‎⁨نظریه های ارتباطات⁩

You might also like

Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 50

‫بسمهللا الرحمن الرحیم‬

‫نظریههای ارتباطات‬

‫فاطمه نوری راد‬

‫‪1‬‬
‫‪-1‬نظریه ارتباطجمعی انیس مک کوایل (مرکز مطالعات رسانه)‬
‫‪-2‬نظریههای ارتباطات سورین وتانکارد ترجمه دکتر دهقان انتشارات دانشگاه تهران‬
‫‪ -3‬کاربرد نظریههای ارتباطات ترجمه دکتر دهقان انتشارات دانشگاه تهران‬
‫‪ -4‬نظریه رسانه انگلیس ترجمه کاشانی انتشارات سروش‬
‫‪ -5‬مقدمهای از نظریههای ارتباطجمعی نوشته مهرداد‬
‫‪ -6‬نظریههای ارتباطات دکتر مهدی زاده‬
‫جلسه اول‬
‫نظریه ارتباطات و تحوالت تاریخی رسانه‬
‫بهترین شروع برای نظریههای ارتباطات نظریههای تاریخی است نظریههای مطرحشده به نقش‬
‫ارتباطات در رسانه در تغییرات تاریخی و اجتماعی تأکید دارد‪ .‬مهمترین تحول تحولی به نام مدرنیته بود‪.‬‬
‫جوامع به دودسته سنتی و مدرن تقسیم میکنند؛ و البته بحث پستمدرن دموکراسی‪ ،‬تفکیک قوا‪،‬‬
‫صنعتی شدن‪ ،‬پیشرفت فنّاوری و‪ ...‬از ویژگیهای جامعه مدرن است‪.‬‬
‫مدرنیته تغییراتی در مباحث اقتصادی‪ ،‬اجتماعی و‪ ...‬است‪.‬‬
‫ون الفی مشخصههای جوامع مدرن‬
‫جوامع پیشامدرن یا سنتی مدرنیته یا جوامع مدرن‬
‫سرمایهداری و بازار‬ ‫معیشت بخورد و نمیر‬
‫به مقدار مصرف تولید میشد از انباشت تولید و منطق نظام سرمایهداری مبتنی بر کسب سود‬
‫سرمایه و بازار خبری نبود مگر در حالتهای انباشت سرمایه است ارزشافزوده و بازارهای‬
‫وسیع برای مبادله‬ ‫جزئی و ساده‬
‫کارل مارکس در نظام سرمایهداری ارزش حاکم بر‬
‫کاال ارزش مبادلهای است و اینیکی از دالیل از‬
‫خود به بیگانگی میشود‪/‬‬
‫تولید صنعتی‬ ‫تولید کشاورزی‬
‫وجه غالب تولید صنعتی است و کشاورزی‬
‫همشکل صنعتی پیداکرده است‬
‫جوامع پیشامدرن یا سنتی جوامع مدرن‬
‫زندگی شهری‬ ‫ترکیب جمعی روستایی بوده‬
‫مهمترین تجلی جوامع مدرن همین زندگی‬
‫شهری است‬
‫علم و معرفت جایگزین شناخت خرافی و حتی‬ ‫شناخت خزائی یا دینی‬
‫دینی شده است‬

‫شکل اعمال قدرت و تنظیمات اجتماعی بورد‬ ‫اشرافساالری‬


‫کراتیک است‪ ،‬با دستورات مشخصی نمیتواند‬
‫سیستم را اداره نماید و این البته پیامدهای‬
‫منفی دارد که وبر اشاره نموده است‬
‫کنشها بیشتر عقالنی است‬ ‫کفشها مبتنی بر احساسات و عواطف است‬
‫و منظورهمان عقالنیت ابزاری است که وبرمی‬
‫گوید‪ :‬هر کس رابطه خود را با دیگران بر اساس‬
‫سود و زیان بررسی میکند‪.‬‬
‫قانونگرایی‪ ،‬جوامع مکتوب‪،‬‬ ‫فقدان قانون‪ ،‬جوامع شفاهی‬

‫‪2‬‬
‫مرز گرایی (انسان میتواند هویت فردی داشته‬
‫باشد)‬

‫عاملی که سبب گشته از جوامع سنتی وارد جوامع مدرن شویم چه بوده است؟ تبیین علت تمایز‬
‫جوامع سنتی و مدرن‬
‫مثال ا مارکس ابزار تولید و تکامل شیوه تولید سبب تغییر تمام مناسبات اجتماعی و سیاسی میشود‬
‫که اینهمه بحثهای جامعهشناسی است و تقسیم بعد آنها قانون علمی نیست‪.‬‬
‫در ارتباطات به نظریههای میپردازیم که رسانه و ارتباطات را عامل شکلگیری فرهنگ و جامعه مدرن‬
‫میداند‪.‬‬
‫یکی از مؤلفههای بسیار تأثیرگذار مهم جامعه مدرن مفهوم زمان و مکان است درگذشته زمان از مکان‬
‫جدا نبود و کسی همیشه مرتبط با کجا بود‪ .‬به عبارتی تجربه همزمانی مربوط به مکان خاص بود‬
‫کسانی که به لحاظ فیزیکی حضور داشتند در مثال ا یک مسابقه فوتبال و قادر درک و تجربه آن بودند‬
‫تحت تأثیر تحوالتی زمان از مکان جدا شد زمان کوتاهتر شد و مکان کوچک ترشد این جدا شدن زمان و‬
‫مکان را‬
‫رابرستون فشردگی جهان حاوی فشردگی زمان مکان‬
‫گیلنز جدایی زمان مکان کاسترل زمان بیزمان و مکان بیمکان‬
‫این جدا شدن زمان و مکان به مقدار زیادی ناشی از رسانههای نوین ارتباطی است‬
‫از جا کندگی ارتباط و تعامل با دیگران محدود به مکان خاصی نیست ارتباط و تعامل ما از محیط محلی‬
‫کنده میشود و در محیط جغرافیایی درست بسته میشود‬
‫امروزه از طریقه رسانهها ارتباط یا جهانی شده است از طریق تلویزیون صحنههای سیل پاکستان را‬
‫میبینم و‪...‬‬
‫رسانهها بهویژه ارتباطجمعی میتواند سبب شکلگیری سبک جدید زندگی شود‬
‫دیگر تعامل یا محدود و مکان جغرافیایی خاصی نیست‬
‫تایسون به این موضوع میگوید‪ :‬تجربه رسانهای شده‬
‫در ابعاد پدیدهای از جا کندگی که گیدنز عامل اصلی مدرنیته را آن میداند رسانهها بودند که در ایجاد‬
‫تعامل را سبب شدند‪.‬‬
‫گیلدنز سرشت باز اندیشانه مدرنیته هویت باز اندیشانه مدرنیته این است که مدرنیته به روی‬
‫اندیشههای دیگر باز است { تغییر کنش انسانی بهواسطه شناخت دانش و اطالعات جدید بازاندیشی‬
‫}‬
‫در جهان جدید هویت بازاندیشانه است چون خودشان سبک وزندگی را انتخاب میکنند مثال ا هویت‬
‫معرفی در جهان جدید یعنی مصرف هویت فرد را نشان میدهد و تنها برای رفع نیاز نیست و این‬
‫هویت معرفی باز اندیشانه است و رسانهها در ایجاد آن نقش مهمی داشتهاند‪.‬‬
‫رسانهها در انتقال دانش و اطالعات و تجربه مهمترین نقش رادارند تغییر کنش انسانی وان چیز که‬
‫رسانهها تولید میکنند چیزی بیاثری است بلکه دارای بار تأثیرگذاری است‬
‫مگ لوهان‪ :‬برونشتانیزم اصالحات اقتصادی و‪ ...‬همه را نتیجه ارتباطات مکتوب میداند‬

‫‪3‬‬
‫جلسه دوم‬
‫نظریه ارتباطات و تحوالت تاریخی‬
‫هارولود انیس سوگیری ارتباطات‬
‫مک لوهان رسانه پیام است‬
‫نظریههای رسانهای مدیریت و نقد مدرنیستی رساند‬
‫مدرنیسم جنبش نقد ادبی هنری و فرهنگی در اواخر قرن ‪ 19‬است و این جنبش رادیکال پیامدهای‬
‫منفی مدرن را موردتوجه قرار داده با مدرنیته فرق دارد‪.‬‬
‫هارولد انیس سوگیری ارتباطات‬
‫وی استاد مک لوهان است و خیلی از آرامی مک لوهان تحت تأثیر لینیس بود‬
‫وی میگفت‪ :‬ابزارها و فنّاوری ارتباطی یا دارای سوگیری زمانی هستند یا دارای سوگیری مکانی‬
‫هستند‬
‫سوگیری زمانی‪ :‬سنگنوشته‪ ،‬پوست‪ ،‬سفال نوشتهها که سنگین بادوام و بهسختی قابل‬
‫نقلوانتقال بودند؛ یعنی در درازمدت ماندگاری زیاد داشتند ولی به لحاظ مکانی بردی نداشتند‬
‫سوگیری مکانی‪ :‬پاپیروس و کاغذ که سبک و کمدوام قابل نقلوانتقال بودند و چون بهراحتی‬
‫قابلحمل و نقل بودند کمی توانستند در گستره مکانی وسیع مورداستفاده قرار گیرند ولی در طول‬
‫زمانهای طوالنی دوام نداشتند‪.‬‬
‫سوگیری ارتباطات و تمدنها‬
‫در تمدنهایی که رسانهها دارای سوگیری مکانی بودند یک سری ویژگیهای فرهنگی و تمدنهایی‬
‫که با رسانههای دارای سوگیری زمانی بودند ویژگیهای فرهنگی خاص حاکم بود‬
‫امپراتوری یونان مصر روم‪ :‬امپراتوریهایی بودند که نخبگان ساختار قدرت بر کلمات و واژههای‬
‫نوشتهشده کنترل داشتند ادامه تنظیمات نوشتاری اولیه گفتمان رسمی در اعمال قدرت گفتمان‬
‫شفاهی بود مبتنی بر کلمات و واژههای شفاهی پس دایره قدرت محدود بوده و به لحاظ جغرافیایی‬
‫وسیع و گسترده نبود اما وقتی حروف و نوشته دارد زندگی بشر شد یک اقلیت صاحب قدرت‬
‫میتوانست بر سرحدات وسیع حکومت کند‪.‬‬
‫اینیس معتقد است شکلگیری امپراتوری جدید به خاطر شکلگیری حروف و نوشته بود وی امپراتوری‬
‫جدید را امپراتوری چاپ میداند‪.‬‬
‫درزمانی که رسانههای با سوگیری زمانی حاکم بود در جوامع سنتی بود و به لحاظ تاریخی ماندگاری‬
‫داشتند اما تحولی به سمت نوگرایی نداشتند‪.‬‬
‫درزمانی که رسانههای با سوگیری زمانی حاکم بودند جوامع سنتی بودند و به لحاظ تاریخی ماندگاری‬
‫داشتند اما تحولی به سمت نوگرایی نداشتند‪.‬‬
‫اما وقتی رسانهها با سوگیری مکانی ایجاد شد افراد حتی اگر مهاجرت نمیکردند با دنیای جدیدی‬
‫آشنا میشدند و تجربیات جدید میآموختند و آرزوی زیستی در فرهنگ دیگری را داشتند‪.‬‬
‫اینیس ویژگیهای ارتباطی بر صورتبندیهای فرهنگی اجتماعی تأثیر دارد‬
‫پس جوامع سنتی به این دلیل سنتی بودند که دارای رسانههای ارتباطی با سوگیری زمانی بودند و‬
‫جوامع امروز به این دلیل پیشرفتهاند که دارای رسانههای ارتباطی با سوگیری مکانی بود‪.‬‬

‫‪4‬‬
‫رسانههای ارتباطی تأثیر مهمی بردانش در زمان و مکان دارد‬
‫مزیت رسانههای جدید این بود که به ظهور در مدرنیته منجر شد‪.‬‬
‫زمانی که رسانههای سوگیری زمانی در اروپا حاکم بودند صاحبان قدرت و حکومت و عالمان مسیحی‬
‫در کلیساها بودند ‪ 1450‬م ک چاپ وارد میشود نسخههای محدود کتاب مقدس به میزان زیاد چاپ در‬
‫اختیار مردم قرار میگیرد و افرادی برای یادگیری سواد تالش میکند انحصاری که کلیسا در عرصه‬
‫قدرت و منزلت داشت شکسته میشود یعنی تحت تأثیر رسانههای با سوگیری مکانی درهمشکسته‬
‫میشود‪.‬‬
‫در سال ‪ 1453‬م انجیل گوتبرگ چاپ میشود‬
‫دیدگاه انیس جبرگرایانه است و رسانه را بهعنوان تنها عامل تغییر دگرگونی جوامع میدانست وی‬
‫حتی ملیگرایی را تحت تأثیر چاپ میدانست و این آرامی وی روی مک لوهان تأثیر گذاشت وی‬
‫معتقد است اروپائیان از طریق چاپ و دریانوردی قیود جغرافیایی را در هم زد و قدرت خود را در سراسر‬
‫جهان منتشر کردند‪.‬‬
‫این دیدگاه توسط کسان دیگری مورد تأکید قرارگرفته است والتراونگ وبندیگ اندرسون والتراونگ بر‬
‫فرهنگ باسوادی تأکید میکند یکی از مؤلفهها تأثیرگذار در رشد و گسترش مدرنیته بود در جامعه‬
‫شفاهی باسوادی تأکید میکند یکی از مؤلفهها تأثیرگذار در رشد و گسترش مدرنیته بود در جامعه‬
‫شفاهی همهچیز مبتنی بر حافظه شفاهی بود وانداشت دانش و اطالعات صورت نمیگرفت ولی‬
‫اکنون میشود دانش را اطالعات را ثبت عادی کرد‪.‬‬
‫اندرسون و زبان چاپ یکی از مؤلفههای شکلگیری هویت ملی بود در زمان شفاهی هرکدام از‬
‫لهجههای محلی حضور داشتند زمان چاپ باعث شد لهجههای مختلف به یک روز واحد تبدیل شود و‬
‫خود این رمز زمانی واحد باعث میشود ملیگرایی‪ ،‬ناسیونالیسم شکل بگیرد‪.‬‬
‫اندرسون اجتماعات خیالی از طریق رسانهها در زبان چاپ بهنوعی گویا تمام لحجه کنار هم قرار دارند‪.‬‬
‫مک لوهان رسانه پیام است‬
‫وی ارتباطات و نظامهای ارتباطی (رسانه) را عامل اساسی در تحوالت تاریخی به اجتماعی میداند‬
‫نظام ارتباطی تعیینکننده محتوا است‬
‫معتمد نژاد مکتب تحول انگیزی ارتباطات خود نظام ارتباطی تعیینکننده صورتبندیهای اجتماعی‬
‫میداند‬
‫نکته جامعهشناسی ارتباطات محتوای پیام عامل تحول است که الس ول مردم در آن است از دید مک‬
‫لوهان تجربه بر محتوای ارتباطی برتری دارد‬

‫‪5‬‬
‫مالک مک لوهان در تقسیمبندیهای تاریخی نظام ارتباطی است‬
‫دوره زمانی‬ ‫رسانه مسلط‬ ‫وسیله ارتباطی‬ ‫دوره‬
‫قبل از ‪ 1500‬م‬ ‫گفتار‪ ،‬صدا‬ ‫شفاهی‬ ‫‪ -1‬دوره قبیلهای‬
‫‪ 1500‬تا ‪ 1900‬ق‪.‬م‬ ‫چاپ‬ ‫مکانیکی ماشینی‬ ‫‪-2‬قبیله زدایی‬
‫بعد از ‪ 1900‬م‬ ‫رادیو‪ ،‬تلویزیون‬ ‫الکترونیکی‬ ‫‪-3‬قبیلهای شدن مجدد‬

‫در دوره اول (‪)fribizadion‬‬


‫آنچه برای مک لوهان مهم است رفتاری است حسن غالب در اندیشه مک لوهان مهم است‪ .‬در دوره‬
‫اول (ارتباط) پیام از طریق بیان شفاهی و دریافت شفاهی منتقل میشود‪ .‬در اینجا حس غالب‪،‬‬
‫شنوایی است این نظام ارتباط شفاهی‬
‫ساختار قبیلهای رامی سازد این دوره دورهای است که افراد در محیط قبیلهای خود زندگی میکنند‬
‫مزیت در نظام ارتباط شفاهی معنا ندارد هویت فردی معنا ندارد همهچیز با قبیله معنا میشود‪.‬‬
‫در دوره دوم (‪)detribizadion‬‬
‫حس غالب حس بینایی یا بصری است اما از طریق چشم میتوانیم کسب تجربه کنیم پس وقتیکه‬
‫نظام ارتباط را مکتوب وارد زندگی بشری میشود حس غالب بینایی میشود هر فرد میتواند‬
‫بهتنهایی متنی را بخواند و آن ارتباط برقرار کند حس جدا شدن از محیط پیرامون تحت تأثیر حس بینایی‬
‫یا بصری است چون حس بینایی تنها حسی است که میتواند موجب مزیت شود (این همان چیزی‬
‫است که گیدتر به آن از جا کندگی میگوید)‬
‫دوره سوم ‪relibizadion‬‬
‫از طریق رادیوتلویزیون شکل میگیرد وقتی رادیو وارد زندگی بشرمی شود حس غالب درباره شنوایی‬
‫است کسب اعتبار مجدد حس شنوایی در زندگی بشر یعنی این قبیلهای شدن همان نظام قبیلهای‬
‫بسته و اولیه نیست و اینجاست که مک لوهان میگوید دهکده جهانی فردگرایی کمرنگ میشود‬
‫هویت فردی کمرنگ میشود جهانیشدن بر ملیگرایی برتری میکند عقلگرایی ملیگرایی کمرنگ‬
‫میشود‪.‬‬
‫مک لوهان‪ :‬رسانهها امتداد حواس انسان است‪.‬‬
‫تمدن از یک لوهان تمدن امتداد انسان است از طریق چاپ و رسانههای مکتوب میتوانیم با دوردست‬
‫مکانی و زمانی ارتباط برقرار کنیم‪.‬‬
‫پس رسانهها بهواسطه امتداد حواسی انسان تمدن سازند‬
‫مدرنیته‪:‬‬
‫شاخصهایی مثل عقلگرایی فردگرایی اصالحات دینی و ملیگرایی دارد که همه محصول‬
‫چاپ و نظام ارتباطی چاپی است‬

‫‪6‬‬
‫عقل گرایی وراسیونالیسم شکلگیری تفکر محدود و انتزاعی آدمی بتواند با دنیای پیرامون خودش‬
‫فاصله بگیرد و در آن بیندیشد و تفکر کند‬
‫انسان درگذشته خود را جزئی از طبیعت میدانست ولی اکنون خود را در مقابل طبیعت میداند‪.‬‬
‫دکارت سوژه (من اندیشه فاعل شناسا) و ابژه (موضوع شناسایی پدیده مانند شعور) مک لوهان حس‬
‫بینایی احساس جدایی و گسست از محیط پیرامون میشود و این جدایی سبب میشود انسان از‬
‫موضوع شناسایی بیندیشد عقلگرایی زاییده نظام مکتوب است‪.‬‬
‫فردگرایی‪ :‬چاپ فنّاوری فردگرایی است در نظام شفاهی ارتباط من تابع در کنار دیگران بودن است‬
‫چون حس غالب شنوایی است وقتی اندیشه و تفکر نوشته شود نمیتوان آن را نقد کرد‪.‬‬
‫مک لوهان معتقد است مرز گرایی محصول تمدن چاپ است من بهتنهایی یک نوشته را میخوانم و‬
‫درباره آن فکر میکنم‬
‫ناسیونالیسم ملیگرایی‪ :‬در نظام ارتباط شفاهی عمدتا ا افراد دارای تعقالت قوی قبیلهای هستند‬
‫چاپ یعنی نوشته باعث میشود تمام لهجهها به زبان مکتوب تبدیل شود سپس کمکم تمایالت ملی‬
‫شکل میگیرد‪.‬‬
‫مک لوهان ناسیونالیسم عربی محصول مطبوعات در کشورهای عربی بود‬
‫اصالحات مذهبی‪ :‬پروشتانتیزم قدرت مرکزی را از کنشیان گرفت مجموعه اصطالحات مذهبی از نظر‬
‫مک لوهان تحت تأثیر چاپ بود تکثیر نسخههای زیاد در کتاب مقدس سبب شد تفسیر غلط از کنار‬
‫مقدس مفید نادیده نباشد سوادآموزی و چاپ راه را بر گسترش علوم باز کرد معرفت چند منجی شده‬
‫منابع معتقد شناخت داریم تنها منبع شناخت کتاب مقدس نیست‪.‬‬
‫از انتقادات برمک لوهان جبرگرایی فنّاورانه فقط بر رسانه بهعنوان تحول اجتماعی نگاه میکند‬
‫ایده مک لوهان‪ :‬مطالعات مک لوهان بیشتر بر چگونگی کسب تجربه انسان متمرکز بود تابه‬
‫جنسیتی و محتوای آن تجربه‬
‫جلسه سوم‬
‫دیدگاه والتر بنیامین هنر بازتولید مکانیکی‬
‫وی یکی از مبتکران مکتب فرانکفورت که مکتبی انتقادی در حوزه علوم اجتماعی و فرهنگ است پور‬
‫آثار فکری متفکران این مکتب هنوز تأثیرگذار است‬
‫مقاله وی اثر هنری در عصر بازتولید مکانیکی است که در آن میگوید در عصر بازتولید و تکثیر مکانیکی‬
‫آثار هنری و فرهنگی مثل نقاشی معروف اثر خاص‪ ،‬یک و منحصر خود را از دست میدهند مثال ا لبخند‬
‫ژکوند از لئوناردو داوینچی وقتی بهصورت پوستر چاپ و تکثیر شد این دیگر ویژگی منحصربهفرد خود را‬
‫ندارد‪.‬‬
‫محصوالت فرهنگی هنری دارای هالهای هستند رمز آلودهاند وقتی بازتولید و تکثیر مکانیکی میشوند‬
‫در نسخههای متعدد تولید و معروف انبوه میشوند درواقع اصالت و هاله خود را از دست میدهند به‬
‫عبارتی اگر درگذشته آثار فرهنگی هنری دارای ارزش آیینی بودند یعنی مصرف آنها نیازمند آیین و‬
‫مناسک خاص بود اما بار تولید و تکثیر مکانیکی ارزش آیینی خود را از دست دادند و ارزش نمایش پیدا‬
‫کردند‬
‫البته بنیامین این را اتفاق مثبتی میداند‬

