Download as docx, pdf, or txt
Download as docx, pdf, or txt
You are on page 1of 31

‫»خالصه کتاب «نظریه های رسانه‬

‫شنبه‪ ۱ ,‬خرداد ‪ ۱۲:۱۰ ،۱۳۹۵‬ق‪.‬ظ‬

‫نظریه‌های رسانه ‌‪ ،‬اندیشه‌های رایج و دیدگاه‌های انتقادی‬

‫نویسنده ‪ :‬سید محمد مهدی زاده‬

‫ب))رای ش))ناخت رس))انه و نظری))ه ه))ای پ))یرامون آن کت))اب «نظریه‌ه))ای رس))انه‪ ‌،‬اندیش)ه‌های رایج و‬
‫دیدگاه‌های انتقادی» که دکتر سید محمد مهدی زاده نوشته و انتشارات همشهری منتش))ر ک))رده‬
‫است؛ پیشنهاد خوبی می تواند باشد‪.‬‬

‫کتاب «نظریه‌های رسانه‪ ‌،‬اندیشه‌های رایج و دیدگاه‌های انتقادی» که امروز یکی از من))ابع اص))لی‬
‫کنکور کارشناسی ارشد علوم ارتباطات بویژه گرایش مدیریت رسانه نیز هست با نگاهی جامع ب)ه‬
‫مسئله رسانه به مسائل پیرامونی آن پرداخته است‪ .‬این کتاب که تجمیع سه جزوه درس))ی دک))تر‬
‫مهدی زاده در دانشگاه عالمه طباطبایی است‪ .‬این کتاب شامل مقدم))ه و ‪11‬فص))ل می‌باش))د ک))ه‬
‫این فصل‌ها عبارتست‪ :‬از ‪ -1‬چیستی نظری))ه‪ :‬تعری))ف‪ ،‬نقش و اهمیت ‪ -2‬نظری))ة ارتباط))ات و تح))ول‬
‫تاریخی‪ :‬رسانه و مدرنیت))ه ‪ -3‬نظری))ة اجتم))اعی – رفت))اری‪ :‬کارکرده))ا و آث))ار پیام‌ه))ای ارتب))اطی ‪-4‬‬
‫نظری))ة هنج))اری رس))انه ‪ -5‬نظری))ة س))اختارگرایی و نش))انه شناس))ی ‪ -6‬نظری))ة تع))امل‌گرایی و‬
‫ساخت‌یابی ‪ -7‬نظریة فمینیستی رسانه‪ :‬رس)انه و جنس)ی ‪ -8‬نظری)ة اقتص)اد سیاس)ی‪ ،‬ص)نعت‬
‫فرهنگ و مطالعات پسا اس))تعماری ‪ -9‬نظری))ة مخ))اطب‪ :‬مطالع))ات ف))رهنگی و مخاطب))ان فع))ال ‪-10‬‬
‫نظریة پست مدرنیسم و ارتباطات‪ :‬رسانه‪ ،‬تصویر و وانمایی ‪-11‬نظریة رسانه‌های جدید‪.‬‬

‫از جمله ویژگی‌های مهم این کتاب‪ ‌،‬زبان س)اده و دانش)گاهی آن اس)ت‪ .‬این زب)ان ب)ه وی)ژه وق)تی‬
‫اهمیت بیشتری می‌یابد که بدانیم بسیاری از این اندیشمندان‪ ‌،‬به ویژه ساختارگراها و ن))یز پس))ت‬
‫مدرنیست‌ها‪ ‌،‬زبانی دشوار و گاه غیرقابل فهم دارند و در بسیاری موارد‪ ‌،‬برگردان آنها به زبان معیار‬
‫فارسی‪ ،‬بسیار سخت است‪ .‬ولی مهدی زاده به ترجمه نوش))ته‌های خ))ارجی اکتف))ا نک))رده‪ ‌،‬بلک))ه‬
‫نظریات و نوشته‌های دیگران را به زبان خود و به فارسی نگاشته اس)ت‪ .‬نتیج)ه ک)ار این ش)ده ک)ه‬
‫کتاب به‌ زبانی روان و ساده وقابل فهم به رشته تحریر در آمده است ‪.‬گذشته از این‪ ‌،‬نویس))نده ب))ه‬
‫روال کارهای دانشگاهی‪ ‌،‬منابع خود را در متن و پای))ان کت))اب آورده اس))ت ک))ه خ))ود کتاب‌شناس))ی‬
‫خوبی برای مطالعه بیشتر در این حوزه می باشد‪.‬‬
‫مقدمه‬

‫حضور و گستردگی رسانه در سپهر عمومی و انباشت و فوران نش))انه ه))ا و تص))اویر رس))انه ای در‬
‫همه شئون زندگی چون اقتصاد‪ ‌،‬سیاست‪ ،‬فرهنگ و‪ ...‬و تولید و توزیع معانی‪ ،‬به رسانه ای شدن‬
‫فرهنگ‪‌،‬سیاست و اجتماع منتهی شده است‪ .‬به این معنا که امروزه‪ ،‬رسانه ه))ا ص))رفًا ب))ه عن))وان‬
‫یکی از نهاده))ای ف))رهنگی و اجتم))اعی و م))وثر ب))ر دیگ))ر قلمروه))ا تلقی نمی ش))وند‪ ‌،‬بلک))ه فض))ا و‬
‫چارچوبی فراهم می آورند که فرهنگ‪ ،‬سیاست و اجتماع در آن َج َر یان می یابد‪.‬‬

‫به گونه ای که تقسیم بندی ها و گونه سازی های تاریخی و اجتماعی عمدتًا حول محور ارتباطات‬
‫و رسانه شکل می گیرد و نامگذاری برهه های زم))انی چ))ون دهک))ده جه))انی‪ ،‬جامع))ه اطالع))اتی‪،‬‬
‫جامعه شبکه ای و‪ ...‬بر بنیان خصلت ها و ویژگی های ارتباطی و رسانه ای صورت می گیرد‪.‬‬

‫پس از اشاره به تعاریف نظریه و نقش و اهمیت آن در فهم پدیده ها در فصل اول‬

‫در فصل دوم‪ ‌،‬نظریه هایی با نگاه پدیدار شناسانه به رسانه ها وفهم ت))اریخی نقش و ت))أثیر آن ه))ا‬
‫در شکل گیری جهان مدرن و نیز نقد ادبی و ه))نری پیام))دهای این جه))ان ن))و ظه))ور و محص))والت و‬
‫فرآورده‌های رسانه‌ای‪ ‌،‬در قالب نظریه رسانه‌ای مدرنیته و نقد مدرنیتی رسانه آورده شده است‪.‬‬

‫فصل سوم به نظریه هایی اختصاص دارد که بر بنیان رویکردهای اجتماعی و رفت))اری و روش ه))ای‬
‫تجربی و کمی به آثار و کارکردهای محتوای ارتباطی بر جامعه در سطوح فردی و اجتم))اعی تأکی))د‬
‫می ورزند‪.‬‬

‫نگارنده این کتاب بدون ادع))ای کام))ل و ج))امع ب)ودن اث)ر‪ ،‬س)عی ک)رده اس)ت مجموع))ه نظریه‌ه)ای‬
‫رسانه را به گونه‌ای دسته بن))دی و س))اماندهی کن))د ک))ه ب))ه دور از پراکن))دگی و آش))فتگی‪ ‌،‬مت))نی‬
‫منظم و مسنجم فراهم آورد تا خوانن))ده بتوان))د درکی منطقی و منظم از رویکرده))ای نظ))ری در این‬
‫قلمرو داشته باشد‪.‬‬

‫اولویت این اثر پرداختن به نظریه‌های ارتباطات جمعی و رسانه بوده است و نظریه‌های ارتباطات‬
‫و توس))عه‪ ‌،‬ارتباط))ات بین المللی و می))ان ف))رهنگی‪ ‌،‬ارتباط))ات انس))انی و ‪ ...‬را بای))د در آث))ار دیگ))ر‬
‫جست‌وجو کرد‪.‬‬

‫این اث)ر‪ ،‬فرات)ر از نظری)ه ه)ای اجتم)اعی و رفت)اری ک)ه چ)ارچوب مرس)وم کت)اب ه)ای نظری)ه ه)ای‬
‫ارتباطات است‪ ،‬به نظریه های ساختگرایی‪ ،‬تعامل گرایی‪ ،‬ف))رهنگی‪ ،‬پس))امدرن و ‪ ...‬ن))یز پرداخت))ه‬
‫است تا خوانندگان را با رویکردهای نظری جدید آشنا کند‪.‬‬
‫فصل اول‬

‫چیستی نظریه ‪ :‬تعریف‪ ،‬نقش و اهمیت‬

‫نظریه ها ارکان اساسی علوم را تشکیل می دهند‪‌،‬زیرا تمام تفسیرها و تحلیل ه))ای م))ا از پدی))ده‬
‫های طبیعی و اجتماعی در قالب نظریه ها صورت می گیرد‪ .‬بدون ذهن مسلح به نظریه‪ ،‬ق))ادر ب))ه‬
‫درک علمی از جهان پیرامون خود نیستیم‪ .‬نظریه به داده ه))ا و مش))اهدات ه))ر ف))رد نظم‪ ،‬ت))رتیب و‬
‫میدان دید می دهد‪ .‬وی می نویسد‪« :‬نظریه پردازی یعنی گردهم آوردن تکه ها و قطعات زیادی از‬
‫تجارب و رویدادها به گونه ای که الگوی آن ها را مشاهده کنیم؛ و احتماًال درک زنجیرة عل))ل ی))ا ب))ه‬
‫زبان دیگر‪ ،‬درک این که مردم برای آن چه انجام داده اندچه دالیلی دارند» (اینگلیس‪)1377:4،‬‬

‫نظریه وار صحبت کردن یعنی صحبت کردن با هدف درک چیزی‪ .‬نظریه‪ ،‬خالق درک جدیدی است و‬
‫بدین خاطر خالق نوع جدیدی از دانش است که به نوبه خود‪ ،‬اقدام جدید را امکان پذیر می سازد»‬

‫کوین ویلیامز در تعریف نظریه می نویس)د‪ « :‬نظری)ه بخش)ی از کوش)ش محقق))ان ب)رای قاب)ل فهم‬
‫کردن رویدادهایی است که پیرامون آن ها جریان دارد‪.‬‬

‫هدف نظریه‪ ،‬تشریح و کمک به درک و تفسیر پدیده ها و ارائه رهنمودهایی اس)ت ت)ا نش))ان ده)د‬
‫که چرا چنین پدیده هایی به شیوه هایی خاص اتفاق می افتد‪( .‬ویلیامز‪.)1386:14 ،‬‬

‫وی توسعه نظریه ها‪ ،‬مفاهیم و چشم اندازها را برای درک و فهم رسانه ها ضروری می داند‪.‬‬

‫در تعریفی دیگر‪ ،‬استیفن لیتل جان (‪ )1384‬نظریه را تالش در جهت توص)یف‪ ،‬تب)ییت و تفس)یر ی)ک‬
‫تجربه‪ ،‬پدیده و رویداد تعریف می کند‪.‬‬

‫لیتل جان دو کلیت را درباره نظریه ها مطرح می کند‪ -1.‬انتزاعی ‪ -2‬ساختاری‬

‫«پ)ردازش مفه))وم اساس)ًا در وج))ود انس))ان هاس)ت‪ .‬تم)ام دنی))ای نم)ادین ب)ا تم)ام ش)ناخته ه)ا و‬
‫ناشناخته های آن‪ ،‬از شکل گیری مفاهیم نشأت می گیرند‪ .‬بنابراین یکی از اه))داف نظری))ه‪ ،‬ارائ))ه‬
‫مفاهیم مفید و مناسب است» (لیتل جان‪)73-1384:4 ،‬‬

‫جولیا وود (‪ ،)2000‬اهداف نظریه پردازی در حوزه عل))وم انس))انی را « توص)یف» ‪« ،‬تب))یین» ‪« ،‬پیش‬
‫بینی یا درک» و « اصالح یا تغییر»‌پدیده های اجتم)اعی و انس)انی بی)ان می کن)د‪ .‬وی گ)ام اول در‬
‫شناخت و معرفی یک پدیده را توص))یف آن پدی))ده می دان))د ک))ه الزام)ًا انعک))اس بی طرفان))ه واقعیت‬
‫عینی نیست‪ ،‬بلکه دارای ُبعد ذهنی است‪.‬‬

‫تبیین‪ ،‬کوششی برای فهم چرایی و چگونگی رفتار و عملکرد پدیده ها و شناسایی روابط {علی}‬
‫بین آن هاست‪ .‬سومین هدف نظریه پردازی‪ ،‬پیش بینی و کنترل است ک))ه پس از ش))ناخت رواب))ط‬
‫قانونمند و علی بین پدیده ها صورت می گیرد‪.‬‬

‫نقش ها و کاربردهای نظریه‬

‫اندیشمندان و پژوهشگران عرصه علم و معرفت بر نقش و اهمیت نظریه در علم اتفاق نظ))ر دارن))د‬
‫و هریک نقش هایی را برای آن برمی شمارند‪ .‬لیتل جان نقش های هشتگانه زی))ر را ب))رای نظری))ه‬
‫برمی شمرد‪:‬‬

‫‪ -1‬اولین نقش نظریه‪ ،‬تنظیم و خالضصه کردن دانش است‪.‬‬

‫مزایای این نقش‪ :‬محقق می تواند برای هر تحقیقی از دانش منظمی که دانش پژوهان پیشین‬
‫به دست آورده اند استفاده کند‪.‬‬

