Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 21

‫بازیابی دینامیکی‪Dynamic Recovery‬‬

‫فلزات را می توان توسط فرایندهای شکل دهی مانند آهنگری و نورد به اشکال مختلفی درآورد و این فرایندها منجر به‬
‫سخت شدن فلز می شوند‪ ،‬پدیده ای که به نام کارسختی یا کرنش سختی موسوم است‪ .‬از طرفی در طول تغییرشکل در‬
‫دماهای باال‪ ،‬فرایندهای ترمیم )‪ (restoration processes‬شامل بازیابی و تبلورمجدد نیز امکان وقوع دارند که به‬
‫آنها بازیابی دینامیکی )‪ (dynamic recrystallization‬و تبلورمجدد دینامیکی )‪ (dynamic recrystallization‬گفته می‬
‫شود و متفاوت از فرایندهای بازیابی و تبلورمجددی است که در طی فرایند تابکاری استاتیکی )‪ (static annealing‬رخ می‬
‫دهند‪ .‬در واقع لفظ دینامیکی برای متمایز کردن این دو گروه فرایند است‪.‬‬
‫بازیابی دینامیکی‬
‫در فلزاتی با انرژی باالی نقص چیدمان)‪ ، (SFE‬مانند آلومینیم و آلیاژهای آن‪ ،‬آهن آلفا و فوالدهای فریتی‪ ،‬نابجایی ها به‬
‫سهولت صعود کرده و لغزش متقاطع انجام می دهند لذا بازیابی دینامیکی به سرعت انجام شده و در دماهای باال به‬
‫صورت گسترده ای پیشروی می کند و معموال تنها پدیده ای است که در طی فرایند ترمیم دینامیکی انجام می شود‪( .‬در‬
‫این حاالت تبلورمجدد دینامیکی رخ نمی دهد‪ ).‬منحنی تنش‪-‬کرنش در این موارد شامل یک ناحیه افزایش تنش و سپس‬
‫ثابت ماندن تنش است‪ .‬شکل ‪ 1‬نمونه ای از این نوع منحنی های تنش‪-‬کرنش را نشان می دهد‪.‬‬

‫شکل ‪ 1٫‬منحنی های تنش‪-‬کرنش برای آلیاژ ‪ Al-1%Mg‬در دمای‪°C400‬‬

‫رابطه ساختاری‬
‫در دماهایی که تغییرشکل‪ ،‬با دما فعال شده و در نتیجه فرایندهای ترمیم رخ می دهند‪ ،‬تحوالت ریزساختاری به دمای‬
‫تغییرشکل و نرخ کرنش وابسته هستند‪ .‬دما و نرخ کرنش‪ ،‬در معادله ای به نام پارامتر زنر‪-‬هولمن )‪ (Zener-Hollomon‬با‬
‫یکدیگر مرتبط هستند‪ .‬پارامتر زنر‪-‬هولمن که اختصارا با ‪ Z‬نمایش داده می شود‪ ،‬مطابق رابطه ذیل است‪:‬‬

‫‪1‬‬
‫در این رابطه ‪ ἑ‬نرخ کرنش‪ T ،‬دما‪ Q ،‬انرژی فعال سازی و ‪ R‬ثابت جهانی گازها است‪.‬‬
‫از پارامتر زنر‪-‬هولمن خصوصا در فرایندهای کارگرم که دما و نرخ کرنش عموما مقادیر معلومی دارند و تنش سیالن‬
‫ممکن است قابل اندازه گیری نباشد‪ ،‬استفاده می شود‪ .‬مطابق این رابطه که تاثیر همزمان دما و نرخ کرنش را نشان می‬
‫دهد‪ ،‬با افزایش دما و کاهش نرخ کرنش (کاهش)‪ ، Z‬به علت کاهش اثرات کارسختی‪ ،‬فرایندهای ترمیم در سطوح تنشی‬
‫پایین تری رخ می دهند‪.‬‬

‫مکانیزم تحوالت ریزساختاری‬


‫از عمده ترین مکانیزم های بازیابی دینامیکی‪ ،‬صعود نابجایی‪ ،‬لغزش متقاطع و لغزش است که منجر به شکل گیری‬
‫مرزهای کم زاویه می شوند‪ ،‬همانگونه که در بازیابی استاتیکی رخ می دهد‪ .‬هر چند که تنش اعمالی در ادامه‪ ،‬نیرو‬
‫محرکه ای اضافی برای حرکت مرزهای کم زاویه فراهم می کند‪ .‬با اعمال تنش‪ ،‬نابجایی های تشکیل دهنده مرزهای کم‬
‫زاویه به سمتی با عالمت مخالف خود رانده می شوند‪ .‬این مهاجرت تحت تنش مرزهای نابجایی ها‪ ،‬ممکن است سهم‬
‫عمده ای در کرنش کل داشته باشد‪ .‬چنین مهاجرتی نتیجه از بین رفتن )‪ (annihilation‬برخی نابجایی ها در مرزهای‬
‫مخالف و اندرکنش های مرزهای متقاطع است ‪ (Y-junction).‬این تحوالت سبب می شود‪ ،‬دانه های فرعی )‪(sub grain‬‬
‫در طول تغییرشکل تقریبا هم محور باقی بمانند‪.‬‬
‫فرایندهای کارسختی و بازیابی‪ ،‬منجر به تغییرشکل پیوسته و تجزیه مرزهای کم زاویه می شوند به گونه ای که چگالی‬
‫ثابتی از نابجایی های آزاد )‪ (free dislocation‬در داخل دانه های فرعی باقی می مانند‪ .‬بعد از اعمال کرنش مرسوم ‪۰٫۵‬‬
‫تا ‪ ،1‬ساختار دانه فرعی اغلب به شکل پایدار خود می رسد‪.‬‬
‫طرح واره ای از تغییرات ریزساختاری در طی بازیابی دینامیکی در شکل ‪ 2‬مشاهده می شود‪ .‬در شکل ‪ ۳‬نیز گراف هایی‬
‫از تغییرات ریزساختاری مشاهده می شود‬

‫‪.‬‬
‫شکل‪ 2٫‬خالصه ای از تغییرات ریزساختاری که در طول بازیابی دینامیکی رخ می دهد‪.‬‬
‫‪2‬‬
‫شکل‪ ۳٫‬ریزساختار در صفحه ‪ ND-RD‬از آلیاژ ‪ Al-1%Mg‬که تحت آزمون فشار با شرایط کرنش صفحه ای تغییرشکل داده شده است‪ .‬تصویر الف‪ :‬گراف‬
‫‪ ، EBSD‬نشان دهنده مرزهای کم زاویه (نواحی سفید) و مرزهای دندانه دار بزرگ زاویه (نواحی سیاه‪ .‬تصویر ب)‪ :‬گراف‪ ، SEM‬نشان دهنده ساختار دانه‬
‫فرعی‪.‬‬

‫هر چند که ساختارهای نابجایی و دانه فرعی‪ ،‬اغلب در طول مرحله تغییرشکل پایا )‪ (steady-state‬ثابت باقی می مانند‬
‫ولی مرزدانه های اولیه‪ ،‬مهاجرت و تغییر عمده ای ندارند و شکل دانه ها است که در طول تغییرشکل عوض می شود‪ .‬این‬
‫بدین مفهوم است که اگر چه تنش سیالن ممکن است ثابت باشد ولی یک حالت ریزساختاری حقیقتا پایا ‪(true‬‬
‫)‪ microstructural steady state‬در طول بازیابی دینامیکی حاصل نمی شود‪.‬‬

‫بررسی ریزساختاری در طول بازیابی دینامیکی‬


‫دانه های فرعی‬
‫ایجاد مرزهای فرعی که نتیجه تغییر آرایش و چیدمان نابجایی ها بوده منجر به تشکیل دانه های فرعی )‪ (sub grain‬می‬
‫شود‪ .‬تشکیل دانه های فرعی اولین مرحله از تغییرات ریزساختاری در طی بازیابی دینامیکی است‪ .‬اندازه دانه فرعی در‬
‫کرنش های تقریبا بیشتر از ‪ ۰٫۵‬مستقل از کرنش است هر چند که هنوز به دما و سرعت تغییرشکل وابسته است‪ .‬دانه‬
‫های فرعی که در طول دماهای باالی تغییرشکل ایجاد می شوند‪ ،‬شامل تعدادی از نابجایی های آزاد هستند که در اتصال‬
‫با مرزهای فرعی کم زاویه نیستند و دانسیته این نابجایی های آزاد به تنش سیالن )‪ (flow stress‬وابسته است‪.‬‬
‫دندانه دار شدن مرزهای بزرگ زاویه‬
‫در طول تغییرشکل گرم‪ ،‬تحت شرایطی که پارامتر زنر‪-‬هولمن) ‪ (Z‬کم است‪ ،‬مرزدانه ها در مقابله با کشش سطحی‬
‫ساختار فرعی و تغییرات موضعی در دانسیته نابجایی ها‪ ،‬به صورت موضعی مهاجرت می کنند لذا به شکل دندانه دار‬
‫)‪(serrated‬در می آیند با طول موجی که تقریبا به اندازه دانه فرعی وابسته است‪ .‬شکل ‪-۴‬الف نمونه ای از این نوع‬
‫مرزهای دندانه دار را نشان می دهد‪ .‬اگر ذرات ریز فاز دوم )‪ (second phase‬در ریزساختار موجود باشند‪ ،‬ممکن است از‬
‫مهاجرت مرزها جلوگیری کنند و مرزدانه ها به صورت مسطح )‪ (planar‬باقی بمانند که در شکل ‪-۴‬ب نمونه ای از این‬
‫مورد نیز مشاهده می شود‪.‬‬

