Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 14

‫پرویز محبی‬ ‫مصاحبه با خانواده شهید‬

‫گرداورنده‪ :‬آرین عبیدی‬

‫استاد مربوطه‪ :‬دکتر زین الدینی‬

‫درس‪ :‬آشنایی با دفاع مقدس‬


‫تاریخ و مکان مصاحبه‪:‬‬
‫‪1402/12/26‬‬

‫شنبه ظهر مالقات با پسر شهید محبی در گلزار شهدای شهرستان‬


‫ماسال‬
‫نحوه آشنایی‪:‬‬
‫به واسطه همشهری بودن با شهید محبی از سال ها قبل با نام ایشان‬
‫آشنایی داشته (زیرا اولین شهید خاک شده در گلزار ماسال بود و‬
‫همه مردم ماسال با ایشان اشنایی دارند) و بعد از مالقات پسر ایشان‬
‫در مسجد ماسال این توفیق نصیب ما شد تا گفت و گویی درمورد‬
‫شهید پرویز داشته باشیم‬

‫ایشان همچنین از فرماندهان بسیج محل زندگی خودم یعنی شهرک‬


‫چوکا و شهرستان رضوانشهر بودند‪.‬‬
‫مصاحبه شونده‪:‬‬
‫پسر شهید دکتر پرویز محبی‬

‫معرفی شهید‪:‬‬
‫شهید پرویز محبی متولد ابان ماه سال ‪ 1337‬در شهرستان ماسال‬
‫بدنیا امده و در سال ‪ 1357‬با شرکت در کنکور و کسب رتبه برتر‬
‫موفق شد در رشته تکنولوژی پزشکی دانشگاه شیراز مشغول به‬
‫تحصیل شود‪ .‬ایشان برای ادامه تحصیل راهی کشور های خارجی شد‬
‫اما از همان ابتدای ورود با افرادی مذهبی و شبیه به خود که فعالیت‬
‫های سیاسی مذهبی داشتند آشنا شد‪ .‬اوایل مهرماه سال ‪ ۱۳۶۰‬شهید‬
‫محبی جهت شناسایی و متالشی کردن یکی از خانههای تیمی‬
‫گروهک منافقین به تهران رفته بود که مأموریتش با موفقیت همراه‬
‫شد‪ .‬به همین جهت هنگام بازگشت از تهران تحت تعقیب منافقین‬
‫قرار گرفت و سرانجام این شهید خستگیناپذیر در نوزدهم مهر ماه‬
‫سال ‪ ۱۳۶۰‬در مسیر بازگشت از مأموریت تهران‪ ،‬هنگامی که هنوز‬
‫از سن ایشان بیش از ‪ ۲۳‬بهار سپری نشده بود‪ ،‬در حوالی گنجه‬
‫رستمآباد رودبار زیتون در اثر سانحه رانندگی توسط منافقین کوردل‬
‫‪.‬ترور و به شهادت رسید‬

‫خاطراتی از شهید‪:‬‬
‫پسر شهید خاطره ای را از زبان مادر بزرگ خود (مادر شهید)‬
‫تعریف میکرد که پدر و مادر ایشان از سنین کم برای پرویز ماهانه‬
‫پول پس انداز میکردند و در حساب بانکی اش میگذاشتند اما در‬
‫سنین ‪ 20‬سالگی متوجه شدند پرویز حساب بانکی خود را بسته‪ .‬انها‬
‫ابتدا فکر میکردند که شهید پول را برای خودش خرج کرده اما‬
‫هرچه از او سوال میپرسیدند طفره میرفت و سعی میکرد جوابی‬
‫ندهد‪ .‬فقط میگفت مطمئن باشید پول در راه خوبی خرج شده و هدر‬
‫نرفته است‪ .‬شهید پرویز پس از اصرار های فراوان از جانب پدر و‬
‫مادر خود اعتراف کرد یکی از دوستانش موفق به قبولی در دانشگاه‬
‫خارج از کشور شده اما به دلیل وضع مالی ضعیف میخواست انصراف‬
‫بدهد‪ .‬درنتیجه شهید محبی تمام پول هایش را به دوستش داد تا در‬
‫اینده بتواند فرد مفیدی برای کشور و انقالب باشد‪.‬‬

‫البته این تنها زمانی نبوده که شهید محبی تالش کردند با کمک های‬
‫مالی شرایط زندگی مردم را بهبود بخشند‪ .‬مردمان روستایی مختلفی‬
‫اعم از پیرزن ها و پیرمردان پس از شهادت به مالقات خانواده ایشان‬
‫رفته و خاطرات کمک هایی که شهید محبی بهشان کرده بود را‬
‫تعریف میکردند‪.‬‬

‫یکی از دوستان شهید نقل میکرد که به یاد ندارم پرویز با کسی قهر‬
‫کرده باشد‪ .‬همه برادران اورا دوست داشتند و مانند شمع دور او‬
‫حلقه میزدند‪ .‬او حتی با زندانیان سیاسی چوکا رفتار صمیمانه و‬
‫برادرانه ای داشت‪ .‬بسیاری از مواقع با زندانیان سر سفره مینشست و‬
‫با انان هم صحبت میشد‪ .‬رفتار او به قدری دلنشین بود که بسیاری‬
‫از افراد از اعمال خود پشیمان شدند و توبه کردند‪.‬‬

