Professional Documents
Culture Documents
5 6068754755927146629
5 6068754755927146629
1 مقدمه
3 آغاز سخن":خانواده؛ چالشها و راهحلهای اسالمی"
منت سخرنانی اول -حزبالتحریر-والیه تونس
6 بحران خانوادگی؛ اسباب و پیامدهای آن
منت سخرنانی دوم -حزبالتحریر-هالند
17 ظلمیکه مفکورۀ مساوات بین زن و مرد در خانواده رواداشته است!
منت سخرنانی سوم -حزبالتحریر-والیه پاکستان
28 نقش رسانهها در تضعیف ازدواج و زندگی خانوادگی
منت سخرنانی چهارم -حزبالتحریر-والیه تونس
36 خشونتهای خانوادگی؛ عوامل و راهحلهای آن از دیدگاه اسالم
منت سخرنانی پنجم -حزبالتحریر-والیه لبنان
50 آجندای برنامههای ملی و بیناملللی علیه قوانین خانوادهگی اسالم
منت سخرنانی ششم -حزبالتحریر-والیه ترکیه
61 حفظ خانواده از طریق نظام اجتامعی اسالم
منت سخرنانی هفتم -حزبالتحریر-والیه اندونیزیا
73 اصالح مفهوم مادر بودن :اهمیت و نقش اساسی زن به عنوان همرس و مادر
منت سخرنانی هشتم -حزب التحریر -خلیج عربی
84 قوامیت مرد بر زن در نظام اسالم
منت سخرنانی نهم -حزبالتحریر-رسزمین مبارک فلسطین
97 روابط زن و شوهر در زندگی از نظر اسالم
منت سخرنانی دهم-دفرت مطبوعاتی مرکزی حزبالتحریر
خالفت؛ قلعۀ مستحکم حفاظت از خانواده 107
پایان سخن 118
1 1
مقدمه
1
2
2
3 3
آغاز سخن
"خانواده؛ چالشها و راهحلهای اسالمی"
السالم علیکم و رحمت الله و برکاته!
الله میفرماید:
ل َعا ِل ِم الْ َغ ْي ِ
ب تدُّونَ إِ َ ٰ سولُهُ َوالْ ُم ْؤ ِم ُنونَ َو َ
س َُ يى اللَّهُ َع َملَك ُْم َو َر ُ ﴿ َوقُلِ ا ْع َملُوا ف َ
َس َ َ
ها َد ِة َف ُي َن ِّب ُئكُم بِ َا كُن ُت ْم تَ ْع َملُونَ ﴾ [توبه]105 :
َوالشَّ َ
بگو :عمل کنید! اهلل( )و فرستاده او و مؤمنان ،اعمال شما را میبینند و بزودی ،بسوی دانای
نهان و آشکار ،بازگردانده میشوید و شما را به آنچه عمل میکردید ،خبر میدهد.
مهامنان گرامی و خواهران نهایت عزیز! خرسندم از اینکه افتتاح کنفرانس جهانی تحت
عنوان" :خانواده؛ چالشها و راهحلهای اسالمی " را اعالم میدارم.
مهامنان معزز! به یاری الله بخش زنان دفرت مطبوعاتی مرکزی حزبالتحریر به همکاری
بخش زنان دفرت مطبوعاتی حزبالتحریر-والیه تونس ،افتخار برگزاری کنفرانس جهانی زنان را
انقالب موسوم به "بهار عرب" ،کنفرانس جهانی
ِ کسب منوده است .بعد از آن که تونس در آغاز
و تاریخی تحت عنوان" :خالفت ،منونهای روشن برای حقوق زنان و نقش زنان در سیاست " را
میزبانی منود ،این کنفرانس بار دیگر ما را گردهم جمع ساخت .هدف این کنفرانس تاجگزاری
برای کمپاین جهانی میباشد که در ۳اکتوبر ۲۰۱۸م آغاز گردیده و به مدت سه هفته با انجام
فعالیتهای دقیق و همهجانبه در رابطه به آنچه که به عنوان بحران و چالش برای خانواده شناخته
شده و خانواده از آن رنج میبرد ،و نیز ارائۀ راهحل اسالمی بخاطر نجات آن و به هدف ایجاد
یک جامعۀ سامل و پابند ،ادامه خواهد یافت.
بدون شک بحرانیکه باالی بنیان خانواده اثر گذاشته یک موضوع حیاتی و مهم در
پیرشفت و گسرتش خانواده در هرگوشۀ جهان به ویژه در کشورهای جهان اسالم بشامر میرود؛
بحرانیکه مظاهر فروپاشی خانواده را به همراه داشته و توسط ایجاد اضطراب و بیاتفاقی آن را
3
4
که تالشهای غرب بخاطر ازهم پاشیدن خانوادۀ مسلامن و انحالل وحدت آن ،دلیل روشنی بر
مانع بودن خانوادۀ مسلامن در مقابل غرب میباشد؛ زیرا خانواده همیشه دریچۀ امنی را برای
حفظ اخالق ،آبرو و نسل برش تشکیل داده است.
بدین سبب ان شاءالله امروز در این کنفرانس یگانه دیدگاهی را که رشیعت اسالمی جهت
تنظیم رابطه میان دوجنس و چگونگی انتشار آن در متام ادوار به صورت کامل ارائه کرده است،
ترشیح خواهیم منود و نیز بیان خواهیم منود که چگونه میتوان تنها با تطبیق نظام اجتامعی
اسالم وضعیت خانواده و جامعه را اصالح منوده و یک پیوند زناشویی مستحکمی را که قادر به
حفاظت از بافت خانواده بوده و فرهنگ گفتگو را میان افراد آن ایجاد میمناید ،تأسیس منود.
خواهران گرامی! امروز از حضور و مشارکتتان در این کنفرانس و آنچه را که از موضوعات
مختلف در زیر چرت خود در بر میگیرد ،نهایت خوشحال هستیم و از الله میخواهیم تا این
عمل را از ما بپذیرد و تا پیاده شدن رشیعتش در روی زمین ما را یاری کند .در اخیر با گفنت نام
پاک پربرکت الله و بسم الله الرحمن الرحیم افتتاح کنفرانس "خانواده؛ چالشها و راهحل
اسالمی" را آغاز میکنم .و آخر دعوانا أن الحمدلله رب العاملین
استاد حنان الخمیری
5
6
و یکی از نشانههای(دال بر قدرت و عظمت) اهلل این است که از جنس خودتان همسرانی
را برای شما آفرید تا در کنار آنان(در پرتو جاذبه و کشش قلبی) بیارامید و در میان شما مهر
و محبت انداخت؛ مسلماً در این(امر) نشانهها و دالئلی(بر عظمت و قدرت اهلل( )برای افرادی
است که(در بارهی پدیدههای جهان و آفریدههای یزدان) میاندیشند.
«اللهم صل عىل سيدنا محمد عبدك ورسولك وعىل املؤمنني واملؤمنات واملسلمني
واملسلامت»
خواهران عزیز! برشیت در آستانۀ هالکت قرار دارد! سنگ تهداب جامعه(بنیان خانواده)
از داخل فرسوده شده و متام جهان با بحران فروریزی خانواده مواجه است .بحران خانواده
و مشکالت ایجاد شده از این بحران از جمله مشکالت اجتامعی ،شخصی ،فردی و سائر
مشکالتیکه غرب را شدیدا ً تحت تأثیر قرار داده است؛ همچنی امروزه امت اسالمی را-بهرتین
امتیکه به سود انسانها آفریده شده -در دام خود قرار داده است .آمار ازدواج هرسال رو به
کاهش و برعکس آمار طالق رو به افزایش است؛ بهطور مثال :آمار طالق در ترکیه در طول ده
سال گذشته 82درصد افزایش یافته است ،در حالیکه در سال 2008م از هر 3خانواده در یک
خانواده طالق صورت گرفته بود و در سال 2011م از هرشش خانواده در یک خانواده طالق
صورت گرفته است.
کشور اردن امروزه بلندترین آمار طالق را در خاورمیانه دارد .آمار وقایع ثبت شده از
6
7
1000قضیۀ طالق در سال 2011م به 22000قضیۀ طالق در سال 2016م افزایش یافته
است؛ عالوه بر این 8.2 ،درصد از زوجها در جریان سال اول ازدواج شان ،منجر به طالق شده
است .در مرص در 20سال گذشته آمار طالق 83درصد افزایش یافته است ،که روزانه 260
واقعۀ طالق درین کشور رخ میدهد .در اندونیزیا 380هزار واقعۀ طالق مربوط به مسلامنان
در سال 2014م به وقوع پیوسته است که مساوی به 44واقعۀ طالق در هر ساعت و بیشرت از
1000واقعۀ طالق در هر روز میگردد و از سال 1999م الی 2009م آمار طالق دهها برابر
افزایش یافته است .در ایران 20 ،واقعۀ طالق در هرساعت در ماه مارچ سال جاری ثبت گردیده
است .تنها در تهران ،پایتخت ایرن ،طی یک سال آمار واقعۀ طالق 22درصد افزایش یافته است.
این حالت با کاهش آمار ازدواج و تأخیر سن ازدواج در میان امت اسالمی ،همگام بوده
است؛ بطور مثال :آمار ازدواجهای رسامً ثبت شده در مرص میان سالهای 2004و 2016م
حدود 70.4درصد کاهش یافته است ،در حالیکه آمار ازدواج در فلسطین تنها در سالهای
2015و 2016م 8درصد کاهش یافته است .در لبنان 47درصد زنانیکه در سنین 39-35
سالگی عمر خود قرار دارند ،مجرد هستند .در مالیزیا در سال 2010م تعداد کسانیکه سنین
شان بیترش از 15سال بود و قطعاً ازدواج نکرده بودند35 ،درصد را تشکیل میدهند .عالوه بر
این ،میانگین سن ازودواج اول ،در متامی رسزمینهای اسالمی تقریباً 30سال است.
ما شاهد ضعف اهمیت خانواده در بنیان جامعه ،کمرنگ شدن کرثت خانواده و افزایش
تعداد افراد هستیم؛ همچنان ،ما شاهد خانوادههایی هستیم که از تولد طفل جلوگیری میکنند
و نیز شاهد کاهش تعداد خانوادههاییکه سه طفل مسلسل و بیشرت از آن دارند ،هستیم .در عین
حال ،شامر خانوادههاییکه دو طفل دارند ،به رسعت بلند میرود؛ بهطور مثال :در سال 2016م
میزان باروری مجاز ،بالغ بر 2.1طفل است .تا سال 2016دامئاً به میزان باروری در ترکیه
اصطالح "فراتر از میزان باروری مجاز" استفاده شده است؛ همچنان این رسزمین به رسعت
به خطر پیری مواجه است .در بنگالدیش ،آمار اجاملی باروری از سال 1975تا 2011م از
6.3درصد به 2.3درصدکاهش یافته که نشان دهندۀ 64درصد کاهش باروری است .پاکستان،
مرص و سائر رسزمینهای اسالمی تحوالت را در جمعیتشناسی باعث نگرانی خوانده است .بنا
7
8
بر این ،ما به تحرک جمعی به سوی فردگرائی و عدم تولد مواجه هستیم ،و یکی از عوامل اساسی
این مشکل افزایش عمر میانگین بار اول مادر بودن و کاهش ارزش مقام مادر است.
فروپاشی ارزشها و فرهنگ اسالمی باعث سوق دادن مردم به اختالفات ،بد بختی و
خشونت در زندگی زناشویی گردیده است ،بطور مثال :خشونت علیه زنان در ترکیه ،طی ده
سال گذشته 40درصد افزایش یافته است ،تنها در یک سال گذشته 400 ،زن به دلیل طالق به
قتل رسیده اند .در کنار این ،طالق در ترکیه تصویرهای هولناکی ایجاد منوده است که از جمله
شخصی طفل خود را به دلیل اینکه انتقام خود را باید از خامنش بگیرد ،به قتل رساند که در سال
2017م به تعداد 20طفل به دست پدرانشان به قتل رسیده اند.
افزایش آمار طالق باعث بروز مشکالتی گردیده است که اطفال و نسل جوان را تحت تأثیر
قرار داده است .تحقیقات علمی ثابت ساخته است که آمار جنایات اطفال ،اعتیاد به الکول و
مواد مخدر ،ناکامی و فرار از مکاتب ،مشکالت روحی ،فحشاء و تجاوز جنسی ،والدت خارج
از چهارچوب ازدواج ،قامربازی ،خودکشی و سائر مشکالتیکه مستقیامً با آمار طالق ارتباط
دارد ،افزایش یافته است .بهطور مثال :از زمانیکه آمار طالق در ترکیه رو به افزایش نهاده است،
از سال 2008الی 2013م آمار جنایات اطفال بیشرت از چهار برابر ،افزایش یافته است.
خواهران عزیز! انتشار چنین احصائیههای هولناک به پایان منیرسد ...در حقیقت ،بحران
مذکور عوارض مسموم شدن به مرضی به سطح طاعون است .انتشار ،تطبیق و ترویج ارزشهای
رسمایهداری ،لیربالی ،حقوق زن ،سیکولریزم ،عادات ،قوانین و نظامهای غربی امت را مسموم
ساخته و طرز تفکر ،متایالت ،مفاهیم و معیارات زندگی را طبق خطوط غرب و به دور از اسالم،
ترسیم و تشکیل منوده است .ارزشها و قوانین غربی ،که بر امت اسالمی تطبیق میگردد ،هیچ
پیرشفت و ترقی را کسب نکرده؛ چنانچه بعضی مردم گامن میبرند؛ بلکه بر خالف آن ،ما را به
فساد اخالقی ،در منجالب غرب و انبوهی از مشکالت غیر قابل حل دچار کرده است.
ترویج "آزادیهای لیربالی" مرز پرورش اجتامعی و روابط میان زن و مرد" را از میان برداشته
است و در پی آن جامعۀ اسالمی را به جامعۀ غیراسالمی مبدل کرده است .افزون بر این" ،عفت
و حیاء" عقبمانی تعبیر میگردد؛ در حالیکه حرضت انس روایت میکند که رسول الله
فرمود:
8
9
هر دین خوی و سرشتی دارد ،خوی و سرشت(اخالق) اسالم حیاء است.
همچنان ابو مسعود البدری روایت منوده است که رسول الله حیاء را اساس اخالق در
اسالم قرار داده و فرموده است:
آن چه مردم از سخن پيامبران پيشين دريافتند ،این است که :هرگاه شرم و حياء نداشتى،
پس هرچه خواستى بكن!
دقیقاً چیزیکه آزادیهای لیربالی به ما تعلیم میدهد ،این است :هر فرد آزاد است تا
هرچه خواست انجام دهد؛ ِخجِل بودن تو را محکوم به افراط و ناکامی میکند؛ زنان بدون
لباس اسالمی و با تربج از خانه بیرون میشوند؛ مردان چشامن خود را پایین منیاندازند و
روابط نامرشوع و خارج از چارچوب ازدواج و اختالط میان دو جنس مخالف روزبهروز افزایش
مییابد ،که این کار باعث در هم ریخنت ،تخریب و تنفر از ازدواج و پایبندی به مسئولیتها
در ازدواج در زندگی خانوادگی گردیده است؛ در حالیکه رسول الله طریقۀ مامنعت و
کنارهگیری ازین "عدم ازدواج" را و تضمین اینکه ازدواج برای حامیت از اخالق و هامهنگی
است ،فرموده است:
س ِم ِّني»
ِس َّن ِتي َفلَ ْي َ س َّن ِتي َف َم ْ
ن ل َْم َي ْع َم ْل ب ُ َاح ِم ْ
ن ُ «ال ِّنك ُ
این آزادیهای لیربالی امت اسالمی را از سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم دور ساخته
و رابطه میان مرد و زن را بر اساس لذت بردن متمرکز ساخته است؛ در حالیکه اسالم تعاون
صحی میان دوجنس مخالف را در جامعه فرض گردانیده است و این کار غرب ،سبب بروز
9
10
تفکر جنسی ،افزایش روابط نامرشوع و حتی انحراف و همجنسگرائی عالوه بر چشمپوشی از
روابط نامرشوع و همجنسگرائی در جامعه گردیده است که باعث درهم خوردن طبیعی ازدواج و
سالمتی بنیان خانواده و فروعات آن گردیده است .این است فرهنگ لیربالیکه هرفرد از متایالت
و خواهشات خود پیروی میکند و امت اسالمی به آن آغشته شده است .الله میفرماید:
آیا دیدی کسی را که هوای نفسش را معبود خود برگزیده است؟! آیا تو میتوانی او را هدایت
کنی(یا به دفاع از او برخیزی)؟! آیا گمان میبری بیشتر آنان میشنوند یا میفهمند؟! آنان فقط
همچون چهارپایاناند ،بلکه گمراهتراند!
خواهران عزیز! ارزشهای رسمایهداری یکی از عوامل اساسی بحران خانواده در بین امت
اسالمی است؛ زیرا در حالیکه اسالم عزیز ،مسلامنان و حتی غیرمسلامنان را در جامعه به انجام
اموریکه به ازدواج ،اطفال ،بنیاد خانواده بهرت و مفید است ،مکلف منوده؛ اما رسمایهداری،
فردگرائی را-که عقلیهی مترکز بر نیازهای فردی و متایالت خودپرستانه را ایجاد میکند ،همچنان،
مرصفگرایی و ترویج تصویر و موضوعات جنسی فاسد را نیز تقویت میبخشد .بهطور مثال :از
خالل صنعت تفریح و خوشگذرانی ،آرایش و زیباسازی و موضوعات جنسی را به هدف کسب
فایده ،تقدیر میکند .بنابر این ،نظام رسمایهداری زن را به کاالی تجارتی مبدل ساخته است؛ در
حالیکه سیاستهای اقتصادی رسمایهداری متکی به این اصول است .بیمناکتر از همه این
است که "زن را همچون وسیلهی محرک اقتصادی برای جامعه و دولت میدانند؛ زیرا زن را از
مقام مادر بودن دور ساخته و به بازار کار وارد کرده است .همچنان مادییگرائی مترکز افراد را به
عوض آنچه برای خانواده ،اطفال و جامعه بهرت است ،به تالش برای کسب ثروت ،مال و مقام
متمرکز ساخته است .این روش زندگی روشی است که رابطه میان والدین و اطفال را خراب
میکند ،متامی تعادل و نظام اجتامعی را برهم میزند و به انسجام جامعه تهدیدی خطرناکی را
ایجاد کرده است.
10
11
رسول الله برخالف آن نصیحت کرده است؛ چنانچه از حرضت ابوهریره روایت
است که فرموده است:
همچنان یکی از عوامل اساسی ،که منجر به طالق ،دوری از ازدواج و مترضر شدن
انسجام زندگی خانوادگی گردیده است ،هامنا نیاز زوجین ،والدین و اطفال به وقت است که
به سبب ساعات طوالنی و کار شاقه و تالش به رسیدن به سائر اهداف مادی ،وقت کافی میان
زوجین ،والدین و اطفال وجود ندارد.
افزون بر آن ،مفکورههای حقوق زن هامنند تساوی حقوق زن و مرد تأثیری نابود کننده
و بسا بزرگ بر خانواده و بنیان جامعهی امتاسالمی گذاشته است .این مفکورهها باعث بروز
کشمکش و نزاع در ایفای نقش ،مسئولیتها و حقوق زوجی گردیده که ازدواج را در هم زده و از
ارزش مادر بودن کاسته است؛ طوریکه زنانی به بار آورده است که از وجوب قوامت(رسپرستی)
مرد-که الله مرد را قوام(رسپرست) زن قرار داده است -انکار منایند و مردانی به بار آورده است
که از وجائب و مسئولیتهایشان در قبال خانوادۀشان چشمپوشی میمنایند؛ مگر این که اسالم
در تعیین نقش زوجی ،جنسیت را ترجیح منیدهد و در هنگام تعیین وجائب و مسئولیتهای
خانوادگی به مساوات مرد وزن اهمیت منیدهد .الله فرموده است:
ساء ن َِص ٌ
يب س ُبواْ َولِل ِّن َمِّم اكْ َت َ
يب َّجالِ ن َِص ٌ ل َب ْع ٍ
ض لِّل ِّر َ ﴿ َوالَ تَ َت َم َّن ْواْ َما فَضَّ َل اللّهُ ِب ِه َب ْعضَ ك ُْم َع َ
يم﴾ [نساء]۳۲ : ش ٍء َعلِ ً اسأَلُواْ اللّهَ ِمن فَضْ لِ ِه إِنَّ اللّهَ كَانَ ِبك ُِّل َ ْ ب َو ْس َْ مِّم اكْ َت َ َّ
آرزوی چیزی را نکنید که اهلل( )برخی شما را با(اعطای) آن بر برخی دیگر برتری داده
است(و مردان را در بعضی از چیزها بر زنان و زنان را در بعضی از چیزها بر مردان فضیلت داده
و مرحمت روا دیده است) .مردان نصیبی دارند؛ از آنچه فراچنگ میآورند و زنان(هم) نصیبی
دارند؛ از آنچه به دست میآورند(و هر یک از زنان و مردان دارای سرشتی و حقوقی فراخور حال
11
12
خود میباشند؛ پس با تالش و کوشش شبانهروزی رحمت و برکت اهلل سبحاه وتعالی را بجوئید)
و طلب فضل او کنید؛ بیگمان اهلل( کام ً
ال) آگاه از هرچیزی بوده(و به هرنوعی ،چیزی بخشیده
است که شایستهاش بوده است).
ن أَ ْم َوالِه ِْم
ض َوبِ َا أَن َفقُواْ ِم ْ ساء بِ َا فَضَّ َل اللّهُ َب ْعضَ ُه ْم َع َ
ل َب ْع ٍ ال َق َّوا ُمونَ َع َ
ل ال ِّن َ ج ُ﴿ال ِّر َ
ح ِف َ
ظ اللّهُ [ ﴾...نساء]۳۴ : ب بِ َا َ حا ِفظَ ٌ
ات �لِّلْ َغ ْي ِ ات قَانِ َت ٌ
ات َ ح َُالصالِ َ
ف َّ
مردان بر زنان سرپرستاند(و در جامعۀ کوچک خانواده حق رهبری دارند و صیانت و رعایت
زنان بر عهدۀ ایشان است) بدان خاطر که اهلل برای نظام اجتماع ،مردان را بر زنان در برخی
از صفات برتریهائی بخشیده است و) بعضی را بر بعضی فضیلت داده است و نیز بدان خاطر
که(معموالً مردان رنج میکشند و پول به دست میآورند و) از اموال خود(برای خانواده) خرج
میکنند...
در کنار تأثیر ارزشهای لیربالی ،سیکولریستی و رسمایهداری غربی بر امت اسالمی،
همچنان زنان به منزوی شدن از جامعه و از حیات عامه و نیز به محروم شدن از بعضی حقوق و
فعالیتهاییکه اسالم اجازه داده است و به پذیرفنت ازدواج اجباری و عادات َمهرهای هندوییزمی
و سائر نظریات و توقعات نادرست از ازدواج ،مواجه هستند که در بسیاری از رسزمینهای
اسالمی باعث مظلومیت زن گردیده و بر انسجام زندگی خانوادگی تأثیر افگنده است .متامی این
موارد از اسالم نه؛ بلکه از متسک به عادات و تقلید از گذشته و غیراسالمی است؛ بهطور دقیق،
دیدگاه غلط و توقعات نادرست از ازدواج در حقیقت زادۀ فرهنگ تقلیدی غیراسالمی است که
باعث نارضایتی ،به خشم آمدن و غضب زوجین گردیده است .زنان و مردانیکه به این فرهنگ و
تقالید متناقض با اسالم دل بسته اند ،فرهنگ غربی را جایگزین فرهنگ اسالم منوده و بر احکام
رشیعت اسالم تعدی منوده اند.
ای خواهرانً ! متامی این امور ناشی از این است که ما امت اسالمی به فقدان درک اسالم
12
13
مواجه هستیم؛ در حالیکه احکام رشیعت اسالم مربوط به چگونگی تنظیم روابط میان مرد و
زن به طور درست و چگونگی تنظیم ازدواج و زندگی خانوادگی به بهرتین طریقه برای تضمین
انسجام خانواده ،کامالً واضح است .این کار باعث شده است که عالوه بر ایجاد منازعات و
جدایی میان شوهر و خانم و سائر افراد خانوداه ،در بنیان خانواده از اسالم اطاعت ننامییم؛
اما مهمتر از همه این است که ما بدون چگونگی راهحل واضح و چارهی این مشکل ،تنها باقی
ماندهایم.
باید واضح بوده باشد که این همه نتائج استعامر فرهنگی نیروهای امپریالیستی و
پروژهیشان ،مبنی بر نابودی اسالم میباشد و به کمک حکومتهای مزدور جهان اسالم پیروز
شدهاند .این حکومتها با نظامهای مختلف و سازمانهای غیراسالمیشان ،که ارزشهای
غربی مرضیکه بحران خانواده را تغذیه و تقویت میکند ،از طریق نظامهای آموزشی و تربیتی،
حامیت سازمانهای مختلف حقوق زن و پروژههایشان ،تأیید توافقات بیناملللی که به هدف
سیکولرسازی و نابودی احکام اجتامعی اسالم و بنیان خانواده راه اندازی میشود ،وضع قوانین
و سیاستهای آزادیبخش و گوناگون برای مساوات دوجنس به سطح ملی و فراهمسازی زمینۀ
باز برای رسانهها به هدف انتشار و پخش موضوعاتیکه به مفکورۀ جنسی در جامعه متمرکز
بوده و از ارزش ازدواج میکاهد و آرامش خانواده را مترضر میسازد ،ترویج و تطبیق منودهاند.
به طور مثال :میبینیم که دستورهای قوانین جهان اسالم به التزام به تنظیم قوانین محلی طبق
توافقات بیناملللی ترصیح میکند و متامی سیاستها و قوانین و لوائح قضائی مربوط به زن و
خانواده طبق توافقات بیناملللی متکی بر سیاستهای "عمومیسازی رعایت مفکورۀ جنسی"
وضع گردیده است .متامی حکومتهای موجود در رسزمینهای اسالمی به استثنای فلسطین،
ایران ،سودان و سومالیا "توافق سیداو" را امضاء منوده اند.
ترکیه "قانون جدید مدنی" را تصویب منوده است و با این توافقات همگام است .این قانون
عبارتی را که ترصیح میمنود" :شوهر ارباب(و رسپرست) خانواده است" ،حذف منوده و این
عبارت را"-شوهر و خانم باهمدیگر پیرامون ازدواج تصمیم میگیرند" -جایگزین آن منوده است.
مادۀ 41قانون اساسی ترکیه چنین ترصیح منوده است« :خانواده اساس جامعهی ترکیه است».
13
14
و نیز افزوده است« :بر اساس مساوات مرد وزن» عالوه بر این ،وزارت خانواده و سیاستهای
اجتامعی در منشورات خویش جملۀ ذیل را استفاده میمناید« :خانواده محیط امن برای زن
نیست ».و "ازدواج" را عامل خشونت تعریف منوده است.
جنبشهای طرفدار حقوق زن ،بازتاب و تأثیری بزرگی را در رسزمینهای اسالمی افگنده
است و ما همواره به پدیدهای تحت نام "حقوق زنان مسلامن" مواجه میشویم ،که این زنان
احکام اسالم مربوط به خانواده و زن را متهم به اهانت به زنان منودهاند .همچنان به ازرسگیری
تفسیر معارص احکام فوق ،یا به طور مشخص سیکولرسازی آن ،احکام را توسط خود زنان
فرامیخوانند و مطالبشان فورا ً از سوی پارملانها پذیرفته میشوند.
عالوه بر آن ،نظامهای تعلیمی موجود در رسزمینهای اسالمی به تطبیق اساسات "اختالط
مرد و زن در جامعه" از طریق نصابهای تعلیمی ،کتب ،معلمین و سائر وسیلههایشان متمرکز
هستند و هدف از این کار ،تربیه و پرورش نسلی است که مسئولیتهای زناشویی و خانوادگیشان
را منیدانند؛ هدفیکه برای به عهدهگرفنت مسئولیتهای جنس مخالف(مرد) به این اعتبار که زن
را آزادی میبخشد ،مبارزه میکند؛ نسلهایکه به عوض اطاعت از والدین ،برایشان درسهای
مساوات مرد و زن را آموزش میدهند و متامی این موارد توسط وزارت معارف صورت میگیرد.
در کنار متام موارد فوق الذکر ،نظامهای قضائی سیکولریستی همواره در رسزمینهای
اسالمی به عنوان بازوی دولت برای حامیت از پروسه ازدواج و بنیان خانواده فعالیت میکند که
در گذشته تحت حاکمیت اسالم به معنای حقیقیاش برای هدف مذکور کار صورت میگرفت.
محاکم همواره به عنوان وسیلهی مؤثر برای حل و فصل اختالفات زوجی به هدف حفاظت
از ازدواج یا در بخش خشونت خانوادگی برای حامیت از زن ،یا برای تضمین فراهمسازی
زندگی مناسب توسط مرد برای خانواده ،یا برای تضمین انجام مسئولیت مرد در برابر زن و
بالعکس ،فعالیت میمناید .برخالف آن ،متامی تغییرات در قانون خانواده ،قضایایی را حل و
فصل میمناید که بعد از همپاشیدن خانواده به وقوع میپیوندد؛ هامنند :پرداخت نفقه ،دعواهای
توهین و رسوایی یکددیگر ،پرورش اطفال و سائر عناوین فرعی و پروژههای برخورد با قضایاء
بعد از پایان یافنت ازدواج .گذشته از این ،قوانین مذکور از خانواده حامیت و پشتیبانی نه؛ بلکه
14
15
در اکرث موارد باعث تشدید و افزایش آمار طالق میگردد؛ به طور مثال :قانون " "6284ترکیه
مخصوص حامیت از خانواده و منع خشونت علیه زنان ،که به اساس توافق استانبول صادر
گردید ،در میان مردم مشهور به "قانون تخریب خانواده و لطمهزدن به ازدواج" گردیده است.
این بدان خاطر است که متامی تعریفات گنجانیده شده در دستور-از تعریف خشونت آغاز
تا تطبیق لوائح -به عوض حامیت از خانواده ،تضمین کنندهی از همپاشیدن خانواده است؛ به
طور مثال :عبارتی "برای اثبات خشونت و حکم اخطاریه ،دلیل و گزارشیکه خشونت را ثابت
کند ،الزمی نیست" ،این عبارت "برائت احتاملی شوهر" را باطل میسازد؛ زیرا زنان فرصتطلب،
از این قانون به عنوان سالحیکه بتوانند همرسانشان را با خشونت از خانه اخراج کنند ،استفاده
میکنند.
حقوق زن و مساوات مرد و زن ،منایندگان و روانشناسان امور خانوادگی و یا مراکز
مشاورۀ امور خانوادگی به بسیار آسانی مشکالت فامیلی ساده را به وقوع طالق مبدل میکنند
و تخمین زده میشود که حدود 1.5میلیون تن قربانی این قانون شده اند .خالصۀ کالم این
است که نظامهای قضائی رسزمینهای اسالمی ،برای تصحیح و حل و فصل قضایاء به طور
رسیع و مؤثر ،نیاز به قدرت و نیرو دارند؛ چون در حل و فصل مشکالت زنان و خانواده ناکام
شده اند .افزون بر این ،نظامهای فوق به مشکالت اجازۀ وخامت را میدهد که باعث اختالفات
گناهکارانه در زندگی زناشویی میگردد.
گذشته از آن ،در اکرثیت موارد به دلیل عدم کفایت بودجۀ حکومتی برای رسیدگی به
محاکم و قضات برای حل و فصل قضایاء و همچنان به دلیل حجم مشکالتیکه بر جامعه تحت
سایۀ نظامهای فرسوده تأثیر افگنده است ،بار سنگینی تلقی میگردد .عالوه بر این ،قضایای
محاکم بسیار پرهزینه و اکرثا ً از قدرت و مال متاثر است ،که متامی این موارد اسباب مانع حل و
فصل منازعات زناشویی به شکل عادالنه و مؤثرانه هستتند.
