Professional Documents
Culture Documents
مجازات زنان
مجازات زنان
۱۴۸۸
۱
۰
شارع مقدس با توجه به لطافت و ظرافت زن و مقدس شمردن جایگاه او و یا برای رعایت حال جنین او دسته ای از مجازات
ها را برای او مورد تخفیف قرارداده یا لغو کرده یا به تأخیر انداخته است
تخفیف مجازات یکی از نهادهای مهم حقوقی است که در تعیین نوع مجازات و در مرحلـه اعمال آن به کار گرفتــه می شــود .می تــوان
.گفت که این نهاد از لحاظ تعیـین و اعمـال در فقـه اسالمی با آنچه در حقوق تخفیف خوانده مـی شـود بـا هم متفـاوت اسـت
تخفیـف مجـازات حقوقی پس از قطعیت حکم اعمال شده و نوع و میزان آن حتمًا در قانون باید مـشخص شـده باشد برخالف فقــه کــه در
مسائل بـسیاري قبـل از قطعیـت حکـم و در مراحـل تعیـین حکـم تخفیفات اعمال می شود و از طرفی در مواردي مانند مجازات تعزیري
.بـه صـالحدید قاضـی عمل شده و آنچه او تشخیص می دهد به عنوان تخفیف اعمال می گردد
هنگام تعریف جرائم و تعیین مجـازات از معیـار دوگانـه استفاده نمی کند .در متون فقهی نیز آمده است که در اسقاط حد شــفاعتی نیـــست
و هم چنـین در اجرای آن کفالت و تأخیری وجـود نـدارد بـا این وجـود در بـرخی مـوارد اسـتثنائاتی دیـده می شـود و بعضـی از تابعـان
یکی از این موارد ،استثنا بر اساس جنسیت و حمایت از جنس زن است .البته این تفاوت در مجازات به جهت تفاوت در ساختار طــبیعی
ازنظر اسالم بدون تردید زن و مرد از جهت ویژگی هاي طبیعی و خـصوصیات روحی و جسمی تفاوت هایی با یکدیگر دارند ،امـا این
تفاوت ها الزامًا بـه معنـی نـاقص بـودن یکی از آن ها نیست ،بلکه بدین معناست که خداونـد حکـیم بـراي اسـتواري نظـام خلقـت و تحکیم
روابط اجتماعی و نظام خانواده تفاوت هایی را در خلقت زن و مـرد قـرار داده تـا هـر یـک مسـئولیت هـای متناسـب خـود را بـه عهـده
.بگیرند .چرا که نظام خـانواده هـم بـه تـدبیر نیازمنـد است و هم به عواطف
سید قطب در تبیین آیه 283بقره آورده است « :زن طبیعت نرم و تأثیرپذیري دارد؛ چرا که وظیفه مهم مادري چنین می طلبـد کـــه زن
».در برابر طفل خود سخت نباشد و به خواسته هاي او کامًال توجه کند و این نشأت گرفته از فضل االهی بر طفل و مادر او است
در قوانین بین المللی مانند اعالمیۀ جهانی حقوق بشر و دیگر مقررات بین المللی بر مـساوی بودن حقوق زن و مــرد و عــدم تبعیض بین
آن ها تأکید شده است؛ اما در احکام اسالمی ،زن و مرد از نظر حقوقی تفاوت هـایی دارنـد؛ و در بسـیاري از حـدود و مجـازات بــرای
.حتی المقدور به علت هـا و جهـات مخففـه کـه در متون فقهی آمده است اشاره شود
.در مورد جرم مساحقه در مقایسه با جرم لواط_ که از منفورترین اعمال در دین اسالم است_ مجازات اعدام جعل نشده است
داشتن مو در زیبایی ظاهری هر انسانی علی الخصوص زنان بسیار موثر است به همین دلیل شارع مقدس در جرایم قوادی و زنای زن
غیر محصن یا زنی که به عقد مردی درآمده ولی هنوز نزدیکی با او صورت نگرفته ،مجازات تراشیدن سر را بــرای زنــان لغــو کــرده
.است
دور بودن زن از خانواده و علی الخصوص فرزندان می تواند مهمترین عامل در تخریب روحیه حساس او و در نهایت منتهی شــدن بــه
