Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 2

‫‪BDI-II‬‬

‫تاريخ‪:‬‬ ‫رشته تحصيلي‪:‬‬ ‫جنسيت‪:‬‬ ‫سن‪:‬‬ ‫نام و نام خانوادگي‪:‬‬


‫تلفن تماس‪:‬‬ ‫محل سکونت‪:‬‬ ‫مقطع تحصيلي‪:‬‬

‫اين پرسشنامه حاوي ‪ 12‬گروه جمالت است‪ .‬لطفاً هر گروه از جمالت را بهدقت بخوانيد‪ .‬سپس در هر گروه از جمالت يک جمله را انتخاب کنيد که بهتر از همه گوياي‬
‫احساس شما طي ‪ 2‬هفته گذشته تا به همين امروز است‪ .‬دور شماره کنار جملهاي که انتخاب کردهايد يک دايره بکشيد‪ .‬اگر به نظرتان ميرسد که در يک گروه از‬
‫جمالت‪ ،‬چند جمله به يک اندازه در مورد شما صدق ميکند‪ ،‬دور شمارهاي را که از همه باالتر است دايره بکشيد‪ .‬دقت کنيد که در هيچ گروه از جمالت بيشتر از يک جمله‬
‫را انتخاب نکنيد‪ .‬اين قاعده شامل همه گروه جمالت مثالً جمله شماره ‪( 21‬تغيير در الگوي خواب) و شماره ‪( 21‬تغيير در اشتها) نيز ميشود‪.‬‬

‫‪ -6‬احساسات مربوط به مجازات‬ ‫‪ -2‬احساس غمگيني‬


‫‪ 0‬احساس نميکنم که دارم مجازات ميشوم‪.‬‬ ‫‪ 0‬من احساس غمگيني نميکنم‪.‬‬
‫‪ 2‬احساس ميکنم که ممکن است مجازات شوم‪.‬‬ ‫‪ 2‬اغلب اوقات‪ ،‬احساس غمگيني ميکنم‪.‬‬
‫‪ 1‬انتظار مجازات دارم‪.‬‬ ‫‪ 1‬هميشه غمگينم‪.‬‬
‫‪ 3‬احساس ميکنم که دارم مجازات ميشوم‪.‬‬ ‫‪ 3‬بهقدري غمگين و بينشاطم که تاب تحملش را ندارم‪.‬‬

‫‪ -7‬بيزاري از خويشتن‬ ‫‪ -2‬بدبيني‬


‫‪ 0‬احساسم درباره خودم‪ ،‬مانند هميشه است‪.‬‬ ‫‪ 0‬نسبت به آينده‪ ،‬بدبين نيستم‪.‬‬
‫‪ 2‬اعتماد به نفسام را از دست دادهام‪.‬‬ ‫‪ 2‬بيش از گذشته‪ ،‬نسبت به آينده احساس بدبيني ميکنم‪.‬‬
‫‪ 1‬از خودم مأيوسم‪.‬‬ ‫‪ 1‬انتظار ندارم که وضعم بهتر شود‪.‬‬
‫‪ 3‬از خودم خوشم نميآيد‪.‬‬ ‫‪ 3‬اميدي نسبت به آينده ندارم‪ ،‬فقط ميدانم که وضع هرچه بدتر خواهد شد‪.‬‬

‫‪ -8‬عيبجويي از خويشتن‬ ‫‪ -3‬شکستهاي گذشته‬


‫‪ 0‬بيش از حد معمول‪ ،‬خود را مورد انتقاد يا سرزنش قرار نميدهم‪.‬‬ ‫‪ 0‬احساس نميکنم که شخص شکستخوردهاي باشم‪.‬‬
‫‪ 2‬بيش از گذشته‪ ،‬از خودم عيبجويي ميکنم‪.‬‬ ‫‪ 2‬بيش از آنچه سزاوار بودم‪ ،‬شکستخوردهام‪.‬‬
‫‪ 1‬در مورد همه اشتباهاتم خود را مورد انتقاد قرار ميدهم‪.‬‬ ‫‪ 1‬وقتي به زندگي گذشتهام نگاه ميکنم‪ ،‬جز شکست چيزي نميبينم‪.‬‬
‫‪ 3‬براي هر اتفاق بدي که ميافتد‪ ،‬خود را سرزنش ميکنم‪.‬‬ ‫‪ 3‬احساس ميکنم که شخص کامالً شکستخوردهاي هستم‪.‬‬