‫‪7‬‬
‫آنچه در این عصر میمیرد هاله هنری است و با افزودن شمار تکثیر مکانیکی فروپاشی قدرتمند در‬
‫سنت کرد با جنبشهای تودهای عصر ماست‪.‬‬
‫چون در دسترس مخاطب قرار میگیرد امری کنونی و بالفعل میشود و امری که با پیوند سنت باشد‬
‫دیگر نیست‪.‬‬
‫برخی معتقدند که در این درباره مقدمات دینی هم اتفاق میافتد وقتی ارزش آیینی خود را از دست‬
‫دادند کارکرد دیگری هم پیدا کردند که سیاسی است اگر درگذشته میگفتند هنر برای هنر امروزه‬
‫بسیاری از محصوالت فرهنگی و هنری برای اهداف سیاسی و مبارزه سیاسی استفاده میشود‪.‬‬
‫موسیقی عکس سینما فقط دارای بعد زیباییشناختی نیستند بلکه دارای کارکرد سیاسی هم‬
‫میتوانند باشند‪.‬‬
‫هاله هر اثر هنری دارای سه بعد و مساحت است منحصربهفرد است‬
‫‪ -2‬با ما فاصله دارد اینطوری نیست هر جا ما هستیم در دسترس ما باشد‬
‫‪ -3‬جاودانی به نظر میرسد چیزی که گذشت زمان باعث فراموشی آن نمیشود برخی معتقدند‬
‫رسانهای شدن برخی مناسک دینی همین بازتولید مکانیکی آثار هنری است‪ .‬مثل بخش دعا از‬
‫تلویزیون بهجای حضور مستقیم در مسجد‪.‬‬
‫برخی معتقدند همین رسانهای شدن و تودهای شدن دین میتواند این هم بهعنوان ابزار سیاسی‬
‫استفاده شود و این جاودانگی و تقدس دین با کمرنگ میکند‪.‬‬
‫اما برخی دیگر میگویند دین باید بهگونهای فهم و تفسیر شود که در دنیای ما محدود وسیله مبارزه‬
‫سیاسی باشد بنیامین میگوید بازتولید مکانیکی سبب شد هنر از انحصار نخبگان بیرون آید هنر در‬
‫میان تودهها آمده است و این چیز خوب و مطلوبی است‪.‬‬
‫دیدگاه بنیامین با همفکران دیگرش مثل آدورنو و هورک متمایز متفاوت بود آن دو مقاله داشته به نام‬
‫فرهنگ توده وصفت فرهنگ تکثیر انبوه محصوالت هنری سبب افت کیفیت محصوالت فرهنگی و هنری‬
‫شد‪.‬‬
‫سطح محصوالت فرهنگی پایین آمده است که همگان میتوانند از آن استفاده کنند فرهنگ سطحی و‬
‫پست وبی ارزشی بازاری است مثل تفاوت موسیقی بهتوون و رپ‬
‫و این تکثیر اتفاقاا هنر بیارزش کرده است فرهنگ عالی و نخبه فرهنگی است که مهم آن نیاز به‬
‫شعور باال دارد‬
‫اما بنیامین میگوید این هنری که شما میگویید در اختیار اشراف بوده است تکثیر سبب میشود‬
‫بهآسانی برای مردم قابل مهم باشد‪.‬‬
‫بنیامین برخالف فرانکفورتیها هنر هنگامی میتواند از عهده وظایف خود برآید که بتواند تودهها را‬
‫بسیج کند که در همان حاضر فیلم این کار را میکند (در مبارزات سیاسی)‬
‫بنیامین با اشاره به کارکرد سیاسی و انقالبی محصوالت فرهنگی و رسانههای چون عکس‪ ،‬سیما‬
‫رویکرد خوشبینانهای به رسانههای ارتباطی و فنّاوریهای ارتباطی دارد‪.‬‬
‫فناوریهای ارتباطی باعث شد محصوالت هاله زدایی سنت زدایی شدند و امروزی گشتند که به‬
‫پیشبرد مدرنیته کمک کرد‪.‬‬

‫‪8‬‬
‫یورگن هابرماس (هگل عصر جدید) رسانه و حوزه عمومی‬
‫وی متفکر آلمانی است که هنوز هم در قید حیات است برخی وی را متفکر متأخر و معاصر مکتب‬
‫فرانکفورت میدانند و وی را هگل قرن جدید میدانند‪.‬‬
‫کتاب وی دگرگونی ساختاری حوزه عمومی برایت که در آن میگوید در قرن ‪ 18‬و ‪ 19‬زمانی که طبقه‬
‫اشراف زمین دارد در اروپا حاکم بودند قدرت در دست اشراف و کلیسا بود در مقابل آنها طبقه بودند‬
‫که عمدتاا متفکر تاجر بودند طبقه بورژوا با کارآفرینان سرمایهدار در برابر اشراف و کلیسا مساحت قدرت‬
‫شدند توانستند مستقل شدند در برابر دولت به خاطر اندوختههای مالی خودشان و بعد به مبارزه با‬
‫دولت بر خواستند‪.‬‬
‫این طبقه بورژوا حوزهای را در جامعه شکل دادند حوزه عمومی بورژوایی‬
‫که مستقل از دولت بود و جایی که در آن بحث و مجادله عقالنی درمیگرفت این بحث و مجادله‬
‫عقالنی برای بهبود وضعیت اداره جامعه بود وارد موضوعاتی میشدند که طبقه اشراف به آن درود پیدا‬
‫میکرد (بحثهای عقالنی – سیاسی – اجتماعی)‬
‫مثال ا در فرانسه سالنهایی بود که افراد باهم در آن بحث و مناظره و گفتوگو میکردند در انگلستان‬
‫در قهوهخانهها و در آلمان بیشتر محافل ادبی و هنری بودند‪.‬‬
‫اینها در حوزه عمومی بورژوایی بودند وقتی طبقه بورژوا برای استقالل خود از دولت سرمایهگذاری‬
‫میکرد سعی کرد روزنامه و نشریات تولیدکننده که حرف خود را در آن بزنند که در ابتدا بیشتر نشریات‬
‫ادبی بودند { سؤال ارشد نشریات نخستین ادبی بودند } بعدها جنبه ایدئولوژیک پیدا کردند این‬
‫نشریات نطقهای نمایندگان در مجلس را کامل چاپ میکردند‪.‬‬
‫مردم در جریان آنچه در مجلس قرار میگرفتند طبقه بورژ را به دنبال اصالحات مجلسی و سیاسی بود‬
‫و به دنبال آن بود که تمرکز قدرت در دست اشراف را شکند در اینجا جدایی بین جامعه و دولت را‬
‫میبینیم جامعه در مقابل دولت اعتراضاتی داشت‪.‬‬
‫بنابراین روزنامهها و نشریات مرتبط و گسترش حوزه و گفتوگوهای عقلی و حوزههای عمومی نقش‬
‫زیادی داشتند‪.‬‬
‫از نگاه هابرماس این حوزهها ویژگیهایی داشت ویژگیهای حوزههای عمومی‬
‫همه شرکتکنندگان در بحث برابر تلفنی میشوند و دارای شأن و منزلت برابر بودند‬
‫مباحث بر موضوعاتی برقرار بود که موردتوجه اشراف زمیندار نبود‬
‫هر کس میتوانند در مباحث حوزه عمومی وارد میشود‬
‫هابرماس این طبقه بودند که ما استفاده از حوزه عمومی نشریات و اصالحات مجلسی توانست قدرت‬
‫را از دست بگیرد اما وقتی قدرت را در دست گرفت کمکم تغییر ماهیت داد‬
‫حوزههای عمومی که در پیشبرد در مدرنیته سیاسی نقشی داشتند تغییر ماهیت داد که وی آن را به‬
‫نام باز فئودالی شدن حوزه عمومی نام میبرد‪.‬‬
‫در دوران فئودالی نهادهایی که وجود داشتند و جنبه صوری داشتند اما در دوران مبارزه بورژوایی جنبه‬
‫رسمی و عقالنی میگیرد اما با بر قدرت رسیدن آنها بازفئودالی میشود یعنی جنبه نمایش‬
‫میگیرد‪.‬‬

‫‪9‬‬
‫دالیل باز فئودالی شدن بورژوازی (حوزه عمومی)‬
‫‪ -1‬تجاری شدن رسانهها‪ :‬مطبوعاتی که مبتنی بر آگهیهای تجاری و تبلیغاتی بود‬
‫‪ -2‬فزونخواهی مستمر سرمایهداری‪ :‬میخواستند همه عرصهها را تحت کنترل خود درآورد و حتی‬
‫احزاب هم دنبال امتیاز بودند و به دنبال حقوق مردم‬
‫‪ -3‬روابط عمومیها‪ :‬باید نظرات مردم را منتقل کنند اما تغییر ماهیت دادند و شدند بلندگویی و ابزاری‬
‫برای توجیه دستگاههای دولتی‬
‫هابرماس در کتاب دگرگونی رفتاری حوزه عمومی در خصوص مهم نقش رسانهها در گسترش حوزه‬
‫عمومی و پس افول حوزه عمومی واسطه تجاری شدن رسانهها سه دوره تاریخی انتشار خبر را از‬
‫هم تفکیک میکند { جدول مختصری بود}‬
‫هابرماس همه رسانهها بهویژه مطبوعات که خصلت عقل گرایی داشتند رادر شکل گیری پیشبرد ودر‬
‫نتیجه سیاسی بسیار بااهمیت ذکر میکند اگرچه بعداا تغییر ماهیت دادند‪.‬‬
‫مثل چیزی که مک لوهان هم گفت‪...‬‬
‫دوازه بانان اصلی بالقوه برخروجی‬ ‫محتوای موردتاکید‬ ‫نوع رسانه خبری‬
‫محتوا‬
‫نامشخص‬ ‫اخبار واقعی‬ ‫حوزههای حاوی اطالعات‬
‫(خبرنامه)‬
‫تغییر وتحلیل وگفت وگوی نویسندگان سردبیر ‪ /‬حوزههای‬ ‫نشریات وگاهنامه های انتقادی‬
‫در پیشبرد انقالبها در غرب ادبی وسیاسی مهمی ایفا عمومی بورزدایی‬
‫میکردند‬ ‫نقش مهمی ایفا میکردند‬
‫عنوان مصرف کننده (وزنامه های آگهی وروابط عمومی جنبه ناشران ومالکان‬
‫نمایش وتبلیغاتی‬ ‫عامه پسند)‬
‫قابل‬ ‫کاالیی‬ ‫مثل‬ ‫روزنامهها‬
‫فروش که فقط جنبه سرگرمی‬
‫دارد شد‬
‫نظریه نقد مدرنیستی رسانه‬
‫‪ -1‬فرد نیاند تونیس کمی شناخت ‪ Gemainchaft‬وگرل شناخت ‪Geselchaft‬‬
‫‪ -2‬دیوید رایزمن‪ :‬انسان دگرراهر‬
‫از دیدگاه تونیس فرق جوامع سنتی ومدرن نوع ارتباط آدمها است‬
‫وی جامعه سنتی را گن شناخت وجامعه مدرن را کنترل وشناخت میگوید‬
‫علی اسدی معادل فارسی کمی ساختار اجتماع وگزل شناخت جامعه گذاشته است‬
‫وی ویژگیها وتفاوت های گمن شناخت وگزل شناخت را اینگونه توضیح میدهد‪:‬‬

‫‪10‬‬
‫گمن شافت (اجتماع) گزل شافت (جامعه)‬
‫نوعی سازمان اجتماعی است که فردگرایی و‬ ‫اجتماع سنتی مبتنی بر پیوند و ارتباط دور روی‬
‫جدایی آدمها بر چشم میخورد و کنترل و نظارت‬ ‫آدمها با یکدیگر و روابط احساسی و عاطفی‬
‫شکل قانونی و رسمی دارد‬ ‫است‬
‫نظارت و کنترل اجتماعی وجود دارد ولی‬
‫غیررسمی و سنتی بر خانوادگی و قبیلهای‬
‫مبتنی بر اراده سنجیده است که جنبه عقالنی و‬ ‫مبتنی بر ارادهای ارگانیک است که غریزی‬
‫محاسباتی دارد‬ ‫عاطفی و احساسی است‬
‫پیوند عقالنی هرکس رابطه خود را با دیگری بر‬ ‫پیوندها و مناسبات عاطفی طایفهای و‪ ...‬است‬
‫اساس اصل سود و زیان عادی محاسبه میکند‬
‫کنشها بیشتر تابع مناسبات عقالنی است‬
‫جامعه همسایگی است‬
‫مشاهده نهایت خودخواهیهای فردی هستیم‬
‫جامعهای که آدمها منابع شخصی خود را مقدم‬
‫میدارند‬ ‫تونیس‪ :‬در اجتماع اگر کسی سوار اسب میشد‬
‫(همان عقل ابزاری وبر انتخاب مناسبترین وسیله‬ ‫بهسرعت هدف برسد‬
‫برای رسیدن به هدف)‬

‫به لحاظ سطح و گستره ارتباط عمق ارتباط نوع ارتباط جامعه و اجتماع باهم متفاوتاند‪.‬‬
‫در اجتماع ارتباط محدود است چون از عدهای از انسانهای محدود شکلگرفته و این جمعیت محدود‬
‫سبب گستره محدود ارتباط ازنظر کمی است سپس تنهایی‪ ،‬غریبگی و‪ ...‬معنا ندارد و اما افراد در‬
‫اجماع احساس تنهایی نمیکنند (ارتباط کنجی است) اجتماع یا کمی شناخت‬
‫جامعه یادگیری شناخت ارتباط وسیع و گسترده است چون انسانهای زیادی زندگی میکنند ولی‬
‫روابط آدمها موردی وبر قراردادی است‪.‬‬
‫جامعه جدید جامعه غریبههاست مانند پیوندهای نزدیک و صمیمی در اجتماع هست به همین خاطر‬
‫در گزل شناخت افراد احساس و تنهایی میکنند‬
‫عمق در ارتباط در اجتماع ارتباط عمیق است سطحی در گذرانیست و حتی پیشینههای تاریخی افراد‬
‫را در برمیگیرد و پایدار است اجتماع یا گمن شناخت‬
‫جامعه یادگیری شناخت ارتباط شامل سطح و فضای ظاهری است و صوری است و از عمق کافی‬
‫برخورد نیست‬
‫نوع ارتباط درکمن شناخت عاطفی واحساسی است فرد خود را در اختیار جمع میداند همبستگی‬
‫ووفاق ورونق روانی به میزان باال وجود دارد آدمها حاضر به ایثار وفداکاری برای همنوع خود هستند‪.‬‬
‫اراده ورونق روانی نه درخدمت فرد بلکه در خدمت جمع است مشارکت همه گیراست اراده ارگانیک بر‬
‫پایه تجربه مشترک مثل سلیقه ونسبت بنا میشود گمن شناخت‬

‫‪11‬‬
‫گزل شناخت نوع ارتباط مبتنی اراده سنجیده است بر عمل انسان تابعی ازعقل گرایی و مصلحت‬
‫اندیشی است افراد در گزل شناخت دارد قراردادهای صوری میشوند وروح حسابگری میزان وسایل‬
‫واهداف تعیین گسترده وروابط میان افراد است‪.‬‬
‫این دوگانه کمی شناخت وگزل شناخت بریک طبیعی قرار دارند ودوقطب یک پیوستهاند‪.‬‬
‫اما این طوری نیست که اصل بچه با هیچ داشته باشیم مشخصههایی که غالب بوده در جوامع جدید‬
‫مبنی برکنترل شناخت ودر جوامع قدیم گمن شناخت بود‪.‬‬
‫تونیس هیچ فرهنگ یاجامعه ای راسراغ ندارم که در آن عناصر کمی شناخت وگزل شناخت حضور‬
‫نداشته باشد (اما در قدیم اصل غالب آن گونه وافزوده این گونه است)‬
‫رابرت جی وان فرد مدرن سازگاری شکننده وپرکمکش بین کمی شناخت وگزل شناخت دارد این‬
‫انسان مدرن براساس کنش درون دونیمه شد مثال ا برای برخی عناصر گذشته حسرت میخورد اما‬
‫بخش دیگر وجودش امکانات آزادی بخش جهان جدید را میپسندد‬
‫هویت که آدمی در گذشته داشته هویت جمعی‬
‫امروز هویت بیرونی برروح عقالنیت فردی‬
‫تونیس به گمن شناخت تمایل دارد این را پنهان نمیکند معتقد است بخش زیادی از مشکالت امروزی‬
‫ناشی از رابطه آدمهاست اگر بشر میخواهد به دستکاری برسد باید روح اجتماع درجامعه احیا شود‬
‫باید پیوندها عواطف وصمیمیت در جامعه احیا شود‪.‬‬
‫اندیشه وی خصلت نوستالژیک دارد‬
‫افکار عمومی در احیای روح گمن شناخت نقش مهمی دارد‬
‫زمانی مطبوعات وافکار عمومی میتوانند نقش مثبت خود را ایجاد کنند که جامعه را برچشمه های‬
‫اولیه در اجتماع برگردانند‪.‬‬
‫(بسیاری از مشکالت عصر جدید وبازگشت برگذشته است)‬
‫جلسه چهارم‬
‫نظریههای نقد مدرنیستی رسانه‬
‫دیوید رانیزمن‬
‫ریچارد هوگارت‬
‫توده تنها‬
‫دیوید رانیزمن آثار وپیامدهای سورسانه ها را نقد میکند وهمین طور یکی از مظاهر پیشرفت مدرنیته‬
‫رانیزمن در تقسیم بندی زندگی بشر دارای دوگانه فرهنگی وبراساس نوع شخصیت آدمها سردوران‬
‫تاریخی را از هم متمایز میکند که هر یک ازاین شخصیتها متناسب یک دوره اجتماعی فرهنگی‬
‫است‪.‬‬
‫‪ -1‬شخصیت سنت راهبر‬
‫‪ -2‬شخصیت درون راهبر‬
‫‪ -3‬شخصیت دگرراهبر‬

‫‪12‬‬
‫ست راهبر‪ :‬مشخصه شخصیت سنت راهبر فقدان تحرک اجتماعی است فرد نتوانسته تحرک‬
‫شخصی وطبقاتی پیدا کند فاقد تحرک اجتماعی ودارای پیوندهای نسبتاا پایدار طایفهای وقبیله ای‬
‫است‪.‬‬
‫شخصیتهای سنت راهبر ساختارهای جامعه سنتی وباستانی متناسب هستند‬
‫جهت گیری این شخصیتها نگرش ومن ورفتارهایشان تحت تأثیر سنتهایی است که در گذشته به‬
‫ارث رسیده است‬
‫شخصیتهای سنت راهبر تولید جامعه سنتی رانمی پذیرد ودرونی میسازند وافق دید وزندگی آنها‬
‫را همین سنتها تولید وتایید میکند این سنتها از کودکی با وی قرین شده آنها درباره سنتها‬
‫چون وچرا نمیکنند وآن را خیلی مقدس وجاودانی نمیدانند‪.‬‬
‫شخصیتهای درون راهر‪ :‬دارای تحرک شخصی وثروت باال وفرصت های مشخصی بیشتری هستند‬
‫این شخصیتها بیشتر روبه سوی درون دارند یعنی شخصیتی که عقلش وآگاهی اش جهت دینی وی‬
‫را مشخص میکند جهت گیری تحت تأثیر قوی عقل وفرد است‬
‫قید وبندهای جوامع سنتی را کنار زدند شکل گیری فردگرایی وهویت فردی‬
‫مشخصه آنان این است که شخصیتهای خود میان وفردگرا هستند‬
‫هر فرد دراین دوره دارای قطب نمای درونی است که این قطب نمای درونی عقل وخرد است‬
‫پس این دوران دوران عقل گرایی وفرد گرایی است‬
‫شخصیتهای دگرراهر‪ :‬رایزمن میگوید دوران جدید دوران شخصیتهای دگرراهبر است‬
‫کفشهای آنها تحت تأثیر نیروها وعوامل بیرونی است شخصیتهای دگرراهبر در مورد همرنگی با‬
‫جماعتاند وانطباق خود با اکثریت‬
‫شخصیتهایی که در قلمرو فراغت ومصرف اسیر هستند‬
‫مهمترین نیرو وعوامل بیرونی که این شخصیتها تحت تأثیر آن هستند رسانه است که به فکر آنها‬
‫شکل میدهد وافکار عمومی را میسازد‬
‫مقدمه تنها ما وارد نظامها ومناسبات جدید اجتماعی شدیم که میشود به آن گفت جامعه توده دار‬
‫که افراد هویت اصالت فردی خود را از دست میدهند وویژگی مانند آن همرنگی ودنباله روی است‪.‬‬
‫گوشادلوگون توده ظرف تغییر هویت فردی است فرد بعد از جمع تحت تأثیر روح جمعی قرار میگیرد‬
‫افراداحساس غریبگی را در خود بیگانگی میکنند شخصیتهای شرطی شده هستند یعنی رفتاران‬
‫ها تحت تأثیر نیروها وعوامل بیرونی است نه تحت تأثیر نیروهای درونی خود ترس جمع پول ونهادهای‬
‫رسانهای از عوامل تأثیر گذار بیرونی است‪.‬‬
‫رایزمن سویری منتهی در مدرنیته را بیان میکند که سبب توده تنهاست انسان ذگر راهبر شده است‬
‫آثار ویپامدتمدن جدید یکیاش همین انسان دگر راهبر است‬
‫رایزن در دوران شخصیت دگر راهبر رسانهها در حکم معلمان خصوصی افراد شدهاند ورایزن ای را کامال ا‬
‫منتهی میداند‬
‫یکی از ویژگیهای شخصیت دگررا هر مصرف گرایی وچشم روی هم چشمی است‬
‫نظامهای مصرفی امروز شخصیتهای دگر راهبر ما بیشتر ترجیح میدهند اداره یک جامعه توده را که‬
‫سالیق مشترک دارند بسیار آسانتر است‬

‫‪13‬‬
‫شخصیتهای دگرراهبر آدمهایی هستند که در لحاظ سلیقه ومصرف دارای سبک زندگی مشترکاند‬
‫رایهزن میگوید وهر کدام این سردوره‪:‬‬
‫دوره سوم دگر راهبر‬ ‫دوره دوم درون راهبر‬ ‫دوره اول سنت راهبر‬
‫تعلیم وتربیت در قالب بیان انتقال فرهنگی از طریق کتاب تعلیم وتربیت وآموزش از طریق‬
‫مطبوعات‬ ‫جمعی‬ ‫رسانههای‬ ‫افسانه اسطوره محاسبه صورت وچاپ صورت میگرفت‬
‫چاپ رادیو تلویزیون صورت میگیرد‪.‬‬ ‫تمدن‬ ‫به‬ ‫لوهان‬ ‫میگرفت وبه صورت شفاهی و (مک‬
‫گرایی‬ ‫وعقل‬ ‫راسیونالیسم‬ ‫گفتاری صورت میگرفت‬
‫است)‬
‫واین تفاوت شخصیتهای دگر راهبر درون راهبر وسنت راهبر راهبردوعمومی زمینههاست‬
‫مثال ا شخصیتهای دگرراهبر موسیقی پاپ را ترجیح میدهند در مورد موسیقی قضاوت ارزشی ندارند‬
‫ولی شخصیتی درون راهبر طرفدار موسیقیهای جاز داغاند فعال برخورد میکنند شخصیت مشورتی‬
‫دارند در مورد موسیقی قضاوت ارزشی دارند‪.‬‬
‫ایجاد هوکات‪ :‬از بنیانگذاران مرکز مطالعات فرهنگی معاصر در دانشگاه بیزمن گام انگلیس اندیشه‬
‫خود را روی زندگی واخالق وفرهنگ طبقه کارگری در جامعه انگلستان میگوید این اخالق زندگی‬
‫طبقه کارگر در معرض خطر فرهنگی توده دار قرار گرفته است‪.‬‬
‫به عبارتی هوکارت میگوید (فرهنگ طبقاتی طبقه کارگردر معرض فرهنگ توده دار قرار گرفته است)‬
‫فرهنگ طبقاتی کارگر ناشی از فرهنگ ویژگیها خصوصیات طبقه کارگری درانگلستان بود اما فرهنگ‬
‫توده بسته بندی شده واز باال به پایین است دارای جاذبه سوء منفی است ضد زندگی مانند‬
‫مسئولیت اخالقی پر ازرونق وبرق است واین فرهنگهای فرهنگ جماعتی طبقه کارگری را گرفته‬
‫است‪.‬‬
‫االن کارکرد رسانههای جمعی دخل وتصرف در فرهنگ اصیل ورواج فرهنگی مصنوعی بی رنگ رو و‬
‫پیش پا افتاده است‬
‫برنامه رسانه که متناسب با فرهنگ توده است والقا کننده فرهنگ توده دار است سیراب کننده روح‬
‫نیست تجارب زده وانتزاعی است دارای پیوند با ریشههای طبقه کارگرنیست‪.‬‬
‫نظرهوکارت راجع به رسانهها وی رسانهها دارای جنبه سرگرم کننده میداند‬
‫این سرگرم باوری را مردم القا میکند پیشرفت دنبال مالکیت دارای رفتن برای ویکسان بودن وسنتی‬
‫بودن ارزشهای اخالقی خوب وبدون اخالق آزادی ارزشهای قید وبی پایان لذت طلبی وتمنع خودپایان‬
‫معنا ندارد‬
‫بی طبقه شدن طبقه کارگر‪ :‬کتاب به کاربردهای سواد وی علت بی طبقه شدن طبقه کارگر را ظهور‬
‫آدمهای با سواد وثروتمند در دهه ‪ 1930‬در انگلستان بود کم کم نرمها وهنجارهای آنها در جامعه‬
‫ظهور پیدا کرد طبقه کارکرد دراین ذوب شد وطبقه کارگر به جای پایبندی فرهنگ خود مصرف کننده‬
‫فرهنگ مصرفی توده دار شد‬
‫ازاین منظر وسایل ارتباط جمعی به معنای واقعی عمومیاند هرگز تمایزهای اجتماعی را میخواهند‬
‫بردارند چون جامعه را همگون یکسان میکنند همین خاطر محتوای رسانهها مبتنی بر سالیق پایینتر‬
‫طبقات جامعه است‪.‬‬

