Professional Documents
Culture Documents
Slide 3
Slide 3
Slide 3
1
تعيين مجدد جهت و موقعيت باندهاي پرواز در توسعه فرودگاه موجود يا ساخت
فرودگاه هاي جديد نياز به مشورت با كاركنان و مسئوالن كنترل كننده ترافيك و
مطالعات مربوط به فضاي هوايي دارد.
در كالن شهرها با وجود فرودگاه هاي زياد فضاي هوايي موجود بايد بين فرودگاه هاي
زيادي تقسيم شود.
ناسازگاري ها و تداخالت در شيوه هاي كنترل ترافيك هوايي در ظرفيت فرودگاه يا
مجموعه فرودگاه هاي يك منطقه شديداً تأثير مي گذارد.
برنامه ريزي و طراحي فرودگاه شامل تأمين و پيش بيني تمامي تسهيالت الزم براي
پشتيباني از سيستم كنترل ترافيك هوايي باشد.
اولين تالش ها براي تدوين قوانين كنترل ترافيك هوايي توسط كميسيون ناوبري هوايي
در 1922انجام گرفت.
با تصويب مقررات تجارت هوايي در سال 1926آمريکا رسماً به اين مقررات پيوست.
در حال حاضر سازمان هوانوردي فدرال شبکه راه هاي هوايي آمريکا را اداره مي كند.
در ايران سازمان متولي سازمان هواپيمايي كشوري است.
تجيزات ناوبري
تأمين
ايستگاه هاي راداري
هواپيمايي كشوري
نصب
سيستم هاي فرود
بهره برداري
مراكز كنترل مسيرهاي هوايي
نگهداري
ايستگاه هاي خدمات پروازي
حجمي از فضاي تحت كنترل اطراف يك فرودگاه كه از سطح تا يك حدِ بااليي امتداد مي يابد.
ناحيه كنترلي براي محافظت از ترافيك هوايي در حال عمليات از /به فرودگاه در نظر گرفته شده
است.
هواپيما تنها زماني مجاز به پرواز در اين ناحيه است كه از طرف كنترل ترافيك هوايي فضاي خالي
الزم تشخيص داده شود.
در اياالت متحده از واژه control zoneديگر استفاده نمي شود و با فضاي هوايي كالس D
جايگزين شده است.
اين فضا معموالً با قطر 7مايل دريايي با ارتفاع 3000فوت باالي سطح زمين در اطراف فرودگاه
هاي تجاري كوچك مي باشد.
هواپيما بايد تماس راديويي با برج كنترل قبل از ورود به فضا برقرار كنند و در اين فضا تماس
راديويي را حفظ كنند.
بنابراين هواپيما بايد حداقل به يك راديوي قابل حمل در فضاي هوايي Dمجهز شوند.
يك اصطالح هوانوردي است كه يك حجم هوايي كنترل شده را در اطراف فرودگاه
توصيف مي كند.
داراي سطح پاييني و بااليي مشخص است.
معموالً باالي ناحيه كنترلي ( )control zoneقرار دارد.
حفاظت از هواپيما براي صعود از فرودگاه را با ارتباط بين ناحيه كنترلي به نزديکترين
مسير هوايي را فراهم مي كند.
در انگلستان اين فضا عموماً كالس D ،Aيا Eاست.
در مواردي كه فرودگاه هاي شلوغ نزديك هم قرار گرفتند سطح كنترل مفيد است .در اين
شرايط يك سطح كنترل منفرد بر روي همه فرودگاه ها قرار مي گيرد.
در مورد فرودگاه هاي بزرگ به اين سطح ،سطح مانور ترمينال يا TMAگفته مي شود.
يك اصطالح هوانوردي است كه براي يك فضاي تحت كنترل طراحي شده در اطراف
فرودگاه هاي بزرگ استفاده مي شود.
اين فضا معموالً داراي شکل دايره اي بوده با مركزيت مختصات جغرافيايي فرودگاه است.
تفاوت اين فضا با control areaاين است كه شامل چند سطح است كه به شکل
صعودي مساحت آنها افزايش مي يابد.
حلقه داخلي با شعاع 12مايل دريايي از مركز جغرافيايي فرودگاه با ارتفاع 1200فوت از
سطح زمين
حلقه مياني با شعاع 35مايل دريايي با ارتفاع 2200فوت از سطح زمين
حلقه بيروني با شعاع 45مايل دريايي با ارتفاع 9500فوت از سطح زمين
در كانادا اين فضا معموال به عنوان فضاي هوايي كالس C ،Bو Dدر نظر گرفته مي
شود.