‫‪ -9‬فکر خودکشي يا ميل به خودکشي‬ ‫‪ -4‬فقدان لذت‬


‫‪ 0‬اصالً در فکر آن نيستم که به خودم آسيبي برسانم‪.‬‬ ‫‪ 0‬به اندازه گذشته‪ ،‬از دنياي اطرافم لذت ميبرم‪.‬‬
‫‪ 2‬درباره اينکه به خودم آسيبي برسانم فکر ميکنم‪ ،‬اما به آن عمل نميکنم‪.‬‬ ‫‪ 2‬ديگر به اندازه گذشته‪ ،‬از چيزهاي اطرافم لذت نميبرم‪.‬‬
‫‪ 1‬دلم ميخواهد خود را بکشم‪.‬‬ ‫‪ 1‬از چيزهايي که در گذشته برايم لذتبخش بودند‪ ،‬کمتر لذت ميبرم‪.‬‬
‫‪ 3‬اگر فرصتي داشتم خود را ميکشتم‪.‬‬ ‫‪ 3‬از چيزهايي که در گذشته لذت ميبردم‪ ،‬هيچ لذتي نميبرم‪.‬‬

‫‪ -01‬گريه‬ ‫‪ -5‬احساس گناه‬


‫‪ 0‬بيش از گذشته‪ ،‬گريه نميکنم‪.‬‬ ‫‪ 0‬احساس گناه خاصي ندارم‪.‬‬
‫‪ 2‬بيش از گذشته‪ ،‬گريه ميکنم‪.‬‬ ‫‪ 2‬درباره بسياري از چيزها که در گذشته انجام دادهام و يا بايد انجام ميدادم‪،‬‬
‫احساس گناه ميکنم‪.‬‬
‫‪ 1‬سر هر چيز کوچکي‪ ،‬به گريه ميافتم‪.‬‬ ‫‪ 1‬اغلب اوقات خود را کامالً گناهکار ميدانم‪.‬‬
‫‪ 3‬احساس ميکنم که ميخواهم گريه کنم‪ ،‬اما نميتوانم‪.‬‬ ‫‪ 3‬هميشه خود را گناهکار ميدانم‪.‬‬

