Professional Documents
Culture Documents
De Novo Salvage
De Novo Salvage
De Novo Salvage
140
بیوشیمی دیسیپلین نظری
-′5فسفوریبوزیل -1-پیروفسفات
141
پزشکی ورودی بهمن 1398
گلوتامین
پنج واکنش اختصاصی سنتز de novoدر نوکلئوتیدها وابسته به گلوتامین است
محدودیت در غلظت گلوتامین در سرم یا سلولها می تواند سرعت سنتز نوکلئوتیدها را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار دهد(که البته این زیاد اتفاق
نمی افتد) .در این جدول آنزیم هایی در سنتز پورینها و پیریمیدین ها که از گلوتامین استفاده می کنند نشان داده شده است .میتوان گفت اولین
آنزیم هر دو مسیر ساخت پورین و پیریمیدین از گلوتامین استفاده میکنند.
سنتز de novoنوکلئوتیدهای پورینی و پیریمیدینی به ترتیب در واکنش PRPPآمیدوترانسفراز و کارباموئیل فسفات سنتتاز ( )CPS IIبشدت
کنترل میگردد
گلوتامین ،ریبوز و آنزیم هایی که با این دو مسیر( متابولیسم پورین و پیریمیدین) ارتباط دارند ،نقش مهمی در متابولیسم اسیدهای
نوکلئیک ایفا میکنند.
پورینها و پیریمیدینها هر کدام میتوانند از دو مسیر ساخته شوند که در کل باید 4مسیر را بررسی کرد.
مسیر :De novoدر این مسیر مولکولها از نو و با استفاده از پیشسازها ساخته می شوند .باید عوامل موجود در حلقه را از منابع موجود
کربنی و هیدروژنی تامین بکنیم.
oمنابع تامین کننده:
آمینواسیدها← گروه آمین ،نیتروژن
← CO2کربن
کوفاکتورهای فوالتی ( دهنده ترکیبات تک کربنه -1 ←) C-1کربن
ریبوز - 5فسفات
مسیر بازیافتی یا : Salvageدر این مسیر مولکولهایی شبیه به این ساختارها وجود دارد که ما آنها را به هم تبدیل میکنیم مانند
ساخت گوانین از آدنین.
:ATPدارای حلقههای آدنینی هست که یک حلقه پورینیست.
با توجه به نوع سلول غلظت نوکلئوتیدها میتواند متفاوت باشد.
در جاهایی که نیاز به نقش اپیمرازی هست از نوکلئوتیدها استفاده میشود مانند گاالکتوز اپیمراز.
-5′فسفوریبوزیل -1-پیروفسفات از دو بخش تشکیل شده است :فسفوریبوز بر روی کربن شماره + 5پیروفسفات بر روی کربن شماره ←1
میتوان گفت که این ترکیب یک قند فسفاته فعال شده است .)PRPP( .این ترکیب میتواند از قند ریبوز 5فسفات ساخته شود که محصول
مسیر پنتوز فسفات احیایی است.
oاولین کاری که برای ساخت یک نوکلئوتید پورینی باید کرد این است که به کربن شماره 1قند نیتروژن اضافه کرد که قبل از
این کار الزم است PRPPساخته شود .به این دلیل که اضافه شدن یک گروه نیتروژن یک واکنش با ∆Gمثبت است و برای
انجام شدن آن الزم است از گلوتامین و تبدیل آن به گلوتامات و ایجاد یک گروه پیروفسفات استفاده کنیم تا ∆G
منفی آن با این واکنش کوپل شود و واکنش انجام شود.
142
بیوشیمی دیسیپلین نظری
oیکی از محصوالت این واکنش فسفوریبوزیل-بتا -آمین و دیگری یک گروه پیروفسفات است.
∆G oهیدرولیز پیروفسفات -29 KJ/molاست که در مقایسه با ATPفقط سه کیلوژول کمتر است و میتواند انرژی الزم برای
واکنش را تامین کند و به عنوان یک driving forceو یا نیروی محرک انجام پذیری واکنش مطرح باشد.
NADدر بدن از نیاسین تشکیل میشود.
فسفریولیز نوکلئوتیدها یعنی نوکلئوتیدها را هیدرولیز بکنیم که به عنوان مثال فسفریولیز IMPباعث تشکیل پنتوزفسفات میشود که
میتوان از آن به عنوان منبعی برای تولید PRPPاستفاده کرد.
غلظت آمینواسید گلوتامین نسبت به بقیه آمینواسیدها در بدن بیشتر است.
دلیل استفاده از گلوتامین وجود یک نیتروژن با ویژگیهای خوب در شاخه جانبی گروه آمیدی است.
از AMP,GMPهم میتوان ATP,GTPساخت و در RNAمصرفشان کرد یا از dATP, dGTP ،ATP,GTPساخت و در DNA
مصرفشان کرد.
143
پزشکی ورودی بهمن 1398
شکل پایین ،منبع اتمهای پورین را نشان میدهد .مثال ،آسپارتات منبع نیتروژن شماره 1پورین است.
تشکیل IMP
این مسیرها ،مسیرهای احیایی هستند و انرژی زیادی مصرف میکنند .به همین دلیل بدن ترجیح میدهد که تا حد امکان از مسیرهای salvage
برای ساخت نوکلئوتیدها استفاده کند تا مسیرهای .de novoتشکیل IMPدر مجموع در 10واکنش صورت میگیرد.