خواهران عزیز! هرگاه بخواهیم این بحران را به طور کامل حل و فصل کنیم ،بر ما امت
مسلمه منحیث امت اسالمی الزم است که یک راهحل بنیادی به عوامل این بحران و آنچه
که این عوامل را تقویت میکند ،بیابیم .الله متام افکار و اسالیب را برای نجات برشیت از
15
16
آستانۀ هالکت و سوق دادنشان از تاریکی و جهالت به سوی روشنی و هدایت ،در اختیار ما
گذاشته است .بنا بر این ،باید راهحلهای اسالمی را پخش منوده و با متام نیرو و توان خود برای
ازرسگیری تطبیق آن به شکل کامل ،کار مناییم.
الله متعال فرموده است:
ص ِ
اط الْ َعزِي ِز ل ِ َ
ل ال ُّنو ِر ِبإِ ْذنِ َربِّه ِْم إِ َ اس ِم َ
ن الظُّل َُم ِ
ت إِ َ ِج ال َّن َ اب أَن َزلْ َنا ُه إِلَ ْيكَ لِ ُت ْ
خر َ ﴿الَر ِك َت ٌ
ح ِمي ِد﴾ [ابراهیم]1 :
الْ َ
الر(این) کتابی است که بر تو نازل کردیم تا مردم را از تاریکیها(ی شرک و ظلم و جهل) به
سوی روشنایی(ایمان و عدل و آگاهی) به فرمان پروردگارشان در آوری؛ بسوی راه اهلل عزیز و
حمید.
شادیه الصیادی
عضوحزبالتحریر-والیه تونس
16
17 17
در این آیت مبارکه ،الله با حکمت الهی خود به ما میآموزاند که نقش و دیدگاه مرد و زن
نسبت به یکدیگر و در حامیت از یکدیگر چگونه باید باشد .سبحان الله! این چه قدر زیباست!
آیا دقیقاً آنچهکه مرد و زن از یکدیگر میخواهند و توقع دارند ،همین نیست؟
اما پرسشیکه باید به آن پاسخ بدهیم ،اینست که آیا این هدف مهم از زندگی زناشویی ،که
قرآن کریم به آن اشاره منوده است ،توسط مفکورۀ "عدالت بین مرد و زن" و یا "مساوات و برابری"
قابل حصول و تحقق است یا خیر؟ این موضوعی خواهد بود که به توفیق الله ،در سخرنانی
امروزم به آن خواهم پرداخت.
در نخست باید بدانیم که فراخوانی به مفکورۀ عدالت و برابری بین مرد و زن ،تنها فراخوانی
جهت دستیابی زنان بر حقوق سیاسی ،اقتصادی ،آموزشی و قضاییشان هامنند مردان نیست؛
بلکه هدف از آن وضع و حقوق و تعیین نقشها برای مردان و زنان در ازدواج ،زندگی خانوادگی
و جامعه است که برای دستیابی به این اهداف از پوشش "مساوات بین مرد وزن" استفاده منوده
و تفاوتهای موجود بین مرد و زن را به ظلم و ائتالف حقوق زن پیوند میدهند .به گونۀ مثال:
گاهی گفته میشود که مردان و زنان باید در رسپرستی و متویل مالی خانواده و امور داخل خانه
و تربیۀ فرزندان ،نقش یکسان داشته باشند و ادعاء میمنایند که این متثیلکنندۀ عدالت و برابری
بین مرد و زن است.
مدافعین حقوق زن با پشترس گذاشنت دهها سال ،از حق مساوات و برابری بین مرد و زن
تحت این شعار-که آنها جهت تضمین حرمت و شخصیت زنان ،سعادت و خوشبختی آنها،
17
18
ازدواجهای بهرت و داشنت فرزندان سعادتمند و جوامع مرتقی و پیرشفته کار و فعالیت میمنایند-
با به کارگیری اصطالحات به ظاهر زیبا و شیرین؛ مانند" :جایگاه زن ،حقوق زن و عدالت بین
مرد و زن" از یک طرف اندیشههای خود را نهادینه ساخته و از جانب دیگر ،زنان را تحریک و
آزمند منوده و عامۀ مردم را به توجه و رعایت امورشان فراخوانده و در نهادینهشدن و جایافتادن
قوانین دولتها مساعده و همکاری منودند .در جهت دیگر ،کسانی را که با این جنبشها از د ِر
مخالف پیش آمدند و خواستار این شدند که باید نقش هریک از مرد و زن در خانواده به صورت
درست تعریف گردد ،عقبگرا و مرتجع خواندند و آنها را به حامیت از ستمیکه در حق زنان
روا داشته میشود ،متهم منودند؛ با این وجود ،پوشش به ظاهر شیرین آنها ،طعم و مزۀ تلخ و
تندی را در خود پنهان منوده است.
بلی ،طعم مساوات بین مرد وزن ،دقیقاً یک تجربۀ خطرناک در مهندسی جامعه بوده که
باعث خرابیهای غیرقابل جربان و فراوانی در قضیۀ ازدواج ،مسایل مادری و یکپارچگی خانواده
میگردد و عالوه از تولید بستۀ بزرگی از مشکالت برای جوامع ،فقر و دشواریهای غیرقابل
توصیف را برای زنان ،اطفال و مردان به بار آورده و میآورد .این از جهت این بود که مفکورۀ
تساویخواهی ،زنان را تشویق و تحریک میمنود که باید حقوق و وجایب خود را به گونۀ
یکسان به دست آورند؛ رصف نظر از اینکه چی چیز برای زنان ،اطفال و مردان و در کل برای
جامعه بهرت و شایستهتر است .رویکردیکه بر محور زنان در تنظیم زندگی خانوادگی میچرخید
و رویکرد کوتاهبینانهای که مبتنی بر جنسیت استوار گردیده بود ،در حل مشکالت جامعه منجر
به رسدرگمی گردیده و باعث اختالف در زندگی زناشوی و مسئولیتهای والدین شده بود که این
همه باعث نادیده گرفنت حقوق اطفال و آسایش آنها گردیده ،جایگاه مادری و مادر بودن را پایین
برده و نقش برازندۀ زن را به عنوان مادر و رئیس خانه ،نابود ساخته است .دایلی اولیری ،روزنامه
نگار زن و استاد در امریکا و یکی از مخالفان فلسفۀ فمینیستی(زنگرایی) در کتاب خود نوشته
است« :طرفداران و مدافعین فیمنیزم ادعاء منودهاند که پیرشفت و تقویت زنان را ترویج میدهند؛
اما به نظر من ،فیمنیزم یک ایدۀ بسیار تحریفشده و زشت در بارۀ معنای زن بودن است و ایدۀ
دورتر از آنچه که پیرشفت نامیده میشود ،میباشد».
18
19
جدا از این همه ،عدالت بین مرد و زن و مفکورۀ اساسی آن در مورد تساوی و برابری
بین دو جنس ،از خواستگاه و زادگاه آن ،که کشورهای غربی است ،در نتیجه سیاستهای
استعامری ،قوانین نظامهای سیکولر و حکومتهاییکه ارزشها و دیدگاههای غربی را ترویج
میدهند ،پا فراتر گذاشته و به رسزمینهای اسالمی رسایت و انتقال منودهاست .دولتهای
موجود در رسزمینهای اسالمی با راهاندازی برنامههای حقوق زن ،از مجراهای مختلفی؛ مانند:
جایدادن آن در قوانین اساسی و سایر قوانین ،رسانهها و برنامههای آموزشی در صدد ترویج
این مفکورهها هستند؛ چنانچه این امر در قانون احوال شخصی کشور تونس قابل مشاهده و
دید است و این قانون جدا از قانون اساسی جدید است که در آن از حق مساوات و برابری کامل
بین مرد و زن در جامعه ،دفاع و حامیت شده است و نیز ترویج این مفکوره را میتوان از خالل
جنبشها و حرکتهای موجود در رسزمین های عربی ،که خواستار نهادینهسازی آن از طریق
نظام آموزش و پروش شده بودند ،مشاهده منود .بهرتین مثال در این زمینه کتابهای تعلمیی
هستند که زن را مادر و همرس تصویر منودهاند؛ اما امروزه این کتابها کهن و قدیمی خوانده
شده و گفته میشود که باید در آنها تغییر و دگرگونی آورده شود .همچنان دولتهای سیکولر
در رسزمینهای اسالمی به جنبشهای فیمنیستی اجازۀ هرنوع فعالیت را در جهت پخش و نرش
افکار فاسدشان ،در داخل این جوامع دادهاند .این عاله بر پیامنها و توافقنامه میان کشوری،
مانند موافقتنامۀ مبارزه علیه متام انواع تبعیض علیه زن ،که ترویجکنندۀ قوی مساوات بین مرد و
زن ،از طریق قوانین و سیاستهای دولتها میباشد.
در نتیجه ،افراد زیادی از امت اسالمی نوع دیگری از قانون مساوات میان مرد و زن و
افکار فیمنیستی را به باور اینکه این افکار و مساوات باعث احرتام و پیرشفت زن در کشورهای
اسالمی و همچنان باعث ارتقای جوامعشان از لحاظ سیاسی ،اقتصادی و اجتامعی خواهد
شد ،اختیار منودند .در واقع آنها شکلگیری دیدگاه ما را بر ضد این موضوع-که پیرشفت زن
مسلامن به عنوان یک خانم و مستقل از شوهرش ،از لحاظ مالی که در نقشها و مسئولیتهای
او رشکت منوده و به جای اینکه یک خدمتگذار مخلص برای پروردگارش؛ کسیکه پیرشفت
و کامیابی او را به عنوان یک همرس تضمین منوده است ،فقط یک وظیفۀ پیرشفته داشته باشد،
19
20
تحقق مییابد -تجدید منودهاند که در نتیجه این کار شک و بدبینیهایی را میان افراد زیادی از
امت اسالمی در مقابل خانوادۀ مسلامن و احکام اجتامعی اسالم؛ مانند :رسپرست بودن مردان،
اطاعت زن از شوهر ،نقش اساسی زن به عنوان خانم خانه و مربی فرزندان ،تعدد زوجات،
احکام طالق و احکام میراث به وجود آورده است .این احکام به برتری دادن مردان نسبت زنان
یا تعبیر از غالمی زنان برای مردان به سبب اختالفات موجود میان مرد و زن ،متهم شدهاند و به
عوض اعرتاف به اینکه این اختالفات انعکاس اعرتاف اسالم به تفاوتهای جنسیتی میان مرد
و زن بوده و سپس وسیلهای برای تنظیم خانواده و ایجاد یک جامعۀ فعال و سامل میباشد ،این
اتهامات را میبندند.
همچنان بعضی از مسلامنان با استفاده از دالیل دروغینی با این ادعاء ،که اسالم آنها را
تأیید منوده است ،مساوات میان مرد و زن را ترویج میدهند؛ چنانچه امروزه شاهد آنچه که
"فیمینیزم اسالمی" نامیده میشود ،هستیم؛ یعنی زنانیکه خواهان اعادۀ تفسیر نصوص اسالمی
از خالل پذیرفنت مساوات میان مرد و زن؛ مانند :احکام اسالمی در مورد میراث ،طالق ،نقش
و حقوق زناشویی هستند؛ گویا اینکه برای مردان و زنان یکسان میباشد؛ ولی در حقیقت
مسلامنانیکه داستان عدالت میان جندر(مساوات بین زن ومرد) را قبول منوده و پذیرفتهاند ،در
فهم مفاهیم حرکتهای فیمنیستی به اشتباه رفتهاند؛ طوریکه مفکورۀ مساوات میان مرد و زن،
در حقیقت دعوت به سوی این نظریه ،که باالی زن الزم است تا حقوق و نقش خود را در زندگی
خودش تعیین مناید ،بوده و این مفکوره به شکل اساسی با عقیدۀ اسالمی در تناقض قرار دارد؛
زیرا در اسالم مردان و زنان حقوق ،وجایب و مسئولیتهایشان را بر اساس مساوات یا هم بر
اساس عالیق خاص خودشان تعیین منیکند و تنها بر اساس احکام الهی این کار را میکند،
چنانچه الله میفرماید:
هیچ مرد و زن مؤمنی ،در کاریکه اهلل( )و پیغمبرش( )داوری کرده باشند(و آن را
20
21
مقرر نموده باشند) اختیاری از خود در آن ندارند(و اراده ایشان باید تابع ارادۀ اهلل و رسول
ّ
باشد) هرکس هم از دستور اهلل( )و پیغمبرش( )سرپیچی کند ،گرفتار گمراهی کام ً
ال
آشکاری میگردد.
عالوه بر آن ،اسالم احکامی را در مورد بعضی از تفاوتهای روشن در وظایف ،مسئولیتها
و حقوق مردان و زنان در داخل خانواده و در جامعه ارائه منوده است؛ چنانچه الله میفرماید:
عض َوبِ َآ أَن َفقُواْ ِمن أَم َٰولِهِم﴾ سآ ِء بِ َا فَضَّ َل ٱللَّهُ َبعضَ ُهم َع َ ٰ
ل َب ٖ ال َق َّٰو ُمونَ َع َ
ل ٱل ِّن َ ج ُ﴿ٱل ِّر َ
[نساء]۳۴ :
مردان بر زنان سرپرستاند(و در جامعۀ کوچک خانواده حق رهبری دارند و صیانت و رعایت
زنان بر عهدۀ ایشان است) بدان خاطر که اهلل برای نظام اجتماع ،مردان را بر زنان در برخی
از صفات برتریهائی بخشیده است و) بعضی را بر بعضی فضیلت داده است و نیز بدان خاطر
که(معموالً مردان رنج میکشند و پول به دست میآورند و) از اموال خود(برای خانواده) خرج
میکنند.
ن س ُئ ٌ
ول َع ْ اس َراعٍَ ،و ُه َو َم ْ ن َر ِع َّي ِت ِه ،فَاألَ ِمريُ الَّ ِذي َع َ
ل ال َّن ِ ول َع ْ «أَالَ كُلُّك ُْم َراعٍ َوكُلُّك ُْم َم ْ
س ُئ ٌ
ت بَ ْعلِ َها ول َع ْن ُه ْمَ ،والْ َم ْرأَ ُة َرا ِع َي ٌة َع َ
ل بَ ْي ِ ل أَ ْهلِ بَ ْي ِت ِهَ ،و ُه َو َم ْ
س ُئ ٌ َر ِع َّي ِت ِهَ ،وال َّر ُ
ج ُل َراعٍ َع َ
ول َع ْنهُ ،أَالَ َفكُلُّك ُْم َراعٍ س ِّي ِد ِهَ ،و ُه َو َم ْ
س ُئ ٌ س ُئولَ ٌة َع ْن ُه ْمَ ،والْ َع ْبدُ َراعٍ َع َ
ل َمالِ َ َو َولَ ِد ِهَ ،و ِه َ
ى َم ْ
ن َر ِع َّي ِت ِه» (صحیح مسلم؛ حدیث شامره )1829 س ُئ ٌ
ول َع ْ َوكُلُّك ُْم َم ْ
ابن عمر میگوید :رسول اهلل فرمود :هرکدام از شما مسئول است و هریک از شما
درمورد زیردستانش سؤال خواهد شد .امیریکه بر مردم گماشته شده ،مسئول رعیت میباشد.
مرد مسئول خانواده و زیردستانش میباشد .زن در خانۀ شوهر مسئول زیردستان و فرزندان
خود است .خدمتگذار مسئول است و از او در مورد اموال صاحبش و مسئولیتهای دیگرش
21
22
سؤال خواهد شد .همۀ شما مسئول هستید و از شما در مورد مسئولیتتان ،سؤال خواهد شد.
عالوه بر این ،زن مسلامن کامیابی خود را در خالل مقایسۀ خودش با مرد و حقوق و
وجایب او منیداند؛ بلکه به روشی تکیه میکند که خالقش برای او ترسیم منوده و از طریق
انجام وظایفیکه الله برای او توصیف منوده است ،به این هدف دست مییابد؛ چنانچه الله
میفرماید:
آرزوی چیزی را نکنید که اهلل( )برخی شما را با(اعطای) آن بر برخی دیگر برتری داده
است(و مردان را در بعضی از چیزها بر زنان و زنان را در بعضی از چیزها بر مردان فضیلت داده
و مرحمت روا دیده است) .مردان نصیبی دارند؛ از آنچه فراچنگ میآورند و زنان(هم) نصیبی
دارند؛ از آنچه به دست میآورند(و هر یک از زنان و مردان دارای سرشتی و حقوقی فراخور حال
خود میباشند؛ پس با تالش و کوشش شبانهروزی رحمت و برکت اهلل سبحاه وتعالی را بجوئید)
و طلب فضل او کنید؛ بیگمان اهلل کامال آگاه از هرچیزی بوده(و به هرنوعی ،چیزی بخشیده
است که شایستهاش بوده است).
در واقع مسلامنانیکه گرویدۀ افکار جنبش فیمنیستی گردیدهاند ،در شناخت این افکار-که
مفاهیم آن نتیجۀ تجارب تاریخی از ظلم ،رسکوب و نابودی حقوق سیاسی ،اقتصادی ،تعلیمی
و قانونی زنان در کشورهای غربی میباشد و زنان در کشورهای غربی به سبب زندگی کردن
در تحت نظام سیکولریستی ساختۀبرش دچار آن گردیدهاند -ناکام گشتهاند و تاریخ و تجربه در
اسالم و احکام اسالمی هیچ نقشی ندارد؛ ولی مهمتر از آن ،مسلامنانیکه داستان عدالت میان
مرد و زن را پذیرفتهاند ،در شناخت حقیقت میزان ویرانی اجتامعی ،که مفکورۀ مساوات میان
مرد و زن و سایر مفاهیم فیمنیستی را برای بنیاد خانواده ،زنان ،اطفال و متام جامعه به بار آورده
است ،ناکام گشتهاند که قرار ذیل خالصه میکنیم:
22
23
.1کاهش در میزان ازدواجها ،فاصله میان والدتها و افزایش روابط خارج از چارچوب
ازدواج در کشورها :اوالً اینکه جنبش فیمنیستی و مساوات میان مرد و زن ،بیزاریها را نسبت به
ازدواج با چند همرس با ادعای اینکه یک میکانیزم رسکوبکننده برای زنان بوده و فایدۀ مرد نسبت
به زن در آن بیشرت است و اینکه زن در لباس همرس ،در واقع غالمی برای شوهرش میباشد،
ایجاد منوده است؛ چنانچه این مفکوره باعث شده تا بیشرتِ زنان به نقش مادری و همرس بودن
خودشان به عنوان نقش درجه دوم نگریسته و کمترین تالش را در عرصۀ انجام وظایفشان به
خرج دهند .متام این موارد باعث شده تا اکرثیت زنان اقدام به تأخیر و یا نپذیرفنت ازدواج یا هم
مادر نشدن منایند که سبب کاهش در میزان ازدواجها و والدتها گردیده است و در کشورهاییکه
بیشرت باشندگان آنها را افراد مسن و سالخورده تشکیل میدهند ،از نتایج همین مفکوره میباشد.
عالوه بر آن ،تشویق جنبشهای فیمنیستی به آزادیهای جنسیتی باعث افزایش چشمگیری در
روابط خارج از چارچوب ازدواج؛ منجمله زنا گردیده است؛ چیزیکه عامل اصلی مرض ویرانگر
برای ازدواج بوده و منجر به پیدایش تعداد زیادی از اطفال در خانوادهها از هم پاشیده و در اثر
روابط خارج از چارچوب ازدواج گردیده است و به تعقیب آن ،افزایش در موارد بیرونراندن
فرزندان از کشور از اسباب ایجاد درد و رنج در نزد خانوادهها میباشد.
.2نزاع و کشمکش در میان زن و شوهر :ثانیاً حرکات فیمنیستی و مساوات میان مرد و زن،
در پیدایش نزاع و اختالفات در زمینۀ مسئولیتهای هریک از پدران و مادران به وسیلۀ قبوالندن
نقشها و وظایف مشخص و روشن در داخل خانوادهها از آنچه که به زن و شوهر از متویل
خانواده ،کارهای منزل و رسپرستی فرزندان تعلق میگیرد ،نقش اساسی داشته است.
.3فشار آوردن باالی زنان بخاطر کار منودن :سوم ،بدون شک داستان فیمنیستی(مساوات
میان مرد و زن) به این هدف ،که باید نقش مردان و زنان در زندگی یکسان بوده و اینکه ارزش
زن توسط کار منودن در بیرون و داشنت استقالل مالی از مردان بهدست میآید ،باعث ایجاد
جوامعی گردیده است که در آنها کار کردن زنان در بیرون اختیاری نبوده؛ بلکه از آنها توقع
میرود تا کار کنند .وضعیت این چنین است که حتی مادران ازدواج نکرده باید به تنهایی مسئولیت
رسپرستی و تربیت فرزندانشان را تحمل منایند .به همین دلیل ،اغلب زنان به پذیرفنت نقش مرد
23
24
به عنوان رئیس ،برای فامیلهایشان مجبور نشده و با وجود متایل به ماندن در خانه و رسپرستی
فرزندانشان ،غالمانی برای بازارها میشوند.
در سال ۲۰۱۳م ،روزنامۀ انگلیسی گاردین مقالهای را تحت عنوان "طوریکه معلوم
میگردد ،افزایش مادران خانهدار ،کمترین کامیابی در عرصۀ مساوات میباشد" به نرش سپرد؛
چنانچه مقاله به آماری از گزارش ارائه شده از سوی مرکز تحقیقاتی بیو که بر اساس آن در
۴۰درصد از متام خانوادههای امریکایی که دارای فرزند هستند ،مادران یگانه رسپرست اساسی
میباشند ،استدالل منوده است .مقاله بیان منوده است که چگونه اغلب ۴۰درصد؛ یعنی ثلث
مادران مجرد بوده و اکرثیت آنان بخاطر حمل منودن مسئولیتهای رسپرستی خانه و فرزندان به
پشتیبان نیاز دارند .مقاله ترصیح منوده است« :مادران ازدواجشده به صورت خاص ،بودنشان به
عنوان رسپرست اصلی خانواده ،گویا کمترین کامیابی برای فیمنیزم به سبب آنچه که از مشکالت
و فساد گسرتده دامنگیر آنها شده و از حامیت کافی برخوردار نیستند ،به شامر میرود.
.4پایامل شدن حقوق فرزندان :چهارم اینکه حرکت فیمنیستی مادران را به اماکن کاری به
نام مساوات میان مرد و زن سوق داده است؛ چیزیکه نقش حیاتی آنها را به عنوان مادر ضعیف
ساخته و باعث شده است تا احتیاجات فرزندانشان را نادیده بگیرند؛ پس با موجودیت پدر و
مادر به عنوان رسپرست ،این کار بصورت منفی باالی تواناییهای خانواده در تربیۀ فرزندانشان
تأثیر گذاشته است .در یک مطالعۀ پژوهشی که در مرکز تحقیقاتی بیو در سال ۲۰۱۳م در امریکا
انجام شده۷۵ ،درصد از افراد گفته اند که افزایش روزافزون زنان کارگر ،خانوادهها را در تربیۀ
فرزندانشان با مشکل روبرو ساخته است.
پروفیسور مارتا الربتسون فینامن ،یکی از تأثیرگذارترین شخصیتها در نظریۀ قانون فیمنیزم،
ایجاد خانوادۀ دارای پدر و مادر را به یک مؤسسهای که رسپرست توانا ندارد ،توصیف منوده
است؛ در حالیکه بریندا آملوند ،استاد فلسفۀ اخالقی و اجتامعی و مؤلف کتاب "خانوادۀ ازهم
پاشیده" نوشته است که به نظر او باال رفنت میزان مادران کارگر ،حتمی بودن غیاب والدین را
از خانه در جریان روز الزامی ساخته است؛ چنانچه به سبب زمان کمیکه مادران کارگر برای
رسپرستی فرزندانشان سپری میکنند ،از سوی تعداد زیادی از افراد جامعه مورد مالمتی قرار
24
25
گرفتهاند؛ زیرا این کار یکی از دالیلی است که باعث ایجاد خصلت کنارهگیری و غیراجتامعی
بودن میان جوانان شده است؛ چیزیکه امروزه اکرثیت جوامع ما دچار آن گردیده و باالی صحت
عقلی و نقش یادگیری فرزندان تأثیر گذاشته است.
.5دشوار شدن وضعیت زندگی زنان :پنجم اینکه افزایش فشارها باالی زنانیکه مجبور
به قبول کشمکش میان فشار کار و مسئولیتهای زندگی خانوادگی هستند ،باعث افزایش موارد
اضطراب و اندوه در نزد این زنان شده است .مطالعهای که در ۳۰کشور اروپایی از سوی
دانشکدۀ علوم سیستم عصبی و انساج انجام شد و در سال ۲۰۱۱م به نرش رسید ،دریافته است
اضطرابی در میان زنان اروپایی در طول چهل سال گذشته به سبب هدف غلطیکه به وجود
آورندۀ اصلی مجبوریت در میان مکلفیتهای خانوادگی و مطالبات کاری میباشد ،افزایش
یافته است .چنانچه در سال ۲۰۰۹م مرکز ملی معلومات خدمات در انگلیس یادآور شده بود
که افزایش چشمگیری در میزان زنانیکه دچار مجبوریت به تالش شدید به دلیل فشارهای حفظ
وظیفه ،تربیۀ فرزندان و رسپرستی والدین سالخورده شدهاند ،به وجود آمده است .به همین
دلیل ،دعوت به سوی مساوات میان مرد و زن نوعی از انواع ظلم گردیده است؛ چنانچه رویای
"ای زن ،هرآنچه میخواهی به دست آور" به کابوس "ای زن ،هرکاری را انجام بده" مبدل شده
است؛ طوریکه از فشارهای خانم خانه و نانآور خانه بودن به حدیکه از مشکالت آن فرار
کرده منیتواند ،به حد کافی رنج میبرد و این مفکوره دورتر از آنست که برای زن بهشت عدل
و انصاف باشد.
.6مادر بودن ارزش خود را از دست داده است :در اخیر ،ترویج فیمنیزم برای مکلفیتهای
زنان خانه و تربیۀ فرزندانشان به مثابۀ ازبین بردن استعدادهای آنها بوده و آنها را از فراهم
ساخنت امکانات واقعی برای خودشان در جامعه و اینکه گرفنت وظیفه و کار کردن برای آنها
ارزش ،احرتام ،کامیابی و آرامش به ارمغان میآورد ،آنها را با رنج مواجه ساخته است؛ چیزیکه
تأثیر منفی باالی دیدگاه جامعه در مورد اهمیت حیاتی مادر بودن گذاشته است .آنانیکه نظریۀ
نقش اساسی زن را به عنوان همرس و مادر بودن تأیید میکنند ،به تحقیر زنان و دیدن به آنها به
عنوان وسیلهای برای تولد فرزند ،متهم شدهاند .این عالوه بر واقعیتی است که رسپرستی سامل
25
26
نادیده میگیرد .علیالرغم آن ،مفکورۀ مساوات میان مرد و زن و عدالت میان آنها یک مفکورۀ
بیگانه و غیراسالمی میباشد که همیشه از طریق یک سلسله قوانین ،سیاستها و برنامهها به
عنوان یک مفهومیکه باعث رشد جایگاه زن میشود ،باالی رسزمینهای اسالمی تحمیل
میشود.
بدون شک ،باالی همهای ما به عنوان مسلامن الزم است تا به عوض تکرار منودن تجارب
ناکام اجتامعی بیگانهها ،به دین ،ارزشها قوانین و نظام اسالمی و الهی ،که دارای منهج سامل و
آزموده شده جهت تنظیم نقشها ،وجایب و حقوق مردان و زنان در حداکرث سهولت و همچنان
ایجاد وحدت منسجم و مستحکم خانوادگی میباشد ،استوار بوده و چنگ بزنیم؛ زیرا بدون
شک ،اسالم پاسخها و ارشادات مفصلی را در متام عرصههای زندگی برای ما ارائه منوده است.
بدین سبب ،باالی ما الزم است تا جهت حل مشکالت مختلفیکه امروزه فراراه زنان ،فرزندان و
خانوادهها قرار گرفته است ،بسوی دینمان متوجه شویم .الله میفرماید :
ى لِل ُمسلِ ِم َ
ني﴾ [نحل]٨٩ : ش ٖء َوهُدٗ ى َو َرح َم ٗة َوبُ َ
رش ٰ ب تِب َٰي ٗنا لِّك ُِّل َ
﴿ َونَ َّزل َنا َعلَيكَ ٱل ِك َٰت َ
و ما این کتاب(آسمانی) را بر تو نازل کردهایم که بیانگر همهچیز(امور دین مورد نیاز مردم) و
وسیلۀ هدایت و مایۀ رحمت و مژدهرسان مسلمانان(به نعمت جاویدان یزدان) است.
یاسمین مالک
27
28
هستند ،در پاکستان سه غول رسانهای وجود داشته و بسیاری دیگر به زبان اردو و انگلیسی نیز
در دسرتس عموم هستند .در نتیجه ،اکرث مردم تأثیر رسانهها را در زندگیشان به ویژه خانوادهها
و جوانان در پاکستان احساس میکنند.
اگر ما به رسانههای محلی در پاکستان نگاه کنیم ،در مییابیم که در طول دو دهۀ اخیر تغییر
واضح به میان آمده که این تغییر هردو گروه از مردان و زنان را شامل و به تأثیر روابط فامیلی
در جامعۀ ما میپردازد .از اینرو ،پاکستان از بازیگران درامههاییکه در آن بازیگران غیرمحارم
ممنوع بود ،که یک دیگر را ملس کنند ،به بازیگران درامههاییکه بازیگران در آن تعامل آزادانه
با توجه به خواستهای خود برای بیان هرن و مشاهدۀ واقعیت زندگی زناشوهری دارند ،انتقال
منود .همچنان بازیگران زن و مرد به ستارهای رسانهای مانند بازیگران غربی تبدیل گردیدهاند و
روابط خارج از چارچوب ازدواج را به زبان میآورند که عبارت اند از "عشق" یکی بر دیگر است،
میپردازند .با این حساب ،تأثیر ارزشهای اسالمی و خطوط رسخ از بین رفته و در حال حارض
مدرنیته ،آزادی و هرن جایگزین آن گردیدهاست.
چنین درامهها و فیلمها با هدف ریشهکن ساخنت ارزشها و اصول اسالمی مشاهده
کنندهگان در رسزمینهای اسالمی از جمله دیدگاهها و انتظاراتشان از ازدواج در زندگی مطابق
با افکار غربی لیربالیستی؛ مانند مفهوم آزادی جنسی و استفاده از این عقاید غیراسالمی به عنوان
اساس برای اصول و مبادی مان در روابط زناشویی به هدف پایین آوردن منزلت ازدواج ،ضعیف
ساخنت و کاهش دادن یکپارچگی خانواده صورت میگیرد .با این وجود ،روش زندگی و افکار
آزادی خواهانه غربی در جوامع ما به یک امر عادی و طبیعی مروج گردیده و این قطعاً توسط
دولتهای منطقهای و سیاستهای رسانهای شان مورد حامیت قرار میگیرد.
جرنال مرشف ،دسرتسی بیقید و رشط به کیبل و ماهوارههای پاکستان را آغاز کرد و به مردم
اجازه داد به طور مستقیم به رسانههای غربی و هندی دسرتسی داشته باشند .میتوانیم تأثیر این
را در جامعه مان به وضوح مشاهده کنیم ،تاجایی که این بازیگران مرد و زن از رسانههای غربی
پیروی کرده و ارزشهاییکه آنان اتخاذ میکنند؛ نحوۀ لباس پوشیدن و زندگی آنان را که زیبا و
عرصی گردیده است ،در زندگیشان متثیل میکنند.
29
30
پاکستان در حال حارض از جانب متدن هند با مردم دچار مشکل شدهاست ،از طریق مفهوم
ثقافت و فرهنگ آسیایی و فرهنگ مشرتک مان ،بسیاری از آداب و رسوم آنها در چشمانداز
ازدواج ،روابط بین شوهر و همرس و خانواده را پیهم تحت تأثیر قرار داده است .مشکالت ناشی
از این آداب و رسوم اغلب موضوع بسیاری از منایشها و برنامههایی گفتوگویی است .تصویر
کلیشهای از "مادرزن" که باالی دخرت و شوهرش در متام حاالت زندگی سیطره دارد ،منبع مهمی
برای تنش و ناراحتی در بسیار از از ازدواجها است و اغلباً در رشایط تراژیدی یا کمیدی از سوی
رسانهها منایش داده میشود .بدبختانه که راهحل برای از این قبیل مشکالت از ثقافت غربی
میآید؛ نه از اسالم.