‫‪ -2‬دومین نقش نظریه‪ ،‬تمرکز است‪ .‬بر بعضی از متغیرها و روابط آن‌ها تأکید و بقی)ة م)وارد را خ)ارج‬
‫می‌کنند‪.‬‬

‫‪ -3‬سومین نقش نظریه‪ ،‬روشن کردن یا توض))یح مش))اهدات اس))ت‪ :‬نظری))ه عالئمی ب))رای نفس))یر‪،‬‬
‫توضیح و درک پیچیدگی روابط انسان ارائه می‌دهد‪.‬‬

‫‪ -4‬چهارمین نقش نظریه پیش بینی است‪ .‬اکثر نظریه‌ها ب))ه نظریه‌پ))رداز امک))ان پیش‌بی))نی ح))وادث‬
‫ورویدادها را می‌دهند‪.‬‬

‫‪ -5‬پنجمین نقش نظریه‪ ،‬نقش کاوشگرانة آن است‪ .‬این نقش نظریه در کمک به کشف مطالب ب))ه‬
‫منظ))ور کس))ب ش))ناخت بیش))تر و گس))ترش هری))ک از نقش‌ه))ای دیگ))ر آن بس))یار مهم و حس))اس‬
‫است‪.‬‬

‫‪ -6‬نظریه‌ها نقش ارتباطی ضروری و الزمی دارن))د‪ .‬نظری))ه چ))ارچوبی ب))رای ارتباط))ات و مح))ل آزادی‬
‫برای بحث‪ ،‬تبادل نظر و انتقاد فراهم می‌آورد‪.‬‬
‫‪ -7‬هفتمین نقش نظریه‪ ‌،‬کنترل اس))ت‪ .‬این نقش از پرس)ش‌های ارزش))ی حاص))ل می‌ش))ود ک))ه در‬
‫آن‌ها نظریه‌پرداز می‌کوشد تأثیر و خصوصیات رفتاری خاص را مورد قضاوت و بررسی قرار دهد‪.‬‬

‫‪ -8‬نقش نهایی نظریه‪ ‌،‬حالت زایش))ی آن اس))ت‪ .‬این نقش ب))ه معن))ای اس))تفاده از نظری))ه در جهت‬
‫برخورد بازندگی فرهنگی حاکم و ایجاد راه‌های جدید زندگی و ب))ه مع))نی اس))تفاده از نظری))ه ب))رای‬
‫رسیدن به تحول است‪.‬‬

‫لیتیل جان عالوه بر برشمردن نقش‌های هشتگانه برای نظریه‪ ‌،‬چه))ار ک))اربرد نظری))ه را چ))نین بی))ان‬
‫می‌کند‪:‬‬

‫‪ -1‬نظریه‌ها به ما کمک می‌کنند تا ببینیم‪.‬‬

‫‪ -2‬نظریه‌ها به ما کمک می‌کنند جستجو کنیم‪.‬‬

‫‪ -3‬نظریه‌ها به ما کمک می‌کنند انتقاد کنیم‪.‬‬

‫‪ -4‬نظریه‌ها به ما کمک می‌کنند عمل کنیم‪.‬‬

‫آزمون نهایی هر نظریه این است که درک م))ا را از جه))انی ک))ه د رآن زن))دگی می‌ک))نیم ت))ا چ))ه ح))د‬
‫گسترش می‌دهد‪ .‬آزمون ه)ر نظری)ه در عرص)ة ارتباط)ات و رس)انه هم این اس)ت ک)ه درک م)ا را از‬
‫نقش و تأثیر رسانه‌ها و ارتباطات در زندگی روزمره تا چ))ه ح))د بس))ط می‌ده))د‪ .‬نظری))ة خ))وب کم))ک‬
‫می‌کند تا دانش ما از رسانه‌های جمعی گسترش یابد (ویلیامز‪.)22 :‌1386،‬‬

‫با شناخت ان))واع نظریه‌ه))ای رس))انه و درک آن‌ه))ا‪ ،‬امک))ادن تفس))یر رخ))دادها ب))ه ش))یوه‌هایی قاب))ل‬
‫انعطاف‌تر‪ ‌،‬سودمند‌تر و مشخص‌تر فراهم می‌آید‪.‬‬

‫فصل دوم‬

‫نظریة ارتباطات و تحول تاریخی‪ :‬رسانه و مدرنیته‬

‫یکی از تقسیم‌بندی‌های رایج در ادبیات علوم اجتماعی‪ ‌،‬تفکیک و تمایز بین جوامع سنتی و م))درن‬
‫یا به عبارتی‪ ‌،‬سنت و مدرنیته است‪ .‬مدرنیته ب)ر پیش)رفت‌های اجتم)اعی‪ ‌،‬اقتص)ادی‪ ،‬سیاس)ی و‬
‫فناورانه‌ای داللت دارد که به عنوان مشخصه‌های انتقال از جوامع سنتی به تم))دن م))درن ش))ناخته‬
‫می‌شود‪ .‬در تعریف و ترسیم ویژگی‌های دوران مدرن و پیشامدرن‪ ‌،‬نظریه‌پردازان حوزه‌های مختلف‬
‫سیاسی‪ ‌،‬اجتماعی و‪ ...‬هریک شاخص‌هایی را ذکر کرده‌اند‪.‬‬

‫مؤلفه‌های تأثیرگذار در فهم جهان مدرن‪ ‌،‬مفاهیم زمان و مکان و جدایی این دو از یکدیگر است‪.‬‬

‫اما در جهان مدرن به ویژه از اواخر قرن بیستم‪ ،‬رابطة زم))ان و مک))ان دگرگ))ون و زم))ان از مک))ان ج))دا‬
‫شده است‪ .‬زمان و مکان شدیدًا فشرده شده‌اند‪ .‬ب)ه گ)ونه‌ای ک)ه زم))ان کوت)اه‌تر و مک)ان ک)وچک‌تر‬
‫شده است‪ .‬رابرتس))ون (‪ )1992‬این وض))عیت را فش))ردگی جه))ان‪ ‌،‬ه))اروی (‪ )1989‬آن را فش))ردگی‬
‫زمان – مکان و گیدنز (‪ )1990-1‬این فرایند را جدایی زمان از مکان می‌نامد (مونژ‪.)764 :1387 ،‬‬

‫«زمان مشابه» به «مکان مشابه» نیاز داشت‪ .‬با جدا شدن زمان و مکان ک))ه ب))ا رس))انه‌های ف))نی‬
‫میسر شد‪ ،‬تجربة هم زمانی از شرط هم مکانی جدا شد‪.‬‬

‫هم زمانی در مکان گسترش یافت و از نظر دیدگا ‌ه و ُبرد‪ ‌،‬جهانی شد» (تامپسون‪.)47-1379:8 ،‬‬

‫گیدنز (‪ )1377‬معتقد است دربارة جدایی فضا – زمان از مکان باز اندیشانة مدرنیته را مطرح نمود‪.‬‬

‫بازاندیشی در نظر گیدنز‪ ،‬به معنی تغییر کنش انسانی در پرتو شناخت جدید و یک ن)یروی بنی)ادی‬
‫در دوران مدرن است‪ .‬او نقش رسانه‌های جدی)د را در این بازاندیش))ی بس))یار اساس)ی می‌دان)د و‬
‫معتقد است که بسط جه))انی نهاده))ای مدرنیت))ه‪ ‌،‬ب))دون جم))ع آم))دن دانش))ی ک))ه رس))انه‌ها ارائ))ه‬
‫می‌دهند‪ ‌،‬امکان پذیر نبود‪.‬‬

‫یکی از موضوعات مورد مجادله‪ ،‬تاریخ شروع مدرنیته است‪ .‬بعضی تاریخ مدرنیته را ظه))ور اندیش))ة‬
‫روش))نگری {ب))ه عن))وان عص))ر عق))ل} در ق))رن هج))دهم و ب))رخی ن))یز ش))روع س))رمایه‌داری در ق))رن‬
‫شانزدهم می‌دانند‪ .‬اما در خصوص مباحث مربوط به نظری))ة رس))انه‪ ،‬ظه))ور مدرنیت))ه ح))ول و ح))وش‬
‫نیمة دوم قرن پانزدهم میالدی یعنی اختراع و گسترش نخستین فناوری رسانه ی))ا هم))ان ماش))ین‬
‫چاپ و مطبوعات چاپی است‪.‬‬

‫مارشال برمن در کتاب تجربة مدرنیته (‪ ‌،)1384‬به سه مرحلة مدرنیته اشاره می‌کند‪ :‬نخست‪ ‌،‬آغاز‬
‫قرن شانزدهم تا پایان قرن هجدهم که در آن مردم زندگی مدرن را تجربه می‌کنن))د‪ .‬آن))ان هن))وز ب))ه‬
‫درستی نمی‌دانند که چه برسرشان آمده اس))ت و ب))ا بیم و امی))د‪ ‌،‬واژگ))ان مناس))ب وض))عیت جدی))د‬
‫خویش را در تاریکی جستجو می‌کنند و درک آنان از اجتم))اع م))درن ن))یز ن))اچیز اس))ت‪ .‬مرحل))ة دوم‪،‬‬
‫عصر شروع انقالب در دهة ‪ 1790‬با انقالب فرانسه و گذر به قرن نوزدهم است‪ .‬عص))ری ک))ه عام))ة‬
‫مردم به طور ناگهانی و دراماتیک به درون زندگی م))درن آمدن)د‪ .‬هم)ة آح))اد م))ردم در این احس))اس‬
‫شریکند که در عصری انقالبی زندگی می‌کنن))د‪ ‌،‬عص))ری ک))ه تم))امی ابع))اد شخص))ی‪ ،‬اجتم))اعی و‬
‫سیاسی حیات بشری را دستخوش تغییر می‌کند‪ .‬در مرحلة سوم در قرن بیستم‪ ‌،‬جه))انی ش))دن‬
‫زندگی مدرن به ظهور مدرنیسم به عنوان شکل هنر رادیکال وصل شد‪.‬‬

‫گسترش وسیع مدرنیزاسیون تحت عنوان س))رمایه‌داری ص))نعتی‪ ،‬من))ادی فرهن))گ مدرنیس))م ب))ود‪.‬‬
‫مدرنیسم همان مدرنیته نیست‪ .‬مدرنیسم به ویژه اشاره‌ای است به هنر و نگارش جدی))د از ‪1890‬‬
‫تا ‪ 1940‬میالدی‪ .‬ه))نر‪ ‌،‬ادبی))ات و نق))د مدرنیس))تی مبت))نی ب))ر این ای))ده اس))ت ک))ه ابتک))ار و خالقیت‬
‫فردی‪ ‌،‬مورد تهدید محی))ط خص))مانة سیاس)ت‌های ظالمان))ه‪‌،‬اقتص))ادهای پیش))رفته‪ ‌،‬فن))اوری و دیگ))ر‬
‫نیروهای اجتماعی از جمله رسانه‌‌های جمعی است‪.‬‬

‫رویکردهای مشمول نقد مدرنیستی رسانه‪ ،‬رسانه‌ها و ارتباط))ات جمعی را عام))ل فروپاش))ی نظم‬
‫اجتماعی و زوال فرهنگی می‌دانند‪ .‬این فصل ترکیب ایده‌های نظری))ه پ))ردازان رس))انه‌ای مدرنیت))ه و‬
‫نقد مدرنیستی رسانه است‪.‬‬

‫هارولداینس‪ :‬سوگیری ارتباطات‬

‫هارول))د ای))نیس ب))ا ط))رح مفه))وم «س))وگیری ارتباط))ات» ب))رای فناوری‌ه))ای ارتب))اطی و رس))انه‌ای‪‌،‬‬
‫سوگیری نسبت به «زمان» و «مکان» قائل است‪ .‬او رسانه‌های دارای سوگیری نس))بت ب))ه زم))ان‬
‫مانند پوست‪ ‌،‬سفال و سنگ را سنگین‪ ‌،‬ماندگار و با دوام و در مقابل‪ ،‬رسانه‌های دارای س))وگیری‬
‫نسبت به مکان مانند کاغذ و پاپیروس را سبک و کم دوام می‌داند‪ .‬از دی))د او‪ ،‬رس))انه‌های وابس))ته‬
‫به زمان سنگین و دیرپا‪ ،‬ی)ا مانن)د س)نت گفت)ار‪ ،‬ب)ا دوام بودن)د و ب)ه س)ختی از بین می‌رفتن)د‪ .‬ام)ا‬
‫رسانه‌های وابسته به مکان‪ ‌،‬سبک و قابل حمل بودند و امکان توسعه در مکان را داشتند‪.‬‬

‫مارشال مک لوهان‪ :‬رسانه‪ ،‬پیام است‬

‫مارشال مک لوهان عامل اساسی تحوالت تاریخی و اجتماعی را نظام‌های ارتباطی و نوع رس))انه‬
‫در انتقال پیام می‌داند‪ .‬به نظر او‪ ،‬عامل اول یعنی نظ))ام ارتب))اطی‪ ،‬تع))یین کنن))دة عام))ل دوم یع))نی‬
‫محتوای پیام است‪ .‬او مب))انی اساس))ی نظری))ة خ))ود را در ی))ک جمل))ه بی))ان می‌کن))د‪ :‬رس))انه‪ ‌،‬پی))ام‬
‫است‪.‬‬
‫والتر بنیامین‪ :‬هنر و باز تولید مکانیکی‬

