Download as docx, pdf, or txt
Download as docx, pdf, or txt
You are on page 1of 70

‫مواد آموزشي طرح و ديزاين پروژه هاي‬

‫متنوع بنيادي توليدي‬

)‫ داکتر عبيدهللا (رحمتي‬:‫ترتيب و تهيه کننده‬

Productive Community Infrastructure (PCI)


Various Projects Designing
Training Materials

Prepared by: Dr.Obaidullah Rahmati

Fundamental Units ‫واحدات اساسي‬


‫اندازه نمودن کميت هاي فزيکي در ساحه انجينري يک مسله بسيار مهم و عمده ميباشد‪ .‬بعضي واحدات در اندازه ګيري تمام‬
‫کميت هاي فزيکي مورد استفاده قرار مي ګيرد‪ .‬که مورد قبول بين الملي ميباشد و بنام واحدات اساسي ياد مي ګردد‪.‬‬

‫)‬ ‫طول – ‪) Length L‬‬ ‫‪.1‬‬


‫‪Mass‬‬ ‫)‪(M‬‬ ‫کتله –‬ ‫‪.2‬‬
‫‪Time‬‬ ‫وقت – ) ‪( T‬‬ ‫‪.3‬‬
‫واحدات اشتقاقي ‪Derived Units‬‬
‫بعضي واحدات باستفاده از ديګر واحدات ترکيب مي ګردد که اين نوع واحدات را بنام واحدات اشتقاقي مي نامند‪ .‬مثًال‬
‫مساحت‪ ،‬سرعت‪ ،‬تعجيل‪ ،‬فشار و غيره‪.‬‬

‫سيستم واحدات ‪System Of Units‬‬


‫در جهان از چار نوع سيستم واحدات استفاده صورت مي ګيرد که قرار ذيل است ‪:‬‬

‫‪C.G.S‬‬ ‫‪.1‬‬
‫‪F.P.S‬‬ ‫‪.2‬‬
‫‪M.K.S‬‬ ‫‪.3‬‬
‫‪S.I‬‬ ‫‪.4‬‬

‫‪C.G.S:‬در اين سيستم واحدات اساسي طول‪ ،‬کتله‪ ،‬وقت بت الترتيب سانتي متر‪ ،‬ګرام و ثانيه مي‬ ‫سيستم‬
‫باشد‪ .‬واحدات سيستم ‪ C.G.S‬را بنام سيستم مطلقه ويا سيستم فزيکي ياد مي نمايند‪.‬‬

‫‪F.P.S:‬در اين سيستم واحدات اساسي طول‪ ،‬کتله‪ ،‬وقت بت الترتيب فوت‪ ،‬پوند و ثانيه مي باشد‪.‬‬ ‫سيستم‬

‫‪M.K.S:‬در اين سيستم واحدات اساسي طول‪ ،‬کتله‪ ،‬وقت بت الترتيب سانتي متر‪ ،‬ګرام و ثانيه مي‬ ‫سيستم‬
‫باشد ‪ ،‬و اين سيستم بنام سيستم انجنيري ياد مي ګردد‪.‬‬

‫)‪S.I (International System Of Units‬‬ ‫سيستم‬


‫در يازدهمين کنفرانس عمومي اوزان و مقياس واحدات‪ ،‬واحد ستيماتيک پشنهاد ګرديد که بنام ‪ S.I‬ياد مي ګردد که فعًال در‬
‫اکثر قسمت جهان مورد استفاده قرار ګرفته است‪.‬‬
‫در اين سيستم واحدات اساسي طول‪ ،‬کتله‪ ،‬وقت بت الترتيب سانتي متر‪ ،‬ګرام و ثانيه مي باشد که به سيستم واحدات ‪M.K.S‬‬
‫تفاوت ندارد اما در واحدات اشتقاقي ان کمي تفاوت دارد‪.‬‬
‫واحدات استقاقي که دراين سيستم مورد استفاده قرار مي ګيرد قرار ذيل است‪.‬‬

‫‪Kg/M3‬‬ ‫[)‪- ]Density (Mass Density‬‬ ‫کثافت‬ ‫‪‬‬


‫) ‪N ( Newton‬‬ ‫[ ‪- ] Force‬‬ ‫قوه‬ ‫‪‬‬
‫‪or N/mm3 N/M3‬‬ ‫[‪- ] Pressure‬‬ ‫فشار‬ ‫‪‬‬
‫‪Ns / M2‬‬ ‫[ ‪- ] Dynamic Viscosity‬‬ ‫غلظت ډيناميکي‬ ‫‪‬‬
‫‪Sec‬‬ ‫‪M2 /‬‬ ‫غلظت کينماتيکي [ ‪- ] Kinematics Viscosity‬‬ ‫‪‬‬
‫‪J= N*M‬‬ ‫[)‪- ] Work Done (In Joule‬‬ ‫کار اجرا شده‬ ‫‪‬‬
‫‪W= J / Sec‬‬ ‫[‪- ] In Watts‬‬ ‫طاقت‬ ‫‪‬‬
‫متر ‪Meter‬‬
‫‪oc‬‬
‫متر بين المللي عبارت است از کوتاترين فاصله اي است تحت حرارت ‪ 0‬بين خط موازي که در صفحه پالتينيوم –‬
‫اريديوم حکاکي وسيقل ګرديده مي باشد که در پاريس تحت محافظت قرار دارد‪.‬‬
‫کيلوګرام ‪ -: Kilogram‬عبارت از کتله استوانوي پالتينيوم – اريديوم مي باشد که در بيرو بين المللي اوازن‬
‫و مقياس در فرانسه تحت محافظه قرار دارد‪.‬‬

‫‪ -:‬در تمام سيستم هاي واحدات اساسي واحد وقت ثانيه مي باشد و ثانيه عبارت است از‬ ‫ثانيه ‪Second‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫=‬‫(‬ ‫)‬
‫‪ 24×60×60 86400‬حصه وسطي روز شمسي ميباشد و اين عبارت است از انتروال وقت مي باشد که در آن‬
‫افتاب در دو روز پيهم نصف النهار را قطع مي نمايد اوسط تمام روزهاي شمسي در طول سال بنام اوسط روز شمسي ياد‬
‫ميګردد‪.‬‬

‫کتله و وزن ‪ -Mass And Weight:‬اکثر اوقات در سيستم هاي اندازه ګيري در مورد تفکيک وزن‬
‫ز کتله سوۀ تفاهم وجود دارد جهت رفع اين سوتفاهم تعريفات ذيل در مورد کتله ووزن ارايه مي ګردد‪.‬‬

‫کتله ‪ -:Mass‬کتله عبارت از مقدار ماده است در جسم معين ماده که نظر به تغير محل در روي زمين اندازه ان‬
‫تغير نمي نمايد‪ .‬کتله يک جسم مستقيمًا با مقايسه نمودن بايک کتله استاندرد با استفاده از ترازو صورت ميګرد‪.‬‬

‫وزن ‪ -: Weight‬عبارت از مقدار کشش است که توسط زمين باالي يک جسم معين وارد مي شود‪ ،‬از اين رو‬
‫اين قوه کشش با فاصله از مرکز زمين تغير مي نمايد‪ .‬و وزن يک جسم نظر به موقيت آن ور سطحه زمين تغير مي نمايد‬
‫پس ګفته مي توانيم که وزن عبارت از قوه است و وزن يک جسم توسط ترازوي فنري اندازه مي ګردد که نظر به تغير‬
‫موقيت فشار در فنر تغير مي نمايد‪.‬‬
‫در سيستم ‪ C.G.S‬واحد قوه ‪ Dyne‬است و ‪ Dyne‬عبارت از قوه است که باالي کتله يک ګرام عمل نمايد و آن را به‬
‫سمت عمل قوه ( (‪ cm /sec2 1‬تعجيل دهد‪.‬‬
‫در سيستم واحدات ‪ M.K.S , IS‬واحد قوه نيوتن است و نيوتن عبارت از قوه است که باالي يک کيلو ګرام عمل مي نمايد‬
‫و آن را به جهت عمل قوه ( ‪ )1M /sec2‬تعجيل دهد‪.‬‬

‫واحدات مطلق و ګراويتي قوه ‪Absolute and Gravitation Units of‬‬


‫‪Force‬‬
‫قبل تذکر ګرديد قوه اي که باالي يک کيلو ګرام کتله عمل نمايد و آن را ( ‪ )1M /sec2‬تعجيل دهد نيوتن ناميده مي شود که‬
‫همين جسم به تعجيل ‪ M /sec2 9.81‬به طرف مرکز زمين کش مي شود پس‪:‬‬

‫‪1Kg – wt = 9.81N‬‬
‫‪1gr – wt = 981 dynes‬‬
‫واحدات ‪ Kg – wt‬و ‪gr – wt‬به طور خالصه به ‪ Kg‬و ‪ gr‬نشان داده مي شود که بنام واحد ګراويتي ويا واحدات‬
‫انجينري ياد مي کند‪.‬‬
‫يس ميدانيم که وزن يک جسم عبارت از قوه است که به طرف مرکز زمين کش کرده مي شود پس وزن يک جسم مساوي‬
‫است به‪:‬‬
‫‪w=9 . 81 N‬‬
‫‪981‬‬
‫=‪w‬‬ ‫) ‪=100 Kg−wt ( ∵ 1 Kg−wt =9 . 81 N‬‬
‫‪9 . 81‬‬
‫در صورت که قوهباالي يک جسم عمل کند وآن را به يک فاصله معين تغير دهد ګفته مي شود که‬ ‫کار َ ‪-:Work‬‬
‫کار انجام ګرفته است‪.‬‬
‫اګر قوه را به ‪ F‬و فاصله را به ‪ S‬نشان بدهيم‬
‫= ‪F . S‬کار انجام شده‬
‫در سيستم ‪ M.K.S‬واحد کار ‪ Kg . M‬و در سيستم ‪ SI‬واحد کار ‪ N. M‬ويا ‪ Joule‬است‪.‬‬
‫طاقت ‪ Power:-‬کار انجام شده در واحد زمان ( ثانيه ) بنام طاقت ياد مي شود‪ .‬در سيستم ‪ MKS‬واحد طاقت‬
‫‪ horse power‬مي باشد که مساوي (‪ )Kg . M /min 4500‬که مساوي به ‪Kg. M /sec 75‬‬
‫ميشود‪.‬‬
‫در سيستم ‪ SI‬واحد طاقت ‪ watt‬است که مساوي است به ‪ Joule / sec‬ميشود‪.‬‬
‫انرژي ‪ -: Energy‬عبارت است از ظرفيت اجراي کار انجام شده ميباشد از اينکه انرژي يک جسم مساوي به‬
‫کار انجام شده پس واحد انرژي و کار باهم يک اند‪.‬‬
‫وزن حجمي (وزن محصوصه) ‪Specific Weight‬‬
‫نسبت وزن بر حجم يک ماده معين تحت حرارت و فشار استاندرت عبارت از وزن حجمي مي باشد و به (‪ )w‬عالمه‬
‫ګذاري مي ګردد و قرار فورمول ذيل ارايه مي ګردد‪.‬‬
‫‪G‬‬
‫)‪W = .. .. . .. .. .(1‬‬
‫‪V‬‬
‫در اين فورمول ‪ G‬وزن و ‪ V‬حجم است‬
‫واحد اندازه ګيري وزن حجمي ‪Kg /M3‬ويا ‪ gr/cm‬ميباشد‬
‫‪3‬‬

‫در سيستم واحدات ‪ SI‬واحد وزن حجمي ( آب ) ‪ KN / M3 9.81‬ميباشد‪.‬‬


‫کثافت ( کتله محصوصه ) ‪Density‬‬
‫نسبت کتله بر حجم يک ماده متجانس تحت حرارت و فشار ستاندرت عبارت او کثافت مي باشد ويا به عبارت ديګر کتله‬
‫واحد حجم عبارت از کثافت ميباشد‪.‬‬
‫و کثافت به ( ) عالمه ګذاري مي ګردد و قرار فارمول ذيل ارايه مي ګردد‪.‬‬
‫‪m‬‬
‫‪ρ= . .. . .. .. . .. .. . 2‬‬
‫‪v‬‬
‫واحد اندازه ګيري ‪ Kg / M3‬ويا ‪ gr / cm3‬است‬
‫رابطه پين وزن حجمي و کثافت قرار ذيل مي باشد‪.‬‬
‫ميدانيم که وزن ( ‪ ) G‬مساوي ميشود به‬
‫‪G=mg............3‬‬
‫در فارمول فوق ‪ m‬کتله و ‪ g‬تعجيل ثقلت زمين ميباشد قيمت ‪ G‬را از فارمول ( ‪ ) 3‬در فارمول ( ‪ ) 1‬وضعه نموده‬
‫حاصل مي نمايم‬

‫‪mg‬‬
‫=‪W‬‬ ‫‪.. .. . .. .. .... 4‬‬
‫‪v‬‬
‫با در نظر داشت فارمول ( ‪ ) 2‬نويشته کرده مي توانيم‬

‫‪W =ρg‬‬
‫اندازه ګيري مقدار آب ‪Flow Measurement‬‬
‫جهت تنظيم اموري آبياري ضرورت شديد براي اموختن اندازه ګيري مقدار آب احساس مي شود‪ .‬در تمام سيستم هاي‬
‫آبياري آﻻت و تجهيزات اندازه ګيري آب براي تعين نمودن مقدار آب موجود ميباشد‪ .‬و اين اندازه گيري در مجراي سرباز‬
‫ويا ‪ Pipe‬صورت مي ګيرد‪.‬‬
‫واحدات اندازه ګيري آب قرار ذيل ميباشد‪.‬‬

‫حجم‬ ‫مقدار جريان‬


‫واحد‬ ‫قيمت‬ ‫واحد‬ ‫قيمت‬
‫‪Cubic Meter‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪liter‬‬ ‫‪1000‬‬ ‫‪L/min‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪L/sec‬‬ ‫‪60‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪Liter‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1000cm‬‬ ‫‪sec/1 M‬‬ ‫‪L/sec 1000‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪1M‬‬ ‫‪35.31Ft‬‬ ‫‪L/sec‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪gallon /min‬‬ ‫‪15.85‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪1M‬‬ ‫‪gallon‬‬ ‫‪264.2‬‬ ‫‪Sec/1 M‬‬ ‫‪Ft /sec 35.31‬‬
‫‪3‬‬

‫‪3‬‬
‫‪acre - foot‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1233.3M‬‬ ‫‪gallon /min‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪L/sec 3.7851‬‬
‫‪acre – foot 1‬‬ ‫‪acre inc‬‬‫‪12‬‬ ‫‪gallon /hr‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪L/hr 3.7851‬‬
‫‪3‬‬
‫‪acre - foot 1‬‬ ‫‪gallon 325.829‬‬ ‫‪1Ft /sec‬‬ ‫‪acre feet/day 1.9835‬‬

‫اندازه ګيري مقدار جريان آب در مجراي سرباز ‪Flow‬‬


‫‪Measurement In Open Channels‬‬
‫‪-1‬طريقه حجمي ‪Volumetric Method‬‬
‫در اين طريقه پر نمودن ظرفيت معين در وقت معين اساس اين طريقه را تشکيل ميدهد‪.‬‬

‫‪Q = Volume / Time = V/T = M3/sec‬‬

‫‪ -2‬طريقه سرعت ‪ -‬مساحت ‪Velocity – Area Method‬‬


‫در اين ميتود سرعت اندازه ميګردد و صرب مساحت مقطع عرضي جريان مي ګردد‪.‬‬

‫‪Q=AxV‬‬
‫‪ - V‬سرعت جريان ‪ – M/sec ، A‬مساحت مقطع عرضي جريان (‪)M2‬‬
‫مساحت – ‪Area‬‬
‫در مجراي غير منظم مقطع عرضي ( عمود به جريان ) به قطعه ها تقسيم ګريده و مساحت مجموعي را از جمع نمودن‬
‫مساحت هاي قطع هاي جداګانه بدست مي آوريم‪.‬‬

‫‪B‬‬

‫‪B1‬‬ ‫‪B2‬‬ ‫‪B3‬‬ ‫‪B4‬‬ ‫‪B5‬‬


‫‪D1‬‬ ‫‪D2‬‬ ‫‪D3‬‬ ‫‪D5‬‬
‫سرعت ‪Velocity‬‬
‫سرعت آب در قطعه هاي جداګانه مقطع عرضي مختلف ميباشد‪ ،‬براي محاسبه دقيق ضروري احساس مي شود سرعت در‬
‫هر قطعه توسط ‪ Current Meter‬اندازه ګيري ګردد سرعت آب را ميتوان توسط ‪ Chemical Tracers‬نيز انجام داد‪.‬‬
‫اما در صورت اندازه ګيري تقريبي ميتوان از طريق اندازه ګيري سرهت توسط شناور استفاده نمود‪.‬‬
‫‪ – 1‬طريقه شناور ‪The Float Method‬‬
‫در اين صورت سرعت آب مستقيمًا در مجرا با استفاده از شناور اندازه ګرديده و حاصل آن ضرب مساحت مقطع عرضي‬
‫مي ګردد‪.‬‬
‫در اين صورت مقدار جريان با استفاده از سرعت متوسط بايد محاسبه ګردد‪ ،‬زيرا سرعت آب در مقطع نظر به موقيت آن‬
‫در مقطع عرضې تغير مي نمايد و مقطع عرضې مستقيمًا در مجرا با اندازه نمودن ابعاد آن تعين مي ګردد‪.‬‬
‫در اين صورت سکشن بايد مستقيم‪ ،‬منظم و عادي از خرابي هاي سطحي باشد‪ ،‬و سرعت متوسط با استفاده از فارمول ذيل‬
‫در يافت مي ګردد‪.‬‬

‫‪V =C f ×V f‬‬
‫‪ – Vf‬سرعت سطحي ‪M/sec‬‬
‫‪ – Cf‬ضريب تصحيح‬

‫پروسه تعين نمودن سرعت جريان با استفاده از طريقه شناور‬


‫‪Procedure for Determining Flow Velocity by Float Meter‬‬
‫سرعت آب با طي نمودن قاصله معين توسط شناور با ثبت وقت محاسبه ميګردد که پروسه اجراي آن قرار ذيل ميباشد‪.‬‬
‫قسمت مجرا که براي اندازه ګيري انتحاب مي ګردد بايد مستقيم‪ ،‬و منطم باشد وطول آن مربوط به شرايط ساحه‬ ‫‪.1‬‬
‫ًال‬
‫تعين مي ګردد معمو ‪ 30m‬تعين ميګردد و در صورت سرعت هاي کوچک اين فاصله کم تر ګرفته شده‬
‫ميتواند‪.‬‬
‫در مقطع تحت ازمايش عمق آب را در چندين محل اندازه نموده و بعدًا مقطع عرضي را محاسبه مي نمايم‬ ‫‪.2‬‬
‫يک شناور خورد را يک متر باالتر از قسمت وقوقاني سکشن انداخته و زمان فاصله طي شده را از شروع مقطع‬ ‫‪.3‬‬
‫الي ختم مقطع تعين مينمايم‪ ،‬اين عمليه را چندين بار تکرار نمودن و وقت متوسط فاصله طي شده را محاسبه‬
‫مينمايم بهترين شناور جسم خورد مدور کمي مغروق شوده ( تا باد و ديګر عوامل باﻻي آن تاثير نه نمايد ) مي‬
‫باشد‪ .‬اين جسم شناور ميتواند چوپ کروي شکل نارنج و توپ کرکيت باشد‪.‬‬
‫فاصله را تقسيم زمان طي شده نموده در نتيجه سرعت بدست مي ايد‪.‬‬ ‫‪.4‬‬
‫تعين نمودن سرعت متوسط مجرا ‪ -:‬سرعت شناور در سطح فوقاني آب اضافه تر از سرعت وسطي مي باشد‪ .‬در‬ ‫‪.5‬‬
‫اين صورت سرعت سطحي بايد ضرب ضريب تصحيح ګردد که ضريب تصجيج مربوط به نوع شناور و مجرا‬
‫مي باشد‪ .‬در صورتيکه شناور به اندازه ( ‪ ) 5cm-2‬از سطح فرو ګردد ضريب تصحيح ( ‪ ) 0.8‬ګرفته مي شود‬
‫( معموًال براي کانال هاي غير تحکيم کاري شده )‪.‬‬
‫محاسبه مقدار جريان‪ -:‬مقدار جريان از حاصل ضرب سرعت متوسط و مساحت مقطع عرضي جريان بدست مي‬ ‫‪.6‬‬
‫آيد دقت اين محاسبه مربوط به دقت تعين نمودن مساحت مقطع عرضي‪ ،‬سرعت جريان و تعين نمودن ضريب‬
‫تصحيح مي باشد‪.‬‬
‫وقت براي شناور کروي چوبي مساوي است به‪:‬‬

‫‪No of Trial‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪Average‬‬

‫‪90‬‬ ‫‪93‬‬ ‫‪91‬‬ ‫‪90‬‬ ‫‪90‬‬


‫‪ = M/sec=90/30 0.33‬سرعت جريان‬
‫براي ‪ 0.6m‬ضريب تصحيح را از جدول ‪ Cf = 0.68‬تعين مي نمايم‪.‬‬
‫که در اين صورت‬
‫‪V = 0.68 x 0.33 = 0.224 M/sec‬‬
‫اګر مساحت مقطع عرضي ‪ A = 0.4 M2‬باشد پس‬

‫‪Q = A . V = 0.4 x 0.224 = 0.0896 M3/sec = 89.6 Liter/sec‬‬

‫جدول ضريب تصحيح‬


‫اوسط عمق کانال‬ ‫ضريب تصحيح‬ ‫اوسط عمق کانال‬ ‫ضريب تصحيح‬
‫‪M‬‬ ‫‪Cf‬‬ ‫‪M‬‬ ‫‪Cf‬‬

‫‪0.3‬‬ ‫‪0.66‬‬ ‫‪1.8‬‬ ‫‪0.76‬‬


‫‪0.6‬‬ ‫‪0.68‬‬ ‫‪2.7‬‬ ‫‪0.77‬‬
‫‪0.9‬‬ ‫‪0.70‬‬ ‫‪3.8‬‬ ‫‪0.78‬‬
‫‪1.2‬‬ ‫‪0.72‬‬ ‫‪4.6‬‬ ‫‪0.79‬‬
‫‪1.5‬‬ ‫‪0.74‬‬ ‫>‪6.1‬‬ ‫‪0.80‬‬

‫‪Water‬‬ ‫اندازه ګيري مقدار آب توسط سکشن هاي کنترولي‬


‫‪Measurement by Control Section‬‬
‫سکشن هاي کنترولي طبعي يا مصنوعي ( اعمار شده ) بوده مي تواند باالي اين سکشن ها عمق جريان پائيدار مي باشد‪ .‬از‬
‫ساختمان هاي طبعي در صورت مقدار هاي زياد استفاده صورت مي ګيرد‪ ،‬و معموًال در اين صورت او طريقه (سرعت –‬
‫مساحت) استفاده مي شود‪ ،‬اما سکشن هاي کنترولي مصنوعي (عمار شده) را قرار ذيل مطالعه قرار ميدهيم‪.‬‬
‫‪-Weirs-‬‬
‫اينساختمان يک ساختمان سابقه بوده که براي محاسبه مقدار جريان آب در مجراي باز مورد استفاده شده ميتواند که ارتفاع‬
‫اب (معموًﻻ ‪ cm 15‬باالي از ‪ Weirs‬ويا زيادتر از آن ) باشد ‪ Weirs ،‬ميتواند درراي مقطع هاي مسطيلي ‪ ،‬ذوذنقه اي‬
‫ويا مثلثي باشد فارمول عمومي مقدار در اين نوع ساختمان هاي قرار ذيل ميباشد‪.‬‬

‫‪Q = C . L . H3/2‬‬

‫‪ – Q‬مقدار جريان ‪ – C ،‬ضريب مقدار ‪ - L ،‬طول شانه ‪ Weirs‬و ‪ H‬ارتفاع فشار باالي شانه (‪)Weirs‬‬
‫وير مستطيلي ‪Rectangular Weirs‬‬
‫اين وير به دو کالس تقسيم بندي مي ګردد‪.‬‬
‫نوع از وير است که ديوارها عمودًا وصل ګرديده و متقارب نه مي باشد و مقدار جريان براي اين نوع ويرها قرار‬ ‫‪.1‬‬
‫فارمول ذيل دريافت مي ګردد‪.‬‬

‫‪Q = 1.84 x L x H3/2‬‬


‫‪ - Q‬مقدار جريان به ‪ - M3/sec ، L‬طول شانه بند ‪ M‬و ‪ – H‬ارتفاع بالي شانه‬

‫مثال ‪ -:‬اګر ‪ L = 1.5m‬و ‪ H = 0.4m‬باشد مقدار چريان ( ‪ ) Q‬در يافت نمايد؟‬


‫‪Q = 1.84 x 1.5 x 0.43/2 =0.698 M3/sec = 698 L/sec‬‬
‫نوع از وپر است که در اين صورت ديوارها به شکل متقارب به جهت وير اعمار ګرديده که در اين صورت‬ ‫‪.2‬‬
‫جريان تخت فشار قرار مي ګيرد‪ .‬و مقدار جريان با درنظرداشت تصحيح قرار فارمول ذيل دريافت مي ګردد‪.‬‬

‫‪Q = 1.84 ( L – 0.2H )3/2‬‬


‫‪ - Q‬مقدار جريان به ‪ - M3/sec ، L‬طول شانه بند ‪ M‬و ‪ – H‬ارتفاع بالي شانه‬

‫مثال ‪ -:‬اګر ‪ L = 1.5m‬و ‪ H = 0.4m‬باشد مقدار چريان ( ‪ ) Q‬در يافت نمايد؟‬

‫‪Q = 1.84 (1.5 – 0.2 x0.4)0.43/2 = 1.84 x0.92 x0.2529 = 0.428 M3/sec = 428L/sec‬‬

‫‪H‬‬
‫‪L‬‬

‫وير مستطيلي‬
‫مجراي متقارب مستطلي‬

‫‪H‬‬
‫‪L‬‬

‫متقارب مستطلي مجرا‬


‫وير ذوذنقه اي ‪Trapezoidal or Cipolletti Weirs‬‬
‫به منظور محدود نمودن تصحيح در زير مستطيلي‪ ،‬وير ذوذنقه اي پشنهاد ګرديده که در اين صورت وير داراي ‪Side‬‬
‫‪ Slope‬ميباشد که نسبت سمت افقي بر سمت عمودي (‪ )1/4‬ميباشد و وير به طول مختف اعمار ګوديده‪ ،‬و مقدار جريان در‬
‫اين نوع وير قرار فارمول ذيل دريافت مي ګردد‪.‬‬

‫‪Q = 1.86 x L xH3/2‬‬


‫‪ - Q‬مقدار جريان به ‪ - M3/sec ، L‬طول شانه بند ‪ M‬و ‪ – H‬ارتفاع بالي شانه‬

‫مثال ‪ -:‬اګر ‪ L = 1.5m‬و ‪ H = 0.4m‬باشد مقدار چريان ( ‪ ) Q‬را در يافت نمايد؟‬

‫‪Q = 1.86 x 1.5 x 0.43/2 =0.7056 M3/sec = 705.6 L/sec‬‬


‫وير مثلثي ‪Triangular Weirs‬‬
‫وير مثلثي ميتواند اندازاه هاي مختلف داشته باشد نګر معموًال تحت زاويه ‪ 90‬اعمار ميګردد در صورت ‪ H‬از ُرس تا‬
‫‪o‬‬

‫سطح آب اندازه مي ګردد بر تري اين نوع وير دراين است که ميتوان مقدار کم را دقيق اندازه ګيري نمود و تا اکنون ساحه‬
‫استعمال وسيع را دارا مي باشد‪.‬‬
‫مقدار جريان در اين نوع وير قرار فارمول ذيل در يافت مي ګردد‪.‬‬
‫‪Q = 1.34257 x H2.48‬‬