سوبسترای ورود PRPPاست .در مرحلهی اول از -5 ،PRPPفسفوریبوزیل آمین تولید میشود .در این مرحله ،گلوتامین به گلوتامات تبدیل می-
شود .این مرحله با استفاده از آنزیم PRPPگلوتامین آمیدوترانسفراز انجام میشود .یعنی آمین را از روی گروه آمیدی گلوتامین بر میداریم و با
پیروفسفات PRPPجایگزین میکنیم .عالوه بر -5فسفوریبوزیل آمین ،از این واکنش PPi ،نیز جدا میشود؛ این پیروفسفات میتواند هیدرولیز
شده و واکنش را به سمت انجام شدن ببرد.
تشکیل -5فسفوریبوزیل آمین (مرحله اول) مرحله تنظیمی این مسیر است.
(استاد :ما از شما نمی خواهیم که تمام این ده مرحله را حفظ باشید یا بدانید نام آنزیم هر مرحله چیست .فقط باید چند نکته مهم را بلد باشید-1 :
نقش تتراهیدروفوالت بسیار مهم است .در واکنش شماره سه و نه ،formyl-H4 folate ،به H4folateتبدیل میشود .الزم هم نیست که بدانید
در کدام واکنشها اتفاق میافتد .فقط باید بدانید که در دو واکنش در تشکیل IMPکوفاکتور فوالتی داریم -2 .در واکنش شماره دو به گالیسین
احتیاج داریم -3 .دو مرتبه به گلوتامین احتیاج داریم( .واکنش 1و -4 .)4یک مرحله از آسپارتات استفاده میکنیم(واکنش ) .)7
در زمان تشکیل فسفوریبوزیل آمین ،پیوند N-Cایجاد میشود که در نهایت به پیوند -Nگلیکوزیدی نوکلئوتید پورینی تبدیل میگردد.
144
بیوشیمی دیسیپلین نظری
چون 10واکنش آنزیمی داریم ،حتما 10پروتئین مجزا نیستند که دارند این کارها را انجام میدهند؛ بلکه بعضی از این آنزیمها ،دمینهای یک
پروتئین هستند :کاتالیزکننده چندین مرحله از این مسیر در دمینهای مجزای پروتئینهای چندکاره ) (Multifunctional Proteinsقرار
دارند.
-5′فسفوریبوزیل گلیسینامید سنتتاز (مرحله -5′ ،)2فسفوریبوزیل گلیسینامید ترانسفورمیالز (مرحله )3و -5′فسفوریبوزیل
آمینوایمیدازول سنتتاز (مرحله )5بخشی از یک پروتئین سهکاره را تشکیل میدهند.
145
پزشکی ورودی بهمن 1398
-5′فسفوریبوزیل آمینوایمیدازول کربوکسیالز (مرحله )6و -5′فسفوریبوزیل -N( -4-سوکسینوکربوگزامید) -5-آمینوایمیدازول
سنتتاز (مرحله )7بر روی یک پروتئین دوکاره قرار دارند.
-5′فسفوریبوزیل -4-کربوگزامید -5-آمینوایمیدازول ترانسفورمیالز (مرحله )9و IMPسیکلوهیدروالز (مرحله )10در یک پروتئین
دوکاره قرار دارند.
چندین آمینواسید از جمله سرین ،گلیسین ،تریپتوفان و هیستیدین میتوانند واحدهای C1را برای H4فوالت فراهم کنند و در نهایت کربن 2 -و
کربن 8 -حلقه پورینی را تامین کنند .این آمینواسیدها از طریق واسط فوالتی ،کربن را در اختیار حلقه پورینی قرار میدهند .بنابراین میتوان
گفت که بیوسنتز حلقهی پورینی به شیوهی ،de novoدر شرایط احیا و در زمانی که بدن غلظت مناسبی از آمینواسیدها را دارد اتفاق میافتد.
146
بیوشیمی دیسیپلین نظری
فومارات آزاد شده در مرحلهی دوم تشکیل ،AMPمیتواند وارد چرخه ی کربس شده و به ماالت و سپس به اگزالواستات تبدیل شود .این
اگزالواستات ،با گرفتن نیتروژن از گلوتامین و تبدیل شدن گلوتامات به آلفا کتوگلوتارات ،میتواند به آسپارتات تبدیل شده و مجددا در ساخت
AMPمشارکت کند .پس در واقع فومارات و سوکسینات ،واسط گیرندهی نیتروژن از گلوتامات هستند و دهندهی آن به هیپوزانتین هستند تا
آدنیالت ساخته شود.
= XMPزانتوزین منوفسفات
147
پزشکی ورودی بهمن 1398
148
بیوشیمی دیسیپلین نظری
بازیافت از نوکلئوبازها مستلزم فعالیت فسفوریبوزیل ترانسفرازها است که از PRPPبه عنوان دهنده ریبوز فسفات استفاده میکنند.
دو فسفوریبوزیل ترانسفراز مجزا وجود دارد .هیپوگزانتین -گوآنین فسفوریبوزیل ترانسفراز ( )HGPRTaseهمانطور که از اسم این آنزیم مشخص
است این آنزیم دارای دو سوبسترا است؛یکی هیپوزانتین و دیگری گوانین.یعنی تمایل داریم با گرفتن هیپوزانتین و گوانین به ترتیب IMPو
GMPبسازیم .این آنزیم با استفاده از PRPPیا فسفو ریبوزیل پیرو فسفات میتواند بخش قندی را به دو ترکیب نام برده اضافه کند .ما وقتی که
این ترکیبات را میخواستیم از نو( )de novoبسازیم در ابتدای امر IMPتولید میشد و تولید شدن IMPبه نحوی بود که ابتدا به کربن شماره
یک قند( PRPPمنظوره) از طریق گلوتامین یک آمین اضافه می شد و مابقی هسته نوکلئوبازی بر روی قندی که به عنوان پایه بوده اضافه میشد.