در آمريکا اين فضا به عنوان فضاي هوايي كالس Bدر نظر گرفته مي شود.
فضاي كنترل شده از سطح زمين براي كنترل ترافيك هوايي ،هدايت راداري ،كنترل
توالي عمليات هواپيماها ،كنترل عمليات نشست و برخاست بطور مداوم براي تمامي
هواپيماهاي عمليات كننده تحت شرايط پرواز با ديد و با دستگاه.
اين فضا در فرودگاه هاي شلوغ كه محدوده فضايي كنترل پايانه مجاز نيست طراحي مي
شود.
هدف اصلي از استقرار اين فضا تأمين عمليات نشست و برخاست ايمن در فرودگاه
است.
فضاي هوايي با شعاع 30مايل دريايي اطراف فرودگاه هاي شلوغ است.
شبيه يك كيك چند طبقه برعکس است
فضاي هوايي كالس Bاز سطح فرودگاه هاي شلوغ تا ارتفاع 10000فوت از ميانگين
سطح دريا امتداد مي يابد.
هدف فضاي هوايي كالس Bتأمين سطح با كنترل ترافيك مثبت جهت هماهنگ كردن
هواپيماهاي متعدد با سرعت باال در حال انتقال از ارتفاع هاي باال جهت فرود در
فرودگاه شلوغ و بالعکس است.
پرواز تحت شرايط IFRبوده و يا با اجازه كنترل ترافيك هوايي در شرايط VFRبايد
باشد.
اطراف فرودگاه هاي با حجم به مراتب كمتر از اطراف فضاي هوايي B
اين فرودگاه ها نيز به اندازه اي شلوغ هستند كه نياز به كنترل ترافيك هوايي فعال در
فاصله 10مايلي داشته باشند.
عمليات تحت شرايط VFRدر اين فضا بايستي همراه با مقررات دقيق فاصله با ابر
باشد و حداقل 3مايل ديد وجود داشته باشد.
همچنين ترافيك در حال فعاليت در فضاي هوايي كالس Cبايستي داراي ارتباط
راديويي با كنترل ترافيك هوايي باشد.
شکل اين فضا نيز نظير يك كيك چند طبقه برعکس است.
در قالب يك شعاع 5مايلي اطراف فرودگاه با يك برج كنترل ترافيك تا ارتفاع 2500
فوت باالي سطح زمين
هدف فضاي هوايي كالس Dتأمين فضايي براي كنترل كنندگان ترافيك هوايي در برج
كنترل جهت فرود و بلند شدن ايمن هواپيما به و از فرودگاه است.
هواپيما تحت شرايط VFRمجاز به عمليات در محدوده فضاي كالس Dهستند
مادامي كه با كنترل كنندگان ترافيك هوايي در برج كنترل در ارتباط باشند.
زماني كه برج كنترل در حال عمليات نباشد و يا وجود نداشته باشد به فرودگاه بدون
كنترل يا uncontrolledاطالق مي شود.
هدف از اين فضاي هوايي تأمين كنترل انفعاليِ حداقلي براي هواپيماهايي است كه در
مناطق با ارتفاع پايين اما فعاليت ترافيك متوسط پرواز مي كنند.
از 700فوت يا 1200فوت باالي سطح زمين تا 14500فوت باالي سطح زمين و 3
مايل دريايي اطراف راه هاي هوايي ملي است.
هر فضاي هوايي كه در كالس هاي Aتا Eنگنجد به عنوان كالس Gيا فضاي هوايي
بدون كنترل قلمداد مي شود.
اين فضاي هوايي تنها در ارتفاعات خيلي پايين (كمتر از 700يا 1200فوت باالتر از
سطح زمين) يا مناطق كم جمعيت با حجم ترافيك هوايي كم يافت مي شود.
در فضاي هوايي ،Gهواپيما مي تواند آزادانه تا وقتي ديد كافي ( 1مايل در روز 3 ،مايل
در شب و 5مايل در شب و روز زماني كه باالي 10000فوت از متوسط سطح دريا
باشد) پرواز كند.
مناطق ممنوعه :مناطقي كه هر نوع فعاليت هوايي در آن منع شده است ،مناطق با حساسيت
زياد -نظير كاخ سفيد
مناطق محدود شده -مناطقي كه در برخي اوقات و نه هميشه عمليات حساسي در آنها رخ
مي دهد و مانع فعاليت هوايي مي شود.
