Professional Documents
Culture Documents
سرمایه گذاری های خارجی
سرمایه گذاری های خارجی
رشد اقتصادی یکی از اهداف مهم کشور های رو به انکشاف میباشد ,بسیاری از کشور های رو
به انکشاف برای رونق دهی اقتصادی و برای از بین بردن بیکاری و همچنان برای رسیدن به
رشد اقتصادی دوامدار با مشکل کمبود سرمایه مواجه هستند این مشکل توسط اخذ قروض سرمایه
گذای های خارجی و پس انداز ها مرفوع میشود که از همه سرمایه گذاری های خارجی بهترین
شر ایط را برای رشد اقتصادی دارا میباشد
فصل اول
قبل از آنکه به تعریف سرمایه گذاری خارجی بپردازیم در ابتدا سرمایه را تعریف میکنیم و بعدا
سرمایه گذاری خارجی را مفصال بحث میکنیم
سرمایه :
سرمایه یکی از عناصر مهم تولید در اقتصاد سرمایه داری و متشکل از مالی است که از آن
عایدی بدست می آید.در عمل تجاری این اصطالح تنها به ثروت خالص یک واحد اقتصادی اطالق
می شود یا کلیه سرمایه گذاری ها نسبتا دایمی را که مالکان از دارایی خود یا قرضه دراز مدت
انجام داده اندر به نام سرمایه یاد می کنند.
سرمایه به سه شکل سرمایه فیزیکی شامل تجهیزات و ماشین آالت سرمایه های مالی شامل اوراق
بهادار و سهام و سرمایه انسانی شامل دانش فنی و تحصیالت مورد توجه است که در نظریات
مختلف برای تداوم رشد اقتصادی سرمایه گذاری کافی در هر یک از زمینه ها مورد تاکید قرار
می گیرد در این قسمت برای توضیح سرمایه گذاری خارجی می پردازیم.
سرمایه خارجی
.2ماشین آالت وسایل تولید که به شکل سرمایه باشد نه مصارف جاری تصدی.
در تعاریف فوق سرمایه خارجی در شکل فیزیکی مالکیت معنوی سرمایه پولی و انواع تخصص
های الزم فنی و تجاری طبقه بندی شده است
.1سرمایه گذاری خارجی
سرمایه گذاری خارجی تعریف های گوناگون دارد که قرار ذیل میباشد
.Aهر نوع سرمایه گذاری که به وسیله شرکتهای خصوصی یا افراد در کشور های غیر از
وطن شان انجام می شود که در کنار اهداف دولت باشد سرمایه گذاری خارجی نام دارد.
.Bسرمایه گذاری خارجی به کارگیری سرمایه خارجی در یک ساختمان اقتصادی جدید یا
موجود میباشد
سرمایه گذاری مستقیم خارجی آن دسته از سرمایه گذاریهای هستند که سرمایه گذارخارجی به
طور مستقیم در کشور میزبان اقدام به سرمایه گاری می کند .در سرمایه گذاری مستقیم خارجی
سرمایه گذار خارجی با حضور فعال در محل سرمایه گذاری و قبول مسئولیت مالی مستقیما
کنترول و اداره واحد در کشور میزبان را در دست دارد.
برای سرمایه گذاری مستقیم خارجی تعاریف مختلفی وجود دارد که عمده ترین ان ها قرار
ذیل اندر
سرمایه گذاری مستقیم خارجی عبارت است از سرمایه گذاری های که متضمن
مناسبات بلند مدت و منعکس کننده کنترول و نفع شخصیت حقیقی و یا حقوقی مقیم
یک کشور دز شرکت واقع در خارج از وطن سرمایه گذار می باشد
جریان ورودی و خروجی سرمایه گذاری مستقیم خارجی متشکل از سرمایه ای است گه توسط
یک سرمایه گذار خارجی برای یک شرکت فراهم می گردد .
اما از نظر بانک جهانی سرمایه گذاری خارجی طور ذیل تعریف شده است:
سرمایه گذاری مستقیم خارجی نوعی از سرمایه گذاری خصوصی است که با
هدف حفظ و کنترل بر سرمایه حد اقل %10سهام دارای حق رای را در یک
شرکت خارجی بدست آرد.
آن سرمایه گذاری که سرمایه گذار حضور فیزیکی داشته با قبول مسئولیتها
کنترول و اداره واحد تولیدی را مستقیم در دست داشته باشد و سرمایه گذار بطور
مستقیم در دارای ها و منافع کشور سرمایه پذیر و اجرای فعالیت های تولیدی نقش
موثر دارد.
.5عملیات مشترک.
مقصد از سرمایه گذاری غیر مستقیم خریداری دارای های مالی مانند اسناد سهم و اسهامی است
که در مملکت وارد کننده سرمایه نشر می شود در صورت خرید اوراق قرضه مالک آن یک سند
را مقابل سرمایه خویش بدست می آورد که بهره و مدت آن معین بوده طبق قرار داد سالیانه مفاد
آنرا بدست می آورد بعد از مدت معین اصل سرمایه را بدست می آورد یا به عبارت دیگر
در سرمایه گذاری غیر مستقیم خارجی سرمایه گذار خارجی با خرید سهام یا اوراق قرضه سرمایه
خود را وارد کشور میزبان می کند و در اداره و مالکیت تنها به اندازه سهم خود اختیار و حق رای
را دارد و متناسب با آن مفاد و ضرر می کند بنا بر آن خطر کمتر متوجه سرمایه بوده و مسئولیت
مدیریتی آن نیز کمتر است به این دلیل سرمایه گذاران خارجی تمایل بیشتری به این نوع سرمایه
گذاری دارند.
خرید اسناد اعتباری قابل انتقال که از طرف کشور سرمایه پذیر منتشر می گردد.
