‫پاسخ سؤاﻻت جامعه شناسي دهم‪ -‬نوبت دوم –رشته انساني و معارف‬ ‫به نام خدا‬

‫‪-١‬‬
‫د( صحيح‬ ‫ج( ﻏﻠﻂ‬ ‫ب( صحيح‬ ‫الف( ﻏﻠﻂ‬
‫‪-٢‬‬
‫د( خانواده‬ ‫ج( ﻏرب زدگي‬ ‫ب( كژروي اجتماعي‬ ‫الف( ارزش ها‬
‫‪-٣‬‬
‫الف( ‪-٤‬در جهان اجتماعي بعد ذهني پديده ها اهميت بسيار دارد‪.‬‬
‫ب( ‪-٣‬افقي‬
‫ج(‪-٢‬مجموعه كنش ها و قواعدي كه حول توليد و مصرف كاﻻ و خدمات و توزيﻊ درآمد و ثروت صورت مي گيرد نهاد اجتماعي را‬
‫شكل مي دهد‪.‬‬
‫‪-٤‬‬
‫الف( ﻏرب بعد از رنسانس‬
‫ب( هرگاه عقايد و ارزش ها اهميت و اعتبار خود را نزد اعضاي جهان اجتماعي از دست بدهند‪.‬‬
‫ج( مطالعه و پژوهش‪-‬روحيه خودباوري‪-‬عمل به ارزش هاي فرهنگي جامعه‪.‬‬
‫‪-٥‬‬
‫تنوع آگاهي و معرفت انسان ها و همچنين تنوع اراده و اختيار آن ها‪.‬‬
‫‪-٦‬‬
‫مدرسه‪:‬انتقال دانش ها و معارف جامعه‪-‬نگرش ها و هنجارهاي رسمي‬ ‫خانواده‪ :‬زبان آموزي‪-‬شيوه هاي رفتار‬
‫‪-٧‬‬
‫هر جهان اجتماعي بنا به هويت خود‪،‬با نوع خاصي از هويت اخﻼقي و رواني افراد سازگار است و زمينه پيدايش و رشد همان‬
‫هويت را فراهم مي آورد و امكان پيدايش و رشد انواع ديگر را تضعيف مي كند‪.‬‬
‫‪-٨‬‬
‫تعارض فرهنگي‪ ،‬گاهي ناشي از عﻠل دروني است و به نوآوري ها و فعاليت هاي اعضاي جهان اجتماعي بازمي گردد و گاه‪ ،‬ناشي از‬
‫عﻠل بيروني است و پيامد تأثيرپذيري از جهان هاي اجتماعي ديگر است‪.‬‬
‫‪-٩‬‬
‫اوﻻً درآمد نفتي كشور را محدود كنند‪ .‬دوماً از انتقال آن به كشور ممانعت ورزند‪.‬‬
‫‪-١٠‬‬
‫تبﻠيغ و اقناع‪-‬تشويق و پاداش‪-‬تنبيه و مجازات‪.‬‬
‫‪-١١‬‬
‫گاهي تعارض فرهنگي يا همان شيوة زندگي ناسازگار با عقايد و ارزش هاي يك جهان اجتماعي تداوم مي يابد و جهان اجتماعي‬
‫نمي تواند كنش هاي اجتماعي را براساس فرهنگ خود سامان دهد ‪ .‬اين وضعيت مي تواند به تزلزل فرهنگي منجر شود‪.‬‬
‫‪-١٢‬‬
‫اگر جهان اجتماعي‪ ،‬فرهنگ تاريﺨي خود را فراموش كند‪ ،‬دچار از خودبيگانگي تاريﺨي مي شود‪ .‬جوامﻊ خودباخته اي كه در‬
‫مواجهه با فرهنگ ديگر‪ ،‬هويت خود را از ياد مي برند‪ ،‬به اين معناي از خودبيگانگي گرفتار مي شوند‪ .‬اگر عقايد و ارزش هاي يك‬
‫جهان اجتماعي‪ ،‬مانﻊ از آشنايي اعضاي آن با حقيقت انسان و جهان شود‪ ،‬آن جهان دچار از خود بيگانگي حقيقي يا فطري مي‬
‫شود‪.‬‬
‫‪-١٣‬‬
‫الف(نظام ها و حكومت هايي كه در آن تنها اراده يك فرد تأثيرگذار است‪.‬‬
‫ب(نظام‪.‬هايي كه تنها يك اقﻠيتي از مردم در آن تأثير گذارند‪.‬‬
‫ج( حكومت هايي كه اكثريت مردم در سرنوشت سياسي خود تأثيرگذارند‪.‬‬
‫‪-١٤‬‬
‫در ديدگاه مستشرقان هويت فرهنگي جوامﻊ اسﻼمي‪ ،‬توحيدي يا حتي اساطيري نيست‪ ،‬بﻠكه سكوﻻر و دنيوي است و به ابعاد‬
‫تاريﺨي و جغرافيايي آن محدود مي شود‪ .‬اين هويت در قالب عناوين قوم گرايانه و ناسيوناليستي امت و مﻠت اسﻼمي را به اقوام‬
‫مﺨتﻠف نظير ترك‪ ،‬عرب و فارس تقسيم مي كند‪.‬‬