Download as docx, pdf, or txt
Download as docx, pdf, or txt
You are on page 1of 41

‫بررسی سند روایت‪70...

‬‬ ‫كفاية اإلمامة فى ُنصوص العاّم ة‬


‫راوی اول‪ُ :‬مَح َّم ُد ْبُن ُمَح َّم ِد ْبِن َأْح َم َد ‪70...‬‬ ‫اثبات افضلیت و امامت بال فصل امیر المؤمنين على بن ابی طالب علیه السالم در منابع اهل سنت و وه ابیت‬
‫راوی دوم‪ُ :‬مَح َّم د ْبن َع ْب د الّله اْلَح ْض َر ِمي‪73...‬‬ ‫با سند صحیح همراه با بررسی سند و اسکن کتاب‬
‫راوی سوم‪َ :‬أُبو َبْكِر ْبُن َأِبي َش ْيَب َة‪76...‬‬ ‫مشخصات کتاب‬
‫راوی چهارم‪َ :‬أْح َم ُد ْبُن ُم َفَّض ل‪80...‬‬ ‫سر شناسه ‪ :‬فکری‪ ،‬مرتضی‪1365 ،‬‬
‫راوی پنجم‪َ :‬ج ْع َف ُر بن زياد اَأْلْح َمُر ‪85...‬‬
‫راوی ششم‪ِ :‬هاَل ل أبي أيوب الَّص يَر ِفى‪91...‬‬ ‫بسم الّله الرحمن الرحیم‬
‫راوی هفتم‪ :‬أبو كثير اَألْنَص اِرى‪94...‬‬ ‫ِكفاية اإلمامة فى ُنصوص العاّم ة‬
‫راوی هشتم‪ :‬عبد الّله ابن اسعد‪97...‬‬ ‫فهرست مطالب‬
‫مخالفت اهل بیت علیهم السالم با خالفت ابو بکر‪98...‬‬ ‫مقدمه مؤلف‪10...:‬‬
‫ُبطالن خالفت ابو بکر تنها با سه روایت از صحیح بخاری (معتبر ترین کتاب اهل سنت و وهابیت)‪98...‬‬ ‫پیامبر اکرم صلی الّله علیه و آله و سلم قرآن و اهل بیت علیهم السالم خلیفه و جانشین من هستند (حدیث‬
‫غضب حضرت زهرا علیها السالم در نتیجه غضب خدا و رسولش بر ابو بکر‪98...‬‬ ‫خلیفّت ین)‪12...‬‬
‫روایت اول‪98...:‬‬ ‫روایت با تصحیح البانی‪12...‬‬
‫روایت دوم‪102...:‬‬ ‫روایت اول‪ :‬با تصحیح هیثمی‪15...‬‬
‫روایت سوم‪105...:‬‬ ‫روایت دوم‪ :‬با تصحیح هیثمی‪15...‬‬
‫اسناد حدیث ثقلین در خطبه غدیر و نقش آن در اثبات امامت امیر المؤمنین علیه السالم‪109...‬‬ ‫دستور پیامبر اکرم صلی الّله علیه و آله و سلم به تبعیت و پیروی از امام علی علیه السالم برای جلو گیری از‬
‫‪ - 1‬بیان اولوّیت و سر پرستی خدا و رسول صلی الّله علیه و آله و سلم قبل از بیان لفظ (مولی)‪110...:‬‬ ‫انحراف تا روز قیامت (حدیث ثقلین)‪26...‬‬
‫‪ - 2‬بيان حديث ثقلین در حدیث غدیر و دستور به تبعیت و پیروی از امیر المؤمنین علیه السالم‪110...‬‬ ‫روایت اول‪ :‬با تصحیح البانی‪27...‬‬
‫روایت اول‪ :‬با تصحیح ابن حجر عسقالنی‪112...‬‬ ‫روایت دوم‪ :‬با تصحیح البانی‪27...‬‬
‫روایت دوم‪ :‬با تصحیح حاکم نیشابوری و ذهبی‪116...‬‬ ‫روایت سوم و چهارم‪ :‬با تصحیح البانی‪32...‬‬
‫روایت سوم‪ :‬از طبرانی با تصحیح البانی‪120...‬‬ ‫روایت با تصحیح ابن حجر عسقالنی‪36...‬‬
‫نزول آیه اکمال در روز غدیر و تبریک گفتن عمر بن خطاب به امیر المؤمنین علیه السالم‪129...‬‬ ‫روایت اول‪ :‬با تصحیح متقی هندی‪39...‬‬
‫قرینه اول‪ :‬تبریک عمر بن خطاب به امیر المؤمنین علیه السالم بعد از اتمام خطبه غدیر‪129...:‬‬ ‫روایت دوم‪ :‬با تصحیح متقی هندی‪40...‬‬
‫قرینه دوم‪ :‬نزول آیه اکمال دین در خطبه غدیر‪131...‬‬ ‫آیه والیت و اثبات امامت بال فصل امیر المؤمنین علیه السالم‪47...‬‬
‫روایت مورد نظر‪133...‬‬ ‫بررسی سند روایت‪51...‬‬
‫بررسی سند روایت‪136...‬‬ ‫راوى اول ‪ :‬أُبو َس ِعيد اَألَش ُج ‪51...‬‬
‫راوی اول‪ :‬عبد الّله بن علی بن محمد بن عبد الّله بن بشران‪136...‬‬ ‫راوى دوم‪ :‬اْلَفْض ُل ْبْن ذكيِن َأُبو ُنَع يِم اَأْلْح َو ل‪54...‬‬
‫راوی دوم‪ :‬علی بن عمر الحافظ الدار قطنی‪141...‬‬ ‫راوی سوم‪ُ :‬م وَس ى ْبُن َقْي ِس اْلَح ْض َر ِمي‪57...‬‬
‫راوی سوم‪ :‬أبو َنْص ر َح ْب ُش وُن بن ُم وَس ى ْبن أيوب اْلَخ الل‪145...‬‬ ‫راوی چهارم‪َ :‬س َلَم َة ْبن کَه یل‪61...‬‬
‫راوی چهارم‪َ :‬ع لی بن َس ِعيٍد الِّرْم ِلي (على بن ابى َح َم َلَة)‪149...‬‬ ‫ابالغ امامت ِبال َفصل امیر المؤمنین علیه السالم در شب معراج توسط خداوند‪67...‬‬
‫راوی دوم‪ :‬عبد الرزاق بن همام بن نافع‪254...‬‬ ‫راوی پنجم‪َ :‬ض ْمَر ُة ْبُن َر بيَع َة اْلُق َر ِش ى‪152...‬‬
‫راوی سوم‪ :‬معمر بن راشد‪257...‬‬ ‫راوی ششم‪َ :‬ع ْب ُد الِهّل بن َش ْو َذب‪157...‬‬
‫راوی چهارم‪ :‬محمد بن مسلم الزهرى‪260...‬‬ ‫راوی هفتم‪َ :‬م َط ر اْلَوَّر اق‪161...‬‬
‫راوی پنجم‪ :‬خالد بن معدان‪263...‬‬ ‫راوی هشتم‪َ :‬ش هر بن َح ْو َش ب‪164...‬‬
‫راوی ششم‪ :‬زاذان ابو عمر‪266...‬‬ ‫راوی نهم‪ :‬ابو هریره‪167...‬‬
‫راوی هفتم‪ :‬سلمان فارسی‪269...‬‬ ‫اعتراف امام محمد غزالی به امامت امیر المؤمنین علیه السالم در غدیر خم و بیعت ش کنی و غص ب خالفت‬
‫والدت امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السالم علیه السالم در کعبه‪270...‬‬ ‫توسط عمر بن خطاب‪168...‬‬
‫اعتراف آقای حاکم نیشابوری (متوفی ‪ 405‬هجری)‪270...‬‬ ‫و اما جایگاه ابو حامد غزالی نزد بزرگان اهل سنت‪173...:‬‬
‫اعتراف آقای مسعودی (متوفی ‪ 346‬هجری)‪273...‬‬ ‫اعتراف علماء اهل سنت و وهابیت به این که کلمه مولی ب ه معن ای ام امت و خالفت (ُم ت ولی ام وِرکم) می‬
‫اعتراف آقای ابن صّب اغ مالکی (متوفی ‪ 855‬هجری)‪277...‬‬ ‫باشد‪174...‬‬
‫اعتراف آقای گنجی شافعی (متوفی ‪ 658‬هجری)‪280...‬‬ ‫اعتراف علماء اهل سنت و وهابیت به این که کلم ه م ولی ب ه معن ای اول ویت و سرپرس تی (أولى بكم) می‬
‫اعتراف آقای شاه ولی الّله دهلوی (متوفی ‪ 1176‬هجری)‪283...‬‬ ‫باشد‪186 ...‬‬
‫پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم و بیان عصمت و افضلّی ت امام علی علیه السالم ﴿ قال رسول الَع ‪ :‬هّلِلٌّی َم َع‬ ‫(حدیث اولویت و سرپرستی) قال رسوُل الّله‪ :‬علّى أولى الناس بكم بعدى‪214...‬‬
‫الُقرآِن َو الُقرآُن َمَع َع ِلٍّی ‪َ ،‬لن َیفَت ِرقا َح َی یّتِردا َع َلَّی الَح وَض ﴾‪286...‬‬ ‫تصحیح روایت توسط آقای هیثمی‪218...‬‬
‫تصحیح روایت توسط حاکم نیشابوری و ذهبی‪288...‬‬ ‫اما بررسی سند روایت‪221...‬‬
‫ابالغ سوره برائت توسط امیر المؤمنین علیه السالم و اثبات افضلّی ت و برتری و امامت امیر المؤم نین ب ر اب و‬ ‫راوی اول‪ :‬سلیمان بن أحمد الطبراني‪221...‬‬
‫بکر‪294...‬‬ ‫راوی دوم‪َ :‬أْح َم ُد ْبُن ُزَه يِر الُت ْس َت ِرى‪224...‬‬
‫تصحیح روایت توسط احمد محمد شاکر‪295...‬‬ ‫راوی سوم‪ُ :‬مَح َّم ُد ْبُن ُع ْث َم اَن ْبِن َك َر اَم َة‪227...‬‬
‫تصحیح روایت توسط هیثمی‪298...‬‬ ‫راوی چهارم‪ُ :‬ع َب يُد الِهّل بن ُم وَس ى‪230...‬‬
‫تصحیح روایت توسط البانی‪301...‬‬ ‫راوی پنجم‪ :‬يوُس ُف بن ُص َه يٍب ‪230...‬‬
‫امیر المؤمنین علیه السالم و بیان افضلّی ت و اعلمّی ت و امامت خود در زمان حیات پیامبر صلی الّله علیه و آله‬ ‫راوی ششم‪ُ :‬د کین بن سعد (سعيد)‪230...‬‬
‫و سلم (حدیث اخّو ت و حدیث والیت و حدیث وارث)‪304...‬‬ ‫راوی هفتم‪َ :‬و هب بن َح ْم َزَة (جمرة)‪235...‬‬
‫تصحیح روایت توسط هیثمی‪305...‬‬ ‫علی بن ابی طالب علیه السالم نفس و جان پیامبر صلی الّله علیه و اله و سلم (آیه مباهل ه س ند افض لّی ت و‬
‫امام علی علیه السالم محبوب ترین شخص نزد خداوند متع ال (ح دیث ط یر و افض لیت ام ام علی علی ه‬ ‫امامت امیر المؤمنین علیه السالم)‪238...‬‬
‫السالم)‪312...‬‬ ‫روایت صحیح مسلم‪239...:‬‬
‫روایت اول‪312...‬‬ ‫پیامبر اکرم صلی الّله علیه و آله و سلم و امیر المؤمنین علیه السالم از یک نور خلق ش ده اند (ح دیث نور‬
‫تصحیح روایت توسط هیثمی‪316...‬‬ ‫سند افضلّی ت امیر المؤمنین علیه السالم بر تمامی مخلوقات)‪246...‬‬
‫روایت دوم‪320...‬‬ ‫تصحیح روایت توسط سبط ابن الجوزی‪248...‬‬
‫بررسی سند روایت‪324...‬‬ ‫و بررسی سند روایت‪251...‬‬
‫راوى اول ‪ :‬أبو القاسم الطبرانی (مؤلف کتاب)‪324...‬‬ ‫راوی اول‪ :‬احمد بن محمد بن حنبل‪251...‬‬
‫امیر المؤمنین علیه السالم و فرزندان مطهرش آموخته اند خداوند را منزه از این اوه ام می دانن د و در بحث‬ ‫راوی دوم‪ :‬احمد بن محمد بن عبد العزيز الوشاء‪327...‬‬
‫نبوت هم همین گونه است و تفاوت فاحشی بین نبوت در ش یعه و مخ الفینش وج ود دارد ب ه ط ور مث ال‬ ‫راوی سوم‪ :‬سلمۀ بن شبيب المسمعى‪330...‬‬
‫مخالفین شیعه نبی مکرم صلی الِا رد طقف ار ملس و هلآ و هیلع هّلرسال رسالت معص وم می دانن د ام ا َافع ال‬ ‫راوی چهارم‪ :‬عبد الرزاق بن همام الحميري‪333...‬‬
‫شخصی و َاعمال فردی ایشان را معصوم نمی دانند لذا پیامبِر آنان در نماز اشتباه می کند و سحر و جادو می‬ ‫راوی پنجم‪ :‬عبد الرحمن بن عمرو األوزاعی‪336...‬‬
‫شود و کار هایی انجام می دهد که خودش ملتفت نمی شود و بدون دلیل به دیگران پرخاش می کند و قصد‬ ‫راوی ششم‪ :‬یحیى بن أبي كثير الطائی‪339...‬‬
‫خود ُکشی دارد و‪ ...‬اما شیعیان که اعتقادات خویش را از اهل بیت علیهم السالم فرا گرفت ه اند نبی مک رم‬ ‫راوی هفتم‪ :‬انس بن مالک‪342...‬‬
‫لى‬ ‫ص‬ ‫اعتراف عایشه به افضلّی ت و برتری امام علی علیه السالم (فریاد عایشه بر سر پیامبر)‪343...‬‬
‫ال‬ ‫روايت ابو بكر البزار‪345...‬‬
‫ل‬ ‫تصحیح روایت توسط هیثمی‪348...‬‬
‫ّ‬ ‫اعترافی دیگر از عایشه در مورد افضلّی ت امیر المؤمنین علیه السالم (عایشه‪ :‬محبوب ترین شخص نزد پی امبر‬
‫ه عليه و آله و سلم را مصون از هر گونه خطا در کلیه ابعاد زندگانی می دانند و هم چنین در دیگ ر مب احث‬ ‫در بین مردان علی بن ابی طالب و در بین زنان فاطمه زهرا است)‪352...‬‬
‫اعتقادی و هم چنین در احکام الهی هم بسیار با یک دیگر متفاوت می شوند ب ه گونه ای ک ه مثًال در یک‬ ‫روایت اول‪ :‬با سند صحیح‪352...‬‬
‫عمل عبادی مثل نماز چند اختالف بوجود آمده است و آنان که از امام علی علیه السالم و فرزندان مطه رش‬ ‫روایت دوم‪ :‬با تصحیح البانی‪355...‬‬
‫اطاعت می کنند به یک شکل وضو و نماز می خوانند اما طرف مقابل آن گونه عمل نمی کند‪.‬‬ ‫اعتراف سعد بن ابی وقاص صحابی به افضلّی ت امیر المؤمنین علیه السالم‪359...‬‬
‫با این توضیح بسیار مختصر مشخص شد که مبحث امامت چه مقدار اهمیت دارد و بسیاری از دیگر مب احث‬ ‫تصحیح روایت توسط حاکم نیشابوری و ذهبی‪360...‬‬
‫مهم اعتقادی و احکام عملی تحت الشعاع آن قرار می گیرد عالوه بر این که ب دون در نظ ر گ رفتن مب احث‬ ‫اعتراف احمد بن حنبل (امام حنبلی ها) و شافعی (امام شافعی ها) و محم د بن ص الح الع ثیمین (از علم اء‬
‫دیگر اعتقادی و احکام عملی‪ ،‬خود بحث امامت از ضروریات اسالم است و کسی ک ه ام امش را نشناس د ب ه‬ ‫بزرگ وهابیت) به افضلّی ت امام علی علیه السالم بر تمامی صحابه‪365...‬‬
‫مرگ جاهلی از دنیا می رود زیرا وقتی شخصی جانشین پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم را ک ه ب ه دس ت‬ ‫بزرگان صحابه شیعه بوده اند ‪ -‬پیدایش تشّی ع از زمان رسول الّله صلی الّله علیه و له و سلم‪382...‬‬
‫نبی مک رم ص لی الّل ه علی ه و آل ه و س لم منص وب ش ده اس ت و حض رت دس تور ب ه‬ ‫اعتراف البانی وهابی‪382...‬‬
‫تمًاعطق ‪،‬دنک یم راکنا تسا هداد تمایق زور ات ار وا زا ارچ و نوچ یب تعاطا و کّس انکار امامت ب اعث انک ار‬ ‫اعتراف ابو عمر ابن عبد الّب ر‪388...‬‬
‫نبوت می شود که مرگ جاهلی برای چنین کسی قطعی خواهد بود‪.‬‬ ‫اعتراف محمد بن عبد الرزاق می گوید‪391...‬‬
‫اما شیعه برای اثبات امامت بال فصل امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السالم عالوه بر من ابع خ ود می‬ ‫منابع و مآخذ‪397...:‬‬
‫تواند از منابع مخالفینش اقدام کند تا طبق قاعده ِالزام آنان را به حقیقت آگاه گرداند کما این که عالم بزرگ‬ ‫مقدمه مؤلف‪:‬‬
‫اهل سنت آقای ابن حزم (متوفی‪ 456 :‬ه‪ ) -‬در رابطه با روش احتجاج با مخالفین گوید‪:‬‬ ‫یکی از مسائل مهم اعتقادی که باعث می شود مب احث اعتق ادی دیگ ر و احک ام ف ردی و اجتم اعی تحت‬
‫{اَل معنى الحتجاجنا َع َليِهم برواياتنا فهم اَل يصدقونا َو اَل معنى الحتجاجهم علينا بروياتهم َفنحن اَل نصدقها َو‬ ‫الشعاع آن قرار بگیرد بحث امامت می باشد‪ ،‬در حال حاضر شخصی که امامت بال فصل امير المؤم نین علی ه‬
‫ِإَّنَم ا يجب أن يحَت ج اْلُخ ُص وم َبعضهم على بعض ِبَم ا يصدقُه اَّلِذي ُتَقاِم َع َلْي ِه اْلَح َّج َة ِبِه} (‪)1‬‬ ‫السالم را قبول دارد در مبحث توحید و نبوت و عدل و‪ ....‬اعتقاد متفاوتی دارد با کسی ک ه خالفت بال فص ل‬
‫ما نمی توانیم با روایات خود برای شیعه دلیل بیاوریم چرا که برای آن ها روایات م ا قاب ل پ ذیرش نیس ت‬ ‫امیر المؤمنین علیه السالم را نپذیرفته است و هم چنین در احکام فردی و اجتماعی تفاوت های بس یاری ب ا‬
‫همان گونه که شیعه نمی تواند با روایات خود علیه ما احتج اج کن د چ را ک ه در آن ص ورت م ا نخ واهیم‬ ‫یک دیگر وجود دارد‪.‬‬
‫پذیرفت بلکه الزم است هر یک از دو طرف به روایاتی استدالل کنند که طرف مقابل آن را قب ول دارد و می‬ ‫به طور مثال در بحث توحید‪ ،‬وهابی ها قائل هستند که خداوند دس ت و پ ا و‪ ...‬دارد و ح تی از آس مان ب ه‬
‫پذیرد‪.‬‬ ‫پایین و به باال می رود و دارای مو های فرفری و کفش های طالیی می باشد و ‪ ...‬اما شیعیان که توحید را از‬
‫عالم بزرگ وهابیت آقای ألبانی (که به بخاری عصر حاضر معروف است) به صحیح بودن روایت اعتراف ک رده‬ ‫از آن جایی که خداوند می خواهد حجتش را بر بندگان تمام کند در منابع اهل سنت و وهابیت هم روایات‬
‫است‪:‬‬ ‫ه‬ ‫ود دارد ک‬ ‫راوانی وج‬ ‫ف‬
‫اب‬ ‫تين‪ :‬كت‬ ‫ارك فيكم خليف‬ ‫{‪« – 2457‬إني ت‬ ‫ل‬ ‫افض‬
‫ال‬ ‫ّی ت و امامت بال فصل امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السالم را اثبات می کند و م ا ب ه دلی ل قاع ده‬
‫ل‬ ‫ِالزام‪ ،‬تعدادی از روایت صحیح السند آنان را همراه با بررسی سندی به همراه اس کن آن می آوریم ت ا چ راغ‬
‫ّ‬ ‫راهی باشد برای تمامی حقیقت جویان عالم که به دنبال حقیقت هستند همان هایی که به خوبی می دانن د‬
‫ه حبل ممدود ما بين السماء و األرض و عترتي أه ل بيتى و إنهم ا لن يتفرق ا ح تى ي ردا على الح وض»‪.‬‬ ‫در مباحث اعتقادی تقلید و تعّص ب راه ندارد‪.‬‬
‫(صحيٌح )} (‪)1‬‬ ‫به لطف موالیم حضرت بقية الّله (عجل الّله تعالی فرجه) این کتاب دارای خصوصیاتی است که کم تر کت ابی‬
‫پیامبر فرمود‪ :‬من در بین شما دو خلیفه قرار می دهم‪ :‬کتاب خدا که ریس مان کش یده ش ده بین آس مان و‬ ‫آن را دارا است زیرا در این کتاب فقط روایات صحيح السند را آورده ایم (البته به دلیل کثرت روایات از بیان‬
‫زمین است و اهل بیتم‪ ،‬که این دو هرگز از یک دیگر جدا نمی شوند (عصمت اهل بیت) تا در روز قیامت در‬ ‫تمامی آنان صرف نظر کردیم زیرا همین مقدار برای اتمام حجت کافی است) و دیگر این که کت اب پیش رو‬
‫کنار حوض کوثر مرا مالقات کنند‪.‬‬ ‫دارای اسکن روایت و هم چنین قرار گرفتن اسکن در بررسی سند ها می باشد ت ا محق ق گ رامی عالوه ب ر‬
‫سپس البانی در مورد سند روایت گوید‪ :‬این روایت صحیح است‪.‬‬ ‫آدرس کتاب عین صفحه مورد نظر را مشاهده کند‪.‬‬
‫امید است که مرهمی بر دل موالی مان صاحب الزمان عجل الّله فرجه باشد‪.‬‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬صحيح الجامع الصغير و زياداته ج ‪ 1‬ص ‪ 482‬حدیث ‪ ، 2457‬المؤلف‪ :‬أب و عب د ال رحمن محم د‬ ‫الحمد لّله رب العالمين ‪ -‬مرتضی فکری ‪ -‬مشهد‬
‫ناصر الدين‪ ،‬بن الحاج نوح بن نج اتي بن آدم‪ ،‬األش قودرى األلب اني‪( ،‬المت وفى‪ 1420 :‬ه‪ )-‬الناش ر ‪ :‬المكتب‬
‫اإلسالمي عدد األجزاء‪2 :‬‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬الفصل فی الملل و األهواء و النحل ج ‪ 4‬ص ‪ ،78‬المؤلف‪ :‬أبو محمد على بن أحم د بن س عيد بن‬
‫و عالم بزرگ اهل سنت آقای هیثمی (متوفی ‪ 807‬هجری) در دو جای کتابش ب ه ص حیح ب ودن این روایت‬ ‫حزم األندلسی القرطبی الظاهرى (المتوفى‪456 :‬ه‪ )-‬الناشر‪ :‬مكتبة الخانجی – القاهرة‬
‫اعتراف کرده است‪:‬‬ ‫لى‬ ‫رم ص‬ ‫امبر اک‬ ‫پی‬
‫روایت اول‪:‬‬ ‫الَتفيلخ ثیدح( دنتسه نم نیشناج و هفیلخ مالسلا مهیلع تیب لها و نآرق ملس و هلآ و هيلع هّلين)‬
‫{ ‪َ - 784‬و َعْن َز ْيِد ْبن َثاِبٍت ‪َ ،‬عْن َرُس وِل الَّلِه ‪َ -‬ص َّلى الَّلُه َع َلْي ِه َو َس َّلَم ‪َ -‬قاَل ‪ِ﴿ :‬إِّنى َتَر كُت ِفيُك ْم َخ ليَف َت ين‪ :‬كَت اَب‬ ‫اشاره‬
‫الَّلِه‪َ ،‬و َأْه َل َبيِتي‪َ ،‬و ِإَّنُه َم ا َلْن َيَت َف َّر َقا َح َّت ى يردا َع َلى اْلَح ْو ِض ﴾‪.‬‬ ‫اهل سنت و وهابیت گویند‪ ،‬پیامبر هیچ خلیفه ای برای بعد از خود معین نکرد و امت اسالم را بدون خلیف ه‬
‫َرَو اُه الَّط َبَر اِني ِفي الكِبيِر‪َ ،‬و رَج اُلُه ِثَقاٌت ‪)1( }.‬‬ ‫رها کرد!!! اما وقتی به منابع معتبر ایشان مراجعه می کنیم روایات صحيح السند زیادی وجود دارد ک ه نبی‬
‫پیامبر فرمود‪ :‬من در بین شما دو خلیفه قرار می دهم کتاب خدا و اهل بیتم‪ ،‬که این دو هرگز از یک دیگ ر‬ ‫مکرم صلى الّله عليه و آله و سلم قرآن و اهل بیت علیهم السالم را خلیفه خویش قرار داده اند‪ .‬بسیار ج الب‬
‫جدا نمی شوند (عصمت اهل بیت) تا روز قیامت در کنار حوض کوثر مرا مالقات کنند‪.‬‬ ‫است که نبی مکرم صلى الّله عليه و آله و سلم با لفظ (خلیفه) جانشین خویش را معین کرده اند تا راه را ب ر‬
‫سپس آقای هیثمی گوید‪ ،‬این روایت را طبرانی در المعجم الکبیر آورده است و تمامی رجال آن ثقة و م ورد‬ ‫گم راه کنندگان بشریت مسدود و حجت را بر همگان تمام کنند‪.‬‬
‫اعتماد هستند‪.‬‬ ‫نبی مکرم صلی الّله علیه و آله و سلم می فرمایند‪:‬‬
‫روایت دوم‪:‬‬ ‫﴿ ِإِّنى َتَر كُت ِفيُك ْم َخ ليفتين‪ :‬كَت اَب الِهّل‪َ ،‬و أْه َل َبيِتي‪َ ،‬و ِإَّنُه َم ا َلن َيَت َف َّر َقا َح َّت ى يِر َد ا َع َلى اْلَح ْو ِض ﴾‬
‫{[َباُب ِفي َفْض ل أْه ل اْلَب يِت َرِض ي الَّلُه َعْنُه ْم ]‬ ‫من در بین شما دو خلیفه قرار می دهم‪ :‬کتاب خدا و اهل بیتم‪ ،‬که این دو هرگز از یک دیگر جدا نمی شوند‬
‫(جدا نشدن قرآن و اهل بیت علیهم السالم از یک دیگر بیانگر عصمت اهل بیت است) ت ا در روز قی امت در‬
‫کنار حوض کوثر مرا مالقات کنند‪.‬‬
‫می گوید‪ :‬اگر چوپان تو‪ ،‬شتران و گوسفندان را بدون سر پرست رها کند به وی اع تراض نخ واهی ک رد ک ه‬ ‫‪َ - 14957‬عْن َز ْيِد ْبن َثاِبِت َقاَل ‪َ :‬قاَل َرُس وُل الَّلِه ‪َ -‬ص َّلى اللُه َع َليِه َو َس َّلَم ‪ِ﴿ " :‬إِّني َتاِرك ِفيكم َخ ِليَف َت يِن ‪ :‬كَت اَب‬
‫چرا باعث نابودی آن ها گردیده ای؟ پس به فکر این امت باش و کسی را به عنوان خلیفه تع یین کن چ ون‬ ‫الَّلِه ‪َ -‬عَّز َوَج َّل ‪َ -‬ح ْب َل َمْع ُد وٌد َم ا َبيَن الَّس َم اِء َو اَأْلْر ِض ‪َ -‬أْو َم ا َبيَن الَّس َم اِء ِإَلى اَأْلْر ِض ‪َ -‬و ِع يَر ِتي َأْه ُل َبيِني‪َ ،‬و‬
‫رعایت حال این امت از وضع شتران و گوسفندان الزم تر و شدید تر است ‪:‬‬ ‫ِإَّنُه َم ا َلْن َيَت َف َّر َقا َح َّت ى يِر َد ا َع َلى اْلَح ْو َض ﴾ "‪.‬‬
‫﴿ َع ِن اْبِن ُع َمَر ‪َ ،‬قاَل ‪َ :‬د َخ ْلُت َع َلی َح ْف َص َة‪َ ،‬فَق اَلْت ‪َ :‬أَع ِلْم َت َأَّن َأَباک َغیُر ُمْس َت ْخ ِلٍف ؟ َق اَل ‪ُ :‬قْلُت ‪َ :‬م ا ک اَن ِلیْف َع َل ‪،‬‬ ‫َرَو اُه َأْح َم ُد ‪َ ،‬و ِإْس َناُدُه َج يٌد ‪)2( }.‬‬
‫َقاَلْت ‪ِ :‬إَّنُه َفاِعٌل ‪َ ،‬قاَل ‪َ :‬فَح َلْف ُت َأِّنی ُأکِّلُم ُه ِفی َذِلک‪َ ،‬فَس کُّت َح َّت ی َغ َد ْو ُت َو َلْم ُأکِّلْم ُه ‪َ ،‬ق اَل ‪َ :‬فکْنُت کَأَّنَم ا َأْح ِم ُل‬ ‫پیامبر فرمود‪ :‬من در بین شما دو خلیفه قرار می دهم‪ :‬کتاب خدا که ریس مان کش یده ش ده بین آس مان و‬
‫ِبیِمیِنی َج َب اًل َح َّت ی َر َج ْع ُت َفَد َخ ْلُت َع َلیِه‪َ ،‬فَس َأَلِنی َعْن َح اِل الَّن اِس َو َأَنا ُأْخ ِبُر ُه ‪َ ،‬ق اَل ‪ُ :‬ثَّم ُقْلُت َل ُه ‪ِ :‬إِّنی َس ِم ْع ُت‬ ‫زمین است و اهل بیتم‪ ،‬که این دو هرگز از یک دیگر جدا نمی شوند تا در روز قیامت در کن ار ح وض ک وثر‬
‫الَّن اَس یُق وُلوَن َم َق اَلًة‪َ ،‬فآَلیُت َأْن َأُقوَلَه ا َلک‪َ ،‬زَع ُم وا َأَّنک َغیُر ُمْس َت ْخ ِلٍف ‪َ ،‬و ِإَّنُه َل ْو ک اَن َل ک َر اِعی ِإِب ٍل ‪َ ،‬أْو َر اِعی‬ ‫مرا مالقات کنند‪.‬‬
‫َغ َن ٍم‪ُ ،‬ثَّم َج اَء ک َو َتَر کَه ا َر َأیَت َأْن َقْد َض یَع َفِر َع ایُة الَّن اِس َأَش ُّد ‪َ ،‬قاَل ‪َ :‬فَو اَفَق ُه َقْو ِلی﴾ (‪)1‬‬ ‫سپس آقای هیثمی گوید‪ :‬این روایت را احمد بن حنبل در مسند آورده است و سندش صحیح است‪.‬‬

‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬صحیح مسلم ج ‪ 3‬ص ‪ 1455‬ح ‪ ،)12( 1823‬المؤلف‪ :‬مسلم بن الحجاج أب و الحس ن القش يري‬ ‫‪ -1‬الكتاب ‪ :‬مجمع الزوائد و منبع الفوائد ج ‪ 1‬ص ‪ 230‬ح ‪ ،784‬المؤلف ‪ :‬أبو الحسن نور ال دين على بن أبی‬
‫النيسابوري (المتوفى‪ 261 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬محمد فؤاد عبد الباقى‪ ،‬الناشر‪ :‬دار الحديث ‪ -‬قاهرة‬ ‫بكر بن سليمان الهيثمی (المتوفى‪ 807 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬محمد عبد القادر احمد عطا‪ ،‬الناشر‪ :‬دار الكتب العلمية‬
‫هم چنین عایشه به وسیله عب د الُا ‪:‬دهد یم مایپ باطخ نب رمع هب رمع نب هّلمت محم د را ب دون چوپ ان‬ ‫‪ -‬بيروت ‪ -‬لبنان‬
‫(جانشین) رها مکن و کسی را به عنوان جانشین تعیین نما‪ ،‬چون وا هم ه ی آن دارم ک ه امت دچ ار فتن ه‬ ‫‪ -2‬همان‪ :‬ج ‪ 9‬ص ‪ 182‬و ‪ 183‬ح ‪14957‬‬
‫گردند‪:‬‬ ‫حال سؤال این است که چرا می گویند پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم بدون جانشین از دنیا رفت؟‬
‫{ ثم قالت ‪ -‬اى عايشة ‪ -‬يا بنى ابلغ عمر سالمی و قل له‪ :‬ال ت دع ام ة محم د بال راع‪ ،‬اس تخلف علیهم‪ ،‬و ال‬ ‫آیا این بی احترامی به پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم و نقص در دین نیست؟‬
‫تدعهم بعدك همال‪ ،‬فانی اخشى عليهم الفتنة} (‪)1‬‬ ‫آیا خداوند دینش را کامل کرد یا ناقص رها کرد؟‬
‫و مطابق نقل ابن سعد در الطبقات‪ ،‬عبد الّله بن عمر به پدرش گفت‪ :‬چرا کسی را جانشین تعیین نمی کنی؟‬ ‫آیا دین الهی به نگهبانانی مصون از خطاء نیاز ندارد تا این بدعت ها و اختالفات وجود نداشته باشد؟‬
‫عمر پاسخ داد‪ :‬چه کسی دارم که جانشین خود سازم؟ عبد الّله گفت‪ :‬تو گر چه پروردگار مردم نیس تی ولی‬ ‫چرا ابو بکر امت را بدون جانشین رها نکرد؟ و حتی بدون مشورت با بزرگان صحابه‪ ،‬و علی رغم مخالفت امام‬
‫تالش خود را به کار گیر‪ ،‬چون تو اگر چنان چه وکیل خود را بر روی زمین های کشاورزی ف را خ وان دهی‪،‬‬ ‫علی علیه السالم و دیگر صحابه‪ ،‬عمر را انتخاب کرد؟!! ولی آخرین پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم و کامل‬
‫آیا کسی را جایگزین آن خواهی کرد یا خیر؟ عمر گفت‪ :‬آری‪ ،‬پرس ید‪ :‬اگ ر کس ی را ک ه گوس فندان ت و را‬ ‫ترین دین الهی اگر دارای این نقص بزرگ باشد هیچ مشکلی ندارد؟!! چرا ابو بکر از پیامبر صلی الّل ه علی ه و‬
‫چوپانی می کند فرا خوان دهی‪ ،‬کسی را به جای آن قرار خواهی داد یا خیر؟‬ ‫آله و سلم تبعیت نکرد و مثل ایشان خلیفه تعیین نکرد؟! مگر پیامبر صلی الّله علیه و آله و س لم طب ق آیه‬
‫﴿ َأَّن اْبَن ُع َمَر َقاَل ِلُعَمَر ْبِن اْلَخ َّط اِب ‪َ :‬لِو اْس َت ْخ َلْف َت ‪َ .‬قاَل ‪َ :‬مْن ؟ َقاَل ‪َ :‬تْج َت ِه ُد َفِإَّنک َلْس َت َلُه ْم ِبَر ٍّب َتْج َت ِه ُد ‪َ .‬ر یَت‬
‫َأ‬ ‫َأ‬ ‫قرآن اسوة حسنة نيست؟!!‬
‫َلْو َأَّنک َبَع ْثَت ِإَلی َقیِم َأْر ِض ک َأَلْم َتکْن ُتِح ُّب َأْن یْس َت ْخ ِلَف َم کاَنُه َح َّت ی یْر ِج َع ِإَلی اَألْر ِض ؟ َقاَل ‪َ :‬بَلی‪َ .‬قاَل ‪َ :‬أَر َأیَت‬ ‫مگر خداوند طبق آیه اکمال‪ ،‬دینش را کامل نکرده است؟ پس چرا این نقص بزرگ ک ه آث ارش ب رای هم ه‬
‫َلْو َبَع ْثَت ِإَلی َر اِعی َغ َن ِمک َأَلْم َتکْن ُتِح ُّب َأْن یْس َت ْخ ِلَف َر ُج ال َح َّت ی یْر ِج َع ؟﴾ (‪)2‬‬ ‫مشخص است در اسالم وجود دارد؟‬
‫و هم چنین معاویه که به قصد گرفتن بیعت برای یزید وارد مدینه شد‪ ،‬در جمع صحابه و ضمن گفت گو ب ا‬ ‫جز این است که خداوند دینش را بدون کم و کاستی قرار داده است اما امت اسالم از خدا و رسولش اط اعت‬
‫عبد الّله بن عمر گفت ‪ :‬من وحشت دارم که امت پیامبر را همانند گوسفند بدون چوپان رها سازم و بروم‪:‬‬ ‫نکرده اند و جانشینان حقیقی اش (قرآن و اهل بیت) را رها کرده اند و این شد که حال مشاهده می کنید‪.‬‬
‫﴿ إنی أرهب أن أدع أمة ُمَح َّم د بعدی کالضأن ال راعی لها﴾ (‪)3‬‬ ‫آیا این باال ترین اهانت به خداوند و رسول اعظم نیست که به اندازه عایشه و حفصه و فرزند عمر بن خط اب‬
‫و معاویه‪ ،‬به فکر امتش نباشد؟!!! و آنان را بدون رهبر رها سازد؟!‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬االمامة و السياسة ج ‪ 1‬ص ‪ ،38‬المولف‪ :‬أبو محمد عبد الّله بن مس لم بن قتيب ة ال ّد ينوري (‪213‬‬ ‫و در صحیح مسلم‪ ،‬حفصه (دختر عمر) به عمر بن خطاب گوش زد می کند که کسی را به عن وان جانش ین‬
‫ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬الزينی‬ ‫خود معین کند و بدون جانشین مردم را ترک نکند و به تبعیت از آن‪ ،‬عبد الّله بن عمر ب ه عم ر بن خط اب‬
‫إلى األرض و عترتي أهل بيتى ولن يتفرقا حتى يردا على الحوض فانظروا كيف تخلفونى فيهم ا} (ص حيح) (‬ ‫‪ -2‬الكتاب‪ :‬الطبقات الكبرى ج ‪ 3‬ص ‪ ،261‬المؤلف‪ :‬أبو عبد الّله محمد بن سعد بن م نيع الهاش مي ب الوالء‪،‬‬
‫‪)1‬‬ ‫البصري‪ ،‬البغدادي المعروف بابن سعد (المتوفى‪ 230 :‬ه‪ ،)-‬تحقيق‪ :‬محمد عبد القادر عطا‪ ،‬الناش ر‪ :‬دار الكتب‬
‫زید بن ارقم‪ :‬پیامبر فرمود‪ :‬همانا من در بین شما دو چیز می گذارم که اگر به آن ها تمس ک کنی د و از آن‬ ‫العلمية ‪ -‬بيروت‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 1410 ،‬ه‪ 1990 - -‬م ‪ ،‬عدد األجزاء‪ ،8 :‬و كتب ديگر‬
‫دو اطاعت و پیروی کنید بعد از من تا روز قیامت هرگز گم راه نخواهید شد‪ :‬کتاب خدا که ریسمان کش یده‬ ‫‪ -3‬الكتاب‪ :‬تاریخ الطبری ج ‪ 5‬ص ‪ ،304‬المؤلف‪ :‬محمد بن جرير بن يزيد بن كثير بن غالب اآلملى‪ ،‬أبو جعفر‬
‫شده از آسمان تا زمین است و اهل بیتم‪ ،‬و این دو هرگز از یک دیگر جدا نمی شوند (عصمت اه ل بیت) ت ا‬ ‫الطبری (المتوفى‪ 310 :‬ه‪( ،)-‬صلة تاريخ الطبرى لع ريب بن س عد القرط بي‪ ،‬المت وفى‪369 :‬ه‪ ،)-‬الناش ر‪ :‬دار‬
‫در روز قیامت بر من وارد شوند پس ببینید که چگونه با آنان برخورد می کنید بعد از من‪.‬‬ ‫التراث ‪ -‬بيروت‪ ،‬الطبعة ‪ :‬الثانية ‪ 1387 -‬ه‪ -‬ع دد األج زاء‪11 :‬؛ الكت اب االمام ة و السياس ة ج ‪ 1‬ص ‪،242‬‬
‫سپس البانی می گوید‪ :‬روایت صحیح است‪.‬‬ ‫المولف‪ :‬أبو محمد عبد الّله بن مسلم بن قتيبة الّد ينوري (‪ 213‬ه‪ )-‬المحقق‪ :‬الزينی‬
‫روایت دوم‪:‬‬ ‫دستور پیامبر اکرم صلی الّله علسه و آله و سلم به تبعیت و پیروی از امام علی علیه السالم برای جلو گ یری‬
‫{‪ 3786‬حدثنا نصر بن عبد الرحمن الكوفى حدثنا زيد بن الحسن هو األنماطی عن جعفر بن محمد عن أبیه‬ ‫از انحراف تا روز قیامت (حدیث ثقلین)‬
‫عن جابر بن عبد الّله قال رأيت رسول الّله صلى الّله عليه و سلم فی حجته يوم عرفة و هو على ناقته القص واء‬ ‫اشاره‬
‫يخطب فسمعته يقول يا أيها الناس إني قد تركت فيكم ما إن أخذتم به لن تضلوا كتاب الّل ه و ع ترتي أه ل‬ ‫دین اسالم وقتی کامل خواهد بود که برای جلو گیری از انحراف امت و صیانت از اصول (اعتق ادات) و ف روع‬
‫بيتي‪( }.‬صحيح)‪)2( .‬‬ ‫(احکام) آن تا روز قیامت‪ .‬برنامه ای داشته باشد تا حجت بر بندگان تمام و دین الهی بدون کم و کاستی ب ه‬
‫جابر بن عبد الّله گوید‪ :‬در روز عرفه در مراسم حج‪ ،‬پیامبر را دیدم ک ه خطب ه می خواند و می فرم ود‪ :‬ای‬ ‫همه ارائه شود‪.‬‬
‫مردم همانا من در بین شما دو چیز می گذارم که اگر از آن دو اطاعت و پیروی کنید هرگز تا روز قیامت گم‬ ‫به همین منظور نبی مکرم صلی الِتیاور رد ملس و هلآ و هیلع هّل متواتِر ثقلین‪ ،‬دستور ب ه اط اعت از ق رآن و‬
‫راه نخواهید شد‪ :‬کتاب خدا و اهل بیتم‪.‬‬ ‫اهل بیت تا روز قیامت می دهند و می فرمایند‪:‬‬
‫سپس البانی می گوید‪ :‬روایت صحیح است‪.‬‬ ‫﴿ ِإِّنی تاِرک ِفیکْم َم ا ِإن َتَمَّس کُت ْم بِه لْن َتِض ُّلوا َبْع ِدی کتاب الِع و هّلْت َر ِتی أْه ُل َبیِتی وَلْن یَت َف َّر قا َح َّت ی یِر َد ا َع َلی‬
‫الَح ْو َض فاْنُظ ُر وا کیَف َتْخ ُلُفوِنی ِفیِهما ﴾‬
‫‪ -1‬الكتاب ‪ :‬صحيح سنن الترمذى ج ‪ 3‬ص ‪ 543‬و ‪ ،544‬المؤلف‪ :‬محمد ناصر الدين األلبانی (المتوفى‪1420 :‬‬ ‫همانا من در بین شما دو چیز می گذارم که اگر به آن ها تمسک کنید و از آن دو اطاعت و پیروی کنید بعد‬
‫ه‪ )-‬الناشر‪ :‬مكتبة المعارف ‪ -‬الرياض‬ ‫از من هرگز گم راه نخواهید شد‪ :‬یکی کتاب خدا و دیگری اهل بیتم و این دو هرگز از یک دیگ ر ج دا نمی‬
‫‪ -2‬همان‪ :‬ج ‪ 3‬ص ‪ 542‬و ‪543‬‬ ‫شوند (عصمت اهل بیت) تا در روز قیامت بر من وارد شوند‪.‬‬
‫و هم چنین آقای ألبانی دو روایت دیگر در کت ابش (ص حیح الج امع الص غیر) آورده اس ت و ب ه ص حت آن‬ ‫بنابراین رسول الّله صلی الّله علیه و آله و سلم به صراحت دستور به اطاعت از قرآن و امام علی علی ه الس الم‬
‫اعتراف کرده است‪:‬‬ ‫داده اند تا هیچ شخصی تا روز قیامت گمراه نشود‪.‬‬
‫روایت سوم و چهارم‪:‬‬ ‫این روایت متواتر را بسیاری از بزرگان اهل سنت و وهابیت نقل کرده اند که جهت نمونه چند س ند محض ر‬
‫{‪« – 1272 – 2748‬أيها الناس قد تركت فيكم ما إن أخذتم به لن تضلوا‪ :‬كتاب الّله و عترتی أهل بيتي»‪.‬‬ ‫شما محقق گرامی تقدیم می کنیم‪:‬‬
‫(صحيح)} (‪)1‬‬ ‫آقای البانی که از بزرگان وهابیت می باشد در کتاِب صحیح سنن الترمذی (که روایات صحیح در کتاب سنن‬
‫{‪« - 2972 - 7877‬يا أيها الناس! إنى تركت فيكم ما إن أخذتم به لن تض لوا‪ :‬كت اب الّل ه و ع ترتى أه ل‬ ‫ترمذی را جمع آوری کرده است) دو روایت می آورد و سپس به صحت آنان اعتراف می کند‪:‬‬
‫بيتی»‪( .‬صحيح)} (‪)2‬‬ ‫روایت اول‪:‬‬
‫پیامبر فرمود‪ :‬ای مردم همانا من در بین شما دو چیز می گذارم که اگر از آن دو اطاعت و پیروی کنید هرگز‬ ‫{ ‪ 3788‬حدثنا على بن المنذر الكوفى حدثنا محمد بن فضيل حدثنا األعمش عن عطية عن أبى سعيد واأل‬
‫تا روز قیامت گم راه نخواهید شد‪ :‬کتاب خدا و اهل بیتم‪.‬‬ ‫عمش عن حبيب بن أبي ثابت عن زيد بن أرقم رضى الّله عنهما قاال قال رسول الّله صلى الّل ه عليه و س لم‬
‫سپس البانی پس پس از نقل هر دو روایت می گوید‪ :‬این دو روایت صحیح است‪.‬‬ ‫إني تارك فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدى أحدهما أعظم من اآلخر كتاب الّله حبل ممدود من الس ماء‬
‫{‪ -36441‬عن على أن النبي صلى الّله عليه و سلم حضر الشجرة بخم ثم خرج بید علی فق ال‪ :‬أيه ا الن اس!‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬صحيح الجامع الصغير و زياداته ج ‪ 1‬ص ‪ 533‬ح ‪ ،2748‬المؤلف‪ :‬أبو عب د ال رحمن محم د ناص ر‬