خرید اوراق قرضه یا سهام کشور سرمایه پذیر که توسط افرادی از کشور های
دیگر انجام می شود
دوم:سرمایه گذاری رسمی یا عمومی
سرمایه گذاری عمومی به دو شکل انجام می شود .
به شکل قرار داد اعتبار و قرضه یا کمک خارجی بصورت دو جانبه بین دو کشور یا
بانکهای مرکزی آن ها .
به وساطت سازمانهای بین المللی مانند بانک جهانی IMFو یا سایر سازمانها این مبالغ
بین کشور ها انتقال یابد.
برخی از این قرضه ها بصورت مستقیم در اختیار کشور های در خواست کننده قرار می گیرد و
می توانند در زمینه که خواسته باشند آنرا بکار ببرند اما اکثر این قرضه ها مشروط بوده و
کشور یا سازمان اعطا کننده مورد مصرف آنرا دقیقا مشخص می کند و بصورت چند مرحله ای
و مشروط به حاصل شدن اطمینان از مصرف در همان مورد خاص به کشور درخواست کننده
پرداخت می شود.
سرمایه گذاری مستقل خارجی از نظر حقوقی به سرمایه گذاری شرکتهای خارجی با مالکیت صد
فی صد خارجی اطالق می شود و چنانچه از عنوان آن پیداست در این چنین سرمایه گذاری ها
جای برای سرمایه گذاران داخلی وجود ندارد و سرمایه گذاران خارجی دارای استقالل کامل می
باشند.
.2سرمایه گذاری مشترک خارجی
در کشور های رو به انکشاف سرمایه گذاری های خارجی به شکل مشترک می باشد در این نوع
سرمایه گذاری ها مخارج سرمایه گذاری و منافع حاصله از آن به تناسب بین سرمایه گذاران
خارجی و داخلی تقسیم می گردد .این سرمایه گذاری به نوبه خود به دو دسته تقسیم شده است .
این نوع سرمایه گذاری ها نزد کشور های با اقتصاد مرکزی که در قوانین آنها نظریه مالکیت
حقوقی به رسمیت شناخته نمیشود معمول است این نوع سرمایه گذاری مشابه قرارداد های
مشترک بوده و به استثنایی مسائل مربوط مالکیت .دارای همه پیش بینی های الزم و حاکم بر
روابط میان طرفین قرار داد می باشد یکی از خصوصیات این سرمایه گذاری محدود بودن مدت
سرمایه گذاری می باشد و با پایان یافتن مدت قرار داد ختم دوره سرمایه گذاری نیز به پایان می
رسد.
این نوع سرمایه گذاری که رایج ترین نوع سرمایه گذاری خارجی است از طریق تقسیم مالکیت
سهام و سرمایه بین سهامداران داخلی و خارجی صورت می گیرد و معموال شرکاء نسبت به
سهام خود در مدیریت واحد تولیدی نقش دارد .معموال سهم داران قرارداد های را بین خود تحت
قرار داد مشارکت در چارچوب قوانین موجود ه تنظیم می کنند .
چگونگی جذب سرمایه گذاری های خارجی
سرمایه بانکها
سهام شرکتها
اوراق قرضه
مشترک سهامی
از سال 1918تا 1925بی ثباتی سیاسی در اروپا ادامه داشت ,دولت انگلستان با در نظر
داشت مازاد تجاری به صدور سرمایه ادامه داد بعدا امریکا نیز به صدور سرمایه آغاز کرد .
با بروز بحران اقتصادی در October 1929روند سرمایه گذاری خارجی بطور کلی دچار
اختالل گردید و تجارت خارجی از سطح 3میلیارد در سال 1929به 1میلیارد رسید با شروع
کمک های مارشال به اروپا جریان سرمایه دوباره به اروپا شدت گرفت این کمک ها به شکل
قرضه و کمک های بال عوض بود ,از آن جای که این کشور ها صرف به کمبود سرمایه مواجه
بودند و از ساختار خوب اقتصادی بر خور دار بودند بّنا به رشد اقتصادی چشمگیری دست یافتند .
بعد از ان جریان سرمایه گذاری به کشور های رو به انکشاف صورت گرفت اما چون مشکل انها
تنها کمبود سرمایه نبود بّنا نتوانستند به رشد اقتصادی دست یابند.
از طرف دیگر با شروع بازسازی اروپا بعد از جنگ جهانی دوم جامعه اقتصادی اروپا در سال
1957تاسیس شد و سپس سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه اروپا ایجاد شد با ایجاد این چنین
سازمانها سرمایه گذاری در اروپا و همچنان جاپان افزایش نمود و با گسترش بازار های مالی و
افزایش رشد کشور های اروپای غربی دارای مازاد سرمایه شدند و به صورت صادر کننده
سرمایه مطرح شدند .جاپان نیز پس از رفع مشکالت جنگ به رشدی بی سابقه دست یافت و با
داشتن مازاد سرمایه شرکتهای بزرگ جاپانی به عنوان سرمایه گذاران خاجی در جهان مطرح
شدند بطور کلی پس از خاتمه جنگ جهنی دوم می توان گفت دوره جدیدی برای جریان سرمایه
های خارجی و سرمایه گذاری مستقیم خارجی پدید آمد.
با گذشت زمان در حدود دهه 70میالدی با گسترش شرکتهای چند ملیتی در جهان برخی از
اقتصاددانان نگران شدند زیرا شرکتهای چند ملیتی هر مکانی که شرایط مساعدی داشت برای
فعالیت های خود انتخاب میکنند
و به نظر میرسید که شرکتهای چند ملیتی با پشتوانه اقتصادی و وسعت دامنه عملیات خود سریعتر
از مجموعه اقتصاد کشور میزبان رشد داشته باشند در زمان اندکی اقتصاد جهان را زیر سلطه
خواهند کشید .
