Professional Documents
Culture Documents
ریاضی صنف 10
ریاضی صنف 10
r
r
1396
سرود ملی
دا عـ���زت د هـــر افـغـان دى دا وطن افغانس���تـــان دى
هر بچی يې قهرمـــــان دى کور د سولې کور د تورې
د بـــــلـوڅــــ���و د ازبـکـــــ���و دا وطن د ټول���و کـور دى
د تـــرکـمنــــ���و د تـــاجـکـــ���و د پښ���تــون او هــ���زاره وو
پــاميــري���ان ،نـورس���تانيــــان ورس���ره عرب ،گوجــر دي
هـــم ايمـــاق ،هم پشـه ېان براهوي دي ،قزلباش دي
لـکـه لـمــر پـر ش���نـه آس���مـان دا هيـــ���واد به تل ځليږي
لـکـ���ه زړه وي جـــاويـــ���دان په س���ينــه کې د آس���يـــا به
واي���و اهلل اکبر وايو اهلل اکبر نوم د حق م���و دى رهبـــر
رياضی
صنف
دهم
1396
هـ .ش.
الف
مؤلفان
پوهنيار عبيداهلل صافى متخصص رياضيات پروژة انکشاف نصاب تعلیمی و تأليف کتب درسي
فصل احصائیه
پوهندوی خالقداد فیروزکوهی
فصل منطق ریاضی
پوهنمل طالباز حبیب زی
ايديت علمی و مسلکی
• حبيب اهلل راحل مشاور وزارت معارف در ریاست انکشاف نصاب تعلیمی
• سرمؤلف عبدالکبیر عضو علمی و مسلکی دیپارتمنت ریاضیات
• پوهنيار عبيداهلل صافى متخصص رياضيات پروژة انکشاف نصاب تعلیمی
• لینا صافی عضو علمی و مسلکی دیپارتمنت ریاضیات
ايديت زبانی
• سید محمود خلیق متخصص زبان و ادبیات دری
• سید محمود پایمناری عضو علمی و مسلکی دیپارتمنت زبان و ادبیات دری
کميتۀ دينی ،سياسی و فرهنگی
• حبيب اهلل راحل مشاور وزارت معارف در ریاست انکشاف نصاب تعلیمی
• محمد آصف کوچی متخصص دیپارتمنت تعلیمات اسالمی
کميتۀ نظارت
• دکتور اسداهلل محقق معین انکشاف نصاب تعلیمی و تربیۀ معلم
• دکتور شیرعلی ظریفی رئیس پروژۀ انکشاف نصاب تعلیمی
• سرمؤلف عبدالظاهر گلستانی رئیس عمومی انکشاف نصاب تعلیمی و تألیف کتب درسی
طرح و ديزاين
• محمد اشرف امين
تنظيم امور چاپ :محمد کبیر حقمل رئیس نشرات و اطالعات وزارت معارف.
ب
بسم اهلل الرحمن الرحیم
د
صفحه فهرست
تبدیل حاصلضرب نسبتهای مثلثاتی زوایا به مجموع و یا تفاضل
طول قوس ،قطاع یک دایره و مساحت قطاع ،قطعة دایره و مساحت قطعة دایره
مساحت مثلث از جنس دو ضلع و زاویه بین این دو ضلع
مساحت مثلث از روی سه ضلع مثلث (فورمول هیرون)
شعاع دایرة محیطی و محاطی یک مثلث
خالصة فصل و تمرین فصل
فصل ششم :اعداد مختلط277...................................................................
اعداد موهومی و عملیههای چهارگانة اعداد موهومی
جمع و تفریق اعداد مختلط
ضرب اعداد مختلط ،مزدوج و معکوس ضربی یک عدد مختلط
تقسیم اعداد مختلط
حل معادلههای درجهدوم یک مجهوله در ساحة اعداد مختلط
خالصة فصل و تمرین فصل
فصل هفتم :هندسة تحلیلی305...............................................................
سیستم کمیات وضعیه و فاصله بین دو نقطه
دریافت کمیات وضعیة نقطهیی که یک قطعه خط را به یکنسبت تقسیم میکند
میل یک خط مستقیم
معادلة یک خط مستقیم(معادلة معیاری یک خط مستقیم ،معادلة خط مستقیمی که میل و
یک نقطة آن معلوم باشد ،دو نقطة آن معلوم باشد ،معادلة خطی که تقاطع آن با محورها
معلوم باشد ،معادلة نورمال و معادلة عمومی یک خط مستقیم)
تبدیل معادلة عمومی یک خط مستقیم به اشکال دیگر معادالت خط مستقیم
فاصلة یک نقطه از یک خط مستقیم
دایره و معادلة دایره ،حاالت یک خط مستقیم با دایره
معادلة مماس و طول مماس
دریافت مساحت مثلث در صورتی که کمیات وضعیة سه رأس آن معلوم باشد
خالصة فصل و تمرین فصل
فصل هشتم :احصائیه359..........................................................................
گراف چندضلعی کثرت ،گراف ساقه و برگ ،چارکها و گراف صندوقچهیی،
مقایسة شاخصهای مرکزی توسط منحنی نارمل ،انحراف چارکها
واریانس و انحراف معیاری
خالصة فصل و تمرین فصل
فصل نهم :منطق (ریاضی)391..................................................................
استدالل درک شهودی ،استدالل تمثیلی یا قیاسی ،استدالل استقرایی ،استقرای ریاضی
استدالل استنتاجی ،استدالل مثال نقض ،برهان خلف یا ثبوت غیرمستقیم
منطق ریاضی و استنتاج بیان
خالصة فصل و تمرین فصل
ح
فصل اول
)Polynome(پولينوم
)Polynomial( يا
افادههای الجبری
()Algebraic Expressions
15
12 ، − 12 ، x ، x 2 − x + 1 ، 3x ، 4x + 5 +و غیره. ،5 x
t2
1
− که در افادۀ الجبری 3x 2عدد 3را ضریب ( )Coefficientمیگویند .در افادۀ y
2
1
عدد −و در افادۀ xعدد يک ضریب میباشد − 3x 5 y 5 ،و 15x 5 y 5حدود مشابه
2
( )Liketermsمیباشند که متحولین مشابه ،دارای توانهای مساوی بوده اما ضریبهای
عددی آنها باهم فرق دارند.
3
اقسام افادههای الجبری :افادههای الجبری به سه قسم اند:
.1افادههای الجبری پولینومی(:)Polynomial algebraic expressions
پولينوم :افادۀ الجبری یک یا چند حده که توانهای حروفشان در ست اعداد مکمل
شامل باشند ،پولینوم نامیده میشود.
1
يا و 12 ، x − 1 ، 2 x 2 + x − 1 ، x 3 − x + 1پولینوم میباشند ،اما + x ، x −2 + x − 1
x
y
x 3 + x + 2پولینو مها نمیباشند.
x
یا مشخصات پولینوم عبارت اند از:
• توان تمام متحولین اعداد مکمل باشند
• در مخرج متحول نداشته باشد.
• متحول زیر جذر نباشد.
مثال :1در افادههاي الجبری داده شده زیر کدام یک پولینوم و یک کدام یک پولینوم نمی
باشد؟
1
1 2
e) x − 3 + x 2 ), d ) x , c
2
2
− 3 , b) 2 x , a ) 2x
y x
7
i)6a 2 − 4a , h )88 , g )9 x 2 − 2
f )8p 2 + p 2 .2 , e) x −3 + x 2
x
حل a , h :و iپولینومها هستند ،اما f , e , d , c , bو gپولینومها نیستند.
به یاد داشته باشید که هر پولینوم ،یک افادۀ الجبری ناطق میباشد؛ اما هر افادۀ الجبری ناطق،
y y
x 3 +یک افادۀ الجبری ناطق است ،اما 2
پولینوم نمیباشد؛ به طور مثال+ + y 3 :
x x
پولینوم نیست.
0
12نیز یک پولینوم است ،زیرا که 12 = 12xاست صفر نیز در ست اعداد مکمل شامل
1
1 5 5
و −3 میباشد ،اما 5 xو 3پولینوم نیستند؛ زیرا 5 x = 5 x 2و 3 = 5 x −3که
2 x x
4
در ست اعداد مکمل شامل نیستند.
یک پولینوم توسط یک حرف مثل Pنشان داده میشود؛ شکل عمومی یک پولینوم که از
یک حرف (متحول) تشکیل شده باشد طور زیر میباشد،که بهنام شکل معیارییاد میشود.
P( x ) = a n x n + a n −1x n −1 + a n − 2 x n − 2 + ... + a 1x + a 0
p
) (q ≠ 0بنویسیم طوری که pو qپولینومها میباشند اینگونه افادۀ الجبری را به شکل
q
1
x 2 −که یک متحول افادۀ الجبری را افادۀ الجبریناطق میگویند ،به طور مثال :افادة
x2
x4 −1
نیز میتوانیم بنویسیم کهیک افادۀ الجبری ناطق میباشد؛ چون مخرج دارد به شکل
x2
هر افادة الجبری میتواند عدد یک باشد؛ پس ) ( x 2 − 1نیز یک افادۀ الجبری ناطق میباشد
x2 −1
میباشد. زیرا که = x 2 − 1
1
5
.3افادۀ الجبری غیر ناطق( :)Irrational algebraic expressionعبارت از
افادۀ الجبری است که آنرا به شکل خارجقسمت دو پولینوم نوشته کرده نمیتوانیم؛ طور
1
مثالهای افادههای الجبری غیرناطق میباشند. و y2 +1 2 مثال، xy :
x +5
یک افادۀ الجبری امکان دارد ناطق ،غیرناطق و یا پولینوم باشد .پولینوم افادۀ الجبری یک یا
چند حدهيی است که توانهای حروف آن در ست اعداد مکمل شامل باشند.
تمرين
.1از افادههای الجبری زیر کدامیک افادۀ الجبری ناطق ،غیر ناطق و یا پولینوم میباشد؟
x3
= ) a1 , a 2 , a3 ، P( xو a0را نشان دهید. .4در پولینوم − 2 x 2 − 1
2
6
اقسام پولينوم و درجۀ آن:
ترينوم (سه حده) باينوم (دو حده) مونوم (یک حده) متحول
5
و y −3هر یک مونوم نمیباشد. یادداشت :متوجه باید بود که , 2 xy
x
7
فعاليت
8
مثال :2قیمت aرا دریابید اگر ) (b − 4) x 3 − (2c + 6) x + (a − b + cیکپولینوم صفری
باشد.
حل :در پولینوم صفری هر حد صفر میباشد؛ پس:
فعاليت
درجۀ هر پولینوم و درجۀ این پولینومها را نظر به هر حرف تعیین کنید.
x 2 − x 3 + 2 x + 5x 5 , x −1 , 15 , 2m 3n 2 − 3mn3 − mn
پولینوم مکمل و ناقص :پولینوم مکمل پولینومی است که تمام حدود آن از بزرگترین
توان متحول تا عدد ثابت موجود باشد.
پولینومهای x − 1 , x 3 + 1 + 2 x − x 2و 51پولینومهای مکمل اند ،اما پولینومهای x 2 − 1و
x 3 + x + 1پولینومهای ناقص میباشند ما میتوانیم که پولینومهای ناقص را به شکل پولینومهای
مکمل بنویسیم؛ مانند x 2 − 1 = x 2 + 0 ⋅ x − 1 :و x 3 + x − 1 = x 3 + 0 ⋅ x 2 + x − 1
9
پولینومهای نزولی و صعودی
(:)Descending and ascending Polynomes
اگر یک پولینوم از بزرگترین توان یک متحول به طرف کوچکترین توان ترتیب شده باشد
نزولی و اگر از کوچکترین به بزرگترین توان ترتیب شده باشد ترتیب صعودی میگویند.
طور مثال :پولینوم x + 3x + x + x + 1به شکل نزولی و پولینوم 1 + x + x 2 + 3x 3 + x 4
4 3 2
فعاليت
پولینومهای زیر را به شکل صعودی ترتیب کنید.
4 x − 5 + 6 x 2 + 8 x 3 , 2 y 2 − 4 y + 3 − 3 y 4 + y 3 , 2a 3 − 5 + 4a 4 + a 5 + 3a 2 + a
m( x 2 − 2 x + 1) + nx − n + p = x 2 + 3x + 2
mx 2 − 2mx + m + nx − n + p = x 2 + 3x + 2
mx 2 + (−2m + n ) x + (m − n + p) = 1x 2 + 3x + 2
10
m =1 در نتیجه:
− 2m + n = 3 ⇒n =5
m−n+p = 2 ⇒p=6
پولینومهای متجانس( :)Hemogence Polynomsاگر درجههای تمام حدودیک
پولینوم باهم مساوی باشند پولینوم را متجانس میگویند؛ طورمثال 2 x 2 + y 2 − z 2 :یک
پولینوم متجانس میباشند.
مثال :6اگر پولینوم 3x 2 y + 5 x m z − 7 y n −3 z 2متجانس باشد قیمتهای mو nرا دریابید.
حل
11
تمرين
.1در افادههای زیر مونوم ،باینوم و ترینوم را نشان دهید و نیز درجههای آنها را
دریابید.
1 2 5
x y , x2 − y + 4 , x −1
2
x − x2 − x3 , 12x , − 12
.2در پولینومهای زیر پولینومهای مکمل و ناقص را نشان دهید و پولینومهای ناقص را
به شکل پولینومهای مکمل بنویسید.
4 x − 5 + 6 x 2 + 8x 3
2 y 2 − 4 y + 3 − 3y 4 + y 3
1 − x 3 + x 2 + 2x 4 − x 5 + x
.4اگر P( x − 1) 2 + n ( x + 3) + c = 2x 2 − x + 22باشد قیمتهای n , pو cرا
دریابید.
.5قیمتهای b , aو cرا دریابید؛ اگرP( x) = 7 x − (2a − 3) x + 5 x − (c − 3) :
4 3
12
دریافت قیمت و مجموع
ضرایب یک پولینوم
آیا میتوانید بگویید که برای x = −1
قیمت پولینوم P( x) = x 3 − x 2 − x − 1
یعنی ? = ) P(−1چند میشود؟
اگر در یک پولینوم به عوض متحول یک عدد حقیقی (قیمت خاص متحول) وضع کنیم یک
عدد حقیقی بهدست میآید که همین عدد حقیقی قیمت این پولینوم میباشد .برای x = 2
قیمت پولینوم P( x) = 3x + 2عبارت از P(2) = 3 ⋅ 2 + 2 = 8میباشد.
مثال :1در پولینوم P( x) = 2 x 2 − 7 x + 1قیمتهای ) P(−1) ، P(5و ) P(0را دریابید.
حل
P(5) = 2 ⋅ 52 − 7(5) + 1 = 50 − 35 + 1 = 51 − 35 = 16
P(0) = 1
P(−1) = 2(−1) 2 − 7(−1) + 1 = 2 + 7 + 1 = 10
فعاليت
1 3
مثال :2اگر P( x ) = 16x 3 − 8x 2 +باشد ) P(−را دریابید.
4 4
حل
1 1 1 3 1 1 3
P(− ) = 16(− ) 3 − 8(− ) 2 + = 16(− ) − 8( ) +
4 4 4 4 64 16 4
1 1 3 −1− 2 + 3 − 3 + 3 0
= =− − + = = =0
4 2 4 4 4 4
13
مثال :3طوری که میدانید محیط ( )Circumferenceدایره از فورمول C = 2π r
22
= πو rشعاع دایره باشد. بهدست میآید ،اگر
7
در صورتی که شعاع دایره r = 3 1 cmباشد ،محیط این دایره ( )Cرا دریابید.
2 حل
22 7
C = 2π r = 2. . cm = 22cm
7 2
مثال :4اگر b, aو cطول اضالع مثلث و pنصف محیط مثلث باشد یعني
a+b+c
= pمساحت مثلث از فورمول ) S = p(p − a )(p − b)(p − cبه دست
2
می آید.
اگر طول اضالع مثلث b = 12cm , a = 9cmو c = 15cmباشد مساحت این مثلث را
دریابید.
حل
a + b + c 9 + 12 + 15 36
=p = = = 18cm
2 2 2
)S = p(p − a )(p − b)(p − c) = 18(18 − 9)(18 − 12)(18 − 15
= 18 ⋅ 9 ⋅ 6 ⋅ 3 = 2 ⋅ 9 ⋅ 9 ⋅ 2 ⋅ 3 ⋅ 3 = 2 2 ⋅ 32 ⋅ 9 2 = 2 ⋅ 3 ⋅ 9 = 54cm 2
فعاليت
حجم استوانه از فورمول V = π r 2 hبه دست میآید که Vحجم استوانه r ،شعاع قاعده و
hارتفاع استوانه میباشد .اگر r = 5cmو h = 21cmباشد حجم این استوانه را دریابید.
14
حل p (1) :را در مییابیمP(1) = 2 ⋅13 + 5 ⋅12 − 3 ⋅1 + 1 = 2 + 5 − 3 + 1 = 5 :
اگر یک پولینوم از چند حرف تشکیل شده باشد به عوض هر حرف عدد( )1را وضع
میکنیم؛ طور مثال :برای دریافت مجموع ضرایب x 4 + 4 x 3 y + 6 x 2 y 2 + 4 xy 3 + y 4
به عوض xو yعدد یک را وضع میکنیم.
14 + 4 ⋅13 ⋅1 + 6 ⋅12 ⋅12 + 4 ⋅1⋅13 + 14 = 1 + 4 + 6 + 4 + 1 = 16
مثال :6مجموع ضرایب ( x − 3 y ) 4را دریابید.
حل
(1 − 3 ⋅1) 4 = (1 − 3) 4 = (−2) 4 = 16
مثال :7مجموع ضرایب (7 x 2 − 5x − 1) 600 (2x 3 − 1)17 ( x + 2) 4را به دست آورید.
حل
2 600 3 17 4 600 17 4
)(7 ⋅1 − 5 ⋅1 − 1 )(2 ⋅1 − 1) (1 + 2) = (1 (1) (3) = 81
مثال :8اگر شعاع این توپ 6cmباشد حجم این توپ را دریابید.
حل
4 3 4 4
=V πr = π(6cm) 3 = π(216cm 3 ) = 288πcm 3
3 3 3
اگر در یک پولینوم( P(xعوض xقیمت داده شده را وضع کنیم ،قیمت پولینوم به دست
میآید.
اگر در یک پولینوم عوض حرف (متحول) عدد (یک) وضع شود مجموع ضرایب پولینوم
به دست میآید.
15
تمرين
1
.1اگر پولینوم p( x) = − x 4 − x 3 − x 2 − x − 1باشد p(−1) ،و ) ( pرا دریابید.
2
.2اگر در پولینوم p( x ) = kx 3 − x 2 + 3x − 1قیمت p(2) = 17باشد ،قیمت kرا
دریابید.
.6در پولینومهای زیر برای x = 5کدام پولینوم بزرگترین قیمت را دارا میباشد؟
a ) x 2 − 2x + 6
b) 3x 4 + 6 x + 12
c) − x 3 − 40 x − 300
d ) x 5 − 120 x 4 + 10
1
.7اگر p( x) = x 4 − x 3 − x 2 − x − 1باشد p( ) ، p(0) ، p(−1) ،و ) p(− 1را
2 2
دریابید.
16
عملیههای چهارگانۀ پولینومها
-1عملیۀ جمع :حدود مشابه ( )Like termsباهم جمع و نیز حدود مشابه یکی از دیگری
تفریق میشود که این هر دو عملیه به صورت افقی و عمودی انجام شده میتواند.
مثال :1اگر A = −3cd 2 − 2cd + 5و B = 9cd − 7cd 2 − 5باشد A + Bرا دریابید.
حل
)A + B = (−3cd 2 − 2cd + 5) + (9cd − 7cd 2 − 5
= −3cd 2 − 2cd + 5 + 9cd − 7cd 2 − 5 = −10cd 2 + 7cd
فعاليت
17
3x 2 + 2 x + 1 a 4 b − 2 a 3b 2 − 3a 2 b 3 − 4c − 2b
− 2 x 2 + 3x − 5 a 3 b 2 − 2a 2 b 3 + 4b − 4
+ x 2 − 5x + 4 + a 4 b + a 3b 2 − 2c
2x 2 2a 4 b − 5a 2 b 3 − 6c + 2b − 4
-2عملیۀ تفریق :در عملیۀ تفریق معکوس جمعی مفروق را با مفروق منه جمع میکنیم یا
به عبارت دیگر عالمههای مفروق را تغییر میدهیم و با مفروق منه جمع میکنیم.