‫‪14‬‬
‫انتقاد حرکات ازاین وضعیت وی معتقد است این وضعیت است وظیفه آموزش ونظام های آموزشی با‬
‫به تربیت انسان معنای مسئول از پاسخ گو باشد انسانهای که پاسخ گو باشند مسئولاند نه اینکه‬
‫مصرف کننده بستههای آموزشی باشند‪ .‬حرکات خود را مدافع ترویج حساسیت وآگاهی انتقادی از‬
‫طریق آموزش وجهت مقاومت مردم در برابر ویژگیهای دخل وتصرف کنندگان در ارتباطات مقدمهای‬
‫میدانست‪.‬‬
‫افراگری های دخل وتصرف کنندگان در ارتباطات تودهای میدانست‬
‫داخل حلهایی که حرکات بیان میکرد اما بازگشت به عصر سنتهایی لوستا لوژیک گذشته‬
‫سنتهای طبقاتی وقتی که هر طبقهای برای خود باوری داشت وتعلیم خاص داشت‪.‬‬
‫رسانهها باید در سطح ملی وتوسط خودمردم اداره شوند خودمردم محتوای آن را تولید کنند‬
‫جمع بندی هوکات مثل رایزمن سوری منفی مدرنیته را میبیند از بین رفتن فرهنگ طبقاتی برنامه‬
‫سرگرم کننده ومتنذول رسانهها شکل گیری آدمهایی که احساس مسئولیت نمیکنند‬
‫راه حل برگشت فرهنگی که جوشیده از خود مردم باشد‬
‫نظریه اجتماعی رفتاری‬
‫نظریههای ارتباطات را به دودسته کلی تقسیم میکند‬
‫نظریههای موسوم اجتماعی ورفتاری (علوم وارتباطات)‬
‫نظریههای فرهنگی ریشه در جامعه شناسی تفسیری‬
‫نظریههای اجتماعی رفتاری ریشه در جامعه شناسی تجربی روان شناسی روانشناسی اجتماعی‬
‫دارند این گونه نظریات از مؤلفههای پژوهشی تجربی استفاده میکنند عمده تاکیدآن برکارکردها وآثار‬
‫فردی اجتماعی یک محتوای ارتباطی است جنبی رسانهها چه تاثیری نمیتوانند ذهن مخاطبان در‬
‫کوتاه مدت دراز مدت داشته باشد‬
‫نظریههای فرهنگی‪ :‬ریشه در جامعه شناسی تغییری روان شناسی انسان شناسی رسانه‬
‫شناسی در روشهای پژوهش اینگونه نظریات عمدتاا روشهای کیفی است روشهای کمی نیست‪.‬‬
‫این گونه نظریات بیشتر به معنای ارتباطی وتفسیر وقرائت متن توسط مخاطبان تاکید میکند‪.‬‬
‫الف کارکردهایی پیامهای ارتباطی‬
‫نظریه کارکرد گرایی شاید منشأ نظریات مربوط به نقش وکارکرد رسانهها است‬
‫نظریه کاسول مبتنی برکارکردگرایی درجامعه شناسی است‬
‫نظریه کارکردگرایی ارزشها وهنجارهای مشترک را امری بنیادی در جامعه داند این نظریه اصل را بر‬
‫نظم انسجام ووفاق اجتماعی میگذارد براین اساس این نظریه تحلیل میکند که هر پدیده اجتماعی‬
‫چه کارکردی برای جامعه دارد ابتدا چارچوبی میگذارد مثال ا نظم وانسجام هر پدید چه خدمتی براین‬
‫چارچوب میکند اگر کار گردش به گونهای باشد که نظم را تأمین میکند کارکرد مثبت دارد‪.‬‬
‫‪ Orgasim‬گرایی جامعه را ترکیبی از اعضای مختلف هم چنان که ارگانیسم انسان کلیه دارای کارکرد‬
‫مثبتاند ولی اگر اختالل در عملکرد سیستم کند آن را عمل وحذف میکنند در جامعه هم اگر عنصری‬
‫گژکارکرد داشت باید حذف شود‪.‬‬
‫نظریه کارکردگرایی نظریه علت گرااست (دلیل گرافیست) از هول به علت میرسد‬

‫‪15‬‬
‫مثال ا از نظر دورکیم این کارکرد دارد وصورت وهمبستگی میان پیروان خودش ایجاد میکند چون کارکرد‬
‫دارد جود دارد‬
‫این نظریه میگوید تحول وپویایی در درون چارچوب است پوبربا اینکه معتقد نظام سرمایه داری است‬
‫میگوید با اصالحات دردرون نظام سرمایه داری میتوان آن را درست کرد‪.‬‬
‫اگر اینگونه به رسانه نگاه کنیم رسانهها از عناصر نظام اجتماعیاند خدمتی به چهار چوب نظام‬
‫اجتماعی میکنند‬
‫کارکرد رسانهها از منظر لماسول ‪ -1‬کارکرد نظارت برمحیط (نقش خبری)‬
‫‪-2‬کارکرد همبستگی اجتماعی (راهنمایی ورهبری)‬
‫‪ -3‬کارکرد انتقال میراث فرهنگی (نقش آموزشی)‬
‫‪ -4‬کارکرد سرگرمی‬
‫جایز رایت کارکرد چهارمی اضافه کرد‬
‫کارکرد نظارت برمحیط یعنی خبررسانی رسانهها در زمینه رویدادهای سیاسی اجتماعی اقتصادی و‬
‫محیطی اخبار مربوط به تحوالت دراند مقاالت سران و‪...‬‬
‫نظارت برمحیط یعنی اینکه رسانهها رصد ومراقبت میکنند واخبار الزم را به ما اطالع میدهند‬
‫کارکرد همبستگی اجتماعی از طریق انتخاب یک سری از موضوعات وتفسیر آنها باعث تقویت‬
‫وهمبستگی اجتماعی میشوند نظم وانسجام باید دائماا بازتولید شود‬
‫هر چه قدر میزان جامه پذیری بیشتر باشد همبستگی بیشتر میشود‬
‫کارکرد وانتقال میراث فرهنگی (میراث عادی وفرهنگی) آثار مادی به نوعی آدمی را متوجه میراث‬
‫فرهنگی مادی خود میکند رسانهها باعث فرهنگ پذیری میشوند‬
‫ازاین طریق است که یک جامعه میتواند به حیات خودش ادامه دهد‬
‫کارکرد سرگرمی رسانهها در قالب ظز و‪ ...‬اوقات فراغت را پر میکنند‬
‫یکی از نظریه پردازان دیگری که در مورد کارکرد رسانهها بحث کرده دنیس یک کوایل است‬
‫وی به این کارکرد اشاره میکند کارکرد دیگری را اضافه میکند‬
‫کارکرد رسانهها از نظر مک کوایل ‪ -1‬اطالع رسانی ‪ -2‬همبستگی (ارتباط)‬
‫‪ -3‬سرگرمی ‪ -4‬بسیج تودهها‬
‫اطالع رسانی الف فهم روابط قدرت در قالب اخبار واطالعات روابط ومناسبات قدرت در سطح جامعه‬
‫وجهان را بفهمد همان نقش خبری‬
‫تحلیل نوآوری اقتباس وپیشرفت نظام ارتباطی رسانه میتواند از باعث پیشرفت شود چون تصورات‬
‫جدیدی رادر ذهن آدمی ایجاد میکند که آدمی سعی دارد به آن جامه عمل بپوشاند‬
‫‪-2‬همبستگی الف‪ -‬تعیین‪ ،‬تغییر وتفسیر معنای رویدادها واطالعات‬
‫حمایت از نظم واقتدار حاکم ومستقر‬
‫جامعه پذیری‬
‫هماهنگ کردن فعالیتهای مجزا به قول کارل اویچ رسانهها میتوانند سلسله اعصاب جامعه است‬
‫ایجاد اجماع واتفاق نظر در جامعه (به جای تسلط آرا باعث اجماع نظر میشوند)‬

‫‪16‬‬
‫‪-3‬سرگرمی الف تغییر توجه وایجاد وآرامش رسانهها سعی میکنند از طریق سرگرمی از مطالب‬
‫نتش را به سمت سرگرمی که خنثی است بروند‬
‫ب‪-‬کاهش نقش اجتماعی‬
‫‪ -4‬بسیج تودهها باعث بسیج اجتماعی در جامعه میشوند یا برای شرکت در تظاهرات ومخابرات‬
‫‪...‬‬
‫یعنی رسانهها میشوند جزئی از سبک زندگی ما مثال ا هر شب تلویزیون یک برنامه دلخواه را میبینم‬
‫عالوه برلین رسانهها بین حوزه خصوصی وعمومی زندگی پیوند ایجاد میکنند محیط خانه حوزه‬
‫خصوصی است اما شهر دانشگاه حوزه عمومی است در ظاهر مرزبندی وجود دارد امارسانه بین این‬
‫دوپیوند ایجاد میکند مادرتلویزیون (درخانه) رویدادها را میبینم که مربوط به حوزه عمومی است پس‬
‫در حوزه خصوصی از حوزه عمومی با خبر میشویم وبرعکس هم هست مثال ا در اتوبوس واگمن گوش‬
‫دادن اینها کارکردهای مثبت رسانه بود‪.‬‬
‫اما هر پدیدهای میتواند کارکرد داشته باشد در نظم اجتماعی اختالل ایجاد کند مادرنقش نظارت‬
‫برمحیط توقع داریم رسانهها اخبار را در حوزههای مختلف بدهند هشدارهای الزم را ارائه کنند یا‬
‫تصمیماتی را که گرفته میشود وبرای شهروندان مهم باشد کژکارکرد این است که رسانهها دراین‬
‫باره سیاه نمایی کنند وباعث ترس ونگرانی در زندگی مردم شوند یاغلو بزرگ نمایی بیش از حد‬
‫هشدارها‬
‫درخصوص نقش همبستگی اجتماعی هر جامعهای نیاز به حداقلی از نظم وهمبستگی دارد یکی از‬
‫کارکردهای رسانه تقویت همبستگی است از طریق جامعه پذیری ومعرفی هنجارهای جامعه‬
‫کژکارکرد رسانهها به اسم نظم انسجام وهمبستگی جامعه بستهای است در مقابل هر گونه آزادی‬
‫ونوآوری وتغییر بایستند افکار تالی رادرجامعه شکل میدهد وجامعه بسته به وجود میآید‪.‬‬
‫درخصوص نقش سرگرمی کژکارکرد ‪ -1‬افراط در برنامههای سرگرمی که منجر به سطحی نگری در‬
‫جامعه میشود ‪ -2‬ارزشهای ماندگار فرهنگی افت کیفیت پیدا میکند افت سالیق فرهنگی‬
‫‪ -4‬عادت به تن آسایی وجامعه زیاد میشود‬
‫‪ -5‬مردم از واقعیتهای پیرامون غافل میشوند‪.‬‬
‫نظریههای تأثیر پیامهای ارتباطی‬
‫این نظریهها دارای گستردگی واهمیت زیادی در ارتباطات هستند وعمده پژوهشها در ارتباط مربوط به‬
‫نحوه وکم وکیف نماید پیامهای ارتباطی هست‬
‫کتابهای نظریههای ارتباطات هم عمدتا ا مربوط به نظریات تأثیر پیامهای ارتباطی است‬
‫درسیرتحول نظریههای تأثیر مفهوم سازی از تأثیر ورسانه ها تغییر کرده است‬
‫‪ 4‬گونه مفهوم سازی در رابطه با تأثیر پیامهای ارتباطی‬
‫‪ -1‬تأثیر مکان ‪ -2‬تأثیر محدود ‪-3‬تاثیرقدرتمند ‪-4‬تأثیر ناشی از مذاکره توافق‬
‫تأثیر مطلق نخستین مطالعات وپژوهش ها در خصوص پیامهای ارتباطی معتقد به تأثیر مطلق پیامهای‬
‫ارتباطی بود واین مربوط به دوره آغازین پژوهشهای ارتباطی بود باور به تأثیر مطلق رسانهها وپیام‬
‫های ارتباطی در فاصله دوجنگ جهانی باور مسلط وغالب بود‪.‬‬
‫اسپ ور ‪ 1986‬مفروضات اصلی تأثیر مطلق را بیان میکند‬

‫‪17‬‬
‫فرضیههای اصلی تأثیر مطلق ‪-1‬عوامل محرک محتوای رسانهای نقش اصلی را در فرایند تأثیر بازی‬
‫میکنند‬
‫‪-2‬مردمی که محتوای رسانهها به آنها عرضه میشود واکنش یکسان ومشابهی بروز میدهند در‬
‫واقع تمایزهای فردی واجتماعی نادیده گرفته میشود‬
‫‪ -3‬تاثیررسانه ها مستقیم وفوری اتفاق می افتد‬
‫این باور تحت تأثیر پژوهشهای تجربی به ویژه در آمریکا مورد شک وتردید قرار گرفت کارل هاولند در‬
‫دانشگاه بیل پژوهشهایی رادرمورد تأثیر پیامهای ارتباطی روی ارتش انجام داد‬
‫کاتروبرسون والوراسفلد در خصوص رفتارهای رأی دادن مردم وانتخاب مردم پژوهشهایی را در‬
‫دانشگاه کلمبیا انجام دادند میخواستند بدانند پیامهای ارتباطی چه تاثیری بررای دادن مردم دارد‪.‬‬
‫نتیجه این پژوهشها این بود که محتوای رسانهها تأثیر مطلق ندارد که تأثیر محدود وجزئی دارد‬
‫حروف کالیو‪ :‬محتوا رسانهها علت الزم وضروری تأثیر ومخاطب نیستند بلکه به عنوان مجموعهای از‬
‫عوامل میانجی عمل میکند‬
‫مفهوم سازی تأثیر محدود باور به تأثیر محدود رسانهها بعد از جنگ جهانی دوم تا ‪ 1970‬اکنون غالب‬
‫بود اما‬
‫تأثیر قدرتمند از ‪ 1970‬به بعد با مفهوم سازی جدید باور تأثیر قدرتمند رسانهها بوداگرچه تأثیر مطلق‬
‫ندارند اما تأثیر قدرتمند دارند این باور ناشی از گسترش استفاده از تلویزیون وآثار اجتماعی و فرهنگی‬
‫تلویزیون بود اندیشههای مارکسیتی وچپ که معتقد بود رسانهها در کشورهای سرمایه داری ابزار‬
‫مشروعیت سازی باری قدرت وحکومت هستند‪ .‬مهمترین تاثیری که رسانهها نسبت داده میشود‬
‫تأثیر شناختی بود برخالف نظریه مطلق که معتقد بودند رسانهها رفتار مردم را تغییر میدهند؛ اما تأثیر‬
‫قدرتمند معتقد بود رسانهها تأثیر وشناخت افراد دارد تأثیر محدود معتقدبود که رسانهها تحکیم‬
‫باورهای موجود میپردازند‪.‬‬
‫سپس نظریه تأثیر مطلق تغییر رفتاری تأثیر وعملکرد افراد‬
‫نظریات تأثیر محدود تحکیم باورهای موجود‬
‫نظریات تأثیر قدرتمند تأثیر شناخت افراد‬
‫نظریات مذاکره وتوافق برساخت معنا‬
‫تأثیر ناشی از مذاکره وتوافق مهمترین تاثیررسانه ها برساخت معناست این با ساختارگرایی متفاوت‬
‫است یعنی تصور ودرکسی که مخاطب از دنیای پیرامون خودش دارد حاصل ترکیب ساخت اجتماعی‬
‫معنا‪ ،‬معنای حاصل از تجربه شخصی است‪.‬‬
‫نکته‪ :‬در تأثیر قدرتمند مثل نظریه کاشف معتقد است برشکل گیری تصویر فهم ودرک از دنیای پیرامون‬
‫تأثیر قدرتمند دارد‬
‫اما مشارکت ناشی از توافق تصور درک ما از دنیای پیرامون ترکیب ساختار رسانهای معنا ومعنای‬
‫حاصل از تجربه شخصی است تصور ودرک ما فقط ناشی از معنا سازی رسانهها نیست بلکه معنایی‬
‫که آنها میسازد با معنایی که ما خود به تجربه شخصی به دست میآوریم ترکیب میشود ومعنای‬
‫واحد میسازد‪.‬‬
‫نظریه تزریقی ‪hypoderamiet‬‬

‫‪18‬‬
‫نظریه تزریقی معنای مفهومی تأثیر مطلق است براساس نظریه تزریقی پیامهای ارتباطی برنگرش‬
‫ورفتار مخاطب تأثیر مطلق دارد‪.‬‬
‫مثل داروکه وقتی تزریق میشود موزی اثر میکند‬
‫نظریه ارتباط گونهای پیام مثل گلومه ای است که شلیک میشود ومخاطب را از پا در میآورد هم‬
‫نگرش وهم رفتار این نظریه معتقد است پیام دهنده رسانهای به طوریکسان ویکنواخت به همان‬
‫مخاطبان میرسد نظریه تزریقی مبتنی والگو‪ ،‬ارتباط یک مرحلهای است‪.‬‬
‫همه مخاطبان به طور مستقیم با رسانهها در ارتباطاند وتاثیر میگیرند تأثیر محتوای پیام فوری‬
‫ومستقیم بدون واسطه است نظریه تزریقی قائل به آثار کوتاه مدت پیامهای ارتباطی است واین تأثیر‬
‫مستقیم نوری ومطلق است‬
‫ونه تنها نگرشها بلکه رفتار مخاطب را تغییر میدهند‬
‫نظریه تزریقی منشآت گرفت از نظریه رفتار گرایی (محرک پاسخ) در روان شناسی است این نظریه‬
‫(رفتارگرایی) دردهه ‪ 1930‬رویکرد غالب در دوران شناسی بود ترکیبی معنا است که رفتار انسان‬
‫شکل پیچیدهتری از رفتار حیوانات است وهم چنان که حیوانات در برابر محرکهای پاداش وتنبیه‬
‫واکنش نشان میدهند انسان هم واکنش نشان میدهد رفتار انسان وتابعی از محرکهای برونی‬
‫است (آزمایشهای شرطی شود) محرکهای شرطی میتواند تبلیغات رسانهها پول تطبیع ترس بنام‬
‫نظریه رفتار گرایی معتقد است انسان هم موجود شرطی است‬
‫دنیس مک کوایل سون ونیدال دو ایده اصلی نظریه تزریقی را اینگونه بیان میکند‪:‬‬
‫نظریه تزریقی تصویری از جامعه مدرن به دست میدهد که ترکیب یکپارچهای از افراد اشمیزه شده‬
‫است یعنی افراد تک تک مثل جزیرههای مجزا الزم هستند (جامعه توده دار) وپیوندهای متقابل‬
‫اجتماعی را نادیده میگیرد در نظریه تزریقی به منزلهاتم های مجزا در نظر گرفته میشوند وپیوندها‬
‫ومناسبات وروابط میان فردی را نادیده میگیرد‬
‫براین اساس این نظریهها‪ :‬فعالیت رسانهها در خدمت منافع وخرامت گروههای صاحب قدرت است‪.‬‬
‫رسانه را عنوان ابزار کنترل اجتماعی وشرطی سازی در اختیار وجود دارند ومردم را به سوی خود‬
‫میکشد‪.‬‬
‫ویژگیهای اصلی نظریه تزریقی مخاطبان به طور مستقیم وبدون میانجی ساختار اجتماعی وگروهی‬
‫با رسانهها در ارتباطند الگوی یک مرحلهای ارتباط‬
‫مخاطبان به صورت مجموعه همسان ویکپارچه از نظر اجتماعی مدرن وارزش برابر فرض میشوند‪.‬‬
‫به عبارتی دراین نظریه ویژگیهای متمایز فردی واجتماعی نادیده گرفته میشود (مخاطبان به لحاظ‬
‫اجتماعی برابراند)‬
‫رسانهها قدرت تأثیر گذاری باالیی دارند نه تنها نگرشها بلکه بررفتارم تأثیر میگذارند‪.‬‬
‫در واقع این نظریه را عمدتاا لماسول مطرح کردند الگوی ارتباطی االسول پیش فرضش تأثیر فوری‬
‫ومستقیم والگوی االسول خطی است‪.‬‬
‫شیوه تبلیغاتی گوبلز یکی از مواردی است که به رسانه مستقیم بیان شده واز دورسانه سینما ورادیو‬
‫بیشترین استفاده را کرده است‪.‬‬

‫‪19‬‬
‫مرزچاکریتی درباره شیوههای تبلیغاتی لوگز تحقیق میکند رفتار آدمها تحت تأثیر یک سری غرایز‬
‫اساسی است در غریزه مبارزه جویی یا دشمنی ‪ -2‬غریزه ملع ومیل به تغذیه ‪ -3‬غریزه جنسی یا‬
‫غریزه پدری وداوری در هر دورانی ممکن است یکی ازاین غزایز یا ترکیبی از آنها بررفتار آدمی حاکم‬
‫باشد تبلیغاتی موفق است که غریزه غالب را تحریک کند غریزه غالب درست آلمان غریزه مبارزه جویی‬
‫بود وتبلیغات لوبگزاین غریزه را تحریک کرده است گفته یک نژاد حق سروری دارد واین حق را تاریخ به‬
‫او داده است‪.‬‬
‫ازنظر چاکوتین رفتار سیاسی توده هاتابع ماشین تبلیغات دولت است‬
‫پروپاگاندا راباعث برانگیختن رفتار سیاسی دلخواه است‬
‫پژوهش وی مبتنی برنظریه رفتارگرایی وهمان محرک پاسخ است‬
‫ژان کلونز‪ :‬به نظرچاکوتین نمادها یا شعارها از طریق بازتابهای شرطی به صورت مستقیم یا غیر‬
‫مستقیم راه خود را به سوی محرکهای اصلی باز میکند وآن ها را به حرکت در میآورد وهمین‬
‫اساس موفقیت تبلیغات سازی ها بود‪.‬‬
‫نظریه استحکام (تأثیر محدود)‪theinformentn or limiet effeck‬‬
‫این نظریه تأثیر پیامهای ارتباطی برنگرش رفتار مخاطب را محدود میداند این نظریه برخالف نظریه‬
‫تزریقی است وجریان ارتباط را دومرحلهای میداند واین تأثیر را عمدتاا در جهت استحکام وتقویت باورها‬
‫نگرشهای موجود مخاطب میداند‪.‬‬
‫الگوی دومرحلهای جریان ارتباط رهبران افکار یا گروههای مرجع ما بین رسانه ومخاطب اند‬
‫به عبارتی پیامهای ارتباطی ابتدا از رسانهها به رهبران افکار میرسد واز آنها در میان مردم‬
‫وطرفدارانشان میرسد‬
‫اگر در نظریه تربیتی ومخاطبشان اتمهای مجزا ومستقیم با رسانه در ارتباطاند در این رهبران افکار‬
‫گروههای راجع نظریه مخاطبان به طور مستقیم با رسانه در ارتباط نیستند‪.‬‬
‫استدالل اصلی الگوی جریان دومرحلهای ارتباط ارتباط رودررو ومیان فردی در جریان ارتباط رسانهای از‬
‫مرحلهای انتقال به مرحله دریافت مداخله میکند یعنی این جریان ارتباط از رسانه مخاطب بدون واسط‬
‫نیست‬
‫نظریه استحکام با تأثیر محدود تأثیر شناخت گرایی دروان شناسی بود‪.‬‬
‫در نظریه استحکام یک سری از متغیرها ویژگیهای متمایز فردی واجتماعی توجه میشود‬
‫سابقه این نظریه پژوهشها را راسفلد وهمکارانش در ‪ 1940‬در آمریکا برمی گردد (در خصوص رفتاررای‬
‫دادن مردم) سؤال اصلی تحقیقها را سطر رسانهها چه قدر در تغییر دیدگاههای سیاسی مردم ورفتار‬
‫رأی دادن مردم تأثیر دارند‬
‫نتیجه تحقیقات الراسفلد این بود که رسانهها تأثیر چندانی بر رفتار رأی دهی مردم ندارند واتفاقا مردم‬
‫بیشتر تحت تأثیر ستودهای شخصی هستند یعنی ارتباطات میان مردمی روی رفتار سیاسی مردم‬
‫بیشترین تأثیر میگذارند ورهبران افکار وعقاید مهمترین تأثیر رادر فرایند ارتباط دارند‪.‬‬
‫رهبران افکار کسانی هستند که وقتی بحث به صورت طبیعی پیش میرود نقش هدایت کننده جمع‬
‫باشند‪.‬‬