‫‪۳‬‬
‫شکل ‪ ۴٫‬مرزهای بزرگ زاویه در آلیاژهای آلومینیم در دمای ‪ °C400‬در آزمون فشار با شرایط کرنش صفحه ای‬
‫الف)‪ -‬آلیاژ‪ ، Al-5%Mg‬تشکیل دندانه ها در مرزهای بزرگ زاویه‪ ،‬ب)‪ -‬آلیاژ‪ ، Al-2%Cu‬ذرات فاز دوم از مهاجرت و گسترش مرزها ممانعت کرده اند‪.‬‬

‫اثر شرایط تغییرشکل‬


‫تولید نابجایی و بازیابی‪ ،‬در محدوده وسیعی از دما و نرخ کرنش )‪ (strain rate‬روی می دهد ولی بایستی توجه شود که‬
‫نرخ های کرنش بسیار پایین و دماهای بسیار باال (مانند شرایط خزشی)‪ ،‬ممکن است مکانیزم های دیگری مانند نابارو و‬
‫کوبل را نیز فعال کند‪ .‬در دماهای کم و نرخ کرنش باال (شرایط با پارامتر زنر‪-‬هولمن باال) فاکتور تولید نابجایی یعنی‬
‫کارسخت شدن)‪ ، (work hardening‬غالب است و برعکس آن در دماهای باال و نرخ کرنش پایین (شرایط با پارامتر زنر‪-‬‬
‫هولمن پایین) بازیابی دینامیکی غالب است‪ .‬بنابراین‪ ،‬ریزساختار کارگرم شده به هر دو عامل کرنش و پارامتر زنر‪-‬هولمن‬
‫)‪(Z‬وابسته خواهد بود‪.‬‬

‫اثر شرایط متغیر تغییرشکل‬


‫در طول بسیاری از فرایندهای کارگرم‪ ،‬دما و نرخ کرنش ثابت باقی نمی مانند‪ .‬از آنجا که فاکتورهای ریزساختاری مانند‬
‫دانسیته نابجایی ها تقریبا به شرایط تغییرشکل وابسته هستند‪ ،‬دانستن چگونگی سیر تغییرات ریزساختاری تحت این‬
‫شرایط (دما و نرخ کرنش متغیر) ضروری است‪.‬‬
‫آزمایشات کارگرم بر روی آلیاژهای آلومینیم‪ ،‬در شرایطی که نرخ کرنش در طول تغییرشکل روند افزایشی داشته است‪،‬‬
‫نشان داده است که ریزساختار بعد کمی تغییرشکل به حالتی تعادلی می رسد‪ .‬هرچند اگر نرخ کرنش کاهش یابد‪ ،‬کرنش‬
‫های بیشتر از تقریبا ‪ ،۰٫۵‬مورد نیاز است تا ریزساختار به حالت پایا )‪ (steady state‬برسد‪ .‬هانگ )‪ (Huang‬و هامفریز‬
‫)‪ ، (Humphreys‬دریافتند که مکانیزم عمده رشد دانه فرعی در طول بازه کاهش نرخ کرنش‪ ،‬مهاجرت مرزهای کم زاویه‬
‫است‪ .‬سرعت رشد دانه فرعی تحت این شرایط خیلی بیشتر از شرایط آنیل استاتیکی است‪ ،‬همان گونه که در شکل ‪۵‬‬
‫نشان داده شده است‪ .‬سرعت مهاجرت مرزها نیز قویا تحت تاثیر تنش اعمالی است‪.‬‬

‫‪۴‬‬
‫شکل‪ (۵٫‬اثر تغییر نرخ کرنش روی نمونه هایی از آلومینیم خالص تجاری‪ ،‬تغییرشکل اولیه تا کرنش ‪ ۰٫۹‬در دمای ‪ °C400‬و با نرخ کرنش ‪ S-1 0.5‬انجام‬
‫شده است‪ .‬سرعت رشد دانه های فرعی در شرایط استاتیکی نیز مشاهده می شود‪.‬‬

‫تبلور مجدد‬
‫فرایند جوانه زنی و رشد دانه های جدید است در ماده ای که بعد اعمال تغییر شکل‪ ،‬تحت تابکاری قرار گرفته است‪.‬‬
‫تعریف متداول از تبلور مجدد‪ ،‬تشکیل و مهاجرت مرزهای بزرگ زاویه است‪ ،‬که توسط انرزی ذخیره شده ناشی از تغییر‬
‫شکل‪ ،‬انجام می شود‪ .‬تبلور مجدد می تواند در دو شرایط عمده اتفاق بیفتد‪ :‬استاتیک و دینامیک‪ .‬اساسا‪ ،‬تبلور مجدد‬
‫استاتیک در غیاب پالستیسیته خارجی رخ می دهد و تنها عامل دما تاثیر گذار است‪ .‬رایج ترین مورد برای تبلور مجدد‬
‫استاتیک‪ ،‬گرم کردن یک فلز کار سرد شده است‪ .‬اگر تبلور مجدد حین تغییر شکل رخ دهد‪ ،‬تبلور مجدد‬
‫دینامیکی نامیده می شود به عبارتی‪ ،‬تبلور مجدد دینامیکی همزمان با پالستیسیته خارجی رخ می دهد و دو عامل دما‬
‫و کرنش در آن دخیل هستند‪.‬‬

‫انواع تبلور مجدد دینامیکی‪:‬‬


‫تبلور مجدد دینامیکی ناپیوسته‪-Discontinuous dynamic recrystallization‬‬
‫هنگامی که تبلور مجدد دینامیکی به صورت ناپیوسته رخ می دهد‪ ،‬دانه های متمایز جدیدی تشکیل شده و رشد می‬
‫کنند‪ .‬به گونه ای که مراحل جوانه زنی و رشد دانه ها قابل تشخیص است‪ .‬اغلب در این حالت تبلور مجدد‪ ،‬یک پیک‬
‫گسترده تنشی منفرد مشاهده می شود‪ .‬وقتی که ماده تا یک پیک تنشی سخت می شود و سپس نرم شوندگی قابل‬
‫مالحظه ای رخ می دهد‪ ،‬نرم شوندگی به جوانه زنی دانه های جدیدی که در حال رشد هستند و سبب حذف نابجایی ها‬
‫می شوند‪ ،‬نسبت داده می شود‪.‬‬
‫تبلور مجدد دینامیکی هندسی ‪-Geometric dynamic recrystallization‬‬

‫‪۵‬‬
‫دانه های اولیه )‪ (starting grains‬یک ماده چند بلوری)‪ ، (poly crystal‬با تغییر شکل کرنشی نسبتا زیاد‪ ،‬از شکل طبیعی‬
‫خود خارج می شوند‪ .‬این مرزها با نزدیک شدن کرنش به ‪( 1۰-2‬بسته به اندازه دانه اولیه)‪ ،‬که در پیچش یا فشار قابل‬
‫دستیابی است‪ ،‬تا ابعاد قطر دانه فرعی نازک می شوند‪ .‬هنگامی که دانه ها تا حدود دو برابر قطر دانه فرعی نازک می‬
‫شوند‪ ،‬تقریبا یک سوم تا یک دوم از وجوه دانه فرعی با مرزهای زاویه بزرگ )‪ (High-angle boundaries‬جایگزین شده‬
‫است که منشا آنها از پلی کریستال اولیه است‪ .‬دو سوم باقیمانده‪ ،‬هنوز از مرزهای پلی گونال با عدم انطباق پایین معموال‬
‫در حدود یک درجه هستند‪ .‬با ادامه تغییر شکل‪ ،‬ممکن است که فشردگی رخ دهد که مرزهای زاویه بزرگ )‪ (HAB‬را‬
‫حذف کرده و سطح مرز دانه زاویه بزرگ‪ ،‬ثابت باقی بماند‪ .‬بنابراین با تبلور مجدد هندسی‪ ،‬ناحیه‪ ، HAB‬می تواند به طور‬
‫چشم گیری افزایش یابد اما نه به طریق مشابه با تبلور مجدد دینامیکی ناپیوسته‪.‬‬
‫شکل ‪ 1‬طرح واره ای از تبلور مجدد هندسی را نشان می دهد‪ .‬در این شکل مشاهده می شود که با افزایش کرنش‪،‬‬
‫مرزدانه های زاویه بزرگ (خطوط ضخیم در قسمت)‪ ، a‬بهم نزدیک تر شده و فشردگی اتفاق می افتد‪ .‬اندازه دانه فرعی‬
‫)‪ (sub grain‬تقریبا ثابت باقی می ماند‪ ،‬زیرا این اندازه در دماهای باالی تغییر شکل‪ ،‬مستقل از کرنش است‪ .‬با افزایش‬
‫کرنش‪ ،‬کسر حجمی مرزهای زاویه بزرگ افزایش می یابد و طبیعتا اندازه دندانه های )‪ (serration‬مرزدانه ها‪ ،‬با ضخامت‬
‫دانه قابل قیاس خواهد بود‪ ،‬همانطور که در قسمت ‪ b‬مشاهده می شود‪ .‬نهایتا رسوخ )‪ (interpenetration‬مرزهای کنگره‬
‫دار )‪ (scalloped‬اتفاق خواهد افتاد و منجر به شکل گیری ساختاری از دانه های ریز هم محور خواهد شد‪ ،‬که اندازه دانه‬
‫آن‪ ،‬نظیر اندازه دانه فرعی است (قسمت‪c).‬‬