لیکن این واقعیت تحقق نیافت و دولتها جهت جذب سرمایه های خارجی تدابیری اندیشیدند تا به
رشد اقتصادی کشور های شان کمک شود و سازمان ملل نیز جهت استفاده صحیح و آگاهانه از
منابع شرکتهای چند ملیتی رهنمود های را به کشور های در حال توسعه داد .
با وجود این به دلیل مطرح شدن امپریالیسم مدرن و اینکه شرکتهای چند ملیتی کشور های میزبان
را تحت سلطه در می آورند مساله جلوگیری از سرمایه گذاری خارجی و جایگزینی استقراض به
جای آن مطرح شد و بدین ترتیب کشور های در حال توسعه سعی کردند به استقراض خارجی
میزان سرمایه الزم را وارد کشور شان کنند و خود نیز مدیریت آن را بر عهده بگیرند.
البته عالوه بر مساله امپریالیزم مدرن مسائل دیگری نیز در شکل گیری استقراض خارجی مطرح
است که قرار ذیل اند:
با افزایش بی سابقه قیمت نفت در سال 1973منابع مالی عظیمی به کشور های صادر کننده آن
سرایت کرد اما این کشور ها به دلیل آنکه از قدرت جذب باال بر خور دار نبودند این منابع را در
بانکهای خارجی پس انداز کردند .به این ترتیب این بانکها به موجودی باالیی مواجه شدند و به
اعطای وام به کشور های در حال توسعه پرداختند و تقاضای وام این کشور ها توسط این منابع
تامین مالی گردید.
-2سیاستهای پولی کشور های صنعتی :
در طی سالهای 76- 1973کشور های صنعتی از سیاست پولی انبساطی بر خور دار بودند و با
افزایش شدیدی
در حجم پولی مواجه شده بودند و چون در آن دوره بسیاری از سرمایه گذاری های داخلی در
بخش انرژی بود و این بخش از خطر زیاد برخوردار بود بّنا تمایل شدیدی برای دادن قرضه برای
کشور های در حال توسعه پیدا گردید به این ترتیب موج عظیمی از منابع به شکل قرضه به سمت
کشور های در حال توسعه جریان یافت و این امر منجر به بحران قرضه ها در سال 1982شد بعد
از اوایل دهه 80جریان سرمایه دوباره به شکل سرمایه گذاری مستقیم خارجی و پرتفوی خارجی
شدت یافت و در سال های 1989-1991سیر صعودی اما در سال های 1993-1991سیر نزولی
داشت .
خصوصی سازی و دادن فرصتها به بخش خصوصی شرایط را برای FDIآماده نمود و بیشترین
این سرمایه گذاری های مستقیم خارجی را کشور های پیشرفته جذب نمودند طوریکه FDIدر
%89 2000افزایش کشور های انکشاف یافته در %69.4 1967در %83 1990در سال
یافت .
89 79 61 63 83 78 73.9 69.4 کشور های
انکشاف یافته
11 21 39 37 17 22 26.1 30.6 کشور ها ی رو
به انکشاف
در حال حاضر تحرک سرمایه در دو نوع یعنی سرمایه گذاری مستقیم و سرمایه گذاری غیر
مستقیم صورت می گیرد اگر چه انتقال سرمایه توسط کمک های یک کشور به کشور دیگر نیز
انتقال می یابد اما تحرک آزادانه سرمایه برای مقاصد اقتصادی معموال در دو حالت مستقیم و غیر
مستقیم صورت می گیرد.
-2هدف دیگر سرمایه گذار خارجی در FDIداشتن کنترول مستقیم در مدیریت و سرمایه
وی می باشد.
-3جلوگیری از تعرفه ,و سایر موانع گمرکی و تجاری و یا استفاده از اعانه های صادراتی
که در مملکت میزبان برای صدور چنین تولید اتی داده میشود نیز یکی از دالیل آن بوده
می تواند .سرمایه گذار خارجی بخاطر آنکه مانعی مقابل تولیدات وی نباشد اقدام به
سرمایه گذاری در کشور هدف می نماید.
-4پایین بودن عوامل تولید دلیل دیگری برای FDIبوده می تواند زیرا با پایان بودن قیمت
عوامل تولید مصارف تولیدی کاهش نموده مفاد متصدی افزایش می کند.
همین دلیل است که کشور های رو به انکشاف که نسبتا توسعه یافته اند در جذب سرمایه گذاری
های خارجی تا اندازه موفق بوده اند .چون اکثر کشور های رو به انکشاف نتوانسته اندر خود را با
پیشرفت تکنولوژی عیار بسازند بنا به حیث کشور های تهیه کننده مواد خام برای کشور های
صنعتی ماندند .مواد خام ارزان و نیروی کار ارزان یکی از دالیل جذب سرمایه های خارجی
موثر بوده اند.
طوریکه در سال های اخیر کشور های مثل چین جاپان کوریای جنوبی هند و بعضی دیگری از
کشور های جنوب آسیا به فراوانی نیروی کار و مواد خام رشد چشم گیر اقتصادی داشته اند.از
جمله چین توانسته است که %10تمام سرمایه گذاری جهان را از سال 1995-1980جذب
نماید .
علت اینکه چین در جذب سرمایه گذاری های خارجی موفق بوده است روی دست گرفتن سیاست
های جذب سرمایه های خارجی بعد از سال ,1979وسیع بودن بازار داخلی ,استراتیژی توسعه
صادرات و همچنان پیشرفت اقتصادی کشور های همسایه وی می باشد.