مثال :1پولینوم Bرا از پولینوم Aتفریق نمایید اگر A = − x 3 + x 2 + x − 7
و B = − x 3 + x 2 + 4x + 3باشد و نیز اگر A = 2b 2 − 2c 2 − 2d 2 − 2e 2و
B = b 2 − 3c 2 − 3d 2 − 3e 2 − f 2باشد.
حل
A = −x 3 + x 2 + x − 7 A = 2b 2 − 2c 2 − 2d 2 − 2e 2
− B = x 3 ± x 2 ± 4x ± 3 B =+− b 2 3c 2 3d 2 3e 2 f 2
=A−B − 3x − 10 A − B = b2 + c2 + d 2 + e2 + f 2
یا
3 2 3 2
)− x + x + x − 7 − (− x + x + 4 x + 3
= − x 3 + x 2 + x − 7 + x 3 − x 2 − 4x − 3
= −3x − 10
باید به یاد داشته باشیم که غرض ساده ساختن یک پولینوم حدود مشابه ( )Like termsرا
باهم جمع و یا از یکدیگر تفریق میکنیم.
به طور مثال:
a) x 2 + 6x 4 − 8 + 9x 2 + 2x 4 − 6x 2 = 8x 4 + 4x 2 − 8
b) 3x − x − 1 + 3 − 2x = 2
c) 2x 2 − x − x 2 − x − 2 = x 2 − 2x − 2
d) 6xy − xy − x − y + 2x = 5xy + x − y
e) mn − 4 + mn − 5 = 2mn − 9
18
فعاليت
مثال :2با پولینوم a 4 + 2a 3 b − 3ab 3 + a 2 b 2کدام پولینوم را جمع کنیم تا حاصل جمع
2a 4 − 3a 3 b − 3ab 3 − b 4 + a 2 b 2شود؟
حل
2a 4 − 3a 3 b + a 2 b 2 − 3ab 3 − b 4
− a 4 ± 2a 3 b ± a 2 b 2 3ab 3
a 4 − 5a 3 b − b4
فعاليت
0
مثال :4حدود مشابه ( )Like termsرا باهم جمع و ساده کنید.
تمرين
کنید.
.3از پولینوم ، a 3 + 3a 2 b + 3ab 2 + b 3پولینوم a 3 − 3a 2 b + 3ab 2 − b 3را تفریق کنید.
3 3 2
.4اگر B = a + 2a + 5 , A = a + 2a − 6a + 7و C = 2a 3 − a 2 + 2a − 8
باشد مجموعۀ این سه پولینوم را دریابید) A + B + C = ? ( .
.5حاصل جمع افاده ) (ab 2 + 3a ) + (2ab 2 + 3a − 2) + (2a + 4مساوی است به:
a ) − 3ab2 + 8a + 2 b)3ab2 + 8a c)3ab2 + 8a + 2
.6جمع کنید:
2 2 2 2
)(3a b + 2a − 5ab) + (−3ab + a − 2) + (1 + 6ab
.7اگر دو طیاره از یک میدان هوایی در جهت مقابل همدیگر پرواز کنند ،در صورتیکه 2
ساعت بعد فاصلة یک طیاره از میدان هوایی x 2 + 2 x + 400میل و فاصلۀ طیارۀ دیگر از
همین میدان هوایی 3x 2 − 50 x + 100میل باشد فاصله بین این دو طیاره را دریابید.
20
ضرب پولینومها
x+1
21
فعاليت
)P( x ) ⋅ Q( x ) = ( x 3 + 2 x ) ⋅ (2 x 2 − x + 1
= x 3 ⋅ 2 x 2 + x 3 ⋅ (− x ) + x 3 ⋅1 + 2 x ⋅ 2 x 2 + 2 x ⋅ ( − x ) + 2 x ⋅1
5 4 4 3
= 2xx 5−−x x + = =4 x43x−3 2−x22x+2 2+x2 x
+x x+3 + 2 x25x−5 x−4x+4 5+x53 x−32−x22 x+22+x 2 x
22
مثال :4افادههاي زير را به کمک مطابقتهای a 3 + b 3و a 3 − b 3باهم ضرب کنید.
حل
] a ) ( x m + y n )( x 2 m − x m y n + y 2 n ) = ( x m + y n )[(x m ) 2 − ( x m )( y n ) + ( y n ) 2
= ( x m ) 3 + ( y n ) 3 = x 3m + y 3n
)b )( x − y )( x + y )( x + xy + y)( x − xy + y
)= ( x − y )( x + xy + y)( x + y )( x − xy + y
= [( x )3 − ( y )3 ][( x )3 + ( y )3 ] = [( x ) 3 ] 2 − [( y ) 3 ] 2
3 3
= (x ) − ( y ) = x 3 − y3
2 2 2 2
23
فعاليت
تمرين
a ) 40 in 3 b) 24 in 3 )c 48 in 3 )d 20 in 3
p q r
.3حاصلضرب ( a−q ) p −q ( a− r ) q − r ( a− p ) r − pمساوی است به:
a a a
a )1 b) − 1 صفر )c هر سه درست نیستند ) d
24
تقسیم پولینوم بر مونوم
25
تقسیم پولینوم بر پولینوم :وقتی که يک پولینوم را باالي پولینوم دیگر تقسیم مینماییم
مقسوم( )Dividendو مقسوم علیه ( )Divisorهر دو باید به طور منظم ترتیب شوند.
مثال :3حاصل تقسیم ) (13x + 2x 4 + 12 + 3x 3 − 4x 2 ) ÷ (3 + x 2 − 2xرا به دست
آورید.
مثال :5با پولینوم 4x 3 − 10x 2 + 12x + 6کدام عدد جمع شود تا بر( ) 2 x + 1پوره تقسیم
شود؟
26
حل
3 2
4x − 10x + 12x + 6 2x + 1
_4x 3 ± 2x 2 2x 2 − 6x + 9
− 12x 2 + 12x
12x 2 6x
18x + 6
_ 18x ± 9
−3
در نتیجه اگر با پولینوم فوق عدد 3جمع شود به ) (2 x + 1پوره تقسیم میشود ،متوجه باید
بود که عمليۀ تقسیم را تا وقتی ادامه میدهیم که باقیمانده صفر و یا درجۀ باقیمانده از درجة
مقسومعلیه به اندازۀ یک کم باشد.
فعاليت
مثال :6به کدام قیمت xپولینوم 12x 4 + 3x 3 − 13x 2 + x + 5بر 3x 2 − 1پوره تقسیم
میشود.
حل
12x 4 + 3x 3 − 13x 2 + x + 5 3x 2 − 1
_12x 4 4x 2 4x 2 + x − 3
3x 3 − 9x 2 + x
_ 3x 3 x
− 9x 2 + 2x + 5 2x + 2 = 0
9x 2 ±3 2x = −2
2x + 2 x = −1
پس برای x = −1پولینوم فوق بر 3x 2 − 1پوره تقسیم میشود.
27
در تقسیم پولینوم ميتوانیم مونوم را بر مونوم ،پولینوم را بر مونوم و یا پولینوم را بر پولینوم
تقسیم کنیم ،طوري که مقسوم و مقسومعلیه به طور نزولی ترتیب گردد و عملیۀ تقسیم تا
وقتی ادامه داده ميشود که درجۀ باقیمانده به اندازۀ یک از درجة مقسومعلیه کم باشد.
تمرين
.2خارجقسمتها را دریابید.
) ( x 3 − a 3 ) ÷ ( x 2 − ax + a 2
)(9 x 4 + 2 x 2 + 7 x + 2) ÷ (3x + 2
)(8x 3 + 27 y 3 ) ÷ (2 x + 3y
4 3 2 2
((77 xx −
− 12 + 22xx 4 −
12 + − 88xx 3 −
) − xx 2 )) ÷÷ ((22xx 2 ++ 55)2
28
قضیۀ باقیمانده
()Remainder Theorem
آیا بدون انجام دادن عملیۀ تقسیم میتوانید
بگویید که اگر پولینوم x 3 − 6 x 2 − x − 6
بر x − 4تقسیم گردد باقیمانده چند
خواهد بود؟
باقی
29
حل
3 2
P(2) = 2(2) − (2) − 7 = 16 − 4 − 7 = 5
R =5
فعاليت
1
مثال :3اگر پولینوم 5 x 2 + x − 9باالي ) ( x +تقسیم شود بدون انجام دادن عملیۀ تقسیم
2
بگویید که باقیمانده چند خواهد بود؟
حل
1 1 1 1
P( − ) = 5( − ) 2 − − 9 x+ =0
2 2 2 2
1 1 5 1 5 − 2 − 36 33 1
= = 5( ) − − 9 = − − 9 =− x=−
4 2 4 2 4 4 2
مثال :4اگر پولینوم P( y) = 10 y 3 + 7 y 2 − y − 11را باالي ) (2 y + 1تقسیم کنیمبدون
انجام دادن عملیۀ تقسیم باقیمانده را دریابید.
حل
30
فعاليت
31
تمرين
1
)(5x 3 − x 2 + 4 x + 1) ÷ ( x − 3 ) (6p 3 + 2p 2 − p + 20) ÷ (p −
2
)(6 x 2 + 15) ÷ (4 x + 9 2
)(4 y − y − 6) ÷ ( y − 1.6
32
قضیۀ فکتور
5
)( x + 1) ÷ ( x + 1 ()The Factor Theorem
آیا ) ( x − 1یک فکتور پولینوم
1 1 0
33
حل
5
P(x) = x − 32
P(2) = 25 − 32 = 32 − 32 = 0
چون R = P(2) = 0است؛ پس ) ( x − 2یک فکتور پولینوم x 5 − 32میباشد.
مثال :3آیا ) ( x + 1یک فکتور پولینوم P( x ) = 2x 3 + 5x 2 + 7 x + 4میباشد؟
حلP(−1) = 2(−1)3 + 5(−1)2 + 7(−1) + 4 = −2 + 5 − 7 + 4 = 0 :
چون Rیا ) P(−1مساوی به صفر است؛ پس ) ( x − 1یک فکتور این پولینوم میباشد.
مثال :4به کدام قیمت ( x − 1) ، kیک فکتور پولینوم P( x ) = 2 x 4 − 3x 3 − x − 2k
میباشد؟
حل
P(1) = 2(1) 4 − 3(1) 3 − 1 − 2k = 2 − 3 − 1 − 2k = −2 − 2k
− 2 − 2k = 0 ⇒ − 2k = 2 ⇒ k = −1
چون برای k = −1باقیمانده صفر میشود ،در نتیحه x − 1یک فکتور این پولینوم
میباشد.
فعاليت
توسط قضیۀ فکتور نشان دهید که آیا دو حدههای (باینومها) طرف چپ ،فکتورهای
پولینومهای مربوطه میباشد و یا خیر؟
)(x − 6) : (x 6 − 36x 3 + 1296 )(y + 5) : (y3 + 125
1 1 1
)(x + ) : (20x 3 + 7x + 6 ) (x − ) : (x 3 −
2 2 8
)(x − 0.1) : (10x 3 − 11x 2 + 1 5
)(x + 2) : (x + 32
34
مثال :1اگر ) ( x − 2یک فکتور پولینوم P( x ) = x 3 − 6x 2 + 11x − 6باشد ،نشان دهید
که P(2) = 0است و عدد 2یک جذر معادله x 3 − 6x 2 + 11x − 6 = 0میباشد.
حل :اگر عدد 2یک جذر معادلة x 3 − 6x 2 + 11x − 6 = 0باشد؛ پس ( x − 2) :یک
فکتور این پولینوم است و P(2) = 0میباشد.
P(2) = 23 − 6(2) 2 + 11(2) − 6 = 8 − 24 + 22 − 6 = 0
مثال :2اگرعدد -2یک جذر معادلة x 3 + 4x 2 + kx + 8 = 0باشد قیمت kرا دریابید.
حل
3 2
(−2) + 4(−2) + k (−2) + 8 = 0
− 8 + 16 + k (−2) + 8 = 0
−−22kk == −−88++88 − 16 = 0
kk ==88
مثال :3نشان دهید که عدد 3یک جذر معادلة پولینومی x 3 − 6 x 2 + 5x + 12 = 0
میباشد.
حل
(3)3 − 6(3) 2 + 5(3) + 12 = 0
27 − 54 + 15 + 12 = 0
54 − 54 = 0
0=0
مشاهده میشود که عدد 3یک جذر این معادلة پولینومی میباشد.
فعاليت
نشان دهید که عدد 2یک جذر معادلة x 3 − 4x 2 + 5x − 2 = 0میباشد.
تمرين
36
تقسیم ترکیبی
()Synthetic Division
تقسیم نماییم ،بدون انجام دادن عملیة تقسیم توسط تقسیم ترکیبی خارجقسمت
( )Quotientو باقیمانده ( )Remainderرا دریابید.
حل
x+4=0
x = −4
4سطر اول 12 − 13 − 33 18 −4
سطر دوم − 16 16 − 12 180
37
.2عدد 4در ( )-4ضرب شده که ( )-16میشود و( )-16در سطر دوم زیر عدد 12نوشته
شده است.
.3حاصلجمع اعداد 12و ( )-16را که ( )-4میشود در سطر سوم مینویسیم.
.4عدد ( )-4را در ( )-4ضرب که 16میشود و در سطر دوم زیر عدد -13نوشتهشده
است.
.5حاصلجمع اعداد 16و ( )-13که 3میشود در سطر سوم نوشته شده است.
.6حاصلضرب 3و ( )-4که ( )-12میشود در سطر دوم زیر عدد -33نوشته شده است.
.7حاصلجمع( )-33و ( )-12را که -45میشود در سطر سوم نوشته شده است.
.8حاصلضرب( )-45و ( )-4که 180میشود در سطر دوم زیر عدد 18نوشته شده
است.
.9حاصلجمع 180و 18که 198میشود در سطر سوم قرار گرفته که 198 ،باقیمانده و
4x 3 − 4x 2 + 3x − 45خارج قسمت میباشد.
R = 198و Q( x ) = 4 x 3 − 4 x 2 + 3x − 45
P( x ) = (4 x 3 − 4 x 2 + 3x − 45)(x + 4) + 198
فعاليت
توسط انجام دادن عملیۀ تقسیم خارج قسمت و باقیماندۀ سؤال فوق را دریابید.
یمانده عملیه تقسیمجقسمت و باق
مثال :2توسط تقسیم ترکیبی و انجا مدادن عملیۀ تقسیم خار
) (4x 4 − 5x 2 + 2x − 3) ÷ ( x − 2را دریابید.
به یاد داشته باشید عوض ضریبهای حدودیکه وجود ندارد صفر مینویسیم یا به عبارت
دیگر پولینوم را به شکل پولینوم مکمل به طور نزولی ترتیب مینماییم.
38
4x 4 − 5x 2 + 2x − 3 x−2
− 4x 4 8x 3 4x 3 + 8x 2 + 11x + 24
8x 3 − 5x 2
− 8x 3 16x 2
11x 2 + 2x
− 11x 2 22x
24x − 3
− 24x 48
45 خارج قسمت 4 x 3 + 8x 2 + 11x + 24
و باقیمانده 45میباشد.
مثال :3توسط تقسیم ترکیبی خارج قسمت و باقیمانده
) ( x 5 − x 3 + 27 x 2 − 28) ÷ ( x + 3را دریابید.
حلx 5 − x 3 + 27 x 2 − 28 = x 5 − 0 ⋅ x 4 − x 3 + 27 x 2 + 0 ⋅ x − 28 :
39
2t 2 − 4t − 8خارج قسمت نیست ،بلکه خارجقسمت ) (t 2 − 2t − 4میباشد.
مثال :5توسط تقسیم ترکیبی ( )Synthetic divisionخارج قسمت( )quotientو
باقیمانده ( )remainderرا دریابید.
)(4V 3 − 2V 2 + 5) ÷ (V − 5
5
4 −2 0 5
20 90 450
4 18 90 455
فعاليت
برای تقسیم پولینوم ( P(xباالی ( ) x-aمقسوم را به شکل پولینوم مکمل به طور نزولی ترتیب
میدهیم و بدون اجرای عملیة تقسیم ،توسط تقسیم ترکیبی خارج قسمت و باقیمانده را به
دست میآوریم که درجة خارجقسمت به اندازة یک ،از درجة مقسومعلیه کم میباشد.
تمرين
40
دریافت فکتور و قیمت
پولینوم توسط تقسیم ترکیبی
41
ترکیبی دریابید.
حل :در اول پولینوم ) P(xرا به طور نزولی ترتیب میکنیم.
P( x ) = 3x 3 − 12 x 2 + 5x + 25
فعاليت
42
معادله را توسط تقسیم ترکیبی دریابید.
حل
1 4 1 −6
1 5 6 1
خارجقسمت x 2 + 5 x + 6میباشد.
)x 3 + 4 x 2 + x − 6 = ( x − 1)( x 2 + 5x + 6
x 2 + 5x + 6 = 0
( x + 3)( x + 2) = 0
x = −3 x = −2
دو جذر دیگر این معادله − 2و − 3میباشند.
توسط تقسیم ترکیبی میتوان فکتور و قیمت یک پولینوم و نیز جذر یک معادلة پولینومی را
دریافت کرد .اگر پولینوم ( P(xرا باالی ( )x-aتقسیم نماییم و ( )R=0باشد ) x-a(،یک
فکتور پولینوم ( P(xاست و عدد ( )aجذر معادلة پولینومی P)x(=0میباشد.
تمرين
1
-1توسط تقسیم ترکیبی نشان دهید که ) ( x +یک فکتور پولینوم 20x 3 + 7 x + 6و
2
) ( x + 1یک فکتور پولینوم x 4 − 2x 2 + x + 2میباشد.
-2آیا ) ( x − 0,1یک فکتور پولینوم 10x 3 − 11x 2 + 1میباشد؟ چرا؟
-3توسط تقسیم ترکیبی قیمت پولینوم 6 − y − 6 y 2 + y 3را برای y = 6دریابید.
-4اگر عدد ( )1یک جذر معادلة x 3 + x 2 − 10x + 8 = 0باشد جذور دیگر این معادله
را توسط تقسیم ترکیبی دریابید.
-5اگر عدد( )-2یک جذر معادلة x 3 + 4x 2 + kx + 8 = 0باشد به کمک تقسیم
ترکیبی قیمت kرا دریابید.
43
خالصة فصل
• افادة الجبری به سه نوع میباشد ،افادة الجبری ناطق ،افادة الجبری غیر ناطق و افادة
الجبری پولینومی .مونوم عدد ،یک متحولیاحاصلضرب یک عدد و یک یا چندین متحول
میباشد.
• حدودی که متحولین و درجههایشان عین چیز باشند حدود مشابه ( )Like termsنامیده
میشوند .مثل 3x 2و 5x 2یا 4 x 2 y 2و − 6 x 2 y 2حدود مشابهاند.
• پولینوم عبارت از افادة الجبری یک یا چنده حده میباشدکه توانهای حروفشان در
ست اعداد مکمل شامل باشند.
• درجة یک پولینومی که از یک حرف (متحول) تشکیل شده باشد عبارت از بزرگترین
توان این حرف میباشد و اگر پولینوم از چند حرف تشکیل شده باشد درجه مونومی که
بزرگترین توان را داراست عبارت از درجة پولینوم میباشد.
• به فکتور عددی ( )Numerical Factorیک حد ،ضریب میگویند؛ طور مثال :در
3x 2عدد 3ضریب x 2میباشد.
• تمام اعداد ثابت پولینومها اند که به نام پولینومهای ثابت یاد میشوند که درجة پولینومهای
ثابت صفر است ،اما درجه پولینوم صفری تعریف نه شده است.
• پولینومهایی که دارای یک متحول باشد و ضرایب حدود مشابه آنها با هم مساوی باشند،
به نام پولینومهای معادل یاد میشوند.
• قیمت یک پولینوم عددی است که در نتیجة وضعکردن قیمت داده شده متحول در
پولینوم به دست میآید.
• اگر یک پولینوم از بزرگترین توان متحول تا عدد ثابت تمام حدود را داشته باشد به نام
پولینوم مکمل و اگر یک یا چند حد نداشته باشد به نام پولینوم ناقص یاد میشود.
• اگر یک پولینوم از کوچکترین توان متحول تا بزرگترین توان متحول ترتیب شود ،پولینوم
منظم صعودی و اگر از بزرگترین توان متحول تا کوچکترین توان ترتیب شود به نام پولینوم
منظم نزولی یاد میشود.
• در عملیة جمع پولینومها ،حدود مشابه ( )Like termsبا هم جمع و در عملیة تفریق
44
عالمة مفروق تغییر میکند و متباقی مراحل مثل عملیة جمع ،به انجام رسانده میشود.
(معکوس جمعی مفروق با مفروقمنه جمع میشود).
