Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 74

‫وزارت تحصیالت عــــالـــی‬

‫ریاست پـوهنتون هــرات‬


‫پـوهنحئی تعلیم و تربیه‬
‫دیپارتمنت ریاضی‬

‫بررسی اشکال مبهم لیمت‬

‫استاد رهنما‪ :‬خانم نصیبه «صافی»‬


‫ترتیب کننده‪ :‬معروف «آرمان»‬
‫سال تحصیلی ‪ 8931‬ه ش‬

‫‌أ‬
‫‌أ‬
‫بررسی اشکال مبهم لیمت‬

‫‌أ‬
‫تقدیم و اهداء‬

‫تقدیم به مهربانترین مهربانان تقدیم به الگوهای روی زمین تقدیم به پدرم و مادرم و تقدیم به همه اعضای‬

‫فامیلم‪ ،‬تقدیم به دوستان که در سخت ترین شرایط بنده را یاری نمودند‪ ،‬تقدیم به همه استادان دیپارتمنت‬

‫ریاضی مخصوصاً تقدیم به استاد رهنمایم خانم نصیبه «صافی»‬

‫‌ب‬
‫تقدیر و تشکر‬

‫«ور هیچ نباشدچو تو هستی همه هست»‬

‫در پایان این دورهتحصیلی تشکر وقدردانی مینمایم ازآمر دیپارتمنت ریاضی محترم محمد زبیر(عزیزی)‪،‬‬

‫محترم استاد نورالحق(صدیقی)‪ ،‬محترمه استاد کاترین (نظریان)‪ ،‬محترمه خانم فهیمه (جامی االحمدی)‪،‬‬

‫محترمه خانم نصیبه (صافی)‪ ،‬کهبارهنمائی های خود بنده را بهره مند ساختند‪.‬‬

‫مجدداً تشکر و یژه ای دارم از استاد رهنمایم خانم نصیبه (صافی)‪ ،‬که با رهنمائی های خود بنده را در راستای‬

‫تهیه و ترتیب مونوگراف یاری نمودند‪.‬‬

‫سپاس‬

‫‌أ‬
‫نظر استاد رهنما‬

‫مونوگراف محترم معروف «آرمان» که تحت عنوان بررسی اشکال مبهم لیمت ترتیب و تنظیم نموده‬
‫را مطالعه کردم‪ .‬مونوگراف ایشان مباحث و موضوعات مهم و عمده را در بر دارد که در تهیه آن از منابع‬
‫مهم علمیو جدید استفاده شده است‪ .‬همچنین قواعد و آیین نگارش را رعایت نموده اند‪ .‬تنظیم عناوین و‬
‫موضوعات مورد بحث در اثر ایشان به خوبی قابل مالحظه است‪ .‬لذا این اثر میتواند به عنوان مونوگراف‬
‫تحصیلی ایشان محسوب شود‪ ،‬از خداوند متعال توفیق ایشان را به صفت معلمیدلسوز‪ ،‬مهربان و با لیاقت در‬
‫معارف و خدمت به اوالد وطن خواهانیم‪.‬‬

‫) نمره میباشد‪.‬‬ ‫محصل موصوف به تاریخ ‪ 8931/ /‬از مونوگراف خویش دفاع نموده و مستحق (‬

‫نامزد پوهنیار نصیبه (صافی)‬

‫استاد رهنما‬

‫) کتاب ثبت‬ ‫مونوگراف هذا از طرف دیپارتمنت ریاضی تائید گردیده و به پروتوکل نمبر (‬
‫‪ 8931 /‬دفاع گردیده است‪.‬‬ ‫‪/‬‬ ‫مونوگرافهای دیپارتمنتریاضی ثبت گردیده و به تاریخ‬

‫پوهنمل محمد زبیر (عزیزی)‬

‫آمر دیپارتمنت ریاضی‬

‫نظر استاد رهنما تأیید است‬

‫پوهنوال بصیراحمد (کریمی)‬

‫رئیس پوهنحی تعلیم و تربیه‬

‫‌ب‬
‫چکیده‬

‫با وجود لیمت است که امروزه مباحث مانند انتیگرالها‪ ،‬دیفرانسیل و سلسله ها انکشاف نموده است‪ .‬حتی‬

‫دالمبر ریاضیدان فرانسوی عنوانکرد که پایه منطقی دیفرانسیل و انتیگرال بر مفهوم لیمت استوار میباشد‪.‬‬

‫لیمت است که ما را قادر به حل مسایل این مباحث میسازد‪ ،‬مانندآنکه اگر خواسته باشیم مجموعه بی نهایت‬

‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1 1‬‬


‫‪ 1    ‬را دریافت کنیم ناگزیریم که از لیمت استفاده کنیم‪ ،‬بنأ باید لیمت را خوب‬ ‫سلسله ‪ ...‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪6 16‬‬

‫بدانیم تا که بتوانیم از عهده حل همچون مسایل برخوردار شویم‪ .‬برای دانستن لیمت خوب است که اشکال‬

‫مبهم آنرا هم بدانیم حاال سوال مطرح میشود چرا باید اشکال مبهم لیمت را بدانیم؟ اصوأل اشکال مبهم لیمت‬

‫‪‬‬
‫‪ ........1 , 0   ,    ,‬را اشکال مبهم لیمت میگویند‬ ‫چیست؟ در جواب باید گفت حاالت مانند‬
‫‪‬‬

‫حاال به جواب سوال میپردازیم‪ ،‬اوالً اینکه حاالت فوق در ساحه اعداد حقیقی موجود نمیباشد‪ ،‬ثانیاً این‬

‫حاالت جواب سوال ما نمی باشد‪ .‬چرا؟ چون اگر ما از تکنیک ها و روش های نظیر استفاده کنیم به جواب‬

‫‪0‬‬
‫را داشته باشند حاالبعد ازرفع ابهام میبینیم کههرکدام‬ ‫دیگر میرسیم‪ ،‬مثالً فرض میکنم دو سوال حالت‬
‫‪0‬‬

‫جواب جداگانهای دارد‪ ،‬در این جاست که میگویم باید حاالت مبهم لیمت را بدانیم‪ ،‬هر حالت روشی‬

‫مخصوص برای رفع شدن دارد‪ .‬قضایای هوپیتال هم کاربرد وسیع در ین راستا دارد‪ ،‬همچنان قاعده نیپر ما را‬

‫برای رفع حالت ‪ 1‬کمک میکند‪ ،‬معموالً برای رفع ابهام از تجزیه‪ ،‬فاکتوگیری‪ ،‬مطابقتها‪ ،‬اتحادها‪ ،‬و روش‬

‫های نظیر استفاده میکنیم‪.‬‬

‫‌أ‬
‫پیشگفتار‬

‫حمد و سپاس خداوندی راکه همه کائنات و هستیخویش را در تسخیر و اختیار انسانها قرار داده و‬

‫انسانرا خلیفه خود در روی زمین انتخاب نموده‪ .‬به انسان توانائی های الزمه را عطا نمود‪ ،‬تا انسان با استفاده از‬

‫آن رفاه و آسایش را در زنده گی خودبه ارمغان بیاورد‪ ،‬بنأ انسان بابه کارانداختن توانائیها و افکارش توانسته‬

‫رمز خلقت را پیدا نماید و از این جهت به عظمت و قدرت خالقش پی ببرد‪ ،‬از جمله علومی که ما را به اثبات‬

‫قدرت خداوند (جل جالله) نزدیک میسازد علم ریاضیات میباشد‪ ،‬پیشرفت و توسعه تکنالوژی امروزی بر‬

‫اساس قواعد ریاضی استوار میباشد پس طوری که معلوم میشود آشنائی با ریاضی یک نیازی بر هر فرد‬

‫میباشد‪ ،‬چون در حیات روز مره خود با آن سخت سروکار داریم‪ ،‬بناءً باید هر فرد حداقل مقدمات از ریاضی‬

‫را بداند‪ ،‬چون علم ریاضی یک علم گسترده و عظیم میباشد که به شاخه های متعدد تقسیم میشود‪ ،‬لیمتهم‬

‫یکی از بخشهای مهم ریاضی بوده که یکی از بحث های اساسی ریاضی را تشکیل می دهد و کاربرد وسیع‬

‫در مشتقات‪ ،‬انتیگرالها وسلسله ها دارد‪.‬‬

‫خداوند متعال را سپاسگذارم که بنده را توفیق فرمود تا درین رابطه یک قطره از علم خداوند را تحقیق‬

‫نمایم‪ ،‬تا که مورد استفاده عالقه مندان و خواننده گان قرار گیرد‪ ،‬لذا بخاطری مشکالت که در این راستا‬

‫بیشتر به مشاهده میرسید و خودم هم عالقه مندی به این موضوع داشتم پایان نامه تحصیلی خود را تحت عنوان‬

‫«بررسی اشکال مبهم لیمت» تهیه و ترتیب نموده ام‪ ،‬این تحقیق را به کمک منابع معتبر علمی‪ ،‬هدایات و‬

‫رهنمائی های دیپارتمنت ریاضی و استاد رهنمایم جمع آوری و تهیه نمودهام‪ .‬بناءً از خواننده گان این رساله‬

‫خواهشمندیم اگر کدام نواقص و کمبودی درین راستا وجود داشت بنده را هم در جریان بگذارند‪.‬‬

‫در آخر جا داردکه تشکر و قدردانی نمایم از فامیل محترم خویش که با مشکالت عظیم که داشتند‬

‫بازهم بنده را درین راستا تشویق و کمک مالی نمودند تا درین مقام رسیدم‪ ،‬هم چنین تشکر از دیپارتمنت‬

‫‌ب‬
‫ریاضی واستادان زحمت کش و دلسوز مان که واقعاً در جریان این چهارسال زحمات زیادی را متحمل شدند‬

‫و ما را به چنین جایگاه رساندند‪ ،‬از درگاه خداوند متعال موفقیت و کامیابی های روز افزون را برای شان‬

‫استدعا دارم‪ .‬مخصوصاً از استاد محترم نصیبه «صافی» استاد رهنما تشکر و قدردانی مینمایم که بنده را درین‬

‫تحقیق همکاری های زیادی نموده است‪.‬‬

‫با احترام‬

‫معروف «آرمان»‬

‫‪ 8931‬هش‬

‫‌ج‬
‫فهرست مطالب‬
‫صفحات‬ ‫عناوین‬
‫مقدمه ‪8 ................................................................................................................‬‬

‫تاریخچه لیمت‪2 .......................................................................................................‬‬

‫مفهوم لیمت ‪9 .........................................................................................................‬‬

‫تعریف لیمت ‪6 ........................................................................................................‬‬

‫لیمت های راست و چپ تابع ‪3 .......................................................................................‬‬

‫لیمت تابع در یک نقطه ‪89 ...........................................................................................‬‬

‫لیمت تابع در بینهایت ‪81 .............................................................................................‬‬

‫خواص تابع بینهایت کوچک ‪81 .....................................................................................‬‬

‫خواص لیمت ‪86 ......................................................................................................‬‬

‫بررسی اشکال مبهم لیمت‪22 .........................................................................................‬‬

‫‪o‬‬
‫شکل مبهم ‪28 ..................................................................................................... o‬‬

‫‪‬‬
‫شکل مبهم ‪21 .................................................................................................... ‬‬

‫تبصره ‪23 ..............................................................................................................‬‬

‫‪91 ............................................................................................. ‬‬


‫‪  ‬‬
‫شکل مهبم‬

‫مثالهای از شکل مهبم ‪93 .................................................................................     ‬‬

‫شکل مبهم ‪93 .................................................................................................. o‬‬

‫قضیه ساندویچ (فشرده) ‪18 ...........................................................................................‬‬

‫لیمیت توابع مثلثاتی ‪19 ................................................................................................‬‬

‫‌د‬
‫محاسبه عدد نپر ‪11 ..............................................................................................  e ‬‬

‫لیمت توابع نمائی و لوگارتمی ‪18 ....................................................................................‬‬

‫متمادیت توابع ‪11 .....................................................................................................‬‬

‫کاربرد قواعد لوپیتال در اشکال مبهم لیمت ‪16 .....................................................................‬‬

‫قاعده اول لوپیتال (حالت مبهم ‪16 .......................................................................... )  ‬‬


‫‪ ‬‬

‫‪‬‬
‫قاعده دوم لوپیتال ‪13 .....................................................................................  ‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬

‫نتیجه گیری ‪68 ........................................................................................................‬‬

‫منابع و مآخذ ‪62 .......................................................................................................‬‬

‫‌ه‬
‫مقدمه‬

‫لیمت عبارت از سیر تحول قیمت های نهائی توابع میباشد که کاربرد وسیع در ریاضیات دارد‪ ،‬در حلل‬

‫مسائل لیمت به اشکال روبرو میشلویم کله از توانلائی حلل آن علاجز میباشلیم بنلا ًء نیازمنلدی ایلن اسلت کله‬

‫چگونگی حل اشکال مبهم لیمت را بدانیم‪.‬‬

‫هدف از این تحقیق بیان راحل ها و مشکل گشائی سواالت در زمینه مورد نظر میباشد‪ ،‬چون مشکالت‬

‫زیادی درین زمینه به چشم میخورد بنابرین بنده خواستم رساله علمی تحت عنوان «بررسی اشکال مبهم لیمت»‬

‫‪ o‬‬
‫‪ , I  , o   ,    ,‬‬ ‫تهیه وترتیب نمایم‪ ،‬درین رساله کوشش شده تا از هر یک از اشلکال ملبهم ( ‪,‬‬
‫‪ o‬‬

‫)بطور جداگانه مسائل مختلف با روشهای حل آنگنجانیده شود‪ .‬لیملت کلاربرد واهمیلت زیلادی درمحاسلبه‬

‫مسائل دیفرانسیل‪ ،‬انتیگرالها وپیوستگی معادالت تک متحوله‪ ،‬دومتحوله و‪ n‬متحوله دارد‪ ،‬هم چنان با استفاده‬

‫از لیمت است که میتوانیم مفهوم مشتق رادرک کرده وآنراتعریف کنیم‪.‬‬

‫این تحقیق تحقیقی کتابخانه ای بوده که منابع آن از کتابهای معتبر علمی میباشد‪ ،‬باید گفت که پیشلینه‬

‫خاص در ارتباط با این موضوع وجود نداشت وبیشلتر منبلع آن از کتابهلای عملومی مختللف میباشلد‪ .‬بنلاءً از‬

‫کسانی که درین راستا مشکل دارند تقاضامندیم که این رساله را بطور درست حداقل یکبار بخواننلد مطمئلنن‬

‫که مشکالت شان درین ارتباط رفع میشود‪.‬‬

‫‪8‬‬
‫لیمت‬

‫تاریخچه لیمت‬

‫لیمت مفهوم نسبتاً پیچیده است‪ ،‬در واقع قرنها پیش از تعریف روشن لیمت راجلع بله آن صلحبت‬

‫کرده اند حتی یونانیان باستان احساسی از لیمت ها داشتند در قرون وسلطی و دوره رنسلانس‪ ،‬ریاضلی‬

‫دانان از انواع مختلف لیمت ها برای محاسبه مساحت ها استفاده کرده اند نیوتن والیلپ نیلتس شلفین‬

‫حساب دیفرانسیل و انتیگرال‪ ،‬درک شهودی مناسبی از لیملت هلا داشلتند و حتلی لیملت هلای بسلیار‬

‫پیچیده را محاسبه می کردند ولی نه آنها ونه کسی پیش از آنها عمالً ایلن مفهلوم را در نکلرده اسلت‬

‫اندیشه صرفاً شهودی لیمت یک قرن پیش از نیوتن و الیپ نیتس مانع پیشرفت دیفرانسلیل و انتیگلرال‬

‫شد در سال ‪ 8571‬ژان بورون دالمبر ریاضی دان فرانسوی‪ ،‬عنوان کرد کله پایله منطقلی دیفرانسلیل و‬

‫انتیگرال بر مفهوم لیملت اسلتوار میباشلد در آن زملان کوشلی ریاضلی دان بلزرو فرانسلوی حسلاب‬

‫دیفرانسیل و انتیگرال ها را به شکلی در آورد که از بسیاری جهات شبیه شکل املروزی آ ن بلود وللی‬

‫تعریف مذکور هنوز به مفهوم شهودی تغیر متحول به مقدار ثابتی نزدیلک میشلود تکیله داشلتی وللی‬

‫مقادیر متوالی متناسب به یک متحول به مقدار ثابتی چنان نزدیک شوند که اختالف شان با آن هر قدر‬

‫که بخواهیم کوچک باشد‪ ،‬مقدار اخیر را لیمت سایر مقادیر مینامند‪.‬‬

‫‪2‬‬
‫وایرشللتراس‪ ،‬ریاضللی دان جرمنللی کلله در دهلله ‪ 8181‬عرضلله شللد‪ ،‬محسللوب میشللود تعریللف‬

‫وایرشتراس‪ ،‬لیمت مورد قبول عامه ریاضی دانان واقع شد که امروز مطرح است (غوری‪8938 ،‬ی ‪.)13‬‬

‫مفهوم لیمت‬

‫برای درک و فهم لیمت روشهای بسیاری وجود دارد که یکی از آنها روشلهای مطلرح نملودن‬

‫دنباله ها و سلسله های عددی است که بطور فشرده سعی مینمائیم تا درین جا ضلمن یلک مثلال سلاده‬

‫انگیزه پیدایش لیمت و مفهوم آنرا بیان کنیم‪.‬‬

‫قطعه خطی بطول ‪ 2‬واحد را در نظر میگیریم اگر این قطعه خط را به ترتیب و بله طلور متلوالی‬