‫‪20‬‬
‫رهبران افکار دریافت واستفاده بیشتر از منابع رسانهای دارند اشراف وآگاهی بیشتری دارند‪ .‬دارای‬
‫مشابهتهایی باپیروان خود هستند وکامال بیگانه نیستند‬
‫از سطح باالی معاشرت اجتماعی برخوردارند خودباوری وتاثیر گذاشتن بردیگران دارند‬
‫این رهبران افکار در راستای خطوط فکری خود پیامهای رسانهای را انتخاب واقتباس میکنند‬
‫رهبران افکار دارای نقش پارادوکس وناقص آمیزند هم نقش کلیدی ارتباط دارند واز طرفی به عنوان‬
‫دروازه بانان در فرایند ارتباط عمل می کنندپیام هایی که در راستای هدف آن هااست انتخاب میکند‬
‫نظریه استحکام اعتقادی به ایجاد تاثیرات رفتاری پیامهای ارتباطی ندارد بلکه پیامهای رسانهای فقط‬
‫میتواند معرفت وشناخت مردم تأثیر گذارد نقش رسانهها بازسازی زمینههای معرفتی وشناختی‬
‫افراد است وعمدتا تثبیت وتقویت باورهای موجود است‪.‬‬
‫یک سری عوامل میانجی بین رسانهها ومخاطب وجود دارد که میتواند تأثیر گذارد فرایند ارتباط باشد‬
‫خورف کالیر ‪ 5‬عامل میانجی بین رسانهها ومخاطب وجود دارد‬
‫افکار مورد عالقه مردم وچگونگی تأثیر گذاری این عالیق برشیوه های گزینش واستفاه از آن از رسانه‬
‫یعنی ذهن مخاطبان مثل لوح سفیدی نیست بلکه یک سری افکار وعقایدی دارد که مورد باور آنها‬
‫است‬
‫گروهی که افراد از آن عضویت دارد وچگونگی تأثیر گذاری عالیق گروهی برافکار مورد عالقهای مردم‬
‫مخاطبان دارای یک سری پیوندهای گروهیاند واین پیوندهای گروهی دیگر آنها تأثیر میگذارد‬
‫برقضاوت آنها تأثیر میگذارد‪.‬‬
‫اشاطه میان فردی محتوای رسانه مثال ا من اطالعات رسانه را مستقیم از آن نگرفتم بلکه شاید از‬
‫دوستم شنیده باشم‬
‫رهبران فکری که واسط رسانه پیرواناند براساس سالیق خود گزینش میکنند‬
‫نقش رسانهها در جامعه با اقتصاد آزاد نظریه تزریقی متناسب با جوامع بسته واستبدادی است اما‬
‫اقتصاد ماند امکان مالکیتهای متعدد را برای رساند فراهم میکند رسانهها در جامعه با حکومت‬
‫دموکراتیک فعالیت میکنند سپس محتوای مشابه ندارند اما در جوامع بسته محتوای یکسان ارائه‬
‫میدهند ومردم حق انتخاب ندارند‪.‬‬
‫جلسه ششم‬
‫تأثیر پیامهای ارتباطی ژاکارنو‬
‫در بحث ازتاثیر رسانهها باید سه حالت را ازهم تفکیک کرد‬
‫‪ -1‬تغییر عقیده موجود‬
‫‪ -2‬ساختن عقیده تازه بدون ارتباط با عقاید قبلی‬
‫‪ -3‬تقویت عقیده موجود‬
‫خودکازنومعتقد است بیشترین نقش رسانهها تقویت واستحکام باورهای موجود مخاطب است روان‬
‫شناسان اجتماعی مکانیزم استفاده انتخابی ادراک انتخابی به انباشت انتخابی را تأثیر گذار میدانند‪.‬‬
‫یعنی ‪ )1‬عمدتا ا از رسانههایی استفاده میکنیم که با باورها و عقایدمان سازگاری بیشتری داشته‬
‫باشد‬

‫‪21‬‬
‫‪ )2‬مکانیزم ادراک انتخابی و عمدتاا مضامین و محتوای رسانهای را با توجه به چارچوب فکری خود درک‬
‫و تفسیر میکند مثال ا بحث قرائت یا تفسیرهای دینی هرکسی مطابق با چارچوب خود تفسیر میکند‪.‬‬
‫‪ )3‬انباشت یا حافظهای انتخابی به این معنا است که اصوال ا ما پیامها و مضامینی که با عقاید‬
‫ناسازگاری بیشتری داشته باشد را در حافظه بلندمدت خود حفظ میکنیم و به آن مراجعه میکنیم‬
‫اگر عقایدی سازگاری با باورهای ما نداشته باشد آن را فراموش میکنیم‬
‫درواقع مزیت وبرتری استحکام این است که تأثیر پیامهای ارتباطی به میانجی ارتباطهای میان مردمی‬
‫و ساخت اجتماع مخاطب صورت میگیرد رسانه مستقیماا تأثیر ندارد بلکه با عوامل میانجی مثل‬
‫رهبران افکار منتقل میشود‪.‬‬
‫انتقادها نظریه استحکام‪:‬‬
‫‪ -1‬حجم و دامنه پیامهایی که از رسانهها به مخاطبان منتقل میشود بسیار بیشتر از آن است‬
‫که در این نظریه به آن توجه شده است‪.‬‬
‫‪ -2‬عمدتا ا در بیشتر موارد اشتراک در عقیده دیده میشود تا انتقال عقیده‬
‫‪ -3‬این نظریه طیف دودرجهای دارد رهبران افکار جوینده اطالعاتاند مخاطبان و پیروان دریافتکننده‬
‫و مصرفکننده اطالعات درصورتیکه واقعیت اینگونه نیست بلکه پیروان گاهی نقش رهبران‬
‫افکار را بازی میکنند و گاهی رهبران افکار پیرومی شود‪.‬‬
‫‪ -4‬بین رهبران افکار و پیروان گروه سوم بیتفاوتی هستند که نه عالقه به تأثیرپذیری از رهبران‬
‫افکار دارند نه عالقهای برای به دست آوردن اطالعات (نمونهای این در جریان انتخابات است)‬
‫هیچکدام از این نظریهها بیانگر تمام واقعیت نیستند بلکه هرکدام بخشی از واقعیت را میگویند‪.‬‬
‫نظریه یادگیری اجتماعی و جامعهپذیری ‪social heavning and soualizadion‬‬
‫(آلبرت باند ورا)‬
‫نظریه یادگیری اجتماعی به این معناست که نقش رسانهها در زندگی روزمره مردم فقط مربوط به‬
‫تغییر یا تقویت و نگرش نیست بلکه رسانهها میتوانند منجر به کسب ارزشها نگرشها الگوهای‬
‫رفتاری شوند یعنی یک سری الگوی رفتاری را از رسانه یاد بگیریم ارتباط مساوی است با آثار‬
‫اجتماعی رسانه‬
‫یکی از نظریههای آثار اجتماعی رسانهها نظریه یادگیری اجتماعی و جامعهپذیری است‬
‫این نظریه ادعا میکند بسیاری از اصول و چیزهایی که برای راهنمایی و عمل به آن نیاز داریم و بهطور‬
‫شخصی و مستقیم تجربه نمیکنیم بهطور غیرمستقیم از رسانهها در مدرسه توسط والدین و گروه‬
‫دوستان و آشنایان یادمی گیریم بهخصوص رسانهها در یادگیری اجتماعی نقش مهمی دارند مثال ا در‬
‫بحث خشونت در رسانهها نظریه یادگیری اجتماعی میگوید افراد بهخصوص کودکان و نوجوانان آنها‬
‫را یاد میگیرند و بعد در خصوص زندگی واقعی اجرا میکنند ما خیلی از الگوهای رفتاری را یاد‬
‫میگیریم و در عمل اجرا میکنیم‬
‫نظریه یادگیری اجتماعی‪ :‬فرد از طریق مشاهده و مطالعه متون رسانهای الگوهای رفتاری را یاد‬
‫میگیرد و بعد آنها را تکرار میکند هرچه قدر این رفتارها پاداش بگیرند تقویت میشود و استحکام‬
‫پیدا میکند‬
‫‪ -5‬فرایند اصلی یادگیری اجتماعی‪:‬‬

‫‪22‬‬
‫‪ -1‬توجه ‪ -2‬به خاطر سپردن و به یادآوردن ‪ -3‬توصیه عملی ‪ -4‬انگیزش‬
‫توجه ما برای یادگیری و الگوبرداری باید به یک محتوای رسانهای توجه کنیم و اگر توجه بهصورت نگیرد‬
‫الگوبرداری صورت نمیگیرد الگوبرداری منوط به توجه به رویداد ارتباطی است و آنچه میبینیم و توجه‬
‫میکنیم به خاطر میسپاریم اگر ما آنچه را به آن توجه کردیم به خاطر سپاریم عمل الگوبرداری صورت‬
‫نمیگیرد و آنچه را توجه کردیم و به خاطر سپردیم باید عمل کرد بهکارگیری آنچه به خاطر سپردم تولید‬
‫عملی است تولید عملی تداومش درگرو این است که باانگیزه الزم برای تکرار آن عمل را داشته‬
‫باشیم اگر تولید عملی پاداش بگیرد انگیزه برای تکرار عملی زیاد میشود و اگر تنبیه شود انگیزه برای‬
‫تکرار عمل کم میشود‪.‬‬
‫پاداش و تنبیه نمادین کسی که الگوهای جامعه را زیر پا گذاشت توسط بیش دستگیر شد در فیلم‬
‫ولی کسی که الگوی مناسب داشت پاداش میگیرد و این بهطور نمادین است که از طریق رسانهها‬
‫یاد داده میشود که اگرچه گونه رفتار کنی پاداش میگیری‬
‫وی میگوید رسانهها تنها منبع یادگیری نیستند بلکه معلمان خانواده همساالن هم هستند اما‬
‫رسانهها در میان منابع یادگیری اجتماعی بیشترین نقش رادارند تأثیرگذاری رسانهها در فرایند‬
‫یادگیری اجتماعی تأثیرگذاری مستقیم است‪.‬‬
‫این تأثیرگذاری به میانجی نفوذ شخصی به شبکههای اجتماعی صورت نمیگیرد یعنی برخالف نظریه‬
‫استحکام‬
‫نظریه یادگیری اجتماعی در مورد از جامعهپذیری رسانههای اجتماعی تأثیر دارد جامعهپذیری از طریق‬
‫نقش یادگیری رسانهها یعنی رسانهها ارزشها هنجارهای جاافتاده اجتماعی را از طریق پاداش و‬
‫تنبیه نمادین به مردم یاد میدهند درواقع جامعهپذیری یعنی اینکه افراد با پذیرفتن و درونی سازی‬
‫ارزشها و هنجارهای اجتماعی جزئی از گروه بزرگتر اجتماعی و فرهنگی میشوند‪.‬‬
‫هابز آدمی از وضعیت طبیعی درمیآید و وارد وضع مدنی میشود‬
‫رسانهها یکی از مهمترین ابزارهای جامعهپذیریاند‪.‬‬
‫جامعهپذیری سیاسی‪ :‬یعنی یک سری هنجارها و الگوهای هنجار سیاسی به افراد آموزش داده‬
‫میشود ارزشهای سیاسی پذیرفته در جامعه را بپذیرند مثال ا در تظاهرات شرکت کنند‬
‫گیرنز جامعهپذیری اولیه شاید در ابتدای دوران کودکی و خردسالی اتفاق میافتد یک سری از آداب و‬
‫رفتار اجتماعی رامی آموزیم‪.‬‬
‫جامعهپذیری اولیه مبنایی است برای رفتارها واکنشهای ما در دورههای بعد زندگی‬
‫جامعهپذیری ثانویه عمدتاا از طریق مدرسه رسانه گروههای همساالن صورت میگیرد اینها درواقع‬
‫بهعنوان جامعهپذیری ثانویه است‬
‫رسانهها پلی هستند بین زندگی شخص ما وزندگی اجتماعی ما در بسیاری از اوقات خیلی از‬
‫نقشها را از رسانهها میآموزیم اینکه جامعه از ما چه انتظاری دارد‪.‬‬
‫اگر کسی نتواند مطابق انتظارات نقشها در جامعه عمل کند میگویند خوب جامعهپذیر نشده است‬
‫دنیس مک کوایل‪ :‬درواقع اگر بپذیریم که خانواده از نهادهای اصلی جامعهپذیری در جامعه بوده است‬
‫اما گاهی رسانهها از طریق انتقال و اشاعه ارزشها هنجارهای جدید ارزشهای هنجارهای جاافتاده‬
‫قدیمی را تضعیف میکند‪.‬‬

‫‪23‬‬
‫مک کوایل جامعهپذیری رسانهها را دارای ‪ 3‬جنبه دارند ازیکطرف رسانهها هنجارها ارزشهای‬
‫جاافتاده قدیمی را تضعیف میکنند و از طرف دیگر باعث تداوم و تقویت ارزشهای موردنظر والدین و‬
‫معلمان میشوند‪.‬‬
‫وی معتقد است نقش رسانهها عمدتاا همرنگ گرایی است و حمایت از هنجارهای مسلط مستمر‬
‫اجتماعی است‪.‬‬
‫نظریه کاشت ‪( cullivabion Heary‬کشت)‬
‫توسط جرج گریز در سال ‪1960‬‬
‫این نظریه هم چنانکه از اسمش پیداست رسانهها یک سری از عقاید باورها را در ذهن مخاطب‬
‫کشف میکند وقتی این باورها در ذهن مخاطب کشف شد مخاطب دنیا را همانگونه میفهمد که‬
‫رسانهها به تصویر کشیدند‪.‬‬
‫نحوه درک و فهم مخاطب از دنیای پیرامون مبنی بر رسانهها است‬
‫نظریه کاشت تأثیر درازمدت رسانهها است نظریه کاشت عمدتاا روی تلویزیون بهعنوان رسانه اصلی در‬
‫جامعه تأکید میکند‪.‬‬
‫نظریه کاشت در دوران سنت تأثیر قرار دارد جزو نظریاتی است که معتقد به تأثیر درازمدت رسانهها‬
‫است و ادعایش این است که نظریهها سنتی تأثیر رسانهها ازیکطرف نکته مهم غافل بودند و آن این‬
‫است که تلویزیون بهعنوان سازنده جریان اصلی فکری و فرهنگی تمام جریانهای فرعی را در درون‬
‫خودش جذب و هضم میکند به عبارتی تلویزیون جهانبینی مردم را یککاسه و یکدست میکند مثل‬
‫نیروی جاذبه تمام جریانهای فکری و فرهنگی و حاشیهای را در درون یک جریان اصلی حل میکند‪.‬‬
‫سؤال ارشد درواقع فرا گرد کاشت مهمترین تأثیر رسانهها را تصویر دنیای اطراف میداند‬
‫مهمترین تأثیر تلویزیون تصویر ذهنی اطراف است ما دنیا را آنگونه میبینیم که تلویزیون نشان‬
‫میدهند آنچه رسانهها به ما نشان میدهند و دنیای نهادین است‬
‫طبق نظریه کاشت مهمترین نقش تلویزیون ساختن دنیای نمادین است و درک و فهم ما از دنیای‬
‫واقعی تابعی از دنیای نهادین است‬
‫مثال ا بحث خشونت بینندگان پرمصرف آیا کسانی که برنامههای خشونتآمیز میبیند الگوهای رفتاری‬
‫را یاد میگیرند و تکرار میکنند نظریه کاشت برعکس نظریه تزریقی نظریه یادگیری اجتماعی است در‬
‫این نظریه کسانی که برنامههای خشونتآمیز تلویزیون را تماشا میکنند تصور میکنند که دنیای‬
‫واقعی که نشان زندگی میکنند دنیای پر از خشونت و ترس است یعنی احساس ترس نگرانی را زیاد‬
‫میکند از دنیای پیرامون یعنی تأثیر برنامههای خشونتآمیز را رفتاری نمیدانند بلکه تأثیر شناختی‬
‫میدانند‪.‬‬
‫وقتی یک سری از رویدادها در ذهن ما کشف میشود ما بر اساس همان دنیای واقعی را میفهمیم و‬
‫درک میکنیم تماس فرایند با تلویزیون بر مفهومسازی مخاطبان از دنیای واقعی تأثیر میگذارد‪.‬‬
‫نظریه کاشت معتقد است تلویزیون اثرات درازمدت قدیمی متراکم و بااهمیت دارد یعنی اینکه فرایند‬
‫کاشف نگرشها در ذهن مردم امری است که بهصورت درازمدت و آرام صورت میگیرد و این فرایند‬
‫درازمدت عقاید در ذهن ما کشف میشود و رسوب میکند و درک ما از دنیای پیرامون بر اساس آن‬
‫شکل میگیرد‪.‬‬

‫‪24‬‬
‫پیشفرضهای نظریه کاشف برای تحلیل تأثیر پیامهای تلویزیون‪:‬‬
‫‪ -1‬احتمالی اینکه برنامه خاصی بر ذهن مخاطب تأثیر داشته باشد وجود دارد‬
‫البته سنجش تأثیر محتوای خاص کار مشکلی است تأثیر فراگیر تلویزیون در درازمدت اتفاق میافتد و‬
‫در کوتاهمدت اهمیت دارد که بر کلید دنیای تلویزیون و استانها پیامها و تصاویری که بهطور مکرر بخش‬
‫میشود تأکید کرد‬
‫‪ -2‬تأثیر تلویزیون درمجموع نمادین است تا رفتاری یعنی شناخت تصویر ذهنی و مفهومسازی از‬
‫واقعیت را تحت تأثیر قرار میدهد‪.‬‬
‫‪ -3‬تأثیر تلویزیون بیشتر در جهت حفظ نظم اجتماعی و ایدئولوژیکی موجود است تلویزیون سعی‬
‫میکند ایدئولوژی موجود را اشاعه دهد و درونی سازد‪.‬‬
‫گزبنر‪ :‬تلویزیون رسانه جامعهپذیری محافظهکارانه است سعی دارد وضعیت موجود را حفظ کند و تداوم‬
‫بخشد‪.‬‬
‫ساختار نظریه‪ :‬در دهه ‪ 1970‬پروژهای به نام شاخصهای فرهنگی در آمریکا که گریز وهم کاران مجری‬
‫این پروژه بودند و مربوط به تأثیر تلویزیون بهویژه برنامههای خشونتآمیز بر نگرشهای شهروندان بعد از‬
‫جنگ جهانی دوم میزان بزهکاری با رشد تلویزیون در امریکا زیاد شد و برخی این قرض را مطرح کردند‬
‫که افزایش جرم و رضایت تحت تأثیر تلویزیون است‪.‬‬
‫نتیجه این پژوهش نظریه کاشت بود افزایش خشونت و جرم و رضایت در آمریکا ربطی به برنامههای‬
‫خشونتآمیز ندارد اما برنامههای خشونتآمیز باعث ترس و نگرانی مردم از دنیای پیرامون خود شد‪.‬‬
‫پروژه شاخصهای فرهنگی شامل یک راهبرد و تحقیقاتی سه قسمتی بود به عبارتی متمرکز بر سه‬
‫بخش بود‬
‫تحصیل فرایند نهادی نام داشت یعنی الزامها و رفتارها و محدودیتهایی که اعمال میشد برای تولید‬
‫توزیع گزینش محتوای رسانهای‬
‫تحلیل نظام پیام نام داشت یعنی متناوبترین متداولترین و پایدارترین الگوها و نهادهایی که در‬
‫محتوای رسانهای اشاعه پیدا میکرد در مورد اقلیتها کلیشههای جنبتی انگارهای خشونت درواقع‬
‫همان تحلیل محتوا است چه الگوهایی بهطور تکرار شوند در برنامههای تلویزیونی وجود دارد‬
‫تحلیل از تأثیرات تماشای تلویزیون چه تأثیری بر مفهومسازی مخاطبان از دنیای پیرامون داشت‬
‫جلسه هفتم‬
‫گریز بینندگان تلویزیون را به دو دسته تقسیم کرد بینندگان کممصرف کمتر از چهار ساعت در شبانهروز‬
‫تلویزیون میبینند‬
‫اثر کاشت عمدتاا روی بینندگان پرمصرف است‬
‫مثال ا پرسیده بود به نظر شما چند درصدد و نیامد آمریکا زندگی میکنند رقم درست ‪ %6‬اما بینندگان‬
‫پرمصرف رقمی را کنار ذکر میکردند بیش از این بود چون عمده افراد در تلویزیون شخصیتهای‬
‫آمریکایی بودند مثال ا چند درصد جمعیت آمریکا اشتغال به فعالیتهای قضایی دارند آمار واقعی از بود اما‬
‫بینندگان پرمصرف بیشتر میگفتند چون ‪ %20‬شخصیتهای تلویزیونی در طول هفته دیگر ما بر‬
‫احساس قضایی بودند‪.‬‬