‫شکل ‪ -1‬طرح واره ای از مراحل تبلور مجدد هندسی‬

‫جوانه زنی تحریک شده با ذرات ‪-Particle stimulated nucleation‬‬


‫همان گونه که هامفریز )‪ (Humphreys‬اشاره کرده است‪ ،‬درک تاثیرات ذرات فاز ثانویه‪ ،‬روی تبلور مجدد اهمیت دارد زیرا‬
‫اکثر آلیاژهای صنعتی دارای ذرات ثانویه هستند و این ذرات تاثیر شدیدی روی سینتیک تبلور مجدد‪ ،‬ریز ساختار و بافت‬
‫دارند‪ .‬ذرات‪ ،‬اغلب به خاطر توانایی آن ها در جلوگیری از حرکت مرزهای زاویه بزرگ‪ ،‬حین آنیل دمای باال یا تغییر‬
‫شکل‪ ،‬مورد توجه قرار گرفته اند‪( .‬حلقه زنر)‪ .‬حین تغییر شکل آلیاژ حاوی ذرات فاز ثانویه‪ ،‬شیب کرنشی ایجاد شده در‬
‫مجاورت ذره ت غییر شکل نداده‪ ،‬ناحیه ای با دانسیته باالی نابجایی و گرادیان جهتی زیاد‪ ،‬ایجاد می کند که مکانی‬
‫مناسب برای گسترش یک هسته تبلور مجدد است‪ .‬مکانیزم تبلور مجدد در آلیاژهای دو فازی تفاوتی با آلیاژهای تک فاز‬
‫ندارد‪ .‬جوانه زنی متاثر از ذره)‪ ، (PSN‬در بیشتر آلیاژها مشاهده شده است‪ .‬مانند آلومینیم‪ ،‬آهن‪ ،‬مس و نیکل‪ .‬معموال‬
‫جوانه بیشتر روی ذراتی با قطر بیشتر از یک میکرون تشکیل میشود‪ .‬در بیشتر موارد‪ ،‬روی هر ذره ای یک جوانه تشکیل‬

‫‪6‬‬
‫می شود‪ ،‬اما شواهدی در دست است که نشان می دهد‪ ،‬چندین جوانه می توانند روی ذراتی با ابعاد بسیار بزرگ تشکیل‬
‫شوند‪ .‬شکل ‪ 2‬یکی از اولین میکروگراف هایی است که تشکیل چندین جوانه را روی یک ذره نشان می دهد‪.‬‬

‫شکل ‪ – 2‬جوانه زنی متاثر از ذره روی آخال های اکسیدی در آهن‪.‬‬

‫واکنش های پیوسته ‪-Continuous recrystallization‬‬


‫در تبلور مجدد پیوسته‪ ،‬ریز ساختار آرام آرام تغییر کرده و بدون مراحل قابل تشخیصی از پدیده های جوانه زنی و رشد‪،‬‬
‫به ریز ساختاری با دانه های جدید که همان بافت تبلور مجدد یافته است‪ ،‬تبدیل می شود‪ .‬بر اساس اظهارات مک نلی‬
‫)‪ ،(McNelly‬مشخص شده است که ممکن است حین عملیات تابکاری (آنیل) فلزات تغییر شکل داده شده‪ ،‬ساختارهای‬
‫دانه ای اصالح شده به طور همگن و به آرامی‪ ،‬همراه با کرنش همزمان یا بدون آن‪ ،‬تحول یابند‪ .‬واکنش های پیوسته‬
‫اصطالحی است که گاهی به جای دیگر اصطالحات‪ ،‬که حداقل به فرایند مشابهی مثل تبلور مجدد پیوسته‪ ،‬تبلور مجدد‬
‫درجا )‪ (in situ recrystallization‬و بازیابی گسترش یافته )‪ (extended recovery‬اشاره می کنند‪ ،‬استفاده می شود‪.‬‬
‫شکل ‪ ۳‬طرح واره ای از مراحل تبلور مجدد پیوسته را در یک ریزساختار الیه ای که به شدت تحت تغییر شکل بوده‬
‫است‪ ،‬نشان می دهد‪ .‬در قسمت‪ ، a‬ساختار اولیه مشاهده می شود‪ .‬قسمت‪ ، b‬اضمحالل و فروریختن مرزدانه ها را نشان‬
‫می دهد‪ .‬قسمت‪ ، c‬آغاز تشکیل دانه های جدید با مهاجرت گره های مرز دانه ای (نقاط تقاطع دانه ها) است و در قسمت‬
‫‪ ، d‬انحنا و خمیدگی بیشتر در مرزدانه ها و رشد بیشتر دانه ها مشاهده می شود‪ .‬هنگامی که گره های)‪A ، (nodes‬و ́ ‪A‬‬
‫(در قسمت)‪ ، b‬بهم می رسند‪ ،‬گره های جدید ‪ A2‬و ‪ A1‬تشکیل خواهند شد و توسط کشش سطحی مرزدانه ها هر کدام‬
‫به صورت مجزا کشیده می شوند (قسمت ‪ c).‬کشش سطحی مرزدانه ها منجر به انحنا یافتن و خمیدگی بیشتر مرزدانه ها‬
‫و رشد دانه ها می شود و ساختاری با دانه های هم محور تشکیل می شود‪( .‬قسمت‪) d.‬‬

‫‪7‬‬
‫شکل ‪ – ۳‬طرح واره ای از مراحل تبلور مجدد پیوسته‪.‬‬

‫بررسی ریزساختاری در تبلورمجدد دینامیکی‬


‫تبلورمجدد دینامیکی عمدتا در مرز دانه های اولیه شروع می شود همان گونه که طرح واره ای از آن در شکل ‪-1‬الف‬
‫مشاهده می شود‪ .‬دانه های جدید متعاقبا در مرزدانه ها جوانه می زنند (شکل ‪-۴‬ب ) و بدین گونه باند ضخیمی از دانه‬
‫های تبلورمجدد یافته )‪ (recrystallized grain‬شکل می گیرد (شکل ‪-۴‬ج)‪.‬‬

‫شکل ‪ – ۴‬توسعه ریزساختار در طول تبلورمجدد دینامیکی‬

‫بین اندازه دانه اولیه )‪ (D0‬با اندازه دانه تبلورمجدد یافته )‪ (DR‬تفاوت زیادی وجود دارد‪ .‬با پیشروی تبلورمجدد‪ ،‬ساختاری‬
‫موسوم به ساختار گردنبندی )‪ (necklace‬ایجاد می شود که اشکال ‪-۴‬ب و ‪-۴‬ج طرح واره ای از ساختار گردنبندی را‬

‫‪8‬‬
‫نشان می دهند‪ .‬نهایتا ماده کامال تبلورمجدد خواهد یافت (شکل ‪-۴‬د)‪ .‬شکل ‪ ۵‬ساختار گردنبندی را در آلیاژ منیزیم‬
‫‪AZ91‬نشان می دهد‪.‬‬

‫شکل ‪ – ۵‬تشکیل ساختار گردنبندی در آلیاژ منیزیم ‪ AZ91 .‬در دمای ‪°C 400‬با نرخ کرنش ‪ ۰٫۰1‬و کرنش ‪۰٫۳٫‬‬
‫در شکل ‪ 6‬نیز‪ ،‬ریزساختاری از پلی کریستال مس که به صورت جزئی تبلورمجدد شده است‪ ،‬مشاهده می شود‪.‬‬

‫شکل ‪ – 6‬تبلورمجدد دینامیکی در مرزدانه های اولیه ‪ .‬دمای ‪°C 400‬با نرخ کرنش ‪ ۰٫۰2‬و کرنش ‪۰٫7‬‬

‫در تبلورمجدد دینامیکی‪ ،‬بر خالف تبلورمجدد استاتیکی‪ ،‬متوسط اندازه دانه تبلورمجدد یافته با پیشروی فرایند تغییر‬
‫نکرده و ثابت باقی می ماند‪.‬‬
‫در بعضی موارد‪ ،‬تحوالت ریزساختاری در حین تبلورمجدد از آنچه توضیح داده شد‪ ،‬پیچیده تر است زیرا شروع‬
‫تبلورمجدد دینامیکی ممکن است منجر به تغییراتی در مکانیزم تغییرشکل شود‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬اگر تبلورمجدد‬
‫دینامیکی‪ ،‬سبب تشکیل ساختاری بسیار ریز دانه گردد‪ ،‬احتماال تغییرشکل بعدی توسط مکانیزم لغزش مرزدانه ای‬
‫)‪(grain boundry sliding‬کنترل می شود‪ .‬این اتفاق خصوصا اگر تغییرشکل توسط لغزش و صعود نابجایی مشکل‬
‫باشد‪ ،‬رخ خواهد داد و در برنج آلفا )‪ (α-brass‬گزارش شده است‪ ،‬زیرا پایین بودن انرژی خطای چیده شدن ‪(stacking‬‬
‫می شود‪ .‬از موارد دیگر می توان به منیزیم اشاره کرد که سیستم‬ ‫)‪fault energy‬منجر به کند شدن صعود نابجایی‬

‫‪۹‬‬
‫های لغزش کمی دارد و همچنین مس سخت شده با ذرات پراکنده‪ ،‬که ذرات فاز دوم )‪ (second phase particles‬و‬
‫ترکیبات بین فلزی )‪ (intermetalic‬از حرکت نابجایی ها ممانعت می کنند‪.‬‬
‫اندازه دانه حالت پایا‬
‫مشاهدات آزمایشگاهی‪ ،‬نشان داده است که اندازه دانه تبلورمجدد )‪ (DR‬در حالت پایا )‪ (steady state‬وابستگی زیادی با‬
‫تنش سیالن )‪ (flow stress‬دارد و به دمای تغییرشکل وابستگی اندکی دارد‪ .‬رابطه تجربی آن به صورت ذیل ارائه شده‬
‫است‪:‬‬

‫در این رابطه ‪ m‬مقادیری کمتر از واحد دارد و ‪ K‬یک مقدار ثابت است‪.‬‬
‫تویس )‪ (Twiss‬نشان داد که رابطه بین متوسط اندازه دانه با تنش سیالن‪ ،‬یک ثابت ماده است و یک رابطه عمومی‬
‫پیشنهاد داد که می تواند به صورت نرماله شده ارائه گردد‪:‬‬

