Professional Documents
Culture Documents
Chapter 12 - Stress $
Chapter 12 - Stress $
استرس
استرس بر آرامش زندگی ما تاثیر میگذارد .همۀ ما با شرایط استرسزا روبرو هستیم؛ از جمله امتحانات ،مسابقهها ،بحث و مشاجرات
با دوستان یا دشمنان و . ...ولی این پدیده چرا و چگونه ایجاد میشود؟ و آیا خوب است یا بد؟ دانشمندان علوم اعصاب به مطالعه و
بررسی این پرداخته اند که استرس چگونه توسط مغز پردازش و کنترل میشود و ما چطور آن را تجربه میکنیم.
تحمل استرس دشوار است .باید توجه داشت که استرس تنها زمانی که تحت فشار هستیم تجربه نمیشود ،بلکه زمانی که بین آنچه مغز و
بدن برداشت میکنند و آنچه واقعا اتفاق میافتد اختالف وجود داشته باشد نیز احساس میشود .بیشتر مواقع ،عوامل روانشناختی هستند
که باعث استرس میشوند؛ مشکالت در زمینههای مختلف زندگی مثل موفقیتهای تحصیلی ،رقابت برای به دست آوردن موقعیتهای
مختلف ،و غیره .گاهی مشکالت جسمی مانند بیماریهای سخت و یا شکستگی دست یا پا نیز باعث ایجاد استرس میشوند .با این حال،
بیشتر استرسها تحت تاثیر پریشانیهای جسمی به همراه تنش روحی است.
استرس یک پدیدۀ اساسی است که بر تمام موجودات ،از کوچکترین باکتریها گرفته تا پستانداران ،تاثیر میگذارد .در ارگانیسمهای
تکیاختهای و سلولهای بدن انسان ،مولکولهای خاصی وجود دارند که در شرایط پیشبینینشده ،برای محافظت از فعالیتهای سلول،
سیستمهای اضطراریای را فعال میکنند .برای مثال ،مولکولهای خاصی به نام پروتئینهای شوک گرمایی به پروتئینهای آسیبدیده
کمک میکنند که بهبود یابند و یا در صورت لزوم آنها را تخریب میکنند تا از سلولها در برابر آسیب یا عملکرد مختل محافظت نمایند.
در ارگانیسمهای پیچیده مثل انسان نیز سیستمهای استرس عملکرد محافظت سلولی مشابه و البته پیچیدهتری دارند تا به ما کمک کنند با
شرایط آزاردهندهای که ممکن است برایمان پیش بیاید ،کنار بیاییم.
احساس استرس از مغز نشات میگیرد .هنگامی که ما ارزیابیای از هر شرایطی انجام میدهیم ،این ارزیابی با سیگنالهایی در خون
مانند مواد مغذی ،هورمونها ،مولکولها و سیگنالهایی از سیستم اعصاب محیطی که نواحی خاصی در مغز و حواس را تحت کنترل
دارند ،مرتبط است.
مغز این اطالعات را بررسی نموده و پاسخهایی مناسب با آنها فراهم میکند .سطح استرس در بدن ،توسط یک سری از هورمونها در
خون تنظیم میشود .ما از طریق neuroendocrinologyاز این سیستم و عملکردش آگاهی پیدا کرده ایم.
سیستم اعصاب سمپاتیک مسئول تایید پاسخها است .پس از مواجهه با شرایط استرسزا و تعیین پاسخهای مناسب ،مغز ما عصبهای
مراکز کنترل ساقۀ مغز را تحریک میکند و آنها نیز پیام ترشح نورآدرنالین و آدرنالین را به غدد فوقکلیوی میفرستند .ترشح این
هورمونها پاسخ جنگ یا گریز را در برابر خطرات و تهدیدها فعال میکند .همۀ ما احساسهایی چون افزایش ضربان قلب ،تعرق و
فشار خون باال را در شرایط استرسزا تجربه میکنیم .این تغیرات به دلیل وجود گیرندههایی در رگهای خونی است که باعث انقباض
رگها ،افزایش فشار خون و افزایش ضربان قلب میشود .به عالوه ،گیرندههای خاصی نیز در پوست وجود دارند که باعث تعرق و
احساس مور مور شدن میشود .این حسها باعث میشوند که ما در برابر تهدیدها بجنگیم یا فرار کنیم و جریان خون بیشتر به سمت
مغز و اعضای دیگر بدن هدایت شود.
محور *HPA
شکل ص57
در محور HPAهیپوتاالموس مسئول ترشح هورمونها از غدۀ هیپوفیز است که با غدههای فوقکلیوی در ارتباط است .ترشح
هورمونها سپس در چند سطح این محور تغذیه میشود .در پاسخ به استرس پیوندی بین مغز و بدن فعال میشود و این پیوند ،همان
محور HPAاست .این محور شامل قشر کلیه ،غدۀ هیپوفیز ،هیپوتاالموس و هیپوکامپ و جریان خون حاوی هورمون است.
هیپوتاالموس یک بخش اساسی از مغز است که اکثر هورمونها را کنترل میکند .این غده اطالعات را از مناطق مختلف مغز از جمله
ساقۀ مغز که به سیستم اعصاب سمپاتیک پاسخ میدهد ،و آمیگدال که اطالعات هیجانی را کنترل میکند ،دریافت میکند .هیپوتاالموس
این اطالعات را ترکیب کرده و یک خروجی هورمونی ایجاد میکند که قسمتی از این مدار ،یعنی غدۀ هیپوفیز را تحریک میکند .در
نتیجه هیپوفیز هورمونی در خون ترشح میکند که با نام *ACTHشناخته میشود .سپس ACTHغدد فوقکلیوی را تحریک میکند تا
کورتیزول ترشح کنند.