-5مزیت نسبی یک کشور در متاع خاص نیز دلیلی دیگر سرمایه گذاری خارجی میباشد
طوریکه بعضی صنایع در یک کشو ر بنا بر شرایط مساعد پیشرفت نموده می باشد مثال
صنعت کامپیوتر در امریکا و صنعت موتر سازی در جاپان که می تواند زمینه را برای
سرمایه گذاری دوطرفه مساعد سازد.
-6بعضی از شرکتهای بزرگ دارای دانش خاص در ساحهء تولید جنس خاص میباشند و
نمیخواهند که این معلومات را به دیگران انتقال دهند از این جهت خود شان یک شعبه را
در خارج باز می کنند.
-7شاید شرکتهای که اقدام به سرمایه گذاری مستقیم خارجی می کنند آرزو داشته باشند که
یک منبع مواد خام را مستقیما کنترول کنند تا در تولید آن سکتگی رخ ندهد.
-8ممکن شرکتهای سرمایه گذار تکنولوژی پیشرفته در اختیار داشته باشند و نخواهند که
تکنولوژی خود را در اختیار دیگران قرار دهند.
-9شاید هدف سرمایه گذار داخل شدن به بازار اولیگوپولی یک مملکت معین بوده بدین
صورت نخواهد که مفاد ممکنه را با شرکت که شکل نیمه انحصاری دارد تقسیم نماید.
علت عمده برای سرمایه گذاری غیر مستقیم بدست آوردن مفاد بیشتر در خارج از کشور می باشد
بّنا با در نظر داشت مقاصد اقتصادی مفاد بیشتر عامل سرمایه گذاری غیر مستقیم می باشد اتباع
یک کشور از آن جهت اوراق قرضه و یا اسهام را در ممالک خارج میخرند زیرا مفاد و بهره آن
نظر به داخل کشور بیشتر است .چون سرمایه گذاران کوشش میکنند که خطر سرمایه گذاری را
به حداقل برسانند بنا سهم آن شرکتها را خریداری می کنند که مفاد شان به حد باال باشد و خطر
ضرر آنها به حد اقل باشد.
بسیاری از کشور های رو به انکشاف برای قرار گرفتن در مسیر انکشاف و رشد اقتصادی
سرمایه گذاری در بخش های مختلف اقتصادی را در اولویت قرار داده اند سرمایه در هر اقتصاد
به منزله عامل رشد اقتصادی شناخته شده است بسیاری از کشور ها برای رسیدن به استخدام کامل
و رشد اقتصادی سرمایه گذاری خارجی را بهتر دانسته اند.
نظریه های رشد هرود – دومار و توسعه روستو و سایر نظریه های رشد اغلب منکی به افزایش
توان مادی از طریق سرمایه گذاری در اقتصاد میباشند تامین سرمایه مالی از طرق مختلف مثل
پس انداز های داخلی قروض و سرمایه گذاری های خارجی امکان دارد پس انداز د رکشور های
رو به انکشاف نمی تواند جوابگوی نیازمندیهای سرمایه گذاری باشد و بازار سهام در این کشور
ها رونق خاصی ندارند همچنان قروض خارجی نیز دارای محدودیت ها میباشد بناا سرمایه گذاری
ها ی خارجی برای ضروریات مالی کشور های ور به انکشاف مفید تلقی میشود.
در چند سال اخیر عواملی که باالی رشد اقتصادی تاثیر داشته اند مختلف بوده اند به اساس
تحقیقات که صورت گرفته است در دهه هفتاد افزایش صادرات عامل عمده در رشد اقتصادی بوده
در حالیکه در دهه هشتاد عامل رشد اقتصادی افزایش اندازه پس انداز عامل مهم در رشد اقتصادی
پنداشته میشد که در این دو دهه سرمایه گذاری مستقیم خارجی نقش موثری بر رشد اقتصاد نداشته
است .اما در دهه نود کشور های که از نسبت FDIو GDPبیشتری بر خور دار بوده اند رشد
اقتصادی بیشتری داشتند.
البته ورود سرمایه به تنهای در کشور های توسعه نیافته باعث رشد اقتصادی نمیگردد بلکه عوامل
دیگری در پهلوی سرمایه وارد کشور میزبان شود این عوامل میتواند تکنولوژی جدید و مدیریت
بهتر باشد پیشرفت تکنولوژی در رشد اقتصادی نقش بیشتر دارد نسبت به اینکه سرمایه بیشتر
بکار رود .
یعنی اگر FDIبه همراه تکنولوژی پیشرفته و مناسب وارد کشور گردد در اینصورت آن کشور
میتواند به رشد اقتصادی دست یابد.
مدیریت بهتر که در شرکت های خارجی مورد استفاده قرار می گیرد نیز در موفقیت سرمایه
گذاری ها ی خارجی سهم داشته است رهبری در مورد اینکه چه تولید شود برای که تولید شود
چه مقدار تولید شود یا اینکه مواد خام از کجا تهیه شود و سایر موارد که در تولید مهم می باشد
تصمیم میگیرد.تاثیر گذاری FDIبر رشد اقتصادی در کشور های رو به انکشاف همیشه مثبت
نمیباشد زیرا تاثیر گذاری سرمایه گذاری خارجی ارتباط به اندازه اختالف تکنولوژی بین دو
کشور دارد هر چه این اختالف و تفاوت کمتر باشد تعویض تکنولوژی جدید با تکنولوژی موجود
بر رشد اقتصادی تاثیر بیشتر خواهد داشت دلیل آن عدم آشنای تخنیکی و طرز استفاده از
تکنولوژی جدید و نیروی کار ماهر در این کشور ها میباشد این مشکل تا اندازه با تربیت نمودن
نیروی کار متخصص که بتواند از تکنولوژی جدید بطور درست استفاده کند حل میشود هد قدر که
سرمایه گذاری در برای تربیت نمودن نیروی انسانی بیشتر باشد به همان اندازه میتوان از
تکنولوژی پیشرفته بیشتر استفاده نمود و در نتیجه به رشد اقتصادی بیشتر منجر می شود زیرا اگر
یک کشور از سرمایه انسانی کمتر بر خور دار باشد سهم FDIدر رشد اقتصادی کمتر میباشد و
بر عکس هر قدر نیروی کار تحصیل کرده بیشتر وجود داشته باشد قدرت جذب FDIدر همان
کشور بیشتر بوده و تاثیرات خوبی باالی رشد اقتصادی وارد میکند.
