‫پرسشنامه احوال شخصی وودورث‬

‫نام و نام خانواد گی……………………………………………‪ ..‬سن ……………………‪ ..‬شغل‬

‫……………………………‬
‫اجرا کننده …………………………………‪ ..‬محل اجرا ………………………………… تاریخ اجرا‬
‫‪…………………….‬‬

‫ویژگی شخصیتی‬ ‫نمره برش نمره آزمودنی‬

‫هیجان پذیری‬ ‫‪۶‬‬
‫وسواس ‪ ،‬پسیکاستنی‬ ‫‪٧‬‬
‫نمایش به گوشه گیری‬ ‫‪۶‬‬
‫رفتار و افکار پارانویا‬ ‫‪١٠‬‬
‫گرایش به افسردگی‬ ‫‪٧‬‬
‫گرایش به پرخاشگری و رفتار تهاجمی‬ ‫‪۶‬‬
‫بی قراری‬ ‫‪۴‬‬
‫گرایش به رفتار ضد اجتماعی‬ ‫‪۴‬‬

‫دستورالعمل پرسشنامه احوال شخصی وودورث‬

‫در این تست ‪ ٧۶‬سوال است جمله هارا با دقت بخوانید و اگر در مورد شما صادق است روی ع^مت بلی و اگرصادق‬
‫‪.‬نیست روی ع^مت خیر ضربدر بزنید بخاطر داشته باشید که باید عقاید خودتان را ذکر کنید‬
‫آیتمهای پرسشنامه احوال شخصی وودورث‬
‫خیر آری ‪ (١‬همیشه از این که مورد سرزنش واقع شوم می ترسم‬
‫خیر آری ‪ (٢‬از تاریکی می ترسم‪.‬‬
‫خیر آری ‪ (٣‬من از رعد و برق و طوفان می ترسم‪.‬‬
‫خیر آری ‪ (۴‬من از آب می ترسم‪.‬‬
‫خیر آری ‪ (۵‬از گذش‪ h‬از تونل و یا زیر زمین می ترسم‪.‬‬
‫خیر آری ‪ (۶‬از عبور از روی پلی که روی آب باشد می ترسم‪.‬‬
‫خیر آری ‪ (٧‬وقتی که روی پلی ایستاده ام دلم می خواهد خودم را پایین بیندازم‪.‬‬
‫خیر آری ‪ (٨‬غالبا ترس من ‪ ،‬بیشتر از بچه های دیگر است‪.‬‬
‫خیر آری ‪ (٩‬غالبا در نیمه شب من خیلی می ترسم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(١٠‬شب ها صداهایی بگوشم می رسد که موجب ترسم می شود‪.‬‬
‫خیر آری ‪(١١‬گاهی کسانی را که مرده اند در خواب می بینم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(١٢‬گاهی آن قدر ناخن هایم را می جوم که درد می گیرد‪.‬‬
‫خیر آری ‪(١٣‬گاهی به علت هیجان زبانم به لکنت می افتد‪.‬‬
‫خیر آری ‪(١۴‬نمی توانم مدت زیادی بدون حرکت بنشینم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(١۵‬هنگامی که روی صندلی نشسته ام عادت دارم که گردن و سر و شانه هایم را حرکت بدهم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(١۶‬نمی توانم مدتی مشغول یک کار باشم و مرتب مشغولیتم را عوض می کنم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(١٧‬غالبا مرا به گیجی و سر به هوا بودن سرزنش می کنند‪.‬‬
‫خیر آری ‪(١٨‬نمی توانم با یک بازی مدت زیادی خودم را سرگرم کنم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(١٩‬آن قدر با من بد رفتاری می کنند که گریه ام می گیرد‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٢٠‬گاهی من مانند دیگران نمی توانم درد را تحمل کنم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٢١‬از دیدن خون ناراحت می شوم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٢٢‬گاهی در نقاط مختلف بدنم احساس درد می کنم ‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٢٣‬گاهی احساس می کنم که نمی توانم نفس بکشم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٢۴‬معمو‪ t‬حس نمی کنم که قوی هستم و حالم خوب است‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٢۵‬صبح که از جا بلند می شوم احساس خستگی می کنم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٢۶‬تقریبا همیشه احساس خستگی می کنم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٢٧‬اکثر مواقع حوصله ام سر می رود‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٢٨‬اغلب سرم درد می گیرد‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٢٩‬بعضی از غذا ها مرا مریض می کند‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٣٠‬از بعضی غذا ها آن قدر متنفرم که نمی توانم آن ها را بخورم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٣١‬معمو‪ t‬خوب نمی خوابم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٣٢‬معمو‪ t‬نمی دانم که چکار می خواهم بکنم‪.‬‬