اما در اینجا باز آلی را داریم و فقط قند منوفسفاته را به آن اضافه میکنیم .آنزیم هایی که این کار را انجام میدهند آنزیم های فسفو ریبوزیل
ترانسفراز هستند؛ همانطور که از اسم آنها مشخص است که آنزیمهایی هستند که یک قند فسفاته را به سوبسترای خود اضافه میکند .و
هیدرولیز پیروفسفات میتواند انرژی انجام پذیری این واکنش را فراهم کند و باعث کشاندن آن به سمت انجام پذیری شود .و آنزیم دیگری که
میتواند همین مسیر را از طریق آدنین انجام دهد؛ یعنی هنگامیکه آدنین آزاد داشته باشیم _که میتواند از جاهای مختلف به دست آمده باشد_
می توانیم آدنین را با آنزیم آدنین فسفوریبوزیل ترانسفراز ( )APRTaseتبدیل به AMPکنیم که در شکل باال نیز مشاهده میشود.
(استاد :به نام مخفف آنزیم ها توجه شود HGPTase(.و )APRTaseبه تفاوت نحوه ساخت IMPو GMPدر روش های de novoو بازیافت
توجه شود).
149
پزشکی ورودی بهمن 1398
150
بیوشیمی دیسیپلین نظری
نوکلئوتیدهای پورینی به یکدیگر تبدیل می شوند تا سطوح سلولی نوکلئوتیدهای آدنین و گوآنین را متعادل کنند.
سلولهای پستانداران مکان تبدیل متقابل نوکلئوتیدهای آدنین و گوآنین را به هم فراهم میکنند (جهت حفظ تعادل در غلظت سلولی
نوکلئوتیدهای پورینی)
مسیر یک -مرحلهای و مستقیمی برای تبدیل GMPبه AMPیا AMPبه GMPوجود ندارد و در ابتدا AMPیا GMPبه IMP
تبدیل میشوند.
انجام دِآمیناسیون احیائی GMPبه IMPتوسط GMPردوکتاز ( :GTPفعال کننده XMP ،مهارکننده)
انجام دِآمیناسیون AMPبه IMPتوسط AMPدِآمیناز و ( ATPفعال کننده GDP ،و GTPمهار کننده)
وقتی میگوییم GTPفعال کننده ی GMPردوکتاز است ،مفهومش این است که GMPزیاد هست و GMPباعث افزایش غلظت GDPخواهد
شد و GDPنیز باعث افزایش غلظت GTPخواهد شد و این افزایش غلظت GTPسیگنالیست که نشان دهنده افزایش GMPدر سلول است؛ لذا
اگر GTPرا به عنوان فعال کننده آنزیم GMPردوکتاز در نظر بگیریم ،از یک جایی به بعد دیگر GMPها به GTPتبدیل نمیشوند و GMP
تبدیل به IMPمیشود IMP .نیز با استفاده از آنزیم Adenylosuccinateبه AMPتبدیل میشود AMP .نیز میتواند به IMPتبدیل شود.
آنزیمی به نام AMP-deaminaseاین کار را میکند ATP .فعال کننده این آنزیم است( .مشابه صحبت هایی که برای GTPمطرح شد ،برای
ATPنیز مطرح است) GDPو GTPنیز مهار کننده این آنزیم هستند.
اوریک اسید مانند زانتین است و بر روی حلقه ایمیدازولی خود یک گروه کربونیلی اضافه تر دارد .این میتواند حاللیت این ترکیب را بیشتر کند.
آنزیم های دخیل در تجزیه اسیدهای نوکلئیک ،نوکلئوتیدها و نوکلئوزیدها از لحاظ ویژگی به سوبسترا متفاوت هستند.
نوکلئازها (هیدرولیز نوکلئیک اسید ،محصول :نوکلئوتید) دارای ویژگی نسبت به RNAیا DNAو همینطور برای بازها و موقعیت جایگاه
برشی در پیوندهای -5′ ،3′فسفودی استر هستند.
نوکلئوتیدازها (هیدرولیز نوکلئوتید ،محصول :نوکلئوزید)
151
پزشکی ورودی بهمن 1398
نوکلئیک اسید که منظورمان DNAو RNAاست.یعنی هم فرم دئوکسی و هم فرم غیر دئوکسی می تواند در اینجا وجود داشته باشد .نوکلئاز ها به
ما نوکلئوتید ها را میدهند( .مرحله اول) نوکلئاز ها میتوانند اختصاصی یا غیر اختصاصی باشند و. ...
از سمت چپ شکل شروع می کنیم .در این سمت گوانین نوکلئوتید ها را داریم و در مرحله بعد این نوکلئوتید های گوانینی فسفاتی که روی قند
دارند را از دست میدهند .در واقع نوکلئوتیداز ها این کار را انجام می دهند .با حذف یک گروه فسفات و دفسفریله کردن این ترکیب ،ما گوانوزین
که یک نوکلئوزید است داریم .نوکلئوزید را باید به یک نوکلئوباز تبدیل کنیم که یک باز آلی است .در مرحله بعد گوانوزین به گوانین تبدیل
می شود .برای انجام این کار قند فسفاته که اینجا ریبوز فسفاته است باید جدا شود .آنزیمی که این کار را انجام میدهد یک آنزیم فسفریالزی
است(.پورین نوکلئوزید فسفریالز)
152
بیوشیمی دیسیپلین نظری
حال به سمت راست شکل میپردازیم :در این سمت درباره تجزیه بازهای پورینی صحبت میشود .نوکلئوتید آدنین را داریم که قند فسفاته دارد.