‫‪1‬‬
‫حاصل میشود‪.‬‬ ‫نصف کنیم‪ ،‬دنباله عددی ذیل با جمله عمومی‬
‫‪2 1‬‬
‫‪n‬‬

‫‪1 1 1 1 1‬‬ ‫‪1‬‬


‫‪1, , , , , ,... n1 ........... I ‬‬
‫‪2 4 8 16 32 2‬‬

‫درین جا اگر ‪ Sn ....S2 , S1‬را به تریتب برای نمایش لیمت های قسمی دنباله تصلاعد ‪ I‬اسلتفاده‬

‫نمائیم مییابیم‪.‬‬

‫‪1 1 1 1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬


‫‪Sn  1 ‬‬ ‫‪  ‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ ...  n1‬‬
‫‪2 4 8 16 32‬‬ ‫‪2‬‬

‫و در نتیجه خواهیم داشتی‬

‫‪n  1 : S1  1‬‬
‫‪1 3‬‬
‫‪n  2 : S2  1 ‬‬ ‫‪  1/ 5‬‬
‫‪2 2‬‬
‫‪1 1 7‬‬
‫‪n  3 : S3  1     1/ 75‬‬
‫‪2 4 4‬‬
‫‪1 1 1 15‬‬
‫‪n  4 : S4  1    ‬‬ ‫‪ 1/ 875‬‬
‫‪2 4 8 8‬‬
‫‪1 1 1 1 31‬‬
‫‪n  5 : S5  1    ‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ 1/ 9375‬‬
‫‪2 4 8 16 16‬‬

‫از مقادیر مختلف ‪ n‬و مجموعه جزئی نظیر آن را در جدول (‪ )8‬میتوان تشکیل دادی‬

‫‪9‬‬
‫‪n‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪n‬‬
‫‪2n  1‬‬
‫‪Sn‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1/ 5‬‬ ‫‪1/ 75‬‬ ‫‪1/ 875‬‬ ‫‪1/ 9375‬‬
‫‪2 n1‬‬

‫‪n‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪n‬‬


‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪Sn‬‬ ‫‪2 1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪16‬‬ ‫‪2 n1‬‬
‫جدول (‪)8‬‬

‫جدول فوق نشان میدهد که هرگاه ‪ n‬به عدد طبیعی بزرو تقرب کند ‪ S n‬به مقدار واقعی خود‬

‫که همان عدد ‪ 2‬است تقریب خواهد کرد درین جا بسادگی این واقعیت را ثابت میکنیم که اگر ‪ n‬به‬

‫بزرگترین عدد طبیعی ممکن تقرب کند (‪ n‬تا حد امکان بزرو شود) و یا به بیلان ریاضلی اگلر ‪ n‬بله‬

‫بینهایت ‪   ‬تقرب کند ‪ S n‬به مقدار حقیقی ‪ 2‬تقرب میکند بنابرین اگر مجموعه بینهایت جمله دنبال‬

‫‪  I ‬را به ‪ S‬نمایش دهیم داریم‪.‬‬

‫‪1 1 1 1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬


‫‪S  1‬‬ ‫‪  ‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ ‬‬ ‫‪ ...‬‬
‫‪2 4 8 16 32 64 128‬‬

‫چون سلسله هندسی فوق نا محدود است پس میتوان نوشتی‬

‫‪1‬‬ ‫‪1 1 1 1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪‬‬


‫‪S  1 1   ‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ ...‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2 4 8 16 32‬‬ ‫‪‬‬
‫‪S‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬


‫‪ S  1‬‬ ‫‪S  S  S  1 S  1 S  2‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬

‫مثال فوق بیان گویا برای مفهوم لیمت است زیرا واضح است که هر اندازه تعدادتقسیمات قطعه‬

‫خط مذکور بیشتر شود مجموعه حاصله از عناصر دنباله نیز به عدد ‪ 2‬نزدیک خواهد شد‪ .‬اکنلون ایلن‬

‫سوال را مطرح می کنیم که آیا عدد بزرو مشخص موجود است کله بله ‪ n‬نسلبت دهلیم و مجموعله‬

‫سلسله دقیقاً عدد ‪ 2‬شود؟‬

‫در پاسخ به این سوال میتوان به سراحت گفت‪ ،‬نخیر زیرا هر قدر هم که عدد ‪ n‬را بزرو اختیار‬

‫‪1‬‬
‫کنیم بازهم به مقدار دقیق ‪ 2‬نخواهیم رسید و انگیزه پیدایش لیمت را در همین جا میتوان جویا شلد و‬

‫درین جا است که ریاضی نیاز به وارد کردن عنوان تخیلی بنام لیمت دارد که آنرا بایلد بلرای تعبیلر و‬

‫واقعیت های عینی و شهودی بکار ببندند مثالً در مثال تقسیمات متوالی قطعه خط ‪ 2‬واحدی می دانیم‬

‫که مجموعه تقسیمات حاص له باید ‪ 2‬شود ولی همانطور که مشاهده میشود با انتخاب بزرگتلرین علدد‬

‫طبیعی ممکن برای ‪ N‬که بتوان برای قدرتمند ترین ماشی ن های حساب و ابر کمپیوترها هم آنرا تعریف‬

‫یلا ‪ 9/ 9999...‬خلواهیم‬ ‫‪1/ 9‬‬ ‫کرد نیز امکان پذیر نیست و در آخر باز به عدد نزدیک بله ‪ 2‬ماننلد علدد‬

‫رسید که تعداد ارقام ‪ 3‬آن میتواند بزرگترین عددطبیعی متصوره را اختیار کند حاال برای وضاحت هر‬

‫چه بیشتر مطلب مثال ذیل را مورد بررسی قرار میدهیم‪.‬‬

‫تابع )‪ y  f ( x‬را در نظر میگیریم وقتی که متحول ‪ x‬به طرف یک عدد ‪ c‬نزدیک میشود تابع‬

‫‪ y‬به طرف یک قیمت معین میرود که آن قیمت معین ‪ y‬را لیمت تابع میگویند بعاً اتفلاق میافتلد کله‬

‫توابع دارای لیمت نمیباشند البته این موضوع به ماهیت تحول آ ن تعللق دارد بلرای درک بهتلر مطللب‬

‫افاده ئی ‪ f ( x)  y  3x  5‬را در نظر میگیریم در افاده ئی مذکور هرگاه متحول ‪ x‬قیمت های خیلی‬

‫نزدیک به ‪ 2‬را اختیار کند‪ ،‬یعنی به طرف ‪ 2‬نزدیک شلود در آنصلورت افلاده ئلی فلوق قیملت هلای‬

‫نزدیک به عدد ‪ 8‬را به خود میگیرد و این حقیقت را در جدول (‪ )2‬به سهولت میتوان درک نمود‪.‬‬

‫‪x‬‬ ‫‪1/ 8‬‬ ‫‪1/ 9‬‬ ‫‪1/ 95‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2/ 0001‬‬ ‫‪2/ 1‬‬ ‫‪2/ 2‬‬

‫‪f  x‬‬ ‫‪10/ 4‬‬ ‫‪10/ 7‬‬ ‫‪10/ 997‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪11/ 003‬‬ ‫‪11/ 3‬‬ ‫‪11/ 6‬‬

‫جدول(‪)2‬‬

‫در جدول (‪ )2‬عدد ‪ 2‬و ‪ 88‬در بین قوس گرفته شده است و هدف آن اینست که ایلن دو علدد‬

‫در بحث لیمت شامل نمی باشند (در حقیقت اعداد ‪ 2‬و ‪ 88‬دقیقاً برابر ‪ 2‬و ‪ 88‬نیستند بلکه نمایشی از‬

‫‪1‬‬
‫‪ 2‬و ‪ 88‬میباشند و در اصل نقش نشان دهنده را به عهده دارد) و با تدر نظر داشت جدول (‪ )2‬میتلوان‬

‫قضاوت نمود که هرگاه متحول ‪ x‬به طرف عدد ‪ 2‬تقرب کند تلابع )‪ f ( x‬بله طلرف علدد ‪ 88‬تقلرب‬

‫میکند و بطور سمبولیک داریم‪.‬‬

‫‪lim  3x  5  11‬‬
‫‪x 2‬‬

‫بصورت عموم گفته میتوانیم که لیمت تابع )‪ f ( x‬وقتی که متحول ‪ x‬به طرف ‪ c‬تقرب عبارت‬

‫از ‪ b‬است یعنیی‬

‫‪lim f ( x)  b‬‬
‫‪x c‬‬

‫حاال با در نظر داشت مطالب متذکره به تعریف ریاضی لیملت متحلول و لیملت تلابع میپلردازیم‬

‫لیمت متحول عبارت از یک عدد ثابت است که متحول بنیهایت به آن علدد تقلرب نمایلد یعنلی اگلر‬

‫متحول به طرف عدد ثابت ‪ c‬تا حدی نزدیک شود که فرق بین ‪ x‬و عدد ‪ c‬به طرف صفر تقرب کند‬

‫یعنی‪.‬‬

‫‪o  xc ‬‬

‫در حالیکه ‪ ‬یک عدد فوق العاده کوچک متصوره بوده و بزرگتر از صفر است درین صورت‬

‫‪( lim‬نورزاد‪8938 ،‬ی ‪.)7 -2‬‬ ‫میگوئیم که لیمت متحول ‪ x‬عبارت از ‪ c‬است یعنی ‪x  c‬‬
‫‪x c‬‬

‫تعریف لیمت‬

‫لیمت عبارت از تعیین سیر تحول قیملت هلای نهلائی و یلا ملبهم توابلع میباشلد‪ ،‬مسلایل کللی و‬

‫ر یاضیات معاصر از قبیل مشتق‪ ،‬انتیگرال‪ ،‬سلسله ها و غیره با استفاده از مفهوم لیمت تعریف و توضیح‬

‫می گردند بخش های از ریاضی که با در نظرداشت مفهوم لیمت تحلیل و بررسلی میشلوند بنلام هلای‬

‫‪6‬‬
‫انالیز ریاضی کلکولس ‪ Calculus‬و یا حساب تفاضلی و انتیگرال یاد ملی گردنلد کله دریلن بخلش‬

‫لیمت تابع را به اختصار تحت مطالعه قرار میدهیم‪( .‬غوری‪8913 ،‬ی ‪.)811‬‬

‫حاال به تعریف ریاضیکی لیمت میپردازیم‪.‬‬

‫هرگاه تابع )‪ f ( x‬در یک انتروال باز که عدد ‪ a‬شامل آن میباشد‪ ،‬تعریف شده باشد (وللو کله‬

‫حسب دلخواه بله علدد ‪ L ‬‬ ‫در ‪ a‬غیر قابل تعریف باشد) و با تقرب متحول ‪ x‬به عدد ‪ a‬تابع )‪f ( x‬‬

‫است زمانی که متحول ‪ x‬به علدد ‪a‬‬ ‫نزدیک شود گفته میشود که لیمت تابع )‪ f ( x‬عبارت از عدد‬

‫تقرب نماید و مینویسیم که‪.‬‬

‫‪lim f  x  ‬‬ ‫‪or f  x   L‬‬


‫‪x a‬‬
‫‪x a‬‬

‫بشریکه )‪f ( x‬‬

‫‪  0  0 : x  a    f  x    ‬‬

‫‪Y‬‬
‫)‪y  f ( x‬‬
‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫‪n‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪a ‬‬ ‫‪a‬‬ ‫‪a ‬‬

‫شکل (‪)8‬‬

‫عبارت سمبولیک فوق معادل به دو عبارت ذیل است‪.‬‬

‫‪  0  0 : a    x  a       f  x    ‬‬


‫‪  0  0 : x   a   , a     f  x      ,   ‬‬

‫‪3‬‬
‫تعریف فوق قرار ذیل نیز توجیه شده میتواند‪.‬‬

‫‪lim f ( x)   x  a  0  f ( x)   0‬‬
‫‪x a‬‬

‫‪ lim4‬است برای عدد اختیاری ‪   0‬قبول مینمائیم کله یلک‬ ‫مثال نشان میدهیم که ‪x  8  20‬‬
‫‪x 3‬‬

‫عدد ‪   0‬وجود داشته باشد طوریکه ‪ 4 x  8  20  ‬بوده و ‪ x  3  ‬باشد حاال علدد ‪ ‬را از‬

‫جنس ‪ ‬تعیین میکنیم‪.‬‬

‫‪‬‬
‫‪ 4 x  8   20    4 x  12    4 x  3   ‬‬ ‫‪x3 ‬‬
‫‪4‬‬

‫‪‬‬
‫‪  ‬داریم کهی‬ ‫برای‬
‫‪4‬‬

‫‪‬‬
‫‪x 3   x 3 ‬‬ ‫‪ 4 x  3    4 x  12   ‬‬
‫‪4‬‬
‫‪4 x  8  8  12     4 x  8   20    lim  4 x  8   20‬‬
‫‪x 3‬‬

‫‪ lim‬باشلد‬
‫‪x 2‬‬
‫برای روشن شدن موضوع به مثال دیگر میپردازیم هرگلاه لیملت تلابع ‪ 3x  6  12‬‬

‫درین صورت داریم کهی‬

‫‪  0  0 : x  a    f ( x)   ‬‬

‫نظر به تعریف قبلی داشتیم که‪.‬‬

‫‪f  x      3x  6  12    3x  6    3 x  2   ‬‬

‫‪‬‬
‫‪  ‬قرار دهیم داریم که‪.‬‬ ‫حاال اگر‬
‫‪3‬‬

‫‪‬‬
‫‪x2 ‬‬
‫‪3‬‬

‫‪‬‬
‫‪xa   x2 ‬‬ ‫‪ 3 x  2    3x  6  ‬‬
‫‪3‬‬
‫‪3x  6  6     3x  6   12  ‬‬

‫که پس به قسمت اول رسیدیم (صدیقی‪8937 ،‬ی ‪.)111‬‬

‫‪1‬‬
‫بیاد داشته باشید که همشه یک تابع دارای لیمت نمیباشد تلابع ‪ y  3x  4‬را در نظلر میگیلریم‬

‫درین تابع که ‪ x‬به ‪ 2‬تقریب کند حاصل لیمت ‪ 81‬میشود یعنی مقدار لیمت و مقدار تابع باهم برابرند‬

‫‪ lim‬باید توجه داشت که همیشه لیمت تابع برابر به مقدار تابع نیست لیمت‬
‫‪x 2‬‬
‫یعنی ‪ 3x  4  f  2  10‬‬

‫‪1 1‬‬
‫‪‬‬
‫تابع ‪ y  x 3‬را در نظر میگیریم در صورتیکه ‪ x ( x  3‬به عدد ‪ 9‬تقرب کن د) چون ‪ 9‬شامل ‪D f‬‬
‫‪x 3‬‬

‫نیست بناءً ‪ x‬بینهایت به ‪ 9‬نزدیک میشود ولی خودی ‪ 9‬به حساب نمی آید لذا نمیتوان بجای ‪ x‬علدد‬

‫‪  x  3‬‬
‫‪ y ‬که میتوانیم ‪  x  3‬صورت را با‬ ‫‪ 9‬را قرار داد ولی میتوانیم آنرا بطور ذیل رفع نمائیم‬
‫‪3 x  x  3‬‬

‫‪1‬‬
‫‪ y ‬حاصل میشود درین تابع هر قدر که ‪ x‬به ‪ 9‬تقرب کند حاصل لیمت‬ ‫مخرج اختصار کنیم که‬
‫‪3x‬‬

‫‪1‬‬
‫‪ ‬میشود به این میگویند لبیمت رفع شدنی که درین مثال لیمت تابع با مقدار تابع برابر نیسلت وللی‬
‫‪9‬‬

‫لیمت رفع شدنی دارد (پور کاظمی‪8938 ،‬ی ‪.)821‬‬

‫لیمت های راست و چپ تابع‬

‫اسلت اگلر بلرای هلر ‪ ،   0‬علدد کوچلک‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ .8‬تابع ‪ f  x ‬در عدد ‪ a‬دارای لیمت راست‬

‫‪   0‬وجود داشته باشد طوریکهی‬

‫‪x   a, a     f  x   ‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ ‬‬

‫و به طور سمبولیک مینویسیم که‬

‫‪lim f  x  ‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ lim f  x  ‬یا‬ ‫‪1‬‬


‫‪x a‬‬ ‫‪x a ‬‬
‫‪xa‬‬

‫‪ .2‬تابع ‪ f  x ‬در ‪ a‬دارای لیمت چپ ها است اگر برای هر ‪   0‬یکعدد ‪   0‬وجود داشته‬

‫باشد طوریکه‬

‫‪x a   , a  f  x ‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪ ‬‬

‫‪3‬‬
‫و به طرز شبیه مینویسند که‬

‫‪lim f  x  ‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪ lim‬یا‬ ‫‪f  x ‬‬ ‫‪2‬‬


‫‪x a‬‬ ‫‪x a‬‬
‫‪xa‬‬

‫‪lim f  x  ‬‬
‫‪x a‬‬
‫میباشللد یعنللی‬ ‫‪ .9‬تللابع ‪ f  x ‬وقتللی کلله ‪ x‬بلله ‪ a‬تقللرب کنللد دارای لیمللت‬

‫بشرطیکه‬

‫‪lim f  x    lim f  x ‬‬


‫‪x a‬‬ ‫‪x a‬‬

‫بنابر این در صورتیکه لیمت های راست و چپ تلابع مسلاوی نباشلند تلابع در آن حاللت دارای‬