‫‪ -07‬تحريکپذيري‬ ‫‪ -00‬برانگيختگي‬
‫بيش از حد معمول‪ ،‬تحريکپذير نيستم‪.‬‬ ‫‪0‬‬ ‫بيش از حد معمول‪ ،‬بيقرار يا آشفته نيستم‪.‬‬ ‫‪0‬‬
‫بيش از حد معمول‪ ،‬تحريکپذير هستم‪.‬‬ ‫‪2‬‬ ‫احساس ميکنم بيش از حد معمول‪ ،‬بيقرار يا آشفته هستم‪.‬‬ ‫‪2‬‬
‫خيلي بيش از حد معمول‪ ،‬تحريکپذير هستم‪.‬‬ ‫‪1‬‬ ‫بهقدري بيقرار و برانگيختهام که نميتوانم آرام بگيرم‪.‬‬ ‫‪1‬‬
‫هميشه تحريکپذير هستم‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫بهقدري بيقرار و برانگيختهام که بايد اين طرف و آن طرف بروم و يا خود را‬ ‫‪3‬‬
‫به کاري مشغول کنم‪.‬‬
‫‪ -08‬تغيير در اشتها‬ ‫‪ -02‬بيعالقگي‬
‫اشتهايم تغييري نکرده است‪.‬‬ ‫‪0‬‬ ‫عالقهام را به مردم و چيزها از دست ندادهام‪.‬‬ ‫‪0‬‬
‫اشتهايم کمتر از حد معمول است‪.‬‬ ‫‪2‬الف‬ ‫کمتر از گذشته‪ ،‬به مردم و چيزها عالقه دارم‪.‬‬ ‫‪2‬‬
‫اشتهايم بيشتر از حد معمول است‪.‬‬ ‫‪2‬ب‬ ‫بيشتر عالقهام را به مردم و چيزها از دست دادهام‪.‬‬ ‫‪1‬‬
‫اشتهايم خيلي کمتر از قبل است‪.‬‬ ‫‪1‬الف‬ ‫بسيار دشوار است که بتوانم به چيزي عالقه پيدا کنم‪.‬‬ ‫‪3‬‬
‫اشتهايم خيلي بيشتر از حد معمول است‪.‬‬ ‫‪1‬ب‬
‫‪ -03‬بالتکليفي‬
‫اصالً اشتهايي ندارم‪.‬‬ ‫‪3‬الف‬ ‫من مثل هميشه‪ ،‬ميتوانم تصميم بگيرم‪.‬‬ ‫‪0‬‬
‫هميشه ميل شديدي به غذا خوردن دارم‪.‬‬ ‫‪3‬ب‬ ‫تصميم گرفتن برايم دشوارتر از حد معمول است‪.‬‬ ‫‪2‬‬
‫بيش از گذشته‪ ،‬در تصميمگيري مشکل دارم‪.‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪ -09‬مشکل در تمرکز‬
‫تمرکزم به خوبي گذشته است‪.‬‬ ‫‪0‬‬ ‫درباره گرفتن هر تصميمي‪ ،‬با اشکال روبرو ميشوم‪.‬‬ ‫‪3‬‬
‫نميتوانم در حد معمول‪ ،‬تمرکز داشته باشم‪.‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪ -04‬احساس بيارزشي‬
‫نميتوانم براي مدت طوالني ذهنم را روي موضوعي متمرکز سازم‪.‬‬ ‫‪1‬‬ ‫احساس ميکنم که آدم ارزشمندي هستم‪.‬‬ ‫‪0‬‬
‫احساس ميکنم نميتوانم روي هيچ چيز تمرکز پيدا کنم‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫خود را مثل گذشته‪ ،‬آدم ارزشمند يا مفيدي احساس نميکنم‪.‬‬ ‫‪2‬‬
‫در مقايسه با ديگران‪ ،‬خود را کمارزشتر ميدانم‪.‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪ -21‬خستگي و احساس ناتواني‬
‫بيش از حد معمول‪ ،‬خسته يا ناتوان نيستم‪.‬‬ ‫‪0‬‬ ‫احساس ميکنم اصالً ارزشي ندارم‪.‬‬ ‫‪3‬‬
‫زودتر از حد معمول‪ ،‬احساس خستگي يا ناتواني ميکنم‪.‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪ -05‬کمتواني‬
‫خستهتر يا ناتوان تر از آن هستم که بتوانم بسياري از کارهايي را که قبالً انجام‬ ‫‪1‬‬ ‫ميزان انرژي من مانند هميشه است‪.‬‬ ‫‪0‬‬
‫ميدادم‪ ،‬انجام دهم‪.‬‬
‫خستهتر يا ناتوان تر از آن هستم که بتوانم بيشتر کارهايي را که قبالً انجام مي‪-‬‬ ‫‪3‬‬ ‫نسبت به گذشته‪ ،‬انرژيام کمتر شده است‪.‬‬ ‫‪2‬‬
‫دادم‪ ،‬انجام دهم‪.‬‬
‫انرژي الزم براي انجام کارهاي زياد را ندارم‪.‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪ -20‬بيعالقگي به امور جنسي‬
‫تغيير تازهاي در عالقه من به امور جنسي پديد نيامده است‪.‬‬ ‫‪0‬‬ ‫انرژي انجام هيچ کاري را ندارم‪.‬‬ ‫‪3‬‬
‫عالقهام به امور جنسي کمتر از گذشته شده است‪.‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪ -06‬تغيير در الگوي خواب‬
‫عالقهام به امور جنسي در حال حاضر خيلي کمتر شده است‪.‬‬ ‫‪1‬‬ ‫در الگوي خواب من‪ ،‬تغييري ايجاد نشده است‪.‬‬ ‫‪0‬‬
‫عالقه به امور جنسي را کامالً از دست دادهام‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫کمي بيش از حد معمول ميخوابم‪.‬‬ ‫‪2‬الف‬

‫تا اندازهاي کمتر از حد معمول ميخوابم‪.‬‬ ‫‪2‬ب‬

‫جمع نمرات صفحه يک‪:‬‬ ‫خيلي بيشتر از حد معمول ميخوابم‪.‬‬ ‫‪1‬الف‬

‫جمع نمرات صفحه دو‪:‬‬ ‫خيلي کمتر از حد معمول ميخوابم‪.‬‬ ‫‪1‬ب‬

‫نمره کل‪:‬‬ ‫بيشتر قسمت روز را ميخوابم‪.‬‬ ‫‪3‬الف‬


‫صبحها ‪ 2‬تا ‪ 1‬ساعت زودتر از خواب بيدار ميشوم و ديگر نميتوانم بخوابم‪.‬‬ ‫‪3‬ب‬

You might also like