‫‪ - Q‬مقدار جريان به ‪ M3/sec‬و ‪ – H‬ارتفاع بالي شانه‬

‫مثال ‪ -:‬اګر ‪ H = 0.4m‬باشد مقدار چريان ( ‪ ) Q‬را در يافت نمايد؟‬

‫‪Q = 1.34257 x 0.42.48 = 0.138 M3/sec = 138 L/sec‬‬

‫‪H‬‬ ‫‪90o‬‬

‫وير مثلثي‬

‫جريان منظم در مجرا هاي سرباز ‪Uniform Flow Through Channel‬‬


‫مجراهاي سرباز ساختمان هاي عبور دهنده مقدار جريان است ‪ ،‬که جريان در ان تحت قوه ګروايتي تحت فشار اتومسفير‬
‫صورت ميګيرد‪ .‬يعني سطحي فوقاني جريان آب به اتومسفير در تماس مي باشد‪ .‬مانند کانال ها مجراهاي آبراساني و‬
‫کاناليزيشن پايپ هاي عبور دهند آب هاي و آب هاي مفيده وغيره‪.‬‬
‫در مجراهاي سرباز جريان از اثر ميالن کف مجرا تامين مي ګردد‪ .‬معموًﻻ کوشش مي شود که ميالن مجرا منظم باشد ‪.‬‬
‫تجارب ثابت نموده که سرعت در فيمت هاي مختلف مقطع عرضي جريان مختلف مي باشد ‪ ،‬که در محاسبه مقدار جريان‬
‫سرعت متوسط مد نظر ګرفته مي شود‪.‬‬
‫دراين بخش محاسبات مقدار جريان به اساس جريان منظم و يائيدار صورت مي ګيرد‪ .‬يعني در طول معين مجرا مقدار‪،‬‬
‫مساحت مقطع عرضي‪ ،‬سرعت و سلوپ کف کانال ثابت نګاه داشته مي شود‪.‬‬
‫براي مخاسبه مقدار جريان در مجرا هاي سرباز از فارمول شيزي ( ‪ ) Chezy‬استفاده صورت مي ګيرد که در اين صورت‬
‫مقدار جريتن مساوي مي شود به‪:‬‬

‫‪Q = A. V‬‬
‫‪ – Q‬مقدار جريان (‪)M3/sec‬‬
‫‪ – A‬مساحت مقطع عرضي جريان (‪)M2‬‬
‫‪ – V‬سرعت آب در مجرا (‪)M3/sec‬‬

‫نظر به فارمول شيزي سرعت مساوي ميشود به ‪:‬‬

‫‪M‬‬
‫(‪V =C √ R⋅S .. .. . .. .‬‬ ‫)‬
‫‪Sec‬‬

‫‪ – C‬ضريب شيزي ‪ - R ،‬شعاع هايدروليکي (‪ – S ، )M‬ميالن کف کانال‪.‬‬


‫براي محاسبه ضريب شيزي فاومول هاي مختلف ( فارمول ‪ ، Bazin‬فارمول ‪ ، Katter‬و فارمول ‪ ) Manning‬استفاده‬
‫صورت مي ګيرد ‪ .‬که در محاسبه هايدروليکي از فارمول ماننګ استفاده زيات صورت مي ګيرد‪.‬‬
‫نظر به فارمول ماننګ ضريب شيزي مساوي مي شود به‪:‬‬
‫‪1‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪6‬‬
‫=‪C‬‬ ‫‪R‬‬
‫‪n‬‬
‫در فارمول فوق ‪ - n‬ضريب درشتي است که نظر به مواد مجرا از کتاب هاي رهنما اخذ وي ګردد‪.‬‬
‫‪ – R‬شعاع هايدروليکي ميباشد که مساوي مي شود به‬

‫‪R= A / P‬‬
‫‪ – A‬مساحت مقطع عرضي‬
‫‪ – P‬محيط ترشده (‪)M‬‬
‫پس فارمول شيزي شکل عمومي ذيل را دارا ميباشد‪:‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪1 6‬‬
‫‪Q= A . V = A . C √ R . S=A‬‬ ‫‪R .R 2.S‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪n‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪A. R S‬‬ ‫‪M‬‬
‫=‪Q‬‬ ‫(‪.. . .. .. .‬‬ ‫)‬
‫‪n‬‬ ‫‪Sec‬‬
‫شرايط محاسبه مقدار اعظمي جريان در مجراهاي مقطع مستطيلي‬
‫‪Condition For Maximum Discharge Through a Channel Of‬‬
‫‪Rectangular Section‬‬
‫مقطع مستطيلي معموًﻻ در صخره حفر ګرديده ويا به شکل مصنوعي با استفاده از سنګ و کانکريت اعمار ميګردد‪ .‬مګر‬
‫استفاده آن محدود ميباشد از لحاظ تيوريک موضوع را قرار ذيل تحت مطالعه قرار ميدهيم‪.‬‬
‫يک مقطع مستطيلي را مد نظر ميګيريم که عرض آن ‪ b‬و عمق آب در آن ‪ d‬مي باشد‪.‬‬

‫‪A=bxd‬‬ ‫مساحت مقطع عرضي ‪-‬‬

‫‪Q= AxV = A .C √ R .s‬‬ ‫مقدار ‪-‬‬

‫‪∵ V =C √ RS‬‬ ‫سرعت ‪-‬‬

‫‪Q= AC‬‬
‫‪A‬‬
‫√‬ ‫‪A‬‬
‫‪P‬‬
‫‪xS‬‬
‫مقدار ‪-‬‬
‫=‪R‬‬
‫‪P‬‬ ‫شعاع هايدروليکي ‪-‬‬

‫‪d‬‬

‫‪b‬‬

‫از اينکه ‪ A , S , C‬ثابت است مقدار وقتي اعظمي خواهد بود که (‪ )A/P‬اعظمي باشد يا محيط ترشده اصغري باشد يا به‬
‫عباره ديګير ‪.‬‬
‫‪dp‬‬
‫‪=0‬‬
‫‪dd‬‬

‫‪A‬‬
‫=‪P=b+2 d‬‬ ‫‪+ 2d‬‬
‫‪d‬‬
‫‪dp‬‬ ‫‪A‬‬
‫‪=− 2 + 2‬‬
‫‪dd‬‬ ‫‪d‬‬
‫‪A‬‬
‫‪− 2 +2=0‬‬
‫‪d‬‬
‫‪A=2 d 2‬‬
‫‪b×d=2 d 2‬‬
‫‪b=2 d‬‬
‫ميدانيم اينکه‬

‫شعاع هايدروليکي مساوي ميشود به‬


‫‪A b⋅d‬‬ ‫‪2 d×d‬‬
‫= =‪R‬‬ ‫=‬
‫‪P b+2 d 2 d +2 d‬‬
‫‪2 d2 d‬‬
‫=‪R‬‬ ‫=‬
‫‪4d 2‬‬
‫پس براي مقدار اعظمي و سرعت اعظمي دو حالت فوق (‪ )b = 2d , R = d/2‬در حل پرابلم هاي مقطع مستطيلي در نظر‬
‫ګرفته شود‪.‬‬
‫مثال ‪-: Example‬‬
‫مقدار جريان آب را در کانال مقطع مستطيلي محاسبه نمائيد در صورت که مساحت مقطع عرضي کانال‬
‫‪ A =32M2‬سلوب کف کانال ‪ S = 1/1000‬و ضريب شيزي ‪ C = 52.5‬باشد‪.‬‬
‫حــــل‪-:‬‬

‫‪d‬‬ ‫‪A =32M2‬‬


‫=‪S = 1/1000 0.001‬‬
‫‪C = 52.5‬‬
‫‪?=b‬‬ ‫‪b‬‬
‫‪?=d‬‬

‫اقتصادي ترين مقطع مستطيلي مساوي ميشود به‬


‫‪b = 2d , A = b x d = 2d x d = 2d2‬‬
‫‪A = 32 = 2d2‬‬
‫=‪d‬‬
‫√‬ ‫‪32‬‬
‫‪2‬‬
‫‪=√ 16=4 m‬‬
‫‪b =2d = 2 x 4 = 8m‬‬

‫‪R = d/2 = 4/2 = 2m‬‬

‫‪m3‬‬
‫‪Q= AC √ R⋅S=32×52 .5 √ 2×0 . 001=75 . 13‬‬
‫‪sec‬‬
‫مثال ‪ -: Example‬سرعت آب را در کانال مجرا مسطيلي دريابيد در صورتيکه مقدار آب کانال ‪Q=20m /sec‬‬
‫‪3‬‬

‫ضريب درشتي‪n=0.02‬ميالن کف کانال ‪ S=0.001‬و ‪ b/d=2‬باشد‪.‬‬

‫حــــــــــل ‪-:‬‬

‫‪d‬‬

‫‪b‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪1‬‬
‫‪Q= A⋅ ⋅R 3⋅S 2‬‬
‫‪n‬‬
‫‪2‬‬
‫‪n⋅Q 0 . 02×20‬‬
‫= ‪AR 3 = 1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪=12. 65‬‬
‫‪S 2‬‬ ‫‪0 . 001‬‬ ‫‪2‬‬

‫‪A=b⋅d=2 d⋅d=2 d 2‬‬


‫در اقتصادي ترين مقطع ‪ R=d/2‬ميباشد‪.‬‬
‫‪2‬‬
‫‪2 d‬‬
‫‪2 d ( ) 3=12 . 65‬‬
‫‪2‬‬
‫‪0 . 6667‬‬
‫‪2 d‬‬
‫( ‪2d‬‬ ‫‪)=12 . 65‬‬
‫‪1 .587‬‬
‫‪2 d 2. 6667‬‬
‫‪=12 . 65‬‬
‫‪1 .586‬‬
‫‪12 . 65‬‬
‫= ‪d 2 .6667‬‬ ‫‪=10 . 04‬‬
‫‪1 . 26‬‬
‫‪d=2. 375 m‬‬
‫‪b=2 d=2×2. 375=4 . 75 m‬‬
‫‪A=b⋅d=2 .375×4 . 75=11.28 m2‬‬
‫‪Q 20‬‬ ‫‪M3‬‬
‫= =‪V‬‬ ‫‪=1. 77‬‬
‫‪A 11. 28‬‬ ‫‪Sec‬‬
‫مثال ‪ -: Example‬سلوب کانال را دريابيد درصورتيکه ‪ sec/ Q= 44M3‬باشد و سرعت آب در کانال = ‪V‬‬
‫‪ 0.8M/sec‬و نسبت ‪ b/d =2‬باشد و ضريب درشتي کانال ‪ n = 0.025‬باشد‪.‬‬

‫‪d‬‬

‫‪b‬‬
‫‪b=2 d‬‬
‫‪A=2 d⋅d=2 d 2‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪R ⋅S‬‬ ‫‪V⋅n‬‬
‫=‪V‬‬ ‫(=‪⇒ S‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪)2‬‬
‫‪n‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪R‬‬
‫در اقتصادي ترين مقطع ‪ R=d/2‬ميباشد‪.‬‬

‫] [‬
‫‪2‬‬
‫‪0. 8×0 .025‬‬
‫=‪S‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪d‬‬
‫‪( )3‬‬
‫‪2‬‬
‫‪Q‬‬ ‫‪2 44‬‬ ‫‪2 55‬‬
‫‪A= ⇒ 2 d = =55 ⇒d = =27 .5‬‬
‫‪V‬‬ ‫‪0. 8‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪d= √27 . 5=5 . 24 M‬‬
‫‪b=2 d=2×5. 24=10 . 48 M‬‬

‫] [‬ ‫) (‬
‫‪0 . 8×0 . 025 0. 02 2 0 .0004‬‬
‫=‪S‬‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪=0 .00011‬‬
‫‪2‬‬
‫‪5 . 24 3‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪.‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪.61‬‬
‫(‬ ‫)‬
‫‪2‬‬

‫شرايط محاسبه مقدار اعظمي جريان در مجراهاي مقطع ذوذنقه اي‬


‫‪Condition For Maximum Discharge Through a Channel Of‬‬
‫‪Trapezoidal Section‬‬
‫مجراي مقطع ذوذنقه اي دايمًا در مسير خاکي حفر ميګردد ساوب کناري به منظور استوار بودن کنار هاي کانال در نظر‬
‫ګرفته ميشود‪ .‬اندازه سلوپ مربوط به نوع خاک کانال ميباشد که با استفاده از تجارب تعين مي ګردد و ميتوان قيمت آن را از‬
‫کتاب هاي رهنما اخذ نمود‪.‬‬
‫يک مقطع ذوذنقه اي ‪ ABCD‬را مد نظر ميګريم‬

‫‪C‬‬ ‫‪D‬‬

‫‪d‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪B‬‬ ‫‪A‬‬ ‫در شکل فوق‬
‫) )‪M‬‬ ‫‪ – b‬عرض کف کانال ‪n‬‬
‫‪nd‬‬ ‫‪b‬‬ ‫‪ – d‬عمق کانال ( ‪) M‬‬
‫‪ – n/1‬سلوب کانال ‪ – 1‬عمودي ‪ - , n‬افقي‪.‬‬

‫)‪A=d(b+nd‬‬
‫‪A‬‬
‫‪=b+nd‬‬
‫‪d‬‬
‫‪A‬‬
‫)‪b= −nd ..............(1‬‬
‫‪d‬‬
‫‪Q= A .V = AC √ R .S‬‬

‫مقدار مساوي ميشود به‬


‫در معادله فوق ‪ A, C, S‬ثابت مي باشد و مقدار وقتي اعظمي ميباشد که ‪ A/P‬اعظمي باشد و يا محيط ترشده ‪ P‬اصغري‬
‫باشد يا به عباري ديګر‪:‬‬
‫‪P=b+2 √ n2 d 2 +d 2=b +2 d √ n2 +1‬‬
‫‪dp‬‬
‫‪=0‬‬
‫‪ dd‬قيمت ‪ b‬را از فارمول (‪ )1‬در فارمول فوق وضع نموده حاصل مي نمايم‬ ‫ميدانيم که‬
‫‪A‬‬
‫=‪P‬‬ ‫‪−nd +2 d √ n2 +1‬‬
‫‪d‬‬
‫نظر به ‪ d‬از معادله فوق مشتق ګرفته حاصل مينمايم و مساوي به صفر قرار ميدهيم‬
‫‪dp‬‬ ‫‪A‬‬
‫‪=− 2 −n+2 √ n2 +1=0‬‬
‫‪dd‬‬ ‫‪d‬‬
‫‪A‬‬
‫‪2‬‬
‫‪+n=2 √ n2 +1‬‬
‫‪d‬‬
‫) ‪∵ A=d( b+nd‬‬
‫‪b+2nd‬‬
‫‪=2 √n 2 +1‬‬
‫‪d‬‬
‫‪b+2nd‬‬
‫)‪=d √ n2 +1 .. .. . .. .. . .. .. . .(2‬‬
‫‪2‬‬
‫سلوب کناري مساوي به نصف عرض فوقاني است‪.‬‬
‫شعاع هايدروليکي مساوي ميشود به‪:‬‬
‫‪A‬‬ ‫) ‪d (b +nd‬‬ ‫) ‪d( b+nd‬‬ ‫‪d (b+ nd ) d‬‬
‫= =‪R‬‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫=‬
‫‪P b+ 2d √ n2 +1 b+( b+2 nd ) 2(b+nd ) 2‬‬
‫براي اعظمي بودن مقدار سرعت دوشريط ذيل در حل مسايل هايدرزليکي مقطع ذوذنقه اي مد نظر ګرفته شود‬

‫‪b+2 nd‬‬
‫‪1). .. ..‬‬ ‫‪=d √n 2 +1‬‬
‫‪2‬‬
‫‪d‬‬
‫=‪2 ). .. R‬‬
‫‪2‬‬

‫مثال ‪- Example:‬‬
‫يک مجراي مقطع ذوذنقه اي ‪ 30M3/sec‬مقدار آب را عبور ميدهد‪ ،‬سلوب کناري آن (‪ )2‬عمودي و (‪ )3‬افقي ميباشد‬
‫سلوب کف مجرا (‪ )1/2000‬است‪ .‬ضريب ماننګ (‪ )n =0.001‬ميباشد نظر به مقطع اقتصادي ابعاد کانال را ډيزاين‬
‫نمائيد‪.‬‬
‫حل ‪-:‬‬
‫‪n = 3/2 =1.5m‬‬ ‫سلوب کناري مساوي است‬
‫‪sec /Q = 30M3‬‬ ‫مقدار جريان‬
‫‪S = 1/2000 =0.0005‬‬ ‫سلوب کف مجرا‬
‫‪n = 0.01‬‬ ‫ثابت ماننگ‬
‫‪?=b‬‬ ‫عرض کف کانال‬
‫‪?=d‬‬ ‫عمق جريان در کانال‬
‫در صورت اقتصادي ډيزاين نمودن ابعاد کانال ميدانيم که نصف عرض باالئ مساوي به سلوب کناري ميباشد‬

‫‪b+2nd‬‬
‫) ‪=d √(n2 +1‬‬
‫‪2‬‬
‫) ‪b+(2×1 .5 d‬‬
‫)‪=d √(1 .5 2 +1‬‬
‫‪2‬‬
‫‪b+3 d=2 d×1 .8 d=3 .6 d‬‬
‫‪b=0 . 6 d‬‬
‫‪or :‬‬
‫‪A=d (b+nd )=d (0 . 6 d +1 .5 d )=2 .1 d 2‬‬
‫در صورت اقتصادي بودن مقطع ذوذنقه اي شعاع هايدروليکي مساوي است به‬

‫‪R = d /2‬‬
‫مقدار جريان را با استفاده از فارمول ماننګ قرار ذيل در يافت مي نمايم‪:‬‬

‫‪2/ 3 1/ 2‬‬
‫‪A. R .s‬‬
‫=‪Q‬‬
‫‪n‬‬
‫¿ ‪d 2/ 3‬‬
‫¿‪Q=2.1d×( ) ×(0.0 05)¿ 1/2‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪8 / 3 8 / 3 30‬‬
‫¿‪¿30=2.958d ¿d = =10.14¿d=2.38m¿ b=0.6d=0.6×2.38=1.428m‬‬
‫‪0 . 01‬‬ ‫‪2 . 958‬‬
‫مثال ‪ - Example:‬مقدار آب را در کانال مقطع ذوذنقه اي دريابيد در صورتيکه سرعت آب در کانال = ‪V‬‬
‫‪ 0.6M/sec‬ضريب درشتي کانال ‪ n = 0.025‬نسبت ‪ b/d = 2‬ميالن کف کانال ‪ S = 0.0008‬وميالن هاي جانبي کانال‬
‫‪ 1:1‬باشد‪.‬‬

‫‪d‬‬ ‫‪1:1‬‬
‫‪b‬‬

‫حل ‪-:‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪1‬‬
‫‪V = R 3S 2‬‬
‫‪n‬‬
‫‪2 d+ 4 d‬‬
‫=‪A‬‬ ‫‪⋅d=3 d 3‬‬
‫‪2‬‬
‫در اقتصادي ترين مقطع ‪ R=d/2‬ميباشد‪.‬‬
‫‪2‬‬
‫‪n⋅V‬‬
‫=‪R 3‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪2‬‬
‫‪S‬‬
‫‪2‬‬
‫‪d 3 0 . 025×0. 6‬‬
‫(‬ ‫= )‬ ‫‪=0 . 53‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪2‬‬
‫‪0 . 0008‬‬
‫‪2‬‬
‫‪2‬‬
‫‪d 3‬‬
‫‪=0 .53 ⇒ d 3 =0 . 53×1 .587=0 . 84‬‬
‫‪1. 587‬‬
‫‪d=0 . 77 M‬‬
‫‪b=2 d =2×0 . 77=1 . 54 M‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪A=3 d =3×( 0 . 77) =1 .779 M‬‬
‫‪3‬‬
‫‪M‬‬
‫‪Q= A⋅V =1 .779×0 .6=1 .067‬‬
‫‪Sec‬‬

‫مثال ‪ - Example:‬سلوپ کف کانال مقطع ذوذنقه اي را دريابيد در صورتيکه مقدار آب در کانال = ‪Q‬‬
‫‪ 48M3/sec‬و سرعت آب در کانال ‪ V = 1M/sec‬نسبت ‪ b/d = 2‬ضريب درشتي‬
‫‪ n = 0.02‬و ميالن جانبي کانال ‪ 1:1‬باشد‪.‬‬
‫‪d‬‬ ‫‪2d‬‬ ‫‪d‬‬

‫‪d‬‬ ‫‪1:1‬‬

‫‪b=2d‬‬
‫حــــــــــل ‪-:‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪r =d + d =2d‬‬
‫‪r =√ 2 d 2 =√ 2 d‬‬
‫حاال محيط ترشده را پيدا ميکنيم‪:‬‬
‫)‪P=d √ 2+d √ 2+2 d=2 d+2 d √ 2=2 d (1+ √ 2‬‬
‫‪Q 48‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪A= = =48 M‬‬
‫‪V 1‬‬
‫‪2 d+4 d‬‬ ‫‪6 d2‬‬
‫=‪A‬‬ ‫=‪⋅d‬‬ ‫‪=3 d 2‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪48‬‬
‫‪3 d 2 =48 ⇒ d 2= =16‬‬
‫‪3‬‬
‫‪d= √16=4 M‬‬
‫‪P=2×4 (1+ √ 2)=19 . 31 M‬‬
‫‪A 48‬‬
‫=‪R‬‬ ‫=‬ ‫‪=2 . 486 M‬‬
‫‪P 19 . 31‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪R ⋅S‬‬ ‫‪2. 486×S‬‬
‫=‪V‬‬ ‫=‬
‫‪n‬‬ ‫‪0 .02‬‬
‫‪1‬‬
‫‪0. 02×1‬‬ ‫‪0 . 02‬‬
‫=‪S 2‬‬ ‫‪2‬‬
‫=‬ ‫‪=0 . 011‬‬
‫‪1 .835‬‬
‫‪2. 486 3‬‬
‫‪S=( 0 . 011)2 =0 . 00012‬‬

‫سوال ‪ -:‬سرعت آب را در کانال ‪ ))V‬دريابيد در صورتيکه مقطع عرضي آن مستطيلي باشد و مقدار آب در کانال‬
‫‪ ، sec/Q = 20M3‬ضريب درشتي ‪ n = 0.02‬و سلوب کف کانال ‪ S = 0.001‬باشد و نسبت ‪ b/d = 2‬باشد‪.‬‬
‫سوال ‪ - :‬مقدار آب را در کانال مقطع ذوذنقه اي دريابيد در صورتيکه سرعت آب در کانال‬
‫‪ V = 0.9M/sec‬ضريب درشتي کانال ‪ n = 0.005‬نسبت ‪ b/d = 2‬ميالن کف کانال ‪ S = 0.001‬وميالن هاي جانبي‬
‫کانال ‪ 1:1‬باشد‪.‬‬

‫‪d‬‬ ‫‪1:1‬‬

‫‪b‬‬

‫مقدار جريان در مقطع دايروي ‪Discharge Through Circular‬‬


‫‪Channels‬‬
‫در اکثر ساختمان هاي مجراي ديروي مثًال نل کاناليزيشن و ساختمان هاي آبياري عبور جريان به مقطع کامل وير صورت‬
‫نمي ګيرد که در اين صورت محاسبه هايدروليکي مجراي مقطع دايروي مانند مجراي باز صورت مي ګيرد و عبور جريان‬
‫در مجرا از اثر ميالن مجرا صورت مي ګيرد‪.‬‬
‫‪O‬‬ ‫قرار شکل ذيل يک مجراي مقطع دايروي را مد نظر مي ګريم‪:‬‬
‫‪ - r‬شعاع مجراي دايروي ( ‪) M‬‬
‫‪ – d‬عمق آب در مجراي دايروي ( ‪) M‬‬
‫‪ф‬‬ ‫‪ – 2ф‬زاويه مجموعي سطح آب با مرکز مقطع دايروي تشکيل ميدهد‪r .‬‬
‫‪ – P‬محيط تر شده (‪) ACB ( )M‬‬
‫‪2‬‬
‫‪ – A‬مساحت مقطع عرضي جريان ( ‪)M‬‬
‫‪B‬‬ ‫‪A‬‬ ‫از روي شکل هندسي مجرا نوشته کرده ميتوانيم‬
‫‪d‬‬
‫‪P=2 θr‬‬
‫‪sin 2 θ‬‬
‫‪A=r 2 (θ−‬‬ ‫)‬
‫‪2‬‬
‫محاسبات بعدي مثل مجراي سرباز با استفاده از فرمول هاي شيزي و ماننګ اجرا مي ګردد‪.‬‬
‫در مثال بعدي موضوع حل مسايل به وضاحت ديده مي شود‪.‬‬

‫مثال ‪- : Example‬‬
‫‪o‬‬
‫يک پايپ دريروي که شعاع آن ‪ r = 1m‬مي باشد باميالن ‪ 2‬به افق موقيعت دارد‪ .‬در صورتيکه عمق آب در نل = ‪d‬‬
‫‪ 0.7m‬باشد و ضريب شيزي ‪ C = 60‬باشد مقدار جريان را در نل محاسبه نمائيد‪:‬‬
‫‪O‬‬ ‫ارقام داده شده‬ ‫حــــــــل ‪-:‬‬
‫‪ r-‬شعاع مجراي دايروي ‪r = 1m‬‬
‫‪o‬‬
‫‪S = tg2 =0.0349‬‬ ‫‪ф‬‬ ‫‪ -S‬ميالن نل‪r =1m‬‬
‫‪ -C‬ضريب شيزي ‪C = 60‬‬
‫‪ – ф 2‬زاويه مجموعي بين سطحه آب و مرکز مجرا‬
‫‪ -Q‬مقدار جريان آب‬
‫با استفاده از شکل نوشته کرده مي توانيم‬
‫‪0.7m‬‬

‫‪1−0 .7‬‬
‫=‪Cos θ‬‬ ‫‪=0. 3‬‬
‫‪1‬‬
‫‪3 .1428‬‬
‫‪θ=arc⋅Cos 0. 3=72. 54=72. 54‬‬ ‫‪=11. 26 Radain‬‬
‫‪180‬‬
‫محيط ترشده مساوي ميشود به‪:‬‬
‫‪P=2 θr=2×1. 26×1=2 .53 m‬‬
‫مساحت مقطع زنده مساوي ميشود‪:‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪Sin2θ‬‬
‫‪A=r (θ−‬‬ ‫)‬
‫‪2‬‬
‫) ‪Sin2(72. 54‬‬
‫‪A=12 (1 .26−‬‬
‫‪2‬‬
‫‪sin 145. 08‬‬ ‫‪sin 34 . 92‬‬
‫‪A=1(1. 26−‬‬ ‫‪)=1(1 .26−‬‬ ‫)‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪0 .572‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪A=1(1. 26−‬‬ ‫‪)=0 . 974 M‬‬
‫‪2‬‬
‫شعاع هايدروليکي مساوي ميشود‪:‬‬
‫‪A 0 . 974‬‬
‫= =‪R‬‬ ‫‪0=0. 345 M‬‬
‫‪P 2. 59‬‬
‫مقدار جريان آب مساوي ميشود‪:‬‬
‫‪M3‬‬
‫‪Q= A⋅C √ R⋅S=0 . 974×60 √ 0 . 345×0. 0349=6 . 41‬‬
‫‪Sec‬‬
‫مثال ‪- : Example‬يک مجرا دايروي ‪ Q=4m3/sec‬آب را عبور مي دهد ‪ 3/4‬حصه قطر مجرا از آب پر مي‬
‫باشد سلوپ مجرا ‪ 0.15‬متر در في کيلو متر مي باشد قطر مجرا را با استفاده از فارمول ماننګ دريايبد در صورتيکه‬
‫ضريب درشتي ‪ n=0.014‬باشد‪.‬‬
‫‪α‬‬
‫‪θ‬‬