• در عملیههای جمع و ضرب پولینومها خاصیتهای تبدیلی و اتحادی و نیزخاصیت توزیعی
ضرب باالی جمع صدق میکند.
• در عملیة ضرب پولینومها میتوانیم مونوم را در مونوم ،مونوم را در پولینوم و یا پولینوم
را در پولینوم ضرب کنیم.
• به همین ترتیب در عملیۀ تقسیم پولینومها ،میتوانیم مونوم را بر مونوم ،پولینوم را بر مونوم
و یا پولینوم را بر پولینوم تقسیم نماییم.
• اگر پولینوم ) P(xباالی ) ( x − aتقسیم شود به اساس قضیة باقیمانده ،باقی با ) P(a
مساوی میباشد.
• اگر پولینوم ) P(xباالی ) ( x − aتقسیم شود و باقیمانده صفر شود ( x − a) ،یک فکتور
پولنیوم ) P(xمیباشد.
• به اساس معکوس قضیة فکتور ،اگر ) ( x − cیک فکتور پولینوم ) M( xباشد؛ پس
P(c) = 0است و عدد cجذر معادله پولینومی M ( x) = 0میباشد.
• توسط تقسیم ترکیبی میتوان پولینوم ) P(xرا باالی ) ( x − aتقسیم نمود ،خارجقسمت
و باقیمانده را به دست آورد ،و نیز توسط تقسیم ترکیبی در یک قیمت داده شده متحول،
قیمت پولینوم ) P(xرا نیز دریافت کرده میتوانیم.
• توسط تقسیم ترکیبی جذور معادلة پولینومی P( x) = 0را میتوان دریافت کرد.
• توسط قضیة باقیمانده میتوانیم افادههای الجبری را نیز تجزیه کنیم.
45
تمرین فصل
46
- 10توسط تقسیم ترکیبی خارج قسمت و باقیمانده را دریابید.
4 2
)(4 x − 5x + 2 x − 3) ÷ ( x − 2 )( x 3 − x 2 − 14 x + 11) ÷ ( x − 4
)(7 x 4 + 41x 2 − 6) ÷ ( x + 6 )(5x 3 − 3x + 7) ÷ ( x + 4
- 11قیمتهای bو cرا در صورتی دریابید که :اگر پولینوم
P( x ) = x 4 + 6x 3 − 20x 2 + bx + cرا بر x 2 − 3x + 2تقسیم کنیم و باقیماند صفر شود.
- 12قیمت mرا دریابید ،در صورتی که :اگر پولینوم k ( x ) = 2 x 3 + 5x 2 − mx + 4
باالی ) ( x 2 + 2x − 1تقسیم شود باقیمانده صفر شود.
- 13اگر k = 3a ( x − 1) 2 − a ( x − 1) − 4و L = 16 + b( x − 1) − 3b( x − 1) 2باشد
Kb + Laرا دریابید.
3 3
- 14اگر x + y = 6و xy = 8باشد قیمت x + yرا دریابید.
- 15به کدام قیمت xپولینوم P( x ) = 12x 4 + 3x 3 − 13x 2 + x + 5باالی
) (3x 2 − 1پوره قابل تقسیم میباشد؟
- 16به کدام قیمت Pپولینوم K ( x ) = 3x 3 − 7 x 2 − 9x + Pباالی ) ( x − 13پوره قابل
تقسیم میباشد؟
- 17اگر پولینوم P( x ) = 2x − x + 3x − 1باالی ) (2 x + 1تقسیم گردد بدون انجام
3 2
47
- 21توسط تقسیم ترکیبی قیمتهای پولینومهای زیر را برای قیمتهای داده شده x
دریابید:
3 2
P( x ) = 2 x + 3x − 2 x + 5 , x=2
P( x ) = 3x 3 + 4 x 2 − 5x + 6 , x = −1
P ( x ) = 2 x 4 − 5x 3 + 4 x − 1 , x =1
P( x ) = 4 x 4 + 6 x 3 + x 2 + x − 3 , x = −2
- 22یک،یک جذر معادالت زیر داده شدهاند .توسط تقسیم ترکیبی جذرهای دیگر این
معادلهها را معلوم کنید.
یک جذر آن ( )3میباشد. x 3 − 3x 2 + x − 3 = 0
یک جذر آن ( )-1میباشد. x 3 − 5x 2 + 7 x + 13 = 0
یک جذر آن ( )-1میباشد. x 4 − 5x 2 + 4 = 0
یک جذر آن ( )-1میباشد. x 4 − x 3 − 9 x 2 − 11x − 4 = 0
- 23اگر P( x) = 0باشد درجة پولینوم ) P(xچند است؟
a) 1
b) -1 صفر( c تعریف نشده است (d
- 24از مساحت مستطیلی که ابعاد آن ) ( x + 5و ) ( x + 2میباشد مساحت مستطیل را
تفریق کنید که ابعاد آن ) ( x + 3و ) ( x + 1باشند.
- 25اگر ) A = p(p − a )(p − b)(p − cو c = 12 , b = 5 , a = 13و
a+b+c
= pباشد قیمت Aرا دریابید.
2
- 26اگر ( x − 1) 3و x 3 + ax 2 + bx + cپولینومهای معادل باشند قیمت bمساوي است
به:
a) 1 b) 3 c) − 3 d) − 1
a +1 2
÷ (aمساوی است به: ) (a − - 27حاصل افادة )
a −1 a −1
48
- 28حاصلضرب ) ( x + y )( x − y )(x + yمساوی است به:
a) x 2 − y2 b) x 2 + y 2 c) 2 x 2 − y d) x − y
- 29پولینومهای زیر را به طور نزولی ( )Descending Orderترتیب و نیز درجههای
آنها را معلوم کنید.
به:
a) 1 )b صفر c) − 1 d) 2
- 35حاصلضرب دو افادۀ الجبری ) (a 3 + b 3 + c3 − 3abcمیباشد .اگر یک افادۀالجبری
) (a + b + cباشد افادۀ دیگری را معلوم کنید.
49
- 36خارجقسمتها را دریابید.
4 3 2 2
)(12 x + 3x − 13x + x + 5) ÷ (3x − 1 ) (a 3 + b 3 ) ÷ (a + b
)(4 x 3 − 10 x 2 + 12 x + 6) ÷ (2 x + 1 ) (a 5 − b 5 ) ÷ (a − b
x a −2 − ma
x mb
- 37ضرب کنید.
1 1 1 1
)(a 2 x − 2)(a 2 x − 2 ) ( x + )( x +
4 2 2 4
)(e x + 1)(e x − 1 ) (m − 2n )(2m − n 2
2 2 2
50
فصل دوم
رابطه
s1 s1 (s1,s2 )
s2 s2 (s 2 ,s2 )
sn
x sn
= (s n ,sn )
s s R
جورههای مرتب و
مستوی کارتيزينی
اگر aو bعناصر یک ست و یا عناصر ستهای مختلف باشند و aرا عنصر اولی و bرا عنصر
دومی قبول کنیم در این صورت ( )a,bرا جورة مرتب میگویند و ( )b,aنیز یک جورة
مرتب میباشد که ) (a , b) ≠ (b, aاست ،در صورتی دو جورة مرتب ( )a,bو()c,dمساوی
شده میتوانند که a=cو b=dباشد.
مثال :1اگر ) ( x − 2 , y + 1) = (1,3باشد ،قیمتهای xو yرا دریابید.
حل
فعاليت
53
میگویند که به خالف حرکت عقربة ساعت ( )Anti clockwiseبه ترتیب عبارت از ربع
اول ،دوم ،سوم و چهارم میباشند ،طوری که در شکل مشاهده میشود.
ربع ربع
ربع ربع
موقعیت نقطة Pدر این مستوی توسط جورة مرتب اعدادحقیقی ( )x,yطوری نشان داده
میشود که xفاصلة افقی نقطة Pاز محور Yبوده ،در صورتی که yفاصلة عمودی نقطة P
از محور Xمیباشد.
O
اگر نقطة Pبه طرف راست محور yواقع باشد قیمت ،xمثبت و اگر به طرف چپ محور Y
واقع باشد قیمت xمنفی میباشد؛ اگر نقطة Pبه روی محور Yواقع باشد x = 0میباشد.
همچنین اگر نقطة Pباالتر محور Xواقع باشد قیمت yمثبت و اگر پایین تر از محور Xواقع
باشد قیمت yمنفی ( )y<0میباشد.
اگر نقطة Pبه روی محور Xواقع باشد y=0میباشد.
که به طور خلص در شکل نشان داده شدهاند.
O
54
xو yرا مختصات کارتیزينی ( )Cartesian Coordinatesمیگویند که در )P( x , y
عنصر اولی یا xرا به نام فاصله ( )abscissaو عنصر دومی yرا به نام ترتیب ()Ordinate
یاد میکنند .مختصات مبداء عبارت از ( )0,0میباشد .واضح است که برای هر جورة مرتب
اعداد حقیقی یک نقطة ( )x,yدر مستوی و برای هر نقطه از مستوی یک جوره از اعداد
حقیقی ارتباط دارند.
مثال :2نقاط ) N(5,0) , T(0,2) , K (−2,4) , P(−3,−5وو))M((−−66,,00
Mرا در مستوی
کمیات وضعیه تعیین کنید.
O
مثال :3برای هر نقطه که در شکل زیر نشان داده شده است جورة مربوطه آن را بنویسید.
O
فعاليت
نقاط ) (2,0) , (2,1) , (−2,−1) , (−1,2) , (2,−1و ) (0,1را در مستوی کمیات وضعیه مشخص
کنید.
55
تمرين
- 1اگر فاصلة نقطة pمثبت و ترتیب نقطة Pمنفی باشد ،نقطة pدر کدام ربع واقع است؟
- 2اگر چهار رأس یک شکل عبارت از ) C(−3,−3) , B(−3,3) , A(3,3و )D(3,−3
باشند این شکل کدام شکل هندسی میباشد؟
- 3مثلثی که سه رأس آن ) B(0,2) , A(2,0و ) C(0,0باشد در مستوی کمیات وضعیه
رسم کنید و بگویید که این چه نوع مثلث است؟
- 4نقاط ) P3 (1,5) , P2 (−3,2) , P1 (2,−3را در مستوی کمیات وضعیه تعیین کنید.
- 5بگویید که جورههای مرتب ذیل در کدام ربع واقع اند؟
)(1,5 , )(−5,1
)(−4,−6 , )(4,−5
1 1
)( − ,−2 , )( − ,2
2 2
1 1
) (2 , , )(2,0
2 4
)(0,−1
56
حاصلضرب کارتيزینی و گراف آن
فعاليت
اگر Aو Bدو ست غیر خالی باشند A × Bطور زیر تعریف شده است:
}A × B = {( x , y) x ∈ A ∧ y ∈ B
بدین معنی که حاصلضرب ) (A × Bعبارت از ستی میباشد که عناصر آن جورههای
مرتب ( )x,yمیباشند که xعنصر ست Aو yعنصر ست Bباشد .اگر A ≠ Bباشد ،پس
A × B ≠ B × Aمیباشد.
اگر تعداد عناصر ست Aبه mو تعداد عناصر ست Bبه nنشان داده شود ،تعداد عناصر
A × Bعبارت از ) (m × nمیباشد.
مثال :1اگر } A = {0,1,2و } B = {3,4باشد B × A, A × Bو A × Aرا دریابید.
حل
})A × B = {0,1,2} × {3,4} = {(0,3), (0,4), (1,3)(1,4), (2,3), (2,4
})B × A = {3,4} × {0,1,2} = {(3,0), (3,1), (3,2)(4,0), (4,1), (4,2
})A × A = {0,1,2} ×{0,1,2} = {(0,0), (0,1), (0,2)(1,0), (1,1), (1,2), (2,0), (2,1), (2,2
57
فعاليت
0
به روی محور xاعداد 1,2,3و به روی محور Yاعداد 4و 5را تعیین مینماییم .از 2,1و3
خطوط عمود و از 4و 5خطوط افقی را رسم مینماییم .نقاط تقاطع این خطوط جورههای
مرتب A × Bرانشان میدهد.
58
مثال :5اگر } A = {1,2و } B = {2,3,4باشد A × Bو B × Aرا دریابید و در شکل
مشخص کنید.
})A × B = {1,2} × {2,3,4} = {(1,2), (1,3), (1,4), (2,2), (2,3), (2,4
})B × A = {2,3,4} × {1,2} = {( 2,1), (2,2), (3,1), (3,2), (4,1), (4,2
0 0
0
فعاليت
59
تمرين
- 1اگر:
)i } A = {−1,1,3و }B = {2,4
)ii } A = {−1,1و }B = {2,3
باشد A × Bرا دریابید و در شکل نشان دهید.
- 2برای ستهایی که در سؤال اول داده شدهاند B × Aرا دریابید و درشکل نشان دهید.
- 3اگر } A = {1,2,3باشد A × Aرا دریابید.
- 4اگر } A = {2,4,6و } B = {1,3,5باشد A × A , B × A , A × Bو B× Bرا
دریابید.
60
رابطه ()Relation
ستی که از جورههای مرتب اشیا و مفاهیم تشکیل شده باشد عبارت از رابطه است یا اگر Aو
Bدو ست غیر خالی ( )non empty setsباشند ،پس هر ست فرعی A × Bیک رابطه
است از Aدر .B
اگر (a , b) ∈ Rباشد میگویند که aبا bرابطه دارد و به شکل ( )aRbنوشته میشود اگر
Rیک رابطه از Aدر Bباشد ،پس R ⊂ A × Bمیباشد و اگر Rست فرعی از A × A
باشد ،پس Rرابطهیی در Aاست.
مثال :1اگر } A = {x, yو } B = {1,2باشد A × Bرا دریابید و چهار رابطه را از Aدر
Bبنویسید.
حل
})A × B = {( x ,1), ( x ,2), ( y,1), ( y,2
})R 1 = {( x ,1), ( x ,2
})R 2 = {( y,1
})R 3 = {( y,2
})R 4 = {( x ,1), ( y,1
که عناصر A × Bچهار میباشد و تعداد تمام ستهای فرعی A × Bیا تمام روابط از Aدر
Bعبارت از 2 4 = 16میباشد ،پس تعداد تمام روابط از Aدر Bمساوی به 16میباشد.
مثال :2اگر } A = {1,3,5,...19که تعداد عناصر Aمساوی به 10میباشد و }B = {2,4,6
که تعداد عناصر Bسه میباشد مجموع تمام جورههای مرتب A × Bیا تعداد عناصر A × B
عبارت از 10 × 3 = 30میباشد و تعداد تمام رابطهها از Aدر Bعبارت از 230میباشد.
61
متوجه باید بود که φ :و A × Bدر ستهای فرعی شامل میباشند.
مثال :3اگر } A = {1,2,3و } B = {a , bباشد سه رابطه را از Aدر Bبنویسید.
حل
})A × B = {(1, a ), (1, b), (2, a ), (2, b), (3, a ), (3, b
که سه رابطة آن عبارت اند از:
فعاليت
62
حل
O
فعاليت
( x , y) ∈ R ⇔ ( y, x ) ∈ R −1
ناحیة تعریف Rعبارت از ناحیة قیمتهاي R −1و ناحیة تعریف R −1عبارت از ناحیة
قیمتهای Rمیباشد.
یک رابطه درست اعداد طبیعی باشد ،معکوس رابطة R = ({1 , 2 () 2مثال :اگر }),3)(3,4
Rیا R −1را مشخص کنید.
63
حل
})R −1 = {( 2,1)(3,2)(4,3
رابطة معادل ( :)Equivalent Relationرابطة Rرا در ست Aرابطة معادل
میگویندکه سه خاصيت زیر را داشته باشند.
-1خاصیت انعکاسی ( :)Reflexive Propertyبرای هر عنصر x ∈ Aجورة مرتب
( x , x ) ∈ Rباشد یا ∀x ∈ A ⇒ ( x , x ) ∈ R
-2خاصیت تناظری ( :)Symmetric Propertyاز شمولیت ( )x,yدر Rجورة
مرتب ( )y,xنیز در Rشامل باشد ،یا ∀( x , y) ∈ R ⇒ ( y, x ) ∈ R
- 3خاصیت انتقالی( :)Transitive Propertyاگر ( x , y) ∈ Rو نيز ( y, z) ∈ R
باشد ،در نتیجه ( )x,zنیز شامل Rباشد .یا ( x , y) ∈ R ∧ ( y, z) ∈ R ⇒ ( x , z) ∈ R
تمرين
باشد که ناحیه تعریف ( )Domainآن تمام اعداد طبیعی باشند ( )Rangeآن را تعیین
کنید.
64
خالصه فصل
• ): (a , bکه در آن ترتیب نوشتن اهمیت دارد جورة مرتب نامیده میشود که aرا مختصة
اول و bرا مختصة دوم میگویند به طور عموم ) (a , b) ≠ (b, aمیباشد.
• دو جورة مرتب ) (a , bو ) (c, dدر صورتی با هم مساوی میباشند که a=c :و b = d
باشد.
• حاصلضرب کارتیزینی (دکارتی) دو ست Aو Bکه با A× Bنشان داده میشود ،اين
طور تعریف گردیده استb = {( x , y) x ∈ A ∧ y ∈ B} :
A×× B
A
• اگر تعداد عناصر ست Aرا به mو تعداد عناصر ست Bرا به nنشان دهیم تعداد عناصر
A× Bعبارت از m × nمیباشند.
• میتوانیم که حاصلضرب دو ست Aو (A × B) ،Bرا در مستوی کمیات وضعیه نیز
نشان دهیم.
• رابطه :هر ست فرعی A× Bیک رابطة Rاز ست Aدر Bمیباشد.
R ⊂ A × Bو اگر R ⊂ A × Aباشد در آن صورت Rیک رابطه در Aاست.
• اگر تعداد عناصر ست Aرا به nنشان دهیم تعداد ستهای فرعی Aعبارت از 2
n
میباشد.
• اگر تعداد عناصر ست Aرا به mو تعداد عناصر ست Bرا به nنشان دهیم تعداد روابط
از Aدر Bعبارت از 2mxnمیباشد
• اگر Rیک رابط از Aدر Bباشد ناحیة تعریف DomRعبارت از ست عناصر اولی
جورههای مرتب و ناحیه قیمتهای (RangeR ) ، Rعبارت از عناصر دومی جورههای
مرتب Rمیباشند.
• معکوس یک رابطه :اگر Rیک رابطه از Aدر Bباشد معکوس رابطه Rرا به R
−1
65
تمرين فصل
را بنویسید.
-10اگر } A = {3,6,12و } B = {− 1,0باشد تعداد رابطهها را در Aو تعداد رابطههای
از Aدر Bرا دریابید.
-11اگر دو جوره مرتب ) (4a + 1,2b + aو) (5,3a − 4bبا هم مساوی باشند قیمتهای
aو bرا دریابید.
-12اگر } A = {a , b, cو } B = {x, yباشد A× Bو B × Aرا دریابید.
66
فصل سوم
تابع
تابع ()function
فعاليت
f (x) x 2 g ( x ) ( x 1) 2 f ( x ) ( x 1) 2 3
x 0 2 2 x باشد؟ 1
هر1رابطهxيک تابع 3می 1 رابطه و
تابع یک 3
1 • آیا هر
f (x) 0 4 4 دهد؟ ) f ( x
ی 0 نشان م 4
تابع را 4
مرتب یک ( f
جورههایx ) 1 1 • آیا هر ست 3
• آیا میتوانید که تابع را به شکل یک ماشین فکرکنید؟
x 0 1 1 2 3 3 2
بار اول مفهوم تابع توسط یک ریاضیدان جرمنی به نام لیبنز ()1716 – 1646( )Leibniz
| y | x 0 1 1 2 3 3 2
معرفی شد.
y | x 3 | 2 5 6 4 3 2 8 7
تابع یک رابطه یا قاعدهیی است که یک کمیت را با کمیت دیگر ارتباط میدهد .غرض
وضاحت مفهوم تابع ،مثالهای زیر را درنظر بگیرید.
-1مساحت یک مربع ( )Aبا ضلع مربع ( )xمربوط میباشد .معادلهیی که مساحت مربع را با
y x 2 y x 2 2 y x 2 4 y x 2 22 y x 2 4
ضلع مربع مربوط میسازد .عبارت از A = x :میباشد.
مربع x ضلع yx y x y x y x y
x 1 2 3 4 5 ...
0 0 0 2
0 4 0 2 0 4
Aمساحت مربع 1 4 9 16 25 . . .