‫لیمت نیست‪.‬‬

‫‪x2  9‬‬
‫‪ lim‬است؟‬ ‫‪f  x   6, f  x  ‬‬ ‫مثال‪ .‬نشان دهید که برای‬
‫‪x 3‬‬ ‫‪x 3‬‬

‫حل‪ .‬لیمت های راست و چپ تابع مورد نظر را بررسی میکنیم‪.‬‬

‫‪x‬‬ ‫‪3/ 5‬‬ ‫‪3/ 1‬‬ ‫‪3/ 01‬‬ ‫‪3/ 001‬‬ ‫‪ 3‬‬

‫‪f  x‬‬ ‫‪6/ 5‬‬ ‫‪6/ 1‬‬ ‫‪6 / 01‬‬ ‫‪6 / 001‬‬ ‫‪6‬‬

‫‪ lim f  x   6‬‬


‫‪x 3‬‬

‫و حاال‬

‫‪n‬‬ ‫‪2/ 5‬‬ ‫‪2/ 9‬‬ ‫‪2/ 99‬‬ ‫‪2/ 999‬‬ ‫‪ 3‬‬

‫‪f  x‬‬ ‫‪5/ 5‬‬ ‫‪5/ 9‬‬ ‫‪5/ 99‬‬ ‫‪5/ 999‬‬ ‫‪6‬‬

‫‪ lim f  x   6‬‬


‫‪x 3‬‬

‫دیده میشود که لیمت های سمت راست و چپ مساوی اند‪ ،‬یعنی‬

‫‪ lim f  x   6  lim f  x ‬‬


‫‪x3‬‬ ‫‪x 3‬‬

‫بنابر این‬

‫‪82‬‬
x2  9
lim f  x   lim 6
x 3 x 3 x 3

x2
.‫ را ثبوت کنید‬lim ‫ عدم موجودیت‬.‫مثال‬
x 2 x2

x2
.‫ را محاسبه میکنیم‬g  x   ‫ بازهم لیمت های راست و چپ تابع‬.‫حل‬
x2

x 2/ 5 2/ 1 2/ 01 2/ 001  2

g  x 1 1 1 1 1

 lim g  x   1
x 2

‫به همین قسم‬

x 1/ 5 1/ 9 1/ 99 1/ 999  2

g  x 1 1 1 1  1

 lim g  x   1
x 2

.‫ وجود ندارد‬lim g  x  ‫ لهذا‬1  lim g  x   lim g  x   1 ‫میبینم که‬



x 2 x2
x 2

.‫ است‬lim
x 3
 4 x  8  20 ‫ نشان دهید که‬ , ‫ با استفاده از مفاهیم‬.‫مثال‬

‫ را تعیلی‬  0 ‫ باشلد علدد‬ 4 x  8   20   ‫ قبول کنیم که‬  0 ‫ برای عدد اختیاری‬.‫حل‬

.‫میکنیم‬


 4 x  8  20    4 x  12    4 x  3    x3 
4

‫ داریم که‬  ‫لذا برای‬
4


x 3   x 3   4  x  3    4 x  12   
4
4 x  8  8  12     4 x  8   20    lim  4 x  8   20
x 3

.)121 -120 ‫ی‬8938 ،‫(غوری واندر‬

88
‫برای روشن شدن مطالب به تعریف فشرده دیگر از لیمت هلای راسلت و چلپ و بلا ذکلر مثلال‬

‫میپردازیم‪.‬‬

‫است‪ ،‬هرگاه متحول ‪ x‬با مقادیر بزرگتر از ‪a‬‬ ‫تابع ‪ f  x ‬در عدد ‪ a‬دارای لیمت راست ‪ 1 ‬‬

‫به عدد ‪ a‬تقرب نماید و برای هر عدد کوچک ‪   0 ‬یک علدد کلوچکتر از ‪   0‬وجلود داشلته‬

‫باشد طوریکهی‬

‫‪x   a, a     f  x    1 ,‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ ‬‬

‫و به طور سمبولیک مینویسیم کهی‬

‫‪lim f  x  ‬‬ ‫‪1‬‬


‫‪x a ‬‬

‫هم چنین تابع ‪ f  x ‬در عدد ‪ a‬دارای لیمت چپ ‪  2 ‬است هرگاه متحول ‪ x‬با قیملت هلای‬

‫کوچکتر از ‪ a‬به عدد ‪ a‬تقرب نماید و برای هر عدد کوچک ‪   0 ‬یک عدد کوچکتر از ‪  0 ‬‬

‫وجود داشته باشد طوریکه‬

‫‪x a   , a  f  x ‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪‬‬


‫و به طور سمبولیک مینویسیم کهی‬

‫‪lim f  x  ‬‬ ‫‪2‬‬


‫‪x a ‬‬

‫مثال‪ .‬لیمت طرف چپ تابع ذیل را در نقطه ‪ x  2‬بدست میآوریم‪.‬‬

‫‪ x  1, x  2‬‬
‫‪f  x  ‬‬ ‫‪ lim  x  1  1  2  1‬‬
‫‪ x  1, x  2 x 2‬‬

‫یعنی اگر متحول ‪ x‬از طرف مقادیر کوچکتر از ‪ 2‬به عدد ‪ 2‬نزدیک شود تلابع ‪ f  x ‬بله علدد‬

‫منفی یک تقرب میکند‪.‬‬

‫مثال‪ .‬لیمت تابع یل را محاسبه مینمائیم‪.‬‬

‫‪82‬‬
‫‪f  x   x  1, x  1‬‬
‫‪f  x   lim x  1 ‬‬ ‫‪1     1 ‬‬ ‫‪  IR‬‬
‫‪x1‬‬

‫‪f  x   lim x  1 ‬‬ ‫‪1     1  ‬‬ ‫‪o‬‬


‫‪x 1‬‬

‫بنابرین شرط مساوات لیمت راست و چپ تابع برقرار نبود و تابع مذکور در نقطله ‪ x  1‬دارای‬
‫لیمت نمی باشد زیرا لیمت طرف چپ آن در ساحه اعلداد حقیقلی موجلود نیسلت (صلدیقی‪8937 ،‬ی‬
‫‪.)112‬‬

‫لیمت تابع در یک نقطه‬

‫منظور از لیمت تابع ‪ y  f  x ‬در نقطه ‪ x  c‬اینست که لیمت طرف راست و چپ تابع را دئر‬
‫نقطه مذکور بدست آوریم و اگر این دو لیمت باهم برابلر باشلند میگلوئیم کله تلابع ملذکور در نقطله‬
‫‪ x  c‬دارای لیمت میباشد و به شکل الجبری ذیل نمایش داده میشودی‬

‫‪lim f  x    lim f  x   lim f  x  ‬‬


‫‪x c‬‬ ‫‪x c‬‬
‫‪x c‬‬

‫متذکر میشویم که یک تابع در نقطه ‪ x  c‬در صورت لیمت طرف چپ و یا طرف راست دارد‬
‫که لیمت بدست آمده تابع مذکور حقیقی باشد نه موهومی‪.‬‬

‫مثالهای‬

‫‪ . 8‬لیمت ذیل را پس از ترسیم گراف حل مینمائیم‪.‬‬

‫‪y‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪x‬‬

‫شکل (‪)2‬‬

‫‪89‬‬
‫حاال لیمت طرف راست و چپ آنرا محاسبه میکنیم میدانیم که اگلر ‪ x 0‬باشلد ‪ x  x‬و اگلر‬

‫‪ x  0‬باشد درین صورت ‪ x   x‬میشود بنابرین داریم‪.‬‬

‫‪lim  x   lim x  0‬‬


‫‪x o‬‬ ‫‪x o‬‬

‫‪lim x  lim   x   0  0‬‬


‫‪x o‬‬ ‫‪x o‬‬

‫چون لیمت طرف راست و چپ مساوی اسلت‪ ،‬بنلابرین تلابع فلوق در نقطله صلفر دارای لیملت‬

‫میباشد یعنی‪.‬‬

‫‪lim x  0‬‬
‫‪x o‬‬

‫‪ . 2‬لیمت تابع ذیل را محاسبه مینمائیم‪.‬‬

‫‪ x  12‬‬ ‫‪x 1‬‬


‫‪‬‬
‫‪f  x   4‬‬ ‫‪x 1‬‬
‫‪ x2  1‬‬ ‫‪x 1‬‬
‫‪‬‬

‫‪ lim f  x   lim  x 2  1    2‬‬


‫‪ xI ‬‬ ‫‪xI ‬‬
‫‪‬‬
‫‪lim f  x   lim  x  1  1  1  0‬‬
‫‪2‬‬
‫‪‬‬
‫‪ x 1‬‬ ‫‪x 1‬‬

‫چون لیمت های راست و چپ مساوی نیستند بنابرین تابع ‪ f  x ‬در ‪ x  1‬دارای لیمت نیست‬

‫(نورزاد‪8938 ،‬ی ‪.)3‬‬

‫لیمت تابع در بینهایت‬

‫لیمت تابع ‪ f  x ‬عبارت از عدد حقیقی ‪  ‬است زمانیکه متحول ‪ x‬به ‪   ‬تقرب مینماید و‬

‫یا هرگاه متحول ‪ x‬از هر عدد بسیار بزرو مثبت بزرگتر باشد ‪ f  x ‬به ‪  ‬تقرب میکند یعنی‬

‫‪lim f  x  ‬‬
‫‪x ‬‬

‫است زمانیکه متحول ‪ x‬به ‪   ‬تقرب مینماید و یا‬ ‫لیمت تابع ‪ f  x ‬عبارت از عدد حقیقی‬

‫تقرب میکند یعنی‬ ‫هرگاه متحول ‪ n‬از هر عدد بسیار کوچک منفی کوچکتر باشد ‪ f  x ‬به‬

‫‪81‬‬
‫‪lim f  x  ‬‬
‫‪x ‬‬

‫تابع بینهایت کوچکی تابع ‪ A  x ‬در ‪ x  a‬تابع بینهایت کوچک نامیده میشود هرگاه لیملت‬

‫آن مساوی به صفر گردد یعنی‪.‬‬

‫‪lim A  x   0‬‬
‫‪x a‬‬

‫خواص تابع بینهایت کوچک‬

‫باشلد الزم اسلت کله ‪f  x ‬‬ ‫‪ . 8‬برای اینکه لیمت تابع ‪ f  x ‬در ‪  x  a ‬مسلاوی بله علدد‬

‫و تابع بینهایت کوچک ‪ A  x ‬در نقطه ‪ x  a‬ارایه شده بتواند یعنی‬ ‫بحیث مجموع عدد ثابت‬

‫‪f  x    A  x ‬‬
‫‪‬‬
‫‪  lim‬‬ ‫‪f  x ‬‬
‫‪lim A  x   0‬‬ ‫‪‬‬
‫‪x a‬‬
‫‪x a‬‬ ‫‪‬‬

‫‪ .2‬هرگاه ‪ A  x ‬در ‪ x  a‬بینهایت کوچکی باشد که صفر نشود پسی‬

‫‪1‬‬
‫‪lim‬‬ ‫‪‬‬
‫‪x a‬‬ ‫‪A x‬‬

‫‪ . 9‬مجموعه توابع بی نهایت کوچک بازهم یک تابع بی نهایت کوچک است‪.‬‬

‫‪ .1‬هرگاه ‪ A  x ‬یک تابع بی نهایت کوچک ‪ u  x ‬یک تابع که لیملت آن صلفر شلده نتوانلد‬

‫‪A x‬‬
‫‪ v  x  ‬نیز یک تابع بی نهایت کوچک است‪.‬‬ ‫باشند پس تابع‬
‫‪u  x‬‬

‫‪ . 7‬حاصل ضرب یک تابع بی نهایت کوچک و یک تابع محلدود یلک تلابع بینهایلت کوچلک‬

‫است‪.‬‬

‫مثالی ‪ A  x   x 2  4‬زمانیکه ‪ x‬به عدد ‪ 2‬تقرب نماید یک تابع بینهایت کوچلک اسلت زیلرا‬

‫(صدیقی‪8937 ،‬ی ‪.)118‬‬

‫‪lim  x 2  4   22  4  4  0‬‬
‫‪x 2‬‬

‫‪81‬‬
‫خواص لیمت‬

‫لیمت دارای یک سلسله خصوصیات میباشد کله برخلی از مهلم تلرین آنهلا را ذیلالً بله معرفلی‬

‫میگیریم‪.‬‬

‫خاصیت اول‪ :‬لیمت هر عدد ثابت مساوی است به خودی همان عدد ثابت‪.‬‬

‫‪lim k  k , k  IR‬‬
‫‪x c‬‬

‫خاصیت دوم‪ :‬لیمت حاصل جمع یا حاصل تفریق دو یا چندین عدد مساوی است بله حاصلل‬

‫جمع و تفریق لیمت های آن‪.‬‬

‫‪lim f  x   g  x   lim, f  x   lim g  x ‬‬


‫‪x a‬‬ ‫‪x a‬‬ ‫‪x a‬‬

‫خاصیت سوم‪ :‬لیمت حاصل ضرب دو یا چندین عدد مساوی به حاصل ضرب لیمت های آن‪.‬‬

‫‪lim f  x   g  x   lim f  x   lim g  x ‬‬


‫‪x a‬‬ ‫‪x a‬‬ ‫‪x a‬‬

‫خاصیت چهارم‪ :‬لیمت حاصل تقسیم دو یا چندین عدد مساوی است به حاصل تقسلیم لیملت‬

‫های آن‪.‬‬

‫‪lim  f  x   g  x   lim f  x   lim g  x ‬‬


‫‪x a‬‬ ‫‪x a‬‬ ‫‪x a‬‬

‫خاصیت پنجم‪ :‬لیمت هر افاده توان دار مساوی است بهی‬


‫‪x‬‬
‫‪lim  f  x    lim f  x  ‬‬
‫‪x‬‬

‫‪x a‬‬ ‫‪ x a‬‬ ‫‪‬‬

‫خاصیت ششم‪ :‬لیمت هر افاده جذری مساوی بهی‬

‫‪lim x f  x   n lim f  x ‬‬


‫‪x a‬‬ ‫‪x a‬‬

‫خاصیت هفتم‪ :‬لیمت هر افاده لوگاریتمی مساوی است بهی‬


‫‪lim f  x ‬‬
‫‪lim log af  x   log axa‬‬
‫‪x a‬‬

‫خاصیت هشتم‪ :‬هرگاه ‪ c‬یک عدد حقیقی باشد در آنصورت لیمت حاصل ضلرب علدد ‪ c‬و‬

‫‪86‬‬
‫تابع ‪ f  x ‬مساوی به حاصل ضرب عدد ‪ c‬و لیمت تابع ‪ f  x ‬یعنی‪.‬‬

‫‪lim c  f  x    c  lim f  x ‬‬


‫‪x a‬‬ ‫‪x a‬‬

‫خاصیت نهم‪ :‬لیمت تابع تحت قیمت مطلقه مساوی به لیمت تابع تحت قیمت مطلق یعنی‬

‫‪lim f  x   lim f  x ‬‬


‫‪x a‬‬ ‫‪x a‬‬

‫ثبوت چند خواص از خواص ذکر شدهی‬

‫‪ lim‬باشلد‪ .‬درینصلورت‬ ‫‪g  x   2 ,lim f  x  ‬‬ ‫‪1‬‬ ‫برای ثبوت خواص فوق فرض میکنلیم کله‬
‫‪x a‬‬ ‫‪x a‬‬

‫توابع بینهایت کوچک ‪   ‬در نقطه ‪  x  a ‬وجود دارند طوریکه‬

‫‪f  x ‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪  , g  x ‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪‬‬

‫با در نظر داشت رابطه فوق داریم که‬

‫‪ . 8‬ثبوت حالت جمع و تفریق‬

‫‪f  x  g  x  ‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ ‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ ‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪  1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪     ‬‬
‫چون مجموعه دو تابع کوچک بازهم یک تابع بینهایت کوچک است یا حاصلل تلابع بینهایلت‬

‫کوچک مساوی به صفر است پس داریم که توابع بی نهایت کوچک ‪lim      0‬‬
‫‪x a‬‬

‫‪lim  f  x   g  x    lim ‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪  lim‬‬ ‫‪    ‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪x a‬‬ ‫‪x a‬‬ ‫‪x a‬‬

‫‪ lim  f  x   g  x    lim f  x   lim g  x ‬‬


‫‪x a‬‬ ‫‪x a‬‬ ‫‪x a‬‬

‫حالت منفی هم همین طور ثبوت میشود‪.‬‬

‫‪ . 2‬ثبوت حاصل ضرب‬

‫‪f  x  g  x  ‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪  ‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪  ‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪ ‬‬

‫طوریکه گفته شد که هر عدد وقتی به تابع بی نهایت کوچک ضرب گردد بازهم یک تابع بلی‬

‫نهات کوچک است پس حاصل ‪  , 2 , 1‬مساوی به صفر یا همان تابع بی نهایت کوچک میباشلد‬

‫‪83‬‬
.‫که حاصلش صفر میباشد‬

 lim  f  x   g  x   1  2  lim f  x   lim g  x 


x a x a x a

‫ ثبوت حاصل تقسیم‬. 9

f  x     
 1
 1
 1
 1
 1
 1
 1

g  x 2   2   2 2 2  2   2 


 
      2   1   1
    
1 2 1 1 2 1 2 1 1 2 1 2

2  2  2   2 2  2  2 2 2 

‫ یک تابع بینهایت کوچک است پس‬ 2  1 ‫چون واضح است که‬

g  x  f  x   lim f  x
lim  1
0  1
 lim    x a
x a g  x 2 2
x a g  x 
  lim g  x
x a