‫در این رابطه ‪ n=0.8‬و ‪ K1=15‬است‪ .‬پارامترهای‪G ، Ϭ‬و ‪ b‬به ترتیب نشان دهنده تنش اعمالی‪ ،‬مدول برشی و بردار برگرز‬
‫هستند‪ .‬تویس دریافت که این معادله برای رنج وسیعی از موادی که در حوزه های متالورژیکی و زمین شناسی اهمیت‬
‫دارند‪ ،‬کاربرد دارد‪.‬‬
‫تبلورمجدد دینامیکی یک فرایندی پیوسته از تغییرشکل است در ابتدا جوانه زنی دانه ها و متعاقبا مهاجرت مرزدانه ها‪ ،‬به‬
‫گونه ای که دانه های جدید عاری از نابجایی در ساختار باقی بمانند‪ .‬برای اینکه حالت پایا رخ دهد باید یک تعادل‬
‫دینامیکی بین جوانه زنی دا نه های جدید و مهاجرت مرز دانه هایی که قبال جوانه زده اند‪ ،‬وجود داشته باشد‪ .‬دربای‬
‫)‪(Derby‬و اشبی )‪ (Ashby‬دریافتند که این تعادل به این ترتیب پیش می رود که در مدت زمان الزم برای حرکت رفت‬
‫و برگشتی مرز متحرک برای فراهم آوری حجمی معادل اندازه متوسط دانه حالت پایا)‪ ، (DR‬نرخ جوانه زنی )‪ (N‬باید برای‬
‫ایجاد یک جوانه جدید در حجم مشابه این اندازه متوسط‪ ،‬در سرتاسر ریزساختار‪ ،‬به اندازه کافی باشد‪ .‬اگر جوانه زنی‬
‫منحصر به مرزدانه های از پیش موجود باشد‪ ،‬امکان دارد که این شرایط با رابطه ذیل ارائه گردد‪:‬‬

‫در این رابطه ‪ G‬مدول برشی است و ‪ C‬یک ثابت هندسی بوده و تقریبا برابر ‪ ۳‬است‪.‬‬
‫بنابراین اندازه دانه حالت پایا به نسبت سرعت های جوانه زنی و رشد وابسته خواهد بود‪ .‬دربای و اشبی استدالل کردند‬
‫که هر چند اندازه دانه حالت پایا به نسبت سرعت های جوانه زنی و رشد وابسته است اما هر دوی این نرخ ها می تواند‬
‫وابستگی مشابهی به دما داشته باشند‪ ،‬لذا انتظار می رود اندازه دانه حالت پایا وابستگی ضعیفی به دما داشته باشد‪،‬‬
‫همانگونه که عمال نیز چنین مشاهده شده است‪.‬‬

‫‪1۰‬‬
‫ویژگی های تبلورمجدد دینامیکی‬
‫منحنی تنش‪-‬کرنش برای ماده ای که تحت تبلورمجدد دینامیکی قرار دارد‪ ،‬عموما یک پیک عریض )‪ (broad pick‬نشان می دهد‪ .‬شکل ‪ 1‬نمونه ای از این‬
‫منحنی ها را نشان می دهد‪ .‬اگر ماده تنها تحت بازیابی دینامیکی قرار گیرد‪ ،‬منحنی دارای یک ناحیه افزایش تنش است که با ناحیه مسطحی (تنش ثابت)‬
‫دنبال شده و پیکی در منحنی مشاهده نمی شود‪( .‬شکل ‪(7‬‬

‫شکل ‪ – 7‬اثر دما روی منحنی های تنش‪-‬کرنش فوالد ‪C ۰٫68%‬در آزمون فشار محوری با نرخ کرنش ‪S-1۳-1۰*1٫۳‬‬

‫یک نقطه تغییرشکل بحرانی ) ‪ (ϵ‬الزم است تا تبلورمجدد دینامیکی شروع شود‪ .‬این مورد قبل از رسیدن به پیک تنشی‬
‫‪c‬‬

‫)‪(Ϭmax‬رخ می دهد‪ .‬در بازه ای از شرایط آزمون‪ ،‬تنش بیشینه)‪ ، (Ϭmax‬منحصرا به پارامتر زنر‪-‬هولمن )‪ (Z‬وابسته است‪.‬‬
‫کرنش بحرانی ‪ ϵ‬به صورت یکنواخت با کاهش تنش یا کاهش پارامتر زنر‪-‬هولمن کاهش می یابد‪ .‬اگر چه در نرخ های‬ ‫‪c‬‬

‫کرنش بسیار پایین مانند شرایط خزشی‪ ،‬کرنش بحرانی ممکن است‪ ،‬مجددا افزایش یابد‪.‬‬
‫اندازه دانه های تبلورمجدد یافته) ‪ ، (D‬با کاهش تنش‪ ،‬افزایش یکنواختی دارد‪ .‬رشد دانه اتفاق نمی افتد و اندازه دانه در‬
‫‪R‬‬

‫طول تغییرشکل ثابت باقی می ماند‪.‬‬


‫تنش سیالن و اندازه دانه تبلور یافته تقریبا مستقل از اندازه دانه اولیه هستند‪ .‬اگر چه سینتیک فرایند تبلورمجدد‬
‫دینامیکی‪ ،‬در نمونه هایی با اندازه دانه اولیه بسیار ریز‪ ،‬شتاب می گیرد‪.‬‬
‫تبلورمجدد دینامیکی معموال در مرزدانه های اولیه شروع می شود هر چند که در نرخ کرنش های خیلی پایین و اندازه‬
‫دانه اولیه بزرگ‪ ،‬جوانه زنی درون دانه ای )‪ (intragranular‬ممکن است‪ ،‬مهم تر باشد‪.‬‬
‫همچنین در صورت تمایل میتوانید مطلب“ بازیابی دینامیکی ”را از این لینک ‪+‬مشاهده نمایید‪.‬‬

‫منابع‪:‬‬
‫‪F.J. Humphreys and M. Hatherly, Recrystallization and related annealing phenomena, Oxford, U.K.,‬‬
‫‪Pergamon, 1996‬‬

‫‪11‬‬
‫بلور دانه های فلزی‬
‫در فرایندهای تغییر شکل فلزات در دمای معمولی محیط تا دماهای کمتر از نصف دمای ذوب فلز‪ ،‬با ازدیاد تغییر شکل‪ ،‬چگالی‬
‫نابجاییها افزایش می یابد‪.‬‬
‫در فرایندهای تغییر شکل فلزات در دمای معمولی محیط تا دماهای کمتر از نصف دمای ذوب فلز‪ ،‬با ازدیاد تغییر شکل‪ ،‬چگالی‬
‫نابجاییها افزایش می یابد‪ .‬اما با تجمع نابجاییها پشت موانعی از قبیل ناخالصیها و مرزدانه ها و همچنین تالقی آنها ‪ ،‬از تحرک‬
‫نابجائیها کاسته می شود و در نتیجه استحکام و حد تسلیم افزایش و انعطاف پذیری کاهش می یابد‪ .‬انرژی داخلی فلز تغییر‬
‫شکل سرد یافته بیشتر از فلز تغییر شکل نیافته است‪ .‬ساختار شبکه نابجایی حاصل از فلز تغییر شکل یافته از لحاظ مکانیکی‬
‫پایدار اما از لحاظ ترمودینامیکی ناپایدار است‪ .‬پدیده کار سختی و یا کرنش سختی که در حین تغییر شکل سرد رخ می دهد‪،‬‬
‫می تواند از طریق انجام پدیده متقابلی به نام پدیده نرم شدن )‪ (softening‬که با تغییر آرایش و چگالی نابجایی همراه است‪،‬‬
‫جبران شود‪ .‬بنابراین می توان با حرارت دادن نمونه تغییر شکل سرد یافته و افزایش دما‪ ،‬آن را از حالت پایداری مکانیکی خارج‬
‫و شرایط را برای انجام پدیده نرم شدن فراهم آورد‪ .‬در اینجا پدیده های مهمی که منجر به نرم شدن فلز تغییر شکل یافته می‬
‫شوند‪ ،‬بازیابی و تبلور مجدد هستند‪ .‬بازیابی در فلزات با ‪ stacking fault energy‬یا ‪ S.F.E‬باال مثل آلیاژهای آلومینیم‪ ،‬راحت تر رخ‬
‫می دهد و شامل نفوذ اتمها و جای خالی‪ ،‬و صعود و حرکت نابجاییها است که منجر به آرایش خاصی در موقعیت نابجاییها می‬
‫شود؛ به گونه ای که ساختار حاصل شبکه چند ضلعی با مرز دانه های فرعی یا مرز های با زوایه کم را می سازد‪.‬‬
‫در مقابل تبلور مجدد یا ‪ recrystallization‬در فلزات با شبکه ‪ F.C.C‬که ‪ S.F.E‬پایینی دارند (مثل مس ) اتفاق می افتد‪ .‬تشکیل‬
‫دانه های هم محور جدید در مرحله گرم کردن‪ ،‬بجای ساختمان فلز تغییر شکل یافته‪ ،‬تبلور مجدد نامیده می شود‪ .‬در فلزی‬
‫مانند مس بازیابی نقصهای نقطه ای در دمای محیط انجام می شود برای مشاهده آن می توان مقاومت الکتریکی مس نورد شده‬
‫را در دمای محیط و دمایی حدود ‪ ۵-‬درجه سانتیگراد با هم مقایسه کرد‪.‬‬
‫تبلور مجدد عبارتست از جایگزینی ساختار کار سرد شده با دسته جدیدی از دانه های فاقد کرنش‪ .‬این پدیده با کاهش سختی و‬
‫استحکام و افزایش نرمی اثبات می شود‪ .‬چگالی نابجاییها در این پدیده به شدت کم شده و آثار کارسختی حذف می گردد‪.‬‬
‫فرایند تبلور مجدد شامل جوانه زنی یک ناحیه فاقد کرنش است که مرز آن می تواند زمینه دارای کرنش را ضمن حرکت به‬
‫درون ماده فاقد کرنش دگرگون کند‪ .‬با رشد مرز از جوانه ها‪ ،‬نابجاییها یکدیگر را خنثی کرده و حذف می شوند‪.‬‬
‫در حدود ‪ 2‬الی ‪ ۳‬درصد کرنش‪ ،‬دانسیته نابجاییها در داخل دانه و مرز دانه یکسان است و نشانه توزیع یکنواخت کرنش در‬
‫ساختار است‪ .‬اما در اثر تغییر شکل زیاد‪ ،‬دانسیته نابجاییها در مرز دانه بیشتر شده و توزیع کرنش در ساختار ناهمگن تر می‬
‫شود‪ ،‬در این حالت دو برابر انرژی مرز دانه انرژی ذخیره شده خواهیم داشت‬
‫‪.‬‬
‫▪عوامل موثر بر تبلور مجدد عبارتند از‬
‫‪:‬‬
‫‪) 1‬میزان تغییر شکل یا کرنش اعمالی‪،‬‬
‫‪) 2‬درجه حرارت‪،‬‬
‫‪) ۳‬مدت زمان نگهداشتن در دمای تبلور مجدد‪،‬‬
‫‪) ۴‬اندازه دانه اولیه‪،‬‬
‫‪) ۵‬آنالیز شیمیایی فلز‪،‬‬
‫‪) 6‬میزان بازیابی قبل از شروع تبلور مجدد‪.‬‬