‫بنیامین اذغان می‌کند که با از میان رفتن عنصر اصیل هنر یعنی «هاله»‪ ،‬اثر هنری ب))ه ج))ای تکی))ه‬
‫بر مهمترین کارکردی که تاکنون داشت یعنی کارکرد آیینی؛ به پراکسیس (عمل اجتماعی) دیگری‬
‫چون سیاست وابسته می‌ش)ود‪ .‬سیاس)ی ش)دن زیب)ایی شناس)ی‪ ،‬منش گری)ز ناپ)ذیر دوران ب)از‬
‫تولید و تکثیر مکانیکی است‪.‬‬

‫هال))ة اث))ر ه))نری دارای س))ه س))احت اس))ت‪ )1 :‬اثریک))ه و خ))اص اس))ت؛ ‪ )2‬ب))ا م))ا فاص))له دارد؛‬
‫‪ )3‬و جاودانی به نظر می‌رسد‪.‬‬

‫نظر بنیامین دربارة «هاله» مبتنی بر این ادعاس))ت ک))ه وج))ود اث))ر ه))نری ب))ا ارج))اع ب))ه هال))ة آن‪ ،‬از‬
‫کارکرد آیینی آن جدا نیست‪.‬‬

‫برای مثال‪ ،‬نقاشی لبخند ژوکوند اثر لئوناردو داوینچی‪ ‌،‬روزی واال ب))ود‪ ‌،‬یع))نی تجلی و ارزش آیی))نی‬
‫داشت؛‌ با ما فاصله داشت‪ ‌،‬در موزة لوور بود و باید به زیارتش می رفتیم‪ ‌،‬یکی بیشتر نبود‪ ‌،‬هم))ان‬
‫که به دیواری از لوور آویزان بود و در آن حالت مقدس و رمزآلود‪ ،‬جاودانه می‌نمود؛ ام))ا ام))روز چ))نین‬
‫نیست‪ ‌،‬بلکه پوستری چاپی با کیفیتی عالی است که هرکس با بهایی اندک آن را می‌خ))رد و ب))ه‬
‫دیوارخانه آویزان می‌کند (احمدی‪.)65-1376:6 ،‬‬

‫جان تا مپسون‪ :‬رسانه و مدرنیته‬

‫او در ب))ارة نقش رس))انه‌ها در ص))ورت بن))دی‌های ف))رهنگی و اجتم))اعی جه))ان م))درن‪ ‌،‬ب))ه نقش این‬
‫رسانه‌ها در کاالیی‌سازی اشکال و صور نمادین و تضعیف اقتدار دینی اشاره می‌کند و می‌نویسد‪:‬‬
‫«ظهور صنایع رسانه‌ای به عنوان پایه‌های جدید قدرت نمادین‪ ‌،‬فرایندی است که می‌ت))وان س))ابقة‬
‫آن را در نیمة دوم قرن پانزدهم جستجو کرد‪ .‬در طول این زمان بود که تکنیک‌های چاپ در سراس))ر‬
‫مراکز شهری اروپا گسترش یافت‪.‬‬

‫تامپس))ون ب))ا اش))اره ب))ه نقش ص))نعت چ))اپ د رتض))عیف اقت))دار دی))نی کلیس))ا و ظه))ور و گس))ترش‬
‫اصالحات مذهبی در غرب می‌افزاید‪«:‬کلیس))ا در س))ال‌های اولی))ه ص))نعت چ))اپ ب))ه ش))دت از تولی))د‬
‫شیوه‌های جدید تکثیر متون حمایت می‌کرد‪.‬‬
‫وی در این کتاب‪ ‌،‬رسانه‌ها را از جمله عوامل ظه)ور و تکام)ل مدرنیت)ه‪ ‌،‬بس)ط و گس)ترش اقتص)اد و‬
‫تجارت سرمایه‌داری‪ ،‬شکل‌گیری نظام‌های سیاسی دولت – ملت‪ ،‬تق))ویت جهانی‌س))ازی‪ ‌،‬توس))عة‬
‫فرایند معناسازی و شکل‌گیری هویت شخصی مدرن و صورت‌بندی اشکال جدید تعام))ل اجتم))اعی‬
‫معرفی می‌کند‪.‬‬

‫یورگن هابرماس‪ :‬رسانه و حوزة عمومی‬

‫یورگن هابرماس در کتاب دگرگونی ساختاری حوزه عمومی ب))ه تب))یین پی))دایش ت))اریخی اجتم))اعی‬
‫افک)ار عم)ومی طبق)ة متوس)ط و ب)ورژوا و اس)تقالل نس)بی آن از س)لطنت مطق)ه در اروپ)ای ق)رون‬
‫هجدهم و نوزدهم می‌پردازد‪.‬‬

‫وی حوزة عمومی یا به بیان صحیح‌تر‪ ،‬آن‌چه «حوزة عمومی بورژوایی در وهلة اول قلمرویی بود که‬
‫در آن افراد خصوصی گردهم می آمدند و «عم))وم» را ش))کل می‌دادن))د‪ .‬آن‌ه))ا ب))ه ت))دریج توانس))تند‬
‫ح))وزه عم))ومی تحت کن))ترل دولت را زی))ر س))یطرة خ))ود در آورن))د و اقت))دار آن را ب))ه چ))الش بکش))ند‬
‫(هابرماس‪.)1384:53 ،‬‬

‫دروازه بانان اصلی ‪ /‬نفوذ‬ ‫محتوای مورد تأکید‬ ‫نوع رسانه خبری‬
‫‪ .1‬ج زوه ه ای ح اوی اطالع ات‬
‫نامشخص‬ ‫اخبار واقعی‬
‫(خبرنامه)‬
‫س ردبیر ‪ /‬نویس ندگان (ح وزه عم ومی‬ ‫‪ .2‬نشریات و گاه‌نامه‌های انتقادی (هفت ه‬
‫تو‌گوی ادبی و سیاسی‬
‫تفسیر ‪ /‬گف ‌‬
‫بورژوایی)‬ ‫نامه‌های اخالقی)‬
‫‪{ .3‬نشریات با} عن وان مص رف کنن ده‬
‫ناشران ‪ /‬مالکان‬ ‫آگهی ‪ /‬روابط عمومی‬
‫(مانند روزنامه‌های عامه پسند)‬

‫فردیناند تونیس‪ :‬کمین شافت و ِگرل شافت‬

‫فردیناند تونیس ریشة جامعة جدید را در انواع تازة ارتباط می‌داند‪ .‬به عب))ارتی‪ ‌،‬وی معی))ار تفکی))ک و‬
‫تمایز میان جهان قدیم و جهان جدید را نه در سازمان یا ساخت نهادین و عوام))ل ب))یرونی‪ ،‬بلک))ه در‬
‫روابط می))ان اف))راد جس))تجو می‌کن))د‪ .‬ت))ونیس ب))ا تم))ایز می))ان گمین ش))افت (اجتم))اع) و گ))زل ش))اف‬
‫(جامعه) بر تحول روابط اجتماعی تأکید دارد‪.‬‬

‫گمین شافت به نوعی سازمان اجتماعی گفته می شود که مشخصة آن روابط نزدیک میان فردی‬
‫و احاسات دو سویة پیوند دهنده‌ای است که انس)ان‌ها را ب)ه عن)وان اعض)ای ی)ک کلیت اجتم)اعی‬
‫گردهم می‌آورد‪ .‬گمین شافت‪ ،‬کنترل اجتماعی ق))وی ولی غیررس))می اس))ت و از طری))ق س))نت از‬
‫جمله س))نت دی))نی‪ ،‬خ))انواده و دوس))تان عم))ل می‌کن))د‪ .‬در مقاب))ل‪ ،‬مشخص))ة گ))زل ش))افت ش))کل‬
‫بروکراتیک‌تر و غیر شخص)ی‌تر س)ازماندهی و کن))ترل اجتم)اعی ناش)ی از ق))رارداد {اجتم)اعی} ب)ه‬
‫پشتیبانی دولت است‪.‬‬

‫دیوید رایزمن‪ :‬از قطب‌نما تا گردش‌نما‬

‫دیوی))د رای))زمن در کت))اب ت))ودة تنه))ا ب))ا اش))اره ب))ه پیام))دهای س))وء فناوری‌ه))ای رس))انه‌ای و مظ))اهر‬
‫پیشرفت مدرنیته‪ ‌،‬سویة تاریک آن را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهد‪.‬‬

‫وی با اتخاذ دیدگاهی فرهنگی و توجه به نوع شخصیت در تقسیم‌بندی مراحل زندگی بشر‪ ‌،‬س))ه‬
‫نوع شخصیت را از هم تفکیک می‌کند‪ :‬شخصیت سنت راهبر‪ ‌،‬شخص))یت درون راه))بر و شخص))یت‬
‫دگر راهبر‪.‬‬

‫مشخصة شخص))یت س))نت راه))بر‪ ‌،‬فق))دان تح))رک اجتم))اعی و پیون))دهای نس))بتًا ث))ابت ط))ایفه‌ای و‬
‫قبیله‌ای است‪.‬‬

‫مشخصة شخصیت درون راهبر‪ ‌،‬تحرک شخصی در حال رشد‪ ،‬افزایش ثروت و فرص)ت‌های ش)غلی‬
‫و جهت‌گیری به سوی درون است‪.‬‬

‫ویژگی شخصیت دگرراهبر‪ ‌،‬جهت‌گیری تحت تأثیر نیروهای بیرونی وتوجه به «دیگران» است‪.‬‬

‫اف‪.‬آر‪.‬لیویس‪ :‬تمدن توده‌وار‬


‫مدرنیسم‪ ،‬سنتی ادبی و زیبایی شناختی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بود که بی))انگر‬
‫ن))وعی ب))دبینی نس))بت ب))ه مدنیت))ه و فن))اوری اس))ت‪ .‬ب))ه عن))وان مث))ال‪ ،‬نمایش))نامه‌های برش))ت‪‌،‬‬
‫نمایشنامه‌هایی مدرنیستی در حمله به فاشیسم و حرص و آزسرمایه‌داری است‪.‬‬

‫لیویس نسبت به پیامدهای تم))دن م))درن ب))دبین ب))ود و مدرنیت))ه را عام))ل فروپاش))ی «نظم ج))اری»‬
‫می‌دانست‪ .‬او در کتاب تمدن توده‌وار و فرهنگ اقلیت (‪ )1930‬علیه فرهنگ توده‌وار موض)ع گ)رفت و‬
‫آن را ثمرة منفعت طلبی و جذب نازلترین وجوه مشترک می))ان ت))وده م))ردم نامی))د‪ .‬لی))ویس ب))ه وی))ژه‬
‫نگران ورود کاالهای فرهنگی امریکایی نظیر فیلم‌های هالیوودی و رمان ارزان و عامه‌پسند بود‪.‬‬

‫ریچارد هوگارت ‌‪ ،‬نظریه‌پرداز فرهنگ معاصر انگلیسی‬

‫به زعم وی‪ ،‬ویژگی اصلی فرهنگ قدیم طبقات پایین‪ ،‬احساس همبس))تگی و پیون))دی ب))ود ک))ه آن‬
‫فرهن))گ می))ان م))ردم ایج))اد می‌ک))رد‪ .‬از آن‌ج))ا ک))ه آن فرهن))گ برخاس))ته از عالی))ق و تلخی‌ه))ا و‬
‫شیرینی‌های زندگی آن‌ها بود‪ ‌،‬آیینة تمام نمای کلیت زندگی‌شان نیز ب))ه ش))مار می‌رفت‪ .‬فرهن))گ‬
‫قدیم‪ ‌،‬فرهنگ جماعتی است؛ در حالی که فرهنگ سرگرمی مدرن‪ ‌،‬فرهنگ تود ‌ه‌ای است؛ یع))نی‬
‫برخاسته از عالیق جماعت نیست (بشریه‪.)1379:58 ،‬‬

‫هوگارت‪ ،‬کارکرد رسانه‌های جمعی را دخ)ل و تص)رف در فرهن)گ اص)یل ورواج ف)رهنگی مص)نوعی‪،‬‬
‫بی‌رنگ و رو و پیش‌پا افتاده می‌داند‪ .‬فرهنگ برآمده از رسانه‌های جممعی‪ ،‬فرهنگ توده‌وار اس))ت‬
‫که سیراب کنندة روح نیست‪ ‌،‬بلکه تجارت زده و انتزاعی است‪.‬‬

‫ریموند ویلیامز‪ :‬فناوری و شکل فرهنگ‬

‫مطبوعات چاپی در قرن پانزدهم میالدی ظهور کرد‪ ‌،‬اما تعداد افرادی که توانایی خوان))دن و نوش))تن‬
‫داشتند تا مدت‌ها ثابت بود و سیصد سال پس از اختراع گوتنبرگ‪ ‌،‬سوادآموزی به طور گس))ترده در‬
‫میان طبقة متوسط بریتانیا گسترش یافت»‬

‫ویلیام تأکید دارد که با ذک)ر نمونه‌ه)ای ت)اریخی از اب)داعات و اختراع)ات در ارتباط)ات جمعی نش)ان‬
‫ی‌دهد که هر تکنولوژی قبل از آن که اب))داع ش))ود‪ ‌،‬ب))ا توج))ه ب))ه اه))داف برن))امه‌ریزی ش))دة قبلی‪،‬‬
‫م ‌‬
‫پیش‌بینی شده بود‪.‬‬
‫از نظر ویلیامز‪ ‌،‬تاریخ تلویزیون با تاریخ «برق» مرتبط و درهم تنیده است‪ ‌،‬و تاریخ برق خ)ود ب)ا ت)اریخ‬
‫سرمایه‌داری صنعتی مرتبط است‪.‬‬