انواع بیماری های روحی و روانی باشد که در مجازات تبعید ،این مورد هیچگاه خواسـت شـارع مقـدس نبـوده اسـت .هرچنـد بـرخی از
زنان روحیه قوی مشابه مردان را دارا می باشند اما شارع ،عموم زنان را در نظر داشته و نیز به دالیل دیگری کــه در ادامــه ذکــر می
یکی از اهداف جعل مجازات ،متنبه شدن فرد خاطی می باشد تا به خاطر سختی که در حین اجـرای مجـازات تحمـل می کنـد دیگـر بـه
فکر تکرار یا ادامه جرم نیفتد عالوه بر آن یکی دیگر از موارد جلوگیری از گسترش فساد و اشـاعه آن در محیطی اسـت کـه مجـرم در
آنجا وجود دارد ،چه بسا تبعید زنان و مستقل زندگی کردن ،آنها را از نظر تامین مخارج معیشتی دچار مشـکل کنـد و در نهـایت بـه این
امر منتهی شود که نه تنها مجرم از کار خود متنبه و پشیمان نمی شود بلکه مجبور می شود مجدد اعمال ناپسند خود را تکرار کند و بــه
علت دور بودن او از خانواده و اقوام و آشنایان و نداشتن نظارت خانواده بر او چه بسا اعمال زشت تری را انجام دهد و مجازات نتیجــه
.معکوس در پی داشته باشد به همین علت مجازات تبعید در اکثر جرایم برای زنان صادر نگردیده است
همانطور که از دالیل وجوب رعایت حجاب توسط زنان لـزوم رعـایت مسـتور مانـدن زن از دیـد نامحرمـان و ناپاکـان اسـت پس همین
اصل می تواند در تعارض با واجب شدن مجازات تبعید در جرایمی مانند زنا و قیادت برای زنان مشابه با مردان ،قرار گیرد زیرا تبعید
.دقیقًا عین قرار گرفتن زن در همان جایی است که در مورد آن نهی وارد شده است
مجازات تبعید زن و به تبع آن دوری زن از همسر و فراهم نبودن امکان تمکین باعث می شود مرد ناخواسته به مجازاتی محکوم گــردد
زیرا پیامبر فرمودند )):ولیس للمرأة أن تسافر إال مع ذی محرم لها(( به این معنا که زنان نبایـد بـدون همـراهی مـرد محـرم بـه مسـافرت
بروند پس تبعید نیز که نوعی سفر و دورشدن از شهر محل زندگی اسـت بایـد بـا همـراهی مـرد محـرمی باشـد،حـال آنکـه در مجـازات
زنان به علت تفاوت های خلقت که مهترین آن در روحیه آنها پدیدار است ،بعضًا ثبات کمتری در فکر و اندیشـه شـان دارنـد و بـا تغیـیر
موقعیت و شرایط ممکن است تصمیمات خود را تغییر دهند .می توان یکی از آن موارد را در مورد زن مرتد فطری نـام بـرد کـه شـاید
در مورد او نیز صادق باشد و به همین علت مجازات اعدام در ارتداد فطری برای شخصی در نظر گرفتـه شـده اسـت کـه دارای ثبـات
نظر باشد که عموما شامل حال مردان می شود همانطور که در مرتد ملی هم مجازات اعدام_چه بـرای مـردان و چـه بـرای زنـان -در
نظر گرفته نشده است چرا که او کسی است که از پدر و مادر غیر مسلمان زاده شده و پس از بلوغ گرایش به اسالم پیدا کرده و
بعد از مدتی مجدد به کفر خود باز می گردد ،پس چنین شخصی در نظر قانونگذار دارای ثبات فکری نبوده اسـت و تصـمیمات خـود را
زنان در مقایسه با مردان بدن ضعیف تر و قدرت جسمانی کمتری دارند و چـه بسـا تبعیـد مجـرم زن _بـه خصـوص آنکـه بـرای تبعیـد
محکومین را به مناطق آب و هوایی سخت تر از منطقه زندگی خود می فرستند_ و تأمین هزینه های زندگی در شـرایط دشـوار ،خـارج