‫ألستم تشهدون أن الّله ربكم؟ قالوا‪ :‬بلى‪ ،‬قال‪ :‬ألستم تشهدون أن الّله و رسوله أولى بكم من أنفسكم و أن الّله‬ ‫الدين‪ ،‬بن الحاج نوح‪ ،‬األشقودرى األلبانی (المتوفى‪1420 :‬ه‪ )-‬الناشر‪ :‬المكتب اإلسالمی‪ ،‬عدد األجزاء‬
‫و رسوله موالكم؟ قالوا‪ :‬بلى‪ ،‬قال‪ :‬فمن كان الّله و رسوله مواله فإن هذا مواله‪ ،‬و قد تركت فيكم ما إن أخ ذتم‬ ‫‪ -2‬همان‪ :‬ج ‪ 2‬ص ‪ 1303‬ح ‪7877 :‬‬
‫به لن تضلوا بعده‪ :‬كتاب الّله سببه بيده و سببه بأيديكم‪ ،‬و أهل بيتي‪.‬‬ ‫روایت با تصحیح ابن حجر عسقالنی‪:‬‬
‫ابن راهويه و ابن جرير و ابن أبي عاصم و المحاملي في أماليه و صحح‪)1( } .‬‬ ‫اشاره‬
‫رسول الّله در ریز درختان غدیر خم‪ ،‬دست علی بن ابی طالب را گرفت و فرم ود‪ :‬ای م ردم آیا ش هادت می‬ ‫آقای ابن حجر عسقالنی (متوفی ‪ 852‬ه‪ )-‬که از بزرگان علم رجاِل اهل سنت و وهابیت می باشد در كت ابش‬
‫دهید که خداوند رب شما می باشد؟ گفتند‪ :‬بله‪ ،‬حضرت فرمود‪ :‬آیا شهادت می دهید که خدا و رس ول س ر‬ ‫(المطالب العالية) این روایت را از رسول الّله صلی الّله علیه و آله و سلم در روز غدیر در حالی که دست ام ير‬
‫پرست شما هستند؟ و خدا و رسول اولیاء شما می باشند؟ گفتند‪ :‬بله‪ ،‬حضرت فرم ود‪ :‬پس ه ر کس خ دا و‬ ‫المؤمنین علیه السالم را گرفته است نقل می کند و ابن حجر پس از نقل روایت به صحت روایت اع تراف می‬
‫رسولش سر پرست او هست این علی بن ابی طالب سر پرست اوست‪ ،‬و بدانید که همانا من در بین ش ما دو‬ ‫کند‬
‫چیز می گذارم که اگر از آن دو اطاعت و پیروی کنید هرگز تا قیامت گم راه نخواهید شد‪ :‬کتاب خدا و اه ل‬ ‫﴿ ‪َ - 3943‬و َقاَل ِإْس َح اُق ‪ :‬أخبرنا أبو َع اِمِر اْلَع َقِدى‪َ ،‬عْن َكِثيِر ْبِن َز ْيٍد‪َ ،‬عْن ُمَح َّم ِد ْبِن [ُع َمَر ] ْبِن َع ِلى َعْن َأِبيِه‪،‬‬
‫بیتم‪.‬‬ ‫َعْن َع ِلى َر ِض ي الَع هّلْنُه َقاَل ‪ِ :‬إَّن الَّن بي َص َّلى الُهّل َع َلْي ِه َو َس َّلَم َح َض َر الَّش َج َر َة بُخ ٍّم ‪ُ ،‬ثَّم َخ َر َج أِخ ًذ ا بيِد َع ِلى َر ضى‬
‫سپس متقی هندی گوید‪ :‬ابن راهویه و ابن جریر و ابن ابی عاصم این روایت را آورده اند و محاملی در ام الی‬ ‫الَع هّلْنُه َقاَل ‪َ " :‬أَلْس ُت ْم َتْش َهُد وَن أن الّله تبارك و تعالى رُّبكم؟ " َقاُلوا‪َ :‬بَلى‪َ .‬قاَل َص َّلى الَّلُه َع َلْي ِه َو َس َّلَم ‪َ " :‬أَلْس ُت ْم‬
‫اش این روایت را آورده و آن را آن را صحیح دانسته است‪.‬‬ ‫َتْش َهُد وَن َأَّن الَّلَه َو َرُس وَلُه أوَلى ِبكْم ِمْن َأنُفِس ُك ْم و أن الَو ىلاعت هّل َرُس وَلُه َأوِلياُؤ ُكم؟"‪.‬‬
‫َفَق اُلوا‪َ :‬بَلى‪َ .‬قاَل ‪َ " :‬فَم ْن َكاَن الَّلُه َو َرُس وُلُه َم واَل ُه َفِإَّن َه َذ ا َم واَل ُه ‪َ ،‬و َقْد َتَر كُت ِفيُك ْم َم ا ِإْن َأَخ ْذ ُتْم ِ ب ِه َلْن َتِض ُّلوا‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬كنز العمال في سنن األقوال و األفع ال ج ‪ 13‬ص ‪ 140‬ح ‪ ،36441‬المؤل ف‪ :‬عالء ال دین علی بن‬ ‫كتاب الَس ‪،‬ىلاعت هّلَبُب ُه بيدى‪َ ،‬و َس َبُب ُه بأيِديُك ْم ‪َ ،‬و َأْه ُل َبْي ِتي "‪َ .‬ه َذ ا ِإْس َن اٌد َص ِح يٌح ‪)1( ﴾.‬‬
‫حسام الدین ابن قاضی خان القادرى الشاذلى الهندى البرهانفورى ثم المدنى فالمكي الشهير بالمتقى الهندى‬ ‫رسول الّله در ریز درختان غدیر خم‪ ،‬دست علی بن ابی طالب را گرفت و فرمود‪ :‬ای مردم شهادت می دهی د‬
‫(المتوفى ‪ 975 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬بكرى حيانی ‪ -‬صفوة السقا‪ ،‬الناشر‪ :‬مؤسسة الرسالة‪ ،‬الطبعة‪ :‬الطبع ة الخامس ة‪،‬‬ ‫که خداوند رب شما می باشد؟ گفتند‪ :‬بله‪ ،‬حضرت فرمود‪ :‬آیا شهادت می دهید که خدا و رسول سر پرس ت‬
‫‪ 1401‬ه‪1981 / -‬م‬ ‫شما هستند؟ و خدا و رسول اولیاء شما می باشند؟ گفتند‪ :‬بله‪ ،‬حضرت فرمود‪ :‬پس هر کس خ دا و رس ولش‬
‫و اما روایت دوم‪:‬‬ ‫سر پرست او هست این علی بن ابی طالب سر پرست اوست‪ ،‬و بدانید که همانا من در بین شما دو چ یز می‬
‫{‪ - 1650‬عن محمد بن عمر بن علی عن أبیه عن علی بن أبی طالب أن النبی صلی الّله علیه و آل ه و س لم‬ ‫گذارم که اگر از آن دو اطاعت و پیروی کنید هرگز تا روز قیامت گم راه نخواهید شد‪ :‬کتاب خدا و اهل بیتم‪.‬‬
‫قال‪" :‬إنی قد ترکت فیکم ما إن أخذتم به لن تضلوا‪ ،‬کتاب الّله‪ ،‬سبب بید الّله‪ ،‬و سبب بأیدیکم و أهل بیتی"‪.‬‬ ‫سپس ابن حجر می گوید‪ :‬سند این روایت صحیح می باشد‪.‬‬
‫ابن جریر و صححه‪)1( }.‬‬
‫پیامبر فرمود‪ :‬ای مردم همانا من در بین شما دو چیز می گذارم که اگر از آن دو اطاعت و پیروی کنید هرگز‬ ‫‪ -1‬الكتاب ‪ :‬المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية ‪ 16‬ص ‪ 142‬ح ‪ ،3943‬المؤلف ‪ :‬أب و الفض ل أحم د بن‬
‫گم راه نخواهید شد‪ :‬کتاب خدا و اهل بیتم‪.‬‬ ‫على بن محمد بن أحمد بن حجر العسقالني (المتوفى‪ 852 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ )17( :‬رسالة علمية قدمت لجامع ة‬
‫سپس متقی هندی گوید‪ :‬این روایت را ابن جریر آورده و آن را صحیح دانسته است‪.‬‬ ‫اإلمام محمد بن سعود‪ ،‬تنسيق‪ :‬د‪ .‬سعد بن ناصر بن عبد العزيز الش ثرى‪ ،‬الناش ر ‪ :‬دار العاص مة‪ ،‬دار الغيث ‪-‬‬
‫السعودية‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 1419 ،‬ه‪ -‬عدد األجزاء‪19 :‬‬
‫‪ -1‬همان‪ :‬ج ‪ 1‬ص ‪ 379‬و ‪ 380‬ح ‪1650‬‬ ‫و آقای متقی هندی (متوفی‪ 975 :‬ه‪ )-‬در کتابش (کنز العمال) با چند س ند این روایت ش ریف را می آورد و‬
‫بنابراین طبق حدیث شریف ثقلین‪ ،‬تبعّی ت و اطاعت از ام یر المؤم نين على بن ابي ط الب علی ه الس الم ب ر‬ ‫در ذیل دو روایت به صحت آن اشاره می کند که محضر شما تقدیم می شود‪:‬‬
‫تمامی امت پیامبر صلی الّله علیه و اله و سلم واجب است حتی بر ابو بکر و عمر و عثمان و‪...‬‬ ‫روایت اول‪:‬‬
‫آیا با وجود شخصی که اطاعت از آن واجب است و ِعدل و َقریِن قرآن قرار گرفته اس ت ج ایی ب رای خالفت‬
‫دیگران باقی می ماند؟!!!‬
‫و در روایات اهل سنت و وهابیت با سند صحیح آمده است که این آیه شریفه در زمانی نازل شده اس ت ک ه‬ ‫چگونه می شود ابو بکر خلیفه شود در حالی که بر او واجب است از علی بن ابی طالب تبعیت کند؟!!!‬
‫امیر المؤمنین علیه السالم انگشتر را در رکوع به فقیر داده اند‪.‬‬ ‫چگونه می شود علی بن ابی طالب که طبق همین حدیث شریف دارای مقام عصمت است کنار گذاشته شود‬
‫به طور مثال عالم بزرگ اهل سنت آقای ابن ابی حاتم (متوفی ‪ 327‬هجری) در کت اب تفس یرش این گونه‬ ‫و شخصی جای ایشان بیاید که اجماع وجود دارد معصوم نبوده است؟!!!‬
‫روایت می کند‪:‬‬ ‫کدام یک از خلفای شما مقام رفیع و مهم عصمت را دارا هستند؟!!!‬
‫َأ‬
‫{‪َ - 6551‬ح َّد َتَن ا ُبو َس ِعيٍد اَأْلَش ُّج ‪ ،‬ثنا اْلَفْض ُل ْبُن َد ِكيِن أُبو ُنَع يِم اَأْلْح َو ُل ‪ ,‬ثنا ُم وَس ى ْبُن َقيِس اْلَح ْض َر ِمي‪َ ،‬عْن‬ ‫کدام یک َقریِن قرآن قرار گرفته اند؟!!!‬
‫َس َلَم َة ْبِن َك َه يِل ‪َ ,‬قاَل ‪َ :‬تَص َّد َق َع ِلى ِبَخ اَتِمِه َو ُه َو َر اِك ٌع َفَنَز َلت‪ِ ﴿:‬إَّنَم ا َو ِليُك ُم الَّلُه َو َرُس وُلُه َو اَّل ِذيَن آَم ُن وا اَّل ِذيَن‬ ‫چرا حداقل در بحث خالفت نظر امام علی علیه السالم پرسیده نشد؟!!!‬
‫ُيِقيُم وَن الَّص اَل َة َو ُيؤَتْو َن الَّز َكاَة َو ُه ْم َر اِك ُع وَن ﴾} [المائدة‪)1( ]55 :‬‬ ‫و در سقیفه بدون حضور ایشان خلیفه تعیین کردند؟!!!‬
‫سلمه بن کهیل (راوی تمامی صحاح سته) گوید‪ :‬علی بن ابی طالب زمانی ک ه انگش ترش را در ح ال رک وع‬ ‫مگر نباید از ایشان تبعیت می کردند؟!!!‬
‫صدقه داد این آیه نازل شد که فقط سر پرست شما خدا است و رسول او و کسانی که ایمان آورده و نماز می‬ ‫همان طور که از این حدیث شریف مشخص است آن مذهبی که اصول و فروعش از اهل بیت باش د رس تگار‬
‫خوانند و در حال رکوع زکات (صدقه) می دهند‪.‬‬ ‫است حال سؤال این است که در میان فرق اسالمی کدام مذهب بیش ترین روایات را از اهل بیت دارد؟‬
‫‪ -1‬الکتاب‪ :‬تفسیر القرآن العظیم البن أبی حاتم ج ‪ 4‬ص ‪ 1162‬ح ‪ ، 6551‬المؤلف‪ :‬أبو محمد عب د ال رحمن‬ ‫مثًال در ا در اصلی ترین کتب اهل سنت و وهابیت‪ ،‬چند درصد روایات از اهل بیت است؟!!!‬
‫بن محمد بن إدریسبن المنذر التمیمی‪ ،‬الحنظلی‪ ،‬الرازی ابن أبی حاتم (المتوفى‪ 327 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬أس عد‬ ‫چرا روایات ابو هریره چندین برابر روایات حضرت مولی الموحدین علی بن ابی طالب علیه السالم است؟!!!‬
‫محمد الطیب‪ ،‬الناشر‪ :‬مکتبة نزار مصطفى الباز‪ -‬المملکة العربیة السعودیة‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثالثة ‪ 1619 -‬ه‪-‬‬ ‫این است تبعیت از اهل بیت؟!!!‬
‫در این آیه شریفه والیت امام علی علیه السالم به والیت خدا و رسول صلی الّله علیه و آله و سلم عطف شده‬ ‫حال بفرمایید چند درصد عقاید تان را از روایات اهل بیت گرفته اید؟!!!‬
‫است که بیانگر دارا بودن مقام امامت الهی برای امیر المؤمنین علیه السالم می باشد‪.‬‬ ‫آیا می توانید با روایات اهل بیت عقایدتان را اثبات کنید؟!!!‬
‫و کلمه (ِاَا فارتعا هب تسا هتفر راکب تیالو هیآ رد هک )امّندیبان عرب‪ ،‬افاده ی حصر می کند که ب ا در نظ ر‬ ‫چند درصد احکام شما از روایات اهل بیت است؟!!!‬
‫گرفتن معنای حصر در آیه‪ ،‬تنها با معنای سر پرستی سازگاری دارد زیرا معنا ندارد که خداوند بگوید فق ط‬ ‫سؤال دیگر این است که چرا صحابه به این حدیث متواتر عمل نکرده اند و به جای اط اعت و تبعیت از ام یر‬
‫ُم حب و دوست دار و ناصر شما سه شخص است‪ :‬خدا و رسول و افرادی که در رکوع نماز صدقه می دهند؟!!!‬ ‫المؤمنین علیه السالم با ایشان جنگیده اند؟!!! (اصحاب جمل و صفین و نهروان)‬
‫آیا پدر و مادری که در رکوع صدقه نداده اند‪ :‬فرزند شان را دوست ندارند؟!!!‬ ‫آیا می شود در مقابل نِتیاور و حیرص ّص متواتِر ثقلین‪ ،‬اجتهاد کرد و با امام علی علیه السالم جنگید؟!!!‬
‫آیا برادرانی که در نماز صدقه نداده اند یاور یک دیگر نیست اند؟!!!‬ ‫آیا اجتهاد در مقابل نّص جایز است؟!!!‬
‫بنابراین به خاطر وجود کلمه (ِاّنما) که از ادوات حصر است معنای (ولی) در آیه شریفه نمی تواند دوس ت و‬ ‫و سؤال آخر این که به نظر بزرگان اهل سنت و وهابیت ُح کِم کسی که با حدیث متواتر (مثل ح دیث ثقلین‬
‫یاور باشد بلکه به معنای والیت و سر پرستی می باشد و در نتیجه والیت بال فصل حضرت م ولى الموح دین‬ ‫که متواتر بین فریَقین است) مخالفت کند چیست؟!!!‬
‫علیه السالم ثابت می شود‪.‬‬ ‫آیه والیت و اثبات امامت بال فصل امیر المؤمنین علیه السالم‬
‫اما بررسی سند روایت‪:‬‬ ‫یکی از آیات قرآن کریم که داللت قوی بر امامت و خالفت بال فصل ام یر المؤم نین علی ه الس الم دارد آیه‬
‫اشاره‬ ‫والیت (مائدة ‪ )55‬می باشد‪.‬‬
‫سند روایت مُور زا فیرش ثیدح نیا نایوار یمامت و تسا حیحص و لصّتات صحاح سته می باش ند و ب رای‬ ‫خداوند متعال می فرماید‪ِ ﴿ :‬إَّنَم ا َو ِليكُم الَّلُه َو َرُس وُلُه َو اَّلِذيَن آَم ُن وا اَّلِذيَن َيِقيُم وَن الَّص اَل َة َو ُيْؤَتْو َن الَّز َك اَة َو ُه ْم‬
‫صحت روایت همین مقدار کافی است زیرا کم ترین اشکال به آنان اشکال به صحیح بخاری و مس لم و‪ ...‬می‬ ‫َر اِك ُع وَن ﴾‬
‫باشد اما با این حال تمامی آنان دارای مقام وثاقت هستند که نمونه ای از توثیق آنان را خدمت ش ما تق دیم‬ ‫فقط سر پرست شما خدا است و رسول او و کسانی که ایمان آورده و نماز می خوانند و در حال رکوع زک ات‬
‫می کنیم‪:‬‬ ‫می دهند‪.‬‬
‫راوى اول ‪ :‬أُبو َس ِعيد اَألَش ُّج ‪:‬‬
‫نا عبد الرحمن أنا عبد الّله بن أحمد بن حنبل فيما كتب إلى قال سمعت ابی و ذكر موسى بن قیس فقال‪ :‬ما‬ ‫ایشان از راویان تمامی صحاح ستة (صحیح بخاری و مسلم و سنن ابی داود و ابن ماجه و ترم ذی و نس ائی)‬
‫اعلم االخيرا‪.‬‬ ‫می باشد‪.‬‬
‫نا عبد الرحمن قال ذكره أبى عن إسحاق بن منصور عن يحيى بن معين قال‪ :‬موسى بن قیس الحضرمى ثقة‪،‬‬ ‫به عنوان نمونه آقای ذهبی در کتاب الکاشف که مخصوص راویان صحاح ستة است در مورد ایشان گوید‪:‬‬
‫سألت ابی عن موسى بن قيس فقال‪ :‬ال بأس به‪)1( }.‬‬ ‫{‪ - 2751‬عبد الّله بن سعيد الحافظ أبو سعيد الكندى الكوفى االش ج عن هش يم و المطلب بن زي اد و عن ه‬
‫احمد بن حنبل گوید‪ :‬از او جز خیر و خوبی ندیدم‪ .‬یحیی بن معین گوید‪ :‬او ثقه و م ورد اعتم اد اس ت‪ .‬اب و‬ ‫الستة و ابن أبی حاتم‪ ،‬قال أبو حاتم ثقة إمام أهل زمانه و قال الشطوى ما رأيت أحفظ منه ت وفى ‪ 257‬ع } (‬
‫حاتم گوید‪ :‬هیچ مشکلی ندارد‪.‬‬ ‫‪)1‬‬
‫عبد الّله بن سعيد أبو سعيد االشج‪ ،‬حافظ است (کسی که صد هزار ح دیث حف ظ اس ت) و او راوی تم امی‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬الجرح و التعديل ج ‪ 4‬ص ‪ 157‬ش ‪ ،703‬المؤلف‪ :‬أبو محمد عبد الرحمن بن محمد عبد ال رحمن‬ ‫صحاح سته می باشد و ابو حاتم گفت‪ :‬او ثقه و امام اهل زمانش می باشد‪ .‬و الشطوی گفت‪ :‬من حاف ظ ت ر از‬
‫بن إدريس بن المنذر التميمي‪ ،‬الحنظلي‪ ،‬الرازي ابن أبي حاتم (المتوفى‪327 :‬ه‪ ،)-‬الناشر‪ :‬طبعة مجلس دائرة‬ ‫او ندیده ام‪.‬‬
‫المعارف العثمانية – بحيدر آباد الدكن – الهند‪ ،‬دار الكتب العلمية ‪ -‬لبنان‬
‫راوی چهارم‪َ :‬س َلَم َة ْبِن کَه یل‪:‬‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬الكاشف فى معرفة من له رواية في الكتب الستة ص ‪ 558‬ح ‪ ،2751‬المؤلف‪ :‬شمس الدين أبو عبد‬
‫ایشان از تابعین و راوی تمامی صحاح ستة (صحیح بخاری و مسلم و سنن ابی داود و ابن ماج ه و ترم ذی و‬ ‫الَق نب نامثع نب دمحأ نب دمحم هّلايماز الذهبي (المتوفى‪748 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬محمد عوام ة ‪ -‬أحم د محم د‬
‫نسائی) می باشد‪.‬‬ ‫نمر الخطيب‪ ،‬الناشر‪ :‬دار القبلة للثقافة اإلسالمية ‪ -‬مؤسسة عل وم الق رآن‪ ،‬ج دة‪ ،‬الطبع ة‪ :‬األولى‪ 1413 ،‬ه‪- -‬‬
‫به عنوان نمونه آقای ذهبی در کتاب الکاشف که مخصوص راویان صحاح سته است در مورد ایشان گوید‪:‬‬ ‫‪ 1992‬م‬
‫{‪ - 2046‬سلمة بن كهيل أبو يحيى الحضرمی من علماء الكوفة رأى زي د بن أرقم و روى عن أبى جحيف ة و‬ ‫راوى دوم‪ :‬اْلَفْض ُل ْبُن ُد كين َأُبو ُنَع يِم اَأْلْح َو ل‪:‬‬
‫علقمة و عنه سفيان و شعبة ثقة له مائتا حديث و خمسون حديثا مات ‪ 121‬ع} (‪)1‬‬ ‫ایشان راوی تمامی صحاح ستة (صحیح بخاری و مسلم و سنن ابی داود و ابن ماجه و ترم ذی و نس ائی) می‬
‫سلمه بن کهیل از علماء کوفه است و او زید بن ارقم صحابی را دیده است (از تابعین می باشد) و ثقه و مورد‬ ‫باشد‪.‬‬
‫اعتماد می باشد‪.‬‬ ‫به عنوان نمونه آقای ابن حجر عسقالنی در کتاب تقریب التهذیب در مورد ایشان گوید‪:‬‬
‫{‪ - 5401‬الفضل ابن دكين الكوفى و اسم دكين عمرو ابن حماد ابن زهير التيمى م والهم األح ول أب و نعيم‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬الكاشف فی معرفة من له رواية فی الكتب الستة ص ‪ 454‬ش ‪ ،2046‬المؤلف‪ :‬ش مس ال دين أب و‬ ‫المالئى بضم الميم مشهور بكنيته ثقة ثبت من التاسعة مات سنة ثمانی عشرة و قيل تسع عشرة و كان مولده‬
‫عبد الَق نب نامثع نب دمحم هّلايماز الذهبی (المتوفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬محم د عوام ة أحم د محم د نم ر‬ ‫سنة ثالثين و هو من كبار شيوخ البخارى ع } (‪)1‬‬
‫الخطيب‪ ،‬الناشر‪ :‬دار القبلة للثقافة اإلسالمية ‪ -‬مؤسسة علوم القرآن‪ ،‬جدة‪ ،‬الطبع ة‪ :‬األولى‪ 1413 ،‬ه‪1992 - -‬‬ ‫فضل بن دکین ثقه و ثبت می باشد و از اساتید بزرگ بخاری (صاحب صحیح بخاری) است‪.‬‬
‫م‬
‫بنابراین سند روایت مّت صل و صحیح می باشد و مرسل تابعین نزد اجم اع اه ل س نت حجت می باش د ب ه‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬تقريب التهذيب ص ‪ 782‬ش ‪ ،5436‬المؤلف‪ :‬أبو الفضل أحم د بن على بن محم د بن أحم د بن‬
‫عنوان نمونه عالمه نور الدین علی القاری می گوید‪:‬‬ ‫حجر العسقالنی (المتوفى‪ 852 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬ابو األشبال صغير احمد شاغف‪ ،‬الناشر‪ :‬دار العاصمة ‪ -‬الرياض‬
‫{قلُت ‪ُ :‬مْرَس ُل الَّت اِبِعي ُح َّج ٌة ِعْنَد اْلُج ْم ُه ور‪َ ،‬فكيَف ُمْرَس ُل َم ِن اْخ ُت ِلَف ِفي ِص َّح ِة ُص ْح َب ِتِه ؟} (‪)1‬‬ ‫راوی سوم‪ُ :‬م وَس ى ْبُن َقيِس اْلَح ْض َر ِمي‪:‬‬
‫نزد جمهور اهل سنت مرسل تابعی حجت است تا چه رسد به مرسل کسی ک ه در ص حابه ب ودنش اختالف‬ ‫ایشان راوی سنن ابی داود و سنن نسائی می باشد‪.‬‬
‫است‪.‬‬ ‫به عنوان نمونه آقای ابن ابی حاتم در کتاب الجرح و التعدیل در مورد ایشان گوید‪:‬‬
‫و آقای زر کلی در شرح حال آقای عالمه نور الدین علی القاری گوید‪:‬‬ ‫{‪ - 703‬موسى بن قيس الحضرمی روى عن حج ر بن عنبس و س لمة ابن كهيل و مس لم البطين و عطية‬
‫{على بن (سلطان) محمد‪ ،‬نور الدين الماّل الهروى القارى‪ :‬فقيه حنفى‪ ،‬من صدور العلم فی عصره‪)2( }.‬‬ ‫العوفی‪ ،‬روى عنه و كيع و يحيى بن آدم و ابو نعيم و قبيصة سمعت أبي يقول ذلك‪.‬‬
‫او فقیه حنفی و در عصر خودش از علماء بزرگ بود‪.‬‬
‫‪ - 1548‬محمد بن محمد بن أحمد أبو جعفر المقرئ سكن البصرة ‪ ...‬و كان ثقة‪)1( }.‬‬
‫محمد بن محمد بن احمد ابو جعفر المقرى ساكن بصره بود‪ ...‬و ثقه و مورد اعتماد می باشد‪.‬‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح ج ‪ 9‬ص ‪ ،434‬المؤلف‪ :‬علی بن (سلطان) محمد‪ ،‬أبو الحسن‬
‫نور الدين المال الهروى القارى (المتوفى‪ 1014 :‬ه‪ ،)-‬الناشر‪ :‬دار الكتب العلمية‪ ،‬بيروت ‪ -‬لبنان‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬تاریخ بغداد ج ‪ 4‬ص ‪ 360‬ش ‪ ،1548‬المؤل ف‪ :‬أب و بكر أحم د بن على بن ث ابت بن أحم د بن‬ ‫‪ -2‬الكتاب‪ :‬األعالم ج ‪ 5‬ص ‪ ،12‬المؤل ف‪ :‬خ ير ال دين بن محم ود بن محم د بن على بن ف ارس‪ ،‬ال زر كلی‬
‫مهدى‪ ،‬الخطيب البغدادي (المتوفى‪ 463 :‬ه‪ )-‬المحقق‪ :‬الدكتور بشار عواد معروف‪ ،‬الناشر‪ :‬دار الغرب اإلسالمي‬ ‫الدمشقی (المتوفی‪ 1396 :‬ه‪ )-‬الناشر‪ :‬دار العلم للماليين‪ ،‬الطبعة‪ :‬الخامسة عشر ‪ -‬أيار ‪ /‬مايو ‪ 2002‬م‬
‫‪ -‬بيروت‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 1422 ،‬ه‪ 2002 - -‬م‪ ،‬عدد األجزاء‪16 :‬‬ ‫ابالغ امامت ِبال َفصل امیر المؤمنين علیه السالم در شب معراج توسط خداوند‬
‫راوی دوم‪ُ :‬مَح َّم ُد ْبُن َع ْب د الِهّل اْلَح ْض َر ِمی‪:‬‬ ‫روایت دیگری که به صراحت داللت بر امامت ِبالَفصل مولی الموّح دین علیه السالم دارد روایتی است با س ند‬
‫آقای ذهبی در مورد ایشان گوید‪:‬‬ ‫معتبر که خداوند در شب معراج امامت امیر المؤمنین علیه السالم را به پیامبر صلی الّله علی ه و آل ه و س لم‬
‫د‬ ‫د بن عب‬ ‫ر محم‬ ‫و جعف‬ ‫ير أب‬ ‫ظ الكب‬ ‫{مطين الحاف‬ ‫ابالغ می کند و این روایت شریف در چند کتاب اهل سنت و وهابیت موجود است‪.‬‬
‫الّله بن سليمان الحضرمي الكوفي‪ ... :‬و سئل عنه الدار قطني فق ال‪ :‬ثق ة جب ل ‪ ...‬و بكل ح ال فمطين ثق ة‬ ‫از جمله عالم بزرگ اهل سنت آقای ابی نعیم (متوفی ‪ 430‬هجری) در کت ابش (معرف ة الص حابة) این گونه‬
‫مطلقًا‪)1( }.‬‬ ‫روایت می کند‪:‬‬
‫او حافظی (کسی که صد هزار حدیث حفظ است) بزرگ است ‪ ....‬و از دار قطنی درباره او سؤال ش د او گفت‪:‬‬ ‫{‪َ - 4002‬ح َّد َتَن ا ُمَح َّم ُد ْبُن ُمَح َّم ِد ْبِن َأْح َم َد ‪ ،‬ثنا ُمَح َّم ُد ْبُن َع ْب ِد الَّلِه اْلَح ْض َر ِمي‪ ،‬ثنا أُبو َبكِر بُن أِبی َش يَب َة‪ ،‬ثن ا‬
‫او ثقه است‪ .‬و ذهبی گوید‪ :‬در هر صورت او قطعًا ثقه و مورد اعتماد می باشد‪.‬‬ ‫َأْح َم ُد ْبُن ُم َفَّض ل‪َ ،‬ح َّد َتَن ا َج ْع َف َر اَأْلْح َمُر ‪َ ،‬عْن ِهاَل ل أِبي أيوَب الَّص يَر ِفي‪َ ،‬عْن َأِبي َكِث يِر اَأْلْنَص اِري‪َ ،‬عْن َع ْب ِد الِهّل‬
‫ص‪73 :‬‬ ‫ْبن َأْس َع َد ‪َ ،‬قاَل ‪َ :‬قاَل َرُس وُل الَص هّلَّلى الُهّل َع َلْي ِه َو َس َّلَم ‪ " :‬اْنَت َه يُت َليَلَة َأْس ِرى ِبي ِإَلى الِّس ْد َر ِة اْلُم ْنَت َه ى‪َ ،‬ف ُأوِح ي‬
‫ِإَلى ِفي َع لي بَث اَل ٍث ‪َ :‬أَّنُه إَم اُم اْلُم َّت ِقيَن ‪َ ،‬و َس يُد اْلُم ْس ِلِميَن ‪َ ،‬و َقاِئُد اْلَغ ِّر اْلُم َح َّج ِليَن ِإَلى َج َّن اِت الَّن ِعيِم ‪)1( }.‬‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬تذكرة الحفاظ ج ‪ 2‬ش ‪ ،682‬المؤلف ‪ :‬شمس الدين أبو عبد الّله محمد بن أحم د بن عثم ان بن‬ ‫عبد الّله بن اسعد صحابی گوید‪ :‬رسول الّله فرمودند‪ :‬زمانی ک ه در ش ب مع راج ب ه س دره المنتهى رس یدم‬
‫َقايماز الذهبی (المتوفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬الناشر ‪ :‬دار الكتب العلمية ب يروت ‪ -‬لبن ان‪ ،‬الطبع ة‪ :‬األولى‪ 1419 ،‬ه‪- -‬‬ ‫خداوند در مورد علی بن ابی طالب سه چیز برای من وحی کرد‪ :‬این که او امام مّت قین است (امامت و والیت)‬
‫‪ 1998‬م‪ ،‬عدد األجزاء‪4 :‬‬ ‫و بزرگ و آقای مسلمین است (افضلّی ت حضرت) و ره بر رو س فیدان (یکی از خصوص یات ش یعیان در روز‬
‫راوی سوم‪ :‬أُبو َبكِر بُن أِبي َش يَب َة‪:‬‬ ‫قیامت) تا بهشت پر نعمت می باشد‪.‬‬
‫آقای ذهبی در مورد ایشان گوید‪:‬‬ ‫این روایت شریف به صراحت داللت بر امامت امیر المؤمنین علیه السالم دارد و انکار آن انکار سخن فرستاده‬
‫{‪ -439‬خم س ق ‪ -‬أبو بكر بن أبى شيبة الحافظ عديم النظير الثبت ‪( ...‬روى) عن ه أب و زرع ة و البخ اري و‬ ‫ی الهی حضرت محمد مصطفی صلی الّله علیه و اله و سلم می باشد‪.‬‬
‫مسلم و أبو داود و ابن ماجه و أبو بكر بن أبي عاصم‪ ...‬قال أحمد‪ :‬أب و بكر ص دوق‪ ،‬ه و أحب إلى من أخيه‬
‫عثمان‪ .‬و قال العجلى‪ :‬ثقة حافظ‪ .‬و قال الفالس‪ :‬ما رأيت أحفظ من أبي بكر بن أبی شيبة‪ .‬و كذا قال أبو زرعة‬ ‫‪ -1‬الكتاب ‪ :‬معرفة الصحابة ج ‪ 3‬ص ‪ 1587‬ح ‪ ،4002‬المؤل ف‪ :‬أب و نعيم أحم د بن عب د الّل ه بن أحم د بن‬
‫الرازي‪ ...‬و قال الخطيب‪ :‬كان أبو بكر متقنا حافظا‪)1( }.‬‬ ‫إسحاق بن موسى بن مهران األصبهاني (المتوفى‪ 430 :‬ه‪ ،)-‬تحقيق‪ :‬ع ادل بن يوس ف الع زازي‪ ،‬الناش ر ‪ :‬دار‬
‫او حافظ (کسی که صد هزار حدیث حفظ است) و بی نظیر و ثبت و ثق ه اس ت‪ ...‬او راوی ص حیح بخ اری و‬ ‫الوطن للنشر‪ ،‬الرياض‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى ‪ 1419‬ه‪ 1998 - -‬م‬
‫مسلم و سنن ابی داود و ابن ماجه می باشد‪ ...‬احمد بن حنبل گوید‪ :‬او صدوق است و او نزد من از ب رادرش‬ ‫بررسی سند روایت‪:‬‬
‫بهتر است‪ .‬عجلی گوید‪ :‬او ثقه و حافظ است‪ .‬فالس و ابو زرعه رازی گویند‪ :‬ما حاف ظ ت ر از او ندیده ایم‪ ...‬و‬ ‫اشاره‬
‫خطیب گوید‪ :‬او متقن و حافظ است‪.‬‬ ‫سند روایت معتبر و صحیح است و تمامی راویان آن موّثق و ممدوح و مقبول می باشند‪ .‬بنابراین نمونه ای از‬
‫توثیقات راویان این سند را محضر شما محقق گرامی تقدیم می کنیم‪:‬‬
‫راوی اول‪ُ :‬مَح َّم ُد ْبُن ُمَح َّم ِد ْبن َأْح َم َد ‪:‬‬
‫آقای ابو بكر الخطيب البغدادى (متوفی‪ 463 :‬ه‪ )-‬ایشان را توثیق می کند و گوید‪:‬‬
‫‪ -2‬الكتاب‪ :‬تهذيب الكم ال في أس ماء الرج ال ج ‪ 5‬ص ‪ 38‬و ‪ 39‬و ‪ 40‬ش ‪ ،941‬المؤل ف‪ :‬يوس ف بن عب د‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬تذكرة الحفاظ ج ‪ 2‬ش ‪ ، 439‬المؤلف‪ :‬شمس الدین أبو عبد الّله محمد بن أحم د بن عثم ان بن‬
‫الرحمن بن يوسف‪ ،‬أبو الحجاج‪ ،‬جمال الدين ابن الزكى أبى محمد القضاعي الكل بى الم زى (المت وفى‪742 :‬‬ ‫َقايماز الذهبی (المتوفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬الناش ر‪ :‬دار الكتب العلمية ب يروت ‪ -‬لبن ان‪ ،‬الطبع ة‪ :‬األولى‪ 1419 ،‬ه‪- -‬‬
‫ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬د‪ .‬بشار عواد معروف‪ ،‬الناشر‪ :‬مؤسسة الرسالة ‪ -‬ب يروت‪ ،‬الطبع ة األولى‪ ،1980 - 1400 ،‬ع دد‬ ‫‪1998‬م‪ ،‬عدد األجزاء‪4 :‬‬
‫األجزاء‪35 :‬‬ ‫راوی چهارم‪َ :‬أْح َم ُد ْبُن ُم َفَّض ل‪:‬‬
‫راوی ششم‪ِ :‬هاَل ل أِبی أيوب الَّص يَر ِفی‪:‬‬ ‫آقای ذهبی در مورد ایشان گوید‪:‬‬
‫آقای بخاری در کتاب التاریخ الکبیر او را معرفی می کند‪)1( .‬‬ ‫او راوی سنن ابی داود و سنن نسائی می باشد و صدوق است‪)1( .‬‬
‫و آقای ابن حبان (متوفی‪ 354 :‬ه‪ )-‬در کتاب (الثقات) که مخصوص راویان ثقة و مورد اعتماد است ایش ان را‬ ‫و آقای ابن حبان در کتابش (الثقات) که مخصوص راویان ثقه است ایشان را ج زو اف راد ثق ة می آورد و ب ه‬
‫جزو راویان ثقه می آورد‪)2( .‬‬ ‫همین خاطر آقای ذهبی گوید‪{ :‬قال ابن حبان‪ :‬ثقة } ابن حبان گفته است او ثقه می باشد‪)2( .‬‬

‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬التاريخ الكب ير ج ‪ 8‬ص ‪ 207‬ش ‪ ،2730‬المؤل ف‪ :‬محم د بن إس ماعيل بن إب راهيم بن المغ يرة‬ ‫‪ -1‬الکتاب‪ :‬الکاشف فی معرفة من له روایة فی الکتب الستة ص ‪ 203‬ش ‪ ، 88‬المؤلف‪ :‬شمس الدین أبو عب د‬
‫البخارى‪ ،‬أبو عبد الّله (المتوفى‪ 256 :‬ه‪ ،)-‬الطبعة‪ :‬دائرة المعارف العثمانية‪ ،‬حيدر آب اد ‪ -‬ال دكن‪ ،‬طب ع تحت‬ ‫الَق نب نامثع نب دمحأ نب دمحم هّلاْیماز الذهبی (المتوفى‪ 748:‬ه‪ ،) -‬المحقق‪ :‬محمد عوامة أحمد محمد نمر‬
‫مراقبة‪ :‬محمد عبد المعيد خان‪ ،‬عدد األجزاء‪8 :‬‬ ‫الخطیب‪ ،‬الناشر‪ :‬دار القبلة للثقافة اإلسالمیة ‪ -‬مؤسسة علوم القرآن‪ ،‬جدة‪ ،‬الطبع ة‪ :‬األولى‪ 1613 ،‬ه‪1992 - -‬‬
‫‪ -2‬الكتاب‪ :‬الثقات ج ‪ 7‬ص ‪ ،572‬المؤلف‪ :‬محمد بن حبان بن أحمد بن حبان بن مع اذ بن َم عب َد ‪ ،‬التميمي‪،‬‬ ‫م‬
‫أبو حاتم‪ ،‬الدارمي‪ ،‬الُب ستى (المتوفى‪ 354 :‬ه‪ ،)-‬طبع بإعانة‪ :‬وزارة المع ارف للحكوم ة العالية الهندي ة‪ ،‬تحت‬ ‫‪ -2‬الکتاب‪ :‬تاریخ اإلسالم و وفیات المشاهیر و األعالم ج ‪ 16‬ص ‪ 54‬ش ‪ ، 24‬المؤلف‪ :‬شمس الدین أب و عب د‬
‫مراقبة ‪:‬الدكتور محمد عبد المعيد خان مدير دائرة المعارف العثمانية‪ ،‬الناشر ‪ :‬دائرة المعارف العثمانية بحيدر‬ ‫الَق نب نامثع نب دمحأ نب دمحم هّلاْیماز الذهبی (المتوفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬عم ر عب د الس الم الت دمری‪،‬‬
‫آباد الدكن الهند‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 1393 ،‬ه‪ ،1973 - -‬عدد األجزاء‪9 :‬‬ ‫الناشر‪ :‬دار الکتاب العربی‪ ،‬بیروت‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثانیة‪ 1413،‬ه‪ 1993 - -‬م‪ ،‬عدد األجزاء‪52 :‬‬
‫راوی هفتم‪ :‬أبو كِثير اَألْنَص اِرى‪:‬‬ ‫راوی پنجم‪َ :‬ج ْع َفر بن زياد اَأْلْح َمُر ‪:‬‬
‫او راوی صحیح مسلم است و توثیقات ف راوان دارد از جمل ه آق ای ابن حج ر عس قالنی در کت اب (تق ريب‬ ‫آقای ابن حجر عسقالنی در مورد ایشان گوید‪:‬‬
‫التهذيب) گوید‪ :‬او ثقه است‪)1( .‬‬ ‫او راوی سنن ترمذی و نسائی می باشد و صدوق است‪)1( .‬‬
‫و آقای المزی در کتابش (تهذیب الکمال) گوید‪:‬‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬تقريب التهذيب ص ‪ 53‬ش ‪ ،549‬المؤلف‪ :‬أبو الفضل أحمد بن على بن محمد بن أحمد بن حجر‬ ‫{‪ 941‬لت ص (عس)‪ :‬جعفر بن زياد األحمر أبو َع بد الَع وبأ ‪:‬لاقي و ‪،‬هّلْب د الَّر ْح َم ِن ‪ ،‬الكوفى والد على بن جعفر‪،‬‬
‫العسقالنی (المتوفى‪ 852 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬عادل مرشد‪ ،‬الناشر‪ :‬موسسة الرسالة ‪ -‬لبنان‬ ‫و جد الحسين بن على بن جعفر األحمر ‪ ...‬قال َع بد الَّلِه ْبن َأْح َم د بن حنبل‪َ ،‬ع ن أبيه‪ :‬صالح الَح ِديث‪َ .‬و َق ال‬
‫و راوی هشتم‪:‬‬ ‫َع باس الُّد وِرى و أبو بكر بن أبی خيثمة و محمد بن عثمان بن أبي َش ْيَب َة‪َ ،‬ع ن يحيى بن َم ِعين‪ :‬ثق ة ‪َ ...‬و َق ال‬
‫عبد الّله بن أسعد می باشد که از صحابه است و نزد اهل سنت و وهابیت تمامی ص حابه ثق ة و ع ادل اند و‬ ‫يعقوب بن سفيان‪ :‬ثقة‪َ .‬و َقال أبو ُز ْر َع ة‪ :‬صدوق‪َ ....‬و َقاَل الَّن َس ائى‪ :‬ليس بِه بأس‪)2( }.‬‬
‫نیازی به توثیق ندارند‪.‬‬ ‫احمد بن حنبل گوید‪ :‬احادیث او صحیح است‪ .‬عباس الدوری و ابو بک ر بن ابی خیثم ه و محم د بن عثم ان‬
‫بنابراین سند روایت معتبر است‪.‬‬ ‫همگی از یحیی بن معین نقل کرده اند که او گفته است‪ :‬جعفر بن زياد األحم ر ثق ه می باش د‪ .‬یعق وب بن‬
‫مخالفت اهل بیت علیهم السالم با خالفت ابو بکر‪ُ :‬بطالن خالفت ابو بکر تنها با سه روایت از ص حیح بخ اری‬ ‫سفیان گوید‪ :‬او ثقه و مورد اعتماد است‪ .‬ابو زرعه گوید‪ :‬او صدوق است‪ .‬نسائی گوید‪ :‬او مشکلی ندارد‪.‬‬
‫(معتبر ترین کتاب اهل سنت و وهابیت) غضب حضرت زهرا علیها السالم در نتیجه غضب خدا و رسولش ب ر‬
‫ابو بکر‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬تقريب التهذيب ص ‪ 79‬ش ‪ ،940‬المؤلف‪ :‬أبو الفضل أحمد بن على بن محمد بن أحمد بن حجر‬
‫اشاره‬ ‫العسقالني (المتوفى‪ 852 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬عادل مرشد‪ ،‬الناشر‪ :‬موسسة الرسالة – لبنان‬
‫‪ -3‬الكتاب‪ :‬صحيح البخاري ص ‪ 762‬ح ‪ ،3093‬المؤلف‪ :‬محمد بن إسماعيل أب و عب د الّل ه البخ اري الجعفی‬ ‫طبق مصادر اسالمی بسیار روشن است که اهل بیت با خالفت ابو بکر مخ الفت ک رده اند و ح تی از اص لی‬
‫(المتوفی ‪ 256‬ه‪ ،)-‬الناشر‪ :‬دار ابن كثير ‪ -‬دمشق ‪ -‬بيروت‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 1423 ،‬ه‪ 2002 - -‬م‬ ‫ترین کتب اهل سنت و وهابیت این مخالفت قابل اثبات می باشد و همگان می دانند که مخالفت اهل بیت با‬
‫روایت سوم‪:‬‬ ‫هر کاری بیانگر ضاللت و گم راهی آن کار می باشد‪.‬‬
‫بنابراین حضرت زهرا علیهم السالم با حاکم اهل سنت و وهابیت بشدت مخالفت و بر خ ورد ک رده اند و ت ا‬ ‫به عنوان نمونه به سه روایت در صحیح بخاری توجه فرمایید‪:‬‬
‫آخر عمر از او خشمناک بوده اند و با خلیفه سخن نگفته اند تا از دنیا رفته اند‪ .‬لذا باید (نعوذ بالّله) ب ا م رگ‬ ‫روایت اول‪:‬‬
‫جاهلّی ت از دنیا بروند و این در حالی است که حضرت صديقة شهيدة طبق آیه تطهیر و روایات مت واتر دارای‬ ‫آقای بخاری در صحیحش روایت کرده است که پیامبر فرمودند‪:‬‬
‫مقام عصمت و از اهل بیت هستند و سرور زنان بهشت می باشند لذا آقای بخاری روایت می کند که پی امبر‬ ‫{َع ن الَّن ِبی َص َّلى الُهّل َع َليِه َو َس َّلَم ‪َ ،‬قاَل ‪َ ﴿ :‬مْن كرَه ِمْن َأِميِرِه َش ْي ًئا َفْليْص ِبْر ‪َ ،‬فِإَّنُه َمْن َخ َر َج ِمَن الُّس ْلَط ان ش ِبرًا‬
‫صلی الّله علیه و آله و سلم فرمودند‪:‬‬ ‫َم اَت ِميَت ًة َج اِهِليًة ﴾} (‪)1‬‬
‫{﴿ َو َقاَل الَّن بي َص َّلى الُهّل َع َلْي ِه َو َس َّلَم ‪َ« :‬فاِط َم ُة َس يَد ُه ِنَس اء أْه ِل الَج َّن ة»‪.‬‬ ‫هر کس از امیرش کار بدی دید‪ ،‬باید صبر کند زیرا هر کس به مقدار وجبی با سلطان مخالفت کند به مرگ‬
‫َفَقاَل ‪َ« :‬أَم ا َتْر َض يَن َأن َتكِونى َس يَد َة ِنَس اِء َأْه ِل الَج َّن ِة ﴾} (‪)1‬‬ ‫جاهلیت از دنیا می رود‪.‬‬