کورتیزول یک هورمون استروئیدی است که برای مرحلۀ بعدی پاسخ استرس ضروری است .این هورمون قند خون و سوختهای
متابولیکی بدن مانند اسیدهای چرب را بهبود میبخشد .این سوختها حاصل تخریب پروتئینها هستند .کورتیزول در همکاری با
آدرنالین ،فشار خون را باال میبرد که باعث احساس آرامش در فرد میشود.
کورتیزول همچنین باعث کاهش التهاب ،هضم غذا و التیام جراحتها میشود .همچنین میل و برانگیختگی جنسی را کاهش میدهد .در
آخرین مرحلۀ این چرخه ،کورتیزول بر مغز تاثیر میگذارد .تعداد زیادی گیرندۀ کورتیزول در هیپوکامپ ،بخش مهمی از مغز که
مسئول یادگیری و حافظه است ،وجود دارد .کورتیزول همچنین بر آمیگدال ،که ترس و استرس را کنترل میکند ،اثر میگذارد .هدف
اصلی این است که آمیگدال فعال شود تا اطالعات مربوط به ترس یادگرفته شوند و هیپوکامپ غیرفعال شود تا منابع مغز برای
یادگیریهای غیرضروری هدر نشوند.
گیرندههای کورتیزول
هیپوکامپ دو نوع گیرندۀ کورتیزول دارد؛ یکی low MRو دیگری .high GRزمانی که جریان خون با فشار معمول حاوی
کورتیزول در محور HPAباشد ،گیرندههای low MRفعالیت دارند .این گیرندهها سوخت و ساز و سیستم فرآیندهای مغزی ما را تنظیم
میکنند .ولی زمانی که سطح کورتیزول در خون بیشتر میشود ،به خصوص در هنگام صبح ،گیرندههای low GRفعال میشوند .در
شرایط به شدت استرسزا ،کورتیرول در خون تا حد زیادی افزایش مییابد ،گیرندههای GRبه فعالیت وا داشته میشوند ،و فعالیت
هیپوکامپ متوقف میشود .استرس اینگونه توسط مغز ایجاد میشود .کمی از آن برای افراد خوب است ،ولی میزان زیاد آن وحشتناک
و مشکلساز است.
افسردگی و استرس
در اختالالت بلند مدتی که مغز را تحت تاثیر قرار میدهدند ،میزان زیادی کورتیزول در خون وجود دارد .به خصوص در افسردگی
شدید تولید و ترشح کورتیزول بسیار زیاد میشود و هیپوکامپ تحت تاثیر قرار میگیرد .روانپزشکان معتقدند استرس شدید باعث ایجاد
افسردگی میشود .با این حال این تنها علت افسردگی نیست و جنبههای روانشناختی دیگری نیز میتوانند موثر باشند.
بیمارانی که از افسردگی رنج میبرند میتوانند با کنترل و یا توقف ترشح کورتیزول ،درمان شوند؛ به خصوص افرادی که با داروهای
ضد افسردگی بهبود نیافته اند .داروهای ضد افسردگی معموال با هماهنگسازی فعالیت گیرندههای MRو GRدر مغز ،محور HPAرا
به حالت طبیعیاش بازمیگردانند .متخصصان علوم اعصاب در حال پژوهش بر روی راههای کنترل سیستم بازخورد و پاسخهای
هورمونی بیش از حد استرس هستند تا بتوانند مشکالت مربوط به استرس را به شکل کارآمدتری حل نمایند.
رابطۀ استرس و افزایش سن
زوال فعالیتهای مغز باعث پیر شدن آن میشود و در هر فرد متفاوت است .برخی همچنان از تواناییهای ذهنی خوبی
برخوردارند(سالمندی موفق) ،درحالی که برخی دیگر اینگونه نیستند(سالمندی ناموفق) .افرادی که سالمندی ناموفق دارند ،سطح
کورتیزول خونشان بیشتر است .این سطح کورتیزول افزایشیافته ،باعث زوال تواناییهای ذهنی شده و در نتیجه آسیب دیدن نواحی
مختلف مغز و فعالیتهای آن و کاهش اندازۀ هیپوکامپ میشود .پژوهشهای انجام شده بر روی موشها نشان داده است که اگر از
ابتدای زندگی ،هورمون کورتیزول در سطح پایینی قرار داشته باشد ،احتمال اینکه فرد دچار مشکالت مربوط به حافظه شود ،بسیار
پایین میآید .در نتیجه افرادی که پاسخ هورمونی بیشتری به استرس دارند(نه لزوما آنهایی که بیشتر استرس دارند) ،با باال رفتن سن،
بیشتر احتمال دارد که به مشکالت مربوط به حافظه و زوال تواناییهای ذهنی دچار شوند .اگر این موضوع برای انسانها نیز صادق
باشد ،میتوان با داروهای ضد افسردگی استرس را پایین آورد و محور HPAاسترس را تنظیم نمود .با این حال ،استرس یکی از
اجزای اصلی زندگی این روزهاست .با مطالعه و فهم سیستم ایمنی ،میتوان دربارۀ استرس نیز اطالعات بیشتری به دست آورد.