1 1 1 3 1 5 1 3
باشد یعنی ( A = f)1x
1
یا مساحت مربع تابع ضلع مربع می
2 4 2 6 2 8 2 2 2 0
-2نفوس جهان ( )pبا وقت ( )tارتباط دارد .نفوس جهان را در سالهای مختلف به حساب
ملیون طور تقریبی در جدول زیر مشاهده کنید:
سال ( ) t 1900 1910 1920 1930 1940 1950 1960 1970 1980 1990 2000
1650 1750 1860 2070 2300 2560 3040 3710 4450 5280 6080نفوس به میلون ( ) p
ﺗﻌﺮﻳﻒ
تابع در بین دو ست یک رابطه یا قاعدیی میباشد ،طوریکه هر عنصر ست اولی محض با
یک عنصر ست دومی ارتباط داشته باشد که ست اولی را به نام ناحیة تعریف ( )domain
وست دومی را به نام ناحیة قیمتها ( )Rangeیاد میکنند .
یا تابع عبارت از ست جورههای مرتب میباشد که عناصر اولی آن تکرار نشده باشند.
اگر }( S = {)1, 4 ()2 , 3( )3 , 2 ()4 , 3 ()5 , 4باشد رابطه Sیک تابع را نشان میدهد؛
زیرا که عناصر اولی جورههای مرتب آن تکرار نشده اند.
}Domain)s( = {1,2,3,4,5
}Range)s( = {2,3,4
70
فعاليت
اگر}( T = {)1, 4 (, )2 , 3(, )3 , 2 (, )2 , 4 (, )1, 5باشد آیا Tیک تابع را نشان میدهد؟
مثال :1درجدولهای زیر کدام یک از آنها ،یک تابع را نشان میدهد؟
(جدول ( ) ІІІجدول ( ) ІІجدول )І
Domain Range Domain Range Domain Range
(جذر مربع عدد) (عدد) (مربع عدد) (عدد) (مکعب عدد) (عدد)
جدول Іو ІІتابع را نشان میدهد ،اما جدول ІІІیک تابع را نشان نمیدهد ،زیرا که یک
عنصر ست اولی یا ( )Domainبا دو عنصر ست دومی یا Rangeارتباط دارد .یا به
عبارت دیگر عناصر اولی ست جورههای مرتب تکرار گردیدهاند که جورههای مرتب
آن ( )9 , − 3(, )9 , 3(, )0 , 0(, )4 , − 2(, )4 , 2(, )1 , − 1(, )1 , 1میباشد و یا این که
برای یک عنصر ست اول دو تصویر ( )Imagesدرست دوم موجود است .خیلیخوب
خواهدبود که تابع را به شکل یک ماشین فکر کنیم .شکلی که در صفحة اول فصل داده شده
است مواد خام ( )inputیا Domainو خروجی ( )outputیا ( f )xبه نام Range
یاد میشوند.
اگر Aو Bستهای فرعی از اعداد حقیقی باشند هر تابعی از Aبه Bبه نام تابع حقیقی یاد
میشود .متوجه باشید که Range ⊆ codomain :میباشد.
مثال :2اگر}( f = {)−5 , 3m( , )−5 , 2m − 10( , )1, 2نشان دهنده یک تابع باشد،
قیمت mرا معلوم کنید.
حل :چون − 5 = −5است باید 3m = 2m − 10باشد ،درنتیجه m = −10میشود
بدین معنا برای این که fیک تابع باشد باید m = −10
باشد.
مثال :3کدامیک از دیاگرامهای زیر یک تابع را نشان
میدهد؟
()a
71
()b ()c
حل :دیاگرام aو bیک تابع را نشان میدهد ،اما دیاگرام cیک تابع را نشان نمیدهد.
تابع دربین دو ست xو yیک رابطه میباشد که هر عنصر ست Xیا( )Domainمحض با
یک عنصر ست Yیا ( )Rangeارتباط داشته باشد .که xرا متحول آزاد و yرا متحول مقید
میگویند .یا تابع ست جورههای مرتب میباشد که عناصر اولی آن تکرار نشده باشند.
تمرين
-2کدامیک از ستهای جورههای مرتب زیر یک تابع را نشان میدهد؟ ناحیة تعریف
( )Domainو ناحیة قیمتهای ( )Rangeآنها را تعیین کنید.
1− }({)2 , 4( , )3 , 6 ( , )4 , 8( , )5 ,10
2− }({)−1, 4( , )0 , 3( , )1, 2( , )2 ,1
3− }({)10 , − 10( , )5 , − 5 ( , )0 , 0 ( , )5 , 5( , )10 ,10
4− }({)−10 ,10( , )−5 , 5 ( , )0 , 0 ( , )5 , 5( , )10 ,10
5− }({)0 ,11( , )1,1( , )2 ,1( , )3 , 2( , )4 , 2( , )5 , 2
6 − }({)1,1( , )2 ,1( , )3 ,1( , )1, 2( , )2 , 2( , )3 , 2
72
طرق نوشتن و قیمت یک تابع
برای اولینبار ریاضیدان سویسی ایولر ( )Euler( )1783 -1707این عبارت که yتابع از
xاست توسط معادله( y = f (xنشان داد که( f (xعبارت از قیمت yیا قیمت fبرای عدد x
میباشد .اگر ( f(xتابعی از Aبه Bباشد به طور زیر نشان داده میشود:
f : A → B
یا ( y = f ) x
درشکل xعبارت از ( )inputو( f(xعبارت از ( )outputمیباشد توابع با حروف g , h , f
وغیره نشان داده میشوند.
توابع عموماً به 4طریق نشان داده شده میشوند.
- 1به طور شفاهی ( )Verballyتوسط عبارات.
- 2به طور عددی ( )Numericallyتوسط یک جدول.
- 3مشاهدهیی ( )Visuallyتوسط گراف.
- 4به شکل الجبری ( )Algebraicallyتوسط فورمول صریح (واضح).
فعاليت
اگر توابع ( f(xو( g(xطور زیر درجدول داده شده باشد قیمت این توابع را در قیمتهای
داده شدة xدریابید ،یا به عبارت دیگر ساحة تعریف ( )Domainداده شده است قیمتهای
مربوطة تابع ( )Rangeرا دریابید.
73
1
f (x) x4 g ( x) x 3 1
2
x= -1 -2 0 2 4 x= 0 -1 1 2
1
f ( x ) ? x ? 4 ? ? ?
f(x)= g(x)=
g ( x) ? x 3 ? 1 ? ?
2
x= -1 -2 0 2 42 x= 0 -1 1 2
. را دریابیدf )a( وf )−f 3( x( ), f x)0( 3, xf)22( (باشدRulef ) x)( = x 2 + 3 x − 2 اگر:1مثال
? ? 8 ? ? حل
2
f(x)=2 ? ? f?(2) ? 2 ? 3 2 2 4 6 g(x)= 2
2
0 f ( 0 ) 0 3 0 2 2 2
تعريف تابع
3 ساحهff((x3))x( 2 2
2 9) 9 تابع2 تابع هاي
3)3x3(23) (Rule 2 قيمت
a2 22
ff ((a2)) a2 33a 2 2 2 4 6 2 2
8a 3a 2
2
0 f (0) 0 3 0 2 2 2
3 2
f (3) (3) 3(3) 2 9 9 2 2
a 2
f (a ) a 3a 2 a 2 3a 2
فعاليت
74
حل
f )−1( = 2)−1( + 6 = −2 + 6 = 4
h )6( = 3 − 2 ⋅ 6 = 3 − 12 = −9
f )−1( + f )3( = 4 + 2 ⋅ 3 + 6 = 4 + 12 = 16
مثال :4اگر f ) x ( = ax 2 − bx + 1ﻭ , f )1( = 0و f )f3)(3=( =1010باشد قیمتهای aو bرا
دریابید.
حل
10 = 9a − 3b + 1 , 0 = a − b +1
10 = 9a − 3b + 1
0 = _ 3a 3b ± 3
10 = 6a − 2 10 = 18 − 3b + 1
12 = 6a 3b = 19 − 10
a=2 3b = 9
b=3
مثال :5کدام یک از معادلههای زیر یک تابع را نشان میدهد؟
a : x 2 + y = 4 b : x 2 + y 2 = 4
حل :یک معادله وقتی نشان دهندة یک تابع میباشد که برای هر xیک yوجود داشته
باشد .
a : x 2 + y = 4 ⇒ y = 4 − x 2
برای هرقیمت xیک قیمت yوجود دارد؛ طور مثال اگر x = 1باشد y = 4 − 12 = 3
پس y = 4 − x 2یک تابع میباشد.
b: x 2 + y 2 = 4 ⇒ y = ± 4 − x 2
برای یک قیمت xدو قیمت yوجود دارد .پس yیک تابع نیست.
طور مثال :اگر x = 1باشد y = ± 3میشود ( )1 , 3 ()1 , − 3که عناصر اولی آن
تکرار شده اند.
75
فعاليت
نشان دهید که معادالت y − x 2 = 1و x 3 − y = 2نشان دهندة یک تابع میباشند و معادلة
2 2
x + y = 4نشان دهندة یک تابع نیست.
طرق نوشتن یک تابع y = f )x( ،میباشد .برای یافتن قیمت یک تابع ،قیمت داده شده xرا
در معادلة تابع وضع مینماییم قیمت تابع به دست میآید .یک معادله وقتی نشان دهندة یک
تابع میباشد که برای هر xیک yوجود داشته باشد.
تمرين
15
= ( g ) x ( = l6 + 3x − x 2 , f ) xو h ) x ( = 25 − x 2باشد (g )−7( , f )6 -4
x −3
76
یافتن ناحیة تعریف یک تابع
فعاليت
1
= ( f ) xرا تعیین کنید. • ناحیة تعریف تابع،
x−4
• آیا در ناحیة تعریف تابع g ) x( = 3 xعدد x = −4شامل میباشد؟
در ناحیة تعریف ( )Domainیک تابع تمام قیمتهای xشامل میباشند .در صورتی که
تابع در آن قیمتها تعریف شده باشد .یا قیمت تابع یک عدد حقیقی باشد.
مثال :1ناحیة تعریف ( )Domainتوابع ذیل را تعیین کنید.
1 6x
= (f )x h)x( = x 2 − 7x = (Κ )x 2
x −3 x −9
g) x ( = x R ) x ( = 3x + 12
حل
1
= ( f ) xدر x = 3تعریف نیست؛ زیرا برای x = 3مخرج تابع صفر می شود. • تابع
x −3
یا برای x = 3قیمت تابع یک عدد حقیقی نمیباشد؛ پس:
}Dom f = {x ∈ IR / x ≠ 3
• در تابع g ) x( = xبرای اینکه قیمت تابع یک عدد حقیقی ()Real number
77
باشد ،باید x ≥ 0باشد پس } Dom g = {x ∈ IR / x ≥ 0یا (∞ dom g = [0 ,میباشد.
• درتابع h) x( = x 2 − 7 xچون برای هر قیمت xتابع ( h)xتعریف شده است.
پس ( :ست تمام اعداد حقیقی ) (∞ Dom h = IR = )−∞ ,
6x 6x
= ( k ) xعبارت است از: k ) x( = 2یا • ناحیة تعریف تابع
() x − 3()x + 3 x −9
}Dom k ) x( = {x ∈ IR / x ≠ 3 , x ≠ −3
فعاليت
5x
f ) x ( = x 2 + 3x − 17 , = ( g) x 2
, h ) x ( = 9 x − 27
x − 49
2x + 3
= (g ) x (∞ )−∞,4( )4,یا }dom g = IR − {4
x−4
}dom g = {x ∈ IR / x ≠ 4
یا به شکل ست
h ) x ( = x 2 − 2 x − 3
}Dom h = {x / x ≤ −1
(∞ )−∞ , − 1] [3 ,یا { x ≥ 3یا}h ) x ( = x − 2 x − 3 Dom h = {x / x ≤ −1
2
78
گراف تابع وتشخیص تابع از روی گراف
)(Graph of a function and vertical line test
در اشکال داده شده کدامیک از گرافها ،گراف یک تابع میباشد؟
O O
O O
فعاليت
79
y0 x02 y 0 x 2
2 2 y0 x 24 4 0y x22 2 y0 x2 4 4
1 1 1 3 1 5 1 1 1 3
x y x y x y x y x y
2 4 2 6 2 8 2 2 2 0
0 0 0 2 0 4 0 2 0 4
1 1 1 3 1 5 1 1 1 3
2 4 2 6 2 8 2 2 2 0
1900 1910 1920 1930 1940 1950 1960 1970 1980 1990 2000
.کنید2560
1650 1750 1860 2070 2300 رسم3040
راy3710
= f )4450
x( = 25280 گراف تابع:1مثال
x + 16080
1900 1910 1920 1930 1940 1950 1960 1970 1980 1990 2000
1650 1750 1860 2070 2300 2560 3040 3710 4450 5280 6080
input تابع output جوره مرتب
x 2x 1 y f (x) ( x , y)
0 2(0) 1 1 (0,1)
input output
2 2(2) 1 5 (2,5) x 0 1 2 x
2 1 4
x 2x 1 y f ( x ) ( x , y)
2 2(2) 1 3 (2,3) f ( x) 2 1 4 1
f ( x) 0 1 2
0 2(0) 1 1 (0,1)
2 2(2) 1 5 (2,5) x 0 1 2 x 2 1 4
f ( x) 2 1 4 1
f ( x) 0 1 2
f(2x ) 2x(221) 1 3 (2,3)
را رسم کنید ناحیة تعریف و ناحیةy = −1 وf ) x( = x + 1 گراف توابع:2مثال
2
x 3 2 1 0 1 2 3
.قمیتهای آنها را نیز تعیین کنید
f ( x ) 10 2 5 2 1 2 5 10
f (x) x 1 حل
x 3 2 1 0 1 2 3
f ( x ) 103 5 2 1 2 5 10
f (x) x
:با در نظرداشت جورههای مرتب
x 2
2 )1−3 ,010(, 1)−2 , 5( , )−1 , 2( , )0 ,1( , )1, 2( , )2 , 5( , )3 , 10(
3
yf( xf)( x)x 8 1 0 1 8 .گراف توابع را رسم کنید
f )−3( = )−3( 2 + 1 = 9 + 1 =10 2
f )−3x( = )−32( 2 +11 =09 +11= 10
f )−2( = )−2( 2 + 1 = 4 + 1 = 5
f y)−2f( (=x)−28( 2 +11 =04 +11=58
f )−1( = )−1( 2 + 1 = 1 + 1 = 2
f )−1( = )−1( 2 + 1 = 1 + 1 = 2
f )0( = 0 2 + 1 = 0 + 1 = 1
f )0( = 0 2 + 1 = 0 + 1 = 1
f )1( = 12 + 1 = 2
f )1( = 12 + 1 = 2
f )2( = 2 2 + 1 = 5
f )2( = 2 2 + 1 = 5
f )3( = 32 + 1 = 10
f )3( = 32 + 1 = 10
Dom f : )−∞ , ∞(
Dom f = : ))−∞
−∞,,∞(
Range f : [1, ∞ )
Range ff =: [)11, ∞()
80
x y x y x y x y x y
0 0 0 2 0 4 0 2 0 4
1 1 1 3 1 5 1 1 1 3
2 4 2 6 2 8 2 2 2 0
81
مثال :4در گرافهای داده شدة زیر مشاهده میشود که b :و cگرافهای تابع میباشند؛
زیرا که خط عمودی ،گرافها را دریک نقطه قطع کرده است؛ اما aو dگرافهای تابع
نمیباشند ،زیرا خط عمودی ،گرافها را در اضافهتر از یک نقطه (در دو نقطه) قطع کرده
است یا برای یک xدو قیمت yیا( f(xوجود دارد بنابرآن گراف تابع نمیباشند.
درناحیة تعریف()Domainیک تابع اعدادی شامل میباشندکه تابع در آن تعریف شده باشد.
یا قیمت تابع یک عدد حقیقی باشد .گراف يک تابع در مستوي XOYست نقاط Sميباشد،
طوريکه }( S = {) x, y( | y = f ) xو xدر ناحيۀ تعريف تابع شامل باشد؛ اگر خط موازی با
محور yگراف را محض دریک نقطه قطع کند گراف ،گراف یک تابع میباشد.
تمرين
اگر x = −3 , − 2 , − 1 , 0 , 1, 2 , 3باشد.
- 3گراف تابع g ) x( = 2 x − 1را رسم کنید, ،
- 4گراف x = y 2 − 2را رسم کنید .آیا این گراف ،گراف یک تابع میباشد؟ چرا؟
82
تعیین ناحیة تعریف و ناحیة
قیمتهای یک تابع از روی
گراف یک تابع و یافتن قیمت
های یک تابع
آیا در گرافهای توابع زیر ناحیة تعریف ( )Domainو ناحیه قیمتهای ()Range
توابع را تعیین کرده میتوانید؟
o o
فعاليت
83
مشاهده میشود که f )−1( = 2و f )1( = 4میباشد ونیز از روي شکل ناحیة تعریف
تابع از( )– 3الی 6میباشد ،اما − 3∉ dom fو ، 6 ∈ dom fپس ] dom f = (− 3 , 6
میباشد به همین ترتیب ناحیة قیمتهای تابع ( f ، )Rangeاز عدد -4الی 4میباشد ،اما
، − 4 ∉ Range fپس ] Range f = (− 4 , 4میباشد.
مثال :1در اشکال داده شده ساحة تعریف و ساحة قیمتهای توابع را دریابید.
o
( ) 1( )2
حل
در گراف شکل اول ناحية تعريف تمام اعداد حقيقي از 1الي 6ميباشند .و ناحیة قیمتها
تمام اعداد حقیقی بین 2و 4میباشند .یا 1 ≤ x ≤ 6ﻭ 2 ≤ y ≤ 4
در گراف شکل دوم 2 ≤ x ≤ 10 :یا ] Dom = [2 , 10
1 ≤ y ≤ 8یا ]Range = [1 , 8
مثال :2شکل زیر را درنظر بگیرید:
f )3( ,و ( f )5را دریابید. • (f )−2
• کمیات وضعیة نقاط تقاطع گراف با محور Xو
محور Yرا دریابید.
حل :چون درنقطة تقاطع گراف با محور Xقیمت
o
yصفر میشود.
f )3( = 0 , f )−2( = 0و f )5( = 0میباشد،
پس گراف محور xرا در نقاط ()3 , 0( , )−2 , 0
84
و ( )5 , 0قطع کرده است.
چون در نقطة تقاطع گراف با محور ، yقیمت xصفر میباشد f )0( = 3است.
پس گراف محور yرا درنقطه ( )0 , 3قطع میکند.
مثال :3درشکل زیر domainو Rangeتابع fرا دریابید f )3( .و( f )6را نیز
دریابید.
حل :مشاهده میشود که ناحیة تعریف تابع از – 3الی 6میباشد؛ اما عدد – 3در ناحیة
تعریف شامل نمیباشد (− 3 , 6].یا Domain f ) x( = −3 < x ≤ 6میباشد.
ناحیة قیمتهای تابع Range f ) x ( = −5 ≤ y < 4 :یا ) [− 5 , 4میباشد f )6( = −3 .و
f )3( = −5است.
85
تمرين
2 1
3
)aناحیة تعریف تابع
)bناحیة قیمتهای تابع
)cنقاط تقاطع با محور X
)dنقاط تقاطع گراف با محور Yو در شکل سوم قیمتهای خواسته شده تابع را دریابید.
86
بعضي توابع خاص
توابع انواع زيادي دارند که بعضی از توابع خاص را تحت مطالعه میگیریم.
تابع ثابت ،تابع عینیت ،تابع قیمت مطلقه ،تابع چندمعادلهیی و تابع عالمه
فعاليت
87
تابع ثابت ()Constant function
اگر xو yستهای اعداد حقیقی باشند در تابع f : x → yیا f ) x ( = yدر صورتیکه y
مساوی به یک عدد ثابت ( )cباشد یا y = f ) x ( = Cبه نام تابع ثابت یاد میشود.
طور مثال f ) x ( = −2 , f ) x ( = −3 , f ) x ( = 2 :وغیره توابع ثابتاند.
مثال :1گراف توابع ,, ff))xx((==22و ff))xx((==−−22را ترسیم کنید.
حل
f (x) 2 f ( x ) 2
x 1 2 3 1 2 3 x 1 2 3 1 2 3
f (x) 2 2 2 2 2 2 f (x) 2 2 2 2 2 2
| f ( x ) | x
x 0 1 2 3 1 2 3
f (x) 0 1 2 3 1 2 3
88 x 0 1 1 2 2 x 0 1 1 2 2
2
f ( x) x 0 1 1 4 4 2
f (x) x 0 1 1 4 4
f ( x ) | x | 4
1 2 x1 2 0 1 1 2 2
)f (1) f (2 )f f( x() 1) 4f (25 5 6 6
f (x) 2 )Absolute value تابع قیمت مطلقه (function
f ( x ) 2
x 1 است2 3 .