‫‪12‬‬
‫▪توجه به نکات زیر در پدیده ‪ recrystallization‬ضروری بنظر می رسد‪:‬‬
‫ـ تبلور مجدد فقط در صورتی می تواند انجام گیرد که مقدار حداقل تغییر شکل معینی انجام گرفته باشد‪.‬‬
‫ـ هر چقدر میزان این تغییر شکل بیشتر باشد‪ ،‬دمای پایین تری برای تبلور مجدد مورد نیاز است و دانه تبلور یافته نیز کوچکتر‬
‫خواهد شد‪.‬‬
‫ـ با کاهش دمای تبلور مجدد مدت زمان حرارت دادن طوالنی تر می شود‪.‬‬
‫ـ اندازه نهایی دانه های تبلور مجدد یافته به میزان کرنش اعمالی و دمای تبلور مجدد بستگی دارد؛‬
‫ـ هر چقدر اندازه دانه های اولیه کوچکتر باشد‪ ،‬میزان تغییر شکل مورد نیاز برای یک دمای تبلور مجدد معین کوچکتر است‪.‬‬
‫ـ دمای تبلور مجدد با افزایش میزان خلوص فلز کاهش می یابد‪.‬‬
‫ـ اگر دانه های جدید فاقد کرنش در دمایی بیشتر از دمای الزم برای تبلور مجدد حرارت داده شوند‪ ،‬اندازه دانه بسیار زیاد‬
‫خواهد شد‪.‬‬
‫ـ دمای تبلور مجدد یک دمای ثابتی نیست و به عوامل فوق بستگی دارد‪ ،‬اما در کارهای عملی دمای تبلور مجدد‪ ،‬دمایی تعریف‬
‫می شود که در آن‪ :‬تبلور مجدد آلیاژی که تغییر شکل سرد یافته (به مقدار زیاد) در مدت یک ساعت بطور کامل انجام گیرد‪.‬‬
‫تبلور مجدد را می توان برای فلزات خالص صنعتی به کمک رابطه( > ‪) Tm ۰.۴-۰.۵ T‬بصورت تقریبی تخمین زد‪ .‬البته برای‬
‫مسی که ‪ 2-۳‬درصد کرنش داشته باشد‪ ،‬دمای تبلور مجدد ‪Tm ۵/۰‬یعنی حدوداً ‪ ۴۰۰‬درجه سانتیگراد قابل تصور است اما با‬
‫افزایش میزان تغییر شکل و مثالً برای ‪ ۹۰‬درصد تغییر شکل‪ ،‬دمای تبلور مجدد کاهش یافته و به سمت ‪ 2۰۰‬درجه سانتیگراد‬
‫میل می کند‪.‬‬
‫سینتیک تبلور مجدد‪ :‬با افزایش دما‪ ،‬افزایش میزان کرنش‪ ،‬و کاهش اندازه دانه‪ ،‬سرعت پدیده تبلور مجدد بیشتر میشود‪.‬‬
‫نکته دیگر آنکه ریزساختار تبلور مجدد یاف ته در حالت تعادل ترمودینامیکی نیست‪ .‬از این رو با طوالنی تر شدن زمان حرارت‬
‫دهی دانه های کریستالی به رشد خود ادامه می دهند‪ .‬نیرو محرکه رشد دانه ها‪ ،‬انرژی مرز دانه (کاهش انرژی آزاد) حاصل از‬
‫کاهش سطح خارجی مرزدانه ها در واحد حجم نسبت به افزایش اندازه دانه است‪ .‬مرحله رشد دانه به شدت به درجه حرارت‬
‫بستگی دارد‪ .‬تبلور مجدد ثانویه نیز در مرحله رشد دانه‪ ،‬شناسایی شده است‪ :‬در تبلور مجدد ثانویه فقط تعدادی از دانه ها بطور‬
‫ترجیحی رشد می کنند‪ ،‬بطوری که در حین تبلور مجدد ثانویه دانه های بزرگتر در کنار دانه های نسبتاً کوچک تبلور مجدد‬
‫اولیه شکل می گیرند‪.‬‬
‫در فرایند ‪ recrystallization‬فلزاتی چون مس و آهن و آلومینیم‪ ،‬گاهی کریستالهای جدید در موقعیتهای مرتبی که تعیین شده‬
‫است رشد می کنند‪ ،‬و بافت یا ‪ texture‬تبلور مجدد می سازند‪ .‬این ‪ texture‬اغلب با ‪ texture‬تغییر شکل فرق دارد اما در بعضی‬
‫موارد ممکن است این دو یکسان باشند‪.‬‬
‫اگر ورق مس را پس از نوردکاری سرد تا کاهش مقطع ‪ 8۰‬درصد یا بیشتر‪ ،‬آنیل کنند‪ ،‬بافتی مکعبی تشکیل می دهد که در آن‬
‫امتدادهای <‪ > 1۰۰‬با امتدادهای نوردکاری‪ ،‬پهنا و ضخامت ورق همراستا می باشد در تحقیقی که با همکاری آژانس بین المللی‬
‫انرژی اتمی و مرکز بین المللی فیزیک تئوری در سال ‪ 1۹87‬در مراکز دانشگاهی مصر انجام گرفت‪ ،‬توان اورامی بعنوان پارامتری‬
‫مستقل از دما در تبلور مجدد مس خالص (حین فرایند آنیل ایزوترمال و ایزوکرونال به معنی همدما و همزمان) مورد بررسی قرار‬
‫گرفت ‪ .‬در این تحقیق مشاهده شد که جوانه زنی مس خالص در دمای ‪ ۳۰۰‬درجه سانتیگراد آغاز می شود؛ توان اورامی مستقل‬
‫از دما و برابر ‪ 1‬بدست آمد؛ ضریب ثابت ‪ K‬در معادله اورامی وابسته به دما بوده و با افزایش دما زیاد می شود‪ ،‬این مقدار برای‬
‫دماهای ‪ ۳۰۰‬و ‪ ۳۵۰‬درجه سانتیگراد به ترتیب ‪ ۰/۰۰۰2‬و ‪ ۰/۰۰۰7۵‬گزارش شده است؛ در تحقیق دیگری که توسط‬

‫‪1۳‬‬
‫‪Kazeminazhad & Karimi Taheri‬انجام شده است‪ ،‬سیمهای مسی (مس خالص ‪ ۹۹‬درصد) نورد تخت (بعنوان یک فرایند‬
‫تغییر شکل ناهمگن) و سپس آنیل شده ‪ ،‬و تبلور مجدد و توزیع اندازه دانه در نمونه های نهایی مورد بررسی قرار گرفته است‪.‬‬
‫انرژی ذخیره شده در نمونه ها بعد از نورد تخت از سطح به مرکز افزایش می یابد‪ ،‬همچنین کرنش موثر ماکزیمم و مینیمم به‬
‫ترتیب در مرکز و سطح نمونه ها بدست می آیند‪ ،‬این نشانه عدم یکنواختی در توزیع کرنش و انرژی ذخیره شده بعد از نورد‬
‫تخت در ماده مورد نظر است و می تواند باعث عدم یکنواختی ساختار بعد از آنیل هم بشود‪ .‬به دلیل دانسیته باالی جوانه ها در‬
‫مناطق با انرژی ذخیره شده بیشتر‪ ،‬بعد از فرایند آنیل و وقوع پدیده تبلور مجدد‪ ،‬اندازه دانه ها نیز از سطح به مغز نمونه ریزتر‬
‫می شوند‪.‬‬
‫‪ ،Christian‬توان اورامی )‪ (Avrami Exponent‬را برای جوانه زنی از سایتهای اشباع در مس و در همه بازه های دمایی عدد ‪ ۳‬و‬
‫با آنالیز دو بعدی تغییر شکل همگن عدد ‪ 2‬گزارش کرده است‪ .‬اما در این تحقیق با استفاده از شبیه سازی مونت کارلو‪ ،‬و رسم‬
‫نمودار تغییرات کسر تبلور یافته بر حسب زمان‪ ،‬توان اورامی (شیب نمودار) ‪ 1‬بدست آمد که در سازگاری با عدد گزارش شده از‬
‫‪ Rollett et al.‬برای تغییر شکل ناهمگن فلزات می باشد‪ .‬دلیل توان اورامی کوچکتر در تغییر شکلهای ناهمگن به دلیل تبدیل‬
‫تبلور مجدد سریع به تبلور مجدد با سرعت کمتر می باشد‪ .‬نمودار تغییرات کسر تبلور یافته بر حسب زمان به شکل ‪ S‬ناقص‬
‫است که این امر می تواند به دلیل شیب کم ابتدای تبلور مجدد باشد‪.‬‬
‫به دلیل آنکه سینتیک رشد دانه در دانه های ریز بیشتر از دانه های درشت است‪ ،‬با افزایش زمان آنیل و رشد دانه‪ ،‬تفاوت بین‬
‫اندازه دانه ها در مناطق مختلف کمتر می شود‪.‬‬
‫اما در تحقیق دیگری که بر روی آلیاژ ‪ ۵۰8۳‬آلومینیم انجام شده است‪ ،‬کامالً عکس مشاهدات فوق گزارش شده است‪ :‬تمرکز‬
‫بیشتر انرژی ذخیره شده در سطح نمونه های نورد شده‪ ،‬به دلیل وجود اصطکاک و کرنشهای برشی در سطح تماس نمونه با‬
‫غلطک و به دنبال آن اندازه دانه ریزتر در سطح نمونهها‪.‬‬
‫در پایان ا ین نکته را بار دیگر متذکر می شویم که کنترل فرایندهایی چون تبلور مجدد می تواند متخصصان شکلدهی فلزات را‬
‫در بدست آوردن خواص مطلوب بعد از کار گرم یاری رساند‬