متأسفانه این نه تنها در پاکستان اتفاق میافتد؛ بلکه در رسارس جهان اسالم نیز رخ میدهد.
در سال گذشته ،وزیر فرهنگ و سیاحت ترکیه در پارملان با افتخار اعالم کرد که ترکیه دومین
صادرات رسیال تلویزیونی را بعد از امریکا برای بار اول در سطح اروپا دارا است.
چگونه میتوان چنین چیزی منبع غرور و افتخار باشد؛ زمانیکه این رسانهها روابط نامحرم
و جسارت در شهرهساخنت اختالط بین زن و مرد و حتی روابط خارج از چارچوب ازدواج را
زیر شعار غربی "عشق برمتام سختیها غلبه می کند" ،تبلیغ میکنند؛ آنها همچنان برهنگی را
بر روی صفحه تلویزیون و اختالط ممنوعه را در روابط رایج و تبلیغ کردند ،تا جاییکه عدهای
حتی با عث فساد جنسی و روسپیگری میشوند .آنها این رفتار را طبیعی و قابل قبول ساخته و
تنها انگیزۀ رابطه میان مردان و زنان دانسته شده و یگانه اساس آن "عشق" و جنس مخالف است.
با ادعای آزادی کامل آنان را از قیودات و محدودیتهاییکه اسالم وضع منوده ،آزاد میمنایند.
رسیالهای درامهیی و فیلمها ،قصههای از عشق و رمانهای جذاب را برای بینندگان به
عنوان یک راهنامی کلی از بهر برقراری روابط با جنس مخالف ،از جمله انتظارات ازدواج،
میسازند .با این حال ،آنچهکه در معرض آنها قرار دارد ،دور از حقیقت است؛ زیرا انتظارات
غیرواقعی را به وجود میآورند که منجر به خطا و درک دروغین به آنانیکه به دنبال ازدواج استند،
میشود .در چنین حالت مفهوم زندگی زناشویی به "رمانهای خیالی" بر اساس عشق ،بدون
توجه به مسئولیتهای ازدواج ،سختیها و چالشهای زندگی استوار میگردد.
30
31
چنانچه شوهر خیالی و ایدهآل در این فیلمها و رسیالها ،خوشتیپ ،دلکش ،زیبا و جوان
رسمایهدار؛ مردیکه برای همرسش دائم هدایایی میدهد ،به معرفی گرفته میشود؛ اما در مورد
همرس؛ او باید زیبا ،جذاب و همیشه دارای کنرستها بوده و با شوهرش به هرجا سفر میمناید؛
زیرا او منیتواند مسئولیتهایی را در زندگی زناشوهری یا واجبات فامیلیاست ،متحمل گردد.
نتیجۀ این طرز د دید و تفکر چنان میگردد که پرسان جوان و دخرتان جوان ،که چنین درامهها و
رسیالها را مشاهده میکنند ،به دنبال این ویژهگیها در رشیک زندگیشان مطابق با استندردهای
جسامنی و فزیکی و توانایی مالی که این رسیالها و فیلمها به منایش میگذارند ،قطع نظر از
دین و اخالق آنان برآنچه اسالم بدان فرامیخواند ،میگردند .این مردان و زنان جوان به رسعت با
واقعیت مسئولیتها و وظایفیکه پس از ازدواج به آنها داده میشوند ،مواجه میشوند.
این یک مقدمه برای شکست در زندگی زنا شوهری است؛ زیرا هردو طرف در جستوجوی
مظهر بدون جوهر است و هریک طرف به دنبال رشیک زندگیاست که با " داستان عاشقانه" با
آن زندگی کند؛ هامنطوریکه در منایشنامهها میبیند.
این طرز تفکر توسط رسانهها توسعه یافته به آنانیکه به دنبال ازدواج استند ،محدود
منیگردد؛ بلکه به زوجهای متأهل نیز میرسد .تعقیب کنندهگان این رسیالها ،به ویژه زنان
دریافتند که زندگی آنان یکنواخت بوده و با سبک زندگیایکه بازیگران رسیالها دارند ،در
معرض وسوسه قرار گرفته و تقاضاهای غیرواقعی یا غیرقابل تحقق در زندگی پیدا میگردد .متام
این انتظارات غیرواقعی دروازۀ مشکالت مادی ،درگیریها ،رقابت و ناراحتیها را در زندگی
باز میکند؛ بخصوص زمانیکه رشیک زندگی با معیارهای بدور از واقعیت و از سوی رسانهها
ساخته میشود ،جستوجو میکند ،در نهایت منجر به طالق میشود.
در یکی از مقاالت علمی مجالت آکسفورد که در جنوری 2006م به نرش رسیده است،
پروفیسور "کریس سیجرین"-بخش روابط در پوهنتون اریزونا -ذکر منوده است« :یکی از دالیل
آمار بلند طالق در جامعۀ ما اینست :مترکز بر روی انتظارات و توقعات غیرواقعی که مروبط به
ازدواج میگردد ،از سوی رسانهها به عنوان مصدر و منبع اساسی شناخته میشود ».رسانهها
به هدف ازدواج برای دستیابی به خواستها و نیازهای شخصی متمرکز شدهاند .این توقعات
31
32
غیرواقعی ازدواج را از جامعه دور ساخته و یا آنچه در روند نسل برش است ،منقرض میگردد.
بنابر این ،استفاده از منهج فردی ادامه دهندۀ این طرز تفکر بوده و سیامی ازدواج و متام نواحی
آن و زندگی زناشویی را در بر میگیرد.
متام این رسیالها و فیلمها اهمیت نقش خانواده را کاهش داده و حتی نقشها و
مسئولیتهای که اسالم با متام روشنایی برای شوهر و زن معرفی منوده به منظور تعریف دوبارۀ
دیدگاه زنان مسلامن برای کامیابی و آنچه برای او سعادت میبخشد ،مورد حمله قرار میدهند؛
به گونه مثال :آنها از طریق یکی از این تصاویر وضعیت زنان را به ما نشان میدهند :ضعیف و
رسکوب شدهای که به هیچ چیز سیطره نداشته و نه دارای کدام ارزشی در جامعه است ،در این
حالت ،نقش او مادر یا زن خانهاست که پیوسته مورد انتقاد و رسزنش قرار گرفته و با بیچارگی
و دست خالی که در آن قرار دارد ،با آنهم ستمگر معرفی شده ،هیچیک از آرزوهایش متحقق
نشده و چنین معنی میدهد که او در خانهاش زندانی بوده و تنها توجه به خانه و تربیت اطفال
دارد و دیگر کدام مسئولیتی ندارد .اینگونه در افکار و اذهان زنان تزریق میکنند که راهحل
مشکالتشان در انقالب آنان نهفته است.
اما تصویر دوم اینست که زنان بدون مردان میتوانند قادر به مدیریت روابط خود بوده و به
اندازۀ کافی برای نیازهایش شخصاً تصمیمگیری منایند؛ زیرا در فعالیتهای خود آزاد و مستقل
بوده و هرکاری را بدون هیچگونه محدودیتی انجام داده میتوانند؛ چنانچه چیزهایی را که مانع
آزادی زنان میشوند-از جمله حدود و رشیعت اسالمی را -از خود دور میکنند .این تصویر زن
به عنوان تصویر ایدهآل و مطلوب ،طوری منایش داده میشود که باید از آن پیروی گردد و محقق
ساخنت آن الزمی است که در نتیجه ،عدم احرتام متقابل بین زوجین و سوءاستفاده و برخورد
نادرست در حق رشیک زندگی در خانوادۀ مسلامن به وجود آمده و منجر به فروپاشی خانوادهها
و طالق میگردد.
عالوه بر این ،با توجه به طرز تفکر غربی ،نقشهای جندر در ازدواج و زندگی خانوادگی
غیرقابل تشخیص است و تفاوتها میان مردان و زنان در انجام وظایف آنها تحت نام برابری
جنسیتی مجاز نیست .در ضمن ،آرزوها و ایدههای غرب بر اساس "برابری جنسیتی" و "فیمنیزم"
32
33
نیز از طریق رسانهها در جهان اسالم ترویج شده و موجب نابودی تعادل نقشها و وظایف میان
شوهر و همرس مسلامن شده و مفهوم رضایت و سعادت در نقشهاییکه الله آن را محدود
ساخته ،از اذهانشان سلب گردیده است.
این تولیدات همچنان آشکار میسازد که رفتارهای آشوبگرانه و انتقامگیرانهی فرزندان
نسبت به والدینشان امر قابل قبول و پسندیده و حتی باعث احرتام است .این عالوه بر پرورش
برخوردهای زشت و منفی نسبت به خویشاوندان و خانوادهها گسرتده است؛ بلکه همۀ اینها به
شکست و فروپاشی روابط خانوادگی کمک میکند.
اکنون اجازه دهید نگاهی به اثرات مخرب شبکههای ارتباطی الکرتونیکی و صفحات
اجتامعی مانند وتساپ و برنامههای فیسبوک کنیم .در حالیکه این برنامهها برای جمع آوری
اعضای خانوادههاییکه بینشان مسافت و دوری راهاست ،به وجود آمدهاند ،به مرور زمان ارتباط
میانشان را از دست خواهند داد و همچنان این شبکهها به شکسنت این روابط منجر میشوند.
چه یک تناقض آشکاری! با گسرتش این شبکهها ،خانهها باز و حفظ حریم خصوصی از زندگی
افراد و خانوادهها از بین رفته است .ارسار بسیاری از خانهها باز و جزئیات زندگی خصوصی
منترش شده و باعث ایجاد مشکالت بسیاری در سطح خانواده مانند طالق و اختالفات زناشویی
شده است.
طبق مطالعات مختلف و گزارشها این شبکهها و برنامههای کار بردی آنان ،در درجۀ اول
مسئول آمار بلند طالق شمرده شدهاند .در یک نگاه در برخی از ارقام میتوانید جدیت این امر را
بدانید ،در فلسطین محاکم رشعی اعالم کرد که نیمی از موارد طالق قبل از عروسی به چند دلیل
صورت میگیرد که مهمترین آن شبکههای الکرتونیکی و اجتامعی است .بنابر آمارهاییکه در
سال 2016م به نرش رسید ،در سه سال گذشته اردن شاهد افزایش قابل توجه تعداد موارد طالق
بوده است که هرسال در حدود 1000مورد طالق افزایش نسبت به سال قبل به ثبت رسیدهاست.
در نظر گرفنت روشهای نوین ارتباطی از جمله فیسبوک و وتساپ هردو از علل اصلی باال بودن
آمار بلند طالق هستند .مطالعات نشان میدهد که صفحات شبکههای ارتباطات الکرتونیکی
سبب 50درصد موارد طالق در امارات متحده عربی شدهاند .بخش رهنامییهای فامیلی در
33
34
امارات متحده عربی برآورد منودهاست که اختالفات زناشویی در حدود 5000مورد در سال
2015م افزایش یافته است که 60-50درصد آن مربوط به شبکههای الکرتونیکی و اجتامعی
میشوند که بیش از 1000مورد آن منجر به طالق میگردد.
این آمار و ارقام بیمناک نشان میدهد که چگونه این شبکهها ،صفحات و برنامههای
کاربردی بر روی دستگاههای همراه ،آتش اختالفات خانوادگی را میان کسانیکه اجازه میدهند
زندگیشان در ترصف این برنامهها قرار گیرد ،برافروخته است .این اعتیاد باعث میشود تا والدین
در انجام وظایف خود نسبت به فرزندان خود در زمینۀ آموزش و راهنامیی شکست بخورند و نیز
به آنها توجه ویژهای نداشته و به سخنان و مشکالتشان توجه نکرده و گوش ندهند ،که با این
حال آنها را به خطر انداخته و به رفتار غلط سوق میدهند.
هامنطور برای شوهران ،اعتیاد منجر به غفلت ،ارتباط ضعیف و عدم انجام وظایف خود
نسبت به یکدیگر خواهد شد؛ زیرا شگاف میان آنها را توسعه داده و موجب افزایش مشکالت
در ازدواج میشود .از سوی دیگر ،این شبکهها و برنامههای کاربردی که وجود دارد ،روابط میان
مردان و زنان را خارج از چهارچوب ازدواج تسهیل میکند؛ در غیاب ترس از الله منجر به
افزایش آمار بلند خیانت شده و یکی از اسباب اساسی و دالیل اصلی نظر به آنچه محاکم ثبت
منوده اند ،شمرده میشود.
اینها در حقیقت موج از افکار مخربیاست که رسانهها به فرزندان و دخرتان مسلامن در
اذهان شان تزریق منوده و هدف آنها گسرتش فساد در میان امت با زرع مفاهیم غربی و تخریب
مفاهیم اسالمی است .آنان با ارائۀ شیوه زندگی غربی به عنوان الگویی استثنائی که باید پیروی
شود ،به منایش میگذارند .نباید فراموش کرد که دولتهای غربی با استفاده از رسانهها کنرتول
خود را در رسزمینهای اسالمی اعامل منوده و این یکی از ابزار مهم استعامر ی است.
بنابراین ،ما باید علیه نفوذ رسانهها ،فساد و بداخالقیهاییکه آن را در رسیالها ،فیلمها
یا آهنگها و یا ارتباطات الکرتونیکی به نرش میرسانند ،مقاومت کنیم .ما باید با استحکام و
احتیاط عمل کنیم و نباید به پرسان و دخرتان مسلامن اجازه دهیم که لقمۀ دهان آنان گردند .از
این رو ما از همه مسلامنان خواستهایم که نقش خود را در مراقبت از خانوادهها و محافظت از
34
35
آنها در برابر متام فساد و زهرهاییکه پخش میکنند ،انجام دهند .آنجا که الله میفرماید:
ای کسانیکه ایمان آوردهاید ،خود و خانوادۀ خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و
سنگهاست نگه دارید؛ آتشیکه فرشتگانی بر آن گمارده شده که خشن و سختگیر اند و هرگز
فرمان اهلل( )را مخالفت نمیکنند و آنچه را فرمان داده شدهاند(به طور کامل) اجراء مینمایند.
ما همچنان باید دولتهای حاکم در جهان اسالم را به خاطر نقششان در حامیت از
وجود و گسرتش این رسانهها در رسزمینهای اسالمی ،محاسبه مناییم .باالی ما واجب است
که صداهای مان را از بهر ذلت در برابر قوتهای غربی و وابستگیشان به سیاستهای آنان
بلند مناییم تا آنکه الله این امت را از رشارتشان در امان داشته و مقام و منزلتشان را بلند
مناید .آمین!
ساره فیروز
عضو حزبالتحریر
35
36
بسم الله الرحمن الرحیم ،والصالة والسالم عىل أرشف األنبياء واملرسلین
برای هرمسلامن این یک امر طبیعی است که همین اصطالح "خشونت خانگی" را در
خصلت خود اتخاذ منوده ،البته با توجه به اینکه محیط خانواده باید برای متام اعضایش ،که در
چنین رشایط اجتامعی زندهگی میکنند ،امن باشد .از سوی دیگر ،همبستگی ،درک ،همدردی
و غمخواری متقابل رابطه را میان اعضای خانواده ایجاد میکند .بههرحال ،انتشار این پدیدۀ
شوم و عوامل آن در رسارس جهان ،به خصوص در غرب باعث شده که در جهان اسالم نیز شیوع
پیدا کند .در سال ۲۰۱۳م ،سازمان صحی جهان( )WHOتحقیق یا مطالعهای را به همکاری
پوهنتون لندن در مورد حفظالصحه و دوا در مناطق گرمسیر و مراکز تحقیقات طبی انجام داد که
اطالعات جمعآوری شده بر اساس یافتههای بیشرت از ۸۰کشور میباشد .یافتههای این مطالعه
نشان میدهد که سه حصۀ از زنان ،تقریباً ۳۰درصد متام نفوس زنان جهان که با جنس مخالف
ارتباط دارند ،در واقع قربانی سوء استفاده جنسی و فزیکی توسط دوستپرس خود شده اند .
عالوه بر این ،میزان جرایم قتل در رسارس جهان در برابر زنانیکه از سوی دوستپرسشان صورت
گرفته ،به ۳۸درصد رسیده است.
در این چهارجوب ،کوششهای کثیری مانند پروتوکولها ،توافقنامههای بیناملللی،
قوانین ،مقررههای بومی ،برنامهریزیها ،کنفرانسها ،ورکشاپها ،برنامههای آموزشی ،برنامههای
حساسبرانگیز و نشستهای متعددی تحت نظر وزرای دولت ،نهادهای دولتی ،نهادیهای
غیردولتی ،نهادهای قانونی ،نهادهای حقوق زن و دیگر نهادهای گوناگون به هدف ازبین بردن
این پدیده" ،خشونت خانوادگی" و یا حداقل تحت کنرتول قرار دادن آن ،صورت گرفته است.
سازمان ملل نیز به یک سلسله اصول و قواعد آزاد تکیه زد که در اصول خود الیحۀ بیناملللی را
از قبیل اعالمیۀ جهانی حقوقبرش ،تعهد جهانی برای مردم عام ،سیاسی ،اقتصادی ،اجتامعی،
36
37
حقوق فرهنگی ،توافقنامۀحقوق طفل و توافقنامهها برای ازمیانبرداشنت هرگونه جنایت در برابر
زنان به منظور اینکه اعالنات و آگاهینامهها و تصامیمی را که از کمیتههای متعدد رسچشمه
گرفته پخش کند تا توصیههایش را در جهان اسالم اجباری مناید ،پذیرفت.
مجمع عمومی سازمان ملل بطور بسیار مکارانه "خشونت خانگی" را مستقمیاً به خاطر
هدف قرار دادن زنان ایجاد میکنند .بنا ًء باالی کشورها فشار وارد میکنند تا بخاطر ازبین بردن
این پدیده از امکانات دستداشتهی خود استفاده منایند و محققین را حامیت و اطالعات را
جمعآوری میکند ،بخشبندی احصایوی مربوط به گسرتش اشکال مختلف خشونت علیه
زنان ،به خصوص آنانی را که به خشونت خانگی ارتباط دارند ،شکل داده و در نهایت محققین
را تشویق میکند تا در مورد عوامل و اسباب این خشونتها و طبیعت آن ،خطرات ،عکس
العملهای آن و اینکه چگونگی راهکاری در پیش گرفته شود تا به این پدیده توقف داده شود و
آنانیکه در قید آن به رس میبرند ،نجات یابند ،دست به کار شوند.
این حقیقتی است که خشونت دقیقاً در اکرثیت کشورهای اسالمی اتفاق میافتد؛ جاییکه
تالش برای انجام مطالعات بخاطر دریافت علتهای خشونت علیه زنان صورت میگیرد؛ از
جمله خشونت خانوادگی و رشیک ساخنت همین یافتههای مطالعات در مطبوعات و رسانهها
به منظور اینکه راه را برای قوانین و مقررات یکنواخت همراه با استندردها و نیازمندیهای
بیناملللی هموار کنند.
به عنوان مثال ،گاهنامهای در کشور تونس در مورد وضعیت شخصی در سال ۱۹۵۶م
به نرش رسید که بعضی قوانین مربوط به امور خانواده را نیز دربر داشت و بسیاری مردم گامن
میکردند که این یک پیروزی برای زنانی محسوب میشود که وضعیت خود را ترقی داده و خود
را در میان دیگر زنان در جهان عرب الگو و درخشان ساخته اند .این گاهنامه در سال ۱۹۹۳م
به هدف تغییر مطالب فصل ۲۳تغییر داده شد که در آن نوشته شده بود« :باالی زن واجب است
تا از شوهرش اطاعت منوده و به فرمان او تسلیم باشد؛ طوریکه هر یک از زن و شوهر باید با
همدیگر به خوبی رفتار کنند ،در رفتار و معامله باهم نجیب باشند و از اعامل هرگونه صدمه
باالی همدیگر اجتناب ورزند ».
37
38
برای اولین بار در سال ۲۰۰۶م ،تجلیل از روز جهانی محو خشونت علیه زن آغاز شد
که تا اکنون ادامه دارد .بعدا ً در سال ۲۰۰۷م ،اسرتاتیژی ملی برای مقابله با رویۀ خشونتآمیز
در میان جامعه و خانواده اعالم شد و پالیسیاش تحت نظارت وزارت امور زنان و خانواده با
اشرتاکات کثیر عامه ،نهادها و موسسات رسانهای تطبیق میشد .حال آنکه اولین رسشامری
با استفاده از فهرست ملی اتباع جامعه برای خانواده و رشد برش ،که یک نهاد دریافت وراثت
تحت وزارت صحت میباشد ،با برنامۀ همکاریها میان فهرست ملی و منایندۀ اسپانیاییها
برای همکاری بیناملللی و توسعه در سال ۲۰۱۰م با توجه به مسئلۀ خشونت علیه زنان انجام
شد .در این رسشامری توسط منونهگیری با حضورداشت ۳۸۷۳زن تونسی در سنین بین ۱۸
الی ۶۴ساله نشان میدهد که محیط خانواده یگانه محلی است که زنان در معرض هرگونه
سوء استفاده قرار میگیرند ۴۷.۲ .درصد قضایای سوءاستفادۀ فزیکی از سوی رشیک زندهگی
زن(شوهر ،نامزد و یا دوست پرسش) تحمیل میگردد ۶۸.۵ .درصد را سوءاستفادۀ روانی تشکیل
میدهد .سوءاستفادۀ جنسی تقریباً ۷۸.۲درصد قضایا را تشکیل میدهد و ۷۷.۹درصدش نیز
سوءاستفادۀ اقتصادی را دربر میگیرد .قانوندانان ،کارشناسان و متخصصان مشخص ساختند
که دلیل شکست در واقع ناکامی قانون در حل این پدیده سوءاستفاده در تونس است .بنا ًء قانونی
رسی کار آمد و در ارتباط با محو سوءاستفاده علیه زنان در ۲۶جوالی ۲۰۱۷م به تصویب
رسید و این قانون از ۱۵فربوری ۲۰۱۸م بدینسو ،بعد از فشار شدیدی از سوی نهادهای
جامعۀ مدنی و نهادهای فمینیستی تحت بهانهی محافظت از قربانیان سوءاستفاده و به خصوص
خشونت خانگی را تضمین میکند ،روی کار آمد .برخی افراد فکر کردند که این قانون یک
انقالب حقوقی خواهد بود؛ زیرا آنها احتامالً به این نتیجه رسیدند که قانون مذکور قادر به انجام
حل چند موضوع خواهد شد :نخست محافظت از سوءاستفاده؛ دوم محافظت از قربانیان زن؛
سوم محو سوءاستفاده؛ چهارم از عموم زنانی که تحت قربانی این سوء استفاده قرار گرفته اند،
محافظت خواهد کرد.
در مرص ،اگرچه تضمین قانون اساسی تحت مادۀ ۱۱قانون اساسی مرص بخاطر محافظت
زنان از همه انواع سوءاستفاده از سوی دولت وجود دارد ،ولی با آن هم تحقیقات به دست آمده از
38
39
مرکز تحقیقاتی منطقه نشان داد که خشونت خانگی در جامعۀ مرص ،چه علیه همرس و دخرت ،خط
مقدم سوءاستفاده را شکل میدهد .نتایج رسشامری هزینۀ اقتصادی سوءاستفاده علیه زنان ،که
توسط آژانس مرکزی برای بسیج و احصایه آمار نشان داده شده است ،نشان میدهد که فیصدی
سوءاستفادۀ زن توسط شوهر بیسابقه است که در آن حدود ۴۶درصد زنان در مرص(بین سن
۱۷الی ۶۴ساله) شامل کسانی بود که ازدواج کرده بودند و انواع سوء استفادههای دیگر نیز از
جانب شوهر دیده اند که شامل سوءاستفادۀ روانی ،جسمی و جنسی میباشد.
در ترکیه ،بر اساس نظرسنجی ،که توسط یک دانشگاه معترب ترکیه در سال ۲۰۰۹م انجام
شده است ،در حدود ۴۲درصد از زنان بین سن ۱۵و ۴۷سال در مناطق روستایی از سوءاستفاده
جسمی و جنسی از سوی شوهر یا رشیک زندگیشان در برخی از موارد زندهگیشان رنج میبرند.
این در حالی است که ترکیه با ارائه قانون(شامره )۴۳۲۰حفاظت از خانواده در سال ۱۹۹۷م،
که در سال ۲۰۰۷م ویرایش گردید ،با ارائۀ روشهای مدنی برای حفاظت از خشونتهای
خانوادگی در صدر فهرست کشورها قرار دارد .این قانون یک روشی از حفاظت را فراهم میکند
که در آن قربانیان سوءاستفاده از دست هر یک از اعضای خانواده خود تا زمانیکه در تحت
یک سقف زندهگی میکنند ،چه مرد و چه زن ،به طور مستقیم و یا از طریق یک منایندۀ عمومی
به خاطر جلب در محکمۀ خانوادهگی ،احضار میشوند .قانون مذکور ،در قوانین شهرداری
نیز گنجانیده شده است که هدف از آن حامیت شهردار با رسمایه ۵۰هزار نفری بخاطر ایجاد
پناهگاه برای زنان و کودکان برای مبارزه علیه خشونت خانوادگی میباشد.
درصدیهای فوق فقط نشان دهندۀ شکست سپرهای قانونی در کشورهای مختلف
اسالمی بخاطر حل علت واقعی است که منجر به خشونت خانوادگی و ارائۀ روشهای
صحیح برای جلوگیری از گسرتش این پدیده میشود .این به دلیل رسدرگمی تعریف خشونت
خانوادگی است که از معنای لغوی آن تجاوز کرده و باعث آسیب رساندن به فرزندان ،همرسان،
ساملندان یا هریک از اعضای خانواده میگردد که در هامن خانه ساکن اند؛ درحالیکه در اصل
به سوءاستفاده استوار است و به عنوان عدم برابری بین دو جنس با توجه به رویکرد انسانی در
نظر گرفته شده است.
39
40
بنابر این ،حکم رشیعت اسالمی در خصوص نظام اجتامعی از آنجا که قوانین رشیعت
علیه مفاهیم سیکولری و لیربالی به خصوص مفهوم آزادی و برابری تاخت ،طبقه بندی گردیده
و تحت کتگوری خشونت خانگی قرار گرفت .این از نتیجۀ قوانین رشیعت اسالمی است که
با درنظرداشت آن ،طبق دیدگاه مؤسسات حقوقی و سازمانهای قانونی و بیناملللی ،اولویت
مرد ،اقتدار او و تصمیم واحدش در مدیریت خانواده یک اصل است .در عین حال ،زن برای
اینکه از حقوقش مستفید شود ،نادیده گرفته میشود؛ زیرا این سازمانها معتقد اند که زن نیز
مسئولیتهای مشابهی مرد را دارا میباشد .به همین ترتیب ،این سازمانها به تبلیغات میپردازند
که اسالم در مسئلۀ میراث بر یک فضای پدرساالرانه مجاز داده است که منجر به حاشیه کشاندن،
اهانت و رسزنش زن از دید مالی میشود .آنها این مسئله را با مثالی از اقتدار مرد در ارتباط
با زن و تعهد مالی با او و اینکه با مرد به طور یکسان میراث به ارث منیبرد ،تأیید میکنند و از
لحاظ اخالقی ،اینکه حکم چند همرسی یا طالق ،یا از لحاظ جنسی ،وادار کردن زن به روابط
نامرشوع بدون میل خودش و یا ازدواجهای نا به هنگام(ازدواج در خورد سالگی) همه و همه به
دست مرد صورت میگیرد.
لذا این همه گوشهای از اتهامات نامناسب و جاهالنهای است ،به هدف زیر سوال بردن
قوانین ناب اسالمی و اغفال اساساتیکه بر اساس این قوانین استوار اند ،به کار برده میشود.
به همین دلیل است که اصالحیۀ چهارم اعالمیه محو سوءاستفاده علیه زنان در دسمرب ۱۹۹۳م
عمالً به مردم صدا زد که تبعیض علیه زنان جرم پنداشته میشود و اجازه منیدهد که کشورها از
طریق هر سفارشی یا سنت یا آیینهای مذهبی توجیه کنند تا از تعهد خود برای ریشهکن کردن آن
شانه خالی کنند و این امر مستقیامً اجازه میدهد که ارزشهای اسالمی و حقوق زن از دیدگاه
اسالم در جامعه پایامل شود.
فلهذا ما نباید نقش و نگار مکارانۀ فمینیسم و روشنفکران سیکولری را در این امر فراموش
کنیم که فکر میکنند سوءاستفاده علیه زنان در نتیجه تبعیض بوده و عدم قدرت زن و کنرتول
خانواده از سوی زن با مداخلۀ فرهنگ و مذهب عاملش میباشد .مهمتر اینکه آداب و رسوم زن
را وادار میکند تا در زندهگی هیچگونه انتخابی نداشته باشد که باعث محدود شدن فرصتها
40
41
برایش گردد .آنها تصویری را نشان میدهند که اطاعت از شوهرش ضعف و شکست است و
از آنجاییکه مرد رسپرست خانواده است ،او را از تصمیمگیری حذف میکند .همچنین ،آنها
برخی از قوانین اسالمی را که به ندرت در بعضی حاالت تنبیه منودن زن را مجاز داده است؛
در موارد مختلف در جامعه به شکل منفی آن به تصویر میکشند؛ مثالً انحراف و رسکشی زن.
و(ا ّما) آن دسته از زنان را که از سرکشی و مخالفتشان بیم دارید ،پند و اندرز دهید(و اگر مؤثر
واقع نشد) در بستر از آنها دوری نمایید! و(اگر هیچ راهی جز شدت عمل ،برای وادار کردن
تعدی
آنها به انجام وظایفشان نبود) آنها را تنبیه کنید و اگر از شما پیروی کردند ،راهی برای ّ
بر آنها نجویید(بدانید) اهلل( )بلندمرتبه و بزرگ است(و قدرت او ،باالترین قدرتهاست).
جلوگیری از فحشاء ،سقط جنین ،ازدواج با غیرمسلامن ،سفر با نامحرم ،پافشاری به
پرداخت مهریه خودرا ملزم به پوشیدن لباس رشعی دانسنت ،بازداشنت زن از به منایش گذاشنت
زیبائیاش به مرد نامحرم ،بازداشنت زن از آمیخنت با مردان بدون رضورت طوریکه در رشیعت
بیان شده است؛ اجازه خواسنت از شوهر جهت خارج شدن از منزل ،اطاعت از اوامر شوهر ،حق
دادن به پدر به خاطر نامگذاری نوزاد و پذیرفنت اینکه شهادت یک مرد برابر است با شهادت دو
زن و همچنان قوانین دیگری نیز وجود دارند که ادعا میکنند مردان به مثابۀ مانعی در برابر نقش
زنان در فامیل و جامعه قرار دارند که این قوانین نوعی از بدرفتاری در برابر زنان بوده و از سوی
دیگر ،به عنوان یک سلسلۀ مراتب در خصوص قدرت میان زن و مرد جایگزین شده است.
روی این ملحوظ ،آنها به این باور اند که الزم است متام این مفاهیم با آنچه که آنها از
مساوات ،آزادی و توامنندسازی زنان به منظور ازمیان برداشنت فاصله بین جنسهای مخالف
تعریف دارند ،جایگزین شود .این در حالیاست که هرگاه کسی متون رشیعت اسالمی را مورد
غور و بررسی قرار دهد ،به وضوح در مییابد که اسالم مرد و زن را از لحاظ اینکه یکی بر
دیگری برتری داشته باشد ،منیبیند .اسالم هرگز یکی از این دو را بر دیگری ترجیع نداده است
41
42
و نه هم به یکی از آنها ستم کرده است تا بر دیگری عدالت کرده باشد .به همین ترتیب ،اسالم
هرگز معیار تبعیض و یا مساوات بین این دو را مطرح نکرده است؛ بلکه اصول و قواعد منظم
و منصفانهای را در خصوص نقش و تنوع این دو در نظر گرفته است که سازگار با فطرت،
ویژگیها و طبیعت آنها میباشد.