‫‪3/4d‬‬

‫حــــــــل ‪-:‬‬
‫‪3‬‬
‫‪M‬‬
‫‪Q=4‬‬
‫‪Sec‬‬
‫‪0 .15‬‬
‫=‪S‬‬ ‫‪=0 . 00015‬‬
‫‪1000‬‬
‫‪1‬‬
‫‪r− r‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬
‫=‪Cos α‬‬ ‫=‬
‫‪r‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪o‬‬
‫‪α=60‬‬
‫‪θ=180o −60 o=120o‬‬
‫‪2 θ=240 o‬‬
‫‪R‬‬ ‫‪π‬‬
‫‪θ =120‬‬ ‫‪=2 . 094 R‬‬
‫‪180‬‬
‫مساحت جريان مساوي ميشود به‪:‬‬
‫‪Sin2 θ 2‬‬ ‫‪0 . 866‬‬
‫‪A=r 2 (θ−‬‬ ‫‪=r (2. 094−‬‬ ‫‪)=2 .527 r 2‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫محيط ترشده مساوي ميشود به‪:‬‬
‫‪P=2 θ⋅r=2×2. 094 r =4 . 188 r‬‬
‫شعاع هايدروليکي مساوي ميشود به‪:‬‬
‫‪2‬‬
‫‪A 2 . 527 r‬‬
‫= =‪R‬‬ ‫‪=0 . 063 r‬‬
‫‪P 4 . 188 r‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪A⋅R ⋅S‬‬ ‫) ‪2 .527 r ×(0 .063 r ) ×(0 .00015‬‬
‫=‪Q‬‬ ‫=‬
‫‪n‬‬ ‫‪0 . 014‬‬
‫‪2‬‬
‫‪4=0. 3499 r‬‬
‫=‪r‬‬
‫√‬‫‪4‬‬
‫‪0. 3499‬‬
‫‪=√11. 43=3 . 88 M‬‬
‫‪D=2⋅r=2×3 .88=7 .76 M‬‬
‫مثال ‪ Example : -0.2M3/sec‬آب را در يک مجراي دايروي جريان دارد قطر مجرا ‪ 1.30m‬و مجرا‬
‫نيمائي از آب پر است سلوپ مجرا را دريابيد در صورتيکه ‪ n =0.016‬باشد‪.‬‬
‫‪d=1.3m‬‬
‫حــــــــل ‪-:‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪π⋅d 3 .14×1 .3‬‬
‫=‪A‬‬ ‫=‬ ‫‪=1. 32 M 2‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪4‬‬
‫‪A 1. 32‬‬
‫=‬ ‫‪=0 .66 M 2‬‬
‫‪2 2‬‬
‫محيط ترشده مساوي ميشود به‪:‬‬
‫‪2 π⋅d 2×3 .14×1 .3‬‬
‫=‪P‬‬ ‫=‬ ‫‪=2. 041 M‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪4‬‬
‫شعاع هايدروليکي مساوي ميشود به‪:‬‬
‫‪A‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪0 .66‬‬
‫= =‪R‬‬ ‫‪=0 .325 M‬‬
‫‪P 2. 041‬‬
‫‪n⋅Q‬‬ ‫‪0. 016×0 .2‬‬
‫(=‪S‬‬ ‫‪2‬‬
‫(= ‪)2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪)2 =0 . 0001‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪A⋅R‬‬ ‫‪0. 66×0 .325‬‬

‫سوال ‪ 40M3 :‬آب در يک کانال مقطع مستطيلي جريان دارد سرعت آب در کانال ‪ V= 1.5m/sec‬ميباشد ضريب‬
‫درشتي در کانال ‪ n =0.015‬ميباشد سلوب مجرا کانال را دريابيد‪.‬‬

‫سوال ‪ :‬يک مجرا مقطع ذوذنقه اي ‪ Q = 40M3‬آب را عبور مي دهد سلوب کناري (‪ )1‬عمودي (‪ )2‬افقي مي باشد‬
‫سلوب کف کانال‌(‪ )S =1/1500‬است ضريب درشتي ‪ n =0.014‬است نظر به مقطع اقتصادي ابعاد کانال را ډيزاين‬
‫نمائيد‪.‬‬
‫سوال ‪ -:‬در يک کانال مقطع ذوذنقه اي ‪ Q =50M3/sec‬مقدار آب جريان دارد سلوب کناري آن ‪ 1:1‬مي باشد سرعت‬
‫در کانال ‪ V =1.5M/sec‬مي باشد و نسبت ‪ b/d = 4‬ميباشد شما سلوب مجرا کانال را در يابيد در صورتيکه ضريب‬
‫درشتي ‪ n = 0.0225‬باشد‪.‬‬

‫سوال ‪ -:‬يک پايپ دايروي که شعاع آن ‪ 1.2m‬باميالن ‪ 3o‬درجه به افق موقيعت دارد در صورتيکه عمق آب در نل‬
‫‪ 0.8m‬باشد ضريب درشتي ‪ n =0.012‬باشد مقدار جريان را در نل محاسبه نمائيد‪.‬‬
‫‪O‬‬

‫‪ф‬‬ ‫‪r‬‬
‫‪d‬‬

‫فشار آب باالي ديوار ‪Water Pressure On Masonry Wall‬‬


‫يک ديوار عمودي را مد نظر مي ګريم که به يک طرف آن آب وجود دارد و محاسبات پراي يک متر طول ديوار انجام‬
‫ميدهيم ‪ .‬فشار در قيمت باالي ديوار صفر و در قسمت تحتاني ‪ wH‬ميباشد که دراين جا ‪ H‬ارتفاع آب و ‪ w‬وزن حجمي آب‬
‫است دياګرام که تشکيل مي شود شکل مثلثي را دارا مي باشد وفشار مجموعي مساوي به مشاحت مثلث ميباشد‬
‫‪ωH 2‬‬
‫=‪P‬‬
‫‪2‬‬

‫‪2H/3‬‬ ‫اين فشار در مرکز ثقل مثلث عمل مي نمايد‬


‫‪P‬‬ ‫‪H‬‬ ‫که فاصله آن از اساس ‪ H/3‬واز قسمت باال ‪ 2H/3‬ميباشد‬

‫‪H/3‬‬
‫‪wH‬‬
‫فشار آب باالي بند مقطع مستطيلي ‪Water Pressure On Rectangular‬‬
‫‪Dams‬‬
‫يک بند مقطع مستطيلي را مد نظر مي ګريم که يک طرف آن آب به ارتفاع ‪ H‬موقيعت دارد ومحاسبات را براي واحد متر‬
‫طول بند انجام ميدهيم ‪ .‬فشار مجموعي آب مساوي است به‪:‬‬
‫‪ωH 2‬‬
‫=‪P‬‬
‫‪2‬‬
‫که اين فشار در ارتفاع ‪ H/3‬از اساس عمل مي نمايد‪.‬‬
‫قوه محيط ‪ R‬قرار فورمول ذيل در يافت مي گردد‪.‬‬
‫‪R=√ W 2 + P2‬‬

‫‪P‬‬
‫=‪tg α‬‬
‫‪W‬‬
‫از تشابه مثلث هاي ‪ OLQ‬و ‪ OMK‬نوشته کرده مي توانيم‬
‫‪P‬‬ ‫‪O‬‬ ‫‪P‬‬ ‫‪H‬‬
‫‪MK LQ X P‬‬
‫=‬ ‫= =‬
‫‪OM OL H W‬‬
‫‪3‬‬
‫‪PH‬‬
‫=‪X‬‬
‫‪Q‬‬ ‫‪L‬‬ ‫‪H/3‬‬ ‫‪3W‬‬
‫‪R‬‬ ‫‪M‬‬ ‫‪A‬‬
‫مثال ‪ -: Example‬يک بند مقطع مستطيلي را که به استفاده از سنګ کاري با مساله اعمار ګرديده مد نظر مي‬
‫ګريم که ارتفاع آن ‪ H = 7m‬و عرض آن ‪ B = 3.5m‬ميباشد وزن حجمي تنه بند ‪2000Kg/M3‬‬
‫ميباشد و وزن حجمي آب ‪ 1000Kg/M3‬ميباشد‪.‬‬
‫شما پارامترهاي ذيل را دريابيد‪.‬‬
‫فشار مجموعي در واحد طول بند؟‬ ‫‪-1‬‬
‫عمق مرکز فشار؟‬ ‫‪-2‬‬
‫نقطه اي قوه محصله آن را در اساس قطع ميکند؟‬ ‫‪-3‬‬

‫‪wH 2 1000×72‬‬
‫=‪P‬‬ ‫=‬ ‫‪=24500 Kg‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬

‫‪P‬‬ ‫‪P‬‬ ‫‪H‬‬ ‫ازاينکه فشار مجموعي ‪ P‬از اساس در ارتفاع ‪ H/3‬عمل مينمايد‪.‬‬

‫‪H 7‬‬
‫‪= =2. 33 M‬‬
‫‪W‬‬ ‫‪H/3‬‬ ‫‪3 3‬‬
‫‪A‬‬ ‫وزن بند مساوي ميشود به‪:‬‬
‫‪M‬‬
‫‪W =w s⋅H⋅B=2000×7×3 . 5=49000 Kg‬‬
‫‪R‬‬ ‫‪X‬‬ ‫فاصله ‪ X‬مساوي ميشود به‪:‬‬
‫‪B‬‬
‫‪P⋅H 24500×7‬‬
‫=‪X‬‬ ‫=‬ ‫‪=1 . 167 M‬‬
‫‪W⋅3 49000×3‬‬
‫مثال ‪ -: Example‬يک ديوار که ‪ h=5m‬ارتفاع و عرض آن ‪ b=2m‬مي باشد و ارتفاع آب د مقابل ديوار‬
‫‪ H=4m‬مي باشد ضريب اصطحکاک بين ديوار و اساس ‪ µ=0.6‬مي باشد و وزن حجمي مخصوصه مواد ديوار ‪wm=200‬‬
‫‪ 0Kg/m3‬و وزن حجمي مخصوصه آب ‪ wm=1000Kg/m3‬است حاالت استواري ديوار را چک نمائيد‪.‬‬
‫حـــــل ‪-:‬‬

‫‪P‬‬ ‫‪4m‬‬ ‫‪5m‬‬


‫‪P‬‬
‫‪W‬‬
‫‪H/3‬‬
‫‪R‬‬
‫‪B‬‬ ‫‪M‬‬ ‫‪A‬‬
‫‪X‬‬
‫‪2m‬‬

‫فشار آب در واحد طول بند مساوي ميشود به‬


‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪wH 1000×4‬‬
‫=‪P‬‬ ‫=‬ ‫‪=8000 Kg‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫وزن ديوار در واحد طول بند مساوي ميشود به‬
‫‪W =ω m⋅A=2000 (5×2)=20000 Kg‬‬
‫قوه محصله ‪ W‬و ‪ P‬يعني ‪ R‬اساس را در نقطه ‪ H‬قطعه مي نمايد ‪MR=X‬‬
‫‪P⋅H 8000×4‬‬
‫=‪X‬‬ ‫=‬ ‫‪=0 . 53 M‬‬
‫‪3 W 3×20000‬‬
‫‪AR=1+0 . 53=1 .53 M‬‬
‫حالت استواري ديوار‪:‬‬
‫براي فشار در اساس ‪ -:‬ازاينکه قوه محصله اساس را در خارج از نصف سوم حصه اساس قطع مي نمائيد يعني‬ ‫‪)1‬‬
‫‪ AR=1.53m‬سوم حصه اساس مساوي ميشود به ‪ 0.67m‬و نصف سوم حصه اساس مساوي ميشود به ‪ 1.33m‬و‬
‫قوه محصله از ‪ 1.53m‬مي ګذرد بناًء ديوار از اثر فشار تخريب ميګردد‪.‬‬
‫در مقابل چپه شدن‪ -:‬از اينکه قوه محصله در داخل حدود اساس عبور مي نمائيد بناًء ديوار در مقابل چپه شدن‬ ‫‪)2‬‬
‫استوار است‪.‬‬
‫استوار در مقابل لغزش ‪ -:‬قوه افقي ‪ P=8000Kg‬و قوه اصطحکاک مساوي ميشود به‪:‬‬ ‫‪)3‬‬
‫‪μW =0 .6×20000=12000 Kg‬‬
‫‪12000‬‬
‫=‪SFS‬‬ ‫‪=1 .5 ⊇1 .5‬‬
‫‪8000‬‬
‫پس ديوار در مقابل لغزش استوار است‪.‬‬
‫فشار آب باالي بند ذوذنقه اي ‪Water Pressure On Trapezoid Dams‬‬
‫بند ها و ديوار هاي استنادي معموًﻻ با مقطع ذوذنقه اي اعمار مي ګردد لذا محاسبه آن بسيار مهم و عمده مي باشد‪.‬‬
‫فشار آبدر واحد طول بند ديوار مساوي ميشود به‪:‬‬

‫‪w⋅H 2‬‬
‫=‪P‬‬
‫‪2‬‬
‫فاصله افقي از مرکز ثقل تا نقطه تقاطع قوه محصله با اساس‬
‫مساوي مي شود به‪:‬‬
‫‪P⋅H‬‬
‫=‪X‬‬
‫‪W⋅3‬‬
‫‪ -W‬وزن مجموعي بند‬
‫‪ – H‬ارتفاع آب‬

‫‪b‬‬

‫‪H‬‬
‫‪P‬‬ ‫‪O‬‬ ‫‪P‬‬

‫‪W‬‬ ‫‪H/3‬‬
‫‪K‬‬
‫‪M‬‬ ‫‪A‬‬
‫‪R‬‬ ‫‪X‬‬
‫‪B‬‬
‫مثال ‪ -: Example‬يک بند کانکريتي مقطع ذوذنقه اي را مد نظر ميګريم که ارتفاع آن ‪ H=16m‬بوده و اتفاع‬
‫آب در آن ‪16m‬مي باشد عرض بند در اساس ‪ B=8M‬و در قسمت باال ‪ b=3m‬مي باشد قوه محصله و نقطه تقاطع آن را‬
‫با اساس در يابيد‪ ،‬وزن حجمي مواد بند ‪ wm=2400Kg/M3‬و وزن حجمي آب‬
‫‪ w = 1000Kg/M3‬ميباشد‪.‬‬

‫‪b=3m‬‬

‫‪H=16m‬‬
‫‪P‬‬ ‫‪P‬‬

‫‪W‬‬ ‫‪H/3‬‬

‫‪K‬‬
‫‪R‬‬ ‫‪X‬‬ ‫‪M‬‬ ‫‪A‬‬

‫‪B=8m‬‬

‫فشار مجموعي در واحد طول بند مساوي مي شود به‪:‬‬ ‫حــــل ‪-:‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪wH 1000×16‬‬
‫=‪P‬‬ ‫‪=128000 Kg‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫وزن مجموعي بند قرار فرمول ذيل در يافت مي گردد‪:‬‬
‫‪B+b‬‬ ‫‪8+3‬‬
‫=‪W‬‬ ‫=‪⋅wm⋅H⋅1‬‬ ‫‪×2400×16=211200 Kg‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪ R‬مساوي ميشود به‪:‬‬
‫‪R=√ P +W =√ 128 +211. 2 =246 . 96 T‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬

‫براي پيدا کردن فاصله ‪ AM‬مومنت مساحت ذوذنقه را نظر به نقطه ‪ A‬اخذ نموده و باهم مساوي قرار ميدهيم‪.‬‬

‫‪16×5‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪5‬‬


‫‪AM(16×3+‬‬ ‫]) ‪)=(16×3× )+[16× (3+‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪88 AM=72+186 .7‬‬
‫‪88 AM=258 .7‬‬
‫‪258 .7‬‬
‫=‪AM‬‬ ‫‪=2 . 94 M‬‬
‫‪88‬‬
‫‪ X‬را قرار فرمول ذيل در يافت ميداريم‪:‬‬
‫‪P⋅H 128×16‬‬
‫=‪X‬‬ ‫=‬ ‫‪=3 . 23 M‬‬
‫‪W⋅3 211.2×3‬‬
‫فاصله ‪ AK‬را طور ذيل دريافت مينمايم‪:‬‬
‫‪AK= AM + X=2 . 94+3 . 23=6 . 17 M‬‬
‫مثال ‪ -: Example‬ديوار سنګ با مساله که ارتفاع ديوار ‪ h=8m‬و عرض آن در اساس ‪ b=4m‬و در باال‬
‫‪ a=2m‬است و ارتفاع آب ‪ H=7m‬است و ضريب اصطحکاک در اساس ديوار=‪ µ 0.5‬است وزن حجمي مواد بند ‪wm=20‬‬
‫‪ 00Kg/m3‬و وزن حجمي آب ‪ w=1000Kg/m3‬است شرايط استواري بند را چک نمائيد‪.‬‬
‫‪2m‬‬

‫‪8m‬‬
‫‪P‬‬ ‫‪7m‬‬

‫‪W‬‬ ‫‪H/3‬‬

‫‪B‬‬ ‫‪R‬‬ ‫‪X1‬‬

‫‪4m‬‬
‫فشار مجموعي در واحد طول بند مساوي مي شود به‪:‬‬ ‫حــــل ‪-:‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪wH 1000×7‬‬
‫=‪P‬‬ ‫‪=24500 Kg‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫وزن مجموعي بند قرار فرمول ذيل در يافت مي گردد‪:‬‬
‫‪B+b‬‬ ‫‪2+ 4‬‬
‫=‪W‬‬ ‫=‪⋅wm⋅H⋅1‬‬ ‫‪×2000×8=48000 Kg‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫مرکز ثقل مساوي ميشود به‪:‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪a +ab+ b 2 +2×4 +4 28‬‬
‫=‪X −‬‬ ‫=‬ ‫‪= =1. 556 M‬‬
‫) ‪3(a+ b‬‬ ‫) ‪3(2+ 4‬‬ ‫‪18‬‬
‫‪P⋅H 24500×7 171500‬‬
‫=‪X 1‬‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪=1 . 19 M‬‬
‫‪3⋅W 3×48000 144000‬‬
‫‪−‬‬ ‫‪b‬‬ ‫‪4‬‬
‫‪e= X + X 1 − =1. 556+1 . 19− =0 .746 M‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪−‬‬
‫‪AR=X + X 1 =1. 556+1 .19=2 .746 M‬‬

‫حالت استواري ديوار‪:‬‬


‫براي فشار در اساس‪ -:‬نصف سوم حصه اساس مساوي ميشود ‪ 3.33m‬و قوه محصله از ‪ 2.746m‬عبور مينمائيد‬ ‫‪)1‬‬
‫پس بند از اثر فشار اساس را تخريب ميګردد‪.‬‬
‫در مقابل چپه شدنک‪ -:‬از اينکه قوه محصله در حدود اساس عبور مينمائيد پس در مقابل چپه شدن استوار است‪.‬‬ ‫‪)2‬‬
‫در مقابل لغزش‪ -:‬قوه افقي مساوي است به‪ P=24500Kg‬قوه اصطحکاک در اساس مساوي ميشود به‪:‬‬ ‫‪)3‬‬
‫‪μ⋅W =0 . 5×48000=24000‬‬
‫‪μ⋅W 24000‬‬
‫=‪SFS‬‬ ‫=‬ ‫‪=0 . 979‬‬
‫‪P‬‬ ‫‪245000‬‬
‫پس در مقابل لغزش استوار نيست‪.‬‬
‫حاالت استواري (پائيداري) بند ‪Conditions Of Stability Of Dam‬‬
‫نقطه اي که از آن قوه محصله عبور مي نمايد داراي ارزش مهم انجينري بوده و به ما کومک مي نمايد تا حالت استواري و‬
‫پئيداري بند ويا ديوار را به اساس آن تعين نمائيم‪.‬‬
‫حاالت استواري بند ويا ديوار را قرار ذيل توضيح مي نمائيم‪:‬‬
‫براي آينکه بند در مقابل چپه شدن يائيداري و استواري باشد بايد نقطه تقاطع قوه محصله در داخل ساحه محدوده‬ ‫‪.1‬‬
‫اساس واقع باشد‪.‬‬
‫به منظور جلوه ګيري از تشنج کششي در اساس قوه محصله بايد از نصف سوم حصه اساس عبور نمايد‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫فشار در اساس بند نه بايد از فشار مجازي ساحه مربوطه اضافه باشد‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫به منظور جلوه ګيري از لغزش بايد قواي اعظمي اصطحکاک بزرکتر از قواي افقي باشد‪ .‬قوه اعظمي اصطحکاک‬ ‫‪.4‬‬
‫مساوي به حاصل ضرب وزن بند (‪ )W‬وضريب اصطحکاک (‪ ) µ‬ميباشد‪.‬‬
‫(‪ -) µ‬ضريب اصطحکاک اساس که از کتاب هاي اخذ ګرديده يا مستقيمًا در ساحه تعين مي ګردد‪.‬‬

‫ديوارهاي استنادي ‪-: Retaining Walls‬‬


‫هر ديوار که به منظور جلوه ګيري از لغزيدن و ريحتين کتله خاک اعمار ميګردد بنام ديوار استنادي ياد ميګردد‪ .‬اين ديوار‬
‫ها از طرف عقب فشار افقي را متحمل ميشود‪.‬‬
‫ديوارهاي استنادي اقسام و نوع زياد دارد مګر دو نوع ذيل آن موارد استمعال زياد دارد‪.‬‬
‫ديوارهاي استنادي که به استفاده از سنګ اعمار مي ګردد‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫ديوارهاي استنادي آهن کانکريتي‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫ديوارهاي استنادي سنګي را بنام ديوارهاي ( ‪ ) Gravity‬نيز ياد ميشود‪.‬که تمام قواي تخريب کننده از اثر وزن ديوار خنثي‬
‫و يا غير فعال ميګردد‪ ،‬ودربرابر تمام قواي عمل کنند مقاومت مي کند‪.‬‬
‫مګر در حالت ذيل از ديوارهاي اهن کانکريتي استفاده صورت مي ګيرد‪.‬‬
‫در صورتيکه به حجم زياد سنګ ضرورت باشد و تهيه آن مشکل و غير اقتصادي باشد به اعمار ديوارهاي اهن‬ ‫‪)a‬‬
‫کانکريتي ترجيح داده ميشود‪.‬‬
‫در صورتيکه ساحه محدود باشد يعني عرض ديوار در آنجا ګنجانيده نشود‪.‬‬ ‫‪)b‬‬
‫زاويه اصطحکاک خاک ‪-: Angle of Repose‬‬
‫اګرخاک در يک ساحه انبار ګردد بعد از يک مدت زرات خاک حالت تعادل را مي ګيرد و به افق يک زاويه را تشکيل‬
‫ميدهد که اين زاويه بنام زاويه اصطحکاک داخلي خاک ناميده ميشود‪.‬‬
‫طبقه بندي فشار خاک ‪-: Classification of Earth Pressure‬‬
‫دو نوع فشار وجود دارد‪:‬‬
‫فشار فعال ‪Active Pressure‬‬ ‫‪.1‬‬
‫فشار غير فعال ‪Passive Pressure‬‬ ‫‪.2‬‬
‫تيوري فشار فعال خاک ‪Theories For Active Earth Pressure‬‬
‫جهت تعين نمودن فشار فعال خاک ميتودهاي زياد وجود دارد‪ .‬مګر دو طريقه ذيل ارقام دقيق و صحيح را ارايه مي نمايد‪.‬‬
‫رينکن تيوري ‪Rankin's Method‬‬ ‫‪.A‬‬
‫کولمب تيوري ‪Columb Method‬‬ ‫‪.B‬‬
‫‪ -A‬رينکن تيوري ‪ Rankin's Method:-‬وقتيکه ديوار از لغزش خاک محالفت ميکند‪ ،‬خاک‬
‫باالي ديوار فشار وارد مي نمايد که اين فشار خاک توسط تيوري رنيکن تعين ميګردد باالي اساسات ذيل استوار‬
‫وميباشد‪.‬‬
‫خاک همجنس‪ ،‬ايزوتروپيک ( ‪ ) Isotropic‬و غير چسپيده فرض ميګردد‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫از اصطحکاک بين ديوار و خاک صرف نظر ميګردد‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫‪ Rapture Plane‬ساحه که در آنجا غير متعادل وجود دارد ( يا ميالن دارد ) که از جا خود خرکت ميکند‬ ‫‪‬‬
‫که جهت جلوه ګيري خرکت اين ساحه ديوار استنادي مد نظر ګرفته ميشود‪.‬‬
‫فشار خاک باالي ديوار قرار ذيل محاسبه ميګردد‪-:‬‬
‫اول‪-:‬در صورتيکه سطحه خاک نګاه داشته شده ( ‪ ) Retained Earth‬افقي باشد‬ ‫حالت‬
‫‪C‬‬ ‫‪D‬‬
‫‪ωH 2 1−Sin ϕ‬‬
‫=‪P‬‬ ‫⋅‬
‫‪2 1+Sin ϕ‬‬
‫‪-w‬‬ ‫در فارمول فوق ‪:‬‬
‫‪ -H‬ارتفاع‬ ‫وزن حجمي خاک‬
‫‪H‬‬ ‫‪P‬‬ ‫خاک ديوار‬
‫‪ -Ψ‬زاويه اصطحکاک داخلي خاک‬

‫‪H/3‬‬

‫‪B‬‬ ‫‪A‬‬
‫مثال ‪ -: Example‬ديوار سنګي ذوذنقه اي که داري ارتفاع ‪ H=8m‬و عرض فوقاني آن ‪ a =2m‬عرض‬
‫تحتاني آن ‪ b = 4m‬ميباشد و ارتفاع خاک تا ارتفاع ديوار ميباشد‪ .‬تمام تشنجات اعظمي و اصغري را در اساس ديوار تعين‬
‫نمائيد و اپيوري آن را رسم نمائيد ‪ ،‬وزن حجمي خاک ‪ ws=1800Kg/M3‬زاويه اصطحکاک داخلي خاک = ‪30oΨ‬‬
‫وزن حجمي مواد ديوار ‪ ww = 2200Kg/M3‬ميباشد‪.‬‬
‫حــــــــل ‪-:‬‬
‫‪a‬‬
‫‪ws=1800Kg/M3‬‬
‫‪ww = 2200Kg/M3‬‬
‫‪H=8m‬‬
‫‪b = 4m‬‬
‫‪a =2m‬‬
‫‪30o‬‬ ‫‪Ψ‬‬ ‫‪H‬‬ ‫=‪P‬‬
‫?= ‪Fmax‬‬
‫‪?= Fmin‬‬
‫‪H/3‬‬
‫‪R‬‬ ‫‪W‬‬
‫‪E‬‬
‫‪X1‬‬ ‫‪X‬‬
‫‪b/2‬‬ ‫‪e‬‬

‫‪b‬‬

‫‪Fmin‬‬
‫‪Fmax‬‬
‫فشار خاک را باالي واحد طول ديوار قرار ذيل در يافت ميداريم‪:‬‬

‫‪H 2 1−Sin30°‬‬
‫‪P=w s‬‬ ‫×‬
‫‪2‬‬ ‫‪1+ Sin30 °‬‬
‫‪82 1−0 .5‬‬
‫× ×‪P=1800‬‬ ‫‪=19200 Kg‬‬
‫‪2 1+0 . 5‬‬
‫نقطه عمل فشار ‪ P‬در ارتقاع ‪ h/3‬خاک قرار دارد وزن واحد متر طول بند قرار ذيل دريافت مينمائيم‪:‬‬

‫‪a+b‬‬ ‫‪2+ 4‬‬


‫‪W w =w w‬‬ ‫×‪⋅h⋅1=2200‬‬ ‫‪×8×1=52800 Kg‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫حاال کوردينلت مرکز ثقل مقطع عرضي ديوار را باالي محور ‪ X‬قرار ذيل دريافت مي نمايم‪:‬‬

‫‪−‬‬ ‫‪a2 + ab+b 2 22 +2×4+ 4 2‬‬


‫= ‪X‬‬ ‫=‬ ‫‪=1. 56 m‬‬
‫) ‪3 ( a+b‬‬ ‫) ‪3 (2+ 4‬‬
‫عن المرکزيت را قرار ذيل دريافت مينمائيم‪:‬‬
‫نظر به نقطه ‪ E‬مومنت اخذ مينمائيم‬
‫‪H‬‬
‫×‪WX 1=P‬‬
‫‪3‬‬
‫‪PH 19200×8‬‬
‫=‪X 1‬‬ ‫=‬ ‫‪=0 . 96‬‬
‫‪3 W 3×52800‬‬