دو مسیر می توانیم داشته باشیم .یکی مثل مسیر قبلی است که بوسیله یک آنزیم نوکلئوتیدازی آدنین به آدنوزین تبدیل شود و سپس آنزیم
آدنوزین د آمیناز برای ما اینوزین خواهد ساخت .یک مسیر دیگر این است که به جای اینکه آمین را از روی آدنوزین حذف کنیم ،از روی AMP
حذف کنیم .و آنزیمی که این کار را انجام میدهد آنزیم AMP deaminaseاست .در اینجا IMPتولید میشود .دقیقا مانند مسیری که از
IMP ،AMPمیساختیم .اما در نهایت محصول هر دو مسیر اینوزین خواهد بود.
153
پزشکی ورودی بهمن 1398
اتمی استفاده میکند و یکی از محصوالتش ( H2O2آب اکسیژنه) است .در نهایت اوریک اسید به عنوان محصول نهایی تجزیه این ترکیبات به
صورت فرم دفعی خواهد بود.
-′2دئوکسی اینوزین (مشتق از دئوکسی آدنوزین) و -2′دئوکسی گوآنوزین نیز سوبسترای طبیعی برای پورین نوکلئوزید فسفریالزها
هستند.
حذف دئوکسیگوانوزین از انباشت dGTPجلوگیری میکند (در غلظتهای باال برای سلول سمی است)
کمبود آدنوزین دآمیناز :نقص ایمنی شدید
کمبود پورین نوکلئوزید فسفریالزها :نقص ایمنی وابسته به سلول T
افزایش سطوح اسید اوریک در نقرس :رسوب کریستالهای سدیم اورات در مفاصل و ایجاد التهابات مفصلی
154
بیوشیمی دیسیپلین نظری
هیپراوریسمی (حضور مقادیر باالی اسید اوریک در خون) همراه با هیپراوریکوری (افزایش مقادیر اسید اوریک در ادرار)
چون اسید اوریک تنها محصول نهایی تجزیه پورین در انسان است :مقادیر باالی اسید اوریک نشاندهنده تعدادی از بیماریهای
متابولیک است که میتوانند جدی بوده و یا نباشند.
چندین مثال وجود دارد که در آنها علت هیپراوریسمی /هیپراوریکوری می تواند به عنوان یک نقص متابولیک مربوط به تولید بیش از حد
نوکلئوتیدهای پورینی تعریف شود و در سایر موارد تغییرات متابولیک معینی وجود ندارد.
بیماران سرطانی تحت شیمی درمانی یا پرتودرمانی به دلیل تخریب سلولی و آزادسازی اسید اوریک دچار هیپراوریسمی میشوند.
155
پزشکی ورودی بهمن 1398
ابتدا تشکیل حلقه پیریمیدینی ،سپس اضافه شدن ریبوز -5فسفات با مشارکت :PRPP
اولین محصولی که توسط اولین آنزیم این مسیر تولید میشود ،کارباموئیل فسفات نام دارد .این آنزیم در چرخه اوره و زمانی که
می خواهیم اوره را از بدن حذف کنیم ،اولین محصول ساخته شده کارباموئیل فسفات است .آنزیمی در آنجا وجود دارد به نام کارباموئیل
فسفات سنتتاز Iکه این آنزیم از یون آمونیوم و CO2استفاده میکند و کارباموئیل فسفات را میسازد .کارباموئیل فسفات از لحاظ
ظاهری مانند اوره است و تفاوت آن با اوره این است که به جای یکی از گروه های NH2در اوره ،گروه فسفات دارد ،CO2 .اوره و
کارباموئیل فسفات از لحاظ ساختاری بسیا ر به هم شبیهند و در مسیر سنتز یکدیگر نیز شرکت دارند.
تشکیل کارباموئیل فسفات توسط آنزیم کارباموئیل فسفات سنتتاز )CPS II( IIدر سیتوزول
CPS IIمجزا از کارباموئیل فسفات سنتتاز ) CPS I( Iمیتوکندریایی است که به عنوان بخشی از چرخه اوره عمل میکند.
تشکیل کارباموئیل فسفات سیتوزولی توسط CPS IIمرحله تنظیمی این مسیر است.
تشکیل اوروتات از دیهیدرواوروتات (مرحله )4توسط دیهیدرواوروتات دهیدروژناز میتوکندریایی واقع در سطح خارجی غشاء داخلی میتوکندری
کاتالیز میشود.