‫منابع‪:‬‬
‫کاسنر‪ ،‬ام‪ .‬ای‪ ، )1۳۹1( .‬مبانی خزش فلزات و آلیاژها‪ ،‬ترجمه سید عبدالکریم سجادی‪ ،‬چاپ اول‪ ،‬نشر مشهد‪.‬‬
‫‪J. Humphreys and M. Hatherly, Recrystallization and related annealing phenomena, Oxford, U.K., Pergamon, 1996.‬‬
‫ابراهیمی‪ ،‬غالمرضا‪ .)1۳۹۰( .‬بررسی تأثیر تغییر شکل گرم بر ریزساختار آلیاژ منیزیم‪ ، AZ91‬نشریه مهندسی مواد و متالورژی‪ ،‬سال بیست و سوم‪ ،‬شماره‬
‫‪1٫‬‬

‫تبلور مجدد‬
‫از ویکیپدیا‪ ،‬دانشنامهٔ آزاد‬
‫پرش به ناوبریپرش به جستجو‬

‫‪1۴‬‬
‫شماتیک مراحل مراحل تبلور مجدد و تأثیر آن بر اندازه دانه‬

‫در متالورژی انجام کار سرد باعث افزایش استحکام و سختی و کاهش انعطافپذیری یا شکل پذیری میشود‪ .‬این پدیده‬
‫در اثر ادامه انجام کار سرد افزایش یافته و در نتیجه انرژی داخلی افزایش مییابد‪ .‬این کار باعث می¬شود که ماده از‬
‫نظر ترمودینامیکی ناپایدار باشد‪ .‬حرارت دادن به چنین مادهای میتواند معایب بلوری را از بین برده و ریزساختار‬
‫و خواص فیزیکی و مکانیکی اولیه را بازسازی کند‪ .‬این پدیده تحت عنوان «بازیابی» و «تبلور مجدد» بررسی‬
‫میشود‪ ]1[.‬تبلور مجدد فرایندی است که در آن دانههای تغییر شکل یافته با گروهی جدید از دانههای بی نقص‬
‫جایگزین میشوند که شامل دو مرحله جوانه زنی و رشد کردن تا زمانی که دانه اصلی بطور کامل دربرگرفته شود‬
‫میباشند ‪ .‬تبلور مجدد معموالً با کاهش استحکام و سختی ماده و افزایش شکلپذیری آن همراه میباشد ‪ .‬بنابراین این‬
‫فرایند ممکن است معرف یک مرحلهٔ تعمدی از فرایند مدنظر یا به عنوان یک فراورده فرعی ناخواسته توسط مرحله‬
‫دیگری از فرایند باشد ‪ .‬مهمترین کاربرد صنعتی این فرایند نرم کردن و کنترل اندازه دانه فلزاتی است که بهطور پیوسته‬
‫توسط کار سرد سخت شدهاند و شکلپذیری خود را از دست دادهاند ‪ .‬همچنین پس از عملیات تبلور مجدد تنشهای‬
‫پسماند ماده آزاد میشود و میتواند برای این منظور نیز مورد استفاده قرار بگیرد ‪.‬‬

‫محتویات‬
‫‪1‬تعریف‬
‫‪2‬قوانین تبلور مجدد‬
‫‪۳‬نیروی محرک‬
‫‪۴‬هستهزایی‬
‫‪۵‬سینتیک تبلور مجدد‬
‫‪6‬فاکتورهای مؤثر در سرعت‬
‫‪7‬تأثیر فاز ثانویه‬
‫‪7.1‬رسوبات ریز‬

‫‪1۵‬‬
‫‪7.2‬رسوبات بزرگ‬
‫‪8‬منابع‬

‫تعریف‬

‫‪Three EBSD maps of the stored energy in an Al-Mg-Mn alloy after exposure to increasing recrystallization temperature.‬‬
‫‪The volume fraction of recrystallized grains (light) increases with temperature for a given time. Luke Hagen‬‬

‫به عنوان فرایندی که در آن دانههای یک ساختار کریستالی در ساختار جدید یا شکل کریستالی جدید می آیند‪ ،‬تعریف‬
‫می شود ‪ .‬بیان کردن تعریف جامع تر تبلور مجدد دشوار است زیرا این فرایند شدیداً به چند فرایند دیگر مانند بازیابی و‬
‫رشد دانه ها مربوط است ‪ .‬در برخی موارد تعیین اینکه کدام فرایند شروع و کدام یک پایان میابد دشوار است ‪Doherty .‬‬
‫و همکارانش [‪ ]2‬در سال ‪ 1۹۹7‬تبلور مجدد را اینگونه تعریف کردند‪ " :‬تشکیل دانهای جدید در ما ده تغییر شکل یافته (‬
‫ماتریس ) بوسیله تشکیل و حرکت مرز دانه با زاویه زیاد توسط انرژی ذخیره شده بر اثر تغییر شکل ( مرز دانه با زاویه‬
‫زیاد به مرز دانههایی با زاویه بزرگتر از ‪ 1۰-1۵‬درجه اطالق میشود) ‪".‬‬
‫بنابراین این فرایند می تواند از فرایند بازیابی (که در آن مرزهای با زاویه زیاد حرکت نمیکنند ) و رشد دانه (که در آن‬
‫نیروی محرکه تنها به دلیل کاهش ناحیه مرز دانه میباشد ) متفاوت شود ‪.‬‬
‫تبلور مجدد ممکن است حین یا بعد از عملیات تغییر شکل رخ دهد ‪ .‬تبلور مجددی که حین عملیات تغییر شکل رخ‬
‫میدهد تبلور مجدد دینامیکی نام دارد که در آن دو عامل دما و کرنش دخیل میباشند ‪ .‬همچنین تبلور مجددی که پس‬
‫از عملیات تغییر شکل و طی فرایندی مانند خنک شدن یا عملیات حرارتی ثانویه ایجاد میشود را تبلور مجدد استاتیکی‬
‫می نامند که فقط دما در آن دخیل است ‪ .‬عالوه بر این تبلور مجدد میتواند به صورت غیر پیوسته که در آن دانههای‬
‫متمایز جدید تشکیل می شوند و رشد می یابند یا به صورت پیوسته که در آن میکرو ساختار رفته رفته به میکرو‬
‫‪16‬‬
‫ساختاری تبلور مجدد یافته تکامل می یابد‪ ،‬انجام شود ‪ .‬تحقیقات اخیر نشان داده است که مرز بین پدیدههای مختلف‬
‫آنیل کردن اغلب نامشخص است و مشخص شدهاست که بازیابی‪ ،‬تبلور مجدد و رشد دانهها ممکن است به دو طریق‬
‫اتفاق بیفتد ‪ .‬ممکن است آنها به صورت نا همگن در سرتاسر ماده اتفاق بیفتند که شامل دو مرحله قابل تشخیص جوانه‬
‫زنی و رشد میباشد ‪ .‬این حالت بیانگر فرایندی غیر پیوسته است ‪ .‬همچنین آنها ممکن است به صورت یکنواخت اتفاق‬
‫بیفتند ‪ ،‬بهطوری که میکروساختار رفته رفته و بدون مراحل قابل شناسایی جوانه زنی و رشد‪ ،‬نمو پیدا کند ‪ .‬این حالت‬
‫نیز فرایند پیوسته نامیده میشود[‪ . ]1‬مکانیزمهای مختلفی که در آنها تبلور مجدد و بازیابی اتفاق می افتد‪ ،‬پیچیدهاند‬
‫و در بسیاری از موارد هنوز مورد بحث باقی ماندهاند ‪ .‬توضیحاتی که در ادامه آورده شدهاست مربوط به تبلور مجدد‬
‫پیوسته استاتیکی است ‪.‬‬

