوری =ستاره‬

‫لرگی =چوب‬

‫‪:‬جمع‬

‫ستوري = ستاره‌ها‬

‫لرګي = چوب‌ها‬

‫نکته‬

‫‪.‬در این‌گونه اسامی که در باال ذکر شد‪ ،‬نام‌های جاندار و صفت‌های نسبی با آوردن عالمت «ان» در آخر اسم‪ ،‬جمع بسته می‌شوند‬

‫‪:‬به طور مثال‬

‫‪:‬مفرد‬

‫میږی = مورچه‬

‫غویی =گاونر‬

‫کابلی = اهل کابل‬

‫‪:‬جمع‬

‫میږیان = مورچه‌ها‬

‫غویان = گاوهای نر‬

‫کابلیان = کابلی‌ها‬
‫هر صفت که در وسط آن حرف «و» و یا «ی» قرار گرفته باشد‪ ،‬در قاعده جمع‪ ،‬آن حرف به «الف» تبدیل شده و در آخرش «ه» – )‪(۲‬‬
‫‪.‬کوچک به آن اضافه می‌شود‬

‫‪:‬به طور مثال‬

‫‪:‬مفرد‬

‫پښتون = اسم مفرد یک قوم‬

‫ړوند = نابینا‬

‫تریخ = تلخ‬

‫‪:‬جمع‬

‫پښتانه = اسم جمع یک قوم‬

‫ړانده = نابینایان‬

‫تراخه = جم ‌ع تلخ‬

‫‪.‬بعضی از صفات دو حرفی و یک سیالبی یا یک بخشی‪ ،‬با اضافه کردن «ه» در آخر آن کلمه‪ ،‬جمع می‌شود – )‪(۳‬‬

‫‪:‬به طور مثال‬

‫‪:‬مفرد‬

‫غل = دزد‬

‫سور = سرخ‬

‫اوم = خام‬

‫‪:‬جمع‬

‫غله =دزدها‬

‫سره = جمع سرخ‬

‫اومه = جمع خام‬


‫آن دسته از اسامی و صفت‌هایی که در آخر آن یکی از حروف اصلی زبان پشتو قرار گرفته باشد‪ ،‬اگر جاندار باشد به طور عموم – )‪(۴‬‬
‫‪.‬به عالمت «ان» و اگر بی‌جان باشد به عالمت «ونه» جمع بسته می‌شود‬

‫‪:‬به طور مثال‬

‫‪:‬الف‬

‫‪:‬مفرد‬

‫چرگ =خروس‬

‫اوښ = شتر‬

‫ځوان = جوان‬

‫‪:‬جمع‬

‫چرگان = خروس‌ها‬

‫اوښان = شترها‬

‫ځوانان = جوانان‬

‫‪:‬ب‬

‫‪:‬مفرد‬

‫کور = منزل‬

‫کال = سال‬

‫ټوپک = تفنگ‬

‫‪:‬جمع‬

‫کورونه = منازل‬

‫کلونه = سال‌ها‬

‫ټوپکونه = تفنگ‌ها‬

‫عالمت‌های جمع بستن مونث در پشتو‬


‫»ۍ» «ې» «گانې» «وی» «انی«‬

‫شرح مطلب‬

‫‪.‬هر اسم مفرد مونث که در آخرش «و» و یا «الف» آمده باشد‪ ،‬به عالمت «گانې» جمع بسته می‌شود ‪(۱) -‬‬

‫‪:‬به طور مثال‬

‫‪:‬مفرد‬

‫زانگو = گهواره‬

‫رڼا = روشنایی‬

‫غوا = گاو ماده‬

‫‪:‬جمع‬

‫زانګوګانې = گهواره‌ها‬

‫رڼاګانې = روشنایی‌ها‬

‫غواگانې = گاوهای ماده‬

‫یادآوری‬

‫‪.‬در بعضی از نوشتار زبان پشتو این گونه اسامی را با عالمت «وی» نیز جمع می بندند‬