بنابر این ،بر متام مسلامنان واجب است تا به متام این اتهامات و ادعاهای جاهالنه پشت
گردانیده و از رگ رگ وجودشان این مفاهیم غلط را پاک منایند؛ زیرا متام این ادعاهای غلط
و بیاساس بهانههای خطرناکی اند که به هدف اغفال مسلمین که گویا این همه خشونتهای
درون فامیلی در حال رشد ناشی از قوانین رشیعت اسالمی اند ،به پیش برده میشود تا باشد
که مسلامنان را از عقیدۀ اسالمیشان به دور ساخته و بر آنها افکار غربی را که ایدیولوژی
رسمایهداری از آن به وجود آمده است ،تطبیق منایند.
از اینرو ،بهرتین گزینه برای کسانیکه میخواهند راهحلهای درست در خصوص مشاکل
خشونتهای خانوادگی ارائه دهند ،این است که بازنگری و بازبینی دیدگاههای روشنگرانه خود
را از طریق تحقیقات جامع و کامل در عوامل ریشهای این مشکالت و راهحل آن از خود به جای
بگذارند .اینک به برخی از نکات در ذیل اشاره میکنیم:
• کناره گیری از ارزشهای آزادی لیربالی و مفاهیم غیراسالمی ناشی از ذهن ناقص برش
که روابط میان مرد و زن را حسب هوای نفس تنظیم منوده و مفاهیم درست و نابیکه
توسط خالق تنظیم شده است ،کنار میگذارد و این چیزی است که رسشت آدمی را در
خانواده تغییر داده خودخواهی را در انسان ایجاد میکند و انسانها را بر رسی منافع
خود دشمن یکدیگرمیسازد که در نتیجه منجر به پارچه پارچه ساخنت خانواده ،ایجاد
دشمنی و شکاف در روابط میان اعضای خانواده میگردد .در کنار این ،این آزادیها به
بزرگترین سهم رسگرمی و لذت شخصی تبلیغ میکند؛ حتی اگر این کار به نوشیدن
مرشوبات الکولی و سوءاستفاده از مواد مخدر منتهی شود .خیلی واضح است که تأثیر
این فالکت تنها به فرد معتاد خالصه منیشود؛ بلکه از طریق این حالت و وضعیت غیر
ثابت و ناتوانی را که در کنرتول رفتار خود دارد ،به افرادیکه نزدیک به او هستند ،آسیب
42
43
میرساند .عالوه بر این ،اجازه دادن به این آزادیهای وحشیمانند عدم اعتامد بین زن
و شوهر ،حسادت غیرقابل کنرتول و فضای واکنشی(برقی) را ایجاد میکند که در نتیجه
منجر به خشونتهای زبانی به عنوان یک عکسالعمل میگردد.
•نادیده گرفنت ارزش زن و تنزل مقام او در جامعه از طریق به منایش گذاشنت تصاویر
برهنه و نیمه برهنه در پوسرتها به عنوان اعالنات تجارتی به منظور جلب مشرتیان و به
منایش گذاشنت قسمتی از بدن آن به روی پاکت محصوالت تجارتی به هدف کسب
درآمد ،بهرهبرداری از جنسیت او در فروشگاهها ،باشگاهها ،قهوهخانهها ...چیزی است
که این دیدگاه تجاری طامع به بهانۀ اینکه او را به استقاللیت اقتصادی میرساند ،چنان
فشاری بر او وارد کرده است که با محروم شدن از ارزش انسانیاش به سادگی مورد
سوء استفاده قرار گرفته است؛ به حدیکه تشویق میشود تا دست به فحشا و اعامل
نامرشوع بزند .در کنار این ،همه شیوهها و آداب و رسوم مزخرف و فاسد و سنتهای
موروثی غلط که هیچگونه ارتباطی با اسالم ندارد ،در برخی مناطق زنان از سادهترین
حقوق خود به عنوان تحصیل محروم میشوند ،حق نظر ندارند و یا هم رضایتشان در
خصوص ازدواج نادیده گرفته میشود یا اینکه از میراث محروم میگردند وغیره از این
قبیل رفتارهای دیگر که اقتدار مرد در رهربی خانواده را به منایش میگذارد؛ طوریکه
هرکاری را که دلش بخواهد ،انجام میدهد ،خواه به انجام آن اجازه داشته باشد و یا
اینکه حق انجام آن را نداشته باشد .بنا ًء متام اینها مواردی اند که از طرف مرد باالی
زن تحمیل میگردد تا در مقابل آن رسخم منوده و از متام آن مطیعانه اطاعت مناید ،از
اینرو ،مرد با استفاده از موارد فوق یک فضای مملو از سوء استفاده را ایجاد میکند و
هرطوریکه دلش بخواهد در مقابل زن انجام میدهد.
•نبود یک فکرۀ درست در خصوص پیشبرد حقوق و مسئولیتهاییکه هریک از زن و
شوهر باید آن را رعایت کنند ،نبود یک نظام سازمانیافته مبنی بر تقسیم مسئولیتهایکه
هریک از زن و شوهر مکلف به انجام آن استند و درهمپیچیدگی مسئولیتها هرکدام
فضای مملو از فشار و درگیری را ایجاد میکند .نبود راهحلهای مناسب پیرامون ایجاد
43
44
بندهای که اهلل( )او را بر رعیتی گماشته و در حالی که نسبت به رعیتش غش و خیانت کرده
است ،میمیرد ،اهلل( )بهشت را بر او حرام گردانیده است.
این حدیث رشیف دال بر این است :هر حاکمیکه مسئولیتی را بر عهده دارد و هرمردیکه
مسئول خانوادهاش میباشد و خود را در برابر تأمین حقوق افراد خانوادهاش مکلف میداند ،باید
آنچه را که برای خانواده الزم میداند ،فراهم کند و با خانم و فرزندانش به نیکویی رفتار کند .با
این حال ،زن در امور داخلی منزل و کسانیکه با او زندگی میکنند ،نیز مسئول است .روی این
ملحوظ ،تقوی بهرتین تنظیمکننده برای فضای متایالت ،خیاالت و آروزهایی است که این روابط
به وسیلۀ آن به پیش میرود .بنا ًء این تقوی است که بهوسیلۀ آن شخص درک میکند که یکی از
مخلوقات خالقاش بوده و بندۀ او میباشد ،با تخطی از اوامر پروردگارش مجازات خواهد شد
و با انجام اعامل شایسته در مسیر اطاعت از پروردگارش پاداش داده خواهد شد.
تغییر دیدگاه زن از منظر اسالمی در نظر گرفنت جایگاه ویژه و موقف درست و مناسب
بر کسانیکه الله و رسول الله ﷺ آن را جایگاه خاصی داده ،میباشد .روی این ملحوظ،
رسول الله ﷺ رفتار درست با همرس ،فرزندان ،اعضای خانواده و اقارب را از بهرتین اعامل
44
45
عنوان منوده و کسانیکه به انجام این اعامل مبادرت میورزند ،از بهرتین مردم خوانده است.
طوریکه میفرماید:
بهترین شما کسی است که با خانوادهاش بهترین برخورد را دارد و من بهترین شما در امور
خانوادهام هستم.
اسالم مراقبت از زن را از زمان تولدش در اولویت قرار داده است؛ طوریکه تربیت و
پرورش آن را وسیله جنت رفنت برای والدینش قرار داده است .عبدالله ابن عباس ما میفرماید
که رسول الله ﷺ فرمودند:
ت له ابن ٌة فلم ي ِئدْ ها ومل يُه ْنها ،ومل يُؤث ْر ولَده عليها -يعني الذكَر -أدخلَه اللهُ
ن ُولِدَ ْ
« َم ْ
بها الجنة» (رواه احمد ،تصحیح حاکم)
کسیکه صاحب دختری میشود و آن را زنده دفن نمیکند و بر او اهانت روا نمیدارد و پسرش
را بر او ترجیح نمیدهد ،اهلل( )وی را داخل جنت میکند.
پس ،مادامیکه بزرگ میشود ،تحت محافظت و مراقبت محافضاش(پدر) قرار میگیرد
و این پدر در واقع از بزرگترین محافظ او به شامر میرود و او را از هرگونه آسیبی محافظت
میکند .هنگامیکه ازدواج میکند ،مورد احرتام قرار گرفته ،عزیز میشود و بر شوهرش الزم
میگردد تا با او به نیکویی رفتار کند و با او مهربان باشد .الله میفرماید:
ن بِالْ َم ْع ُر ِ
وف﴾ [نساء]19 : ﴿ َو َع ِ ُ
اشو ُه َّ
رسول الله ﷺ متام خوبیها(رفتارهای نیکو) را در حق آنان بیان کرده است؛ طوریکه
میفرماید:
45
46
سا ِء خ ْ ً
َيا» (رواه ابن ماجه) صوا بِال ِّن َ
«اس َت ْو ُ
ْ
همچنان رسول گرامی ﷺ بر شوهران دستور داده است تا نباید در مقابل همرسانشان به
زشتی رفتار کنند ،اشتباهات و کمبودیهایشان را نادیده بگیرند و از فضایل و پاکدامنی آنها
تقدیر منایند تا زندگیشان به وجه پسندیده به پیش برود:
خلُقًا َر ِ َ
ض ِم ْن َها آ َ
خ َر» (رواه مسلم) ن ُم ْؤ ِم َن ًة إِنْ كَرِهَ ِم ْن َها ُ
«ل َي ْف َركْ ُم ْؤ ِم ٌ
َ
هیچ مرد مؤمنی با زن مؤمنی بغض نورزد؛ زیرا اگر یک خصلتش او را ناخوشایند سازد ،خصلت
دیگرش او را خشنود میگرداند.
عالوه بر این ،پروردگار کائنات مردان را از لتوکوب بیمورد زنان نهی کرده است؛ زیرا
به عوض اینکه در رفتارش در زندگی زناشوی تغییراتی فراهم کند ،منجر به واکنش متقابل
میگردد .چنانچه که رسول الله ﷺ میفرماید:
جا ِم ُع َها يف آ ِ
خ ِر الْ َي ْو ِم» (رواه بخاری) جلِدُ أحدُكم ا ْم َرأَتَهُ َ
جلْدَ الْ َع ْب ِد ثُ َّم يُ َ َ
«ل يَ ْ
هیچیک از شما زن خود را مانند برده نزند ،چه بسا در پایان روز با او همبستر میشود.
ُم أَ ْو ب أَ َ
حدُ ه َ ن ِعندَكَ الْ ِك َ َ
سانًا إِ َّما يَ ْبلُ َغ َّ َض َربُّكَ أَ َّل تَ ْع ُبدُ وا إِ َّل إِيَّا ُه َوبِالْ َوالِدَ يْنِ إِ ْ
ح َ ﴿ َوق َ ٰ
ه َم َق ْو ًل كَ ِرميًا﴾ [ارساء]٢٣ :
ُم َوقُل لَّ ُ ُم ف ََل تَقُل لَّ ُه َم أُ ٍّ
ف َو َل تَ ْن َه ْره َ ِك َله َ
و پروردگارت فرمان داده که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید! هرگاه یکی از آن
دو ،یا هر دوی آنها ،نزد تو به سن پیری رسند ،کمترین اهانتی به آنها روا مدار و بر آنها فریاد
46
47
و از نشانههای او اینست که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش
یابید و در میانتان مو ّدت و رحمت قرار داد؛ در این نشانههایی است برای گروهیکه تف ّکر
میکنند!
زن تکیهگاه مرد است که در کنار آن راحت میباشد و با او احساس امنیت میکند؛ به همین
ترتیب ،مرد در کنار زن راحت بوده و احساس آرامش میکند .پس اگر شوهر او را دوست بدارد،
بیگامن او نیز با بهرتینوجه با شوهرش رفتار میکند و اگر کدورتی در دل میداشته باشد ،باید
با او به نیکی رفتار کند؛ نه اینکه بر او ستم روا بدارد و او را مورد لتوکوب قرار دهد .همچنان
این نیز مهم است که ما باید از این مفهوم که اقتدار با مردان است ،حامیت کنیم ،زیرا این نعمتی
از جانب پروردگار متعال به ویژه برای زنان و در مجموع برای خانواده است .از طریق همین
اقتدار ،مرد مکلف بر انجام دو مسئولیت خطیر است :نخست ،حفظ و مراقبت خانواده به بهرتین
شکل از قبیل خرچ و مرصف؛ مدیریت خانواده و حامیت از آن و ثانیاً ارائۀ خدمات ایمنی
برای اعضای خانواده و متوقف ساخنت هرگونه آسیبیکه قرار است به خانواده اصابت کند؛ به
گونهایکه مرد مکلف است تا در مقابل متام خطرات حتی به قیمت جان خود ایستادگی مناید:
رسول الله میفرماید:
ن ُق ِت َل دُونَ أَ ْهلِ ِه َف ُ
ه َو شَ هِيدٌ » (رواه ترمذی) « َو َم ْ
اسالم طالق را که از مبغوضترین حالل محسوب میشود ،مجاز داده است تا هرازگاهیکه
تنشها و اختالفات میان زوجین اتفاق میافتد ،به معضالت خانوادهگی نقطۀ پایان گذاشته و
48
49
احسنترین راهی برای جدایی میان دو زوج باشد .حکم طالق مستلزم رهایی همرس با بهرتین
راه ممکن بدون هیچگونه خشونت و سوءاستفاده میباشد و این زمانی صورت میگیرد که متام
روشهای مصالحه میانشان به ناکامی منجر شده و هیچگونه فرصتی برای زندگی کردن در زیر
یک سقف نداشته باشند.
در فرجام باید گفت که خالق کائنات نسبت به آنچهکه خلق کرده است(انسان) آگاه است
و او تعالی میداند که چه چیز برای خلقاش بهرت است .از اینرو ،قوانینی برای آن فرو فرستاده
است و هر آن چیزیکه از این احکام و قوانین الهی نشئت میکند ،جز رحمت برای برشیت
نیست و همین احکام الهی اند که خانوادۀ مسلامن را حفظ منوده و به راه راست هدایت میکند.
با اینحال ،هرگاه ما از این قوانین بنیادی پا فراتر گذاریم ،منجر به انفصال و بدبختی اعضای
خانواده میان مرد ،زن و کودکان خواهد شد؛ دایرۀ رهربی خانواده از کار میافتد که باعث گسرتش
و تشدید خشونت خانوادگی شده و امکانات زندگی را که هریک از اعضای خانواده نیازمند آن
میباشند ،فلج میسازد؛ به عنوان مثال :کمبود امنیت و اختالالت ذهنی را به بار میآورد که این
امر باعث فروپاشی و پراگندهگی خانواده میگردد.
﴿ َفإِ َّما َيأْتِ َي َّنكُم ِّم ِّني هُدً ى َف َمنِ اتَّ َب َع هُدَ َ
اي ف ََل َي ِض ُّل َو َل َيشْ ق ٰ
َى﴾ [طه ]١٢٣ :
پس هرگاه هدایت من به سراغ شما آید ،هرکس از هدایت من پیروی کند ،نه گمراه میشود
و نه هم در رنج خواهد بود!
هاجر یعقوبی
49
50
ح َّتى تَ َّتب َِع ِملَّ َت ُه ْم ق ُْل إِنَّ هُدَ ى اللّ ِه ُه َو الْ ُهدَ ى
ض عَنكَ الْ َي ُهو ُد َوالَ ال َّن َصا َرى َ
﴿ َولَن تَ ْر َ
ل َوالَ ن َِصريٍ﴾
ن اللّ ِه ِمن َو ِ ٍّ
ن الْ ِعل ِْم َما لَكَ ِم َ ت أَ ْه َواءهُم بَ ْعدَ الَّ ِذي َ
جاءكَ ِم َ َول ِ ِ
َئ اتَّ َب ْع َ
[بقره]۱۲۰ :
هرگز یهود و نصارا از تو راضی نخواهند شد(تا به طور کامل تسلیم خواستههای آنها شوی
و) از آیین آنان پیروی کنی .بگو :هدایت ،تنها هدایت الهی است و اگر از هوی و هوسهای آنان
پیروی کنی ،بعد از آنکه آگاه شدی ،هیچ سرپرست و یاوری از سوی اهلل( )برای تو نخواهد
بود!
خواهران گرامی! موضوع زنان یکی از موضوعاتی است که غرب برای گسرتش متدن و
مفاهیماش ،بهخصوص در جهان اسالم ،آن را اختیار کردهاست .آنان اهدافشان را مرتب کردند،
طرحهایشان را تنظیم کردند ،وسایلشان را تعیین کردند و پول هنگفتی را تخصیص دادند تا
مدل سیکولر دیموکراتیکشان را تحمیل کنند؛ مدلیکه بر شکست انسجام خانوادههای مسلامن
متمرکز است تا بتواند پایههای جامعه را در رسزمینهای اسالمی قطع و گرههای خانواده را پاره
کند و از گسرتش مفاهیم غربی با متام ارزشهای (اخالقی و رفتاری) ناقصاش ،مانند جوامع
غربی ،مراقبت کند؛ طوریکه رسانجام به انهدام جامعه در رسزمینهای اسالمی منجر میشود؛
این هامن چیزی است که آنان به دنبالاش هستند.
پس از آنکه غرب برای سهولت پذیرش مفاهیم کفری توسط مسلامنان و به منظور
ریشهکردنشان در زندهگی اسالمی به عنوان اسالم ،عمدا ً آنها را با منای اسالمی پوشاند،
اخیرا ً عداوت پنهاناش را آشکارا و متکربانه نشان دادهاست تا بدون ابهام و پیچیدهگویی،
50
51
جنگ بیرحامنهای را علیه حدود دین اسالم اعالن کند .بنا ًء غرب بر عناوین مهم و خطرناکی؛
چون :بازسازی دینی ،گسرتش خطابۀ دینی و اصالح قوانین الهی مترکز کرد تا با ادعایش به
مدرنیته و نوآوری همخوانی داشتهباشد و به این ترتیب ،برای کسب پیروزی در برابر احکام
اسالم ،مخصوصاً آن عده احکامیکه به خانوادۀ اسالمی مرتبط است ،آماده شود .آنها تیرهای
زهرآگینشان به طرف زنان مسلامن و باعفت هدف میگیرند؛ چون اهمیت نقش آنان را در
خانواده و زندهگی اجتامعی میدانند .به منظور اجرای طرحهایشان برای حمله به اسالم و محو
آن از قلبهای مسلامنان ،الزم بود تا به طرف زنها بیایند و او را از نخستین نقشاش به عنوان
یک مادر ،یک زن و تولد کنندۀ مردان متقی ،هوشیار و آگاه از دین و خلقت بیهمتایش و یک
قهرمانساز دور کنند.
ازینرو ،امریکا و سازمانملل با متام سازمانهایش این را کامالً پذیرفتهاند .پیامنها و
اعالمیههای بیناملللی بسیاری بسته شدهاست؛ مانند عهدنامۀ حقوق سیاسی زنان در سال
۱۹۵۲م ،اعالمیۀ تهران برای حقوق زنان در سال ۱۹۶۸م ،اعالمیۀ منع هرگونه تبعیض جنسیتی
علیه زنان( )CEDAWدر سال ۱۹۷۹م و همچنان یک سلسله کنفرانسهای بیناملللی بر رس
موضوع زنان برای تخصیص و تطبیق این عهدنامهها .اولین کنفرانس در سال ۱۹۷۵م(سال
بیناملللی زنان) در مکسیکو برگزار شد ،که به مساوات ،ترقی و صلح فرامیخواند .کنفرانس
کوپنهاک برای زنان در سال ۱۹۸۰م ،کنفرانس نایروبی در سال ۱۹۸۵م و کنفرانس نفوس و
انکشاف در کایرو در سال ۱۹۹۴م برگزار شد که به دستیابی خدامات صحی جنسی و تکرثی،
شامل کنرتول تولد ،اشاره داشت .سپس کنفراس بیجینگ در سال ۱۹۹۵م و کنفرانس هالند در
سال ۱۹۹۹م که در نتیجه ،همجنسگرایی ،سقط جنین و زنا را تحت نام آزادی جنسی جوانان
قانونی کردند.
همچنان ،از این کنفرانسهای بیناملللی ،کنفرانسهای منطقهای نیز برای بحث در مورد
زنان ایجاد شدهاند؛ مانند زنان و آگاهی ،زنان و تحصیل ،زنان و خانواده ،زنان و انکشاف،
توانایی اقتصادی زنان و دیگر موضوعاتیکه برای گمراهی زنان ،که جز الینفک و سنگ تهداب
یکپارچهگی و تراکم خانواده اند ،طرح شدند .همینطور ،نباید سازمانهای گوناگونی؛ چون
51
52
یونیسف ،یونیسکو و یونیفم را فراموش کرد که بر روی مفهوم "جندر" مترکز کردهاند و یک
فراخوان آشکار برای همجنسگرایی میباشند؛ قسمیکه با ایجاد برابری مطلق میان زنان و مردان
و ازبین بردن تفاوتهای ذاتی و حتی بیولوژیکی بینشان این قول الله را انکار میکنند:
خلَ ْق َناكُم ِّمن َذكَ ٍر َوأُنثَى﴾ [حجرات]۱۳ : ﴿يَا أَيُّ َها ال َّن ُ
اس إِنَّا َ
همچنان ،آنها به مفهوم ازدواج زودهنگام و فرهنگ تکرث مترکز کردهاند که به میزان بلند
خانهماندهگی زنان و ترویج هرزهگی و فساد منجر شدهاست .البته ،متام این سازمانها ،انجمنها
و کنفرانسها توسط صندوق پول ،بانک جهانی و معافیت بیناملللی ایجاد شدهاند؛ نه به دلیل
محبت و بخشش؛ بلکه بهخاطر این آیت مبارکه:
َيٍ ِّمن َّربِّك ُْم﴾ ني أَن يُ َن َّز َل َعلَ ْيكُم ِّم ْ
نخ ْ ش ِك َ ن أَ ْهلِ الْ ِك َت ِ
اب َو َل الْ ُم ْ ِ ن كَ َف ُروا ِم ْ
﴿ َّما يَ َو ُّد الَّ ِذي َ
[بقره]۱۰۵ :
کافران اهل کتاب و مشرکان دوست ندارند که از سوی اهلل( )خیر و برکتی بر شما نازل شود.
خواهران من! اگر به وضعیت زنان در کشورهاییکه مدعی حمل مشعل آزادی در
رسزمینهایمان استند ،بنگریم ،وضعیت بد و شومی را میبینیم که زنان تحت نظام سیکولر
دموکراتیک به آن دست یافتهاند .این حقیقت در احصائیههای ثبتشده به وضوح انعکاس
یافتهاست طوریکه این نوشته ظرفیت تذکرش را ندارد؛ اما آن را میتوان تنها به چند مثال در
امریکا که در رأس متدن غربی قرار دارد ،محدود کرد .قسمیکه ۷۴درصد ساملندان فقیر و افراد
بیخامنان ،زنان اند و ۸۵درصد تنها و بدون همراه زندهگی میکنند .از ۱۹۸۰تا ۱۹۹۰م تقریباً
یک میلیون زن برای روسپیگری استخدام شدهبودند .بر اساس گزارش سازمان کار بینامللل،
همهساله حدود ۱۰۰هزار طفل در امریکا به عنوان روسپی(فاحشه) مورد استفاده قرار میگیرند
که ۹.۸میلیارد دالر صنعت تجارت جنسی این کشور را شامل میشود.
نظر به یک گزارش CNNدر نومرب ،۲۰۱۷رقم مجموعی ۲۴۹۰۷۸طفل از زنان بین سنین
52
53
۱۹-۱۵سال تولد شدهاند .آنها(غرب و در رأس امریکا) در این قسمت به روابط نامرشوع این
گروپ سنی در کشورها خودشان منیتازند؛ درحالیکه ازدواجهای بین این سنین را در کشورهای
اسالمی زودهنگام تلقی میکنند .علیرغم اطفال نامرشوع از دخرتان جوان بین سنین مذکور
در غرب ،دیده میشود که این موضوع در اولویت برنامههای سازمانهای زنان در کشورهای
اسالمی قرار گرفته است( .این سازمانها از این واقعیت انتقاد منیکنند که چرا در غرب خصوصاً
امریکا از دخرتان مجرد اطفال نامرشوع متولد میشود؛ بل با کامل بیرشمی شمشیر انتقادشان
را از غالف بر این امر برکشیده اند که چرا زوجهای جوان در بین سنین 15 -19ازدواج منوده و
طفل به دنیا میآورند و فاصله میان نوزاد را رعایت منیکنند.
در سال ۲۰۰۰م۴۸ ،درصد خانوادههای امریکا اعضای غیرمتأهل داشتند و پدران مجرد
۳۵درصد و مادران مجرد ۴۲درصد بودند .یک میلیون زن خوردسن در امریکا بدون ازدواج
حامله بودند و ۴۰۰هزار تن آنان دست به سقط جنین زدند .بیشرت از ۵۰درصد مردان و ۱.۵
میلیون زن همجنسگرا شدهاند .این تنها گوشهای از حاصل دموکراسی و آزادی است؛ زندهگی
بینظم و اجتامع فروپاشیدهای که آنها در آن زندهگی میکنند و میخواهند به هر وسیلهای به
ما انتقال دهند.
بنا ًء خواهران گرامی من! آیا منفعت زنان و خانوادههایشان اینگونه تأمین میشود؟ یا
هدف نهفته در عقب این پروژهها و عهدنامهها دستیابی به زندهگی اجتامعی مسلامنان و تخریب
خانوادههای اسالمی با فاسد کردن زنان مسلامن و در نتیجه ،فاسد کردن متام نسل مسلامنان
میباشد؟
من فکر میکنم که پاسخ واضح است و متأسفانه ،آنها به یک بخش وسیعی از اهداف و
برنامههایشان نیز دست یافتهاند .این موضوع از چشم کسیکه حالت زندهگی اجتامعی جهان
اسالم را مشاهده میکند ،پوشیده نیست؛ اوضاع بد و بینهایت متزلزلیکه خانوادههای مسلامن
با آن رسوکار دارند و پریشانی و اظطرابیکه تقریباً متام جنبههای آن را احاطه کردهاست.
بلی ،این هامن وضعیتی است که امروزه خانوادهها در آن قرار دارند؛ وضعیتیکه بهخاطر
اصالحات قانونی و مقیاسهای سیاسی قطع و گم شدهاست؛ طوریکه خانوادههایمان را در متام
53
54
جنبهها از ازدواج و عهدنامههای بزرگ گرفته تا مدیریت میزان تولد متأثر کردهاست .در مرص ،رئیس
جمهور سیسی به تاریخ ۳۰سپتمرب ۲۰۱۷م بر منع پدیدۀ ازدواج دخرتان خوردسن سخت فشار آورد
که به وضع قانون منع ازدواج پیش از ۱۸سالهگی منجر شد .برعالوه ،سازمان عدالت و توسعه-
یک سازمان غیردولتی که بر مبنای اصول اعالمیۀ جهانی حقوق برش ،حقوق و قوانین بیناملللی
برشی توسط سازمان ملل مطرح شدهاست ،عمل میکند -خواستار وضع قوانین سختی شد که سن
ازدواج را برای مردان و زنان تا ۲۰سال باال بربد؛ برعالوۀ اینکه یک قانون برای جرم شناخنت ازدواج
دخرتان خوردسن و ازدواجهای زودهنگام و سنتی وضع شود .همچنان ،این سازمان بیناملللی،
بهخاطر بیان آنچه خطر افزایش نفوس در مرص و افزایش میزان تولد خوانده میشود ،قانونی را طرح
کردهاست که بر مبنای آن از داشنت بیشرت از دو طفل برای ۱۰سال مامنعت میکند؛ طوریکه طفل
سوم از گرفنت حامیت و تحصیل رایگان محروم است؛ حال آنکه ،رشیعت بهخاطر افزایش نوع برش
و بهمنظور تولد و تکرث به ازدواج تأکید میکند .رسول الله ﷺ فرمودند:
ازدواج و تکثر کنید؛ چون من در روز قیامت(به فراوانیتان) نزد دیگر امتها افتخار میکنم.
در تونس وزارت زنان و خانواده بر عهدنامۀ سیداو( )CEDAWرشایطی را تعیین کردهاست
که با بسیاری از احکام اسالمی ،که الزمۀ اسالم است ،تناقض دارد .آنها قانونی را وضع کردهاند
که به یک مسلامن اجازه میدهد با یک غیرمسلامن ازدواج کند؛ درحالیکه شارع این نوع ازدواج
را به صورت رصیح و واضح در این نص حرام قرار دادهاست:
[ممتحنه]۱۰ :
ای کسانیکه ایمان آوردهاید! هنگامیکه زنان باایمان بهعنوان هجرت نزد شما آیند ،آنها را
آزمایش کنید؛ اهلل( )به ایمانشان آگاهتر است؛ هرگاه آنان را مؤمن یافتید ،آنها را بهسوی
54
55
کفار بازنگردانید؛ نه آنها برای کفار حالل اند و نه کفار برای آنها حالل!
حتی احکام الهی پیرامون نفقه نیز امن مناندهاست .قوۀ قضائیه در یک قانون غیرمعمول مادر
را مکلفت کردهاست که بعد از طالق از همرسش ،در تأمین نفقۀ اطفالش که تحت مراقب شوهر
قبلیاش قرار دارند ،رشکت داشته باشد؛ در حالیکه رشیعت زن را مکلف نکردهاست که نفقه
را بپردازد؛ حتی اگر توان آن را داشته باشد؛ اما در مقابل ،این وظیفه را به دوش رسپرست(مرد)
آنها گذاشتهاست .نفقه حق زن بر مرد است؛ نه مرحمتی از جانب مرد و او آن را با رضایت و
دلبستگی میگیرد .الله میفرماید:
ْسا س َع ِت ِه َو َمن ُق ِد َر َعلَ ْي ِه ِر ْز ُقهُ َفلْ ُين ِف ْق ِم َّم آتَا ُه اللَّهُ َل ُيكَلِّ ُ
ف اللَّهُ نَف ً س َع ٍة ِّمن َ
﴿لِ ُين ِف ْق ُذو َ
سا﴾ [طالق]۷ :
س يُ ْ ً
ج َع ُل اللَّهُ بَ ْعدَ ُع ْ ٍ إِ َّل َما آتَاهَا َ
س َي ْ
آنانیکه امکانات وسیعی دارند ،باید از امکانات وسیع خود انفاق کنند و آنها که تنگدست اند
از آنچه که اهلل( )به آنها داده انفاق نمایند .اهلل( )هیچ کس را جز به مقدار توانایی که به
او دادهاست ،تکلیف نمیکند .اهلل( )بهزودی بعد از سختیها آسانی قرار میدهد.
و او میفرماید:
و برای آن کس که فرزند برای او متولد شده(یعنی پدر) الزم است که خوراک و پوشاک مادر
را به طور شایسته(در مدت شیر دادن بپردازد ،حتی اگر طالق گرفته باشد).
این برعالوهی مامنعت از چندهمرسی و اجازه دادن زنان برای طالقدادن شوهرشان بدون
کدام دلیل مرشوع میباشد.
در سودان ،قضایای مربوط به نفقه یکی از شایعترین قضایا در محاکم است و در حدود
٧۰قضیهی مربوط به نفقه در روز اتفاق میافتد .این در نتیجه ضعف در وضعیت قانون فردی
سال ۱۹۹۱م سودانیهاست که بر اصول غیراسالمی استوار بوده و مادههاییکه تهیهی نفقه از
55
56
دوش شوهر را بر میدارد ،اجباری ساخته است .این موضوع منتج به یک رنج واقعی برای زنان
مطلقه و اطفال شده است.
در اردن ،یک شورای عالی برای مردم به هدف کاهش آمار تولد و تناسل از طریق کنرتول
تولدات و ناباروری به بهانهی بهرتساخنت وضعیت اقتصادی مردم تأسیس شده و فقر و بیکاری
را به رشد خانواده ارتباط میدهد؛ حالآنکه یک گزارش رسمی در سال ۲۰۰۴م منترش شد
و بیانگر این بود که نرخ توالد در سال ۱۹٧۶م 7.4بود و اخیرا ً به 1.2درصد رسیده است؛
درحالیکه بیکاری ،فقر و کرس ساالنهی بودجه درحال افزایش اند .جنبش متحد و مشهور اخیر،
بهرتین ثبوت برای ارتباط نادرست بحرانهای اقتصادی با نرخ تولد است که بهمنظور به اغوا
منودن افکار عمومی و منحرفکردن آن از محاسبۀ دولت به وجود آمده است؛ بهخاطریکه این
تنها چیزی است که این واقعیت رقتانگیز را منحیث یک نتیجه برای تطبیق دیدگاه اقتصادی
رسمایهداری در کشورهای اسالمی بهوجود آورده است.