برهنه کردن زن ،شأن و شخصیت او را زیرسوال می برد پس در حین اجرای جلد داشتن پوشش برای او ضروری اسـت پس این امـر
منجر به تفاوت قائل شدن در نوع پوشش شرایط اجرای جلد می شود به طوریکه حد جلد مرد زانی ایستاده و در حالی کـه پوششـی جـز
ساتر عورت نداشته باشد ،باید اجرا گردد و تازیانه به شدت به تمام بدن وی غیر از سـرو صـورت و عـورت زده می شـود در حالیکـه
.تازیانه را به زن زانی در حالتی می زنند که زن نشسته و لباس های او به بدنش بسته باشد
از حداقل منافعی که یک طفل باید از آن برخوردار گردد حق حیـات و پس از آن تغذیـه شـیر مـادر و پـرورش اوسـت کـه هـردوی این
موارد با اجـرای مجـازات در زمـان بـارداری زن منافـات دارد و همچـنین در مجازاتهـایی کـه منجـر بـه مـرگ مـادر حاملـه می شـود
.مانندرجم ،طفل داخل رحم گناهی نکرده است که مستوجب چنین عقوبتی و در نهایت از دست رفتن جان شود
تخفیف در مجازات زنان در جرایم حدی
ارتداد
انواع ارتداد
مردی که در یک خانواده اسالمی متولد شده ،خواه پدر او مسلمان باشد یا خواه مادر یا هر دو ،هر گاه پس از بلوغ مرتد شود ،حتی 1-
.اگر توبه کند پس از ثبوت ارتداد او نزد حاکم کشته می شود .چنین فردی را مرتد(فطری) می گویند
مردی که در خانواده مسلمان به شکلی که بیان شد ،متولد نشده ولی پس از بلوغ به آئین اسالم بگرود و سپس به انکـار آن برخـیزد2- ،
چنین فردی را مرتد ملی می گویند .مرتد ملی ،هر گاه پس از رفع شبهه و اشکال (اگر اشکال و شبهه ای داشته باشــد) توبــه نکنــد و بــه
یکی از آن دو مسلمان باشند و با همان اسالم به سن بلوغ و رشد می رسد و پس از بلوغ از اسالم برگردد -اعدام نمی شود بلکه در ابتدا
از او طلب توبه می کنند و اگر توبه نکرد ،او را حبس با اعمال شاقه می کنند تا توبه کند یا به همین حال بمــیرد؛ بــدین شــکل کــه او را
.هنگام نمازهای پنجگانه شالق می زنند تا توبه کند و اگر توبه نکند این حبس را تا زمان مرگ او ادامه می دهند
گفته شده که در واقع ارتداد در معناي حقیقی خود ابزار انکار دیـن و تبلیـغ علیـه آن از روي عناد و ستیز است نه پایه اســتدالل و ناشــی
از شبهه و اشتباه ،ازاین رو می توان گفت که فلسفۀ ارتداد عبارت است از :تبلیغ علیـه دیـن و در نتیجـه تهدیـد نظـم و اخـــالق عمـــومی
جامعـه اسالمی؛ بنابراین می توان گفت زن ها نظر به این که ازلحاظ سازمان دفاعی و فکري نوعـًا بـا مردها متفاوت اند و زودتر تحت
.تأثیر قرار می گیرند ،چنانچه مرتد شـوند اسـالم بـراي آن هـا کیفر آسانتري قرار داده است
مساحقه
یکی دیگر از تخفیفات شرع و قانون براي بانوان در مسائل هم جنس بازی است .طبق مـاده 234قـانون مجـازات اسـالمی ،حـد لـواط
براي فاعل ،در صورت عنف ،اکراه یا دارا بودن شرایط احصان ،اعدام و در غیر این صورت صـد ضـربه شــالق اســت .حــد لــواط
بـراي مفعـول درهرصـورت (وجود یا عدم احصان ) اعدام است .این در حالی اسـت کـه در مــاده 239همــین قــانون آمــده اسـت کـه
ماده 234قانون مجازات اسالمی -حد لواط برای فاعل ،درصورت عنف ،اکـراه یـا دارا بـودن شـرایط احصـان ،اعـدام و در غـیر این