تعریف شده1 2
3 ذیل
مطلقه | 1 f ) x2( =| 3xطورx
قیمت 1
تابع 2
3
f (x) 2 2 2 2 2 2 f (x) 2 2 2 2 2 2
x , x≥0
f ) x( =
− x , x < 0
f (x) x
x 0 1 2 1 2 ... گراف تابع | f ) x( =| x xرا رسم کنید.
2
2 0 1 3 4
مثال: ....
f (x) 0 1 2 1 2 ... y ( x 2) 0 4 1 1 4 ....
f ( x ) | x | 4
x 0 1 1 2 2
تf
قیم( x
های حقیقی و 4ناحیة)
اعداد5 5
مشاهده میشود که ناحیة تعریف تابع قیمت مطلقه ست6تمام 6
فعاليت
اگر:
11 : 0 ≤ x < 60
⇐ − 60 x + 15
g) x ( =
⇐ 1 x −8 : 60 ≤ x ≤ 90
5
باشد نشان دهید :که g)80( = 8و g)30( = 9.5میباشد.
90
x 0 1 2 3 1 2 3
f (x) 0 1 2 3 1 2 3
ff((xx)) | x2 | 4 f ( x ) 2
xx 01 12 31 21 22 3 x 1 2 3 1 2 3
ff((xx)) 42 52 25 2
6 62 2 f (x) 2 2 2 2 2 2
y f (x) x y f ( x) x 1
f (x) x
x x 0 10 2 0.5
1 0.8
2 1
... x 1,1 1, 5 x1, 8 2 0 1 3 4 ....
y = f(x) 0 0.5 0.8 1 f (x) 0 ,1 y0 0 , 8
, 5( x 2) 0 4 1
2
1 4 ....
f (x) 0 1 2 1 2 ...
x 3 4 2 5 1 ....
xf ( x )
1|.باشد
x 2| ی4 مf )x1( تابع
2گراف
3هر دو
4به دست میآید کهyمستقیم
( x خط
3) 2درنتیجه دو
0 1 1 4 4 ....
x 0 1 2 3 1 2 3
f ( x) 2 3 5 2 3 4 5
f (x) 0 1 2 3 1 2 3 فعاليت
f (گراف
x ) | xدریابید| و
4 راf )0( , f )−2( , f )2( باشدf ) x ( = x ⇐: 0≤x≤4
این
x 0 1 1 2 2 x − 1 ⇐ : 0 < x < −4
x 0 1 1 2 2 x 0 1 1 2 2
f ( xx
f ( ) )x 2 40 51 51 64 64 f (x) x 2 0 1 .کنید
1 رسم
4 نیزرا4تابع
y f (x) x y f ( x) x 1
1 2 x −:1 ⇐ 2x < 0
قیمتهای
x و ناحیة0تعریف
0.5ناحیة0.8
،رسم1 راf ) x( = x 11,)1 1f ,(52تابع
1,گراف
8 :3مثال
f (1) f (2) x +f:1(⇐ x>0 )
y = f(x) 0 0.5 0.8 1 f (x) 0 ,1 0 , 5 .کنید 0 , 8 تابع را تعیین
1 4 1 4
حل
x 1 2 4 1 2 3 4
f ( x) 2 x 3 5 02 13 24 15
y x2 0 1 4 1
2
yx 2 2 3 6 3 0
2
y x 3 3 2 1 2
x 0 1 1 2 2 x 0 1 1 2 2
2
f ( x) x 0 1 1 4 4 2
f (x) x 0 1 1 4 4
1 2
1 یا2) x ≠ 0( .تعریف تابع صفر شامل نمیباشد مشاهده میشود که در ناحیة
f ( 1 ) f ( 2) f (1) f (2)
) عبارت ازRange( و ناحیة قیمتهای تابعDom f ) x ( = )−∞ , 0( )0 , ∞(
1 4 1 4
y < −1 وy > 1 ) یا−∞ , − 1( )1, ∞(
نشان داده میشود یک مثال تابع چندsgn(x( که با:)sign function(تابع عالمه
:معادلهیی میباشد که طور ذیل تعریف شده است
x 0 1 2 1
2
yx 0 1 4 1
2
yx 2 2 3 6 3 91
2
y x 3 3 2 1 2
1 ⇐: x > 0
sgn) x ( = 0 ⇐: x = 0ناحیۀ تعریف این تابع ست تمام اعداد حقیقی و ناحیۀ قیمت
⇐ − 1
: x<0
های( )Rangeآن } {− 1 , 0 , 1میباشد.
تمرين
1
= ( g ) xو h) x( = 4را رسم کنید. - 1گرافهای توابع ، f ) x ( = −5
2
– 2گراف تابع f ) x( =| x | −3را رسم کنید.
92
توابع متزاید و متناقص
(Increasing and decreasing
)functions
• در گرافهای داده شده کدام گراف،
f (x) 2 گراف تابع متزاید است؟ f ( x ) 2
x 1 2 3 1 2 متناقصxاست؟ 3
گراف 2تابع 1 گراف3 ،
کدام 1
2 • 3
f (x) 2 2 2 2 2 متناقصfاست؟2
متزاید و 2نه( x )
نه 2 گراف 2
کدام 2
2 • 2
f ( x ) | x | 4
x 0 1 1 2 2
f (x) 4 5 5 6 6
– 1یک تابع دریک انتروال متزاید است اگر x1 < x2باشد ،درنتیجه ( f ) x1 ( < f ) x2
y f (x) x y f ( x) x 1 شود.
x 0.5در 0
نتیجه ( f ) x1 ( > f ) x2
0.8 1
متناقص مxیباشد ،اگر x1 < x2باشد، دریک1 1,
انتروال1, 5 1, 8
- 2یک تابع
y = f(x) 0 0.5 0.8 1 f (x) 0 ,1 0 , 5 0 , 8
میشود.
– 3در یک تابع اگر x1 < x2باشد در نتیجه ( f ) x1 ( = f ) x2شود ،این تابع نه متناقص
تابع یک 2تابع1ثابت x
4 شود 1این
یمشاهده م 2
3 است ونه متزاید .طوری که در شکل 4
واضح
f ( x) 2 3 5 2 3 4 5 می باشد.
مثال :گراف تابع f ) x( = x 2و f ) x( = − x 2در کدام انتروالها متزاید و در کدام
انتروالها متناقص میباشد؟
x 0 1 1 2 2 x 0 1 1 2 2
2
f ( x) x 0 1 1 4 4 2
f (x) x 0 1 1 4 4
مشاهده میشود که تابع f ) x( = x 2در انتروال ( )−∞ , 0متناقص و در انتروال (∞ )0 ,
متزاید میباشد ،اما تابع f ) x( = − x 2در انتروال ( )−∞ , 0متزاید و در انتروال (∞ )0 ,
متناقص میباشد.
فعاليت
94
مثال :1در توابع f ) x( = x 2و f ) x ( = x 3کدام
تابع جفت و کدام تابع طاق میباشد؟
حل :در هر دو تابع xرا − xعوض میکنیم.
f )− x ( = )− x ( 3 = )− x ()− x ()− x ( = − x 3
پس تابع f ) x( = x 3یک تابع طاق میباشد،
زیرا ( f )− x( = − f ) xمیشود .مثل
f ( −2 ) = − f ( 2 ) = −8و f ) x( = x 2
و در تابع f ) x( = x 2داریم که :
f )− x ( = )− x ( 2 = )− x ()− x ( = x 2
پس تابع f ) x( = x 2یک تابع جفت میباشد ،زیرا
( f )− x( = f ) xاستf )−2( = f )2( = 4 .
مشاهده میشودکه گراف توابع جفت نظر به محور Y
و گراف توابع طاق نظر به مبداء کمیات وضعیه متناظر
میباشند.
95
میباشد یعنی f )−3( = f )3( = 5همچنین در x = 2و x = −2قیمت تابع باهم مساوی
است که صفر میباشد .در نتیجه تابع جفت میباشد.
g) x ( = )− x ( 2 + 3)− x ( + 2 = x 2 − 3x + 2که این تابع نه جفت است و نه طاق.
مثال :3اگر fاز اعداد حقیقی به اعداد حقیقی یک تابع طاق باشد .قیمت kرادریابید طوری
که f )−2( = k + 5 :و f )2( = 2k + 3باشد.
حل :چون fیک تابع طاق میباشد.
( f ) − x ( = −f ) x
(f )−2( = −f )2
(k + 5 = −)2k + 3
k + 5 = −2k − 3 (نظر به تعریف تابع طاق)
3k = −8
8
k=−
3
اگر درتابع ( x1 < x2 ، f )xباشد ونتیجه شود که ( f ) x1 ( < f ) x2است تابع متزاید و اگر
x1 < x2باشد و درنتیجه ( f ) x1 ( > f ) x2شود تابع متناقص وهم :اگر ( f )− x( = f ) x
باشد تابع ( f )xجفت و اگر ( f )− x ( = −f ) xشود تابع ( f )xطاق میباشد.
گراف توابع جفت نظر به محور Yو گراف توابع طاق نظر به مبداء کمیات وضعیه متناظر
می باشند.
تمرين
96
انتقال )(Translation
فعاليت
97
x
| f ( x ) | x
(y
x 0 1 2 3 1 2 3
f (x) 0 1 2 3 1 2 3
f ( x ) | x | 4
x 0 1 1 2 2
درشکل مشاهده میشود .این انتقال به نام انتقال عمودی
f (x) 4 5 5 6 6
یاد میشود.
افقی
انتقالy
عمودی و) f ( x
y f ( x) x 1انتقال به 2قسم است انتقال x
:)Verticalانتقال
(x Translation0 0.5 0.8 عمودی xانتقال 1 1,1 1, 5
باشد. ی م پایین طرف
y = f(x) 0 0.5 0.8 1به و یا باال طرف به عمودی یا f (x) 0 ,1 0 , 5
هرگاه c > 0باشد.
:1اگر گراف تابع ( y = f ) xبه اندازة عدد cبه طرف
x 1 2 4 1 2 3 4
باال انتقال شده باشد .گراف y = f ) x( + cبه دست
f ( x) 2 3 5 2 3 4 5
میآید.
:2اگر گراف تابع ( y = f ) xبه اندازة عدد cبه طرف
پایین انتقال شده باشد گراف y = f ) x( − cبه دست
x مxیآید0 1 1 2 2 . 0 1
توابع 0y = 1x 2 +12و yf =( xx)2−x32با گراف تابع y = x 2چه رابطه دارد؟ هر مثال4 :1
گراف 4 f (x) x 2 0 1
سه گراف را در عین سیستم کمیات وضعیه رسم نمایید.
1 2
حل :اگر گراف تابع 2 y = x 2رابه 1اندازه ( )2واحد به طرف باال انتقال دهیم گراف تابع
)f (1) f (2 f (1) f (2
y = x 2 + 2به دست میآید و اگر گراف تابع y = x 2را به اندازة ( ) 3واحد به طرف
1 4 1 4
پایین انتقال دهیم گراف تابع y = x 2 − 3به دست میآید.
98
f (x) x 2 g ( x ) ( x 1) 2 f ( x ) ( x 1) 2 3
x 0 2 2 x 1 1 3 x 1 3 1
f (x) 0 4 4 )f (x 0 4 4 f (x) 1 1 3
1900 1910 1920 1930 1940 1950 1960 1970 1980 1990 2000
1650 1750 1860 2070 2300 2560 3040 3710 4450 5280 6080
input output
x ) 2x 1 y f ( x )( x , y
0 2(0) 1 0 1 )(0,1
2 2(2) 1 5 )(2,5 x 0 1 2 x 2 1
2 2(2) 1 3 )(2,3 f ( x) 2 1 4 1
f ( x) 0 1
کنید.
حل :طوری که درشکل مشاهده میشود ،اگر گراف تابع f ( xy)= xx
به اندازة 2واحد 2
3
2
6
0
y f ( x) x 1
1 x 1,1 1, 5 1, 8
1 )f (x 0 ,1 0 , 5 0 , 8
فعاليت
3 4
از انتقال گراف تابع | f ) x( =| xگراف توابع | g ) x( =| x + 2و | h) x( =| x − 3را
4 5 در عین سیستم کمیات وضعیه رسم کنید.
100
1 2 1
1 4 1
3 6 3
2 1 2
به اندزة یک واحد به طرف چپf ) x( = x 2 ) را جمع مینماییم تا گراف1( عدد
.انتقال شود که درشکل دوم نشان داده شده است
واحد به3 گراف شکل دوم را به اندازةf ) x( = ) x + 1( 2 − 3 سپس برای ترسیم گراف
.طور عمودی به طرف پایین انتقال میکند که گراف آن درشکل سوم نشان داده شده است
f (x) x 2 g ( x ) ( x 1) 2 f ( x ) ( x 1) 2 3
x 0 2 2 x 1 1 3 x 1 3 1
f (x) 0 4 4 f (x) 0 4 4 f (x) 1 1 3
x 0 1 1 2 3 3 2
y | x | 0 1 1 2 3 3 2
y | x 3 | 2 5 6 4 3 2 8 7
f (x) x 2 g ( x ) ( x 1) 2 f ( x ) ( x 1) 2 3
x 0 2 2 x 1 1 3 x 1 3 1
2 2 2
y x
f ( x ) 0 4 y 4x 2f ( x ) 0 4 y4 x f (2x ) y1 x 1 4 3
2
y x 4 2
x.کنیدy را رسم
x y y=| x + 3x| +2y گراف تابع y =| x | از انتقال گراف تابع:5مثال
x y x y
0 x0 0 0 21 10 42 30 3 22 0 4
y1| x1 | 10 31 1 1 25 3 1 3 21 1 3
y | 2x 43 | 2 25 66 4 2 38 2 2 8 72 2 0
y x2 y x 2 21900
y 1910
x 1920
4 1930
y 1940
x 2 1950
2 1960
y x1970 41980 1990 2000
2 2
1650 1750 1860 2070 2300 2560 3040 3710 4450 5280 6080
x y x y x y x y x y
0 0 0 2 0 4 0 2 0 4
1 1 1 3 1 5 1 1 1 3
input output
2 4 2 6 2 8 2 2 2 0
x 2x 1 y f ( x ) ( x , y)
0 2(0) 1 1 (0,1)
2 2(2) 1 5 (2,5) x 0 1 2 x 2
1980f (1990
x) 2000
1
f ( x) 0
2 1900
2(1910
2) 1920
1 1930
31940 1950
(21960
,31970
) 2 1 4
1650 1750 1860 2070 2300 2560 3040 3710 4450 5280 6080 101
f (x) x 2 1
input x 3 2 output
1 0 1 2 3
xf ( x ) 10
2 x 15 y 2 f (1x ) 2 (5x , y10
)
انتقال به ( )2نوع میباشد (عمودی و افقی )
انتقال عمودی :هرگاه cیک عدد مثبت باشد.
- 1اگر گراف تابع ( y = f )xبه اندازه cواحد عمودا ً به طرف باال انتقال شود
گراف تابع y = f ) x( + cبه دست میآید.
- 2اگر گراف تابع ( y = f )xبه اندازه cواحد عمودا ً به طرف پایین انتقال شود.
گراف تابع y = f ) x( − cبه دست میآید.
انتقال افقی :هرگاه cیک عدد مثبت باشد.
- 1اگر گراف تابع ( y = f )xبه اندازه cواحد به طرف چپ انتقال داده شود گراف
تابع ( y = f ) x + cبه دست میآید.
- 2اگر گراف تابع ( y = f )xبه اندازه cواحد به طرف راست انتقال شود گراف
تابع ( y = f ) x − cبه دست میآید.
تمرين
102
عملیههای توابع
g) x ( = 2x + 11 وf ) x( = x + 2 اگر
) راf − g ( ) x ( ) وf + g() x ( .باشد
دریافت کرده میتوانید؟
103
حل
)f + g () x ( = ) x 2 − 3( + )4 x + 5( = x 2 + 4 x + 2
)f + g ()3( = 32 + 4)3( + 2 = 9 + 12 + 2 = 23
dom g = IR ﻭdom f = IR
dom)f + g()x ( = IR IR = IR
فعاليت
104
. باشدg ) x( = x − 1 وf ) x( = x + 3 اگر:4مثال
. ) را دریابیدf ()x ( )) وff⋅⋅gg()()xx(( ، )f − g()x (
g حل
) f − g ( ) x( = f ) x( − g ) x( = x + 3 − ) x − 1( = x + 3 − x + 1 = 4
) f ⋅ g ( ) x( = f ) x( ⋅ g ) x( = ) x + 3() x − 1( = x 2 + 2 x − 3
هر عدد حقیقی را گرفتهx( تمام اعداد حقیقی شامل میباشندf )x( چون در ناحیة تابع
dom g = IR به همین ترتیبdom f = IR میتواند) یا
f f )x( x + 3
) () x ( = = x ≠1
g g) x ( x − 1
f dom )f − g () x ( = IR IR = IR
dom) () x ( = IR − {}
1
g dom)f ⋅ g( ) x ( = IR IR = IR
f
dom) () x ( = {x ∈ IR / x ≠ 1} یا
g
f
dom) () x ( = )−∞ , 1( )1, ∞( یا
g
105
یا }dom g : {x / 3 + x ≥ 0 , x ≥ −3 ) ∞ [− 3 ,
f f
( dom) ()xچون g )−3( = 0میباشد ،پس Dom = (− 3 , 4] :میباشد.
g g
تمرين
f
)f ⋅ g() x ( , )f − g() x ( , )f + g() x ( - 1و ( ) ()xرا دريابید.
g
- 2ناحیة تعریف آنها را تعیین کنید.
106
ترکیب توابع یا توابع مرکب
composition of functions
or composite functions
فعاليت
• اگر f ) x( = x 2 − 2و g ) x( = x + 3باشد ) f o g ( ) x( .و ( )g o f ( ) xرا دریابید.
• در کدام حالت ( )f o g() x ( = )g o f ( ) xمیباشد.
• ( )f o f ( ) xو ( )g o g( ) xرا دریابید.
اگر fو gتوابع از xباشند ،ترکیب fبا gرا به این شکل ( ) f o gیا ) ( f (g )xنشان
میدهند]( ) f o g ( ) x( = f (g ) x( ) = f [g ) xناحیة تعریف ( ) f o g ( ) xعبارت از xاست
که در ناحیة تعریف gو ( g )xدرناحیة تعریف fشامل باشد.
یا ناحیة تعریف (Dom )fog ( x = {x ∈ IR / x ∈ dom g , g ) x ( ∈ dom f } : )f o g
x − 1در ناحیة تعریف gشامل باشد
- 2طوری که ( g )xدرناحیة تعریف fشامل باشد.
درشکل فوق تابع ( )f o g()xتوسط دو ماشین نشان داده شده است .درماشین اول ورودی
( xx،)inputو ( )out putعبارت از ( g) xميباشد .در ماشین دوم( )inputعبارت از
( g) xمیباشد و ( )Out putعبارت از ( )fog ()xمیباشد .اگر ( g )xدر ناحیة تعریف
fشامل نباشد ،پس درماشین دوم( ) fداخل شده نمیتواند.
107
مثال :1اگر f ) x( = x 2 − 1و g ) x( = 3xباشد )f o g( ) x ( .و ( )g o f ( ) xرا
دریابید.
)f o g () x ( = f (g ) x ( ) = f )3x ( = )3x ( − 1 = 9 x − 1
2 2
)g o f () x ( = g)(f ) x ( ) = g) x − 1( = 3) x − 1( = 3x − 3
2 2 2
f (g ) x ( ) = f ) x 2 + 6 ( = 3) x 2 + 6( − 4 = 3x 2 + 18 − 4 = 3x 2 + 14
g(f ) x ( ) = )g o f ( ) x ( = g )3x − 4( = )3x − 4( 2 + 6 = 9 x 2 − 24 x + 22
واضح است که ناحیة تعریف ( )f o g( ) xو ( )g o f ()xست تمام اعداد حقیقی میباشند.
فعاليت
108
]Dom)fog( = {x / x ∈ IR , 1 − x ≥ 0 } , − x ≥ −1 ⇒ x ≤ 1 = )−∞ ,1
]∞ Dom )g o f ( = {x / x ∈ dom f , f ) x (∈dom g} = {x / x ≥ 0 , x ∈ IR} = )0 ,
)f o g ( ) x ( = f )1 − x ( = 1 − x
)g o f ()x ( = g ) x ( = 1 − x
برای وضاحت بهتر ناحیة تعریف تابع مرکب شکل زير را مشاهده کنید :
مثال :4اگر h) x( = 3x 2 + 1باشد :به دو طریق نشان دهید که تابع ( h)xاز ترکیب
کدام دوتابع به دست آمده است؟
حل :تابع ( h)xرا میتوان به شکل ترکیب دو تابع ( )g o f ()xو ( ) Jok () xنوشت.