‫به نظر او‪ ،‬تکنولوژی از هر نوع و ن))ه فق))ط تکنول))وژی رس))انه‌ای‪ ‌،‬گس))ترش دهن))دة اه))داف نظ))امی‪،‬‬
‫تجاری و سیاسی است‪.‬‬

‫فصل سوم‬

‫نظریة اجتماعی – رفتاری‪ :‬کارکردها و آثار پیام‌های ارتباطی‬

‫نظریة کارکرد پیام‌های ارتباطی‬

‫امیل دورکیم با نگاهی کراکردی به جامعه و تشبیه آن به ارگانیسم موج))ود زن))ده‪ ‌،‬ض))من تأکی))د ب))ر‬
‫نظم و انسجام اجتماعی‪ ،‬بر اهمیت ارتباط در فرایند حفظ و تحول جامعه و نقش))ی ک))ه این ارتب))اط‬
‫در تولید و باز تولید اجماع و توافق در م)ورد مس)ائل و حف))ظ تع)ادل در جامع)ه ایف))ا می‌کن)د‪ ‌،‬اش)اره‬
‫دارد‪.‬‬

‫کوین ویلیامز‪ ،‬مشخصه‌های کراکردگرایی و کارکرد رسانه‌ها را چنین برمی‌شمارد‪:‬‬

‫‪ .1‬کارکردگرایی به جامعه به عنوان نظامی از عناصر و بخش‌ه)ای ب)ه هم پیوس)ته ب)ا فعالیت‌ه)ای‬
‫مرتبط به هم‪ ‌،‬مداوم و از پیش تعریف شده می‌نگرد‪.‬‬

‫‪ .2‬چنین جامعه‌ای به سمت تعادل پویا تمایل دارد و اگر ناهماهنگی در آن رخ دهد‌‪ ،‬نیروه))ای درون‬
‫جامعه برای استقرار دوبارة نظم دخالت می‌کنند‪.‬‬

‫‪ .3‬تمامی فعالیت‌های مرتبط به هم‪ ‌،‬مداوم و از پیش تعریف شدة جامع))ه‪ ،‬در حف))ظ تع))ادل س))هیم‬
‫هستند‪.‬‬

‫‪ .4‬بعضی از فعالیت‌های از پیش تعریف شده و مداوم جامعه‪ ‌،‬برای بقای آن ضرورت دارند‪.‬‬

‫‪ .5‬رسانه‌های ارتباط جمعی یکی از فعالیت‌های از پیش تع)یین ش)ده و م)داوم هس)تند و در حف)ظ‬
‫ثبات و تعادل جامعه نقش دارند‪.‬‬
‫‪ .6‬ارتباط جمعی یکی از عناصر الزم و ضروری ساختار جامعه است و جامعه بدون آن نمی‌تواند ب))ه‬
‫حیات خود ادامه دهد‪.‬‬

‫‪ .7‬وس))ایل ارتب))اط جمعی در ص))ورت خل))ق بی‌نظمی و ناهم))اهنگی‪ ‌،‬دارای ک))ژ ک))ارکرد می‌ش))وند‬
‫(ویلیامز‪.)1386:62 ،‬‬

‫یکی از محققانی که ب))ه ط))ور ج))دی ب))ه نقش و ک))ارکرد پیام‌ه))ای ارتب))اطی در جامع))ه توج))ه ک))رده‬
‫اس))ت‪ ‌،‬هارولدالس))ول محق))ق ارتباط))ات و وی س))ه ک))ارکرد «نظ))ارت ب))ر محی))ط»‪« ‌،‬همبس))تگی‬
‫اجتم))اعی» و «انتق))ال م))یراث ف))رهنگی» را ب))رای مطبوع))ات و رس))انه‌ها ب))ر می‌ش))مارد (الس))ول‪،‬‬
‫‪.)1383:59‬‬

‫کارکرده))ای اجتم))اعی رس))انه ه))ا عبارتس))ت از ‪ )1 :‬اطالع))ات ‪ )2‬همبس))تگی«ارتب))اط» ‪ )3‬ت))داوم‬


‫«استمرار» ‪ )4‬سرگرمی ‪ )5‬بسیج‬

‫نظریه های پیام ارتباطی عبارت است از‪:‬‬

‫‪ )1‬نظریة تزریقی‬

‫نظریة تزریقی‪ ‌،‬مصداق الگوی تأثیر مطلق محتوای رسانه‌ای برنگرش و رفت))ار مخاطب))ان اس))ت‪ .‬این‬
‫نظریه گویای آن است که پیام‌های رسانه‌ای به طور یکسان و یکنواخت به همه مخاطبان می‌رسد‬
‫و تأثیری مستقیم و فوری برجای می‌گذارد‪.‬‬

‫به عبارتی‪ ‌،‬نظری))ة ت))زریقی وس))ایل ارتب))اط جمعی را دارای مطل))ق‪ ،‬مس))تقیم و ف))وری ب))ر مخ))اطب‬
‫می‌داند‪.‬‬

‫نظریة تزریقی نشأت گرفته از نظریة رفتارگرایی یا الگ)وی مح)رک – پاس)خ در روان‌شناس)ی اس)ت‬
‫که در اوایل سدة بیستم‪ ‌،‬انگارة مسلط بود‪.‬‬

‫ویژگی‌های اصلی این نظریه بدین قرار است‪:‬‬

‫‪ .1‬مخاطبان به طور مستقیم و بدون میانجی ساختار اجتماعی ی))ا گ))روهی ب))ا رس))انه‌ها در ارتب))اط‬
‫هستند‪.‬‬
‫‪ .2‬مخاطبان به صورت مجموعة همسان و یکپارچه و از نظر وزن و ارزش‪« ‌،‬براب))ر» ف))رض می‌ش))وند‬
‫{ویژگی‌های متمایز فردی و اجتماعی آن‌ها نادیده گرفته می‌شود}‪.‬‬

‫‪ .3‬رسانه‌ها قدرت تأثیرگذاری باالیی دارند (همان‪.)72-3 :‬‬

‫‪ )2‬نظریه استحکام یا تأثیر محدود‬

‫نظریة استحکام‪ ،‬تأثیر پیام‌های ارتباطی برنگرش و رفتار مخاطب را محدود و عمدتًا در جهت تقویت‬
‫و استحکام عقاید و باورهای قبلی می‌داند‪.‬‬

‫این نظری))ه ب))رخالف نظری))ة ت))رزیقی‪ ‌،‬جری))ان ارتب))اط را دو م))رحله‌ای می‌دان))د ک))ه طی آن پیام‌ه))ای‬
‫ارتباطی از رسانه‌ها به واسطه‌هایی ب)ه ن)ام «ره)بران افک)ار» می‌رس)د و از آن‌ج)ا ب)ه می)ان م)ردم‬
‫(پیروان) منتقل می‌شود‪.‬‬

‫‪ )3‬نظریة یادگیری اجتماعی و جامعه پذیری‬

‫تأثیر رسانه‌های جمعی در زندگی روزانة شهروندان‪ ،‬محدود به تقویت یا تغی))یر نگرش‌ه)ا و رفتاره)ا‬
‫نیست‪ ‌،‬بلکه می تواند منجر به کسب ارزش‌ها و نگرش‌ها و الگوهای رفتاری شود که از آن به آثار‬
‫اجتماعی رسانه‌ها تعبیر می‌کنند‪ .‬یکی از نظریه‌ه))ای مرب))وط ب))ه آث))ار اجتم))اعی رس))انه‌ها‪ ،‬نظری))ة‬
‫یادگیری اجتماعی آلبرت باندورا (‪ )1986‬است که به طور ویژه با ارتباط جمعی در ارتباط است‪.‬‬

‫براساس این نظریه‪ ‌،‬انسان‌ها بیشتر آن‌چه‌را که برای راهنمایی و عمل در زندگی نیاز دارند‌‪ ،‬ص))رفًا‬
‫از تجربه و مشاهدة مستقیم یاد نمی‌گیرند‪ ،‬بلکه عمدة آن‌‌ها ب)ه ط)ور غ))یر مس))تقیم و ب)ه وی)ژه از‬
‫طریق رسانه‌های جمعی آموخته می‌شود(مک کوایل‪ .)2006:493 ،‬ادعای اصلی باندورا این است‬
‫ک))ه بیش))تر رفتاره))ای آدمی ب))ه ص))ورت مش))اهدة رفت))اردیگران و از طری))ق الگ))و‌برداری یادگرفت))ه‬
‫می‌شود‪.‬‬

‫نظریة یادگیری اجتماعی به طور گسترده‌ای برای مطالعة تأثیر رسانه‌ها بر خشونت مورد استفاده‬
‫قرار می‌گیرد‪.‬‬
‫چهار فرایند اصلی یادگیری اجتماعی در الگ)وی بان)دورا عبارتن)د از ‪ :‬توج)ه‪ ‌،‬حف)ظ و ی)ادآوری‪ ،‬تولی)د‬
‫{عملی} و انگیزش‪ .‬نقطة شروع یادگیری یک رویداد‪ ‌،‬مشاهدة مستقیم یا غیر مستقیم است‪.‬‬

‫خالصه این که‪ ‌،‬رسانه‌های جمعی به خصوص رسانه‌های تصویری‪ ‌،‬منبع اصلی یادگیری اجتماعی‬
‫هستند‪.‬‬

‫‪ )4‬نظریة برجسته سازی‬

‫به این معنا که رسانه‌ها با برجسته ساختن بعضی از موض)وع‌ها و روی)دادها‪ ‌،‬برآگ)اهی و اطالع)ات‬
‫مردم تأثیر می‌گذارند‪.‬‬

‫گرچه نمی‌توانند تعیین کنند که مردم «چگونه» بیندیشند‪ ‌،‬اما می‌توانن))د تع))یین کنن))د ک))ه «درب))ارة‬
‫چه» بیندیشند‪.‬‬

‫منظور از برجسته سازی رسانه‌ها این است که رسانه‌ها‪ ،‬به ویژه در اخبار و گزارش‌ه))ای خ))بری و‬
‫برنامه‌های مستند‪ ‌،‬این قدرت را دارن)د ک)ه توج)ه عم)وم را ب)ه مجم)وعه‌ای از مس)ائل و موض)وعات‬
‫معین و مح)))دود معط)))وف س)))ازند و از مس)))ائل و موض)))وعات دیگ)))ر چشم‌پوش)))ی کنن)))د‪ .‬فراین)))د‬
‫برجسته‌سازی از سه اولویت رسانه‪ ،‬اولویت عموم و اولویت سیاسی و رابطة بین این سه ش))کل‬
‫می‌گیرد‪.‬‬

‫‪ )5‬نظریة مارپیچ سکوت‬

‫عامل دیگری که وارد عم)ل می‌ش)ود‪« ،‬م)ارپیچ س)کوت» اس)ت‪ .‬ب)ه این معن)ا ک)ه در خص)وص ی)ک‬
‫موضوع مناقشه‌انگیز‪ ،‬افراد دربارة توزیع افکار عمومی حدس‌هایی می‌زنند‪ .‬آن‌ه))ا س))عی می‌کنن))د‬
‫دریابند که آیا در اکثریت قرار دارند یا در اقلیت؛ و سپس می‌کوشند تعیین کنند ک))ه آی))ا تغی))یر افک))ار‬
‫عمومی در جهت موافقت با آن‌هاست یا خیر‪ .‬به باورنئومان‪ ‌،‬اگر آن‌ها احساس کنند در اقلیت ق))رار‬
‫دارند یا تغییر افکار عمومی در جهت فاصله گ))رفتن از آن‌هاس))ت‪ ‌،‬ت))رجیح می‌دهن))د س))کوت اختی))ار‬
‫کنند‪ .‬هر چقدر اقلیت بیشتر سکوت کنند‪ ‌،‬مردم احساس می‌کنند که دیدگاه خاص و متفاوت ارائه‬
‫نشده است و لذا مارپیچ سکوت تشدید می شود (سورین و تانکارد‪.)96-1381:7 ‌،‬‬

‫ویندال‪ ،‬سیگنایزر و اولسون معتقدند که نظریة مارپیچ سکوت بر فرضیات زیر استوار است‪:‬‬
‫‪ .1‬اگر مردم احساس کنند دارای عقاید مشترک با دیگران هستند‪ ،‬دربارة آن‌ها ب))ا یک))دیگر ص))حبت‬
‫می‌کنند؛ اما اگر احساس کنند فقط خودشان صاحب عقیدة خاصی هستند‪ ‌،‬آن عقی))ده را آش))کارا‬
‫ابراز نمی‌کنند‪.‬‬

‫‪ .2‬افراد ممکن است از رسانه‌های جمعی به عنوان منبع توزیع عقای))د اس))تفاده کنن))د‪ .‬اگ))ر عقی))دة‬
‫خاص آن‌‌ها در رسانه مطرح نشده باشد‪ ،‬آن‌ها نتیجه می‌گیرند که آن عقیده مورد پذیرش عمومی‬
‫نیست‪.‬‬