.صورت صد ضربه شالق است .حد لواط برای مفعول در هر صورت (وجود یا عدم احصان) اعدام است
.تبصره -1در صورتی که فاعل غیر مسلمان و مفعول ،مسلمان باشد ،حد فاعل اعدام است
تبصره -2احصان عبارت است از آنکه مرد همسر دائمی و بالغ داشته باشد و در حالی که بالغ و عاقـل بـوده از طریـق قبـل بـا همـان
.همسر در حال بلوغ وی جماع کرده باشد و هر وقت بخواهد امکان جماع از همان طریق را با وی داشته باشد
ماده 238قانون مجازات اسالمی -مساحقه عبارت است از اینکه انسان مؤنث ،اندام تناسلی خود را بر اندام تناسلی همجنس خود قــرار
.دهد
.ماده 239قانون مجازات اسالمی -حد مساحقه ،صد ضربه شالق است
ماده 240قانون مجازات اسالمی -در حد مساحقه ،فرقی بین فاعل و مفعول و مسلمان و غیرمسلمان و محصن و غیرمحصن و عنــف
در مورد مجازات مساحقه بر خالف لواط -که مختص مردان است و با توجه به شدت حرمت آن ،مجازات سنگین اعدام برای فاعل آن
در نظر گرفته شده -صرفًا صد ضربه شالق مورد نظر شارع بوده است که این نوعی تخفیف برای زنان به شمار می آید و شاید علت
تشریع مجازات سنگین برای مردان ،شدت زشتی و منفور بودن عمل لواط در اسالم است .البته طبق نظـر بـرخی از فقهـا در صـورتی
قوادی
حد قوادی در ماده 243ق .م.ا براي مرد هفتاد و پنج ضربه شالق است و براي بار دوم عـالوه بر هفتاد و پنج ضربه شالق به عنوان
.حد ،به تبعید تا یک سال نیز محکوم میشود که مـدت آن را قاضی مشخص می کند و براي زن فقط هفتاد و پنج ضربه شالق اسـت
.ماده 242قانون مجازات اسالمی -قوادی عبارت از به هم رساندن دو یا چند نفر برای زنا یا لواط است
.تبصره -1حد قوادی منوط به تحقق زنا یا لواط است در غیراین صورت عامل ،مستوجب تعزیر مقرر در ماده ( )۲۴۴این قانون است
ماده 243قانون مجازات اسالمی -حد قوادی برای مرد هفتاد و پنج ضربه شالق است و برای بـار دوم عالوه بـر هفتـاد و پنج ضـربه
شالق به عنوان حد ،به تبعید تا یک سال نیز محکوم میشود که مدت آن را قاضی مشخص میکند و برای زن فقط هفتــاد و پنج ضــربه
.شالق است
ماده 244قانون مجازات اسالمی -کسی که دو یا چند نابالغ را برای زنا یا لواط به هم برساند مستوجب حد نیست لکن به سی و یک تا
زنا
اسالم تأکید ویژه ای بر حرمت زنا دارد و مهمترین ادله بر آن کتاب و سنت و اجماع فقهای امامیـه می باشـد ،البتـه اجمـاع در صـورتی
.حجت تلقی می شود که کاشف از نظر معصوم باشد و بیانی از کتاب و سنت معصومین در دست نباشد
حال در مورد زنا با توجه به آیات قرآنی و بیان معصومین ،اجماع مذکور از نوع اجماع مدرکی می باشد که حجت نیست ولی از بــاب
حد زنا پنج مورد؛ قتل(با شمشیر) ،جلد ،رجم ،تبعید و تراشیدن موی سر هست که برخی از آنها برای زن زانیه در نظر گرفتــه نشــده و
کشتن با شمشیر
این مجازات مختص سه دسته از افراد است.1 :مردی که با محارم نسبی خود مانند مادر و خواهر و یا محـارم سـببی مثـل مـادر زن یـا
زن پدر -طبق قول برخی از فقها -زنا کند ،این در حالی است که اگر زنی با شوهر مادر خود این عمل منافی عفت را انجام دهد صرفا
زنای به عنف به این معنی که مردی که زنی را مجبور به زنا کند اما اگر زن مرد را مجبور به زنا نماید فقط به صد ضربه شــالق 3.