‫فاطمه سرور زنان اهل بهشت است‪.‬‬ ‫َع ن الَّن بي َص َّلى الُهّل َع َلْي ِه َو َس َّلَم ‪َ ،‬قاَل ‪َ ﴿ :‬مْن َر َأى ِمْن َأِميِرِه َش ْي ًئ ا يكَر ُهُه َفْليْص بْر َع َلْي ِه َفِإَّنُه َمْن َف اَر َق الَج َم اَع َة‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬صحيح البخاری ص ‪ 924‬باب مناقب فاطمه ‪ -‬و ص ‪ 892‬ح ‪ ،3624‬المؤلف‪ :‬محمد بن إس ماعيل‬ ‫ِش ْبًر ا َفَم ات‪ِ ،‬إاَّل َم اَت ِميَت ًة َج اِهِليٌة ﴾} (‪)2‬‬
‫أبو عبد الّله البخارى الجعفى (المت وفى ‪ 256‬ه‪ ،)-‬الناش ر‪ :‬دار ابن كث ير ‪ -‬دمش ق ‪ -‬ب يروت‪ ،‬الطبع ة‪ :‬األولى‪،‬‬ ‫هر کس از حاکم اسالمی کاری دید که بدش آمد باید صبر کند زیرا اگ ر ب ه اندازه یک وجب از جم اعت‬
‫‪ 1423‬ه‪ 2002 - -‬م‬ ‫مسلمین جدا شود (با امیر مخالفت کند) با مرگ جاهلّی ت (کافر و اهل جهنم) از دنیا می رود‪.‬‬
‫بنابراین وقتی حضرت زهرا علیها السالم با حاکم اهل سنت و وهابیت مخالفت شدید می کند و تا آخر عم ر‬
‫بر او غضبناک هست و تا شهادت با او سخن نمی گوید و از جماعت مفارقت می کند و در عین ح ال س رور‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬صحيح البخاری ص ‪ 1748‬ح ‪ ، 7053‬المؤلف‪ :‬محمد بن إسماعيل أبو عبد الّله البخ اري الجعفى‬
‫زنان بهشت می باشد بسیار روشن است که حضرت صدیقه علیها السالم ب ا ح اکم اس المی رو ب ه رو نب وده‬ ‫(المتوفى ‪256‬ه‪،) -‬الناشر‪ :‬دار ابن كثير ‪ -‬دمشق ‪ -‬بيروت‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 1423 ،‬ه‪ 2002 - -‬م‬
‫است تا مخالفت با او و مفارقت از جماعت‪ ،‬ایشان را به مرگ جاهلّی ت بکشاند زیرا اگر ابو بكر خليفه مسلمین‬ ‫روایت دوم‪:‬‬
‫بود باید حضرت صدیقه طاهره علیها السالم با مرگ جاهلّی ت از دنیا می رفت (نعوذ بالّله) نه این ک ه س رور‬ ‫و آقای بخاری روایت دیگری می آورد که حضرت زهرا علیها السالم تا وقتی از ابو بکر (ح اکم اه ل س نت و‬
‫زنان بهشت باشد‪.‬‬ ‫وهابیت) اموالش مثل فدک و‪ ...‬را مطالبه کرد و ابو بکر باز نگرداند!!! حضرت صدیقة بر او خشم و غضب ک رد‬
‫عالوه بر مطلب باال نکته دیگری که بطالن خالفت ابو بکر را تأیید می کند آن است که طبق روایت ص حيح‬ ‫{که طبق روایت همین صحیح بخاری‪ ،‬غضب حضرت زهرا علیها السالم غضب رسول الّله ص لی الّل ه علی ه و‬
‫بخاری (که تقدیم شد)‪ ،‬غضب حضرت صديقة شهيدة‪ ،‬غضب نبی مکرم صلی الّله علیه و آله و س لم اس ت و‬ ‫آله و سلم می باشد (‪ )1‬و طبق آیه قرآن کریم‪ ،‬غضب و خشم نبی مکرم صلی الّله علیه و آله و س لم غض ب‬
‫بسیار روشن است که غضب رسول الّله صلی الّله علیه و آله و سلم ب اعث غض ب خداوند می ش ود و همین‬ ‫خداوند است (‪ } )2‬و تا حضرت زنده بود بر ابو بکر خشمگین و غضبناک بود و با ابو بکر س خن نگفت و از او‬
‫غضب حضرت فاطمه علیها السالم به تنهایی‪ ،‬دلیلی روشن بر بطالن خالفت ابو بکر می باشد زیرا شخص ی‬ ‫دوری کرد تا این که از دنیا رفت‪)3( .‬‬
‫که مورد غضب خداوند و پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم است چگونه خلیفه ی خداوند و جانشین پی امبر‬
‫‪َ ﴿{ -1‬أَّن َرُس وَل الَّلِه َص َّلى الُهّل َع َلْي ِه َو َس َّلَم ‪َ ،‬قاَل ‪َ« :‬فاِط َم ُة َبْض َع ٌة ِمِّن ي‪َ ،‬فَم ْن َأْغَض َب َه ا َأْغَض َب ِني﴾}‪ ،‬پیامبر (ص لی‬
‫صلی الّله علیه و آله و سلم می تواند باشد؟!!‬
‫الّله علیه و آله و سلم) فرمود‪ :‬فاطمه پاره تن من است هر کس او را غضبناک و خشمگین کند مرا خشمگین‬
‫﴿ إَّن اَّلِذيَن ُيؤُذوَن الَهّل َو َرُس وَلُه َلَعَنُه ُم الَّلُه ِفي الُّد ْنيا َو اآْل ِخ َر ة َو َأَعَّد َلُه ْم َع َذ اًبا ُم ِهيًنا﴾ (االحزاب ‪)57‬‬
‫کرده است‪ .‬الكتاب‪ :‬صحيح البخاری ص ‪ 924‬ح ‪ ،3767‬المؤلف‪ :‬محمد بن إسماعيل أبو عب د الّل ه البخ اري‬
‫(قطعًا خداوند در دنیا و آخرت لعنت می کند کسانی را که خدا و رس ولش را اذیت می کنن د و ب رای آنان‬
‫الجعفى (المتوفى ‪ 256‬ه‪ ،)-‬الناشر‪ :‬دار ابن كثير ‪ -‬دمشق ‪ -‬بيروت‪ ،‬الطبعة األولى‪ 1423 ،‬ه‪ 2002 - -‬م‬
‫عذاب خوار کننده ای قرار داده است)‬
‫‪ِ ﴿ -2‬إَّن اَّلِذيَن ُيْؤ ُذوَن الَّلَه َو َرُس وَلُه َلَعَنُه ُم الَّلُه ِفي الُّد ْنَي ا َو اآْل ِخ َر ة َو أَعَّد َلُه ْم َع َذ اًبا ُم ِهيًنا﴾ (االحزاب ‪)57‬‬
‫پیامبر فرمودند‪ :‬آیا شهادت می دهید که خدا و رسول اولی و سر پرست شما هستند و خ دا و رس ول أِولی اء‬ ‫﴿ يا أيَه ا اَّلِذيَن آَم ُن وا اَل َتَت َو َّلْو ا َقْوًم ا َغِض َب الَّلُه َع َليِه ْم َقْد َيْبُس وا ِمَن اآْل ِخ َر ِة َك َم ا َيِئَس اْلَكَّفاُر ِمْن َأْص َح اِب اْلُق ُب وِر﴾‬
‫شما هستند؟ گفتند‪ :‬بله‪ ،‬بال فاصله حضرت فرمودند‪ :‬پس هر کس خدا و رسول م والی او اس ت علی بن ابی‬ ‫(الممتحنة ‪)13‬‬
‫طالب هم موالی اوست‪.‬‬ ‫(ای کسانی که ایمان آورده اید قومی که خداوند آنان را مورد غضب قرار داده است سر پرست انتخاب نکنید‬
‫از معنای اولویت و سر پرستی که قبل از لفظ مولی بکار رفته است به روشنی معنای مولی مشخص می شود‬ ‫زیرا آنان از آخرت مأیوس اند همان گونه که کفار مدفون در قبر ها مأیوس می باشند)‬
‫که به معنای ُم تولی ُامور و خالفت و امامت می باشد‪.‬‬ ‫و هم چنین غضب حضرت صدیقه علیها السالم بر ابو بکر‪ ،‬دلیلی روشن ب ر بطالن نظریه ی ع دالت تم امی‬
‫آقای ابن حجر عسقالنی (از استوانه های علم رجال اهل سنت و وهابیت) بعد از نقل روایت به ص حت روایت‬ ‫صحابه می باشد زیرا شخصی که مورد غضب خداوند و پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم است از ع دالت ب ر‬
‫اعتراف می کند ﴿ َه َذ ا ِإْس َن اٌد َص حِیٌح ﴾‪ .‬این روایت در ادامه به طور کامل همراه با اسکن خواهد آمد‪.‬‬ ‫خوردار نخواهد بود‪ .‬و در مورد نقد نظریه عدالت تمامی صحابه که اساس و بنیان پیروان سقیفه است کت ابی‬
‫‪ -2‬بيان حديث ثقلين در حدیث غدیر و دستور به تبعیت و پیروی از امیر المؤمنین علیه السالم‪.‬‬ ‫مستقالن شاء الّله چاپ خواهیم کرد‪.‬‬
‫لی‬ ‫رم ص‬ ‫نبی مک‬ ‫اسناد حدیث ثقلین در خطبه غدیر و نقش آن در اثبات امامت امیر المؤمنين علیه السالم‬
‫الُم یارب ار رارف هار ات دنروآ یم )یلوم( ظفل یارب رگید یا هنیرق ریدغ ثیدح رد ملس و هلآ و هیلع هّلنک ران‬ ‫اشاره‬
‫امامت ببندند و آن بیان حدیث ثقلین و دستور به تبعیت کامل (عصمت) و اطاعت مطل ق (ام امت) از ام ام‬ ‫کلمه (مولی) از الفاظ مشترک می باشد یعنی لفظی که دارای چند معنی است و برای این ک ه معل وم ش ود‬
‫علی علیه السالم می باشد‪ .‬همان طور که می دانید حدیث ثقلین در اصل وصیت نبی مکرم صلی الّله علیه و‬ ‫متکلم کدام معنی را از لفظ (مولی) اراده کرده است باید از قرینه های مّت صله و منفص له موج ود در س خن‬
‫آله و سلم است زیرا از واقعه غدیر تا شهادت نبی مکرم صلى الّله عليه و آله و س لم ح دود دو م اه بیش ت ر‬ ‫متکلم (نبی مکرم) استفاده شود تا معنای مورد اشاره ایشان را بدست آوریم‪.‬‬
‫نیست و در حدیث ثقلین‪ ،‬نبی مکرم صلی الّله علیه و آله و سلم می فرمایند ﴿ يا أيَه ا الَّن اُس ‪ِ ،‬إَّن ُه َلْم ُيْبَع ُث‬ ‫در روز ‪ 18‬ذی الحجة نبی مکرم صلی الّله علیه و آله و سلم در وادی غدیر خم خطبه ای طوالنی خوانده اند‬
‫َنِبي َقُّط ِإاَّل َم ا َع اَش ِنْص َف َم ا َع اَش اَّلِذي َكاَن َقْب َلُه ‪َ ،‬و ِإِّني ُأوِش ک َأْن َأْدَع ى َف أِج يَب ﴾ ای م ردم مبع وث نش د‬ ‫و در آن خطبه می فرمایند‪َ ﴿ :‬مْن ُک ْنُت َمْو الُه َفَع َلٌّی َمْو الُه ﴾ (البته این روایت شریف با الفاظ دیگری مثل لفظ‬
‫پیامبری مگر این که نصف عمر پیامبر قبلی اش را زندگی کرد و نزدیک است که مرا به سرای باقی بخوانن د‬ ‫(ولی) هم بکار رفته است که همین مطلب یکی از قرائن منفصله ای است که بیانگر معنای کلمه (مولی) می‬
‫و از دنیا بروم‪ .‬و سپس می فرمایند ﴿ ِإِّنی َتاِرٌک ِفیُک ْم‬ ‫باشد) پس ناچار هستیم که با استفاده از قرائن موجود دریابیم که مراد نبی مکرم صلی الّله علیه و آله و سلم‬
‫از استعمال کلمه (مولی) امامت و سر پرستی است یا دوستی و نصرت و یاری رساندن‪.‬‬
‫‪ -1‬الكتاب ‪ :‬المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية ج ‪ 16‬ص ‪ 142‬ح ‪ ،3943‬المؤلف ‪ :‬أبو الفضل أحم د بن‬ ‫اگر بخواهیم تمامی قرائن مّت صله و منفصله که بیانگر معنای امامت و سر پرستی در کلمه مولی می باش د را‬
‫على بن محمد بن أحمد بن حجر العسقالني (المتوفى‪ 852 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ )17( :‬رسالة علمية قدمت لجامع ة‬ ‫در این قسمت بیاوریم بسیار طوالنی خواهد شد و خود یک کتاب مس تقل می ش ود (ک ه اگ ر توفی ق الهی‬
‫اإلمام محمد بن سعود‪ ،‬تنسيق‪ :‬د‪ .‬سعد بن ناصر بن عبد العزيز الش ثرى‪ ،‬الناش ر ‪ :‬دار العاص مة‪ ،‬دار الغيث ‪-‬‬ ‫شامل این ذره نا چیز شود خواهم نوشت) لذا به تعدادی از قرائن مّت صله ای که در حدیث غدیر است اكتف اء‬
‫السعودية‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 1419 ،‬ه‪ ،-‬عدد األجزاء‪19 :‬‬ ‫می کنیم که همین مقدار برای آنان که به دنبال کشف حقایق می باشند کافی است و حجت را ب ر همگ ان‬
‫َالَّثَق َلْی ِن ﴾ من در میان شما دو شیء گران بهاء می گذارم (یعنی م ا َت َر ک خ ویش را مش خص می کنن د) و‬ ‫تمام می کند‪:‬‬
‫سپس می فرمایند‪ :‬یکی کتاب خداست و دیگری اهل بیتم در حالی ک ه دس ت علی بن ابی ط الب را بلن د‬ ‫بعضی از قرائن که به روشنی مشخص می کند مراد رسول الّله صلى الّله عليه و آله و س لم از کلم ه (م ولی)‬
‫کرده اند و سپس می فرمایند‪ :‬اگر از این دو اطاعت و تبعّی ت کنید هرگ ز گم راه نمی ش وید و ه ر کس من‬ ‫امامت و سر پرستی حضرت امیر المؤمنین علیه السالم بوده است‪:‬‬
‫موالی (سر پرست) او هستم این علی موالی اوست‪.‬‬ ‫‪ -1‬بیان اولوّیت و سر پرستی خدا و رسول صلى الّله عليه و آله و سلم قبل از بیان لفظ (مولی)‪:‬‬
‫بنابراین نبی مکرم صلی الّله علیه و آله و سلم قبل از لفظ مولی دستور به تبعیت بی چ ون و چ را و اط اعت‬ ‫به این روایت صحیح السند توجه کنید‪:‬‬
‫مطلق (امامت) از امیر المؤمنین علیه السالم را داده اند و پس از آن کلم ه م ولی را بک ار می برند ک ه ب ه‬
‫﴿ َقاَل َص َّلى الُهّل َع َلْي ِه َو َس َّلَم ‪ :‬اَلسُت م َتْش َهُد وَن َأَّن الَّلَه َو َرُس وَلُه أوَلى ِبكْم ِمْن َأنُفِس ُك ْم و أن الَو ىلاعت هّل َرُس وَلُه‬
‫روشنی معنای مولی مشخص می شود‪.‬‬ ‫َأوِلياُؤ ُك ْم ؟ َفَق اُلوا‪َ :‬بَلى‪َ .‬قاَل ‪َ :‬فَم ْن َكاَن الَّلُه َو َرُس وُلُه َم واَل ُه َفِإَّن َه َذ ا َمْو اَل ُه﴾‪)1( .‬‬
‫سند روایت صحیح می باشد‪.‬‬ ‫پس در خطبه غدیر حضرت مولی الموحدین‪َ ،‬قِرین و هم سنگ قرآن قرار می گیرد یع نی هم ان ط ور ک ه‬
‫قرآن جانشین پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم است حضرت مولی الموح دین علی ه الس الم هم جانش ین‬
‫‪ -1‬الكتاب ‪ :‬المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية ج ‪ 16‬ص ‪ 142‬ح ‪ ،3943‬المؤلف ‪ :‬أبو الفضل أحم د بن‬ ‫پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم می باشد و همان طور که در قرآن خطا و گم راهی نیست (عصمت مطلق)‬
‫على بن محمد بن أحمد بن حجر العسقالنی (المتوفى‪ 852 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ )17( :‬رسالة علمية قدمت لجامع ة‬ ‫امام علی علیه السالم هم دارای مقام رفیع عصمت می باشد لذاست که نبی مکرم ص لی الّل ه علی ه و آل ه و‬
‫اإلمام محمد بن سعود‪ ،‬تنسيق‪ :‬د‪ .‬سعد بن ناصر بن عبد العزي ز الش ثرى‪ ،‬الناش ر‪ :‬دار العاص مة‪ ،‬دار الغيث ‪-‬‬ ‫سلم می فرماید‪َ ﴿ :‬و ِإَّنُه َم ا َلْن َيَت َف َّر َقا َح َّت ى يِر َد ا َع َلى اْلَح ْو َض ﴾ آن دو هرگز از یک دیگر جدا نمی شوند ت ا روز‬
‫السعودية‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 1419 ،‬ه‪ ،-‬عدد األجزاء‪19 :‬‬ ‫قیامت‪.‬‬
‫روایت دوم‪:‬‬ ‫بنابراین با وجود حدیث ثقلین در حدیث غدیر و دستور به اطاعت بی چ ون و چ را از ام ير المؤم نین علی ه‬
‫روایت دیگر را آقای حاکم نیشابوری در کتاب المستدرک علی الصحیحین با س ند ص حیح این گونه روایت‬ ‫السالم معنای مولی مشخص می شود‪ .‬زیرا اگر شخصی به غیر از امیر المؤمنین علیه السالم بخواه د خلیف ه‬
‫می کند‪:‬‬ ‫مسلمین شود باید باز هم از امام علی علیه السالم اطاعت کند و تابع ایشان باشد در نتیجه حاکم و جانش ین‬
‫{‪َ ...- 6272‬عْن َز ْيِد ْبن َأْر َقَم َر ضى الُهّل َعْنُه َقاَل ‪َ :‬خ َر ْج َن ا َمَع َرُس ول الِهّل َص َّلى الُهّل َع َليِه َو َس َّلَم َح َّت ى اْنَت َه َب َن ا ِإَلى‬ ‫فقط امیر المؤمنین علیه السالم است چون حاکم اختیاری در مقابل ما فوقش یعنی حضرت مولی الموحدین‬
‫َغِديِر ُخ ٍّم َفَأَمَر ِبَد ْو ٍح ‪َ ،‬فَكسَح ِفي َيْو ٍم َم ا َأَتى َع َليَن ا يوٌم كاَن َأَش َّد َح ًاّر ِمْنُه َفَح ِم َد الَّلَه َو َأْثَن ى َع َلْي ِه َو َق اَل ‪« :‬ي ا‬ ‫لی‬ ‫امبر ص‬ ‫ین پی‬ ‫الم ندارد پس جانش‬ ‫ه الس‬ ‫علی‬
‫أيَه ا الَّن اُس ‪ِ ،‬إَّنُه َلْم َيْبَع ْت َنِبي َقُّط ِإاَّل َم ا َع اَش ِنْص َف َم ا َع اَش اَّلِذي َكاَن َقْب َلُه ‪َ ،‬و ِإِّنى أوِش ك أن َأْدَع ى َف أجِيَب ‪َ ،‬و‬ ‫الًاعطق دشاب یرگید صخش رگا و تسین مالسلا هیلع یلع ماما زا ریغ یصخش ملس و هلآ و هیلع هّل حق ایشان‬
‫ِإِّنى َتارک ِفيُك ْم َم ا َلن َتِض ُّلوا َبْع َد ُه ِك َت اَب الَّلِه َعَّز َوَج َّل »‪ُ ،‬ثَّم َقاَم َفَأَخ َذ ِبيِد َع ِلي َرِض ي الَّلُه َعْنُه َفَق اَل ‪« :‬ي ا أيَه ا‬ ‫را غصب کرده است‪.‬‬
‫الَّن اُس ‪َ ،‬مْن ُأوَلى ِبُك ْم ِمْن َأْنُفِس ُك ْم ؟» َقاُلوا‪ :‬الَّلُه َو َرُس وُلُه َأْع َلُم ‪َ« ،‬أَلْس ُت أَو لى ِبكْم ِمْن َأنُفِس ُك ْم ؟» َقاُلوا‪َ :‬بَلى‪َ ،‬ق اَل ‪:‬‬ ‫برای نمونه چند روایت صحیح السند از منابع اهل سنت و وهابیت می آوریم تا محققین بزرگوار با دیدن آن‬
‫«َمْن ُك ْنُت َم واَل ُه َفَع ِلي َمْو اَل ُه »}‪)1( .‬‬ ‫شگفت زده شده و آشکار بودن حقیقت را با چشمان خود ببینند‪:‬‬
‫زید بن ارقم صحابی گوید‪ :‬رسیدیم به غدیر خم سپس پیامبر دستور داد تا آن جا جمع ش ویم و آن روز آن‬ ‫روایت اول‪:‬‬
‫قدر سوزان بود که ما روزی به داغی آن روز ندیده بودیم‪)2( .‬‬ ‫آقای ابن حجر عسقالنی این گونه روایت می کند‪:‬‬
‫پیامبر حمد و ثنای الهی را بجا آورد و سپس گفت‪ :‬ای مردم خداوند پیامبری را مبع وث نک رد مگ ر آن ک ه‬ ‫‪ِ ﴿ ... - 3943‬إَّن الَّن ِبي َص َّلى الَّلُه َع َلْي ِه َو َس َّلَم َح َض َر الَّش َج َر َة ِبُخ ًّم ‪َ ،‬خ َر َج آِخ ْذ ا بيِد َع ِلی َرِض ي الَع هّلْن ه َق اَل ‪:‬‬
‫نصف عمر پیامبر قبلی زندگی کرد و من نزدیک است که برای سرای باقی خوانده شوم و اجابت می کنم (از‬
‫اْلْس ُت ْم َتْش َهُد وَن أن الَر ىلاعت و كرابت هّلُّبُك ْم ؟ َقاُلوا‪َ :‬بَلى‪َ .‬قاَل َص َّلى الُهّل َع َليِه َو َس َّلَم ‪ " :‬أَلسُت م َتْش َهُد وَن َأَّن الَّلَه َو‬
‫دنیا می روم) لذا من چیزی در بین شما باقی می گذارم که بعد از آن هرگز گم راه نمی شوید کتاب خ دا و‬
‫َرُس وَلُه أوَلى ِبكْم ِمْن َأنُفِس ُك ْم و أن الَو ىلاعت هّل َرُس وَلُه َأوِلياُؤ ُك ْم ؟ َفَق اُلوا‪َ :‬بَلى‪َ .‬قاَل ‪َ :‬فَم ْن كاَن الَّلُه َو َرُس وُلُه َم واَل ُه‬
‫دست امام علی را گرفت و فرمود‪ :‬ای مردم آیا من سزاوار تر نیستم به شما از جان های ت ان؟ (والیت و س ر‬
‫َفِإَّن َه َذ ا َم واَل ُه ‪َ ،‬و َقْد َتَر كُت ِفيُك ْم َم ا ِإْن َأَخ ْذ ُتْم ِبِه َلْن َتِض ُّلوا كتاب الَس ‪،‬ىلاعت هّلَبُب ُه بيدى‪َ ،‬و َس َبُب ُه بأي ِديكْم ‪َ ،‬و‬
‫پرستی) مردم گفتند‪ :‬بله‪ ،‬حضرت فرمود‪ :‬هر کس من مولی (سر پرست) اویم پس علی بن ابی ط الب م ولی‬ ‫َأْه ُل َبيِتى﴾‪)1( .‬‬
‫(سر پرست) اوست‪.‬‬ ‫پیامبر در برکه غدیر قرار گرفت سپس دست علی بن ابی طالب را بلند کرد و فرمود‪ :‬آیا شهادت نمی دهی د‬
‫آقای حاکم پس از نقل روایت گوید‪َ( :‬ه َذ ا َح ِديث َص ِح يُح اِإْلْس َن اِد‪َ ،‬و َلْم َيَخ ِّر َج اُه )‬ ‫که خداوند پروردگار شماست؟ (اقرار به توحید) مردم گفتند‪ :‬بله‪ .‬حضرت فرمودند‪ :‬آیا شهادت نمی دهید که‬
‫این روایت (طبق مبانی رجالی بخاری و مسلم) صحیح می باشد اما بخاری و مسلم در کت اب ش ان نی اورده‬ ‫خدا و رسول اولی و سر پرست شما می باشند؟ (اقرار به توحی د و نب وت) و خ دا و رس ول اولی اء ش ما می‬
‫اند!!!‬ ‫باشند؟ مردم گفتند‪ :‬بله‪ .‬حضرت فرمودند‪ :‬پس هر کس خدا و رسول مولی (سر پرس ت) اوس ت علی بن ابی‬
‫و آقای ذهبی در تعلیق بر مستدرک حاکم گوید‪:‬‬ ‫طالب مولی (سر پرست) او می باشد آگاه باشید که من در بین شما دو چیز می گذارم و از دنیا می روم ک ه‬
‫{ [التعليق ‪ -‬من تلخيص الذهبی] ‪ - 6272‬صحيح‪}.‬‬ ‫اگر به آن دو چنگ بزنید و اطاعت بی چون و چرا کنید هرگز گم راه نمی شوید‪ :‬کتاب خدا و اهل بیتم‪.‬‬
‫این روایت صحیح است‪.‬‬ ‫آقای ابن حجر عسقالنی پس از نقل روایت گوید‪:‬‬
‫(َه َذ ا ِإْس َن اٌد َص ِح يٌح )‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬سلسلة األحاديث الصحيحة و شيء من فقهها و فوائدها ج ‪ 4‬ص ‪ 334‬و ‪ ،335‬المؤل ف‪ :‬أب و عب د‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬المستدرك على الصحيحين ج ‪ 3‬ص ‪ 613‬ح ‪ ،6272‬المؤلف‪ :‬أبو عبد الّله الحاكم محم د بن عب د‬
‫الرحمن محمد ناصر الدين‪ ،‬بن الحاج نوح‪ ،‬األشقودرى األلبانی (المتوفى‪ 1420 :‬ه‪ ،)-‬الناشر‪ :‬مكتب ة المع ارف‬ ‫الُن نب هيودمح نب دمحم نب هّلعيم بن الحكم الضبي الطهمانى النيسابوري المع روف ب ابن ال بيع (المت وفى‪:‬‬
‫للنشر و التوزيع‪ ،‬الرياض‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪( ،‬لمكتبة المعارف)‪ ،‬عدد األجزاء‪6 :‬‬ ‫‪ 405‬ه‪ ،)-‬تحقيق‪ :‬مصطفى عبد القادر عط ا‪ ،‬الناش ر‪ :‬دار الكتب العلمية ‪ -‬ب يروت‪ ،‬الطبع ة‪ :‬األولى‪- 1411 ،‬‬
‫﴿ يا أيَه ا اَّلِذيَن آَم ُن وا َأِط يُع وا الَّلَه َو َأِط يُع وا الَّرُس وَل َو ُأوِلى اَأْلْم ِر ِمْن ُك ْم َفِإْن َتَن اَزْعُت ْم ِفي َش یٍء َف ُر ُّد وُه ِإَلى الَّل ِه َو‬ ‫‪ ،1990‬عدد األجزاء‪4 :‬‬
‫الَّرُس ول ِإن ُكنُت ْم ُتْؤ ِمُن وَن ِبالَّلِه َو اْلَيْو ِم اآلِخ ِر َذِلَك َخ ْيٌر َو َأْح َس ُن َتْأِوياًل ﴾ (النساء ‪)59‬‬ ‫‪ -2‬این قسمت روایت جواب وهابی هایی است که به دروغ می گویند‪ :‬روز غدیر گرم نبوده بلک ه س رد ب وده‬
‫ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا و رسول و اوصیاء الهی اطاعت کنید و هر گاه در چ یزی نزاع داش تید‬ ‫است!‪.‬‬
‫آن را از خدا و رسول بخواهید (نظر خدا و رسول را تبعّی ت کنید) اگر به خدا و روز رستا خ یز ایم ان دارید‪،‬‬ ‫روایت سوم‪:‬‬
‫این کار برای شما بهتر و عاقبت و پایانش بهتر است‪.‬‬ ‫روایت دیگر را آقای طبرانی در کتاب المعجم الكبير با سند صحیح این گونه روایت می کند‪:‬‬
‫﴿ يا أيَه ا اَّلِذيَن آَم ُن وا َأِط يُع وا الَّلَه َو َأِط يُع وا الَّرُس وَل َو اَل ُتْب ِط ُلوا َأْع َم اَلُك ْم ﴾ (محمد ‪)33‬‬ ‫{‪َ - 4986‬ح َّد َتَن ا َع ِلي ْبُن َع ْب ِد اْلَع ِزيِز‪ ،‬ثنا أُبو ُنَع يٍم ‪ ،‬ثن ا كاِم ُل أُب و اْلَع اَل ِء‪َ ،‬ق اَل ‪َ :‬س ِم ْع ُت َح ِبيَب ْبَن َأِبي َث اِبٍت ‪،‬‬
‫ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا و رسول اطاعت کنید و اعمال تان را باطل نکنید‪.‬‬ ‫ُيَح ِّد ُث ‪َ ،‬عْن ُيْح ِيي ْبِن َج ْع َد َة‪َ ،‬عْن َز يِد ْبن َأْر َقَم ‪َ ،‬قاَل ‪َ :‬خ َر ْج َن ا َمَع َرُس ول الَص هّلَّلى الُهّل َع َليِه َو َس َّلَم َح َّت ى اْنَت َه يَن ا‬
‫نزول آیه اکمال در روز غدیر و تبریک گفتن عمر بن خطاب به امیر المؤمنین علی ه الس الم‪ :‬و م یزان ث واب‬ ‫ِإَلى َغِديٍر ُخ َّم َأَمَر ِبُد وٍح َفَكسَح ِفي َيْو ٍم َم ا َأَتى َع َلْي َن ا َيْوٌم َكاَن َأَش َّد ُح ًّر ا ِمْنُه ‪َ ،‬فَح ِم َد الَّلَه َو َأْثَن ى َع َلْي ِه َو َقاَل ‪« :‬يا‬
‫روزه در روز غدیر‬ ‫أيَه ا الَّن اُس ِإَّنُه َلْم ُيْبَع ُث َنِبي َقُّط ِإاَّل َع اَش ِنْص َف َم ا َع اَش اَّلِذي َكاَن َقْب َلُه ‪َ ،‬و ِإِّني أوِش ك أْن أْدَع ى َف أجيَب ‪َ ،‬و إِّني‬
‫اشاره‬ ‫َتارك ِفيكْم َم ا َلْن َتِض ُّلوا َبْع َد ُه كتاَب الِّله ُثَّم َقاَم َو َأَخ َذ ِبيِد َع ِلى َر ِض ى الُهّل َعْنُه َفَقاَل ‪« :‬ي ا أيَه ا الَّن اُس َمْن أوَلى‬
‫بیش از بیست قرینه مّت صله و منفصله در حدیث غدیر وجود دارد که نشان می دهد معن ای م ولی ام امت و‬ ‫بكْم ِمْن َأْنُفِس ُك ْم ؟» َقاُلوا الَّلُه َو َرُس وُلُه َأْع َلُم ‪َ ،‬قاَل ‪َ« :‬مْن ُك ْنُت َمْو اَل ُه َفَع ِلي َمْو اَل ُه »‪)1( } .‬‬
‫جانشینی و سر پرستی می باشد و همان طور که در قبل گفته شد بیان تمامی قرائن نیاز به نوش تن کت اب‬ ‫زید بن ارقم صحابی گوید‪ :‬وقتی رسیدیم به غدیر خم‪ ،‬پیامبر دستور داد تا آن جا جم ع ش ویم و آن روز آن‬
‫مستقل دارد اما برای اتمام حجت تا به حال دو قرینه خدمت شما سروران تقدیم شده است که هر کدام ب ه‬ ‫قدر سوزان بود که ما روزی به داغی آن روز ندیده بودیم‪.‬‬
‫تنهایی برای اهل علم و انصاف کافی می باشد‪.‬‬ ‫پیامبر حمد و ثنای الهی را بجا آورد و سپس گفت‪ :‬ای مردم خداوند پیامبری را مبع وث نک رد مگ ر آن ک ه‬
‫اما اینک به دو قرینه دیگر می پردازیم تا جویندگان حقیقت با دیدن آن متحّی ر شوند‪:‬‬ ‫نصف عمر پیامبر قبلی زندگی کرد و من نزدیک است که برای سرای باقی خوانده شوم و اجابت می کنم (از‬
‫قرینه اول‪ :‬تبریک عمر بن خطاب به امیر المؤمنین علیه السالم بعد از اتمام خطبه غدیر‪:‬‬ ‫دنیا می روم) لذا من چیزی در بین شما باقی می گذارم که بعد از آن هرگز گمراه نمی شوید کت اب خ دا و‬
‫عمر بن خطاب خطاب پس از پایان خطبه غدیر می گوید‪:‬‬ ‫دست امام علی را گرفت و فرمود‪ :‬ای مردم آیا من سزاوارتر نیستم به شما از جان های ت ان؟ (والیت) و س ر‬
‫(َفَقاَل ُع َمُر ْبُن اْلَخ َط اِب ‪َ :‬بٍخ َبٍخ َلك يا ْبَن َأِبي َط اِلٍب َأْص َب ْح َت َمْو الی َو َم وَلى ُكِّل ُمْس ِلٍم )‬ ‫پرستی) پس هر کس من مولی (سر پرست) اویم پس علی بن ابی طالب مولی (سر پرست) اوست‪.‬‬
‫تبریک تبریک به تو ای علی بن ابی طالب تو موالی (رهبر و سر پرست) من و هر مسلمانی گردیدی‪.‬‬
‫حال فرض بگیریم مولی به معنای دوست و یاور باشد در این صورت عمر بن خطاب به امام علی علیه السالم‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬المعجم الكبير ج ‪ 5‬ص ‪ 171‬ح ‪ ،4986‬المؤلف‪ :‬س ليمان بن أحم د بن أي وب بن مط ير اللخمی‬
‫گفته است تبریک عرض می کنم که االن دوست و یاور مؤمنین شدی!!! یعنی امام علی علیه السالم که بع د‬ ‫الشامی‪ ،‬أبو القاسم الطبرانی (المتوفى‪360 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬حمدى بن عبد المجيد السلفى‪ ،‬دار النش ر‪ :‬مكتب ة‬
‫از پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم از همه بیش تر جانش را برای اسالم به خطر انداخت ه اس ت و همگ ان‬ ‫ابن تيمية ‪ -‬القاهرة‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثانية‪ ،‬عدد األجزاء‪25 :‬‬
‫می دانند که اگر شجاعت ایشان نبود از اسالم اثری نبود و هر جا ابو بکر و عمر شکست می خوردند و ف رار‬ ‫اما سند این روایت مانند روایات قبلی صحیح است و آقای البانی وهابی که از بزرگان علم رجال وه ابیت می‬
‫می کردند (‪ )1‬حضرت اسد الّله الغالب بود که دشمن را از پای می انداخت ام ا ح ال ت ازه در غ دیر پی امبر‬ ‫باشد و به بخاری عصر حاضر شهرت دارد پس از نقل این روایت گوید‪:‬‬
‫صلی الّله علیه و آله و سلم بلند شده است تا بگوید ای مردم علی دوست و یاور شما شده است!!!‬ ‫{أخرجه الطبرانی (‪ )4986‬و رجاله ثقات }‪)1( .‬‬
‫یعنی کسی هست که در دوستی و یاوری حضرت امیر المؤمنین علیه السالم شک داشته باشد؟ یع نی عم ر‬ ‫این روایت را طبرانی در حدیث شماره ‪ 4986‬آورده و راویان آن ثقه می باشند‪.‬‬
‫بن خطاب که می گوید‪ :‬االن مولی من و همه مؤمنین شده ای‪ ،‬منظورش این است که تبریک می گویم‬
‫اگ ر جانش ین پی امبر ص لی الًالثم دنک نییعت نییعت دنوادخ زا ریغ ار ملس و هلآ و هیلع هّل م ردم بخواهن د‬
‫انتخاب کنند باز هم دین ناقص می ماند و هرگز چنین دینی کامل نخواهد بود زیرا نمونه آشکار آن‪ ،‬ح ال و‬ ‫‪ -1‬در مورد شکست و فرار ابو بکر و عمر از جنگ ها و پیروزی های شگفت انگیز امیر المؤمنین (س الم الّل ه‬
‫روز ِفعلی اسالم است که عده ای از صحابه در سقیفه جمع شدند و گفتند خلیفه را ما انتخاب می ک نیم!!! و‬ ‫عليه) روايات متعددی با سند صحیح در منابع اهل سنت و وهابیت وج ود دارد ک ه مج ال مط رح ک ردن و‬
‫نتیجه این است که ُامت تکه تکه شده است و به شیعه و سنی و‪ ...‬تبدیل شده اس ت و ب ه خ اطر تف اوت در‬ ‫بررسی سند آنان در این جا وجود ندارد‪.‬‬
‫جانشین پیامبر‪ ،‬حتی اعتقادات و احکام آنان متفاوت شده است ولی اگر خلیفه ی خداوند را می پذیرفتن د‬ ‫که االن تازه دوست من و مؤمنین شده ای!! و االن تازه یاور مؤمنین شده ای!!! پس آن دالوری های اسد الّله‬
‫در حال حاضر اسالم پاره پاره نبود لذا آن قدر امامت و خالفت مهم اس ت ک ه ب اعث می ش ود اعتق ادات و‬ ‫الغالب چه شد؟!!‬
‫احکام هم تغییر کند‪ .‬و اگر جانشین پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم ک ه اص لی ت رین ک ارش حف اظت از‬ ‫خداوند در قرآن کریم مؤمنین را برتر از دوست می داند و آنان را ب رادر یک دیگ ر ق رار می ده د ﴿ ِإَّنَم ا‬
‫ِکیان اسالم و جلوگیری از بروز بدعت در اسالم است خود بدعت گ ذار باش د و احک ام الهی را تغی یر ده د‬ ‫َاْلُم ْؤ ِمُن وَن ِإْخ َو ٌة﴾ (حجرات ‪ )10‬اما گویا امام علی علیه السالم در روز غ دیر (آخ رین روز ه ای عم ر مب ارک‬
‫چگونه آن دین کامل خواهد بود و خداوند آن را کامل کرده است؟!!‬ ‫پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم) تازه دوست مؤمنین شده است و تا مقام برادری فاصله زیادی دارد!!!‬
‫بنابر این خداوند زمانی دینش را کامل می کند و راضی می شود که اس الم دین تم امی بش ریت باش د ک ه‬ ‫پس به راحتی مشخص است که مراد از مولی در حدیث غدیر و تبریک عمر‪ ،‬به معنای امامت و س ر پرس تی‬
‫جانشین پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم را مشخص کرده باشد و لذا نزول این آیه شریفه در بعد از خطب ه‬ ‫می باشد‪.‬‬
‫غدیر بیانگر معنای امامت و جانشینی برای لفظ مولی می باشد‪.‬‬ ‫به همین خاطر عالم بزرگ اهل سنت آقای امام غزالی به صراحت اعتراف می کند که مولی در حدیث غ دیر‬
‫و اما روایت مورد نظر‪:‬‬ ‫به معنای امامت است و عمر بن خطاب در ابتداء امامت حضرت علی را قبول کرد اما س پس ُح ِّب ریاس ت و‬
‫آقای خطیب بغدادی (متوفی ‪ 463‬هجری) که از علماء بزرگ عاّم ه می باشد در کتابش با س ند ص حیح این‬ ‫شهوت بر او غلبه کرد و نگذاشت حضرت علی جانشین پیامبر شود‪)1( .‬‬
‫گونه روایت می کند‪:‬‬
‫‪ -1‬در موضوع بعدی اعتراف امام غزالی و اسکن آن را تقدیم خواهیم کرد‪.‬‬
‫{ أخبرنا َع ْب ُد الَّلِه ْبُن َع ِلی ْبِن ُمَح َّم ِد ْبِن ِبْش َر اَن ‪َ ،‬قاَل ‪ :‬أخبرنا َع ِلی ْبُن ُع َمَر اْلَح اِفُظ ‪َ ،‬قاَل ‪َ :‬ح َّد َثَنا َأُبو َنْص ٍر َح ْب ُش وُن‬ ‫قرینه دوم‪ :‬دومین قرینه که در این جا به آن می پردازیم نزول آیه اکمال دین در خطبه غدیر است‪.‬‬
‫ْبُن ُم وَس ی ْبِن َأیوَب اْلَخ الُل ‪َ ،‬قاَل ‪َ :‬ح َّد َثَن ا َع ِلی ْبُن َس ِعیٍد الَّرْم ِلی‪َ ،‬قاَل ‪َ :‬ح َّد َثَن ا َض ْمَر ُة ْبُن َر ِبیَع َة اْلُق َر ِش ی‪َ ،‬ع ِن اْبِن‬
‫خداوند متعال ِبالفاصله پس از خطبه غدیر و بیاِن امامت و جانشینی امام علی علیه السالم در روز غ دیر این‬
‫َش ْو َذٍب ‪َ ،‬عْن َم َط ٍر اْلَوَّر اِق ‪َ ،‬عْن َش ْه ِر ْبِن َح ْو َش ٍب ‪َ ،‬عْن َأِبی ُه َر یَر َة‪َ ،‬قاَل ‪َ :‬مْن َص اَم يْوَم َثَم ان َع ْش َر َة ِمن ِذي اْلِح َج ُة‬
‫آیه شریفه را نازل می کند‪:‬‬
‫كِتَب َلُه ِص ياُم ِس ِّت يَن َش ْه ًر ا‪َ ،‬و ُه َو َيْوُم َغدير خم َلَّم ا َأَخ َذ الَّن بي َص َّلى الُهّل َع َلْي ِه َو َس َّلَم ِبيِد َع ِلى بن أبي َط اِلِب ‪،‬‬
‫﴿ اْلَيْوَم َأْك َم ْلُت َلُك ْم ِديَن ُك ْم َو َأْتَم ْم ُت َع َلْي ُك ْم ِنْعَم ِتي َو َر ِض يُت َلُك ُم اِإْلْس اَل َم ِديًنا﴾ (المائدة ‪)5‬‬
‫َفَقاَل ‪َ " :‬اَلْس ُت َو ِلى اْلُم ْؤ ِمِنيَن ؟ "‪َ ،‬قاُلوا‪َ :‬بَلى َيا َرُس وَل الَّلِه‪َ ،‬قاَل ‪َ " :‬مْن ُك ْنُت َم والُه َفَع ِلى َمْو الُه "‪َ ،‬فَق اَل ُع َم ُر ْبُن‬ ‫امروز دین تان را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام کردم و امروز راضی شدم که اسالم دین شما باشد‪.‬‬
‫اْلَخ َّط اِب ‪َ :‬بٍخ َبٍخ َلك يا ْبَن َأِبي َط اِلب َأْص َب ْح َت َم ْو الی َو َم ْو َلى كِّل ُمْس ِلٍم ‪َ ،‬ف َأْنَز َل الَّل ُه ‪ ﴿ :‬اْلَي ْوَم أكَم ْلُت َلُك ْم‬ ‫اگر فرض کنیم مولی در حدیث غدیر یعنی دوست و یاور‪ ،‬پس خداوند می فرماید ام روز ک ه علی بن ابی‬
‫ِديَن ُك ْم ﴾‪َ ،‬و َمْن َص اَم َيْوَم َس ْبَع ِة َو ِعْش ِريَن ِمْن َر َج ب كِتَب َلُه ِص ياُم ِس ِّت يَن َش ْه ًر ا‪َ ،‬و ُه َو َأَّو ُل َيْو ٍم َنَز َل ِج ْب ِريُل‬
‫طالب دوست و یاور شما شد دین شما هم کامل شد!!! مثل این که امام علی علیه السالم تا قبل از روز غ دیر‬
‫َع ليِه الَّس الُم َع َلى ُمَح َّم ٍد َص َّلى الَّلُه َع َليِه َو َس َّلَم بالِّرَس اَلة‪)1( }.‬‬
‫دوست مؤمنین نبوده و اصًال هیچ نصرت و کمکی برای اسالم نکرده است!!!‬
‫ابو هریره گوید‪ :‬هر کسی در روز ‪ 18‬ذی الحجه روزه بگ یرد ث واب ‪ 60‬م اه روزه را دارد و آن روز غ دیر خم‬
‫و خداوند در ادامه آیه شریفه می فرماید‪ :‬امروز راضی شدم که اسالم دین شما باشد‪ ،‬مثل این که تا امام علی‬
‫است که پیامبر دست علی بن ابی طالب را گرفت و فرمود‪ :‬آیا من ولی و سر پرست مؤم نین نیس تم؟ م ردم‬
‫علیه السالم دوست و یاور مسلمین نباشد خدا اسالم را دین نمی داند!!! از امروز که ام ام علی علی ه الس الم‬
‫گفتند‪ :‬بله ای رسول خدا‪ ،‬حضرت فرمود‪ :‬هر کس من مولی (سر پرس ت) او هس تم پس علی بن ابی ط الب‬
‫دوست و یاور شد االن اسالم‪ ،‬دین می شود!!!‬
‫مولی (سر پرست) او می باشد سپس عمر بن خطاب گفت‪ :‬مبارکت باد مبارکت باد ای فرزند ابی ط الب ت و‬
‫این ُم همالت برای زمانی است که بخواهیم چشم بر حقایق ببندیم و سر عوام را گرم ک نیم و ااِل ه ر ع اقلی‬
‫موالی من (سر پرست) و موالی تمام مسلمین گردیدی‪ .‬سپس خداوند آیه اکم ال را نازل ک رد‪ ﴿ :‬اْلی ْوَم‬ ‫می داند که زمانی دین اسالم کامل می شود که جانشین پیامبر صلی الّله علیه و آله و س لم مش خص ش ود‬
‫َأْك َم ْلُت َلُك ْم ِديَن ُك ْم َو َأْتَم ْم ُت َع َلْي ُك ْم ِنْعَم ِتي َو َر ِض يُت َلُك ُم اِإْلْس اَل َم ِديًنا﴾ (المائده ‪ )5‬ام روز دین ت ان را کام ل‬
