Professional Documents
Culture Documents
الفارسي
الفارسي
الفارسي
کان أخي ضیفًا في منزلنا البارحة دیروز برادرم در خانهء ما مهمان بود
جلس أخي وزوجته فوق األریكة برادرم وخانمش روى ُمبل نشستند
األطفال كانوا یلعبون فوق السجادة وبچه ها روی قالی بازی میکردند
ً
جاهزا ذهبنا إلى غرفة وبمجرد أن أصبح الطعام همینکه نهار حاضر شد باطاق نهار خوری رفتیم
الطعام
وذهبنا وقت العصر إلى خارج المدینة من أجل التنزه عصر برای گردش به بیرون شهر رفتیم
پ
معاني المفردات:
دیروز :أمس .مهمان :ضیف .فرزند :ولد .اطاق پذیرائی :غرفة االستقبال .قالى :سجاد .همینكه :حالما
اطاق نهار خورى :غرفة الطعام .نوكر :خادمة .كارد :سكین .میز :طاولة .چید :بسطت .پخت :طبخ.
مصادر األفعال
الكینونة في الماضي بودن بود
المجيء آمدن آمدند
الجلوس نشستن نشستیم
التجهز حاضر شدن حاضر شد
اللعب بازى كردن بازى میكردند
الذهاب رفتن رفتیم
بسط ،مد چیدن چیده
الطبخ پختن پخته
العودة مراجعت كردن مراجعت كردیم
ذهبنا أنا وأختي یوم أمس إلى السوق دیروز من وخواهرم به بازار رفتیم
پ
با بدان بد باش ،وبانیکان نکو :كن مع السیئین سیئًا ،ومع الطیبین طیبًا
گم نشود هر که رود راه راست :الیض ُّل من یسیر في طریق مستقیم
صبح زود لباس مدرسه می پوشیدیم ---كنا نرتدي ثیابنا المدرسیة في الصباح الباكر
وقتى بمدرسه میرسیدیم باستاد خود سالم میكردیم ---وكنا عندما نصل إلى المدرسة نسلم على أستاذنا
وبعد بكالس وارد مى شدیم ---وفیما بعد كنا ندخل إلى الصف
ولى وقتى استاد درس مى داد ---ولكن عنما كان یعطي األستاذ الدرس
او باستاد نگاه نمی کرد ---هو لم یكن ینتبه إلى األستاذ
من – بر عكس – همیشه باستاد نگاه میکردم ---أنا على العكس كنت دائ ًما انتبه إلى الدرس
وبما میگفت :دوستمان جمشید اینجا نیست ---وكان یقول لنا :صدیقنا جمشید لیس هنا
سپس از جمشید میپرسید :كجا هستى؟ ---ثم كان یسأل جمشید :أین أنت
مفردات النص:
سال گذشته :السنة الماضیة .شدیم :صرنا .با هم :معًا .باهوش :ذكي .همیشه :دو ًما .دوستمان:
صدیقنا .سپس :بعد ذلك
مصادر األفعال:
الذهاب رفتن مى رفتیم
االرتداء ،اللباس پوشیدن مى پوشیدیم
الوصول رسیدن میرسیدیم
الدخول سالم كردن سالم میكردیم
اللعب وارد شدن وارد مى شدیم
یعطي درس درس دادن درس مى داد
االنتباه ،كان یوجه نگاه کردن نگاه می کردم
التعجب تعجب كردن تعجب میكرد
القول گفتن میگفت
السؤال ،االستفسار پرسیدن مى پرسید
بخواندش وگفت :مرا دعاى خیر كن ---استدعاه وقال له :ادعُ لي دعاء خیر
حجاج تعجب كرد وگفت :از بهر خدا این چه دعاست؟ ---تعجب الحجاج وقال :بحق هللا ماهذا الدعاء
گفت :این دعاى خیر است براى جملهء مسلمانان ---قال الدرویش :هذا الدعاء خیر من أجل جمیع
المسلمین
گفت :اگر بمیری خلق از عذاب تو برهند وتو از گناهان ---قال :إن تمت یستریح الناس من عذابك،
ضا تستریح من الذنوب
وأنت أی ً
مفردات النص:
بخواندش :استدعاه ،والباء زائدة .كن :اعمل ،أصلها بكن .جان :روح .از بهر خدا :بحق هللا
مصادر األفعال:
المجيء آمدن آمد
العمل كردن كردند
القول گفتن گفت
األخذ گرفتن بگیر
الموت مردن بمیرى
تحریر ،تخلیص رهانیدن برهند
جشن کوچک ( حف ٌل صغير )
مسرورا جدًا
ً دیروز پرویز بسیار خوشحال بخانه برگشت ---عاد یوم أمس پرویز إلى منزله
زیرا در مدرسه كارنامهء سال تحصیلى را به دانش آموزان داده بودند ---ألنه كانوا قد أعطوا الطالب
الشهادات المدرسیة في المدرسة
پدر ومادرش فوق العاده از او راضى هستند ---فوق العادة والدیه راضین عنه كثیرا
وبه مناسبت موفقیتى كه بدست آورده است ---وبمناسبة حصوله على التوفق في النجاح
پدرش برایش یک ساعت خریده است ---قد اشترى والده ساعةً له
صغیرا یوم
ً ومادرش بعد از ظهر پنجشنبه برایش جشن كوچكى خواهد گرفت ---وأمه ستقیم له ً
حفال
الخمیس بعد الظهر
پرویز براى جشن خود پسر عمویش ( هاشم ) ودختر عمه اش ( زینب ) ودو پسر دائى اش ( بهرام )
و ( على ) وهمچنین عده ى از همسایه شان دعوت كرده است ---قد دعا پرویز ألجل حفله الصغیر ابن
عمه هاشم وابنة عمته زینب وولدي خاله بهرام وعلي وكذلك العدید من جیرانیه
البته بزرگ ومادر بزرگش هم حاضر خواهند بود ---وحت ًما سیكون من ضمن الحاضرین جده وجدته
مفردات النص:
زیرا :إلن .كارنامه :شهادة .سال تحصیلى :السنة الدراسیة .دانش آموز :تلمیذ .برایش :ألجله
زیرا كارنامهء تحصیلى اش را گرفته وشاگرد اول شده بود ---ألنه حصل على شهادته المدرسیة
وحصل على المركز االول
سال تحصیلى یعنى سال درس خواندن است ---السنة الدراسیة یعني العام الدراسي
-3چرا پدر ومادرش از او راضى هستند؟ ---لماذا والدیه راضین عنه
پدر ومادرش به خاطر موفقیتش از او راضى هستند ---والدیه راضین عنه بسبب تفوقه
مادرش بعد از ظهر پنجشنبه برایش جشن کوچک خواهد گرفت ---ستقیم أمه یوم الخمیس بعد الظهر
صغیرا
ً حفالً
-6پدر بزرگ ومادر بزرگش حاضر خواهند بودنیا نه؟ ---هل سیحضر الجد والجدة أم ال
البته پدربزرگ ومادر بزرگش هم حاضر خواهند بود ---حت ًما سیكون الجد والجدة من ضمن
الحاضرین
مصادر األفعال:
العودة برگشتن برگشت
االعطاء -الكون دادن – بودن داد بودند
الوصول – الكون شدن – بودن شده بود
أن یحصل على به دست آوردن بدست آورده است ( قریب )
الشراء خریدن خریده است ( ماضي قریب )
سوف تقیم خواستن -گرفتن خواهد گرفت
الدعوة دعوت كرىن دعوت کرده است
الطلب – اإلرادة خواستن خواهند بود
كتاب لغت ( كتاب اللغة )
دیشب دوستم به خانهء ما آمد ---جاء صدیقي لیلة أمس إلى منزلنا
او گفت :یک كتاب لغت خریده ام ---وقال :قد اشتریت كتاب لغة
من از او خواستم كتاب خود را به من امانت بدهد ---أنا طلبت منه أن یأمن كتابه عندي
این كتاب را چند نفر دانشمندان نوشته اند ---هذا الكتاب قد كتبه عدة أشخاص من العلماء
مفردات النص:
دیشب :لیلة أمس .دوست :صدیق .آمد :جاء .خرید :اشترى .خواستم :أردت .بدهد :أن یعطي .فردا :غدًا.