طبق شکل الف :مرحله CPS IIیک مرحله تنظیمی بسیار مهم است .طی پنج واکنش دیگر ما ترکیب UMPرا خواهیم داشت .واکنش بعدی
توسط آنزیمی انجام میشود که بوسیله آن آسپارتات به کرباموئیل فسفات متصل میشود .اگر با جدا شدن یک فسفات و اضافه شدن آسپارتات به
جای آن(از طریق نیتروژن آن) کرباموئیل آسپارتات به وجود میآید( )Step 2آنزیمی که این کار را انجام میدهد آسپارتات کرباموئیل ترانسفراز
نام دارد .در مرحله بعد یک حمله نوکلئوفیلی درون مولکولی اتفاق میافتد .و این حمله موجب حلقوی شدن این ساختار میشود .آسپارتات دو
گروه اسیدی دارد .در نتیجه محصولی که تولید میشود نیز یک اسید است .زیرا پایه آن یک پایه آسپارتیک اسیدی است .و دی هیدرو اوروتات
( )DHOنام دارد .آنزیمی که این کار را انجام می دهد نیز دی هیدرو اوروتاز نام دارد .محصول به وجود آمده باید به میتوکندری برود و در آنجا
روی کربن 5و 6دو تا Hدارد و در میتوکندری باید دو تا Hرا از دست بدهد .گروه های هیدریدی باید با الکترون جدا شوند .آنزیمی که در
میتوکندی می تواند این کار را انجام دهد دی هیدرو اوروتات دهیدروژناز ( )DHO DHنام دارد .محصول آن خیلی شبیه یوراسیل است با این
تفاوت که یک گروه کربوکسیل (اسیدی) اضافه تر دارد .یعنی یک پیریمیدین است .این ترکیب اوروتات نام دارد .مجددا از این جا به بعد واکنش
های باقیمانده که دو واکنش است در سیتوزول اتفاق می افتد .اولین واکنش این است که اوروتات به یک قند فسفاته اضافه میشود که منبع آن
فسفوریبوزیل فسفات است و آنزیمی که این کار را انجام میدهد اوروتات فسفوریبوزیل ترانسفراز نام دارد .محصول آن OMPیا اوروتیدین
مونوفسفات است که یک نوکلئوزید حد واسط متابولیک است و باز آلی آن گروه کربوکسیلی دارد .در مرحله ششم OMPدکربوکسیالز با
دکربوکسیله کردن این گروه برای ما UMPرا تولید خواهد کرد .این مسیر میشود مسیر بیوسنتز اولین نوکلئوتید پیریمیدینی ما.
156
بیوشیمی دیسیپلین نظری
شکل الف
لفلونوماید (داروی سرکوبگر ایمنی) موثر درمان آرتریت روماتوئید :مهار اختصاصی سنتز de novoنوکلئوتیدهای پیریمیدینی در مرحله
دیهیدرواوروتات دهیدروژناز
157
پزشکی ورودی بهمن 1398
حاال که UMPداریم ،میتوانیم UMPرا به UDPو UTPتبدیل کنیم .آنزیم های که این کار را انجام میدهند ،آنزیم های کینازی هستند.
نوکلئوتید کینازها .تمام این ها با استفاده از ATPانجام میشوند .یک فسفات از ATPگرفته میشود و UMPبه UDPتبدیل میشود.
نکته :برای ساخت سیتیدین تری فسفات ،باید ابتدا UTPساخت .برخالف زمانی که IMPرا به AMP, GMPبه صورت مستقیم تبدیل می-
کردیم؛ اینجا حتما باید ابتدا UMPرا سه فسفاته کنیم سپس آن را به CTPتبدیل کنیم.
فرق بین UTPو ،CTPیک گروه آمینی است.که در UTPگروه کربونیل وجود دارد که در CTPبه گروه آمین تبدیل میشود .این گروه آمین از
گلوتامین گرفته میشود و گلوتامات برایمان تولید میشود ،این اتفاق نیازمند صرف انرژی( )ATPاست .آنزیمی که این کار را انجام میدهدCTP،
سنتتاز است.
158
بیوشیمی دیسیپلین نظری
نکته ای در مورد بیوسنتز نوکلئوتیدهای پیریمیدینی :در بیوسنتز نوکلئوتیدهای پورینی کربنی که در حلقه داشتیم ،ثلثش از CO2و کوفاکتور
فوالتی بود ،اما از گلوتامین و آسپارتات نبود ،در بیوسنتز نوکلئوتیدهای پورینی ،ما فقط نیتروژن را از گلوتامین وآسپارتات ،میگرفتیم نه کربن! اما
در متابولیسم نوکلئوتیدهای پیریمیدینی ،هم نیتروژن و هم کربن را از آمینواسیدها گرفتیم.
159
پزشکی ورودی بهمن 1398
آنزیم بدست آمده(یعنی آنزیم پیریمیدین فسفوریبوزیل ترانسفراز ) از اریتروسیت های انسانی از اوروتات ،اوراسیل و تیمین به عنوان سوبسترا
استفاده میکند ولی از سیتوزین استفاده نمیکند.
این واکنش ها (یعنی اوروتات یا اوراسیل یا تیمین را داشته باشیم و به آن فسفو ریبوزیل اضافه کنیم) بازهای پیریمیدینی را از مسیر تجزیه به
سمت تشکیل نوکلئوتید منحرف میکنند.
زمانی که باز پیریمیدینی در دسترس سلولها قرار میگیرد ،واکنشهای رقابتی وجود دارند که منجر به تجزیه و دفع محصوالت یا استفاده مجدد
از این بازها برای سنتز نوکلئوتید میشوند.
برای مثال ،زمانی که اوراسیل در اختیار کبد سالم قرار میگیرد سریعا به بتا -آالنین تجزیه میشود ،در حالی که در سلولهای توموری در حال
تکثیر اوراسیل به UMPتبدیل میشود .این امر ناشی از دسترسی به ،PRPPمقادیر آنزیم و حالت متابولیک این سلولها است .سلول توموری
شدیدا به بازهای آلی و نوکلئوتیدها نیازمند است ،بنابراین تمایل دارد که مجددا از نوکلئوتیدها استفاده کند.