.محکوم می گردد .همانطور که مالحظه می شود این نوع از مجازات حدی تنها اختصاص به مردان دارد
این سه مورد حد مرد زناکاری است که زنی را عقد کرده باشد ولی هنوز با او نزدیکی نکرده باشد و یا طبق نظر برخی مجازات مــرد
غیر محصن است که مجازات او آن است که ابتدا او را صد ضربه شالق می زنند و سـپس مـوی او را تراشـیده و بـرای یـک سـال از
شهر خود بیرونش می کنند .البته زنی که ازدواج کرده باشد ولی با او نزدیکی صورت نگرفته باشد و یا غیرمحصن باشد و مرتکب این
وجهی که برای عدم جعل مجازات تراشیدن سر برای زن می توان در نظر گرفت این است کـه تراشـیدن سـر نـوعی مجـازات حیثیـتی
است که به آبروی فرد باز می گردد و در این مورد آبروی زن به مراتب بیشتر از آبروی مرد ضربه می خورد زیرا داشــتن مــو جنبــه
همچنین شاید علت عدم وضع مجازات تبعید برای زنان در این مورد آن است که موجب صیانت از زن و جلوگــیری از ارتکــاب مجــدد
عمل توسط او می شود و همچنین دوری زن از آشنایان و خویشان خود باعث می شود تأمین هزینه هـای زنـدگی بـر او سـخت باشـد و
تبعید
تبعید در لسان فقها با عناوینی مانند نفی بلد ،تغریب و نفی من االرض بیان شده است که همگی به معنای طـرد کـردن ،بـیرون کـردن و
تبعید در برخی از جرایم در قالب مجازات حدی و یا تعزیری بیان شده که به عنوان یکی از مجازات هـای نـه چنـدان رایج در اسـالم و
این نوع مجازات در برخی از جرایم مانند زنا و قیادت طبق نظر مشهور فقها مانند شهید ثـانی و شـیخ طوسـی بـرای زنـان جعـل نشـده
است و دلیلی که آنها ذکر کرده اند اصل برائت زن از مجازات زائد بر جلد و اجماع است و نیز لزوم رعایت مستور مانــدن زن از دیــد
نامحرمان و ناپاکان است .پس همین اصل می تواند در تعارض با واجب شدن مجازات تبعید در جرایمی مانند زنا و قیـادت بـرای زنـان
مشابه با مردان ،قرار گیرد .به علت دور بودن او از خانواده و اقوام و آشنایان و نداشتن نظارت خانواده بر او چه بسا اعمال زشت تری
را انجام دهد و مجازات نتیجه معکوس در پی داشته باشد و عالوه بر آن در اثر تبعید زن ،مرد در مشـقت می افتـد کـه در واقـع همسـر
.زوجه خطاکار الیق چنین مجازاتی نمی باشد؛ به همین علت مجازات تبعید در اکثر جرایم برای زنان صادر نگردیده است
اما در مقابل عده اندکی از فقها مانند ابن ابی عقیـل و ابن جنیـد نـیز بـه مقتضـای اطالق نص تبعیـد را بـرای دو جنس زن و مـرد ثـابت
.دانسته اند
تبعید در این دو جرم به معنای دور کردن زانی از شهر خود و الزام او به سکونت در مکانی است که توسـط حـاکم شـرع تعـیین گشـته
است و به معنای حبس او نمی باشد .البته برخی از فقها معتقدند که نفی یعنی حضور نداشتن فرد در محل ارتکاب جرم و این غرض بــا
.زندانی کردن مجرم به مدت یکسال و بدون آنکه به شهر دیگری فرستاده شود نیز امکان پذیر است
اما در مورد محاربه ،قول مشهور فقها مانند شیخ طوسی ،شهید اول و شهید ثانی طبق اطالق آیات و روایات آن است که تبعید برای هر
دو جنس مرد و زن در نظر گرفته شده است و در مقابل هم نظر شاذی از ابن جنید و عده اندکی از فقها مطرح شده است مبنی بر آنکه
جرم تبعید در محاربه تنها اختصاص به مردان دارد و دلیل آنها آیه 33سوره مائده است که حکم محاربـه را بیـان کـرده و ضـمایر آیـه
اختصاص به مردان دارد و تبعید در محاربه طبق نظر برخی به معنای عـدم سـکونت ثـابت در یـک جـا و آواره کـردن دائمی محـارب
.است
اما طبق نظر عده ای دیگر از جمله شیخ طوسی به معنای تعقیب محارب توسط حاکم است تا او را بیابند و سایر مجازات های مقرر را