براى تو :من أجلك .مى فرستم :أرسل .خوشحال :مسرور .چند :عدد دانشمند :عالم .بدانیم :أن یعرف
مصادر األفعال:
المجيء آمدن آمد
الشراء خریدن خریده ام
القول گفتن گفت
الطلب خواستن خواستم
اإلعطاء دادن بدهد
الموافقة قبول كردن قبول كرد
اإلرسال فرستادن فرستم
الصیرورة شدن شدم
الشكر تشكر كردن تشكر كردم
الكتابة نوشتن نوشته اند
أن یعلم دانستن بدانیم
أكمل الجمل التالیة مستعینًا بالنص:
دیدم دكتر ابراهیم استاد برادرم جمشید آنجا است ---ورأیت الدكتور إبراهیم أستاذ أخي جمشید في البیت
وقتى دكتر ابراهیم رفت از پدرم پرسیدم ---وعندما ذهب الدكتور إبراهیم سألت والدي
چرا استاد جمشید اینجا بود؟ ---لماذا كان هنا أستاذ جمشید
پدرم گفت :دکتر ابراهیم دوست من است ---قال والدي :الدكتور إبراهیم هو صدیقي
من دیشب بمنزلمان رسیدم ---أنا وصلت البارحة مسا ًء إلى منزلنا
-پدرم ودكتر إبراهیم چطور بودند؟ ---كیف كان والدي والدكتور إبراهیم
پدرم ودكتر إبراهیم با هم مثل برادر بودند ---كان أبي والدكتور إبراهیم مع بعض مثل األخوة
تصريف فعل ( زندگی کردن ) :أن یعیش في الماضي البسیط ( كذشته ساده )
ما زندگی گردیم -نحن عشنا من زنگی کردم -أنا عشت
شما زندگی کردید -أنتم عشتم تو زندگی کردی -أنت عشت
ایشان زندگی کردند -هم عاشوا او زندگی کرد -هو عاش
مصادر األفعال:
الوصول رسیدن رسیدم
الرؤیة دیدن دیدم
الدخول وارد شدن وارد شدم
السالم سالم كردن سالم کردم
الجلوس نشستن نشستم
الفعل كردن كردیم
الذهاب رفتن رفت
السؤال پرسیدن پرسیدم
الكون بودن بود
الملك داشتن داشت
القول گفتن گفت
التعجب تعجب كردن تعجب كردم
القول گفتن نگفتید
اإلجابة پاسخ دادن پاسخ داد
العیش زندگی کردن زندگی می کرد
كارتى براى دعوت خود بسینما آنجا یافت ---وجد هناك كرت دعوة إلى السینما
در هر حال با همسر خود بسینما رفت ---على كل حال ذهب مع زوجته إلى السینما
وقتى آقا وخانم برگشتند دیدند خانه را دزد زده است ---عندما عاد الرجل وزوجته وجدوا أن السارق
سرق منزلهم
وكارت دیگری بجای کارت دعوت گذارده که نوشته است --- :وكرت دعوة آخر موضوع مكان الكرت
القدیم وكتب:
( گمان میكنم شما میدانید كارت را كى فرستاده است ) ---أعتقد أنكم تعلمون من الذي أرسل الكرت
مفردات النص:
همسر :زوج او زوجة .برگشت :عاد .یافت :وجد .فرستنده :المرسل .شناخت :عرف.
دزد :سارق .زد :ضرب .گذارده :وضع .گمان :الظن .كى :من.
أسئلة:
-مرد وقتیكه بمنزل برگشت چه دید؟ ---ماذا رأى الرجل عندما عاد إلى المنزل
كارتى براى دعوت خود بسینما آنجا یافت ---وجد هناك كرت دعوة إلى السینما
( گمان میكنم شما میدانید كارت را كى فرستاده است ) ---أعتقد أنكم تعلمون من الذي أرسل الكرت
تصريف ( فرستادن ):
نحن أرسلنا ما فرستادیم أنا أرسلت من فرستادم
ساعت ( الساعة )
ساعت من درست كار نمیكند ---ساعتي ال تعمل جیدًا
همسهء روز هاي هفته جز روز جمعه است ---كل أیام األسبوع ماعدا یوم الجمعة
-شما چه روزى به كار نمى روید؟ ---في أي یوم التذهبون إلى العمل
در روز جمعه وروز شنبه به كار نمى رویم ---ال نعمل یومي الجمعه والسبت
-روز شنبه قبل از روز یک شنبه است؟ ---هل یوم السبت قبل یوم األحد
بله روز شنبه قبل از روز یک شنبه است ---نعم یوم السبت قبل یوم األحد
-آیا كار گران روزهاى جمعه دوست دارند؟ ---هل یحب العمال یوم الجمعة