موجودیت نیروی انسانی ماهر و متخصص در رابطه به سرمایه گذاری های خارجی نسبت به
سرمایه گذاری های داخلی مهم تر میباشد زیرا سرمایه گذاری داخلی معموال در فعالیتهای سنتی
صورت میگیرد اما سرمایه گذاری خارجی توام با تکنولوژی میباشد.
در استفاده از تکنولوژی هدف کشوری که به سرمایه گذاری مستقیم خارجی میپردازد مهم میباشد
کشور های صنعتی در FDIتکنولوژی پیشرفته را استفاده میکنند تا اینکه در بازار های داخلی
دسترسی زیاد داشته باشند اما کشور های که جدیداً صنعتی شده اند تکنولوژی معمولی را مورد
استفاده قرار می دهند زیرا آنها از یک سو سرمایه کافی برای استفاده از تکنولوژی مدرن را
ندارند و از سوی دیگر میخواهند برای پاین نگاهداشتن مصارف تولیدی از عوامل تولید ارزان
استفاده کنند تا اینکه تولیدات خود را در کشور های رو به انکشاف به فروش برسانند.
بطور خالصه اینکه همیشه تکنولوژی در سرمایه گذاری مستقیم خارجی باعث رشد اقتصادی
میگردد یا نه مربوط میشود به عوامل ذیل:
)1اندازه اختالف تکنولوژیکی بین دو کشور.
اینکه FDIجایگزین سرمایه گذاری های داخلی شده میتواند یا نه در این مورد دو نظر وجود دارد
بعضی از اقتصاد دانان معتقد اند که FDIباالی سرمایه گذاری های داخلی اثر مثبت اما نه
چشمگیر دارد ,شرکت های داخلی ممکن از حضور کمپنی های خارجی طوری سود ببرند که کار
گرانی که در شرکت های خارجی استخدام شده اند مهارت و دانشی را بدست آورده که در بازار
قیمت زیاد داشته باشد اگر این کارگران شرکتهای خارجی را ترک کنند سرمایه انسانی به اختیار
شرکتهای داخلی قرار خواهد گرفت و مولدیت آنها را افزایش خواهد داد .همچنان شرکتهای داخلی
با مواجه شدن به تولیدات جدید خود را به آن عیار می سازند.
بعضی دیگری به این نظر اند که حضور شرکتهای خارجی می تواند تا اندازه حاصالت
شرکتهای داخلی را خصوصا در کوتاه مدت کاهش دهد زیرا شرکتهای خارجی با مصارف کمتر
تولیدی مواجه هستند بنا دست به افزایش تولید می زنند که در نتیجه شرکتهای خارجی تقاضا را از
سمت شرکتهای داخلی منحرف می کنند و تولید آنها را با کاهش مواجه میسازند .بنا بر این چون
این شرکتها باید مصارف ثابت تولیدی خود را بر بازار کوچک پخش کنند بنا باعث کاهش در
تولیدات آنها میشود.
یکتعداد دیگر مخافین سرمایه گذاری مستقیم خارجی به این باور اند که سرمایه گذاری های
خارجی به داشتن سرمایه هنگفت مفاد بیشتر را به جای سرمایه گذاری مجدد از کشور خارج
میکنند همچنان مخالفین سرمایه گذاری مستقیم خارجی به این فکر اند که مفاد حاصله از این
سرمایه گذاریها در اختیار آنهای قرار میگیرد که عالقه کمتر به پس انداز دارند و این باعث
افزایش تقاضا میگردد که در نتیجه سطح قیمت ها سعود میکند .انتقاد دیگری به این سرمایه
گذاریها در این است که سمت مصرف را تغیر داده و از سرمایه گذاریهای مهم باز میدارد همچنان
انتقاد دیگر اینست که این سرمایه گذاری ها کار بر نبوده در حالیکه مشکل کشور های رو به
انکشاف بیکاری میباشد .
A.2عوامل موثر در جلب سرمایه گذاری های خارجی
مهمترین عوامل در جذب سرمایه گذاری های خارجی به سه کتگوری تقسیم شده است :
.1عوامل اقتصادی
.3عوامل بنیادی
یک کشور باید در جذب سرمایه گذاری های خارجی هر سه عامل فوق را در نظر بگیرد
عوامل اقتصادی
یک سلسله عوامل چون منابع تولید فراوان وجود بازار مصرف بزرگ در کشور و وجود نیروی
کار انعطاف پذیر با مزد پایین در جلب سرمایه گذاری های خارجی نقش دارند که بطور خالصه
درباره هر کدام تذکر بعمل می آید
منابع تولید ارزان :منابع تولید فراوان با مصارف پایین مهم ترین عامل برای ورود FDIمیباشد
وجود منابع طبیعی فراوان موقیعت جغرافیای و انرژی فراوان باعث کاهش در مصارف تولید
شده در نتیجه باعث جلب سرمایه گذاری ها میگردد همچنان توسعه نیروی کار فنی و متخصص با
مزد های پایین در جذب سرمایه گذاری های خارجی مهم تلقی میشود با پیشرفت تخنیک و مغلق
شدن مراحل تولید دیگر نیروی غیر ماهر بکار نمی آید بلکه طوریکه در مبحث قبلی تذکر رفت
باید به تربیه نیروی ماهر پرداخته شود یکی از دالیل موفقیت چین مالزیا سنگاپور داشتن نیروی
کار ماهر میباشد.