در ترکیه ،رجب طیب اردوغان رئیسجمهوری ترک در یک سخرنانیاش در جریان اشرتاک
در یک گردهامیی ،که به مناسبت روز جهانی زن توسط وزارت خانواده سازماندهی شده بود،
گفت« :این رضوری است تا دیدگاه اسالم بهزور شود؛ هیچچیزی از اسالم که ۱۴یا ۱٥قرن قبل
بهوجود آمده ،قابل تطبیق نیست و اینکه تطبیق اسالم نظر به مکان ،زمان و وضعیت فرق میکند
و در اینجا زیبایی اسالم در نظراتاش نهفته است .این در قانون ازدواج کشور منعکس شده و
در محاکم مدنی تبارز یافته است ».برعالوه الغای چندهمرسی به طور رسمی در سال ۱۹۲۶م
صورت گرفت؛ در حالیکه رشیعت با این گفتۀ الله آن را جایز گردانیده است:
از زنان هرچه شما را پسند افتد ،دو دو ،و سه سه و چهار چهار به نکاح درآورید.
بنا ًء خواهران من! سازمانهای غربی همراه با دولتها و رژیمهای مزدورشان در جهان
اسالم و با فریب دادن برخی از سازمانهای زنان دست به دست هم داده به گسرتش فساد و
بیحیایی تالش منودند .رسانجام ،نتیجۀ فعالیت آنها ،برنامهها و پروژههای از قبیل حامیت از
56
57
آزادی زنان و مساوات آنها با مردان و علیرغم آن تعدیل برخی از قوانین به منظور از بین بردن
قوانین اسالمی در مورد احوال شخصیه و گذشته از همه از میان برداشنت قوانین الهی در پیش
چشم متام مسلامنان میباشد .این رژیمهای دستنشانده و مزدور رشوع به کسب درامدشان از
طریق کنوانسیونهای بیناملللی و تسخیر (فکری) زنان مسلامن با راهاندازی اینگونه برنامهها
منوده و آنان را از طریق این برنامهها که گویا برای ازبین بردن بیعدالتی مهم و رضوری میباشد،
فریب دادند .این رژیمها طوری زنان مسلامن را فریب دادند که گویا این همه بیعدالتیها ناشی
از احکام الهی است.
بنا ًء آنها قوانینی را تصویب منودند که بتوانند از طریق آن باالی حدود الله حمله منوده
و زنای افراد متأهل مرشوعیت دهند ،و آنها احکام الله را در طالق ،میراث ،چندهمرسی و خلط
زن و مرد تحریف کرده اند و ازدواج رشعی را به ازدواج مدنی تبدیل کرده اند؛ ازدواج یک زن
مسلامن را با یک کافر اجازه داده و برای مسلامن این حق را داده اند تا با خواهرش که از یک
پستان همرایش شیر خورده ،ازدواج کند .برعالوه ،دستکاری مدت انتظار مرشوع دورهی طالق
و کیفری ساخنت آن و مبارزه با ازدواج زودهنگام منحیث یک حق مرشوع حقوقبرش بوده که
این موضوعات را کیفری ساخته است .همچنان ،تشویقکردن زنان حامله برای سقط حملشان
منحیث اهرم کنرتول تولدات استفاده میشود .اجرای پالیسی کنرتول تولدات به منظور کاهش
نرخ باالی رشد تولد ،برعالوهی وجود محبت ،مهربانی و آسایش بین زن و شوهر ،اطاعت
اطفال از والدیناش و استحکام ارتباطات بین یک خانواده ،در حال تبدیل شدن به یک نگرانی
بزرگ برای غرب شده است.
همراه با نتایج منفی این وضعیت ،فقر ،طالق ،جدایی و پارچه شدن خانواده ،پراکندهشدن
اعضای آن و مشکالت دیگری؛ مانند هجوم و خلط آزاد زن و مرد در زندهگی مسلامنان ،پرشدن
بیامرستانهای خصوصی از افراد مسن و گسرتش زنانیکه برهنه هستند ،اگرچه لباس برتن دارند
و زیبایی و زینت خود را منایش میدهند ...در حال افزایش است .مطالعهکنندهی خانوادهی
مسلامن این را در مییابد که فساد گسرتش یافته و بهصورت باز و عام آشکار شده است .خانواده
تبدیل به مخلوطی از ایدههای اسالمی و غربی شده است و بیشرت اوقات اینست که افکار کفر
57
58
در غیاب مادر پرورش دهنده ،ملسط میشوند؛ حال آنکه افکار و مفاهیم اسالم در گوشهی انزوا
رفته و از افرادشان بیگانه شده اند .الله میفرماید:
به سبب اعمال مردم ،فساد در خشکی و دریا آشکار شد تا به آنان جزای بعضی از کارهایشان
را بچشاند ،باشد که بازگردند.
فلهذا بر ما الزم است تا منحیث زنان مسلامن ،باید با هر دعوت سیکولر و هر تصامیم
بیناملللی ،که با متام امور ما تضاد دارد ،با یک دید اسالمی بجنگیم .ما باید با این دعوتهای
اشتباه و سازمانهای فاسدیکه با با دین حق و ارزشهای اسالمی در ستیز اند ،مقابله کنیم تا
باشد که لبهگاه این وادی خطرناک قرار نگیریم .الله میفرماید:
ن أَ ْع َر َ
ض َعن ِذكْرِي َفإِنَّ لَهُ َم ِعيشَ ًة ضَ نكًا َى* َو َم ْ اي ف ََل يَ ِض ُّل َو َل يَشْ ق ٰ
﴿ َف َمنِ اتَّ َب َع هُدَ َ
ى﴾ [طه]۱۲۴-١٢٣ : شهُ يَ ْو َم الْ ِق َيا َم ِة َأ ْع َم ٰ
ح ُُ
َونَ ْ
هر کس از هدایت من پیروی کند ،نه گمراه میشود و نه در رنج خواهد بود! و هر کس از یاد
من روی گردان شود ،زندگی(سخت و) تنگی خواهد داشت و روز قیامت ،او را نابینا محشور
میکنیم!
رنا مصطفی
60
61 61
سنِ تَ ْقو ٍ
ِيم﴾ [تین]۴ : ف أَ ْ
ح َ ِنسانَ ِ
ال َخلَ ْق َنا ْ
﴿لَقَدْ َ
دلیل اینکه چرا جوامع رسارس جهان ،به شمول جوامع مسلامنان با بحرانی دست و پنجه
نرم میکند که بر یکپارچهگی و همآهنگی زندهگی زناشویی و خانوادهگی اثر میکند ،نظامهای
خودخواهانه ،محدود و ساختۀ برش است که توسط اذهان رسگردانشان تهیه شدهاست.
"خانواده اساس و بنیاد جامعه میباشد ".اجتامع و خانواده از مرد و زن تشکیل شدهاست.
در نتیجه ،ما بهمنظور "حفظ خانواده" به نظامی رضورت داریم که رابطه بین مردان و زنان را
به یک روش درست و سودمند و بهصورت مؤثر برای جامعه تنظیم کند؛ طوریکه همکاری
متعادل بین مرد و زن را در فعالیتهای زندهگی تأمین و از استحکام واحدهای خانواده حفاظت
میکند .باید نظامی باشد که متام حقوق ،نقشها و فعالیتهای اعضای خانواده را بهصورت
مؤثر مشخص کند تا متام مسئولیتهایشان را کامل و استحکام واحدهای خانواده ،آرامش و
خوشی آن را تأمین کند .بدون شک ،این نظام اجتامعی اسالم است که کامالً بر مبنای قوانین
الهی استوار میباشد و از فساد حاصل از اذهان محدود و رسگردان برش جلوگیری میکند.
نتایج نداشنت یک نظام اجتامعی با قوانین و مقررات مؤثر پیامدهای ناگواری را در قبال
61
62
دارد که از جمله میتوان به روابط آزاد بین مردان و زنان ،که سبب بینظمی و مشکالت بزرگی
میشود ،افزایش روابط خارج از زناشویی ،که باعث ازهم گسیختگی خانوادهها میشود ،اطفال
بیشامریکه تولد شدهاند؛ ولی پدرشان را منیشناسند ،حمل دخرتان نوجوان ،امراض مرسی
قابل انتقال از طریق روابط جنسی نامرشوع ،صدها هزار مادریکه میکوشند طفلشان را تنها
بزرگ کنند و میزان تکاندهندۀ تجاوز و دیگر جرایم جنسی علیه زنان را عنوان کرد .برعالوه،
تالشها برای "برابرسازی" حقوق ،نقشها و وظایف مردان و زنان زیر عنوان مفکورۀ ناقص "برابری
جنسیتی" ،عقلی بودن و عدم وضاحت در مسئولیتهای مردان و زنان ،باعث رساسیمهگی،
همچشمی و اختالف بین زن و شوهر در زندهگی خانوادهگی و زناشویی شدهاست؛ طوریکه به
سونامی فروپاشی خانواده در رسارس جهان-به شمول رسزمینهای مسلامنان -منجر شدهاست.
ایدیولوژیها و رژیمهای رسمایهداری ،اشرتاکی و سوسیالیستی حاکم امروز تنظیم
روابط بین مردان و زنان را رضور منیدانند .رسمایهداری وجود مقررات در تعامل جنسیتها
را منیپذیرد؛ چون باور دارد که این امر جامعه را محدود میکند و اینکه روابط بین مردان و
زنان بجای ازدواج باید بر اساس آزادی شخصی باشد و رضایتشان در متایالت خودخواهانۀ
فردی ،مانند مادهپرستی ،لذتپرستی و خودخواهی را تأمین کند .آنعده افرادیکه از فرهنگ
رسمایهداری متأثر اند ،اغلب ازدواج و داشنت طفل را مانعی سد راه منافع مادی و غرایزشان
میدانند .به همین ترتیب ،ایدیولوژیهای کمونیستی و سوسیالیستی نهتنها وجود خالق را
انکار میکنند؛ بلکه خالق برش را از هرنوع ماده در طبیعت مجزا میدانند .چین کمونیست
بهخاطر ترس از ناتوانی در تهیۀ مواد غذایی و دیگر مایحتاج مادی برای جمیعت درحال
افزایشاش ،بیشرت از ۳۵سال است که سیاست "یک خانواده ،یک فرزند" را دنبال میکند.
آنها میخواهند از طریق خصی کردن(عقیم ساخنت) مردم به رشد و انکشاف دست یابند .در
حقیقت ،هم سیاستهای فرهنگی رسمایهداری و هم سیاستهای اختگی کمونیستی فقط به
پیری بیحد جمیعت و افزایش مشکالت اقتصادی و اجتامعی منجر میشود .متام این مقررات
بر سازمانهای ازدواج و خانواده تأثیر منفی داشتهاست .برش در نبود مقررات کامل و درست،
تحت چنین ایدیولوژیهایی زندهگی میکند که از آن در مقابل تغییرات مستمر قوانین ،دیدگاهها
62
63
روابط بین جنسها جای گرفتهاست .اینها همه عواملِ مهمِ "بحران خانواده" در جوامع لیربال،
کمونیست و سوسیالیست است .بنا ًء راهحل معقول این است :حقایقی را که سبب تحریک
غریزۀ جنسی میشود و افکار جنسی را در زندهگی عامه برمیانگیزد ،ریشهکن کنیم و دیدگاه
جامعه را در مورد ارتباط جنسی مردان و زنان با هدف درست آن ،که هامنا ازدواج و تولید مثل
میباشد ،جایگزین کنیم.
خواهران گرامی! نگرانی حقیقی و تنها مرجعما به عنوان مسلامن باید دیدگاه اسالمی
باشد .ما به عنوان مسلامن باید غرایز جنسی و جنبههای جنسی روابط مرد و زن را فقط در
روشنی قرآن و سنت مراقبت کنیم و باید این دورمنای صحیح را با متام توان در آغوش بگیریم.
با انجام این کار و گرفنت آیات قرآن به وضوح میبینیم که هدف از وجود غریزۀ جنسی فقط تولید
مثل و ازدواج است؛ حال آنکه عنرص لذت ،که از انجام این غریزه بهصورت طبیعی حاصل
میشود ،باید تنها در چارچوب ازدواج محدود شود .برعالوه ،نباید مترکز دیدگاه روی روابط
بین مردان و زنان باشد .الله اینگونه میفرماید:
ای مردم! از(مخالفت) پروردگارتان بپرهیزید؛ همان کسیکه همۀ شما را از یک انسان آفرید
و همسر او را(نیز) از جنس او خلق کرد و او از آن دو ،مردان و زنان بسیاری(در روی زمین)
منتشر کرد و از پروردگاری بپرهیزید که(همهگی به عظمت او معترفید و) هنگامیکه چیزی از
یکدیگر میخواهید ،نام او را میبرید(.و نیز از قطع رابطه با) خویشاوندان خود پرهیز کنید؛ زیرا
اهلل( )مراقب شماست.
64
65
و از نشانههای او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید
و در میانتان مؤدت و رحمت قرار داد؛ در این نشانههایی است برای گروهیکه تفکر میکنند.
اهلل( )برای شما از جنس خودتان همسرانی قرار داد و از همسرانتان برای شما فرزندان
و نوههایی به وجود آورد و از پاکیزهها به شما روزی داد؛ آیا به باطل ایمان میآورند و نعمت
اهلل( )را انکار میکنند؟!
این هامن دیدگاهیست که نظام اجتامعی اسالم بر آن استوار است و قوانیناش روابط
بین مردان و زنان را بهصورت مؤثر تنظیم میکند؛ چنانکه تحریک متایالت جنسی و تکمیل
جنبههای جنسی تنها به ازدواج محدود میشود .اجازه دهید تا انشاءالله برایتان چند مثال ارائه
کنم:
.۱اسالم به هر مرد و هر زن امر میکند تا نگاهشان را از عورت جنس مخالف بگردانند.
الله دستور میدهد:
ج ُه ْم َذلِكَ أَز َ
ْك لَ ُ
ه ْم[ ﴾...نور]۳۰ : ن أَبْ َصا ِر ِه ْم َويَ ْ
ح َفظُوا ُف ُرو َ ني يَغُضُّ وا ِم ْ
﴿قُل �لِّلْ ُم ْؤ ِم ِن َ
به مؤمنان بگو :چشمهای خود را(از نگاه به نامحرمان) فروگیرند و عفاف خود را حفظ کنند؛
این برای آنان پاکیزهتر است!...
و به زنان باایمان بگو :چشمهای خود را(از نگاه هوسآلود) فروگیرند و دامان خویش را حفظ
کنند!...
65
66
همچنان ،اسالم مردان و زنان را از نگاه شهوتآلود و نگاه به زینت شوهر یا زن دیگران
منع کردهاست .از حرضت علی رضی الله تعالی عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه
و سلم فرمودند:
ت لَكَ اآل ِ
خ َرةُ» «الَ تُ ْت ِبعِ ال َّنظْ َر َة ال َّنظْ َر َة َفإِنَّ لَكَ األُ َ
ول َولَ ْي َ
س ْ
به تعقیب نظر اول نگاه نکن! اولی برایت جایز است؛ ولی بعدی نه!
.۲الله به زنان امر کردهاست که در حضور مردان نامحرم متام بدنشان را ،بجز صورت
و دستها ،بپوشانند .همچنان ،الله به زنان دستور دادهاست تا در صورت خروج از خانه و
ورود به اماکن عامه ،خامر(شال) و حجاب بپوشند .رسول الله فرمودند:
ل الْ َمف ِ
ْصل» ُح أَنْ يُ َرى ِم ْن َها إِال َو ْ
ج ُه َها َويَدَ اهَا إِ َ ت ل َْم يَ ْصل ْ جا ِريَ َة إِ َذا َ
حاضَ ْ «إِنَّالْ َ
(رواه ابو داوود)
زمانیکه یک دختر جوان به قاعدهگی میرسد؛ جائز نیست که قسمتی از بدنش ،بهجز صورت
و دستانش تا مچ دست ،دیده شود!
و الله میفرماید:
ن َذلِكَ ن ِمن َ
ج َلبِي ِب ِه َّ ني يُدْ نِ َ
ني َعلَ ْي ِه َّ ساء الْ ُم ْؤ ِم ِن َ ﴿يَا أَيُّ َها ال َّنب ُّ
ِي قُل ِّلَ ْز َواجِ كَ َوبَ َناتِكَ َونِ َ
يم﴾ [احزاب]59 :
ح ًن َوكَانَ اللَّهُ َغفُو ًرا َّر ِ ْن أَن يُ ْع َر ْف َ
ن ف ََل يُ ْؤ َذيْ َ أَد َ
ای پیامبر! به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که چادر خود را بر خود فروپوشند؛ این
66
67
مناسبتر است تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند و اهلل( )آمرزنده و مهربان است.
.3الله زنان را از تربج(برجستگی اعضای بدن) خود که باعث تحریک غریزهی جنسی
در مردان میشود ،در حضور نامحرم منع منوده است .الله میفرماید:
﴿َ ...ما ظَ َه َر ِم ْن َ
ها[ ﴾...نور]31 :
...و چنان پای بر زمین نزنند تا آن زینت که پنهان کردهاند دانسته شود... .
هیچ مردی نباید با یک زن تنها باشد؛ مگر زمانیکه یک محرم برای او وجود داشته باشد!
.5اسالم به جدایی بین زنان و مردان نامحرم در زندهگی خصوصی و عمومی اهتامم زیادی
کرده است ،تجمع و دیدار آنها را منع کرده؛ مگر با دلیلیکه توسط رشیعت مشخص شده
باشد؛ مانند :تجارت ،تحصیل ،کار ،خدمات صحی ،فعالیتهای سیاسی ،تحکیم صلهی رحم
با بستهگان و یا حمل دعوت اسالمی ،اجازه داده است .پیامرب در زمان تنظیمکردن صفوف
مناز ،زنان را از مردان جدا میکرد .وقتیکه پیامرب دید که مردان و زنان در زمان بیرونشدن
از مسجد با هم خلط میشوند ،به آنها دستور داد تا جدا شوند و حتی برای اطمینان از جدایی
به آنها گفت تا دروازههای متفاوتی برای مردان و زنان بسازند .ابو ا ُسید رحمةالله علیه روایت
میکند که از پیامرب صلیالله علیه وسلم شنیده است :زمانیکه او صلیالله علیه وسلم از مسجد
67
68
بیرون میشد و دید که زنان و مردان در راه با هم یکجا میشدند ،او فرمودند:
توقف کنید! شما نباید در بین راه قدم بزنید؛ در کنار راه بایستید تا اینکه زنان به اندازهای
دور شوند که لباسشان دیده نشود!
همچنان پیامرب صلیالله علیه وسلم برای تدریس اسالم برای زنان و مردان ،صنفهای
جداگانهای را تنظیم کرده اند.
.6و در آخر ،اسالم منایش هرزهگی در جامعه یا جنسیکردن زنان یا مردان را در جامعه
منع منوده است؛ چه در اعالنات ،برنامهها ،فیلمها ،کتابها ،آهنگ یا هرچیز دیگریکه باشد.
ِ
ارتباط جنسیِ خارج از ازدواج و مسلامنان به عفت و پاکدامنی ملزم شده اند و از هرگونه
هرعملی مانند به آغوشگرفنت ،دست هم را گرفنت و یا بوسهزدنِ مردان نامحرم ،منع شده اند.
ِ
ارتباط خارج از زناشویی مجازاتهای سخت به شمول مجازات مرگ برای زنای همچنان ،برای
محصنه ،در نظرگرفته شده است.
در کنار این همه ،اسالم قویاً توصیه به ازدواج میکند؛ همچنان ازدواج در سنین پایین ،که
از اشباع غریزهی جنسی بهصورت درست آن اطمینان داده و از فساد ناشی از ازدواج دیرهنگام و
عدم ازدواج در جامعه جلوگیری میکند .پیامرب صلیالله علیه وسلم فرموده اند:
ن لِلْ َف ْرجِ َو َم ْ
ن ص َوأَ ْ
ح َص ُ اس َتطَا َع ِم ْنك ُُم الْ َبا َء َة َفلْ َي َت َز َّو ْج َفإِنَّهُ أَغ ُّ
َض لِلْ َب َ ِ اب َمنِ ْ
ش الشَّ َب ِ
«يَا َم ْع َ َ
جاء» (رواه بخاری ،ابن ماجه ،مسلم ) س َت ِط ْع َف َعلَ ْي ِهب َّ
ِالص ْو ِم َفإِنَّهُ لَهُ ِو َ ل َْم يَ ْ
68
69
ای کسانیکه جوان هستید و توانایی ازدواج را دارید؛ پس ازدواج کنید که این برای حفظ عفت
و کاستن چشمچرانی بسیار مؤثر است و اگر به انجام آن توانایی نداشتید ،پس روزه بگیرید!
خواهران عزیز! متام این موارد بیانکنندهی یک ارتباط پاک بین مردان و زنان بوده و از
همکاریِ درست میانشان اطمینان میدهد ،بیانگر حرمت ازدواج بوده ،نظم خانواده را حفظ
میکند و زنان و مردان را قادر میسازد تا موفقانه به هدف نهاییِ زندهگی ،که هامنا بهدست آوردن
رضایت الله است ،مترکز کنند.
خواهران باعزت! نظام اجتامعی اسالم برعالوهی اینکه برای تنظیم روابط بین زن و مرد
در جامعه به طور مؤثری حیاتی است ،همچنان برای تنظیم قوانین ،حقوق و مسئولیتهای مرد
و زن در ازدواج و در واحد خانواده به طور مؤثری مهم است ،تا اندازهای که بهجای اغتشاش،
مشاجره ،اختالف و غفلت ازحقوق همدیگر ،آرامش را در ازدواج و سازگاریِ را در خانواده و
بین اعضای خانواده به وجود میآورد .در مقایسه با نظامهای ساخت دست برش ،قوانین ،حقوق
و مسئولیتها در اسالم نه براساس تساویِ جنسیت و حق انتخاب ،که مشکالت فردگرایانهی
مرضی را برای زندهگی خانواده خلق کرده و نه هم براساس سنتهای غیراسالمیایکه زنان را
از حقوق و فعالیتهای مسلمشان ،که اسالم برای آنها درنظرگرفته ،محروم میکنند ،تعریف
میشود .برعکس ،ازدواج اسالمی و حقوق خانواده فقط توسط الله تجویز شده است؛
ذاتیکه میداند چه چیزی برای متام اعضای خانواده ،میان ساختار خانواده-مرد ،زن ،اطفال،
بزرگان و مدل توسعهیافتهی خانواده -بهرتین است .این یک حقیقت است که این حقوق و
مسئولیتها در نظام اجتامعی اسالم بهصورت الهی وضع شده که باآلخره باعث پیدایش
ساختارهای سامل خانواده و یک جامعهی سامل شده است؛ قسمیکه در تاریخ گذشتۀ اسالم
متام مسلامنان خودشان منحیث یک امت میدانستند.
به عنوان مثال :مونیوِر آیاسلی هانیمیفندی ،یک "ارشافزادهی عثامنی" و نویسندهی
سالهای 1999-1906م ،که در خانوادهی عثامنی و تحت حاکمیت خالفت عثامنی تولد
شده ،تجارباش را چنین بیان میکند« :من باور ندارم که زیبایی ،پاکی و اخالص زندهگی
69
70
خانوادهی عثامنی کدام جای دیگری وجود داشته است .زندهگی اسالمیِ عثامنیها در صدر
هرم زیبایی قرارداشت ...اگر از من بپرسید که زندهگیِ عثامنی چه بود ،من در پاسخ خواهم
گفت که آن یک گلِ زیبا بود؛ یک شعر زیبا و منظم».
این حالت مطلوب یک خانواده است :خانوادهی مسلامن باید مانند گلِ ِ
رس سبد جامعه
باشد که دربارهاش صحبت میشود؛ سازگاری در زندهگیِ این خانوادهی شاعرانه از این
حقیقت رسچشمه میگیرد که نقشها ،وظایف و حقوق متفاوت برای مردان ،زنان و اطفال
توسط اسالم تجویز شده و در ازدواج و زندهگیِ خانوادهگی ،همه مک ِمل یکدیگر اند .برعالوه،
حالت زناشویی مجزا و مسئولیتهای خانوادهگی بین زنان و مردان براساس تنوع رسشت و
مشخصاتشان تقسیم شده است .در این ساختار که توسط الله سازماندهی شده ،مرد
رسپرست و تأمینکنندهی خانواده است؛ درحالیکه زن مدیر خانواده و رسپرست کودکان بوده
و برایش الزم است تا از شوهرش اطاعت کند .ازاینرو ،نگهداری و رسپرستی از کودکان
به زن داده میشود؛ درحالیکه در برخی رشایط مردان سهم بیشرتی از میراث نسبت به زنان
بهدست میآورند؛ از آنجا که او مسئول حامیت مالی نهتنها زن و فرزندان خود ،بل تعدادی از
بستهگان(بستهگان زن) خود را هم عهدهدار است؛ درحالیکه زن هیچ مسئولیتی برای مرصف
رسمایهی خود در خانواده ندارد .کاریکه برای زن در خانه داده میشود ،مستلزم توجه زیاد،
تالش و زمان است ،رشیعت این مسئولیت را که باید برای خانوادهاش پول بهدست بیاورد ،برایش
الزم نکرده و ترجیحاً این مسئولیت را از شانههای زن برداشته و آنرا برای مرد واجب ساخته
است .این تفاوتها در حقوق جنسیتها و مسئولیتهایشان ،منعکسکنندهی سلسلهیمراتب
یا برتریِ مرد بر زن نیست؛ ترجیحاً آنها مسئولیتهای سادهای هستند که اطمینان میدهند متام
نیازهای زندهگی خانواده بهطور مؤثر حفاظت شده است و اینکه متام اعضای خانواده مسئولیت
خود را میشناسند؛ بدین وسیله کشمکشها بر رس مسئولیتها را تقلیل داده و وسیلهای را برای
حل اختالفات ارائه میدهد ،تا جاییکه امکان داشته باشد ،بهطور مؤثر از تشنجات جلوگیری
خواهد کرد.
بنابر این ،قوانین الهی ،که ارتباط بین همرسان را تنظیم میکند ،پایههای اساسی خانوادهی
70
71
اسالمی را تشکیل میدهد .برعالوه ،برای مرد و زن ،هردو درصورت انجام وظایف محول هیشان
ثواب زیادی از جانب الله برایشان وعده داده شده است .او میفرماید:
ِ در خانواده،
ساء ن َِص ٌ
يب س ُبواْ َولِل ِّن َ
مِّم اكْ َت َ
يب َّجالِ ن َِص ٌ ل بَ ْع ٍ
ض لِّل ِّر َ ﴿ َوالَ تَ َت َم َّن ْواْ َما فَضَّ َل اللّهُ ِب ِه بَ ْعضَ ك ُْم َع َ
يم﴾ [نساء]32 : ش ٍء َعلِ ًاسأَلُواْاللّهَ ِمن فَضْ لِ ِه إنَّ اللّهَ كَانَ ِبك ُِّل َ ْ ب َو ْ س َْ مِّم اكْ َت َ َّ
آرزو مکنید ،آن چیزهایی را که بدانها اهلل( )بعضی از شما را بر بعضی دیگر برتری داده
است .مردان را از آنچه کنند ،نصیبی است و زنان را از آنچه کنند نصیبی و روزی از اهلل
بخواهید که اهلل بر هرچیزی آگاه است.
خواهران عزیز! این ،الگوی موفق اسالمی برای تنظیم زندهگی در خانواده بود که منتج
به اظهارات کسانی شده است که از نظم زندهگیِ اسالمی پشتیبانی میکنند .بهعنوان مثال:
"ایدماندو دی امیکاس" ،یک گردشگر ایتالیایی که در قرن نوزدهم از رسزمینهای خالفت دیدار
داشته ،چنین روایت میکند« :یک ترک در قبال خانوادهاش مهربان و عادل است .او احرتام
زیادتری به ازدواج و ارتباطات فامیلی ،نسبت به اروپاییها دارد »...در عین حال" ،البارون
دوراند دی فونت مگن" سفیر فرانسه در استانبول در سال 1856م چنین بیان منوده است« :مردها
مانند یک دوست بسیار مؤدب با همرسانشان رفتار میکنند؛ احرتام آنها به مادرشان بینهایت
است».
پس ای خواهران عزیز! این واضح است که اگر ما مسلامنان میخواهیم ،از فروپاشی
خانوادههای خود جلوگیری کنیم و اگر میخواهیم که کامیابی دنیا و آخرت را بهدست بیاوریم،
باید هرنوع فرهنگ ،ارزش و شیوهی زندهگیِ غیراسالمی را در ازدواجها ،زندهگی خانواده و
جامعه در سطح بزرگ ،رد کنیم .ما باید دوباره ،ارزشها ،قواعد و نظام اجتامعی اسالم را از دل
و جان بپذیریم؛ چون آنها روابط بین زنان و مردان را بهصورت درست در جامعه تنظیمکرده و
بهطور کامالً مؤثر ازدواج و واحد خانواده را بهسوی بهدستآوردنِ آسایش و خوشحالیِ که ما در
خانوادهی مان در جستجوی آن هستیم ،سازماندهی خواهد کرد .بیگامن این یگانه راهیست
71
72
ن أَ ْع َر َ
ض َعن ِذكْرِي َفإِنَّ ﴿ َفإِ َّما َيأْتِ َي َّنكُم ِّم ِّني هُدً ى َف َمنِ اتَّ َب َع هُدَ َ
اي ف ََل َي ِض ُّل َو َل َيشْ قَى َو َم ْ
شهُ يَ ْو َم الْ ِق َيا َم ِة أَ ْع َمى﴾ [طه]124-123 : لَهُ َم ِعيشَ ًة ضَ نكًا َونَ ْ
ح ُُ
72
73 73
خواهران عزیز!
السالم علیکم و رحمة الله و برکاته!
خرسندم که امروز در این گردهامیی در کنار شام قرار دارم؛ گردهامییکه از بزرگترین
رابطه رسچشمه میگیرد؛ رابطۀ عقیدۀ اسالمی؛ عقیدهایکه تک تک ما را از قارههای مختلف
کنارهم جمع منوده است .الله را به خاطر نعمتهای فراوانش سپاسگذاری و بر روان پاک
بهرتین انبیاء و رسوالن و آل و أصحاباش درود و دعا میفرستیم .خواهران عزیز! الله در
سورۀ فرقان میفرماید:
[فرقان]74 :
این آیت به ما میآموزاند که چگونه باید به دلیل مسلامن بودن مان ،الگوی نیک باشیم؛ به
ني اِ َما ًما﴾ ابن عباس ،حسن ،سدی ،قتادة و
ویژه این بخش آیت که میفرمایدَّ ﴿ :واج َعل َنا لِل ُمتَّ ِق َ
ربیع ابن أنس در تفسیر این آیت میگویند« :منظور پیشوایانیست که از آنان به صفت الگوهایی
نیک پیروی میشوند ».سایر مفرسین میگویند« :منظور دعوت گرانی استند که دیگران را به
جانب خیر فرامیخوانند ».آنان خواستند عبادتشان به عبادت فرزندان و ساللۀشان مرتبط باشد
و به سوی اندیشیدن و کمک منودن به دیگران فرامیخوانند.