طوری که f ) x( = 3x 2 + 1 :و g ) x( = xباشد.
)g o f () x ( = g(f ) x ( ) = g)3x 2 + 1( = 3x 2 + 1
به همین ترتیب تابع ( h)xرا میتوان به شکل ترکیب دو تابع ( )jok)(xبنویسیم.
طوری که j ) x( = x + 1 :و k ) x( = 3x 2باشد
) j o k () x ( = j(k ) x ( ) = j)3x 2 ( = 3x 2 + 1
x
= ( (x ≠ −2 ), f ) xباشد. مثال :5اگر
x+2
) ( )f o f ()2( , f (f ) xﻭ ( )f o f o f ()xرا دریابید.
حل
x x
x x+2 x
= )f o f () x ( = x + 2 = x + 2 ⋅ =
⋅
x x + 2x + 4 x + 2 3x + 4 3x + 4
+2
x+2 x+2
109
x 2 2 1
? = ()f o f ()2 = ( )f o f ( ) x = (⇒ )f o f ()2 = =
3x + 4 3 ⋅ 2 + 4 10 5
= ( )f o f o f () x
x x x
x x+2 x
= x+2 = = x+2 x+2 = ⋅ =
x 3x 3x + 4 x + 8 x + 2 7 x + 8 7 x + 8
)3 (+4 +4
x+2 x+2 x+2
فعاليت
تمرين
1
- 3اگر f ) x( = x 2 + 1و = ( h) x( = 4 − x 2 , g ) xو k ) x( = 3x + 4
x
h f
باشد ناحیههای تعریف توابع ( )h ⋅ k () x ( , ) () x ( , )f ⋅ g() xو ( ) ()xرا دریابید.
k g
- 4اگر g ) x( = x 2 , f ) x( = 3x − 2باشد ( )g o f ()3و ( )f o g ()1را دریابید.
- 5اگر f ) x( = xو g ) x( = 2 − xباشد g o f , f o gﻭ f o fرا دریابید.
x
= ( g) x ( = x10 , f ) xو h) x( = x + 3باشد ( )f o g o h () xرا - 6اگر
x +1
دریابید.
110
تابع معکوس
)(Inverse Function
فعاليت
• درشکل بین دو تابع کدام رابطه وجود دارد؟
• آیا معکوس هر تابع ،یک تابع میباشد؟
• اگر معکوس یک تابع نیز یک تابع باشد اینگونه تابع را به کدام نام یاد میکنند؟
• اگر }( f = {)1, 2( )3 , 5( )6 ,7و }( g = {)2 ,1( )5 , 3( )7 , 6باشد ،آیا تابع gمعکوس
تابع fمیباشد یاخیر؟ چرا؟
• اگر ( )f o g()x ( = )g o f ()xباشد ،آیا تابع gمعکوس تابع fمیباشد؟
در تصویر فوق یک ترمامیتر را مشاهده میکنید و میدانیم که بین درجههای حرارت سانتی
9
گرید و فارنهایت رابطه f = c + 32وجود دارد اگر این معادله برای ( )cحل شود داریم
5
9 9
که :
f = c + 32 ⇒ f − 32 = c + 32 − 32
5 5
5 5 9
(⇒ )f − 32( = ) c
9 9 5
5
(c = )f − 32
9
تابع cتابع معکوس تابع fمیباشد .معکوس یک رابطه ( ) x , yعبارت از ) y , x( :میباشد
که ناحیة تعریف تابع معکوس عبارت از ناحیة قیمتهای تابع و ناحیة قیمتهای یک تابع
معکوس عبارت از ناحیة تعریف تابع میباشد.
111
fنشان −1
Range f −1 = dom fو domain f −1 = Range fمعکوس تابع fبه
1
≠ ( )f −1 ) x داده میشود .متوجه باشید که :
(f )x
مثال :1اگر تابع }( f ) x ( = {)1,5()3,7()8,−10باشد.
پس }( f −1 ) x ( = {)5 ,1( )7 , 3( )−10 , 8میباشد:
−1
f )3( = 7 f )7 ( = 3
f )1( = 5 f −1
)5( = 1
f )8( = −10 f −1
)−10( = 8
میباشد؛ پس ( f −1 ) xنیز یک تابع میباشد ،اما اگر }( f ) x( = {)1, 2 ( )3 , 2( )4 , 5باشد؛
}( f −1 ) x( = {)2 ,1( )2 , 3( )5 , 4میباشد .
مشاهده میشود که ( f −1 ) xیک تابع نیست ،زیرا که برای x = 2دو تصویر مختلف
در ( )Rangeوجود دارد f )2( = 3 .و f )2( = 1میباشد؛ پس معکوس هر تابع ،تابع
نمیباشد یا به عبارت دیگر هر تابع معکوسپذیر نمیباشد.
هرگاه دریک تابع که به شکل جورههای مرتب داده شده باشد جاهای عناصر اولی و دومی
باهمدیگرعوض شود رابطهیی که به دست میآید عبارت از معکوس تابع اولی میباشد،
تابعی که معکوس آن نیز یک تابع باشد گفته میشود که تابع معکوسپذیر است.
مثال :2آیا توابع fو gکه طور زیر به شکل جورههای مرتب داده شدهاند .معکوسپذیر
میباشند؟
}( f = {)1, 2 ( , ) − 2 , 3( , ) 3 ,1( , ) 0 , − 1(} g = {)2 , 4( , )3 ,1( , ) 0 , 2( , )5 ,1
حل :اگر جاهای عناصر اولی و دومی جورههای مرتب را باهم دیگر تبدیل نماییم داریم که :
}(f −1 = {)2 ,1( , ) 3 , − 2( , )1, 3( , ) − 1, 0
مشاهده میشود که f −1یا معکوس تابع fنیز یک تابع میباشد ،زیرا که عناصر اولی
جورههای مرتب f −1تکرار نشدهاند و }(g −1 = {)4 , 2( , )1, 3( , ) 2 , 0( , )1, 5
مشاهده میشود که g −1یا معکوس تابع ، gتابع نیست؛ زیرا که برای x = 1دو قیمت 3و
5وجود دارد ،پس تابع gمعکوسپذیر نیست.
112
خالصه اینکه چون fتابع یک به یک بوده ،درنتیجه معکوسپذیر است .و چون تابع gیک
به یک نبوده معکوسپذیر نیز نمیباشد.
نتیجه :تنها معکوس تابع یک به یک ،یک تابع میباشد.
تابع یک به یک() one – to – one function
یک تابع ( f )xتابع یک به یک میباشد ،اگر x1 ≠ x2باشد درنتیجه ( f ) x1 ( ≠ f ) x2
شود.
یا a ≠ b ⇒ f )a( ≠ f )b( :
و اگر a = b ⇒ f )a( = f )b( :
اگر یک تابع ،تابع یک به یک باشد در آن صورت معکوس آن نیز یک تابع میباشد.
مثال :3اگر f ) x ( = −4x + 12و g) x ( = 25 − x 2باشد نشان دهید که کدام یک از
این توابع ،تابع یک به یک میباشد.
حل :اگر a ≠ bباشد − 4a + 12 ≠ −4b + 12 .میباشد.
پس تابع ( f )xتابع یک به یک میباشد.
طور مثال :اگر x = 2باشد f )2( = −4)2( + 12 = −8 + 12 = 4 :
اگر x = 3باشد
f )3( = −4)3( + 12 = −12 + 12 = 0
( a ≠ b ⇒ f )a ( ≠ f ) b
2 ≠ 3⇒ 4 ≠ 0
پس تابع ( f )xتابع یک به یک میباشد .و در g) x ( = 25 − x 2
اگر x = 3باشد g)3( = 25 − 9 = 16 = 4 .
اگر x = −3باشد g)−3( = 25 − 9 = 16 = 4 .
( f )3( = f )−3اما 3 ≠ −3
پس تابع ( g )xتابع یک به یک نمیباشد.
فعاليت
اگر f ) x ( = 3x + 8و g ) x( = x 2باشد نشان دهید که کدامیک از توابع ،تابع یک به یک
میباشد و کدامیک از آنها تابع یک به یک نیست؟ چرا؟
113
تشخیص تابع یک به یک از روی گراف
اگر خط افقی موازی با محور xگراف تابع را دریک نقطه قطع کند این تابع ،تابع یک
به یک است و اگر خط افقی گراف تابع را در اضافهتر از یک نقطه قطع کند این گراف،
گراف تابع یک به یک نیست.
مثال :4دراشکال داده شده مشاهده میشود که خط موازی با محور xگراف تابع اولی را
دریک نقطه و گراف تابع دومی را در دو نقطه قطع کرده است؛ پس تابع اولی ،تابع یک به
یک بوده ،اما تابع دومی تابع یک به یک نمیباشد.
تعریف تابع معکوس :اگر fیک تابع یک به یک باشد که ناحیة تعریف آن xو ناحیة
قیمتهای آن yباشـد ،پس تابع gدرصورتی معکوس تابع fمیباشـد که ناحیــة تعریف ،g
yباشد و ناحیة قیمتهای آن xباشد ویا یک تابع gدرصورتی معکوس تابع fمیباشد
که اگر:
)f o g () x ( = x
)g o f () x ( = x
)f o g() x ( = )g o f () x ( = x
مثال :5اگر f ) x( = 3x + 2باشد معکوس تابع ( f )xیا ( f −1 ) xرا دریابید.
حل
y = f ) x ( = 3x + 2
x = 3y + 2
3y = x − 2
x−2
=y
3
114 −1 x−2 1 2
= (f )x = x−
3 3 3
−1 −1
f )f ) x (( = f )f ) x (( = x
y = f ) x ( = 3x + 2
x = 3y + 2
3y = x − 2
x−2
=y
3
x−2 1 2
= ( f −1 ) x = x−
3 3 3
−1 −1
f )f ) x (( = f )f ) x (( = x
این مثال به طور خالصه در شکل نیز نشان داده شده
است.
x−2
= ( g) x و از طرف دیگر اگر ( f −1 ) xرا به
3
نشان دهیم
)f o g() x ( = )g o f () x ( = xمیباشد .زیرا که :
x−2
))f o g () x ( = 3 (+2 = x−2+2 = x
3
3x + 2 − 2 3x
= ( )g o f () x = =x
3 3
( )
یا f −1 ( f ) x( ) = xو f f −1 ) x( = x
مثال :6اگر f ) x( = x 3 + 1باشد ( f ) xو اگر g ) x( = xباشد ( g ) xرا دریابید.
−1 2 −1
حل
y = x3 +1
3
x = y + 1 ⇒ y 3 = x − 1⇒ y = 3 x − 1
f −1 ) x ( = 3 x − 1
g ) x ( = x 2 ⇒ y = x 2 ⇒ x = ± y
g −1 ) x( = ± xیا y = ± x
115
مشاهده میشود که ( g −1 ) xیک تابع نمیباشد ،زیرا اگر x = 2ویا x = −2باشد
gg))−−22(( == 44و gg))22(( == 44میشود شکل را مشاهده کنید ،پس ( g) xيک تابع معکوس
پذير نميباشد.
مثال :7برای کدام قیمت xتابع f ) x( = 5 x − 2با تابع معکوس خود مساوی میشود؟
حل :اگر y = 5 x − 2باشد معکوس آن x = 5 y − 2 ⇒ 5 y = x + 2
x+2 x+2
=y = ( f −1 ) x
5 5
x+2 1
= = 5 x − 2 ⇒ 24 x = 12 ⇒ x
5 2
1
به قیمت = xتابع ( f )xبا تابع معکوس خود مساوی میشود.
2
1 2
مثال :8نشان دهید که توابع f ) x( = 7 x − 2و g ) x( = x +معکوس یکدیگر اند.
7 7
1 2 1 2 حل
)f o g () x ( = f )g ) x (( = f ) x + ( = 7) x + ( − 2 = x
7 7 7 7
1 2
)g o f () x ( = f )g ) x (( = g )7 x − 2( = )7 x − 2( + = x
7 7
پس ( f ) xو ( g )xمعکوس یکدیگر اند از اینجا نتیجه میشود که ترکیب تابع و تابع
معکوس آن تابع عینیت ) (f ) x ( = xمیباشد.
فعاليت
2x +1
= ( f ) xباشد ( f −1 ) xرا دریابید و نیز نشان دهید )f o f −1 ()x ( = x اگر
x−2
میباشد .
116
2
x2 2 y x 4
y x y
2 0 4
1 1 1 3
2 2 2 0
وجود دارد ،زیرا اگر ( )a , bیک نقطه باالی گراف ( f )xباشد ( )b , aیک نقطه باالی
گراف تابع ( f −1 ) xمیباشد .که نقاط ( )a , bو ( )b , aنظر به خط y = xمتناظر
1 2 3
2 5 10
مشاهده میشود که گراف هر دو تابع نظر به خط مستقیم y = xمتناظر میباشند.
117
• معکوس تابع یک به یک نیز یک تابع میباشد.
• خط موازی با محور ( xخط افقی) گراف تابع یک به یک را دریک نقطه قطع
می کند.
• برای دریافت معکوس ( y = f )xمعادلة تابع را برای xحل مینماییم بعد xرا به yو y
را به xتبدیل میکنیم .تابع به دست آمده ( y = f −1 ) xتابع معکوس ( f )xمیباشد.
• گراف تابع ( f )xو گراف تابع معکوس ( f )xنظر به خط y = xمتناظر میباشد.
( dom f ) x( = Range f −1 ) xو ( Range f ) x( = dom f −1 ) xمیباشد.
تمرين
- 1معکوس توابع زیر را دریابید و بگویید که معکوس کدام تابع نیز یک تابع میباشد؟
1
y = 4x − 5 y=6−x y = ) x − 2( 2 y=9 =y
x+2
118
توابع پولينومي
پولينومها را در فصل اول مطالعه کردهايد .پولینومیکه از یک حرف (متحول) تشکیل شده
باشد به نام تابع پولینومی یاد میشود.
تابع خطی ( )Linear functionیا تابع درجه یک:
تابع پولینومی است که درجة آن یک باشد.
شکل عمومی تابع درجه یک (تابع خطی) f ) x ( = ax + bمیباشد که a ≠ 0و a , b
اعداد حقیقی باشند.
1
به طور مثال f ) x ( = 2x , f ) x ( = x − 1 , f ) x ( = 3x + 4 :و f ) x( = xتوابع خطی اند.
2
3
مثال :1گراف تابع f ) x ( = x − 3را رسم کنید ونقاط تقاطع گراف را با محورهای X
4
و Yدریابید.
نقطة تقاطع گراف با محور Xعبارت
از ( )4,0و با محور Yنقطه ()0 , − 3
میباشد .مشاهده میشود که گراف تابع
0 درجه یک ،یک خط مستقیم میباشد
از این سبب تابع درجه یک را به نام تابع
خطی نیز یاد میکنند .برای ترسیم گراف
تابع خطی کافی است که نقاط تقاطع
3
f (x) x 3 گراف را با محورهای Xو Yبهدست
4
x 8 4 0 شکل
که در x طوري 0
نماییم3 3،
رسم 6خط مستقیم...را 6آوریم0و x1 2 1 2
f (x) 3 0 3 f ( x ) 2 4 0 6 2 ... مشاهده 0ميyشود.
1 4 1 4
g ( x) 2 x 2
x 0 1 1 2 2 119
x 0 1 -1 2 -
y 0 1 1 4 4 g(x ) 0 2 2 8 8
2
f ( x) x
x 0 1 -1 2 -
x 0 1 1 2 2 3 3 x 4 5 3 6 2 ...
فعاليت
گراف تابع y = f ) x( = x + 1و y = x − 1را رسم کنید وکمیات وضعیة نقاط تقاطع
گراف با محورهای Xو Yرا دریابید.
2
مثال :2گراف تابع خطی f ) x( = x + 2را رسم کنید.
3
حل :در نقطة تقاطع گراف با محور Yقیمت xصفر میباشد ( )x = 0
2
= (f )0 پس)0( + 2 = 2 :
3
نقطة تقاطع گراف با محور Yعبارت از ( )0,2میباشد.
و درنقطة تقاطع گراف با محور Xقیمت yيا ( f(xصفر میباشد ) ( f ) x( = 0درنتیجه:
2
=0 x + 2 ⇒ x = −3
3
پس نقطة تقاطع گراف با محور Xعبارت از ( )−3 , 0میباشد.
با وصل کردن دو نقطه ( )0 , 2و ( )−3 , 0میتوانیم خط مستقیم را رسم نماییم وهم
3 میتوانیم چند نقطة دیگر گراف تابع را دریابیم که باالی همین خط مستقيم قرار دارند.
f (x) x 3
4
x 8 4 0 x 0 3 3 6 6 ... x 0 1 2 1 2
f (x) 3 0 3 f ( x ) 2 4 0 6 2 ... y 0 1 4 1 4
g ( x) 2 x 2
x 0 1 1 2 2 x 0 1 -1 2 -2
y 0 1 1 4 4 g(x ) 0 2 2 8 8
2
f ( x) x
0
x 0 1 -1 2 -2
x 0 1 1 2 2 3 3 x 4 5 3 6 2 ...
y 4 3 3 0 0 5 5 y 0 1 1 4 4 ... f (x) 0 1 1 4 4
1 2
h( x )
x
2
x 3 2 4 5 1 0 1 -1 2 -2
x
y 1 0 0 3 3
120 h(x) 0 1 1 2 2
2 2
f ( x ) 2x 2 4x 5
x 1 2 0 1 3
f (x) 3 5 5 11 11
تابع درجه دوم ( )Quadratic Functionو گراف آن
• این گرافها از کدام نوع تابع اند؟
فعاليت
121
f ) x ( = ax 2 + bx + cشکل عمومی تابع درجه دوم میباشد که در آ ن b , aو cاعداد
حقیقی و a ≠ 0است.
گراف تابع درجه دوم
سادهترین تابع درجه دوم f ) x( = y = x 2که
a = 1و b = c = 0میباشد .اگر چند قیمت برای
xداده شود و قیمتهای مربوطه تابع یا yبه دست
آورده شود گراف آن رسم شده میتواند .طوری که
درشکل مشاهده میشود .
گراف تابع درجه دوم به نام پارابوال ()parabola
یاد میشود.
3 6 6 ... x 0 1 2 1 2 که این گراف نظر به محور yمتناظر میباشد .خطی
0 6 2 ... y 0 1 4 1 4 که از رأس پارابوال بگذرد و با محور yموازی باشد به
g ( x) 2 x 2 نام محور تناظر یاد میشود که در این گراف محور Y
کند به نام رأس
یx پارابوال را 0قطع م
تناظر1 -
محور1 2
محور تناظر پارابوال میباشد .نقطهییکه در آن-2
g(x ) 0 2 2 8 8 ( )Vertexپارابوال یاد میشود.
2
یf ( x
باشد .گراف تابع x
پارابوال م) اگر a > 0باشد دهن پارابوال به طرف باال و رأس نقطه اصغری
0 1 -1 2 -2
استx .
x 4 5 3 6 2 ... y = x 2در انتروال ( )−∞,0متناقص و در انتروال (∞ )0,متزاید
y 0 1 1 4 4 ... f (x) 0 1 1 4 4 مثال :1گراف y = − x 2را رسم کنید.
1 2 حل:دهن پارابوال بهطرف پایین است ،زیرا3که a < 0
h( x ) x f (x) x 3
2 میباشد گراف در انتروال ( )−∞ , 0متزاید4و در انتروال
0 1 - 1 x 2 - 82 4 0 x 0 3 3 6 6 ...
x ( ∞ )0,متناقص میباشد و راس نقطۀ اعظمی پارابول
h ( x ) 0 1 1 f ( x2) 32 0 3 f ( x ) 2 4 0 6 2 ...
میباشد.
2 2
x 0 1 1 2 2
y 0 1 1 4 4
g ( x) 2 x 2
x 0 1 1 2 2 x 0
y 0 1 1 4 4 g(x ) 0
گراف تابع رسم میشود .طور زیر:
f ( x) x 2
x 0
x 0 1 1 2 2 3 3 x 4 5 3 6 2 ...
y 4 3 3 0 0 5 5 y 0 1 1 4 4 ... f (x) 0
گراف تابع درجه دوم محور Xرا در دو نقطه قطع میکند در صورتی که a
b 2 − 4ac > 0باشد.