وسعت کشور میزبان :وسعت کشور میزبان در آن دسته از سرمایه گذاری های خارجی که به
هدف فروش در بازار های داخلی صورت میگیرد مهم میباشد طوریکه چین مکسیکو سنگاپور و
بعضی کشور های دیگر رو به انکشاف به دلیل داشتن بازار های بزرگ داخلی بیشتر FDIرا
جذب نموده اند.
سیاست های دولت:عملکرد های دولت د ر قسمت برخورد با سرمایه گذاران خارجی نقش عمده
در جلب سرمایه گذاران خارجی دارد.سیاست های پولی سیاست های تجارتی سیاست های مالیاتی
وضع تعرفه ها از طرف دولت عواملی اند که در جذب سرمایه گذاری ها مهم شمرده میشود.
انفالسیون :انفالسیون رو به افزایش باعث آن میشود که افراد یک کشور توجه به تولیدات خارجی
نمایند از سوی دیگر افزایش قیمت ها باعث بلند رفتن مصارف تولیدی میگردد.
زیر بنا ها :موجودیت سیستم مواصالتی انکشاف یافته و موجودیت انرژی و بعضی مسایل دیگر
چون مناطق آزاد صنعتی در مورد سرمایه گذاری های خارجی با اهمیت میباشد.
عوامل حمایتی
عوامل تشویقی با ایجاد مناطق آزاد صنعتی ,قوانین بیمه و حمایت دولت از سرمایه گذاری های
خارجی ارتباط دارد دولت باید این تضمین را بدهد که سرمایه گذاری خارجی از امنیت جانی و
مالی برخوردار باشد.
عوامل بنیادی(امنیتی)
کشور هایکه دارای نا آرامی های سیاسی و اجتماعی هستند که امنیت سرمایه گذاران را تهدید
میکند هر چند از لحاظ اقتصادی جذاب باشد باز هم در جذب سرمایه گذاری هاا خارجی نا موفق
میباشد در حقیقت سرمایه گذاری های خارجی در آن جاهای شکل میگیرد که محیط مورد نیاز را
داشته باشد این محیط شامل ثبات سیاسی ثبات نهاد های قانون گذاری عدم بوروکراسی عدم فساد
اداری حق مالکیت معنوی میباشد.
در مبحث باال موضوع مورد بحث ما این بود که چگونه FDIبر رشد اقتصادی تاثیر میگذارد
حال آن عواملی را مورد مطالعه قرار میدهیم که با موجودیت آن FDIبطور موثر مورد استفاده
قرار میگیرد.
در چند دهه اخیر سکتور که FDIدر آن جذب میشود نظر به نیمه اول قرن 20تغییر نموده است
در سال 1913در کشور های رو به انکشاف و کمتر توسعه یافته بیش از نیم FDIبه بخش های
معادن و مواد خام اختصاص می یافت و صرف %10به بخش صنایع راه می یافت اما در سال
1990حدود FDI %40به بخش % 50آن به بخش صنعت و صرف % 10آن به بخش معادن
و مواد خام اختصاص داده شده بود این تغیرات در FDIتاثیرات متفاوتی بر رشد اقتصادی دارد.
اگر FDIدر بخش های اولیه (مواد خام و معادن)جذب شود برای کشور های کمتر توسعه یافته
اثرات سودمند کمتر خواهد داشت زیرا تقاضا برای این مواد غیر ارتجاعی است و منافع حاصل
از تغییر تکنولوژی ایجاد شده توسط FDIدر این بخش در اثر کاهش قیمت ها به مصرف کننده ها
انتقال می یابد .اما اگر FDIدر بخش صنعت بکار رود به دلیل بلند بردن سطح تحصیالت
مهارتها ابداعات و ایجاد تقاضای جدید منجر به رشد اقتصادی میگردد.
تا دهه 70سطوح مختلف توسعه یافته گی بر نتیجه حاصله از سرمایه گذاری مستقیم خارجی چه
در کوتاه مدت یا طویل المدت اثر نداشت زیرا در این زمان تکنولوژی کمتر مطرح بحث بود و
همچنان نیروی کار متخصص کمتر ضرورت بود .در دهه 80اثر FDIدر کوتاه مدت و طویل
المدت در کشور های رو به انکشاف تغییراتی را نشان داد .در کشور های بیشتر توسعه یافته اثر
FDIنسبت به کشور های کمتر توسعه یافته رو به انکشاف کمتر بود یعنی تاثیر FDIبر رشد
اقتصادی در کشور های کمتر توسعه یافته بیشتر بود.
در رابطه باید اشاره کرد که آیا هدف یک کشور توسعه صادرات می باشد یا در فکر تعویض
واردات میباشد .استراتیژی توسعه صادرات گرایش و توجه بیشتری به جذب FDIدارد و
همچنان در این استراتیژی FDIبصورت مفیدتر عمل نموده زیرا وضع تعرفه ها و سهمیه بندی
تجاری در استراتیژی تعویض واردات منجر به اختالالت ت در بازار عوامل می گردد زیرا
تولید در آن بخش که عوامل کمتر در اختیار است روی دست گرفته میشود در نتیجه از یک سو
رشد کمتر اقتصادی را باعث می شود و از سوی دیگر زمینه برای جذب FDIکمتر مهیا
میشود.اما استراتیژی توسعه صادرات منجر به آزادی حرکت و تخصیص منابع بر اساس مزیت
نسبی میشود.