‫شهید محبی زمانی که فهمیده بود با یکی از زندانیان رضوانشهر رفتار‬


‫بدی شده و به وحشت افتاده بسیار ناراحت و خشمگین شد و و به‬
‫پرسنل تاکید کرد اینگونه نمیشود مردم را به سمت دین اسالم‬
‫کشید‪.‬‬
‫ایشان از روش های مختلفی برای دعوت مردم به سمت اسالم‬
‫استفاده میکرد برای مثال در دوران جوانی و قبل انقالب سعی میکرد‬
‫با شرکت در بازی فوتبال با افراد جدید اشنا شود و انها را با خود به‬
‫مسجد بیاورد‪.‬‬

‫تصویری از نوادگان شهید محبی‬

‫خصوصیات و ویژگی های شهید‪:‬‬


‫شهید محبی یک انسان همه چیز تمام بود‪ .‬ایشان چه در زمینه های‬
‫علمی چه مذهبی چه ورزشی توانایی های زیادی داشت‪.‬‬

‫از همان سنین کم اهل مطالعه کتاب های مختلف در تمامی‬


‫موضوعات بود و به علم و دین به یک اندازه اهمیت میداد‪ .‬هرکسی‬
‫که توفیق اشنایی از نزدیک با ایشان را داشته بر خوش رفتاری ایشان‬
‫تاکید میکند‪.‬‬

‫شهید محبی معتقد بود برای اندیشیدن درست باید جسم نیز به‬
‫اندازه روح سالم باشد و از همین جهت در رشته کاراته فعالیت‬
‫داشت و دیگر دانشجویان را به ورزش تشویق میکرد‪.‬‬

‫ایشان عالقه زیادی به ایت اهلل دستغیب داشت و همیشه تالش‬


‫میکرد در سخنرانی های ایشان شرکت کند و کتاب هایشان را‬
‫مطالعه کند‪.‬‬

‫وصیت نامه شهید‪:‬‬


‫" ای امت حزب اهلل در صحنه باشید و حفاظت کنید از انقالب که‬
‫همان والیت فقیه است‪ .‬تا انقالب اسالمی مان به دست کفار خدا‬
‫نشناس زمانه یعنی آمریکا و شوروی و عمالشان نیافتد "‬
‫نقل از شهید محبی‬

‫بزرگترین دغدغه شهید همانگونه که از خاطرات نقل شده مشخص‬


‫میباشد دعوت مردم به سمت اسالم بود‪ .‬ایشان فرمودند که تمام‬
‫نهاد های انقالب باید در خدمت مردم و در راه هدایت مردم بسیج‬
‫شوند‪.‬‬

‫درخواست های خانواده شهید از دولت‬


‫فرزند شهید تاکید داشتند که مسئولین بی مهری شدیدی نسبت به‬
‫انقالب دارند و باعث بی اعتمادی مردم نسبت به انقالب شده اند‪.‬‬
‫بسیاری از مردم رفتار های امروزه را به شهدای قدیم نسبت میدهند‬
‫و حتی نسبت به انها غریبه شده ند‪ .‬به حدی که خانواده شهید همه‬
‫روزه با کنایه ها و تیکه های مردم مواجه میشوند‪.‬‬

‫ایکاش که حداق دولت تالش بیشتری در جهت زنده نگه داشتن‬


‫طریقه شهدا داشته باشد‪.‬‬

‫در خواست های خانواده شهید از مردم‪:‬‬


‫پایبندی به صحبت های پدرشان و پاسداری همه جانبه از انقالب‪.‬‬
‫ملت عزیزمان ایران در شرایط سختی قرار دارد و االن بیش از هر‬
‫زمان دیگری نیاز به مراقبت و محافظت دارد‪.‬‬

‫برداشت شخصی‪:‬‬
‫آشنایی بیشتر با شهید محبی واقعا افتخار بزرگی بود‪ .‬در میان حجم‬
‫انبوه تهاجمات فرهنگی از جانب کشور های بیگانه انسان فراموش‬
‫میکند که چنین قهرمان هایی بجز در فیلم ها و افسانه ها وجود‬
‫داشته باشند‪ .‬شهید محبی اسوه بسیار مناسبی است و نشان میدهد‬
‫علم و مذهب نه تنها تناقضی با یکدیگر ندارند بلکه میتوانند مکمل‬
‫یکدیگر باشند‪ .‬شهید محبی ثابت میکند که انسان میتواند در تمامی‬
‫جنبه های زندگی موفق باشد و همچنان از اخرت خود غافل نباشد‪.‬ر‬
‫زندگی و رفتار های شهید محبی درس خوبی برای دولت است تا‬
‫بتواند مخالفین را هم در اغوش خود کشیده و فرصت بازگشت به‬
‫انقالب را برایشان فراهم سازد‪.‬‬
‫شادی ارواح طیبه شهدا الخصوص شهدای مدافع امنیت صلوات‬

‫پایان‬

You might also like