‫‪−‬‬ ‫‪b‬‬
‫‪X + X 1 = +e‬‬
‫‪2‬‬
‫‪b‬‬ ‫‪4‬‬
‫‪e= X− +X 1 − =1. 56+0. 96− =0 .52 m‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫تشنجات اعظمي و اصغري را باالي اساس قرار ذيل دريافت مينمائيم‪:‬‬

‫‪W‬‬ ‫‪6e‬‬
‫=‪F max,min‬‬ ‫) ‪(1±‬‬
‫‪b‬‬ ‫‪b‬‬
‫‪52800‬‬ ‫‪6×0 . 52‬‬ ‫‪Kg‬‬
‫= ‪F max‬‬ ‫‪(1+‬‬ ‫‪)=23496‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪M2‬‬
‫‪52800‬‬ ‫‪6×0 .52‬‬ ‫‪Kg‬‬
‫=‪F min‬‬ ‫‪(1−‬‬ ‫‪)=2904‬‬
‫‪4.‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪M2‬‬
‫حالت دوم ‪-: Surcharged Retaining Wall‬‬
‫که در اين صورت موقيعت خاک باالي ديوار تحت يک زاويه قرار دارد و فشار مجموعي باالي ديوار قرار فرمول ذيل‬
‫دريافت ميګردد‪.‬‬
‫‪wh 2 2‬‬ ‫‪Cos α−√ Cos 2 α−Cos 2 ϕ‬‬
‫=‪P‬‬ ‫‪Cos α‬‬
‫‪Cos α + √ Cos2 α−Cos 2 ϕ‬‬
‫‪ -φ‬زاويه اصطحکاک داخليخاک‬
‫‪C‬‬ ‫‪D‬‬ ‫‪α‬‬ ‫‪ -α‬زاويه سرچارج‬
‫‪ -P‬فشار مجمزعي که به فشار هاي افقي و‬
‫عمودي تقسيم ميګردد‬
‫‪P H =P X⋅Cos α‬‬
‫‪PV‬‬ ‫‪P‬‬ ‫‪PV =P X⋅Sinα‬‬
‫‪H‬‬ ‫‪α PH‬‬

‫‪h/3‬‬

‫‪B‬‬ ‫‪A‬‬
‫مثال ‪ -: Example‬يک ديوار استنادي ذوذنقه اي که ارتفاع آن ‪ H=10m‬و عرض فوقاني آن‬
‫‪ a =3m‬عرض تحتاني آن ‪ b = 9m‬ميباشد وزن حجمي خاک ‪ ws=1800Kg/M3‬زاويه اصطحکاک داخلي خاک =‬
‫‪ 30o φ‬و زاويه سرچارج = ‪ 25oα‬و وزن حجمي مواد ديوار ‪ wm = 2400Kg/M3‬ميباشد تمام تشنجات اعظمي و اصغري‬
‫را در اساس محاسبه نمائيد‪.‬‬
‫‪ -:‬وزن ديوار را قرار ذيل دريافت ميداريم‪.‬‬ ‫حــــــل‬
‫‪a+b‬‬
‫‪W =w m‬‬ ‫‪H‬‬
‫‪2‬‬
‫‪3+9‬‬
‫×‪W =2400‬‬ ‫‪×10=144000 Kg‬‬
‫‪2‬‬
‫‪ PH‬و ‪ PV‬را قرار ذيل دريافت مينمائيم‬

‫‪P H =P⋅Cos α =P⋅Cos 25 o‬‬


‫‪PV =P⋅Sin α =P⋅Sin 25o‬‬

‫‪=25oα‬‬ ‫‪a‬‬
‫‪P‬‬
‫‪PV‬‬
‫‪o‬‬
‫=‪25 α‬‬
‫‪H‬‬ ‫‪PH‬‬

‫‪h/3‬‬
‫‪P‬‬ ‫‪W‬‬
‫‪A‬‬
‫‪C E‬‬
‫‪-‬‬
‫‪b/2‬‬ ‫‪e X1 X‬‬

‫‪B‬‬

‫‪Fmin‬‬
‫‪Fmax‬‬

‫‪wh2 2‬‬ ‫‪Cos α−√Cos 2 α−Cos 2 ϕ 1800×102‬‬ ‫‪o Cos 25 −√ Cos 25 −Cos 30‬‬
‫‪o‬‬ ‫‪o‬‬ ‫‪o‬‬
‫=‪P‬‬ ‫‪Cos α‬‬ ‫=‬ ‫‪×Cos 25‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪Cos α+ √ Cos 2 α−Cos 2 ϕ 2‬‬ ‫‪Cos 25 o + √Cos 25o −Cos 30 o‬‬
‫‪P=44423 .2 Kg‬‬
‫‪PV =P⋅Sin α=44423 . 2×Sin25o =18774 . 08 Kg‬‬
‫‪P H =P⋅Cos α=44423 . 2×Cos 25 o =40261 .14 Kg‬‬
‫موقيعت مرکز ثقل را قرار ذيل دريافت مي نمائيم‪:‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪a + ab+b 3 +3×9+9‬‬
‫=‪X −‬‬ ‫=‬ ‫‪=3 .25 m‬‬
‫) ‪3 ( a+b‬‬ ‫)‪3(3+ 9‬‬
‫مجموعه قواي عمودي مساوي ميشود به‪:‬‬
‫‪RV =PV +W =18774 . 08+144000=162774 . 08 Kg‬‬
‫مطابق شکل فاصله ‪ AE‬را دريافت مينمائيم يعني مومنت را نظر به نقطه ‪ A‬دريافت مي نمائيم‪:‬‬
‫‪h‬‬
‫‪P H⋅ +W⋅X−=R V⋅AE‬‬
‫‪3‬‬
‫‪10‬‬
‫‪40261 . 14× +144000×3. 25=162774 . 08× AE‬‬
‫‪3‬‬
‫‪AE=3 . 7 m‬‬
‫‪b‬‬ ‫‪9‬‬
‫‪e= AE− =3 . 7− =−0 .8 m‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫عالمه منفي نشان ميدهد که موقيعت عين المرکزيت از نمائي اساس بطرف چپ موقيعت دارد‪.‬‬
‫‪RV‬‬
‫‪6 e 162774 . 08‬‬ ‫) ‪6(−0 .8‬‬ ‫‪Kg‬‬
‫= ‪F max‬‬ ‫=)‬‫‪(1+‬‬ ‫‪(1+‬‬ ‫‪)=27831 .88‬‬ ‫) ‪(Compration‬‬
‫‪b‬‬ ‫‪b‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪M2‬‬
‫‪RV‬‬ ‫‪6 e 162774 . 08‬‬ ‫) ‪6(−0 .8‬‬
‫=) ‪F min= (1−‬‬ ‫‪(1−‬‬ ‫) ‪)=8440 .14 Kg/M 2 (Compration‬‬
‫‪b‬‬ ‫‪b‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪9‬‬
‫حالت سوم ‪-: Super Imposed Load Rw‬‬
‫بعضي اوقات ديوار استنادي طوري ډيزاين ميشود که در عقب آن سرک موقيعت دارد که از سرک وسايل باالي ديوار بار‬
‫عمل مينمايد که اين فشار بنام ‪ Super Imposed Load‬ياد ميګردد‪ .‬اګر اين فشار را به ‪ P‬عالمه ګذاري کنيم در اين‬
‫صورت فشار مجموعي قرار ذيل دريافت ميګردد‪.‬‬
‫‪2‬‬
‫‪w1=P-Load/m‬‬
‫‪1−Sin ϕ‬‬
‫⋅‪P2 =P⋅h‬‬
‫‪D‬‬ ‫‪C‬‬ ‫‪1+Sin ϕ‬‬
‫فشار فوق در ارتفاع ‪ h/2‬عمل مينمائيد‪.‬‬
‫‪ P1-‬قرار فرمول ذيل دريافت ميګردد‪.‬‬
‫‪P2‬‬
‫‪wh2 1−Sin ϕ‬‬
‫= ‪P1‬‬ ‫×‬
‫‪h‬‬ ‫‪P1‬‬ ‫‪2 1+Sin ϕ‬‬
‫‪h/2‬‬
‫‪h/3‬‬ ‫‪ -w‬وزن محصوصه خاک‬
‫‪ h-‬عبارت از ارتفاع خاک عقب ديوار است‬
‫‪ -φ‬زاويه اصطحکاک داخلي خاک‬
‫‪B‬‬ ‫‪A‬‬
‫مثال ‪ -: Example‬يک ديوار ذوذنقه اي که ارتفاع آن ‪ H = 16m‬و عرض فوقاني آن ‪ ، a=1.5m‬عرض‬
‫تحتاني آن ‪ b = 6m‬ميباشد و وزن ‪ w1=800Kg/m2‬و وزن محصوصه خاک‬
‫‪ ws= 1800Kg/m3‬وزن محصوضه مواد ديوار ‪ wm=2400Kg/m3‬و =‪ 30oφ‬تشنجات اعظمي و اصغري را باالي‬
‫اساس محاسبه نمائيد‪.‬‬
‫‪a‬‬ ‫‪w1‬‬

‫‪P1‬‬
‫‪P‬‬ ‫‪P‬‬
‫‪H‬‬ ‫‪P2‬‬

‫‪h/2‬‬
‫‪h/3‬‬
‫‪R‬‬ ‫‪W‬‬
‫‪E‬‬ ‫‪A‬‬
‫‪-‬‬
‫‪X1‬‬ ‫‪X‬‬

‫‪b‬‬
‫‪ -:‬فشار از اثر بار اضافي سرک قرار ذيل دريافت ميګردد‪.‬‬ ‫حـــــل‬
‫‪o‬‬
‫‪1−Sin ϕ‬‬ ‫‪1−Sin30‬‬
‫‪P1 =ω1⋅h‬‬ ‫×‪=800×16‬‬ ‫‪4266 Kg‬‬
‫‪1+Sin ϕ‬‬ ‫‪1+Sin 30o‬‬
‫قوه ‪ P1‬در نمائي ارتفاع عمل مي نمايد ‪H/2 = 16/2 =8m‬‬
‫فشار خاک باالي ديوار مساوي ميشود به‪:‬‬
‫‪h 2 1−sin ϕ‬‬ ‫‪16 2 1−Sin30 o‬‬
‫⋅ ⋅‪P2 =w s‬‬ ‫×‪=1800‬‬ ‫×‬ ‫‪=76800 Kg‬‬
‫‪2 1+ Sin ϕ‬‬ ‫‪2 1+ Sin300‬‬
‫اين قوه ‪ P2‬در ارتفاع ‪ H/3‬عمل ميکند ‪5.34m = 16/3‬‬
‫وزن بند مساوي ميشود به‬
‫‪a+b‬‬ ‫‪1 .5+ 6‬‬
‫‪W =w m‬‬ ‫×‪⋅H⋅1=1800‬‬ ‫‪×16×1=144000 Kg‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫کردنيات مرکز ثقل مساوي ميشود به‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪a + ab+b 1. 5 +1 .5×6+ 6‬‬
‫=‪X −‬‬ ‫=‬ ‫‪=2 . 1m‬‬
‫) ‪3 (a+b‬‬ ‫) ‪3(1 .5+6‬‬
‫به منظور پيدا کردن ‪ X1‬نظر به نقطه ‪ E‬مومينت مي ګريم‬

‫‪H‬‬ ‫‪H‬‬
‫‪W⋅X 1 =P 1‬‬ ‫‪+P2‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪16‬‬ ‫‪16‬‬
‫×‪144000⋅X 1=4266‬‬ ‫×‪+76800‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪144000⋅X 1=34128+409600‬‬
‫‪443728‬‬
‫=‪X 1‬‬ ‫‪=3 . 08 m‬‬
‫‪144000‬‬
‫مجموعي فشار مساوي ميشود به‬
‫‪PT =P 1 + P2 =4266+76800=81066 Kg=81. 066 T‬‬
‫‪ -e‬را قرار ذيل دريافت مينمايم‬
‫‪b‬‬ ‫‪6‬‬
‫‪e= X− + X 1 − =2 .1+3 . 08− =2 . 18 m‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫تشنجات اعظمي و اصغري را باالي اساس طور ذيل دريافت مينمايم‬
‫‪W‬‬ ‫‪6 e 144000‬‬ ‫‪6×2 . 18‬‬ ‫‪Kg‬‬
‫= ‪F max‬‬ ‫=) ‪(1+‬‬ ‫‪(1+‬‬ ‫‪)=76320‬‬ ‫) ‪3 (Compration‬‬
‫‪b‬‬ ‫‪b‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪M‬‬
‫‪W‬‬ ‫‪6 e 144000‬‬ ‫‪6×2 . 18‬‬ ‫‪Kg‬‬
‫=) ‪F min= (1−‬‬ ‫‪(1−‬‬ ‫‪)=28320‬‬ ‫)‪(Tention‬‬
‫‪b‬‬ ‫‪b‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪M3‬‬

‫‪μ⋅W =0 . 6×144000=146400 Kg‬‬


‫‪P<μ⋅W‬‬
‫شرايط استواري ديوار قرار ذيل ارايه ميګردد‪.‬‬
‫ديوار در مقابل جپه شدن استوار نيست‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫اساس بند در مقابل قواي عمودي استوار نيست يعني اساس مي شکند‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫بند صرف در مقابل لغزش استوار است‪ .‬اګر با ضريب ‪ 1.5‬مقايسه نمايم لهذ در مقابل لغزش استوار نيست‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫جريان مقدار آب ازطريقه نل هاي مرکب ‪Flow Through Compounds‬‬
‫‪Pipes‬‬
‫بعضي اوقات ضرورت احساس ميشود که مقدار جريان آب را از يک محزن به محزن ديګر توسط پائپ انتقال کردد‪.‬که‬
‫دراين صورت جريان آب از يک محزن به محزن ديګر توسط تفاوت ارتفاع سطح آب دو محزن انتقال ميګردد‪ .‬که اين‬
‫تفاوت ارتفاع بنام ‪ Head‬نيز ياد ميګردد‪ .‬که اين ‪ Head‬از اثر اصطحکاک در پائپ ها ضايع ميګردد‪.‬‬
‫در صورت پائپ هاي مرکب که قطر آن در طول جريان تغير نمايد ‪ Head‬ضايع شده توسط فارمول ذيل دريافت مي ګردد‪.‬‬

‫‪fQ 2 l 1 l 2 l 3‬‬
‫=‪H‬‬ ‫) ¿⋅¿⋅¿‪( + + +‬‬
‫‪3 d 51 d52 d 53‬‬

‫‪ l3,l2,l1‬طول قسمت هاي پايپ‬


‫‪ d3,d2,d1‬قطر نل در قسمت ها‬
‫‪ -f‬ضريب اصطحکاک مواد‬
‫‪H‬‬ ‫‪ -Q‬مقدار جريان در نل‬

‫‪l1, d1‬‬

‫‪l2, d2‬‬

‫بعضي اوقات پايپ هاي مرکب به پايپ هاي معادل تبديل ميګرددکه ذيًال ارايه مي ګردد‪.‬‬

‫‪l‬‬ ‫‪l 1 l 2 l3‬‬


‫‪5‬‬
‫‪= 5 + 5 + 5 + ¿⋅¿⋅+‬‬
‫‪d‬‬ ‫‪d1 d2 d3‬‬
‫مثال ‪ -: Example‬آب از يک محزن به محزن ديګر انتقال مي ګردد که تفاوت سطح ارتفاع در آنها ‪ 30m‬مي‬
‫باشد طول عمومي پايپ ‪ l=1000m‬است طول قسمت اول ‪ l1=500m‬و قطر آن ‪ d1=0.4m‬و طول قسمت دوم ‪l2=500m‬‬
‫و قطر آن ‪ d2=0.25m‬است در محاسبات تنهاضايات طولي مد نظر ګرفته مي شود که در اين جا ضريب اصطحکاک براي‬
‫هر دو پايپ ‪ f=0.005‬فرض ګرديده است مقدار جريان آب را در نل محاسبه نمائيد‪.‬‬
‫حــــــل ‪-:‬‬
‫=‪30m H‬‬

‫‪l1, d1‬‬
‫‪Q‬‬

‫‪l2, d2‬‬
‫ارقام داده شده‬
‫ړ‪ℓ 2 =500 m ℓ 1=500 m , , ℓ=1000 m‬‬ ‫‪, H=30m ,‬‬
‫‪f =0 . 005 , ,d 1 =400 mm=0 . 4 m , d 2=250 mm=0 . 25 m ,,‬‬
‫فرضًا مقدار آب ‪ Q‬باشد تفاوت سطحي آب مساوي ميشود به‪:‬‬

‫‪fQ 2 ℓ 1 ℓ 2‬‬
‫=‪H‬‬ ‫) ‪( 5+ 5‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪d1 d2‬‬

‫‪0 . 0052 Q2 500‬‬ ‫‪500‬‬


‫=‪30‬‬ ‫(‬ ‫‪5‬‬
‫(‪)+‬‬ ‫‪5‬‬
‫‪)=934 .7 Q 2‬‬
‫‪3‬‬ ‫) ‪(0 . 4‬‬ ‫) ‪( 0 .25‬‬
‫=‪Q‬‬
‫√‬
‫‪30‬‬
‫‪964 .7‬‬
‫‪=0 . 179‬‬
‫‪M3‬‬
‫‪Sec‬‬
‫‪=179‬‬
‫‪Lit‬‬
‫‪Sec‬‬
‫مثال ‪ -: Example‬دو پايپ باهم موازي دو محزن آپ را وصل مينمايد که طول آن ‪ l1=l2=1000m‬و قطر‬
‫پايپ اولي ‪ d1=0.5m‬و قطرپايپ دوهيمي ‪ d2=0.3m‬ميباشد ضريب درشتي براي پايپ اول ‪ 4f1=0.026‬و قطر پايپ‬
‫دوهمي ‪ 4f2=0.019‬ميباشد مقدار مجموعي را دريافت نمائيد در صورت که تفاوت سطوح آب دو محزن مساوي به ‪4m‬‬
‫باشد‪.‬‬

‫‪H=4m‬‬ ‫‪d1, l1‬‬

‫‪d2, l2‬‬

‫‪0 . 026‬‬
‫= ‪l 1 =1000 m, d 1 =0 .5 m , f 1‬‬ ‫‪=0. 0065‬‬
‫‪4‬‬
‫‪0 . 019‬‬
‫= ‪l 2 =1000 m, d 2 =0 .3 m , f 2‬‬ ‫‪=0. 00475‬‬
‫‪4‬‬
‫حـــــل ‪-:‬‬
‫‪ – Q1‬مقدار آب در نل اول‬
‫‪ -Q2‬مقدار آب در نل دوهم‬
‫چون نل ها باهم موازي است پس ضايعات فشار ارتفاعي در هر دو نل باهم مساوي است‪.‬‬
‫‪f⋅l⋅Q 2‬‬
‫=‪H‬‬
‫‪3 d5‬‬

‫= ‪Q1‬‬
‫√‬ ‫‪H⋅3 d 51‬‬
‫‪f 1⋅l 1‬‬
‫=‬
‫√‬ ‫‪4×3×0 .5 5‬‬
‫‪0 . 0065×1000‬‬
‫‪=0 .24‬‬
‫‪M3‬‬
‫‪Sec‬‬
‫‪=240‬‬
‫‪Lit‬‬
‫‪Sec‬‬

‫= ‪Q2‬‬
‫√‬
‫‪f 2⋅l 2‬‬
‫‪H⋅3 d 52‬‬
‫‪4×3×0 .3 5‬‬
‫=‬
‫√‬
‫‪0 . 00475×1000‬‬
‫‪=0 . 075‬‬
‫‪M3‬‬
‫‪Sec‬‬
‫‪=75‬‬
‫‪Lit‬‬
‫‪Sec‬‬

‫‪∑ Q=Q1 +Q2 =240+75=318 Lit Sec‬‬

‫مثال ‪ -: Example‬دو محزن آب با تقاوت ارتفاع ‪ H=10m‬توسط پايپ که طول آن ‪ l=2000m‬است باهم وصل‬
‫کرديده است و قطر آن ‪ d1=0.3m‬است مقدار جريان آب را در پايپ معلوم نمائيد‪ .‬در صورتيکه در آخر فاصله ‪ 1000m‬نل‬
‫اولي با دو نل ديګر تعويض ګرديده است که طول آنها ‪ 1000m‬و قطر هر يک آن ‪ 0.3m‬ميباشد مقدار تزايد آب را معلوم‬
‫نمائيد و ضريب اصطحکاک ‪ f=0.01‬ميباشد‪.‬‬

‫‪H=10m‬‬ ‫‪Q1‬‬ ‫‪A‬‬

‫‪B‬‬
‫‪Q2‬‬

‫‪C‬‬ ‫‪Q3‬‬
‫‪D‬‬

‫‪,‬‬
‫‪ℓ 1=ℓ2 =ℓ3 =1 km=1000 m ,l=2000 m ,‬‬

‫‪f 1=f 2 =f 3=0. 01 ,‬‬ ‫‪d 1 =d 2 =d 3 =300 mm=0. 3 m‬‬

‫‪f⋅l⋅Q 2 0. 01×2000×Q2‬‬
‫= ‪H= 5‬‬ ‫‪5‬‬
‫‪=2743 . 5×Q2‬‬
‫‪3d‬‬ ‫‪3×0 . 3‬‬
‫=‪Q‬‬
‫√‬
‫‪H‬‬
‫‪2743 . 5‬‬
‫=‬
‫‪10‬‬
‫‪2743 . 5‬‬
‫‪Q1 =Q2 +Q3 ∵ Q2 =Q3‬‬
‫√‬
‫‪=0 . 06‬‬
‫‪M3‬‬
‫‪Sec‬‬
‫‪=60‬‬
‫‪Lit‬‬
‫‪Sec‬‬

‫جريان آب را از طريق ‪ ABC‬مد نظر ګريم‬


‫‪f⋅l 1⋅Q21 f⋅l 2⋅Q22‬‬
‫‪H= 5‬‬ ‫‪+ 5‬‬
‫‪3 d1‬‬ ‫‪3 d2‬‬

‫[‬ ‫]‬
‫‪2‬‬
‫‪f⋅l 1⋅Q1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪Q1‬‬
‫‪10= 5‬‬ ‫= ‪1+( )2 ∵ Q2‬‬
‫‪3 d1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪0 .01×1000×Q21‬‬ ‫‪1‬‬
‫=‪10‬‬ ‫‪5‬‬
‫‪× =1724×Q21‬‬
‫‪3×0 . 3‬‬ ‫‪4‬‬

‫√‬
‫‪3‬‬
‫‪10‬‬ ‫‪M‬‬ ‫‪Lit‬‬
‫= ‪Q1‬‬ ‫‪=0 .076‬‬ ‫‪=76‬‬
‫‪1724‬‬ ‫‪Sec‬‬ ‫‪Sec‬‬
‫تزيد در مقدار آب مساوي است به‪:‬‬
‫‪3‬‬
‫‪M‬‬
‫‪Q−Q 1 ⇒ 0 . 076−0 . 06=0 .016‬‬
‫‪Sec‬‬

‫مثال ‪ -: Example‬مقدار آب از يک محزنتوسط پايپ که طول آن ‪ l=4000m‬و قطر آن ‪ d=0.5m‬است و‬


‫تفاوت ارتفاع آب ‪ H=10m‬است انتقال ميګردد‪ ،‬همچنين ضرورت احساس ميشود که آب به محزن سومي نيز انتقال مي‬
‫ګردد که تفاوت ارتفاع آن از محزن اولي ‪ 12m‬مي باشد توسط پايپ که طول آن ‪ 1500m‬با نل در فاصله ‪ 1000m‬اتصال‬
‫يافته است قطر پايپ جديد را دريابيد درصورتيکه مقدار جريان آب به دو محزن مساوي باشد ‪ ،‬ضريب اصطحکاک‬
‫‪ f=0.008‬است‪.‬‬

‫‪A‬‬

‫‪10m‬‬ ‫‪A‬‬
‫‪12m‬‬
‫‪B‬‬ ‫‪C‬‬

‫‪B‬‬ ‫‪D‬‬

‫‪D‬‬ ‫حــــل ‪-:‬‬


‫‪ℓ AB =4 km=4000 m . d AB=500 mm=0 . 5 m . H AB =10 m . H AD =12 m‬‬
‫‪ℓ CD=1 . 5 k=1500 m . ℓ AC =1 km=1000 m , ℓCB =4−1=3 km=3000 m . QCB=QCD‬‬
‫‪f = 0.008‬‬
‫نطر به شرايط سوال ميدانيم ‪:‬‬
‫‪Q 2 =Q 3 ⇒ ,Q 1 =Q 2 +Q 3‬‬
‫‪Q1‬‬
‫= ‪Q 2 =Q 3‬‬
‫‪2‬‬
‫شما ارقام ذيل را دريابيد‪:‬‬
‫?= ‪d 3 =?, Q1=?,Q2 =?, Q3‬‬

‫‪f⋅l 1⋅Q21 f⋅l 2⋅Q 22‬‬


‫‪H= 5‬‬ ‫‪+ 5‬‬
‫‪3 d1‬‬ ‫‪3 d2‬‬

‫=‪H‬‬
‫‪f⋅Q 21‬‬
‫‪3 d51‬‬ ‫[‬ ‫‪1‬‬
‫‪l 1 +l 2 ( )2‬‬
‫‪2‬‬ ‫]‬
‫=‪10‬‬
‫‪0 .008×Q 21‬‬
‫‪3×0 . 5‬‬ ‫‪5‬‬ ‫[‬ ‫‪1 2‬‬
‫]‬ ‫‪2‬‬
‫‪1000+ 3000( ) =149 . 3×Q 1‬‬
‫‪2‬‬

‫=‪Q1‬‬
‫√‬
‫‪10‬‬
‫‪149. 3‬‬
‫‪=0 .259‬‬
‫‪Q 1 0 .259‬‬
‫‪M3‬‬
‫‪Sec‬‬
‫‪=259‬‬

‫‪M‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪Lit‬‬
‫‪Sec‬‬
‫‪Lit‬‬
‫= = ‪Q 2 =Q 3‬‬ ‫‪=0 . 1295‬‬ ‫‪=129. 5‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪Sec‬‬ ‫‪Sec‬‬
‫حاال جريان را از طريق مسير ‪ ACD‬در نظر ميګريم ‪ d3‬را محاسبه مينمايم‪:‬‬
‫‪f⋅l 1⋅Q21 f⋅l 3⋅Q23‬‬
‫‪H= 5 + 5‬‬
‫‪3 d1‬‬ ‫‪3 d3‬‬
‫) ‪0. 008×1000×(0 .2592 ) 0 . 008×1500×(0. 12952‬‬
‫=‪12‬‬ ‫‪+ 5‬‬
‫‪3×0 .5 5‬‬ ‫‪3 d3‬‬
‫‪0 . 067‬‬
‫‪12=5 . 724+ 5‬‬
‫‪d3‬‬

‫=‪d 3‬‬
‫√‬
‫‪5‬‬ ‫‪0 . 067‬‬
‫) ‪(12−5 . 724‬‬
‫‪=0. 4 M‬‬

‫محاسبات هايدروليکي پلچک ‪-:‬‬


‫پلچک عبارت از ساختماني است که معموًﻻ در کندن کاري تحت سرک ها و کانال ها اعمار ګرديده و تحت فشار ارتقاعي‬
‫کار ميکند‪.‬‬
‫مقطع پلچک دايروي بوده و در بعضي اوقات مقطع مستطيلي ويا مربعي نيز مورد استفاده قرار ميګيرد‪.‬‬
‫قطر پلچک به منظور پاک کاري و مراقبت نبايد از يک متر کمتر باشد‪ .‬در قسمت هاي دخولي و خروجي حوضچه هاي‬
‫عمودي مد نظر ګرفته ميشود که معموًﻻ داراي مقطع مسطيلي ميباشد‪.‬‬