‫قوانین تبلور مجدد‬


‫تعدادی قوانین عمدتاً تجربی برای فرایند تبلور مجدد موجود میباشد ‪.‬‬
‫بر اثر حرارت فعال میشوند ‪ :‬سرعت مکانیزم میکروسکوپی کنترلکننده جوانه زنی و رشد دانههای تبلور مجدد یافته به‬
‫دمای فرایند آنیل بستگی دارد ‪ .‬معادله آرنیوس حاکی از یک رابطه توانی بین این دو میباشد ‪.‬‬
‫دمای بحرانی ‪ :‬پیرو قانون قبلی مشخص میشود که انجام فرایند تبلور مجدد نیازمند یک حداقل دما برای مکانیزمهای‬
‫اتمی میباشد ‪.‬‬
‫تغییر شکل بحرانی ‪ :‬مقدار کار از قبل اعمال شده بر روی ماده باید برابر مقدار انرژی الزم برای جوانه زنی و محرک رشد‬
‫جوانهها باشد ‪.‬‬
‫اثیر تغییر شکل بر دمای بحرانی ‪ :‬افزایش میزان تغییر شکل انجام شده قبلی بر ماده یا کاهش دمای تغییر شکل آن‪،‬‬
‫انرژی ذخیره شده و تعداد جوانهها ی بالقوه را افزایش میدهد ‪ .‬در نتیجه دمای فرایند تبلور مجدد با افزایش مقدار کار از‬
‫قبل اعمال شده به ماده کاهش می یابد ‪.‬‬
‫تأثیر اندازه دانههای اولیه بر دمای بحرانی ‪ :‬مرز دانهها مکان مناسبی برای تشکیل جوانه است ‪ .‬از آنجاییکه افزایش اندازه‬
‫دانه باعث کاهش میزان مرز دانه میشود‪ ،‬پس همچنین باعث کاهش نرخ جوانه زنی ( به دلیل کاهش مکان مناسب برای‬
‫ایجاد جوانه ) و در نتیجه افزایش دمای مورد نیاز برای تبلور مجدد میشود ‪.‬‬
‫تأثیر تغییر شکل بر اندازهٔ دانه نهایی ‪ :‬افزایش میزان تغییر شکل انجام شده قبلی یا کاهش دمای آن باعث افزایش نرخ‬
‫جوانه زنی نسبت به رشد جوانهها میشود و تعداد جوانههای ما بیشتر میشود‪ ،‬در نتیجه با افزایش میزان تغییر شکل‪،‬‬
‫اندازه دانه نهایی کوچکتر میشود ‪.‬‬
‫نیروی محرک‬
‫حین تغییر شکل پالستیک کار به عنوان انتگرال تنش و کرنش در ناحیه تغییر شکل پالستیک بیان میشود ‪ .‬اگر چه‬
‫بخش عمده این کار به گرما تبدیل میشود ف اما کسری از آن ( ‪ ) ۵-1 %‬در ماده به صورت نقص‪ ،‬بخصوص نابجایی‬
‫باقی میماند ‪ .‬آرایش یافتن مجدد یا حذف این نابجاییها انرژی داخلی سیستم را کاهش میدهد و بدین ترتیب یک‬
‫نیروی محرکه ترمودینامیکی برای چنین فرایندهایی وجود دارد ‪ .‬در دمای معتدل به دمای باال‪ ،‬مخصوصاً در موادی که‬
‫خطای انباشتگی باالیی دارند ( مانند آلومینیوم و نیکل ) فرایند بازیابی به آسانی رخ میدهد و نابجاییهای آزاد به آسانی‬
‫آرایش خود را بازیابی میکنند و به صورت زیر دانههای احاطه شده بوسیلهٔ مرزهای کم زاویه در می آیند ‪ .‬نیروی‬
‫‪17‬‬
‫محرک‪ ،‬اختالف انرژی بین ناحیه تغییر شکل یافته و ناحیه تبلور مجدد یافتهاست ‪ E∆ .‬میتواند به وسیلهٔ چگالی‬
‫نابجاییها و اندازه زیردانه و انرژی مرز دانه تعیین شود[‪]۳‬‬

‫که در آن ‪ ρ‬چگالی نابجایی‪ G ،‬مدول برشی‪ b ،‬بردار برگرز نابجایی‪ γs ،‬انرژی مرزدانه زبردانه و ‪ ds‬اندازه زیردانه میباشد ‪.‬‬
‫هستهزایی[ویرایش]‬

‫‪.)Recrystallization of a metallic material (a → b) and crystal grains growth (b → c → d‬‬

‫در گذشته فرض میشد که نرخ هستهزایی دانه های تبلور مجدد با مدل نوسانات حرارتی که بطور موفق برای فرایندهای‬
‫انجماد و رسوبسازی استفاده میشد‪ ،‬مشخص میشود ‪ .‬در این نظریه فرض بر این است که به عنوان یک نتیجهٔ‬
‫حرکت طبیعی اتمها ( که با دما افزایش می یابد )‪ ،‬جوانههای کوچک بطور خود به خود در ماتریس به وجود می آیند ‪.‬‬
‫تشکیل این جوانهها با یک انرژی مورد نیاز برای تشکیل یک میانجی ( مرز ) جدید و یک انرژی آزاد شده در اثر تشکیل‬
‫حجم جدیدی از ماده با انرژی پایینتر همراه است ‪.‬اگر شعاع جوانه از شعاع بحرانی بزرگتر میبود‪ ،‬از نظر ترمودینامیکی‬
‫پایدار محسوب میشد و می توانست شروع به رشد کند ‪ .‬مشکل اساسی این نظریه این است که انرژی ذخیره شده به‬
‫سبب نابجاییها خیلی کم است (‪ ) J/m3 0.1-1‬در حالیکه انرژی مرز دانه کامالً باالست (‪ . )J/m2 0.5‬محاسبات بر اساس‬
‫این مقادیر مشخص ساخت که نرخ جوانه زنی مشاهده شده بزرگتر از مقدار محاسبه شده به وسیلهٔ فاکتور بزرگ و‬
‫غیرممکن ‪ 1۰۵۰‬بود ‪ .‬در نتیجه نظریه جایگزین که توسط ‪ cahn‬در سال ‪ 1۹۴۹‬مطرح شد اکنون در جهان مورد پذیرش‬
‫واقع شدهاست ‪ .‬دانههای تبلور مجدد یافته به صورت کالسیک جوانه زنی نمیکنند‪ ،‬بلکه از زیر دانهها و سلولهای موجود‬
‫رشد میکنند ‪" .‬زمان نهفتگی" قسمتی بعد از بازیابی است که در آن زیر دانهها با زاویهٔ مرز کم ( کمتر از ‪ 1-2‬درجه )‬
‫شروع به انباشتن و متراکم کردن نابجاییها و تغییر جهت کریستالی پیوستهٔ بیشتر نسبت به همسایگان خود میکنند ‪.‬‬
‫افزایش در اختالف جهت کریستالی تحرک مرز دانه و همچنین نرخ رشد زیر دانه را افزایش میدهد ‪ .‬اگر یک زیر دانه در‬
‫ناحیه محلی خود یک برتری ( مانند چگالی نابجایی زیاد‪ ،‬اندازه بزرگتر یا جهت کریستالی مطلوب ) نسبت به همسایگان‬
‫خود داشته باشد‪ ،‬این زیردانه قادر به رشد سریع تر نسبت به رقبای خود خواهد بود ‪.‬هنگامی که این زیردانه رشد‬
‫میکند‪ ،‬مرزهایش نیز با توجه به مواد اطرافش دارای اختالف جهت بیشتر میشود تا زمانی که بتواند به صورت یک‬
‫دانهٔ کامالً عاری از کرنش در بیاید ‪.‬‬
‫شکل ‪ a 2‬تا ‪ b‬تبلور مجدد و ‪ b‬تا ‪ d‬رشد دانههای حاصل از تبلور مجدد را نشان میدهد ‪.‬‬

‫‪18‬‬
‫سینتیک تبلور مجدد‬

‫سینتیک تبلور مجدد عموماً به صورت نمودار نمایش داده شده در ادامه میباشد ‪.‬‬

‫میزان کسر تبلور مجدد یافته با زمان‬


‫در ابتدا یک زمان نهفتگی برای آغاز فرایند وجود دارد و پس از آن جوانه زنی آغاز میشود‪.‬‬
‫یک زمان اولیه برای دوره جوانه زنی( ‪) t0‬وجود دارد که در آن جوانه تشکیل میشود و پس از آن با یک نرخ ثابت شروع‬
‫به رشد در ماتریس تغییر شکل یافته میکند ‪.‬ا گرچه این فرایند دقیقاً از نظریه جوانه زنی کالسیک پیروی نمیکند اما‬
‫اغلب مشخص شده است که این روابط ریاضی حداقل تخمین نزدیکی با جوانه زنی کالسیک فراهم میکند ‪ .‬برای‬
‫مجموعهای از دانههای به شکل کروی‪ ،‬شعاع متوسط در زمان ‪ t‬برابر است با[‪: ]۴‬‬

‫که در آن ‪ t0‬زمان جوانه زنی و ‪ G‬نرخ رشد جوانهها (‪ )dR/dt‬است ‪ .‬اگر ‪ N‬جوانه در زمان افزایش ‪ dt‬و دانهها به صورت‬
‫کروی فرض شوند‪ ،‬آنگاه کسر حجمی به صورت زیر خواهد شد‪:‬‬

‫این معادله در مراحل اولیه تبلور مجدد زمانیکه ‪ F≪1‬و دانه های در حال رشد به هم برخورد نکرده باشند معتبر است ‪.‬‬
‫زمانی که دانهها در آستانه برخورد و به هم رسیدن قرار میگیرند نرخ رشد کم میشود و این مسئله به کسری از مواد‬
‫تغییر شکل نیافته بستگی دارد که توسط معادلهٔ جانسون‪-‬مل به دست میآید ‪:‬‬