‫‪25‬‬
‫یا چون میزان خشونت و جرائم در تلویزیون آمریکا زیاد بود بینندگان پرمصرف ترس بیشتری از حضور در‬
‫شب در خیابان داشتند‪.‬‬
‫اگر کسی بخواهد بر اساس نظریه کاشت عمل کند (تحقیق کند) باید از روش ترکیبی استفاده کند‬
‫هم تحلیل محتوا هم پیمایش ابتدا از طریق تحلیل محتوای برنامههای تلویزیونی میفهمد چه‬
‫الگوهایی در این برنامه استفاده شد ‪ -2‬گام دوم میزان استفاده افراد از تلویزیون رأی سنجید‬
‫(پیمایش)‬
‫‪ -4‬آیا بین مفهومسازی بینندگان پرمصرف و کممصرف از دنیای واقعی متفاوت وجود دارد یا نه‬
‫فروش صابون نیست بلکه پژوهشهایی است فرهنگی پایه واصلی یعنی دیدگاهها وجهان‬
‫بینالمللی که تلویزیون ارائه میدهد راهور تحقیق قرار میدهد عمدتاا روی آثار تدریجی متراکم‬
‫در درازمدت است و اصال ا مبتنی بر الگوی محرک پاسخ اظهار نیست‪.‬‬
‫‪ -5‬گرم‪ :‬ارتباطات تعامل از طریق پیامهاست ارتباطات یک فرایند متمایز انسانی است که آفریننده‬
‫محیطزیست که این محیط نمادین فرهنگ را میسازد‪.‬‬
‫ارتباطات جمعی تولید انبوه محیط نمادین است‬
‫این محیط نمادین چیز خنثی نیست بلکه بر قدرت سیاسی و فرهنگی داللت دارد یعنی حق تولید پیام‬
‫از قدرت اجتماعی نشست میگیرد کسانی که صاحب قدرت در جامعه هستند نگرش آنها بهعنوان‬
‫محتوای پیام ارتباطی استفاده میشود صاحبان قدرتاند که میز خطابههای عمومی دسترسی دارند‬
‫گرمز‪ :‬اصال ا کاشت درباره فرآیند فرهنگی داستانگویی است داستان یا قصه لوی برای سرگرمی‬
‫نیست یکی از محتواهایی که باعث فرهنگ پذیری میشود قصهها است این قصهها انباشته از‬
‫باورهای اجتماعی و فرهنگی است؛ بنابراین بسیاری از برنامههای تلویزیون یک قصه و روایت است‪.‬‬
‫چه کسی فرصت داستانگویی به دست میآورد و داستانها و روایتهای چه کسانی گفته میشود‬
‫تاریخ را تاریخ نویسان فاتح مینویسند‬
‫درگذشته این داستانها بهصورت شفاهی و رودررو گفته میشد اما امروز داستانگوی بزرگ عصر‬
‫تلویزیون است تلویزیون روایتهای خود را بیان میکند و بیرون از فرایند تصمیمگیری دموکراتیک است‬
‫یعنی همگان دسترسی تلویزیون برای بیان داستانها و روایتهای خود ندارند تأثیر این داستانها مثل‬
‫تأثیر تزریقی نیست بلکه مدل کاشف فرهنگ پذیری است نه ترتیب فرهنگ یک نظام قصه و روایت‬
‫است که بهصورت انبوه تولید میشود و میان هستی و آگاهی از هستی میانجیگری میکند‬
‫ایدئولوژی ممکن است یک آگاهی کاذب و دروغین ممکن است به انسان بدهد قصهها ما پامال از‬
‫ارزشها باورهای ایدئولوژیکی است‪.‬‬
‫تلویزیون فراگیرترین و متداولترین قصهگو است در قالب زنجیره فیلم و‪ ...‬حتی خبر‬
‫مفاهیم نظریههای کاشت‪:‬‬
‫ازجمله کسانی که نظریه کاشت را نقد میکرد فردی به نام ((پل هیرش)) بود وی میگفت که گریز‬
‫همکارانش کار کنترل متغیرها را در پژوهشهای خود بهدرستی انجام ندادند‪.‬‬
‫در واکنش به انتقادها وی تجدیدنظر کرد و مفهوم ساخت‪:‬‬
‫‪ -1‬مفهوم جریان اصلی ‪mainstream‬‬
‫‪ -2‬مفهوم تشدید ‪Resonace‬‬

‫‪26‬‬
‫جریان اصلی و غالب اشارهای است به تأثیر تلویزیون در تثبیت و یکسانسازی ایدهها در جامعه یعنی‬
‫تلویزیون یک جریان اصلی و غالب فرهنگی را میسازد و شکل میدهد‪.‬‬
‫در هر جامعهای جریانهای متنوع فرهنگی وجود دارد اما جریان اصلی و غالب که تلویزیون میسازد‬
‫حاصل جمعوجوری باور و عقیدههای جامعه نیست بلکه تلویزیون جریان مسلط فرهنگی را میسازد‬
‫که این جریان غالب بقیه جریانها را در خود جذب میکند‪.‬‬
‫جریان اصلی سازی یعنی یککاسه کردن و تقارن ایدهها در جامعه و تلویزیونها و تبلور اصلی جریان‬
‫اصلی سازی است‬
‫تلویزیون دیگر منابع آگاهی و اطالعات را تحتالشعاع قرار میدهد فراگیری که تلویزیون دارد روزنامهها‬
‫مجالت کتاب و‪ ...‬ندارد از این نظر مهمترین نماد جریان اصلی فرهنگی در جامعه است‬
‫این است که گزینه میگوید تلویزیون بزرگترین قصه گوی محصوالت‬
‫وی در نظریه کاشف میگوید درست است که بر بینندگان پرمصرف تأثیر میگذارد اما از طریق ارتباطات‬
‫میان فردی پرمصرفها روی عالیق باورهای کممصرفها تأثیر میگذارد در نظام ارتباط چاپی و مکتوب‬
‫تفاوتها و تمایزهای بین مردم بود که مهمترین آن سوار بود سطح سواد تمایزی بود چون‬
‫نمیتوانستند کتاب و روزنامه بخوانند یا اگر وضعیت اقتصادی خوبی نداشته باشند نمیخرند اما‬
‫تلویزیون رسانهای که تمایزهای طبقاتی معرفتی را کمرنگ میکند مثال ا بزرگساالن کودکان برنامه‬
‫یکسان میبینند فقیر و غنی و مردم باسواد بیسواد‬
‫ازاینجهت است که میگوییم تلویزیون ایدهها و باورها را یککاسه میکند‬
‫مفهوم تشدید‪ :‬اثر کاشت درگروهای خاصی از جمعیت تشدید میشود و بیشتر میشود با دودسته‬
‫بینندگان پرمصرف داریم زنان و مردان وقتی برنامههای خشونتآمیز را مستمر میبینند‬
‫زنان بیشتر احساس ترس میکنند چون زنان احساس شکنندگی و ترس بیشتری را از هم جدا‬
‫میکنند یا مثال ا تحقیقات اجتماعی کاشت نشان داد کسانی که در مناطق مرکزی و جرم خیز شهرها‬
‫هستند احساس ترس بیشتری میکنند بعد از تماشای مستمر برنامههای خشونتآمیز‬
‫یا کسانی که تجربه شخصی مورد دستبرد قرار گرفتن داشتند وقتی تجربه زیستی آدمها با دنیای‬
‫نمادین سازگار باشد و مشابه باشد اثر کاشت بیشتر است‬
‫تشدید در لغت چیزی است سازگار باتجربه زیستی‬
‫پیشفرضهای نظریه کاشت‪:‬‬
‫‪ -1‬تلویزیون رسانه منحصربهفرد است تلویزیون رسانهای فراگیر است‬
‫در آمریکا در سال ‪ 1950‬م ‪ %9‬تلویزیون شخصی داشتند‬
‫‪ 1991‬م ‪ %98/3‬بر حداقل یک تلویزیون داشتند وبیش از ‪ 2/3‬خانوادهها بیشتر از یک دستگاه تلویزیون‬
‫داشتند‪.‬‬
‫تلویزیون بهطور متوسط ‪ 7‬ساعت روشن است‬
‫تلویزیون در مقایسه با رسانههای دیگر برای مخاطبان بیشتری در دسترس است چون استفاده از‬
‫تلویزیون نیاز به سواد یا مهارت خاصی ندارد‪.‬‬
‫استفاده از تلویزیون تقریباا رایگان است‬
‫استفاده از تلویزیون نیاز به تحریک جغرافیایی ندارد برای فیلم مجله کتاب و‪...‬باید از خانه بیرون بروی‬

‫‪27‬‬
‫تلویزیون تالش میکند تمایزها را از میان بردارد و همگونی و تجانس ایجاد کند‬
‫تلویزیون سازنده جریان اصلی فرهنگی است تجلی بارز جریان سازش فرهنگی در هر جامعهای است‬
‫تلویزیون بازوی فرهنگی جامعه آمریکا است‬
‫نظریهپردازان ‪ B 3‬را توضیح نقش تلویزیون سطح میکنند‬
‫‪ Belluring-1‬کمرنگ کردن محو کردن‬
‫‪ Belading-2‬یکپارچه کردن‬
‫‪ Bending-3‬به خدمت درآوردن‬
‫تلویزیون تفاوتهای و تمایزهای سنتی جهانبینیها و نگرشها در جامعه محو و کمرنگ میکند‬
‫تلویزیون تجربیات متنوع را و همینطور روابط متنوع را با دیدگاه در جریان همسان و یکسان مخلوط‬
‫میکند‬
‫تلویزیون جهانبینیهای که میسازد را در خدمت منابع صاحبان قدرت و ثروت درمیآورد‬
‫‪-3‬تلویزیون بهجای نگرشها و عقاید خاص مفروضات بنیامین را درباره زندگی در ذهن مردم کشف‬
‫میکند‬
‫‪-4‬تلویزیون رسانه جامعهپذیری محافظ کارانه است بیشتر میل به تثبیت دادهها در جامعه دارد میلی به‬
‫دگرگونی و اصالح ندارد تلویزیون تقریباا رسانهای تکراری است‬
‫‪ -5‬فناوریهای جدید نفوذ تلویزیون را افزایش میدهد یعنی مکمل برنامههای تلویزیون است‪.‬‬
‫گرمز معتقد است تمایزی بین دنیای تلویزیون و دنیای فناوری وجود ندارد فناوریهای جدید بر میزان‬
‫زیاد کلیت تلویزیون را تهدید نمیکند بلکه آن را تقویت میکند‬
‫تحلیل کاشت بر همگنسازی گسترده و فراگیر تلویزیون تأکید میکند‬
‫نظریه کاشت منکر تمایز در کانالها نیست بلکه میگوید به راین تمایز چشم ما را بر روی وجود‬
‫مشترک ظریفی که بنیان همه برنامهها را میسازد میبندد‬
‫نقد نظریه کاشت‬
‫حمایت ضعیف یافتههای پژوهشی از نظریه یافتههای پژوهشی ادعاهای نظریه کاشت را تأیید‬
‫نمیکند‬
‫اگر پژوهشگر کار کنترل سایر متغیرها را انجام میدادند تأثیر تلویزیون محدود بود‬
‫‪ -2‬ناسازگاری درونی نظریه کاشت نظریه کاشت از ابزارهای سنتی علوم اجتماعی که عمدتا ا‬
‫کمی و تجربی است برای پاسخ به سؤاالت انسان گرایانه و گنجی استفاده کردند مثال ا معنا‬
‫ارزشها باورها نمیشود با روشهای کمی و تجربی و به سؤاالتی پاسخ داد که مبتنی بر‬
‫مفاهیم کیفی و انسان گرایانه است‬
‫‪ -3‬تحقیقات کاشت مردم را در حال تماشای تلویزیون مشاهده نمیکرد‬
‫‪ -4‬مثال ا خانم آیین انگ کمیت تماشای تلویزیون چیزی درباره کیفیت مصرف رسانهای به ما‬
‫نمیدهد‬
‫‪ -5‬این نظریه مخاطب را منفعل و تأثیرپذیر فرض میکند درصورتیکه مخاطب میتواند در برابر‬
‫تلویزیون مقاومت کند‬
‫‪ -6‬خطوط مفاهیم همبستگی و رابطه علی در نظریه کاشت‬

‫‪28‬‬
‫در خیلی از مواقع نتایج تحقیقات یافتههای همبستگی بود به این معنا که در خیلی از موارد ترس از‬
‫دنیای پیرامون ناشی از تماشای تلویزیون نبود‬
‫پاسخ کرمز‪ :‬انتقاد همیش را پذیرفت و مفهوم تشدید را مطرح کرد و گفت تماشای تلویزیون میتواند بر‬
‫گروههای مختلف تأثیرات متفاوت گذارد‪.‬‬
‫مخاطب تفسیر و معنا را از فرهنگ جامعه یاد میگیرد فرهنگ مهمترین ابزار رسانههای جریان‬
‫فرهنگی تلویزیون است قرائت و معنا سازی مخاطب تحت تأثیر جریانهای فرهنگی جامعه است که‬
‫تلویزیون آن را میسازد و شکل میدهد‪.‬‬
‫جلسه هشتم‬
‫نظریه برجستهسازی ‪Aganda selling‬‬
‫معتقد به تأثیرات قدرتمند رسانهها بر افکار نگرش و اندیشههای مردم است‬
‫نظریه برجستهسازی مدعی تأثیر رسانهها بر شناخت و نگرش مردم و تعیین اولویتهای ذهنی آنها‬
‫از طریق انتخاب و برجستهسازی یک سری از موضوعات و رویدادهاست در قالب خبر گزارشهای‬
‫خبری هستند و‪...‬‬
‫شاید رسانهها نتوانند به مردم بگویند چگونه فکر کنند اما میتوانند به آنها بگویند درباره چه فکر کنند‬
‫اما میتوانند بر آنها بگویند درباره چه فکر کنند روی تأثیرگذاری رسانهها بر رفتار مردم نیست مدعی‬
‫تأثیر بر شناخت و نگرش مردم است‪.‬‬
‫موضوعات برجسته شده توسط رسانهها در سپهرهای جامعه مورد گفتوگو قرار میگیرد و درعینحال‬
‫موضوعاتی که در حاشیه قرارگرفتهاند کنار گذاشته میشود و موردبحث قرارگرفته نمیشود‪.‬‬
‫در مقالهای با عنوان کارکرد برجستهسازی مطبوعات مینویسند رسانهها در قالب گزارشهای خبری‬
‫اهمیت موضوعات را بیان میکنند‬
‫شکلگیری نظم فکری برای مخاطبان مهمترین تأثیرگذاری برجستهسازی است‬
‫در سال ‪ 1972‬قبل و همین مبارزات ریاست جمهوری در آمریکا پژوهشی را انجام دادند در آن پژوهش‬
‫از مردم پرسیدند مهمترین موضوع و مسئلهای که کاندیدا باید به آن بپردازند چیست مثال ا مردم گفتند‬
‫تورم بیکاری و‪...‬‬
‫بعد آن محتوای مطبوعات آن ایاالت را درباره زمانی ‪ 6‬ماهه تحلیل محتوا کردند مسائل و موضوعاتی که‬
‫مردم مطرح کردند مسائل و موضوعاتی بود که رسانهها به آن پرداختند‪.‬‬
‫برجستهسازی موضوعات و مسائل توسط رسانهها (متغیر مستقل)‬
‫اولویت ذهنی مردم (متغیر وابسته)‬
‫این فرض اثبات شد که وقتی رسانهها یک سری موضوعات را برجسته میکنند آن موضوعات رویدادها‬
‫تبدیل به اولویت ذهنی مردم میشود‪.‬‬
‫در پژوهشگر دیگر به نامهای دونالد کین دور و شافتو اینکه در سال ‪ 1980‬در قالب انتخابی امریکا بین‬
‫کارتر ویریگانی پژوهشی را انجام دادند و این فرض را مطرح کردند‪.‬‬
‫نظرسنجی رقابت بین کارتر وریگان را نشان میداد که خیلی نزدیک بود اما دو روز قبل از انتخابات‬
‫برخی رسانهها مطرح کردند که احتماال ا گروگانهای آمریکایی در ایران آزاد میشود‪ .‬مطرح کردن این‬

‫‪29‬‬
‫موضوع آن را دوباره به یاد افکار عمومی آورد قبال ا اولویتهای ذهنی مردم اینگونه بود تورم بیکاری جرم‬
‫و جنایت و‪...‬گروگانهای آمریکایی در ایران‬
‫اما وقتی دو روز قبل از انتخابات این رویداد برجسته شد قضیه گروگانها تبدیل به اولویت اول ذهنی‬
‫مردم میشود (در روز انتخابات)‬
‫بنابراین بعد از برگزاری انتخابات مکان اکثریت قاطع را به دست آورد چون مردم گروگانگیری را از‬
‫بیلیاقتی کارتر میدانستند وقتی رسانهها گروگانگیری را برجسته کردن اولویت اول شده و در روز‬
‫انتخابات تأثیر خود را گذاشته است‬
‫برجستهسازی را نباید فقط و اولویتگذاری تصمیم داد‬
‫تغییر اول روزنامه به معنای مهمترین رویداد بر ‪ 24‬ساعت گذشته است نظریه برجستهسازی فرایندی‬
‫پیچیدهتر از فرآیند اولویتگذاری است‪.‬‬
‫بر همین اساس انگل لنگ و کورت لنگ دو پژوهشگر آمریکایی در سال ‪ 1983‬روابط بین مطبوعات و‬
‫افکار عمومی در آمریکا در خصوص قضیه ‪ Wategate‬در مطبوعات تحلیل کردند‪.‬‬
‫ساختمان حزب دموکرات در کنار رودی بود جمهوری خواهان شوند کار میگذارند این قضیه را دو‬
‫خبرنگار واشنگتنپست متوجه شدند و در رسانهها مطرح میکنند و تبدیل به یکی از رویدادهای مهم‬
‫رسانهای در جهان شد و نهایتاا کار بهجایی رسید که نیکسون که جمهوریخواه بود از ریاست جمهوری‬
‫استعفا دادند‪.‬‬
‫انگل لنگ وکورت لنگ قضیه ‪ Wategate‬را تحلیل محتوا کردند تا ببیند چگونه این موضوع برجستهسازی‬
‫شد‪.‬‬
‫آنها فرایند برجستهسازی به شش مرحله تقسیم کردند‪.‬‬
‫‪ -1‬رسانهها بعضی از موضوعات در رویدادها را بااهمیت جلوه میدهند و آنها را باز و برجسته‬
‫میسازند‪.‬‬
‫‪ -2‬موضوعات و رویدادهای مختلف برای برجسته شدن نیاز به نوع پوشش خبری متفاوتی دارند‬
‫یعنی اینکه بعضی از موضوعات و رویدادها سریع در افکار عمومی برجسته میشود مثال ا وقوع‬
‫انقالب در ‪ 1‬کشور که ارزش خبری باالیی دارد و بهمحض اتفاق افتادن برجسته میشوند ولی‬
‫بعضی موضوعات باید با پوششهای مختلف پرداخته شوند تا برجسته شود‪.‬‬
‫‪ -3‬موضوعات و رویدادهای موردتوجه باید دارای چهارچوب باشند یا حوزهای از معانی به آنها‬
‫اختصاص داد تا برای مردم قابلفهم باشند در گزارش خبری برای اینکه مردم بتواند معنای آن را‬
‫درک کنند باید فریم و چارچوبی خاص برای آن تعیین کنیم تا تأثیر گزار باشد‪.‬‬
‫مثال ا درباره سفر رئیسجمهور ایران به لبنان چارچوبی که در ایران ساخته شد نفوذ انقالب است‬
‫چارچوب رسانههای غربی دخالت ایران در منطقه‬
‫چارچوب خاص ‪ 9‬تنها به مردم میگوید چه فکر کنید بلکه میگوید‬
‫میز خطابههای توافق سبزها اعتراضات مردمی‬
‫دولت اغتشاشات و ناامنیهای گسترده مثال ا تلویزیون چارچوبی که ارائه داد‬
‫مثال ا قضیه ‪ wategate‬ابتدا موضوعی جزئی ‪ 2‬حزب بود ولی بعدا ا چارچوبی که رسانهها ساخته این بود‬
‫که نشان از فساد سیاسی گسترده در آمریکا است‬

‫‪30‬‬
‫‪ -4‬زبان مورداستفاده رسانهها بر درک اهمیت موضوع اثرمی گذارد اینکه از چه واژگانی برای‬
‫بازنمایی ‪ 1‬رویداد استفاده میکنیم‬
‫ابتدا گفتند ‪ Wategate‬کار غیراخالقی بود اما بعداا گفتند انتزاع وفاجوی اخالقی در آمریکا پس این‬
‫واژهها از درک اهمیت تأثیر میگذارد‪.‬‬
‫مثل اعتراض گروهی اندک خس و خاشاک اغتشاشات تظاهرات باشکوه مثال ا حسین شاه ایران بر‬
‫ملک حسین پادشاه اردن‬
‫‪ -5‬موضوعات و رویدادهایی که موردتوجه قرار گرفتند و نمادهای ثانویه وصل میشوند نمادهایی‬
‫که دارای جایگاه ارزش اخالقی و سیاسی نزد مردم است برای موضعگیری نیازمند پایه و‬
‫بینایی هستند‪.‬‬
‫در ‪ Wategate‬نماد ثانویهای که رسانهها در آمریکا مطرح کردند روشن شدن حقایق و اعتماد مردم به‬
‫حکومت‬
‫وقتیکه مطبوعات این قضیه را این ‪ 2‬نماد ثانویه وصل کردند اعتماد بیشتر شد باید حقایق برای مردم‬
‫روشن شود اگر حکومت حقایق را بیان کند مردم به حکومت اعتماد میکنند‬
‫وقتیکه اشخاص معروف و معتبر درباره ‪ 1‬موضوع و رویدادی اظهارنظر میکنند برجستهسازی شتاب‬
‫بیشتری میگیرد مثال ا در ‪ wategate‬هر وقت قاضی پرونده اظهارنظر میکرد و درباره همه رسانهها به‬
‫آن توجه میکنند‪.‬‬
‫پس برجستهسازی بسیار پیچیدهتر از اولویتگذاری است فقط مسئله ساده اولویتگذاری نیست مثال ا‬
‫یکی از مفاهیم دیگری که در نظریه برجستهسازی مطرح است مفهوم آشنا بودن است‬
‫به این معنا که آشنا بودن ‪ 1‬موضوع در رویداد عامل مهمی در وقوع یا عدم وقوع برجستهسازی‬
‫رسانههاست به این معنا که هرچقدر تجربه مستقیم کمتری نسبت به موضوع یا رویدادی داشته‬
‫باشیم به عبارتی موضوع و رویداد که برای ما آشنا باشد اثر برجستهسازی رسانهها بیشتر خواهد بود‬
‫و اگر آشنا باشد اثر برجستهسازی کمتر است‪.‬‬
‫اگر موضوعی با ما فاصله داشته باشد تأثیر برجستهسازی بیشتر است‬
‫برجستهسازی برای همه افراد به ‪ 1‬افراد و شیوه رخ نمیدهد علتش این است که نیاز به راهنمایی‬
‫برای افراد مختلف متفاوت است یعنی افراد مختلف نیاز به راهنمایی متفاوتی از رسانهها دارند‬
‫در مؤلفه نیاز به راهنمایی‬
‫‪ -1‬مربوط بودن رویداد به کار زندگی فرد‬
‫‪ -2‬عدم اطالع از آن موضوع در ورویرلد‬
‫یعنی‪ :‬اگر موضوعی به کار ما ربط داشته باشد و درعینحال از دانش ما به آن موضوع کم باشد نیاز به‬
‫راهنمایی بیشتری از رسانهها پیدا میکنیم هرگاه نیاز به راهنمایی بیشتر باشد تأثیر برجسته‬
‫مساوی رسانهها بیشتر خواهد بود‬
‫فرایند برجستهسازی از ‪ 3‬اولویت تشکیل میشود‪:‬‬
‫‪ -1‬اولویت رسانه‬
‫‪ -2‬اولویت عموم‬
‫‪ -3‬اولویت سیاسی‬