‫‪DK‬‬ ‫‪DK‬‬
‫‪H2‬‬ ‫‪H1‬‬
‫‪D‬‬

‫‪L‬‬

‫معلومات اوليه براي محاسبه هايدروليکي پلچک قرار ذيل است‪.‬‬


‫مقدار جريان آب به ‪M3/sec‬‬ ‫‪.1‬‬
‫‪ΔH =H 1 −H 2‬‬ ‫تفاوت ارتفاع کف کانال هاي فوقاني و تحتاني‬ ‫‪.2‬‬
‫طول پلچک فاصله بين قسمت هاي دخولي و خروجي مطابق شکل پلچک نظر به شرايط ذيل محاسبه ميګردد‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫‪Q s=QCaaal‬‬
‫‪ΔH s =ΔH canal‬‬
‫با داشتن ‪ ΔH‬سرعت آب را در پلچک قرار فرمول ذيل دريافت ميداريم‪:‬‬
‫‪V S =ϕ √2 g⋅ΔH‬‬
‫‪1‬‬
‫=‪ϕ‬‬

‫√‬ ‫‪∫1 +∫2 +2∫3 +λ⋅LD‬‬


‫در فرمول فوق‬
‫‪ -φ‬ضريب سرعت‬
‫¿¿ ‪ -∫1‬ضريب مقاومت در قسمت دخولي که از جدول کتاب هاي رهنما اخذ ميګردد‪∫1 ¿ 0 .5 .‬‬
‫که از جدول کتاب هاي رهنما اخذ ميګردد ‪∫2 ¿ 1. 0‬‬ ‫‪ -∫2‬ضريب مقاومت در قسمت خروجي‬
‫¿¿‬

‫‪∫3 ¿ 1. 1‬‬ ‫‪ -∫3‬ضريب مقاومت در ګردش جريان آب در صورت ګردش ‪90o‬‬


‫¿¿‬

‫باشد قطر پلچک قرار فرمول ذيل دريافت ميګردد‪.‬‬


‫در صورت که ‪V s >V Canal‬‬
‫=‪D‬‬
‫√‬ ‫‪4Q‬‬
‫‪π⋅V s‬‬

‫قيمت ‪ D‬را به طرف عدد کوچک خورد مي سازيم‪.‬‬


‫بخاطر حفظ شرايط ‪V s >V Canal‬‬

‫‪V 2s‬‬
‫= ‪ΔH‬‬
‫حاصل ګردد قيمت ‪ D‬را کم نموده‬
‫را محاسبه نموده‪ .‬درصورتيکه ‪V s <V Canal‬‬ ‫در اين صورت دوباره ‪2 gϕ 2‬‬

‫ګردد‪.‬‬
‫محاسبه را دوباره تکرار مي نمايم تا اين که ‪V s >V Canal‬‬

‫‪-:‬يک سيفون که ‪ Q=2m3/sec‬آب را انتقال ميدهد که سرعت آب در کانال ‪Vcanal =1M/sec‬‬ ‫مثال ‪Example‬‬
‫است و ‪ H1=2m‬و ‪ H2=1.3m‬و طول سيفون ‪ L=15m‬و قطر سيفون‪ 1.2m‬سرعت آب را در سيفون دريابيد که در‬
‫سيفون ترسب صورت نګيرد‪.‬‬

‫حــــل ‪-:‬‬
‫‪ΔH =H 1 −H 2 =2−1 .3=0 . 70 M‬‬
‫با داشتن ‪ ΔH‬سرعت آب را در سيفون ذيل دريافت ميداريم‬
‫‪V S =ϕ √2 g⋅ΔH‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫=‪ϕ‬‬ ‫=‬ ‫‪=0 .32‬‬

‫√‬ ‫‪L‬‬
‫√‬ ‫‪15‬‬
‫‪∫1 +∫2 +2∫3 +λ⋅D 0. 5+1 . 0+2(1. 1)+0 . 5 1. 2‬‬
‫‪M‬‬
‫‪V S =0 .32 √ 2×9 . 81×0 . 7=1 . 18‬‬
‫‪Sec‬‬
‫=‪D‬‬
‫√ √‬
‫‪4Q‬‬
‫‪π⋅V S‬‬
‫‪V 2S‬‬
‫=‬
‫‪4×2‬‬
‫‪3 .14×1 .18‬‬
‫‪=1 . 46 M‬‬

‫‪1. 182‬‬
‫= ‪ΔH‬‬ ‫‪2‬‬
‫=‬ ‫‪=0 .69 M‬‬
‫‪2⋅g⋅ϕ‬‬ ‫‪2×9 . 81×0 . 322‬‬
‫بايد کوشش شود تا در داخل سيفون از ترسبات جلوه ګيري شود در اين صورت بايد سرعت آب را در سيفون ديګر هم زياد‬
‫کنيم‪.‬‬
‫‪8⋅g‬‬
‫=‪λ‬‬
‫‪C2‬‬
‫‪1‬‬
‫‪6‬‬
‫‪R‬‬
‫=‪C‬‬
‫‪n‬‬
‫محيط ترشده مساوي ميشود به‪:‬‬
‫‪P=2 π⋅r =2×3 . 14×1=6 . 28 m‬‬
‫مساحت مساوي ميشود به‪:‬‬
‫‪A=π⋅r 2 =3 .14×12 =3 .14 M 2‬‬
‫‪A 3 . 14‬‬
‫= =‪R‬‬ ‫‪=0 . 5 M‬‬
‫‪P 6. 28‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪6‬‬
‫‪R‬‬ ‫‪0.5 6‬‬
‫=‪C‬‬ ‫=‬ ‫‪=63 .6‬‬
‫‪n‬‬ ‫‪0 . 014‬‬
‫‪8⋅g 8×9 . 81‬‬
‫= ‪λ= 2‬‬ ‫‪=0 . 0194‬‬
‫‪C‬‬ ‫‪63 . 62‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫=‪ϕ‬‬ ‫=‬ ‫‪=0 .5‬‬

‫√‬ ‫‪15‬‬ ‫‪1 . 98‬‬


‫×‪0 . 5+1 .0+2×1 .1+0 . 019‬‬
‫‪1.2‬‬
‫‪M‬‬
‫‪V S =0 .5 √ 2⋅g⋅ΔH=0. 5 √ 2×9 . 81×0 . 7=1 . 85‬‬
‫‪Sec‬‬
‫=‪D‬‬
‫√ √‬ ‫‪4⋅Q‬‬
‫‪π⋅V S‬‬
‫‪V 2s‬‬
‫=‬
‫‪4×2‬‬
‫‪3 .14×1 . 85‬‬
‫‪=1 . 19 M ≈1. 2 M‬‬

‫‪1 . 852‬‬
‫= ‪ΔH‬‬ ‫=‬ ‫‪=0. 7 M‬‬
‫‪2 g⋅ϕ2 2×9 .81×0 .5 2‬‬

‫طرحه ريزي ترناب ‪-: Design of Aqueduct‬‬


‫مطابق شکل و ارقام داده شده ذيل ترناب را طرحه ريزي نمائيد‪.‬‬
‫طول ترناب ‪l=1.2m‬‬
‫‪Kg‬‬
‫‪δ abc =70‬‬
‫‪20‬‬ ‫تشنج مجازي کانکريت ‪Cm 3‬‬
‫‪Kg‬‬
‫‪δ st =1400‬‬
‫‪50Cm‬‬ ‫تشنج مجازي سيم ‪Cm 3‬‬

‫‪ Modular Ratio‬را قرار ذيل دريافت ميداريم‬


‫‪m=13.3‬‬ ‫از جدول انتخاب مي نمايم ‪12Cm‬‬
‫‪100Cm‬‬ ‫‪30‬‬ ‫‪30‬‬
‫وزن آب را از اثر آب در صورتيکه ترناب از آب پر باشد مساوي ميشود به‬
‫‪Kg‬‬
‫‪0 . 7×1000×1. 0=700‬‬
‫‪M‬‬
‫بار سلب مساوي ميشود به‬
‫‪Kg‬‬
‫‪0 . 12×2400×1. 0=288‬‬
‫‪M‬‬
‫بار ګاډر مساوي ميشود به‬
‫‪Kg‬‬
‫‪2( 0 . 3×0 . 82×2400 )=1181‬‬
‫‪M‬‬

‫‪∑ q2 =200 Kg M‬‬


‫بار زنده مساوي است به‬

‫‪∑ q1 =2169 Kg m‬‬


‫و مجموعه بارهاي مرده مساوي است به‬

‫‪∑ q1 + ∑ q2 =2169+200=2369 Kg M‬‬


‫مجموعه بار زنده و بارهاي مرده مساوي ميشود به‬
‫‪2369‬‬ ‫‪Kg‬‬
‫=‪q‬‬ ‫‪=1184. 5‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪M‬‬ ‫مجموع بارباﻻي يک ګاډر مساوي ميشود به‪:‬‬
‫‪q=1184.5Kg/m‬‬

‫‪RB‬‬ ‫‪RA‬‬
‫‪L=12.6m‬‬
‫مومينت اعظمي مساوي ميشود به‪:‬‬
‫‪1184 .5×12 .6 2‬‬
‫= ‪M max‬‬ ‫‪=23. 5 Ton‬‬
‫‪8‬‬
‫‪q⋅l 1184 .5×12. 6‬‬
‫= =‪RA=RB‬‬ ‫‪=7462 . 4 Kg‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪m⋅δ abc‬‬ ‫‪13 . 3×70‬‬
‫=‪K‬‬ ‫=‬ ‫‪=0 . 399‬‬
‫‪m⋅δ abc +δ st 13 . 3×70+1400‬‬
‫‪K‬‬ ‫‪0 .339‬‬
‫‪J=1− =1−‬‬ ‫‪=0 . 866‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪R= δ abc⋅K⋅J = ×70×0. 399×0. 866=12 .09‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬

‫=‪d‬‬
‫√ √‬
‫‪M max‬‬
‫‪R⋅b‬‬
‫=‬
‫‪23. 5×105‬‬
‫‪12. 09×30‬‬
‫‪=80 . 49 Cm‬‬

‫از اينکه ‪ d=80.49<82cm‬است پس ما ارتفاع بيم ګاډر را ‪ 82cm‬قبول مي نمائيم‪.‬‬


‫سيخ را به به قطر ‪ 20mm‬انتخاب مي نمائيم‬
‫‪d‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪d ef =82− −4=82− −4=77 Cm‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫مساحت سيخ ګول را در صورت ګذاشتن آن در يک قطار مساوي به‪:‬‬
‫‪M max‬‬ ‫‪23 . 5×10 5‬‬
‫=‪A s‬‬ ‫=‬ ‫‪=26 . 55Cm 2‬‬
‫‪δ st⋅J⋅d ef‬‬ ‫‪1400×0 . 866×73‬‬
‫مساحت مقطع عرضي يک سيخ ‪ 20mm‬مساوي ميشود په‪3.143‬‬
‫‪26 .55‬‬
‫=‪A‬‬ ‫‪=8 . 44‬‬
‫‪3 . 143‬‬
‫تعداد سيخ مورد ضرورت ‪ As=28.28cm2 ، 9‬دانه سيخ په فطر ‪20mm‬‬

‫‪2ф20mm‬‬
‫‪2ф20mm‬‬

‫‪82cm‬‬
‫‪9ф20mm‬‬

‫‪30cm‬‬

‫حاال سلب را ډيزاين مينمائيم‪:‬‬


‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪W w⋅H⋅B W s⋅B W w⋅H‬‬
‫=‪M m‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪−‬‬
‫‪8‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪1000×0 .7×1 .3 288×1. 32 1000×0 .7 2‬‬
‫‪2‬‬
‫=‪M m‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪−‬‬
‫‪8‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪6‬‬
‫‪M m=147 . 8+60 . 86−57. 17=152. 49 Kg⋅M‬‬
‫‪Mm‬‬ ‫‪0 .15249×105‬‬
‫= ‪A st‬‬ ‫=‬ ‫‪=1. 4 Cm 2‬‬
‫‪δ st⋅J⋅d ef 1400×0. 866×9‬‬
‫‪ As=5cm2‬قبول مينمايم ‪8ф10mm‬‬ ‫اين که مقدار سيخ بسيار کم است ما به خاطر سيخ بدون محاسبه سلب‬

‫‪8ф10mm‬‬ ‫‪8ф10mm‬‬

‫ديزاين پلچک ‪-:‬‬


‫پلچک که ديزاين آن در نظر است داراي ابعاد داخلي ذيل ميباشد‪.‬‬
‫طول پلچک ‪ l=5m‬عرض ‪ b=1m‬و ارتفاع آن ‪ h=1m‬ميباشد‪.‬‬
‫‪2‬‬
‫براي ديزاين از کانکريت مارک (‪ M200 )1:1.5:3‬استفاده ميشود که مارک مقاومت کششي کانکريت ‪ 7.2Kg/cm‬و‬
‫مقاومت انحنائي کانکريت ‪ Ru=2100Kg/cm2‬ميباشد وسيخ هاي کالس ‪ A-I‬که مقاومت آن ‪ Ra=2100Kg/cm2‬است‬
‫استفاده شده است‪ .‬ضحامت سلب پلچک ‪ hs=20cm‬و ارتفاع فعال ‪ ho=18cm‬مي باشد‪ .‬ضريب اضافه باري ‪n = 1.1-1.3‬‬
‫ميباشد و ضخامت طبقه خاک محاسبه بارها قرار جدول ذيل صورت ميګيرد‪.‬‬

‫بارهاي سنجشي‬ ‫باري اضافه‬ ‫بارهاي نورماتيفي‬ ‫نوع بارها‬


‫باري‬

‫‪600‬‬ ‫‪1.2‬‬ ‫‪500‬‬ ‫‪-1‬بارهاي دايمي يا بارهاي ثابت‬


‫‪480‬‬ ‫‪1.2‬‬ ‫‪400‬‬ ‫وزن پليت اهن کانکريت‬ ‫‪‬‬
‫‪0 . 2×2500×1=500‬‬
‫وزن طبقه خاک باالي سلب‬ ‫‪‬‬
‫‪0 . 25×1600×1=400‬‬
‫‪120‬‬ ‫‪1.2‬‬ ‫‪100‬‬ ‫‪-2‬بار هاي موقت برف‬
‫‪18000‬‬ ‫‪1.2‬‬ ‫‪15000‬‬ ‫‪3‬بارهاي موقت ديناميکي يا بارهاي زنده‬
‫‪Σq=19200Kg/m‬‬

‫اکنون معلوم مي نمايم که سلب در کدام حالت قرار دارد‪.‬‬


‫‪l 5‬‬
‫‪λ= = =5>2‬‬
‫‪b 1‬‬
‫چون نسبت طول طويل بر ضلع کوچک خوردتر از ‪ 2‬ميباشد لذا سلب به قسم سلب ګاډري مخاسبه مي شود يعني سيخ هاي‬
‫فعال تنها به سمت کوتا سنجش ميشود و به سمت طويل محاسبه سيخ صورت نمي ګيرد‪ .‬تنها براي اينکه بارها مساويانه به‬
‫سيخ هاي سنجشي انتقال ګردد و از جانب ديګر براي اين که از درزهاي عرضاني در سلب جلوه ګيري ميشود‪.‬‬
‫يعني در سمت طول ‪ 5ф10mm‬ر في متر انداخته ميشود‪ .‬نحست از همه طول وايه سنجشي را دريافت مي داريم‪.‬‬

‫‪15cm‬‬ ‫‪15cm‬‬

‫‪B‬‬ ‫‪60cm‬‬ ‫‪100cm‬‬ ‫‪60cm‬‬ ‫‪A‬‬

‫‪Mmax‬‬
‫‪l 0 =b+2( 0. 15 )=1+2(0 .15 )=1 . 3 M‬‬
‫‪ 0.15‬در فارمول فوق عبارت از نصف عمق داخل شده سلب در ديوار ميباشد‪.‬‬
‫مومنت انخنائي اعظمي قرار فازمول ذيل دريافت ميګردد‪.‬‬
‫‪q⋅l 20 19200×1. 32‬‬
‫= ‪M max‬‬ ‫=‬ ‫‪=4056 Kg⋅M‬‬
‫‪8‬‬ ‫‪8‬‬
‫در فارمول فوق‬
‫‪ -q‬مجموع بارهاي زنده و مرده‬
‫‪ – lo‬طول وايه سنجشي‪.‬‬
‫ضريب آميزش کار قرار فازمول ذيل دريافت ميګردد‪.‬‬
‫‪M max‬‬
‫= ‪A0‬‬
‫‪Ru⋅b⋅h20‬‬
‫‪ - Mmax‬به ‪ Kg. cm ، Ru‬مقاومت انخنائي کانکريت که براي مارک ‪ M200 Ru=100Kg/cm2‬ميباشد ‪ – b‬عرض‬
‫سلب است که براي آن سيخ محاسبه ميګردد ‪ ho ،‬ارتفاع فعال سلب است‪ ho=h-a‬که دراين جا ‪ – h‬ارتفاع سلب و ‪– a‬‬
‫طبقه محافظوي سيح ميباشد‪.‬‬
‫دراين جا ‪ a=2cm‬و ‪ ho=20-2=18cm‬قبول ګرديده است‪.‬‬
‫‪M max‬‬ ‫‪405600‬‬
‫= ‪A0‬‬ ‫=‬ ‫‪=0 .125‬‬
‫‪Ru⋅b⋅h0 100×100×18 2‬‬
‫‪2‬‬

‫نظر به قيمت دريافت شده ‪ Ao=0.125‬قيمت ‪ oγ‬را دريافت ميداريم‬


‫‪1+ √2 A0 1+ √ 2×0. 125‬‬
‫=‪γ 0‬‬ ‫=‬ ‫‪=0 . 935‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫اکنون مساحت سيخ را قرار فارمول ذيل دريافت ميداريم ‪.‬‬
‫‪M max‬‬ ‫‪405600‬‬
‫=‪F a‬‬ ‫=‬ ‫‪=11. 476 Cm 2‬‬
‫‪R a⋅γ 0⋅h 0 2100×0 .935×18‬‬
‫‪ – Ra‬مقاومت سيخ است که براي کالس (‪ )A-I‬مساوي به‪ 2100Kg/cm2‬است‪.‬‬
‫پس نظر به مساحت محاسبه شده از جدول ‪ 8ф14mm‬سيخ کالس ( ‪ ) A-I‬که مجموعه مساحت آن ‪ Fa=12.31cm2‬مي‬
‫باشد انتخاب مي نمائيم‪.‬‬
‫براي سمت طوالني از نګاه شرايط ساختماني ( ‪ 5ф10mm ) A-I‬سيخ را مد نظر مي ګريم‪.‬‬

‫امتحان سلب در مقابل قوه هاي عرضاني ‪-:‬‬


‫قوه هاي عرضاني در اتکا قرار ذيل دريافت ميداريم‪.‬‬
‫‪Qmax =QR=Q L =0 .5⋅q⋅l 0‬‬
‫در فارمول فوق ‪ – QR‬قوه عرضاني در اتکا راست و ‪ – QL‬قوه عرضاني در اتکا چپ ميباشد‪.‬‬
‫‪Qmax =QR=Q L =0 .5 q⋅l 0 =0 .5×19200×1 . 3=12480 Kg‬‬
‫شرايط ذيل را امتحان مي نمائيم‬
‫‪Qmax ⊆ R p⋅b⋅h0‬‬
‫‪Qmax ⊂7 .2×100×18=12960 Kg‬‬
‫‪ max‬ميباشد فلهذا سلپ در مقابل قوه عرضاني مقاومت کافي دارد‪.‬‬
‫‪Q‬‬ ‫‪=12480 Kg ⊂12960 Kg‬‬ ‫چون‬
‫موقيعت ګذاري سيخ در مقطع عرضاني را ميتوان به اساني انجام داد زيرا تعداد سيخ هم به سمت عرضاني و هم به سمت‬
‫طوالني معلوم ميباشد‪.‬‬

‫ميکرو هايدرو پاور ‪Micro Hydro Power:-‬‬


‫قبًال از اينکه استيشن هاي ميکرو هايدرو پاور را تخت مطالعه قرار دهيم بهتر خواهد بود که در مورد استيشن هاي برقي‬
‫معلومات ارايه ګردد‪.‬‬
‫استيشن هاي برقي آبي عبارت از استيشن هاي است که در آن با استفاده از جريان آب انرژي حرکي در توربين به انرژي‬
‫ميخانيکي تبديل ګرديده و بعدًا با استفاده از ورل توربين انرژي ميخانيکي به جنراتور انتقال ګرديده که از اثر آن انرژي‬
‫ميخانيکي به انرژي برقي تبديل ميګردد‪.‬‬
‫ستيشن هاي برقي از لحاظ طاقت به چار نوع ذيل تقسيم ميګردد‪.‬‬

‫استيشن هاي برقي آبي بزرگ ‪ -: Large Size Hydro Power‬که اين استيشن هاي زيادتر از‬ ‫‪.1‬‬
‫‪ P>1000Kw‬برق توليد مي نمايد ( نظر به بعضي تعريف ها اين طاقت ‪ P>10000Kw‬در نظر ګرفته مي‬
‫شود)‬
‫استيشن هاي برقي کوچک ‪ -: Small Size Hydro Power‬اين استيشن ها طاقت بين ‪ 500‬الي‬ ‫‪.2‬‬
‫‪ 1000‬کيلو وات را توليد مينمايد‪ )P<1000Kw<500( .‬اما نظر به بعضي تعريف ها ‪ P<10000Kw‬در نظر‬
‫ګرفته ميشود‪.‬‬
‫‪<100‬‬ ‫‪ -:Mini Hydro Power‬عبارت از استيشن هاي مي باشد که در اين استيشن ها‬ ‫‪.3‬‬
‫‪P<500Kw‬توليد مي ګردد‪.‬‬
‫‪ -:Micro Hydro Power‬عبارت از استيشن هاي مي باشد که در آن ‪ P<100Kw‬توليد مي ګردد اما‬ ‫‪.4‬‬
‫نظر به بعضي تعريف ها اين طاقت ‪ P<1000Kw‬در نظر ګرفته ميشود‪.‬‬

‫اجزاي متشکله ميکرو هايدرو پاور در شيما‪-:‬‬


‫جريان دريا بطرف ‪ Weir‬توجه ميشود که به شکل مجراي سرباز ميباشد‪ .‬حوض ترسب به منظور تهيه نشن شدن زرات‬
‫جامد در نظر ګرفته ميشود‪ ،‬تا آب را صاف از طريق ‪ Weir‬به نل توربين (‪ )Penstock‬و بعدًا به توربين داخل ګردد‪.‬‬
‫آب بعداز ‪ Weir‬داخل تانک ‪ Fore bay‬و بعدًا داخل نل توربين (‪ )Penstock‬ميشود که به توربين وصل ميباشد که‬
‫‪ Shaft‬دوراني به منظور دور دادن تجهيزات ميخانيکي (آسياب ماشين نجاري و غيره وصل ميباشد)‪ .‬ويا به جنراتور‬
‫برقي اتصال داده ميشود‪.‬‬
‫انرژي توسط ماشين آالت توليد مي ګردد بنام ‪ Load‬ياد مي ګردد‪.‬‬
‫براي وضاحت مزيد شيما ذيل را تحت مطالعه قرار مي دهيم‬

‫‪Settling Basin‬‬

‫‪Aqueduct‬‬

‫‪Intake &Weir‬‬ ‫‪Channel‬‬


‫‪Fore bay Tank‬‬

‫‪Spillway‬‬
‫‪Penstock‬‬

‫‪Mill Saw‬‬

‫‪Power Station‬‬

‫‪Majon Component of Micro-hydro Power‬‬


‫‪ Weir‬به استيشن مورد ضرورت آب مقدار را متوجه آبګير ميسازد حوض ترسب مقدار مواد جامد را از آب جدا نموده و‬
‫در حوض ترسب مينمايد‪ .‬آب در داخل مجرا حرکت نموده بعدًا داخل‬
‫‪ Fore bay‬ميګردد‪ ،‬از ‪ Fore bay‬داخل ‪ Penstock‬شده به توربين داخل ميګردد که آن باعث دوران چرخ کاري‬
‫توربين ميګردد که از اثر آن انرژي حرکي آب به انرژي ميخانيکي تبديل مي ګردد‪ ،‬پرچاوه که پيش از ‪ Fore bay‬اعمار‬
‫ګرديده جهت انتقال آب اضافي ويا در صورت پرچاوه نمودن استيشن انتقال آب را انجام ميدهد‪.‬‬
‫براي ديزاين ميکرو هايدرو پاور بايد موضوعات اساسي ذيل را در نظر ګرفت‪.‬‬
‫استفاده از فشار ارتفاعي موجوده‪ -:‬فاکتور فشار ارتفاعي حالص باالي انتقال آب به توربين تاثير زياد دارد‬ ‫‪.1‬‬
‫زيرا جريان آب در مجرا و در نل ‪ Penstock‬ضايعات فشار ارتفاعي را در بردارد‪.‬‬
‫تغيرات جريان آب ‪ -:‬جريان آب در دريا در طول سال متغير مي باشد اما ميکرو هايدرو پاور براي جريان‬ ‫‪.2‬‬
‫ثابت طرف و ډيزاين ميګردد‪ .‬در صورت ازياد مقدار مجرا امکانات تخريبات به ميان مي آيد‪ Weir ،‬و ابيګير‬
‫بايد در صورت ازدياد و کم شدن جريان مقدار مورد ضرورت را به استيشن انتقال نمايد‪ ،‬وظيفه اساسي ‪Weir‬‬
‫انتقال مقدار مورد ضرورت در صورت کم بودن آب در دريا مي باشد‪ .‬و وظيفه اساسي آبګير کنترول مقدار آب‬
‫مي باشد در صورتيکه مقدار جريان دريا زياد ميګردد‪ .‬کنترول و تنظيم مقدار توسط ساحتماني پرچاوه اي‬
‫صورت مي ګردد‪.‬‬
‫ترسبات ‪ - :‬جريان آب باخود زرات کوچک جامد را انتقال مي نمايد که اين باعث سائيدن و يا تخريب شدن‬ ‫‪.3‬‬
‫توربين مي ګردد‪ .‬اګر اين زرات جدا نګردد باعث مسدود شدن ‪ Penstock‬و ابګير ميګردد‪.‬‬
‫سيالب ها ‪ -:‬جريان سيالب باخود مواد شناور و سنګ هاي بزرگ را انتقال مي نمايد‪ .‬که باعث مسدود شدن‬ ‫‪.4‬‬
‫مجرا ميګردد‪ .‬که در اين صورت بايد به طرح و ډيزاين ‪ Weir‬توجهي و آبګير مبذول ګردد تا ديوار هاي کناري‬
‫آبګير تخريب نه ګردد‪.‬‬
‫جريان توربولنيتي ‪ -:‬در تمام ساحتمان هاي انتقال آب ميکرو هايدرو پاور به شمول ‪ Weir‬ابګير و مجرا در‬ ‫‪.5‬‬
‫صورت تغيراتي به جهت جريان توربولنيتي بميان مي آيد که باعث ضايعات مي ګردد‪.‬‬

‫قسمت هاي مختلف ميکرو هايدرو پاور‬


‫وير و سربند ‪ -: Weir and Intake‬يک سيستم ميکرو هايدرو پاور بايد آب را از دريا بطور مناسب و قابل‬
‫کنترول آخذ نمايد‪ Weir .‬وبايد وظيفه خويش بطور مناسب در زمان سيالبي و کم آبي اجرا نمايد و همچونان ساختمان‬
‫‪ Weir‬در جريان کار متغير نګردد‪ .‬در وقت ضرورت بايد پالن اعمار انکشافي نيز در نظر ګرفته شود‪ .‬آبګير هاي‬
‫هايدرو پاور براي مقدار معين طرح و ډيزاين ميشود اما حاالتي وجود دارد که اين مقدار تا ‪ %100‬مقدار آب دريا ميرسد‪.‬‬
‫براي طرح و ډيزاين آبګير بايد نقاط ذيل مد نظر ګرفته شود‪.‬‬
‫مقدار مورد ضرورت انتقال ګردد‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫مقدار پلک بايد از ‪ Weir‬عبور نمايد بدون آنکه کدام ضراي متصور باشد‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫به ترسيم و مراقبت کم ضدورت احساس شود‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫از داخل شدن زياد زرات به ابګير جلوګيري صورت ګيرد‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫امکان ترسب ترسبات جامد بميان آمده بتواند‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫آبګير کناري بيدون ‪-: Weir‬‬