 ‫خیر آری ‪(٣٣‬تصمیم گرف‪ 0‬برای من کار مشکلی است‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٣۴‬من به خرافات معتقدم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٣۵‬چند دفعه می خواستم از خانه فرار کنم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٣۶‬چند دفعه احساس کرده ام که باید از خانه فرار کنم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٣٧‬تا ]به[ حال از خانه فرار کرده ام‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٣٨‬گاهی از رد شدن از خیابان یا میدان بزرگ می ترسم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٣٩‬گاهی از نشس‪ 0‬در اتاق کوچک در بسته می ترسم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۴٠‬از آتش خیلی می ترسم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۴١‬تا حا‪ W‬دلم خواسته است که جایی را آتش بزنم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۴٢‬قبل از خواب عادت دارم که زیر تخت را نگاه کنم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۴٣‬دوست ندارم با بچه های دیگر بازی کنم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۴۴‬بیشتر دلم می خواهد تنها بازی کنم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۴۵‬بچه های دیگر نمی گذارند که با آن ها بازی کنم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۴۶‬اغلب عصبانی می شوم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۴٧‬معمو‪ W‬دوست دارم در بازی ها فرمانده بشوم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۴٨‬معمو‪ W‬خود را خوشبخت حس نمی کنم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۴٩‬گاهی احساس می کنم که با دیگران فرق دارم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۵٠‬گاهی اوقات احساس می کنم که هیچ کس مرا درک نمی کند ‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۵١‬گاهی احساس می کنم که ع‪h‬وه بر زندگی معمولی یک زندگی دیگر نیز دارم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۵٢‬گاهی احساس می کنم که فرزند خوانده پدر و مادرم هستم و به سختی این فکر را از سرم بیرون می‬
‫کنم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۵٣‬گاهی اوقات این قبیل فکرها به سرم می آید‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۵۴‬گاهی احساس می کنم چیزهایی که در اطرافم هستند‪ ،‬واقعا وجود ندارند‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۵۵‬به آسانی دوست پیدا می کنم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۵۶‬گاهی از کرده خود احساس گناه می کنم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۵٧‬فکر نمی کنم که مردم مرا به اندازه بچه های دیگر دوست داشته باشند‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۵٨‬گاهی احساس می کنم که هیچ کس مرا دوست ندارد‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۵٩‬فکر می کنم به زحمت می توان در خانه ]‪ [،‬راحت زندگی کرد‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۶٠‬فکر می کنم به زحمت می توان در مدرسه راحت زندگی کرد‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۶١‬پدر و مادرم با من به عدالت رفتار نمی ک‪.l‬‬
‫خیر آری ‪(۶٢‬معلم ها با من به عدالت رفتار نمی کنند‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۶٣‬اغلب خیال می کنم که یک نفر مرا تعقیب می کند‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۶۴‬گاهی احساس می کنم که مردم می خواهند نسبت به من بدی کنند‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۶۵‬وقتی با من مخالفت می کنند عصبانی می شوم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۶۶‬وقتی که عصبانی می شوم اتفاق می افتد که اسباب و اثاثیه را بشکنم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۶٧‬گاهی برای چیزهای بی ارزش عصبانی می شوم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۶٨‬تا حال اتفاق افتاده است که بیهوش بشوم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(۶٩‬اغلب حالت بیهوشی به من دست می دهد‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٧٠‬گاهی احساس می کنم چشمم سیاهی می رود و سرم گیج می رود‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٧١‬دوست دارم شغلی پیدا کنم که در آن حیوانات را می کشند‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٧٢‬تاکنون آرزو کرده ام که اتفاق بدی برای کسی روی بدهد‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٧٣‬گاهی دیگران را آن قدر آزار می دهم تا به گریه بیفتند‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٧۴‬گاهی از بدی کردن به دیگران خوشحال می شوم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٧۵‬گاهی از آزار حیوانات خوشحال می شوم‪.‬‬
‫خیر آری ‪(٧۶‬تاکنون دلم خواسته است که دزدی بکنم ‪.‬‬