پروتئین تیوردوکسین یا گلوتاردوکسین همراه با ( NADPHبرای بازیابی گروه های سولفیدریل آزاد در تیوردوکسین یا گلوتاردوکسین) مورد نیاز
هستند.
160
بیوشیمی دیسیپلین نظری
فعالیت ریبونوکلئوتید ردوکتاز تحت کنترل آلوستریک بسیار شدیدی قرار دارد.
احیاء هر سوبسترا نیازمند یک افکتور مثبت اختصاصی (نوکلئوزید -5′تریفسفات) است.
محصوالت dNTPبه عنوان افکتورهای منفی قدرتمند برای این آنزیم عمل کنند.
-2′دئوکسی ATPمهارکننده قدرتمند احیاء هر چهار سوبسترا ( GDP ،UDP ،CDPو )ADPاست
بنابراین dGTP ،و dTTPبسته به نوع سوبسترا به عنوان افکتورهای مثبت یا منفی فعالیت ریبونوکلئوتید ردوکتاز عمل میکنند.
این بدین معناست که هر چند dGTPفعالکننده مثبت ضروری برای احیاء ADPاست ،مهارکنندهای کارآمد برای احیاء CDPو UDP
نیز است.
dTTPافکتور مثبت احیاء GDPاست و به عنوان مهارکننده احیاء CDPو UDPنیز عمل میکند.
مهار موثر ریبونوکلئوتید ردوکتاز توسط dGTP ،dATPیا dTTPنشاندهنده این است که:
غلظتهای باالی -2′دئوکسی آدنوزین -2′ ،دئوکسی گوآنوزین و تیمیدین به دلیل انباشت dGTP ،dATPو dTTPبرای سلول سمی است.
ریبونوکلئوتید ردوکتاز مرحله اصلی تنظیم مسیرهایی است که در آنها -2′دئوکسی ریبونوکلئوزید -5′تریفسفاتها برای همانندسازی و ترمیم
DNAدر مسیر de novoاز ریبونوکلئوزید -5′دیفسفاتها سنتز میشوند.
( ) 1ریبونوکلئوتید ردوکتازمهم ترین آنزیم ومیتواند آنزیم های ،2،3،4و 5را تحت تاثیرقرار بدهد )2( ،.نوکلئوزید -5′دیفسفات کیناز)3( ،
دئوکسی سیتیدیالت دِآمیناز )4( ،تیمیدیالت سنتاز و ( DNA )5پلیمراز.
مهارکنندههای ریبونوکلئوتید ردوکتاز مهارکنندههای قدرتمند سنتز DNAو در نتیجه تکثیر سلول هستند.
تشکیل میشود.
آنزیم تیمیدیالت سنتاز انتقال واحد یک -کربنه از -N10 ،N5متیلن H4فوالت به dUMPرا کاتالیز میکند.
161
پزشکی ورودی بهمن 1398
در این واکنش -N10 ،N5متیلن H4فوالت به عنوان دهنده واحد یک -کربنه و همینطور به عنوان عامل احیائی (ایجاد متیل) عمل
میکند.
در هر دو مسیر dCDP ،یا ،dUDPدر واکنشهای کاتالیز شده توسط ریبونوکلئوتید ردوکتاز تولید میشوند.
در یک مسیر dUMP ،از dUDPتولید میشود در حالی که در مسیر دیگر dCMP ،به dUMPدآمینه میشود.
مطالعات نشان میدهند که مسیر اصلی برای تشکیل dUMPشامل دِآمیناسیون dCMPتوسط dCMPدِآمیناز است.
162
بیوشیمی دیسیپلین نظری
dCTPو dTTPافکتورهای منفی و مثبت مهمی برای تبدیالت متقابل و بازیافت دئوکسی ریبونوکلئوزیدها هستند.
دئوکسی ریبونوکلئوزید کینازهای اختصاصی در سلول های پستانداران وجود دارند که مرحله کلیدی در تشکیل -2′دئوکسی ریبونوکلئوزید -5′
مونوفسفاتها را کاتالیز میکنند.
این آنزیم ها شامل کینازهایی برای تیمیدین ،دئوکسی گوآنوزین و دئوکسی سیتیدین هستند.
مونوفسفاتها توسط نوکلئوتید کینازهای نسبتا غیر -اختصاصی به تریفسفاتها تبدیل میشوند.
163
پزشکی ورودی بهمن 1398
در انسان بتا -آمینوایزوبوتریک اسید از طریق ادرار دفع میشود و منحصرا از تجزیه تیمن حاصل از DNAنشات میگیرد .بنابراین ،میزان دفع
بتا -آمینوایزوبوتریک اسید در ادرار میتواند برای تخمین تولید و تجزیه DNAیا نوکلئوتیدهای دئوکسی تیمیدین استفاده شود .افزایش دفع بتا-
آمینوایزوبوتریک اسید در بیماران سرطانی تحت شیمیدرمانی یا پرتودرمانی مشاهده میشود که در آنها تعداد زیادی از سلولها کشته میشوند و
DNAتجزیه میگردد.