‫برتري‬
‫نسبتًا ارزان و اقتصادي مي باشد‪.‬‬‫‪.1‬‬
‫به کمپلکس ماشنيري ضرورت احساس نمي شود‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫نواقص‬
‫به مراقبت و ترميم منظمًا ضرورت احساس مي شود‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫در صورت کم آبي مقدار کم را انتقال مي دهد و در صورت مقدار زياد آب دريا کار آبکير مناسب نمي باشد‪.‬‬ ‫‪.2‬‬

‫آبګير کناري با ‪-: Weir‬‬


‫اين آبګير قسمًا ويا مکمًال زير آب مي باشد‪.‬‬
‫برتري آن قرار ذيل ميباشد‪.‬‬
‫در صورت نوسانات دريا مقدار مورد ضرورت را انتقال مي نمايد‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫در صورت که درست ډيزاين ګرديده باشد به مراقبت ضرورت احساس نمي شود‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫نواقص آن قرار ذيل مي باشد‪.‬‬
‫قيمت مصارف آن زياد مي باشد‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫از مواد محلي استفاده صورت نمي ګيرد‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫در صورت ډيزاين درست از ترسبات و بندش جلوګيري به ميان مي آيد‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫مجراوي ‪-: Channels‬‬
‫مجرا آب را به تانک ‪ Fore bay‬مير ساند‪ .‬طول مجرا مختلف مي باشد‪.‬که اين مربوط به ارتفاع فشار باالي ميباشد ‪ .‬طول‬
‫مجرا مربوط به شرايط محلي ميباشد ‪ ،‬در بعضي شرايط مجرا طويل باعث بدست آوردن طول کوتا ‪ Penstock‬ميشود که‬
‫هم مناسب و هم اقتصادي ميباشد‪ .‬و در بعضي اوقات طول کوتاه مجرا و طول دراز ‪ Penstock‬اقتصادي و مناسب مي‬
‫باشد‪.‬‬
‫معموًﻻ مجرا ها در کندن کاري واقع ميګردد‪ .‬وقتي اعمار پلچک ضروري ميباشد‪ .‬جهت جلوګيري از فلتريشن ضرورت به‬
‫پلسترکاري مجرا به ميان مي آيد‪.‬‬
‫اندازه و نوع مجرا مربوط به قيمت و کم شدن فشار ارتفاعي ميباشد‪.‬‬
‫يکجا با مطالعه مجرا مطالعه عناصر ذيل ضروري ميباشد‪.‬‬
‫حوض ترسب ‪Settling basin‬‬ ‫‪.1‬‬
‫پرچاوه ‪Spillway‬‬ ‫‪.2‬‬
‫تانک فربي ‪Fore bay Tank‬‬ ‫‪.3‬‬

‫حوض ترسب ‪ -: Settling basin‬در زمانيکه آب از دريا به توربين انتقال مي ګردد با آب يکجا مواد جامد و مواد‬
‫معلق انتقال ميګردد که باعث تخريب توربين ميګردد‪ ،‬وسريعًا باعث تخريب چرخ کاري ‪ Runner‬مي ګردد‪ .‬که جهت‬
‫جلوګيري از تخريب بايد از حوض ترسب استفاده صورت ګردد‪ .‬که زرات در آن ترسب نموده و بعدًا به قسم دوراني از آن‬
‫خارج ميګردد‪.‬‬
‫اندازه ابعاد ترسب ګاه با در نظر داشت زرات که عبور آن توربين را متضرر نمي سازد محاسبه مي ګردد که در اين‬
‫صورت سرعت آب را طوري انتخاب مي نمايند زرات که توربين را متضرر مي نمايد بايد ترسب کند‪.‬‬
‫هر قدريکه سرعت آب کم ګردد ابعاد ترسبګاه اضافه ميشود‪.‬‬

‫پرچاوه ها ‪ -: Spillway‬ساختمان پرچاوه به منظور کنترول نمودن سطح آب در مجرا ډيزاين مي ګردد‪ .‬ساختمان‬
‫پرچاوه اتوماتيک ويا مجهز با دروازه مي باشد‪ .‬عبور آب از پرچاوه بايد دوچند مقدار نورمال مجرا باشد‪ ،‬پس پرچاوه بايد‬
‫کافي درازتر باشد تا آب اضافي را انتقال داده بتواند‪.‬‬
‫پرچاوه يک ساختمان کنترولي مجرا ميباشد ‪ ،‬وعالوه بر آن يک جا به وظيفه کنترول وظيفه تخليه مجرا را نيز انجام‬
‫ميدهد‪.‬‬
‫تخليه مجرا و عبور دادن آب از مجرا به دريا بطور کنترولي صورت بيګيرد تا از تخريب تهداب مجرا جلوګيري به عمل‬
‫امد‪.‬‬

‫تانک فوربي ‪ -: Fore bay Tank‬تانک فوربي ‪ Penstock‬و مجرا را باهم اتصال مي نمايد‪ ،‬وظيفه اساسي آن‬
‫تهيه نشين نمودن زرات آخري باشد که از ترسبګاه عبور نموده است و جلوګيري عبور آن زرات در ‪ Penstock‬مي باشد‪،‬‬
‫و يک جابه آن وظيفه آب را نيز انجام ميدهد ‪ .‬مجرا عبور زرات در ‪ Fore bay Tank‬مدنظر ګرفته ميشود تا زرات از‬
‫آن تخليه ګردد وهمچنان در فوربي جالي مدنظر ګرفته ميشودتا از عبور زرات بزرګ و اشيا شناور به ‪Penstock‬‬
‫جلوګيري نمايد‪.‬‬

‫نل توربين ‪ -: Penstock‬پنستاک عبارت از نل است که آب را تخت فشار به توربين انتقال ميدهد قيمت اين نل باالي‬
‫قيمت مجموعي هايدرو پاور تاثير زياد دارد‪ .‬تعين نمودن مناسب ‪ Penstock‬باالي قيمت جاري و ترميمات زياد تاثير‬
‫دارد‪ .‬براي اين که قيمت بهره برداري کم باشد‪ .‬بايد نکرو ‪ Support‬باالي ميالن استوار و اساس مستحکم اعمار ګردد‪.‬‬
‫آنجا بايد حطر تخريب از اثر جريان آب هاي اضافي وجود نداشته باشد‪ .‬وشرايط بي خطر مراقبت و ترميم وجود داشته‬
‫باشد‪.‬‬
‫در وقت طرحه ريزي قيمت پنستاک اين اسان است که قيمت اتصال و رنګ اميزي را کم مد نظر ګرفت انتخاب بين دو نل‬
‫پنستاک که ازمواد مختلف تهيه شده ميتواند قيمت متفاوت داشته باشد که ان باالي قيمت عمومي تاثير زياد دارد‪.‬بطور مثال‬
‫نل ارزان است اما مصارف براي بعضي مناطق قيمت ويا نامناسب مي باشد‪ .‬که براي انتخاب نوع نل شرايط خاص موجود‬
‫است‪.‬‬
‫در صورت انتخاب نوع ‪ Penstock‬بايد شرايط ذيل مد نظر ګرفته شود‪.‬‬
‫فشار ډيزاين شده‬ ‫‪.1‬‬
‫طريقه اتصال‬ ‫‪.2‬‬
‫قطر و ضايعات اصطحکاک‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫وزن و قيمت ‪. Installation‬‬ ‫‪.4‬‬
‫موجديت ساحه مناسب‬ ‫‪.5‬‬
‫‪.Terrain‬‬ ‫‪.6‬‬
‫نوع خاک‪.‬‬ ‫‪.7‬‬
‫ډيزاين و مراقبت‪.‬‬ ‫‪.8‬‬
‫شرايط آبهوا‬ ‫‪.9‬‬
‫موجوديت موثريت‬ ‫‪.10‬‬
‫قيمت مناسب‬ ‫‪.11‬‬
‫انتقال به ساحه‪.‬‬ ‫‪.12‬‬

‫‪Penstock Gate‬‬

‫‪Expansion‬‬
‫‪Joint‬‬ ‫‪Vent Pipe‬‬

‫‪Slide Block‬‬ ‫‪Anchor Block‬‬

‫‪Valve‬‬

‫مواد ذيل احتمال استفاده به استيشن ميکرو هايدرو پاور دارد‪.‬‬


‫فلز نرم ‪Polyvinyl‬‬ ‫‪.1‬‬
‫‪Unplasticize PUC‬‬ ‫‪.2‬‬
‫)‪High density Polyethylene (HDPE‬‬ ‫‪.3‬‬
‫)‪Medium density Polyethylene (MDPE‬‬ ‫‪.4‬‬
‫‪Spun ductile Iron‬‬ ‫‪.5‬‬
‫‪Asbestos Cement‬‬ ‫‪.6‬‬
‫‪Prestressed Concert‬‬ ‫‪.7‬‬
‫‪Wood Stave‬‬ ‫‪.8‬‬
‫)‪Glass Reinforced Plastic (GRP‬‬ ‫‪.9‬‬
‫چار نوع اول زياد مورد استفاده قرار ميګرد‪.‬‬

‫طاقت توليد شده زريعه آب ‪-: Power From Water‬‬


‫يک شيما هايدرو پاور به آب و تفاوت ارتفاع فشار (‪ )Head‬ضرورت دارد که باعث توليد طاقت مفيده ميشود‪ .‬اين يک‬
‫سيستم تبديل کننده طاقت مي باشد از ارتفاع فشار (‪ )Head‬و جريان (‪ )Flow‬طاقت توليد شده به شکل انرژي برقي و يا‬
‫طاقت ميخانيکي شافت مي باشد‪ .‬اين سيستم يک از مفيد ترين سيستم انتقال طاقت مي باشد‪.‬‬
‫يک مقدار آن از اثر اصطحکاک ‪ ،‬حرارت و آواز ضايع ميګردد‪.‬‬

‫‪Fore bay‬‬
‫‪Penstock‬‬

‫)‪Head (maters‬‬ ‫‪Power House‬‬

‫فشار ارتفاعي در اين جا عبارت ارتفاع عمودي ميباشد که آب از آن پرتاب مي ګردد‪.‬‬


‫‪Fore bay Channel Loses 5%‬‬
‫‪Full Power‬‬
‫)‪Potential (Power In Put‬‬
‫‪Penstock Loses 10%‬‬

‫‪Transmission Loses 10%‬‬


‫‪Turbine Loses 20%‬‬
‫)‪Step Up and down (Transformers Loses 4%‬‬

‫‪Generator Loses 15%‬‬


‫‪Power Output‬‬

‫ضايعات ‪ +‬طاقت حاصل = طاقت مصرف شده‬


‫‪Power Input = Power Output + Loss‬‬
‫او يا‬
‫ضريب مفيده ‪ x‬طاقت مصرف شده = طاقت حاصله‬
‫‪Power Output = Power Input x Conversion efficiency‬‬
‫بطور مثال اګر سيستم ‪ 200Kw‬توليد نمايد و ‪ 120Kw‬انتقال نمايد پس در اين صورت ضايعات ‪ 80Kw‬ميباشد کا در اين‬
‫صورت موثريت ‪ %60‬است (‪ )200x60%=120‬معادله فوق در حالت مختلف ‪ ،‬متفاوت افاده مي ګردد‪ .‬مجموع طاقت‬
‫مصرف شده که به سيستم داده شده بنام طاقت ناخالص ‪ Pgross‬ياد ميشود و طاقت که انتقال داده ميشود بنام طاقت خالص ‪Pnet‬‬
‫ياد ميشود‪ .‬و موثريت مجموعي سيستم ‪ eo‬ميباشد‪.‬‬

‫‪Pnet = Pgross x eo‬‬ ‫‪Kw‬‬


‫‪ Pgross‬مساوي به حاصل ضرب ‪ ، hgross‬مقدار و فاکتور ‪10‬‬
‫‪Pnet =hgross x Q x 10 eo Kw‬‬
‫که در اين جا فشارارتفاعي به ‪ M‬مقدار به ‪ M3/sec‬اندازه مي ګردد‪.‬‬
‫‪Power out Put = e civil work x e penstock x e turbine x e generator x e line x P Input= eo P Input‬‬

‫‪Power out Put = 0.95 x 0.9 x 0.8 x 0.85 x 0.9 x Power Input = 0.5 Power Input‬‬
‫معادله طاقت از نقطه نظر فزيک ‪The Physics Behind Power‬‬
‫‪Equation‬‬
‫انرژي که از اثر سقوط (پرتاب) يک جسم به دست مي ايد مساوي ميشود به حاصل ضرب وزن و ارتفاع عمودي که از‬
‫جسم به وجود مي آيد وزن آب سقوط شوده در مقابل قوه که آن به وجود مي آورد عمل مي نمايد ‪ .‬قوه حاصل ضرب کتله و‬
‫تعجيل است‪ .‬و فاصله عمودي عبارت است از ‪ hgross x Head‬است‬
‫‪Energy Released = mg . h gross‬‬ ‫‪Joules‬‬
‫‪Energy Released = Vρgh gross‬‬ ‫‪Joules‬‬
‫‪Gross Power (P gross) = Qρgh gross Joules/sec‬‬
‫‪ = Qρgh gross‬غير خالص طاقت‬ ‫‪Joules/sec‬‬
‫‪ -p‬د مايع کثافت ((‪ Kg/m3‬و ‪ - g‬د ځمکي د تعجيل ثقل‪.‬‬
‫‪Pnet =e0 ρ gh gross ________ Watts‬‬
‫‪Pnet =e0⋅1000⋅Q⋅9 .81⋅hgross ____ Watts‬‬
‫‪Pnet =e0⋅Q⋅9 . 8⋅hgross≈5⋅Q⋅hgross ____ Kw‬‬
‫‪Pnet =5⋅Q⋅h gross _______ Kw‬‬
‫مثال ‪ -: Example‬يک شيما ميکرو هايدرو پاور را ډيزاين نمايد در صورت که ‪ 50Kw‬برق توليد ميکند و‬
‫فشار ارتفاعي آن ‪ 20m‬است براي چه مقدار آب ضرورت است‪.‬‬
‫حـــــــل‪-:‬‬
‫‪Pnet =e0⋅10⋅Q⋅hgross‬‬
‫‪P net‬‬ ‫‪50‬‬ ‫‪M3‬‬
‫=‪Q‬‬ ‫=‬ ‫‪=0 .5‬‬
‫‪e0⋅10⋅hgross 0 .5×10×0. 5‬‬ ‫‪Sec‬‬
‫‪ -:‬اګر مقدار ‪ 150Lit/sec‬و ارتفاعي فشار در آن ‪ 90Foot‬است چه مقدار برق توليد ميکند‪.‬‬ ‫مثال ‪Example‬‬
‫حـــــــــل‪-:‬‬
‫‪h=900 feet =30 m‬‬
‫‪Lit‬‬ ‫‪M3‬‬
‫‪Q=150‬‬ ‫‪=0 .15‬‬
‫‪Sec‬‬ ‫‪Sec‬‬
‫‪P=e0⋅10⋅Q⋅h=0. 5×0. 15×10×30=22 Kw‬‬
‫ډيزاين پروژه ‪-: Designing a Scheme‬‬
‫براي ډيزاين يک پروژه ميکرو هايدرو پاور چهار مرحله ذيل مدنظر ګرفته ميشود‪.‬‬

‫‪-: Capability and Demand Survey‬‬ ‫‪.1‬‬


‫در طرحه و ډيزاين پروژه دانستن مقدار ضرورت برق براي کدام منظور ضرور مي باشد‪ ،‬چه وقت تقاضا کننده ګان و در‬
‫کجا اعمار اين پروژه را تقاضا دارند‪ .‬ايا مصرف کننده پالن دورنمائي دارند و عمل ميکند ويا نه ايا سهم در اعمار پروژه‬
‫ميګيرد و يا نه‪ ،‬براي اورګانيزن پروژه قابليت کار اهايي‪ ،‬مواد محلي‪ ،‬و به دست اوردن ديګير مواد مورد ضرورت بايد‬
‫مطالعه ګردد‪.‬‬

‫هايدرولوژي و سروي ساحوي ‪-: Hydrology Study and Site Survey‬‬ ‫‪.2‬‬
‫توسط اين سروي پونسيال ساحه را تعين مي نمايد‪ ،‬نوسانات جريان مجرا نظر به وقت تعين ميګردد محل اخذ آب تعين‬
‫ميګردد‪ ،‬محل اقتصادي براي اعمار پروژه تثبيت ميګردد‪ .‬همچنين مقدار طاقت نيز تعين ميګردد‪ .‬همجنان استفاده متنوع آب‬
‫مثًال‪ ،‬آبياري‪ ،‬برق پروژه ماهي و غيره نيز مطالعه ميګردد و از نظر دور انداخته نمي شود‪.‬‬
‫مطالعه عملي ممکنه ‪-: Pre-feasibility Study‬‬ ‫‪.3‬‬
‫در اين صورت قيمت عاجل ( سريع) پروژه تعين ميګردد‪ .‬دراين صورت ډيزاينر (‪ ) 3-4‬حالت را مد نظر مي ګيرد‪ .‬امکان‬
‫دارد که امکانات مختلف اعمار مورد مقايسه ګردد‪ .‬همچنان امکان اتصال برق به شبکه دولتي ‪ ،‬استمال جنراتور ډيزلي ‪،‬‬
‫امکان توسعه شبکه در اينده نيز مورد مطالعه قرار ميګيرد‪ .‬وريانت مناسب و اقتصادي انتخاب ميګردد‪ .‬در اين مرحله‬
‫نتيجه سروي اول که به منظور تعين تقاضا مردم صورت ګرفته با اين سروي مقايسه مي ګردد‪ .‬در اين مرحله نتيجه ګيري‬
‫و ذيکومنديشن نيز ضم پالن تقويمي اعمار پروژه ‪ ،‬شرايط مانوتورينګ نيز ضم اسناد پروزه ميګردد‪ .‬در تهيه اسناد بايد‬
‫اضافه از يک انجينر سهم بګيرد‪ .‬راپور بايد دراين مرحله مورد مباحثه قرار بګيرد‪ .‬قيمت پروژه از طريق محاسبات سريع‬
‫و تحمين تعين ميګردد‪.‬‬

‫مطالعه عملي کامل ‪-: Full Feasibility Study‬‬ ‫‪.4‬‬


‫اګر در مرحله مباحثه يک وريانت مناسب و اقتصاد يتثبيت ګردد‪ .‬پس اين پروژه بعدًا محاسبه دقيق ميشود و قيمت مجموعي‬
‫پروژه تعين ميګردد‪ .‬که در اين صورت اسناد براورد با درنظر داشت فاکتور هاي اقتصادي ضم اسناد ميګردد‪ .‬که در اينجا‬
‫حتمي نيست تمام امور (‪ )Operation‬و (‪ ) O + M ( ، )Maintenance‬مد نظر ګرفته شود‪.‬‬
‫اما در نظر ګرفتن مزثريت دسګاه و اقتصاد ي بودن پروژه حتمي ميباشد‪.‬‬
‫در صورت که دسګاه ميکرو هايدر پاور به منظور تنوير کارهاي ميخانيکي مورد استفاده قرار بګيرد دراين صورت بايد‬
‫شرايط کار آن‪ ،‬استفاده و تاديه قيمت مصرف تحت قرارداد عملي ګردد‪.‬‬

‫مثال ‪ -: Example‬طاقت برق را دريابيد در صورتيکه مقدار آب ‪ Q=500Lit/sec‬و ارتفاع ‪ Hg=10m‬و طول‬
‫پنستاک ‪ Lp=25m‬و ‪ 3bend<20o‬و نسبت ‪ r/d=4‬و نسبت ‪ d1/d2=1.5‬باشد‪.‬‬
‫حـــــــــل‪ -:‬اول قطر پنستاک را پيدا مينمايم‬
‫‪0 . 38‬‬ ‫‪0 .38‬‬
‫‪D p =41Q‬‬ ‫‪=41×500‬‬ ‫‪=434 . 9≈450 mm‬‬
‫حاله سرعت را در پنستاک پيدا مينمايم‬
‫‪Q 4Q‬‬ ‫‪4×0. 5‬‬ ‫‪M‬‬
‫= =‪V p‬‬ ‫=‬ ‫‪=3 .15‬‬
‫) ‪A π⋅d p 3 . 14×(0 . 45‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪Sec‬‬
‫سرعت در پنستاک بايد در انتروال (‪ )3.5m/sec-1.5‬باشد که دراين مثال سرعت ‪ 3.15m/sec‬است پس سرعت درست‬
‫است‪ .‬نظر به ګراف ذيل‪:‬‬
‫‪0061‬‬
‫‪V = 1.5 m/s V = 2.0 m/s‬‬ ‫‪V = 3.5 m/s‬‬
‫‪0041‬‬

‫‪0021‬‬

‫‪0001‬‬

‫‪008‬‬

‫‪006‬‬
‫‪]s/l[ Q‬‬

‫‪004‬‬

‫‪002‬‬

‫‪0‬‬
‫‪0‬‬
‫‪05‬‬

‫‪]mm[ D‬‬
‫‪001‬‬
‫‪051‬‬
‫‪002‬‬
‫‪052‬‬
‫‪003‬‬
‫‪053‬‬
‫‪004‬‬
‫‪054‬‬
‫‪005‬‬
‫‪055‬‬
‫‪006‬‬
‫‪056‬‬
‫‪007‬‬
‫‪057‬‬
‫‪008‬‬
‫‪058‬‬
‫‪009‬‬
‫‪059‬‬
‫‪0001‬‬
‫‪0501‬‬
‫‪0011‬‬
‫‪0511‬‬
‫‪0021‬‬

‫ضايعات مجموعي را در پنستاک پيدا مينمايم‬


‫‪Total . Loss=Headwall . loss+Turbulence . loss‬‬
‫مجموعي ضايعات مساوي ميشود به ضايعات طولي جمع ضايعات ارتفاعي‬
‫‪2‬‬
‫‪V‬‬
‫=‪Turbulence . loss‬‬ ‫‪( K +K +K‬‬ ‫) ‪+K‬‬
‫‪2 g Inlet Bend Constractoin Vilv‬‬
‫‪ KInlet‬را از جدول ذيل ميګريم که اين ضايعات کدام وقت که آب در داخل پنستاک ميشود که به چهار قسم است که مادراين‬
‫جا ‪ 0.5‬را قبول ميکنيم‪:‬‬
‫‪ Kbend‬را از جدول ذيل نطر به ‪ r/d=4‬و زاويه مساوي به ‪ 20o‬ما انتحاب ميکنيم‬
‫‪R‬‬
‫‪For =4∧θ≤20 o‬‬
‫‪d‬‬
‫‪0 . 10+0 .12‬‬
‫= ‪K bend‬‬ ‫‪=0 .11‬‬
‫‪2‬‬
‫چون در اين مثال ما دو دانه ‪ Bend‬است پس ضرب دو مينمايم‬
‫‪K Bend=0. 11×2=0 . 22‬‬
‫‪Kconstraction‬را از جدول ذيل نظر به ‪ d1/d2 =1.5‬انتخاب مينمايم‪:‬‬
‫‪K Cons =0 .25‬‬
‫‪ KValve‬از جدول ګرفته ميشود دراين پنستاک ‪ Valve‬وجود ندارد مساوي به صفر است‪.‬‬
‫ را پيدا ميکنيم‬Turbulence Loss ‫پس ضايعات موضعي‬
2
V 3 .15 2
Turbulence . loss= ( K Inlet +K Bend +K Constractoin +K Vilv )= (0 . 5+0 . 22+0. 25+0)
2g 2×9. 81
9 . 92
Turbulence . Loss= (0 . 97 )=0 . 5
19. 62
‫ را دريافت مينمايم‬Hwall Loss ‫حاله ضايعات طولي‬
‫‪L P ×V 2‬‬
‫‪H wall . loss =f‬‬
‫‪D P ×2 g‬‬
‫اول که قيمت ضريب ‪ f‬را دريافت مينمايم نسبت ‪ K/d‬را دريافت مينمايم‪ .‬و قيمت ‪ K‬را از جدول به اساس مواد پنستاک و‬
‫پيشبني عمر آن که پنستاک از مواد اهن نرم و دربين پنج تا پانزده سال در نظر ګرفته شده است‪ .‬که ‪ K =0.1‬است که از‬
‫جدول ذيل ګرفته شده است‪ .‬و ‪ d‬قطر پنستاک است‪.‬‬

‫نظر به محور (‪)Y‬‬


‫‪K 0 .1‬‬
‫=‬ ‫‪=0 . 00022‬‬
‫‪d 450‬‬
‫نظر به محور (‪)X‬‬
‫‪1. 2Q 1 .2×500‬‬
‫=‬ ‫‪=1. 3‬‬
‫‪d‬‬ ‫‪450‬‬
‫قيمت ‪ f‬را از ګراف ذيل ګرفت و قيمت ‪ f =0.014‬است‪.‬‬
‫‪2‬‬
‫‪L ×V‬‬ ‫‪25×3 .15‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪3 . 47‬‬
‫‪H wall . loss =f P‬‬ ‫×‪=0 .014‬‬ ‫=‬ ‫‪=0. 39‬‬
‫‪D P×2 g‬‬ ‫‪0 . 45×2×9 . 81 8. 83‬‬
‫حاله ضايعات مجموعي را دريافت مينمايم‪:‬‬
‫‪Total. Loss=Turbulence . Loss+H Wall . Loss=0. 5+0 . 34=0 .84‬‬
‫ضايعات در پنستاک بايد از (‪ )%10-%5‬اضافه نباشد چون ضايعات ‪ %8.4‬است پس ضايعات درست محاسبه شده است‪.‬‬

‫حاله ‪ Hnet‬را دريافت مينمايم‪:‬‬


‫‪H net =H Gross −Total . Loss=10−0 .84=9. 16 m‬‬
‫حاله توربين را انتخاب مينمايم که توربين کراسفلو نوع ‪ T12‬را انتخاب مينمايم که ‪ Dran =300mm‬و تعداد پره هاي آن ‪28‬‬
‫دانه است و در بين ارتفاع ‪ H= 4-50m‬کار ميکند و ‪ Lran‬مساوي ميشود به‪:‬‬
‫‪0 . 23 Q‬‬
‫= ‪Lranar‬‬
‫‪Jet √ H net‬‬
‫‪Jet=(0 . 1−0 . 2) Dranar =0 . 15×0 . 3=0. 04‬‬
‫‪0 . 23×0. 5‬‬ ‫‪0 . 115‬‬
‫= ‪Lranar‬‬ ‫=‬ ‫‪=0 .935×1000=935 mm‬‬
‫‪0 . 04×√ 9 .16 0 . 123‬‬
‫‪ Lranar‬در توربين کراسفلو ‪ T12‬در بين (‪ )1000mm-50‬باشد‪ .‬پس (‪ )1000<935<50‬پس درست انتخاب شده است‪.‬‬
‫حاله ‪ bo‬را محاسبه مينمايم‬
‫‪Q‬‬ ‫‪500‬‬ ‫‪1811.5‬‬
‫⋅‪b 0=3. 623‬‬ ‫⋅‪=3 .623‬‬ ‫=‬ ‫‪=598 . 5 mm‬‬
‫‪√ H net‬‬ ‫‪√ 9 . 16 3 . 03‬‬
‫در توربين ‪ T12‬بايد ‪ bo‬در بين (‪ )1120mm-100‬باشد‪.‬‬
‫حاله ‪ RPM‬را دريافت مينمايم‬
‫‪40 √ H net 40×√ 9. 16‬‬ ‫‪R‬‬
‫= ‪RPM Turben‬‬ ‫=‬ ‫‪=403 . 5‬‬
‫‪D Ranar‬‬ ‫‪0.3‬‬ ‫‪Min‬‬
‫حاله ‪ Speed Rolio‬توربين را دريافت مينمايم‬
‫‪RPM Generator‬‬
‫=‪Speed . Rolio‬‬
‫‪RPM Turben‬‬
‫‪ RPM‬جنراتور از (‪ )1500-1000‬است ‪.‬‬
‫‪RPM Generator 1500‬‬
‫=‪Speed . Rolio‬‬ ‫=‬ ‫‪=3. 71≈4‬‬
‫‪RPM Turben 403 . 5‬‬
‫بايد ‪ Speed Rolio <5‬باشد پس درست محاسبه شده است‪.‬‬
‫حاله سايز پولي توربين ار دريافت مينمايم‬
‫‪nTurben⋅d Turben =nGenerator⋅dGenerator‬‬
‫در فارمول فوق‬
‫‪ nturben‬تعداد دورهاي پولي توربين است در يک دقيقه‬
‫‪ ngenerator‬تعداد دورهاي پولي جنراتور است در يک دقيقه‬
‫‪ dturben‬قطر پولي توربين است‬
‫‪ dgenerator‬قطر پولي جنراتور است‬
‫که دراين جا ‪ nturben =403.5RPM‬و ‪ ngenerator = 1500RPM‬و ‪ dgenerator = 5 Inch‬است ما ‪ dturben‬را دريافت مينمايم‬
‫‪nGenerator ×dGenerator 1500×5‬‬
‫= ‪d Turben‬‬ ‫=‬ ‫‪=18. 5 Inch‬‬
‫‪nturben‬‬ ‫‪403 .5‬‬
‫پس نسبت آن ‪ 1:5‬امد پس درست محاسبه شده است اګر از ‪ 1:5‬زياد شود به دو نسبت تقسيم مي نمايم مثًال ‪ 1:7‬يک را‬
‫‪ 1:4‬و ديګر آن را ‪. 1:3‬‬
‫حاله طاقت برق ار دريافت مينمايم که چند کيلو واټ است‪.‬‬
‫‪P=Q⋅H gross⋅g⋅e=0 .5×10×9 .81×0 .5=24 . 5 Kw‬‬
‫حاله سايز جنراتور ار دريفت مينمايم‬
‫‪P‬‬
‫×‪Size. Generator=E‬‬
‫‪A×B×C×D‬‬