‫‪:‬به طور مثال‬

‫زانگووی = گهواره‌ها‬

‫رڼاوی = روشنایی‌ها‬

‫غواوی = گاوهای‌ شیری‬

‫‪.‬آن دسته از اسامی مونث که در آخرش «ه» معلوم قرار گرفته باشد‪ ،‬در قاعده جمع به حرف «ې» تبدیل می‌شود ‪(۲) -‬‬

‫‪:‬به طور مثال‬

‫‪:‬مفرد‬

‫ګټه = فایده‬
‫مالگه = نمک‬

‫چرگه = ماکیان‬

‫‪:‬جمع‬

‫ګټې = فایده‌ها‬

‫مالګې = نمک‌ها‬

‫چرګې = ماکیان‌ها‬

‫‪.‬هر اسم مفرد مونث که در آخرش «ي» معلوم آمده باشد‪ ،‬در قاعده جمع تبدیل به «ۍ» دنباله‌دار می‌شود ‪(۳) -‬‬

‫‪:‬به طور مثال‬

‫دوستي = دوستی‬

‫وداني = ساختمان‬

‫دښمني = دشمنی‬

‫‪:‬جمع‬

‫دوستۍ = دوستی‌ها‬

‫ودانۍ = ساختمان‌ها‬

‫دښمنۍ = دشمنی‌ها‬

‫‪.‬آن دسته از اسامی مونث که در آخرش «ې» بلند قرار گرفته باشد‪ ،‬به عالمت «انی» جمع بسته می‌شود ‪(۴)-‬‬

‫‪:‬به طور مثال‬

‫‪:‬مفرد‬

‫ناوې = عروس‬

‫خواښې = مادر زن یا مادر شوهر‬

‫‪:‬جمع‬
‫ناویانی = عروس‌ها‬

‫خواښیانی = مادر زن‌ها یا مادر شوهران‬

‫‪.‬اسامی مونث سماعی با قرار گرفتن «ې» در آخر آن‪ ،‬جمع بسته می‌شوند ‪(۵) -‬‬

‫‪:‬به طور مثال‬

‫‪:‬مفرد‬

‫غیږ = آغوش‬

‫الر = راه‬

‫لمن = دامن‬

‫‪:‬جمع‬

‫غیږې = آغوش‌ها‬

‫الرې = راه‌ها‬

‫لمنې = دامن‌ها‬

‫‪:‬بیشتر بدانیم‬

‫‪.‬تمامی اسامی مونث سماعی در اصل‪ ،‬حرف «ه» در آخر خود داشته ولی به مرور زمان حذف شده است‬

‫‪.‬در صفت‌های نسبتی قاعده جمع مونث در زبان پشتو با اضافه شدن حرف «ې» از قاعده جمع مذکر جدا می‌شود ‪(۶) -‬‬

‫‪:‬مثًال‬

‫جمع مذکر‬

‫کابلیان = کابلی‌ها‬

‫خواران = بینوایان‬

‫جمع مونث‬

‫کابلیانې = کابلی‌ها‬
‫خوارانې = بینوایان‬

‫‪:‬جمع اسامی معنوی در زبان پشتو طبق یک قاعده خاص قرار نمی‌گیرد اما به طور عموم به قرار ذیل جمع بسته می‌شود ‪(۷)-‬‬

‫‪:‬مفرد‬

‫مور = مادر‬

‫خور = خواهر‬

‫نجلۍ = دختر‬

‫‪:‬جمع‬

‫میندی = مادران‬

‫خویندی = خواهران‬

‫نجونی = دختران‬

‫‪...‬مجموعه «نکته‌های کلیدی در ادبیات و دستور زبان پشتو» ادامه دارد‬

‫مرادی جمعه ‪۱۳۹۹/۸/۹‬‬

You might also like