ای خواهران عزیز! مطمنئ باشید رهربانی با این مواصفات هرگز ظهور نخواهند منود؛ مگر
اینکه ما زنان مسلامن چنین رویکردی قرآنی را پیش گیریم و سپس در بهبود نقش مان به صفت
مادران پرهیزگار سعی و تالش منائیم .اما واقعیت اینست که این زندگی مدرن ،تحقق چنین
73
74
رویکرد قرآنی را بسیار دشوار منوده؛ زیرا ارزشهای غربی ،که سیکولریزم را تقدیس میکند
و رسمایهداری را محرک آن قرار میدهد ،باالی زندگی مردان سخت سایه افگنده؛ چنانکه
معنای موفقیت در زندگی تنها در براورده شدن منافع مادی و بهرهگیری مادی تعریف و تفسیر
میگردد .زنی کامیاب و موفق شناخته میشود که در هرن و وظیفهاش موفق بوده و از لحاظ
اقتصادی و هرن ،مستقل و خودکفا باشد .امروزه بزرگترین نقش زن فقط در قالب اقتصاد،
یعنی چگونگی تولید مواد بیشرت و منافع بیشرت برای رشکتهای رسمایهداری و افزایش واردات
و مالیات برای حکومتها ارزیابی میگردد .دلیل آن اینست که کسب منافع و رسمایۀ بیشرت ،در
نزد دولتهای رسمایهداری حاکم ،بر هرارزش دیگری از ارزشهای زندگی ترجیح داده میشود
و از همین جاست که مادیت و درامدهای نقدی به سادگی بر مفهوم مادر بودن و آسایش کودکان
و خانوادهها تسلط دارد .نظام رسمایهداری باالی زنان فشار میآورد تا وارد بازار کار شوند و در
نقش حیاتی خویش به صفت مادر و مدیر امور منزل کوتاهی و حتی از آن دست بردارند .دلیل
اصلی این اعامل فشار ،فقر فراگیریست که سیاستهای متعفن و قوانین اقتصادی معیوب این
نظام فاسد به بار آورده و میخواهد با استفاده از اصطالحات فریبندهای مانند "فرصت دادن به
زنان" و اینکه بهبود وضعیت زندگی اقتصادی زنان بستهگی به افزایش اشتغال آنان دارد ،روی
آن را بپوشد.
راستیکه نظام رسمایهداری و مفکورۀ زنگرایی هردو در کنار هم برای کاسنت اهمیت
نقش مادری و دور منودن زن از ادای این نقش حیاتی به گونۀ منسجم و برنامهریزی شده
فعالیت منودهاند و این هامن دلیل اصلی و اساسی است که باعث شده تا منونههای برجستۀ
زنان مسلامن و قرآنی سخت کمیاب شوند .بسیاری از زنان مسلامن دیگر بهتربیت کودکان و
تشکیل خانواده منیاندیشند و در عوض تبدیل به افراد مستقل و منحرص به خودی شدهاند
که بزرگترین هدفشان را منافع مادی تشکیل میدهند و از درد و رنجیکه دیگران متحمل
میشوند ،چشمپوشی میکنند .از همین جاست که نظام رسمایهداری ،دیدگاه بزرگ اسالمیمان
نسبت به زنان مسلامن را به صفت مادر ،از هم دریده و الگوهای بزرگ دین مان را مخدوش و
افق دید دخرتان جوان مسلامن را به دست یافنت به یک شغل خالصه میکند و آرزوی پدران را
در خصوص آیندۀ کودکانشان منحرف میمناید.
74
75
75
76
این اظهارات کلننت به وضوح نشان میدهد که انگیزۀ اصلی و واقعی دولتهای رسمایهداری
از تشویق زنان به سهمگیری در روند اقتصادی ،قربانی منودن آنان برای رشد اقتصادی است؛
زیرا آنان به زن فقط به چشم نیروی کار و محرک رشد اقتصادی میبینند و نه به چشم مادر
نسلهای آینده.
شکی نیست که نظام رسمایهداری آگاهانه مادران را خوار و ذلیل منوده و از آنان فقط نیروی
کار میسازد؛ حتی در حد کارگران درجه دوم .در گزارشیکه توسط سازمان جهانی کار در سال
2013م منترش گردید ،گفته شده که در رسارس جهان 43 ،میلیون زن به صفت تنظیم کنندۀ
منازل ،آشپز و یا خادم خانه استخدام شدهاند.
در جریان هژده سال اخیر ،آمار استخدام افراد به صفت خادم خانه به شدت افزایش یافته
و در حال حارض به 19میلیون تن در جهان میرسد .فقر اقتصادی و کمبود درامد ،میلیونها
تن از زنان را در بسیاری از رسزمینها وادار منوده تا امور تدبیر منازل خویش را به کودکان خود
سپرده و خود به دنبال وظیفه باشند .شکی نیست که دلیل اصلی این مصیبت هامنا تطبیق شدن
نظام رسمایهداری در سطح جهانی میباشد؛ نظامیکه بر اساس منفعت و بازار آزاد استوار بوده
و شعار آن اینست که« :بگذار کار کند و بگذرد» و نظامیکه رسمایهها را در دست شامر اندکی
جمع منوده و فقر طاقتفرسا را در رسارس جهان اسالم و دولتهای جهان سوم گسرتش داده
است .این واقعیت تلخ در این اواخر منجر به تجمع زنان و مهاجرت کارگران زن منازل گردیده،
که خود زمینۀ سوءاستفادۀ جنسی را از آنان فراهم میسازد.
این ایجاد اختالل در روند مادری ،زمینۀ به وجود آمدن نسل رسکش ،بیپروا و رسدرگمی
را فراهم منوده ،که خود بهای بس سنگینیست که برشیت در بدل استخدام زنان در روند
رشد اقتصادی میپردازد .کمتیۀ حامیت کودک اندونیزیا در سال 2016م بیانیههایی در مورد
میلیونها کودکی منترش منود که مادرانشان آنان را به دلیل کار در بیرون از منزلترک منودهاند.
11.2میلیون کودک اندونیزیایی به دلیل سفر والدینشان به خارج برای کار از محبت و حامیت
مادر و پدر محروم میباشند .این در حالیست که بررسیهای یونیسف در سال 2008م نشان
میدهد که در حدود 6میلیون کودک در فلیپین پس از آنکه مادرانشان برای کار سفر منودهاند،
76
77
کامالً بیرس پرست مانده و هیچ پناهگاهی ندارند .این واقعیت در چین نیز جریان دارد؛ چنانچه
آمار نشان میدهد که در مناطق روستائی چین در حدود 61میلیون کودک زیر سن 17سال پس
از مهاجرت یک یا هردو تن از والدینشان برای کار ،به حال خود رها میگردند .این کودکان به
حال خود رها شده در چین در معرض مشکالت بیشامری؛ از قبیل :تجارت کودکان ،خشونت
جنسی ،خود کشی ،جنایت و سایر بیامریهای اجتامعی قرار میگیرند .این معلومات را
پروفیسور لی یی فای ،که استاد دانشگاه پیکینگ میباشد ،در سال 2015م بررسی و کشف
منوده است.
واقعیت اینست که دولتهای رسمایهداری غرب ،مدتها پیش از دولتهای رشق آسیا از
این بحران اجتامعی رنج میبردند .درسیکه از این واقعیت میتوان گرفت ،اینست که "مرگ
مفهوم خانواده" نه فقط در دست لیربالیزم اقتصادی و مفهوم فیمنیزم آن ،بلکه توسط جریان
لیربالیزم اجتامعی نیز صورت گرفته؛ جریانیکه ارزشهای خودخواهانۀ فردی ،مانند لذت بردن
از آزادیهای فردی زندگی به جای مقید منودن خود به ازدواج و فرزند داری ،در آن غالب
میباشد که در نتیجه باعث به وجود آمدن وبای گسرتدۀ صحی و رضبه زدن به مفهوم مادری
شده است .رشایط به وجود آمده ،زندگی خانوادهگی را از ریشه مترضر منوده و منجر به فقر
دیموگرافی(جمعیتشناسی) در ساختار جوامع مختلف اروپا و امریکا گردیده است؛ چنانچه
در جنوری سال 2018م انگلیس برای امور تنهایی و گوشهگیری افراد ،وزارت خاصی را ایجاد
منود تا با آنچه که تریزامی نخستوزیر انگلیس آن را "واقعیت غمانگیز زندگی مدرن" بسیاری
از مردم نامید ،تعامل مناید .چنانچه آمار نشان میدهد که در حدود 9میلیون تن احساس تنهایی
منوده و در حدود 200هزار تن از افراد مسن در انگلیس در جریان بیشرت از یک ماه کامل با هیچ
دوست و یا فردی از نزدیکان خویش صحبت نکردهاند .اینست پیامد تغییر ساختار خانواده در
این دولتهای لیربال رسمایهداری!
تأثیرگذاری اصلی و اساسی متدن سیکولیرزم رسمایهداری باالی برشیت اینست که مفهوم
مادری را مشوش منوده و زمینۀ "فروپاشی بنیان هزاران خانواده" را در سطح جهان فراهم منوده
است .این بدون شک چهرۀ سخت و تاریکیست که از انسانیت در عرص ما به منایش میگذارد؛
77
78
چهرۀ تاریکیکه فرسنگها از نور اسالم و راهنامئیهای آن فاصله دارد .این واقعیت ما را به یاد
آن فرمودۀ الله میاندازد که میفرماید :
و هرکس از یاد من روی گردان شود ،زندگی(سخت و) تنگی خواهد داشت و روز قیامت ،او
را نابینا محشور میکنیم!
«مردی نزد رسول اهلل آمد و گفت :چه کسی از میان مردم مستحقتر است که من با او
مصاحبت نیکو داشته باشم؟ فرمود :مادرت .آن مرد گفت :سپس کی؟ فرمود :سپس مادرت.
گفت :سپس کی؟ فرمود :سپس مادرت .گفت :سپس کی؟ فرمود سپس پدرت».
حرضت عبدالله ابن عباس که یکی از اصحاب رسول الله بود و در عین حال یکی
از علامی بزرگ اسالم بود ،باری گفت« :برای نزدیک شدن به الله عزوجل کاری بهرت از نیکوئی
به مادر منیشناسم ».بنا ًء پاداش اخروی نیکوئی به مادر بسیار بزرگ است .رسول الله فرمود :
78
79
پاداش زن حامله در جریان حمل تا وضع حمل و دوران شیرخوارهگی کودک به سان پاداش
مجاهدیست که در راه اهلل( )میجنگد و اگر در این جریان(حمل ،وضع حمل و شیرخوارهگی
کودک) از دنیا برود ،پاداشاش به سان پاداش شهید خواهد بود.
اگر اسالم عزیز برای نقش مادر بودن زن این همه اهمیت قایل است ،پس ما قطعاً نیاز
داریم احکام اسالم را در این خصوص به خوبی بدانیم .اسالم احکام گوناگونی دارد که برخی از
آن مخصوص مردان و برخی دیگر ویژۀ زنان است .اسالم در برخی از احکام میان مرد و زن فرق
گذاشته و دستور داده که هرکسی حکم مربوط به خودش را بپذیرد و بدان عمل کند .مسئولیتها
و اوصاف خانوادگی شوهر و خانم را رسول الله در این حدیث رشیف به وضوح بیان منوده
میفرماید:
هریک از شما مسئولیتی دارید و در مورد آن پاسخگو خواهی بود .پیشوای مردم در مورد
پیروانش پاسخ خواهد داد .مرد مسئول خانوادهاش بوده و در مورد آن پاسخ خواهد داد و زن در
منزل شوهرش مسئول است و از آن پاسخ خواهد داد.
در نتیجه متوجه میشویم که رشیعت اسالمی برای زن مسئولیت مادر بودن و مدیریت
منزل؛ یعنی "ادارۀ متام امور منزل و رسیدهگی به کودکان" را داده .به همین دلیل است ،احکامی
را که اسالم متوجه ما منوده مربوط به حمل ،والدت ،شیردهی ،حضانت و عده میباشد .هیچ
یک از این نقشها را به مرد نداده؛ زیرا متام این احکام مربوط به ما ،به صفت زن ،میشود .به
همینترتیب ،اسالم مسئولیت کودک در خصوص حمل ،والدت ،شیرخواره گی و حضانت را
بر دوش زن گذاشته است.
79
80
بنابر این ،ما به صفت زن چنین مسئولیتهای بزرگ و مهمی را بر دوش داریم و از همین
جاست که میتوان گفت :نقش اساسی زن در زندگی هامنا مادر بودن و مدیریت امور منزل
است؛ زیرا از خالل همین جریان است که نسل برشیت تداوم پیدا میکند و ما در ادای این
مسئولیت نسبت به مردها ظرفیت و توانائیهای بهرت و بیشرت داریم.
همچنین میدانیم که رشیعت اسالمی به ما اجازه میدهد تا در جریان حمل و یا شیردهی،
که همزمان با ماه رمضان میشود ،روزه نگیریم تا مبادا روزه باالی صحت و زندگی ما تأثیر منفی
بگذارد .همچنین رشیعت ما را در جریان حیض و نفاس از مناز معاف قرار داده و به مرد اجازه
منیدهد تا زمانیکه مادر حق حضانت کودک را دارد ،با کودکاش بیرون از شهریکه مادر آن
کودک در آن سکونت دارد ،سفر مناید .متام این احکام برای آسان منودن امتام نقش اساسی
است که مادر و مدیر منزل دارد .رشیعت اسالمیهمچنین مرد و دولت را موظف منوده که
نیازمندیهای زن را براورده منایند و زن مجبور نشود نیازمندیهای خانوادهاش را خود تأمین کند
تا فرصت داشته باشد با نشاط و توجه بیشرت به کودکان و تربیت آنان بپردازد.
بنا ًء اسالم به جایگاه مادر و همرس به صفت یک نقش حیاتی در جامعه نگریسته که باید به
درستی به آن پایبندی صورت گرفته و پیوسته از آن پشتیبانی شود.
خواهران عزیز! ما زنان به صفت فرمانبران فرامین الهی نیاز داریم به این مسئولیتهای
بزرگ پایبند مبانیم و زندگی مان را از هر نظر برای براورده شدن اهداف واالی اسالمی مجهز
کنیم تا برای کودکان خویش بهرتین مادران ممکن باشیم .دیدگاه اسالم در مورد مادر بودن
باید اولویت زندگی و چگونگی تنظیم آن را تشکیل دهد .به گونۀ مثال :ما باید بدانیم که برای
برآوردن مسئولیتهای اساسی خویش به صفت مادر و مدیر منزل باید با متام نامالیامتیکه در
برابرمان قرار میگیرد ،دست و پنجه نرم کنیم .نباید این نقشی را که داریم ،نقش درجه دوم و
یا کم اهمیتتر از سایر آرمانهای موجود در این دنیا بدانیم و در عوض چنین تصوراتی ،باید
به ازدواج و مادر بودن بیندیشیم و این را محور اساسی زندگی بدانیم .کار در بیرون از منزل و
منافع فردی مان نباید باعث شود دست از این مسئولیت بزرگ و حیاتی خویش برداریم و یا از
آن چشمپوشی منائیم؛ زیرا ما زنان مسلامن هستیم ،نباید موفقیت خویش را بر اساس معیارهای
80
81
نظام رسمایهداری محاسبه منائیم و سعادت را در انباشنت ثروت بیشامر و یا پیرشفت در زندگی
شغلی مان ببینیم؛ بلکه موفقیت و سعادت را باید در برآوردن متام مسئولیتهای اسالمیخویش
به بهرتینوجه ممکن ،به شمول بهرتین مادر و همرس بودن ،بدانیم .این نکات مهم و دارای
اهمیت باید فوق العاده زیاد در جوامع محلی و محیط کار و دولت در نظر گرفته شود.
خواهران عزیز و گرامی! هرچند مسئولیت اساسی زن اینست که مادر و همرس باشد؛ اما
این به معنی خالصه منودن نقش زن در این مسئولیت و مامنعت وی از سایر فعالیتها نیست؛
زیرا ما میدانیم که اسالم به زن اجازه میدهد تا در سیاست ،تعلیم وتربیه و اقتصاد ،کار ،شغل،
بسنت پیامنها ،رسمایهگذاری و سایر تعامالت جامعه سهیم شود .مهم اینست که زن و مرد
بتوانند در فضای آرام در کنار یکدیگر به رس برده و برای ساخنت نسل قوی و توانمند آینده،
کودکانی سامل و با نشاطتربیت منایند .اسالم عزیز به عنوان نظام ارزشهای واال ،موفقیت فردی
و اجتامعی زن را همزمان تضمین منوده و او را در برآوردن آن یاری میکند .برای اینکه یک زن
بتواند از خود یک مسلامن واقعی ساخته و موفقیتهای واقعی خویش را با موفقیت نسلهای
آینده و جامعه پیوند دهد ،اسالم عزیز برنامۀ منحرص به فرد و ارزشی استثنائی را در اختیار وی
قرار میدهد .یک زن مسلامن واقعی زنیست که بزرگترین آرمان او ،رسیدگی به خانواده و
فرزندانش باشد و در عین حال ،به زندگی عامه و فعال و سهمگیری مثبت در رفاهیت جامعه
و پیرشفت آن بیندیشد .زن مسلامن هامن زنیست که متام اولویتهایی را که اسالم برایش در
نظر گرفته به خوبی درک میکند؛ چه اولویتهایی مربوط به زندگی خاص و یا زندگی عام؛ او
میداند که برای درست اداءمنودن مسئولیت خویش وتربیت کودکانش بر اساس ارزشهای
اسالمی و تنظیم امور منزل بر اساس این ارزشها ،باید در طلب شناخت دین خویش به شکل
درست باشد .برای آماده منودن چنین زن مسلامنی باید تشویق شود تا در فراگیری علم و دانش
پیشتاز بوده و زمینۀ رفاهیت خود و رسیدگی درست به کودکانش را در منزل فراهم آورد .زن
مسلامن میداند که باید یک فعال سیاسی باشد و در برابر ظلم ،فساد ایستاده و حکام را محاسبه
مناید .زن مسلامن کسیست که مسئولیت حمل دعوت را بر دوش دارد و بزرگترین نقشیکه
میتوان در حمل دعوت داشته باشد ،اینست که اهمیت دادن به رنج و دردیکه امت اسالمی از
81
82
آن رنج میبرد ،به کودکانش بیاموزد و از آنان حاملین دعوت و مجاهدین راه الله بسازد .بدون
شک ،مادرانیکه از ذکاوت و اخالص برخوردار بوده و به مسئولیت اساسی خویش پیبردهاند،
نسل جدیدی از مسلامنان را به بار میآورند که دارای شخصیت اسالمی واال میباشند؛ طوریکه
پیشگامان حمل اسالم و فعاالن دولت خویش در متام عرصهها خواهند بود و باعث میشوند،
وضعیت اقتصادی و اجتامعی امت اسالمی بهبود پیدا کند.
این دیدگاه منحرص به فرد اسالم در اهمیت دادن به مادر بودن و نیاز به بهبود نقش زن
به صفت نگهبان متدن و مربی نسلهای آینده است که منجر به چنین دستآوردی میشود.
رشیعت اسالمی زن را به عنوان ابزاری برای تولید ثروت برای رشکتها و دولتها تلقی منیکند.
در کتاب مقدمۀ قانون حزبالتحریر و در بخش مربوط به نظام اجتامعی اسالم چنین گفته شده:
«نقش اساسی زن در اسالم اینست که برای کودکانش مادری کند و در ادارۀ امور منزل شوهرش
فعال باشد .زن ناموسیست که حامیت و نگهداری از آن یک وجیبه است».
جهان برای فرصت دادن به زن ،نیازمند رویکرد جدید سیاسی است و این رویکردیست
که توانائی استحکام بخشیدن زن به هدف پایبندی قوی برای ساخنت نسلی طالئی یک نیاز مربم
است .در واقع اسالم رابطۀ بزرگ ،انسانی و حیاتی موجود میان مادر بودن زن و چگونگی نسل
آینده را وابسته به تداوم شغل مادری به بهرتینوجه ممکن و فعال در جامعه میداند .برعالوۀ آن،
اسالم خانوادهها را به داشنت فرزندان بیشرت تشویق میکند؛ چیزیکه باعث میشود ،دولت جوان
و دینامیکی عالی داشته باشیم .بسیاری از متون اسالم به ازدواج و داشنت فرزندان زیاد اهمیت
داده و به آن اجر بزرگ قایل میشود؛ چنانچه رسول الله میفرماید:
زن مهربان و بچهآور بگیرید؛ زیرا من در روز حشر به زیاد بودن شما افتخار میکنم!
در عین حال ،دین ما از طریق حامیت نظامهای تعلیم و تربیت ،اجتامعی و اقتصادی متدن
اسالمی ،ضامنت والدت مستمر و تولید بهرتین نسلها را میکند.
خواهران عزیز! این دیدگاه بزرگ اسالم نسبت به مادر بودن ،ضامن خلق نسل مثمر و
82
83
دارای صفات رهربی و تقوی میباشد و در عین حال ،بحران کمبود نفوس را نیز ،که امروزه
باالی بسیاری از جوامع تأثیر منفی گذاشته ،حل و فصل میمناید .بنابر این ،ما به صفت زنان
مسلامن و جوامع اسالمی ،الزم است مفهوم واقعی مادر بودن را به زندگی برگردانیم و برای
حفظ جایگاه زن و مسئولیتهای اساسی او در زندگی باید این رویکرد را پیش گیریم .این
رویکرد شامل ایجاد و استحکام این مفهوم به گونۀ قوی در دخرتان ،خواهران و جوامع مان
نیز میشود تا باشد به همرس و مادر یک بار دیگر به عنوان رشفی نگریسته شود که در جامعه
مستحق احرتام و بزرگداشت است .تحقق این آرمان نظامی را میطلبد که این رویکرد اسالمی
را آسانتر منوده و از آن پشتیبانی مناید .بدون شک ،خالفت برمنهج نبوت اسالم را به گونۀ همه
جانبه تطبیق منوده و جایگاه بزرگی را-که مادر بودن مستحق آن میباشد -به آن برمیگرداند؛ هم
چنان دیدگاه قرآنی را برای ساخنت نسل پیشگام و متقی جامۀ عمل خواهد پوشاند .ان شاء الله.
نویسنده فیکا کومارا
83
84
84
85
مسئولیتهای شوهر در مقابل زنش؛ مانند تنظیم منودن امور زن ،دادن نفقه ،حفاظت ،تأمین
مصونیت و مصالح او ،نگهداری زن در خانه و تادیب او به شکل درست باالی شوهر است.
ن أَ ْم َوالِه ِْم﴾
ض َوبِ َا أَن َفقُواْ ِم ْ ساء بِ َا فَضَّ َل اللّهُ بَ ْعضَ ُه ْم َع َ
ل بَ ْع ٍ ال َق َّوا ُمونَ َع َ
ل ال ِّن َ ج ُ ﴿ال ِّر َ
[ نساء]34 :
مردان سرپرست و نگهبان زنان اند ،بخاطر برتریهاییکه اهلل( از نظر نظام اجتماع) برای
بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است و بخاطر انفاقهاییکه از اموالشان(در مورد زنان)
میکنند.
مردان بر زنان رسپرست اند(در جامعۀ كوچك خانواده حق رهربی دارند و صيانت و رعايت
زنان بر عهده ايشان است) ،بدان خاطر كه الله برای نظم جامعه مردان را بر زنان در برخی
از صفات برتريهائی بخشيده است و بعضی را بر بعضی فضيلت داده است ،و نيز بدان خاطر
كه معموالً مردان رنج میكشند و پول به دست میآورند و از اموال خود برای خانوادهاش خرج
میكنند .آیت مبارکۀ فوق به حاکمیت شوهر بر زن داللت میکند و اکرث علامی تفسیر و فقه بر
این موضوع اتفاق نظر دارند.
ابن کثیر در مورد تفسیر این آیت کریمه چنین گفته است« :مرد بر زن قایم است؛ یعنی
رئیس ،بزرگ ،رهنام و در مسیر راه مربی اوست ».قرطبی چنین گفته است« :یعنی مردها نفقه
زنان را تأمین میکنند ،آنها را بر حسب رضورت حامیت منوده و حفاظت میمنایند .افادۀ قَ ّوام
بر وزن فَ ّعال حالت مبالغۀ فعل به معنی کوشش زیاد بر انجام چیز است ».الجصاص در تفسیر
آیه چنین گفته است« :کوشش بر تأدیب و تدبیر و حفظ و صیانت زن است و اینکه الله مرد
را بر زن در عقل و رأی برتری داده و بر وی الزامی ساخته تا نفقۀ زن را تأمین مناید؛ به معانی
زیاد داللت میکند؛ یکی آن ارجحیت مرد بر زن در حاکمیت است و اینکه مرد امور زن را
مدیریت منوده ،تدبیر میمناید .این نشاندهندۀ اینست که مرد حق حفاظت زن را در خانه دارد؛
اینکه او را از برآمدن از خانه مانع شود ،زن باید متابعت مناید و اوامر او را بجا آورد تا وقتیکه
در مخالفت با اوامر الله نباشد و همچنان این آیت منایانگر حق نفقۀ زن بر شوهر میباشد.
85
86
ابنالعربی در مورد تفسیر این آیت در مورد کلمۀ قَ ّوامون چنین گفته است« :کلامت قَ ّوام
و قیم حالت فعال و فعیل "قَا َم" هستند به معنی امین بودن در حق شان؛ ولی امور و صالح حال
شان میباشد؛ ابن عباس گفته است که زن باید اطاعت مرد را مناید و مرد باید نفقۀ او را تأمین
منوده و با او به درستی رفتار مناید؛ از او حامیت منوده او را به اطاعت الله امر مناید و او را
به شعائر اسالم تشویق مناید؛ مانند مناز و روزه .زن باید پول شوهر را حفاظت منوده ،به فامیل
او احسان مناید و سخن او را در طاعات قبول مناید .الله میفرماید:
ُيم﴾
حك ٌج ٌة َواللّهُ َعزِي ٌز َ وف َولِل ِّر َ
جالِ َعلَ ْي ِه َّ
ن َد َر َ ن ِمث ُْل الَّ ِذي َعلَ ْي ِه َّ
ن بِالْ َم ْع ُر ِ ﴿ َولَ ُه َّ
[بقره]٢٢٨ :
و برای آنان ،همانند وظایفیکه بر دوش آنهاست ،حقوق شایستهای قرار داده شده و مردان
بر آنان برتری دارند واهلل( )توانا و حکیم است.
برای همرسان حقوق و واجباتی اند كه بايد شوهران اداء كنند؛ هامن گونه كه بر آنان حقوق
و واجباتیست كه بايد همرسان به گونۀ شايستهایكه برابر عرف مردمان و موافق با رشيعت
اسالم باشد اداء منایند .مردان را بر زنان برتری رعايت و حفاظت در امور خانوادگی است؛ الله
متعال باع ّزت و باحكمت است و برای آنان قوانينی وضع منوده كه با حكمت سازگار است.
این دلیل دیگریست که در مورد آن قرطبی گفته است« :لفظ درجه استفاده شده است که به
ارجحیت حق مرد نسبت به زن اشاره دارد .الجصاص گفته است که الله از این خرب میدهد
که زوجین بر یکدیگر حق دارند و اینکه مرد حق خاص بر زن دارد که زن بر مرد ندارد؛ لیکن در
این آیه واضح منیسازد که چی حقوقی بر یکدیگر دارند .آیات دیگر و احادیث رسول الله
این حقوق را واضح ساخته اند .ابن عباس گفته است که درجه به این داللت ،که مرد با خانم
خویش رویۀ نیک داشته و در مال و خُلق با خامنش نیک رفتار باشد و فضیلت اینست که بیشرت
بر نفس خویش حاکم باشد.
مطابق به نصوص رشعی در سنت رسول الله که بر حاکمیت شوهر نسبت به زن داللت
میکند ،زن را ملزم به اطاعت از اوامر شوهر مطابق چیزی منوده که رشیعت اجازه داده است و
86
87
مطابق ظرفیت و توانایی زن است .دالیل بر این موضوع قرار ذیل اند:
.۱رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:
اگر زن تنها نمازهای پنجگانۀ خود را اقامه نماید ،روزۀ ماه رمضان را بگیرد ،دامن خود را از
هرگونه آلودگی پاک نگهدارد و از شوهرش اطاعت نماید ،به او خطاب میشود :از هر دری از
درهای بهشت که خواستی وارد بهشت شو.
.۲از ابوهريره روايت است که رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود:
اش ِه َف َتأْ َ
ب َعلَ ْي ِه إِالَّ كَانَ الَّذي يف جلٍ يَدْ ُعو ا ْم َرأَتَهُ إِ َ
ل ِف َر ِ ْس ِب َي ِد ِه َما ِمن َر ُ
«والَّ ِذي نَف ِ
ض َع ْنها» (صحیح مسلم)
ح َّتى َي ْر َ السام ِء َ
سا ِ
خطاً َعلَ ْي َها َ َّ
هرگاه شخصی زنش را به بستر خود بطلبد ،او با وی همبستر نشود و شوهرش با حالتی
خشمناک بخوابد ،فرشتگان تا صبح او را لعنت میکنند.
.۳از ابوهريره روايت است که رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود:
(متفق عليه)
ٌ ج َها شَ ا ِهدٌ إِال ِبإِ ْذنِهَ ،وال تَأْ َذنْ يف َب ْي ِت ِه إِالَّ ِبإِذنِ ِه»
حل ال ْم َرأَ ٍة أَنْ ت َُصو َم َو َز ْو ُ
«ال َي ُّ
برای زن روا نيست که با حضور شوهرش روزه بگيرد؛ مگر با اجازهء او و يا کسی را بدون
اجازهاش به خانهاش اجازه دهد.
در مورد بی عدالتی با زنان از اهلل بترسید؛ آنان امانت اهلل نزد شما هستند؛ با کلمۀ مقدس
87
88
الهی بر شما حالل شدند؛ حق شما برآنان این است که در بستر خواب تان کسی را که خوش
ندارند ،جای ندهند.
چیزیکه از این احادیث استدالل شده میتواند ،اینست که شوهر بر زن موارد فوق الذکر را
مستحق گردیده و بنابراین حاکمیت شوهر بر زن به سبب نکاح است.
حاکمیت در موارد ذیل متثیل میگردد :متوجه بودن به زن ،اعادۀ حقوق زن مانند رویۀ
نیک ،تأمین نفقه ،دادن مهر ،اطاعت زن از شوهر تا اینکه مخالف اوامر الله نباشد ،گرفنت
اجازه از شوهر در وقت برآمدن از خانه ،گرفنت اجازه از شوهر در انجام وظیفه ،تدبیر امور زن و
دادن دستوری به زنکه مخالف اوامر الله نباشد.
حملۀ سیکولرها در مورد حاکمیت شوهر با به چالش کشیدن و اهانت به این موضوع
رشعی جهت اشتباه ثبوت کردن و از بین بردن آن آغاز شده است؛ پس آنها به آن مهر پدرساالری
و قیمومیت را زدند تا زنان این قانون رشعی را رد کرده و آن را اقتدار پدر ساالرانه تلقی منایند
و اینکه زن یک شخصیت ضعیف و منزوی شده بوده و تحت کنرتول مرد زندگی کند و فکر
کند که مرد حق این را دارد که او را ترک کند و رسزنش کند؛ اگر در مقابل شوهر قرار گرفت؛
بر این اساس بیبنیاد و دروغین ،غوغاهای برپا شده است که او را از این قانون تحمیلی آزاد
خواهد که او را توهین کرده و با او بد رفتاری منوده است و توانایی او برای تحصیل و کار کردن
را محدود کرده است ،و اینکه از اشرتاک در جامعه ،دست آورد های خودی ،استقالل مالی
و اتکا به خود محروم شده است .آنها حاکمیت شوهر بر زن را مانع بزرگ در مقابل عقالنی
بودن ،رفتار ،و استقالل مالی زن میدانند چون اجازه گرفنت برای کار منودن ،سفر منودن ،ترک
و دخول از خانه به مثابۀ از دست دادن حقوق اساسی او است و حتی او را در اجتامع ،نسل
خودش و در دنیای که زندگی میکند پرسفته میسازد .قسمیکه قبال یادآور گردیدیم این حمله
در رسزمینهای اسالمی از دیر زمانی به اینطرف آغاز شده است ،اما در هر زمان تازه ساخنت آن
یک چهره تازه با اغوا منودن و هیجان بیشرت میگیرد .رسزمینهای حوزۀ خلیج فعالً با پروسه
تغییر شدید دید از زن و روابط او با مرد ،روبرو میباشد و این حالتی است که آمریکا بسیار شدید
برای آن کار منوده است و هر یک آمریکا و انگلیس برای آن پرداخت منوده اند تا به الغای قانون
والیت دعوت منایند و همچنان سازمان دیده بان حقوق برش بنا بر تخطیهای صورت گرفته
در نتیجه آن به از بین بردن حاکمیت مرد بر زن دعوت میمناید .بر اساس این حمالت خبیث
بیناملللی کمپاین های در رسانه های اجتامعی عربستان سعودی به راه انداخته شدند و سازمان
های فمینستی و حقوق برش شتافتند تا خواسته های خویش را مبنی بر از بین بردن قانون والیت
شوهر بیان منایند .همچنان بن سلامن اعالن منود که او این نظریه را حامیت میکند و آرزوی او
برای کشورش اینست که یک بخش از کلتور بیناملللی گردد و این او را تحریک میکند که در
حکومت شاهی منحیث بخشی از دورمنای سال ،۲۰۳۰برای زنان کامیابیهای را بدست آورد
که از زاویۀ دید به زن یک گام بزرگ بسوی پیرشفت و مدرنیته خواهد بود.