مناطق با فعاليت نظامي -تنها با اجازه كنترل ترافيك هوايي و هماهنگي با واحد نظامي
امکان ورود وجود دارد.
محدوديت پرواز موقت -موقتاً بداليل امنيتي امکان پرواز وجود ندارد -وقايع ورزشي
راههای هوایی
ناوبري ناحيه اي مسير هواپيماهاي جت راه هاي ويکتور راه هاي رنگي
اصلي
اين راه ها توسط امواج
شمالي راديويي با فركانس پايين از
جنوبي-
كهربايي روي سطح زمين ترسيم مي
شد.
سبز شماره ،3قرمز 4و ...
فرعی غربی شرقی
اصلی غربی شرقی از شرق به غرب و از شمال
به جنوب ضرائب زوج
فرعی
1000فوت ارتفاعي
شمالی از غرب به شرق و از جنوب
جنوبی
به شمال ضرائب فرد 1000
فوت
اين راهها توسط امواج با فركانس باال در سطح زمين ترسيم مي شوند.
راه هاي ويکتور راه هاي هوايي با ارتفاع پايين هستند.
هر يك از ايستگاه هاي راديويي توليدكننده امواج مزبور فركانس راديويي مجزايي دارند،
خلبان گيرنده راديويي سيستم ناوبري خود را با آن تنظيم و مسير و جهت پروازي اش از
يك ايستگاه به ايستگاه بعدي حفظ مي كند.
به ايستگاه هاي فرستنده اين امواج ،ايستگاهاي VORمي گويند.
اين راهها ارتفاعي بين 18000تا 45000فوت دارند.
از اعداد زوج براي مسيرهاي غربي شرقي و از اعداد فرد براي مسيرهاي شمالي جنوبي
استفاده مي شود.
شبکه راه هاي هوايي ويکتور روي نمودارهاي هوانوردي به شکل V-2 ،V-1و ...طراحي
مي شوند.
مقدمه
اين مركز هدايت هواپيما را از مركز كنترل ترافيك مسيرهاي هوايي تحويل مي گيرد
و آن را به يکي از فرودگاه هاي زير نظر خود هدايت مي كند.
هنگامي كه هواپيما در فاصله 5مايلي باند فرودگاه است هدايت هواپيما به برج
مراقبت تحويل داده مي شود.
برج مراقبت عمليات نشست و برخاست در فرودگاه و فضاي هوايي 5مايلي اطراف را
نظارت و هدايت مي كند.
سه وظيفه اصلي برج مراقبت:
.1صدور اجازه پرواز
.2ارائه اطالعات به خلبان
.3كنترل همه هواپيماهاي روي زمين
در آمريکا تا سال 550، 2007برج مراقبت توسط سازمان هوايي فدرال و 233مورد تحت
نظر آن فعاليت مي كردند.
اين ايستگاه ها داراي تجهيزات كنترل ترافيکي نيستند ولي اطالعات ضروري را در اختيار
خلبان قرار مي دهند.
در آمريکا تا سال 183 ،1990ايستگاه خدمات پروازي وجود داشت.
در ايران تا سال 1391در 29فرودگاه اين خدمات ارائه مي شود.
قديمي ترين سيستم كمك ناوبري كه روي پايه هاي 35فوتي سوار مي شود و امواج با
فركانس 1020-400مي فرستد.
به كمك يك ردياب جهتي ديجيتال در هواپيما مي توان بسادگي موقعيت NDBرا
مشخص كرد.
همچنين براي كمك به خلبان 3نشان گر نيز در فرودگاه نصب مي شود:
نشانگر خارجي در فاصله 5-3/5مايلي باند .1
نشانگر مياني در فاصله 3000فوتي باند .2
نشانگر داخلي در فاصله 1000فوتي باند .3
سيستم فرود با امواج كوچك تمام مسيرهاي دلخواه در محدوده 60-20درجه را ارائه مي
دهد.
تعداد زيادي زاويه نشيب فرود ارائه مي دهد.
اصلي ترين حسن اين سيستم كاهش آلودگي صوتي است.
حساسيت كمتري نسبت به تداخل با موانع پيراموني دارد.
سيستم هدايتي براي عمليات نشست در فرودگاه هاي نظامي است.
طي جنگ جهاني دوم توسط ارتش براي تأمين يك واحد متحرك مستقل از تجهيزات
ناوبري هوايي موجود ابداع شد.