‫‪ .3‬همة رسانه‌ها به شیوه‌ای تقریبًا انحص)اری‪ ،‬عقای)د مش)ابهی را بی)ان می‌کنن)د (هم ص)دایی) و‬
‫موجب می‌شوند که مردم‪ ‌،‬اغلب از ّج و فکری جامعه تصویر نادرستی داشته باشند‪.‬‬

‫‪ .4‬بسیاری از افراد که عقیدة خاصی دارند‪ ‌،‬از ترس انزوا از آن دفاع نمی‌کنند‪ .‬لذا ه))ر چ))ه بیش))تر‪‌،‬‬
‫افراد ساکت بمانند‪ ‌،‬دیگران احس))اس می‌کنن))د ک))ه عقی))ده مخ))الف وج))ود ن))دارد و بن))ابراین م))ارپیچ‬
‫سکوت در جامعه شکل می‌گیرد (ویندال‪ ،‬سیگنایزر‪ ‌،‬اولسون‪.)1365-1376:6 ،‬‬

‫‪ )6‬نظریة کاشت‬

‫نظریة کاشت برآثار تدریجی و دراز م))دت رس))انه‌ها ب))ه وی))ژه تل))ویزون ب))ر ش))کل‌گیری تص))ویر ذه))نی‬
‫مخاطبان از دنیای اطراف و مفهوم سازی آنان از واقعیت اجتمغاعی تأکید می‌کند‪ .‬جرج گربنر واضع‬
‫نظریة کاشت‪ ،‬در دهة ‪ 1960‬تحقیقاتی را با عنوان «ش))اخص‌های ف))رهنگی» ش))روع ک))رد ت))ا ت))أثیر‬
‫تماشای تلویزیون بر باورها و دیدگاه‌های بینندگان دربارة جهان واقعی را بررسی کند‪.‬‬

‫‪ )7‬نظریة شکاف آگاهی‬

‫به موازات افزایش انتشار اطالعات در جامعه توسط رس))انه‌های جمعی‪ ‌،‬آن بخش‌ه))ایی از جامع))ه‬
‫که دارای پایگاه اقتصادی اجتماعی باالتر هستند‪ ‌،‬در مقایسه با بخش‌های دارای پایگ))اه اقتص))ادی‬
‫اجتماعی پایین‌تر‪ ‌،‬تمایل بیشتر ی به دریافت اطالعات در کوتاه‌ترین زمان دارند‪ .‬لذا‪ ‌،‬شکاف آگاهی‬
‫بین این دو بخش‪ ‌،‬به جای کاهش‪ ‌،‬افزایش می‌یابد»‬
‫مفهوم پایگاه اقتصادی اجتماعی که کاربرد گسترده‌ای در جامع))ه شناس))ی دارد‪ ‌،‬اش))اره‌ای اس))ت‬
‫به طبقة اجتماعی افراد‪ .‬سه شاخص مرتبط باهم در تعریف عملی «طبقة اجتماعی» وج))ود دارد‪:‬‬
‫آموزش (سطح تحصیالت)‪ ،‬درآمد وشغل)‪.‬‬

‫تیکنور‪ ‌،‬دونوهو و اولین (‪ )1975‬در مطالعات و پژوهش های بعدی‪ ،‬ب))رخی از ش))رایطی را ک))ه تحت‬
‫تأثیر آن‌ها شکاف آگاهی ممکن است کاهش یابد یا از میان برود‪ ،‬بررسی کردند‪.‬‬

‫‪ .1‬هنگامی که در موضوعی محلی تعارض وجود داشته باشد‪ ‌،‬احتمال دارد شکاف آگاهی کاهش‬
‫یابد‪.‬‬

‫‪ .2‬احتمال گسترش شکاف آگاهی در اجتماعات متکثر که در آن‌ها من))ابع اطالع))ات متع))دد اس))ت‪‌،‬‬
‫بیشتر است تا در اجتماعات همگ))ون ک))ه در آن‌ه))ا مج))اری ارتب))اطی غ))یر رس))می ولی رایج وج))ود‬
‫دارد‪.‬‬

‫‪ .3‬هنگامی‌که موضوعی اثر محلی فوری و قوی دارد‪ ،‬احتمال دارد شکاف آگاهی کاهش یابد‪.‬‬

‫‪ )8‬نظریة استفاده و رضامندی‬

‫نظریة استفاده و رضامندی ضمن فعال انگاشتن مخاطب‪ ‌،‬بر نیازها و انگیزه‌های وی در اس)تفاده از‬
‫رسانه ها تأکید می‌کند و بر آن است که ارزش‌ها‪ ‌،‬عالیق و نقش اجتماعی مخاطبان مهم است و‬
‫مردم براساس این عوامل آن‌چه را می‌خواهند ببینند و بشنوند‪ ‌،‬انتخاب می‌کنند‪.‬‬

‫پرسش اساسی نظریة استفاده و رضامندی این است که چرا مردم از رسانه‌ها استفاده می‌کنند‬
‫و آ‌ن‌ها را برای چه منظوری به کار می‌گیرند؟ پاسخی که ب)ه اجم)ال داده می‌ش)ود این اس)ت ک)ه‬
‫م))ردم ب))رای کس))ب راهنم))ایی‪ ،‬آرامش‪ ‌،‬س))ازگاری‪ ،‬اطالع))ات و ش))کل گ))یری ه))ویت شخص))ی‪ ‌،‬از‬
‫رسانه‌ها استفاده می‌کنند (مک کوایل‪.)1385:104 ‌،‬‬

‫نظریة استفاده و رضامندی با اتخاذ رویکردی کارکرد گرایانه به ارتباط))ات و رس))انه‪ ‌،‬مهم‌ت))رین نقش‬
‫رس))انه‌ها را ب))رآورده س))اختن نیازه))ا و انگیزه‌ه))ای مخ))اطب می‌دان))د‪ .‬بن))ابراین‪ ‌،‬ب))ه ه))ر م))یزان ک))ه‬
‫رسانه‌ها این نیازها و انگیزه‌ها را برآورده سازند‪ ‌،‬به هم))ان م))یزان موجب))ات رض))ایتمندی مخ))اطب را‬
‫فراهم می‌کنند‪.‬‬
‫فرض اصلی نظریة استفاده و رضامندی این است که افراد مخاطب‪ ‌،‬کم و بیش به صورت فعال‪ ‌،‬به‬
‫دنب))ال محت))وایی هس))تند ک))ه بیش))ترین رض))ایت را {ب))رای آن))ان} ف))راهم س))ازد‪ .‬م))یزان این رض))ایت‬
‫بستگی به نیازها و عالیق قرد دراد (ویندال‪ ،‬سیگنایزر و اولسون‪.)274 : 1376 ‌،‬‬

‫مجموع نیازها و انگیزه‌های مخاطب در استفاده از رسانه‌ها را می‌توان در چهار مقولة اصلی ج))ای‬
‫داد‪:‬‬

‫‪ .1‬آگاهی و نظارت‪ :‬مردم به منظور کسب اخبار و اطالعات از دنیای پ)یرامون و نظ))ارت ب)ر محی))ط‬
‫اجتماعی خویش‪ ‌،‬از رسانه‌ها استفاده می‌کنند‪.‬‬

‫‪ .2‬روابط شخصی‪ :‬مردم در فرایند ارتباط‪ ‌،‬رسانه‌ها را همراه و همنشین خود تلقی می‌کنند و از‬
‫محتوای رسانه‌ای برای ارتباط و گفت‌و‌گو با دیگران استفاده می‌کنند‪.‬‬

‫‪ .3‬هویت شخصی‪ :‬مردم از رسانه‌ها برای کسب خود آگاهی‪ ‌،‬یافتن الگو‌ه))ای رفت))اری و تق))ویت‬
‫ارزش‌های شخصی استفاده می‌کنند‪.‬‬

‫‪ .4‬سرگرمی و گریز از واقعیت‪ :‬مردم از رسانه‌ها برای سرگرم شدن و گریز از مشکالت زندگی‬
‫روزمره و تخلیة عاطفی استفاده می‌کنند‪.‬‬

‫یکی از مفاهیم و مفروضات اصلی نظریة استفاده و رضامندی‪« ‌،‬فعال بودن مخاطب» است‪.‬‬

‫به این معنا که مخاطب در استفاده از رسانه‌ها به دنبال رفع نیازها و کسب رضامندی است و باور‬
‫دارد که انتخاب رسانه‪ ‌،‬رضامندی مورد نظرش را تأمین می‌کند‪.‬‬

‫‪ )9‬نظریة وابستگی مخاطبان‬

‫نظریة وابستگی مخاطبان‪ ‌،‬روابط بین رسانه‌‌ها‪ ‌،‬جامعه و مخاطبان را مورد توجه ق)رار می‌ده)د و ب)ا‬
‫اش))اره ب))ه نیازه))ای مخ))اطب از جمل))ه داش))تن اطالع))ات از روی))دادهای پ))یرامون از ی))ک س))و و ن))یز‬
‫ندانس))تن و گری))ز از واقعی))ات از س))وی دیگ))ر‪ ‌،‬او را عنص))ری منفع))ل و وابس))ته ب))ه رس))انه‌ها ف))رض‬
‫می‌کند‪.‬‬
‫«نظریة وابستگی به عنوان ی)ک نظری)ة ب)وم ش)ناختی‪ ،‬ب)ر رواب)ط بین نظام‌ه)ای ب)زرگ‪ ،‬متوس)ط و‬
‫کوچک و اجزای آن‌ها تمرکز می‌کند‪ .‬ی)ک نظری)ة ب)وم ش)ناختی‪ ،‬جامع)ه را ب)ه عن)وان ی)ک س)اختار‬
‫ارگانی))ک تلقی می‌کن))د و در ص))دد فهم ارتاب))ط بین بخش‌ه))ای خ))رد و کالن نظام‌ه))ای اجتم))اعی و‬
‫تبیین رفتار هر یک از بخش‌ها برحسب این روابط است‪.‬‬

‫این نظری))ه ح))اکی از آن اس))ت ک))ه اف))راد وابس))تگی‌های متف))اوتی ب))ه رس))انه ه))ا دارن))د و این‬
‫وابستگی‌ها از شخصی به شخص دیگر‪ ،‬از گروهی به گ))روه دیگ))ر و از ف))رهنگی ب))ه فرهن))گ دیگ))ر‬
‫متفاوت است‪.‬‬

‫‪ )10‬نظریة ساخت اجتماعی واقعیت (بر ساخت گرایی اجتماعی)‬

‫نظریة ساخت اجتماعی واقعیت‪ ‌،‬تصور و درک مخاطب از دنی)ای پ)یرامون را حاص)ِل ت)رکیِب س)اخت‬
‫اجتماعی معنا و معنای حاصل از تجربة شخصی ی))ا ب))ه عب))ارتی‪ ،‬م))ذاکره و تواف))ق علت و ع))املیت‬
‫تحت عنوان بر ساخت گرایی اجتماعی می‌داند‪.‬‬

‫‪ )11‬نظریة چارچوب سازی‬

‫چارچوب‌ها‪ ‌،‬ساختار‌های شناختی اساس))ی و بنی))ادی هس))تند ک))ه نح))وة ارائ))ه و ادراک واقعیت را‬
‫تعیین و به فرد کمک می‌کنند تا بتواند دنیای اطراف خود را تفسیر کند‪.‬‬

‫به بیان دیگر‪ ‌،‬رسانه‌ها به مخاطبان می‌گویند دربارة «چة» فکر کنند و سپس چگون))ه فک))ر ک))ردن را‬
‫نیز در چارچوبی که از پیش ساخته و پرداخته‌‌اند‪ ‌،‬برآنان تحمیل می‌کنند‪.‬‬

‫رسانه‌ها برای چارچوب‌سازی رویدادها و تولید معنا برای مخاطب)ان‌‪ ،‬از رویه‌ه)ا و ش)گردهایی چ)ون‬
‫انتخاب واژگان‪ ،‬استعاره‌ها‪ ‌،‬کنایه‌ها‪ ،‬تمثیل‌ها و‪ ...‬استفاده می‌کنند تا داستان و روای))تی معن))ادار از‬
‫آن‌چه می‌خواهند بسازند‪ ‌،‬و نظام معانی خاصی برای مخاطبان خلق کنند‪.‬‬

‫فصل چهارم‬
‫نظریة هنجاری رسانه‬

‫نظریه‌های هنجاری به تشریح بایدها و نبای))دهای ح))اکم ب))ر وس))ایل ارتب))اط جمعی ی))ا ب))ه عب))ارتی‪‌،‬‬
‫نظام‌های کنترل و مدیریت رسانه‌ها می‌پردازد‪.‬‬

‫نحوة کنترل و مالکیت رسانه‌ها‪ ‌،‬برمحتوای آن‌ها اثر می‌گذارد‪ ‌،‬و این امر‪ ‌،‬به نوبة خود اثرات رس))انه‬
‫ها را معین و مشخص می‌سازد‪.‬‬

‫نظریه اقتدارگرا‬

‫در این نظری))ه‪ ‌،‬رس))انه‌ها نقش آم))رانه‌‌ای ب))رای اعم))ال ق))درت در جامع))ه دارن))د‪ .‬فق))دان اس))تقالل‬
‫رسانه‌ها و وابستگی آن‌ها به دولت‪ ،‬از جمله ویژگی‌های نظام اقتدار گرای رسانه‌ای است‪ .‬برپایة‬
‫این نظریه‪ ‌،‬حقیقت و قدرت دو روی یک سکه‌اند‪.‬‬