164
بیوشیمی دیسیپلین نظری
بازیافت نوکلئوبازها توسط فسفوریبوزیل ترانسفرازها یا نوکلئوزیدها توسط نوکلئوزید کینازها نیز منجر به تولید نوکلئوزید مونوفسفاتها
میشود( .در اریتروسیتها اهمیت ویژهای دارد چون نمیتوانند نوکلئوتیدها را از مسیر de novoبسازند)
165
پزشکی ورودی بهمن 1398
اکثر واکنش هایی که نوکلئوتیدها در آن نقش دارند نیازمند نوکلئوزید -5′تریفسفاتها (عمدتا) یا نوکلئوزید -5′دیفسفاتها هستند.
برخی از این نوکلئوزید کینازها از جمله دئوکسینوکلئوزید کینازها درجه باالیی از ویژگی را نسبت به بخش باز و قند نشان میدهند.
از آنجایی که در اکثر سلولها ATPدارای باالترین غلظت است دهنده اصلی فسفات برای این واکنشها است.
این ترکیبات مهارکنندههای نسبتا اختصاصی آنزیم های دخیل در سنتز یا تبدیالت متقابل نوکلئوتیدها هستند و اثبات شده است که در درمان
مشکالت بالینی مختلف سودمند هستند.
آنها عموما به عنوان آنتیمتابولیتها ،آنتیفوالتها ،آنتاگونیستهای گلوتامین و عوامل دیگر طبقهبندی میشوند.
-6مرکاپتوپورین
-6تیوگوآنین مورد استفاده در درمان لوسمی حاد،
آزاتیوپرین برای سرکوب سیستم ایمنی در بیماران تحت پیوند عضو
آلوپورینول برای درمان هیپراوریسمی
آسیکلوویر برای درمان عفونت هرپس ویروس
فعالیت سیتوتوکسیک آن به تشکیل -6مرکاپتوپورین ریبونوکلئوتید توسط سلولهای توموری وابسته است.
با استفاده از PRPPو آنزیم -6 ،HGPRTaseمرکاپتوپورین ریبونوکلئوزید -5′مونوفسفات در سلولها تشکیل میشود و به عنوان
افکتور منفی PRPPآمیدوترانسفراز عمل میکند.
همچنین ،این نوکلئوتید به عنوان مهارکننده تبدیل IMPبه GMPدر مرحله -IMPدهیدروژناز و IMPبه AMPدر مرحله
آدنیلوسوکسینات سنتتاز عمل میکند.
166
بیوشیمی دیسیپلین نظری
از آنجایی که -6م رکاپتوپورین سوبسترایی برای گزانتین اکسیدوردوکتاز است و به -6تیواوریک اسید اکسید میشود ،معموال
آلوپورینول برای مهار تجزیه 6-MPو تقویت خصوصیات ضد -توموری آن تجویز میشود.
-5فلورواوراسیل توسط آنزیمهای سلولی به متابولیتهای فعال -5فلورواوریدین -5′تریفسفات ( )FUTPو -5فلورو-2′ -
دئوکسیاوریدین -5′مونوفسفات ( )FdUMPتبدیل می شود
FUTPمیتواند بطور در سنتز RNAاستفاده شود و زمانی که این اتفاق رخ داد ،بلوغ پیشساز 45S rRNAبه 28 Sو 18 S rRNAرا
مهار میکند و پیرایش pre-mRNAبه mRNAعملکردی را تغییر میدهد.
FdUMPمهارکننده قوی و اختصاصی و برگشت ناپذیر تیمیدیالت سنتاز نیز می باشد.
سیتوزین آرابینوزید ( )AraCدر درمان چند نوع سرطان انسانی استفاده میشود
این ماده باید توسط آنزیمهای سلولی به سیتوزین آرابینوزید -5′تریفسفات ( )araCTPمتابولیزه شود تا اثرات سیتوتوکسیک خود را
اعمال کند.
araCTPبا dCTPدر واکنش DNAپلیمراز رقابت میکند و araCTPوارد DNAمیشود.
این امر سنتز رشته DNAدر حال رشد را مهار میکند.
167
پزشکی ورودی بهمن 1398
آنتاگونیستهای گلوتامین آنزیمهایی را مهار میکنند که از گلوتامین به عنوان دهنده نیتروژن استفاده میکنند
بسیاری از واکنشها در سلولهای پستانداران نیازمند گلوتامین به عنوان دهنده گروه آمینو است.
ترکیباتی که این واکنشها را مهار میکنند به عنوان آنتاگونیستهای گلوتامین شناخته میشوند .آزاسرین و ( DONدیازو -5-اکسو-L-
نورلوسین)
این ترکیبات مهارکنندههای بسیار کارآمد آنزیم هایی هستند که از گلوتامین به عنوان دهنده گروه آمینو استفاده میکنند.
168
بیوشیمی دیسیپلین نظری
DON Azaserine
سایر عواملی که از طریق تداخل با متابولیسم نوکلئوتید رشد سلولی را مهار میکنند
سلولهای توموری تیمار شده با هیدروکسی اوره مهار اختصاصی سنتز DNAهمراه با مهار جزئی یا عدم مهار سنتز RNAیا پروتئین را
نشان میدهند.
هیدروکسی اوره آنزیم ریبونوکلئوتید ردوکتاز را مهار میکند.
این امر منجر به مهار احیاء GDP ،UDP ،CDPو ADPبه -2′دئوکسی ریبونوکلئوزید -5′دیفسفاتهای متناظر میشود.
تیازوفورین آنزیم IMPدهیدروژناز (آنزیم محدودکننده سرعت در سنتز )GTPرا مهار میکند.