‫‪Different factors are relevant for the sizing of the generator‬‬


‫‪(A) Max. Ambient temperature‬‬
‫)‪(B‬‬ ‫‪Altitude of the installation‬‬
‫‪(C) Power factor of the load‬‬
‫)‪(D‬‬ ‫‪ELC correction factor‬‬
‫)‪(E‬‬ ‫‪Security factor‬‬
‫‪ - A‬اعظمي درجي حرارت است که از جدول ذيل ګرفته ميشود‪ .‬و دراين جا اعظمي درجي حرارت ‪ 45o‬است‬
‫‪50‬‬ ‫‪45‬‬ ‫‪40‬‬ ‫‪30‬‬ ‫‪25‬‬ ‫‪20‬‬ ‫درجي حرارت به ‪Co‬‬
‫‪0.92‬‬ ‫‪0.96‬‬ ‫‪1.00‬‬ ‫‪1.06‬‬ ‫‪1.08‬‬ ‫‪1.1‬‬ ‫فکتور درجي حرارت‬
‫‪ – B‬ارتفاع ساحه از سطح بخر که از جدول ذيل ګرفته ميشود‪.‬‬
‫ارتفاع از سطح بخر ‪4500 4000 3500 3000 2500 2000 1750 1500 1250 1000‬‬
‫‪0.77 0.8‬‬ ‫‪0.8‬‬ ‫‪0.86‬‬ ‫‪0.9‬‬ ‫‪0.93 0.94 0.96 0.98‬‬ ‫‪1‬‬ ‫فکتور ارتفاع‬

‫‪ – C‬فکتور طاقت است که از جدول ذيل ګرفته ميشود‪.‬‬


‫‪1‬‬ ‫براي ساماناالت که حرارت توليد ميکند‬
‫فکتور طاقت ‪Power Factor‬‬
‫‪0.8‬‬ ‫براي ساماناالت که حرارت توليد نه ميکند‬
‫‪ – D‬فکتور کنترول کننده بار برق ‪ Electric Load Control Correction Factor‬مساوي به ‪ 0.88‬است‪.‬‬
‫‪ – E‬فکتور حفاظت ‪ Security Factor‬را درهر حالت ‪ %30‬قبول ميکنيم‪.‬‬

‫‪P‬‬ ‫‪24 . 5 Kw‬‬ ‫‪31 .85‬‬


‫×‪Size. Generator=E‬‬ ‫×‪=1 .3‬‬ ‫=‬
‫‪A×B×C×D‬‬ ‫‪0 . 96×1 . 0×0 . 8×0 .88 0 . 7‬‬
‫‪Size. Generator=45 . 5 KVA≈45 KVA‬‬
‫حاله مقطع سيم ارانتخاب مينمايم که به سه قريه برق انتقال داده شده است که شيما آن طور ذيل است‬

‫‪MHP-P.H‬‬

‫‪L=500M A‬‬

‫‪D‬‬ ‫‪L=300m‬‬ ‫‪B‬‬ ‫‪L=400m‬‬ ‫‪C‬‬


‫‪150F‬‬ ‫‪200F‬‬

‫‪L=500m‬‬

‫‪E‬‬

‫‪180F‬‬

‫ما در)‪ Power House (24.5Kw‬برق داريم و اين را به سه قريه توزيع مينمايم که در قريه )‪ C (200‬فاميل و در قريه‬
‫)‪ D (150‬فاميل و در قريه )‪ E (180‬فاميل ذنده ګي ميکنند که براي هر فاميل ‪ 46.23W‬برق ميرسد و ضايعات ولتيج را‬
‫‪ %10‬در نظر ګرقته شوده است ضايعات ولتيج بايد از ‪ %15‬اضافه نشود‪ .‬و ضايعات از نقطه ‪ A‬تا نقطه )‪ B (4%‬و از‬
‫نقطه ‪ B‬تا نقطه )‪ C (2%‬و از نقطه ‪ B‬تا نقطه )‪ D (2%‬و از نقطه ‪ B‬تا نقطه )‪ E (2%‬در نظر ګرفته شوده است ‪.‬‬
‫در لين و پاور فکتور را ‪ PF =0.8‬است پراي لين مسي و المونيمي که ‪ K‬انها ‪ Cu =56‬و ‪ Al =35‬است ‪ .‬که از نقطه ‪ A‬تا‬
‫نقطه ‪ B‬توسط لين سه فازه انتقال ميدهيم و بعدًا به هر قريه توسط يک فاز انتقال ميدهيم‪.‬‬
‫اول دريافت مينمايم که به هر قريه چند کيلوات برق ميرسد‪ .‬اول به قريه ‪C‬‬
‫‪24 . 5×200‬‬
‫=‪C‬‬ ‫‪=9 . 25 Kw‬‬
‫‪530‬‬
‫به قريه ‪: D‬‬
‫‪24 .5×150‬‬
‫=‪D‬‬ ‫‪=6 . 9 Kw‬‬
‫‪530‬‬
‫به قريه ‪-: E‬‬
‫‪24 . 5×180‬‬
‫=‪E‬‬ ‫‪=8 .32 Kw‬‬
‫‪530‬‬
‫جريان را درلين از نقطه ‪ A‬تا ‪ B‬دريافت مينمايم به لين مسي‬
‫‪P‬‬ ‫‪24 . 5×1000‬‬ ‫‪24500‬‬
‫=‪I‬‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪=44 . 26 Amp‬‬
‫‪1. 73×V ×PF 1. 73×400×0. 8 553 . 6‬‬
‫مساخت لين را از نقطه ‪ A‬تا ‪ B‬دريافت مينمايم‬
‫‪1 .73×L×I‬‬
‫=‪A‬‬
‫‪K ×ΔV‬‬
‫ضايعات ولتاج (‪ )ΔV‬دريافت مينمايم‬
‫‪ΔV =400×4 %=16 Volt‬‬
‫پس‬
‫‪1 .73×L×I 1 . 73×500×44 . 26 38285‬‬
‫=‪A‬‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪=42. 7 mm 2‬‬
‫‪K ×ΔV‬‬ ‫‪56×16‬‬ ‫‪896‬‬
‫چون در بازار افغانستان سيم به مساخت ‪ 42.7mm2‬پيدا نميشود مااز جدول ‪ 50mm2‬را انتخاب مينمايم که طور ذيل نشان‬
‫داده ميشود‪Cabale Size = Cu 4*50mm2 .‬‬
‫جريان را درلين از نقطه ‪ A‬تا ‪ B‬دريافت مينمايم به لين المونيمي‬
‫‪P‬‬ ‫‪24 . 5×1000‬‬ ‫‪24500‬‬
‫=‪I‬‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪=44 . 26 Amp‬‬
‫‪1. 73×V ×PF 1. 73×400×0. 8 553 . 6‬‬
‫مساخت لين را از نقطه ‪ A‬تا ‪ B‬دريافت مينمايم‬
‫‪1 .73×L×I‬‬
‫=‪A‬‬
‫‪K ×ΔV‬‬
‫ضايعات ولتاج (‪ )ΔV‬دريافت مينمايم‬
‫‪ΔV =400×4 %=16 Volt‬‬
‫پس‬
‫‪1 .73×L×I 1 . 73×500×44 . 26 38285‬‬
‫=‪A‬‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪=68 . 36 mm 2‬‬
‫‪K ×ΔV‬‬ ‫‪35×16‬‬ ‫‪560‬‬
‫چون در بازار افغانستان سيم به مساخت ‪ 68.36mm2‬پيدا نميشود مااز جدول ‪ 70mm2‬را انتخاب مينمايم که طور ذيل‬
‫نشان داده ميشود‪Cabale Size = Al 4*70mm2 .‬‬

‫‪Standard Cross Sectional Area for Electric Wires and Cables‬‬


‫جدول مساخت لين که در بازارهاي افغانستان دريافت ميشود‪.‬‬
‫‪No‬‬ ‫‪Standard cable size in mm2‬‬ ‫‪Remarks‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪0.5‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪0.75‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪1.5‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪2.5‬‬
‫‪5‬‬ ‫‪4‬‬
‫‪6‬‬ ‫‪6‬‬
‫‪7‬‬ ‫‪10‬‬
‫‪8‬‬ ‫‪16‬‬
‫‪9‬‬ ‫‪25‬‬
‫‪10‬‬ ‫‪35‬‬
‫‪11‬‬ ‫‪50‬‬
‫‪12‬‬ ‫‪70‬‬
‫‪13‬‬ ‫‪95‬‬
‫‪14‬‬ ‫‪120‬‬
‫‪15‬‬ ‫‪150‬‬
‫‪16‬‬ ‫‪185‬‬
‫‪17‬‬ ‫‪240‬‬
‫‪18‬‬ ‫‪300‬‬
‫‪19‬‬ ‫‪360‬‬

‫حاله مساخت لين از نقطه ‪ B‬تا نقطه ‪ C‬را دريافت مينمايم چون از نقطه ‪ A‬تا نقطه ‪ B‬برق توسط لين سه فازه انتقال داده‬
‫شده است و ولتاج آن ‪ 400V‬است و از نقطه ‪ B‬تا نقطه هاي ‪ C,D,E‬لين يک فازه برق انتقال داده شده است و ولتاج از سه‬
‫فازه به يک فازه توسط فارمول ذيل تبديل ميشود ‪.‬‬
‫‪V‬‬ ‫‪384‬‬
‫= ‪V SP= 3 P‬‬ ‫‪=222Volt‬‬
‫‪√3 1 .73‬‬
‫چون ولتاج سه فازه ‪ 400V‬است ما دراين جا ‪ 384V‬ګرفته شوده است که ‪ %4‬ضايعات از آن منفي شوده است‪.‬‬
‫چون ضايعات ولتاج ‪ %10‬در تمام لين ګرفته شوده است‪ .‬و از نقطه ‪ A‬تا نقطه ‪ B 4%‬ګرفته شوده است ‪ %6‬را از نقطه ‪B‬‬
‫تا نقطه هاي ‪ C,D,E‬که در هر مسير ‪ %2‬ميباشد‪.‬‬
‫اول به لين مسي محاسبه مينمايم‬
‫‪P‬‬ ‫‪9 .25‬‬ ‫‪9250‬‬
‫=‪I‬‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪=52. 08 Amp‬‬
‫‪V ×PF 222×0 . 8 177 . 6‬‬
‫ضايعات ولتاج (‪ )ΔV‬دريافت مينمايم‬
‫‪ΔV =222×2 %=4 . 44 Volt‬‬
‫مساخت لين را دريافت مينمايم‬
‫‪2×L×I 2×400×52. 08 41664‬‬
‫=‪A‬‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪=167 .7 mm2‬‬
‫‪K× ΔV 56×4 . 44‬‬ ‫‪248 . 6‬‬
‫چون مساخت لين زياد است ‪ .‬پس توسط سه فازه انتقال ميدهيم‪.‬‬
‫‪P‬‬ ‫‪9. 25×1000‬‬ ‫‪9250‬‬
‫=‪I‬‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪=17 . 4 Amp‬‬
‫‪1. 73×V ×PF 1. 73×384×0. 8 531 . 45‬‬
‫ضايعات ولتاج (‪ )ΔV‬دريافت مينمايم‬
‫‪ΔV =384×2 %=7 . 7 Volt‬‬
‫مساخت لين را دريافت مينمايم‬
‫‪1 .73×L×I 1 . 73×400×17 . 4 12040 .8‬‬
‫=‪A‬‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪=27 . 9 mm 2‬‬
‫‪K ×ΔV‬‬ ‫‪56×7 .7‬‬ ‫‪431 . 2‬‬
‫چون در بازار افغانستان سيم به مساخت ‪ 27.9mm2‬پيدا نميشود مااز جدول ‪ 25mm2‬را انتخاب مينمايم که طور ذيل نشان‬
‫داده ميشود‪Cabale Size = Cu 4*25mm2 .‬‬
‫جريان را درلين از نقطه ‪ B‬تا ‪ C‬دريافت مينمايم به لين المونيمي‬
‫‪P‬‬ ‫‪9. 25×1000‬‬ ‫‪9250‬‬
‫=‪I‬‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪=17 . 4 Amp‬‬
‫‪1. 73×V ×PF 1. 73×384×0. 8 531 . 45‬‬
‫ضايعات ولتاج (‪ )ΔV‬دريافت مينمايم‬
‫‪ΔV =384×2 %=7 . 7 Volt‬‬
‫مساخت لين را دريافت مينمايم‬
‫‪1 .73×L×I 1 . 73×400×17 . 4 12040 .8‬‬
‫=‪A‬‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪=44 .7 mm2‬‬
‫‪K ×ΔV‬‬ ‫‪35×7 . 7‬‬ ‫‪269 .5‬‬
‫چون در بازار افغانستان سيم به مساخت ‪ 44.6mm2‬پيدا نميشود مااز جدول ‪ 50mm2‬را انتخاب مينمايم که طور ذيل نشان‬
‫داده ميشود‪Cabale Size = Al 4*50mm2 .‬‬
‫جريان را درلين از نقطه ‪ B‬تا ‪ D‬دريافت مينمايم به لين مسي‬
‫‪P‬‬ ‫‪6 . 9×1000‬‬ ‫‪6900‬‬
‫=‪I‬‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪=13 Amp‬‬
‫‪1. 73×V ×PF 1. 73×384×0. 8 531 . 45‬‬
‫ضايعات ولتاج (‪ )ΔV‬دريافت مينمايم‬
‫‪ΔV =384×2 %=7 . 7 Volt‬‬
‫مساخت لين را دريافت مينمايم‬
‫‪1 .73×L×I 1 . 73×300×13 6747‬‬
‫=‪A‬‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪=15 . 6 mm 2‬‬
‫‪K ×ΔV‬‬ ‫‪56×7 .7‬‬ ‫‪431 . 2‬‬
‫چون در بازار افغانستان سيم به مساخت ‪ 15.6mm2‬پيدا نميشود مااز جدول ‪ 16mm2‬را انتخاب مينمايم که طور ذيل نشان‬
‫داده ميشود‪Cabale Size = Cu 4*16mm2 .‬‬
‫جريان را درلين از نقطه ‪ B‬تا ‪ D‬دريافت مينمايم به لين المونيمي‬
‫‪P‬‬ ‫‪6 . 9×1000‬‬ ‫‪6900‬‬
‫=‪I‬‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪=13 Amp‬‬
‫‪1. 73×V ×PF 1. 73×384×0. 8 531 . 45‬‬
‫ضايعات ولتاج (‪ )ΔV‬دريافت مينمايم‬
‫‪ΔV =384×2 %=7 . 7 Volt‬‬
‫مساخت لين را دريافت مينمايم‬
‫‪1 .73×L×I 1 . 73×300×13 6747‬‬
‫=‪A‬‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪=25 mm 2‬‬
‫‪K ×ΔV‬‬ ‫‪35×7 . 7‬‬ ‫‪269 .5‬‬
‫از جدول ‪ 25mm2‬را انتخاب مينمايم که طور ذيل نشان داده ميشود‪.‬‬
‫‪Cabale Size = Al 4*25mm2‬‬
‫جريان را درلين از نقطه ‪ B‬تا ‪ E‬دريافت مينمايم به لين مسي‬
‫‪P‬‬ ‫‪8. 32×1000‬‬ ‫‪8320‬‬
‫=‪I‬‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪=15 .66 Amp‬‬
‫‪1. 73×V ×PF 1. 73×384×0. 8 531 . 45‬‬
‫ضايعات ولتاج (‪ )ΔV‬دريافت مينمايم‬
‫‪ΔV =384×2 %=7 . 7 Volt‬‬
‫مساخت لين را دريافت مينمايم‬
‫‪1 .73×L×I 1 . 73×500×15 .66 13545. 9‬‬
‫=‪A‬‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪=31 . 4 mm 2‬‬
‫‪K ×ΔV‬‬ ‫‪56×7 .7‬‬ ‫‪431 .2‬‬
‫چون در بازار افغانستان سيم به مساخت ‪ 31.4mm2‬پيدا نميشود مااز جدول ‪ 35mm2‬را انتخاب مينمايم که طور ذيل نشان‬
‫داده ميشود‪Cabale Size = Cu 4*35mm2 .‬‬
‫جريان را درلين از نقطه ‪ B‬تا ‪ E‬دريافت مينمايم به لين المونيمي‬
‫‪P‬‬ ‫‪8. 32×1000‬‬ ‫‪8320‬‬
‫=‪I‬‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪=15 .67 Amp‬‬
‫‪1. 73×V ×PF 1. 73×384×0. 8 531 . 45‬‬
‫ضايعات ولتاج (‪ )ΔV‬دريافت مينمايم‬
‫‪ΔV =384×2 %=7 . 7 Volt‬‬
‫مساخت لين را دريافت مينمايم‬
‫‪1 .73×L×I 1 . 73×500×15 .66 13545. 9‬‬
‫=‪A‬‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪=50 .26 mm2‬‬
‫‪K ×ΔV‬‬ ‫‪35×7 . 7‬‬ ‫‪269. 5‬‬
‫چون در بازار افغانستان سيم به مساخت ‪ 50.26mm2‬پيدا نميشود مااز جدول ‪ 50mm2‬را انتخاب مينمايم که طور ذيل‬
‫نشان داده ميشود‪Cabale Size = Al 4*50mm2 .‬‬
‫جدول محاسبات لين‬
‫جريان ‪ Amp‬فاز طول لين‬ ‫ضايعات‬ ‫مساخت لين‬
‫لين‬ ‫طاقت ‪Kw‬‬ ‫ولتاژ ‪Volt‬‬
‫‪M‬‬ ‫ولتاژ ‪%‬‬ ‫‪mm2‬‬
‫)‪A-B (Cu‬‬ ‫‪50‬‬
‫)‪A-B (Al‬‬
‫‪24.5‬‬ ‫‪500‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪44.26‬‬ ‫‪4%‬‬ ‫‪400‬‬
‫‪70‬‬
‫)‪B-C (Cu‬‬ ‫‪25‬‬
‫)‪B-C (Al‬‬
‫‪9.25‬‬ ‫‪400‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪17.4‬‬ ‫‪2%‬‬ ‫‪384‬‬
‫‪50‬‬
‫)‪B-D (Cu‬‬ ‫‪16‬‬
‫)‪B-D (Al‬‬
‫‪6.9‬‬ ‫‪300‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪2%‬‬ ‫‪384‬‬
‫‪25‬‬
‫)‪B-E (Cu‬‬ ‫‪35‬‬
‫)‪B-E (Al‬‬
‫‪8.32‬‬ ‫‪500‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪15.67‬‬ ‫‪2%‬‬ ‫‪384‬‬
‫‪50‬‬

‫مشاخصات توربين ‪ T15‬طورذيل است‪.‬‬


‫‪ Dranar =300mm‬و ‪ Lranar = (50-1000) mm‬و ارتفاع که اين توربين کار ميکند‪H = (4-50)m.‬‬
‫تعداد پره هاي ‪ 28NO‬عدد و اين توربين کارميکند ‪Q =(100-820)Lit/sec‬‬
‫‪ bo‬توسط فارمول ذيل دريافت ميشود‬
‫‪Q‬‬
‫×‪b O=3 .623‬‬
‫‪√ H Net‬‬
‫‪ RPM‬را توسط فارمل ذيل دريافت ميشود‪.‬‬

‫‪RPM =40‬‬
‫‪√ H Net‬‬
‫‪DRanar‬‬
‫که اين فارمول عمومي است که به هر توربين کراسفلو کار ميکند‬
‫مشاخصات توربين ‪ T7‬طورذيل است‪.‬‬
‫‪ Dranar =360mm‬و ‪ Lranar = (85-620) mm‬و ارتفاع که اين توربين کار ميکند‪H = (5-50)m.‬‬
‫تعداد پره هاي ‪ 32NO‬عدد و اين توربين کارميکند ‪Q =(100-820)Lit/sec‬‬
‫‪ bo‬توسط فارمول ذيل دريافت ميشود‬
‫‪Q‬‬
‫=‪b O‬‬
‫‪0. 3×√ H Net‬‬
‫‪ RPM‬را توسط فارمل ذيل دريافت ميشود‪.‬‬
‫‪RPM =114×√ H Net‬‬

‫محافظت تجهيزات برقی ازاصابت مستقيم صاعقه‬


‫وقوع الماسک دراستيشن ها سبب ايجاد ولتاژ فوقالعاده بلند گرديده که باعث از بين رفتن عايق های برق شده و در نتيجه‬
‫حريق رخ خواهد داد‪ ،‬بنا" ستيشن های هوای آزاد بايد بصورت درست از اصابت ساعقه محفوظ باشد‪ .‬جهت جلوگيری اين‬
‫حادثه از آله محافظتی ساعقه استفاده بعمل ميآيد‬

‫اين آله از يک ميله فوالدی ساخته شده که در باالی پايه های مرتفع نصب ميگردد‪ .‬اگر پايه فلزی باشد خودش منحيث هادی‬
‫جريان عمل مينمايد واگر پايه چوبی باشد بايد از سيم فوالدی که مساحت مقطع آن کمتر از ‪ 35‬مليمتر مربع نباشد استفاده‬
‫گردد و بعدا" به لين آرت وصل گردد‪.‬‬

‫آله جلوگيری از الماسک به اطراف خود فضايی را تشکيل ميدهد که بنام ساحه محفوظ يا امن ياد ميگردد ‪.‬‬
‫مساحت ساحه امن مربوط به عوامل مختلف بوده که قرار ذيل اند‪:‬‬
‫تعداد آله های دفاعيه‬ ‫‪)1‬‬
‫ارتفاع آله محافظوی‬ ‫‪)2‬‬
‫تناسب موقيعت آله های محافظوی نسبت به يکديگر‬ ‫‪)3‬‬
‫ارتفاع وقوع الماسک‬ ‫‪)4‬‬
‫چگونگی اتمسفير و شرايط جيولوژيکی‬ ‫‪)5‬‬
‫جهت پيدا نمودن ساحه محفوظ برای وسيله های دفاعی تا ارتفاع کمتراز ‪ 30‬متر تناسب ارتفاع تقريبی الماسک‬ ‫•‬
‫نسبت به ارتفاع وسيله دفاعی ‪ h‬ثابت است و مساوی به ‪ 20‬ميباشد ‪.‬‬
‫در رسم مشاهده مينمايد که ساحه دفاعی (محفوظ ) شکل مخروطی را داراست که شعاع آن از فورمول ذيل بدست‬ ‫•‬
‫خواهد آمد ‪:‬‬
‫‪1 .6×h a‬‬
‫=‪r x‬‬
‫‪h‬‬
‫‪1+ X‬‬
‫‪h‬‬
‫در صورتيکه ‪:‬‬
‫‪30≤h≤100‬‬
‫‪1 .6×h a 5 .5‬‬
‫=‪r x‬‬ ‫×‬
‫‪hx‬‬ ‫‪√h‬‬
‫‪1+‬‬
‫‪h‬‬

‫ارتفاع باال تر از ارتفاع مورد نظر ‪( hx‬ساحه فعال دفع ساعقه(‬ ‫•‬
‫‪h a=h−h x‬‬
‫وسايل و تجهيزاتی که در داخل دايره دفاعی قرار دارند از اصابت مستقيم صاعقه در امان هستند‪ .‬بنا" تمام تجهيزات که‬
‫مورد نظر هستند بايد از شعاع ‪ rx‬دور نباشند‪.‬‬
‫مثال ‪ -: Example‬اگر ارتفاع آله صاعقه گير ‪ h=10m‬باشد وارتفاع تجهيزات مورد نظر که بايد محافظت‬
‫شود ‪ h=4m‬باشد بنا" شعاع ساحه امن مساويست به ‪:‬‬
‫‪h a=h−h X =10−4=6 m‬‬
‫‪1 .6×h a‬‬ ‫‪1. 6×6‬‬
‫= ‪rx‬‬ ‫=‬ ‫‪=6 . 85 m‬‬
‫‪hX‬‬ ‫‪4‬‬
‫‪1+‬‬ ‫‪1+‬‬
‫‪h‬‬ ‫‪10‬‬