‫نظریة مطبوعات آزاد‬

‫در نظریة مطبوع))ات آزاد‪ ‌،‬اص))ل ب))ر آزادی اظه))ار نظ))ر و نق))د اس))ت‪ .‬تأکی))د ب))ر آزادی ب))رای مب))ارزه ب))ا‬
‫سانسور‪ ،‬کاهش اختالف در جامعه‪ ‌،‬اصالح اشتباهات است‪.‬‬

‫نظریة مسئولیت اجتماعی‬

‫در این نظریه‪ ‌،‬اصل بر ایجاد پیوند میان «اس))تقالل و آزادی رس))انه‌ها» و «وظ))ایف و مس))ئولیت‌های‬
‫اجتماعی» آن‌هاست که‌تأکید می‌کند رسانه‌ها باید در عین پاسخگویی به نیازه))ای مخاطب))ان‪ ‌،‬در‬
‫برابر فعالیت‌های خود مسئولیت نیز داشته باشند و وظایف اجتماعی خود را مح))دود ب))ه گیرن))دگان‬
‫پیام یا مالکان رسانه‌ها ندانند‪.‬‬

‫نظریة رسانه‌های شوروی‬

‫اساس نظریة رسانه‌های شوروی (نظریة مسلکی و ایدئولوژیک) بر این اس))ت ک))ه تم))ام رس))انه‌ها‬
‫باید تحت کنترل طبقة ک))ارگر و در نه))ایت ح))زب کمونیس))ت باش))ند‪ .‬از این رو‪ ‌،‬رس))انه‌ها عمدتًا‌بای))د‬
‫یکدست باشند و تعارض‌های سیاسی در جامعه را منعکس نکنند‪.‬‬

‫نظریة رسانه های توسعه بخش‬


‫این نظری))ه ک))ه بیش))تر در کش))ورهای در ح))ال توس))عه ش))کل گرفت))ه اس))ت‪ ‌،‬واکنش))ی نس))بت ب))ه‬
‫نابرابری ارتباطات و عدم تعادل اطالعات است‪.‬‬

‫نظریة رسانه‌‌های دموکراتیک – مشارکت کننده‬

‫نظریة رسانه‌های دموکراتیک – مشارکت کننده با ایجاد جامعة توده‌وار مخالف است و درمقاب))ل‪ ‌،‬از‬
‫حق کاربرد رسانه‌ها در مقیاس‌های کوچک اجتماعی دفاع می‌کند‪.‬‬

‫فصل پنجم‬

‫نظریه ساختار گرایی و نشانه شناسی‬

‫عمق‪ ،‬سطح را توضیح می دهد‪ .‬باور کانونی ساختارگرایان آن است که زندگی اجتماعی صرفًا به‬
‫لحاظ ظاهری آش))فته‪ ،‬غیرقاب))ل پیش بی))نی و متف))رق اس))ت‪ .‬زی))ر س))طح رخ))دادهای گیج کنن))ده و‬
‫منحصربه فرد‪ ،‬سازوکارهایی مولد نهفته است؛ ل))ذا ب))رای درک آن چ))ه در س))طح ظ))اهر می ش))ود‬
‫باید به عمق بنگریم‪.‬‬

‫دو فردین‪hh‬ان سوس‪hh‬ور و روالن ب‪hh‬ارت‪ :‬زب))ان و اس))طوره سوس))ور زب))ان ش))ناس س))اختارگرای‬
‫سوئیسی‪ ‌،‬زبان را نظامی از نشانه‌ها می‌داند که با فرایند پیچیدة داللت سروکار دارد‪.‬‬

‫اساس زبان شناسی سوسور بر تفکیک «دال»‌و «مدلول» یا لفظ و معنا ق))رار داد‪ .‬کلم))ه ی))ا تص))ویر‬
‫«درخت»‌دال‪ ،‬و مفهوم یا صورت ذهنی درخت‪ ،‬مدلول آن است‪ .‬هر نشانة زب))انی ترکی))بی از دال و‬
‫م))دلول اس))ت‪ .‬بین دال و مول))ول‪ ،‬رابط))ة ذاتی و ط))بیعی وج))ود ن))دارد‪ ،‬بلک))ه رابط))ة می))ان آن ه))ا‬
‫دلبخواهانه است‪ .‬به عبارتی‪ ،‬هیچ رابطة ذاتی بین لفظ درخت و مفهوم درخت وجود ن))دارد‪ .‬چن))ان‬
‫که بین دال و مدلول آن نیز رابطة ذاتی وجود ندارد‪ .‬پرسش این اس)ت ک)ه اگ)ر هیچ رابط))ه و پیون)د‬
‫ذاتی و طبیعی بین دال و مدلول یا همان لفظ و مفهوم وجود ندارد‪،‬پس نشانه ه))ا معن))ای ش))ان را‬
‫از کجا می آورند؟ سوسور در پاسخ‪ ،‬معنای نشانه ها را ناشی از روابط متمایز آن ها می داند‪ .‬ب))ه‬
‫این معنی که «واژه ها و مفاهیم‪ ،‬معنای شان را براساس تفاوتی که ب))ا س))ایر واژه ه))ا و مف))اهیم‬
‫در یک نظام زبانی مشخص دارند‪ ،‬کسب می کنند‪.‬‬

‫فصل ششم‬
‫نظریه تعامل گرایی و ساخت یابی‬

‫هربرت بلومر‪ ،‬معنا را نشأت گرفته از کنش متقابل اجتماعی می دان))د‪ .‬ب))ه عب))ارتی‪ ،‬کنش متقاب))ل‬
‫اجتماعی مولد معنا و سازنده دنی))ای ماس))ت‪« .‬م))ا ب))ا معن))ا دادن ب))ه دنی))ای خ))ود‪ ،‬آن را خل))ق می‬
‫کنیم» (کرایب‪.)1378:110 ،‬‬

‫در تعامل گرایی‪ ،‬برخالف کارکردگرایی‪ ،‬جامعه موجودی))تی عی))نی و مس))تقل از ع))امالن اجتم))اعی‬
‫ندارد‪ ،‬بلکه به دست همین عامالن و از طریق تعامل ساخته و حفظ می شود‪.‬‬

‫طبق دیدگاه بلومر‪ ،‬تعامل گرایی مبتنی بر سه فرض اساسی است‪:‬‬

‫‪ .1‬کنش انسان‌ها نسبت به پدیده های پیرامون شان‪ ،‬مبتنی بر معانی ای است که آن پدیده ه))ا‬
‫برای آن ه))ا دارد‪ .‬بن))ابراین‪،‬کنش ه))ا و مع))انی در و ض))عیت ه))ای روزم))ره‪ ،‬ب))ه دس))ت خ))ود ع))امالن‬
‫اجتماعی خلق می شود‪.‬‬

‫‪ .2‬معنی پدیده ها ناشی از تعامل اجتماعی افراد با همتایان خود اسـت؛ به این مع))نی ک))ه کنش‬
‫ها و معانی در خالل روابط اجتماعی شکل می گیرد‪.‬‬

‫‪ .3‬تغییر و جابجایی معنی‪ ‌،‬در یک فرایند تفسیری به هنگام ارتباط و مواجهة افراد با دیگران ص))ورت‬
‫می گیرد‪ .‬الزمة این فرایند تفسیری آن است که اف))راد بتوانن))د مع))انی را تولی))د‪ ،‬انتخ))اب‪ ،‬ب))ازبینی‪،‬‬
‫تعلی)ق و س)ازماندهی مج)دد بکنن)د و آن را مط)ابق وض)عیت ه)ا و کنش ه)ای خ)ود‪ ،‬انتق)ال دهن)د‬
‫(بلومر‪ 1962 ،‬به نقل از الفی‪.)2007:78 ،‬‬

‫ارونیگ گافمن‪ :‬معرفی خود‬

‫ارونیگ گافمن‪ ،‬یکی از معروف ترین نظریه پردازان تعامل گرایی است‪.‬‬

‫وی در کتاب معرفی خود در زندگی روزمره (‪ ،)1990‬معرفی خود را شیوه هایی می داند ک))ه اف))راد‬
‫و گروه ها برای عمل کردن و بیان و معرفی خودشان به دیگران به کار می گیرن))د‪ .‬انس))ان ه))ا ذات )ًا‬
‫خواهان دوست داشتن و دوست داشته شدن هستند‪ .‬به عالوه‪ ،‬وقتی یک فرد یا بازیگر‪ ،‬نقش))ی‬
‫را برای مخاطب در مواقع متفاوت بازی می کند‪ ،‬احتماًال نوعی روابط اجتماعی را شکل می دهد‪.‬‬

‫جاشوا میروویتز‪ :‬بدون حس مکان‬


‫رسانه های جدی)د ب)ا دگرگ)ون ک)ردن تعری)ف مف)اهیمی مانن)د خردس)الی‪ ،‬بزرگس)الی‪ ،‬م)ردانگی‪،‬‬
‫زنانگی و ‪ ...‬بر تعریف و شکل گیری موقعیت اجتماعی و لذا رفتارها و تعامالت اجتماعی ت))اثیر می‬
‫گذارند‪ .‬آن ها باعث شکل گیری اجتماعات مجازی یا به عبارتی‪ ،‬موقعیت اجتم))اعس جدی))دی می‬
‫شوند که بر رفتارها تأثیری می گذارد‪.‬‬

‫دونالد هورتون و ریچاردوهل‪ :‬شخصیت های رسانه ای و تعامل فرا اجتماعی‬

‫دو مفهوم نظری مهم به وسیله هورتون و وهل وضع گردید که ب))ه س))اخت نظری))ة تولی))د و دری))افت‬
‫رسانه ای منجر ش))د‪ .‬نخس))تین مفه))وم‪ ،‬مفه))وم تعام))ل فرااجتم))اعی‪ ،‬ب))ه مع))نی ارتب))اط نزدی))ک و‬
‫خودم))انی بین شخص))یت ه))ای رس))انه ای و مخاطب))ان اس))ت‪ .‬این ارتب))اط نزدی))ک و خودم))انی ب))ا‬
‫استفاده مداوم از رادیو و تلویزیون به ویژه میزگردهای رادی)ویی و تلویزی)ونی و دیگ)ر اش)کال اج)رای‬
‫برنامه مانند حضور مخاطب در استودیو شکل می‌گیرد‪.‬‬

‫همان تامپسون‪ :‬شبه تعامل رسانه‌ای شده ‪ ç‬با تیتر بزرگ تایپ نشود‪.‬‬

‫تامپسون در کتاب رسانه‌ها و نوگرایی برای بررسی تأثیر توسعة رسانه‌های ارتباطی ب))ر الگوه))ای‬
‫سنتی تعامل اجتماعی‪ ،‬سه نوع تعامل را از هم تفکیک می‌کند‪.‬‬

‫تعامل رو در رو‬

‫تعامل رسانه‌ای شده‬

‫و شبه تعامل رسانه‌ای شده‬

‫فصل هفتم‬

‫نظریه فمینیستی رسانه‪ :‬رسانه و جنسیت‬

‫نظریة فمینیستی‪ ،‬شاخه ای از پژوهش می)ان رش)ته ای اس)ت ک)ه جنس)یت را ب)ه عن)وان مقول)ه‬
‫اصلی سامان بخش تجربه در نظر می گیرد‪.‬‬

‫فمینیسم تقسیمات جنسیتی در درون جامع))ه را ام))ری سیاس))ی و ن))ه ط))بیعی و بازت))اب «رابط))ة‬
‫قدرت»‌بین مردان و زنان می داند‪.‬‬
‫به لح)اظ ت)اریخی‪ ،‬م))وج اول فمینیس))م از ح))ق رأی زن)ان و به))ره من))دی آن ه)ا از حق))وق ق))انونی و‬
‫سیاسی برابر با مردان دفاع می کرد‪‌،‬اما م)وج دوم فمینیس)م‪ ،‬از س)طح خواس)ت ه)ای سیاس)ی‬
‫فراتر رفت و به جنبه های شخصی‪ ‌،‬روانی و جنسی ظلم به زنان پرداخت‪.‬‬

‫به این معنا که ظلم در تمام شئون زندگی اجتماعی اعمال می شود و از بسیاری جه))ات‪ ،‬از خ))ود‬
‫خانواده شروع می شود‪.‬لذا هواداران جدید فمینیسم عالقه مند به تحلی))ل آن چ))یزی هس))تند ک))ه‬
‫«سیاست زندگی روزمره» نامیده می شود‪ .‬این تحلیل شامل فرایند تربیت است‪ :‬ت))ربیت کودک))ان‬
‫برای ایفای نقش های «مردانه» و «زنانه»‪ ،‬تقسیم کارهای خانه داری بین پسران و دختران و ن))یز‬
‫اعمال سیاست رفتار شخصی و جنسیتی (هی وود‪.)1379:417 ،‬‬

‫مفهوم کلیدی دیگ))ر در مطالع))ات فمینیس))م‪ ،‬مفه))وم «جنس و جنس))یت»‌اس))ت‪ .‬جنس اش))اره ب))ه‬
‫عوام))ل زیس))ت ش))ناختی اس))ت ک))ه م))ردان را از زن))ان متم))ایز می کن))د ول))ذا تغی))یر ناپ))ذیر اس))ت‪.‬‬
‫جنسیت‪ ،‬واژه و باوری فرهنگی و اشاره ای است به نقش های متفاوتی که یک جامعه به م))ردان‬
‫و زنان عرضه می کند‪ .‬به عبارتی‪ ،‬جنس ام))ری ط))بیعی و مبت))نی ب))ر تف))اوت ه))ای ط))بیعی زن))ان و‬
‫مردان است؛ اما جنسیت مبتنی بر ارزش های اجتماعی و فرهنگی {تبعیض آم))یز}‌و ن))وعی نظ))ام‬
‫بازنمایی در چارچوب گفتمان پدرساالری است‪.‬‬