‫چگونه می شود دینی تا روز قیامت ادامه داشته باشد اما رهبر و رئیسی معصوم و مصون از خطا نداشته باشد‬
‫کردم و نعمتم را بر شما تمام کردم و امروز راضی شدم که اسالم دین ش ما باش د‪ .‬و ه ر کس روز بیس ت و‬
‫که دین را بدون کم و کاستی و عاری از بدعت ها به نسل های دیگر انتقال دهد؟!!‬
‫دار قطنی امام و حافظ و شیخ االسالم است و او دریای علم بود و از ائمه دنیا محسوب می شد و علوم حف ظ‬ ‫هفتم رجب را روزه بگیرد برای او ثواب ‪ 60‬ماه نوشته خواهد شد زیرا آن اولین روزی است ک ه جبرئی ل ب ه‬
‫و معرفت علل حدیث و رجال به او ختم می شد کما این که در قراءات و طرق آن و فقه ‪ ...‬پیش تاز بود‪.‬‬ ‫پیامبر نازل شد برای رسالت‪.‬‬

‫‪ -1‬الكت اب‪ :‬س ير أعالم النبالء ج ‪ 16‬ص ‪ 449‬و ‪ 450‬ش ‪ ،332‬المؤل ف ‪ :‬ش مس ال دين أب و عب د‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬تاريخ بغداد ج ‪ 9‬ص ‪ ،222‬المؤلف‪ :‬أبو بكر أحمد بن على بن ثابت بن أحم د بن مه دى الخطيب‬
‫الَق نب نامثع نب دمحأ نب دمحم هّلايم از ال ذهبي (المت وفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬مجموع ة من المحققين‬ ‫البغدادي (المتوفى‪ 463 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬الدكتور بشار ع واد مع روف‪ ،‬الناش ر‪ :‬دار الغ رب اإلس المي ‪ -‬ب يروت‪،‬‬
‫بإشراف الشيخ شعيب األرناؤوط‪ ،‬الناشر‪ :‬مؤسسة الرسالة‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثالث ة‪ 1405 ،‬ه‪ 1985 / -‬م‪ ،‬ع دد األج زاء‪:‬‬ ‫الطبعة‪ :‬األولى‪ 1422 ،‬ه‪ 2002 - -‬م‪ ،‬عدد األجزاء‪16 :‬‬
‫‪ 23( 25‬و مجلدان فهارس)‬ ‫بررسی سند روایت‪:‬‬
‫راوى سوم‪ :‬أُبو َنْص ر َح ْب ُش وُن بن ُم وَس ى ْبن أيوب اْلَخ الل‪:‬‬ ‫اشاره‬
‫او را بزرگان رجال توثیق کرده اند از جمله آقای ذهبی گوید‪:‬‬ ‫تمامی راویان این روایت دارای مقام وثاقت می باشند و سند روایت ص حیح اس ت ک ه مق داری از توثیق ات‬
‫{ ‪َ - 155‬ح ْب ُش وُن بُن ُم وَس ى بِن أيوَب أُبو َنْص ِر الَب ْغ َد اِدى الَّش يُخ ‪َ ،‬أُب و َنْص ِر الَب ْغ َد اِدي‪ ،‬الَخ اَّل ُل ‪َ ...‬و َك اَن أَح َد‬ ‫ایشان را خدمت شما تقدیم می کنیم‪:‬‬
‫الَقّثات} (‪)1‬‬ ‫راوی اول‪ :‬عبد الّله بن علی بن محمد بن عبد الّله بن بشران‪:‬‬
‫او یکی از افراد ثقه و مورد اعتماد است‪.‬‬ ‫وی استاد خطیب بغدادی می باشد و خطیب در مورد او گوید‪:‬‬
‫(كتبُت عنه و كان سماُع ه صحيحًا)‪)1( .‬‬
‫د‬ ‫و عب‬ ‫دين أب‬ ‫مس ال‬ ‫ف‪ :‬ش‬ ‫ير أعالم النبالء ج ‪ 15‬ص ‪ 316‬ش ‪ ،155‬المؤل‬ ‫اب‪ :‬س‬ ‫‪ -1‬الكت‬ ‫از عبد الّله بن علی بن محمد بن عبد الّله بن بشران روایات نوشته ام و سماع او صحیح است‪.‬‬
‫الَق نب نامثع نب دمحأ نب دمحم هّلايم از ال ذهبي (المت وفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬مجموع ة من المحققين‬ ‫و آقای ذهبی گوید‪:‬‬
‫بإشراف الشيخ شعيب األرناؤوط‪ ،‬الناشر‪ :‬مؤسسة الرسالة‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثالث ة‪ 1405 ،‬ه‪ 1985 / -‬م‪ ،‬ع دد األج زاء‪:‬‬ ‫( قال الخطيب‪ :‬كان سماعه صحيحا‪ ،‬و ُتُو َفى في شّو ال)‪)2( .‬‬
‫‪ 23( 25‬و مجلدان فهارس)‬ ‫خطیب گوید‪ :‬سماع او صحیح است‪.‬‬
‫راوی چهارم‪َ :‬ع ِلي ْبُن َس ِعيِد الَّرْم ِلي (على بن ابى َح َم لة)‪:‬‬
‫وی را بزرگان رجال توثیق کرده اند از جمله آقای ابن حجر عسقالنی گوید‪:‬‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬تاریخ بغداد ج ‪ 11‬ص ‪ 185‬ش ‪ ،5083‬المؤلف‪ :‬أب و بكر أحم د بن على بن ث ابت بن أحم د بن‬
‫{‪ - 5385‬على بن أبى َح َم َلة [أُبو نصر‪ ،‬و هو على بن سعيد الرملي]‬ ‫مهدى الخطيب البغدادي (المت وفی‪ 463 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬ال دكتور بش ار ع واد مع روف‪ ،‬الناش ر ‪ :‬دار الغ رب‬
‫شيخ ضمرة بن ربيعة‪.‬‬ ‫اإلسالمي ‪ -‬بيروت‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 1422 ،‬ه‪ 2002 - -‬م‪ ،‬عدد األجزاء‪16 :‬‬
‫ما علمت به بأسا‪َ ،‬و ال رأيت أحدا إلى اآلن تكلم فيه و هو صالح األمر ولم يخ رج ل ه أح د من أص حاب الكتب‬ ‫‪ -2‬الكتاب‪ :‬تاريخ اإلسالم و وفيات المشاهير و األعالم ج ‪ 29‬ص ‪ 264‬ش ‪ ،312‬المؤلف‪ :‬شمس الدين أبو عبد‬
‫الستة مع ثقته‪ ،‬انتهى‪.‬‬ ‫الَق نب نامثع نب دمحأ نب دمحم هّلايماز الذهبی (المتوفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬عم ر عب د الس الم الت دمری‪،‬‬
‫و إذا كان ثقة ولم يتكلم فيه أحد فكيف تذكره في الضعفاء؟! }‪)1( .‬‬ ‫الناشر‪ :‬دار الكتاب العربی‪ ،‬بيروت‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثانية‪1413 ،‬ه‪ 1993 - -‬م‪ ،‬األجزاء‪52 :‬‬
‫در او اشکالی نیست و کسی را ندیده ام که درباره او سخن بدی گفته باشد و او صالح االمر است و با این ک ه‬ ‫راوی دوم‪ :‬علی بن عمر الحافظ الدار قطنی‪:‬‬
‫ثقه است ولی در صحاح روایتی از او نیست و زمانی که ثقه و مورد اعتم اد اس ت و کس ی از او ب دی ندیده‬ ‫وی همان دار قطنی معروف و صاحب کتاب سنن است که در وثاقت آن تردیدی نیس ت چن ان چ ه ذه بی‬
‫است پس چگونه او را ضعیف بشماریم؟‬ ‫درباره او گوید‪:‬‬
‫(احمد بن حنبل و عجلی و دیگران او را توثیق کرده اند)‪)2( .‬‬ ‫{ ‪ - 332‬الَّد اَر ُقْط ِني‪ :‬اِإلَم اُم ‪ ،‬الَح اِفُظ ‪ ،‬الُم َج ِّو ُد ‪َ ،‬ش يُخ اإلساَل م ‪َ ...‬و كاَن ِمْن ُبُح ور الِعلم‪َ ،‬و ِمْن أِئَّم ة الُّد ْنيا‪ ،‬اْنَت َه ى‬
‫ِإَلْي ِه الِح ْف ُظ َو َمْع ِرَفُة ِعَلل الَح ِديِث َو َر َج اِلِه‪َ ،‬مَع الَّت َق ُّد م ِفي الِق راءاِت َو ُط ُر ِقَه ا‪َ ،‬و َق َّو ة المَش اركة ِفی الِفْق ِه‪َ ،‬و‬
‫االْخ ِتَالِف ‪َ ،‬و الَم َغازى‪َ ،‬و أيام الَّن اس‪َ ،‬و َغير َذِلك‪)1( }.‬‬
‫او امام و پیشوا و دانشمند است‪ .‬احمد بن حنبل و دیگران او را توثیق کرده اند‪ .‬کثیر بن الولید گوید‪ :‬وق تی‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬لسان الميزان ج ‪ 5‬ص ‪ 535‬ش ‪ ،5385‬المؤلف‪ :‬أبو الفضل أحمد بن على بن محمد بن أحمد بن‬
‫او را می دیدم یاد مالئکه می افتادم!‪ .‬ثوری گوید‪ :‬ما او را از بزرگان و اساتید ثق ه و م ورد اعتم اد می دانیم‪.‬‬ ‫حجر العسقالنی (المتوفى‪ 852 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬عبد الفتاح أب و غ دة‪ ،‬الناش ر‪ :‬دار البش ائر اإلس المية‪ ،‬الطبع ة‬
‫یحیی بن معین گوید‪ :‬او ثقه و مورد اعتماد است‪.‬‬ ‫األولى‪ 2002 ،‬م‪ ،‬عدد األجزاء‪ ، 10 :‬العاشر فهارس‬
‫‪ -2‬به پاورقی شماره ‪ 3‬در اسکن کتاب لسان المیزان توجه شود‪.‬‬
‫د‬ ‫و عب‬ ‫دين أب‬ ‫مس ال‬ ‫ف‪:‬ش‬ ‫ير أعالم النبالء ج ‪ 7‬ص ‪ 92‬و ‪ ، 93‬المؤل‬ ‫اب‪ :‬س‬ ‫‪ -1‬الكت‬ ‫راوی پنجم‪َ :‬ض ْمَر ُة ْبُن َر بيَع َة اْلُق َر ِش ى‪:‬‬
‫الَق نب نامثع نب دمحأ نب دمحم هّلايم از ال ذهبي (المت وفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬مجموع ة من المحققين‬ ‫او را نیز بزرگان رجال اهل سنت و وهابیت توثیق کرده اند از جمله آقای ذهبی گوید‪:‬‬
‫بإشراف الشيخ شعيب األرناؤوط‪ ،‬الناشر‪ :‬مؤسسة الرسالة‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثالث ة‪ 1405 ،‬ه‪ 1985 / -‬م‪ ،‬ع دد األج زاء‪:‬‬
‫{‪َ - 107‬ض ْمَر ُة بُن َر بيَع َة‪ :‬اِإلَم اُم ‪ ،‬الَح اِفُظ ‪ ،‬الُق ْد َو ُة ‪ُ ،‬مَح ِّد ُث ِفَلْس ِط يَن ‪َ ...‬رَو ى‪َ :‬ع ْب ُد الَّل ِه بُن َأْح َم َد َح ْن َب ٍل ‪َ ،‬عْن‬
‫‪ 23( 25‬و مجلدان فهارس)‬ ‫َأِبيِه‪َ ،‬قاَل ‪َ :‬ض ْمَر َة َر ُج ٌل َص اِلٍح ‪َ ،‬ص اِلُح الَح ِديث ِمَن الِّث َقاِت الَم ْأُم وِنيَن ‪َ ،‬لْم َيُك ْن ِبالَّش اِم َر ُج ٌل يشبُهُه ‪ُ ،‬ه َو َأَح ُّب ِإَلْي َن ا‬
‫راوی هفتم‪َ :‬م َط ر اْلَوَّر اق‪:‬‬
‫ِمْن َبِقيَة‪َ ،‬بِقيُة كاَن َال يَب اِلي َع َّم ْن َح َّد َث ‪َ .‬و َقاَل اْبُن َم ِعين‪َ ،‬و الَّن َس اِئی‪ِ :‬ثَقٌة‪َ .‬و َقاَل أُبو َح اِتٍم ‪َ :‬ص اِلٌح ‪َ .‬ق اَل آَد ُم بُن‬
‫وی راوی صحیح مسلم و سنن ابی داود و سنن ابن ماجه و سنن ترمذی و س نن نس ائی می باش د و آق ای‬ ‫َأِبي ِإياٍس ‪َ :‬م ا َر أيُت أَح دًا َأعَق َل ِلَم ا يْخ ُر ُج ِمْن َر ْأِس ِه ِمْن َض ْمَر َة ‪َ .‬و َقاَل اْبُن َس ْع ٍد‪ :‬كاَن ِثَق ًة‪َ ،‬م أُم ونًا ‪َ ،‬خ يرًا‪َ ،‬لم‬
‫ذهبی در مورد او گوید‪:‬‬ ‫يكن ُهَن اك أْفَض ُل ِمْنُه ‪)1( }.‬‬
‫{‪َ - 202‬م َط ر الَوَّر اُق َأُبو َر َج اِء الُخ َر اَس اِنی ‪:‬‬ ‫او امام و حافظ و بزرگ و محدث فلسطین است‪ .‬احمد بن حنبل گوید‪ :‬او شخصی صالح و صالح الحدیث و از‬
‫اِإلَم اُم ‪ ،‬الَّز اِه ُد ‪ ،‬الَّص اِد ُق ‪َ ،‬أُبو َر َج اٍء بُن َط هَم اَن الُخ َر اَس اِني‪َ ،‬نِزيُل الَبْص َر ة‪َ ،‬مْو َلى ِعْلَب اَء بِن َأْح َمَر اليشكِرى‪ .‬كاَن ِمَن‬ ‫ثقات است و در شام شخصی مانند او نیست و او را بیش تر از دیگران قبول دارم‪ .‬ابن معین و نسائی گوین د‪:‬‬
‫الُع َلَم اِء الَع اِمِليَن ‪َ ،‬و كاَن يكُت ُب الَمَص اِح َف ‪َ ،‬و َيَّت ِقُن َذِلَك ‪)1( }.‬‬ ‫او ثقه و مورد اعتماد است‪ .‬ابو حاتم گوید‪ :‬او صالح است‪ .‬آدم بن ابی ایاس گوید‪ :‬شخص ی را عاق ل ت ر از او‬
‫او امام و پیشوا و زاهد و راست گو بود‪ .‬و از علماِء عامل به دس تورات دین و از نویس ندگان ق رآن ب ود و ب ه‬ ‫ندیدم‪ .‬ابن سعد گوید‪ :‬او ثقه و مورد اعتماد است و برتر از او در این جا وجود ندارد‪.‬‬
‫درستی آن را انجام می داد‪.‬‬
‫‪ -1‬الكت اب‪ :‬س یر أعالم النبالء ج ‪ 9‬ص ‪ 325‬و ‪ 326‬و ‪ ،327‬المؤل ف‪ :‬ش مس ال دين أب و عب د‬
‫د‬ ‫و عب‬ ‫دين أب‬ ‫مس ال‬ ‫ف‪ :‬ش‬ ‫ير أعالم النبالء ج ‪ 5‬ص ‪ ،452‬المؤل‬ ‫اب‪ :‬س‬ ‫‪ -1‬الكت‬ ‫الَق نب نامثع نب دمحأ نب دمحم هّلايم از ال ذهبی (المت وفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬مجموع ة من المحققين‬
‫الَق نب نامثع نب دمحأ نب دمحم هّلايم از ال ذهبی (المت وفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬مجموع ة من المحققين‬ ‫بإشراف الشيخ شعيب األرناؤوط‪ ،‬الناشر‪ :‬مؤسسة الرسالة‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثالثة‪ 1405 ،‬ه‪ 1985 / -‬م ‪ ،‬ع دد األج زاء‪:‬‬
‫بإشراف الشيخ شعيب األرناؤوط‪ ،‬الناشر‪ :‬مؤسسة الرسالة‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثالث ة‪ 1405 ،‬ه‪ 1985 / -‬م‪ ،‬ع دد األج زاء‪:‬‬ ‫‪ 23( 25‬و مجلدان فهارس)‬
‫‪ 23( 25‬و مجلدان فهارس)‬ ‫راوی ششم‪َ :‬ع ْب ُد الَّلِه بُن َش ْو َذب‪:‬‬
‫راوی هشتم‪َ :‬ش هر بن َح ْو َش ب‪:‬‬ ‫وى راوی بخاری در األدب المفرد و سنن أبو داود و ترم ذی و نس ائی و ابن ماج ه می باش د و او را بزرگ ان‬
‫وی از راویان بخاری در ادب المفرد و صحیح مسلم و سنن ابی داود و ابن ماجه و ترمذی نسائی می باشد‪.‬‬ ‫رجال اهل سنت و وهابیت توثیق کرده اند از جمله آقای ذهبی گوید‪:‬‬
‫وی را بزرگان رجال توثیق کرده اند از جمله آقای العجلی گوید‪:‬‬ ‫{‪َ - 39‬ع ْب ُد الِهّل بُن َش ْو َد ب الَب ْلِخ ی ُثَّم الَبْص ِرى‪:‬‬
‫{‪ -741‬شهر بن حوشب‪ :‬شامٌی تابعٌی ثقٌة‪)1( }.‬‬ ‫اِإلَم اُم الَع اِلُم ‪ ،‬أبو َع ْب ِد الَّر ْح َم ِن ‪َ ،‬نِزيُل َبيِت الَم ْقِدِس ‪َ ،‬و َثَق ُه ‪َ :‬أْح َم ُد بُن َح ْن َب ٍل ‪َ ،‬و َغيُر ُه ‪.‬‬
‫او اهل شام و از تابعین و مورد اعتماد و ثقه می باشد‪.‬‬ ‫َقاَل أُبو ُع َم یٍر بُن الَّنَّح اِس ‪َ :‬ح َّد َتَنا َكِثيُر بُن الَو ليِد‪َ ،‬قاَل ‪ُ :‬كنُت ِإَذا رأيُت اْبَن َش ْو َذب‪َ ،‬ذَك ْر ُت الَم الِئَك َة‪َ .‬ق اَل َأُب و‬

‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬معرفة الثقات ج ‪ 1‬ص ‪ 461‬ش ‪ ،741‬المؤلف‪ :‬أبو الحسن أحم د بن عب د الّل ه بن ص الح العجلی‬ ‫َع اِمٍر الَع قِدى‪َ :‬س ِم ْع ُت الَّث ْو ِرى َيُقوُل ‪ :‬كاَن اْبُن َش ْو َذٍب ِعنَد َنا‪َ ،‬و َنْح ُن َنُع ُّد ه ِمْن ِثَق اِت َم َش ايخنا‪َ .‬و َق اَل ُيْح ِيي بُن‬
‫َم ِعيٍن ‪َ :‬كاَن ِثَقٌة‪)1( }.‬‬
‫الكوفى (المتوفى‪ 261 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬عبد العليم عبد العظيم البستوى‪ ،‬الناشر‪ :‬مكتبة الدار ‪ -‬المدينة المنورة ‪-‬‬
‫السعودية ‪،‬الطبعة‪ :‬األولى‪1985 - 1405 ،‬‬
‫و راوی نهم‪:‬‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬مجموعة رسائل اإلمام الغرالى ص ‪ ، 483‬المؤلف ‪ :‬أبو حامد محم د بن محم د الغ زالي الطوس ي‬ ‫ابو هریره است که از صحابه می باشد و اهل سنت و وهابیت تمامی صحابه را عادل می دانن د! ل ذا نی از ب ه‬
‫(المتوفی‪ 505 :‬ه‪ ،)-‬حققه‪ :‬ابراهیم امین محمد‪ ،‬الناشر‪ :‬المكتبة التوفيقية – القاهرة ‪ -‬مصر‬ ‫توثیق ندارد‪.‬‬
‫گرفت و عمود خالفت را از مکان اصلی اش تغییر داد و با لشگر کشی ها و بر افراشتن پ رچم ه ا و گش ودن‬ ‫در نتیجه روایت صحیح یا حداقل حسن می باشد و طبق قواعد رجالی اه ل س نت و وه ابیت روایت حس ن‬
‫سر زمین های دیگر‪ ،‬راه امت را به اختالف و بازگشت به دوران جاهلّی ت هم وار ک رد و از مص ادیق این آیه‬ ‫مثل روایت صحیح قابل احتجاج است‪.‬‬
‫شد‪َ ﴿:‬فَن َب ُذ وُه َو راَء ُظ ُه وِرِه ْم َو ِاْش َت َرْو ا ِبِه َثَم نًا َقِلیًال ﴾ پس آن عهد را پشت سر انداختند و در برابر آن بهائی نا‬ ‫اعتراف امام محمد غزالی (عالم بزرگ اهل سنت) به امامت امیر المؤمنین علیه الس الم در غ دیر خم و بیعت‬
‫چیز بدست آوردند‪.‬‬ ‫شکنی و غصب خالفت توسط عمر بن خطاب‬
‫و اما جایگاه ابو حامد غزالی نزد بزرگان اهل سنت‪:‬‬ ‫همان طور که بیان شد هر شخصی که بدون تعّص ب به بررسی حدیث غدیر و قرائن آن بپردازد به آس انی در‬
‫با این که آقای غزالی از بزرگان عاّم ه است و در بین علماء ایشان شخصیتی جهانی محس وب می ش ود و کم‬ ‫می یابد که غدیر روزی است که رسول الّله صلى الّله عليه و آله و سلم جانشین خود را معّی ن ک رده اند ت ا‬
‫تر کسی از بزرگان اهل سنت و وهابیت است که او را نشناسد ام ا ب ا این ح ال ب از هم س خن چن د نف ر از‬ ‫اسالم ابتر و ناقص نباشد‪.‬‬
‫بزرگان اهل سنت و وهابیت را در مورد شخصیت او بیان می کنیم‪:‬‬ ‫آقای امام ابو حامد غزالی (متوفی ‪ 505‬هجری) به این حقیقت اعتراف کرده است و سخنانی بیان کرده است‬
‫آقای ذهبی در مورد او گوید‪:‬‬ ‫که چراغ راهی است برای آنان که تعّص ب ندارند و به دنبال کشف حقایق هستند و نمی خواهند کور کورانه‬
‫{‪ - 204‬الَغ َّز اِلى َأبو َح اِمٍد ُمَح َّم ُد بُن ُمَح َّم ِد بن ُمَح َّم ٍد‬ ‫از آباء و اجداد شان پیروی کنند کما این که خداوند در قرآن کریم می فرماید‪:‬‬
‫الَّش يُخ ‪ ،‬اإلَم اُم ‪ ،‬الَب ْح ر‪ ،‬حَّج ُة اإلسَالم‪ ،‬أعجَو بة الَّز َم ان‪َ ،‬ز يُن ال ُبأ ‪،‬نيّدو َح اِم د ُمَح َّم ُد بُن ُمَح َّم ِد بن ُمَح َّم ٍد بِن‬ ‫﴿ َو ِإَذا ِقيَل َلُه ُم اَّتِبُع وا َم ا َأنَز َل الُهّل َقاُلوا َبْل َنَّت ِبُع َم ا َوَج ْد َنا َع َليِه آَباَء َنا َأوَلْو َكاَن الَّش ْي َط اُن َي ْد ُع وُه ْم ِإَلى َع َذ اِب‬
‫َأْح َم َد الُّط وِس ي‪)1( }...‬‬ ‫الَّس ِعيِر ﴾ (لقمان ‪)21‬‬
‫غزالی شخصی بزرگ و امام و پیشوا و دریای علم و حجت اسالم و اعجوبه زمان و زینت دین بود‪.‬‬ ‫هنگامی که به آنان گفته می شود از آن چه خدا نازل کرده است پیروی کنی د‪ ،‬می گوین د‪ :‬نه‪ ،‬بلک ه م ا از‬
‫و آقای خیر الدین ِزرکلی الدین زرکلى با لقب رفيع (حجة اإلسالم) او را معرفی می کند‪:‬‬ ‫چیزی پیروی می کنیم که پدران خود را بر آن یافتیم! آیا حتی اگر شیطان آنان را دع وت ب ه ع ذاب آتش‬
‫{الَغزالی‪ 505 - 450( :‬ه‪ 1111 – 1058 = -‬م)‬ ‫کند باز هم تبعّی ت می کنید؟!!‬
‫محمد بن محمد بن محمد الَغ َز الی الطوسى‪ ،‬أبو حامد‪ ،‬حجة اإلسالم‪)2( }...‬‬ ‫عالم بزرگ اهل سنت آقای غزالی گوید‪:‬‬
‫{َو َأْج َمَع َاْلَج َم اِهیُر َع َلی َم ْت ِن َاْلَح ِدیِث ِمْن ُخ ْط َب ِتِه في َیْوَم َغِدیِر ُخ ٍّم ِباِّتَفاٍق َاْلَج ْم ِع ‪َ ،‬و ُه َو َیُق وُل ‪َ ﴿ :‬مْن ُک ْنُت‬
‫د‬ ‫و عب‬ ‫دين أب‬ ‫مس ال‬ ‫ف‪ :‬ش‬ ‫ير أعالم النبالء ج ‪ 19‬ص ‪ ،322‬المؤل‬ ‫اب‪ :‬س‬ ‫‪ -1‬الكت‬
‫َمْو َالُه َفَع ِلٌّی َمْو َالُه ﴾ َفَقاَل ُع َمُر ‪َ :‬بْخ َبْخ َلَک َیا َأَبا َاْلَح َس ِن ‪َ ،‬لَق ْد َأْص َب ْح َت َمْو َالَی َو َمْو َلی ُکِّل ُم ْؤ ِمٍن ‪َ ،‬فَه َذ ا َتْس ِلیٌم َو‬
‫الَق نب نامثع نب دمحأ نب دمحم هّلايم از ال ذهبي (المت وفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬مجموع ة من المحققين‬ ‫ِرًض ا َو َتْح ِکیٌم ‪ُ ،‬ثَّم َبْع َد َه َذ ا َغَلَب َاْلَهَو ی َو ُح ُّب َالِّر َئاَس ِة َو َح ْم ُل َع ُم وُد اْلِخ اَل َفِة َو ُع ُقوِد الُّن ُبَّو ِة َو َخ َفَقاَن اْلَهَو ى ِفي‬
‫بإشراف الشيخ شعيب األرناؤوط‪ ،‬الناشر‪ :‬مؤسسة الرسالة‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثالثة‪ 1405 ،‬ه‪ 1985 / -‬م ‪ ،‬ع دد األج زاء‪:‬‬ ‫َقْع َق َع ُة الَّر اَياُت َو اْش ِتَب اِك اْز ِد َح اَم اْلُخ ُي وِل َو َفَت َح اَأْلْمَص اِر َو َس َقاُه ْم َك ْأُس اْلَه َو ى َفَع اُد وا اَلَّى اْلِخ اَل ِف االول‪،‬‬
‫‪ 23( 25‬و مجلدان فهارس)‬ ‫﴿ َفَن َب ُذ وُه َو راَء ُظ ُه وِرِه ْم َو ِاْش َت َرْو ا ِبِه َثَم نًا َقِلیًال ﴾ (آل عمران ‪)1( .})187‬‬
‫‪ -2‬الكتاب ‪ :‬األعالم ج ‪ 7‬ص ‪ ،22‬المؤل ف‪ :‬خ ير ال دين بن محم ود بن محم د بن على بن ف ارس‪ ،‬ال زركلي‬ ‫جمهور مسلمین بر متن حدیث غدیر در خطبه پیامبر در روز غدیر خم اتفاق دارند که حض رت فرم ود‪ :‬ه ر‬
‫الدمشقي (المتوفی‪ 1396 :‬ه‪ )-‬الناشر‪ :‬دار العلم للماليين‪ ،‬الطبعة‪ :‬الخامسة عشر ‪ -‬أيار ‪ /‬مايو ‪ 2002‬م‬ ‫کس من موالی (سر پرست) او هستم پس علی بن ابی طالب موالی (سر پرست) اوست و عمر گفت‪ :‬تبریک‬
‫اعتراف علماء اهل سنت و وهابیت به این که کلمه مولی ب ه معن ای ام امت و خالفت (ُم ت ولی ُام وِرکم) می‬ ‫تبریک ای ابا الحسن تو اکنون موال و رهبر من و تمامی مسلمین شدی‪ ،‬این سخن عمر حکایت از تس لیم او‬
‫باشد‪.‬‬ ‫در برابر فرمان پیامبر و رضایت او بر امامت علی بن ابی طالب است اما بعد از این‪ ،‬تحت ت أثیر ه وای نفس و‬
‫بزرگان اهل سنت و وهابیت مثل آقای زمخشری (متوفی ‪ 538‬هجری) (‪ )1‬و أبی سعود (مت وفى ‪ 951‬ه‪( )-‬‬ ‫ُح ّب ریاست قرار‬
‫‪ )2‬و قسطالنی (متوفی ‪ 923‬ه‪ )3( )-‬و آلوسی سلفی (‪ 1270‬ه‪ )4( )-‬و در تفسیر الوسیط که جمعی از علماء‬
‫بزرگان اهل سنت و وهابیت مثل آقای بخاری (مت وفی ‪ 256‬هج ری) در ص حیح بخ اری (‪ )1‬و آق ای ف َر اء‬ ‫األزهر مصر نوشته اند (‪ )5‬در مورد کلمه (مولی) در آیه ‪ 2‬س وره مبارک ه تح ریم می گوین د‪َ ﴿ :‬م وَلُك ْم ‪َ ،‬أى‬
‫(مت وفی ‪ 207‬ه‪ )2( )-‬و أبی عبيدة (‪ 210‬ه‪ )3( )-‬و ط بری (‪ 310‬ه‪ )4( )-‬و ماتریدی (‪ 323‬ه‪ )5( )-‬و‬ ‫َس ِّي ِدُكم و ُم توُأ ىّلُم وِرُكم﴾ مولِی شما است یعنی‪ :‬سر پرست و متولی ُامور شما می باشد‪.‬‬
‫سمرقندی (‪ 375‬ه‪ )6( )-‬و واحدی (‪ 468‬ه‪ )7( )-‬و سمعانی (‪ 489‬ه‪ )8( )-‬و نیشابوری (‪ 553‬ه‪ )9( )-‬و‬ ‫بنابراین ثابت می شود که کلمه مولی به معنای متولی ُامور و امامت و خالفت بکار رفته است پس ب ا وج ود‬
‫ص‪186 :‬‬ ‫این که چندین قرینه در حدیث غدیر وجود دارد که کلمه مولی به معنای (مت ولی ام ورکم) اس ت چ را ب ه‬
‫روایات در منابع خود شان بی اعتنائی می کنند و حقیقت را نمی پذیرند؟!!‬
‫‪ -1‬الکتاب‪ :‬صحیح البخاری ص ‪ ، 1233‬المؤلف‪ :‬محمد بن إسماعیل أبو عبد الّله البخاری الجعفی (المت وفی‬ ‫البته بیان این حقایق برای کسانی است که متعّص ب نیست اند و در عقاید تقلید نمی کنند هم ان گونه ک ه‬
‫‪ 754‬هجری)‪ ،‬الناشر‪:‬دار ابن کثیر‪ -‬دمشق‪ -‬بیروت‪ ،‬عدد األجزاء‪1 :‬‬ ‫نباید تقلید کنند (تقلید در احکام جایز است نه در عقاید) و خداوند متعال در مورد افرادی که کور کورانه از‬
‫‪ -2‬الکتاب‪ :‬معانی القرآن ج ‪ 3‬ص ‪ ، 136‬المؤلف‪ :‬أبو زکریا یحیى بن زیاد بن عب د الّل ه بن منظ ور ال دیلمی‬ ‫بزرگان شان تقلید می کنند می فرماید‪:‬‬
‫الفراء (المتوفى‪ 207 :‬ه‪،)-‬المحقق‪ :‬أحمد یوسف النجاتی ‪ /‬محمد علی النجار ‪ /‬عبد الفتاح إس ماعیل الش لبی‪،‬‬
‫الناشر‪ :‬دار المصریة للتألیف و الترجمة – مصر‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬الكشاف جزء ‪ 28‬ص ‪ ،1120‬المؤلف‪ :‬أبو القاسم محمود بن عمرو بن أحمد‪ ،‬الزمخشرى ج ار الّل ه‬
‫‪ -3‬الکتاب‪ :‬مجاز القرآن ج ‪ 2‬ص ‪ ، 254‬المؤلف‪ :‬أبو عبیدة معمر بن المثنى التیمى البص ری (المت وفى‪209 :‬‬ ‫(المتوفى‪ 538 :‬ه‪ ،)-‬الناشر‪ :‬دار المعرفة ‪ -‬بيروت ‪ -‬لبنان‬
‫ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬محمد فؤاد سزگین الناشر‪ :‬مکتبة الخانجى – القاهرة‪ ،‬الطبعة‪ 1381 :‬ه‪-‬‬ ‫‪ -2‬الكتاب‪ :‬تفسير أبي السعود ‪ -‬إرشاد العقل السليم إلى مزاي ا الكت اب الكريم ج ‪ 8‬ص ‪ ، 266‬المؤل ف‪ :‬أب و‬
‫‪ -4‬الکتاب‪ :‬تفسیر الطبری ‪ -‬جامع البیان عن تأویل آی القرآن ج ‪ 22‬ص ‪ ، 408‬المؤلف‪ :‬محمد بن جریر بن‬ ‫السعود العمادي محمد بن محمد بن مصطفى (المتوفى‪ 982 :‬ه‪ ،)-‬الناشر ‪ :‬دار إحياء التراث العربي – ب يروت‬
‫یزید بن کثیر بن غالب اآلملی‪ ،‬أبو جعفر الطبری (المت وفى‪ 310 :‬ه‪ ،)-‬تحقی ق‪ :‬ال دکتور عب د الّل ه بن عب د‬ ‫‪ -‬لبنان‬
‫المحسن الترکی‪ ،‬بالتعاون مع مرکز البحوث و الدراسات اإلسالمیة بدار هجر الدکتور عبد السند حسن یمامة‪،‬‬ ‫‪ -3‬الكتاب ‪ :‬إرشاد السارى لشرح صحيح البخارى ج ‪ 9‬ص ‪ ،411‬المؤلف‪ :‬أحمد بن محمد بن أبي بكر بن عبد‬
‫الناشر‪ :‬دار هجر للطباعة و النشر و التوزیع و اإلعالن‪ ،‬الطبع ة‪ :‬األولى‪ 1422،‬ه‪ 2001 - -‬م‪ ،‬ع دد األج زاء‪26 :‬‬ ‫الملک القسطالنی القتيبي المصرى‪ ،‬أبو العباس‪ ،‬شهاب الدين (المتوفى‪ 923 :‬ه‪ ،)-‬الناشر ‪ :‬المطبع ة الكبرى‬
‫مجلد ‪ 24‬مجلد و مجلدان فهارس‬ ‫األميرية‪ ،‬مصر ‪ ،‬الطبعة السابعة‪ 1323 ،‬ه‪، -‬عدد األجزاء‪10 :‬‬
‫‪ -5‬الکتاب‪ :‬تفسیر الماتریدی (تأویالت أهل السنة) ج ‪ 9‬ص ‪ ، 523‬المؤلف‪ :‬محمد بن محمد بن محمود‪ ،‬أب و‬ ‫‪ -4‬الكتاب‪ :‬روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم و السبع المث انى ج ‪ 28‬ص ‪ ،149‬المؤل ف‪ :‬ش هاب ال دین‬
‫منصور الماتریدی (المتوفى‪ 333 :‬ه‪ )-‬المحقق‪ :‬د‪ .‬مجدى باسلوم‪ ،‬الناشر ‪ :‬دار الكتب العلمية ‪ -‬بيروت‪ ،‬لبن ان‪،‬‬ ‫محمود بن عبد الّله الحسيني األلوسى (المتوفى‪1270 :‬ه‪ ،)-‬الناشر ‪ :‬إدارة الطباع ة المنيري ة ‪ -‬احياء ال تراث‬
‫الطبعة‪ :‬األولى‪ 1426 ،‬ه‪ 2005 - -‬م‪ ،‬عدد األجزاء‪10 :‬‬ ‫العربي ‪ -‬بيروت ‪ -‬لبنان‬
‫‪ -6‬الکتاب‪ :‬بحر العلوم ‪ -‬تفسیر السمرقندی ج ‪ 3‬ص ‪ ، 326‬المؤلف‪ :‬أبو اللیث نص ر بن محم د بن أحم د بن‬ ‫‪ -5‬الكتاب‪ :‬التفسير الوسيط للقرآن الكريم ج ‪ 10‬ص ‪ ،1483‬المؤلف‪ :‬مجموع ة من العلم اء بإش راف مجم ع‬
‫إبراهیم السمرقندی (المتوفى‪ 373 :‬ه‪ )-‬المحقق‪ :‬الشيخ على محمد معوض ‪ -‬الشيخ عادل احمد عبد الموجود‬ ‫البحوث اإلسالمية باألزهر‪ ،‬الناشر ‪ :‬الهيئة العامة لشئون المطابع األميرية‪ ،‬الطبع ة‪ :‬األولى‪ 1393( ،‬ه‪1973 = -‬‬
‫و‪ ،...‬الناشر‪ :‬دار الكتب العلمية – بيروت‪ ،‬لبنان‬ ‫م ) ‪ 1414( -‬ه‪ 1993 = -‬م)‪ ،‬عدد المجلدات‪ 10 :‬مجلدات‬
‫‪ -7‬الکتاب‪ :‬الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز ص ‪ ، 1068‬المؤلف‪ :‬أبو الحسن علی بن أحمد بن محمد بن علی‬ ‫﴿ يْوَم ُتَق َّلُب ُوُج وُهُه ْم ِفى الَّن ار يُق وُلوَن يا َلْي َتَن ا َأَط ْع َن ا الَّلَه َو َأَط ْع َن ا الَّرُس واَل (‪َ )66‬و َقاُلوا َر َّبَن ا ِإَّنا َأَط ْع َن ا َس اَدَتَن ا َو‬
‫الواحدی‪ ،‬النیسابوری‪ ،‬الشافعی (المتوفى‪ 468 :‬ه‪ ، )-‬تحقیق‪ :‬صفوان عدنان داوودی‪ ،‬دار النشر‪ :‬دار القلم‪ ,‬الدار‬ ‫ُك َبَر اَء َنا َفَأَض ُّلوَنا الَّس ِبياَل ﴾ (األحزاب ‪)67‬‬
‫الشامیة ‪ -‬دمشق‪ ،‬بیروت‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 1415،‬ه‪ ،-‬عدد األجزاء‪:‬‬ ‫در آن روز که صورت های آنان در آتش دگرگون خواهد شد می گویند‪ :‬ای ک اش خ دا و پی امبر را اط اعت‬
‫‪ -8‬الکتاب‪ :‬تفسیر القرآن ج ‪ 5‬ص ‪ ، 371‬المؤلف‪ :‬أبو المظفر‪ ،‬منص ور بن محم د بن عب د الجب ار ابن أحم د‬ ‫کرده بودیم‪ .‬و می گویند‪ :‬پروردگارا ما از سران و بزرگان مان اطاعت و پیروی کردیم و ما را گم راه کردند‪.‬‬
‫المروزى السمعانی التمیمیالحنفی ثم الشافعی (المت وفى‪ 489 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬یاس ر بن إب راهیم و غ نیم بن‬ ‫اعتراف علماء اهل سنت و وهابیت به این که کلمه مولی به معنای اولویت و سر پرستی (أولی بکم) می باشد‪.‬‬
‫عباس بن غنیم‪ ،‬الناشر‪ :‬دار الوطن‪ ،‬الریاض – السعودیة‪،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 1418 ،‬ه‪ 1997 - -‬م‬
‫ل‬ ‫‪ -9‬الكتاب‪ :‬إيج از البيان عن مع اني الق رآن ج ‪ 2‬ص ‪ ،804‬المؤل ف‪ :‬محم ود بن أبي الحس ن بن الحس ين‬
‫ّ‬ ‫النيسابوري أبو القاسم‪ ،‬نجم الدين (المتوفى‪ :‬نحو ‪ 553‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬ال دكتور ح نيف بن حس ن القاس مي‪،‬‬
‫ه عليه و آله و سلم همین والیت مطلق و امامت را برای امیر المؤمنین علیه السالم قرار داده اند مانن د این‬ ‫الناشر‪ :‬دار الغرب اإلسالمي – بيروت‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى ‪ 1415 -‬ه‪-‬‬
‫روایِت صحیح السند در منابع اهل سنت و وهابیت که حضرت می فرماین د‪َ ﴿ :‬فُه َو أوَلی الِساّن ِبُکم َبع دی﴾‬ ‫قرطبی (‪ 671‬ه‪ )1( )-‬و ابن كث ير ش اگرد ابن تیمی ه (‪ 774‬ه‪ )2( )-‬و س یوطی (‪ 911‬ه‪ )3( )-‬و در تفس یر‬
‫على بن ابي طالب بعد از من سر پرست شما می باشد‪.‬‬ ‫الوسیط ( که جمعی از علماء األزهر مصر نوشته اند) (‪ )4‬در مورد کلم ه (م ولی) در آیه ‪ 15‬س وره مبارک ه‬
‫هم ان گونه ک ه در مط الب قب ل مش اهده ش د رس ول الّل ه ص لی‬ ‫حدید می گویند‪َ ﴿ :‬م ْأَو اُك ُم الَّن اُر ِهي َم واَل كم‪ ،‬أى‪ :‬أوَلى ِبكم﴾ جایگاه ش ما آتش اس ت و آن م والی شماس ت‬
‫الِظفل دننام دنا هدرک غالبا مدرم هب ار مالسلا هیلع نینمؤملا ریما تماما ‪،‬فلتخم ظافلا اب ملس و هلآ و هیلع هّل‪:‬‬ ‫یعنی سر پرست شماست‪.‬‬
‫خلیفه و مولی و ولی و‪ ...‬که در مباحث قبل با سند صحيح اثبات شد‪ .‬ام ا در این ج ا می خ واهیم ب ا لف ظ‬ ‫بنابر این کلمه (مولی) در آیه شریفه را به معنای اولوّیت و سر پرستی می دانند‪.‬‬
‫(أوَلى) {اولویت و سر پرستی} خالفت ِبال َفصل امیر المؤمنين علیه السالم را اثبات کنیم‪.‬‬ ‫حال سؤال این است که چگونه کلمه مولی در آیه شریفه را به معنای اولوّیت و سر پرستی قب ول دارند ام ا‬
‫در بحث قبل شما محقق گرامی مالحظه کردید که بزرگان اهل سنت و وهابیت‪ ،‬لفظ مولی در آیات ش ریفه‬ ‫کلمه مولی در حدیث غدیر که با چندین قرینه مّت صله و منفصله هیچ شکی نمی ماند که معنایش اول وّیت و‬
‫را به معنای (أوَلى) {اولویت و سر پرستی} استعمال کرده بودند اما در این جا نش ان خ واهیم داد ک ه نبی‬ ‫سر پرستی و امامت است را قبول نمی کنند؟!!‬
‫مکرم صلی الِظفل نامه اب ملس و هلآ و هیلع هّل اولوّیت و سر پرستی‪ ،‬امامت ام یر المؤم نین علی ه الس الم را‬
‫بیان کرده اند تا حّج ت برای همگان بیش از پیش تمام شود‪.‬‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬الجامع ألحكام القرآن ‪ -‬تفسير القرطبی ج ‪ 20‬ص ‪ ،251‬المؤلف‪ :‬أبو عبد الّله محمد بن أحمد بن‬
‫بزرگان اهل سنت و وهابیت مانند آقای طبرانی (متوفی ‪ 360‬هجری) ب ا س ند ص حیح این گونه روایت می‬ ‫أبي بكر بن فرح األنصاري الخزرجي شمس الدين القرطبي (المتوفى‪ 671 :‬ه‪ ،)-‬تحقيق‪ :‬الدكتور عبد الّل ه بن‬
‫کند‪:‬‬ ‫عبد المحسن التركي و ‪ ،...‬الناشر‪ :‬موسسة الرسالة ‪ -‬بيروت ‪ -‬لبنان‬
‫{‪َ - 360‬ح َّد َثَن ا َأْح َم ُد ْبُن َع ْم ٍرو اْلَب َز اُر ‪ ،‬و َأْح َم ُد ْبُن ُزَه يِر الُت ْس َت ِرى َقااَل ‪َ :‬تَن ا ُمَح َّم ُد ْبُن ُع ْث َم اَن ْبِن كَر اَم َة‪ ،‬ثن ا‬ ‫‪ -2‬الكتاب‪ :‬تفسير القرآن العظيم إلبن كث ير ج ‪ 8‬ص ‪ ،52‬المؤل ف‪ :‬أب و الف داء إس ماعيل بن عم ر بن كث ير‬
‫ُع َب يُد الَّلِه ْبُن ُم وَس ى‪ ،‬ثنا يوُس ُف ْبُن ُص َه ْي ٍب ‪َ ،‬عْن ُد ِكيِن ‪َ ،‬عْن َو ْه ِب ْبِن َح ْم َزَة َقاَل ‪َ :‬ص ِح ْب ُت َع ِليا ِمَن اْلَم ِديَن ة ِإَلى‬ ‫القرشي البصري ثم الدمشقى (المتوفى‪ 774 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬محمد حسین ش مس ال دین‪ ،‬الناش ر‪ :‬دار الكتب‬
‫َم َكَة َفرأيُت ِمْنُه َبْع َض َم ا َأْك َر ُه َفُق ْلُت ‪َ :‬لِئْن َر َج ْع ُت ِإَلى َرُس وُل الِله َأَلْش ُك وَنَك ِإَليِه‪َ ،‬فَلَّم ا َق ِد ْم ُت َلِقيُت َرُس وَل الِهّل‬ ‫العلمية‪ ،‬منشورات محمد على بيضون ‪ -‬بيروت‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى ‪ 1419 -‬ه‪-‬‬
‫َص َّلى الَّلُه َع َلْي ِه َو َس َّلَم َفُق ْلُت ‪َ :‬ر أيُت ِمْن َع لى َكَذ ا َو َكَذ ا‪َ ،‬فَقاَل ‪« :‬اَل َتُق ْل َه َذ ا َفُهَو أوَلى الَّن اِس ِبكْم َبْع ِدي‪)1( }».‬‬ ‫‪ -3‬الكتاب‪ :‬تفسير الجاللين ص ‪ ،541‬المؤلف‪ :‬جالل ال دين محم د بن أحم د المحلى (المت وفى‪ 864 :‬ه‪ )-‬و‬
‫وهب بن حمزه (جمره) صحابی گوید‪ :‬با علی بن ابی طالب از مدینه تا مکه همراه شدم از ایشان چیزی دیدم‬ ‫جالل الدين عبد الرحمن أبى بكر السيوطى (المتوفى‪ 911 :‬ه‪ ،)-‬الناشر‪ :‬دار ابن كثير – دمشق – بيروت‬
‫که برای من خوشایند نبود! با خود گفتم‪ :‬وقتی رفتم نزد رسول خدا ب ه پی امبر می گ ویم! وق تی پی امبر را‬ ‫‪ -4‬الكتاب‪ :‬التفسير الوسيط للقرآن الكريم ج ‪ 9‬ص ‪ ،1288‬المؤل ف‪ :‬مجموع ة من العلم اء بإش راف مجم ع‬
‫مالقات کردم گفتم‪ :‬من از علی چنین دیده ام!!! پیامبر به من فرمود‪ :‬در م ورد علی بن ابی ط الب این گونه‬ ‫البحوث اإلسالمية باألزهر الناشر‪ :‬الهيئة العامة لشئون المطابع األميرية‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 1393 ( ،‬ه‪ 1973 - -‬م‬
‫سخن مگو زیرا او بعد از من سر پرست و امام شما می باشد و بر همه اولویت دارد‪.‬‬ ‫) ‪ 1414( -‬ه‪1993 - -‬م)‪ ،‬عدد المجلدات‪ 10 :‬مجلدات‬
‫(حدیث اولویت و سر پرستی)‪ :‬قال رسوُل الّل ه‪ ﴿ :‬علی َأْو َلى الَّن اِس ِبُك ْم َبْع ِدي﴾‪ :‬پی امبر اک رم‪ :‬علی بن ابی‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬المعجم الكبير ج ‪ 22‬ص ‪ 135‬ش ‪ ،360‬المؤلف ‪ :‬سليمان بن أحمد بن أي وب بن مط ير اللخمی‬ ‫طالب بعد از من سر پرست و امام شما می باشد‬