.dسیستم مالی توسعه یافته
توسعه سیستم مالی در کشور میزبان یکی از مهمترین شرطهای الزم جهت اثر گذاری مثبت FDI
بر رشد اقتصادی است .سیستم مالی پیشرفته منجر به تخصیص منابع و بهبود قدرت جذب یک
کشور در رابطه با جریان های ورودی FDIمی شود به این ترتیب اثرات تکنولوژی ناشی از
FDIبه حد اعظم خود خواهد رسید .سیستم مالی از دو طریق در رشد اقتصادی موثر خواهد بود .
اول آنکه منجر به تحرک پس انداز ها خواهد شد و بر حجم منابع در دسترس برای تامین مالی
سرمایه گذاری می افزاید .دوم اینکه منجر به پوشش دادن و کنترول پروژه های سرمایه گذاری
می شود .
بر عالوه بکار گرفتن سرمایه گذاری ها با تکنولوژی جدید دارای خطر زیادتر نسبت به سایر
سرمایه گذاری ها میباشد بنا بر آن سیستم مالی توسعه یافته می تواند در جهت کاهش دادن این نوع
خطر ها موثر میباشد و باعث تحرک متشبثین داخلی در بکار گیری تکنولوژی جدید که توسط
شرکت های خارجی بکار گرفته شده اند میشود بنا این شرکتهای داخلی به سرعت از تکنولوژی
جدید استفاده نموده به رشد اقتصادی میرسند .
طوریکه متذکر شدیم که علت عمده سرمایه گذاری های غیر مستقیم خارجی بدست آوردن مفاد
بیشتر از سرمایه ها میباشد لذا سرمایه گذار به خرید اوراق قرضه و اسهام شرکتها در بازار
بورس و حتی پس انداز در بانکهای خارجی برای کاهش ریسک برای سرمایه اش اقدام میکند بنا
با توجه به آنکه هدف از این نوع سرمایه گذاری بر عکس سرمایه گذاری مستقیم خارجی بدست
آوردن مفاد بیشتر میباشد کدام رابطه قوی FPIو رشد اقتصادی به مشاهده نمیرسد .این نوع
سرمایه گذاری ها عمدتا کوتاه مدت بوده و مانند FDIمدت طوالنی را در نظر ندارد بنا آموزش
نیروی انسانی را در بر نخواهد داشت پس به مقایسه FDIاز این طریق نمیتواند منجر به رشد
اقتصادی گردد همچنان FPIنمیتواند انتقال تکنولوژی را در بر گیرد و صرفا انتقال منابع مالی
به یک کشور میباشد .
از سوی دیگر چون FPIاز قدرت نقدینگی باالی نسبت به دیگر جریانهای سرمایه خارجی
برخوردار است بنا میتواند منجر به بحرانهای مالی شود و از رشد اقتصادی جلوگیری نماید .
در رابطه به FPIاین مساله نیز مهم است که در طی بحرانهای مالی این نوع سرمایه گذاری ها
مطابقت و انعطاف پذیری الزمه را از خود نشان نداده و با نوسانات خود به بحران پدید آمده دامن
میزند و از رشد اقتصادی جلوگیری میکند اما سرمایه گذاری مستقیم خارجی انعطاف پذیری
بیشتری از خود نشان داده و با ثبات می مانند مثال در طی بحران ها 1997-98در کشور های
شرق آسیا این سرمایه گذاری بطور قابل مالحظه با ثبات باقی ماندند.
از نظریات باال و همچنان از تحقیقات که باالی 11کشور در ارتباط به تاثیرات FPIو FDIو
قروض باالی رشد اقتصادی صورت گرفته به نتایج ذیل میرسیم:
>1اثر سرمایه گذاری خارجی بر رشد اقتصادی عموما مستقیم بوده زیرا در اکثر این کشور
ها تاثیرات مثبت داشته بود .
>2اثر سرمایه گذاری غیر مستقیم بر رشد اقتصادی منفی بوده ولی در بعضی موارد مثل
کشور چین و ترکیه که سهم این سرمایه گذاری نسبت به سرمایه گذاری مستقیم کوچک بوده
تاثیرات آن نیز مثبت بوده .
>3اکثر قروض که مورد مطالعه قرار گرفته تاثیرات منفی را باالی اقتصاد کشور نشان
میدهد از سوی دیگر اثر آن بر رشد اقتصادی بستگی به این دارد که این قروض صرف امور
تولیدی شده است یا اینکه قرضه استهالکی بوده است .اگر در امور تولیدی به کار نرفته باشد
پس تاثیرات بسیار ناچیز باالی رشد اقتصادی خواهد داشت.
<1سرمایه گذاری مستقیم خارجی بهترین شکل تامین سرمایه برای امور اقتصادی میباشد.
<2برنامه ریزی و پالنگذاری اقتصادی به هدف رشد و تقویت اقتصادی از طریق FDI
امکان پذیر تر است نسبت به FPIزیرا نوسانات انتقال FDIکمتر است.
FDI <3همیشه اثر مثبت باالی اقتصاد کشور ها ندارد زیرا ارتباط به تکنولوژی پیشرفته
نیروی کار متخصص و غیره عوامل دارد.
چارت جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی ,سرمایه گذاری غیر مستقیم خارجی و قروض به فیصدی
بعد از روی کار آمدن اداره موقت سرمایه گذاری های خصوصی رونق فوق العاده نمود در این
سرمایه گذاری ها نقش سرمایه های خارجی به دلیل کمبود سرمایه قابل مالحظه بود اما با آن هم
سرمایه گذاری های خارجی رشد مطلوب را نشان نداد و هر روز عالقه سرمایه گذاران خارجی
کمتر میشد دالیل مختلفی در آن وجود داشت مثل نبود امنیت کافی برای سرمایه گذاری و برای
خود سرمایه گذاران مانع اکثر سرمایه گذاری ها شد .ضعف سیستم مالی دلیل دیگر در موانع
سرمایه گذاری ها بود .