در مورد او اجرا کنند و تبعید به معنای مجازات مستقلی در مقابل سایر مجازات های سه گانه -قتل ،به دار آویختن و قطع دست راست
.و پای چپ_نمی باشد .طبق قولی دیگر مراد از تبعید غرق کردن در دریا است که شبیه به صلب و قتل است
تخفیف در مجازات زنان در نحوه اجرای حد
شرب خمر
.خمر در لغت به معنای ستر و پوشاندن است و از آن جهت به شراب این عنوان اطالق می شود زیرا پوشاننده ی عقل است
مجازات شارب خمر هشتاد ضربه تازیانه است و فایده اجرای حد در مورد شارب خمر ،انزجار او از کرده خــویش و عــبرت گــیری و
البته در میزان حد بین زن و مرد تفاوتی نیست و آنچه این دو را متمایز می سازد ،کیفیت اجرای حد است چرا که ضربات باید بر شــانه
و کتف به صورت پراکنده فرود آید و از مقاتل یعنی جاهای کشنده بدن پرهیز شود که زن در وضعی که نشسته اســت و لبــاس بــر بــدن
.دارد مورد تازیانه قرار می گیرد ولی مرد ایستاده و با ساتر عورت می باشد
زنا
جلد
جنسیت بر کیفیت اجرای حد زنا نیز تاثیر گذار می باشد به این شکل که مرد را برهنه و ایستاده و زن را با جامـه و نشسـته تازیانـه می
.زنند تا تحملش بر او آسان تر گردد و از نظر اسالمی نیز شئونات او رعایت گردد
سنگسار
سنگسار از مجازات مشترک میان زن و مرد محصن می باشد و تفاوت در نوع اجرای حکم است که مرد را تا کمر و زن را تا ســـینه
.در چاله رجم و میان خاک پنهان می کنند و بر او سنگ می زنند تا بمیرد
زن حامله را حد نمی زنند تا زمانی که وضع حمل کند و و از نفاس درآید و فرزند خود را شیر دهد ،البته اگر شخصی باشد که بعــد از
.زایمان از فرزندش محافظت کند و او را شیر دهد بعد از نفاس او را تازیانه می زنند
رجم
سنگسار زن حامله تا پس از وضع حمل او به تعویق می افتد و بعد از زایمان نیز تا زمانی که فرزند شیرخوار از مادر مستغنی نگــردد
امکان اجرای سنگسار نمی باشد .بدیهی است که شارع مقدس مصالح نوزاد را مد نظر قرار داده و با این تأخیر حمایت جـانی از نـوزاد
.کرده است
بررسی مجازات جرایم حدی مانند قوادی ،زنا و غیره در نهایت به این نتیجه منتهی شد که جنسیت زنان در جرایم نامبرده بر
میزان ،زمان ،نوع و کیفیت اجرای مجازات مؤثر است و منجر به تخفیف در آنها گردیده است که دلیل ارائه شده بر آنهــا آیــات قــرآن و
.روایات معصومین و یا موافقت با اصل است و برخی از موارد نیز از مسائل اجماعی است
منابع
وجوه تخفیف مجازات زنان در فقه و قوانین موض9وعه ای9ران -مص9طفی بخ9رد و دیگ9ران -دوفص9لنامه حق9وق بش9ر -ش9ماره - 25
1397
تاثیر جنسیت زنان بر تخفیف مجازات جرایم حدی در فقه امامیه -نیکو نیک زر -حسین ابویی مهریزی -سومین کنف99رانس پ99ژوهش
0
facebookgoogleplustelegramwhatsapptwitter
منبع
حقوق نیوز
برچسب
تخفیف مجازات
اخبار مرتبط
هنگام معامله ملک به این موارد توجه کنید
اموال مادی و غیر مادی چیست؟
آشنایی با صلح نامه سهم االرث
حق طالق چیست و در آیین مسیحیت چه قوانینی شامل آن می باشد؟
اقدامات الزم پس از تولد کودک
نحوه تقسیم ارث بعد از فوت زن
دعوی الزام به تنظیم سند رسمی
بررسی قانون حمل اسلحه در ایران و مجازات آن
آیا تخلیه ملک به دلیل پرداخت نکردن اجاره بها امکان پذبر است؟
جریمه حمل سگ در خودرو در قانون ایران
دیدگاه
شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید
کد جدید
ارسال
سوژه روز
خطا نام پرونده مشخص نشده.
تبلیغات
دانلود
اتاق 24
تهران طالق | بزرگترین گروه وکالی تخصصی خانواده و طالق توافقی
وکالی دیوان -گروه وکالی تخصصی دیوان عدالت اداری و دیوان عالی کشور
DatisPortal