.)35 ‫ی‬8931 ،‫به ه مین قسم خصوصیات دیگر را هم میتوانیم ثبوت کنیم (احمدی‬

.‫ذکر چند مثال از خواص لیمت‬

1:  f  x   e lim f  x   ?
x a

‫حلی‬

lim  lim e  e
x a x a

2 :  lim  2 x 2  6 x  5  ?
x 2

‫حلی‬

lim  2 x  6 x  5  lim 2 x  lim6 x  lim5  2lim x 2  6lim x  lim5


x 2 x 2 x 2 x 2 x 2 x 2 x 2

 2  2   6  2  5  2  4  12  5  8  7  1
2

2 x3  3x 2  5 x  8
3:  lim ?
x 2 2 x2  4 x  8

‫حلی‬

81
lim  2 x3  3x 2  5 x  8  lim 2 x3  lim3 x 2  lim5 x  lim8
 x 2
 x 2 x 2 x 2 x 2

lim  2 x  4 x  8  lim 2 x  lim 4 x  lim8


2 2
x 2 x 2 x 2 x 2

2 lim x3  3lim x 2  5lim x  lim8 2  23  3  2 2  5  2  8


 x 2 x 2 x 2 x 2

2 lim x  4 lim x  lim8
2
2  22  4  2  8
x 2 x 2 x 2

2  8  3  4  10  8 16  12  10  8 30 15
   
24 88 888 8 4

4 :  lim 2 x 2  2 x  3  ?
x 2

‫حلی‬

lim 2 x 2  2 x  3  lim 2 x 2  lim 2 x  lim3  2lim x 2  lim x  lim3


x 2 x 2 x 2 x 2 x 2 x 2 x 2

2  22  2  2  3  2  4  4  3  8  4  3  9  3

5 :  lim log  x 4  2 x 2  1  ?
x 3

‫حلی‬

lim log  x 4  2 x 2  1  log lim x 4  lim 2 x 2  lim1  log lim x 4  2lim x 2  lim1
x 3 x 3 x 3 x 3 x 3 x 3 x 3

 log  34  2  32  1  log  81  18  1  log 100  2  1/ 41

lim cos( x)  lim sin(x)


 
cos( x)  sin(x) cos(x)  sin(x) x  4 x
6 :  lim  ?  lim  4

x
 tan  x   cot(x) x  tan  x   cot(x)
 lim tan( x)  lim cot(x)
4 4  
x x
4 4

‫حلی‬

 2 2 
cos  sin

 4 4  2 2  0 0
  11 2
tan  cot
4 4

.)131 ‫ی‬8918 ،‫(رشید‬

83
‫بررسی اشکال مبهم لیمت‬

‫همان گونه که در مثالهای قبل مطالعه نمودیم اگر در محاسبات حدود نا محدود مقدار لیمت را‬

‫مستقیماً وضع نمائیم ممکن است به حاالت ذیل برخورد نمائیم‪.‬‬

‫‪ 0‬‬
‫‪,   ,   ,‬‬ ‫‪, , o   ,   , oo ,  ,1‬‬
‫‪ 0‬‬
‫برخی ازین مقادیر برای ما کامالً روشن است مانند‪.‬‬

‫‪        ‬‬ ‫‪a  IR‬‬


‫‪a‬‬
‫‪    ‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪‬‬
‫‪0‬‬
‫‪        ‬‬ ‫‪o‬‬
‫‪a‬‬
‫‪a‬‬
‫‪        ‬‬ ‫‪‬‬
‫‪o‬‬
‫‪‬‬
‫‪    ‬‬ ‫‪‬‬
‫‪a‬‬
‫‪a  ‬‬

‫برای ‪ a ‬سه حالت وجود دارد‪.‬‬

‫الفی اگر ‪ a‬بزرگتر از یک باشد یعنی ‪ a  1‬درین صورت ‪ a ‬مساوی به ‪ ‬میباشد‪.‬‬

‫بی اگر ‪ a‬بزرگتر ازصفر و کوچکتر از یک باشد یعنی ‪ 0  a  1‬درین صورت ‪ a ‬مساوی به‬

‫صفر میباشد‪.‬‬

‫جی اگر ‪ a  1‬به یک باشد درین صورت ‪ 1‬حاصل میشود که یک شکل مبهم میباشد‪.‬‬

‫ولی برخی دیگری برای ما مشخص نیستند که به آنها حاالت ابهام یا مبهم میگوئیم که عبارت از‬

‫‪o ‬‬
‫‪, , 0  ,   ,1 , oo ,  , o , o‬‬
‫‪o ‬‬

‫برای برطرف کردن این حاالت ابهام در محاسبه لیمت ها باید سعی کرده به تکنیک های نظیلر‬

‫فاکتور گیری استفاده از اتحادها ضرب و تقسیم در یک عبارت و غیره آنها را از حالت ابهلام خلارج‬

‫‪22‬‬
‫کرد و مقدار لیمت را بدست آورد (عرفانیان و حسینی‪8917 ،‬ی ‪.)821‬‬

‫‪0‬‬
‫شکل مبهم‬
‫‪0‬‬

‫این حالت زمانی بوقوع میپیوندد که با مقادیر خاصی از متحول ‪ x‬هم صورت و هم مخرج افاده‬

‫صفر گردد درین گونه موارد عامل را که سبب صفر گردیدن صورت و مخلرج شلده اسلت را حلذف‬

‫مینمائیم و پس از حذف این عامل (عامل مشترک) مقدار ‪ x‬را برابری ‪ c‬قرار میدهیم و بلرای حلذف‬

‫این عوامل از روشهای ذیل استفاده مینمائیم‪.‬‬

‫‪ . 8‬اگر تابع کسری باشد صورت و مخرج را به عوامل اولیه تجزیه نموده و تا سرحدی این عمل‬

‫را ادامه میدهیم تا رفع ابهام صورت گیرد و اگر با روشهای معمولی نتوانستیم صورت و مخلرج را بله‬

‫عوامل اولیه تجزیه کنیم درین صورت مطابق روش ذیل اقدام به حل مسلأ له مینملائیم‪ .‬هرگلاه کسلری‬

‫‪o‬‬ ‫‪p  x‬‬


‫در بیابید عامل های ‪ x  b, x  a‬و یا‪...‬‬ ‫به مقادیر ‪ x  a‬یا ‪ x  b‬و یا‪ ...‬بصورت مبهم‬ ‫مانند‬
‫‪o‬‬ ‫‪q  x‬‬

‫را عامل های ابهام مینامند و اگر کسر فوق را به عامل های ابهام ساده کنیم به شرطی کله هلیچ عاملل‬

‫مبهم کننده دیگری باقی نماند میگوئیم کسر فوق نسبت به عامل های مبهم کننده رفع ابهام شده است‪.‬‬

‫همیشه این امکان وجود دارد که پس از یک یا چند بار رفع ابهام (ساده نمودن عامل ابهام) باز نیاز به‬

‫‪( x  a)n  p  x ‬‬ ‫رفع ابهام باشد واضح است که چنین کسرهای به شکل کللی ‪ x  a  , p  x ‬‬
‫‪m‬‬

‫و یلا‬
‫‪ x  a , q  x‬‬ ‫‪ x  a , q  x‬‬
‫‪n‬‬ ‫‪n‬‬

‫هستند که با فرض اینکه ‪ q  x  , p  x ‬بر ‪ x  a‬قابل تقسیم نباشد ‪ m  n‬باشد اصطالحاً میگوئیم کسر‬

‫دارای عامل ابهام از مرتبه ‪ n‬است واضح است که با فرضی اخیر در حالت ‪ m  n‬لیملت کسلر فلوق‬

‫زمانیکه ‪ x  a‬به بی نهایت تقرب میکند‪.‬‬

‫‪ . 2‬اگر صورت و مخرج و یا هر دو افاده های جذری باشند برای رفع ابهام صورت و مخلرج را‬

‫‪28‬‬
‫در مزوج صورت (مخرج) که بصورت جذری باشد ضرب مینمائیم و اگر عبارت جذری بصورت یک‬

‫افاده یک حده باشد درین صورت‪ ،‬صورت و مخرج را درین عبارت ضرب مینمائیم و بعلد از ضلرب‬

‫نمودن و اختصار ا فاده ساده و مناسب بدست میاید‪.‬‬

‫مثالهای‬

‫‪2 x 2  11x  5‬‬


‫‪1:  lim‬‬ ‫?‪‬‬
‫‪x 5 3 x 2  14 x  5‬‬

‫‪2 x 2  11x  5 2  52  11 5  5 2  25  55  5 50  55  5 o‬‬


‫‪lim 2‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪x 5 3 x  14 x  5‬‬ ‫‪3  52  14  5  5 3  25  70  5 75  70  5 o‬‬

‫‪o‬‬
‫را اختیار نموده بناءً طوری ذیل عمل میکنیم‪.‬‬ ‫طوریکه دیده میشود شکل مبهم‬
‫‪o‬‬

‫‪lim‬‬
‫‪2 x 2  11x  5‬‬
‫‪ lim‬‬
‫‪ 2 x  1 x  5  lim 2 x  1  2  5  1  10  1  9‬‬
‫‪x 5 3 x  14 x  5‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪x 5  3 x  1 x  5 ‬‬ ‫‪x 5 3 x  1‬‬ ‫‪3  5  1 15  1 16‬‬

‫‪1 x 1‬‬
‫‪2 :  lim‬‬ ‫?‪‬‬
‫‪x 0‬‬ ‫‪x‬‬

‫حاال صورت و مخرج را ضرب مزوج صورت میکنیم‪.‬‬

‫‪1 x 1 1 0 1 11 0‬‬


‫‪lim‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪x 0‬‬ ‫‪x‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪1 ‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪  lim 1   x  1 ‬‬
‫‪2‬‬
‫‪x 1 1 x 1‬‬
‫‪lim‬‬
‫‪x 0‬‬
‫‪‬‬
‫‪x 1‬‬ ‫‪x  1‬‬ ‫‪x 1  x  1 ‬‬
‫‪x 0‬‬

‫‪1   x  1‬‬ ‫‪1  x 1‬‬ ‫‪x‬‬ ‫‪1‬‬


‫‪lim‬‬ ‫‪ lim‬‬ ‫‪ lim‬‬ ‫‪ lim‬‬
‫‪x 0‬‬
‫‪‬‬
‫‪x 1 x 1‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪x 0‬‬
‫‪‬‬
‫‪x 1 x 1‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪x 0‬‬
‫‪‬‬
‫‪x 1 x 1‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪x 0‬‬ ‫‪1 x 1‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1 1‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪1 0 1 11 2‬‬

‫‪1 x‬‬ ‫‪1  x 1 1 o‬‬


‫‪3:  lim‬‬ ‫?‪‬‬ ‫‪lim‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪x 1 1  3 x‬‬ ‫‪x 1 1  3 x‬‬ ‫‪1 1 o‬‬

‫برای حل نمودن این مثال به اتحاد ذیل ضرورت است‪.‬‬

‫‪a3  b3   a  b   a 2  ab  b2 ‬‬

‫‪22‬‬
1 x
.‫بدست میآوریم‬ ‫حاال با ضرب نمودن صورت و مخرج در افاده‬
1  3 x2  3 x

1 x


1 x

 1 x

1 3 x  3 x

1 x 1 x   
 
lim lim lim
x 1 1  3 x x 1
 
1  3 x 1  3 x2  3 x 1 x x 1

1  3 x 1  3 x2  3 x


1  3 x2  3 x
 lim
1  x 
2


1  3 x2  3 x
 lim

1  x  1  3 x 2  3 x 
1 x 1  x 
x 1 3
3
1 x x 1

1  x  1  x 
1  3 x 2  3 x 1  3 12  3 1 1  1  1 3
 lim   
x 1 1 x 1 1 11 2

‫لیمت فوق را میتوانیم با استفاده از عملیه تعویضی ساده تر حل نمائیم یعنیی‬

1  x  x  y6  1 x 1  y6
lim     lim  lim
x 1 1  3 x
 x  1  y  1 x 1 1  3 x y 1
1  3 y6

1 y2 1  y   y 2  y  1 ya  y 1 111 3
 lim  lim  lim  
y 1 1  y 2 y 1 1  y 1  y  y 1 y 1 11 2

.)28 ‫ی‬8938 ،‫(نورزاد‬

x5  32 x5  32 25  32 o
4 :  lim ? lim  
x 2 x  2 x 2 x  2 2  2 o
x 5  25  x  2   x  2 x  4 x  8 x  16 
4 3 2

 lim  lim  lim  x 4  2 x3  4 x 2  8 x  16 


x 2 x  2 x 2 x2 x 2

  2   2  2   4  2   8  2   16   16  16  16  16  16  80
4 3 2
 

5
x52 5
x52 o
5 :  lim  ? lim 
x 2 x2 x 2 x2 o

‫ استفاده میکنیم دریلن حاللت بلا تعلویض فلوق‬2  a5 , x  y 6 ‫برای حل لیمت فوق از تعویض‬

‫ تبدیل میشود بنابر آن داریم کهی‬y  a ‫ به‬x  2

29
x52
5 5
y5  5 a5 ya
lim  lim  lim 5  lim
x 2 x2 y a y a
5 5 y a y  a 5 y a

ya 1
 lim 4
 y  a   y  ay  a y  a y  a 
4 3 2 2 3 4 y 1a y  ay  a y  a 3 y  a 4
3 2 2

1 1 1
 4  4
a  aa  a a  a a  a
4 23 3 2 4
a a a a a
4 4 4 4
5a

‫ است پسی‬a  5 2 ‫ تعویض کرده بودیم بنابر آن‬2  a5 ً‫چون قبال‬

5
x52 1 1 1
lim  4  5  5
x 2 x2 5a 5 16 5 16

3
x32
6 :  lim ?
x 2 x 2

y  a ‫ تقلرب نملوده پلس‬x  2 ‫ تعویض مینملائیم چلون‬2  a6 , x  y 6 ‫همانند سوال قبلی‬

.‫تقرب مینماید‬

3
x32 3
y6  3 a6 y2  a2
lim  lim  lim 3  lim
x  2 y a y 6  a 6 y a y  a
x 2 3 y a

 y  a  y  a   lim y  a 
aa 2a
 2
 y  a   y 2  ay  a 2  y a y 2  ay  a 2 a  aa  a
2 2
3a

2 2
 6 a  6 2 2  a6 ‫چون‬
3a 3 2

x 1
7 :  lim ?
x 1
x  3  2x
2

.‫برای حل لیمت مورد نظر صورت و مخرج را ضرب مزوج مخرج میکنیم‬

21
x 1
 lim 
 x  3  2x   lim  x  1  x  3  2x 
 x  1
2 2

x  3  2x  x  3  2x
lim
x 1
x  3  2x
2 x 1 2 x  3  4x
2 x 1 2 2

 x  1  x  3  2 x  2
 x  1  x  3  2 x   x  1  x  3  2 x 
2 2

 lim  lim  lim


x 1 3x 2  3 x 1 3  x 2  1 x 1 3  x  1 x  1

 lim
x2  3  2 x

 1 2
 3  1    4 2 22 4 2
  
x 1 3  x  1 3  1  1 6 6 6 3

x  13  2 x  1
8 :  lim ?
x 3 x2  9

.‫برای حل لیمت فوق صورت و مخرج را ضرب در مزوج صورت میکنیم‬

x  13  2 x  1 x  13  2 x  1 x  13  2 x  1
lim  lim 
x 3 x 9
2 x 3 x2  9 x  13  2 x  1

lim 2
 x  13  4  x  1  lim 2
x  13  4 x  4
x 3
 
 x  9  x  13  2 x  1 x3  x  9  x  13  2 x  1  
3 x  9
 lim
x 3
x 2
 9  x  13  2 x  1 
3  x  3 3
 lim  lim 
x 3
 x  3 x  3  x  13  2 x  1  x 3
 x  3  x  13  2 x  1 
3 3 3 3 3 1
    
 3  3  3  13  2 3  1  6 16  2 4  6  4  2  2  6  8  48 16

‫یادداشتی‬

x2  a2
‫ را دارند میتوانیم از طریق سلاده تلری از فورملول‬lim ‫برای حل لیمت های که شکل‬
xa xa

.‫ذیل استفاده کنیم‬

n2  a 2
lim    a  1
n a n  a

x  a  x  a   x 1  a  x 2  a 2  x  3  ...  a  1 
lim  lim
x a x  a n a xa
lim  x  1  a  x  2  a 2  x  3  ...  a  1   a  1  a  a  2  a 2  a  3  ...  a  1
x a

21
 a 1  a 21  a2 3  ...  a 1  a 1  a 1  a 1  ...  a 1  a 1

‫مثال‬

x3  8 x3  23
a :  lim  lim  3  231  3  22  3  4  12
x 2 x  2 x 2 x  2

1 1
x34 3
x 3 4 3 1 1 2 1 1 1
b :  lim  lim  1 4 3
 1 4 3
   3
x 4 x4 x 4 x4 3 3 3 42 3 16
3

x10  1 x10  1
c :  lim  lim  10 1101  10 12  10
x 1 x  1 x 1 x  1
1 1 4
x53 5
x 5 3 5 1 1 1 1 1 1
d :  lim  lim  1 3 5
 1 3 5    5  5
x 3 x 3 x 3 x 3 5 5 5 3 4 5 34 5 81
5