كثیرا
ً البته كار گران روز هاى جمعه خیلى دوست دارند ---بالطبع یحب العمال أیام الجمعة
منزل او چهار اتاق ویک آشپزخانه ویک حمام دارد ---لمنزله أربعة غرف ومطبخ وحمام
چهار اتاق عبارت از یک اتاق پذیرائى ---األربعة غرف هي عبارة عن غرفة استقبال
اتاق پذیرائي واتاق نهار خورى وآشپزخانه در طبقه اول است ---غرفة االستقبال وغرفة الطعام
والمطبخ في الطابق األول
ودو اتاق خواب وحمام در طبقهء دوم است ---وغرفتي النوم والحمام في الطابق الثاني
میان دو یک باغچه یک حوض آب است ---في وسط الحدیقتین یوجد حوض ماء
در این حوض ده ماهى قرمز است ---وفي وسط هذا الحوض یوجد عشرة سمكات حمراء اللون
ما در اتاق پذیرائى از مهمان پذیرائي میكنیم ---نحن نستقبل في غرفة االستقبال الضیوف
ودر اتاق نهار ( ناهار ) خورى إذا میخوریم ---وفي غرفة الطعام نتناول وجبة الطعام
األسئلة:
-1منزل حسن چند اتاق دارد؟ ---كم غرفة في منزل حسن
اتاق پذیرائى براى پذیرائى كردن مهمانان است ---غرفة االستقبال من أجل استقبال الضیوف
رنگ ماهى كه در حوض قرمز است ---السمك الذي في الحوض لونه أحمر
المصادر:
االستقبال پذیرائى كردن پذیرائى میكنیم
تناول الطعام غذا خوردن غذا میخوریم
النوم خواب خوابیدن خواب میخوابم
داستان سوزان
هفته گذشته یک کتاب خوب از کتابفروشی خریدم ---في األسبوع الماضي اشتریت كتابًا جیدًا من
المكتبة
این كتاب – كه عنوان ( داستان یک عمو) داشت ---هذا الكتاب الذي هو بعنوان (قصة عم)
این دختر – كه بنام ( سوزان ) بوده ---هذه الطفلة التي كانت اسمها سوزان
که بسیار مهربان بوده است ---وهو كان جدًا رحی ًما ولطیفًا
او براى كارش مقیم یک شهر دور بوده است ---مقیم في إحدى المدن البعیدة من أجل علمه
لذا سوزان وبرادرش در دِه تنها بوده ---لذلك سوزان وأخیها وحیدین في القریة
سوزان وبرادرش یک عمو داشته اند ---لدى سوزان وأخیها ع ٌم واح ٌد
دیشب از آن فقط هشت صفحه ---في لیلة أمس فقط ثمان صفحات
وامروز صبح قبل از رفتن باداره سه صفحه خوانده ام ---وفي صباح الیوم قبل أن أذهب إلى العمل
قرأت ثالث صفحات
واقعًا یک داستان بسیار شیرین است ---في الواقع عندها قصةٌ جمیلةٌ جدًا
مفردات النص:
گذشته :سابقة ،ماضیة .مهربان :لطیف .بسیار :كثیر .شهر :مدینة .دور :بعید .دِه :قریة .تنها :وحید.
شیرین :حلوة
مصادر األفعال:
الشراء خریدن خریدم
الملك داشتن داشت
الملك بودن بوده است
اإلكمال تمام كردن تمام نكرده ام
الذهاب رفتن رفتن
القراءة خواندن خوانده ام
تصريف كردن :في الماضي القریب
أمثال فارسية
بار كج بمنزل نمى رسید ---الحمل المائل الیصل إلى المنزل
در کار خیر حاجت هیج استخاره نست ---الحاجة لالستخارة في عمل الخیر
عالج واقعه قبل از وقوع باید کرد ---یجب معالجة األمور قبل وقوعها
با یک دست دو هندوانه نمیتوان برداشت ---ال یمكن حمل بطیختین بید واحدة
بى نام تو نامه كى كنم باز؟ ---فهل لي أن أفتتح رسالة بدون اسمك
المصادر:
الفتح باز كردن باز
التحریر رها دادان رهاییم ده
أن یُعرف آشنا دادن آشنا
كلمه مناسب را در جاى خالى بگذارید --- :ضع الكلمة المناسبة في الفراغ
قلب = دل ---قلب
أیا فاطمة دیروز در كالس ماند ---هل بقیت فاطمة البارحة في الصف
أیا حمید شب به كتابخانه آمد ---هل جاء حمید إلى المكتبة لیلة أمس