طوریکه در جدول مشاهده میشود بیشترین سرمایه گذاری در سال های اول در بخش ساختمان ها
نسبت به سکتور صنایع خدمات و زراعت بود چون در آن زمان چون اکثر ساختمان ها یا از بین
رفته بودند یا اینکه به ترمیم نیاز داشتند و از سوی دیگر این نوع سرمایه گذاری حاصل و بازده
زودتر و بیشتر داشت و خطر یا ریسک سرمایه گذاری نیز کمتر بود بنا تقاضای کافی برای عمار
ساختمان ها وجود داشت .
سرمایه گذاری تعداد تعداد سرمایه گذاری به تعداد سرمایه گذاری به تعداد سرمایه گذاری به
به دالر دالر دالر دالر
بعد از سکتور ساختمان سکتور خدمات بیشترین سرمایه گذاری ها را به خود جذب نمود سکتور
خدمات شامل فعالیتهای بانکها شرکتهای مخابراتی فعالیتهای شفا خانه ها و موسسات تعلیمی
میباشد .این سکتور به دالیل ذیل تا اندازه توانست که سرمایه گذاری های خارجی را جذب نماید
دالیل اقتصادی:
عدم اتکا به مواد خام به مثل سکتور صنایع زیرا اگر به سکتور صنایع متوجه شویم دیده
میشود که با تغیرات در قیمت مواد خام صنایع به مشکالت زیاد بر می خورند.
اگرچه قیمت مواد باالی سکتور خدمات نیز اثر داشته اما به اندازه سکتور صنایع نمیباشد مثال
افزایش قیمت نفت باالی شرکت های مخابراتی تاثیر وارد نموده و یکی از دالیل که نرخ
مکالمات تلفنی بلند میباشد همین مصارف مواد سوخت میباشد.و یا بلند رفتن قیمت نفت باعث
افزایش در کرایه حمل و نقل افراد و اجناس می گردد که تاثیرات غیر مستقیم باالی قیمت های
سایر اموال میگردد .
امنیت کافی برای فعالیتهای این شرکتها و موسسات زیرا اکثر این موسسات خدماتی در
داخل شهر ها فّعالیت می کنند.
نبود موسسات خدماتی خصوصی و بی کفایت بودن موسسات خدماتی دولتی .
ضرورت کم به انرژی برق نسبت به سکتور صنایع زیرا تولید ارزان با انرژی برق دّیزل
نمود .
سرمایه گذاری در این سکتور در سال 2004در حدود 90میلیارد $میرسید در حالیکه در سال
2005به 50میلیارد و در سال 2006دوباره به 150میلیارد افزایش نمود ولی در سال 2007
کاهش فوق العاده نموده به 6میلیارد تنزیل نمود .سکتور زراعت کمترین رشد را در سال های
2004و2005و 2006دارا بود اما در سال 2007رشد خوبی نسبت به سایر سکتور ها داشت که
در اثر تالش های دولت برای جذب توجه سرمایه گذاران بو جود آمده بود همچنان روی دست
گرفتن پروژه های اصالح تخم های زراعتی عمار بند ها برای آبیاری مجادله با امراض و
حشرات و همچنان جلوگیری از زرع و کشت خشخاش رشد خوبی داشت.طوریکه از 1280000
در سال 2004به 1654000در سال 2005و به 175640در سال 2006و بال خره به
35350000در سال 2007رسید که نسبت به تمام سکتور ها بیشتر بوده است.اگر سکتور
زراعت به همین منوال رشد داشته باشد یک عامل تشویق کننده میباشد زیرا افغانستان اکثرا به
زراعت متکی میباشد و در حدود % 60مردم به زراعت مشغول اند و در حدود GDP % 50
کشور را محصوالت زراعتی تشکیل میدهد .
استخدام شده گان تعداد استخدام شده مجموع مبلغ سرمایه شرکت های فعال مجموع سرمایه
خارجی گان داخلی گذاری شده گذاری
000000061
000000041
000000021
زراعت
000000001
صنعت
00000008
سرمایه
خدمات
00000006
ساختمان
00000004
00000002
0
4002 5002 6002 7002
سال
برای اینکه تاثیرات سرمایه گذاری های خارجی را باالی استخدام بررسی نماییم از میتود مربع
اصغری استفاده مینماییم چون استخدام وقتی صورت میگیرد که سرمایه گذاری صورت گیرد
یعنی استخدام تابع سرمایه گذاری ها میباشد بنا سرمایه گذاری ها را د رمحور Yو استخدام را در
محور Xانتخاب نموده ایم
y= B1+B2x
B2=∑xy/∑x2 =B2 0.0000627
طوریکه در نتایج باال مشاهده میشود B2مساوی به 0.0000627شده است چون عالمه آن
مثبت است پس گفته میتوانیم که بین استخدام و سرمایه گذاری رابطه مستقیم وجود دارد یعنی با
افزایش سرمایه گذاریها استخدام افزایش نموده و با کاهش آن استخدام کاهش میابد همچنان اگر به
اندازه 1000000سرمایه گذاری صورت بگیرد در حدود 62نفر به کار گماشته میشود همچنان
اگر هیچ سرمایه گذاری جدید صورت نگیرد .همچنان اگر سرمایه گذاری در حالت فعلی قرار
داشته باشد در حدود 6400نفر استخدام شده میباشند