.)181 ‫ی‬8937 ،‫(صدیقی‬

3
x3a o
9 :  lim ?
x a xa o
3
x3a 3
x3a 3
x3a
 lim  lim
 
lim
xa
 x  a 
x a x a 3 3 x a
3 3 3
x3a 3
x2  3 x . 3 a  3 a2
1 1 1 1
lim   
x a 3
x  x a a
2 3 3 2 3
a  a. a  a
2 3 3 3 2 3
a  a  a
2 3 2 3 2 3
3 a2

x2  2 x  6  x2  2 x  6 o
10 :  lim ?
x 3 x  4x  3
2
o

.‫برای حل صورت و مخرج را ضرب مزوج صورت میکنیم‬

lim
x2  2 x  6  x2  2 x  6
 lim
 x2  2x  6  x2  2x  6 
x 3 x2  4 x  3 x 3
x 2
 4 x  3

x2  2 x  6  x2  2 x  6
 lim
x 2
 2x  6   x2  2x  6
x2  2 x  6  x2  2 x  6 x 3
x 2
 4 x  3  x2  2x  6  x2  2x  6 
x2  2 x  6  x2  2 x  6
 lim 
x 3
 x 2  4 x  3  x2  2x  6  x2  2x  6 

26
4 x  12 4  x  3
lim  lim
x 3
x 2
 4 x  3 | x 2  2 x  6  x 2  2 x  6 x 3
 x  3 x  1 x2  2x  6  x2  2x  6
4 4

 x  1    3  1  
lim
x 3
x2  2x  6  x2  2x  6 32  2  3  6  32  2  3  6
4 4 4 4 1
    
2  9 9  2  3  3 2  6 12 3

2 x 2  x  10 o
11:  lim 
x 2 10 x  4  4 o

2 x 2  x  10  y4  4 
lim  10 x  4  y 4  10 x  y 4  4  x  x  2  y  2
x 2 4 10 x  4  4
 10 

2
 y4  4   y4  4   y 8  8 y 4  16   y 4  4 
2 
    10 2     10
lim  10   10 
 lim  100   10 
y 2 4
y4  2 y 2 y2
y 8  8 y 4  16 y 4  4 y 8  8 y 4  16  5 y 4  20  500
  10
 lim 50 10  lim 50
y 2 y2 y 2 y2
y 8  13 y 4  464
50 1 y 8  13 y 4  464 1
 lim  lim   lim
y 2 y2 y  2 50 y2 50 y2

 y  2   y 7  2 y 6  4 y 5  8 y 4  29 y 3  58 y 2  116 y  232  1
 lim
y2 50 y 2

y 2
 2 y 6  4 y 5  8 y 4  29 y 3  58 y 2  116 y  232  
1 7
50
 2  2  2 6  4  25 

1
8  24  29  23  58  22  116  2  232  (128  128  128  128
50
1
 512  232  232  232  232 
29  8  58  4  232  232 
50
1 1 144
  512  928   1440    28/8
50 50 5

x 2  1521 o
12 :  lim ?
x 39 x  39 o

x 2  392  x  39  x  39   lim x  39  39  39  78
lim
x 39 x  39
 lim  
x 39 x  39 x 39

.)811 ‫ی‬8931 ،‫(احمدی‬

23
‫‪‬‬
‫شکل مبهم‬
‫‪‬‬

‫‪1‬‬
‫‪o‬‬ ‫‪f  x g  x‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪f  x‬‬
‫بله صلورت‬ ‫‪‬‬ ‫را اختیلار نمایلد‪ ،‬در ایلن حاللت‬ ‫‪ lim‬شکل‬ ‫هرگاه‬
‫‪o‬‬ ‫‪g  x‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪xa g  x ‬‬

‫‪f  x‬‬

‫تبدیل می گردد هرچند با پیروی ازین دستور میتوان در نهایت امر ابهام رافع نمود ولی ممکن‬

‫‪‬‬
‫در نسلبت دو تلابع‬ ‫است مشکل مساله گاهی آسانتر قابلل حلل باشلد چنانچله اگلر حاللت‬
‫‪‬‬

‫منجمله دو پولنیوم ظهور نماید درین حالت‪ ،‬صورت و مخرج کسر را همزملان بلر بل نلد تلرین‬

‫طاقت متحول تقسیم نموده ابهام برطرف میگردد‪.‬‬

‫مثالی‬

‫‪2 x2  x  3‬‬
‫‪a.lim‬‬ ‫?‪‬‬
‫‪x  x 2  8 x  5‬‬

‫‪1 3‬‬ ‫‪1 3‬‬


‫‪2  2 2 ‬‬
‫‪2 x2  x  3‬‬ ‫‪x x ‬‬ ‫‪   209  2  2‬‬
‫‪lim 2‬‬ ‫‪ lim‬‬
‫‪x  x  8 x  5‬‬ ‫‪x ‬‬ ‫‪8 5‬‬ ‫‪8 8 1 0  0 1‬‬
‫‪1  2 1 ‬‬
‫‪x x‬‬ ‫‪ ‬‬

‫‪8x  2‬‬
‫‪b.lim‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪x ‬‬ ‫‪4x  x‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪8‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪8‬‬
‫‪8x  2‬‬ ‫‪x  lim‬‬ ‫‪x  lim‬‬ ‫‪x  80  2‬‬
‫‪lim‬‬ ‫‪ lim‬‬
‫‪x  4 x ‬‬ ‫‪x‬‬ ‫‪x‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪x‬‬ ‫‪x‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪x‬‬ ‫‪x‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪1 40‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪4 2‬‬ ‫‪4‬‬
‫‪x‬‬ ‫‪x‬‬ ‫‪x‬‬

‫‪9 x2  x  5‬‬
‫‪c.lim‬‬ ‫?‪‬‬
‫‪x ‬‬
‫‪9 x4  1‬‬
‫‪1 5‬‬ ‫‪1 5‬‬
‫‪9  2‬‬ ‫‪9  2‬‬
‫‪9x  x  5‬‬
‫‪2‬‬
‫‪x x  lim‬‬ ‫‪x x  900  9  3‬‬
‫‪lim‬‬ ‫‪ lim‬‬
‫‪x ‬‬
‫‪9x 1‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪x ‬‬
‫‪9x 1‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪x ‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪90‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪4‬‬
‫‪9 4‬‬
‫‪x‬‬ ‫‪x‬‬

‫‪21‬‬
‫‪x2  9x  6‬‬
‫‪d .lim‬‬ ‫?‪‬‬
‫‪x ‬‬ ‫‪x2  3‬‬
‫‪9 6‬‬ ‫‪9 6‬‬
‫‪1‬‬
‫‪ 2 1 ‬‬
‫‪x  9x  6‬‬
‫‪2‬‬
‫‪x x ‬‬ ‫‪   1 0  0  1  1‬‬
‫‪lim‬‬ ‫‪ lim‬‬
‫‪x ‬‬ ‫‪x 3‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪x‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪1 2‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪1 0‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪x‬‬ ‫‪‬‬

‫‪6 x2  5x  3‬‬
‫‪e.lim‬‬ ‫?‪‬‬
‫‪x  2 x 2  x  1‬‬

‫‪5 3‬‬
‫‪6  2‬‬
‫‪6 x2  5x  3‬‬ ‫‪x x  600  6 3‬‬
‫‪lim‬‬ ‫‪ lim‬‬
‫‪x  2 x  x  1‬‬
‫‪2  2 200 2‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪x ‬‬ ‫‪1 1‬‬
‫‪x x‬‬

‫(غوری‪8913 ،‬ی ‪.)813‬‬

‫تبصره‬
‫‪‬‬
‫پیش آید میتوانیم برای دریافت جواب از روشهای‬ ‫هرگاه در توابع کسری ناطق حالت مبهم‬
‫‪‬‬

‫ساده ئی ذیل استفاده کنیم‪.‬‬

‫‪ . 8‬اگر درجه توان متحول صورت نظر به مخرج بزرگتر باشد و متحول به طرف بی نهایت تقرب‬

‫نماید درین صورت تابع مساوی به بی نهایت خواهد بود و اگر متحول به طرف منفی بی نها یت تقرب‬

‫نماید در ان صورت اگر اختالف درجه توان متحول صورت و مخرج عددی جفلت باشلد لیملت تلابع‬

‫مساوی به بی نهایت میگردد و اگر این اختالف یک عدد طاق باشد لیملت تلابع مسلاوی بله منفلی بله‬

‫نهایت خواهد بود‪.‬‬

‫مثال اولی‬

‫‪6 x7  4 x4  x  3‬‬
‫‪lim‬‬
‫‪x ‬‬ ‫‪5 x5  2 x  9‬‬

‫چون درجه ئی توان صورت (هفت) بزرگتر از درجه تلوان مخلرج (پلنم) میباشلد و متحلول بله‬

‫طرف بی نهایبت تقرب نموده است پس لیمت تابع مساوی به بی نهایت میباشد‪.‬‬

‫‪23‬‬
‫مثال دومی‬

‫‪2 x 4  x3  x 2  1‬‬
‫‪lim‬‬
‫‪x  x 3  3 x 2  6 x  6‬‬

‫چون درجه توان صورت (چهار) بزرگتر از درجه توان مخرج (سه) میباشد و متحول به منفی بی‬

‫نهایت تقرب نموده است و از آنجایی که اختالف درجه توان صورت و مخرج ‪  4  3  1‬یک عدد‬

‫طاق است بنابرین لیمت تابع مساوی به منفی بی نهایت میباشد‪.‬‬

‫مثال سومی‬

‫‪x6  2 x  9‬‬
‫‪lim‬‬
‫‪x  x 4  x  1‬‬

‫‪ . 2‬هرگاه درجه توان متحول صورت مساوی با مخرج باشد و متحول به مثبت بی نهایت (منفلی‬

‫بی نهایت) تقرب ن موده باشد درین صورت لیمت تابع مسلاوی بله نسلبت ضلریب هلای بزرگتلر تلوان‬

‫متحول صورت و مخرج میباشد‪.‬‬

‫مثالی‬

‫‪7 x3  2 x  3‬‬
‫‪lim‬‬
‫‪x  11x 3  6 x  9‬‬

‫چون درجه توان متحول صورت و مخرج باهم مساوی اند و متحول بله طلرف مثبلت منفلی بلی‬

‫نهایت تقرب نموده است بنابرین لیمت تابع مسلاوی بله نسلبت ضلریب هلای بزرگتلرین تلوان متحلول‬

‫صورت و مخرج میباشد‪.‬‬

‫‪ . 9‬اگر درجه بزرگترین توان متحول صورت کوچکتر از مخرج باشد درین صورت لیمت تلابع‬

‫مساوی به صفر میب اشد‪( .‬نورزاد‪8938 ،‬ی ‪.)11‬‬

‫‪92‬‬
‫مثالها‬

4 x3  15 x 2  30 x  20 
1:  lim ?
x  2 x  3 x  2 x  10
3 2

4 x3 15 x 2 30 x 20 15 30 20
 3  3  3 4  2  3
lim x
3
x x x  lim x x x  4000  4
x  2 x 3 2
3x 2 x 10 x  2 2 10
3  3 03 0 0 3
3
 3  3  3 2
x x x x x x x

x2  5 
2 :  lim ?
x  2 x  6 x  5 x
3 2

2
x 5 1 5
 3  3
3 00 0
lim 3 x 2x  lim x x   0
x  2 x 6 x 5 x x  2  6  5 2  0  0 2
 3  3
x 3
x x x x2

2x4  x 1
3 :  lim ?
x  x 2  2 x  2

2 x4 x 1 1 1
 4 4 2 3  4
lim x2
4
x x  lim x x  200  2  
 3  4 000 0
x  x 2x 2 x  1 2 2
4
 4 4 2
x x x x x x

x4  5x2  2 x 
4 :  lim ?
x  4 x  3x  1
2

x4 5x2 2 x 5 2
 4  4 1 2  3
4
lim x 2 x x  lim x x  1 0  0  1
x  4 x 3x 1 x  3
4  2
1 400 4
2
 2 2
x x x x x

x x x 
5 :  lim ?
x  x 

x x x 1 1 1 1
 2 3 1  2 1 
x x x x x  2
lim  lim  
x  x x  1 1
x

98
1 0  0 1 0  0
 1
1 1
x   1
x

6 :  lim ?
x   1 
x  x

  1 x 
 1

x 1   (1) x 0
 x  1 1 1
lim    lim x    
 1 1   1 1  0

x  
 1 
x x  x

x 1  1 
 x  x 

1 0 1
  1
1 0 1

5 x 1  6 x 1 
7 :  lim ?
x  5  6
x x

x
5x 6x 5
5   6  5    1 6
55  66
x x x
6  lim  6 
x
 lim  lim 6 x
x  5 6
x x x  5 6 x x 
5
x
   1
6x 6x 6

5
5   6
50  6 0  6 6
  
6
   6
5 0 1 1 1
  1
6
5 x 2  3 x  18 
8 :  lim 2 ?
x  x  18 x  25 
2
5 x 3 x 18 3 18
 2 2 5  2
lim x2
2
x x  lim x x  5  0  0  5  5
x  x 18 x 25 x  1  18  25 1  0  0 1
 2  2
x 2
x x x x2

9 :  lim
 x  3 2  5 x  3x  1  6  ? 
 2 x  1 
x  3

lim
 2 x  5 x 2  6  15 x   3x  1  6
 lim
6 x 2  2 x  15 x 3  5 x 2  18 x  6  45 x 2  15 x  6
 2 x  1  2 x  1
x  3 x  3

 5 x   6  lim  46 x 2  15 x3  x  6   6  lim 46 x 2  15 x3  x
x  8 x3  12 x 2  6 x  1 x  8 x 3  12 x 2  6 x  1

46 x 2 15 x 3 x 46 1
 3  3  15  2
3 0  15  0 15
lim 3 x x x  lim x x    1/ 875
x  8 x 2
12 x 6 x 1 x  12 6 1 8  0  0  0 8
 3  3 3 8   
x3 x x x x x 2 x3

92
10 :  9 x 2  18 x  9 x 2  1  f  x  , lim f  x   ?
x 

lim 9 x  18 x 
2
9 x  1  lim
2
 9 x 2  18 x  9 x 2  1   9 x 2  18 x  9 x 2  1 
x  x 
 9 x 2  18 x  9 x 2  1 
lim
9x 2
 18 x    9 x 2  1
 lim
9 x 2  18 x  9 x 2  1

x 
9 x 2  18 x  9 x 2  1 9 x 2  18 x  9 x 2  1
x 

18n 1

18 x  1 x x
lim  lim  lim
x 
9 x  18 x  9 x  1
2 2 x  2
9 x 18 9x2 1 x 
  
x2 x2 x2 x2
1 1
18  18 
x  18  0 18 18
    3
18 1 18 1 9 0  9 0 33 6
9  9 2 9  9
x x  

2 x2  6 x  4
11:  lim ?
x 
2 x2  1  3
2 x 2 10 x 4 6 4 6 4
 2  2 2  2 2 
lim x
2
x x  lim x x     200  2  
x 
x 2
1 3 x  2 1 3 2 1 3 00 0 0
2 4 4 2  4  2  
x x x x 2
x x   

1  2  3  ....  x 
12 :  lim ?
x  x 1
2

x x x2
1  2  3  ...  x 1 x 
lim  lim 22  lim 2 2 
2
x  x 1
2 x  x 1 x  x  1

 1 1 1 1 1 1 1
x2     
lim    lim 2 x 2  2   2  2  1
2 x 2
x   1  x
1 2
1
1 2
1 1 2
x 2 1  2 
 x  x 

x  c2x 
13 :  lim x  ?
x  c
3 

99
x! x
x
xc
lim x  lim
x
2  x  2 ! 2!  lim  x  2  x  3! 2!
x  c
3
x  x! x  1
 x  3! 3!  x  3! 3!
x

 lim
 x  2   2!  lim 3! x  lim 3  2 1 x 
x  1 x   x  2   2! x   x  2   2  1

3!
3x
3x 3 3 3
lim  lim x  lim   3
x  x  2 x  x 2 x  2 1 0 1
 1
x x x

a x 5  b x 5 
14 :  lim x  4 x4
ab?
x  a b 

ax 5 bx 5
 a  x b
a x 5  b x 5 a x  a 5  b x  b5 bx b
lim  lim x 4  lim
x  a x  4  b x  4 x  a  a  b x  b 4 x  a x bx 4
 a 4
 b
bx bx
x 
a 5 5 a
  a b   a b
5 5
0  a 5  b5 b5
 lim  x   
b b
  b
x 
a 4 a 0  a 4  b4 b4
  a b   a b
4 4 4

b b

6  25 x  3  2 x  8 
15 :  lim ?
x  3 2  2 1
5 x x

 3 8  3 8
25 x  6  4 x  5 x  6  4x  5x
lim  2 2 
 lim 2 2  600  6  2
 3  4x  5x 3  0  0
x  1 1  x  1 1 3
25 x  3  4 x  5 x 
 2 2  2 2

.)817 ‫ی‬8931 ،‫(احمدی‬

     ‫شکل مهبم‬
‫ میتللوان آنللرا بشللکل‬،‫ را اختیللار نمایللد‬     ‫ شللکل مللبهم‬lim  f  x   g  x   ‫هرگللاه‬
x a 

 o  g  x 
  ‫ یا‬  ‫ تبدیل کرد که درین صورت یکی از اشکال مبهم‬f  x   g  x   f  x  1  
 o  f  x 

91
،‫را اختیار مینماید در صورت که این حالت در تفاضل دوکسر یا تفاضل افاده های جذری اتفاق افتلد‬

‫در اثر تفریق کردن کسرها از هم دیگر و یا ضرب و تقسیم افاده های جلذری دار بلر ملزوج آن قابلل‬