‫الشامی‪ ،‬أبو القاسم الطبرانی (المتوفى‪ 360 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬حمدى بن عبد المجيد السلفى‪ ،‬دار النش ر‪ :‬مكتب ة‬ ‫پیامبر گرامی اسالم صلی الّله علیه و آله و سلم بر تمامی مس لمین والیت و ام امت دارند و آن حض رت در‬
‫ابن تيمية ‪ -‬القاهرة‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثانية‪ ،‬عدد األجزاء‪25 :‬‬ ‫تمام امور مسلمین چه امور دینی و چه دنیایی‪ ،‬اولی به تصرف نسبت به آنان می باشند چن ان چ ه خداوند‬
‫تصحیح روایت توسط آقای هیثمی‪:‬‬ ‫متعال در قرآن کریم به آن دستور داده است ﴿ الَّن ِبى أوَلى ِباْلُم ْؤ ِمِنيَن ِمْن َأنُفِس هم﴾ (احزاب ‪ )6‬و نبی مک رم‬
‫لى‬ ‫ص‬
‫ال‬
‫اإلَم اُم ‪ ،‬الُح َّج ُة‪ ،‬الُم َح ِّد ُث ‪ ،‬الَب اِرُع ‪َ ،‬ع َلُم الُح َّفاِظ ‪َ ،‬ش يُخ اإلسَالِم‪ ،‬أُب و َج ْع َف ٍر َأْح َم ُد بُن ُيْح ِيي بِن ُزَه ْي ٍر الُّت س َت ِرى‪،‬‬ ‫و اما سند روایت مّت صل و صحیح است و تمامی راویان این روایت ثقه و مورد اعتماد می باشند و بزرگان اهل‬
‫الَّز اِه ُد ‪)1( }.‬‬ ‫سنت و وهابیت به این حقیقت اعتراف کرده اند به طور مثال آقای هیثمی پس از نقل روایت در م ورد س ند‬
‫او امام و حّج ت و محّد ث و بارع و از برترین حافظان حدیث و شیخ االسالم و زاهد می باشد‪.‬‬ ‫روایت گوید‪:‬‬
‫{َرَو اُه الَّط َبَر اِني‪َ ،‬و ِفيِه ذكيٌن َذَك َر ُه اْبُن َأبي َح اِتم َو َلْم َيَض ْع ُف ُه َأَح ٌد ‪َ ،‬و َبِقيُة ِرَج اِلِه و ُثُقوا} (‪)1‬‬
‫د‬ ‫و عب‬ ‫دين أب‬ ‫مس ال‬ ‫ف‪ :‬ش‬ ‫ير أعالم النبالء ج ‪ 14‬ص ‪ 362‬ش ‪ ،213‬المؤل‬ ‫اب‪ :‬س‬ ‫‪ -1‬الكت‬ ‫این روایت را طبرانی نقل کرده است و در آن دکین است که ابن ابی حاتم او را ذکر کرده و هیچ کس ی او را‬
‫الَق نب نامثع نب دمحأ نب دمحم هّلايم از ال ذهبي (المت وفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬مجموع ة من المحققين‬ ‫تضعیف نکرده است و بقیه راویان این روایت ثقه می باشند‪.‬‬
‫بإشراف الشيخ شعيب األرناؤوط‪ ،‬الناشر‪ :‬مؤسسة الرسالة‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثالثة‪ 1405 ،‬ه‪ 1985 / -‬م ‪ ،‬ع دد األج زاء‪:‬‬ ‫و خوب است بدانید که جناب ُد َکین از صحابه است و نزد اهل س نت و وه ابیت‪ ،‬تم امی ص حابه ع ادل می‬
‫‪ 23( 25‬و مجلدان فهارس)‬ ‫باشند‪ ،‬بنابراین تمامی راویان این روایت دارای مقام وثاقت هستند و روایت مّت صل و صحیح می باشد‪.‬‬
‫راوى سوم‪ُ :‬مَح َّم ُد ْبُن ُع ْث َم اَن ْبِن كَر اَم َة‪:‬‬
‫او راوی صحیح بخاری و سنن أبو داود و ترمذی و ابن ماجه می باشد‪ .‬و اف راد بس یاری او را توثی ق و م دح‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬مجمع الزوائد و منبع الفوائد ‪ 9‬ص ‪ 95‬ش ‪ ،14641‬المؤلف‪ :‬أبو الحس ن نور ال دين على بن أبي‬
‫کرده اند از جمله آقای ذهبی در مورد ایشان گوید‪:‬‬ ‫بكر بن سليمان الهيثمی (المتوفى‪ 807 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬محم د عب د الق ادر احم د عط ا‪ ،‬الناش ر ‪ :‬دار الكتب‬
‫{‪ - 108‬اْبُن كَر اَم َة‪:‬‬ ‫العلمية – بيروت ‪ -‬لبنان‬
‫اإلَم اُم الُم َح َّد ُث ‪ ،‬الِّث َقُة‪ ،‬أُبو َج ْع َفٍر ُمَح َّم ُد بُن ُع ْث َم اَن بن كَر اَم ًة‪)1( }.‬‬ ‫بنابراین ثابت شد سند روایت صحیح است‬
‫او امام و محّد ث و ثقه و مورد اعتماد است‪.‬‬ ‫اما در این جا به بررسی تک تک راویان این روایت می پردازیم تا وثاقت راویان را با چشمان خود ببینید‪:‬‬
‫راوی اول‪ :‬سلیمان بن أحمد الطبرانی‪:‬‬
‫‪ -1‬الكت اب‪ :‬س ير أعالم النبالء ج ‪ 12‬ص ‪ 296‬ش ‪ ، 108‬المؤل ف‪ :‬ش مس ال دين أب و عب د‬ ‫او از بزرگان عاّم ه می باشد و افراد بسیاری او را توثیق و مدح کرده اند از جمله آقای ذه بی (از بزرگ ان علم‬
‫الَق نب نامثع نب دمحأ نب دمحم هّلايم از ال ذهبي (المت وفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬مجموع ة من المحققين‬ ‫رجال اهل سنت و وهابیت) در مورد ایشان گوید‪:‬‬
‫بإشراف الشيخ شعيب األرناؤوط‪ ،‬الناشر‪ :‬مؤسسة الرسالة‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثالث ة‪ 1405 ،‬ه‪ 1985 / -‬م‪ ،‬ع دد األج زاء‪:‬‬ ‫{‪ - 86‬الَّط َبَر اِني ‪:‬‬
‫‪ 23( 25‬و مجلدان فهارس)‬ ‫ُه َو ‪ :‬اِإلَم اُم ‪ ،‬الَح اِفُظ ‪ ،‬الُّث َقُة‪ ،‬الَّر َح اُل ‪ ،‬الَج َو اُل ‪ُ ،‬مَح ِّد ُث اإلسَالِم‪ ،‬علُم المعَّم رين‪ ،‬أُبو الَقاِس ِم ُس َليَم اُن بُن أْح َم َد بِن‬
‫راوی چهارم‪ُ :‬ع َبْي ُد الّله ْبُن ُم وَس ى‪:‬‬ ‫أيوَب بِن ُم َط يِر الَّلخِمي‪ ،‬الَّش اِمي‪ ،‬الَّط َبَر اِني‪َ ،‬ص اِح ُب الَمَع اِج ِم الَّث اَل َثِة‪)1( }.‬‬
‫او راوی صحیح بخاری و صحیح مسلم و س نن أب و داود و ترم ذی و نس ائی و ابن ماج ه می باش د‪ .‬و اف راد‬ ‫او امام و حافظ و ثقه و مورد اعتماد و‪ ...‬است‪.‬‬
‫بسیاری او را توثیق و مدح کرده اند از جمله آقای ابن حجر عس قالنی (از بزرگ ان علم رج ال اه ل س نت و‬
‫وهابیت) به وثاقت او اشاره می کند و می گوید‪ :‬او ثقه و مورد اعتماد است‪)1( .‬‬ ‫د‬ ‫و عب‬ ‫دين أب‬ ‫مس ال‬ ‫ف‪ :‬ش‬ ‫ير أعالم النبالء ج ‪ 16‬ص ‪ 119‬ش ‪ ،86‬المؤل‬ ‫اب‪ :‬س‬ ‫‪ -1‬الكت‬
‫راوی پنجم‪ :‬يوُس ُف ْبن ُص َه يب‪:‬‬ ‫الَق نب نامثع نب دمحأ نب دمحم هّلايم از ال ذهبي (المت وفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬مجموع ة من المحققين‬
‫او راوی سنن نسائی و سنن ابو داود و سنن ترمذی می باشد‪ .‬و افراد بسیاری او را توثیق و مدح کرده اند از‬ ‫بإشراف الشيخ شعيب األرناؤوط‪ ،‬الناشر‪ :‬مؤسسة الرسالة‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثالثة‪ 1405 ،‬ه‪ 1985 / -‬م ‪ ،‬ع دد األج زاء‪:‬‬
‫جمله آقای ابن حجر عسقالنی به وثاقت او اشاره می کند و می گوید‪ :‬او ثقه و مورد اعتماد است‪)2( .‬‬ ‫‪ 23( 25‬و مجلدان فهارس)‬
‫راوی ششم‪ُ :‬د كين بن سعد (سعيد)‪:‬‬
‫او راوی سنن ابو داود و از صحابه می باشد‪ .‬افرادی از جمله آقای ابن حج ر عس قالنی ب ه ص حابی ب ودن او‬ ‫راوى دوم‪َ :‬أْح َم ُد ْبُن ُزَه ير الُت ْس َت رى‪:‬‬
‫تصریح می کنند‪ .‬و همان گونه که بیان شد اهل سنت و وهابیت تمامی صحابه را عادل می دانند و نیازی به‬ ‫افراد بسیاری او را توثیق و مدح کرده اند از جمله آقای ذهبی در مورد ایشان گوید‪:‬‬
‫توثیق ندارد‪)3( .‬‬ ‫{ ‪ - 213‬الُّت سَت ِرى‪:‬‬
‫به آنان بگو‪ :‬ما فرزندان خود را می آوریم و شما هم فرزندان خودتان را و ما زنان خ ود را می آوریم و ش ما‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬تقريب التهذيب ص ‪ 645‬ش ‪ ،4376‬المؤلف ‪ :‬أبو الفضل أحمد بن علی بن محم د بن أحم د بن‬
‫هم زنان خود را‪ ،‬و ما نفس و جان خودمان را می آوریم و ش ما هم نفس و ج ان ه ای خودت ان را بیاورید‬ ‫حجر العسقالنی (المتوفى‪ 852 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬ابو األشبال صغير احمد شاغف الباكستاني‪ ،‬الناشر‪ :‬دار العاصمة‪،‬‬
‫سپس مباهله کنیم و لعنت خداوند را بر دروغ گویان قرار دهیم‪.‬‬ ‫سنة النشر ‪ ،1412 :‬عدد األجزاء‪1 :‬‬
‫طبق روایات صحيح السنِد اهل سنت و وهابیت‪ ،‬پیامبر اکرم صلی الّله علی ه و آل ه و س لم از فرزندان‪ :‬ام ام‬ ‫‪ -2‬همان‪ :‬ص ‪ 1094‬ش ‪7924‬‬
‫حسن علیه السالم و امام حسین صلی الّله علیه و آله و سلم و از زنان‪ :‬فق ط حض رت ص ديقة ط اهرة علیه ا‬ ‫‪ -3‬همان‪ :‬ص ‪ 310‬ش ‪1837‬‬
‫السالم و امام علی علیه السالم را به عنوان نفس خویش برای مباهله به همراه خود بردند که نصاری نجران با‬ ‫راوی هفتم‪َ :‬و هب بن َح ْم َز ة (جمرة)‪:‬‬
‫دیدن چهره های پر نور اهل بیت علیهم السالم با خود گفتند‪ :‬اگر ایشان دست به سوی آسمان بلند کنن د و‬ ‫او نیز از صحابه می باشد و افرادی از جمله آقاى أبو نعيم األص بهانی (مت وفی‪ 430 :‬ه‪ )-‬در کت ابش (معرف ة‬
‫ما را نفرین کنند قطعًا از نسل ما اثری باقی نخواهد ماند و از مباهله صرف نظر کردند‪.‬‬ ‫الصحابة) او را از صحابه می شمارد‪ .‬و همان گونه که بیان شد اهل سنت و وهابیت تم امی ص حابه را ع ادل‬
‫به طور مثال در روایت صحیح مسلم (صحیح ترین کتاب اهل سنت و وهابیت) آمده است ک ه پی امبر اک رم‬ ‫می دانند و نیاز به توثیق ندارد‪ .‬و ابو نعيم همين روايِت أولوِیتسرپ رس و تّي امیر المؤمنین علیه السالم را از‬
‫صلی الّله علیه و آله و سلم از نازل شدن آیه مباهله‪ ،‬امام علی علیه السالم و حضرت فاطمه علیه ا الس الم و‬ ‫او نقل می کند‪)1( .‬‬
‫امام حسن علیه السالم و امام حسین علیه السالم را به همراه خ ود بردند و فرمودند‪ :‬این ان اه ل بیت من‬
‫هستند‪.‬‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬معرفة الصحابة ج ‪ 5‬ص ‪ 2723‬ش ‪ ،6501‬المؤل ف‪ :‬أب و نعیم أحم د بن عب د الّل ه بن أحم د بن‬
‫اما متن روایت صحیح مسلم‪:‬‬ ‫إسحاق بن موسى بن مهران األصبهانی (المتوفى‪ 430 :‬ه‪ ،)-‬تحقيق‪ :‬ع ادل بن يوس ف الع زازى‪ ،‬الناش ر‪ :‬دار‬
‫الوطن للنشر‪ ،‬الرياض‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى ‪ 1419‬ه‪ 1998 - -‬م‪ ،‬عدد األجزاء‪ :‬عدد األج زاء‪ 6( 7 :‬أج زاء و مجل د‬
‫{ ‪َ )2404( - 32‬ح َّد َتَن ا ُقَت ْيَب ُة ْبُن َس ِعيٍد‪َ ،‬و ُمَح َّم ُد ْبُن َع َّب اٍد ‪َ -‬و َتَقاَر َبا ِفي الَّلْفِظ ‪َ -‬قااَل ‪َ :‬ح َّد َتَن ا َح اِتٌم َو ُه َو اْبُن‬
‫فهارس)‬
‫ِإْس َم اِعيَل ‪َ -‬عْن ُبكيِر بِن ِمْس َم اٍر‪َ ،‬عْن َع اِمِر ْبن َس ْع ِد ْبن أبي َو َّقاٍص ‪َ ،‬عْن َأِبيِه‪َ ،‬قاَل ‪َ :‬أَم َر ُمَع اِوي ٌة ْبن أبي ُس ْفياَن‬
‫علی بن ابی طالب علیه السالم نفس و جان پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم‪( :‬آیه مباهل ه س ند افض لّی ت و‬
‫َس ْع ًد ا َفَقاَل ‪َ :‬م ا َم َن َع َك َأن َتُس َّب أبا الَّت َر اب ؟ َفَقاَل ‪ :‬أَّم ا َم ا َذَك ْر ُت َثاَل ًثا َقاَلُهَّن َلُه َرُس وُل الِهّل َص َّلى الُهّل َع َلْي ِه َو َس َّلَم‬
‫امامت امیر المؤمنین علیه السالم)‬
‫َفَلْن أْس َب ُه ‪َ ،‬أَلْن َتكوَن ِلى َو اِح َد ٌة ِمْنُهَّن َأَح ُّب ِإَلى ِمْن ُح ْم ِر الَّن َع ِم ‪َ ،‬س ِم ْع ُت َرُس وَل الِهّل َص َّلى الُهّل َع َليِه َو َس َّلَم‬
‫َيُقوُل َلُه ‪َ ،‬خ َلَف ُه ِفي َبْع ض َم َغاِزيِه‪َ ،‬فَقاَل َلُه َع ِلي‪ :‬يا َرُس وَل الِهّل َخ َلْق َت ِني َمَع الِّن َس اِء َو الِّص ْب ياِن ؟ َفَق اَل َل ُه َرُس وُل‬ ‫یکی از برترین فضایل امیر المؤمنین علیه السالم که هیچ یک از انبی اء و ص حابه و‪ ....‬آن را دارا نیس ت این‬
‫است که طبق آیه شریفه مباهله‪ ،‬حضرت امیر المؤمنین علیه السالم نفس پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم‬
‫الَص هّلَّلى الُهّل َع َلْي ِه َو َس َّلَم ‪َ« :‬أَم ا َتْر َض ى َأْن َتكوَن ِمِّن ي ِبَم ْن زَل ة َه اُر وَن ِمْن ُم وَس ى؟ إاَّل َأَّن ُه اَل ُنُب َّو َة َبْع ِدي» َو‬
‫َس ِم ْع ُتُه َيُقوُل َيْوَم َخ ْيَبَر «َأَلْع ِط يَن الَّر اَيَة َر ُج اًل يِح ُّب الَهّل َو َرُس وَلُه ‪َ ،‬و یِح ُّب ُه الُهّل َو َرُس وُلُه »‬ ‫می باشند و وقتی نبی مکرم صلی الّله علی ه و آل ه و س لم افض ل مخلوق ات اس ت‪ ،‬نفس ایش ان هم افض ل‬
‫َقاَل َفَت َط اَو ُلَن ا َلَه ا َفَقاَل ‪« :‬اْدُع وا ِلي َع ِليا» َفأِتي ِبِه َأْرَم َد ‪َ ،‬فَبَص َق ِفى َع ْي ِنِه َو َد َفَع الرآيَة ِإَليِه‪َ ،‬فَف َت َح الُهّل َع َليِه‪َ ،‬و َلَّم ا‬ ‫مخلوقات می باشد و بسیار روشن است که تا وقتی نفس پیامبر ص لی الّل ه علی ه و آل ه وس لم حض ور دارد‬
‫َنَز َلْت َه ِذِه اآْل َيُة‪َ ﴿ :‬فُق ْل َتَع اَلْو ا َنْد ُع َأْبَناَء َنا َو َأْبَن اءُك ْم ﴾ [آل عمران‪َ ]61 :‬دَع ا َرُس وُل الَص هّلَّلى الُهّل َع َلْي ِه َو َس َّلَم َع ِليا‬ ‫خالفت از آن ایشان است زیرا نمی شود نفس پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم زنده باشد و شخص دیگ ری‬
‫َو َفاِط َم َة َو َح َس ًن ا َو ُح َس ْي ًن ا َفَقاَل ‪« :‬الَّلُه َّم َه ُؤ اَل ِء َأْه ِلى»‪)1( }.‬‬ ‫جای پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم را بگیرد بنابراین هر کسی ب ر ایش ان مق ّد م ش ود خالفت را غص ب‬
‫معاویه به سعد امر کرد (که به امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه الس الم فحش ده د) (‪ )2‬و گفت‪ :‬چ ه‬ ‫کرده است‪.‬‬
‫چیز تو را مانع شده است که به ابو تراب فحش نمی دهی؟!!! سعد گفت‪ :‬یادم می آید از س ه فض یلت ک ه‬ ‫زمانی که قرار شد بین نبی مکرم صلی الّله علیه و آله و سلم و نصاری نجران مباهله انجام شود خداوند وحی‬
‫پیامبر برای علی بن ابی طالب گفت ه اس ت ب ه همین خ اطر هرگ ز او را فحش نمی دهم و اگ ر یکی از آن‬ ‫کرد‪:‬‬
‫فضائل برای من بود از شتران سرخ مو برایم بیش تر ارزش داشت‪)3( :‬‬ ‫﴿ َفُق ْل َتَع اَلْو ا َنْد ُع َأْبَناَء َنا َو َأْبَن اءُك ْم َو ِنَس اَء َنا َو ِنَس اَء ُك ْم َو َأْنُف َس َن ا َو َأْنُف َس ُك ْم ُثَّم َنْب َت ِه ْل َفَنْج َع ْل َلْع َنَت الَّل ِه َع َلى‬
‫فضیلت اول‪:‬‬ ‫اْلَكاِذِبيَن ﴾ (آل عمران ‪)61‬‬
‫و آقای مأل على القاری (که از فقهاء بزرگ حنفی است) در شرحش بر روایت صحیح مسلم گوید‪:‬‬ ‫شنیدم در روزی که پیامبر به جنگ می رفت‪ ،‬علی بن ابی طالب را جانش ین خ ود ق رار داد‪ ،‬علی گفت‪ :‬ای‬
‫{ َدَع ا َرُس وُل الَّلِه ‪َ -‬ص َّلى الَّلُه َع َليِه َو َس َّلَم ‪َ -‬ع ِليا ‪َ :‬فَنَز َلُه َم ْن ِزَلَة َنْفِس ِه ِلَم ا َبيَنُه َم ا ِمَن اْلَق َر اَبة َو اُأْلُخ َّو َة} (‪)1‬‬ ‫رسول خدا مرا جانشین خود در بین زنان و فرزندان قرار می دهید؟ حضرت فرمود‪ :‬آیا دوست نداری که نزد‬
‫این که پیامبر اکرم برای مباهله‪ ،‬علی بن ابی طالب را فرا خوانده است یعنی‪ :‬علی بن ابی طالب نفس و جان‬ ‫من مانند هارون باشی برای موسی؟ اال این که بعد از من‬
‫پیامبر است زیرا او برادر و از نزدیک ترین افراد به پیامبر است‪.‬‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬صحيح مسلم ج ‪ 4‬ص ‪ 1871‬ح ‪ ،2404-32‬المؤل ف‪ :‬مس لم بن الحج اج أب و الحس ن القش يري‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬مرقاة المف اتيح ش رح مش كاة المص ابيح ج ‪ 11‬ص ‪ 286‬ش ‪ ،6135‬المؤل ف‪ :‬علی بن (س لطان)‬ ‫النيسابوری (المتوفى‪ 261 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬محمد فؤاد عبد الباقى‪ ،‬الناشر‪ :‬دار إحياء ال تراث الع ربي ‪ -‬ب يروت‪،‬‬
‫محمد‪ ،‬أبو الحسن نور الدين المال الهروى القارى (المتوفى‪ 1014 :‬ه‪ ،)-‬الناشر ‪ :‬دار الكتب العلمّي ة‪ ،‬ب يروت ‪-‬‬ ‫عدد األجزاء‪5 :‬‬
‫لبنان‬ ‫‪ -2‬سؤال این است که به نظر علماء اهل سنت و وهابیت‪ ،‬کسی که به صحابه فحش ده د حکمش چیس ت؟‬
‫پیامبر اکرم صلی الّله علیه و آله و سلم و امیر المؤمنین علیه السالم از یک نور خلق شده اند‪( :‬ح دیث نور‬ ‫حال اگر معاویه به نفس پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم یعنی علی بن ابی طالب علیه السالم فحش ده د‬
‫سند افضلّی ت امیر المؤمنین علیه السالم بر تمامی مخلوقات)‬ ‫و دستور دهد تا دیگران فحش دهند چرا اشکالی ندارد؟!! اما اگر شخص دیگری به صحابه فحش ده د ک افر‬
‫یکی دیگر از فضائل بی نظیر امیر المؤمنین علیه السالم که هیچ کدام از پیامبران و ص حابه آن را دارا نب وده‬ ‫می شود؟!! ‪ -‬ان شاء الّله در کتاب نقد عدالت تمامی صحابه به طور مفّص ل در این باره سخن خواهیم گفت و‬
‫اند این است که امیر المؤمنین علیه السالم و پیامبر اکرم صلى الّله عليه و آله و سلم چهار هزار سال پیش از‬ ‫اعتراف ابن تیمیه در مورد دستور معاویه به سعد برای فحش دادن به امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه‬
‫آن که حضرت آدم علیه السالم خلق شود یک نور بوده اند و پس از خلقت حضرت آدم علیه السالم‪ ،‬آن نور‬ ‫السالم را خواهیم آورد‪.‬‬
‫به دو بخش تقسیم شده است یکی نبی مکرم صلی الّله علیه و آل ه و س لم و دیگ ری ام یر المؤم نین علی ه‬ ‫‪ -3‬عرب وقتی می خواسته به چیز بسیار ارزشمندی مثال بزند‪ ،‬از شتران سرخ م و ک ه بس یار ب رای ایش ان‬
‫السالم‪.‬‬ ‫ارزش مند بوده است استفاده می کرده است‪.‬‬
‫حدیث نور مانند آیه مباهله ثابت می کند که امیر المؤمنین علیه السالم نفس و جان و نور نبی مکرم ص لی‬ ‫نبوت تمام می شود (بنابراین امام علی علیه السالم تمامی فض ایل ه ارون را دارا هس تند مگ ر مق ام نب وِت‬
‫الّله علیه و آله و سلم می باشد بنابراین بسیار روشن است که پس از شهادت رسول الّله صلى الّله عليه و آل ه‬ ‫هارون را‪ ،‬زیرا نبوت بعد از رسول الّله صلی الّله علیه و آله و سلم تمام می شود)‬
‫و سلم‪ )1( ،‬افضل صحابه و جانشین رسول خاتم صلی الّله علیه و آله و سلم‪ ،‬نفس و ج ان و نور ایش ان می‬ ‫فضیلت دوم‪:‬‬
‫باشد زیرا نمی شود جان و نفس پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم حضور داشته باشد اما شخص دیگری ب ر‬ ‫در روز خیبر (که ابو بکر و عمر شکست خوردند و از جنگ فرار کردند) (‪ )1‬شنیدم که پی امبر فرم ود‪ :‬ف ردا‬
‫نفس ایش ان مق ّد م ش ود‪ ،‬بن ابراین ه ر شخص ی ب ر نفس پی امبر ص لی الّل ه علی ه و آل ه و س لم‬ ‫پرچم را بدست کسی می دهم که خدا و رسول را دوست دارد و خدا و رسول هم او را دوس ت دارند‪ ،‬و ه ر‬
‫مقُق( یلقع ی هدعاق قبط دریگب هدهع رب ار تفالخ و دوش مّدبح تقدیم مفضول بر فاضل) خالفت را غض ب‬ ‫کدام از ما صحابه دوست داشتیم که این فضیلت برای ما باشد تا این که پیامبر فرمود‪ :‬علی بن ابی ط الب را‬
‫کرده است زیرا در جایگاهی قرار گرفته است که از آن ایشان نیست‪.‬‬ ‫بگویید بیاید‪ ،‬گفتند‪ :‬او چشم درد است‪ ،‬حض رت آب ده ان ب ر چش م علی بن ابی ط الب زد و س المتی را‬
‫این فضیلت بی نظیر در منابع اهل سنت و وهابیت با سند متّص ل و صحیح آمده است‪.‬‬ ‫بازیافت و پرچم را به او داد و علی بن ابی طالب پیروز برگشت‪.‬‬
‫به عنوان مثال عالم بزرگ اهل سنت عالمة س بط ابن الج وزی (مت وفی ‪ 654‬هج ری) در کت اب مع روفش‬ ‫فضیلت سوم‪:‬‬
‫(تذكرة الخواص) با سند صحیح این گونه روایت می کند‪:‬‬ ‫و در روزی که آیه مباهله نازل شد نبی مکرم‪ ،‬علی بن ابی طالب و فاطمه و حسن و حسین را ف را خواند و‬
‫{قال احمد فی الفضائل‪ :‬حدثنا عبد الرزاق عن معمر عن الزهری عن خالد بن مع دان عن زاذان عن س لمان‬ ‫فرمود‪ :‬اینان اهل بیت من هستند‪.‬‬
‫قال‪ :‬قال رسول الّله كنت انا و على بن ابى طالب نورا بين يدى الّله تعالى قبل أن يخلق آدم باربعة آالف ع ام‬
‫فلما خلق آدم قسم ذلك النور جزئين فجزء أنا و جزء على‪ ،‬و فی رواية خلقت أنا و علی من نور واحد} (‪)2‬‬ ‫‪ -1‬در كتب اهل سنت و وهابیت جریان شکست و فرار ابو بکر و عمر در جنگ خیبر و‪ ...‬و هم چنین پیروزی‬
‫امیر المؤمنین علیه السالم و شکست کفار توسط حضرت علیه السالم با سند صحیح موجود است‪.‬‬
‫بنابراین پیامبر اکرم صلی الّله علیه و آله و سلم در جریان مباهله‪ ،‬امام علی علیه السالم را به عن وان نفس و‬
‫جان خویش معرفی کرده اند و این یکی از بزرگ ترین فضایل مولی الموّح دین علیه السالم می باشد‪.‬‬
‫د‬ ‫و عب‬ ‫دين أب‬ ‫مس ال‬ ‫ف‪ :‬ش‬ ‫اظ ج ‪ 1‬ص ‪ 266‬و ‪ ،267‬المؤل‬ ‫ذكرة الحف‬ ‫اب‪ :‬ت‬ ‫الكت‬ ‫پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم فرمود‪ :‬چهار هزار سال پیش از آن که آدم آفریده ش ود‪ ،‬من و علی بن ابی‬
‫الَق نب نامثع نب دمحأ نب دمحم هّلايماز الذهبی (المت وفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬الناش ر‪ :‬دار الكتب العلمية ب يروت ‪-‬‬ ‫طالب یک نور بودیم در پیش گاه خداوند‪ ،‬هنگامی که آدم آفریده شد آن نور به دو بخش تقسیم شد‪ ،‬بخشی‬
‫لبنان‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 1419 ،‬ه‪ 1998 ،-‬م‪ ،‬عدد األجزاء‪4 :‬‬ ‫من و بخشی علی بن ابی طالب شد‪ .‬و در روایت دیگر آمده که من و علی از یک نور آفریده شدیم‪.‬‬
‫و اما بررسی سند روایت‪:‬‬
‫اشاره‬ ‫‪ -1‬طبق روایات صحیح السند و اسناد موجود در منابع شیعه و اهل سنت‪ ،‬نبی مکرم صلی الّله علیه و آل ه و‬
‫همان گونه که عالمه سبط بن الجوزی به صحت روایت اعتراف کرد سند روایت از قوی ترین اس ناد اس ت و‬ ‫سلم شهید شده اند‪.‬‬
‫تمامی راویان این روایت از بزرگان اهل سنت و تک تک آنان از راویان تم امی ص حاح س تة می باش ند و‬ ‫‪ -2‬الكتاب‪ :‬تذكرة الخواص ص ‪ ،46‬المؤلف‪ :‬يوسف بن فرغلى بن عبد الّله البغدادي الحنفى سبط بن الجوزی‬
‫بزرگان رجال عاّم ه بسیار ایشان را ستوده و توثیق کرده اند‪.‬‬ ‫(المتوفی‪ 654 :‬ه‪)-‬‬
‫برای نمونه یک مورد از توثیقات هر کدام را خدمت شما محقق گرامی تقدیم می کنیم‪:‬‬ ‫بسیار جالب است که عالمه سبط ابن الجوزی بعد از این که این روایت را می آورد به دفاع از سند روایت می‬
‫راوی اول‪ :‬احمد بن محمد بن حنبل‪:‬‬ ‫پردازد و می گوید‪:‬‬
‫او رئیس مذهب حنابله می باشد و راوی تمامی صحاح سته است و افراد زیادی او را توثیق کرده اند از جمله‬ ‫اگر گفته شود این حدیث را تضعیف کرده اند!!! جواب این است که آن حدیثی که تضعیف کرده اند ب ه غ یر‬
‫آقای ابن حجر عسقالنی در مورد او گوید‪:‬‬ ‫از این حدیث است اما آن روایتی که پیامبر می فرماید‪ :‬من و هارون بن عمران و یحیی بن زکریا و علی بن‬
‫{أحد األئمة ثقة حافظ فقية حجة} (‪)1‬‬ ‫ابی طالب از یک طینت خلق شده ایم‪ ،‬و در روایت دیگر که می فرماید‪ :‬من و علی یک نور ب ودیم در س مت‬
‫او یکی از ائمه و مورد اعتماد و حافظ و فقیه و حجت است‪.‬‬ ‫راست عرش دو هزار سال قبل از این که آدم خلق شود سپس در صلب رجال منتقل شدیم تا عب د المطلب‪،‬‬
‫اما در مورد سند های این روایات گفته اند در آن محمد بن خلف المروزی می باشد و هم چ نین جعف ر بن‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬تقريب التهذيب ص ‪ 98‬ش ‪ ،97‬المؤلف‪ :‬أبو الفضل أحمد بن على بن محمد بن أحم د بن حج ر‬ ‫احمد بن بیان که شیعه است‪ .‬اما حدیثی که ما روایت کردیم (حدیث نور) تمامی راویانش ثقه و مورد اعتماد‬
‫العسقالنی (المتوفى‪ 852 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬ابو األشبال صغير احم د ش اغف الباكس تانی‪ ،‬الناش ر ‪ :‬دار العاص مة‬ ‫می باشند‪ .‬اگر کسی بگوید عبد الرزاق شیعه است در جواب می گوییم‪ :‬او از بزرگ ت رین اس اتید احم د بن‬
‫للنشر و التوزيع ‪-‬الرياض‬ ‫حنبل (رئیس حنبلی مذهب ها) است و احمد بن حنبل از بغداد به صنعاء رفت ت ا از او روایت بش نود و می‬
‫راوى دوم‪ :‬عبد الرزاق بن همام بن نافع‪:‬‬ ‫گفت‪ :‬مثل عبد الرزاق ندیده ام و اگر در او بدعتی احمد بن حنبل از او روایت نقل نمی کرد و در صنعاء ب ود‬
‫او راوی تمامی صحاح سته است و کم ترین اشکال بر او‪ ،‬ایراد بر ص حیح بخ اری و مس لم و‪ ...‬اس ت و اف راد‬ ‫تا عبد الرزاق از دنیا رفت و احمد بن حنبل از او روایت می کند و معظم احادیثی که در مسند احمد است از‬
‫کثیری او را توثیق کرده اند از جمله آقای خیر الدین ِزرکلی گوید‪:‬‬ ‫عبد الرزاق می باشد و صحاح از او روایت نقل کرده اند‪.‬‬
‫{من حفاظ الحديث الثقات ‪ ...‬قال الذهبی ‪ :‬و هو خزانة علم } (‪)1‬‬ ‫بنابراین سند روایت صحیح است و عبد الرزاق از بزرگان اهل سنت می باشد و او اس تاد بخ اری و احم د و‪...‬‬
‫او از حافظان حدیث و ثقه و مورد اعتماد است و ذهبی گوید‪ :‬او خزانه علم می باشد‪.‬‬ ‫است و راوی صحیح بخاری و مسلم و سنن نسائی و ابن ماجه و ترمذی و ابی داود می باشد و اش کال ب ر او‬
‫اشکال به صحاح ستة است‪ .‬و نکته دیگر این که طبق اعتراف آقای ذهبی‪ ،‬عبد الرزاق اصًال شیعه نبوده است‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬األعالم ج ‪ 3‬ص ‪ ،353‬المؤلف‪ :‬خ ير ال دين بن محم ود بن محم د بن علی بن ف ارس‪ ،‬ال زركلی‬ ‫و تنها اشکالش این بود که علی بن ابی طالب را دوست داشت و هر کسی که ب ا او جنگی ده ب ود را دوس ت‬
‫الدمشقی (المتوفی‪ 1396 :‬ه‪ ،)-‬الناش ر‪ :‬دار العلم للماليين ‪ -‬ب يروت‪ ،‬الطبع ة‪ :‬الخامس ة عش ر ‪ -‬أي ار ‪ /‬م ايو‬ ‫نداشت!!! به همین خاطر او را شیعه نامیده اند وگر نه او ابو بکر و عمر را افضل از امیر المؤمنین علیه الس الم‬
‫‪2002‬م‬ ‫می دانست! و از بزرگان اهل سنت بوده است‪)1( .‬‬
‫راوی سوم‪ :‬معمر بن راشد‪:‬‬
‫او نیز راوی تمامی صحاح سته می باشد و کوچک ترین اشکال به آن‪ ،‬اشکال به صحیح بخاری و مس لم و ‪...‬‬ ‫‪ -1‬الذهبي‪ :‬قلت‪ :‬و ثقه غير واحد‪ ،‬و حديثه مخرج فى الصحاح وله ما ينفرد به‪ ،‬و نقم وا عليه التش يع‪ ،‬و م ا‬
‫می باشد و افراد زیادی او را توثیق کرده اند از جمله آقای ذهبی می گوید‪:‬‬ ‫كان يغلو فيه بل كان يحب عليا رضى الّله عنه و يبغض من قاتله‪ ،‬و قد قال س لمة بن ش بيب‪ :‬س معت عب د‬
‫{اِإلَم اُم ‪ ،‬الَح اِفُظ ‪َ ،‬ش يُخ اِإلْس الِم} (‪)1‬‬ ‫الرزاق يقول‪ :‬و الّله ما انشرح صدري قط أن أفضل عليا على أبی بكر و عمر‪ .‬و كان رحمه الّله من أوعية العلم‪،.‬‬
‫راوی هفتم‪:‬‬ ‫او امام و حافظ و شیخ االسالم است‪.‬‬
‫جناب سلمان فارسی است که از صحابه می باشد و اهل سنت و وهابیت تمامی ص حابه را ع ادل می دانن د‪.‬‬
‫بنابراین سند روایت مّت صل و صحیح می باشد‪.‬‬ ‫د‬ ‫و عب‬ ‫دين أب‬ ‫مس ال‬ ‫ف‪ :‬ش‬ ‫ير أعالم النبالء ج ‪ 7‬ص ‪ 5‬ش ‪ ،1‬المؤل‬ ‫اب‪ :‬س‬ ‫‪ -1‬الكت‬
‫والدت امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السالم در کعبه‬ ‫الَق نب نامثع نب دمحأ نب دمحم هّلايم از ال ذهبی (المت وفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬مجموع ة من المحققين‬
‫یکی از فضائل امیر المؤمنین علیه السالم که هیچ کدام از انبیاء آن را دارا نیست تا چه رسید به خلفای اه ل‬ ‫بإشراف الشيخ شعيب األرناؤوط‪ ،‬الناشر‪ :‬مؤسسة الرسالة‪ ،‬الطبعة ‪ :‬الثالثة‪ 1405 ،‬ه‪ 1985 / -‬م‪ ،‬ع دد األج زاء‪:‬‬
‫سنت و وهابیت (ابو بکر و عمر و عثمان) این است که نفس و جان نبی مکرم صلی الّله علیه و آله و س لم در‬ ‫‪ 23( 25‬و مجلدان فهارس)‬
‫بهترین مکان زمین یعنی درون کعبه بدنیا آمده است‪.‬‬ ‫راوی چهارم‪ :‬محمد بن مسلم الزهرى‪:‬‬
‫بزرگان اهل سنت و وهابیت به این مطلب اعتراف کرده اند و آن قدر روایات در این زمینه زیاد بوده است که‬ ‫او نیز راوی تمامی صحاح سته می باشد و کوچک ترین اشکال به آن‪ ،‬اشکال به صحیح بخاری و مس لم و ‪...‬‬
‫حاکم نیشابوری (عالم بزرگ اهل سنت) اعتراف می کند که این روایات متواتر می باشد‪.‬‬ ‫می باشد و افراد زیادی او را توثیق کرده اند از جمله آقای ذهبی می گوید‪:‬‬
‫آقای حاکم نیشابوری (متوفی ‪ 405‬هجری) در کتاب المستدرک علی الصحیحین گوید‪:‬‬ ‫{اِإلَم اُم ‪ ،‬الَع َلُم ‪َ ،‬ح اِفُظ َز َم اِنه} (‪)1‬‬
‫{َفَق ْد َتَو اَتَر ِت اَأْلْخ َباِر َأَّن َفاِط َم َة ِبْنَت أَس ٍد َو َلَد ْت أِميَر اْلُم ْؤ ِمِنيَن َع ِلى بَن أِبي َط اِلٍب كَّر َم الُهّل َوْج َه ُه ِفي َج ْو ِف‬ ‫او امام و عَلم و برترین حافظ حدیث در زمان زندگیش می باشد‪.‬‬
‫اْلَك ْعَب ة} (‪)1‬‬
‫د‬ ‫و عب‬ ‫دين أب‬ ‫مس ال‬ ‫ف‪ :‬ش‬ ‫ير أعالم النبالء ج ‪ 5‬ص ‪ 326‬ش ‪ ، 160‬المؤل‬ ‫اب‪ :‬س‬ ‫‪ -1‬الكت‬
‫به تحقیق روایات متواتر وجود دارد که فاطمه بنت اسد در کعب ه‪ ،‬ام ير المؤم نین علی بن ابی ط الب علی ه‬
‫الَق نب نامثع نب دمحأ نب دمحم هّلايم از ال ذهبی (المت وفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬مجموع ة من المحققين‬
‫السالم را به دنیا آورد‪.‬‬
‫بإشراف الشيخ شعيب األرناؤوط‪ ،‬الناشر‪ :‬مؤسسة الرسالة‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثالثة‪ 1405 ،‬ه‪ 1985 / -‬م ‪ ،‬ع دد األج زاء‪:‬‬
‫بسیار جالب است که وهابیت با این که از این فضیلت مطلع هستند اما باز بر روی منابر فریاد می زنن د ک ه‬
‫‪ 23( 25‬و مجلدان فهارس)‬
‫هیچ یک از صحابه برتر از ابو بکر نیست!!! اما این سخنان جز آبرو ریزی بیش تر و رسوا شدن چ یز دیگ ری‬
‫راوی پنجم‪:‬خالد بن معدان‪:‬‬
‫نیست‪.‬‬
‫او نیز راوی تمامی صحاح سته می باشد و کوچک ترین اشکال به آن‪ ،‬اشکال به صحیح بخاری و مس لم و ‪...‬‬
‫‪ -1‬الكت اب‪ :‬المس تدرك على الص حيحين ج ‪ 3‬ص ‪ ، 550‬المؤل ف‪ :‬أب و عب د الّل ه الح اكم محم د بن عب د‬ ‫می باشد و افراد زیادی او را توثیق کرده اند از جمله آقای عجلی می گوید‪:‬‬
‫الُن نب هيودمح نب دمحم نب هّلعيم بن الحكم الضبي الطهمانى النيسابوري المع روف ب ابن ال بيع (المت وفى‪:‬‬ ‫{شامی ‪،‬تابعی‪ ،‬ثقة} (‪)1‬‬
‫‪405‬ه‪ )-‬تحقيق‪ :‬مصطفى عبد القادر عطا‪ ،‬الناشر‪ :‬دار الكتب العلمية ‪ -‬بيروت‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪،1990 - 1411 ،‬‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬تاریخ الثقات ص ‪ 142‬ش ‪ ،370‬المؤلف‪ :‬أبو الحسن أحمد بن عبد الّله بن ص الح العجلى الكوفى‬
‫عدد األجزاء‪4 :‬‬
‫(المتوفى‪ 261 :‬ه‪ ،)-‬الناشر‪ :‬دار الكتب العلمية ‪ -‬لبنان‬
‫و آقای مسعودی (متوفی ‪ 346‬هجری) موّر خ و ادیب مشهور اهل سنت می گوید‪:‬‬
‫راوی ششم‪ :‬زاذان ابو عمر‪:‬‬
‫{و كان مولوده في الكعبة} (‪)1‬‬
‫او راوی بخاری در ادب المفرد و صحیح مسلم و سنن ابی داود و ترم ذی و ابن ماج ه و نس ائی می باش د‪ .‬و‬
‫والدت علی بن ابی طالب در کعبه بوده است‪.‬‬
‫افراد زیادی او را توثیق کرده اند از جمله آقای ذهبی او را توثیق می کند‪)1( .‬‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬مروج ال ذهب و مع ادن الج وهر ج ‪ 2‬ص ‪ ، 273‬المؤل ف‪ :‬ابى الحس ن على بن الحس ين بن على‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬الكاشف فی معرفة من له رواية في الكتب الستة ص ‪ 400‬ش ‪ ،1603‬المؤلف‪ :‬ش مس ال دين أب و‬
‫المسعودی (المتوفی‪ 346 :‬ه‪ ،)-‬الناشر‪ :‬المكتبة العصرية ‪ -‬بيروت‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 1425 ،‬ه‪-‬‬
‫عبد الّله محمد بن أحمد بن عثمان بن قايماز ال ذهبي (المت وفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬محم د عوام ة أحم د‬
‫محمد نمر الخطيب‪ ،‬الناشر‪ :‬دار القبلة للثقافة اإلسالمية ‪ -‬مؤسسة علوم القرآن‪ ،‬ج دة‪ ،‬الطبع ة‪ :‬األولى‪1413 ،‬‬
‫و آقای ابن صّب اغ مالکی (متوفی ‪ 855‬هجری) که در زمان خودش از بزرگان مالکی مذهب ها بود این گونه‬
‫ه‪ 1992 - -‬م‬
‫اعتراف می کند‪:‬‬
‫این فضلیت بی نظیر مخصوص موالیم حضرت مولی الموّح دین علیه السالم است که دارای مقام عصمت می‬ ‫علی بن ابی طالب در مکه مشرفه در داخل بيت الحرام در روز جمعه سیزدهم رجب سال سی ام ع ام الفيل‬
‫باشد و قرآن مالزم و همراه ایشان می باشد‪.‬‬ ‫متولد شد و پیش از او هیچ کسی در کعبه متولد نشده است و این فضیلتی است که خداوند به جهت بزرگ‬
‫لى‬ ‫هص‬ ‫ول الّل‬ ‫ین رس‬ ‫ه و جانش‬ ‫ایف خلیف‬ ‫رین وظ‬ ‫لی ت‬ ‫یکی از اص‬ ‫داشت مقام او و اظهار جاللت او مخصوص حضرتش گردانیده است‪)1( .‬‬