‫‪31‬‬
‫ابعاد اولویت رسانه‪ :‬مشهود بودن یعنی جلوه و صوفی که رویداد دارد هر چه برای رسانه قابلدرکتر‬
‫باشد آن موضوع احتمال اینکه در اولویت رسانه باشد بیشتر است‬
‫‪ -3‬موضوع برجسته ازنظر مخاطب‪ :‬اگر رسانهای احساس کند با نیازهای خبری مخاطب بیشتر‬
‫ارتباط دارد سعی میکند آن موضوع را در اولویت قرار دهد برای برجستهسازی کسی که‬
‫فرایند رمزگذاری در رسانه را انجام میدهد در کسی از مخاطب دارد‪.‬‬
‫‪ -4‬ارزش‪ :‬یعنی اینکه آن موضوع رویداد مثبت است یا منتهی اگر رسانهها موافق باشند به وجه‬
‫مثبت نگاه میکنند وگرنه به حاشیههای آن‬
‫چه عواملی بر فرایند برجستهسازی رسانهها تأثیر میگذارند‪:‬‬
‫شوچیکر ونیز‪ :‬پنج دسته از عوامل تأثیرگذار بر محتوای رسانهها برجسته کرده است‬
‫‪ -1‬اثرهای ناشی از فرد کارکنان رسانهها مثال ا خبرنگاری که برای تهدید گزارش در کشوری‬
‫میرود نگاه خبرنگار و عالئق آن تأثیرگذار است که کدام بخش از آن را ببیند‬
‫‪ -2‬اثرهای مربوط به رویههای رسانهها مثال ا رویههای روشنفکری مبتنی به بازار رویه جذب‬
‫مخاطب بعدی نخبهگرایی رویههای اصولگرا‬
‫خطمشیهایی که رسانه دارد تأثیر دارد که رویداد برجسته شود یا نه‬
‫اثر و نفوذ سازمانهای برون رسانهای مثال ا در کشور با جامعه روحانیت مبارز بر محتوای روزنامهای‬
‫رسالت (آگهیدهندگان یکی از نهادهای نفوذ در رسانهها هستند)‬
‫اثر ایدئولوژیک هر رسانهای یک باورهای سیاسی دارد و آن میتواند تأثیرگذار باشد بااینکه چه‬
‫موضوعاتی را برجسته میکند مثال ا در ایدئولوژی سیاسی حکومت ما مسئله فلسطین عنوان اول‬
‫میشود‪.‬‬
‫یکی دیگر از اثرهای مهم بر اولویت رسانه محتوای سایر رسانهها بهویژه رسانههای نخبه است مثال ا‬
‫اگر واشنگتن ‪ post‬با ‪ CNN‬برجسته کنند خیلی رسانهها دیگر هم ممکن است به آن بپردازند به این‬
‫حالت میگویند برجستهسازی بین رسانهای عملیات برجستهسازی رسانههای بزرگ بر فرایند‬
‫برجستهسازی رسانههای کوچک تأثیر میگذارد‪.‬‬
‫جلسه نهم‬
‫نظریه مارپیچ سکوت ‪spinal of silence‬‬
‫خانم الیزابت نوئل نئومان آلمانی در ‪ 1973‬مطرح کرد که در سال ‪ 1980‬آن را بسط داد‪.‬‬
‫وی معتقد است رسانهها بر افکار عمومی تأثیر و قدرتمند دارد افکار عمومی از تعامل بین افراد و محیط‬
‫اجتماعی آنها است و رسانهها بر افکار عمومی تأثیر قدرتمند دارد‪.‬‬
‫رسانهها سه ویژگی مهم دارند که باهم ترکیب میشوند باعث تأثیر قدرتمند رسانهها میشوند‪.‬‬
‫‪ -1‬تراکم ‪ -2‬جایی بودن ‪ -3‬همصدایی‬
‫‪ -1‬تراکم یعنی اینکه رسانهها بهطور متناوب و متراکم دانش اخبار و اطالعات را تولید و توزیع منتشر‬
‫میسازد‬
‫‪ -2‬همهجایی بودن در همه جای زندگی ما حضور دارند رسانهها گستردهترین نهاد اجتماعی است‬
‫رسانهها حضور همهجایی دارند‬
‫‪ -3‬هم صدایی‪ :‬تصویر همسانی را از دنیای پیرامون میسازند منتقل میکنند‬

‫‪32‬‬
‫همصدایی بر قدرت گزینش یا انتخاب مخاطب غلبه میکند وقتیکه رسانهها دارای ویژگی همصدایی‬
‫باشند یعنی تصویر مشابه وهم سانی را از پدیدهها بیان کنند‪.‬‬
‫سپس مخاطب نمیتواند گزینشگر باشد‬
‫اثر همصدایی رسانهها این است که برگزینش مخاطبان غلبه میکند‬
‫مارپیچ سکوت عامل دیگری است که در این فرایند وارد میشود وقتی در جامعه یک مسئله مناقشه‬
‫آمیز مطرح میشود مردم در رابطه توزیع افکار عمومی همدستهایی میزنند میخواهند بدانند‬
‫عقیده آنها در اکثریت است یا به اقلیت و همینطور روی افکار عمومی به کدام سمت است‪.‬‬
‫روی افکار عمومی در حال نزدیک شدن به عقیده آنها است با در حال دور شدن از عقیده آنها است‬
‫اگر احساس کنند عقیده آنها در اقلیت است ترجیح میدهند سکوت کنند و اظهارنظر نکنند‪.‬‬
‫وقتی مخالفان سکوت کنند و عقیده خاص خود را بیان نکنند خودبهخود این ذهنیت در جامعه ایجاد‬
‫میشود که مخالفتی وجود ندارد بنابراین ما هیچ سکوت تشدید میشود‪.‬‬
‫افکار عمومی فقط اموری مربوط به دولت حکومت و سیاست نیست بلکه عامل فشاری است برای‬
‫همرنگی افراد با جماعت چون مردم انزوا میترسند علت سکوت ترس از انزواست اگر عقیده مخالف‬
‫خود را بیان کنند منزوی میشوند بیشتر در مسائل سیاسی است اما در همه موارد قابلتعمیم‬
‫است‪.‬‬
‫همان ضربالمثل‪ :‬خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو‬
‫تعداد افراد‬
‫تعداد افرادی که آشکارا عقیده اقلیت را بیان نمیکنند و یا عقیده اکثریت گرایشی پیدا میکنند‬
‫عقیده غالب که رسانهها بهعنوان عقیده اکثر مردم بیان میکنند مثال ا رسانهها میگویند نظر اکثریت‬
‫مردم این است که باید انتخاب شرکت کرد این ایدورا بهعنوان عقیده غالب بیان میکند در مقابل در‬
‫ارتباطات میان فردی عقیده اقلیت بیان میشد ولی روزبه بعد کمرنگ میشد‬
‫نتیجه تعداد افرادی که آشکارا عقیده اقلیت را دیگر جان نمیکنند یا به اکثریت گرایشی پیدا میکنند‬
‫در پاسخ سکوت افزایشی مییابد (سکوت کنند یا به اکثریت گرایشی پیدا میکنند)‬
‫تفکر همسانی در جامعه به شکل میگیرد‬
‫فرضیات نظریه مارپیچ سکوت‬
‫ویندال سیکنانیزر ادلسون‬
‫‪ -1‬اگر مردم احساس کنند که دارای عقاید مشترکی با دیگران هستند درباره آن عقیده مشترک‬
‫با یکدیگر گفتوگو میکنند اما اگر احساس میکنند اشتراک عقیده دیگران ندارند ترجیح‬
‫میدهند سکوت کنند و آشکارا اظهارنظر نکنند‬
‫‪ -2‬افراد ممکن است از رسانههای جمعی بهعنوان منبع توزیع افکار و عقاید استفاده کنند بنابراین‬
‫اگر عقیده آنها در رسانهها مطرح نشود نتیجه میگیرند عقیده آنها موردپذیرش عموم‬
‫نیست‬
‫‪ -3‬همه رسانهها به شیوه تقریباا انحصاری عقاید مشابهی را بیان میکنند (همصدایی) و موجب‬
‫میشوند که مردم اغلب از فضای فکری جامعه متصور میشود‪.‬‬

‫‪33‬‬
‫‪ -4‬بسیاری از افراد که عقیده خاصی دارند از ترس انزوا از آن دفاع میکنند لذا هر چه بیشتر افراد‬
‫ساکت بمانند دیگران احساس میکنند که عقیده مخالف وجود ندارد و مارپیچ سکوت در‬
‫جامعه شکل میگیرد‪.‬‬
‫رسانهها یکی از منابعیاند که مردم برای کسب آگاهی از وضعیت توزیع افکار عمومی به آن‬
‫مراجعه میکنند‬
‫رسانهها به سه صورت بر مارپیچ سکوت اثر میگذارند‬
‫‪ -1‬رسانهها تصورات افراد را راجع به اینکه چه عقایدی مسلط و غالب است میسازند و شکل‬
‫میدهند‬
‫‪ -2‬رسانهها تصورات مربوط به عقاید بعد افزایش را شکل میدهند رسانهها به مردم میگویند که‬
‫کدام عقیده است که تبدیل به عقیده غالب و مسلط میشود در ایام مبارزات انتخاباتی به این‬
‫دلیل است که روزبهروز اعالم میکنند کدام کاندیدا اکثریت را کسب میکند چون کسانی هم‬
‫که مردداند ممکن است اکثریت گرایش پیدا کنند‬
‫‪ -3‬رسانهها تصوراتی را شکل میدهند راجع به اینکه شخص چه عقیدهای را میتواند و در افکار‬
‫عمومی بیان کند که منزوی شود‪.‬‬
‫پژوهشگری به نام سورسا ‪ 1994‬پژوهشی انجام داد که آیا جو نگری اینقدر بر اظهارنظر و افشای‬
‫سیاسی تأثیر میگذارد یا خیر؟‬
‫وی میخواست نظریه مارپیچ سکوت را تجربه کند سن و جنس را هم وارد کرد‬
‫نتیجه تحقیق السورسااین بود که متغیرهای دیگر مثل سن تحصیالت درآمد سطح خود سودمندی‬
‫توجه اطالعات سیاسی در رسانهها و اطمینان مشخصی بهدرستی نظر خویش در این فرایند تأثیرگذار‬
‫است‬
‫فردی به نام گرنزاس اشارهای سرنگونی مارکس (‪ )118‬دیکتاتور فیلیپین که در اعتراض عمومی سقوط‬
‫کرد میکند‬
‫رسانههای فیلیپین همصدا متراکم و جایی در دفاع از دیکتاتور بودند اما دو هفته نام خبری یک ایستگاه‬
‫رادیکالی کلیسای کاتولیک توانستند بر مارپیچ سکوت غلبه کنند و باعث بسیج عمومی شوند‬
‫مثال ا در انتخاب ایران تمام رسانههای رسمی در اختیار شاه بود اما در سازمانی کوچک مثل منبر‬
‫اعالمیه امام نوار کاسب و شبنامهها بر رسانهها بزرگ و قدرتمند شاه غلبه کند که تراکم همصدایی‬
‫و همهجایی هم داشت‪.‬‬
‫محقق به نام آنان سر برلین گفتای نوشته است بابام انقالب بزرگ رسانههای کوچک‬
‫‪ Signevelalion‬و ‪ small medin‬این مطلب را توضیح داد‬
‫اینگونه نیست که مردم همیشه در برابر مارپیچ سکوت کنند بلکه گاهی غلبه میکنند باایمان از‬
‫طریق اینترنت است به بسیج عمومی و همگانی میزنند مثال ا اعتراض غلبه صندوق بینالمللی پول‬
‫نظریه شکاف آگاهی ‪knowlage gop‬‬
‫این نظریه را نیک تور دونوهو اولین تن مطرح کردند‬

‫‪34‬‬
‫مفهوم شکاف را اینگونه تعریف میکنند که بهموازات افزایش انتشار اطالعات در جامعه توسط‬
‫رسانهها آن بخشهایی دیگر دارای پایگاه اقتصادی اجتماعی باالتری هستند در مقایسه با افراد دارای‬
‫پایگاه اقتصادی اجتماعی پایینتر تمایل بیشتری به دریافت اطالعات در کوتاهترین زماندارند‪.‬‬
‫لذا شکاف آگاهی بین این دودسته افزایش پیدا میکند‬
‫{ رسانههای جدید بهویژه رابطه تلویزیون باعث برابری شهروندان میشوند‪}.‬‬
‫اما این نظریه میگوید مادر جامعه افرادی داریم که دارای پایگاه اقتصادی اجتماعی پایین هستند‪.‬‬
‫شکاف بین کسانی که دارای پایگاه اقتصادی باال و کسانی که دارای پایگاه اقتصادی پایین هستند که‬
‫شاخص آن درآمد شغل و تحصیالت است‪.‬‬
‫و کسانی که درآمد شغل و تحصیالت باالتری دارند ازجمله پایگاه اقتصادی اجتماعی باال هستند در‬
‫جلو با این شکاف را از قبل داریم‪.‬‬
‫در چنین شرایطی وقتیکه رسانهها اطالعات و دانش را منتشر میکنند و طبیعی است که کسانی‬
‫که پایگاه اقتصادی به اجتماعی باالیی دارند تمایل و آمادگی بیشتری برای دریافت اطالعات دارند‪.‬‬
‫بهموازات افزایش انتشار اطالعات توسط رسانهها شکاف آگاهی بین این دو پایگاه بیشتر میشود و‬
‫رسانهها باعث نابرابری دانش در جامعه میشوند‪.‬‬
‫الگوی این نظریه به این صورت است‬
‫در طول زمان شکاف آگاهی بین افراد و دارای‬
‫پایگاه اجتماعی باال و پایین بیشتر و بیشترین شود و فاصله این در منحنی در هم روزبهروز بیشتر‬
‫میشود‪.‬‬
‫این نظریه میگوید متغیر مستقل و عاملی که باعث شکاف آگاهی میشود تنها پایگاه اقتصادی‬
‫اجتماعی تحصیالت درآمد شغل نیست بلکه عوامل دیگری هم هست مثل میزان عالقه استفاده از‬
‫رسانهها (ممکن است افراد پایگاه باال عالقه زیاد نداشته باشند ولی اگر عالقهمند هم باشند شکاف‬
‫تشدید میشود)‬
‫‪-2‬دسترسی به اطالعات‬
‫‪ -3‬درگیری و فعالیت سازمانی آدمی که شغلش ایجاب میکند که دائماا اطالعات داشته باشد‬
‫اما کسی که شغلش بهگونهای است که نیاز به اطالعات حس نمیکند طبیعتاا است آن‬
‫نمیرود‬
‫‪ -4‬سودمندی واقعی دانش و آگاهی‬
‫دو فرض اساسی در این نظر وجود دارد‬
‫که پری در سال ‪ 2002‬مطرح شود‬
‫‪ -1‬پاسخ افراد با تحصیالت باال در مقایسه با افراد دارای تحصیالت پایین درگذر زمان باعث بیشتری‬
‫آگاهی و اطالعات درباره موضوعات عمومی از رسانهها دریافت میکنند‪.‬‬
‫‪ -2‬بین آموزش و سطح تحصیالت و آگاهی همبستگی وجود دارد این همبستگی و ارتباط درباره‬
‫موضوعات عمومی بیشتر است تا موضوعات کمتر عمومی‬

‫‪35‬‬
‫(دالیل شکاف آگاهی)‪:‬‬
‫توانایی ارتباط توانایی ارتباطی کسانی که دارای پایگاه اقتصادی و اجتماعی باالیی هستند با توانایی‬
‫ارتباطی افراد دارای پایگاه پایین متفاوت است (سطح تحصیالت) و توانایی اجتماعی او را درواقع برای‬
‫انجام کارهای اساسی آماده میکند افراد برای پردازش اطالعات فراوان به یادآوردن تحصیالت نیازمندند‬
‫میزان اطالعات و غیره شده یا آگاهی قبال ا کسبشده متفاوت است‬
‫کسانی که دارای پایگاه باال هستند به خاطر تحصیالت قبال ا دانش و آگاهی و ذخیره کردهاند و همین‬
‫آگاهی قبال ا کسبشده و افراد کمک میکند برابر رسانهها آگاهی بیشتری به دست آورند افراد دارای‬
‫پایگاههای دارای تماسهای اجتماعی مناسبتری هستند این ارتباط‬
‫این ارتباط و تعامل از شاخصهای و سرمایه اجتماعی است کسانی که دارای تعامالت گستردهای‬
‫هستند دارای سرمایه اجتماعی گستردهتری هم هستند یعنی با افراد آگاه و عالم دارد و خوردن‬
‫تماس با افراد آگاه و عالم باعث میشود دانش و اطالعات زیادی از آنان کسب کنند و دست آورند‪.‬‬
‫افراد با تحصیالت باال قطعاا با افراد مثل خودشان معاشرت دارند‬
‫مکانیزیسم استفاده و درک و حفظ انتخابی‪ :‬اگر افراد احساس کنند دانش و اطالعات زیادی به وجود‬
‫آنان نمیخورد سراغ آن نمیروند به همین دلیل افراد از طبقه پایین سراغ اینها نمیروند چون‬
‫دردشان نمیخورد و حتی اگر استفاده کنند و درک نمیکنند اما افراد پایگاه دانش رسانهها را برای‬
‫خود سودمند میدانند‪.‬‬
‫ماهیت تمامروزها‪ :‬گونهای است که برای افراد دارای پایگاه باال مناسبتر است ازجمله تفاوتی که در‬
‫الگوی استفاده از رسانهها بین افراد پایگاه باال و پایین وجود دارد افراد پایگاه پایین بیشتر از رسانهها‬
‫مثل تلویزیون استفاده نمیکنند افراد دارای پایگاه باال از رسانهای مکتوب چاپی استفاده میکنند که‬
‫دارای عمق و گستردگی بیشتری از رسانههای تصویری هستند‪.‬‬
‫برانت گارد مفهوم شکاف نفوذ را مطرح میکند شکاف نفوذ یعنی کسانی که دارای دانش و تحصیالت‬
‫باالیی هستند دانش و اطالعات خود را در جامعه منتشر میکنند و با انتشار دانش و اطالعات خود بر‬
‫فرایند تصمیمگیری در جامعه تأثیر میگذارد و اتفاقی میافتد شکاف نفوذ است یعنی نفوذ افراد‬
‫تحصیلکرده از افراد طبقه پایین بیشتر است مثال ا کسی که کتابی مینویسد بر تصمیمات دولت تأثیر‬
‫میگذارد‪.‬‬
‫جلسه دهم‬
‫نظریه استفاده و رضایتمندی ‪uses and Grafialion‬‬
‫این نظریه مخاطب محور است ضمن فعال انگاشتن مخاطبان بر نیازها و انگیزههای مخاطبان در‬
‫استفاده از رسانهها تأکید میکند مخاطب عنصری فعال در فرایند انتخاب است‪.‬‬
‫مخاطب بر اساس نیازها و ارزشهای خود به رسانه رو میکند و در فرایند ارتباط ارزشها و عالئمی‬
‫مخاطب امری مهم است و همین ارزشها و عالیق تعیین میکند مخاطب چه چیز را شنود بخواند‬
‫سؤال با پرسش اساسی که در این نظریه مطرح است‬
‫مخاطب بر اساس نیازها و ارزشهای خود به رسانه رومی کند در فرایند ارتباط ارزشها و عالئق‬
‫مخاطب امری مهم است و همین ارزشها و عالیق تعیین میکند و مخاطب چه چیز را شنود بخواند‪.‬‬
‫سؤال یا پرسش اساسی که در این نظریه مطرح است‬

‫‪36‬‬
‫مخاطبان چرا از رسانهها استفاده میکنند؟ و آن را برای چه منظری به کار میبرند؟‬
‫پاسخ این نظریه مردم برای کسب اطالعات و سرگرمی سازگاری و همنوایی از رسانهها استفاده‬
‫میکنند سابقه این نظریه سال ‪ 1959‬آقای الیوکاتر مقالهای مینویسد و این مقاله پاسخی و مقاله‬
‫برنادربرسون بود‪.‬‬
‫برسون ادعا کرده بود که حوزه پژوهشی در ارتباطات حوزه رو بیوتی است و درواقع حرف تازه و جدیدی‬
‫برای گفتن ندارد‬
‫کاتر در مقاله خود برسون پاسخ میدهد حوزهای که حرف جدیدی برای گفتن ندارد حوزه مطالعات و‬
‫پژوهشهای اقناعی است‬
‫یعنی پژوهشهایی که دائماا این سؤال را مطرح میکردند که رسانهها چه تأثیری بر مردمدارند‬
‫کاتر‪ :‬میتوانیم با طرح پرسش جدید رویکرد جدیدی ایجاد کنیم وبر اساس رویکرد جدید در سؤال‬
‫جدیدی مطرح کرد‬
‫مردم چرا از رسانهها استفاده میکنند؟‬
‫اگر درصدد پاسخ به این سؤال برآیم رویکرد جدیدی به ارتباطات شکل میگیرد‬
‫بنابراین نظریه استفاده و رضایتمندی یک نگاه کارکرد گرایانه به ارتباطات در رسانه دارد‬
‫کارکردگرایی میخواهد بداند پدیدهای چه خدمتی بر جامعه و مردم میکند رسانهها چه نقشی دارند‬
‫در زندگی مردم‬
‫هرچه قدر رسانهها بتوانند به نیازها و انگیزههای مخاطب پاسخ دهند وهمان میزان میتوانند باعث‬
‫جلسه و رضایت مردم شوند‪.‬‬
‫نظریه کارکردگرایی بر نیاز تأکید میکند کارکرد پدیده رفع یک نیاز است مثال ا نیاز به کسب اخبار هر چه‬
‫رسانه بتوانند به این نیازها پاسخ دهند میزان رضایتمندی افراد بیشتر است‬
‫(سؤال ارشد) فرض اصلی نظریه استفاده و رضایتمندی این است که افرادی همه کموبیش بهصورت‬
‫فعال به دنبال محتوایی هستند که بیشترین رضایت را برای آنان فراهم سازد میزان رضایت بستگی به‬
‫نیازها و عالئق فرد دارد‪.‬‬
‫به راین پنج فرض بنیادین این نظریه را مطرح میکند (‪ 1992‬میالدی)‬
‫‪ -1‬مردم در استفاده از رسانهها دارای هدف و انگیزه هستند رسانهها برای چنین افراد هدفمندی‬
‫سودمند است و پیامدهایی برای خودشان و جامعه دارد‬
‫‪ -2‬مردم برای برآورده ساختن نیازها یا امیال خود از منابع یا محتوای ارتباطی استفاده میکنند‬
‫یعنی درواقع منابعی که وجه غالب را در برآوردن نیازهای مردم دارد رسانهها هستند استفاده از‬
‫رسانهها برای کسب رضایت یا منفعت ازجمله جستوجوی اطالعات برای کاهش شک و تردید و محل‬
‫مسائل و مشکالت شخصی است یعنی اگر اخبار و اطالعات میتواند ابهام و شک آدمی را برطرف‬
‫کند‪.‬‬
‫‪ -3‬عوامل اجتماعی و روانشناختی واسطهای رفتار ارتباطی است یعنی پاسخ و واکنش مخاطب‬
‫به رسانهها و واسط یا میانجی عوامل اجتماعی و روانشناختی صورت میگیرد‬

‫‪37‬‬
‫‪ -4‬بین رسانهها و دیگر اشکال ارتباط برای انتخاب توجه و استفاده از رسانهها رقابت وجود دارد‬
‫اگر رسانهها به نیازهای خبری مخاطب پاسخ ندهند شایعههای آن را پرمی کند و اگر نیازهای‬
‫خبری مخاطب پاسخ دهند از طریق پارک کوه سرگرمیهای دیگر نیاز خود را برطرف میکنند‬
‫‪ -5‬در روابط بین رسانهها و افراد معموال ا افراد در مقایسه با رسانهها نمود و تأثیرگذاری بیشتری‬
‫دارند این به دو معناست مثل نظریه استحکام تأثیر عوامل میان فردی بیشتر از رسانهها است‬
‫هم این بود که در فرایند ارتباطات نقش مخاطبان از رسانهها بیشتر است مخاطب است که بر‬
‫اساس نیازها و انگیزههای خود از رسانه استفاده میکند‪.‬‬
‫الگوی نظریه استفاده و رضایتمندی‪:‬‬
‫کاتر وبلومر‪:‬‬
‫زمینههای اجتماعی و روان این نیازهای در درون مخاطبان میشود‬
‫انتظارات و توقعاتی از رسانهها میشود که گوناگونی متنوع عرضه رسانهها‬
‫برآورده شدن نیازها‬
‫زمینههای اجتماعی و روانشناختی سن جنس شغل درآمد تحصیالت و‪ ...‬مثال ا نفر تحصیلکرده نیاز به‬
‫کسب خبر از رسانهها دارد‬
‫سؤال چه نیازها و انگیزههایی مخاطبان برای استفاده از رسانهها دارند؟‬
‫‪ -1‬آگاهی و نظارت است یعنی کسب اخبار و اطالعات از دنیای پیرامون و نظارت بر محیط‬
‫اجتماعی خود‬
‫‪ -2‬روابط شخصی و رسانهها بهنوعی همراه وهم نشین مخاطب تلقی میشود و همینطور‬
‫محتوای رسانهها‬
‫پول مبادله و تعامل باهم نوعان خودشان تلقی میشوند محتوای رسانهها مثل پولی است که‬
‫مبادله میکنید مبادله افکار میکند بحث میکنید‬
‫‪ -3‬هویت شخصی کسب خودآگاهی یافتن الگوهای رفتاری و تقویت ارزشهای شخصی یعنی‬
‫یکی در نیازهای ما جنبه آموزشی دارد میخواهیم یاد بگیریم دانش که از رسانهها دریافت‬
‫میکنیم به تعریف ماله چیتی وکیتی ما تأثیر میگذارد‪.‬‬
‫‪ -4‬سرگرمی وگریز از واقعیت جاهایی که واقعیت زندگی تلخ است رسانه بهنوعی میتواند‬
‫آرامش ایجاد کند‬
‫یکی از مفاهیم اصلی این نظریه فعال بودن مخاطب است‬
‫ابعاد و شاخصههای فعال بودن مخاطب‬
‫‪ -1‬تعمدی بودن‪ :‬یعنی مخاطب با یک قصد و حذف و برنامهریزی قبلی از رسانهها استفاده‬
‫میکند یعنی استفاده مخاطب از رسانهها برحسب اتفاق و عادت نیست‬
‫‪ -2‬انتقالی بودن گزینشگر بودن‪ :‬مخاطب آگاهانه در معرض استفاده از رسانه قرار میگیرد از میان‬
‫محتوای مختلف انتخاب میکند‬
‫‪ -3‬درگیر شدن‪ :‬یعنی مخاطب یک درگیری ذهنی و عاطفی با محتوای خاص برقرار میکند‬
‫بهنوعی درگیر شدن یعنی پردازش شناختی محتوای رسانهها‬
‫آیا شما موقع تماشای برنامه کار دیگری انجام میدهید؟‬