.‫رفع میباشد‬

‫مثالهای‬

I :  lim  x 4  5x 2   ? lim  x 4  5 x 2     
x  x 

‫حلی‬

  5    5 
lim  x 4 1  2     1      1  0     1  
x 
  x     

II :  lim
x 
 x 1  x  ? lim
x 
 
x 1  x    

 x 1  x   lim x 1 x
lim  x 1  x    lim
1
x 
 x 1  x x  x 1  x x  x 1  x
1 1
  0
 

III :  lim
x 
 x  4x 1  ?  lim x  4 x  1    
x 

x  4x 1 x  4x 1 x  4x 1 3x  1
lim   lim  lim
x  1 x  4x 1 x  x  4x 1 x  x  4x 1
 1 1
x  3   3 
 x x 3  0 3
lim  lim    
x  
1 4 1  x  1 4 1 00 0
x     
 x x x2  x x x

IV :  lim x 2  3 x  2 x  ? 
x 

x 2  3x  x 2 x 2  3x  x 4
lim x  3 x  x 
2 2
 lim  lim
x 
x 2  3x  x 2 x 
x 2  3x  x 2 x 

 1 3  1 3
x 4  2  3  1  1
x x   lim x 2 x3 0  0  1 1
   
1 3 1
x4 6  7  2
x  1 3 1 000 0
 
x x x x6 x7 x2

91
‫‪ lim‬باشللد در آنصللورت لیمللت ترکیبللی تللابع‬ ‫قضــیه‪ :‬هرگللاه تللابع وابسللته بلله ‪g  x   b‬‬
‫‪x a‬‬

‫‪ lim‬است یعنی‪.‬‬ ‫‪f  f  x   f b ‬‬


‫‪x a‬‬

‫‪lim  fog  x   lim f  g  x    f lim g  x   f  b ‬‬


‫‪x a‬‬ ‫‪x a‬‬ ‫‪ x a‬‬ ‫‪‬‬

‫منطقاً هم این قضیه قابل قبول است بخاطریکه هرگاه ‪ x‬وابسلته بله ‪ a‬باشلد در آنصلورت تلابع‬

‫‪ g  x ‬وابسته به ‪ b‬است و چون تابع ‪ f‬وابسته به ‪ g  x ‬است در آنصورت ‪ f  g  x  ‬نیز وابسته بله‬

‫‪ f  b ‬میباشد‪.‬‬

‫مثالی هرگاه تابع ‪ g  x   2 x f  x   x2  2 x‬باشند لیمت ‪  fog  x ‬را زمانیکه ‪ x‬به ‪ 8‬تقرب‬

‫مینماید دریافت می نمائیم‪.‬‬

‫حلی‬

‫‪ fog  x   f  g  x    f  2x    2x ‬‬ ‫‪ 2  2x   4x2  4x‬‬


‫‪2‬‬

‫نظر به تعریف قضیه داریم کهی‬

‫‪lim f  g  x    f lim g  x   f  b ‬‬


‫‪x a‬‬ ‫‪ x a‬‬ ‫‪‬‬

‫بنابر ان ‪ b‬را جستجو میکنیم‪.‬‬

‫‪b  lim g  x   lim  2 x   2 1  2‬‬


‫‪x a‬‬ ‫‪x 1‬‬

‫حاال قیمت ‪ b‬را در تابع ‪ f  x ‬وضع مینمائیم‪.‬‬

‫‪f  b   f  2   22  2  2  4  4  0  f  b   0‬‬

‫‪96‬‬
)9( ‫شکل‬

.)183 ‫ی‬8937 ،‫(صدیقی‬

     ‫مثالهای از شکل مهبم‬


2 1
1:  lim  2  ? 
x 0 x x
2 1 2 x 2  1 2  0  1 0  1 1
lim  2  lim     
x 0 x x x 0 x2 0 0 0
2 :  lim 2 x  1  x 2  1  
x 

   lim    
2 2

2x 1  x 1 2 2x 1  x2  1 2x 1  x2  1
lim  
x  1 2x 1  x2  1 x 
2x 1  x2  1
2 x  1   x 2  1 2x 1  x2 1 2 x  x2  2
lim  lim  lim

x 
2x 1  x2  1 x 
2x 1  x2  1
2 x  1  x2  1 x 

 x2 2 x 2
 2 2
x  2x  2
2
 x  2x  2
2
x2 x x
lim   lim  lim
x 
2x 1  x 1 
2 x 
2x 1  x 1
2 x 
2x 1 x 2
1
4
 4  4 4
x x x x

2 2 2 2
1   1 

x x2   1  0  0 1
 lim     
x  2 1 1 1 2 1 1 1 00  00 0
  2 4   
x3 x 4 x x    

93
1 1
3:  lim  3 ? 
x 1 1 x 2
x 1

1 1 1 1 1 1
lim  3  lim   lim 
n 1 1  n 2
n  1 x1 1  x 1  x
2 3 x 1 1  x 1  x 
1  x  1  x  x 2 

1  x  x 2   x  1 1  x  x2  x 1
lim  lim
x 1
 x  11  x  1  x  x 2     
x 1 1  x 1  x 1  x  x 2

x2 12 1 1
lim    
   
x 1 1  x 1  x 1  x  x 2
 1 11  1 1  1  1  0  2  3 0
2

x2  1  x  
4 :  lim ? 
x  x 1  

x2  1  x
 lim
x2  1  x x2  1  x
  lim
 x 2  1  x 2

 
lim
x  x 1 x  x 1 x 2  1  x x  x  1 x 2  1  x

x2  1  x2 1 1
 lim  lim 
x 
 x  1  x 1  x
2
 x 
 x  1  x 1  x
2
    1  2  1   
1 1
  0
 

2 1
5 :  lim  ? 
x 2 x  2 5 x  10
2 1 2 1 10  1 1
lim   lim   lim  lim
x 2 x  2 5 x  10 x  2 x  2 5  x  2 x  2 5  x  2 x  2 5  x  2
9 9 9
   
5  2  2 5  0 0

6 :  lim x  x  2  ? 
x 

x2   x  2
2
x  x2
lim x  x  2  lim
x  x 
 x  x2    lim
x  x  2 x 0 x  x2

x x2 2 2 2
 lim  lim   0
x  x  x2 x  x  x2  

2x 1 x2  x 1
7 :  lim  ? 
x 2 2 x 2  x  6 3x3  12 x 2  19 x  14

91
2x 1 x2  x 1 2x 1 x  x2 1
lim   lim 
x 2 2 x 2  x  6 3x3  12 x 2  19 x  14 x2  x  2  2 x  3  x  2   3x 2  6 x  7 

3 x 2  6 x  7   2 x 2  3 x  2 x 3  3 x 2  2 x  3 6 x 3  12 x 2  14 x  3x 2
 lim
 x  2  2 x  3  3x 2  6 x  7  x 2

6 x  7  2 x 2  3x  2 x3  3x 2  2 x  3 4 x 3  20 x 2  19 x  4
 lim
 x  2  2 x  3  3x 2  6 x  7  
x2 x  2
 2 x  3  3x 2  6 x  7 
4  23  20  22  19  2  4 14
  
 2  2  4  3 2  2  3  3  22  6  2  7  0

8 :  lim x 2  x  x  ? 
x 

lim  x  x  x 
2
   lim x  x  x
x2  x  x 2 2

x 
 x  x  x x xx
x2
2 2

x  
x x  1 
lim  lim x   lim  
x2  
x 
x xx
2 x 
x 2
x x x 1
 2  1 1 
x 2
x x  x 
1 1 1
 
1 0 1 11 2

.)295 ‫ی‬8939 ،‫ عبدالمسع نورزاد‬،‫(همایون ستانکزی‬

 0   ‫شکل مبهم‬
‫ در حال ضرب با یکدیگر باشند طوریکهی‬g  x  , f  x  ‫هرگاه دو تابع‬

lim f  x   0
x a

lim g  x   
x a

‫ روبرو میگردیم که این نوع ابهام نیز حالت خاصی از شلکل‬ o    ‫درینصورت با حالت مبهم‬

o
‫میباشد و به منظور رفع ابهام بلا اسلتفاده از عملیلات الجبلری توابلع را بله شلکل ذیلل تبلدیل‬ ‫مبهم‬
o

.‫مینمائیم‬

93
f  x
f  x  g  x 
1
g  x

o
.‫را رفع مینمائیم‬ ‫حال با استفاده از عملیات الجبری شکل مبهم‬
o

‫مثالهای‬

.‫لیمت های ذیل را حل مینمائیم‬

 1  2
1:  lim 
x 3 x  3
  x  9  ? o
 

 1  2  1 
lim 
x 3 x  3



 x  9   lim 
x 3 x  3

  x  3 x  3  lim
 x 3
 x  3  3  3  6

 1 
2 :  lim x    ? o 
x o
 2 4 x 

 1   1   2 4 x   2 4 x 
lim x    lim x       lim x  
x 0
 2  4  x  xo  2  4  x   2  4  x  xo  4   4  x  

 2 4 x   2 4 x 
lim x   
 xo 
lim x   lim 2 4 x  
 44 x 
x o x x o
 

2  4  o  2  22  2  2  4

 1 1 
3:  lim  x 2  9    ? o
x 3
 x  3 x  3 

 1 1   x 3 x 3   2x 
lim  x 2  9      lim  x 2  9     lim  x 2  9   2
x 3
 x  3 x  3  x 3   x  3 x  3 
x 3
 x  9 
lim  2 x   2  3  6
x 3

 5x  6 
4 :  lim
x2
 x 2 
 4

 x 3
 8
?

o

lim 
 5x  6
x 2   
4  x3  8 
  lim  x 2 

  5 x  6  4  x3  8
 
x2
 4  x3  8 4  x3  8  x 2
 16   x3  8  
 

12
lim 
  5 x  6  4  x3  8
x 2  
    lim   
x  2  5 x  6  4  x3  8 
x 2  8  x3  x 2 2 x
3 3
 

lim
 
x  2  5 x  6  4  x3  8    lim  
x  2  5 x  6  4  x3  8 
x 2   x3  23  x 2
 x 2  
x  2  x2  2x  4

 lim
5x  6  4  x3  8
 

 5  2  6 4  8  8 
   16  4  4 
 
x 2
 
x  2  x2  2x  4 
 2  2  4  4  4 
 
2 2 4 
 128   16   16  2   16 2 
              8 2
8 2   2  2  2   2 

 x 1 
5 :  lim x 2  ? o
x o
 1 1 x 
2

 x 1   x 1   1  1  x2 
lim x 2    lim x2       lim x 2 
2 
x o
 1 1 x  x o  1  1  x   1  1  x  x o
2 2


  x  1 1  1  x 2
  

  x  1 1  1  x 2 
  lim x 2    lim 
x 2  x  1 1  1  x 2  

 1  1  x 2   x o 
  1 1  x2  x o
 x2
   

  
lim  x  1 1  1  x 2   0  1 1  1  0  1 1  1  1 2  2
x o

6 :  lim x  cot(x)  ? o
x o

 
 f  x  cot(x)
lim x  cot(x)  f  x    x  
   lim  lim
x o  1  x  o 1 x o


 g  x   x

1 lim1 1
 x o
 1
tan  x  tan  x  1
lim
x x o x

)‫قضیه ساندویچ (فشرده‬

‫ به جزا احتماالً در خود‬c ‫ در یک فاصله شامل‬n ‫تعریفی فرض کنید برای تمام مقادیر متحول‬

18
‫نقطه ‪ c‬داشته باشیم‪.‬‬

‫‪h  x  f  x  g  x‬‬
‫‪lim h  x   c  lim g  x ‬‬
‫‪x c‬‬ ‫‪x c‬‬

‫در نتیجه داریم کهی‬

‫‪lim f  x   c‬‬
‫‪x c‬‬

‫با توجه به شکل ذیل داریم کهی‬

‫چون هدف قضیه فوق الذکر اینست که مقادیر تلابع ‪ f  x ‬بلین دو تلابع ‪ h  x  , g  x ‬محلدود‬

‫شده بنابراین لیمت تابع ‪ f  x ‬نیز بین دو تابع ‪ h  x  , g  x ‬موجود میباشد نباید گذاشلت کله ممکلن‬

‫است نقطه ‪ c‬جز ناحیه تعریف یک و یا چند تا را توابع فوق الذکر نباشد‪.‬‬

‫مثالهای‬
‫‪1‬‬
‫‪ . 8‬با استفاده از قضیه فشرده گی نشان دهید که ‪ lim x 2  sin  0‬است از بحث مثلثات میدانیم‬
‫‪x o‬‬ ‫‪x‬‬
‫‪1‬‬
‫‪ 1  sin‬اگر دو طلرف‬ ‫که برای هر عدد حقیقی ‪ 1  sin(x)  1‬است برای هر ‪ n  o‬داریم ‪ 1‬‬
‫‪x2‬‬
‫نا مساوات را در ‪ n 2‬ضرب نمایم در نتیجه نا مساوات مضاعف ذیل بر قرار خواهد شد‪ .‬نا مساوات اخیر‬
‫‪1‬‬
‫‪ y  x 2  sin‬بین دو گراف توابع ‪ y   x2 , y  x 2‬واقع است‪.‬‬ ‫‪2‬‬
‫نشان میدهد که گراف ‪ x 2‬‬
‫‪x‬‬
‫‪ . 2‬با استفاده از قضیه فشرده گی لیمت تابع ‪ u  x ‬را دریابید؟‬

‫‪x2‬‬ ‫‪x2‬‬
‫‪ 1 ‬برای حل نمودن مساله فوق ابتدا در صورت تقرب متحول بله‬ ‫‪ u  x  1‬‬ ‫طو ریکه‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫صفر از دو افاده اطراف لیمت میگیریم‪.‬‬

‫‪x2‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪‬‬


‫‪lim1 ‬‬ ‫‪ 1   1  0  1‬‬
‫‪x o‬‬ ‫‪‬‬
‫‪u  x   1 lim u  x   1‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪1  lim‬‬
‫‪x o‬‬ ‫‪x o‬‬
‫‪x‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪lim1   1   1  0  1‬‬ ‫‪‬‬
‫‪x o‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫(احمدی‪8931 ،‬ی ‪.)888‬‬

‫‪12‬‬
‫لیمیت توابع مثلثاتی‬

‫لیمت توابع مثلثاتی را نیز میتوان مانند توابع پولینومی‪ ،‬کسری و جلذری بلا اسلتفاده از خلواص‬

‫اساسی لیمیت به ساده گی محاسبه کرد‪.‬‬

‫مثالی لیمت ذیل را محاسبه مینمائیم‪.‬‬

‫‪sin  x ‬‬ ‫‪limsin  x ‬‬ ‫‪sin  ‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬


‫‪lim‬‬ ‫‪ x‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ 0‬‬
‫‪x ‬‬ ‫‪2  cos  x  lim 2  lim cos x 2  cos   2   1 2  1 1‬‬
‫‪x ‬‬ ‫‪x ‬‬

‫اما ممکن است در محاسبه لیمت توابع مثلثاتی به حاالت ابهام روبرو شویم که مهم ترین حالت‬

‫مبهم در توابع مثلثاتی شکل مبهم ‪  ‬است که این حالت را میتوان با تشخیص یک فکتور عمده که‬
‫‪o‬‬
‫‪o‬‬ ‫‪ ‬‬

‫‪sin  x ‬‬
‫است‪ ،‬رفع کرد‪.‬‬ ‫نسبت ‪ sin  x ‬و زاویه ‪, x‬‬
‫‪x‬‬

‫‪ sin  x  ‬‬


‫‪ ‬بله طلرف یلک (‪ )8‬میلل‬ ‫قضیه‪ :‬زمانیکه زاویه ‪ x‬به سمت صفر میل مینماید نسبت ‪‬‬
‫‪ x ‬‬

‫میکند یعنی‪.‬‬

‫شکل (‪)1‬‬

‫‪19‬‬
‫ثبوت‪:‬‬

‫‪‬‬
‫‪ 0  x ‬است‪ ،‬در نظر میگیریم‪ .‬طوریکه در شکل به مشاهده میرسلد ‪x‬‬ ‫زاویه ‪ n‬را طوریکه‬
‫‪2‬‬

‫زاویه ئی مرکزی دایره ای با شعاع ‪ r‬است مساحت های دو مثلث ‪ OAM‬و ‪ OAC‬را با قطاع ‪OAM‬‬

‫دایره مذکور مقایسه نموده داریم کهی‬

‫شکل (‪)5‬‬

‫مساحت مثلث ‪  OAC‬مساحت قطاع ‪  OAM‬مساحت مثلث ‪ OAM‬هر یک از مساحت ها را‬

‫بطور جداگانه محاسبه مینمائیم‪.‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪  OA  BM  r  BM‬مساحت مثلث ‪OAM‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬

‫‪1 2‬‬
‫‪ ‬مساحت قطاع ‪OAM‬‬ ‫‪xr‬‬
‫‪2‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪  OA  AC  r  AC‬مساحت مثلث ‪OAC‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬

‫بنابر آن نا مساوات فوق شکل ذیل را بخود اختیار مینماید‪.‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬


‫‪r  BM  x  r 2  r  AC‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬

‫‪11‬‬
2
‫ میابیم کهی‬،‫ضرب نموده‬ ‫اطراف نا مساوات فوق را در‬
r2

BM AC sin  x 
x  sin  x   x  tan  x   sin  x   x 
r r cos  x 

‫ تقسیم نموده میابیم کهی‬sin  x  ‫اطراف نا مساوات فوق را بر‬

x 1
1 
sin  x  cos  x 

‫ جهلت نلا‬،‫از خواص نا مساوات ها میدانیم که هرگاه اطراف یک نا مساوات را معکوس نمائیم‬