‫الِک و ماکحا و دیاقع زا تسارح و ظفح ملس و هلآ و هيلع هّلیان اسالم است و هیچ کس ی نمی تواند ب ه این‬
‫مهم دست پیدا کند مگر دارای مقام واالی عصمت باشد و به همین خاطر خداوند متعال براى إكم ال دین و‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬الفصول المهمة ص ‪ ،29‬المؤلف على بن محمد بن احم د الم الكی المكى ابن الص ّب اغ (المت وفى‪:‬‬
‫ادامه پیدا کردن اسالم بعد از نبی مکرم صلی الّله علیه و آله و سلم‪ ،‬جانشینان معصوم قرار داد ت ا دین الهی‬ ‫‪ 855‬ه‪ )-‬الناشر‪ :‬دار األضواء ‪ -‬بيروت‬
‫بدون کم و کاست و بدعت و بیچارگی تا روز قیامت بر قرار باش د و خداوند بع د از مراس م جانش ینی ام یر‬ ‫و آقای گنجی شافعی (متوفی ‪ 658‬هجری) در مورد والدت امیر المؤمنین علیه السالم این گونه اع تراف می‬
‫المؤمنین علیه السالم در غدیر خم‪ ،‬راضی شد که اسالم دین الهی باش د‪ .‬بن ابراین خداوند ک ارش را ب دون‬ ‫کند‪:‬‬
‫نقص و کاستی انجام داده است اما بشر را مختار آفریده است تا هر کسی به اختیار خود سعادت و ش قاوتش‬ ‫امير المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السالم در شب جمعه سیزدهم رجب‪ ،‬سی ام عام الفیل در ش هر مک ه‬
‫را رقم بزند‪.‬‬ ‫در بیت الّله بدنیا آمد و هیچ کسی پیش از آن و بعد از آن در کعبه بدنیا نیامده است و این فض یلت بخ اطر‬
‫حال سؤال این است آیا شخصی که دارای مقام عصمت و مصون از هر گونه خط ا و ب دعت اس ت و ت ا روز‬ ‫این است که خداوند می خواهد او را اکرام و از مقام بلند او تجلیل کند‪)1( .‬‬
‫قیامت با قرآن و قرآن با اوست‪ ،‬بهتر است جانشین پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم باش د یا اف رادی ک ه‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬كفاية الطالب ص ‪ ،407‬المؤلف‪ :‬ابو عبد الّله محمد بن يوسف بن محمد القرشي الگنجی الش افعی‬
‫طبق روایات صحيح السند اهل سنت و وهابیت‪ ،‬خداوند را دارای جسم و سنگین وزن و نیازمند ب ه نشس تن‬
‫(المتوفى‪ 658 :‬ه‪)-‬‬
‫بر روی عرش و‪ ...‬می دانند؟!! و احکام فردی خود را مثل تیمم و‪ ....‬یاد نداشته اند؟!! و یا به ص راحت احكام‬
‫و آقای شاه ولی الّله دهلوی (متوفی ‪ 1176‬هجری) ک ه از علم اء ب زرگ هن د اس ت در م ورد والدت ام یر‬
‫الهی را تعطیل می کردند (بدعت) و حالل الهی را حرام می کردند و با شجاعت می گفتند‪ :‬خدا و رسول ب ه‬
‫المؤمنین علیه السالم گوید‪:‬‬
‫فالن کار دستور داده و رسول الّله صلی الّله علیه و آله و سلم و صحابه انجام می داده اند اما من آن را ح رام‬
‫از مناقب وی‪ ،‬رضی الّله عنه که در حین والدت او ظاهر شد یکی آن است که در جوف کعب ه معظم ه تول د‬
‫اعالم می کنم و هر کسی از این به بعد (این حکم الهی را) انجام ده د مج ازات می کنم؟!! و این حق ایق در‬
‫یافت‪)1( .‬‬
‫كتب اهل سنت و وهابیت با سند صحیح در مورد خلفاء ایشان موجود است‪.‬‬
‫سخنان و اعترافات علماء اهل سنت و وهابیت در مورد والدت امیر المؤمنین علیه السالم در کعبه بسیار زیاد‬
‫روایت مورد نظر در منابع اهل سنت و وهابیت با سند صحیح آمده است به طور نمونه ب ه این روایت توج ه‬
‫است لذا جهت نمونه سخن چند نفر از آنان خدمت شما محقق گرامی تقدیم شد‪.‬‬
‫کنید‪:‬‬
‫{‪َ - 4628‬أْخ َبَر َنا َأُبو َبكٍر ُمَح َّم ُد ْبُن َع ْب ِد الَّلِه اْلَح ِفيُد ‪ ،‬ننا َأْح َم ُد ْبُن ُمَح َّم ِد ْبِن َنْص ٍر‪َ ،‬ثَن ا َع ْمُر و ْبُن َط ْلَح َة اْلَق َن اُد ‪،‬‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬إزال ة الخف اء عن خالف ة الخلف اء (ترجم ه فارس ی) ج ‪ 4‬ص ‪ ،262‬المؤل ف‪ :‬ولی الّل ه ال دهلوی‬
‫الَّثَقُة اْلَم ْأُم وَن ‪ ،‬ثنا َع ِلى ْبُن َه اِش ِم ْبِن اْلَب ِريِد‪َ ،‬عْن َأِبيِه َقاَل ‪َ :‬ح َّد َثِني َأُبو َس ِعيٍد الِميّتي‪َ ،‬عْن أِبي َث اِبٍت ‪َ ،‬م ْو َلى َأِبي‬ ‫(المتوفى‪ 1176 :‬ه‪)-‬‬
‫َذ ِّر َقاَل ‪ُ :‬ك ْنُت َمَع َع لى َر ِض ي الَّلُه َعْنُه يْوَم اْلَج َم ِل ‪َ ،‬فَلَّم ا َر َأيُت َع اِئَش َة َو اِقَف ٌة َد َخ َلِني َبْع ُض َم ا َي ْد ُخ ُل الَّن اِس ‪،‬‬ ‫پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم و بیان عصمت و افضلّی ت امام علی علیه السالم‪ :‬قال رسول الّله‪َ ﴿ :‬ع ِلٌّی َم َع‬
‫َفَك َش َف الَّلُه َعِّن ى َذِلَك ِعْنَد َص اَل ِة الُّظ ْه ِر‪َ ،‬فَقاَتْلُت َمَع َأِميِر اْلُم ْؤ ِمِنيَن ‪َ ،‬فَلَّم ا َف َر َغ َذ َه ْب ُت ِإَلى اْلَم ِديَن ة َف أتيُت ُأَّم‬ ‫الُقرآِن َو الُقرآُن َمَع َع ِلٍّی ‪َ ،‬لن َیفَت ِرقا َح َی یّتِردا َع َلَّی الَح وَض ﴾‬
‫َس َلَم َة َفُق ْلُت ‪ِ :‬إِّنى َو الَّلِه َم ا ِج ْئُت أْس َأُل َط َع اًم ا َو اَل َش َر اًبا َو َلِك ِّن ى َم وًلى ألبي َذ ِّر ‪َ ،‬فَق اَلت‪َ :‬مْر َح ًب ا َفَق َص ْص ُت َع َلْي َه ا‬ ‫یکی دیگر از روایات که با سند صحیح در منابع اهل سنت و وهابیت آمده اس ت و ب ه افض لّی ت و عص مت و‬
‫ِقَّص ِني‪َ ،‬فَق اَلت‪ :‬أيَن كَنَت ِح يَن َط اَر ِت اْلُقُلوُب َم َط اِئَر َه ا؟ ُقْلُت ‪ِ :‬إَلى َح يُث كَش َف الُهّل َذِلك َعِّن ى ِع ْنَد َز َو اَل الَّش ْم س‪،‬‬ ‫امامت حضرت علی بن ابی طالب علیه السالم داللت دارد روایتی است که نبی مکرم صلى الّله عليه و آل ه و‬
‫َقاَل ‪َ :‬أْح َس ْنَت َس ِم ْع ُت َرُس وَل الِهّل َص َّلى الُهّل َع َليِه َو َس َّلَم يُقوُل ‪َ« :‬ع ِلي َمَع اْلُق ْر آن َو اْلُق ْر آُن‬ ‫سلم فرمودند‪:‬‬
‫َمَع َع لى َلْن َيَت َف َّر َقا َح َّت ى يِر َد ا َع َلى اْلَح ْو ِض »‪)1( }.‬‬ ‫﴿ َع ِلٌّی َمَع الُقرآِن َو الُقرآُن َمَع َع ِلٍّی ‪َ ،‬لن َیفَتِرقا َح َی یّتِردا َع َلَّی الَح وَض ﴾‬
‫غالم ابوذر گوید‪ :‬من در روز جنگ جمل (روزی که عایشه و طلحه و زبیر در مقابل نفس پی امبر ص لی الّل ه‬ ‫علی با قرآن است و قرآن با علی اس ت و هرگ ز علی بن ابی ط الب و ق رآن از یک دیگ ر ج دا نمی ش وند‬
‫علیه و آله و سلم و حتی چهارمین خلیفه اهل سنت و وهابیت قی ام کردند!!!) در س پاه علی بن ابی ط الب‬ ‫(عصمت) تا روز قیامت در کنار حوض کوثر با من مالقات کنند‪.‬‬
‫در پاسخ می گوییم اجتهاد در زمانی است که نّص صریح وجود نداشته باشد اما روایات زیادی در کتب اه ل‬ ‫بودم و زمانی که عایشه را در مقابل خود دیدم مثل بعضی از مردم ب ه ش ک و تردید افت ادم و خداوند در‬
‫سنت و وهابیت وجود دارد مثل صحیح ترین کتاب آنان یعنی صحیح بخاری که هر کس ب ر علی ه ح اکم و‬ ‫هنگام نماز ظهر این شک و تردید را از من بر طرف کرد و به همراه علی بن ابی طالب با آنان جنگیدم‪ .‬وقتی‬
‫خلیفه مسلمین قیام کند با مرگ جاهلّی ت (کافر) از دنیا می رود (‪ )1‬و روایات مت واتری در م ورد اط اعت و‬ ‫که جنگ تمام شد به مدینه و به منزل بی بی ام سلمه (همسر مطیع پیامبر صلی الّل ه علی ه و آل ه و س لم)‬
‫تبعیت از اهل بیت علیهم السالم وجود دارد مثل حدیث متواتر خلیف تین و ثقلین و‪ ...‬ک ه این نص وص هیچ‬ ‫رفتم و گفتم‪ :‬به خدا قسم برای طلب آب و غذا این جا نیامده ام بلکه من غالم ابوذر هستم‪ .‬ام سلمه فرم ود‪:‬‬
‫راهی برای اجتهاد باقی نمی گذارد و اجتهاد در مقابل نّص جایز نمی باشد‪.‬‬ ‫خوش آمدی‪ ،‬سپس من حضورم در جنگ جمل در رکاب امیر المؤم نین علی ه الس الم را ب رای او گفتم‪ .‬ام‬
‫سلمه فرمود‪ :‬زمانی که قلوب به شک افتاد تو کجا بودی؟ گفتم‪ :‬خداوند هنگام زوال خورشید‪ ،‬شک را از من‬
‫‪َ - 7053 ﴿ -1‬ح َّد َثَن ا ُمَس َّد ٌد ‪َ ،‬ح َّد َثَن ا َع ْب ُد اْلَو اِرِث ‪َ ،‬ع ِن الَج ْع ِد‪َ ،‬عْن َأِبي َر َج اِء‪َ ،‬ع ِن اْبِن َع َّب اس‪َ ،‬ع ِن الَّن ِبِّي َص َّلى الَّلُه‬ ‫بر طرف کرد و با اصحاب جمل جنگیدم‪ .‬بی بی ام سلمه فرمود‪ :‬احسنت به تو‪ ،‬از رسول خدا شنیدم ک ه می‬
‫َع َلْي ِه َو َس َّلَم ‪َ ،‬قاَل ‪َ« :‬مْن َكرَه ِمْن أِميِرِه َش ْي ًئ ا َفْلَيْص بر‪َ ،‬فِإَّنُه َمْن َخ َر َج ِمَن الُّس ْلَط ان َش ِبًر ا َم اَت ِميَت ًة َج اِه ِلَّي ٌة»﴾‬ ‫فرمود‪:‬‬
‫پیامبر فرمود‪ :‬هر کس از امیرش چیزی دید که خوشش نیامد باید صبر کند (حق قیام ندارد) زیرا ه ر کس‬ ‫﴿ َع ِلى َمَع اْلُق ْر آن َو اْلُق ْر آُن َمَع َع ِلى َلن َيَت َف َّر َقا َح َّت ى يردا َع َلى اْلَح ْو َض ﴾‬
‫بر علیه او خروج کند به مرگ جاهلّی ت از دنیا می رود‪َ - 7054 ﴿ .‬ح َّد َثَن ا َأُبو الُّن ْعَم اِن ‪َ ،‬ح َّد َثَن ا َح َّم اُد ْبُن َز ْي ٍد‪،‬‬ ‫علی با قرآن است و قرآن با علی اس ت و هرگ ز علی بن ابی ط الب و ق رآن از یک دیگ ر ج دا نمی ش وند‬
‫َع ن الَج ْع ِد َأبي ُع ْث َم اَن ‪َ ،‬ح َّد َثِني َأُبو َر َج اِء الُع َط ارِدى‪َ ،‬قاَل ‪َ :‬س ِم ْع ُت اْبَن َع َّب اس‪َ ،‬ر ِض ي الَّلُه َعْنُه َم ا‪َ ،‬ع ِن الَّن ِبي َص َّلى‬ ‫(عصمت) تا روز قیامت در کنار حوض کوثر با من مالقات کنند‪.‬‬
‫الُهّل َع َلْي ِه َو َس َّلَم ‪َ ،‬قاَل ‪َ« :‬مْن َر َأى ِمْن َأِميِرِه َش ْي ًئ ا يكَر ُهُه َفْلَيْص ِبْر َع َلْي ِه َفِإَّنُه َمْن َفاَر َق الَج َم اَع َة ِش ْبًر ا َفَم ات‪ِ ،‬إاَّل‬
‫َم اَت ِميَت ًة َج اهلية»﴾ پیامبر فرمودند‪ :‬هر کس از امیرش چیزی دید که خوشش نیامد باید صبر کند زیرا ه ر‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬المستدرك على الصحيحين ج ‪ 3‬ص ‪ 134‬ش ‪ ،4628‬المؤلف‪ :‬أبو عبد الّله الحاکم محمد بن عب د‬
‫کس به انداره یک وجب از مسلمین فاصله بگیرد با مرگ جاهلّی ت از دنیا می رود‪ .‬الكتاب‪ :‬ص حيح البخ اری‬ ‫الُن نب هيودمح نب دمحم نب هّلعيم بن الحكم الضبي الطهمانى النيسابوري المع روف ب ابن ال بيع (المت وفى‪:‬‬
‫ص ‪ 1748‬ح ‪ ،7054 - 7053‬المؤلف ‪ :‬محمد بن إسماعيل أبو عبد الّله البخاري الجعفى (المتوفى‪ 256 :‬ه‪)-‬‬ ‫‪ 405‬ه‪ ،)-‬تحقيق‪ :‬مصطفى عبد القادر عط ا‪ ،‬الناش ر‪ :‬دار الكتب العلمية ‪ -‬ب يروت‪ ،‬الطبع ة‪ :‬األولى‪- 1411 ،‬‬
‫الناشر‪ :‬دار ابن كثير ‪ -‬دمشق ‪ -‬بيروت‬ ‫‪ ،1990‬عدد األجزاء‪4 :‬‬
‫ابالغ سوره برائت توسط امیر المؤمنین علیه السالم و اثبات افضلّی ت‪ :‬و برتری و امامت ام یر المؤم نین علی ه‬ ‫تصحیح روایت توسط حاکم نیشابوری و ذهبی‪:‬‬
‫السالم بر ابو بکر‬ ‫آقای حاکم نیشابوری بعد از متن روایت در مورد سند روایت گوید‪:‬‬
‫یکی دیگر از روایات صحیح السند اهل سنت و وه ابیت ک ه ب ه روش نی داللت ب ر افض لّی ت و ام امت ام یر‬ ‫(َه َذ ا َح ِديٌث َص ِح يُح اِإْلْس َناِد َو أُبو َس ِعيٍد الَّت يمی ُه َو ُع َقيَص اُء ِثَقٌة َم أُم وٌن )‬
‫المؤمنین علیه السالم بر ابو بکر دارد‪ ،‬روایت ابالغ سوره ب رائت توس ط م ولی المّو ح دين على بن ابي ط الب‬ ‫سند روایت صحیح است و ابو سعید التیمی که عقیصاء است ثقه و مورد اعتماد است‪.‬‬
‫علیه السالم می باشد‪.‬‬ ‫و آقای ذهبی که در مورد روایات فضائل اهل بیت علیهم السالم بسیار سر سختانه عمل می کند و با کوچک‬
‫آقایان احمد بن حنبل (امام حنابله) و هیثمی و ترمذی و ألبانی وهابی و‪ ...‬روایت کرده اند ک ه رس ول خ دا‬ ‫ترین مشکل سند را تضعیف می کند در ذیل روایت گوید‪:‬‬
‫صلی الّله علیه و آله و سلم ابو بکر را برای خواندن سوره برائت بر کفار و مشرکین به مکه فرستاد ام ا وق تی‬ ‫{[التعلیق‪ -‬من تلخيص الذهبی] ‪ – 4628‬صحيح‪ .‬و ابو سعيد عقيصاء ثقٌة َم ْأُم وٌن }‬
‫مقدار زمانی گذشت جبرئیل نازل شد و به پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم دستور داد که ای رس ول خ دا‬ ‫این روایت صحیح است‪ .‬و ابو سعید ثقه و مورد اعتماد است‪.‬‬
‫این سوره را یا خودت یا شخصی که از خودت می باشد باید برای مشرکین بخواند‪.‬‬ ‫این روایت شریف عالوه بر عصمت و امامت امیر المؤمنین علیه السالم حقایق دیگری را روشن می کند و آن‬
‫در این هنگام رسول خدا صلی الّله علیه و آله و سلم به امام علی علیه السالم دستور داد که خودت را به اب و‬ ‫این که اصحاب جمل (عایشه و طلحه و زبیر و‪ )...‬که بر عليه خليفه مسلمین قیام ک رده و خ ون بس یاری از‬
‫بکر برسان و آیات را از او بگیر و خودت این مأموریت را انجام بده‪ .‬ابو بکر از این جریان ب ه ش دت ناراحت‬ ‫شیعیان و پیروان امیر المؤمنین علیه السالم را بر زمین ریخته اند در گم راهی بوده اند و با رس ول خ دا ب ه‬
‫شده بود و دلیل آن را از پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم پرسید و آن حضرت فرم ود‪ :‬خداوند دس تور داد‬ ‫مخالفت برخواسته اند و حضرت ام سلمه هم مخالف آنان بوده است‪.‬‬
‫که این مأموریت را یا خودت انجام بده یا شخصی که از خودت می باشد ﴿ ُاِمرُت أن ال ُیَب ِّلَغ ُه إَنأ اّلا أو َر ُج ٌل‬ ‫اما پیروان اصحاب جمل برای فرار از این حقیقت می گویند‪ :‬اصحاب جمل اجتهاد کرده اند و در این اجتهاد‬
‫ِمّن ی﴾‪.‬‬ ‫به خطا رفته اند!!!‬
‫و آقاى ألباني وهابی {که روایات صحیح السند در کتاب سنن ترمذی را در کتابی به عن وان (ص حيح س نن‬ ‫و این لفظ (أو رجل منی) اشاره به همان آیه مباهله و حدیث نور است که حض رت ام یر المؤم نین علی بن‬
‫الترمذی) جمع آوری کرده است} در مورد سند این روایت که در سنن ترم ذی آم ده اس ت گوید‪( :‬حس ُن‬ ‫ابی طالب علیه السالم نفس پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم می باشد و یکی از وظایف رسالت ابالغ آیات‬
‫اإلسناد) (‪)1‬‬ ‫قرآن است و هر زمان نبی مکرم صلی الّله علیه و آله و سلم این کار را انجام نده د باید نفس ایش ان انج ام‬
‫سند این روایت حسن است‪( .‬الحسن كالصحيح في االحتجاج)‬ ‫دهد نه شخص دیگر‪.‬‬
‫این روایت به روشنی داللت بر افضلّی ت و برتری امیر المؤمنین علیه السالم بر ابو بکر دارد و نش ان می ده د‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬صحيح سنن الترمذى ج ‪ 3‬ص ‪ 245‬ش ‪ ، 3090‬المؤلف‪ :‬محمد ناصر ال دين األلب انی (المت وفى‪:‬‬ ‫که ابو بکر حق ندارد حتی برای خواندن چند آیه از قرآن کریم برای کفار و مشرکین‪ ،‬جانشین پیامبر ص لی‬
‫‪ 1420‬ه‪ )-‬الناشر ‪ :‬مكتبة المعارف للنشر و التوزيع ‪ -‬الرياض‬ ‫الّله علیه و آله و سلم شود تا چه رسد به خالفت بعد از نبی مکرم صلی الّله علیه و آله و سلم ‪.‬‬
‫ام ير المؤم نین علی ه الس الم و بی اِن َافض لَا و تّیعلمّی ت و ام امت خ ود در زم ان حی ات پی امبر ص لی‬ ‫و تمامی صاحبان خرد و اندیشه می دانند که طبق قاعده ی ُقبح تق دیم مفض ول ب ر فاضل‪ ،‬ب ا وج ود این‬
‫الُا ثيدح( ‪ :‬ملس و هلآ و هیلع هّلخّو ت و حديث والیت و حدیث وارث)‬ ‫روایات صحیح السند‪ ،‬ابو بکر نمی تواند بر امیر المومین علیه السالم مق ّد م ش ود و خالفت را بدس ت گ یرد‪،‬‬
‫روایات دیگری در منابع اهل سنت و وهابیت با سند صحیح وجود دارد که امیر المؤم نین علی ه الس الم ب ه‬ ‫بنابراین خلیفه رسول الّله صلى الّله عليه و آله و سلم کسی نیست مگر امام المّت قين على بن ابي طالب علی ه‬
‫صراحت امامت و اعلمّی ت و افضلّی ت خود را در زمان حیات پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم ب رای همگ ان‬ ‫السالم که افضل بر ابو بکر و تمامی صحابه می باشد‪.‬‬
‫بیان کرده اند به طور مثال آقای حاکم نیشابوری و طبرانی و هیثمی و‪ ....‬این گونه روایت کرده اند‪:‬‬ ‫تصحیح روایت توسط احمد محمد شاکر‪:‬‬
‫{َع ِن اْبِن َع َّب اس َر ِض ي الَّلُه َعْنُه َم ا َقاَل ‪َ :‬كاَن َع َلى َيُقوُل ِفي َح ياة َرُس وِل الَّلِه َص َّلى الل ُه َع َليِه َو َس َّلَم ‪ " :‬إَّن الَّل َه‬ ‫شارح مسند احمد یعنی آقای احمد محمد شاکر (از شارحین بنام اهل سنت و وه ابیت) در ذیل این روایت‬
‫َيُقوُل ‪َ ﴿ :‬أَفِإْن َم اَت َأْو ُقِتَل اْنَق َلْب ُت ْم َع َلى َأْع َقاِبُك ْم ﴾ [آل عمران‪َ ]144 :‬و الَّلِه اَل َنْن َقِلُب َع َلى أْع َقابَن ا َبْع َد ِإْذ َه َد اَنا‬ ‫گوید‪:‬‬
‫الَّلُه ‪َ ،‬و الَّلِه َلِئْن َم اَت َأْو ُقِتَل اَل َقاِتَلَّن َع َلى َم ا َقاَتَل َع َلْي ِه َح َّت ى َأُم وَت ‪َ ،‬و الَّل ِه ِإِّني َأَلُخ وُه َو َو ِليُه ‪َ ،‬و اْبُن َع ِّم ِه َو‬ ‫{(‪ - )4‬إسناده صحيح‪ ،‬زيد بن يثيع‪ ،‬بضم الياء التحتية و فتح الثاء المثلث ة و بع دها تحتية س اكنة ثم عين‬
‫َو ارُث َع ْلِمِه‪َ ،‬فَم ْن َأَح ُق بِه ِمِّن ى} (‪)1‬‬ ‫مهملة‪ :‬تابعى ثقة‪ ،‬و يقال فى اسم أبيه " أثيع" أيضًا‪ ،‬بقلب الياء األولى همزة‪)1( }.‬‬
‫ابن عباس گوید‪ :‬علی بن ابی طالب دائمًا در زمان حیات پیامبر می فرمود‪ :‬خداوند می فرماید‪َ ﴿ :‬أَفِإْن َم اَت َأْو‬ ‫سند روایت صحیح است و زید بن یثیع از تابعین و ثقه و مورد اعتماد می باشد‪.‬‬
‫ُقِتَل اْنَق َلْب ُت ْم َع َلى َأْع َقاِبکم﴾ [آل عمران ‪( ]144:‬آیا اگر پیامبر از دنیا برود یا شهید شود شما به عصر ج اهلیت‬
‫بر می گردید؟) به خدا قسم بعد از این که خداوند ما را هدایت کرده است هرگز به دوران جاهلّی ت و کفر ب ر‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬مسند اإلمام أحمد اإلمام أحمد بن حنبل ج ‪ 1‬ص ‪ 168‬ش ‪ ،4‬المؤلف‪ :‬أب و عب د الّل ه أحم د بن‬
‫نخواهیم گشت و به خدا قسم اگر پیامبر از دنیا برود یا شهید ش ود م ا راهش را ادام ه می دهیم ت ا از دنی ا‬ ‫محمد بن حنبل بن هالل بن أسد الشيبانی (المتوفى‪ 241 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬أحم د محم د ش اكر‪ ،‬الناش ر‪ :‬دار‬
‫برویم و به خدا قسم که من برادر پیامبر می باشم و جانشین ایشان هس تم و پس ر عم و و وارث پی امبر می‬ ‫الحديث ‪ -‬القاهرة‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 1416 ،‬ه‪ 1995 – -‬م‪ ،‬عدد األجزاء‪( 8 :‬القسم الذي حققه أحمد شاكر)‬
‫باشم پس چه کسی سزاوار تر است از من به پیامبر؟!!(غیر از من چه کسی می تواند جانشین پیامبر باشد؟)‬ ‫تصحیح روایت توسط هیثمی‪:‬‬
‫و آقای هیثمی (متوفی ‪ 807‬ه‪ )-‬که از بزرگان اهل س نت می باش د پس از نق ل این روایت در م ورد س ند‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬المستدرك على الصحيحين ج ‪ 3‬ص ‪ 136‬ش ‪ ،4635‬المؤلف‪ :‬أبو عبد الّله الحاكم محمد بن عب د‬ ‫روایت گوید‪ُ{ :‬قْلُت ‪ِ :‬فی الَّص ِح يِح َبْع ُض ُه ‪َ .‬رَو اُه َأْح َم ُد ‪َ ،‬و ِرَج اُلُه ِثَقاٌت ‪)1( }.‬‬
‫الُن نب هيودمح نب دمحم نب هّلعيم بن الحكم الضبي الطهمانى النيسابوري المع روف ب ابن ال بيع (المت وفى‪:‬‬ ‫مقداری از این روایت در صحیح بخاری آمده است! و این روایت را احمد بن حنبل در کت اب مس ند آورده و‬
‫‪ 405‬ه‪ ،)-‬تحقيق‪ :‬مصطفى عبد القادر عط ا‪ ،‬الناش ر‪ :‬دار الكتب العلمية ‪ -‬ب يروت‪ ،‬الطبع ة‪ :‬األولى‪- 1411 ،‬‬ ‫تمامی راویان آن ثقه و مورد اعتماد هستند‪.‬‬
‫‪ ،1990‬عدد األجزاء‪ 4 :‬الكتاب‪ :‬مجمع و الزوائد و منبع الفوائد ج ‪ 9‬ص ‪ 128‬و ‪ 129‬ش ‪ ،14765‬المؤلف ‪ :‬أبو‬
‫الحسن نور الدين على بن أبي بكر بن سليمان الهيثمي (المتوفى‪ 807 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬محمد عبد القادر احمد‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬مجمع الزوائد و منبع الفوائد ج ‪ 3‬ص ‪ 402‬ش ‪،5464‬الؤلف‪ :‬أبو الحس ن نور ال دين على بن أبي‬
‫عطا‪ ،‬الناشر‪ :‬دار الكتب العلمية – لبنان الكتاب‪ :‬المعجم الكبير ج ‪ 1‬ص ‪ 107‬ش ‪ ، 176‬المؤلف ‪ :‬سليمان بن‬ ‫بكر بن سليمان الهيثمي (المتوفى‪807 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬محمد عبد القادر احمد عطا‪ ،‬الناشر ‪ :‬دار الكتب العلمية‬
‫أحمد بن أيوب بن مطير اللخمي الشامي‪ ،‬أبو القاسم الطبرانی (المتوفى‪ 360 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬حم دى بن عب د‬ ‫‪ -‬بيروت ‪ -‬لبنان‬
‫المجيد السلفى‪ ،‬دار النشر‪ :‬مكتبة ابن تيمية ‪ -‬القاهرة الطبعة‪ :‬الثانية‪ ،‬عدد األجزاء‪25 :‬‬ ‫تصحیح روایت توسط البانی‪:‬‬
‫لى‬ ‫هص‬ ‫ول الّل‬ ‫ین رس‬ ‫ه خداوند و جانش‬ ‫ری را خلیف‬ ‫خص دیگ‬ ‫اش‬ ‫ذارد ت‬ ‫گ‬ ‫تصحیح روایت توسط هیثمی‪:‬‬
‫الُق( یلقع هدعاق اب دنک یراک نینچ رگا و دهد رارق ملس و هلآ و هيلع هّلبح تقدیم مفضول بر فاضل) مخالفت‬ ‫این روایت را آقای حاکم نیشابوری در کتابش (المستدرک علی الصحیحین) آورده و هیچ اش کالی ب ه س ند‬
‫کرده است و از دایره ی ُع قالء خارج است‪.‬‬ ‫روایت نتوانسته است بگیرد و هم چنین آقای ذهبی که در تضعیف فض ائل اه ل بیت علی ه الس الم مش هور‬
‫آقای طبرانی (متوفی ‪ 360‬هجری) که از بزرگان اهل سنت و وهابیت محس وب می ش ود در کت اب المعجم‬ ‫است در مقابل سند روایت سکوت کرده است و نتواسته ایرادی بگیرد اما آقای هیثمی پس از نقل روایت می‬
‫الكبير با سند صحيح این گونه روایت می کند‪:‬‬ ‫گوید‪( :‬رواه الطبرانی و رجاله رجال الصحيح)‬
‫﴿ َأَّن الَّن ِبي َص َّلى الُهّل َع َلْي ِه َو َس َّلَم أِتي ِبَط ير‪َ ،‬فَقاَل ‪« :‬اللُه َّم اْثِتِني بأَح ِّب َخ ْلِقَك ِإَلْي َك َيْأُكُل َم ِعي ِمْن َه َذ ا الَّط ير»‬ ‫این روایت را طبرانی در کتاب المعجم الکبیر آورده است و راویان آن از رُو ات ص حیح بخ اری و مس لم می‬
‫َفَج اَء َع ِلي َر ِض ى الُهّل َعْنُه } (‪)1‬‬ ‫باشند‪.‬‬
‫سفینه غالم پیامبر گوید‪ :‬برای پیامبر مرغ بریان شده ای آوردند‪ ،‬رسول الّله فرمودند‪ :‬خ دایا محب وب ت رین‬ ‫بنابراین روایت صحیح می باشد و کوچک ترین اشکال به آن تضعیف صحیحین است‪.‬‬
‫شخص در پیشگاهت را بفرست تا ب ا من از این م رغ بریان تن اول کن د در این هنگ ام علی بن ابی ط الب‬ ‫در این روایت امیر المؤمنین علیه السالم به چند فضیلت اختصاصی شان اشاره می کنند‪:‬‬
‫تشریف آورد و از آن تناول کرد‪.‬‬ ‫الف) َو الَّلِه ِإِّنى اَل ُخ وُه (حديث أخّو ت)‪:‬‬
‫نبی مکرم صلی الّله علیه و آله و سلم و امیر المؤمنین علیه السالم برادر یک دیگراند و هیچ ک دام از ص حابه‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬المعجم الكب ير ج ‪ 7‬ص ‪ 95‬و ‪ 96‬ش ‪ ،6437‬المؤل ف‪ :‬س لیمان بن أحم د بن أي وب بن مط ير‬ ‫حتى خلفاء اهل سنت چنین فضیلتی را دارا نبوده اند که پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم با او عقد اخ ّو ت‬
‫اللخمي الشامي‪ ،‬أبو القاسم الطبراني (المتوفى‪ 360 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬حمدى بن عبد المجيد السلفى‪ ،‬دار النشر‪:‬‬ ‫بسته باشد و رسول الّله صلى الّله عليه و آله و سلم فقط با امام علی علیه السالم عقد اخّو ت بس ته اند و این‬
‫مكتبة ابن تيمية ‪ -‬القاهرة‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثانية‪ ،‬عدد األجزاء‪25 :‬‬ ‫فضیلت نشان دهنده افضلّی ت امیر المؤمنین علیه السالم بر تمامی صحابه می باشد و طبق قاعده قبح تقدیم‬
‫تصحیح روایت توسط هیثمی‪:‬‬ ‫مفضول بر فاضل‪ ،‬خلیفه بال فصل رسول الّله صلى الّله عليه و آله و سلم فقط على بن ابی طالب علیه الس الم‬
‫راویان این روایت از ُر وات صحیح بخاری و مسلم می باشند و کوچک ترین اشکال به آنان در واقع اشکال ب ه‬ ‫می باشد‪.‬‬
‫صحیحین می باشد و آقای هیثمی پس از نقل روایت در مورد سند آن گوید‪:‬‬ ‫ب) َو َو ِليه (حديث والیت و خالفت)‪:‬‬
‫{ َرَو اُه اْلَب َّز اُر َو الَّط َبَر اِني ِباْخ ِتَص اِر‪َ ،‬و ِرَج اُل الَّط َبَر اِني ِرَج اُل الَّص ِح يٍح َغيَر ِفْط ِر ْبن َخ ِليَفًة‪َ ،‬و ُه َو ِثَقٌة} (‪)1‬‬ ‫جانشینی نبی مکرم صلی الّله علیه و آله و سلم تنها مخصوص امیر المؤمنین علیه السالم است‪.‬‬
‫این را آقای البُر زا یناربط دنس نایوار و هدروآ راصتخا اب یناربط یاقآ و هدرک تیاور راّزوات صحیح بخاری و‬ ‫ج) َو َو اِرُث عْلِمِه ‪ -‬وارثه (حديث وارث)‪:‬‬
‫مسلم هستند به غیر از فطر بن خلیفه که آن هم ثقه و مورد اعتماد است‪.‬‬ ‫امیر المؤمنین علیه السالم وارث پیامبر صلی الّله علی ه و آل ه و س لم اس ت و این قس مت روایت اش اره ب ه‬
‫اعلمّی ت و افضلّی ت امیر المؤمنین علیه السالم بر تمامی صحابه را دارد‪.‬‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬مجمع الزوائد و منبع الفوائد ج ‪ 9‬ص ‪ 118‬ش ‪ ،14727‬المؤلف‪ :‬أبو الحس ن نور ال دين على بن‬
‫د) َفَم ْن َأَح ُّق ِبِه ِمِّن ى‪:‬‬
‫أبي بكر بن سليمان الهيثمي (المتوفی‪ 807 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬محمد عبد القادر احم د عط ا‪ ،‬الناش ر ‪ :‬دار الكتب‬
‫امیر المؤمنین علیه السالم در این سخن (پس چه کسی سزاوارتر است به پیامبر از من؟) به صراحت ام امت‬
‫العلمية ‪ -‬لبنان‬
‫و خالفت بال فصل و افضلّی ت خویش را برای همگان اعالم کرده اند‪.‬‬
‫و در روایت دیگر حقایقی وجود دارد که به روشنی مشخص می شود چرا بعض ی از ص حابه پس از ش هادت‬
‫امام علی علیه السالم محبوب ترین شخص نزد خداوند متعال (حديث طير)‬
‫رسول الّله صلى الّله عليه و آله و سلم والیت و امامت الهی امیر المؤمنين على بن ابي طالب علی ه الس الم را‬
‫یکی دیگر از روایات صحیح السند اهل سنت و وه ابیت ک ه ب ه ص راحت داللت ب ر افظلّی ت و ام امت ام یر‬
‫قبول نکردند و با نصوص الهی و نبوی به مخالفت پرداخته اند و سقیفه درست کردند تا یک نفر از آنان رهبر‬
‫المؤمنین علیه السالم دارد حدیث طیر می باشد‪.‬‬
‫و امام شود اما علی بن ابی طالب علیه السالم از حّقش محروم شود و خالفت به ایشان نرسد‪.‬‬
‫مخالفین بسیار از حدیث طیر اجتناب می کنند و تا به حال بسیار تالش ک رده اند ت ا این روایت را انک ار و‬
‫در این روایت که با سند مّت صل و صحیح در منابع اهل سنت و وهابیت آمده است وق تی پی امبر ص لى الّل ه‬
‫تضعیف کنند زیرا اگر این روایت با سند صحیح وجود داشته باشد به راحتی امامت و خالفت بال فص ل ام یر‬
‫عليه و آله و سلم دعا می کنند که خداوندا محبوب ترین بنده نزد خ ودت را بفرس ت ت ا ب ا من از این م رغ‬
‫المؤمنین علیه السالم را اثبات می کند زیرا هیچ صاحب عقلی بهترین و برت رین بن ده ی خ دا را کن ار نمی‬
‫بریان تناول کند‪ ،‬حضرت مولی الموّح دین علی بن ابی طالب علیه السالم نزد پیامبر صلى الّله عليه و آل ه و‬
‫دارد! ‪ -‬این است عدالت تمامی صحابه؟!!!) پیامبر مقداری از مرغ را تناول کرد و از دوباره دعا کرد که خ دایا‬ ‫سلم می آید اما انس بن مالک صحابی (خادم رسول الّله) که دعای حضرت را شنیده است و نمی خواهد این‬
‫بهترین بنده در نزد خودت را بفرست تا با من از این مرغ تناول کن د از دوب اره علی بن ابی ط الب آم د و از‬ ‫فضیلت برای علی بن ابی طالب علیه السالم باشد!!! جلوی امام علی علیه الس الم را می گ یرد و نمی گ ذارد‬
‫دوباره از ورود او ممانعت کردم تا این که صدای من و علی بن ابی طالب بلند شد‪ .‬پیامبر فرم ود‪ :‬ه ر کس ی‬ ‫حضرت علی علیه السالم نزد رسول الّله صلى الّله عليه و آله و سلم شرفیاب شود و به دروغ می گوید‪ :‬پیامبر‬
‫هست بگذار وارد شود و علی بن ابی طالب و پیامبر از آن مرغ تناول کردند‪.‬‬ ‫صلى الّله عليه و آله و سلم مشغول هستند و کار دارند!!!! با این که پیامبر صلى الّله عليه و آله و سلم منتظ ر‬
‫حضور بهترین بنده خدا بعد از خودش می باشد و پس از دومین بار که پیامبر صلى الّله عليه و آل ه و س لم‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬المعجم األوسط ج ‪ 2‬ص ‪ 206‬و ‪ 207‬ش ‪ ،1744‬المؤلف‪ :‬سليمان بن أحمد بن أي وب بن مط ير‬ ‫دعا می کنند و امام علی علیه السالم تشریف می آورند باز هم انس مانع می شود تا این که بین انس و ام ام‬
‫اللخمي الشامي‪ ،‬أبو القاسم الطبراني (المت وفى‪ 360 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬ط ارق بن ع وض الّل ه بن محم د‪ ،‬عب د‬ ‫علی علیه السالم مشاجره می شود و صدای آنان به رسول الّله صلى الّله عليه و آله و سلم می رسد و حضرت‬
‫المحسن بن إبراهيم الحسيني‪ ،‬الناشر‪ :‬دار الحرمين ‪ -‬القاهرة عدد األجزاء‪10 :‬‬ ‫دستور می دهند که بگذار علی وارد شود‪ .‬بسیار جالب است‬
‫بررسی سند روایت‬ ‫که در روایات دیگر اهل سنت و وهابیت آمده است که پیامبر صلى الّله عليه و آله و سلم ب ه انس بن مال ک‬
‫اشاره‬ ‫فرمودند‪ :‬چرا جلوی علی بن ابی طالب را گرفتی؟ او در جواب می گوید‪ :‬می خواستم این فضیلت ب ه یکی از‬
‫س ند روایت مُر زا نآ نایوار زا یدادعت یتح و تسا حیحص و لصّتوات ص حیح بخ اری و مس لم هس تند و‬ ‫اقوام من برسد نه به علی بن ابی طالب!!!‬
‫تمامی راویان این روایت دارای مقام وثاقت می باشند‪.‬‬ ‫از این روایت روشن می شود که بعضی از صحابه چشم دیدن فضایل و برتری علی بن ابی طالب علیه السالم‬
‫لذا تک تک آنان را بررسی می کنیم‪:‬‬ ‫را نداشته اند و به همین دلیل سقیفه راه انداخته و بدون حضور ام ام علی علی ه الس الم (ک ه نفس و وص ی‬
‫راوى اول ‪ :‬أبو القاسم الطبرانی (مؤلف کتاب)‪:‬‬ ‫پیامبر صلى الّله عليه و آله و سلم می باشد و طبق حدیث ثقلین اطاعت از ایشان بر همگان واجب اس ت) از‬
‫او از بزرگان اهل سنت و وهابیت است و افراد بسیاری او را توثیق کرده اند از جمله آقای ذهبی گوید‪:‬‬ ‫بین خودشان یک نفر را خلیفه کردند و در همان سقیفه برای رسیدن به حکومت یک دیگر را کتک زدند ت ا‬
‫{‪ - 86‬الَّط َبَر اِنی ‪:‬‬ ‫جایی که دستور قتل یک دیگر را صادر کردند و این حقایق در منابع خودشان موجود است‪.‬‬
‫ُه َو اِإلَم اُم ‪ ،‬الَح اِفُظ ‪ ،‬الِّث َقُة‪ ،‬الَّر َّح اُل ‪ ،‬الَج َّو اُل ‪ُ ،‬مَح ِّد ُث اِإلسَالِم‪ ،‬علُم المعَّم ريَن ‪ ،‬أُب و الَقاِس ِم ُس َليَم اُن بُن َأْح َم َد بِن‬ ‫اما روایت مورد نظر را آقای طبرانی (متوفی ‪ 360‬ه‪ )-‬این گونه روایت می کند‪:‬‬
‫أيوَب بِن ُم َط يِر الَّلخِمی‪ ،‬الَّش اِمی‪ ،‬الَّط َبَر اِنی‪َ ،‬ص اِح ُب الَمَع اِج ِم الَّث اَل َثِة‪)1( }.‬‬ ‫{ ‪َ - 1744‬ح َّد َتَن ا َأْح َم ُد َقاَل ‪ :‬نا َس َلَم ُة ْبُن َش بيب َقاَل ‪ :‬نا َع ْب ُد ال َّر َّز اِق َق اَل ‪َ :‬أَن ا اَأْلْو َز اِعي‪َ ،‬عْن ُيْح ِيي بِن أبِی‬
‫او امام و حافظ و ثقه و مورد اعتماد است‪.‬‬ ‫كِثيٍر‪َ ،‬ع ن َأَنِس ْبن َم اِلِك َقاَل ‪َ :‬أْهَد ْت ُأُّم أيَم َن ِإَلى الَّن بي َص َّلى الُهّل َع َلْي ِه َو َس َّلَم َط اِئًر ا َبيَن َر ِغيَفين‪َ .‬فَج اَء الَّن بي‬
‫َص َّلى الُهّل َع َلْي ِه َو َس َّلَم ‪َ ،‬فَقاَل ‪َ« :‬ه ْل ِع ْنَد ُك ْم َش ى؟» َفَج اَء ْتُه ِبالَّط اِئِر‪َ ،‬فَر َفَع َيَد يِه‪َ ،‬فَقاَل ‪« :‬الَّلُه َّم ائِتِني ِبَأَح ِّب َخ ْلِق َك‬
‫د‬ ‫و عب‬ ‫دين أب‬ ‫مس ال‬ ‫ف‪ :‬ش‬ ‫یر أعالم النبالء ج ‪ 16‬ص ‪ 119‬ش ‪ ،86‬المؤل‬ ‫اب‪ :‬س‬ ‫‪ -1‬الكت‬
‫ِإَليَك ‪َ ،‬يْأُكُل َم ِعى ِمْن َه َذ ا الَّط اِئِر»‪َ ،‬فَج اَء َع ِلي ‪َ ،‬فُق ْلُت ‪ِ :‬إَّن َرُس وَل الَّلِه َص َّلى الُهّل َع َليِه َو َس َّلَم َم شُغ وٌل ‪َ ،‬و ِإَّنَم ا َد َخ َل‬
‫الَق نب نامثع نب دمحأ نب دمحم هّلايم از ال ذهبی (المت وفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬مجموع ة من المحققين‬