‫نظریه پردازان فمینیسم نشان میدهن))د ک))ه جنس))یت ب))ه ط))ور عمیقی در رواب))ط اجتم))اعی نهفت))ه‬
‫است و زنان و مردان و روابط ساختاری بین آن))ان را تعری))ف می کن))د‪ .‬ب))رای مث))ال‪ ،‬جامع))ه روی هم‬
‫رفته انتظار دارد مردان گستاخ و زنان مودب باشند‪ ،‬مردان مستقل باشند و زن))ان رواب))ط خ))ود را ب))ر‬
‫این اساس منطبق کنند؛ مردان قوی و زنان ض)عیف باش)ند؛ م))ردان آگ)اه و فع)ال و زن)ان پاک)دامن و‬
‫نکته بین باشند؛ م))ردان ب))ر احساس))ات خ))ود کن))ترل داش))ته باش))ند و زن))ان ع))اطفی و پراحس))اس‬
‫باشند‪ .‬این انتظارهای کلی جامعه‪ ،‬نمونة ماهیت فرهنگِی جنسیت است‪.‬‬

‫فمینیسم لیبرال‪ ،‬سوسیالیستی و رادیکال‬

‫در رویکرد فمینیسم لیبرال‪ ،‬رسانه ها میراث جامعه را که جنسیتی شده است‪‌،‬منتقل می کنند تا‬
‫انسجام‪ ،‬یکپارچگی و نظم را حفظ کنند‪ .‬فمینیس)م سوسیالیس)تی معتق))د اس)ت ک)ه رس)انه ه)ا‬
‫شاکله های س)رمایه داری را ب)ه عن)وان ج)ذاب ت)رین نظ)ام موج)ود ترس)یم می کنن)د ‪ .‬فمینیس)م‬
‫رادیکال‪ ‌،‬رسانه های پدرساالر را در خدمت نیازه))ای جامع))ه پدرس))االر و مردس))االر می دان))د‪ ،‬زی))را‬
‫تجارت زنان را سرکوب و تحریف می کند‪.‬‬
‫پست فمینیسم و موج سوم‬

‫پست فمینیسم مدعی است که صرف‌ًا یک رویکرد درباره فمینیسم که بتواند همة زنان را در می))ان‬
‫نژادها و طبقات متفاوت نمایندگی کند‪ ،‬وجود ندارد‪ .‬در مغایرت آشکار ب))ا اه))داف براب))ری جنس))یتی‬
‫موج دوم فمینیسم‪ ،‬پست فمینیسمت ها می گویند که برابری جنسیتی کم و بیش تحقق یافت))ه‬
‫است و زنان مدت هاست که قربانی نظم پدرساالری نیستند‪ .‬ناتاشا والتر می‌نویس))د ‪ :‬هم))ه ج))ا‬
‫زنانی را می بینم که آزادتر و قدرتمندتر از گذشته هستند‪(.‬والتر‪)1999:1،‬‬

‫فصل هشتم‬

‫نظریه اقتصاد سیاسی‪ ،‬صنعت فرهنگ و مطالعات پسااستعماری‬

‫نظریه اقتصاد سیاسی رسانه‬

‫نظریه اقتصاد سیاسی رسانه با تأکید بر وابستگی جهان بینی به زیر ساخت اقتص))ادی‪ ،‬چ))ارچوب‬
‫تحلی))ل رس))انه ه))ا را از تجرب))ه و تحلی))ل «مص))رف»‌ب))ه تجزی))ه و تحلی))ل «تولی))د» معط))وف می‬
‫سازد‪«.‬اقتصاد سیاسی بیانگر این واقعیت است که تولید و توزیع فرهنگ‪ ،‬متناسب با ویژگی های‬
‫نظام سیاسی و اقتصادی و مبت))نی ب)ر رواب)ط و مناس)بات بین دولت‪ ،‬اقتص))اد‪‌،‬روی)ه ه)ا و نهاده)ای‬
‫اجتماعی‪‌،‬فرهنگ و رسانه هاست‪(.‬کلنر و دورهام‪.)2001:18،‬‬

‫براساس این نظریه‪ ،‬جوامع سرمایه داری متناسب با شیوة تولید مسلط س))ازماندهی می ش))وند‬
‫و نهاده))ا و روی))ه ه))ا ن))یز مطب))ق ب))ا ک))االیی س))ازی و انباش))ت س))رمایه ش))کل می گیرن))د‪ .‬اقص))اد‬
‫سیاسی با نظریة مارکسیم کالسیک و این عبارت م))ارکس ک))ه آگ))اهی اجتم))اعی ن))ه ب))ه وس))یله‬
‫مجموعة افراد‪ ،‬بلکه به وس)یله طبق)ات مس)لط و مال)ک ابزاره)ای تولی)د س)رمایه داری ش)کل می‬
‫گیرد‪ ،‬متناسب است‪.‬‬

‫هربرت شیلر‪ :‬اطالعات و سرمایه داری‬


‫به باور شیلر‪ ،‬پیشرفت های اطالعاتی در توسعة مصرف گرایی نقشی بنیادی دارند؛‌چرا که آن ها‬
‫فراهم آورندة ابزارهای مورد نیاز سرمایه داری شرکتی‪‌،‬در ترغیب مردم به دلخ)واه و اجتن))اب ناپ)ذیر‬
‫دانستن این سبک از زندگی هستند‪ .‬ش))یلر اس))تدالل می کن))د ک))ه در هنگام))ة اس))تمرار آتش ب))ار‬
‫اطالعات‪ ،‬همة قلمروهای حیات و وجود انسان در تیررس تهاجم ارزش های تجاری قرار دارد‪ ...‬ک))ه‬
‫مهم ترین آن ها به طور واضحی‪« ،‬مصرف» است (وبستر‪.)201 :1380 ،‬‬

‫مطالعات پسااستعماری‬

‫مطالع))ات پسااس))تعماری‪ ،‬در مطالع))ات و نظری))ه پ))ردازی ه))ای خ))ود از نظری))ه ه))ای انتق))ادی چ))ون‬
‫مطالعات فرهنگی‪‌،‬مارکسیم‪ ،‬فمینیسم و پسامدرنیسم الهام گرفته اس))ت‪ ،‬ام))ا بیش از هم))ه این‬
‫نظریه ها‪ ،‬با ساختارهای مدرنیته استعماری به مواجهه و مقابله برخاس))ته اس))ت‪« .‬ب))رای متم))ایز‬
‫ساختن مطالعات پسااس)تعماری از س)ایر َاش)کال پ)ژوهش انتق))ادی‪ ،‬می ت)وان گفت ک)ه پ)ژوهش‬
‫پسااستعماری‪ ،‬ب)ه درک ق)درت ف)رهنگی عم)ق ت)اریخی و بین المللی می بخش)د»(ش)وم و هج‪،‬‬
‫‪)1383:99‬‬

‫ارتباطات و امپریالیسم فرهنگی‪ :‬سلطه غرب بر شرق‬

‫امپریالیسم فرهنگی‪ ‌،‬اشاره به شیوه هایی اس))ت ک))ه طی آن انتقاب))ل ب))رخی از محص))والت‪‌،‬م))د و‬
‫سبک زندگی از کشورهای فرداست به کشورهای فرودست و بازارهای وابسته صورت می گیرد و‬
‫به ایجاد الگوهای خاص تقاضا و مصرف می انجامد‪ .‬این الگوها بر ارزش ها‪ ،‬آرمان ه)ا و روی)ه ه)ای‬
‫غربی مهر تأیید می زند و باعث سیطرة فرهنگ غربی و سرمایه داری بر فرهنگ های محلی می‬
‫شود‪ .‬ارتباطات و رسانه یکی از تأثیر گذارترین ابزارهای نهادی هس))تند ک))ه این فراین))د را تس))ریع و‬
‫سازماندهی می کنند‪.‬‬

‫فصل ‪9‬‬

‫نظریة مخاطب‪ :‬مطالعات فرهنگی و مخاطبان فعال‬


‫در مطالعات فرهنگی‪ ،‬رسانه ها و مخاطبان در چارچوب ساختارهای گفتمانی و ای))دئولوژیک ق))درت‬
‫جای می گیرند‪.‬‬

‫مفهوم فرهنگ برای نظری))ه پ))ردازان مطالع))ات ف))رهنگی‪ ،‬اش))اره ای ب))ه ابع))اد زیب))ایی ش))ناختی ی))ا‬
‫روشنفکری آن نیست‪ .‬فرهنگ در این رهیافت‪ ،‬به عن))وان ام))ر سیاس))ی و ب))ه عن))واِن مت))ون و روی))ه‬
‫های زندگی تعری))ف می ش))ود‪ .‬ب))ه این معن))ا ک))ه اندیش))مندان مطالع))ات ف))رهنگی ص))رفًا ب))ه ح))وزة‬
‫نخبگان عالقه ندارند‪ ،‬بلکه به ویژه به فرهنگ عامه توجه دارند‪ « .‬مطالعات فرهنگی ب))ر پای))ة تغی))یر‬
‫گرایش از تحلیل فعالیت های فرهنگی حاکم ی))ا نخبگ))ان ب))ه تحلی))ل فع))الیت ه))ای ف))رهنگی عام))ه‬
‫شکل گرفت » ( گارنهام ‪) 185 : 1383‬‬

‫استوارت هال‪ :‬رمزگذاری ‪ /‬رمزگشایی و نظریة دریافت‬

‫استوارت هال در مقالة رمزگذاری ‪ /‬رمزگشایِی گفتمان تلویزیونی (‪ ، )1973‬بر این نکت))ه تأکی))د می‬
‫کند که فرایند ارتباط – از لحظة تولید پیام تا لحظة دریافت پیام از سوی مخاطب باید به عن))وان ی))ک‬
‫کلیت در نظر گرفته شود‪ .‬هال استدالل می کند که امکان استنباط بیش از یک برداشت ی))ا ق))رائت‬
‫از متون رسانه ای وجود دارد؛ یعنی میان پی))امی ک)ه ب)ه وس)یلة فرس)تنده رمزگ)ذاری می ش)ود و‬
‫آنچه از سوی مخاطب رمزگشایی می شود‪ ،‬لزومًا انطباق یا همانندی وجود ندارد‪.‬‬

‫هال‪ ،‬ضمن حمله به نظریة رفتارگرایی در ارتباطات از جمل))ه الگ))وی الس))ول‪ ،‬می نویس))د‪« :‬معن))ا»‬
‫یک تولید و رویة اجتماعی است‪ .‬جهان سازندة معنا و زبان‪ ،‬مولد معناست‬

‫الگوی رمزگذاری ‪ /‬رمزگشایِی هال‪ ،‬برخالف رویکرد رفتارگرایی در ارتباطات‪ ،‬تقارن مس))تقیم و س))ر‬
‫راست بین معنای مورد نظر فرستنده و چگونگی تفسیر آن معنا به وسیله دریافت کننده را رد می‬
‫کند‪ .‬به عبارتی ‪ ،‬رمزهای رمزگذار و رمزگشا الزامًا همسان نیست‪.‬‬

‫رسانه ها و زندگی روزمره‬

‫زندگی روزمره دارای ماهیت نسبتًا فراگیر‪ ،‬ناپایدار و س)ّیال اس)ت و ب)ه آس)انی از زی)ر ب)اِر هرگون)ه‬
‫تعریف شانه خالی می کند‪ .‬رفتاره))ای روزم))ره معم))وًال و نوع)ًا آگاهان))ه‪ ،‬از روی تأم))ل و مبت))نی ب))ر‬
‫محاسبات عقالنی نیست‪ ،‬بلکه ناشی از عادت ها و رسوبات ذهنی است‪.‬‬
‫فصل ‪10‬‬

‫نظریة ُپ ست مدرنیسم و ارتباطات‪:‬‬

‫رسانه‪ ،‬تصویر و وانمایی‬

‫مفه))وم پس))ت مدرنیس))م علی رغم رواج گس))ترده‪ ،‬مفه))ومی پیچی))ده و غ))امض اس))ت ک))ه طی))ف‬
‫گسترده ای از رویکردهای مربوط به رسانه ها را در بر می گیرد‪.‬‬

‫پست مدرنیسم می کوشد تقریبًا در همة انواع فعالیت های فکری نشان دهد که آنچه دیگران آن‬
‫را یک «واحد»‪ ،‬یک وجود‪ ،‬یا مفهوم منفرد و تام پنداشته اند‪ ،‬یک کثرت است‪ .‬هر چ))یز ب))ه وس))یلة‬
‫رابطه با چیزهای دیگر ساخته شده است‪ ،‬از این رو‪ ،‬هیچ چیز ساده‪ ،‬بی واسطه ی))ا تمام )ًا حاض))ر‬
‫نیست و هیچ تحلیلی از هیچ چیز نمی تواند کامل و نهایی باشد‪.‬‬

‫انکاِر تعالِی هنجارها برای پست مدرنیسم جنبه ای قاطع و تعیین کننده دارد‪ .‬هنجارهایی همچون‬
‫حقیقت‪ ،‬نیکی‪ ،‬زیبایی و عقالنیت دیگر مستقل از فرایندهایی که این هنجارها بر آنه))ا حک))ومت ی))ا‬
‫دربارة آن ها داوری می کنند‪ ،‬نیست؛ بلکه محصوالتی از این فرایندها و ذاتی در آن ها هستند‪.‬‬