‫ پس داریم کهی‬.‫مساوات تقیر مینماید‬

sin  x 
1  cos  x 
x

‫اطراف نا مساوات فوق را لیمت گرفته میآبینم کهی‬

sin  x  sin  x 
lim1  lim  lim cos  x   1  lim 1
x o x o x x o x o x

sin  x 
.)422 -420 ‫ی‬8937 ،‫ است (صدیقی‬lim
x o
 1 ‫بنابر آن‬
x

x
lim sin  x   0 lim 1
x  x o sin  x 
tan  x 
lim cos(x)  1 lim 1
x o x o x
sin  x  x
lim 1 lim 1
x o x x o tan  x 

‫مثالهای‬

sin  39 x  o
1:  lim ?
x o x o

sin 39 x
sin  39 x  39 x 
lim  lim 39 x  lim 39 x  39
x o x x o x x o x

11
x  x  cos(x) o
2 :  lim ?
x o sin(x)  cos(x) o

x  x cos(x) x x  cos(x) x 1
lim  lim   lim 
x o sin(x)  cos(x) x o sin(x)  cos(x) sin(x)  cos(x) xo sin  x  cos(x)

n cos(x) x 1 x
   lim  lim  lim 1  1 1  1 1  1  1  2
sin n cos(x) xo sin(x) xo cos(x) xo sin(x)

cos 2 ( x)  sin 2  x   cos 2 ( x) o


3:  lim ?
x o 5x o

1  cos 2 x sin 2 x sin  x  1 sin(x) 1


lim  lim  lim  lim 
x o 5x x o 5x x o 5x 5 x 0 x 5
sin(x)  cos(x) o
4 :  lim ?
x
 tan  x   cot(x) o
4

sin(x)  cos(x) sin(x)  cos(x) sin(x)  cos(x) sin(x)  cos(x)


lim  2  lim 
x

4
1 sin ( x)  cos ( x) x
2  1
4
 sin(x)  cos(x)  sin(x)  cos(x) 

2 2 2 2 2
 
sin(x)  cos(x) 2  2 2  2  2
lim  2
x  sin(x)  cos(x)
 2 4
2 2 2
4  2
2 2 2 1

sin(x)  cos(x) o
5 :  lim ?
  o
x
4 x
4
  
x  y, x  y  ,x  ,yo
4 4 4
  
sin  y   cos  y   
 4 
y

16
    
sin y  cos  sin  cos y   cos y  cos  sin y  sin 
lim
4 4  4 4
 lim
y o y y 0

2 2 2 2 2
sin y   cos y  cos y   sin y  2  sin y
2 2 2 2  lim 2 
y y o y

sin y
2 lim  2 1  2
y o y

sin(x) o
6 :  lim ?
x o
1  tan( x)  1  tan  x  o

sin(x) sin(x) 1  tan(x)  1  tan(x)


lim  lim 
x o 1  tan(x)  1  tan(x) xo 1  tan  x   1  tan(x) 1  tan(x)  1  tan(x)

lim
sin(x)  1  tan(x)  1  tan(x)   lim sinx  1  tan(x)  1  tan(x) 
x o 1  tan(x)   1  tan(x)  x o 1  tan(x)  1  tan(x)

sin(x)  1  tan(x)  1  tan(x)   lim x


sin(x)
x
 1  tan(x)  1  tan(x) 
lim
x o 2tagn x o tan(x)
2x 
x

lim
x  1  tan(x)  1  tan(x)   lim 1  tan(x)  1  tan(x)

x o 2 x 1 x o 2

10  10 11 2


  1
2 2 2

1  sin(x)  1  sin(x) o
7 :  lim ?
x o x o

1  sin(x)  1  sin(x) 1  sin(x)  1  sin(x) 1  sin(x)  1  sin(x)


lim  lim 
x o x x o x 1  sin(x)  1  sin ( x)

   
2 2
1  sin(x) 1  sin(x) 1  sin(x)  1  sin(x) 
lim  lim 
x o
x  1  sin(x)  1  sin(x)  x o
x  1  sin(x)  1  sin(x) 
sin(x)
2
1  sin(x)  1  sin(x) 2sin ( x) x
lim  lim  lim
x o
x  1  sin(x)  1  sin(x)  x o
x  1  sin(x)  1  sin(x) 
x o 1  sin(x)  1  sin(x)

13
2 2 2 2
lim    1
x o 1  sin(x)  1  sin(x) 1 o  1 o 11 2

tan(x)  sin(x) o
8 :  lim ?
x o x3 o

sin(x) sin(x)  sin(x)  cos(x)


 sin(x)
tan(x)  sin(x) cos(x) cos(x)
lim 3
 lim 3
 lim
x o x x o x x o x3
sin(x)  sin(x)  cos(x) sin(x) 1  cos(x)  sin(x)
lim  lim  lim 
x o 3
x cos(x) x o x  cos(x)
3 x o x
1  cos(x) 1  cos(x) 1  cos(x) 1  cos(x)
lim 2  lim 2  lim 2  
x o x  cos(x) x o x  cos(x) x o x  cos(x) 1  cos(x)

1  cos 2 ( x) 1  1  sin 2 ( x)  1  1  sin 2 ( x)


lim 2  lim 2  lim 2
x  o x cos(x) 1  cos(x)  x o x cos(x) 1  cos(x)  x o x  cos(x) 1  cos(x) 

sin  x  1
 lim .  cos  x 
x 0 x 2
cos  x 

1 1 1
  
1  1  1 1  2 2

sin(2 x) o
9 :  lim ?
x o 1  cos(2 x) o
sin(2 x) 2sin(x).cos(x) 2sin(x).cos(x)
lim  lim  lim
x o 1  cos(2 x) x o 1  cos(x) 2  sin 2 ( x) x o 1  cos 2 ( x)  sin 2 ( x)

2sin(x)  cos(x) 2sin(x)  cos(x) 2sin(x)  cos(x)


lim  lim  lim
n o
1  cos ( x)   sin ( x)
2 2 x o
sin ( x)  sin ( x)
2 2 x o
2sin 2 ( x)

2sin(x)  cos(x) 2 cos(x) 2 1 2 2 2


lim  lim     2
x o 2 sin(x) x  o 2 2 2 2

.)882 -887 ‫ی‬8931 ،‫(احمدی‬

 e  ‫محاسبه عدد نپر‬


.‫لیمت زیر را در نظر میگیریم‬
n
 1
lim  1  
n 
 n

‫ است این لیمت مبنلای محاسلبه مشلتق توابلع‬e  2/718281 ‫ثابت می کنیم لیمت این تابع برابر‬

11
‫لگاریتیم است‪ ،‬ابتدا قضیه زیر را در نظر میگیریم‪.‬‬

‫قضیهی ثابت کنید که داریم‪.‬‬


‫‪n‬‬
‫‪‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪2  1   3‬‬
‫‪‬‬ ‫‪n‬‬

‫اگر ‪ n  N‬باشد با استفاده از دو جمله ای نیوتن داریم کهی‬

‫‪1 n  n  1  1  n  n  1 n  2   1 ‬‬


‫‪n‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪1   1 n ‬‬ ‫‪  ‬‬ ‫‪   ...‬‬
‫‪‬‬ ‫‪n‬‬ ‫‪n‬‬ ‫!‪2‬‬ ‫‪n‬‬ ‫!‪3‬‬ ‫‪n‬‬

‫‪n  n  1 n  2  ...  n   n  1   1 n‬‬


‫‪... ‬‬ ‫‪  ....I‬‬
‫!‪n‬‬ ‫‪n‬‬

‫حاال می توان نوشت‬

‫‪n‬‬
‫‪‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1 1‬‬ ‫‪1 1 ‬‬ ‫‪1  2 ‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1 ‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪ 1    1    1     1   1    ...   1   1   ...‬‬
‫‪‬‬ ‫‪n‬‬ ‫‪1! 2! ‬‬ ‫‪n  3! ‬‬ ‫‪n ‬‬ ‫‪n‬‬ ‫‪n! ‬‬ ‫‪n ‬‬ ‫‪n‬‬
‫‪‬‬ ‫‪n 1‬‬
‫‪... 1 ‬‬ ‫‪‬‬
‫‪‬‬ ‫‪n ‬‬

‫اگر درین رابطه ‪ n  n  1‬تبدیل شود‪ .‬برای هر یک از جمالت مانند جمله سو میتوان نوشت‬

‫‪1  1 1 ‬‬ ‫‪1 ‬‬


‫‪1   1‬‬ ‫‪‬‬
‫‪2!  n  2!  n  1 ‬‬

‫‪n‬‬

‫یعنی جمالت بزرو میشوند در نتیجه ‪  1  1 ‬با افزایش ‪ n‬افزایش می یابد توجه شود که در‬
‫‪‬‬ ‫‪n‬‬

‫مطابقت باال هر قوس کوچکتر از یک است پس می توان نوشتی‬

‫‪n‬‬

‫اما نشان میدهیم که ‪  1  1 ‬محدود است داریمی‬


‫‪‬‬ ‫‪n‬‬

‫‪n‬‬
‫‪‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1 1 1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪ 1    1     .... ‬‬
‫‪‬‬ ‫‪n‬‬ ‫!‪1! 2! 3‬‬ ‫!‪n‬‬

‫‪1 1 1 1 1 1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬


‫‪ ,  2 ,  3 ....  n 1‬‬
‫‪2! 2 3! 2 4! 2‬‬ ‫‪n! 2‬‬

‫پس خواهیم داشتی‬

‫‪13‬‬
‫‪n‬‬
‫‪‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1 1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪ 1    1  1   2  3  4  ...  n 1‬‬
‫‪‬‬ ‫‪n‬‬ ‫‪2 2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬

‫جمالت سمت راست را تصاعد هندسی تشکیل میدهند از فورمول ‪ S  a q  1‬مجموعه آنهلا‬
‫‪n‬‬

‫‪q 1‬‬

‫را حساب می کنیم داریم‪.‬‬

‫‪n‬‬ ‫‪n‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪n‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1  ‬‬ ‫‪n 1‬‬
‫‪‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪ 2   3 1‬‬
‫‪‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ ‬‬
‫‪‬‬ ‫‪n‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪1‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬

‫یعنی به ازای مقادیر ‪ n‬داریم‪.‬‬

‫‪n‬‬
‫‪‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪1   3‬‬
‫‪‬‬ ‫‪n‬‬

‫‪n‬‬

‫از رابطه ‪ I‬میتوانیم نتیجه گیریم که ‪ ،  1  1   3‬پس همواره خواهیم داشت‪.‬‬


‫‪‬‬ ‫‪n‬‬

‫‪n‬‬
‫‪‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪2  1   3‬‬
‫‪‬‬ ‫‪n‬‬

‫تعریف‬
‫‪n‬‬

‫لیمت عبارت ‪  1  1 ‬هنگامی که ‪ n‬به سمت بینهایت میل کند برابر عددی است که آن را به‬
‫‪‬‬ ‫‪n‬‬

‫‪ e‬نشان میدهند یعنی خواهیم داشتی‬

‫‪n‬‬
‫‪‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪lim  1    e‬‬
‫‪n ‬‬
‫‪‬‬ ‫‪n‬‬

‫با استفاده از رابطه ‪ I‬داریم‪.‬‬

‫‪n‬‬
‫‪‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1 1 1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪lim  1    1     ...   ........II‬‬
‫‪n ‬‬
‫‪‬‬ ‫‪n‬‬ ‫!‪1! 2! 3‬‬ ‫!‪n‬‬

‫‪ e‬به عدد نپر موسوم است و بعدها به افتخار لئونلارد اوللر آن را بله نلام حلرف اول رسلم اوللر‬

‫‪12‬‬
‫نامیدند از رابطه فوق مقدار تفریبی ‪ e‬بصورت زیر محاسبه میشود‪.‬‬

‫‪e  2,7182818284000.........III‬‬

‫ثابت میشود که ‪ e‬عددی رصم و غیر جبری است و در اثبات لیمت فلوق فلرض شلد کله ‪ n‬بلا‬

‫مقادیر صحیح به سمت بی نهایت تقریب میکند ولی میتوان ثابت کرد به ازای هر مقداری که ‪ n‬اختیار‬

‫کند همواره داریم‪.‬‬

‫‪n‬‬
‫‪‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪lim  1    e.............IV‬‬
‫‪n ‬‬
‫‪‬‬ ‫‪n‬‬

‫اگر ‪ n‬به سمت منفی بی نهایت تقرب کند‪ ،‬خواهیم داشتی‬

‫زیرا میتوان نوشتی‬

‫‪n‬‬
‫‪‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪lim  1    e................IIV‬‬
‫‪n ‬‬
‫‪‬‬ ‫‪n‬‬
‫‪ t 1‬‬ ‫‪ t 1‬‬ ‫‪t 1‬‬
‫‪ t 1‬‬
‫‪n‬‬
‫‪‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪1 ‬‬ ‫‪ t ‬‬
‫‪lim  1    lim  1 ‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ lim ‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ lim ‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪n ‬‬
‫‪‬‬ ‫‪n‬‬ ‫‪t‬‬ ‫‪‬‬
‫‪ 1 t ‬‬ ‫‪t  t  1‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪t ‬‬
‫‪ t ‬‬
‫‪t‬‬
‫‪ 1  1‬‬ ‫‪ 1‬‬
‫‪lim 1    1    e  lim 1    e 1  e‬‬
‫‪n ‬‬
‫‪ t  t‬‬ ‫‪t‬‬ ‫‪‬‬
‫‪ t‬‬

‫(پور کاظمی‪8938 ،‬ی‪.)881 -158‬‬

‫لیمت توابع نمائی و لوگارتمی‬

‫در زمان محاسبه لیمت های توابع نمائی و لوگاریتمی اتفاق می افتد که بلا اشلکال ملبهم چلون‬

‫‪ 1 ,0 ,0 ,o , ...‬روبرو گردیم که برای ساده نمودن و رفع ابهام از قضیه ذیل استفاده میکنیم‪.‬‬

‫‪n‬‬
‫‪‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪lim  1    e‬‬
‫‪n ‬‬
‫‪‬‬ ‫‪n‬‬

‫حاال با استفاده از قضیه فوق که قبالً ثبوت شد قضایای ذیل را در نظر میگیریم‪.‬‬

‫‪1‬‬
‫‪1 :  lim  1   ‬‬ ‫‪e‬‬
‫‪a o‬‬ ‫‪‬‬

‫‪18‬‬
:‫ثبوت‬

1
.‫ داریم‬  ‫با استفاده از تعویض‬
n
1
 1 1 
lim  1       , n  ,  o  n   
 o  n  
n
 1
lim  1    e
n 
 n
n
 
2 :  lim  1    e
n 
 n

:‫ثبوت‬


.‫ داریم‬y  ‫با استفاده از تعویض‬
n
n
    n 
lim 1     y   n  , n    y  o
n 
 n  n y 
n 
  
 1

 lim 1  y   lim  1  y  y 

 lim 1   y  e
n 
 n y o y o
 

ln(1  n)
3:  lim 1
n o n

:‫ثبوت‬

.‫با استفاده از قوانین لوگاریتم داریم‬

ln  1  n  1 1
lim  lim  ln  1  n   limln 1  n  n 
n o n n o n n o

 1

ln  lim  1  n  n   ln e   1
 n o

en  1
4 :  lim 1
n o n

:‫ثبوت‬

.‫ داریم‬y  en  1 ‫با استفاده از تعویض‬

12
en  1
lim   y  e n  1  e n  y  1  n  ln  y  1 , n  o, y  o 
n o n
en  1 y 1
 lim  lim  lim 
n o n y o ln  y  1 y o ln  y  1

y
lim1 1
y o
 1
ln  y  1 1
lim
y o y

:‫مثالها‬
2n
 1
1 :  lim  1    ? 1
n 
 n
2
 1
2n 2 n 1 
 1  1  1
 lim 
n
lim  1    lim  1   1  
 n  n  n n
n  n  n 
 1
1 
 n
2 2
 1  1
lim  1    1 
 1  0
2
n   n   1
n
    e1
 1 e e e
lim  1  
n   n

ln  n  o
2 :  lim ?
n 1 n 2  1 o

ln  n 
lim  ln(n)  t , n  et , n  1, t  o  
n 1 n 2  1

t t  y 
lim  lim 2t   2t  y, t  , t  o, y  o 
 et   1 t o e  1  
t o 2
2
y
1 y 1 1
lim y2  lim y  1 
y o e  1 2 y  o e 1 2 2
1 n 
 2n  5  
3 :  lim   ?  
n  2 n  1
  
 n 1
 2n  5   2n  5 6   6 
lim     1   lim 1    n  1
n  2n  1
   2n  1 2n  1 n  2n  1 

19
 6 1 6 y  1 
   2 n  1  6 y  2 n   6 y  1  n  
 2n  1 y 2 
 1
 3 y   1
1  1  2
3 y  , n  , y    lim 1    lim
2 y 
 y y 

1 3 3
3 y  1 3 y 3y
 1 2  1 2  1   1 2
1    lim 1    lim 1    1   
 y n 
 y y 
 y  y
3 3
  1 
y
 1 2
 lim 1     lim 1    e3  1  e3
 n  y   y   y

4 :  lim n 1  an  ?   
o

n o

1
 1 1 
lim n 1  an  lim  1  an  n   an   n   , n  o , y   
a o n o
 y ay 
1
 ay
1
 1  1  1
 lim  1  an  n  lim  1   ay  lim  1  
n o y 
 y y 
 y