89
90
مفاهیم غربی و عدم موجودیت رشیعت اسالمی در جوامع ما به نبود حاکمیت شوهر منتج
شده و آنرا از مفهوم اصلی آن منحرف میسازد ،مفاهیم غربی که به جوامع ما دخیل ساخته شده
است و دید آن از زن ،مرد و خانواده ،فاصله میان مسلامنان و دید درست از مفهوم حاکمیت
شوهر را زیادتر ساخته است .پس موضوع یا به محور نفع زن میچرخد که او را به مساوات با
مرد دور از دیکتاتوری مرد ذهنیت سازی میمنایند تا او را در مقابل مرد و مبارزه با او قرار دهد
و یا هم موضوع نفع مرد بوده که او را برای رشیک ساخنت مسوولیت ها تحریک کرده و اینکه
زندگی را تقسیم مسولیت ها ببیند تا اینکه بار مسوولیت ها را بخاطر مرد بودن خود به عهده گیرد
این سبب شده است که مرد ازدواج را نپذیرفته و از گرفنت مسولیت فرار مناید که زن از او بهره
برداری میمناید و بر او فشار میاورد که بر او مرصف منوده و از او مواظبت مناید ،و در عین
حال او زندگی را تقسیم منودن این مسوولیت ها پنداشته نه بهره برداری از یکدیگر .بلی این
مفکوره های غربی زندگی را به یک رشکت مشابه ساخته است که مساوات مال و بدن در آن در
نظر گرفته شده است ،بدون در نظرداشت تواناییها و مهارت های هر دوطرف.
سنت های موجوده در جوامع ما این مفاهیم بیشرت عمیق ساخته است مانند وظیفه گرفنت
زنان قبل از عروسی جهت کمک به شوهرش در ایجاد یک خانواده ،چون به خانم خانه منحیث
یک کسیکه در پیرشفت اجتامع و خانواده اش سهم نداشته به دید نفرت و پستی نگریسته میشود.
ناکامی نظام های تطبیق شده در جوامع ما مسلامنها در رابطه به مواظبت از مردم ،ایجاد مفاهیم
درست ،ساخت یک سیستم قضایی عادل که در موجودیت تجاوزات بی عدالتی را ریشه کن
کرده و ایجاد نظم اقتصادی درست که از محتاج و فقیر و حامیت از کسانیکه غنی هستند و
توانایی دارند در ایجاد بیداری در مردم اعم از مرد وزن و باخرب ساخنت مردم از مسوولیت ها و
حقوق رشعی ایشان از طریق سیستم تعلیمی و مفکوره های نسل آینده را میسازد از طریق رسانه
ها که در ایجاد رای عام و باخربی عامه کمک میکند یا هم از طریق فقها و عاملان ،ازدیاد
ساحات عامه ،کنفرانس های بزرگ ،گشایش مساجد و سازمان های تعلیمی جهت آگاه ساخنت
مردم از اسالم و قوانین عادل آن که بر اساس آن الله و رسول الله نظام خانواده را بنا منوده
است که برای جامعه قلعه محکم بوده تا قوت و پیوند آنرا نگهدارد.
90
91
متام این ضعف های فکری ،سیاسی و اقتصادی دروازه های کشتار امت اسالمی را برای
غرب باز منوده است و خانواده های اسالمی را هدف قرار داده است که آنرا با تیر های خویش
هدف قرار میدهند تا آنرا از بین بربند قسمیکه خانواده های خویش را از بین برده اند .ما باید
بدانیم که قاعده حاکمیت شوهر در جوامع ما بسیار بشکل نامناسب آن استفاده میگردد به سبب
رویه نادرست شوهر با خامنش و استفاده سو از حاکمیت خویش .این سبب شده است که زنان
رشیعت را مقرص دانند که مرد را اجازه مدیریت امور زن و امر دادن به او را داده است از این سبب
ما صدا های کر کننده را میشنویم که خواهان لغو منودن این حکم هستند چون قدرت بیشرت را
به شوهر نسبت به زن داده است از همین سبب است که زن را به غالمی گرفته و توهین میکند!
چیزی که باید باالی آن روشنی انداخته شود بی عدالتی قوانین است ظلم نظام قضایی و فساد
راه حل های است که مشکالت فعلی را زیاد ساخته که در جوامع ما شاهد هستیم و این بنا بر
حاکمیت شوهر نیست.
وضع ناگوار اقتصادی در جوامع ما ،گسرتش فقر و بیکاری و افزایش افراد ناتوان سبب
شده است که اکرث مردان توانایی گرفنت مسوولیت نفقه ،اعاله و حاجات اساسی فامیل شانرا
بدوش گیرند .این سبب شده است که اکرث زنان مجبور میشوند از خانه شان برای کار بیرون شده
تا مسوولیت را با شوهرانشان تقسیم کنند و انرژی شانرا برای بدست آوردن حاجات ایشان در
مقابل اوالد و فطرت ایشان به مرصف رسانند .پس آیا این مسله حاکمیت شوهر بر زن است که
باید مالمت گردد یا هم دولت است که توانایی رعایت امور مردم را دارا منیباشد و بر آنها فشار
میاورد که در حق خویش ظلم منایند و آنها را منیگذارد که امور رشعی خویش را انجام دهند؟
ما باید بر این موضوع زیاد فکر کنیم تا نشود که ما را شیطان وسوسه کند تا ما فکر کنیم که
اسالم در هر مکان زمان قابلیت تطبیق را ندارد .بلکه این موضوع ما را به فهم و درک مسولیت
های فردی ،جمعی و دولت رهنامیی مناید که هر کس دارای مسولیت مشخص بوده و هر کس
در انجام آن کوتاهی میکند مسول میباشد چی فرد باشد و چی دولت؟
91
92
بهترین شما بهترین برای اهل خویش است و من برای اهل خویش بهترین هستم.
و مسئولیت او شامل نگهداری از خانواده اش بوده امن ساخنت آنها از ترس و از گرسنگی
سیر شان گرداند و آنها را مصوون سازد تا آنها خود را در امن و محفوظ احساس کنند .همچنان
92
93
باید خانم خویش از دید شخصیت ،وجود ،حجاب ،دین ،خون حفاظت و حامیت مناید ،پس
چی کدام عزت برای زن بزرگرت از عزت است که الله برای زن بخشیده است و کدام تقدیر
برای او بهرت از تقدیر است که رشع برای او داده است ،و کدام پاداش برای او بهرت است اینکه
مخالف فطرتش باشد ،در معصیت ربش قرار گیرد ،و در مفکوره های دروغین مساوات و آزادی
زندگی کند که انسان ها برایش ساخته است و یا اینکه با عزت و فرمانربداری از احکام رب زندگی
مناید؟ پس آیا حاکمیت شوهر برایش مرحمت و نعمت الله نیست که به زنها ارزانی داشته
است و از ما خواسته است تا در مقابل نعامتش شکر گذار باشیم و الله را حمد گوییم ،پس
این چی است میان ما که میخواهیم این نعمت را با چیزی سبکرت و پست تر از آن تبادله کنیم.
حاکمیت مرد بر زن به معنی این نیست که شخصیت زن را حذف منوده یا خدشه دار سازد
یا به گوشه کشاند بلکه از او در امور که او را الله مسوول ساخته است باید مشوره گرفته شود.
همچنان حاکمیت شوهر بر زن به معنی دیکتاتوری و ظلم نیست بلکه زن مسلامن حق این را
دارد که متام تصامی را با شوهرش مشوره منوده تا با هم یکجا مدیریت خانواده را به پیش بربند،
پالن منایند که چگونه پول را به مرصف رسانند ،و در مقابل شوهر قرار گیرد اگر خالف اوامر الله
به پیش میرود پس زندگی متحلی داد و گرفت است و زن صالحه با شوهرش با نصیحت و
مشوره کمک میکند و برای ما مثال خوب رسول الله است که ازواج ایشان همیشه با او مشوره
میکردند به استثنا موارد که در رشع ذکر شده است بهرتین مثال مشوره ام سلمه در صلح حدیبیه
بود که در نظر گرفته شد .گرچه حق تصمیم نهایی در مورد خانواده نزد مرد محفوظ است و زنان
باید صالحیت خویش را در مورد مخالفت بشناسند چون با شناخت حقوق و صالحیت های
خویش عمل خویش را کنرتول منوده میتواند و شق منیکند تا سخن را بقبوالند و موضوعات
میان خود و شوهرش را پیچیده تر سازد ،مشکالت ایجاد مناید و خود را از الزامیت خویش بیشرت
به تکلیف مناید تنها به خاطر که خود را در قید و خاشع احساس کرده است اکرث مشکالت وقتی
در زندگی متحلی به وقوع میپیوندد که یک طرف از حدود رشیعت عبور کرده تا بر طرف دیگر
غالبیت حاصل کند پس حاکمیت شوهر در خانواده به معنی راندن کشتی است که موجودیت
چندین کپیتان کشتی منجر به شنا کشتی در روی آب گردد که تصمیم نهایی را رسکپیتان و فرد
93
94
مسئول میگیرد.
با این هم شوهر باید از این موقف سو استفاده نکند و با خامنش بد رفتاری نکرده و
حقوقش را پایامل ننامید .و خانم میتواند به ولی خویش اعم از پدر ،برادر ،اقارب و یا سیستم
عدلی شکایت کند در صورتیکه شوهرش با او در حقوقش کوتاهی کرده باشد و انجام نداده باشد
با او محاسبه گردیده و الله هیچ چیز ذره از خیر و رش را بدون محاسبه منیگذارد.
حاکمیت شوهر بر خانواده با انحالل عقد ازدواج از بین منی رود پس اگر زن را طالق
میدهد بعد از آن نیز باید نفقه زن و اوالد خویش را پرداخت کند از آنها حامیت کند .تحصیل ،
فکر و کردار آنها را متوجه بوده و امور آنها را به پیش برد و در حق آنها تصامیم گیرد .حاکمیت
شوهر قسمیکه قبال یاد آوری شد منحیث یک مسولیت رشعی باالی مرد باقی میامند و از زن
مسلامن نیز چنین خواسته میشود که باید بعد از جدا شدن از شوهر باید به اوالد خویش مفهوم
اطاعت از پدر را بشکل درست فهامنده و نباید بعد از جدا شدن از شوهر خویش متام فامیل از
هم بپاشد بلکه زن مسوول است تا به اوالد های خویش مفاهیم ناب اسالمی را فهامنده همچون
اطاعت از الله اطاعت از والدین ،راست بودن همرایشان ،و به شکل درست همرایشان رفتار کند
و به اوالد های خود بفهامند که ولی آنها پدر ایشان است و او باالی ایشان حقوق دارد و نباید به
آنها درس نفرت و رسکشی و عدم اطاعت از پدر را به آنها بدهد.
94
95
نخواهد شد مگر با ایجاد مفاهیم درست و عمیق در مورد اسالم ،افکار و قوانین آن و اینکه آنرا
منحیث یک حق و عدالت قبول کنیم و هر چیز غیر آن را باطل بپنداریم .پس این یک مکلفیت
امت اسالمی در مورد خانواده ،زن و اطفال است تا حقوق رشعی را فهمیده با آنها کار صورت
گیرد ،و الزامی ساخنت اسالم باالی آنها .مثال مفهوم حاکمیت شوهر باید در جوامع ما ریشه
یی گردد و باید در مورد آن افراط و تفریط صورت نگیرد چون این مفهوم استحکام خانواده را
نگهمیدارد در بین اعضای آن روابط نیک و واحد بودن آنها را تضمین میکند در میان خانواده
نقش ها را تنظیم میکند و از قیمومیت و حامیت اطمینان میدهد و مفهوم وحدت تحقق پیدا
میکند که ما در پی آن هستیم در خانواده ،بعد در جامعه و در باالخره در میان امت اسالمی.
روابط خانوادگی که با عاطفه ،سکونت و شفقت بنا مییابد به شکل طبیعی و فطری به اطفال
انتقال میابد که خود را در یک فضای مناسب برای تربیه درست فکری و روانی مملو از دوستی
احرتام و اخالق نیک میبینند .پدر باید در مقابل زن و اوالد های خویش دیکتاتور نباشد لیکن
باید یک نگبان امور و حامیت کننده آنها باشد .و همچنان زن نباید در فامیل خویش رسکش
باشد و باید به آنها خدمت کند امور آنها را رعایت و مداوم به آنها فکر کند .نتیجه این فضا ،تربیه
اوالد با مفاهیم اسالمی در یک فضای مملو از تقوی الله ،دوستی و مرحمت .چون میان متام
اعضا نصیحت ،راستی و مشوره حاکم میباشد .مسوولیت ما منحیث زنان و مادران اینست
که دستیاران خویش را تا این حکم را بجا کرده و آنرا با صرب و بردباری آنرا انجام دهیم .ما باید
سیستم حامیوی این مفهوم بزرگ باشیم و بهرتین راه خود را ملزم ساخنت به آن میباشد که در
نفسیه و خلق ما جا گیرد و با حالت خود آنرا نشان دهیم تا باالی اطفال مان اقارب و کسان دور
و بر مان تاثیر گذار باشد و این برای شوهران مان آسان خواهد بود که با ما تعامل منایند و رویه
نیک داشته باشند.
نبودن حاکمیت شوهر یا درست نفهمیدن آن و یا درست استفاده نکردن آن ما را ملزم میسازد
تا برای دوباره آوردن طرز زندگی اسالمی و ایجاد دولت کار کنیم که تطبیق کننده قوانین رشعی
باشد و از آنها محافظت کند.
اگر حاکمیت شوهر تنها یک حکم فردی هم باشد ایجاد روابط میان زن و شوهر و اوالد و
95
96
نتایج مادی و قضایی آن باید مارا بسوی تطبیق یک نظام بکشاند تا آنرا تطبیق که الله خواسته
تا انرا حامیت تطبیق و پیشکش به شکل مناییم که الله خواسته و هدف را که او داشته
بدست آوریم .ما به نظام اسالمی نیاز داریم که از عقیده مان رسچشمه گرفته و ما به آن ایامن
داریم که ما را بیشرت قوت میبخشد و ما را بیشرت مصمم و متحرک میسازد تا در یک مبارزه فکری
و سیاسی دخیل باشیم و تا برای بیداری این امت کار کنیم و بیرق آنرا برافراشته سازیم حرف آنرا
واحد سازیم و رشیعت رب را تطبیق مناییم.
[قیامه]۳۶ :
آيا گمان بردهايد كه داخل بهشت میشويد بدون آن كه به شما همان برسد كه به كسانی
رسيده است كه پيش از شما درگذشتهاند؟(شما كه هنوز چنين رنجها و دردهائی را نديدهايد
تحمل حوادث تلخ و ناگوار در راه كردگار باشيد و بدانيد :نخست رنج سپس
و بايد چشم به راه ّ
گنج) زيانهای مالی و جانی(و شدائد و مشكالت ،آن چنان م ّلتهای پيشين را احاطه كرده
است و) به آنان دست داده است و پريشان گشتهاند كه پيغمبر و كسانیكه با او ايمان آورده
بودهاند(همصدا شده و) میگفتهاند :پس ياری اهلل كی(و كجا) است؟( ليكن اهلل هرگز مؤمنان
را فراموش ننموده است و پس از تعليم فداكاری به مؤمنان و آبديدگی ايشان كه رمز تكامل
است ،به وعده خود وفا كرده و بديشان پاسخ گفته است كه) بيگمان ياری اهلل نزديك است.
نرسین بوظافری
96
97 97
«لوکنت آمرا احدا ان یسجد الحد المر املرأه ان تسجد لزوجها» (رواه ابن ماجه)
اگر قرار بود که به کسی دستور میدادم تا به کسی دیگری سجده کند؛ البته که به زن دستور
میدادم تا به شوهر خود سجده کند.
همچنان فرمودند:
مشکور آن خدای بزرگ هستیم که ما را یاری رسانید تا در این رسزمین با چنین مردمانی
گردهم بیایم و روی یکی از موضوعات خیلیها مهمیکه تأثیر عمیق روی جامعۀ اسالمی-که
شامل روش زندگی خانوادگی ،زندگی میان زن و شوهر و اهمیت ایجاد آنها بر اساس اسالم
است -بحث و گفتگو مناییم.
الله انسان را با دو جنس مخالف مرد و زن و یک ماهیت و طبیعت خلق کرده است که
در کرامتشان هیچ تفاوتی وجود ندارد .سپس قدرت و ویژهگی را در آنها ابداع کرد که تکمیل
97
98
کنندۀ یکدیگر اند تا بتوانند نسل انسانها را تنها به وسیلۀ ازدواج ابقاء بخشند .آیات قرآن به
رصاحت در مورد زندگی زن و شوهری وجود دارد که معنی آن خطاب قراردادن هدفی است که
به منظور حفظ نسل انسان نازل گردیده است .الله روابط میان زن و مرد را تحت چارچوب
ازدواج تنظیم کرده و آن را چون آرامش ،عاطفه و عالقه و رحمت میان زوجها قرار داده است.
چنانچه او میفرماید:
از نشانههای(قدرت و ربوبیت) او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در
کنارشان آرامش یابید و در میان شما دوستی و مهربانی قرار داد؛ یقیناً در این(کار شگفتانگیز)
نشانههایی است برای مردمیکه میاندیشند.
اسالم ازدواج را به مثابۀ پیامن محسوب کرده است که بر اساس آن یک خانواده یا فامیل
تشکیل میشود .از اینرو ،این پیامن محکم ،پیامنی خطاب میشود که تعهد از سوی طرفین
صورت میگیرد .همچنان به دلیل قدرت و عظمت آن "محکم" نیز گفته شده است؛ چنانچه
قرآنکریم نیز در مورد پیامنها در عموم یا بطور عام بحث کرده است که میفرماید:
ای کسانیکه ایمان آورده اید ،به پیمانهای خود وفا کنید!
اما زمانیکه در مورد عقد ازدواج صحبت میکند ،الله آن را اینگونه رشح میدهد:
پیمان محکم!
98
99
همچنان میفرماید:
و اگر تصمیم گرفتید که همسر دیگرى به جاى همسر خود انتخاب کنید و مال فراوانى(به
عنوان مهر) به او پرداخته اید ،چیزى از آن را پس نگیرید! آیا براى باز پس گرفتن مهر زنان،
به تهمت و گناه آشکار متوسل مىشوید؟! و چگونه آن را باز پس مىگیرید ،در حالىکه شما با
یکدیگر تماس و آمیزش کامل داشته اید؟! و(از این گذشته) آنها(هنگام ازدواج) از شما پیمان
محکمى گرفته اند!
بنابر این ،پیامن محکم میان مرد و زن صورت میگیرد و این دو صاحب صالحیت اند تا
بطور کامل اهمیت ،عظمت ،حفظ و همچنان انجام آن را بپذیرند .برای اینکه یک زوج بتواند
زندگی خود را بصورت ثابت ،استوار ،آسوده ،مصون و محبتآمیز به پیش بربد ،هریکی از طرفین
باید از وجایب و مکلفیتهای خود در برابر یکدیگر واقف باشد و حقوق خود را بشناسند تا نباید
حق یکدیگر را نقض کنند یا اینکه بیشرت از آنچه جواز دارد ،درخواست یا طلب مناید .سنت
ناب محمدی به حقوق ازدواج در احادیث زیادی اشاره کرده است؛ طوریکه در حدیث ابن
عباس رحمه الله علیه آمده است که گفت :زنی نزد رسول الله آمد و به وی گفت :ای رسول
الله !حق شوهر باالی خانم چیست؟ وی فرمودند:
اینکه نفسش را از وی منع نکند؛ اگرچه بر سر زین اسپ باشد؛ اگر منع کرد این عمل او
گناه است.
99
100
همچنان فرمودند:
و اینکه خانم نباید بدون اجازۀ شوهر از خانهاش چیزی را به کسی بدهد.
ازدواج بنیاد تشکیل یک خانوادۀ مسلمان و سپس جامعۀ اسالمی است .به این دلیل ،اسالم روی
این ساختار پرفیض و برکت توجه خاص کرده است .بنا ًء طبق حدیث ذیل اسالم مرد را وادار
نموده تا خانم صالحه را به همسری برگزیند:
همچنان میفرماید:
حرضت ابو هریره رضی الله تعالی عنه میفرماید که رسول الله فرمود:
«تنکح املرأه االربع ملالها و لحسبها و الجاملها ولدینها فاظفر بدات الدین تربت یداک»
زن به خاطر چهار چیز نکاح کرده میشود :به خاطر مالش ،نسبش ،زیبائیاش و دینش .پس
زن دیندار را انتخاب کن تا دستهایت خاکآلود گردد.
«خیرالنساء التی ترسه اذا نظر ،وتطیعه إذا امر ،وال تخالفه فی نفسها وال مالها مبا یکره»
(رواه احمد)
بهترین زنان زنی است که هنگامیکه شوهرش بر وی نگاه میکند او را خوشحال میسازد،
100
101
زمانیکه او را دستور میدهد ،از وی اطاعت میکند و هیچ وقت در برابر آروزها و خواستهای
او قرار نمیگیرد.
بنا ًء بهرتین زن هامنست که هنگامی شوهرش بر وی نگاه میکند با چهره وظاهر آراسته
او را خوشحال میسازد ،هنگامیکه او را با موارد غیرممنوعه دستور میدهد ،اطاعت میمناید
و هیچ وقت علیه خواستهای او قرار منیگیرد و یک شخص خیلی دوستانه میباشد و شوهر
خود را با دنیای از محبت میبیند .این هامن زنیست که رسول الله در مورد او صحبت کرده.
«اال اخربکم بنسائکم من اهل الجنه؟ الودود الولود العوود ،التی اذا ظلمت قالت :هذه
یدی فی یدک ،ال اذوق غمضا حتی ترضی»
ترجمه :آیا در مورد زنانتان که اهل بهشت اند برایتان خبر ندهم؟ دوست داشتنی ،زایا و
خوش برخورد و کسیکه هرگاه مورد ظلم قرار گیرد ،میگوید :دستم به دستت ،تا اینکه تو
راضی نشوی راحت نخواهم بود.
این زن با دیانت صالحه متعهد بر آنچه هست که در قرآن کریم و سنت رسول الله آمده
است؛ وی وجیبۀ خود و همچنان تعهدات خود را بر این مسؤلیتها بهخوبی میداند تا بتواند
بر کسب رضایت الله و مقام جنت که به اندازۀ زمین و آسامن بزرگ است ،دست پیدا کند.
خانوادۀ یک زن باید مبنی بر محبت ،وفاداری و خوشی بنا یابد.
بنا ًء اگر باد غرب بر این وادی بوزد تا آن را متأثر سازد ،خانم این خانوادۀ مسلامن میداند که
چگونه آن را مهار کند و در برابر آن استادگی مناید ،نه اینکه از آن متأثر گردد .غرب هیچگاهی
بر این ماموریت خود نقطۀ توقف نخواهد گذاشت ،ترحمی نخواهد کرد و فعالیتهای خود را
هم کاهش نخواهد داد تا اینکه بنیاد رابطۀ خانواده را بشکند و روابط خانوادههای مسلامنان را
تضعیف مناید؛ ازینرو میخواهند جامعۀ اسالمی را دگرگون کنند.
زندگی زن و شوهری مبنی بر ترشیک مساعی و منفعتیکه غرب بر آن باور دارد ،نیست؛
بلکه این رابطه مبنی بر بنیاد مصاحبت است .بدین معنی که این زوج یکی دیگر را در متام ابعاد
101
102
زندگی همراهی میکنند و بر همدیگر آرامش خاطر یا سکینت هدیه میدهند .الله میفرماید:
امنیت هامن سکینت است که نیت و هدف نهفته در عقب ازدواج به شامر میرود .بنا ًء این
همسفر بودن در مسیر زندگی ،بانی سعادت ،برکت و امنیت و همچنان آرامش خاطر میشود.
رشیعت اسالمی آن را چنانکه در فوق تذکر یافت ،بهوضوح بیان کرده است .خانم و شوهر؛
هردو بر یکدیگر حقوقی دارند .حقوق شوهر باالی خانم در این قول الله بیان شده است:
و برای آنان ،همانند وظایفیکه بردوش آنهاست ،حقوق شایستهای قرار داده شده.
بنا ًء الله مرد را دستور داده است تا با خانم خود به وجهاحسن رفتار مناید؛ چون آرامکننده
و سکینتبخش روح و وروان و خیر و برکت زندگی است .مرد نباید در برابر وی خشن باشد؛
بلکه باید در تکلم و حرف زدن مهربان بوده ،هیچگاه با وی زشت و خشن رفتار نکند ،همیشه در
تهیۀ غذا با وی همکاری کند و خواهان راحتی و آسودگی بر وی باشد.
مرصف و هزینه کردن باالی زن نیز یکی از وجایب زن باالی مرد است .بنا ًء جواز ندارد تا
مرد در خرید لباس و خوردونوش باالی خود مرصف کند؛ ولی زن را در حاشیه قرار دهد .مرد
طوریکه باالی خود مرصف میکند ،باالی خانم خود نیز مرصف مناید .الله در این مورد
میفرماید:
آنانیکه امکانات وسیعی دارند ،باید از امکانات وسیع خود انفاق کنند.
حاکم ابن معاویه القرشی از پدر خود روایت میمناید که گفت :من گفتم ای رسول الله
102
103
«ان تطعهام اذا طعمت و تکسوها اذا اکتسیت او اکتسبت و ال ترضب الوجه و ال تقبح
وال تهجر اال فی البیت» (رواه ابوداوود)
اگر شما چیزی خوردید ،به آنها نیز دهید؛ اگر لباس گرفتید ،به آنها نیز لباس گیرید و بر
روی آنها نزنید ،آنها را توهین نکنید و آنها را جز در خانه ترک نکنید.
بادرنظرداشت این مسئله ،زن نباید کار کند تا مصارف خود را بدست آورد؛ چون برای
شوهر وی الزامی است تا نیازهای او را از قبیل غذا ،لباس و مسکن تهیه مناید .اینها تنها
مثالهای اندکی اند که اینجا اشاره شدند .رسول الله در حجهالوداع ما را دستور داد تا از زنان
خود حفاظت مناییم:
بهترین شما کسیست که با خوانوادۀ خود رفتار نیک دارد و من از بهر رفتار با خانوادهام ،از
بهترین شما هستم.
رسول الله در رفتار خود با خانوادهاش بهرتین بود؛ چون وی با اعضای فامیلاش بازی
میکرد ،با آنها مهربان و دوستانه بود ،تبسم را بر لبان خانماش میآورد و با مادر مؤمنان،
حرضت عایشه رضی الله تعالی عنهام مسابقه میکرد و با چنین روشی با آنها نزدیک بود .رسول
الله و اصحاب وی در خانه با همرسانشان کمک میکردند و این کار را نشانۀ کمی و کاستی
در شخصیت خود منیدیدند.
زنان با درنظرداشت طبیعت و رسشتشان دوست دارند تا از سوی همرسانشان ناز داده
شوند .رسول الله نیز چنین میکردند و این موارد را در رفتار خود با همرسانشان مدنظر
103
104
میگرفتند؛ چنانچه حرضت عایشه رضی الله تعالی عنها را ناز و محبت میدادند.
همچنان رسول الله عادت داشتند که او را "یا حمیراء" یعنی ای حمیرا! خطاب میکردند
که حالت پائینتر از "رسخ" است که برای زنان سفیدچهره با رخسارههای رسخ استفاده میشود.
شوهر باید زن را در حالیکه خسته باشد ،به آرامش و خوشحالی سوق دهد .ما این روش را
در سیرت رسول الله داریم؛ هنگامیکه صفیه رضی الله تعالی عنهام با رسول الله در مسیر
سفر بود و در آن روز مشکل داشت ،بنا ًء بسیار به آهستگی راه میرفت ،به همین خاطر وقتیکه
گریان میکرد ،رسول الله با او خیلی با مهربانی رفتار میکردند و او را نوازش میدادند .رسول
الله را گفت :شام من را در قاطری سوار کردید که آهسته راه می رود .رسول الله دستهای
خود را بردند و اشکهای او را پاک کردند و او را دلداری و تسلی میدادند.
رسول الله هیچ وقت شوخی با همرسانشان را فراموش منیکردند و آنها را خوش
نگهمیداشتند؛ چنانچه حرضت عایشه رضی الله عهنام میگوید :هنگامیکه از آنها(همرسان
شان) سوال شد که رسول الله با آنها چگونه رفتار میکند ،گفتند« :کان یدخل بساما ضحاکا»
یعنی هنگامیکه با ما روبرو میشود ،با چهرۀ خندان روبرو میشود.
شوهران باید نقش پای رسول الله را در زندگی زناشوهری تعقیب کنند .یکی از مواردیکه
در زندگی زن و شوهر نیاز است ،عشقبازی و رفتارعاشقانه با زن است .چنانچه حرضت علی
عادت داشت که با حرضت فاطمه ما رفتار محبتآمیز و تن نازی میکرد .روایت است
که حرضت علی ابن ابی طالب رضی الله تعالی عنه یکی از روزها وارد اتاق خانم خود ،فاطمه
دخرت رسول الله شد و دید که خانماش مسواک اراک استفاده میکند؛ بنا ًء خواست با او
عشقبازی کند و این شعر را زمزمه کرد:
«ای اراک! تو بُ ُرندۀ دهان او(خانم ام) شدی
ای چوب درخت اراک! منیترسی از اینکه من تو را میبینیم
104
105
اگر تو میان آنهای بودی که قرار بود با آنها جنگ کنم ،بدون شک با تو میجنگیدم
ای مسواک! هیچ کسی قبل از تو از نزد من جان سامل بدر نربده است»
اسالم مرد را صاحب صالحیت گردانیده است تا کشتی زناشوهری را در بحر زندگی رهربی و
هدایت کند .این صالحیت به منظور حفاظت است؛ نه دیکتاتوری .این مسئله خارج از دوستداشنت
اوست و هیچ ارتباطی با توهین و ظلم در برابر او ندارد .یک خانم مسلامن مواظب اطراف و اکناف
خانهاش باشد؛ چون وی مسئول حفاظت از آن است ،نه مانند خدمتکاریکه غرب آن را تعریف
میکند .زن مسلامن حافظ و مسئول است تا زندگی و امور خانه را با عشق و توازن مدیریت مناید و
تحت مراقبت شوهر خود به مثابۀ ملکۀ مهربانی زندگی کند .همچنان ،شوهرش نیازهای او را بدون
اینکه خانماش کار کند ،برآورده میسازد ،کارهای خانه را نظارت منوده و مراقب خواستهای شوهر
و اطفالاش میباشد؛ همچنان ،اوالدهای خود را با دنیای از عشق و محبت تربیت میمناید.
اسالم برخی از مسئولیتهای مشخص را باالی خانم نیز گذاشته است ،از قبیل :اطاعت
شوهر ،حفظ عزت و دارایی شوهر ،عدم رفنت به خانۀ کسیکه شوهرش دوست ندارد و اخذ اجازه
هنگام رفنت به بیرون .رسول الله فرمودند:
«ما استفاد امرو مسلم فائده بعد االسالم افضل من زوجه مسلمه ترسه اذا نظر الیها و
تطعه اذا امرها وتحفظه اذا غاب عنها فی نفسها وماله»
مرد مسلمان بعد از اسالم فایدۀ بهتر و برتر از زوجه و همسر مسلمانی به دست نیاورده،
هنگامیکه او را میبیند ،وی را خوشحال و شاد گرداند و هنگامیکه دستوری به او میدهد،
اطاعت نماید و در غیاب او خود و مال وی را مراقبت و محافظت نماید.