محور Xرا دریک نقطه قطع میکند درصورتی که b 2 − 4ac = 0باشد. b
دریافت کمیات وضعیة نقطة رأس پارابوال :توسط طریقه تکمیل مربع میتوان
کمیات وضعیه رأس پارابوال را دریافت کرد.
b
y = ax 2 + bx + c = a ) x 2 +
x( + c
a
b b b b b2
y = a ) x 2 + x + ) ( 2 − ) ( 2 + c = a ) x + ( 2 − 2 + c
a 2a 2a 2a 4a
b 2 b2 b 2 b2
= a )x + ( − a ) 2 ( + c = a )x + ( − +c
2a 4a 2a 4a
b 4ac − b 2
y = a )x + (2 +
2a 4a
2
(f )x( = a )x − h +k
125
b 4ac − b 2
)−ویا ( ) h , kمیباشند؛ چون محور , پس کمیات وضعیه رأس پارابوال (
2a 4a
b
x = −است اگر a > 0باشد
تناظر از نقطة رأس پارابوال میگذرد ،معادلۀ محور تناظر
2a
رأس اصغری ( )Minimumو اگر a < 0باشد رأس اعظمی ( )Maximumمیباشد.
مثال :6گراف تابع f ) x ( = 2x 2 + 4x + 5را رسم کنید.
- 1نقطة تقاطع با محور Xرا به دست میآوریم ،چون b = 4 , a = 2و c = 5
میباشد .
∆ = b 2 − 4ac = 4 2 − 4 ⋅ 2 ⋅ 5 = −24 < 0
پس گراف محور xرا قطع نمیکند ،زیرا ∆ < 0میباشد.
3
باشدf ( x ).
- 2نقطة تقاطع گراف را با محور Yبه دست میآوریم ،در این حالت x3= 0مxی
درتابع y = ax 2 + bx + cدرصورتی که x = 0شود y = cمیگردد ( 4 ) 0 , c
نقطه تقاطع
x 8 4 0 x 0 3 3 6 6 ... x 0 1 2 1 2
f (x) 3 0 3 محور y yمیباشدf )0( = 2 ⋅ 02 + 4 ⋅ 0 + 5 = 5 . گراف 1با 04 1 4
f ( x ) 2 4 0 6 2 ...
که در این مثال ( ) 0 , 5نقطة تقاطع گراف با محور
g ( x) 2 x 2
Yمیباشد. 0 1 -1 2
x 0 1 1 2 2 x
y 0
– 3کمیات وضعیة رأس پارابوال عبارت اند از :
1 1 4 4 g(x ) 0 2 2 8
b 4 −4
x=− =− = = −1
2a 2⋅2 4 f ( x) x 2
2 2 0 1 -1 2
x 0 1 1 2 2 y 3= 4ac3− b x = 44 ⋅ 25⋅ 5 −3 4 6= 40 2 − ...16 24 x
= =3
y 4 3 3 0 0 5 54a y 0 14 ⋅ 21 4 4 ... 8 8 f (x) 0 1 1 4
)-1 , 3( 1کمیات وضعیة رأس پارابوال میباشد و
( x) x 2
رأس hاصغری است ،زیرا که a > 0میباشد. 2
x 3 2 4 5 1 0 1 -1
b −4 x
y 1 0 0 3 3 x = − = – 4معادلة محور تناظر = −1
2a 4 h(x) 1 1
0
معادله محور تناظر گراف x = −1میباشد. 2 2
f ( x ) 2x 2 4x 5 غرض ترسیم گراف میتوانیم چند نقطة دیگر
x 1 2 0 1 3
گراف را نیز دریابیم .
f (x) 3 5 5 11 11
2
y = −3) x 2 + x( + 1
3
مربع نصف ضریب xرا هم جمع و تفریق مینماییم.
127
b
x = −معادله محور تناظر پارابوال میباشد.اگر ∆ = b 2 − 4ac > 0باشد پارابوال و
2a
محور Xرا در دونقطه و اگر ∆ = 0باشد پارابوال محور Xرا دریک نقطه قطع میکند و
اگر ∆ < 0باشد پارابوال محور Xرا قطع کرده نمیتواند.
تمرين
3
- 1گراف h) x( = − x + 3را رسم کنید.
2
– 2گرافهای توابع g ) x( = 2 x + 1و g ) x( = 2 x − 1را درعین سیستم کمیات
وضعیه رسم و باهم مقایسه کنید .
1 2
= (f ) x –3گرافهای توابع x , f ) x( = 3 x 2 , f ) x( = 2 x 2 , f ) x( = x 2
2
1
و f ) x( = x 2را در عین سیستم کمیات وضعیة رسم و باهم دیگر مقایسه کنید.
3
– 4معادلههای محورهای تناظر گراف توابع زیر را دریابید.
f ) x ( = x 2 + 8x + 13 f ) x ( = x 2 − 12x + 30 f ) x ( = 3x 2 − 2 x + 6
– 5گرافهای توابع g ) x( = ) x + 1( 2 , f ) x( = ) x − 2( 2و h) x( = ) x − 3( 2را
رسم کنید و بگویید که با گراف f ) x( = x 2چه ارتباط دارند؟
– 6کمیات وضعیة رأس گراف تابع y = − x 2 − 1عبارت اند از:
(a : )−1 ,1( b: )1, − 1( c: )0 , − 1( d : )0 , 1
– 7کمیات وضعیة رأس تابع y = ) x − 1( 2 − 2عبارت اند از:
(a : )1 , 1( b: )−1, 2( c: )−1, − 2( d : )1, − 2
128
توابع ناطق یا توابع نسبتی
)(Rational Functions
فعاليت
• آیا معادلة مجانب عمودی تابع ناطق را دریافت کرده میتوانید؟
• آیا در ناحیة تعریف هر تابع ناطق ،ست تمام اعداد حقیقی شامل شده میتوانند؟
• آیا مجانب افقی یک تابع ناطق را دریافت کرده میتوانید؟
• آیا هر تابع ناطق دارای مجانب عمودی میباشد؟
ﺗﻌﺮﻳﻒ
تابع ناطق عبارت از تابعی است که از خارج قسمت دو تابع پولینومی تشکیل شده باشد .اگر
(p) x
= ( f ) xباشد f )x( ( g) x ( ≠ 0)،را تابع ناطق میگویند؛ درصورتی که ( p)xو
(g ) x
( g )xپولینومها باشند .
ناحیة تعریف تابع ناطق ست تمام اعداد حقیقی میباشد بدون آن قیمتهای ، xکه در آن
مخرج تابع ناطق مساوی به صفر میشود.
129
فعاليت
x −1
= ( k ) xیک تابع ناطق میباشد؟ چرا؟ آیا
x+2
حل :در تابع ( f )xمخرج تابع به x = 3صفر میشود؛ پس عدد ( )3درناحیة تعریف تابع
ناطق ( f )xشامل نیست یا Dom f ) x ( = {x / x ∈ IR , x ≠ 3 }:
درتابع ( g )xبه x = 3یا x = −3مخرج تابع صفر میشود ،درنتیجه اعداد 3و -3در
ناحیة تعریف ( g )xشامل نیست.
} Dom g) x ( = {x / x ∈ IR , x ≠ 3 , x ≠ −3
چون مخرج تابع ( h)xبه هیچ قیمت xصفر نمیشود؛ پس ناحیة تعریف ( h)xست تمام
اعداد حقیقی میباشند.
(∞ Dom h ) x ( = )−∞ ,یا Dom h ) x ( = IR
فعاليت
130
x +3 x −3
f )x( = , g) x ( =
x−4 x +5
. میباشند4 تمام اعداد حقیقی بدون عددf )x( ناحیة تعریف:حل
dom f ) x ( = IR − {4} = IR \ {4}
x +3 xy − x = 4 y + 3
y = f3) x ( = ⇒ y) x − 4( = x + 3
f ( x ) x 3x − 4 ) y − 1( x = 4 y + 3
4 4y + 3
x x y −8 4 y4= x 0+ 3 ⇒ x x= x 0 1 2 1 2
y − 10 3 3
6 6 ...
f (x) 3 0 3 f (x) y 0 1 4 1 4
R \−{2{11}} 4 0 6 2 ...
Range f ) x ( = IR −\ {{11}} =ياIR
.) مي باشد-5( تمام اعداد حقیقی بدون،g(x( تعریف تابعg (ناحیة
x) 2 x 2
x 0 1 1 2 2 dom g ) x ( = IR − {−5} { یاx ∈ IR / x ≠x−5} 0 1 -1 2 -2
y 0 1 1 4 4 x −3
g) x ( = y = ⇒ y) x + 5( = x − 3 ⇒ xy + 5 y =gx( x−)3 0 2 2 8 8
x +5 f ( x) x 2
− 5y − 3
x= Range g ) x ( = IR − {1} { یاy ∈ IR / y ≠ 1} 0 1 -1 2 -2
x 0 1 1 2 y −2 1 3 3 x 4 5 3 6 2 ... x
y 4 3 3 0 0 5 5 y 0 1 1 4 4 ... f (x) 0 1 1 4 4
فعاليت
1 2
x h( x )
2
x 3 2 4 5 1 . ناحیة تعریف وناحیة قیمتهای توابع زیر را دریابید0 1
x -1 2 -2
1 x
y h )1x ( = 0 ,0 k) x3( = 3+ 1 , 4 x − 1 , m) x ( = x
r)x( =
x3 3 2−x 3hx(−x )2 0 1 1 2 2
2 2
)Graphing Rational function( گراف تابع ناطق
f ( x ) 2x 2 4x 5
x 1 2 0 1 3 . را ترسیم کنیدf ) x( = 1 گراف تابع:3مثال
x
ff()x
x )( تابع3تعریف5 ناحیة5 در11صفر11
مخرج تابع صفر میشود؛ پسx = 0 چون به:حل
Dom
domff =IR
.شامل نمیباشد
IR−{{00}} IR \ {0}
1 1 1 1
x ... 4 3 2 1 1 2 3 4...
2 4 3 2
1 1 1 1 1 1
f ( x ) ... 1 2 4 3 2 1 ...
4 3 2 2 3 4
x ... 1 0.5 0.1 0.01 0.001 x 0
x 1 ... 1 0.5 0.1 0.01 0.001 x0
f ( x ) 1 ... 1 2 10 100 1000 f ( x )
f ( x ) x ... 1 2 10 100 1000 f ( x )
x
x: bاز طرف راست به صفر تقرب میکند.
x 0 x 0.001 0.01 0.1 0.5 1...
x 1 0 x 0.001 0.01 0.1 0.5 1...
)f (x) 1 f (x 1000 100 10 2 1...
)f (x) x f (x 1000 100 10 2 1...
x
مجانب عمودی ()Vertical Asymptotes
1
x 0 2 1 1 2 4 x 1 0 1 3 4 5 2
مشترک x
نداشته باشند و فکتور 0
ومخرج 2 ناطق ( 4f ) x( = px) xکه2 2
صورت 1 هرگاه 1دریک0تابع 11
3 4 51 2
4 2 8 f (gx))x( 1 1 3 5 3 21 0
y f ( x) 0 4 1 2 4 8 f (x) 3 1 3 5 3 23 0
y f ( x) 0 3 1 2 4 3 3 3
عمودی تابع ( f )xمیباشد که
p)a ( ≠ 0باشد اگر g )a ( = 0باشد 3خط x = aمجانب 3
موازی با محور yاست تعداد مجانبهای عمودی مساوی به جذرهای مخرج میباشند.
یا به عباره دیگر اگر x → aدرنتیجه ∞ f ) x ( → +یا ∞ ، f ) x ( → −پس خط عمودی
x = aمجانب عمودی تابع میباشد.
یا اگر ∞ → ( x → a ⇒ f ) xپس x=aمجانب عمودی تابع میباشد x .هر قدر که به
قیمت aنزدیک شود گراف تابع ،خط مستقیم x = aراقطع کرده نمیتواند.
132
زیرا که عدد aدرناحیة تعریف تابع ( f )xشامل نمیباشد طور مثال درناحیة تعریف تابع
1 1
= ( f ) x = ( f ) xصفر شامل نمیباشد؛ پس x = 0یا محور Yمجانب عمودی تابع
x x
میباشد.
x 2x
= ( g) xو 2
= (, f )x مثال :4مجانبهای عمودی توابع
x − 25 x −3
x +5
h ) x ( = 2را دریابید.
x + 25
حل
- 1غرض یافتن مجانب عمودی تابع ( f )xآن قمیت xرا که مخرج تابع را صفر ميکند
بهدست میآوریم؛ پس عدد 3در ساحة تعریف تابع ( f )xشامل نمیباشد.
}domf ) x ( = {x / x ∈ IR , x ≠ 3
خط مستقیم x=3مجانب عمودی تابع ( f )xمیباشد.
x x -2
= ( g) x =
(x 2 − 25 ) x − 5() x + 5
x −5 = 0 ⇒ x = 5
x + 5 = 0 ⇒ x = −5
به قیمت x = 5و x = −5مخرج تابع ( g )xصفر میشود؛ پس اعداد x = 5و x = −5
در ساحة تعریف تابع ( g )xشامل نمیباشند.
}dom g ) x ( = {x / x ∈ IR , x ≠ −5 , x ≠ 5
خطوط x = 5و x = −5مجانبهای عمودی تابع ( g )xمیباشند.
x +5
= ( h ) xصفر نميشود ،يا اين تابع مجانب - 3چون با هیچ قیمت xمخرج تابع
x 2 + 25
عمودي ندارد یا ساحة تعريف این تابع تمام اعداد حقيقي ميباشند.
133
4
x 8 4 0 x 0 3 3 6 6 ... x 0 1 2 1 2
f (x) 3 0 3 f ( x ) 2 4 0 6 2 ... y 0 1 4 1 4
g ( x) 2 x 2
x 0 1 1 2 2 x 0 1 -1 2 -2
y 0 1 1 4 4 g(x ) 0 2 2 8 8
ثابت fمیباشد .اگر این عدد ثابت bباشد پس خط افقی y = bمجانب افقی تابع
عدد )( x
یک x 2
x 0
محور Xxمیباشد .درحقیقت عدد bعبارت
1 1 2 2 3 3 موازی5با 4
ویا 3
محور 6 X2
خط ،خود ... 1 -1 2 -2بوده 0که اینx
مخرج yمیباشد و یا صورت را باالی مخرج
صورت1و 0
ضرایب بلندترین...توا4نهای1 4
نسبتf (x) 1 1 4 4از 0
y 4 3 3 0 0 5 5
تقسیم میکنیم.
1 2
h( x ) x
2x2 2
باشدx 3 2 4 . f ) x( = 2عبارت از خط y1 = 2می 5 طورمثال مجانب افقی تابع
0 1 -1 2 -2
x −1 x
y 1 0 0 3 3
افقی( xراhاینطور تعریف مینماییم. مجانب ) 1 1
0 2 2
اگر ∞ → xیا ∞ x → −و درنتیجه ، f ) x ( → bپس خط y = bمجانب افقی تابع ( f )x 2 2
تابع xم4یx 2
باشدf ( x ) 2. میباشد یا اگر ∞ →| | xدرنتیجه y → bخط مستقیم y = bمجانب افقی 5
x 1 2 0 1 3
2x
f (x) 3 5 5 11 11 = ( f ) xرا ترسیم کنید. مثال :5گراف تابع
x −1
}Dom f IR {0} IR \ {0 حل
- 1تقاطع گراف با محور :Xدرنقطة تقاطع گراف با محور () x ( )X
قیمت f ) x ( = 0 ,
1 1 1 1
x ... 4 3 2 1 1 2 3 4...
2x 2 4 3 2
0=1 ⇒که1 2 x 1= 0 ⇒ x = 0 :
داریم 1
میشود درنتیجه1 1
f ( x ) ... x − 1 1 2 4 3 2 1 ...
4 3 2 2 3 4
گراف تابع محور Xرا درنقطة ( )0,0قطع ميکند.
خط0را ترسیم x - 3معادلة مجانب عمودی تابع عبارت از x − 1 = 0 ⇒ x = 1میباشد این
x 0.001 0.01 0.1 0.5 1...
1 کنید.
f (x) f ( x ) 1000 100 10 2 1...
x
2
- 4مجانب افقی گراف تابع = 2پس y = f ) x( = 2مجانب افقی تابع میباشد يا
1
1
نیز را 2x = 2 + 2مجانب افقی
x 0 2 1 2 4 x 1 0 x −11 3 x4 − 15 2
2 1 1ترسیم کنید.
4 8 f (x) 1 3 5 3 2 0
y f ( x) 0 1 2 4 نقطة دیگر را نیز
– 5 3کمیات وضعیة چند 3
3 3
معلوم میکنیم ،طورمثال :
134
نقاط تقاطع با محورها را تعیین میکنیم .مجانبها را رسم نموده ،بعد گراف تابع را رسم
میکنیم ،طوریکه درشکل مشاهده میشود.
2 x
= (f )x
x −1
فعاليت
3x
= ( f ) xرا ترسیم کنید. گراف تابع
x−2
x+2
= ( f ) xرا ترسیم نمایید مجانب افقی و عمودی تابع را مثال :6گراف تابع
x−2
دریابید.
حل :معادلههای مجانبهای عمودی و افقی عبارت اند از:
- 1معادله مجانب عمودی x = 2 :
- 2معادله مجانب افقیf ) x( = y = 1 :
- 3تقاطع با محور :Yباید x=0شود .در نتيجه f ) x ( = −1ميشود ،گراف محور Y
را در نقطة ( )0,−1قطع ميکند.
- 4تقاطع با محور :Xباید f(x)=0شود در نتيجه
x+2=0
x = −2
135
5 0.1 0.01 0.001 x0
2 10 100 1000 f ( x )
- 5برای آسانی ترسیم گراف ،چند قیمتهای هر شاخه تابع را درجدول ذیل مشاهده کنید.
1
2 1 2 4 x 1 0 1 3 4 5 2
2 1 1
8 f (x) 1 3 5 3 2 0
1 2 4 3 3
3
()1,-3
x+2 4
= 1+ .
اگر صورت بر مخرج تقسیم گردد
x−2 x−2
1
درحقیقت گراف تابع = ( f ) xبه اندازة یک واحد به طرف باال و به اندازة 2واحد به
x
= yمجانب افقی تابع میباشد. f ) x ( = 1 طرف راست انتقال شده است و
مجانب مایل)slant or Oblique asymptote( :
هرگاه درجة صورت یک تابع ناطق از درجة مخرج به اندازة یک ،اضافه ترباشد واضح است
که تابع مجانب افقی نداشته و در این صورت تابع مجانب مایل دارد.
x2 +1
= ( f ) xرا ترسیم کنید. مثال :7گراف تابع
x −1
حل
- 1برای یافتن مجانب مایل ،صورت را بر مخرج تقسیم مینماییم داریم که:
مجانب مایل
2
به صفر نزدیک میشود ،درنتیجه گراف به خط اگر | | xهر چه بزرگتر شود
x −1
y = f ) x( = x + 1نزدیک میشود که همین خط y = x + 1عبارت از مجانب مایل تابع
136
( f )xمیباشد.
2
f )0( = 0 + 1 +گراف محور Yرا در – 2نقطة تقاطع با محور= 1 − 2 = −1 :Y
0 −1
نقطه ( )0 , − 1قطع میکند.
- 3واضح است که گراف محور Xرا قطع کرده نمیتواند ،زیرا که x = − 1میشود.
x=1 – 4مجانب عمودی
x − 1 = 0 ⇒ x = 1
– 5واضح است که مجانب افقی ندارد.
– 6یک چند قیمت دیگری را نیز به دست
میآوریم وگراف تابع را رسم مینماییم.
x2 +1 1
f x) x( = 0را مثال4 :8
گراف تابع
1
رسم کنیدf ( x ) x − 2 2 8.5 .
2
– 1مجانب عمودی تابع x = 2میباشد ،زیرا کهx − 2 = 0 ⇒ x = 2 :
137
- 4گراف با محور Xتقاطع ندارد ،زیرا که اگر f ) x( = 0شود پس:
x2 +1
= 0 «که در اعداد حقیقی تعریف نشده است» ⇒ x 2 + 1 = 0 ⇒ x = − 1
x−2
با رسم کردن مجانبها و توسط تعیینکردن نقطة تقاطع با محور yو چند نقطة دیگر تابع
x 2 3 5 1 3
میتوان گراف تابع را رسم کرد.
f ( x ) 5 5 6.5 1 2.5
(P) x
= ( f ) xاعداد n، mبه ترتیب درجههای صورت و مخرج باشند ،پس: اگر در تابع
(g ) x
– 1اگر m < nباشد محور Xمجانب افقی میباشد.