‫ویژگی های فرهنگی پست مدرنیسم اشاره ای است به روح مسلط زم)ان و گ)رایش ه)ای خ)اص‬
‫هنری و فرهنگی‪ .‬زایل شدِن ایمان به علم و عقل در پست مدرنیسم‪ ،‬ب))ه این معناس))ت ک))ه هیچ‬
‫اشتراک نظر و باور یا اعتقاد پایدار و ثابتی در عصر حاضر وج))ود ن))دارد‪ ،‬و ل))ذت ج))ویی‪ ،‬فردگ))رایی و‬
‫زیستن در لحظة حاضر‪ ،‬میل غ)الب و روح زمان)ة ماس)ت‪ .‬زیگم)ونت ب)اومن ( ‪ ، )1384‬رواب)ط پس)ت‬
‫مدرن را نوعی پاره پاره شدن‪ ،‬سطحی شدن‪ ،‬نشأت گرفته از مص))رف گ))رایی و فق))دان مس))ئولیت‬
‫اخالقی در قبال دیگران ارزیابی می کند‪.‬‬

‫لیون(‪ ، )1999‬به دو جنبة پست مدرنیته اشاره می کند‪ .‬نخست‪ ،‬ظه))ور و گس))ترش رس))انه ه))ای‬
‫جدید و فناوری های اطالعات و ارتباطات که عامل تغییر اجتماعی و نشانة جهانی شدن اس))ت‪ ،‬و‬
‫دوم ظهور فرهنگ مصرف و اضمحالل همزماِن َاشکاِل معین تولید‪.‬‬

‫ُج رج ریتزر‪ :‬مک دونالدی شدن‬


‫جرج ریتزر بیشتر به تداوم بین مدرنیته و پست مدرنیته باور دارد تا به تمایز بین آنها ‪ .‬طبق دی))دگاه‬
‫وی‪ ،‬م))ا در جامع))ة م))ک دونال))دی ش))ده ک))ه مع)ّرِف مدرنیت))ة پیش))رفته اس))ت زن))دگی می‌ک))نیم‪ .‬او‬
‫اصطالح مک دونالدی شدن را برای اشاره به فرایندی ابداع کرده است ک))ه در آن‪ ،‬اص))ول رس))توران‬
‫های غذای فوری به تدریج بر بخش هایی از جامعة آمریکا و نیز بر بقیه جهان مسلط می شود‪.‬‬

‫بنا به اذعان ریتزر‪ ،‬ایدة مک دونالدی شدن‪ ،‬از نظری))ة مش))هور م))اکس وب))ر در م))ورد عقالنی ش))دن‬
‫غرب و در نهایت عقالنی شدن بقیة جهان گرفته شده است ‪ .‬وبر عقیده داشت که غرب ب))ه ط))ور‬
‫فزاینده ای تحت سلطة‌آنچه که او « عقالنیت صوری» می نا مید‪ ،‬یا تحت س))لطة ی))ک سلس))له از‬
‫قوانین‪ ،‬مقررات و ساختارهایی در می آید که بیش از پیش مانع می‌شوند تا مردم به)ترین وس)یلة‬
‫ممکن را برای دست یافتن به هر هدفی که طالب آن هستند‪ ،‬جست و جو کنند‪.‬‬

‫نظریة مک دونالدی شدن می گوید اگر چه امروز دیوان ساالری ها هنوز مهم ان))د‪ ،‬ولی سرمش))ق‬
‫بهتری از فرایند عقالنی شدن‪ ،‬رستوران های غ))ذای ف))وری اس))ت‪ .‬این سرمش))ق ن))ه تنه))ا مظه))ر‬
‫عقالنیت صوری است‪ ،‬بلکه موفقیت آن منجر به این شده است که به الگویی مبدل ش)ود ک)ه ن)ه‬
‫تنها انواع کسب و کارها بلکه بسیاری از سازمان ها و نهادهای فراگیر دیگر نیز از آن تقلید کنند‪.‬‬

‫ریتزر‪ ،‬ویژگی ها و جنبه های اساسی مک دونالدی شدن را بر شمرده که عبارتست از ‪ 4‬م))ورد ‪ç‬‬
‫‪ )1‬کارآیی ‪ )2‬محاسبه پذیری ‪ )3‬پیش‌بینی پذیری ‪ )4‬کنترل‬

‫فصل ‪11‬‬

‫نظریة رسانه‌های جدید‬

‫«رس))انه‌های جدی))د» مجموع))ة متم))ایزی از فناوری‌ه))ای ارتباط))ات و دارای ویژگی‌ه))ای مش))ترک‬


‫«دیجیتالی بودن» و دسترسی گستردة شهروندان به آن برای «استفادة شخصی» است‪.‬‬

‫اینترنت‪ ،‬نمونة بارز رسانة جدید و تبلور و ویژگی هی فوق است‪ .‬این)ترنت‪ ،‬عالوه ب)ر تولی)د و توزی)ع‬
‫پیام‪ ،‬به پردازش‪ ،‬مبادله و ذخیرة اطالعات می پ)ردازد ک)ه مؤی)د ی)ک نه))اد خصوص)ی ام))ا ب)ه مثاب)ة‬
‫ارتباطات عمومی است و صر فًا دارای فعالیت حرفه ای و به لحاظ بروکراتی))ک‪ ،‬س))ازماندهی ش))ده‬
‫نیست‪.‬‬

‫مک کوایل‪ :‬چهار مقولة اصلِی رسانه های جدید را شناسایی و معرفی می کند‪.‬‬
‫‪ .2‬رسانة ارتباطات میان فردی‪ :‬این مورد شامل تلفن‪ ،‬موبایل و ایمیل است‪.‬‬

‫‪ .3‬رسانة { ایفای } نقش تعاملی‪ :‬شامل باز ی های ویدئویی و کامپیوتری‬

‫‪ .4‬رسانة جست و جوی اطالع))ات‪ :‬این))ترنت ی))ا تارنم))ای جه))ان گس))تر‪ ،‬مهم))ترین م))ورد از این ن))وع‬
‫رسانه است‪ .‬که منبع گسترده ای برای دسترس))ی تلقی می ش))ود‪ .‬این))ترنت همچ))نین مج))رایی‬
‫برای بازیابی و اصالح اطالعات است‪.‬‬

‫‪ .5‬رسانة مشارکت جمعی‪ :‬این مقوله به ویژه شامل استفاده از اینترنت برای مش))ارکت و مبادل))ة‬
‫اطالعات‪ ،‬عقاید و تجربه و توسعة روابط شخصی فعال است‪.‬‬

‫در یک جمع بندی کلی‪ ،‬ابعاد و ویژگی های رسانه های جدید را می توان چنین برشمرد‪:‬‬

‫‪ )1‬تع))املی ب))ودن‪ :‬امک))ان پاس))خگویی و ی))ا ن))وآوری و خالقیت ب))ه وس))یلة ک))اربر ب))رای عرض))ة‬
‫دیدگاه‌هایش به منبع یا فرستنده‪.‬‬

‫‪ )2‬حضور اجتماعی‪ :‬احساس ارتباط شخصی با دیگران که با استفاده از رسانه‌ها ایجاد می‌شود‪.‬‬

‫‪ )3‬غنای رسانه ای‪ :‬پیوند بین چارچوب‌ه)ای متف))اوت ارج)اع‪ ‌،‬تقلی)ل ابه)ام و ف)ارهم ک)ردن عالئم و‬
‫نشانه‌ها و‪ ...‬به وسیلة رسانه‌ها‬

‫‪ )4‬استقالل (خودمختاری)‪ :‬کنترل کاربر بر محتوا و استفاده و نیز استقالل او از منبع‬

‫‪ )5‬بازیگوشی‪ :‬استفاده برای سرگرمی و لذت‪ ،‬علیه فواید و ابزاری بودن‬

‫‪ )6‬خصوصی ( خلوت ) بودن‪ :‬استفاده از رسانه یا محتوای خاص‬

‫‪ )7‬شخصی بودن‪ :‬شخصی و منحصر به فرد بودن محتوا و استفاده‬

‫عصر دوم رسانه ها‬

‫مفهوم عصر دوم رسانه ها‪ ،‬در خالل ده)ة ‪ ، 1980‬جایگ)اهی ب)ه دس)ت آورده ب)ود ک)ه ب)ا «جامع)ة‬
‫رسانه ای ساده »‪ ،‬متفاوت بود ‪ .‬برای تدوین تمایز عصر اول و دوم رسانه ه)ا‪ ،‬می ت)وان ب)ه ق))درت‬
‫گستردة اینترنت در ابتدای دهة ‪ 1990‬میالدی استناد کرد‪.‬‬
‫جان ون دایک‪ ،‬ظرفیت های ارتباطی رسانه ه))ای جدی))د (عص))ردوم رس))انه ) در مقایس))ه ب))ا س))ایر‬
‫اشکال ارتباطی را چنین بر می شمارد‪:‬‬

‫‪ .1‬س))رعت ‪ .2‬دامن))ة دسترس))ی ‪ .3‬ظ))رفیت ذخ))یره ‪ .4‬دقت ‪ .5‬گ))زینش گ))ری ‪ .6‬تعام))ل ‪ .7‬غن))ای‬
‫تحریک ‪ .8‬پیچیدگی ‪ .9‬حفاظت از حریم خصوصی‪.‬‬

‫در کتاب نظریه‌های رسانه صراحت‌ًا در مورد رسانه صحبت به میان آمده و نشان می‌دهد ما در عصر‬
‫رسانه‌ایم و تقریبًا همه عناصر فرهنگی‌مان در بستر رسانه‌ها جاری است؛ به ویژه رشد روزنامه‌ها‬
‫و شبکه‌های تلویزی))ونی در ای))ران در کم))تر از ی))ک ده))ه گذش))ته و تقریبًا‌همزم))ان ب))ا آن‪ ‌،‬فراگ))یری و‬
‫همه‌گیری شبکه جهانی اینترنت‪ ،‬ضرورت فهم عمیق‌ت))ر از این مفه))وم را بیش از گذش))ته ی))ادآوری‬
‫می‌کند‪ .‬به بیان بهتر‪ ،‬ح))اال بیش))تر ازگذش)ته زن)دگی م))ا ب)ا رس)انه‌ها عجین ش)ده و بیش از آنک)ه‬
‫خودمان به آن بیاندیشیم ‪ ‌،‬تحت تأثیرشان قرار گرفته ایم‪ .‬اما این تنهاصورت ظاهری قضیه است ‪.‬‬

‫در کت))اب نظری))ه رس))انه‌ها نوش))ته س))ید محم))د مه))دی زاده ک))ه درح))وزه رس))انه‌ها می‌باش))د ب))ه‬
‫گروه‌های زیر پرداخته اس))ت ک))ه این ‪ 10‬گ))روه عبارتن))د از‪ :‬نظریه‌ه))ای پدیدارشناس))انه و ب))ا رویک))رد‬
‫تحول تاریخی‪ ،‬نظریه‌های اجتم))اعی – رفت))اری‪ ‌،‬نظریه‌ه))ای هنج))اری‪ ‌،‬نظریه‌ه))ای س))اختارگرایی و‬
‫نشانه‌شناسی‪ ‌،‬نظریه‌های تعامل‌گرایی و ساخت‌یابی‪ ،‬نظریه‌های فمینیستی‪ ‌،‬نظریه‌های اقتصاد‬
‫سیاس)ی‪ ‌،‬ص)نعت فرهن))گ و مطالع)ات پس))ا اس)تعماری‪ ‌،‬نظریه‌ه)ای مخ)اطب‪ ‌،‬نظریه‌ه)ای پس))ت‬
‫مدرنیسم و ارتباطات و نظریه‌های رسانه‌های جدید می باشد ‪.‬‬

‫اما از جمله ویژگی‌های مهم این کتاب‪ ‌،‬زبان ساده و دانشگاهی آن است‪ .‬این زبان به ویژه وق))تی‬
‫اهمیت بیشتری می‌یابد که بدانیم بسیاری از این اندیشمندان‪ ‌،‬به ویژه ساختارگراها و ن))یز پس))ت‬
‫مدرنیست‌ها‪ ‌،‬زبانی دشوار و گاه غیرقابل فهم دارند و در بسیاری موارد‪ ‌،‬برگردان آنها به زبان معیار‬
‫فارسی‪ ،‬بسیار سخت است‪ .‬ولی مهدی زاده به ترجمه نوش))ته‌های خ))ارجی اکتف))ا نک))رده‪ ‌،‬بلک))ه‬
‫نظریات و نوشته‌های دیگران را به زبان خود و به فارسی نگاشته اس)ت‪ .‬نتیج)ه ک)ار این ش)ده ک)ه‬
‫کتاب به‌ زبانی روان و ساده وقابل فهم به رشته تحریر در آمده است ‪.‬گذشته از این‪ ‌،‬نویس))نده ب))ه‬
‫روال کارهای دانشگاهی‪ ‌،‬منابع خود را در متن و پای))ان کت))اب آورده اس))ت ک))ه خ))ود کتاب‌شناس))ی‬
‫خوبی برای مطالعه بیشتر در این حوزه می باشد‪.‬‬

‫‪ Medialit.blog.ir‬برگرفته شده از‬

You might also like