همه از این امر واقف هستیم که زنان در عرص رسول الله از شوهرانشان اطاعت
میکردند و رسول الله در مورد آنها فرموده است:
اهلل( )او را به سبب اطاعت از شوهرش بخشید؛ پس خوشا به حالش خوشا به حالش!
105
106
و این بشارت برای هر خامنیست که از این سنت پیروی میمناید .اطاعت مرشوع خانم از
شوهر مساوی به ثواب جهاد و مناز جامعت است و شام باید بدانید که این ثواب بسیار با عظمت
است .اینست روابط میان خانم و شوهر و اینست زندگی زناشوهری در اسالم؛ طوری نیست که
غرب آن را به گونۀ میدان جنگ تعریف میکند که یکی غالب و دیگری مغلوب باشد .به اساس
این دیدگاه ،که هدف غرب است ،شالودۀ خانواده رسنگون میگردد .اگر موردی اتفاق بیفتد که
آرامش و سکون این رابطه را به خطر بیاندازد ،اعضای خانواده باید زوج را کنار هم بنشانند تا چالش
را حل منوده و سعی منایند تا خوشی و آرامی را در زندگی آنها دوباره برگردانند؛ نه اینکه هریکی
موقفگیری کنند تا این فاصله ،چالشها و دوریی رابطه را بیشرت سازند.
بیشرت مشکالتیکه میان زن و شوهر الینحل باقی مانده و منجر به ویرانی زندگی زناشویی
گردیده است ،هیچ عامل دیگری ندارد ،جز ترک قوانین اسالمی و جایگزینی آن با فردگرایی و افتخار
منودن بر گناه .این موضوع خود میتواند به مثابۀ عامل اصلی جهت حل منازعات و بحرانها در
خانوده محسوب گردد.
اسالم انسجام خانواده را تشویق و از هم گسیختگی آن را حرام گردانیده است .همچنان
کشمکشها را به بهرتینوجه با تطبیق طریقۀ الهی ،نه با روش رسمایهداری و فردگرایی حل منوده
است .قوانین رشعی روابط میان مرد و زن و حتی روابط میان پدر و فرزند را نیز مصون نگهداشته
است .اسالم سعی کرده تا این رابطه از بین نرود .ازینرو ،تعیین جزا برای هر تخطی کنندهای رابطه
وجود دارد.
روال ابراهیم
106
107 107
107
108
اینکه یک جدایی کالن میان اهداف باشکوه و اصیلی اسالمی ،که ما بهعنوان مسلامن خواهان
کسب آن برای ساختار خانوادۀ خود میباشیم و محیطی از قوانین و ارزشهای غیراسالمی که ما
و جوامع ما را احاطه کرده و تحت نظامهاییکه ما زیر چرت آن امروزه زندگی میکنیم ،وجود دارد.
این ترکیب متضاد باعث تباهی میشود؛ نه باعث آبادی؛ چون همین ترکیب از اهداف و
مفاهیم متضاد است که هرگز باعث شگوفایی نظم خانواده منیشود؛ همچنان خانواده در تحت
رژیمها و نظامهاییکه به عنوان سپر خانواده عمل منیکنند؛ بلکه ازدواج و مفهوم مادر بودن
را از بین برده و با عث جدایی واحد خانواده از طریق قوانین و پالیسیهای خویش گردیده اند.
.2یک دولتیکه خالصانه بر اساس اسالم بنا شود ،نیازمند ایجاد خانوادههای مستحکم
است :خواهران عزیز ،با توجه به این مسایل ،نجات خانواده نیازمند بیشرت از برطرف کردن
آن را در این لبهی از مشکالت داشته و این رضورت به تغییر از ریشه تا اساسی از ساختار
سیاسی و نظامها در رسزمینهای ما ،تحول جامعه از بنیاد ،ارزشها و قوانین در داخل جوامع از
طریق تأسیس یک دولت را دارد که به شکل واقعی از اهمیت اساسی حفاظت از حرمت ازدواج
قدردانی منوده ،مقام و جایگاه مادری را بلند برده و باعث ایجاد و حفاظت از واحدهای خانوادۀ
سامل شود .این مسئله باید در قوانین و اصول ،پالیسیها و نظام تظاهر پیدا کرده و گنجانیده شود
تا به شکل عملی این دیدگاه را به واقعیت مبدل سازد؛ در حالیکه اکرث سیاست مدارها این را در
شعار میگویند؛ ولی در عمل پیاده منیکنند.
خواهران عزیز! این تصور باشکوه تنها توسط دولتی میتواند درک شود که خالصانه بر
اساس عقیدۀ اسالمی بنا شده و بهصورت جامع متام قوانین رشعی اسالمی را مورد اجراء قرار
میدهد؛ چون او تنها ذات الله است که از همهچیز با خرب و دانا است .او بهرت میداند که
چگونه امور زن و مرد ،حقوق و مکلفیتهای آنان را به گونهای تنظیم مناید که باعث بدست
آمدن خوشی و کامیابی برای واحد خانواده و متام اعضای آن شود .الله میفرماید:
108
109
(ولی) هنگامیکه مؤمنان را به اهلل( )و پیامبرش( )فراخوانند تا میانشان داوری کند،
سخنشان جز این نیست که میگویند :شنیدیم و اطاعت کردیم؛ اینان همان رستگارانند.
خواهران عزیز! این دولت که خالصانه بر مبنای اسالم بنا شده و متام عقاید ،ارزشها و
قوانین آن را مورد اجراء قرار میدهد ،خالفت بر منهج نبوت–نظام الله -است .این هامن
دولتیست که واقعاً میداند و کامالً این نقش قلعه بودن خانواده را به آغوش میکشد و باعث
ایجاد ازدواجهای قوی و هامهنگ و واحدهای خانواده میشود .چنانکه پیامرب میفرماید:
این رهربی اسالمی و دولت است که اصول و قوانین خانواده و اجتامع اسالمی را از یک
مجموعۀ از تعهدات و قوانینیکه توسط اندک مسلامنان متدین پیروی میشود ،به یک مجموعۀ
از ارزشها و مقررات تبدیل منوده که بعدا ً این امر به یک نورم متام اجتامع مبدل گشته ،باالی
تودۀ در میان مردم فراگرفته شده و یک قانونی میشود که افراد زندگی روزمرۀ خود را به اساس
آن بهپیش میبرند .این ذریعۀ قوانین اساسی و نظامهای آن که باعث پرورش ،اجراء ،ترقی ،تأکید
و حفاظت از خانوادۀ اسالمی و مقررات آن در داخل جامعه میشود ،بدست میآید .به همین
خاطر ،امام غزالی رحمت الله علیه ،یک تن از علامی واالمقام و برجسته گفته است« :حقیقتاً
که نظام زندگی اسالمی مربوط به اسالم در موجودیت یک سلطان(خلیفه) تابع ،درست عمل
میکند ».پس چگونه خالفت قلعۀ خانواده میباشد؟ برای پاسخ به این پرسش ،میخواهم به سه
نکتۀ مهم در گفتگوی خود اشاره کنم:
الف) خالفت باعث به بارآوردن تقوی در جامعه میشود که جزء اساسی برای حفاظت
خانواده به حساب میرود :اوالً خواهران ،این تنها دولت خالصانه بر مبنای اسالم است که
باعث به بار آوردن تقوی و خداترسی در داخل جامعه میشود تا اینکه دنبال کردن امیال ،هوی
و هوسیهای زیانآور فردی که منشای آن مفکورههای آزادیهای لیربال و مساوات جندر است.
109
110
این تقوی و مفهوم جوابگویی به رب(الله )در هر عمل و امیدواری برای رفنت به جنت
اوست ،که خط مقدم دفاعی بوده و جزء اساسی برای پرورش و حفاظت از واحدهای مستحکم
خانواده میباشد .به این دلیل؛ چون آن یکی از نیروی محرک نهایی برای اعامل صالح ،انجام
تعهدات از جانب الله و اطاعت از محدودیتها و قوانین او میباشد؛ بههمین دلیل است که
پیامرب تقوی را بهعنوان رأس متام امور و مجموعۀ متام خوبیها معرفی منودهاست.
خواهران عزیز! این تقوی است که یک فرد را وا میدارد تا در وقت تعامل با جنس مخالف
از در حیاء(عفت) پیشآمد منوده و در وقت مالقات با آنها چه در حیات عامه ،خصوصی و یا
آنالین ،متام قوانین اجتامعی را رعایت کرده ،برای حفظ پاکدامنی و عفت خود دنبال ازدواج
رشعی باشد و خود را از هر عمل و یا رشایطی دور نگه کند که در آن تصور نزدیک شدن به
حرام بوده و یا هم باعث ایجاد تردید و سوءظن به شخصیت او بهمنظور حفظ عزتاش شود.
در حقیقت همین تدابیر است که روابط خارج از ازدواج را به حد اقل آن میرساند .همچنان این
تقوی است که یک فرد را انگیزه میدهد تا همرس را بر مبنای دینداری و رفتار صالح و نیک او
جستجو مناید تا باشد که ازدواج آنها یک رابطهای بر اساس همراهی و مصاحبت باشد؛ اما در
کشورهای غربی ازدواج یک مشارکت تجارتی است که بر اساس مادیات و توقعات پولی استوار
است.
این تقوی است که منحیث رسشت ،خانواده را موفق و یکجا باهم پیوند میدهد و هر
عضو این خانواده را انگیزه میدهد تا مکلفیتها و حقوق دیگران را با حوصلهمندی ،سعی
و کوشش و شفقت رعایت و اجراء منوده و در اجرای اعامل صالح و تقوی همکاری مناید؛
از خودخواهی و فردگرایی اجتناب ورزیده و در عوض برای چیزیکه به زندگی زناشویی و
خانوادگی بهرتین باشد ،عمل مناید و آن مشمول چیزهای الزم برای بدست آوردن آرامش در
ازدواج باشد و یاهم اجتناب از طالق؛ سپس این مرد را به غیرت میآورد که با خانماش رفتار نیک
داشته ،زحمت و تالش به خرچ دهد تا برای خانوادهاش نفقه پیدا کرده و نقش خود را بهعنوان
محافظ همراه با محبت ،توجه ،مهربانی و رحمت انجام دهد؛ نه با ترس و خشونت .تقوی زن
را انگیزه میدهد تا از شوهر خود اطاعت مناید ،مکلفیتهای خانه خود را به رس رساند و دادن
110
111
توجه زیاد ،وقت و دقت در تربیت و پرورش فرزندان انجام دهد .این امر جوان را انگیزه میدهد
تا از والدین و بزرگان خود اطاعت منوده ،به آنها احرتام و توجه داشته و یک زندگی زیبا و
هامهنگ خانوادگی را نیز ایجاد کنند.
خالفت این مفهوم اساسی تقوی را در داخل جامعه از طریق تطبیق اسالم رشد میدهد که
شهرونداناش را با ارزشهای واالی دین به شمول ارزشهای مربوط به زندگی خانوادگی احاطه
منوده و به صورت مداوم به مردم تذکر اطاعت از الله را میدهد .بهطور مثال :بخش نظام
تعلیمی خالفت ،مادۀ 171و 172مسودۀ قانون اساسی حزبالتحریر برای خالفت بیان میکند
که هدف سیاست تعلیمی هامنا تشکیل طرز تفکر و منش اسالمی بوده و بلندبردن فهم اسالمی
مردم در ارتباط به امور زندگی آنها میباشد .از اینرو ،نظام تعلیمی دولت ،اصالحات اخالقی
و فهم قوانین اجتامعی اسالمی و تعهدات آن را به شهرونداناش تزریق خواهد کرد که شامل
عرصۀ ازدواج و زندگی خانواده نیز میشود .به این ترتیب ،جامعه بهعنوان کل پابند رشیعت و
عقیده شده و محبت به قوانین آن پیدا کرده و فساد و رفتار فاسد را به متام اشکال و معنی رد
میکند؛ حاآلنکه اجرای قوانین اسالمی توسط نظامهای سیاسی و قضایی خالفت ،کسانی را
مجازات خواهد کرد که از حدود یا خط قرمز عبور و تجاوز میکنند.
برعالوه ،سیاست رسانهیی خالفت قسمیکه در مسودۀ قانون اساسی دولت نیز مفصل
بیان گردیده ،از مصلحت اسالم حامیت منوده که این امر شامل کار برای ساخنت جامعۀ اسالمی
قوی و مسنجم شده و با هر آن نظریۀ فاسد مبارزه منوده؛ در حالیکه هر آن نیکی و خوبی را
انتشار و تصدیق میمناید؛ از وسایلی؛ چون اخبار ،مجالت ،تلویزیون ،رادیو ،رسانۀ آنالین،
کنفرانسها و سایر ابزار به منظور نائل شدن به این هدف کار گرفته خواهد شد .این همه باعث
پرورش تقوی و ارزشهای اصیل و با شکوه اسالمی در داخل دولت خواهد شد که منحیث
محافظ اصلی برای خانوادۀ خدمت خواهند کرد.
ب) خالفت جامعه را مبنی بر دیدگاه درست از روابط میان زن و مرد سازمان میدهد
که منجر به نائل شدن تعاون میان هردو جنس و حفاظت واحد خانواده گردد :ثانیاً خواهران،
خالفت بهعنوان قلعۀ خانواده با تنظیم منودن جامعه بر مبنای دیدگاه درست از روابط میان زن و
111
112
مرد عمل میکند که منتج به همکاری و تعاون در میان دوجنس شده؛ همچنان از واحد خانواده
حفاظت میمناید .خواهران عزیز ،نظام اسالم جامعهای را ایجاد میکند که به هدف دنبال کردن
رضایت الله به پیش رفته که حفاظت از عزت مرد و زن را مقدس پنداشته و محافظت از
حرمت ازدواج برای آن غیرقابل مذاکره میباشد .
خالفت از طریق نظام تعلیمی ،رسانه و تطبیق و اجرای جامعه از قوانین و ارزشهای
نظام اجتامعی اسالم دید عامه و اجتامع را به سوی روابط میان مرد و زن اداره و کنرتول منوده
و دیدگاه عالقمندی جنسی و شهوت را دور منوده و آن را به هدف اصلی غریزۀ جنسی و
منفعت برای جامعه ،ازدواج و تولید نسل سوق میدهد .این موضوع در برگیرندۀ ترویج مقام
زن بهحیث عزت و رشف و اهمیت حیاء و پاکدامنی آن میباشد .از اینرو ،دولت هرگونه
امتعهساخنت مخرب جنسی زنان یا جامعه و یا ترویج هرنوع روابط فاسد و غیراخالقی را خواه در
تبلیغات ،رسانه ،ادبیات و یا آنالین منع قرار خواهد داد .در پهلوی این ،خالفت خامر و جلباب
را منحیث لباس حیات عامۀ زنان ،خواه مسلامن و یا غیرمسلامن باشد ،قرار خواهد داد تا از
ظاهر شدن عورت و زیبایی آنها در حیات عامه جلوگیری شده و کمک خواهد کرد تا روابطۀ
خالص میان زن و مرد تأمین گردیده و باعث حفاظت از عفت آن شده و دید مقام زن را بهعنوان
عزت و رشف حفظ خواهد کرد.
دولت همچنان نقطۀ پایان را به موضوع اختالط آزاد(خلوت) مردان و زنان که در حال
حارض در مکاتب ،دانشگاهها ،،کلپهای رقص شبانه و رشابخانهها و دیگر محالت ،همچنان
خانهها جریان دارد ،خواهد گذاشت که اکرثا ً منجر به روابط خارج از ازدواج میشود و در
عوض موضوع جدایی را تا حد امکان در میان مردان و زنان در حیات عامه ،خواه در موسسات
آموزشی ،نظام ترانسپورت ،مکان کار و وظیفه ،شفاخانهها و سایر موقعیتهای دیگر تطبیق
خواهد کرد .این جدایی و افرتاق میان مردان و زنان حتی ساحۀ معامری بخش خانه و مسکن
را نیز متأثر خواهد منود و زنان قادر خواهند بود که از زندگی خانگیشان در خانه دور از نظر
مردان نامحرم ،در فضای باز لذت بربند .این موضوع را در حرم زنان در زمان حاکمیت خالفت
عثامنی شاهد بودیم که بهعنوان واحدهای جداگانه زندگی برای زنان خانگی دور از نظر مردان
112
113
آوردن آرامش در ازدواج و هامهنگی در ساختار خانواده حامیت میکند :ثالثاً خواهران ،خالفت
قلعۀ خانواده است؛ چون نظامهای آن از اجرای حقوق ،مکلفیتها و نقش خانواده و زناشویی
در اسالم از مردان و زنان حامیت منوده تا آرامش در ازدواج و هامهنگی در واحد خانواده بدست
آید.
بهطور مثال :خالفت با استفاده از نظام تعلیمی و رسانۀ خود فهم واضح و درست از قوانین
رشعی اسالم را در درون جوانان و شهروندان به ارتباط مسئوولیتهای مجزای دوجنس در داخل
زندگی خانواده تفهیم میمناید .طور منونه :دروس در فقه اسالمی در برنامۀ درسی و آموزشی
خود بیان منوده که دولت دیدگاه درست از مکلفیتهای مرد را بهعنوان محافظ خانواده که باید
با خصوصیات مهربانی ،توجه و شفقت باالی خانم و فرزنداناش متامیز باشد ،ایجاد میکند.
این دروس همچنان فهم اهمیت و مسئوولیتهای زن را بهعنوان نقش اساسی آنها مانند مادران
و خامنان ،همچنان رشکتکنندگان حیاتی برای پیرشفت و سالمتی اجتامع و جامعه تفهیم
میکند .برعالوه ،در مرحلۀ متوسطه آموزش مکتب شاگردان مونث بهعالوۀ مطالعۀ مضامین
عمومی ،مثالً فرهنگ اسالمی ،ریاضیات و ساینس؛ همچنان برایشان زمینۀ انتخاب مضمون
خانوادگی(خانگی) فراهم خواهد شد که بتوانند در بخشهای مرتبط به تربیت و نگهداری اطفال
و مدیریت زندگی خانه تخصص بگیرند .مثالً در زمان حاکمیت خالفت عثامنی ،کورس در
مدیریت خانواده(خانه) در مرحلۀ متوسطه مکتب دخرتان تدریس میشد و این موضوع در کتاب
آسلی سنجر نیز بیان گردیده که« :زنان عثامنی معلومات دقیق ارائه شده ،اعم از خصوصیات یک
خانۀ خوب ،چطور محافظت شود ،گرم شود ،روشن شود ،ادویه و فارمسی خانه برای تداوی
بیامری که به خانواده رسایت منوده ،آمادهسازی غذای با کیفیت و خوب ،تدارک تغذیۀ درست
برای اطفال و مسنها ،آداب میزبانی مهامنان و بودجه و حساب خانواده ،متام اینها به شیوۀ
موثر به شاگردان تدریس میشد تا برای مسئوولیتهای زندگی بعد از ازدواج آماده باشند».
هرچند خالفت نه تنها که شهرونداناش را به ارتباط قوانین زندگی خانواده آموزش خواهد
داد؛ بل آنها را به شکل عملی در اجرای مکلفیتها و نقش آنان حامیت خواهد منود .بهطور
مثال :مادۀ 153مسودۀ قانون اساسی حزبالتحریر برای خالفت اظهار میدارد که« :دولت باید
114
115
برای متام افراد حامل تابعیت دولت تضمین کار را بدهد ».این تعهد بر خالفت بر مبنای حدیث
از پیامرب میباشد.
ازاینرو ،خالفت هر مرد را در انجام تعهدات آن برای تأمین نفقه برای فامیلاش حامیت
خواهد کرد که این امر مشمول تأمین بودجه از خزانهداری آن ،اهدای زمینهای کشتشده
و ترتیب دادن آموزشها برای کسانیکه نیازمندی به استخدام دارند تا قادر به تأمین نفقه در
زندگیشان شوند .متام این خوبیها از برکت طبیعت نظام اقتصادی اسالم است که باعث ایجاد
اقتصاد کامگار میشود.
بهطور مشابه ،خالفت زنان را برای انجام نقش اساسی آنان منحیث مادران صاحب اختیار
و قدرت خواهد کرد تا اطمینان حاصل شود که آنان همواره از لحاظ مالی مشکلی نداشته باشند
و هیچگاهی در برابر مکلفیتهای اساسی نسبت به فرزندان و به علت فشار اقتصادی برای
گرفنت کار مجبور به مصلحت نشوند .از اینرو ،محاکم خالفت هر آن زنی را مورد حامیت قرار
خواهد داد که شوهر آن نتواند برای او و فرزنداناش تأمین نفقه بکند و بنابر ظرفیت و توان وی،
او را مجبور به اجرای این تعهد میکند و اگر از این امر رسپیچی منود ،وی را مجازات میکند.
نوشتهها از کتابهای حقوق دانشمندان اسالمی در جریان خالفت عباسی موجود اند.
مثالً :ترشیح میکنند که چطور زنان علیه شوهرانشان بهعلت عدم تأمین درست نفقه و اعاشه
برای آنها شکایت میکردند و چطور قاضی پرداخت را اجراء میمنود .در رشایطیکه شوهر
زن فقیر باشد و یا هیچ اقارب مرد نداشته باشد که برای وی تأمین نفقه بکند ،پس باالی دولت
خالفت واجب است که برای وی نفقه بدهد؛ چرا که پیامرب فرمودهاست:
«من ترک ماال فالهله ومن ترک دینا او ضیاعاً فالی و علی» (رواه مسلم)
هرگاه یک مسلمان فوت کند و از وی مال باقی بماند ،مال برای وارثین وی میرسد و هرگاه
115
116
متام این امور تضمین شده تا افراد از ترس فقر مجبور نشوند که مقدار خانوادۀ خود را محدود
سازند؛ بل خالفت خانوادهها را تشویق و ترغیب خواهد کرد که تا تعداد فرزندان بسیار داشته باشند،
با این علم که برای آنها نیز برای همیشه تأمین نفقه شود.
خواهران عزیز! خالفت یگانه نظامیست که مقام مادری را به موقعیت معترب در جامعه که
شایستهی آن میباشد ،رجعت میدهد .بهطور مثال" :جولی پردو" یکی از سیاحان و تاریخدانان قرن
نزدهم در کتاب خود به ارتباط مقام مادر در تحت سایۀ نظام اسالمی تحت عنوان "شهر ،سلطان
و رفتار خانوادگی ترکها در سال 1836م" چنین نوشته« :یکی از ویژهگی یکسان در رفتار ترکها
احرتام و محبت آنان به نویسنده موجودیتشان است ...مادر یک الهام الهی است؛ همرای او
مشورت میشود ،به او اعتامد میشود ،از او با کامل احرتام و مهربانی شنیده میشود ،تا آخرین
ساعت زندگی مورد احرتام قرار میگیرد و با مهر و عاطفه و پیشیامنی باالی قرب از وی یادآوری
میشود».
خواهران ،در پهلوی این همه ،نظام قضایی خالفت نقش مهمی را در حفظ وحدت و هامهنگی
زندگی زناشویی و خانواده ایفاء میکند؛ رویکرد عدم تحمل را در قبال خشونت خانوادگی خواهد
داشت و جنایتکاران را به شدت مجازات خواهد کرد؛ بهعنوان یک حائل در برابر ازدواج اجباری
ایستاده خواهد شد و با دیدگاهها و شیوههای سنتی غیراسالمی ،که به واحد خانواده صدمه بزند،
به شدت عمل میمناید و بهعنوان داور مهم برای حل منازعات خانوادگی و زناشویی بهطور مؤثر
و رسیع جهت جلوگیری از مشکالت و گندیدهشدن آن خدمت خواهد کرد؛ با تضمین دسرتسی
به عدالتیکه منصف و آزاد باشد .در واقعیت میزان عدالت و حفاظت از حقوق و مکلفیتهای
زناشویی ،که زمینۀ آن از طریق نظام قضایی خالفت میرس بود ،حتی زنان غیرمسلامن در خالفت
عثامنی قسمیکه در اسناد قضایی آن عرص درج است ،ترجیح میدادند تا به قرارداد ازدواجشان
مطابق به اسالم و با استفاده از قاضی محاکم برای مراجعه به نارضایتی آنها استفاده شده تا اینکه به
اساس اقدامات دینی خودشان مراجعه کنند.
خامته :خواهران عزیز ،از البالی گفتههای مان به یقین آشکار است که تنها دولت خالفت
116
117
بهعنوان قلعۀ حقیقی خانواده خدمت خواهد کرد و باعث تقویت و حفاظت آن از متام جوانب
خواهد شد .بههمین ملحوظ ،عامل شناخته شده ،امام غزالی رحمت الله علیه بیان داشته« :دین بنیاد
است و سلطان محافظ آن .چیزیکه دارای بنیاد نباشد ،خواهد ریخت و چیزیکه محافظ نداشت،
از دست خواهد رفت».
بنا ًء خواهران ،اگر واقعاً خواهان نجات خانواده از تباهی هستید؛ پس الزم است که با مراجعۀ
جدی متام توجه و وقت تان را رصف تأسیس دوبارۀ این دولت بزرگ کنید؛ اگر خواهان نجات
اخالق و عفت و پاکدامنی فرزندان مان هستید؛ پس واجب است که برای از رسگیری حاکمیت
اسالمی توسط نظام الله کار و مبارزه منایید و اگر میخواهید یک نسل آینده ،واحدهای خانواده
و یک جامعۀ مملو از درستکاری و ارزشهای اصیل اسالم ایجاد کنید ،پس الزمی و رضوری است
که متام کوششهای تان را جهت بازگشت این قلعۀ دین بدون اندک تعطیل بهکار برید.
پس از طرف حزبالتحریر ما شام را فرامیخوانیم که با این دعوت با شکوه یکجا شده تا دولت
خالفت مجلل را تأسیس منایید تا یکبار دیگر وضعیت خانوادههای مان را منبع فخر برای این امت
قرار داده و خانواده باید منبع افتخار و خوشی با شد؛ نه منبع غم و اندوه .الله میفرماید:
[جاثیه]18 :
117
118
118
پایان سخن
خواهران نهایت عزیز! اوالً میخواهم این کنفرانس و کمپاین را که تحت عنوان
"خانواده :چالشها و راهحلهای اسالمی" راه اندازی شده بود ،با ابراز سپاس و
قدردانی از پروردگار منان پایان دهم که ما را یاری منود تا آن را مؤفقانه به پایان برسانیم.
همچنان ،میخواهم از متام شام عزیزان برای حضورتان در کنفرانس امروز و متام برادران
و خواهران که به طور خستگیناپذیر به شمول اعضای دفرتمرکزی مطبوعاتی حزبالتحریر،
حزبالتحریر-والیه تونس و عامل جلیلالقدر شیخ عطاء بن خلیل ابوالرشته امیرحزبالتحریر
که در راستای بهبود این کنفرانس تالش به خرچ دادند ،ابراز قدردانی منایم .الله رحمت
بیپایانش را شامل حالتان منوده و پاداش خیرتان دهد.
خواهران گرامی! امروزه مشاهده میمناییم که وحدت و همبستگی نظم خانواده در حال
از همپاشیدن است .ارزشهای لیربال دموکراسی ،مادیگرایی ،فمینیستی ،قوانین و نظامهای
کفری و غیره اعتقادات و سنتهای غیر اسالمی که در جوامع ما گسرتش یافته و از سوی کفار
توسط حکام رسزمینهای اسالمی بر ما تحمیل گردیده اند ،باعث گردیده تا خانوادههای ما
تکهتکه شده و در گرداب رسدرگمی ،بینظمی و دلرسدی و بیاعتامدی دست وپا میزنند .متام
این بدبختیها برای مردان ،زنان ،اطفال و امثالهم را به ارمغان آورده شده است که برای جوامع
ما کوهی از مشکالت را ایجاد کرده است .در کنار این همه ،این رژیمها میخواهند با اقتباس،
ترویج و تحمیل عقاید مزخرف و مهلک با یک خواست شدید از طریق نظامهای آموزشی،
رسانهها ،سازمانهای زنان و سیاستهای دولتی در رسزمینهایمان وضعیت خانوادههای ما را
در معرض نابودی و هالکت قرار دهند.
خواهران معزز! ما به هیچوجه منیتوانیم در برابر این ارزشهای مهلک لیربال-غربی که
ساختار زندگی خانوادگی را به نابودی کشانده است ،خاموشی اختیار مناییم و به آنها اجازه
بدهیم تا وارد ساختار اجتامعی جوامع ما گردد .جوئل کوتکین یکتن از استادان مطالعات
118
119
شهرنشینی در دانشگاه چپمن -کالیفورنیا نوشته است« :در دهههای آینده مؤفقیت از آن
فرهنگهای خواهد بود که جایگاه وارزشهای خانوادگی را حفظ میکنند ».خواهران من؛ شکی
نیست که اگر ما به طور مؤثر به این بحرانها انگشت انتقاد نگذاریم ،پس بیگامن شکستی
خواهد بود که جوامع و نسلها آینده ما طعم تلخ آن را خواهند چشید .این بدان معنیست که
ما منیتوانیم به این مشکالتی که هر روزه در حال افزایش است ،غالب آییم و همچنان آن را در
مورد جایگاه و آروزهای ما در اسرتاتیژیهای گذشته که نتوانسته اند در کشورهای جهان حل
منایند ،چنگ بزنیم .ما باید فورا ً به این کار اقدام جدی منوده و برای دستیابی به یک راهحل
مثبت و جامع برای این بحران در واحد خانواده تالش به خرچ دهیم.
فلهذا ،این امر مستلزم این است که نخست ما باید اسالم را به عنوان یک دین جامع و
کامل همراه با متام ارزشها ،قوانین و نظام اجتامعی آن بپذیریم که دارای یگانه راهحل درست
در خصوص حل بحران خانوادگی بوده و مفاهیم ارزشمندی را در خود دارد که به طور مؤثر
رابطه بین زن و مرد را به وجه احسن آن تنظیم و حقوق و جایب زناشویی را به گونهای مشخص
میسازد که واحدهای مستحکم خانوادگی را ایجاد و از آن به طور شاید و باید حفاظت میکند.
اقتباس از هرگونه شیوۀ زندگی دیگر (به غیر از اسالم) در ساختار خانواده و جوامع ما
منجر به ناکامی میگردد .از اینرو ،بر ما الزم است تا هرگونه باورها ،رسوم و عنعنات و یاهم
شیوههای زندگی غیر اسالمی را کنار گذاشته و اصول ،ارزشها و نظامهای اسالمی مربوط به
ازدواج و زندگی خانوادگی را به خود ،خانواده ،جوانان و جوامع خویش مشتاقانه و به طور کامل
آموزش دهیم .در کنار این ،الزم است حسب توان خویش تالش مناییم تا فضایی را در خانهها،
مکاتب و جوامع خود ایجاد مناییم؛ به طوری که مفهوم تقوی ،عشق و اطاعت از حدود و اوامر
الله در آن به یک اصل (اسالمی) تغییر یافته و رضایتش در موارد فوق جستجو گردد که این
امر انشاء الله شخص مؤمن را به مسیری جهت میدهد که تبدیل به یک شوهر ،خانم ،فامیل،
پرس ،دخرت و یک مسلامن خوب و فوقالعاده گردد.
ثانیاً خواهران عزیز ،بر ما الزم است تا در مقابل هرگونه تالشهای سازمانهای بیناملللی،
سازمانهای حقوق زنان و یا هم دولتهاییکه به منظور سیکولرسازی و لیربالسازی ازدواج
119
120
ْش اللَّهَ َويَ َّت ْق ِه َفأُولَٰ ِئكَ ه ُُم الْفَائِ ُزونَ ﴾ ﴿ َو َمن يُ ِطعِ اللَّهَ َو َر ُ
سولَهُ َويَخ َ
[نور]52 :
120
121
و هر کس اهلل( )و پیامبرش( )را اطاعت کند ،و از اهلل ( )بترسد و از مخالفت فرمانش
بپرهیزد ،چنین کسانی همان پیروزمندان واقعی هستند!
121
122
122