‫تشخيص عوارض در ميکرو هايدرو پاور‪-:‬‬


‫طرق اصالح عوارض‬ ‫علت‬ ‫عوارض‬
‫مقدار آب معلوم ګردد‬ ‫مقدار غير کافي آب‬ ‫توربين روشن نمي ګردد‬
‫آب متوقف ساخته و شافت توسط دست بخرکت آورده شود‬
‫ممکن چيزي در شافت بند مانده باشد‪.‬‬ ‫پرزه هاي چرخ آزادانه نمي چرخد‬
‫در توربين هاي تورګو و پلتن در مسير‬
‫امکان د رګاورنر جائيکه‬ ‫نوزل انخراف وجود دارد‬
‫خارج شدن آب کنترول ګردد اګر وال بسته باشد آب کم‬
‫خارج ميګردد درصورت ضرورت وال ترميم ګردد‬ ‫وال باز نمي ګردد‬
‫درصورت توربين فرانسوي عوراض‬
‫ممکن است در پره و چرخ کاري وجود‬
‫حرکت ارم ګردد در صورت ضرورت ترميم ګردد‪.‬‬ ‫داشته باشد‬
‫پوش باز ګردد و پاک کاري صورت ګيرد شايد ضرورت‬ ‫پره هاي رهبري کننده(ګائيد واين) باز‬
‫است توربين کار نمي کند اين از اثر‬
‫به خرکت تيوب خنثي نيز باشد‪.‬‬ ‫داخل شدن ګيا درچرخ کاري ميباشد‬
‫آب کنترول ګرديده و درصورت ضرورت مقدار آن تعديل‬
‫ګردد‪.‬‬ ‫مقدار آب کافي نيست‬
‫اګر ضرورت باشد عيار ګردد‪.‬‬ ‫ګورنر فعاليت نمي کند‬ ‫توربين روشن ميګردد ولي‬
‫با استفاده از اله (ميتر) جديد چک ګردد‬ ‫قرائت ‪ RPM‬نادرست است‬ ‫سرعت نمي ګيرد‬
‫ترميم ګردد‪.‬‬ ‫نقص در ګورنر است‬
‫کنترول و محکم ګردد‬ ‫تسمه باالي ګورنر مي لغزد‬
‫بااستفاده از اله جديد کنترول ګردد‪.‬‬ ‫قرائت ‪ RPM‬نادرست است‬ ‫توربين روشن ميګردد ولي‬
‫نقص در پالست يا فيوز است‬ ‫براي ګورنر نوع ‪ELC‬‬ ‫سرعت آن خيلي زياد است‬
‫مقدار آب چک و زياد ګردد‬ ‫مقدار آب کافي نيست‬
‫جالي چک و پاک ګردد‬ ‫جالي مسدود است‬
‫فشار سنج کنترول ګردد اګر در صورت زياد شدن جريان‬
‫آب سوزنه اهتزاز نمايد امکان دارد نل مواد خارجي‬ ‫مواد خارجي داخل ګرديده و مالع‬ ‫توربين روشن ميګردد ولي‬
‫مسدود ګرديده باشد‪.‬‬ ‫جريان مي ګردد‬ ‫سرعت آن کم ميګردد‪.‬‬
‫آب و يا فشار باالي توربين کم ګردد تا آب زياد ګردد‪.‬‬ ‫آب در کانال و يا در ذخيره کم ميبآشد‬ ‫توربين براي مدت کم‬
‫در صورت توربين هاي تورګو و‬ ‫فعاليت مينمايد بعدًا سرعت‬
‫پلتنامکان دارد قسمت تحتاني مغروق‬ ‫کم ګرديده ويا فعاليت آن‬
‫چک ګردد و در صورت لزوم پاک کاري ګردد‪.‬‬ ‫ګرديده باشد‬ ‫قطع ميګردد‪.‬‬
‫اين نقص بعضي اوقات ميتواند با عيار نمودن ګورنر رفه‬
‫ګردد به شرط که مشکل بزرګ و با تغيرات اله ‪%5‬‬ ‫اين نقص معموًﻻ در ګورنر مشاهده مي‬
‫نباشد‪.‬‬ ‫ګردد‪.‬‬
‫امکان لغزش تسمه باالي ګورنر وجود‬
‫فيته محکم ګردد‪.‬‬ ‫دارد‬
‫نقص چک و ترميم ګردد‪.‬‬ ‫نقص در ګورنر است‪.‬‬
‫جنبش توسط دراز نودن فيته و ګورنر‬
‫فيته هموار محکم ګردد ويا ګورنر عيار ګردد‪.‬‬ ‫رفع ګردد‪.‬‬ ‫در صورت عدم موجوديت‬
‫به عين شکل در صورت فيته ‪Vee‬‬ ‫فشار‪ ،‬سرعت توربين کم‬
‫اګر علت آن لغزيش فيته باشد فيته محکم ګردد‪.‬‬ ‫مانند‬ ‫ويا زياد ميشود‪.‬‬
‫امکان دارد آب سنګ هاي خورد را‬ ‫اوزا از بيرنګ‬
‫مشکل بزرګ نيست اګر آب مواد را خارج نمايد‪.‬‬ ‫انتقال دهد‬
‫اواز بغضي اوقات ضايعات را به ميان‬
‫توربين توقف داده شده و کنترول و ترميم صورت ګيرد‪.‬‬ ‫مي آورد‬
‫کنترول و ترميم ګردد‪.‬‬ ‫بيرنګ ګرم مي آيد‪.‬‬
‫در قسمت هاي تماس ضايعات به ميان‬
‫کنترول و ترميم ګردد‪.‬‬ ‫مي آيد‪.‬‬
‫تعويض ګردد‪.‬‬ ‫ګريس بيشت ضرورت است‪.‬‬ ‫بيرنګ بسيار ګرم مي ګردد‬
‫بيرنګ کنترول و تعويض ګردد‪.‬‬ ‫بيرنګ بوسيده است‪.‬‬
‫تيل اضافه ګردد‪.‬‬ ‫تيل کم است‪.‬‬
‫کنترول و ترميم ګردد‪.‬‬ ‫تجهيزات سرکننده فعال است‪.‬‬
‫کشش فيته کنترول ګردد‪.‬‬ ‫تسمه زياد محکم است‪.‬‬
‫به يک ميخانيک اليق ضرورت است تامشکل را حل کند‬
‫و مراقبت درست صورت ګيرد‪.‬‬ ‫در صورت ترميم پوش وشافت‬
‫بيرنګ نادرست تحت بار قرار ګرفته‬
‫به عين شکل‬ ‫است‪.‬‬
‫کنترول و اصالح ګردد‪.‬‬ ‫نادرست جهت داده شده است‪.‬‬
‫کنترول و محکم ګردد‪.‬‬ ‫تسمه تخريب ګرديده است‬ ‫لغزش فيته‬
‫کنترول و خميره استعمال ګردد تنها درفيته هاي هموار‬ ‫نبودن خيمره مخصوص‬
‫در صورت ضرورت تعويض ګردد‪.‬‬ ‫تسمه کهنه است‪.‬‬
‫کنترول و اضافه ګردد‪.‬‬ ‫تعداد تسمه کافي نيست‪.‬‬
‫کنترول و فشار کم ګردد‪.‬‬ ‫فشار (‪ )Load‬زياد است‪.‬‬
‫کنترول و تعويض ګردد‪.‬‬ ‫نوع قيته نادرست است‪.‬‬
‫عوارض در جنراتور‪-:‬‬
‫کنترول و به همان نوع تعويض ګردد‬ ‫فيوز ‪ AVR‬قطع ګردد‬ ‫ولتيج در جنراتور موجود‬
‫در صورت ترانسفرهاي ‪ ١٢‬ويا ‪ ٢٤‬ولته توسط کوک‬ ‫مګنيتزم مانده بسيار کوچک است از‬ ‫نيست‬
‫کردن براي مدت کم ويا توسط بطري ميتوان جنراتور را‬ ‫اثر تکان در زمان انتقال و در زمان‬
‫فعال نمود‪.‬‬ ‫توقف‪.‬‬
‫اتصال کيبل محرک و ‪ Field winding‬کنترول ګردد‪.‬‬ ‫قطع و اتصال نادرست وير محرک‬
‫‪ Field winding‬ستاتور نيست بطري‬
‫تحرک نمي نمايد ‪.‬‬
‫سرعت اندازه و به حد معياري رسانيده شود‪.‬‬ ‫سرعت بسيار کم است‬
‫در حالت قطع جريان سويچ ها کنترول ګردد اګر از (‬ ‫بار پژرګ قبل از روشن کردن توربين‬
‫‪ )ELC‬استفاده شوده باشد شايد سويچ ايلکترونيکي شارت‬ ‫اتصال مي يابد‬
‫باشد‪.‬‬
‫در صورت ضرورت تعويض ګردد اګر جنراتور توسط‬ ‫نقص در ‪AVR‬‬
‫بطري مهيج ګردد اين عالمه واضيح است که نقص در‬
‫‪ AVR‬است‪.‬‬
‫‪ Winding‬تست ګردد‪.‬‬ ‫شارت داخلي در تست ‪winding‬‬
‫بطري ولتيج را به وجود نمي آورد‪.‬‬
‫در صورت ضرورت تعويض و پاک کاري ګردد‪.‬‬ ‫برش ګير خراب است ويا رينګ آذاد‬
‫تماس نه دارد‬
‫ترميم ګردد‪.‬‬ ‫نقص در تنظيم کننده دستي است‬
‫در صورت قطع تمام اجزاي اليکترونيکي لغزش برينګ‬ ‫نقص‪ -‬لغزش رينګ‬
‫ميګر ګردد‪.‬‬
‫وير ساحوي بايد داخل جارچ ګردد‪.‬‬ ‫لين (وير) ساحوي با مهيج کننده ‪AVR‬‬
‫با قطب نما نادرست اتصال ګرديده‬
‫تست و در صورت ضرورت آله حمايه موج تعويض‬ ‫شارتي در دزره حمايه موج ساخوي در‬
‫ګردد‪.‬‬ ‫امتداد ‪ Field winding‬مهيج کننده را‬
‫از ولتيج بزرګ حمايت مي نمايد اګر‬
‫اين شارتي باشد جريان ساحوي بميان‬
‫نمي آيد‬
‫سرعت اندازه و تصحسح ګردد‪.‬‬ ‫سرعت بسيار زياد است‪.‬‬ ‫در صورت نبودن بار (‬
‫با استقاده از بطري تست و کنترول ګردد‪.‬‬ ‫نقيصه در ‪ AVR‬است‪.‬‬ ‫‪ )Load‬ولتيج کم است‪.‬‬
‫مجراي هوا ترميم ګردد‪.‬‬ ‫ترانسفرمر واحد نوع ‪AVR‬‬
‫‪ Preset‬عيار ګردد‪.‬‬ ‫ولتيج ‪ Preset‬پائين است‪.‬‬
‫اګر سه ترامسفرمر درنوع ‪ AVR‬استعمال ګردد امکان‬ ‫سه ترامسفرمر نوع ‪AVR‬‬
‫دارد يک ترانسفرمر خراب باشد‪.‬‬
‫تنظيم کننده دستي‬ ‫بعضي قسمت ها را باز ويا نصب ګردد‬
‫برش ګير پاک نيست‬ ‫برش ګير پاک ګردد‬
‫ګيرنده برش به موقيعت خوب حرکت داده شود تا ولتيج‬ ‫برش ګير حرکت ميکند‬
‫بلند به دست آيد‪.‬‬
‫قطع و کنترول ګردد‪.‬‬ ‫نقص در ‪Diodes‬‬
‫بايد اتصال را درست ګرد‪ .‬در صورت اتصال نادرست‬ ‫اتصال خوب نيست‪.‬‬
‫کنکشن ګرم مي آيد‪.‬‬
‫اګر ‪ AVR‬اياکترونيک داري ولتيج بزګ باشد از فاز تا‬ ‫وير حساس ‪ AVR‬با ترمينال نادرست‬
‫فاز به حنثي اګر ‪ AVR‬داري ولتيج پائين باشد از فاز‬ ‫اتصال يافته است‪.‬‬
‫حنثي به عوض فاز فاز‬
‫سرعت تصحيح ګردد‪.‬‬ ‫سرعت زياد است‬ ‫در صورت نبودن بار (‬
‫‪ Preset‬اجست ګردد‪.‬‬ ‫ولتيج ‪Preset‬بلند است‬ ‫‪ )Load‬ولتيج جنراتور‬
‫در سرکت عيب وجود ندارد‪.‬‬ ‫‪ Preset‬خارجي‬ ‫بسيار بلند است‪.‬‬
‫‪ AVR‬تعويض ګردد‪.‬‬ ‫نقصان در ‪ AVR‬وجود دارد‬
‫ويرينګ کنترول ګردد‪.‬‬ ‫وير مهيج ‪ AVR‬باز ګردد‪.‬‬
‫در ‪ AVR‬اليکترونيک ولتيج کم است از فاز حنثي بعوض‬ ‫وير مهيج ‪ AVR‬به ترمينال نادرست‬
‫فاز به فاز در ترانسفرمر ‪ AVR‬امکان دارد حساسيت‬ ‫اتصال يافته‪.‬‬
‫ولتيج زياد باشد فاز به فاز بعوض از فاز خنثي سرکت‬
‫کنترول ګردد‪.‬‬
‫تسمه محکم ګردد‪.‬‬ ‫تسمه لغزش ميکند‬ ‫ولتيج ترانسفرمر بالود‬
‫سرکت کنترول در صورت لزوم ترميم ګردد يا دګر بار‬ ‫ترانسفرمر تخت بار زياد قرار دارد‪.‬‬ ‫(بار) سقوط ميکند‪.‬‬
‫متحان ګردد‬ ‫فاکتور ضراب قدرت‬
‫در ترانسفرمر نوع ‪ AVR‬ولتيج حساس وير بايد جارج‬ ‫اګر در ‪ AVR‬جريان حساس بوجود آيد‬ ‫ولتيج ترانسفرمر بالود‬
‫ګردد‪ AVR .‬تحت جبران قرار خواهد داشت‪.‬‬ ‫اتصال شايد نادرست باشد‪AVR .‬‬ ‫(بار) سقوط ميکند‬
‫نادرست نصب ګرديده‬
‫‪ AVR‬ممکن تحت تالفي قراداده شده‪.‬‬ ‫‪ AVR‬نادرست نصب ګرديده‬
‫اګر خراب باشد اتصال ګردد‪ .‬اګر ضرورت نباشد قطع‬ ‫سقوط ‪ Kit‬کواد ريچر‪.‬‬
‫ګردد‪.‬‬
‫‪ %١٥‬خرابي ولتيج اجازاه داده ميشود اګر زياد باشد بار‬ ‫اکر بار بزرګ باشد ولتيج خراب مي‬
‫توقف داده شود‪.‬‬ ‫ګردد‪.‬‬
‫کنترول و ترميم ګردد‪.‬‬ ‫خرابي در ‪ Diode‬است‪.‬‬
‫توسط تست ساده بطري نشان داده نميشود تمام آن عايق‬ ‫ويندينګ داخلي امکان اتصال شارتي‬
‫ګردد‪ .‬تست ميکرو اليکترونيک‬ ‫دارد‪.‬‬
‫در برش امکان دارد جرقه بوجود آيد اګر برش پائين ګردد‬ ‫برش ګير خراب است‪.‬‬
‫جرقه کم و ولتيج درست ميګردد‪.‬‬

‫نوع ى بار چيک و کنترول ګردد و اګر ممکن باشد‬ ‫موج شديد و پيچيده است‪.‬‬
‫تعويض ګردد‪.‬‬
‫ګورنر و سرعت کنترول ګردد‪.‬‬ ‫سرعت يا سيدار نيست‪.‬‬ ‫ولتيج جنراتور دوامدار‬
‫تسمه کنترول و درصورت ضرورت محکم ګردد‪.‬‬ ‫ويندينګ داخلي امکن اتصال شارتي‬ ‫متضرر ميګردد‪.‬‬
‫دارد‪.‬‬
‫ګورنر و ‪ AVR‬اجست ګردد‪.‬‬ ‫تسمه هموار است‪.‬‬
‫‪ AVR‬اليکترونيکي اجست ګردد تا پايدر باشد بيرنګها‬ ‫‪AVR‬‬
‫اجست ګردد‪.‬‬
‫اتصال خراب به ‪ AVR‬عامل خرابي ميباشد از اثر‬ ‫اتصال خراب است‪.‬‬
‫بيرنګها اجست ګردد‪.‬‬
‫ماشين تعويض ګردد‪.‬‬ ‫از اثر غير منظم بودن سطح رينګ‬
‫لغزش مي نمايد‪.‬‬
‫در صورت بارهاي بزرګ تست ګردد‪.‬‬ ‫بار بزرګ و تغيرات بار بزرګ‪.‬‬
‫از اثر نادرست بودن مجراي هوا بيرينګها کنترول و‬ ‫نقيصه در بيرينګ‬
‫تعويض ګردد‪.‬‬
‫جالي جنراتور و ويرينګ کنترول ګردد‪.‬‬ ‫عوارض خارجي‬
‫نقاط ستاره باهم وصل و کنترول ګردد از جريان وير‬ ‫نقاط مختلف ستاره يکبارديګر وصل‬ ‫لين خنثي بسيا ګرم ميشود‪.‬‬
‫خنثي جلوګيري ګردد در صورت امکان نقاط ستاره را‬ ‫ګردد و سرکت بزرګ سه ستاره در‬
‫منفصل ساخت‪،‬‬ ‫وير خنثي جريان دارد‪.‬‬
‫جريان در لين خنثي اندازه ګردد و ‪ Load‬باالي آن متناظر‬ ‫‪ Load‬غير متوازن است لين زياد تخت‬
‫تقسپم ګردد‪.‬‬ ‫بار قرار دارد‪.‬‬
‫در صورت استفاده ‪ ELC‬که دارا ي سويچ کنترولي‬ ‫نوع ګورنينګ‬
‫ميباشد جريان بين جنراتور و بست باشد از کيبل دراز‬
‫استفاده شود‪.‬‬
‫اين از اثر جريان سه فريکزنسي در ترانسفرمرات لين‬ ‫نوع ‪ Load‬بطور سيال يک ترانسفرمر‬
‫خنثي قطع و کنترول ګردد‪.‬‬ ‫سه فاز ستاره اتصال دارد‪.‬‬
‫بايد قسمت دخولي و خروجي سردکننده مسوود نګردد‪ .‬در‬ ‫قسمت دخولي و خروجي سيستم‬ ‫جنراتوربسيارګرم ميګردد‬
‫صورت ضرورت جالي پاک کاري ګردد‪.‬‬ ‫سردکننده جنراتور فشرده يا خراب شده‬ ‫جنراتور مودرن شرايط‬
‫‪.‬‬ ‫خاص دارد درجه حرارت‬
‫اين در زير جنراتور صورت ميګېرد بال استفاده از‬ ‫هواي ګرم خروجي داخل مجراي‬ ‫در حدود ‪100Co‬‬
‫صفحه عايق از دوران هوا جلوګيري ګردد‪.‬‬ ‫دخولي ميشود‪ .‬هواي ګرم درنتيجه‬
‫دوران ګرم ميشود‪.‬‬
‫فضاء بايد تهويه ګردد فضاء باالي جنراتور مقيد نباشد‪.‬‬ ‫حرارت دورادور بسيار ګرم است که‬
‫بايد از حد باال نباشد‪.‬‬ ‫اين محدود بودن محيط و نبودن تهويه‬
‫ميباشد‪.‬‬
‫جنراتور توسط هواي خشک و فشرده پاک کاري ګردد و‬ ‫ويندينګ جنراتور که باز ملوث ګرديده‬
‫در حالت استراخت پاک کاري ګردد‪.‬‬ ‫که باعث سردي و غير موثريت ميشود‪.‬‬
‫جريان بحد تقليل ګردد‪ ،‬فکتور قدرت تصحيح ګردد‪.‬‬ ‫جنراتور زياد تحت ‪ Load‬است ويا‬
‫فکتور قدرت بسيار پائين است‪.‬‬
‫از اثر بار ويا رعد برق‪.‬‬ ‫‪ Wave Form‬تخريب ګرديده‬
‫درست جهت داده شود‪.‬‬ ‫جنراتور تحت فشار و نادرست جهت‬ ‫جنراتو رتند حرکت مي‬
‫داده شده ميشود‪.‬‬ ‫نمايد در بيرينګ آواز به‬
‫بيرينګها تعويض ګردد‪.‬‬ ‫جنراتور بار و تربسته انتقال ګرديده که‬ ‫ميان ميايد ويا زياد ګرم‬
‫باعث خرابي بيرينګ ګرديده‪.‬‬ ‫ميشود‪.‬‬
‫ګريس پاک کاري ګرديده دوباره ګريس داده شود‪.‬‬ ‫ګريس بيرينګ کم است‪.‬‬
‫در صورتيکه ګريس توسط اله اتومات داده شود ماشين‬ ‫بيرينګ زياد ګريس دارد بناًء بيرينګ‬
‫متضرر نميګردد اګر حرارت پائين نګردد ګريس تروش‬ ‫زياد ګرم ميشود‪.‬‬
‫تراش ميکند درجه قابل قبول حرارت‬

‫‪ ٥٠‬درجه ميباشد و حرارت محيط ‪ ٢٥‬درجه ميباشد‬


‫درجه قابل قبول حرارت ‪ ٧٥=٥٠+٢٥‬است‪.‬‬

‫بيرينګ جديد نصب ګردد‪.‬‬ ‫بيرينګ از اثر يوشش نورمال ويا غير‬
‫پوشش نقيصه دارد‪.‬‬
‫ګودش جنراتور بيدون تغير ‪ Load‬و شدت‪ Load‬تست‬ ‫بين روتر و يندينګ اساسي شارتي‬
‫ګردد مقاومت روتر اساسي اندازه ګردد‪.‬‬ ‫وجود دارد‪.‬‬
‫قطر شافت بزرګ است و بيرينګ باالي آن محکم است و‬ ‫اګر شافت در ‪ Housing‬از فعاليت باز‬
‫‪ Housing‬هوزينګ خورد است‪.‬‬ ‫ماند‪.‬‬
‫بيرينګ و ‪ Housing‬کنترول ګردد اګر بيرينګ در‬ ‫بيرينګ در ‪ Housing‬سايده شده‪.‬‬
‫‪ Housing‬ازاد حرکت نمايد حرارت توليد ميګردد‪.‬‬
‫هوزينګ کنترول ګردد‪.‬‬ ‫بيرينګ قفل است ويا غالف است و به‬
‫هوزينګ در تماس است‪.‬‬
‫بيرينګ در شافت مناسب نصب ګردد‪.‬‬ ‫بيرينګ ساده‪ -‬اګر عالج شده باشد‪.‬‬
‫تسمه اجست ګردد‪.‬‬ ‫تسمه هاي اضافي لغزش مينمايد واز‬
‫اثر آن پولي ګرم ميګردد و حرارت از‬
‫طريق شافت به بيرينګ ميرند‪.‬‬
‫اتصاالت تسمه محکم ګردد‪.‬‬ ‫تسمه ضايع ميګردد‪.‬‬ ‫جنراتور تهداب را به‬
‫تسمه حرکت داده شود و شافت جنراتور دوار داده شود‬ ‫اګر جنراتور عقب دور بخورد روتر‬ ‫اهتزاز مي آورد‪.‬‬
‫اګر شافت به عين موقيت بر ګردد شافت متوازن نيست‪.‬‬ ‫در توازن نيست‪.‬‬
‫پولي از شافت خارج ګردد‪ ،‬کنترول ګردد پولي جنراتور‬ ‫پولي متوازن نيست‪.‬‬
‫را متوازن ساخت‪.‬‬
‫کنترول و تعويض ګردد‪.‬‬ ‫فيوز به درست از کار مانده است‬ ‫سرعت زياد است‪.‬‬
‫کنترول و تعويض ګردد‪.‬‬ ‫اجزاي بالست ‪ Blast‬سوخته‬
‫به ترميم ضرورت است‪.‬‬ ‫نقيصه در ‪ ELC‬است‪.‬‬
‫جنراتور مشاهده ګردد‪.‬‬ ‫از جنراتور ولتيج خارج نميشود‪.‬‬
‫با ميتر ديګر کنترول ګردد‪.‬‬ ‫نقيصه در ميتر است‪.‬‬
‫به ترميم ضرورت است‪.‬‬ ‫نقيصه در ‪ ELC‬است‪.‬‬ ‫سرعت بسيار کم است‪.‬‬
‫کنترول و اضافه ګردد‪.‬‬ ‫آب کافي نيست‪.‬‬
‫‪ Load‬کم و کنترول ګردد‪.‬‬ ‫جنراتور اضافه ګرديده‬
‫با ميتر ديګر کنترول ګردد‪.‬‬ ‫نقيصه در ميتر است‪.‬‬
‫فيته محکم ګردد‪.‬‬ ‫فيته لغزش مينمايد‪.‬‬
‫به ترميم ضرورت است‪.‬‬ ‫نقيصه در ‪ ELC‬است‪.‬‬ ‫ضرر هاي سرعت‬
‫فيته کنترول و محکم ګردد در صورت ضرورت در فيته‬ ‫لغزش و تکان خوردن فيته‬
‫خميره در فيته استعمال ګردد‪.‬‬
‫ضرورت به پرسونل ماهر است‪.‬‬ ‫عمل متقابل باتنظيم کننده و تصحيح‬
‫اتومات‬
‫از اثر اهتزاز ‪ Load‬اګر تفاوت از ‪ %٢٠‬زياد باشد‬ ‫نوع ‪Load‬‬
‫ماشين روشن نشود ضرورت به ترميم احساس ميشود‪.‬‬

‫به ترميم ضرورت است‪.‬‬ ‫نقيصه در ‪ ELC‬است‪.‬‬ ‫در صورت عدم اتصال‬
‫کنترول و ترميم ګردد‪.‬‬ ‫بالست فيوز خراب است‪.‬‬ ‫بالست ولت متر غير‬
‫کنترول و تعويض ګردد‪.‬‬ ‫ميتر نقص دارد‬ ‫متوازن است‪.‬‬
‫کنترول و تعويض ګردد‪.‬‬ ‫جر بالست سوخته است‬
‫به ترميم ضرورت است‪.‬‬ ‫نقيصه در ‪ ELC‬است‪.‬‬ ‫درزمان روشن نمودن‬
‫جنراتوربابلند رفتن ولت ‪،‬‬
‫ولتيج بالست باال رود‬
‫کنترول و پاک کاري ګردد‪.‬‬ ‫مجراي تسويه مدور راست‪.‬‬ ‫‪ Load‬اتصال نمي يابد‪.‬‬
‫کنترول و تعويض ګردد‪.‬‬ ‫پکه کار نميکند‪.‬‬
‫به ترميم ضرورت است‪.‬‬ ‫ُ نقيصه ‪( Trip‬لغزش)‬
‫کنترول و تمام ‪ Trip‬توقف داده شود‪.‬‬ ‫به توقف ‪ Trip‬ضرورت احساس‬
‫ميشود‪.‬‬
‫ميتر کنترول ګردد‪.‬‬ ‫نادرست بودن فريکونسي‬
‫به ترميم ضرورت است‪.‬‬ ‫نقيصه سرکت بريکر‪.‬‬
‫با لود کوچک چيک ګردد‬ ‫‪ Load‬بسيار بزرګ است‪.‬‬
‫‪ Earth‬ريلي و ‪ Trip‬چيک ګردد‬ ‫نقيصه در ‪Earth‬‬
‫کنترول و ترميم ګردد‪.‬‬ ‫اتصال از بين رفته است‪.‬‬
‫برق به ستيشن و بورد نميرشد‬ ‫نقيصه در بين انتقال برق‬
‫کنترول و ترميم ګردد‪.‬‬ ‫عايق ها شکسته اند‪.‬‬
‫تعويص ګردد‪.‬‬ ‫نقيصه در سويچ‬ ‫سويج ګرم ميګردد‬
‫سرکت وبار کنترول ګردد‪.‬‬ ‫سويچ تحت بار زياد قرار دارد‪.‬‬
‫اتصاالت پاک و محکم ګردد‪.‬‬ ‫اتصال در سويچ از بين ميرود‬
‫تقسيم اوقات مراقبت دوراني بررق آبي کوچک‬
‫درتمام سال‬ ‫در ايام خشک سالي‬ ‫در ايام سيالبي‬
‫آبريزه ورايګير‬
‫‪ -١‬چک به منضور از‬ ‫ماه يک بار‬ ‫روز يکبار‬
‫جلوګيري از سنګ‬
‫‪-٢‬چک نمودن قسمت خراشيده‬ ‫يک مرتبه‬
‫و جکشن‬
‫تنظيم کننده شستشو‬
‫‪-١‬نظارت پروسه کاري‬ ‫ماه يک بار‬
‫‪-٢‬ګريس کاري پيچها‬ ‫ماه يک بار‬
‫‪-٣‬جست کردن‬ ‫هنګام ضرورت‬ ‫هنګام ضرورت‬
‫حوض (تانګ) ترسب‬
‫‪-١‬ګريس کاريهاي مجراي‬ ‫ماه يک بار‬
‫شستشو‬
‫‪-٢‬درين نمودن وپاک سازي‬ ‫ماه يک بار‬ ‫روز يکبار‬
‫مجرا‬
‫‪-١‬مرقبت جکشن پيچهاي اله‬ ‫هفته يک بار‬ ‫روز يکبار‬
‫مجراي شستشو‬
‫‪-٢‬درين و پاک کاري‬ ‫هر سه ماه‬
‫‪-٣‬پاک کاري کلورت‬ ‫ماهانه‬ ‫روز يکبار‬
‫‪-٤‬عايق نمودن چلش‬ ‫ساالنه‬
‫‪Fore bay Tank‬‬ ‫تانګ فوربه اي‬
‫‪-١‬پاک کاري جالي‬ ‫روزانه‬
‫‪-٢‬نظارت جالي‬ ‫هفته يک بار‬ ‫روز دو بار‬
‫‪-٣‬ګريس کاري وال‬ ‫ماه يک بار‬
‫‪-٤‬درين و پاک کاري‬ ‫هفته يک بار‬ ‫ماه يک بار‬ ‫هفته دو بار‬
‫‪Penstock‬‬ ‫نل توربين‬
‫‪-١‬مشاهده جکشن‬ ‫ماه يک بار‬
‫‪-٢‬دوباره زنګ زدن‬ ‫در دو سال يک بار‬
‫‪ -٣‬نظارت از زنګ زدن‬ ‫يک مرتبه‬
‫نظارت و تفتيش اتکاها و پايه‬ ‫در هر شش ماه يک بار‬
‫ها‬

You might also like