Professional Documents
Culture Documents
R
R
وضعیتی است که در آن تقریباً بیشتر بخشهاي مهم بازار بالقوه ،به محصول و خدمات
تمایل ندارند.
مثال :تقاضاي منفی نسبت به مسافرت با هواپیما؛ تقاضاي منفی نسبت به مشغول بهه
کار شدن در مناطق محروم؛ تقاضاي منفی نسبت به سربازي
وظیفه مدیر بازاریابی در زمانی که تقاضاي منفی وجود دارد ،به ویژه اگر عرضه مثبهت
باشد ،این است که با طرحها و برنامه هاي خود باعث شود تا با باالبردن تقاضا ،آن را از
حالت منفی به مثبت و سرانجام به سطحی مساوي با عرضه مثبت برساند .این وظیفه
را بازاریابی تبدیلی می نامند.
او باید به شناخت علل و دالیل مقاومت بازار در برابر محصهوالت/خهدمات برهردازد .از
وجود ندارد و مردم نسبت به آنها بی اعتنا و بی توجهند .نبودن تقاضا یها بهی
تقاضایی بیانگر این حالت است .وظیفه تبدیل نبود تقاضا به تقاضاي مثبت را
بازاریابی ترغیبی می نامند.
الف) محصوالت ظاهرا بی ارزش :بازاریاب میتواند از کاغه باطلهه بهراي رفهع
ب)محصوالت باارزش اما غیرقابل استفاده در محل :ایجاد بازار براي قهایق در
محصوالتی که جنبه نوآوري دارند و بازار هدف درباره آنها اطالع ندارد :ایجاد
وضعیتی است که در آن عده زیادي از مردم نیاز شهدید مشهترکی بهه محصهوالت یها
اینگونه تقاضا فرصتی فراهم می آورد تا بازاریابان زیرک و نوآور درصدد پرورش و ارائه
محصول یا خدمتی باشند که مردم خواهان آنند.
تقاضاي پنهان شدیدي براي داشتن بزرگراههها ،اتوبوسههاي تمیهز و سهالم ،پارکههاي
تفریحی ،برنامه هاي مناسب رادیویی و تلویزیونی و مدراس خوب وجود دارد.
وظیفه تبدیل تقاضاي پنهان به تقاضاي فعلی موثر را بازاریابی پرورشی می نامند.
بازاریاب باید فردي ماهر در شناسایی اینگونه زمینه ها یا تقاضاي پنهان بوده ،بتواند با
هماهنگی همه وظایف بازاریابی ،بازار را با روشی منظم توسعه دهد.
تقاضای تنزلی:
وضعیتی است که در آن تقاضا براي محصول یا خهدمتی کمتهر از سهطح قبلهی
دلیل ایهن امهر عهدم تهالش در جههت بهسهازي و بازسهازي بهازار مهورد نظهر،
بازاریابی احیایی عبارت است از یافتن پیشنهادهاي تازه بازاریهابی بهراي
در بعضی از موارد می توان تقاضاي تنزلی را از طریق یهافتن بازارههاي
اغلب ،سازمانها از داشتن سطح متوسط و پایدار تقاضا راضی ترند تها تقاضهاي
موقت .تقاضاي نامرتب وضعیتی است که در آن الگهوي زمهانی تقاضها بهر اثهر
تغییرات فصلی از الگوي زمانی عرضه جدا و دور می شود.
براي مثال بسیاري از هتلها در شمال کشور در فصل زمسهتان خهالی هسهتند
ولی در تابستان مدتها قبل رزرو میشوند .سینماها در ایام وسط خلهوت و کهم
متقاضی و در پایان هفته شلوغ هستند .میتوان الگوي تقاضا را با ایجاد انگیزه،
تبلیغات و ترفیعات تغییر داد.
تقاضاي متعادل وضعیتی است که در آن زمان و سطح تقاضا با زمان و سهطح
نامیده می شود .این نوع بازاریابی نیازمند حفظ کارایی در فعالیتهاي بازاریابی
روزمره و هوشیاري در شناسایی عواملی است که باعث فرسودگی می شود.
این نوع بازاریابی در وهله اول به مهوارد تهاکتیکی توجهه دارد ،ماننهد حفهظ
هر از گاهی ،تقاضا براي محصول یا خدمت بهه طهور چشهمگیري بهر عرضهه
وظیفه کاهش دادن تقاضاي سرریزشده را بازاریابی تضعیفی (بازاریابی وارونه)
می نامند.
بازاریابی تضعیفی تالشی است براي دلسرد کردن مشتریان به طهور عهام یها
در این گونه موارد ممکن است قیمت ها افزایش یابد یا از کیفیت خهدمات و
محصوالت و خدمات زیادي وجود دارنهد کهه تقاضهاي آنهها بهراي رفهاه
تقاضاي ناسالم وضعیتی است کهه در آن ههر نهوع تقاضها زایهد بهه نظهر
میرسد .مثال گویاي این نوع تقاضا ،سیگار و مواد مخدر است.
هر نوع تقاضا با ههدف احتکهار ،تقاضهاي انجهام دادن خهدمتی خهار از
ضوابط یا تقاضها بهراي ورود محصهولهاي غیرمجهاز بهه کشهور ،از جملهه
تقاضاهایی به شمار میرود که براي ازبین بهردن آنهها بایهد بهه بازاریهابی
مقابله اي یا عدم فروش اقدام کرد.