  1 
y

  lim  1     e 
 y   y  

2 n  4 
 na 
5 :  lim   ?  
n  n  a
  
2 n  4
 na  n a 2a   2a 
 lim     1   lim 1  
n  n  a
  n  a na n 
 na

 2a 1 
 n  a  y  n  a  2ay  n  2ay  a, n  , y   
 
2 n  4 2 2 ay  a   4 4 ay  2 a  4
 2a   1  1
 lim  1    lim  1    lim  1  
n 
 na y 
 y y 
 y

4a
 1
4 ay
 1
2 a 4
  1 
y
 1
2 a 4

lim  1    lim  1     lim  1     lim  1  


y 
 y y 
 y  y   y   y 
 y

 e4 a  1  e4 a

11
n
 5
6 :  lim 1    ? 1
n 
 n
5y 5y
 5   1
n
 5
lim 1     n  5 y, x  , y     lim 1    lim 1  
n 
 n y 
 5y  y 
 y
5
  1 
y

  lim 1     e5
 y   y  

.)57 -11 ‫ی‬8938 ،‫(نورزاد‬

‫متمادیت توابع‬

.‫ متمادی گفته میشود زمانیکه شرطهای زیر تحقیق یابد‬x  a ‫ در نقطه‬y  f  x  ‫تابع‬

.‫ شامل باشد‬f  x  ‫ در ساحه تعریف‬a ‫ نقطه‬.8

.‫ لیمت داشته باشد‬a ‫ تابع داده شده در نقطه‬. 2

‫ یعنی‬.‫ مساوی باشد‬f  x  ‫ باید با لیمت‬f  a  ‫ قیمت‬.9

lim f  x   f  a 
x a

‫ مطالعه نمایید؟‬x  2 ‫ را در نقطه‬f  x   x2  2 x  1 ‫ تابع‬.8

f  x   x 2  2 x  1, x  2
f  2   22  2  2  1  9
lim f  x   f  x 2  2 x  1  9
x 2

lim f  x   f  a   9  9
x 2

.‫ متمادی گفته میشود‬x  2 ‫ در نقطه‬f  x   x2  2 x  1 ‫بنا تابع‬

‫ مطالعه نمایید؟‬x  2 ‫ را در نقطه‬f  x   x2  2 ‫ تابع‬.2

f  x   x 2  2, x  2
f  2   22  2  6
lim f  x 2  2   6
x2

.‫ متمادی است‬x  2 ‫ در نقطه‬f  x   x2  2 ‫بناً تابع‬

11
‫‪lim f  x   f  a   6  6‬‬
‫‪x 2‬‬

‫‪ .9‬تابع ‪ f  x   2 x2  6 x‬را در نقطه ‪ x  3‬مطالعه نمائید؟‬

‫‪f  x   2 x2  6 x , x  3‬‬
‫‪f  3  2  32  6  3  0‬‬

‫‪lim f  x   f  2 x 2  6 x   0‬‬
‫‪x 3‬‬

‫‪lim f  x   f  a   0  0‬‬
‫‪x 3‬‬

‫بناءً تابع ‪ f  x ‬در نقطه داده شده متمادی است‪.‬‬

‫‪x2  4‬‬
‫‪ f  x  ‬را در نقطه ‪ x  2‬مطالعه کنید؟‬ ‫‪ .1‬تابع‬
‫‪x3  8‬‬

‫‪x2  4‬‬ ‫‪ x2  4 ‬‬


‫‪f  x ‬‬ ‫‪, x  2‬‬ ‫‪lim f  x   f  3‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪x3  8‬‬ ‫‪x 2‬‬
‫‪ x 8 ‬‬
‫‪ 2   4  0‬‬
‫‪2‬‬

‫‪f  2  ‬‬ ‫‪lim f  x   f  a   0  0‬‬


‫‪ 2   8‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪x 2‬‬

‫(احمدی‪8931 ،‬ی ‪.)821‬‬

‫کاربرد قواعد لوپیتال در اشکال مبهم لیمت‬

‫گیوم فرانسوا انتوان لوپیتال ریاضیدان فرانسوی برای رفع ابهام لیمت دو قاعده مهم را برای ما بجا‬

‫‪‬‬
‫گذاشت که از آنها میتوان در رفع حاالت مبهم ‪   ,  ‬استفاده کرد‪.‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ ‬‬

‫‪ ‬‬
‫‪ ‬‬ ‫قاعده اول لوپیتالحالت مبهم‬
‫‪ ‬‬

‫هرگاه توابع ‪ g  x  ، F  x ‬در مجاورت عدد ‪ x  a‬دارای مشتق بوده و ‪ F  a   0  g  a ‬شود در‬

‫‪f ' x‬‬


‫‪ lim‬وجود داشته باشد پس‪:‬‬ ‫صورتیکه‬
‫‪x a‬‬ ‫‪g ' x‬‬

‫‪f  x‬‬ ‫‪f ' x‬‬


‫‪lim‬‬ ‫‪ lim‬‬
‫‪x a‬‬ ‫‪g  x  x a g '  x ‬‬

‫‪16‬‬
‫ در‬p ‫ بنابرآن عدد‬.‫ تطبیق مینمائیم‬ x, a  ‫ قضیه کوشی را در انتروال‬g  x  ‫ و‬F  x  ‫ برای توابع‬:‫ثبوت‬

:‫ وجود دارد طوریکه‬ x, a  ‫انتروال‬

f a  f  x f ' p 0  f  x f ' p  f ' x f ' p


    
g a  g  x g ' p 0  g  x g ' p g  x g ' p

f  x f ' p
 
g  x g ' p

‫ تقرب میکند‬a ‫ نیز به عدد‬p ‫ تقرب میکند عدد‬a ‫ به عدد‬x ‫ است زمانیکه متحول‬x p a ‫چون‬

f  x f ' p f  x f ' x
lim  lim  lim  lim ‫بنابرآن‬
x a g  x  x a g '  p  x a g  x  x a g '  x 

.‫ ثبوت شده میتواند‬ a, x  ‫به همین ترتیب لیمت راست و چپ در انتروال‬

ex 1 ex  0
1:  lim  lim  lim e x  e0 1
x 0 x x  0 1 x 0

sin( x) cos( x)
2 :  lim  lim  lim cos( x)  cos  0  1
x 0 x x  0 1 x 0

ax 1 a x .ln  a 
3 :  lim  lim  a 0 . ln  a  1  ln  a   ln  a 
x 0 x x 0 1

x 4  16 4 x3
4 :  lim  lim  lim 4 x3  4  23  32
x 2 x2 x  2 1 x 2

1  cos( x) sin( x) cos ( x)


5 :  lim  lim  lim
x 0 x  sin( x) x  0 sin( x)  x  cos( x) x  0 cos( x)  cos( x)  x  sin( x)

cos  0  1 1
  
cos  0   cos  0   0  sin  0  1  1  0 2


‌  ‫قاعده دوم لوپیتال حالت مبهم‬


‫ شود در‬f  a     g  a  ‫دارای مشتق بوده‬ xa ‫ در مجاورت عدد‬g  x  , f  x  ‫هرگاه توابع‬

f  x f 'n
lim  lim ‫ وجود داشته باشد پس‬lim ‫صورتیکه‬
x a g  x x  a g ' x xa

13
:‫ثبوت‬

 g ' x 
 2 
 g  x   f  x  2 
f  x   g  x   
.  
1
lim  lim ( ) lim    lim 
x a g  x  g  x  x a f ' x f ' x 
  g  x  
x a x a  2
  
  f  x   
2
1

f  x
 g '  x   f  x  2  g ' x  f  x 
2
g ' x  f  x 
2

‌  lim      lim
x a  f '  x 
. .lim    lim . lim 
 g  x  
2
 x  a f '  x  x a  g  x   x a f '  x   x a g  x  
   
f  x  g ' x   f  x 
2

lim  lim  
 x a g  x  
.  lim
x a g  x 
 f ' x  
x a

F  x
:‫ ‌نموده میابیم که‬lim ‫اطراف مساوات فوق را تقسیم‬
xa g  x

g ' x F  x f  x 1 f ' x
lim . lim 1 lim   lim
x a f '  x  x a g  x  x a g  x  g '  x  x a g '  x 

xn n  x n 1 n  n  1 x n  2 n  n  1 n  2  x n 3
1:  lim x  lim x  lim x  lim
x  2  ln(2)
2 . ln(2)  2 x. ln  2  
x  2 x  2 x  3


n  n  1 n  2  n  3 . x n  4 n! n!
 lim  .............  lim  0
2 x. ln  2   2 x. ln  2   
x  4 x  n

ex ex ex e x e 
2 :  lim n  lim n 1  lim  ........  lim   
x  x x  nx x  n  n  1 x n  2 x  n ! n! n!

:‫ داریم که‬p( x) ‫نتیجه برای پولینوم های‬

p  x ex
‌ lim  0 and lim 
x  ex x  p  x 

‫مواردی وجود دارند که در آن تطبیق قواعد لوپیتال فقط بطور غیر مستقیم مفید است و یا ممکن است‬

.)182 :8931 ،‫این میتود به کلی مؤثر نباشد (صدیقی‬

11
‫نمونه سواالت‬

n  3, n  1
1 :  f  n   2  a  ? ‫جواب‬ a4
an , n  1

 1  2
2 :  lim   ‫جواب‬ 
n ? ln  3n  3  
  3

1
3 :  lim 1  n  2 n ‫جواب‬ e
n o

 n !  2n n 2 
4 :  lim   ‫جواب‬ 1
n    n  1 !  n  2  
 

n!
5 :  lim ‫جواب‬ 
n  1  2  3  ...  n

n
6 :  y  f  n  ‫جواب‬ 
e 2
n

7 :  lim
1  2  3  ...  n  ‫جواب‬ o
n 

 n 1  1
8 :  lim   ‫جواب‬
n 1 n  n  n  ...  n  10
 
2 3 10
55

 2n n  4 n 2  5n  6 
9 :  lim  n 1  ‫ جواب‬
n 
 3n  2n  9 

  n  n  1 
10 :  lim   ‫ جواب‬1
n o
  n    n  

  1 x 1  
11 :  lim    ‫جواب‬ 8
n 1   1  n  1  
 

 n 
12 :  lim  5  ‫جواب‬ 8
n o
 sin n 

13
 sin x  sin 2n...sin  nx  
13:  lim   ‫جواب‬ 0
n o tanx  tan 2n...tan  n  1 x 
 

14 :  lim 

 tan tan  tan  sin     ‫جواب‬ 8
n o 
 
sin sin  sin  tan x   
 1  sin n  cos n 
15 :  lim   ‫جواب‬ 1
n 0
 sin 2n  n  3

 n3  1  3 3 x 3  1 
16 :  lim   ‫جواب‬ 3
n 0  3  8
 3n  1  15 x  1 
3 5 3

 n3  n 2  n 
17 :  lim   ‫جواب‬ o
n o  n 
 

 n  1 n3  1  7
18 :  lim  2   ‫جواب‬
n 1 n  1 n1  2

19 :  lim
n 
 
n2  4 n  4 n4  2n3 ‫جواب‬ o

 
5n  2 2
20 : lim   ‫جواب‬
n    2
 10 n  5n  2n 

62
‫نتیجه گیری‬

‫لیمت یک مبحث بسیار پیچیده و جالب د ر ریاضیات میباشد‪ ،‬که به عنوان تخیلی ریاضیهم مشهور‬

‫‪0‬‬ ‫‪‬‬
‫‪ ,1 , , 0   ,    ,‬میباشد‪ ،‬هم چنان‬ ‫میباشد‪ ،‬این مبحث بطور عموم شامل پنم حالت مبهم‬
‫‪0‬‬ ‫‪‬‬

‫اشکال فرعی مانند ‪ ,0 , 0 ,  ,00‬هم وجود دارد که با استفاده از اشکال اصلی رفع میشوند‪.‬‬

‫‪0‬‬
‫از تجزیه وانکشاف مطابقتها استفاده میکنیم‪ ،‬اگر صورت و یا مخرج جذری باشد از‬ ‫برای رفع حالت‬
‫‪0‬‬

‫‪‬‬
‫صورت و مخرج کسر را تقسیم متحول میکنیم‬ ‫مزوج صورت یا مخرج استفاده میکنیم‪ ،‬برای رفع حالت‬
‫‪‬‬

‫‪‬‬
‫هرگاه توان صورت کسربزرگترازمخرج باشد حاصل‬ ‫که بزرگترین توان را داشته باشد‪ ،‬برای حالت‬
‫‪‬‬

‫الیتناهی وبه همین طورهرگاه توان مخرج بزرگترازصورت باشد درین صورت حاصل عبارت ازصفرمیباشد‪،‬‬

‫هرگاه توان صورت ومخرج باهم برابرباشد حاصل عبارت ازنسبت ضرایب توانهای مساوی میباشد‪ ،‬به همین‬

‫‪‬‬ ‫‪0‬‬
‫تبدیل کنیم و حالت ‪ 0 ‬چون ازحاصل ضرب لیمت‬ ‫قسم حالت‪    .‬رامیتوانیم به شکل یا‬
‫‪‬‬ ‫‪0‬‬

‫‪ lim f ( x)  0,lim g ( x)  ‬حاصل میگردد میتوان آنرا با استفاده از معکوس نمودن یکی ازتوابع )‪f ( x‬‬
‫‪x a‬‬ ‫‪x a‬‬

‫‪n‬‬
‫‪‬‬
‫تبدیل کرد‪ ،‬برای رفع حالت ‪ 1‬از قاعده نیپر ( ‪ ) lim 1    e‬استفاده‬
‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬
‫یا )‪ g ( x‬به حالت یا‬
‫‪‬‬
‫‪n ‬‬ ‫‪n‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪0‬‬

‫‪ 0‬‬
‫از قاعده هوپیتال استفاده میکنیم‪ ،‬طوریکه از صورت و مخرج‬ ‫میکنیم و همچنان برای رفع حاالت و‬
‫‪ 0‬‬

‫جدا جدا مشتق میگیریم تا زمانی که رفع ابهام صورت گیرد حتی قضیه هوپیتال را میتوانیم برای حاالت دیگر‬

‫هم تعمیم دهیم‪.‬‬

‫‪68‬‬
‫منابع و مآخذ‬

‫‪ . 8‬احمدی‪ ،‬فرید احمد‪ .)8931( .‬ریاضیات عالی‪ .‬چاپ اول‪ .‬کابلی انتشارات مستقبل‪.‬‬

‫‪ . 2‬ابراهیمی‪ ،‬محمد مهدی‪ .)8911( .‬ریاضیات عمومی ‪ 2‬قسمت اول‪ .‬تهرانی انتشارات دانشگاه پیام‬

‫نور‪.‬‬

‫‪ . 9‬پورکاظمی‪ ،‬محمد حسین‪ .)8938( .‬ریاضیات عمومی و کاربردهای آن‪ .‬چاپ ‪ .27‬تهرانی‬

‫انتشارات نشر نی‪.‬‬

‫‪ . 1‬خوزیانی‪ ،‬سردار محمد‪ .)8917( .‬ریاضی عمومی‪ .‬کابلی انتشارات خاور‪.‬‬

‫‪ . 7‬رشید‪ ،‬عبدالرشید – لغمانی‪ ،‬ب ابکر خیل‪ .)8918( .‬حل ریاضی عمومی از ابتدا تا‬

‫پوهنتون‪.‬پیشاوری ا نتشارات میهن‪.‬‬

‫‪ .8‬ستانکزی‪ ،‬همایون‪ -‬نورزاد‪ ،‬عبدالسمیع‪ .)8938 ( .‬مروری بر ریاضیات‪ .‬چاپ سوم‪.‬کابلی‬

‫انتشارات سعید‪.‬‬

‫‪ . 5‬صدیقی‪ ،‬فیضان اهلل‪ .)8937( .‬ریاضیات عالی ‪ .8‬کابلی انتشارات بشارت‪.‬‬

‫‪ .1‬عرفانیان‪ ،‬احمد‪ -‬حسینی‪ ،‬محمد رضا‪ .)8917( .‬ریاضیات پایه همبراه با مسائل نمونه حل‬

‫شده‪ .‬چاپ پنجم‪ .‬مشهد ی انتشارات ارسالن‪.‬‬

‫‪ .3‬غوری‪ ،‬محمد انور‪ .)8938( .‬تاریخ ریاضیاتی چاپ چهارم‪ .‬کابلی انتشارات سعید‪.‬‬

‫‪ .)8913( .______.81‬ریاضی عمومی‪ .‬چاپ هفتم‪ .‬کابلی انتشا رات سعید‪.‬‬

‫‪ .88‬غوری‪ ،‬محمد انور‪ -‬اندر‪ ،‬زرغونه‪ .)8938( .‬ریاضی برای طب و فارمیسی‪ .‬چاپ دوم‪ .‬کابلی‬

‫انتشارات سعید‪.‬‬

‫‪ . 82‬محمدی داد‪ ،‬ناصر‪ .)8918( .‬ریاضیات و کاربردهای آن در مدیرت (‪ )8‬پایه‪ .‬چاپ اول‪.‬‬

‫‪62‬‬
‫تهرانی انتشترات جاودانه جنگل‪.‬‬

‫‪ . 89‬نورزاده‪ ،‬عبدالسمیع‪ .)8938( .‬روشهای محاسبه لیمت ها‪ .‬چاپ اول‪ .‬کابلی انتشارات سعید‪.‬‬

‫‪69‬‬

You might also like