صفحه راداري براي كنترل كنندگان ،تصويري از هواپيماي در حال فرود را برحسب طرح و
نقشه و ارتفاع پروازي ارائه مي دهد.
نيمي از صفحه رادار طرح و نقشه و نيمي ديگر ارتفاع پروازي را نشان مي دهد.
كنترل كنندگان مي توانند مشخص كنند آيا هواپيما در شيب فرود و مسير تقرب صحيح
قرار دارد يا خير؟
از طريق ارتباط صوتي توصيه ها و دستورات الزم به خلبان ارائه مي شود.
اين سيستم خلبان را بيش از حد وابسته به كنترل كنندگان مي كند.
معموالً از سيستم فرود با دستگاه استفاده و عمليات توسط سيستم رادار تقرب دقيق زير
نظر گرفته مي شود.
مدرس :نويد نديمي
59
آگاه كردن متصديان برج مراقبت و سيستم كنترل راداري تقرب پايانه از وضعيت كلي
محدوده فضاي هوايي اطراف پايانه هدف اين سيستم است.
360درجه مي چرخد و اطالعات دريافت مي شود.
هواپيما را در موقعيت نسبي افقي اش در صفحه رادار به شکل چشمك زن نشان مي
دهد.
سرعت هواپيما را نشان مي دهد.
ارتفاع هواپيما را نشان نمي دهد.
رادار اوليه يا رادار با صفحه رنگين نيز ناميده مي شود.
موقعيت بحراني زماني است كه هواپيما از مرحله تاريکي و هدايت با دستگاه خارج و به
هدايت با ديد تغيير مي كند.
گاهي خلبان فقط چند ثانيه براي اين موضوع فرصت دارد.
براي كمك به خلبان چراغ هايي در مسير تقرب به باند و روي باند نصب مي شود.
كنترل كنندگان در فرودگاه هاي پرتراكم براي تنظيم و هدايت عمليات خزش مشکل
دارند.
رادار ويژه اي براي نشان دادن سطح فرودگاه بکار مي رود.
اين سيستم نمايش تصويري از باندهاي پرواز ،باندهاي خزش و محوطه پايانه به
كنترل كنندگان مي دهد.
موقعيت هواپيماها و وسايل نقليه ديگر متحرك در سطح فرودگاه نشان داده مي شود.
به كمك چراغ ها شيب مناسب تقرب باند را همانند زاويه شيب نشيب فرود در
حالت فرود با دستگاه ارائه مي كند.
در حالت VFRبه شرط وجود آب و هواي خوب در شب و روز كاربرد دارد.
دستگاه معبر تقرب دقيق نيز شيب تقرب را دقيق تر و مشخص تر با يك دستگاه
الکترونيکي در پايين باند مشخص مي كند.
اصلي ترين سيستم در ناوبري پرواز هاي روي آب ،سيستم هاي ناوبري دوربرد است.
سيستم هاي ناوبري دوربرد شامل دو عدد فرستنده اصلي و فرعي است.
سيستم خاص مورد استفاده در حال حاضر LORAN-Cاست.
شامل يك دستگاه اصلي و يك دستگاه فرعي است.
ايستگاه اصلي عالئم راديويي را به فضا ارسال و يکي از عالئم به ايستگاه فرعي و از آنجا با
تأخير زماني به فضا ارسال مي شود.
در هر نقطه اي از فضا فاصله زماني مشخصي بين عالمت ارسالي از ايستگاه اصلي و تقاطع
آن با عالئم ارسالي تأخيري از ايستگاه فرعي وجود دارد.
براساس اختالف زماني معادل مي توان خط ميزاني را در فضا ترسيم كرد.
به طور كلي هواپيماها از دو سيستم در داخل كابين خود استفاده مي كنند:
سيستم ناوبري داپلر .1
سيستم ناوبري ماند .2
سيستم ناوبري ستاره اي .3
سيستم كمکي با برد زياد براي پرواز بر فراز آب بوده و عموميت بيشتري دارد.
عالوه بر اطالعات سيستم داپلر اطالعاتي در مورد سرعت ،جهت باد ،طول و عرض
جغرافيايي هواپيما در هر لحظه و زمان رسيدن به نقطه بعدي مسير را ارائه مي كند.
سيستم داپلر
سيستم ماند
سيستم ناوبري منطقه اي -مسير مطلوب و مورد نظر تعيين مي شود.
همان سيستم هاي ناوبري منطقه اي مورد استفاده در مسير هوايي است.
عالوه بر هدايت عمليات افقي ،هدايت عمودي را نيز انجام مي دهد.