نام رسمی وظیفه بازاریابی نوع تقاضا
اساسی بازاریابی انواع تقاضا و وظایف
بازاریابی تبدیلی تبدیل تقاضا تقاضاي منفی
بازاریابی ترغیبی ایجاد تقاضا نبودن تقاضا
بازاریابی پرورشی پرورش تقاضا تقاضاي پنهان
بازاریابی احیایی احیا و تجدید تقاضا تقاضاي تنزلی
بازاریابی تعدیلی تعدیل تقاضا تقاضاي فصلی
بازاریابی محافظتی حفظ تقاضا تقاضاي کامل
بازاریابی تضعیفی تضعیف تقاضا تقاضاي بیش از حد
بازاریابی مقابله اي تخریب تقاضا تقاضاي ناسالم
فلسفه های مدیریت بازاریابی
.IIگرایش محصول
گرایش فروش .III
این گرایش بر این اصل بنا شده که مصرف کنندگان خواهان محصوالتی
هستند که در دسترس بوده ،استطاعت خرید آن را داشته باشند ،بنابراین
مدیریت باید فعالیت هاي خود را بر بهبود کارایی تولید و توزیع متمرکز کند.
گرایش تولید براي دو حالت مناسب است:
حالت اول زمانی است که تقاضا براي یک محصول بیشتر از عرضه باشد.
حالت دوم موقعیتی است که هزینه ي تولید محصول در سطح باالیی قرار
دارد .که در هر دو حالت باید تولید را افزایش داد.
گرایش تولید
در این جا فروش نقش اساسی دارد و رضایت مشتري در
مرتبه دوم اهمیت است
Such aggressive selling, however, carries high
risks. It focuses on creating sales transactions
rather than on building long-term, profitable
customer relationships.
The aim often is to sell what the company
makes rather than to make what the market
wants.
It assumes that customers who are coaxed into
buying the product will like it. Or, if they don’t
like it, they will possibly forget their
disappointment and buy it again later. These
are usually poor assumptions.
Kotler and Armstrong, Principles of Marketing
گرایش بازاریابی
گرایش بازاریابی ایده اي جدید در تاریخ روابط و مبادالت به حساب می آید و
بر این اساس این ایده است که وظیفه اصلی هر سازمان تعیین نیازها ،خواسته
ها ،ارزشهاي بازار هدف و تطبیق سازمان براي ارضاي آنها به گونه اي موثرتر
و مفیدتر از سایر رقباست.
در بازاریابی جدید ،خریدار در راس نمودار سازمانی قرار دارد و اغلب کوشش
ها باید در جهت رفع نیاز وي باشد.
در کوتاه مدت ،وظیفه ي بازاریابی انطباق نیاز خریداران با محصوالت موجود
و در دراز مدت ،انطباق محصوالت با احتیاجات خریداران است.
امتیازاتی که از این طریق نصیب سازمان می شود:
در گرایش بازاریابی توجه به مشتري راهی است براي دستیابی
به اهداف سازمان .در واقع با عرضه محصوالتی که خواسته هاي
مشتریان را ارضا میکند سازمان به اهدافش همچون سودآوري و
فروش نیز دست خواهد یافت.
به همین دلیل گاهی محصوالت و خدمات کم فروش نیز در خط
تولیدي و خدماتی دیده می شود تنها براي پاسخ مثبت به نیاز
مشتریان خاص.
پایه های گرایش بازاریابی
بازار گرایی همگانی
بازار گرایی همگانی یعنی مشارکت و در گیر شدن کل سازمان در شناسایی
سیستم بازار شامل خریداران ،رقبا ،محیطها ،فرصتها ،روندهاو شناساندن
سازمان و محصوالت آن به جامعه.
بازار گرایی همگانی این باور را در همه ي کارکنان می پرورد که براي هر
کاري که انجام می دهند ،دهها مشتري درون و برون سازمانی وجود دارد و
تنها در صورت وجود گرایش و تمایل به بازار و مشتري است که کارها بهتر
صورت می گیرد ،ضایعات کمتر می شود ،کارایی و بازدهی افزایش می یابد و
مرغوبیت و کیفیت تامین می شود.
بازار گرایی همگانی یعنی ایجاد جو و فضایی انگیزه بخش ،هدفمند و بازار
پایه های گرایش بازاریابی
این گرایش در مرحله عمل حتی از اعمال گرایش بازاریابی هم مشکل تر
است.
فلسفه ي بازاریابی اجتماعی مستلزم این است که بازاریابان نه تنها خواسته
هاي مشتریان را به حساب آورند ،بلکه خواسته هاي مردم دیگر را نیز که
رفاهشان به عملیات شرکت بستگی دارد در نظر بگیرند.
الزمه ي این امر این است که بازاریابان مسئولیت اجتماعی خود را قبول
کنند و متوجه باشند که در داخل یک سیستم اجتماعی بزرکتر فعالیت دارند
و نسبت به غیر مشتریان نیز متعهدند.
براي مثال شرکت کوکاکوال با مسئولیتی شناخته شده و محصوالتی پر
متقاضی انتقاداتی را برانگیخته از جمله این که -ارزش غ ایی کمی دارد -
باعث پوسیدگی دندان می شود -و. . .