‫‪38‬‬
‫سودمندی‪ :‬یعنی مخاطبان از استفاده از رسانهها به دنبال کسب سود و منفعت شخصی و‬
‫اجتماعیاند‬
‫انتقادات‪ -1 :‬این نظریه بیشازحد بر فرد و نیازهای فردی تأکید میکند درصورتیکه مرد یا مخاطب در‬
‫درون ساختار اجتماعی زندگی میکند و رسانهها هم جزئیاند ساختار اجتماعیاند و این نیازها‬
‫انگیزههای مخاطب کامال ا ارادی و آگاهانه میتواند نباشد‬
‫رسانهها میتوانند حتی نیازهای کاذبی برای فرد ایجاد کنند و بعد آن را برآورده کنند‬
‫‪ -3‬خیلی وقتها استفاده از رسانهها بیشتر از روی عادت است نه ما برنامهریزی متعهد قبلی‬
‫‪ -4‬خیلی وقتها استفاده ما از رسانهها بیش از روی عادت است نه ما برنامهریزی و تعهد قبلی‬
‫نظریه رضایتمندی استفاده از رسانهها و مصرف رسانهای را فعالیت اجتماعی و فرهنگی‬
‫تلقی میکند و بر مثابه توده بررسی میکند‪.‬‬
‫‪ -5‬نظریه وابستگی مخاطب‬
‫این نظریه مخاطب را عنصری منفعل و وابسته به رسانهها میداند‬
‫این نظریه ارتباطی بین رسانه جامعه و مخاطب ایجاد میکند‬
‫مخاطب عصر حاضر دو نیاز بر رسانهها وابسته میشود ‪ -1‬نیاز به دانش ‪-2‬نیاز به ندانستن ‪ -3‬نیاز به‬
‫ندانستن ‪-4‬گریز از واقعیت و سرگرمی‬
‫به پدیده فراغت نیاز داریم اوقات فراغت را پرکنیم وقتی مخاطب به رسانهها وابسته شود رسانهها‬
‫میتوانند تأثیر شناختی عاطفی و رفتاری داشته باشند‬
‫نظریه وابستگی مخاطبان جامعه را به نظر ساختار ارگانیک در نظر میگیرد و به دنبال فهم ارتباط بین‬
‫اجزای خود و مکان است‪.‬‬
‫به همین خاطر این نظریه رسانهها را یکی از اجزای و عناصر کانونی در ساختار اجتماعی جدید معرفی‬
‫میکند وسعی میکند پیوند و رسانه و دیگر بخشهای اجتماعی را موردمطالعه قرار دهد یعنی‬
‫ارتباطی که رسانه یا سیاست فرهنگ و دیگر اجزای جامعه دارد‪.‬‬
‫این نظریه معتقد است افراد وابستگیهای مختلفی به رسانه دارند و همه افراد به یک اندازه وابسته‬
‫هستند این وابستگی از فردی به فرد دیگر و از گروهی به گروه دیگر متفاوت است بر اساس این نظریه‬
‫زندگی در جهان جدید مستلزم کسب اطالعات از رسانهها است بسیاری از فعالیتهای اجتماعی‬
‫اقتصادی سیاسی درگرو کسب اطالعات و دانش از رسانهها است‬
‫بهعنوانمثال یک نقال اقتصادی نیاز به کسب اطالعات و تحلیل اقتصادی از رسانهها دارد‬
‫الگوی این نظریه‬
‫بچه رسانهها به یک اندازه دارای‬
‫معیشت و کارکرد نیستند‬
‫نظام رسانهای تعداد و محوریت کارکردهای اطالعات متفاوتاند‬
‫و میزان ثبات ساختاری هم متفاوت است‬
‫در خصوص مخاطب میزان وابستگی بر رسانهها متفاوت است اما تأثیرات شناختی و عاطفی رفتاری‬
‫عواملی که باعث افزایش یا کاهش میزان وابستگی مخاطب بر رسانهها میشود‬

‫‪39‬‬
‫در خصوص نظام رسانهای‪ :‬هر چه قدر تعداد و محوریت کارکردهای اطالعاتی و غیر اطالعاتی رسانه‬
‫بیشتر باشد میزان وابستگی مخاطب به آن رسانه بیشتر است‬
‫در خصوصی جامعه هر چه قدر جامعه دچار دستخوش تغییر تصاویر بیثباتی باشد میزان ابهام مردم‬
‫افزایش پیدا میکند و مردم برای رفع ابهام بر رسانهها وابستگی بیشتری پیدا میکنند‬
‫مثال ا وقتی جامعهای دستخوش تغییر میشود مردم برای کسب اخبار به رسانهها اطمینان بیشتری‬
‫پیدا میکنند‪.‬‬
‫در خصوص خود مخاطب هرچه قدر دایره و محدوده نیاز مردم بیشتر باشد وابستگی مردم به رسانهها‬
‫بیشتر میشود‬
‫این نظریه را دی فلور وبال روپیچ مطرح کردند در سال ‪1976‬‬
‫دو شرط جامعهشناختی مؤثر بر نیازهای مخاطبان را به این صورت بیان کردند‪:‬‬
‫‪ -1‬در وضعیت افزایش پیچیدگی جوامع‪ :‬رسانههای تمایل بیشتری به ایفای نقشها و کارکردهای‬
‫خاص و ممتاز دارند‬
‫‪ -2‬میزان باالی تغییر و قضا در جامعه بهطور سنجی میزان وابستگی مخاطبان تأثیر میگذارد‬
‫هرچه میزان وابستگی مخاطب به رسانه بیشتر باشد آثار بر او بیشتر خواهد بود‬

‫ایجاد و از بین بردن ابهام‬


‫شکلگیری نگرش‪ ،‬یعنی رسانهها میتوانند جمعیت گیری مثبت یا منفی نسبت به‬ ‫آثار شناختی‬

‫برجستهسازی رسانهها با برجسته ساختن یک سری از موضوعات و روابط آن را در ذهن مردم برجسته میکند‬
‫گسترش نظامهای اعتقادی مردم‬
‫‪-1‬ایجاد ترس‪ ،‬اضطراب (همانکه نظریه کاشت میگوید) رسانهها میتوانند هراس اخالقی ایجاد کند‬ ‫تاثیرات عاطفی‬
‫از فردی گروهی و یا ایدئولوژی خاص‬
‫‪-2‬ایجاد شادی غم و اندوه‬

‫فعالسازی یا منفعل سازی‪ :‬به این معنا که از طریق افکار سیاسی باعث برانگیختن فعالیت سیاسی بین مردم میشود‬ ‫آثار و رفتاری‬
‫شما میتوانید تغییراتی ایجاد کنید رأی دادن بیفایده است پیرو کردن مردم‬
‫اجتماعی بهویژه نهاد رسانه است‬ ‫نهادهای‬
‫تظاهرات سیاسی‬ ‫عناصر و‬
‫عمل مثل‬ ‫استقاللآن برای‬ ‫دادن‬
‫فراهم کردن‬ ‫نشانو یا‬ ‫بزرگ‬
‫استراتژی‬ ‫انتقادات به این نظریه‪:‬‬
‫رسیدن به‬
‫بهگونهای نظام رسانهای را تعریف میکند که گویی یکنهاد مستقل است بیطرف است که طرف‬
‫مخاطبان است که این زیر سؤال است‪.‬‬ ‫تفسیر به‬
‫امور خیریه‬ ‫اطالعات بدون‬
‫اختصاص پول به‬ ‫اخبار و‬
‫شدن‪ :‬مثالً‬ ‫یمعقول‬ ‫جمعآور‬
‫رفتار‬ ‫منصفانه و درصدد باعث‬
‫جلسه یازدهم‬
‫نظریه ساخت اجتماعی واقعیت (بر شناخت گرایی اجتماعی) ‪ social coutruction of realy‬به تأثیر‬
‫ناشی از مذاکره توافق معتقد است‬
‫این نظریه معتقد است تصور درستی که مخاطب از دنیای پیرامون خود دارد حاصل ترکیب ساخت‬
‫اجتماعی معنا و معنای حاصل از تجربه شخصی است‬
‫این نظریه شامل به ترکیب علیت و عاطف در شکلگیری شناخت انسان است این علیت یعنی همان‬
‫عوامل بیرونی (مثل ساختار اجتماعی) عاطف یعنی خالقیت آگاهی و ذهنیت انسان نظریه‬
‫برساختگرایی در برابر نظر باش مثل اثباتگرایی و ساختارگرایی قرار میگیرد‪.‬‬

‫‪40‬‬
‫اثباتگرایی (پوزنیتویم) علوم طبیعی را سرمشقی برای علوم انسانی و اجتماعی میداند هم‬
‫چنانکه در عالم طبیعت قوانین داریم مثل جاذبه جامعه هم قوانینی دارد به استواری قوانین طبیعی‬
‫کفش انسان هم تابع قوانین اجتماعی است به همین دلیل درگذشته جامعهشناسی میگفتند‬
‫فیزیک اجتماعی ساختارگرایی معتقد است ذهنیتها آگاهی واکنش ماتحت تأثیر الگوها و ساختارهای‬
‫پنهان و نهفته است (فروید ساختار پنهانی وجود دارد که سطح تحت تأثیر ساختارهای پنهان است)‬
‫اما برساختگرایی میگوید جامعه مثل طبیعت نیست وقتی میگوییم واقعیت اجتماعی‪ ،‬واقعیت‬
‫اجتماعی چیزی است که تحت تأثیر ذهنیت و کنشهای متقابل انسانی ساخته میشود و واقعیت‬
‫اجتماعی حاصل ذهنیت و کنشهای متقابل ماست‪.‬‬
‫ذهن ما و آگاهی ما در ساختن جهان مهم دارند‪.‬‬
‫معنایی که ما به پدیدهها میدهیم واقعیت را میسازد واقعیت چیزی است که در جامعه شناخته‬
‫میشود آنچه ما میگویم حقیقت به معنای مشاهده عینی واقعیتهای بیرون نیست‪.‬‬
‫در رویکرد اثباتگرایی و حقیقت یعنی مطابقت شناخت با واقعیت‬
‫در رویکرد برساختگرایی حقیقت زائیده فرا گردهای اجتماعی مستمر بین افراد است‬
‫یعنی حقیقت چیز بین اال دهانی است چیزشی ء وارد بیرونی نیست‪.‬‬
‫ریشه برساختگرایی در جامعهشناسی مربوط است برگرالکمن ساختهشدن اجتماعی واقعیت در‬
‫جامعه برگرد والکن معتقدند جهان اجتماعی محصول آگاهی و ذهنیت مشترک انسانها است بنابراین‬
‫برساخته گرایی خیلی به چیزی به اسم تبیین باور ندارد (تعیین یعنی بیان رابطه عقلی) برای اینکه‬
‫خیلی از چیزهایی که ما بهعنوان شعور متعارف فرض میکنیم اینها درواقع حاصل ادراکات و‬
‫برداشتهای متفاوتی است‪.‬‬
‫و واقعیت چیزی است که در جامعه ساخته میشود‬
‫تالش برای تبیین سازی مفاهیم به معنی نادیده گرفتن و شیء وارد ساختن واقعیتی است که در‬
‫جامعه وجود دارد‬
‫جامعه یک نظم سیال و ناپایدار است نه یک ارگانیسم و سازوگار نه امر مکانیکی که اجزاء و قطعات‬
‫چگونه پیوند میخورد جامعه دائما ا در حال تغییر و شکل گرفتن است درحالیکه پوزسیتوسیم ها‬
‫جامعه را واقعیت طبیعی میدانستند درکیم جامعه را ارگانیسم میدانست‪.‬‬
‫نظریه برساختگرایی در خصوص ارتباطات چه ویژگیهایی دارد؟‬
‫‪-1‬رسانهها از طریق چارچوب سازی یک معانی را از رویدادها و موضوع اجتماعی میسازند و خلق‬
‫میکنند و به مردم انتقال میدهند در قالب خبر‪ ،‬گزارش و‪...‬‬
‫‪-2‬درک و برداشت مخاطبان از دنیای پیرامون حاصل تعاملشان بامعنای است که سازها ساختند معنای‬
‫حاصل از تجربه شخصی و معنای حاصل از رسانهها ترکیب میشود درک مخاطب از پیرامون‬
‫طبق برساختگرایی چهار منبع برای کسب شناخت و آگاهی آدمی وجود دارد‬
‫‪ -1‬تجربه شخصی ‪ -2‬همسنوسالمان خانواده بستگان همسایگان و‪...‬‬
‫‪-3‬نهادهای اجتماعی ‪ -4‬رسانهها‬
‫این نظریه میگوید رسانهها مهمترین منبع معرفت و شناخت انسان هستند‬
‫زیرا الف‪ :‬رسانهها حضور بیشتر در زندگی روزمرهاند پس فراگیرترین نهاد اجتماعی است‬

‫‪41‬‬
‫ج) زمان بیشتری از ساعات شبانه بعد را خودشان اختصاص میدهند‬
‫د) ما بسیاری از رویدادها پیرامون را میتوانیم تجربه شخصی کنیم پس بسیاری تجربههای ما تجربه‬
‫رسانهای شده است‪.‬‬
‫به همین خاطر است که رسانهها مهمترین منبع آگاهی و شناختاند و در شکلگیری معنا و ساخت‬
‫واقعیت در ذهن مخاطب سهم باالیی دارند‪.‬‬

‫جهان مادی‬ ‫برساخت متعارض درک ما از جهان مادی‬

‫برساختهای متعارض درباره جهان‬ ‫حاصل تجربهٔ شخصی‬


‫حاصل ارتباط تعامل با دیگران‬

‫رسانهها بهعنوان توزیعکننده معرفت‬ ‫حاصل ارتباط با نهادهای دیگر‬


‫رسانهها بر خاطر فعالیت مداوم حضور همهجایی و تراکم و اثبات اطالعات در مقایسه با دیگر منابع‬
‫حاصل چیزی که از رسانهها میخواهیم‬
‫شناخت برداشتی را توزیع میکنند ارائه میدهند و درنهایت منجر به ساخت غالب درباره جهان‬
‫برساخت غالب دربارهٔ جهان‬ ‫میشود‪.‬‬
‫نهایتا ا درک ما فهم ما و برداشت ماتحت تأثیر رسانهها است به همین خاطر حزبی سعی دارد رسانه‬
‫را در اختیار داشته باشد چون ا ز طریق رسانهها میتواند شعور همگانی را در جامعه آنطور که‬
‫میخواهد شکل دهد مثال ا تا چمن یکی از محتوا و مضامینی که میتواند باعث برساخت غالب در‬
‫جهان شود خبر است خبر از مهمترین نیازهای آدمی است‪.‬‬
‫واقعیت چیزی است که نهایتاا شاخت میشود واقعیتهای اجتماعی عمدتاا بعد نمادین دارد‪.‬‬
‫نظریه چارچوب سازی‬
‫چارچوبها ساختارهای شناخت اساسی وینیادین انسان است چارچوب زمانی شناختی مفهومی که‬
‫در روانشناسی به آن میگویند طرح دارهای شناختی‬
‫چارچوبها نحوه فهم و درک ما را تعیین میکنند‬
‫بنابراین بر اساس نظریه چارچوب سازی رسانهها مثل آیینهای برای انعکاس واقعیت نیست بلکه‬
‫رسانهها سازنده واقعیت است‪.‬‬
‫نظریه چارچوب سازی رسانهها معتقد نیست که رسانهها آیینهای اندک واقعیت را بازنمایی میکنند‬
‫یعنی رسانهها معنایی را از یک رویداد میسازند و خلق میکنند که آن رویداد موضوع تبدیل به واقعیت‬
‫اجتماعی میشود‪.‬‬
‫مثال ا اعتراض دانشجوی روزنامهها مفاهیم را میسازند مثال ا آشوب اغتشاش تجمع گسترده اعتراض‬
‫دانشجویی سپس خودشان واقعیتی را میسازند میگویند این رویداد واقعیتش این است حتی‬
‫عکسها وقتی عکس دیگری یا بیش را نشان میدهند‪.‬‬
‫آن رویداد (مظروف) در طرفی ریخته میشود که همان چارچوبهایی است که هر رسانه به آن پایبند‬
‫است وبر اساس آن چارچوب شکل غالب میگیرد‪.‬‬
‫تکامل نظریه برجستهسازی‪:‬‬

‫‪42‬‬
‫برجستهسازی رسانهها مردم بگویند درباره چه فکر کنند چارچوب سازی‪ :‬مردم بگویند درباره چه‬
‫چگونه فکر کنند‬
‫آنچه رسانهها انجام میدهند بازنمایی و تولید معناست و ساخت الگوهای ذهنی است‬
‫جان استریت‪ :‬کار رسانهها تنها انتخاب رویداد و حوادث خاصی از میان رویدادهای زیاد نیست بلکه‬
‫معنی دادن به آن نیز هست‪.‬‬
‫به همین خاطر خبر مثل یک روایت و داستان است داستان این است که هرکسی بر اساس عالیق و‬
‫انسانی را میسازد روایتها میتوانند مختلف باشد رسانهها روایتهای مختلفی از هر رویداد بیان‬
‫میکنند‪.‬‬
‫انتمن وگاسون چارچوب سازی انتخاب شماری از وجود واقعیت برای پرتوافکنی بران ها و شماری دیگر‬
‫برای در سایه قرار دادن آنها است بهنحویکه در کل داستان روایتی منسجم شکل بگیرد و ساخته‬
‫شود اینکه شما شماری از واقعیت را برجسته و بقیه را حذف میکنید در نوع چارچوب سازی اشاره‬
‫میکند‪.‬‬
‫چهارچوبهای رسانهای چهارچوبهای فردی‬
‫مثال ا تصویربردار که تصویری برمیدارد یا خبرنگار تحت تأثیر چارچوبهایی است که از قبل وجود دارد هر‬
‫رسانهای با چهارچوب ذهنی قبلی از رویداد خبری تهیه میکند وقتی خبر منتشر شد ذهن مخاطب بر‬
‫اساس چهارچوب رسانهای شکل میگیرد همانگونه که رسانهها انتقال دادند پس میتواند چهارچوب‬
‫ذهنی مخاطب را بسازد و شکل دهد‪.‬‬
‫ساندر‪ :‬چهارچوبها هم بهعنوان ترفندهای زمانی در گفتمان سیاسی وهمان بهعنوان ساختارهای‬
‫درونی ذهن عمل میکند یعنی طرح داره ها و چهارچوبها هم شناختی است هم ذهنی و مفهومی‬
‫است شما اگر میخواهید چهارچوب رسانهای را درک کنید هم چهارچوبهای از قبل موجود را درک‬
‫کنید هم چهارچوبها بهعنوان ترفند زمان‬
‫شنیدن چهار فرایند چهارچوب سازی را مطرح میکند‪:‬‬
‫‪ -1‬سرسخت و استفاده از چهارچوبهای رسانهای بهوسیله روزنامهنگاران که تحتفشار منظم‬
‫منافع ارزشها و زاویههای خبر برای گزارش رویدادها است‪.‬‬
‫‪ -2‬انتقال گزارشهای خبری متناسب با چهارچوبهای رسانهای به مخاطب‬
‫‪ -3‬پذیرش چهارچوبها بهوسیله مخاطبان‬
‫‪ -4‬پیامد چهارچوب سازی رسانهها برای نگرشها دیدگاهها رفتار مخاطبان‬
‫یکی از شگردهای رسانهها برای چهارچوب سازی و استفاده از استفاده انتخاب واژگان کنایهها و‬
‫تمثیلها است‬
‫دنجلو به سه پارادایم چارچوب سازی اشاره میکند‬
‫‪ -1‬الگوی شناختی‪ :‬بر اندیشهها و نظام واژگان روزنامهنگاران تأثیر میگذارد‬
‫‪ -2‬الگوی ساختاری‪ :‬که روزنامهنگاران را فراهم کنند بستههای تغییری در حمایت از مواضع منابع‬
‫خبری میدادند‬
‫‪ -3‬الگوی انتقادی‪ :‬که چهارچوبها را پیامد شیوههای مرسوم جمعآوری خبر بر اساس ارزشهای‬
‫موردنظر نخبگان قدرت و ثروت میداند‪.‬‬