‫بإشراف الشيخ شعيب األرناؤوط‪ ،‬الناشر‪ :‬مؤسسة الرسالة‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثالث ة‪ 1405 ،‬ه‪ 1985 / -‬م‪ ،‬ع دد األج زاء‪:‬‬ ‫الَّن بي َص َّلى الُهّل َع َلْي ِه َو َس َّلَم آنًفا‪َ ،‬فَث َب َق الَّن بي َص َّلى الُهّل َع َلْي ِه َو َس َّلَم ِمَن الَّط اِئِر َش یئًا‪َ ،‬ر َف َع َي ِدِه‪َ ،‬فَق اَل ‪« :‬الَّلُه َّم‬
‫ائِتِني ِبَأَح ِّب َخ ْلِقَك ِإَلْي َك َيْأُكُل َم ِعي ِمْن َه َذ ا الَّط اِئِر»‪َ ،‬فَج اَء َع ِلي‪َ ،‬فاْرَتَف َع الَّص ْو ُت َبيني َو َبيَنُه ‪َ ،‬فَقاَل الَّن بي َص َّلى‬
‫‪ 23( 25‬و مجلدان فهارس)‬
‫الُهّل َع َلْي ِه َو َس َّلَم ‪َ« :‬أْد ِخ ْلُه َمْن َكاَن »‪َ ،‬فَد َخ َل ‪َ .‬فَقاَل الَّن ِبي َص َّلى الُهّل َع َلْي ِه‬
‫راوی دوم‪ :‬احمد بن محمد بن عبد العزيز الوشاء‪:‬‬
‫َو َس َّلَم ‪َ« :‬و اِلي يا َرِّب » َثاَل َث َمَّر اٍت ‪َ ،‬فَأكَل َمَع َرُس وِل الَّلِه َص َّلى الُهّل َع َلْي ِه َو َس َّلَم َح َّت ى َفَر َغا} (‪)1‬‬
‫آقای ذهبی در مورد او گوید‪:‬‬
‫انس بن مالک گفت‪ُ :‬ام آیمن پرنده بریان شده ای را برای پی امبر هدیه آورد‪ .‬پی امبر وارد ش د و گفت‪ :‬آیا‬
‫{‪ - 82‬الَو َّش اُء ‪:‬‬
‫چیزی برای خوردن هست؟ مرغ بریان را برای پیامبر آوردند و حضرت فرمود‪ :‬خدایا محبوب ت رین بن ده در‬
‫الَّش يُح الِّث َقُة‪ ،‬الَع اِلُم ‪ ،‬أُبو َبكٍر َأْح َم ُد بُن ُمَح َّم ِد بِن َع ْب ِد الَع ِزيِز بِن الَج ْع ِد الَو َّش اُء ‪ ،‬الَب ْغ َد اِدي‪)1( }.‬‬
‫نزد خودت را بفرست تا با من از این مرغ تناول کن د و علی بن ابی ط الب آم د‪ ،‬من (انس) ب ه علی بن ابی‬
‫او شخصی بزرگ و عالم و ثقه و مورد اعتماد است‪.‬‬
‫طالب گفتم‪ :‬پیامبر مشغول هست و کار دارد!!! (پیامبر دعا کرده اند و منتظر هستند تا محب وب ت رین بن ده‬
‫خدا نزد ایشان بیاید اما برای این که این فضیلت به امام علی علیه السالم نرسد انس می گوید برو پیامبر کار‬
‫او فقیه و ثقه و مورد اعتماد است‪.‬‬ ‫د‬ ‫و عب‬ ‫دین أب‬ ‫مس ال‬ ‫ف‪ :‬ش‬ ‫ير أعالم النبالء ج ‪ 14‬ص ‪ 148‬ش ‪ ،82‬المؤل‬ ‫اب‪ :‬س‬ ‫‪ -1‬الكت‬
‫الَق نب نامثع نب دمحأ نب دمحم هّلايم از ال ذهبی (المت وفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬مجموع ة من المحققين‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬تقريب التهذيب ص ‪ 593‬ش ‪ ،3992‬المؤلف‪ :‬أبو الفضل أحم د بن علی بن محم د بن أحم د بن‬ ‫بإشراف الشيخ شعيب األرناؤوط‪ ،‬الناشر‪ :‬مؤسسة الرسالة‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثالثة‪ 1405 ،‬ه‪ 1985 / -‬م ‪ ،‬ع دد األج زاء‪:‬‬
‫حجر العسقالنی (المتوفى‪ 852 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬ابو االشبال صغير احمد شاغف‪ ،‬الناشر‪ :‬دار العاصمة‬ ‫‪ 23( 25‬و مجلدان فهارس)‬
‫راوی ششم‪ :‬يحيى بن أبی كثير الطائی‪:‬‬ ‫راوى سوم‪ :‬سلمة بن شبيب المسمعى‪:‬‬
‫او نیز از راویان صحیح بخاری و مسلم و سنن أبی داود و ترمذی و نسائی و ابن ماجه می باشد افراد زیادی او‬ ‫او راوی صحیح مسلم و سنن أبى داود و ترمذی و نسائی و ابن ماجه می باشد آقای ذهبی در مورد او گوید‪:‬‬
‫را توثیق کرده اند از جمله آقای ذهبی گوید‪:‬‬ ‫{ ‪َ - 97‬س َلَم ُة بُن َش ِبيٍب (م‪:)4 ،‬‬
‫{‪ - 9‬يحيى بُن أِبى كِثيٍر أُبو َنصٍر الَّط اِئی َمْو َالُه م علیه السالم‪:‬‬ ‫اِإلَم اُم ‪ ،‬الَح اِفُظ ‪ ،‬الِّث َقُة‪ ،‬أُبو َع ْب ِد الَّر ْح َم ِن الَح ْج ِرى‪ ،‬الِم ْس َم ِعى‪ ،‬الَّن َس اِئي‪َ ،‬نِزيُل َم كَة‪)1( }.‬‬
‫اِإلَم اُم ‪ ،‬الَح اِفُظ ‪َ ،‬أَح ُد اَألْع الم‪ ،‬أُبو َنْص ٍر الَّط اِئي َمْو الُه م‪ ،‬اليَم اِمی‪ ...‬و كاَن َط َّالَبٌة ِلْلِعْلم ُح َّج ًة‪)1( }.‬‬ ‫او امام و حافظ و ثقه و مورد اعتماد است‪.‬‬
‫او امام و حافظ و یکی از بزرگان است ‪ ...‬و او حّج ت است‪.‬‬
‫د‬ ‫و عب‬ ‫دين أب‬ ‫مس ال‬ ‫ف‪:‬ش‬ ‫ير أعالم النبالء ج ‪ 12‬ص ‪ 256‬ش ‪ ،97‬المؤل‬ ‫اب‪ :‬س‬ ‫‪ -1‬الكت‬
‫د‬ ‫و عب‬ ‫دين أب‬ ‫مس ال‬ ‫ف‪ :‬ش‬ ‫ير أعالم النبالء ج ‪ 6‬ص ‪ 27‬ش ‪ ،9‬المؤل‬ ‫اب‪ :‬س‬ ‫‪ -1‬الكت‬ ‫الَق نب نامثع نب دمحأ نب دمحم هّلايم از ال ذهبي (المت وفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬مجموع ة من المحققين‬
‫الَق نب نامثع نب دمحأ نب دمحم هّلايم از ال ذهبي (المت وفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬مجموع ة من المحققين‬ ‫بإشراف الشيخ شعيب األرناؤوط‪ ،‬الناشر‪ :‬مؤسسة الرسالة‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثالث ة‪ 1405 ،‬ه‪ 1985 /-‬م ‪ ،‬ع دد األج زاء‪:‬‬
‫بإشراف الشيخ شعيب األرناؤوط‪ ،‬الناشر‪ :‬مؤسسة الرسالة‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثالث ة‪ 1405 ،‬ه‪ 1985 / -‬م‪ ،‬ع دد األج زاء‪:‬‬ ‫‪ 23( 25‬و مجلدان فهارس)‬
‫‪ 23( 25‬و مجلدان فهارس)‬ ‫راوی چهارم‪ :‬عبد الرزاق بن همام الحميری‪:‬‬
‫راوی هفتم‪:‬‬ ‫او راوی صحیح بخاری و مسلم و سنن أبی داود و ترمذی و نسائی و ابن ماج ه می باش د اف راد زیادی او را‬
‫انس بن مالک صحابی است که نیاز به توثیق ندارد زیرا اهل س نت و وه ابیت تم امی ص حابه را ع ادل می‬ ‫توثیق کرده اند از جمله آقای ِزرکلی گوید‪:‬‬
‫دانند‪ .‬بنا بر این روایت صحیح می باشد‪.‬‬ ‫{الَّص ْن َع انی‪:‬‬
‫اعتراف عایشه به افضلّی ت و برتری امام علی علیه السالم‬ ‫عبد الرزاق بن همام بن نافع الحميری‪ ،‬موالهم‪ ،‬أبو بكر الصنعانی‪ :‬من حفاظ الحديث الثقات‪ ،‬من أهل صنعاء‪.‬‬
‫عایشه وقتی فهمید که پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم علی بن ابی طالب علیه السالم را بیش تر از پدرش‬ ‫كان يحفظ نحوا من سبعة عشر ألف حديث‪ .‬له (الجامع الكبير) فی الحديث‪ ،‬قال الذهبی‪ :‬و هو خزانة علم} (‬
‫(ابو بکر) دوست دارد بر سر پیامبر فریاد کشید!!!‬ ‫‪)1‬‬
‫در روایات اهل سنت و وهابیت با سند صحیح آمده است که عایشه وقتی فهمید که نبی مک رم ص لی الّل ه‬ ‫او از حافظان حدیث و از ِثقات می باشد و ذهبی گوید‪ :‬او خزانه ی علم است‪.‬‬
‫علیه و آله و سلم علی بن ابی طالب علیه السالم را بیش تر از پدرش ابو بکر دوست دارد بر س ر رس ول الّل ه‬
‫صلی الّله علیه و آله و سلم فریاد می کشید!!! و می گفت‪ :‬االن فهمیدم که علی محبوب تر اس ت نزد ت و از‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬األعالم ج ‪ 3‬ص ‪ ،353‬المؤلف ‪ :‬خير ال دين بن محم ود بن محم د بن علی بن ف ارس‪ ،‬ال زركلي‬
‫پدرم ابو بکر!!!‬ ‫الدمشقي (المتوفی‪ 1396 :‬ه‪ ،)-‬الناش ر‪ :‬دار العلم للماليين ‪ -‬ب يروت‪ ،‬الطبع ة‪ :‬الخامس ة عش ر ‪ -‬أي ار ‪ /‬م ايو‬
‫در حالی که خداوند در قرآن می فرماید‪:‬‬ ‫‪2002‬م‬
‫﴿ يا َأُّيَه ا اَّلِذيَن آَم ُن وا اَل َتْر َفُع وا َأْص َو اَتُك ْم َفْو َق َص ْو ِت‬
‫الَّن ِبى َو اَل َتْج َه ُر وا َلُه ِباْلَقوِل َك َج ْه ِر َبْع ِض ُك ْم ِلَبْع ض أن َتْح َب َط‬ ‫راوی پنجم‪ :‬عبد الرحمن بن عمرو األوزاعی‪:‬‬
‫َأْص َو اَتُه ْم ِع ْنَد َرُس ول الَّلِه ُأوَلِئ َك اَّل ِذيَن اْم َت َح َن الَّل ُه ُقُل وَبُه ْم‬
‫َأْع َم اُلُك ْم َو َأنُت ْم اَل َتْش ُعُر وَن (‪ِ )2‬إَّن اَّلِذيَن َيُغُّض وَن‬ ‫او نیز از راویان صحیح بخاری و مسلم و سنن أبی داود و ترمذی و نسائی و ابن ماجه می باشد افراد زیادی او‬
‫ِللَّت ْق َو ى َلُه ْم َم ْغِفَر ٌة َو َأْج ٌر َع ِظ يٌم (‪( ﴾ )3‬الحجرات ‪ 2‬و ‪)3‬‬ ‫را توثیق کرده اند از جمله آقای ابن حجر عسقالنی گوید‪:‬‬
‫{‪ -3967‬عبد الرحمن ابن عمرو ابن أبي عمرو األوزاعی أبو عمرو الفقيه ثقة جليل من الس ابعة م ات س نة و‬
‫خمسين‪)1( }.‬‬
‫اما سند روایت مًامامت تیاور نیا نایوار و لصّت از ُر وات صحیح بخاری و مسلم و همگی دارای مقام وث اقت و‬ ‫ای کسانی که ایمان آورده اید صدای تان را بلند تر از صدای پیامبر نبرید و در برابر او بلند سخن مگویی د و‬
‫مقبولّی ت می باشند بنابراین سند روایت صحیح است و کوچک ترین اشکال به آن در واقع اشکال به ص حیح‬ ‫داد و فریاد مکنید آن گونه که بعضی از شما در برابر یک دیگر بلند سخن می گوید زیرا اعم ال ت ان از بین‬
‫بخاری و مسلم است و به همین خاطر آقای هیثمی در مورد سند روایت گوید‪:‬‬ ‫می رود در حالی که متوجه نمی شوید‪.‬‬
‫(َرَو اُه اْلَبَّز اُر ‪َ ،‬و رَج اُلُه ِرَج اُل الَّص ِح يح) (‪)1‬‬ ‫آنان که صدای خود را نزد رسول الّله بلند نمی کنند کسانی هستند که خداوند قلب های شان را برای تقوی‬
‫این روایت را آقای البّز ار در کتابش آورده و راویان این روایت‪ ،‬همان راویان صحیح بخاری و مسلم می باشند‪.‬‬ ‫امتحان کرده است (با تقوا هستند) و برای آنان مغفرت و اجر بزرگ می باشد‪.‬‬
‫این روایت مانند روایت قبل به روشنی حقایق صدر اسالم را مشخص می کند که چرا س قیفه ایج اد ش د و‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬مجمع الزوائد و منبع الفوائد ج ‪ 9‬ص ‪ 119‬ش ‪ ، 14730‬المؤلف‪ :‬أبو الحس ن نور ال دين على بن‬ ‫حق علی بن ابی طالب علیه لسالم غصب شد زیرا بعضی صحابه چشم دیدن برتری علی بن ابی طالب علی ه‬
‫أبي بكر بن سليمان الهيثمي (المتوفی‪ 807 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬محمد عبد القادر احم د عط ا‪ ،‬الناش ر ‪ :‬دار الكتب‬ ‫السالم را نداشته و در زمان پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم در مقابل ایشان ایستاده اند تا چه رسد بع د از‬
‫العلمية ‪ -‬لبنان‬ ‫لم و از این روایت‬ ‫هوس‬ ‫ه و آل‬ ‫ه علی‬ ‫لی الّل‬ ‫رم ص‬ ‫هادت نبی مک‬ ‫ش‬
‫بنابراین برای محّققین گرامی زوایای پنهانی از حقایق صدر اسالم روشن شد و آن این که اف رادی از ص حابه‬ ‫افضلُق هدعاق قبط و دوش یم نشور رکب وبا رب مالسلا هیلع نینمؤملا ریما یرترب و تّیبح تق دیم مفض ول ب ر‬
‫مثل انس بن مالک خادم رسول الّله و حتی بعضی از نساء النبی مث ل عایش ه نمی توانس ته اند افض لّی ت و‬ ‫فاضل‪ ،‬خلیفه بال فصل رسول الّله صلى الّله عليه و آله و سلم فقط علی بن ابی طالب علیه السالم می باشد و‬
‫امامت امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السالم را تحّم ل کنند! و پس از این که متوّج ه شده اند که نظر‬ ‫این که وهابیون بر روی منابر فریاد می کشند که محبوب ترین فرد نزد پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم ابو‬
‫پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم این گونه است به طور علنی با پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم به مقابله‬ ‫بکر است و او افضل صحابه است دروغی بیش نیست‪ .‬و نکت ه دیگ ری ک ه از این روایت مش خص می ش ود‬
‫پرداخته اند!!! حال به راحتی فهمیده می شود که چرا خالفت الهی امیر المؤم نین علی ه الس الم ب ه ایش ان‬ ‫بطالن نظریه عدالت تمامی صحابه است که یکی از اصلی ترین اعتقادات اهل سنت و وهابیت می باشد‪.‬‬
‫نرسیده است و جریان سقیفه ایجاد شده و دیگران خالفت ایشان را غصب کرده اند‪.‬‬ ‫تعدادی از بزرگان اهل سنت و وهابیت این روایت را نقل کرده اند از جمله آقای ابو بکر ال بّز ار (مت وفی ‪292‬‬
‫اعترافی دیگر از عایشه در مورد افضلّی ت امیر المؤمنین علیه السالم‪( :‬عایشه‪ :‬محبوب ترین شخص نزد پیامبر‬ ‫هجری) با سند صحیح این گونه روایت می کند‪:‬‬
‫در بین مردان علی بن ابی طالب و در بین زنان فاطمه زهرا است)‬ ‫{ اْس َت ْأَذ َن أُبو َبكٍر َع َلى َرُس ول الَّلِه َص َّلى الُهّل َع َلْي ِه َو َس َّلَم ‪َ ،‬فَس ِم َع َص ْو َت َع اِئَش َة َو ِهي َتُقوُل ‪َ :‬لَق ْد َع َر ْفُت أَّن َع ِليا‬
‫اشاره‬ ‫َأَح ُّب ِإَلْي َك ِمْن َأِبي َمَّر َتيِن أْو َثاَل نا "‪َ ،‬قاَل ‪َ :‬فاْس َت ْأَذ َن أُبو َبكٍر‪َ ،‬فَد َخ َل َفَأْه َو ى ِإَلْي َه ا‪َ ،‬فَقاَل ‪« :‬يا اْبَن َة ُفاَل َنًة ال أْس َمُع ك‬
‫از آن جایی که خداوند بنا دارد افضلّی ت و امامت امیر المؤمنین علیه السالم را به گوش جهانی ان برس اند ت ا‬ ‫َتْر َفِعيَن َص ْو َتَك َع َلى َرُس ول الَّلِه َص َّلى الُهّل َع َلْي ِه َو َس َّلَم » } (‪)1‬‬
‫ح‬ ‫ابو بکر از پیامبر اجازه گرفت تا وارد م نزل ش ود در این هنگ ام فریاد عایش ه را ش نید ک ه می گفت‪ :‬االن‬
‫ج‬ ‫فهمیدم که علی نزد تو محبوب تر است از پدرم ابو بکر!!!‪ ،‬و دو یا سه مرتبه این سخن را تکرار کرد!!! ابو بک ر‬
‫ّ‬ ‫اجازه ورود گرفت و وارد شد و برخورد سختی با عایش ه ک رد و گفت‪ :‬ای دخ تر ُفالنه!!! دیگ ه نش نوم ک ه‬
‫ت را بر همگان تمام کند‪ ،‬حتی مخالفین امیر المؤمنین علیه السالم که با حضرت جنگیده اند و ب اعث ب ه‬ ‫صدایت را بر سر رسول الّله بلند کنی!!!‬
‫خاک و خون کشیده شدن یاران حضرت شده اند اعترافاتی به زبان آورده اند ک ه ب رای جوین دگان حقیقت‬
‫ُح کم ِاکسیر را دارد و از این نمونه است این اعتراف عایشه‪.‬‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬مسند البزار المنشور باسم البحر الزخار ج ‪ 8‬ص ‪ 223‬ش ‪ ،3275‬المؤلف‪ :‬أبو بكر أحمد بن عم رو‬
‫روایت اول‪:‬‬ ‫بن عبد الخالق بن خالد بن عبيد الّله العتكى المعروف بالبزار (المتوفى‪ 292 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬محفوظ ال رحمن‬
‫بزرگان اهل سنت و وهابیت مانند آقای نسائی (صاحب سنن نسائی‪ ،‬یکی از ص حاح س تة) ب ا س ند ص حيح‬ ‫زين الّله‪( ،‬حقق األجزاء من ‪ 1‬إلى ‪ ،)9‬الناشر‪ :‬مكتبة العلوم و الحكم ‪ -‬المدينة المنورة‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪( ،‬بدأت‬
‫روایت می کند‪:‬‬ ‫‪ 1988‬م‪ ،‬و انتهت ‪ 2009‬م)‪ ،‬عدد األجزاء‪18 :‬‬
‫{َع ن َج ِميع بن ُع َم يٍر َقاَل دخلت َمَع أبي على َع اِئَش ة فيسألها َع ن َع لى َفَق اَلت تسألني َع ن رجل َم ا أعلم أح دا‬ ‫تصحیح روایت توسط هیثمی‪:‬‬
‫كان أحب ِإَلى َرُس ول الّله صلى الَع هّلَليِه َو سلم ِمْنُه َو اَل أحب إَليِه من اْمَر َأته} (‪)1‬‬
‫ه علیه و آله و سلم نماز خوانده و زاهد ترین مردم و عالم ترین مردم است‪ .‬و همسر فاطمه زهرا می باش د و‬ ‫جميع بن عمیر گوید‪ :‬نزد عایشه رفتیم و در مورد علی بن ابی طالب س ؤال ک ردیم‪ ،‬عایش ه گفت‪ :‬در م ورد‬
‫پرچم دار َغ َز وات رسول الّله صلی الّله علیه و آله و سلم است‪.‬‬ ‫شخصی سؤال کردی که من نمی شناسم کسی را که نزد رسول خدا از او محبوب ت ر باش د‪ ،‬و در بین زنان‬
‫بسیاری از صحابه به افضلّی ت امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السالم اعتراف کرده اند که یکی از آنان‬ ‫محبوب ترین شخص نزد پیامبر‪ ،‬دخترش فاطمه بود‪.‬‬
‫سعد بن ابی وقاص می باشد‪.‬‬ ‫و محقق کتاب در پاورقی کتاب در مورد سند روایت می نویسد‪:‬‬
‫آقای حاکم نیشابوری (عالم بزرگ اهل سنت و وهابیت) با سند صحیح این گونه روایت می کند‪:‬‬ ‫(ِاسناُد ه صحيٌح )‬
‫{‪َ – 6121‬فَح َّد َتَن ا ِبَش ْر ٍح ‪َ ،‬ه َذ ا اْلَح ِديِث الَّش يُخ َأُبو َبْكِر ْبُن ِإْس َح اَق ‪َ ،‬أَن ا اْلَح َس ُن ْبُن َع ِلي ْبِن ِزَي اِد الَّس ِرى‪َ ،‬ثَن ا‬ ‫سند روایت صحیح است‪.‬‬
‫َح اِمُد ْبُن َيْح ِيي اْلَب ْلِخ ي بَم كَة‪َ ،‬ثَن ا ُس ْفياُن ‪َ ،‬عْن ِإْس َم اِعيَل ْبن َأبي َخ اِل ٍد‪َ ،‬عْن َقيس ْبِن َأِبى َح اِزٍم‪َ ،‬ق اَل ‪ُ :‬ك ْنُت‬
‫‪ -1‬الكت اب‪ :‬خص ائص ام ام علی ص ‪ 94‬ش ‪ ،107‬المؤل ف‪ :‬أب و عب د ال رحمن أحم د بن ش عيب بن على‬
‫ِباْلَم ِديَن ة َفَب يَن ا َأَناَ أُط وُف ِفى الُّس وق ِإْذ َبَلْغُت أْح َج اَر الَّز يِت ‪َ ،‬فَر َأيُت َقْوًم ا ُمْج َت ِمِعيَن َع َلى َفاِرِس َقْد َر ِك َب َد اَّب ٌة‪َ ،‬و‬
‫ُه َو يشِتُم َع َلى ْبَن َأِبي َط اِلب‪َ ،‬و الَّن اُس ُو ُقوٌف َح َو اَلْي ِه ِإْذ َأْقَب َل َس ْع ُد ْبُن َأِبي َو َّق اٍص َفَو َق َف َع َلْي ِه ْم ‪َ ،‬فَق اَل ‪َ« :‬م ا‬ ‫الخراساني‪ ،‬النسائي (المتوفى‪ 303 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬ابو اسحق األثرى حجازی بن محمد بن ش ريف‪ ،‬الناش ر‪ :‬دار‬
‫َه َذ ا؟» َفَق اُلوا‪َ :‬ر ُج ُل َيشِتُم َع لى ْبن أبي َط اِلب‪َ ،‬فَت َق َّد َم َس ْع ٌد َفَأْخ َر ُج وا َلُه َح َّت ى َو َقَف َع َليِه َفَقاَل ‪« :‬يا َه َذ ا‪َ ،‬ع َلى َم ا‬ ‫الكتب العلمية ‪-‬بيروت‪-‬لبنان‬
‫روایت دوم‪:‬‬
‫َتْش ُت ُم َع ِلي ْبَن َأِبي َط اِلب؟ َأَلْم َيُك ْن َأَّو َل َمْن َأْس َلَم ؟ َأَلْم َيكن أَّو َل َمْن َص َّلى َمَع َرُس ول الَّل ِه َص َّلى الل ُه َع َلْي ِه َو‬
‫َس َّلَم ؟ َأَلْم َيكن َأْزَهَد الَّن اِس ؟ َأَلْم َيُك ْن َأْع َلَم الَّن اِس ؟» َو َذَك َر َح َّت ی َق اَل ‪َ« :‬أَلْم َيكن َخ َتَن َرُس ول الَّل ِه َص َّلى الُهّل‬ ‫{ُج َم يِع ْبِن ُع َمْي ٍر َقاَل ‪َ :‬د َخ ْلُت َمَع َع َّم ِتي َع َلى َع اِئَش َة َفَس َأْلُت ‪ :‬أى الَّن اِس كاَن َأَح َّب ِإَلى َرُس ول الَّل ِه َص َّلى الُهّل‬
‫َع َلْي ِه‬ ‫َع َليِه َو َس َّلم؟ َقاَلْت ‪َ :‬فاِط َم ُة‪َ ،‬فِقيَل ‪ِ :‬مَن الِّر َج اِل ؟ َقاَلْت ‪ :‬زوجها} (‪)1‬‬
‫جميع بن عم یر گوید‪ :‬نزد عایش ه رف تیم و از او پرس یدم‪ :‬چ ه کس ی نزد رس ول‬
‫َو َس َّلَم َع َلى اْبَن ِتِه؟ َأَلْم َيُك ْن َص اِح َب َر اَية َرُس ول الِهّل َص َّلى الُهّل َع َلْي ِه َو َس َّلَم ِفي َغ َز َو اِت ِه؟» ُثَّم اْس َت ْق َب َل اْلِقْب َل َة َو‬
‫َر َفَع َيَد يِه‪َ ،‬و َقاَل ‪« :‬الَّلُه َّم ِإَّن َه َذ ا يشِتُم َو ِليا ِمْن أوِلياِئَك ‪َ ،‬فاَل ُتَف ِّر ُق َه َذ ا اْلَج ْمَع َح َّت ى ُتِريُه ْم ُقْد َرَتَك »‪َ .‬ق اَل َقيٌس ‪:‬‬ ‫الِرسمه ‪:‬تفگ ؟نادرم زا ‪:‬متفگ ‪،‬همطاف ‪:‬تفگ هشیاع ؟دوب صخش نیرت بوبحم هّل فاطمه‪ ،‬علی بن ابی طالب‪.‬‬
‫َفَو الَّلِه َم ا َتَف َّر ْقَن ا َح َّت ى َس اَخ ْت ِبِه َد اَّبُتُه َفَرَم ْتُه َع َلى َه اَم ِتِه ِفي ِتْلَك اَأْلْح َج اٍر ‪َ ،‬فاْنَف َلَق ِد َم اُغ ُه َو َم اَت ‪)1( }.‬‬ ‫آقای ألبانی که از علماء بزرگ وهابیت می باشد در مورد سند این روایت که در کتاب مش کاة المص ابیح می‬
‫قیس بن ابی حازم گوید‪ :‬در بازار مدینه بودم که دیدم مردم در اطراف یک سواره جمع شده اند و آن شخص‬ ‫باشد گوید‪:‬‬
‫به علی ابن ابی طالب فحش و نا سزا می داد‪ .‬سعد بن ابی وقاص گفت‪ :‬این کیست؟ گفتن د‪ :‬ب ه علی بن ابی‬ ‫(اسناده حسن وله عنده شاهد من حديث بريدة و حسنه ايضًا)‬
‫طالب فحش می دهد‪ ،‬سعد بن ابی وقاص صحابی جلو آمد و به آن شخص گفت‪ :‬چرا به علی بن ابی ط الب‪،‬‬ ‫سند روایت حسن است و شاهد مثال دیگری هم دارد و آن روایت بریده است که آن هم حسن می باشد‪.‬‬
‫خص‬ ‫الب اولین ش‬ ‫فحش می دهی؟ آیا علی بن ابی ط‬ ‫بنابراین عایشه اعتراف به افضلّی ت امیر المؤمنین علیه السالم کرده است و خلیفه رسول الّله صلى الّله عليه و‬
‫آله و سلم کسی نیست مگر افضل الناس یعنی حضرت مولی الموّح دين على بن ابي طالب علیه السالم‪.‬‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬المستدرك على الصحيحين ج ‪ 3‬ص ‪ 571‬و ‪ 572‬ش ‪ ،6121‬المؤلف‪ :‬أبو عبد الّله الح اكم محم د‬
‫بن عبد الُن نب هيودمح نب دمحم نب هّلعيم بن الحكم الض بي الطهم انى النيس ابوري المع روف ب ابن ال بيع‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬مشكاة المصابيح ص ‪ 1735‬ش ‪ ،6146‬المؤلف‪ :‬محمد بن عبد الّله الخطيب العمري‪ ،‬أبو عبد الّله‪،‬‬
‫(المتوفى‪ 405 :‬ه‪ )-‬تحقيق مصطفى عبد الق ادر عط ا‪ ،‬الناش ر‪ :‬دار الكتب العلمية ‪ -‬ب يروت‪ ،‬الطبع ة‪ :‬األولى‪،‬‬ ‫ولى الدين‪ ،‬التبريزي (المتوفى‪ 741 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬محمد ناصر ال دين األلب اني‪ ،‬الناش ر‪ :‬المكتب اإلس المي ‪-‬‬
‫‪ ،1990 – 1411‬عدد األجزاء‪4 :‬‬ ‫بيروت الطبعة‪ :‬الثانية‪1979 ،‬‬
‫نیست که مسلمان شد؟ آیا او اولین کسی نیست که با پیامبر نماز خواند؟ آیا او زاهد ترین مردم نیست؟ آیا‬ ‫اعتراف سعد بن ابی وقاص صحابی به افضلّی ت امیر المؤمنین علیه السالم‬
‫او عالم ترین مردم نیست؟ فضایل منحصر بفرد علی بن ابی طالب را می گفت تا این که گفت‪ :‬آیا او همس ر‬ ‫سعد بن ابی وقاص‪ :‬علی بن ابی طاب اولین مسلمان است‪ ،‬و اولین کسی است که پش ت س ر پی امبر ص لی‬
‫فاطمه نیست؟ آیا او پرچم دار سپاه پیامبر در غزوات نیست؟ سپس رو به قبله کرد و گفت‪ :‬خدایا او به ولّی ی‬ ‫ال‬
‫از اولیائت فحش می دهد تا این جمعیت متفّر ق نشده اند قدرتت را به آنان نشان بده‪.‬‬ ‫ل‬
‫ّ‬
‫{َس ِم ْع ُت َأْح َم َد ْبَن َح ْن َب ل َيُقوُل ‪َ« :‬م ا َج اَء َأِلَح ٍد ِمْن َأْص َح اِب َرُس وِل الَّلِه َص َّلى الُهّل َع َلْي ِه َو َس َّلَم ِمَن اْلَفَض اِئِل َم ا‬ ‫قیس گوید‪ :‬قسم به خداوند ک ه هن وز جمعیت متف َر شبکرم هک دندوب هدشن قّرم ک رد و ب ه زمینش زد و‬
‫َج اَء ِلَع ِلي ْبن أبي َط اِلب َر ِض ي الَّلُه َعْنُه »} (‪)1‬‬ ‫کشته شد‪.‬‬
‫برای هیچ یک از صحابه به اندازه ای که برای علی بن ابی طالب فضیلت آمده است وجود ندارد‪.‬‬ ‫تصحیح روایت توسط حاکم نیشابوری و ذهبی‪:‬‬
‫آقای حاکم نیشابوری و ذهبی نتوانسته اند به سند این روایت اشکالی وارد کنند ل ذا ب ا س کوت از کن ار آن‬ ‫و آقای حاکم نیشابوری پس از نقل روایت در مورد سند روایت گوید‪:‬‬
‫گذشته اند‪.‬‬ ‫«َه َذ ا َح ِديُث َص ِح يٌح َع َلى َش ْر ِط الَّش يَخ يِن ‪َ ،‬و َلْم َيَخ ِّر َج اُه »‬
‫و این سخن احمد بن حنبل در شرایطی است که بنی ُامّی ه اکثر فضایل امیر المؤمنین علیه الس الم را نابود‬ ‫این روایت طبق مبانی رجالی آقای بخاری و مسلم صحیح می باشد (این روایت مثل روایات صحیح بخاری و‬
‫کرده اند و به مدت هفتاد سال بر روی منابر‪ ،‬امیر المؤمنین علیه السالم را لعن ک رده اند‪ ،‬ام ا ب ا این ح ال‬ ‫مسلم است)‬
‫احمد بن حنبل می گوید‪ :‬فضائلی که برای علی بن ابی طالب در روایات آمده است برای هیچ یک از ص حابه‬ ‫و آقای ذهبی (از بزرگان علم رجال اهل سنت و وهابیت) در مورد سند روایت گوید‪:‬‬
‫نقل نشده است‪.‬‬ ‫{[التعليق – من تلخيص الذهبی] ‪ - 6121‬على شرط البخاري و مسلم}‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬المستدرك على الصحيحين ج ‪ 3‬ص ‪ 116‬ش ‪ ،4572‬المؤلف‪ :‬أبو عبد الّله الحاكم محمد بن عب د‬ ‫این روایت طبق مبانی رجالی آقای بخاری و مسلم صحیح می باشد (این روایت مثل روایات صحیح بخاری و‬
‫الُن نب هيودمح نب دمحم نب هّلعيم بن الحكم الضبی الطهمانى النيسابوري المع روف ب ابن ال بيع (المت وفى‪:‬‬ ‫مسلم است)‬
‫‪ 405‬ه‪ ،)-‬تحقيق‪ :‬مصطفى عبد القادر عط ا‪ ،‬الناش ر‪ :‬دار الكتب العلمية ‪ -‬ب يروت‪ ،‬الطبع ة‪ :‬األولى‪- 1411 ،‬‬ ‫بنابراین روایت صحیح است‪.‬‬
‫‪ ،1990‬عدد األجزاء‪4 :‬‬ ‫بنابراین سعد بن ابی وقاص صحابی به َاعلمَا و تّیزهدَا و تّیشجعّی ت و اولین مسلمان بودن ام ام علی علی ه‬
‫آری براستی هیچ کس نمی تواند نور الهی را خاموش کند‪.‬‬ ‫السالم اعتراف می کند و این فضایل از اصلی ترین خصوصیات جانشین رسول الّله ص لى الّل ه عليه و آل ه و‬
‫﴿ يِريُد وَن ِليْط ِفُئ وا ُنوَر الِهّل بأْفَو اِهِه ْم َو الَّلُه ُم ِتُّم ُنوِرِه َو َلْو كِر َه اْلَكاِفُر وَن ﴾ (الصف ‪)8‬‬ ‫سلم است و به این حقیقت بزرگان اهل سنت و وهابیت اعتراف کرده اند که خلیفه رسول الّله صلی الّله علیه‬
‫می خواهند نور خدا را با دهان های شان خاموش کنند ولی خداوند نور خ ود را کام ل می کن د ه ر چن د‬ ‫و آله و سلم باید از همه عالم تر و زاهد تر و شجاع تر باشد و این خصوصّی ات فقط در ام یر المؤم نین علی ه‬
‫کافران خوش نداشته باشند‪.‬‬ ‫السالم وجود دارد بنابراین خلیفه رسول الّله صلى الّله عليه و آله و سلم فقط علی بن ابی طالب علیه الس الم‬
‫و آقای ابو الفرج ابن الجوزی این گونه روایت می کند‪:‬‬ ‫است‪.‬‬
‫{ سمعت عبد الٍدحأل ام ‪:‬لوقي يبأ تعمس ‪:‬لوقي لبنح نب دمحأ نب هّل من الص حابة من الفض ائل باألس انيد‬ ‫اعتراف احمد بن حنبل (امام حنبلی ها) و شافعی (امام شافعی ها) و محم د بن ص الح الع ثيمين (از علم اء‬
‫الصحاح مثل ما لعلى رضى الّله عنه‪)1( }.‬‬ ‫بزرگ وهابیت) به افضلّی ت امام علی علیه السالم بر تمامی صحابه‬
‫عبد الّله فرزند احمد بن حنبل گوید‪ :‬از پدرم شنیدم که گفت‪ :‬برای هیچ یک از صحابه به اندازه علی بن ابی‬ ‫بسیاری از بزرگان اهل سنت و وهابیت به افضلّی ت و برتری امیر المؤمنین علی ه الس الم ب ر تم امی ص حابه‬
‫طالب با سند صحیح فضایل وجود ندارد‪.‬‬ ‫اعتراف کرده اند‪ .‬و صاحبان عقل می دانند کسی می تواند جانشین برترین مخلوق (یعنی رس ول الّل ه ص لی‬
‫الّله علیه و آله و سلم) باشد که از تمامی صحابه برتر بلکه برت رین مخلوق ات باش د و آن کس ی نیس ت ج ز‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬مناقب اإلمام أحمد بن حنبل ص ‪ ،220‬المؤلف‪ :‬جمال الدين أبو الفرج عب د ال رحمن بن على بن‬ ‫حضرت مولی الموّح دين على بن ابی طالب علیه السالم‪.‬‬
‫محمد الجوزي (المتوفى‪ 597 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬د‪ .‬عبد الّله بن عبد المحسن التركي‪ ،‬الناشر ‪ :‬دار هج ر‪ ،‬الطبع ة‪:‬‬ ‫افراد زیادی از بزرگان اهل سنت و وهابیت به افضلّی ت امام علی علیه السالم بر تمامی صحابه اع تراف ک رده‬
‫الثانية‪ 1409 ،‬ه‪ ، -‬عدد األجزاء‪1 :‬‬ ‫اند که به دلیل اختصار فقط اعتراف احمد بن حنبل و شافعی و محمد بن صالح العثيمين وهابی را ذک ر می‬
‫و آقای عالمه عبد القادر بن بدران دمشقی گوید‪:‬‬ ‫کنیم تا همگان ببینند که راهی جز اعتراف به خالفت بال فصل امیر المؤمنین علی ه الس الم وج ود ندارد و‬
‫{َو كاَن اِإلَم ام أحمد يُقول َم ا ألحد من الَّص َح اَبة من اْلَفَض اِئِل ِباَأْلَس اِنيِد الِّص َح اَح َم ا َلَع َلى َر ِض ى الَع هّلنُه } (‪)1‬‬ ‫حّج ت بر همگان تمام است‪.‬‬
‫احمد بن حنبل دائمًا می گفت‪ :‬فضایلی که برای علی بن ابی طالب با سند صحیح آمده است برای هیچ یک‬ ‫آقای حاکم نیشابوری روایت می کند که احمد بن حنبل گوید‪:‬‬
‫از صحابه نیامده است‪.‬‬
‫ّ‬ ‫‪ -1‬الكتاب ‪ :‬المدخل إلى مذهب اإلمام أحمد بن حنبل ص ‪ ،84‬المؤلف‪ :‬عبد القادر بن أحمد بن مصطفى بن‬
‫قین علیه السالم اعتراف می کرد و این سخن را به زبان می آورد) و از علی بن ابی طالب روایت ش ده اس ت‬ ‫عبد الرحيم بن محمد بدران (المتوفی‪ 1346 :‬ه‪ ، )-‬المحقق‪ :‬د‪ .‬عبد الّله بن عب د المحس ن ال تركي‪ ،‬الناش ر‪:‬‬
‫که دائمًا می گفت‪ :‬از من سؤال کنید از من سؤال کنید‪ ،‬از من سؤال کنید از کتاب خدا‪ ،‬به خدا قسم آیه ای‬ ‫مؤسسة الرسالة ‪ -‬بيروت‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثانية‪ ،1401 ،‬عدد األجزاء‪1 :‬‬
‫نیست مگر این که من از همه بهتر می دانم که در شب نازل شد یا روز‪ ،‬و ابن عب اس می گفت‪ :‬ه ر زم ان‬
‫برای ما ثابت می شد که نظر علی بن ابی طالب فالن چیز است س خن هیچ ش خص دیگ ری را قب ول نمی‬ ‫و آقای فخر رازی در کتابی که در مناقب شافعی نوشته است می گوید‪:‬‬
‫کردیم (سخن هیچ کس‪ ،‬ارزش سخن امیر المؤمنین علیه السالم را نداشت) و ابن عب اس می گفت‪ :‬تفس یر‬ ‫شافعی گوید‪:‬‬
‫قرآن را از علی بن ابی طالب یاد گرفتم‪.‬‬ ‫{ و اكثر ما اخذ عنه في زمان عمر و عثمان النهما كانا يساالنه و يرجعان الى قوله و كان على ق د خّص بعلم‬
‫القرآن و الفقه الن النبی دعا له و امره ان يقضى بين الناس و كانت قضاياه ترفع الى النبي فيمضيها} (‪)1‬‬
‫‪ -1‬الكتاب ‪ :‬تفسير العثيمين ج ‪ 1‬ص ‪ ،39‬المؤلف‪ :‬محمد بن صالح بن محمد العثيمين (المتوفى‪ 1421 :‬ه‪،)-‬‬ ‫بیش ترین روایاتی که (در اهل سنت) از علی بن ابی طالب است در زمان عمر و عثمان می باشد زیرا عمر و‬
‫الناشر‪ :‬دار ابن الجوزي‪ ،‬المملكة العربية السعودية‬ ‫عثمان از آن حضرت مسائل مشکل را س ؤال می کردند و ب ه آن عم ل می کردند (اع تراف ب ه اعلمّی ت و‬
‫بنابراین با دیدن تعدادی از اعترافات بزرگان اهل سنت و وهابیت به این نتیجه می رسیم ک ه هیچ شخص ی‬ ‫افضلّی ت امام علی علیه السالم بر عمر و عثمان) و علم قرآن و فقه فقط نزد علی بن ابی طالب است (اع تراف‬
‫نمی تواند جانشین پیامبر صلی الّله علیه و آله و سلم باشد مگر افضل و برت رین ص حابه و آن ش خص فق ط‬ ‫شافعی به افضلّی ت و اعلمّی ت امام علی علیه السالم) زیرا رسول خدا برای او دعا کرد و دستور داد ک ه در بین‬
‫امیر المؤمنین على بن ابی طالب علیه السالم است‪.‬‬ ‫مردم قضاوت و فتوا دهد و وقتی قضاوت های علی بن ابی طالب به حضرت رسول عرضه می ش د آن ه ا را‬
‫زیرا جانشین رسول الّله صلی الّله علیه و آله و سلم باید دارای برترین صفات و ب اال ت رین فض ایل باش د ت ا‬ ‫تأیید و امضاء می کرد‪.‬‬
‫بتواند جایگاه رفیع جانشینی رسول الّله صلی الّله علیه و آله و سلم یعنی برترین مخلوق الهی است را بگ یرد‬
‫و همان گونه که مشاهده شد هیچ شخصی توان رویا رویی با فضایل امیر المؤمنین علیه السالم را نداش ته و‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬مناقب اإلمام لشافعى ص ‪ ،135‬المؤلف‪ :‬فخر الدين محمد بن عمر بن الحسين ال رازي (المت وفى‪:‬‬
‫نخواهد داشت‪.‬‬ ‫‪ 606‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬د‪ .‬احمد حجازى السقا‪ ،‬الناشر‪ :‬مكتبة الكلّي ات األزهرية ‪ -‬األزهر ‪ -‬قاهرة‬
‫بزرگان صحابه شیعه بوده اند ‪ -‬پیدایش تشّی ع از زمان رسول الّله صلی الّله علیه و آله و سلم‬ ‫و آقای محمد بن صالح العثیمین که از علماء متعّص ب وهابی است این گونه به افضلّی ت امیر المؤم نین علی ه‬
‫به اعتراف بزرگان اهل سنت و وهابیت‪ ،‬در زمان رسول خدا صلی الّله علیه و آله و سلم بزرگان صحابه ش یعه‬ ‫السالم اعتراف می کند‪:‬‬
‫بوده اند و امير المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السالم را افضل صحابه و برت ر از اب و بک ر می دانس ته اند‪.‬‬ ‫{ اشتهر رضى الّله عنه بالشجاعة و الذكاء مع العلم و الزكاء حتى كان أمير المؤمنين عمر بن الخط اب رضی‬
‫بنابراین پیدایش تشّی ع در زمان نبی مکرم صلی الّله علیه و آله و سلم می باشد و شیعه تنه ا م ذهبی اس ت‬ ‫الّله عنه يتعوذ من معضلة ليس لها أبو حسن‪ ،‬و من أمثلة النحويين‪ :‬قضية وال أبا حسن له ا‪ ،‬و روى عن على‬
‫که در عصر نبی مکرم صلی الّله علیه و آله و سلم وجود داشته است و بقیه فرق اسالمی چندین سال پس از‬ ‫أنه كان يقول‪ :‬سلونی سلوني و سلونى عن كتاب الّل ه تع الى‪ ،‬ف و الَزنأ ملعأ انأ و الإ ةيآ نم ام هّلَلت بليل أو‬
‫شهادت نبی مکرم صلی الّله علیه و آله و سلم بوجود آمده اند و حتی طبق آن چه کار شناس ان وه ابیت در‬ ‫نهار‪ ،‬و قال ابن عباس رضى الّله عنهما‪ :‬إذا جاءنا الثبت عن على لم نعدل به‪ ،‬و روى عنه أنه ق ال‪ :‬م ا أخ ذت‬
‫شبکه های ضد شیعه اعتراف می کنند پیدایش م ذهب اه ل س نت و جم اعت توس ط معاویه و در زم ان‬ ‫من تفسير القرآن فعن على بن أبى طالب}(‪)1‬‬
‫حکومت معاویه بوده است‪.‬‬ ‫علی بن ابی طالب به شجاعت و علم شهرت دارد و حتی امیر المؤمنین عمر بن خطاب پناه به خدا می برد از‬