‫‪1۹‬‬
‫در حالی که این معادله تعریف بهتری از فرایند را بیان میکند اما هنوز فرض بر این است که دانهها به شکل کروی‬
‫میباشند‪ ،‬نرخ جوانه زنی و رشد ثابت است‪ ،‬دانهها به صورت تصادفی پخش شدهاند و زمان جوانه زنی(‪)t0‬کوچک است ‪.‬‬
‫در عمل تعداد کمی از این فرضیات معتبر هستند و نیاز است که یک مدل بهتر جایگزین استفاده شود ‪ .‬عموماً اینگونه‬
‫تصدیق شدهاست که هر مدل مفیدی باید نه تنها برای شرایط اولیهٔ ماده جواب دهد‪ ،‬بلکه همواره برای روابط در حال‬
‫تغییر بین رشد دانه ها‪ ،‬ماتریس تغییر شکل یافته و هر فاز ثانویه یا فاکتورهای میکرو ساختاری دیگر نیز پاسخگو باشد ‪.‬‬
‫این مسأله بیشتر در سیستمهای دینامیکی که تغییر شکل و تبلور مجدد همزمان انجام میشود‪ ،‬پیچیده تر میشود ‪ .‬در‬
‫نتیجه بطور کلی ثابت کردن یک مدل پیشبینی دقیق برای فرایندهای صنعتی بدون توسل به آزمونهای تجربی‬
‫گوناگون غیرممکن است‪.‬‬

‫فاکتورهای مؤثر در سرعت‬


‫دمای فرایند آنیل تأثیر چشمگیری بر سرعت تبلور مجدد که در معادله باال آورده شد دارد ‪ .‬اگرچه در یک درجه حرارت‬
‫معین‪ ،‬چندین فاکتور دیگر نیز در سرعت تأثیرگذار خواهند بود‪ .‬سرعت تبلور مجدد به شدت تحت تأثیر میزان تغییر‬
‫شکل و به میزان کمتری تحت تأثیر شیوه اعمال تغییر شکل است ‪ .‬موادی که در آنها تغییر شکل بیشتری اتفاق افتاده‬
‫است بسیار سریعتر از موادی که به میزان کمتری تغییر شکل یافتهاند‪ ،‬تبلور مجدد میابند ‪ .‬در واقع یک میزان تغییر‬
‫شکل حداقل نیاز است تا تبلور مجدد اتفاق بی افتد و با میزان تغییر شکل کمتر از این مقدار‪ ،‬تبلور مجددی اتفاق‬
‫نمی افتد ‪ .‬تغییر شکل در دمای باالتر ممکن است باعث بازیابی شود که موافق با تبلور مجدد میباشد و در چنین مواردی‬
‫تبلور مجدد با سرعت آهسته تر نسبت به مواد تغییر شکل یافته در دمای محیط انجام میشود (بهطور مثال نورد سرد و‬
‫گرم) در موارد خاص ممکن است تغییر شکل به صورت غیر معمولی همگن یا فقط در صفحات خاص کریستالوگرافی‬
‫اتفاق بی افتد‪ .‬جهت دانه و این موضوع که در حین تغییر شکل این جهت چگونه تغییر میکند بر مقدار انرژی انباشتگی‬
‫و در نتیجه بر سرعت تبلور مجدد تأثیر میگذارد ‪ .‬تحرک مرز دانه تحت تأثیر جهت آن است و بنابراین برخی از بافتهای‬
‫کریستالوگرافی نسبت به دیگری دارای سرعت رشد بیشتر هستند ‪ .‬اتمهای حل شده چه نا خالصیها و چه اتمهایی که‬
‫به صورت عمدی اضافه شده اند تأثیر عمیقی بر سینتیک تبلور مجدد دارند ‪ .‬حتی یک غلظت جزئی ممکن است تأثیر‬
‫مهمی داشته باشد‪ ،‬بهطور مثال ‪ %۰.۰۰۴‬آهن دمای تبلور مجدد را حدود ‪ 1۰۰‬درجه باال میبرد[‪ ]۴‬در حال حاضر مشخص‬
‫نیست که این اثر اصوالً باعث کاهش جوانه زنی شده یا تحرک مرزدانه را برای رشد کاهش میدهد ‪.‬‬

‫تأثیر فاز ثانویه‬


‫بسیاری از آ لیاژها به منظور هدف صنعتی خود کسری حجمی از رسوبات فازی ثانویه را شامل میشوند‪ ،‬خواه این رسوبات‬
‫به صورت ناخالصی باشد یا از عمد و به منظور خاصی به آلیاژ اضافه شده باشد ‪.‬اندازه و نحوه توزیع این رسوبات ممکن‬
‫است باعث تسریع یا کند کردن تبلور مجدد شوند ‪.‬‬

‫‪2۰‬‬
‫تاثیر رسوبات ریز بر اندازه دانه در تمونه تبلور مجدد یافته‬
‫رسوبات ریز‬
‫تبلور مجدد به وسیلهٔ رسوبات ریزی که پراکنده شدهاند و فاصله آنها از هم کم میباشد‪ ،‬یا متوقف میشود یا سرعت‬
‫آن بهطور قابل مالحظهای کاهش میابد که این عمل به دلیل فشار ناشی از سنجاق شدن مرزهای دانههای با زاویه کم و‬
‫زیاد است ‪ .‬این فشار مستقیماً با نیروی محرک ناشی از چگالی نابجاییها مخالفت میکند و تأثیر آن بر سینتیک جوانه‬
‫زنی و رشد جوانه میباشد ‪ .‬این تأثیر میتواند با توجه به تراز پراکندگی رسوبات توجیه شود که در آن ‪ Fv‬کسر حجمی‬
‫فاز ثانویه و ‪ r‬شعاع آن میباشد ‪ .‬در نسبت پایین‪ ،‬اندازه دانه به وسیله تعداد جوانهها تعیین میشود و به همین ترتیب‬
‫ممکن است که در ابتدا این اندازه خیلی کوچک باشد ‪ .‬اگر چه دانهها از نظر رشد دانه ناپایدارند اما در حین عملیات آنیل‬
‫آنقدر رشد میکنند تا رسوبات‪ ،‬فشار کافی سنجاق کردن را برای متوقف کردن دانهها از خود نشان دهند ‪ .‬در نسبتهای‬
‫مناسب‪ ،‬اندازه دانه بازهم توسط تعداد جوانهها مشخص میشود‪ ،‬اما در اینجا دانهها از نظر رشد معمولی پایدارند (در‬
‫حالی که احتمال رشد غیرطبیعی هنوز وجود دارد) و در نسبت باال‪ ،‬ساختار تغییر شکل یافته که دچار تبلور مجدد‬
‫نشدهاست‪ ،‬پایدار میباشد و جلوی انجام تبلور مجدد گرفته شدهاست ‪.‬‬

‫رسوبات بزرگ‬
‫تاثیر اندازه و کسر حجمی رسوبات بر اندازه دانه تبلور مجدد یافته (چپ) و دانه متشکل از ‪PSN‬‬
‫(راست)‬

‫نواحی تغییر شکل در اطراف رسوبات بزرگ غیرقابل تغییر شکل(باالی ‪ 1‬میکرومتر)‪ ،‬به وسیلهٔ چگالی نابجایی باال و‬
‫گرادیان جهتگیری کریستالی بزرگ مشخص شدهاند و مکانهای ایدهآل برای گسترش جوانههای تبلور مجدد میباشند‬
‫‪ .‬این پدیده جوانه زنی متاثر از رسوب (‪ )PSN‬نامیده میشود که یکی از معدود راههای کنترل فرایند تبلور مجدد به‬
‫وسیلهٔ کنترل توزیع رسوبات است‪.‬‬
‫اندازهٔ ناحیه و اختالف جهت مرز دانهها در ناحیه تغییر شکل یافته به اندازه رسوبات وابسته است ‪ .‬بنابراین یک مقدار‬
‫کمینه برای اندازه رسوبات به منظور جوانه زنی اولیه وجود دارد ‪ .‬افزایش میزان تغییر شکل‪ ،‬کمینهٔ اندازهٔ رسوبات را‬
‫کاهش خواهد داد ‪ .‬اگر بازدهای ‪ PSN‬برابر ‪ 1‬باشد ( یعنی هر رسوب یک جوانه را تحریک کند ) آنگاه اندازه دانه نهایی به‬
‫آسانی توسط تعداد رسوبات تعیین میشود ‪ .‬اگر چندین جوانه در هر رسوب تشکیل شود این بازده بزرگتر از ‪ 1‬است‪ ،‬اما‬
‫این موضوع یک امر غیرمعمول میباشد ‪ .‬این بازده میتواند کمتر از ‪ 1‬هم باشد اگر رسوبات نزدیک به اندازه بحرانی‬
‫باشند ‪ .‬در این حالت بخش بزرگی از رسوبات کوچک به جای شروع به تبلور مجدد‪ ،‬جلوی انجام آن را میگیرند ‪.‬‬
‫پیشبینی رفتار تبلور مجدد موادی که توزیع گستردهای از اندازه رسوبات را شامل میشوند دشوار است ‪ .‬رسوبات‬
‫آلیاژهای مرکب ا ز نظر حرارتی ناپایدار اند و ممکن است رشد کنند یا در اثر زمان حل شوند ‪ .‬این حالت در آلیاژهای دو‬
‫جزئی که فقط دو جزء مجزا دارند سادهتر میشود ‪ .‬یک مثال آلیاژ ‪ Al-Si‬است که در آن نشان داده شدهاست که حتی‬
‫در حضور رسوبات بزرگ‪ ،‬رفتار تبلور مجدد توسط رسوبات کوچک تعیین میشود[‪ .]۵‬در چنین مواردی میکروساختار‬
‫نهایی تمایل دارد شبیه آلیاژی شامل تنها رسوبات کوچک شود ‪.‬‬

‫‪21‬‬

You might also like