این ترکیب می بایست توسط آنزیمهای سلولی به آنالوگ NAD+به نام تیازوفورین آدنین دینوکلئوتید ( )TADتبدیل شود که فرم فعال
این عامل داروئی است.
در نتیجه مهار IMPدهیدروژناز ،غلظت GTPبطور چشمگیری کاهش مییابد که متناظر با کاهش غلظت dGTPاست.
169
پزشکی ورودی بهمن 1398
دو آنتی متابولیت در کنترل عفونتهای HSVو HIVموثر هستند و باید برای تبدیل به فرم فعال فسفریله شوند
آسیکلوگوآنوزین توسط یک تیمیدین کیناز اختصاصی (که تنها در سلول های آلوده به ویروس وجود دارد) به فرم مونوفسفاته تبدیل
میشود.
تیمیدین کیناز سلول میزبان نمی تواند از آسیکلوویر به عنوان سوبسترا استفاده کند .سپس ،آسیکلوگوآنوزین مونوفسفات توسط
آنزیمهای سلولی به اشکال دی -و تری فسفاته تبدیل میشود.
آسیکلوگوآنوزین تریفسفات به عنوان سوبسترایی برای DNAپلیمراز ویروسی عمل میکند و در زنجیره DNAویروسی در حال رشد
گنجانده می شود .این امر منجر به خاتمه زنجیره میشود.
AZTتوسط کینازهای سلولی به -AZTتریفسفات فسفریله میشود و از ز طریق مهار DNN -HIVپلیمراز همانندسازی HIVرا
متوقف میکند.
DNAپلیمراز HIVحداقل 100برابر DNAپلیمراز وابسته به DNAسلول میزبان نسبت به -AZTتریفسفات حساستر است.
170
بیوشیمی دیسیپلین نظری
نمونه سوال
-1سرنوشت اسکلت کربنی باز آلی تیمین( )Tدر بدن چیست؟
ب)دفع به صورت اوریک اسید الف) دفع از طریق ادرار
د)ورود به چرخه کربس از طریق سوکسینیل کوآ ج)ورود به چرخه کربس از طریق استیل کوآ
-2در مسیر بیوسنتز از نوی نوکلئوتیدهای پیریمیدینی ،ابتدا کدامیک از ترکیبات زیر تولید میشود؟
د)UMP ج)dUMP ب)dTMP الف)TMP
پاسخ:د)
-4کدامیک از اسیدهای آمینه زیر برای سنتز کارباموئی فسفات الزم است؟
د)آسپارژین ج)آسپارتات ب)گلوتامین الف)گلوتامات
پاسخ :ب)
پاسخ :ب)
( -6تکرار)کمبود کدامیک از آنزیمهای زیر باعث باال رفتن اسید اوریک میشود؟
ب)دی هیدرواوروتات دهیدروژناز الف)زانتین اکسیداز
د)ریبونوکلئوتید دی فسفات ردوکتاز ج)هیپوزانتین – گوانین فسفوریبوزیل ترانسفراز
پاسخ :ج)
171
پزشکی ورودی بهمن 1398
پاسخ :الف)
پاسخ :ب)
-9کدامیک از مولکولهای زیر ،ج ت سنتز حلقه باز پورین از راه denovoالزم است؟
د)دیاکسیدکربن ج)کارباموئیل آسپارتات ب)آسپارژین الف)تیوردوکسین
پاسخ :د)
-10کدامیک از موارد زیر ،ج ت سنتز باز پورین از راه denovoدخالت دارد؟
د) N10فرمیل THF ج)کارباموئیل فسفات ب)گلوتامات الف) آسپارژین
پاسخ :د)
-11غلظت باالی کدامیک از مواد زیر باعث م ار آنزیم آدنیلوسوکسینات سنتتاز میشود؟
د)XMP ج)IMP ب)GMP الف) AMP
پاسخ :الف)
پاسخ :ب)
-13افزایش کدامیک از مواد زیر باعث م ار آنزیم کارباموئی فسفات سنتتاز IIمیشود؟
د)UMP ج)dTMP ب)IMP الف)GMP
پاسخ:د)
172
بیوشیمی دیسیپلین نظری
پاسخ :ب)
پاسخ :ب)
-16در مسیر سنتز denovoبازها پورین م م ترین آنزیم آلوستریک چه نام دارد؟
ب)فسفوریبوزیل پیروفسفات آمیدوترانسفراز الف) PRPPسنتتاز
د) IMPدهیدروژناز ج)آدنیلوسوکسینات سنتتاز
پاسخ :ب)
پاسخ :الف)
-18فسفوریبوزیالسیون پورینها در کدام نوع سنتز بازهای پورین صورت میگیرد و نیاز به چه آنزیمی دارد؟
الف) ،denovoهیپوگزانتین -گوانین فسفوریبوزیل ترانسفراز
ب) ،denovoکیفاز
ج) ،salvageکیفاز
د) ،salvageهیپوگزانتین -گوانین فسفوریبوزیل ترانسفراز
پاسخ :د)
-19م م ترین آنزیم آلوستریک مرحله سنتز بازهای پیریمیدین ( )denovoکدام میباشد؟
ب)دی هیدرواورتات دهیدروژناز الف) اورتیدیالت دکربوکسیالز
د)آسپارتات ترانس کربامیالر ج)دی هیدرواورتاز
173
پزشکی ورودی بهمن 1398
پاسخ :د)
پاسخ :الف)
پاسخ :ب)
پاسخ :ج)
174