‫اما در این جا به اعترافات سه نفر از علماء اهل سنت و وهابیت اشاره می کنیم که به صراحت بیان می کنند‬ ‫مشکلی که برای بر طرف کردن آن علی بن ابی طالب نباشد (در منابع اهل سنت و وهابیت روایاتی است که‬
‫که بزرگان صحابه شیعه بوده اند و تنها مذهب در عصر نبوی تشّی ع می باشد‪:‬‬ ‫عمر بن خطاب حکم به کشتن شخصی می داد اما امام علی علیه السالم برای نجات ج ان آن ش خص‪ ،‬حکم‬
‫آقای البانی (که از بزرگان وهابیت است و به بخاری عصر حاضر شهرت دارد) در شرح حال یک راوی اعتراف‬ ‫الهی را به عمر می گفت و او را آگاه می کرد تا جان بی گناهی را نجات ده د در این ج ا ب ود ک ه عم ر ب ه‬
‫بسیار جالبی کرده است‪ ،‬ایشان در شرح حال موسی بن قیس می گوید‪:‬‬ ‫ام‬ ‫لّی ت ام‬ ‫افض‬
‫الم‬
‫ت‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬االستيعاب في معرفة األصحاب ج ‪ 3‬ص ‪ ،1090‬المؤلف‪ :‬أبو عمر يوسف بن عبد الّله بن محمد بن‬ ‫{قلت‪ :‬تفرد العقيلي برميه بالرفض‪ ،‬و ما رواه عنه أن الثورى قال له‪ :‬أيهما أحب إليك أب و بكر أو على؟ ق ال‪:‬‬
‫عبد آلبر بن عاصم ‪ -‬النمرى القرطبي (المتوفى‪ 463 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬على محمد البجاوي‪ ،‬الناش ر‪ :‬دار الجيل‪،‬‬ ‫قلت‪ :‬على‪ .‬فهذا – و إن كنا ال نوافقه عليه – ليس رفض ًا‪ ،‬فكث ير من الس لف كانوا يفًايلع نولّض‪ ،‬فليس ه ذا‬
‫بيروت‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 1412 ،‬ه‪ 1992 - -‬م‪ ،‬عدد األجزاء‪4 :‬‬ ‫بالذي يقدح فيه} (‪)1‬‬
‫و آقای محمد بن عبد الرزاق می گوید‪:‬‬ ‫فقط آقای عقیلی گفته است که موسی بن قیس رافضی است و آقای ثوری به موس ی بن قیس گفت ه‪ :‬ک دام‬
‫{الشيعة‪:‬‬ ‫یک از این دو نفر محبوب تر و افضل است نزد تو‪ ،‬ابو بکر یا علی بن ابی طالب؟ موس ی بن قیس گفت‪ :‬علی‬
‫الشيعة لفظ معناه األتباع و األنصار يطلق على الواحد و المثنى و الجمع و المذكر و المؤنث‪ ،‬تقول هو ش يعة و‬ ‫بن ابی طالب افضل است از ابو بکر ‪ -‬هر چند ما وهابیت قبول نداریم که علی از ابو بکر افضل اس ت !!!!‪ -‬ام ا‬
‫هما و هم و هن شيعة و جمعه شيع و أشياع‪ ،‬ثم صار علمًا بالغلبة على أتباع على بن أبي طالب عليه السالم‪.‬‬ ‫این سخن موسی بن قیس دلیل بر رافضی بودنش نیست زیرا بسیاری از َس َلف (صحابه و تابعین) علی بن ابی‬
‫عرف جماعة من كبار الصحابة بمواالة على فى عصر رسول الّله صلى الّله عليه و سلم مثل س ليمان الفارس ی‬ ‫طالب را افضل از ابو بکر می دانسته اند (یعنی شیعه بوده اند‪).‬‬
‫القائل‪ :‬بايعنا رسول الّله على النصح للمسلمين و االئتمام بعلى بن أبي طالب و المواالة له‪ .‬و مث ل أبي س عيد‬ ‫بسیار جالب است که وهابی ها نام دیگر شان را َس َلفی یعنی پیروان َس َلف (صحابه و ت ابعین) گذاش ته اند و‬
‫الخدرى الذى يقول‪ :‬أمر الناس بخمس فعملوا بأربع و تركوا واحدة‪ .‬و لما سئل عن األربع قال‪ :‬الصالة و الزكاة‬ ‫بزرگ آنان یعنی البانی می گوید‪ :‬بسیاری از َس َلف‪ ،‬علی بن ابی طالب را افضل از ابو بکر‬
‫و صوم شهر رمضان و الحج قيل‪ :‬فما الواحد آلتی ترموه ا؟ ق ال‪ :‬والي ة على بن أبى ط الب قيل ل ه‪ :‬و إنم ا‬
‫لمفروضة معهن قال‪ :‬هي مفروضة معهن‪ .‬و مثل أبي ذر الغفاري و عمار بن ياس ر و حذيف ة بن اليم ان و ذى‬ ‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬سلسلة األحاديث الضعيفة و الموضوعة و أثرها الس يئ فى األم ة ج ‪ 13‬ص ‪ 880‬و ‪ ،881‬المؤل ف‪:‬‬
‫الشهادتين خزيمة بن ثابت و أبى أيوب األنصارى و خالد بن سعيد بن الع اص و قيس ابن س عد بن عب ادة و‬ ‫أبو عبد الرحمن محمد ناصر الدين‪ ،‬بن الحاج نوح بن نجاتى بن آدم‪ ،‬األش قودرى األلب اني (المت وفى‪1420 :‬‬
‫كثير أمثالهم‪ .‬و من أرادهم فليراجع كتاب الدرجات الرفيعة البن معصوم‪.‬‬ ‫ه‪ ،)-‬دار النشر‪ :‬دار المعارف‪ ،‬الرياض ‪ -‬الممكلة العربية الس عودية‪ ،‬الطبع ة‪ :‬األولى‪ 1412 ،‬ه‪1992 / -‬م‪ ،‬ع دد‬
‫عرف هؤالء باسم شيعة على ثم غلب فأطلق فقيل لهم ش يعة‪ .‬ذكر أب و ح اتم ال رازي في كت اب الزين ة فی‬ ‫األجزاء‪14 :‬‬
‫األلفاظ المتداولة بين أرباب العلوم على ما نقل فى كتاب الروضات أن أول اس م ظه ر في اإلس الم على عه د‬ ‫می دانسته اند (یعنی اکثر سلف شیعه بوده اند زیرا یکی از اصول قطعی اهل سنت و وهابیت افضلّی ت ابو بکر‬
‫رسول الّله صلى الّله عليه و سلم الش يعة و كان لقب أربع ة من الص حابة و هم أب و ذر و س ليمان و عم ار و‬ ‫بر امیر المؤمنین علیه السالم است)‪ .‬و جالب تر این که خود البانی با سلف مخالفت می کند و می گوید‪ :‬ه ر‬
‫المقداد إلى أن آن أوان صفين فاشتهر بين موالى على عليه السالم‪ ...‬أما م ا ذهب إليه بعض المت اب من أن‬ ‫چند ما قبول ندارم که علی بن ابی طالب افضل از ابو بکر است!!! این دیگر چگونه پیروی از سلف است؟!!‬
‫أصل مذهب التشيع من بدعة عبد الّله ابن سبأ المعروف بابن السوداء فهو و هم و قلة علم بحقيقة مذهبهم‪ .‬و‬ ‫بنابراین َس َلفی واقعی‪ ،‬شیعه است نه وهابیت که به دروغ ادعا س لفّی ت می کن د و از اک ثر ص حابه و ت ابعین‬
‫من علم منزلة هذا الرجل عند الشيعة و براءتهم منه و من أقواله و أعماله و كالم علم ائهم في الطعن فيه بال‬ ‫تبعّی ت نمی کند‪.‬‬
‫خالف بينهم فی ذلک‪ ،‬علم مبلغ هذا القول من الصواب‪ .‬ال ريب في أن أول ظهور الشيعة كان في الحجاز بلد‬ ‫و عالم بزرگ اهل سنت و وهابیت آقای ابو عمر ابن عبد الّب ر (مت وفی ‪ 463‬ه‪ )-‬در کت ابش (اإلس تيعاب في‬
‫المتشيع له‪)1( }.‬‬ ‫معرفة األصحاب) که در معرفی صحابه نگاشته است می گوید‪:‬‬
‫{روى َع ن سلمان‪َ ،‬و أبي ذر‪ ،‬و المقداد‪ ،‬و خباب‪ ،‬و جابر‪َ ،‬و أِبی َس ِعيد اْلُخ ْد ِری‪ ،‬و زي د بن األرقم أن على بن‬
‫‪ -1‬الكتاب‪ :‬خطط الشام ج ‪ 6‬ص ‪ 245‬و ‪ ،246‬المؤلف‪ :‬محمد بن عبد الرزاق بن محَّم د‪ُ ،‬كرد َع لى (المت وفى‪:‬‬ ‫أِبي طالب َرضِى الُهّل َعْنُه أول من أسلم‪ ،‬و فّض له هؤالء على غيره} (‪)1‬‬
‫‪ 1372‬ه‪ ،)-‬الناشر‪ :‬مكتبة النورى‪ ،‬دمشق‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثالثة‪ 1403 ،‬ه‪ 1983 - -‬م‪ ،‬عدد األجزاء‪6 :‬‬ ‫از سلمان و ابوذر و مقداد و خباب و جابر و ابو سعید خ دری و زید بن ارقم روایت ش ده اس ت می گفتن د‪:‬‬
‫شیعه ‪:‬‬ ‫اولین مسلمان علی بن ابی طالب است و این افراد‪ ،‬علی بن ابی طالب را افضل و برترین ص حابه می دانس ته‬
‫معنای لفظی شیعه یعنی‪ :‬پیرو و یاور‪ .‬و بر یک یا دو یا جمعی از مذکر و مؤنث اطالق می شود‪ ...‬س پس این‬ ‫اند (شیعه بوده اند)‪.‬‬
‫لفظ شیعه‪َ ،‬ع َلم شد برای پیروان علی بن ابی طالب عليه السالم‪.‬‬ ‫همان طور که همگان می دانند یکی از مبانی اصلی اهل سنت و وهابیت این است که ابو بک ر اولین خلیف ه‬
‫در زمان رسول الّله جماعتی از بزرگان صحابه شناخته می شدند به پیروان علی بن ابی طالب‪ ،‬مثل‪ :‬س لمان‬ ‫رسول الّله صلى الّله عليه و آله و سلم و برترین صحابه می باشد‪ ،‬بنابراین سلمان و ابوذر و‪ ...‬به دلیل این ک ه‬
‫فارسی که می گفت‪ :‬بیعت کردیم با رسول الّله بر این که خیر خواه مسلمین باشیم و بر ام امت علی بن ابی‬ ‫امیر المؤمنین علیه السالم را افضل و برترین صحابه می دانسته اند شیعه می باشند‪.‬‬
‫‪ .5‬االمامة و السياسة ‪ ،‬المولف ‪ :‬أبو محمد عبد الّله بن مسلم بن قتيبة الِرونيّدى (‪ 213‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬الزيني‬ ‫طالب و مواالت و پیروی از ایشان‪ ،‬و مثل ابو سعید خدری که می گفت‪ :‬خداوند مردم را به پنج چیز امر کرد‬
‫‪ .6‬إيجاز البيان عن معاني القرآن ‪ ،‬المؤلف‪ :‬محمود بن أبي الحسن بن الحسين النيسابوري أب و القاس م‪ ،‬نجم‬ ‫اما مردم به چهار چیز عمل کردند و یکی را ترک کردند‪ ،‬وقتی که سؤال شد از آن چه ار چ یز گفت‪ :‬آن ه ا‬
‫الدين (المتوفى‪ :‬نحو ‪ 553‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬الدكتور حنيف بن حسن القاسمي‪ ،‬الناش ر ‪ :‬دار الغ رب اإلس المي ‪-‬‬ ‫نماز و زکات و روزه رمضان و حج می باشد‪ ،‬به او گفته شد آن دیگری را که مردم ترک کردند چیس ت؟ اب و‬
‫بيروت‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى ‪ 1415 -‬ه‪-‬‬ ‫سعید خدری گفت‪ :‬والیت علی ابن ابی طالب‪ ،‬به او گفتند‪ :‬آیا والیت علی بن ابی ط الب هم مث ل آن چه ار‬
‫‪ .7‬بحر العلوم = تفسير السمرقندى ‪ ،‬المؤلف ‪ :‬أبو الليث نص ر بن محم د بن أحم د بن إب راهيم الس مرقندي‬ ‫چیز واجب است؟ گفت‪ :‬بله واجب است‪ .‬و مثل ابوذر غفاری و عمار بن یاسر و حذيفه بن الیمان و خزیمه بن‬
‫(المتوفى‪ 373 :‬ه‪ )-‬المحقق‪ :‬الشيخ على محمد معوض ‪ -‬الشيخ عادل احم د عب د الموج ود و‪ ،...‬الناش ر ‪ :‬دار‬ ‫ثابت ذى الشهادتين و أبي أيوب األنصارى و خالد بن سعید بن العاص و قیس ابن سعد بن عب اده و بس یاری‬
‫الكتب العلمية – بيروت‪ ،‬لبنان‬ ‫امثال ایشان (که شیعه بوده اند)‪ .‬و هر کس می خواهد مطالب بیش تری بداند به کتاب الدرجات الرفیعه که‬
‫‪ .8‬تاريخ الطبرى ‪ ،‬المؤلف‪ :‬محمد بن جرير بن يزيد بن كثير بن غالب األملي‪ ،‬أبو جعف ر الط بري (المت وفى‪:‬‬ ‫ابن مسعود نوشته است مراجعه کند‪.‬‬
‫‪ 310‬ه‪(،)-‬صلة تاريخ الطبرى لع ريب بن س عد القرط بي‪ ،‬المت وفی‪ 369 :‬ه‪ ،)-‬الناش ر‪ :‬دار ال تراث ‪ -‬ب يروت‪،‬‬ ‫این صحابه به شیعه علی بن ابی طالب شناخته می شدند‪ ،‬سپس این لفظ شیوع پیدا ک رد و اطالق ش د ب ر‬
‫الطبعة‪ :‬الثانية ‪ 1387 -‬ه‪-‬‬ ‫پیروان علی بن ابی طالب‪ .‬و ابو حاتم رازی در کتاب (الزینه في األلفاظ المتداوله بين أرباب العلوم) طب ق آن‬
‫‪ .9‬تاريخ اإلسالم و وفيات المشاهير و األعالم ‪ ،‬المؤلف‪ :‬شمس الدين أبو عبد الّله محمد بن أحمد بن عثم ان‬ ‫چه در کتاب الروضات آمده نقل می کند که‪ :‬اولین اسمی که در اسالم در زمان رسول الّله وجود داشت اسم‬
‫بن قايماز الذهبي (المتوفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬عمر عبد السالم التدمري‪ ،‬الناشر‪ :‬دار الكتاب العربي ‪،‬ب يروت‪،‬‬ ‫شیعه بود و این لقب چهار نفر از صحابه بود یعنی‪ :‬ابوذر و سلمان و عم ار و المق داد‪ ...‬و آن چ ه ک ه بعض ی‬
‫الطبعة‪ :‬الثانية‪ 1413 ،‬ه‪ 1993 - -‬م‪ ،‬عدد األجزاء‪52 :‬‬ ‫کتاب ها گفته اند که اصل مذهب شیعه از بدعت های عبد الّله بن سبا معروف به ابن سوداء است یک وهم و‬
‫‪ .10‬تاريخ الثقات ‪ ،‬المؤلف‪ :‬أبو الحسن أحمد بن عبد الّله بن صالح العجلى الكوفى (المتوفى‪ 261 :‬ه‪ ،)-‬الناشر‬ ‫خیال می باشد و این نشان دهنده ی کم اطالع بودن از حقیقت مذهب تشیع است‪ .‬و هر کس جایگ اه عب د‬
‫‪ :‬دار الكتب العلمية ‪ -‬لبنان‬ ‫الّله بن سبا را نزد شیعیان بداند و بیزاری شان از او را در اعمال و سخنان شان و سخنان علماء ش یعه در رد‬
‫‪ .11‬التاريخ الكبير ‪ ،‬المؤلف‪ :‬محمد بن إسماعيل بن إبراهيم بن المغيرة البخارى‪ ،‬أبو عبد الّله (المت وفی ‪256‬‬ ‫و طعن بر او را بداند‪ ،‬خواهد دانست که درست این است که شیعه از زمان پیامبر وجود داشته اس ت‪ .‬و هیچ‬
‫ه‪ ،)-‬الطبعة‪ :‬دائرة المعارف العثمانية‪ ،‬حيدر آباد ‪ -‬الدكن‪ ،‬طبع تحت مراقبة‪ :‬محمد عب د المعيد خ ان‪ ،‬ع دد‬ ‫شکی نیست که اولین ظهور تشیع در حجاز (عربستان) بوده است‪...‬‬
‫األجزاء‪8 :‬‬ ‫خداوند را شاکریم که حّج ت را بر همگان تمام کرده است‬
‫‪ .12‬تاریخ بغداد ‪ ،‬المؤلف‪ :‬أبو بكر أحمد بن على بن ثابت بن أحمد بن مهدى الخطيب البغ دادي (المت وفى‪:‬‬ ‫و ما را از شیعیان امیر المؤمنین علیه السالم قرار داده است‪.‬‬
‫‪ 463‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬الدكتور بشار عواد معروف‪ ،‬الناشر‪ :‬دار الغرب اإلسالمي ‪ -‬بيروت‪ ،‬الطبع ة‪ :‬األولى‪ 1422 ،‬ه‪-‬‬ ‫﴿ اْلَح ْم ُد لِهّل اَج یذّلَع َلنا ِمَن اْلُم َت َمِّس کیَن ِبِوالَیِه امیِر اْلُم ْؤ ِمنیَن على بن ابي طالب علیه السالم﴾‪.‬‬
‫‪ 2002 -‬م‪ ،‬عدد األجزاء‪16 :‬‬ ‫منابع و مآخذ‬
‫‪ .13‬تذكرة الخواص‪ ،‬المؤلف‪ :‬يوسف بن فرغلى بن عبد الّل ه البغ دادي الحنفى س بط بن الج وزی (المت وفی‪:‬‬ ‫‪ .1‬إرشاد السارى لشرح صحيح البخارى‪ ،‬المؤلف‪ :‬أحم د بن محم د بن أبي بكر بن عب د المل ك القس طالني‬
‫‪ 654‬ه‪)-‬‬ ‫القتيبي المصرى‪ ،‬أبو العباس‪ ،‬شهاب الدین (المت وفى‪ 923 :‬ه‪ ،)-‬الناش ر ‪ :‬المطبع ة الكبرى األميري ة‪ ،‬مص ر‪،‬‬
‫‪ .14‬تذكرة الحفاظ ‪ ،‬المؤلف‪ :‬شمس الدين أبو عبد الَق نب نامثع نامثع نب دمحأ نب دمحم هّلاْيم از ال ذهبي‬ ‫الطبعة‪ :‬السابعة‪ 1323 ،‬ه‪ ،-‬عدد األجزاء‪10 :‬‬
‫(المتوفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬الناشر‪ :‬دار الكتب العلمية ب يروت ‪ -‬لبن ان‪ ،‬الطبع ة‪ :‬األولى‪ 1419 ،‬ه‪ 1998 - -‬م‪ ،‬ع دد‬ ‫‪ .2‬إزالة الخفاء عن خالفة الخلفاء (ترجمه فارسی) ‪ ،‬المؤلف‪ :‬ولى الّله الدهلوى (المتوفى‪ 1176 :‬ه‪)-‬‬
‫األجزاء‪4 :‬‬ ‫‪ .3‬االستيعاب في معرفة األصحاب ‪ ،‬المؤلف‪ :‬أبو عمر يوسف بن عبد الّل ه بن محم د بن عب د آل بر بن عاص م‬
‫‪ .15‬تفسير أبى السعود = إرشاد العقل السليم إلى مزايا الكتاب الكريم ‪ ،‬المؤلف‪ :‬أبو السعود العمادى محمد بن‬ ‫النمري القرطبي (المتوفى‪ 463 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬على محمد البجاوي‪ ،‬الناشر‪ :‬دار الجيل‪ ،‬بيروت‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪،‬‬
‫محمد بن مصطفى (المتوفى‪ 982 :‬ه‪ ،)-‬الناشر ‪ :‬دار إحياء التراث العربي ‪ -‬بيروت ‪ -‬لبنان‬ ‫‪ 1412‬ه‪ 1992 - -‬م‪ ،‬عدد األجزاء‪4 :‬‬
‫‪ .16‬تفسير الجاللين ‪ ،‬المؤلف‪ :‬جالل الدين محمد بن أحمد المحلى (المتوفی‪ 864 :‬ه‪ )-‬و جالل ال دین عب د‬ ‫‪ .4‬األعالم ‪ ،‬المؤلف‪ :‬خير الدين بن محمود بن محمد بن علی بن فارس‪ ،‬الزركلي الدمشقى (المت وفى‪1396 :‬‬
‫الرحمن بن أبي بكر السيوطى (المتوفى‪ 911 :‬ه‪ ،)-‬الناشر‪ :‬دار ابن كثير – دمشق – بيروت‬ ‫ه‪ ،)-‬الناشر‪ :‬دار العلم للماليين الطبعة‪ :‬الخامسة عشر ‪ -‬أيار ‪ /‬مايو ‪ 2002‬م‬
‫‪ .27‬الجامع ألحكام القرآن = تفسير القرطبي ‪ ،‬المؤلف‪ :‬أبو عبد الّل ه محم د بن أحم د بن أبي بكر بن ف رح‬ ‫‪ .17‬تفسير الطبرى = جامع البيان عن تأويل آي القرآن ‪ ،‬المؤلف‪ :‬محمد بن جرير بن يزيد بن كثير بن غالب‬
‫األنصاري الخزرجي شمس الدين القرطبى (المتوفى‪ 671 :‬ه‪ ،)-‬تحقيق‪ :‬الدكتور عب د الّل ه بن عب د المحس ن‬ ‫األملى‪ ،‬أبو جعفر الطبرى (المتوفى‪ 310 :‬ه‪ ،)-‬تحقيق‪ :‬الدكتور عبد الّله بن عبد المحسن التركي‪ ،‬بالتعاون مع‬
‫التركي و‪،...‬الناشر‪ :‬موسسة الرسالة ‪ -‬بيروت ‪ -‬لبنان‬ ‫مركز البحوث و الدراسات اإلسالمية بدار هجر الدكتور عبد السند حسن يمام ة‪ ،‬الناش ر‪ :‬دار هج ر للطباع ة و‬
‫‪ .28‬الجرح و التعديل‪ ،‬المؤلف‪ :‬أبو محمد عبد ال رحمن بن محم د بن إدريس بن المن ذر التميمي‪ ،‬الحنظلى‪،‬‬ ‫النشر و التوزيع و اإلعالن‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 1422 ،‬ه‪ 2001 - -‬م‪ ،‬عدد األجزاء‪ 26 :‬مجلد ‪ 24‬مجل د و مجل دان‬
‫الرازي ابن أبي حاتم (المتوفى‪ 327 :‬ه‪ ،)-‬الناشر ‪ :‬طبعة مجلس دائرة المعارف العثمانية ‪ -‬بحيدر آباد الدكن ‪-‬‬ ‫فهارس‬
‫الهند‪ ،‬دار الكتب العلمية ‪ -‬لبنان‬ ‫‪ .18‬تفسير العثيمين ‪ ،‬المؤلف‪ :‬محمد بن صالح بن محم د الع ثيمين (المت وفى‪ 1421 :‬ه‪ ،)-‬الناش ر‪ :‬دار ابن‬
‫‪ .29‬خصائص امام على ‪ ،‬المؤلف‪ :‬أبو عبد الرحمن أحمد بن ش عيب بن على الخراس اني‪ ،‬النس ائي (المت وفى‪:‬‬ ‫الجوزى‪ ،‬المملكة العربية السعودية‬
‫‪ 303‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬ابو اسحق األثرى حجازی بن محمد بن شريف‪ ،‬الناشر‪ :‬دار الكتب العلمية ‪-‬بيروت ‪ -‬لبنان‬ ‫‪ .19‬تفسير القرآن ‪ ،‬المؤلف‪ :‬أبو المظفر‪ ،‬منص ور بن محم د بن عب د الجب ار ابن أحم د الم روزى الس معانى‬
‫‪ .30‬خطط الشام ‪ ،‬المؤلف‪ :‬محمد بن عبد الرزاق بن محَّم د‪ُ ،‬ك رد على (المت وفى‪ 1372 :‬ه‪ ،)-‬الناش ر‪ :‬مكتب ة‬ ‫التميمي الحنفي ثم الشافعي (المتوفى‪ 489 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬ياس ر بن إب راهيم و غ نيم بن عب اس بن غ نيم‪،‬‬
‫النوري‪ ،‬دمشق‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثالثة‪ 1403 ،‬ه‪ 1983 ،-‬م‪ ،‬عدد األجزاء‪6 :‬‬ ‫الناشر ‪ :‬دار الوطن‪ ،‬الرياض ‪ -‬السعودية‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 1418 ،‬ه‪ 1997 - -‬م‬
‫‪ .31‬روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني ‪ ،‬المؤل ف ‪ :‬ش هاب ال دين محم ود بن عب د الّل ه‬ ‫‪ .20‬تفسير القرآن العظيم البن أبي حاتم ‪ ،‬المؤلف‪ :‬أبو محمد عبد الرحمن بن محم د بن إدريس بن المن ذر‬
‫الحسيني األلوسي (المتوفى‪ 1270 :‬ه‪ ،)-‬الناشر ‪ :‬إدارة الطباعة المنيري ة ‪ -‬احياء ال تراث الع ربي ‪ -‬ب يروت ‪-‬‬ ‫التميمي‪ ،‬الحنظلي‪ ،‬الرازي ابن أبي حاتم (المتوفى‪ 327 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬أسعد محمد الطيب‪ ،‬الناشر‪ :‬مكتبة نزار‬
‫لبنان‬ ‫مصطفى الباز ‪ -‬المملكة العربية السعودية‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثالثة ‪ 1419 -‬ه‪-‬‬
‫‪ .32‬سلسلة األحاديث الصحيحة و شيء من فقهها و فوائدها ‪ ،‬المؤلف ‪ :‬أبو عبد الرحمن محمد ناصر الدين‪ ،‬بن‬ ‫‪ .21‬تفسير القرآن العظيم إلبن كثير ‪ ،‬المؤلف ‪ :‬أبو الفداء إس ماعيل بن عم ر بن كث ير القرش ي البص ري ثم‬
‫الحاج نوح‪ ،‬األشقودرى األلباني (المتوفى‪ 1420 :‬ه‪ ،)-‬الناشر‪ :‬مكتبة المعارف للنشر و التوزيع‪ ،‬الرياض‪ ،‬الطبعة‪:‬‬ ‫الدمشقى (المتوفى‪ 774 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬محمد حسین شمس ال دين‪ ،‬الناش ر‪ :‬دار الكتب العلمية‪ ،‬منش ورات‬
‫األولى‪( ،‬المكتبة المعارف)‪ ،‬عدد األجزاء‪6 :‬‬ ‫محمد على بيضون ‪ -‬بيروت‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى ‪ 1419 -‬ه‪-‬‬
‫‪ .33‬سلسلة األحاديث الضعيفة و الموضوعة و أثرها السيئ فى األمة ‪ ،‬المؤلف ‪ :‬أبو عبد ال رحمن محم د ناص ر‬ ‫‪ .22‬تفسير الماتريدى (تأويالت أهل السنة) ‪ ،‬المؤلف‪ :‬محمد بن محم د بن محم ود‪ ،‬أب و منص ور الماتري دي‬
‫الدين بن الحاج نوح بن نجاتى بن آدم‪ ،‬األشقودرى األلب اني (المت وفى‪ 1420 :‬ه‪ ،)-‬دار النش ر‪ :‬دار المع ارف‪،‬‬ ‫(المتوفى‪ 333 :‬ه‪ )-‬المحقق‪ :‬د‪ .‬مجدى باسلوم‪ ،‬الناش ر‪ :‬دار الكتب العلمية ‪ -‬ب يروت‪ ،‬لبن ان‪ ،‬الطبع ة‪ :‬األولى‪،‬‬
‫الرياض ‪ -‬الممكلة العربية السعودية‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 1412 ،‬ه‪ 1992 / -‬م‪ ،‬عدد األجزاء‪14 :‬‬ ‫‪ 1426‬ه‪ 2005 - -‬م‪ ،‬عدد األجزاء‪10 :‬‬
‫‪ .34‬سير أعالم النبالء ‪ ،‬المؤلف‪ :‬شمس الدين أبو عبد الّل ه محم د بن أحم د بن عثم ان بن قايم از ال ذهبي‬ ‫‪ .23‬تقريب التهذيب‪ ،‬المؤلف‪ :‬أبو الفضل أحمد بن على بن محمد بن أحم د بن حج ر العس قالني (المت وفی‪:‬‬
‫(المتوفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬مجموع ة من المحققين بإش راف الش يخ ش عيب األرناؤوط‪ ،‬الناش ر‪ :‬مؤسس ة‬ ‫‪ 852‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬ابو األشبال صغير احمد شاغف‪ ،‬الناشر‪ :‬دار العاصمة ‪ -‬الرياض‬
‫الرسالة‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثالثة‪ 1405 ،‬ه‪ 1985 / -‬م‪ ،‬عدد األجزاء‪ 23( 25 :‬و مجلدان فهارس)‬ ‫‪ .24‬تقريب التهذيب‪ ،‬المؤلف‪ :‬أبو الفضل أحمد بن على بن محمد بن أحم د بن حج ر العس قالنی (المت وفی‪:‬‬
‫‪ .35‬صحیح مسلم ‪ ،‬المؤلف‪ :‬مسلم بن الحجاج أبو الحسن القشيري النيسابوري (المتوفى‪ 261 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪:‬‬ ‫‪ 852‬ه‪،)-‬المحقق‪ :‬عادل مرشد‪ ،‬الناشر‪ :‬موسسة الرسالة ‪ -‬لبنان‬
‫محمد فؤاد عبد الباقي‪ ،‬الناشر‪ :‬دار الحديث ‪ -‬قاهرة‬ ‫‪ .25‬تهذيب الكمال في أسماء الرجال‪ ،‬المؤلف‪ :‬يوسف بن عبد الرحمن بن يوسف أبو الحج اج‪ ،‬جم ال ال دين‬
‫‪ .36‬صحیح مسلم‪ ،‬المؤلف‪ :‬مسلم بن الحجاج أبو الحسن القشيرى النيسابوري (المت وفى‪ 261 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪:‬‬ ‫ابن الزكي أبي محمد القضاعي الكلبى المزى (المت وفى‪ 742 :‬ه‪ ،)-‬المحق ق‪ :‬د‪ .‬بش ار ع واد مع روف‪ ،‬الناش ر‪:‬‬
‫محمد فؤاد عبد الباقي‪ ،‬الناشر‪ :‬دار إحياء التراث العربي ‪ -‬بيروت‪ ،‬عدد األجزاء‪5 :‬‬ ‫مؤسسة الرسالة ‪ -‬بيروت‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ ،1980 - 1400 ،‬عدد األجزاء‪35 :‬‬
‫‪ .37‬صحيح البخارى ‪ ،‬المؤلف‪ :‬محمد بن إسماعيل أبو عبد الّله البخاري الجعفى (المتوفی‪ 256 :‬ه‪ ،)-‬الناش ر‪:‬‬ ‫‪ .26‬الثقات‪ ،‬المؤلف‪ :‬محمد بن حبان بن أحمد بن حبان بن مع اذ بن َم عب َد ‪ ،‬التميمي‪ ،‬أب و ح اتم‪ ،‬ال دارمي‪،‬‬
‫دار ابن كثير ‪ -‬دمشق ‪ -‬بيروت ‪ -‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 1423 ،‬ه‪ 2002 - -‬م‬ ‫الُب ستي (المتوفى‪ 354 :‬ه‪ ،)-‬طبع بإعانة‪ :‬وزارة المعارف للحكومة العالية الهندية‪ ،‬تحت مراقبة‪ :‬الدكتور محم د‬
‫‪ .38‬صحيح الجامع الصغير و زياداته ‪ ،‬المؤلف‪ :‬أبو عبد الرحمن محمد ناصر الدين‪ ،‬بن الح اج نوح بن نج اتي‬ ‫عبد المعید خان مدير دائرة المعارف العثمانية‪ ،‬الناشر‪ :‬دائرة المع ارف العثمانية بحيدر آب اد ال دكن الهن د‪،‬‬
‫بن آدم‪ ،‬األشقودرى األلباني‪( ،‬المتوفى‪ 1420 :‬ه‪ ،)-‬الناشر ‪ :‬المكتب اإلسالمي عدد األجزاء‪2 :‬‬ ‫الطبعة‪ :‬األولى‪ 1393 ،‬ه‪ ،1973 = -‬عدد األجزاء‪9 :‬‬
‫‪ .52‬المدخل إلى مذهب اإلمام أحمد بن حنبل ‪ ،‬المؤلف‪ :‬عبد القادر بن أحمد بن مص طفى بن عب د ال رحيم‬ ‫‪ .39‬صحيح الجامع الصغير و زياداته ‪ ،‬المؤلف‪ :‬أبو عبد الرحمن محمد ناصر الدين بن الحاج نوح‪ ،‬األش قودرى‬
‫بن محمد بدران (المتوفى‪ 1346 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬د‪ .‬عبد الّله بن عبد المحسن التركي‪ ،‬الناشر‪ :‬مؤسسة الرس الة‬ ‫األلباني (المتوفى‪ 1420 :‬ه‪ ،)-‬الناشر‪ :‬المكتب اإلسالمي‬
‫‪ -‬بيروت‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثانية‪ ،1401 ،‬عدد األجزاء‪1 :‬‬ ‫‪ .40‬صحيح سنن الترمذى‪ ،‬المؤلف‪ :‬محمد ناصر الدين األلباني (المتوفى‪ 1420 :‬ه‪ )-‬الناشر‪ :‬مكتبة المع ارف ‪-‬‬
‫‪ .53‬مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح ‪ ،‬المؤلف‪ :‬علی بن (سلطان) محم د‪ ،‬أب و الحس ن نور ال دين المال‬ ‫الرياض‬
‫الهروى القاري (المتوفى‪ 1014 :‬ه‪ ،)-‬الناشر‪ :‬دار الكتب العلمية‪ ،‬بيروت ‪ -‬لبنان‬ ‫‪ .41‬الطبقات الكبرى ‪ ،‬المؤلف ‪ :‬أبو عبد الّله محمد بن سعد بن منيع الهاش مى ب الوالء‪ ،‬البص رى‪ ،‬البغ دادي‬
‫‪ .54‬الذهب و معادن الجوهر ‪ ،‬المؤلف ‪ :‬أبى الحسن على بن الحسين بن على المسعودى (المت وفى‪ 346 :‬ه‪،)-‬‬ ‫المعروف بابن سعد (المتوفى‪ 230 :‬ه‪ ،)-‬تحقيق‪ :‬محمد عبد القادر عطا‪ ،‬الناش ر‪ :‬دار الكتب العلمية ‪ -‬ب يروت‪،‬‬
‫الناشر‪ :‬المكتبة العصرية ‪ -‬بيروت‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 1425 ،‬ه‪-‬‬ ‫الطبعة‪ :‬األولى‪ 1410 ،‬ه‪ 1990 - -‬م ‪ ،‬عدد األجزاء‪8 :‬‬
‫‪ .55‬المستدرك على الصحيحين‪ ،‬المؤلف‪ :‬أبو عبد الّله الحاكم محمد بن عبد الّله بن محم د بن عط ا‪ ،‬الناش ر‪:‬‬ ‫‪ .42‬الفصل في الملل و األهواء و النحل‪ ،‬المؤل ف‪ :‬أب و محم د على بن أحم د بن س عيد بن ح زم األندلس ي‬
‫دار الكتب العلمية ‪ -‬بيروت‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ ،1990 - 1411 ،‬عدد األجزاء‪4 :‬‬ ‫القرطبي الظاهري (المتوفى‪ 456 :‬ه‪ ،)-‬الناشر‪ :‬مكتبة الخانجي – القاهرة‬
‫‪ .56‬مسند اإلمام أحمد بن حنبل ‪ ،‬المؤل ف‪ :‬أب و عب د الّل ه أحم د بن محم د بن حنب ل بن هالل بن أس د‬ ‫‪ .43‬الفصول المهمة ‪ ،‬المؤلف‪ :‬على بن محمد بن احمد المالكي المكى ابن الصّب اغ (المتوفى‪ 855 :‬ه‪ )-‬الناش ر‪:‬‬
‫الشيباني (المتوفى‪ 241 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬أحمد محمد ش اكر‪ ،‬الناش ر‪ :‬دار الح ديث ‪ -‬الق اهرة‪ ،‬الطبع ة‪ :‬األولى‪،‬‬ ‫دار األضواء – بيروت‬
‫‪ 1416‬ه‪ 1995 - -‬م‪ ،‬عدد األجزاء‪( :‬القسم الذي حققه أحمد شاكر)‬ ‫‪ .44‬كفاية الطالب ‪ ،‬المؤلف‪ :‬ابو عبد الّله محمد بن يوسف بن محمد القرشي الگنجى الشافعي (المتوفى‪658 :‬‬
‫‪ .57‬مسند البزار المنشور باسم البحر الزخار ‪ ،‬المؤلف‪ :‬أبو بكر أحم د بن عم رو بن عب د الخ الق بن خالد بن‬ ‫ه‪)-‬‬
‫عبيد الّله العتكى المعروف بالبزار (المتوفى‪ 292 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬محفوظ الرحمن زين الّله‪( ،‬حق ق األج زاء من‬ ‫‪ .45‬الكاشف في معرفة من له رواية فى الكتب الستة ‪ ،‬المؤلف‪ :‬شمس الدين أبو عبد الّله محمد بن أحم د بن‬
‫‪ 1‬إلى ‪ ،)9‬الناشر‪ :‬مكتبة العلوم و الحكم ‪ -‬المدينة المنورة‪ ،‬الطبع ة‪ :‬األولى‪( ،‬ب دأت ‪ 1988‬م‪ ،‬و انتهت ‪2009‬‬ ‫عثمان بن قايماز الذهبي (المتوفى‪ 748 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬محمد عوامة ‪-‬أحمد محمد نمر الخطيب‪ ،‬الناش ر ‪ :‬دار‬
‫م)‪ ،‬عدد األجزاء‪18 :‬‬ ‫القبلة للثقافة اإلسالمية ‪ -‬مؤسسة علوم القرآن‪ ،‬جدة‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 1413 ،‬ه‪ 1992 - -‬م‬
‫‪ .58‬مشكاة المصابيح ‪ ،‬المؤلف‪ :‬محمد بن عبد الّل ه الخطيب العم ري‪ ،‬أب و عب د الّل ه‪ ،‬ولى ال دين‪ ،‬الت بريزى‬ ‫‪ .46‬الكشاف ‪ ،‬المؤلف‪ :‬أبو القاسم محمود بن عمرو بن أحمد‪ ،‬الزمخشرى جار الّله (المتوفى‪ 538 :‬ه‪ ،)-‬الناشر‪:‬‬
‫(المتوفى‪ 741 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬محمد ناصر الدين األلباني‪ ،‬الناشر‪ :‬المكتب اإلسالمي ‪ -‬ب يروت الطبع ة‪ :‬الثانية‪،‬‬ ‫دار المعرفة – بيروت ‪ -‬لبنان‬
‫‪1979‬‬ ‫‪ .47‬كنز العمال في سنن األقوال و األفعال ‪ ،‬المؤلف‪ :‬عالء الدين على بن حسام الدین ابن قاضی خان القادرى‬
‫‪ .59‬المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية ‪ ،‬المؤلف‪ :‬أبو الفضل أحمد بن على بن محمد بن أحمد بن حجر‬ ‫الشاذلي الهندي البرهانفورى ثم المدنى فالمكي الشهير بالمتقى الهندى (المتوفى ‪ 975 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬بكرى‬
‫العسقالني (المتوفى‪ 852 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ )17( :‬رسالة علمية قدمت لجامعة اإلمام محمد بن سعود‪ ،‬تنس يق‪ :‬د‪.‬‬ ‫حياني ‪ -‬صفوة السقا‪ ،‬الناشر‪ :‬مؤسسة الرسالة‪ ،‬الطبعة‪ :‬الطبعة الخامسة‪ 1401 ،‬ه‪1981 / -‬م‬
‫سعد بن ناصر بن عبد العزيز الشثري‪ ،‬الناشر‪ :‬دار العاصمة‪ ،‬دار الغيث ‪ -‬الس عودية‪ ،‬الطبع ة‪ :‬األولى‪ 1419 ،‬ه‪،-‬‬ ‫‪ .48‬لسان الميزان ‪ ،‬المؤلف ‪ :‬أبو الفضل أحمد بن على بن محمد بن أحم د بن حج ر العس قالني (المت وفى‪:‬‬
‫عدد األجزاء‪19 :‬‬ ‫‪ 852‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬عبد الفتاح أبو غدة‪ ،‬الناشر‪ :‬دار البشائر اإلسالمية‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 2002 ،‬م‪ ،‬ع دد األج زاء‪:‬‬
‫‪ .60‬معانى القرآن ‪ ،‬المؤلف ‪ :‬أبو زكريا يحيى بن زياد بن عبد الّله بن منظور الديلمى الف راء (المت وفى ‪207 :‬‬ ‫‪ ،10‬العاشر فهارس‬
‫ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬أحمد يوسف النجاتي ‪ /‬محمد على النجار ‪ /‬عبد الفتاح إسماعيل الش لبي‪ ،‬الناش ر‪ :‬دار المص رية‬ ‫‪ .49‬مجاز القرآن ‪ ،‬المؤلف ‪ :‬أبو عبيدة معمر بن المثنى التيمى البصرى (المتوفى ‪ 209 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬محم د‬
‫للتأليف و الترجمة ‪ -‬مصر‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‬ ‫فؤاد سزگین الناشر‪ :‬مكتبة الخانجي – القاهرة‪ ،‬الطبعة ‪ 1381 :‬ه‪-‬‬
‫‪ .61‬المعجم األوسط‪ ،‬المؤلف‪ :‬سليمان بن أحمد بن أيوب بن مط ير اللخمي الش امي‪ ،‬أب و القاس م الط براني‬ ‫‪ .50‬الزوائد الفوائد و منبع الفوائ د‪ ،‬المؤل ف‪ :‬أب و الحس ن نور ال دين على بن أبى بكر بن س ليمان الهيثمي‬
‫(المتوفى‪ 360 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬طارق بن عوض الّله بن محمد‪ ,‬عبد المحسن بن إبراهيم الحسيني‪ ،‬الناش ر‪ :‬دار‬ ‫(المتوفى‪ 807 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬محمد عبد القادر احمد عطا‪ ،‬الناشر‪ :‬دار الكتب العلمية ‪ -‬بيروت ‪ -‬لبنان‬
‫الحرمين ‪ -‬القاهرة‪ ،‬عدد األجزاء‪10 :‬‬ ‫‪ .51‬مجموعة رسائل اإلمام الغرالى ‪ ،‬المؤلف‪ :‬أبو حامد محمد بن محمد الغزالي الطوس ي (المت وفى‪ 505 :‬ه‪،)-‬‬
‫حققه‪ :‬ابراهیم امین محمد‪ ،‬الناشر‪ :‬المكتبة التوفيقية – القاهرة ‪ -‬مصر‬
‫‪ .62‬المعجم الكبير‪ ،‬المؤلف‪ :‬سليمان بن أحم د بن أي وب بن مط ير اللخمي الش امي‪ ،‬أب و القاس م الط براني‬
‫(المتوفى‪ 360 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬حمدی بن عبد المجيد السلفى‪ ،‬دار النشر ‪ :‬مكتبة ابن تيمية – القاهرة‪ ،‬الطبعة‪:‬‬
‫الثانية‪ ،‬عدد األجزاء‪25 :‬‬
‫‪ .63‬معرفة الثقات ‪ ،‬المؤلف‪ :‬أبو الحسن أحم د بن عب د الّل ه بن ص الح العجلي الكوفى (المت وفى‪ 261 :‬ه‪،)-‬‬
‫المحقق‪ :‬عبد العليم عبد العظيم ‪،‬البستوى الناشر‪ :‬مكتبة الدار ‪ -‬المدينة المنورة ‪ -‬الس عودية‪ ،‬الطبع ة‪ :‬األولى‪،‬‬
‫‪1985 – 1405‬‬
‫‪ .64‬معرفة الصحابة ‪ ،‬المؤل ف ‪ :‬أب و نعيم أحم د بن عب د الّل ه بن أحم د بن إس حاق بن موس ى بن مه ران‬
‫األصبهاني (المتوفى‪ 430 :‬ه‪ ،)-‬تحقيق‪ :‬عادل بن يوسف العزازي‪ ،‬الناشر ‪ :‬دار الوطن للنشر‪ ،‬الري اض‪ ،‬الطبع ة‪:‬‬
‫األولى ‪ 1419‬ه‪ 1998 - -‬م‪ ،‬عدد األجزاء‪ :‬عدد األجزاء‪ 6( 7 :‬أجزاء و مجلد فهارس)‬
‫‪ .65‬مناقب اإلمام أحمد بن حنبل ‪ ،‬المؤلف‪ :‬جمال الدين أبو الفرج عبد الرحمن بن على بن محم د الج وزي‬
‫(المتوفى‪ 597 :‬ه‪ ،)-‬المحقق‪ :‬د‪ .‬عبد الّله بن عبد المحسن التركي‪ ،‬الناشر‪ :‬دار هجر‪ ،‬الطبعة‪ :‬الثانية‪ 1409 ،‬ه‪-‬‬
‫‪ ،‬عدد األجزاء‪1 :‬‬
‫‪ .66‬مناقب اإلمام الشافعي ‪ ،‬المؤلف‪ :‬فخر ال دين محم د بن عم ر بن الحس ين ال رازي (المت وفى‪ 606 :‬ه‪،)-‬‬
‫المحقق‪ :‬د‪ .‬احمد حجازی السقا‪ ،‬الناشر‪ :‬مكتبة الكلّي ات األزهرية ‪ -‬األزهر ‪ -‬قاهرة‬
‫‪ .67‬الوجيز في تفسير الكتاب العزي ز ‪ ،‬المؤل ف ‪ :‬أب و الحس ن على بن أحم د بن محم د بن على الواح دي‪،‬‬
‫النيسابوري‪ ،‬الشافعي (المتوفى‪ 468 :‬ه‪ ،)-‬تحقیق‪ :‬صفوان عدنان داوودی‪ ،‬دار النشر‪ :‬دار القلم‪ ،‬الدار الش امية ‪-‬‬
‫دمشق‪ ،‬بيروت‪ ،‬الطبعة‪ :‬األولى‪ 1415 ،‬ه‪-‬‬

You might also like