‫‪43‬‬
‫خالصه روزنامهنگاران هم بر اساس چهارچوب شناختی خود از میان مجموعه دادههایی که از رویداد‬
‫جمع میکنند انتخاب کرده ارائه میدهند‪.‬‬
‫با یک چارچوب از قبیل شکلگرفته و وجهی از واقعیت را انتخاب میکنند برجسته میکنند و ارائه‬
‫میدهند که دارای با و معنایی است نه خنثی‬
‫هیچ رسانهای در هیچ کجا بیطرف نیست وبر اساس شناخت و منافعی عمل میکند‬
‫جلسه دوازدهم‬
‫نظریه هنجاری رسانه‪:‬‬
‫نظریههای هنجاری‪ ،‬مربوط است به بایدها نبایدهای حاکم بر فعالیت رسانهها‪ ،‬مربوط است به نظامها‬
‫و الگوهای مدیریت کنترل رسانهها‬
‫نظریههای هنجاری ابتدا در سال ‪ 1956‬سه نفر را بر اساس شرام‪ ،‬بیسترت‪ ،‬بیترسون کتابی نام چهار‬
‫نظریه مطبوعات مینویسند این سه نفر چهار نظریه هنجاری مطبوعات را مطرح میکنند‪.‬‬
‫‪ -1‬نظر اقتدا گرا ‪ -2‬نظریه آزادیگرا‬
‫‪ -3‬مسئولیت اجتماعی ‪ -4‬رسانههای شوروی‬
‫مجموعه هنجارها مثبتی است بر یک فلسفه سیاسی و روابط و مناسبات سیاسی در شکلگیری‬
‫نظریه هنجاری تأثیر دارد یعنی نظام قدرت در آن جامعه چگونه است‬
‫‪ )2‬فلسفه حقوق ‪ -2‬مجموعه حقوق و تکالیفی که در کشور برای مردم تعریف و تعیین میشود ممکن‬
‫است بعضی جوامع دغدغه حقوق مردم را داشته باشند و برخی دغدغه تکلیف مردم را داشته باشند‪.‬‬
‫‪ )3‬نظام اقتصادی سیستم اقتصاد بازار است یا اقتصاد دولتی که اگر کامال ا متمرکز و دولتی باشد‬
‫طبیعی است که رسانهها هم دولتیاند و اگر ما باشد را مکان فعالیت رسانههای خصوصی فراهم‬
‫خواهد بود‪.‬‬
‫نظریههای هنجاری تابعی است از فلسفه سیاسی‪ ،‬فلسفه حقوق و نظام اقتصادی دنیس مک کوایل‬
‫در ‪ 1981‬در کتاب درآمدی ارتباطجمعی شش نظریه هنجاری را مطرح کرد‪.‬‬
‫‪ -1‬اقتدارگر ‪-2‬مطبوعات آزاد ‪-3‬مسئولیت اجتماعی‬
‫‪ -4‬شوروی نظریه سکلی و ایدئولوژی ‪ -5‬نظریه رسانههای توسعهبخشی‬
‫‪ -6‬نظریه رسانههای مشارکتکننده دموکراتیک‬
‫نظریه اقتدا گرا‪:‬‬
‫عمدتا ا مربوط است بر رسانههایی که در ظل یک نظام اقتصادی اقتدارگرا فعالیت میکنند مطبوعات و‬
‫رسانهها نقش آمرانهای برای اعمال قدرت دارند ابزاری هستند و برای اعمال قدرت در جامعه فاقد‬
‫استقالل هستند از استقالل حقوقی و حرفهای برخوردار نیستند و وابسته به دولت ‪(Slate‬حکومت)‬
‫اند‪.‬‬
‫حقیقت و قدرت دوروی یک سکهاند دولت میگوید حقیقت منام پس خود حق میدهد رسانهها را از‬
‫باال هدایت کند‪.‬‬
‫نیجه کسی که صاحب قدرت میشود ادعای حقیقت میکند‬
‫حتی ممکن است رسانههای شخصی هم باشد اما درعینحال کارکرد همه رسانهها تحقق‬
‫سیاستهای دولت است‪.‬‬

‫‪44‬‬
‫این نظریه دارای سابقه تاریخی است در قرن شانزده و هفده هرکس میخواست چیزی منتشر کند‬
‫باید اجازه مکتوب از پادشاه داشت‪.‬‬
‫در نظامهای اقتدارگرا اعتراض بهمثابه تهدیدی برای امنیت جامعه تلقی میشد‪.‬‬
‫اشکال کنترل دولت بر رسانهها‬
‫‪ -1‬وضع قوانین قوانینی را وضع میکند و رسانهها نظارت و کنترل داشته باشد‬
‫‪ -2‬کنترل مستقیم بدون واسطه تولیدات رسانهای نیروهای دولت در تحریرها حاضر شوند و‬
‫بگذارند هر مطلبی نوشته شود‪.‬‬
‫‪ -3‬وضع مالیات و فشارهای اقتصادی‬
‫‪ -4‬کنترل ورود رسانههای خارجی‪ ،‬کتاب‪ ،‬روزنامه‪ ،‬مجله و‪ ...‬از خارج اجازه ورود آزادانه به داخل‬
‫کشور ندارند‪.‬‬
‫‪ -5‬حق دولت در انتشاب اعضای سردبیری‪ ،‬نظارت مستقیم و انتخاب مردم نظارت میکند‬
‫‪ -6‬معلق نگهداشتن انتشار جلوی انتشار را میگیرد و رسانهها را معلق نگه میدارد‬
‫تونیس مک کوایل اصول اساسی نظریه اقتدا گرا اینگونه معرفی میکند‬
‫‪ -1‬رسانهها نباید دست به اقدامی بزنند که قدرت مستمر تضعیف و نظم موجود مختل میشود‬
‫‪ -2‬رسانهها باید مطیع و تابع قدرت مستقر باشند‬
‫‪ -3‬رسانهها باید از توهین به اکثریت باارزشهای غالب سیاسی و اخالقی پرهیز کنند‬
‫‪ -4‬اعمال سانسور برای اجرای اصول فوق موجود است‬
‫‪ -5‬جملهای غیرقابلقبول مراجع قدرت انحراف از سیاستهای رسمی و توهین اصول اخالقی‬
‫جرم منسوب میشود‬
‫‪ -6‬روزنامهنگاران و دیگر کارکنان رسانهها در درون سازمان رسانهای خود هیچ استقاللی ندارند‪.‬‬
‫نظریه مطبوعات آزاد‬
‫این نظریهه ریشهه در ظههور مطبوعهات آزاد در قهرن هفهدهم و ایهده حقهوق طبیعهی فهرد دارد یعنهی ههر‬
‫انسانی مجرد انسان بودن دارای یک سری حقوق طبیعی و نظری است ازجمله‪ :‬حق اظهارنظر یعنهی‬
‫انسان فراتر از هر سبک و عقیده قومیتی است و از یک سری حقوق طبیعی برخوردار است‪.‬‬
‫و هیچکس نمیتواند این قدرت را از روی سلب کند‬
‫اصل بر آزادی اظهارنظر انتقاد است نسبت بر رویههای موجود در جامعهه انتقهاد کنهد ههم اندیشهههای‬
‫درست وهم اندیشههای نادرست مردم باید مطرح شوند زمانی مردم میتوانند تشخیص دهند درست‬
‫چیست و نادرست چیست که خود را بشنود‪.‬‬
‫حق ناحق یعنی اندیشه ناصواب حق این را دارد که میان شود‬
‫به همین دلیل حکومت حق سانسور ندارد‬
‫بهترین خدمت دولت و این است که در امور رسانهها مداخله نکند‬
‫جمله به حکومت نباید حتی پس از وقوع آن مورد بازخواست قرار گیرد‬
‫اعمال فشار برای انتشار هر نوع مطلبی ممنوع است و برای جمعآوری اطالعات از طریهق قهانون نبایهد‬
‫محدودیت وجود داشته باشد روزنامهنگاران باید دارای استقالل حقوقی و حرفهای باشند‪.‬‬

‫‪45‬‬
‫نظریه مسئولیت اجتماعی‪:‬‬
‫خیلی وقتها روزنامهنگاران به اسم برخورداری از آزادی و حقوق قانونی مطالبی را منتشر میکردند‬
‫که باعث خدشهدار شدن اخالقیات عمومی امنیت ملی و عمومی ‪ ...‬میشد‪.‬‬
‫نظریه مسئولیت اجتماعی هم بر حقوق و رسانهها هم بر مسئولیت و تکلیف آنها در قبال مردم تأکید‬
‫میکند حق و تکلیف دوروی یک سکهاند‪.‬‬
‫به این معنا که رسانهها باید در عین پاسخگویی به نیاز مخاطبان در برابر فعالیت خودشان هم پاسخگو‬
‫باشند‪.‬‬
‫آزادی و مسئولیت دوروی سکهاند همانطور که حق انتقاد دارند وظایفی به قبال جامعه دارند‪.‬‬
‫اصول رسانهای این نظریه که مک کوایل بیان میکند‬
‫‪ -1‬رسانهها باید برخی تعهدات و وظایف را در قبال جامعه بپذیرند را انجام دهند (مطبوعات حق‬
‫ندارند مطالبی را منتشر کند به اسم آزادی عقیده به پیروان ادیان دیگر توهین کنند تبعیض‬
‫نژادی را دامن بزنند)‬
‫‪ -2‬باید مطالبی را منتشر کنند که از صحت آن مطمئن باشند دارای توازن خبری باشد یعنی‬
‫دیدگاههای مختلف خبری درباره رویداد مطرح شود‬
‫‪ -3‬اگر در رسانهها خطایی کردند باید دارای نهادهای خودتنظیم کننده باشند که بتوانند جلوی‬
‫خطا را انحرافات را بگیرد (اصول اخالقی حرفهای از روزنامهنگاری)‬
‫‪ -4‬رسانهها باید ازآنچه به حکومت حرمت به اقلیتها باعث خشونت شود پرهیز کنند این نظریه‬
‫از تکثر به تنوع محتوای رسانهای دفاع میکند رسانههای مستقل و اکثریت گرا نمیتوانند به‬
‫اسم آزادیگرایی وارد حریم خصوصی افراد شود‪.‬‬
‫نظریه رسانههای شوروی (مربوط به نظامهای اداره و کنترل رسانهها در کشورهای کمونیستی‬
‫میشوند) با فروپاشی بلوک شرق به نظریه مسلکی ایدئولوژی مطرح شد‪.‬‬
‫بر اساس این نظریه تمام رسانهها باید در کنترل طبقه کارگر خوب کمونیست باشد درواقع بر اساس‬
‫این نظریه مالکیت رسانه در دست خوب کمونیست است بر اساس نظریه رسانههای شوروی‬
‫رسانهها نباید تضادها را منتقل کنند رسانهها باید به ممکن و یکدست باشند ونمی توانند انتقاد کنند‬
‫هر اتفاقی میافتاد میگفتند پای امپریالیسم جهانی درمیان است‬
‫مثال ا در اخباری که منعکس میکردند اردوگاه خبر مارکسیست دیدگاه شر امپریالیسم‬
‫طبق این نظریه رسانهها در شکلگیری جامعه سوسیالیستی باید نقش مهمی ایجاد کند‬
‫رسانهها باید در استقرار سوسیالیست فعال و کوشا باشند‬
‫وظایف مهم رسانهها در این منظر‬
‫‪ -1‬جامعهپذیری‪ :‬انتقال و درونی سازی ارزشهای مارکسیست‬
‫‪ -2‬کنترل غیررسمی اجتماعی کنترل افکار عمومی‬
‫‪ -3‬بسیج عمومی به سمت کمونیست تحریک و تهیج مردم در جهت اهداف حکومت مطبوعات‬
‫نمیتوانستند خصوص اداره شوند‬
‫‪ -4‬اصول این نظریه بر اساس نظر مک کوایل‪:‬‬
‫‪ -1‬رسانهها باید در خدمت طبقه کارگر باشند‬

‫‪46‬‬
‫‪ -2‬خصوصی نباشند‬
‫‪ -3‬جامعهپذیری کنند‬
‫‪ -4‬به خواستهها و نیازهای جامعه توجه کنند‬
‫‪ -5‬حق اقدام سانسور و‪ ...‬و یا تعقیب مجازات رادار است‬
‫‪ -6‬باید دیدگاهی کلی بر اساس مارکسیست ارائه کند و مجال بین ارائه دهد‬
‫‪ -7‬از جنبشهای کمونیستی در داخل و خارج حمایت کند‪.‬‬
‫نظریه رسانههای توسعهبخشی‪:‬‬
‫بیشتر در کشورهای درحالتوسعه مطرحشده واکنش بود به نابرابری ارتباطات وعدم تعادل‬
‫اطالعات در سطح جهانی به لحاظ امکانات ارتباطی نابرابری کشورهای فقیر برخوردار وجود داشت‬
‫این مباحث عمدتاا در دهه ‪ 1970‬در یونسکو مطرح میشد و بهویژه درحالتوسعه مدیریت احمدی‬
‫مختار امنو در غالب جنبش عدم تعهد‬
‫توسط کشورهای درحالتوسعه مطرح شد‬
‫کشورهای توسعهنیافته یک سری الزامات توسعهای خاص خود رادارند رسانههای کشورهای‬
‫توسعهیافته نباید به تقلید و دنبالهروی از رسانههای کشورهای توسعهیافته باید الزامات درونی‬
‫کشورهای خود توجه کنند‪.‬‬
‫رسانهها باید به راین موارد بپردازند‪:‬‬
‫‪ -1‬استقالل و تحکیم هویت ملی در برابر فرایند و ازخودبیگانگی و قومیت زدایی‬
‫‪ -2‬به پیشبرد برنامههای توسعه اقتصادی اجتماعی کمک کنند و به اخبار توسعه کمک کنند‬
‫‪ -3‬باید روند تجاری شدن ارتباطات را کم کنند‬
‫‪ -4‬رسانهها باید سعی کنند جریان بینالمللی اخبار در سویه و متوازن شود نقش رسانهها‬
‫استقالل و تحکیم هویت ملی توسعه اقتصادی مقایسه با تجاری شدن ارتباطات و دوسویه‬
‫کردن جریان بینالمللی اخبار است و خبرگزاری کشورهای غیر متعهد ایجاد شد‪.‬‬
‫روزنامهنگاری توسعه یعنی رسانهها و مطبوعات کشورهای توسعهیافته بیشتر اخبار توسعه در این‬
‫کشورها بپردازند اما به دلیل وجود دیکتاتوری روزنامهنگاری که فقط در خدمت تبلیغات دولتهای‬
‫استبدادی بود تبدیل شد‪.‬‬
‫و بعضاا برخی مفهوم روزنامهنگاری در خدمت پیشرفت را مطرح کردند‬
‫در برنامه توسعه ایران هم به نقش رسانهها و ارتباطات توسعه اشاره شود یعنی محتوا و مضامین‬
‫روزنامهها به توسعه کمک میکند‬
‫اصولی که مک کوایل برای این نظریه گفته است‬
‫‪ -1‬رسانهها باید وظایف مربوط به توسعه مثبت را بپذیرند‬
‫‪ -2‬آزادی رسانهها باید با توجه اولویتها محدودیت پذیر باشد‬

‫‪ -3‬باید در برنامههای خود برای فرهنگ و زمان ملی اولویت قائل باشد‬
‫‪ -4‬رسانهها باید برای اخبار سایر کشورهای درحالتوسعه اولویت قائل باشد‬
‫‪ -5‬دولت حق دارد در فعالیت رسانه مداخله کند برای حذفهای توسعه بخش‬

‫‪47‬‬
‫‪ -6‬دستور سانسور و‪...‬مجاز است‬
‫نظریه رسانههای مشارکتکننده دموکراتیک‬
‫بیشتر در کشورهای لیبرال دموکراسی و سرمایهداری مطرح شد این نظریه مخالف تجاری شدن‬
‫رسانهها و انحصار رسانهها است یعنی روندی که رسانهها دارند انحصاری شدن مخالف است با‬
‫شکلگیری جامعه توده دار رسانههای بزرگ و توده دار مخالف است‬
‫طرفدار مخاطبان خود است نه مخاطبان کالن یعنی سالیق و عقاید مختلف هرکدام باید برای خود‬
‫رسانه و میز خطابه داشته باشند با شکلگیری جریانات بزرگ و یکسویه و مخالف است‪.‬‬
‫از حق کاربرد رسانهها در مقیاسهای کوچک اجتماعی دفاع کنند‬
‫این نظریه از ‪-1‬تنوع رسانهای ‪ -2‬کوچک بودن مقیاس آن ‪ -3‬سهولت تبادل آرا بین منبع پیام و گیرنده‬
‫پیام ‪ -4‬محلی بودن انتشار ‪ -5‬پیوندهای افقی ارتباطات پشتیبانی میکند‬
‫سؤال ارشد این نظریه بیشترین مشابهت را با پستمدرنیسم دارد چون پستمدرنیسم هم روایت‬
‫اعظم مخالف است مدافع روایتهای خود محلی است‪.‬‬
‫رسانهها باید بهگونهای فعالیت کنند که باعث مشارکت دموکراتیک همه شهروندان شوند و امور ملی‬
‫اصولی این نظریه از دید مک گوایی‬
‫‪ -1‬شهروندان اقلیت حق دسترسی رسانهها و حق استفاده از رسانه بر اساس نیازهای اراده‬
‫خود رادارند‬
‫‪ -2‬سازماندهی و تهیه تولید محتوای رسانهها نباید تحت کنترل دولت باشد‬
‫‪ -3‬گروههای محلی باید حق دسترسی و رسانهها داشته باشند‬
‫‪ -4‬رسانههای تعاملی بر رسانههای بزرگ و یکسویه برتری دارند‬
‫‪ -5‬ارتباطات نباید صرفاا در اختیار متخصصان حرفهای باشد‪.‬‬
‫جلسه سیزدهم‬
‫در اصل این نظریه زبان شناسانه است که درروان کاوی و ارتباطات مطرح است ساختارگرایی میگوید‬
‫در پس پدیدههای اجتماعی فرهنگی ارتباطی الگوهایی و ساختارهای نهفته و ناآگاهی وجود دارد‬
‫مارکس روبنا دولت و متولد حقوقی دین و‪ ...‬ما برای درک سازوکارهای اینها نیازمند درک زیربنا‬
‫هستیم چون روبنا بازتاب زیربنا است‪.‬‬
‫زیربنا شیوه معیشت یا اقتصاد است‬
‫ما در نظام فئودالی اخالق فئودالی دولت فئودال قوانین این فرهنگ فئودالی داریم همینطور در‬
‫سرمایهداری‬
‫این روبنا بازتاب زیربنا است که در ساختارگرایی به آن میگویند (روساخت وژرف ساخت) یا مثل چیزی‬
‫که فروید در روال کاری میگوید خراب دیویا روساخت است برای تادیل پویا نیازمند ژرفساخت هستیم‬
‫ژرفساخت ضمیر ناخودآگاه روساخت رؤیا و خوابدیده شد ذهنیت و آگاهی و کفشهای تابعی از‬
‫ضمیر ناخودآگاه ماست کشتی عقالنیت بر اقیانوس ضمیر ناخودآگاه شناور است‪.‬‬
‫در ارتباطات اگر بخواهیم متون رسانهای (رمان‪ ،‬فیلم‪ ،‬خبر و‪ )...‬را درک کنیم درک آن درگرو ژرفساخت‬
‫است یعنی باورهای پنهان که متن را تولید میکند‪.‬‬

‫‪48‬‬
‫نشانهشناسی سعی میکند از طریق تحلیل نشانههای و عالئم متن پی به داللتهای معنایی متن‬
‫سی رو درواقع شوره اندیشمند را نفی میکند یعنی همان شامل شناسه مثل دکارت یاکانت که‬
‫شوره خود بنیان را بیان کرد بکارت وکانت معتقد بودند معرفت یا شناخت آدمی دلیل دارد به راین یا‬
‫عقلی است و یا تجربی‬
‫ساختارگرایی معتقدند معرفت آدمی علت دارد نه دلیل که عامل بیرونی است زبان روان ایدئولوژی‬
‫معیشت که بیرون از آدمی است‬
‫فردنیار دوسوسور که زبانشناس ساختارگرا بود نظر وی معروف به چرخش زبانشناختی و درگذشته‬
‫معتقد بودند زبان شفاف و خنثی است و نقش خبری دارد‬
‫وقتی دو سو سور زبانشناسی خود مطرح کرد وی زبان را نظامی از نشانههای دانست و زبان را به‬
‫دو بخش تقسیم میکند کمانگ و پارول‬
‫لمانگ زبان پارول گفتار‬
‫لمانگ همان نشانهها قواعد واگر امر یکزبان است‬
‫پارول تجلی عینی لمانگ است همین نوشتن و گفتن ما پارول است‬
‫آنچه برای سوسور مهم بود لمانگ بود وی معتقد بود همه زبانها دارای ساختار هستند هیچ زبانی‬
‫نداریم که قواعد نداشته باشد‬
‫نشانه از منظر سوسور نشانه ترکیبی از دال ومولول است یا همان لفظ و معنا ساخت (وال) مولول‬
‫(خصوصی از درخت است که در ذهن ما متجلی میشود) یعنی همه دال نهایتاا ما به ازای خارجی‬
‫ندارند‪.‬‬
‫رابطه دال ومولول یک رابطه دل به خواهانه و قراردادی است و همین و ذاتی نیست اگر رابطه دال و‬
‫ملول دل به خواهان است یعنی چگونه ساخته میشود؟‬
‫نشانهها معنای ذاتی ندارند معنای نشانهها از طریق ارتباط و تمایز با شناسههای دیگر خلق و ساخته‬
‫میشود‬
‫درگذشته میگفتند زبان فقط خبر از واقعیت خارجی میدهد اما یا بخشی که سو سور مطرح کند‬
‫زبان سازنده واقعیت است نه اینکه بازتابدهنده واقعیت است مثلاینکه زبان رویدادی را خلق میکند‬
‫کمی سازد مثل تظاهرات جنبش اعتراض آشوب جنش و خاشاک و‪ ...‬فتشاش با تمایز بانظم و آرامش‬
‫فهمیده میشود‬
‫رولمان بارت بحث اسطوره را مطرح میکند بارت دیدگاههای سو سور را بسط و گسترش میدهد‬
‫روکان بارت میگوید این مرتبه (دال ‪ +‬مولول = نشانه) مرتبه اول داللت است‪.‬‬
‫اما وقتی اسطوره را مطرح میکند مرتبه دوم داللت را مطرح میکند یعنی دال مولول نشانه مثال‬
‫وقتی میگوییم فالنی روباه است یعنی حیلهگر است‬
‫روباه سیاسی حیلهگر مکاراست که این دریافت اجتماعی و فرهنگی معنا پیداکرده است‬
‫موش در مرتبه اول وممالت جونده کوچک در مرتبه دوم در انگلستان داللت میکند در کثافت و بیماری‬
‫خطرناک بودن‬
‫مارت میگوید از طریق نشانهشناسی میتوان به معنای اسطورهها پی برد عبارت و سایرین بین‬
‫دعاست صحیح (مرتبه اول داللت) و داللت ضمنی (مرتبه دوم داللت) تفکیک تمایل میشوند‪.‬‬

‫‪49‬‬
‫نشانهها و عالئم معصوم وبی طرف نیستند برای مثال همین اسباببازی داللت میکند بر نظام‬
‫تقسیمکار جنسیتی (سیمونی دختر صورتی برای پسر آبی)‬
‫اسطوره طبیعی سازی میکند مامی گوییم همه اینها طبیعی است همین پنهان کردن اغراضی‬
‫است که وجود دارد‪.‬‬
‫مثال ا داللت ضمنی احترام سرباز سیاهپوست به پرچم فرانسه (روی جلد مجله) داللت ضمنی باشکوه‬
‫امپراتوری فرانسه که همه فرزندانش فارغ از هر رنگ و نژادی به آن خدمت میکند سیاستهای‬
‫استعماری و نژادپرستان فرانسه در اینجا دارد پنهان میشود‬
‫اسطوره در اندیشه بارت همان ایدئولوژی در اندیشه مارکس است‬
‫مارکس ایدئولوژی یک پندار است که پرده است که وی حقیقت کشیده میشود یک باور کذب و‬
‫دروغین و مبتنی بر منفعت است‬
‫بر اساس گفتمان پدرساالری مهمترین نقش زنان مادری و خانهداری است بر اساس تفاوت بین زن و‬
‫مرد‬
‫طبیعت فرهنگ طبیعی سازی مثال ا مواد خام آشپزی بهطور طبیعی در طبیعت است اما آشپزی او‬
‫فرهنگی است مبتنی بر آدابورسوم‬
‫وقتی طبیعی سازی میکنیم امر فرا تاریخی فرازبانی و فرا گفتمانی اسطوره است امر معرفت و‬
‫تاریخی را به امر دائمی و طبیعی تبدیل میکند‪.‬‬
‫مثال ا اسطوره سرمایهداری اسطوره بورژوازی‬
‫بهقدری طبیعی جلوه میدهد که مثل طبیعت باشد وی چونوچرا باشد‪.‬‬
‫همه متنهای رسانهای را میتوان تحصیل نشانهشناسی کرد‪.‬‬
‫تحلیل نشانه شناختی بهعنوان ایدئولوژی زدایی از یک متن است‬
‫نظریه مرگ مؤلف رولمان بارت (هیچکس با ذهن خاص به سراغ یک متن نمیرود)‬
‫ساختارگرایی نظریه است نشانهشناسی روش است‬
‫بازمانی میتوانیم روساخت را بفهمیم که ژرفساخت را درک کنیم‬
‫نشانهشناسی روشی است که ژرفساخت را به ما نشان میدهد مثل تغییر خواب توسط یک‬
‫روانکاو ژرفساخت باور ایدئولوژی منفعتی است که پوشیده است‪.‬‬

‫‪50‬‬

You might also like