– 2اگر m = nباشد y = bمجانب افقی میباشد b .عبارت از نسبت ضرایب حدود
138
تمرين
3x 2
f ) x( = 2را دریابید. – 1مجانبهای عمودی و افقی تابع
x −4
x4
= ( f ) xمجانب عمودی دارد؟ چرا؟ – 2آیا تابع
x2 +1
– 3ناحیة تعریف توابع داده شدة ذیل را دریابید و نیز معادلههای مجانبهای عمودی آنها
را بنویسید.
5x 3x 2 x+7 x+7
= (f )x = ( , g)x , h)x( = 2 , k)x( = 2
x−4 () x − 5() x + 4 x − 49 x + 49
– 4مجانبهای عمودی توابع ذیل ( اگر داشته باشد) را دریابید.
x x +3 x x
= (f )x = ( , g) x = (, h )x , k)x( = 2
x+4 (x ) x + 4 (x ) x + 4 x + 4
– 5گراف توابع ناطق زیر را رسم کنید.
4x 2x
= (f ) x = (g ) x
x−2 x − 4
3x + 1
= ( f ) xعبارت است از: - 6مجانب افقی تابع
x −3
a: y=2 b: y = 3 c : y = −2 d: y = −3
3 1
= ( f ) xرا رسم کنید و با گراف تابع = ( f )xو - 7گراف توابع
x+2 x+2
1
= ( f ) xمقایسه کنید.
x
2
- 8مجانب مایل تابع xرا دریابید.
x −1
139
خالصة فصل
• تابع در بین دو ست یک رابطة یا قاعده میباشد ،طوری که هر عنصر ست اولی محض
با یک عنصر ست دومی ارتباط داشته باشد .ست اولی به نام ناحیة تعریف ()Domain
و ست دومی به نام ( )Ragneیاد میشود یا تابع ست جورههای مرتب میباشد که عناصر
اولی آن تکرار نشده باشند.
• طرق ارائه یک تابع ( y = f )xمیباشد ،برای یافتن قیمت یک تابع ،در یک نقطه قیمت
داده شده xرا در معادلة تابع وضع مینماییم ،قیمت تابع در همان نقطه به دست میآید .یک
معادله وقتی نشان دهندة یک تابع میباشد که برای هر xیک yوجود داشته باشد.
• درناحیة تعریف ( )Domainیک تابع اعدادی شامل میباشند که تابع در آن تعریف
شده باشد یا قیمت تابع یک عدد حقیقی باشد .گراف يک تابع در مستوي XYست نقاط
Sمي باشند ،طوري که } ( S = { ) x, y ( | y = f ) xکه xدر ناحية تعريف تابع شامل باشد.
اگر خط موازی با محور yگراف را محض دریک نقطه قطع کند گراف ،گراف یک تابع
میباشد.
• f ) x( = cتابع ثابت f ) x ( = ax + b ،تابع خطی ( f ) x ( = x ، )a ≠ 0تابع عینیت و
| f ) x( =| xتابع قیمت مطلقه میباشد که ناحیة تعریف آن اعداد حقیقی و ناحیة قیمتهای
آن صفر و اعداد مثبت حقیقی میباشند.
• تابع عالمه این طور تعریف شده است
1: x > 0
f : IR → IR sgn)x ( = 0 : x = 0
−1: x < 0
ناحیة تعریف این تابع ست اعداد حقیقی و ناحیة قیمتهای آن } {− 1, 0 ,1میباشد.
• a ≠ 0 , y = ax 2 + bx + cشکل عمومی تابع درجه دوم بوده که گراف تابع درجه دوم
را به نام پارابوال ( ) parabolaیاد میکنند .اگر a > 0باشد رأس اصغری و اگر a < 0
140
b
x = −معادلة محور تناظر پارابوال میباشد؛ اگر ∆ = b 2 − 4ac > 0باشد پارا بوال،
2a
پارابوال محور Xرا در دو نقطه ،اگر ∆ = 0باشد ،پارابوال محور Xرا در یک نقطه قطع
میکند و اگر ∆ < 0باشد پارابوال محور Xرا قطع کرده نمیتواند.
• اگر درتابع ( x1 < x2 ، f )xباشد ونتیجه شود ،که ( f ) x1 ( < f ) x2شود تابع متزاید و
اگر x1 < x2باشد و درنتیجه ( f ) x1 ( > f ) x2شود تابع متناقص .اگر ( f )− x( = f ) x
باشد تابع ( f )xجفت و اگر ( f )− x ( = −f ) xشود تابع ( f )xطاق میباشد.
• انتقال به ( )2نوع میباشد ( انتقال عمودی و انتقال افقی )
انتقال عمودی :هرگاه cیک عدد مثبت باشد.
اگر گراف تابع ( y = f )xبه اندازة cواحد طور عمود به طرف باال انتقال شود گراف تابع
y = f ) x( + cبه دست میآید.
اگر گراف تابع ( y = f )xبه اندازة cواحد طور عمودی به طرف پایین انتقال شود ،گراف
تابع y = f ) x( − cبه دست میآید.
• انتقال افقی :هرگاه cیک عدد مثبت باشد.
اگر گراف تابع ( y = f )xبه اندازه cواحد به طرف چپ انتقال داده شود ،گراف تابع
( y = f ) x + cبه دست میآید.
اگر گراف تابع ( y = f )xبه اندازه cواحد به طرف راست انتقال شود ،گراف تابع به
( y = f ) x − cدست میآید.
• عملیههای توابع طور زیر تعریف شدهاند:
( )f + g () x ( = f ) x ( + g ) x ( )f − g () x ( = f ) x ( − g ) x
f (f )x
( )f ⋅ g () x ( = f ) x ( . g ) x = ( ) () x )(g) x ( ≠ 0
g ( g) x
dom )f + g () x ( = dom f dom g
dom )f − g () x ( = dom f dom g
dom )f ⋅ g () x ( = dom f dom g
f
} dom ) () x ( = dom f dom g − { x / g ) x ( = 0
g
} Dom )f o g () x ( = {x / x ∈ domg , g ) x (∈dom f
}Dom )g o f () x ( = {x / x ∈ dom f , f ) x (∈dom g
141
f
dom ) () x ( = dom f dom g − } { x / g) x ( = 0
g • ناحیه تعریف توابع مرکب:
Dom )f o g () x ( = {x / x ∈ domg , } g ) x (∈dom f
Dom )g o f () x ( = {x / x ∈ dom f , }f ) x (∈dom g
• معکوس تابع یک به یک نیز یک تابع میباشد.
• خط موازی با محور ( xخط افقی) گراف تابع یک به یک را دریک نقطه قطع
میکند.
• برای دریافت معکوس تابع یک به یک ( y = f )xمعادله را برای xحل مینماییم،
تابع معکوس ( f )x
بعد xرا به yو yرا به xتبدیل میکنیم .تابع به دست آمده (y = f −1 ) x
میباشد.
گراف تابع ( f )xو گراف تابع معکوس ( f )xنظر به خط y=xمتناظر یکدیگر
میباشند.
(P) x
= ( f ) xاعداد mو nبه ترتیب درجههای صورت و مخرج • اگر در تابع ناطق
(g ) x
باشند .پس:
– 1اگر m < nباشد محور Xمجانب افقی میباشد.
– 2اگر m = nباشد y = bمجانب افقی بوده و bعبارت از نسبت ضرایب حدود
142
تمرین فصل
- 1کدامیک از ستهای جورههای مرتب زیر تابع را نشان میدهد؟ ناحیههای تعریف و
قیمتهای آنها را تعیين کنید.
1− }({)1,2(, )3,4(, )5,5
2− }({)3,4(, )3,5(, )4,4(, )4,5
3− }({) −3,−3(, ) −2,−2(, ) −1,−1(, )0,0
4− }({)1,4(, )1,5(, )1,6
- 2اگر g) x ( = x 2 + 2x + 3باشد ( g)− x ( , g)−1و ( g) x + 5را دريابيد.
- 3اگر h ) x ( = x 4 + x 2 + 1باشد ( h )− x (, h )−1( , h )2و ( h )3aرا دريابيد.
- 4ناحية تعريف توابع ذيل را دريابيد.
1
f ) x ( = 2x f ) x ( = ) x − 3( 2
2
f ) x ( = 16 − x 2 f )x( = 2
x −4
3
= (f )x 2
f ) x ( = x 2 − 4x − 5
x + 25
4
f ) x ( = 2x f )x( = x
x + 3 : x<0
f ) x ( = باشد f )0( , f )3( ،و ( f )−2را دريابيد. - 5اگر
4 x + 7 : x≥0
x + 3 : x ≥ −3
g) x ( = باشد g)−6( , g)0( ،و ( g)−3را دريابيد. - 6اگر
− ) x + 3( : x < −3
x2 − 9
- 7اگر h ) x ( = x − 3 ⇐ x ≠ 3باشد h )0( , h )3( ،و ( h )5را دريابيد.
6 ⇐ x =3
- 8کدام يک از معادلههای زیر یک تابع را تعریف میکند:
x + y = 16 x 2 + y = 16 x 2 + y 2 = 16
x = y2 y= x+4 x + y3 = 8
143
- 9در توابع زیر کدامیک تابع طاق ،کداميک جفت و کدامیک نه تابع جفت و نه طاق
میباشد؟
2
= ( f ) x ( = x 4 − 2 x 2 + 5 , f ) x ( = x 2 + 2 x − 1 ,. f ) x
x −6
- 10گرافهای توابع f ) x ( = x 2 − 1ﻭ f ) x ( = ) x − 1( 2را رسم و با گراف f ) x ( = x 2
مقايسه کنيد.
f
)f ⋅ g( , )f − g( , ) f + g( -11ﻭ ( ) توابعزیر را دریابید و ناحیة تعریف هر یک راتعیینکنید.
g
f ) x ( = 4x − 1 g) x ( = 6x + 3
f ) x ( = 2x + 5 g) x ( = 4x − 9
f ) x ( = 4x 2 − 11x + 2 g) x ( = x 2 + 5
144
آن را تعیین کنید.
− x + 2 x >1
f ) x ( = x 2 −1 < x < 1
x + 2 x < −1
2x
= ( f ) xرا تعيين کنيد. - 16ساحۀ تعريف و ساحة قیمتهای تابع
x +1
145
3x + 1 : x < 2
f ) x ( = را رسم کنيد. - 24گراف تابع
− x : x ≥ 2
- 25گراف تابع g) x ( = x − 5را رسم و ناحيۀ قيمتهاي اين تابع را مشخص کنيد.
- 26در ناحيۀ قيمتهاي تابع عالمه کدام اعداد شامل ميباشند؟
- 27معکوس هر يک از توابع زیر را دریابید و نیز نشان دهید که f )f −1 ) x ( = x
ميباشد.
1 1 1
ff ))xx(( ==ff1))xxx((f==) x1(xx= ff ))xxx(( ==ff88))xxx(−−
=(f=1 2
(f==6)6xx(22=++x662 + 6
1) x88x(x=−−181x − 1ff ))xx(( ==ffxx))x2x(++
88 88 8
44xx ++ 6644xx++466x + 6 33 3 3
=ff ))xx(( ==ff))xx((f==) x ( = ff ))xx(( ==ffxx))xx(−−(f=1 1) xx(3 =−−1x1 − 1
55 55 5
- 28آيا تابع g) x ( = x 2معکوسپذير ميباشد (معکوس آن نیز یک تابع میباشد)
- 29اگر ( )fog () x ( = )gof () xباشد تابع fبا gچی رابطه دارد؟
3
- 30کميات وضعية نقاط تقاطع گراف تابع g) x ( = 3 − xبا محورهاي Xو Yرا
2
دريابيد.
- 31گراف تابع f ) x ( = −3را رسم کنيد.
- 32کميات وضعیة نقطه رأس گراف تابع f ) x ( = 2x 2 + 4x + 5را دريابيد.
1 2
- 33در عين سيستم کميات وضعية گرافهای توابع x
= (f )x
2 1
f ) x ( = 2x 2 , f ) x ( = 3x 2ﻭ f ) x ( = x 2را رسم و با گراف تابع f ) x ( = x 2
3
مقايسه کنيد.
x2 −1
= ( f ) xعبارت است از: - 34مجانب مایل تابع
x
a: y=x
b : y = x −1
c : y = x + 1
146
فصل چهارم
توابع مثلثاتى
زاویه و رادیان()Angle and Radian
زاویه و واحدهای اندازهگیری
یک زاویه
از هندسه میدانیم ،زاویه شکلیاست که از اتحاد دو نیمخط که مبداء مشترک داشته باشند
تشکیل شده باشد که مبداء مشترک عبارت از رأس زاویه میباشد .در هندسه زاویه از 1°
الی 360°میباشد؛ لیکن در مثلثات عالوه بر زوایای مثبت یا منفی به هر اندازه زاویه را
میتوانیم داشته باشیم.
در مثلثات زاویه از دوران یک خط طوری که یک انجام آن ثابت باشد حاصل میشود ،که
بعد از دوران خط اولی ،موقعیت ضلع دومی را اختیار میکند(.یک ضلع آن در نقطة رأس
دوران میکند)
دوران مطابق حرکت عقربه ساعت( )clockwiseمنفی و مخالف حرکت عقربة ساعت
( )counter clockwiseمثبت فرض شده است.
ضلع اول را ضلع ابتدایی ( )initial sideو ضلع دوم را ضلع نهایی ()terminal side
میگویند؛ طوری که در شکل نشان داده شده است:
زاویۀ منفی
زاویۀ مثبت
B
ض
لع دومی
O
O A A
O زاویۀ مثبت زاویۀ منفی
ضلع اولی B
149
→
اگر در شکل نیمخط OAرا خالف جهت حرکت عقربة ساعت دوران دهیم زاویة θبه
→
دست میآید .اگر نیم خط OAرا به اندازة ( 360oیک دور مکمل) دوران دهیم و دوران
→
را ادامه دهیم تا نیمخط OAبه موقعیت OBبرسد در
این صورت اندازة زاویة تشکیل شده θ + 360oمیباشد،
اگر بعد از دو دور کامل به نقطة Bبرسیم اندازه زاویة
پیموده شده θ + 720oو به همین ترتیب اگر نیم خط
→
OAرا Kدوران دهیم و به نقطة Bبرسیم اندازة زاویه
θ + K ⋅ 360oمیشود؛ طوری که مشاهده میشود در
مثلثات زاویههای بزرگتر از 360oنیز وجود دارد.
مثال :1زوایای 720 o ، − 360 o ، 360 o ، − 60 o ، 60 oو − 720oرا رسم کنید.
فعاليت
150
1
حصة یک دوران ( )Rotationعبارت از درجه میباشد یا 1حصة یک درجه:
90 360
زاویة قایمه عبارت از درجه است.
فعاليت
" 36o 47' 12را به درجه تبدیل کنید و 55,967663oرا به درجه ،دقیقه و ثانیه DMS
Degree, Minute, Secondتبدیل کنید.
1
حصة یک دوران عبارت از گراد :گراد نیز واحد اندازهگیری زاویه میباشد که
400
1 1
حصة دقیقهگراد عبارت از حصة یک گراد عبارت از دقیقهگراد و گراد میباشد.
100 100
ثانیهگراد میباشد.
1g = 100' g , 1`g = 100' ' g , 1g =10000' ' g
تبدیل درجه به گراد و گراد به درجه :میتوانیم که درجه را به گراد و گراد را به
درجه تبدیل نماییم( .یک دوران 360و یا 400gمیباشد).
مثال 45o :3را به گراد و 100gرا به درجه تبدیل کنید.
حل :چون یک دور مکمل 360oیا 400gمیباشد.
151
همچنین:
360o = 400g 400g = 360o
400 10 360 o 9
= 10 g= g ( = 1g ) = ( )o
360 9 400 10
10 9 o
45o = 45( )g = 50g 100g = 100( ) = 90o
9 10
ويا:
d g d 100
= , =
180 200 180 200
180 ⋅100
=d = 90o
200
رادیان ( :)Radianعالوه از درجه و گراد واحد دیگر اندازهگیری زاویه عبارت از
رادیان میباشد .رادیان عبارت از اندازة زاویة
مرکزی میباشد که طول قوس مقابل آن
مساوی به طول شعاع دایره باشد .رادیان در
θ ریاضیات عالی موارد استعمال زیاد دارد ،در
∧
شکل زاویه مرکزی ACBکه شعاع دایره
rو طول قوس ABمساوي به rاست .اندازه
∧
ACBعبارت از 1 radianمیباشد.
∧
ACB = 1 radian = 1R
اگر قوس ABمساوی به شعاع دایره ( )rباشد θبه حسب رادیان مساوی است به:
∩
∧ AB s
=θ s = r θو يا =
r r
در دایرة مثلثاتی یا دایرة واحد ( )Unite Circleکه شعاع
آن واحد طول و مرکز آن در مبدأی کمیات وضعیه واقع باشد،
اندازة زاویة مرکزی بر حسب رادیان مساوی به طول قوس
مقابل میباشد.
152
∩ ∩
∩ AB AB
=θ = = AB = S radian
r 1
2π r
بدینمعنی که یک دور چون محیط دایره C = 2πrاست ،پس = 2π radian
r
مکمل 360oو یا 2πRمیباشد.
2π R = 360o
360o 180o 180o
= 1R = = ≈ (57, 29578) o ≈ 57 o 17' 45" ≈ (57,3) o
2π π 3,14159
2π π 3,14159
= 1o o
= o
≈ ≈ 0,01745 Radian
360 180 180
π
را معلوم کنید اگر قطر دایره 30m مثال :4طول قوس مقابل زاویه مرکزی radian
3
باشد.
d 30m
میباشد. r = = = 15 m حل :چون
π 2 2
s = r ⋅ θ = 15( ) = 5πm ≈ 15.7 m
3
فعاليت
طول قوس مقابل یک زاویة مرکزی 1Radچند سانتیمتر میباشد ،اگر شعاع دایره 10cmباشد؟
و یا d = g = Rمیباشد. d
=
g
=
R
180 200 π 360° 400 2π
ویا
360o = 2π R
2π R π R
( = 1o (= ) )
360 180
153
به همین ترتیب چون2π R = 360o :
360 o 180 o
( = 1R (= ) )
2π π
200g 200g
= 1R = ≈ 63,66198g
π 3,1415
مثال :5زوایای 400g , 220o , 75o
− 100g , −−400و 40°را به رادیان تبدیل کنید.
چون 1o = ( π ) Rاست؛ پس:
180
π 5π π 11π
⋅ 75° = radain ⋅ 220 = radain ,
180 12 180 9
π 20π π 2π
⋅ − 400 =− radain ⋅ 40° = radian
180 9 180° 9
چون یک دور مکمل 2πRو یا 400gمیباشد؛ پس:
2π R π R
( = 1g (= ) )
400 200
π R π
⋅ − 100g = (−100 ) = (− ) R
200 2
سؤال :اگر از اندازة زاویهیی بر حسب گراد 30واحد کم کنیم ،عدد حاصل برابر اندازة
زاویه بر حسب درجه خواهد بود .اندازة این زاویه برحسب رادیان چقدر است؟
حل
10 270 R 3π
D − 30 = D = ⇒ R = Radian
9 180 π 2
10 10D − 9D
⇒ D − D = 30 = 30⇒ D = 270°
9 9
3π
راديان میباشد. زاویۀ مطلوب
2
مثال 4π , π , 5π : a :6و 6πرادیان را به درجه تبدیل کنید.
9 5 6
1
-bحصه یک دوران ( )Revolutionچند رادیان میشود؟
4
154
حل
180 o π 180
1R = ( ) , ⋅ = 36
π 5 π
5π 180 180 4π 180
a : ( )⋅( ) = 150 , 6π ⋅ = 1080 , ⋅ = 80
6 π π 9 π
1 π
b: = ⋅ 2πR = radian
4 2
.اشکال زیر را مشاهده کنید
1 1
Re v Re v
2 4
1 1 π
⋅ 2π = π R ⋅ 2π = Radian
2 4 2
O O
3
1 Re volution , Re volution
4
3 3π
2 π Radians , ⋅ 2π = Radians
4 2
O
O
155
غرض وضاحت
بیشتر ارتباط بین
درجه و رادیان
شکل زیر را نیز
مشاهده کنید.
فعاليت
( )bدر شکل چرخ بزرگ و کوچک نشان داده شدهاند .اگر مقدار زوایای θ1و θ 2بر
حسب رادیان باشد مقدار زاویة θ 2را از جنس r1 ، θ1و r2دریابید.
حل)a( :
156
از شکل مشاهده میشود که اضالع دوم زوایای 11πو − πبا هم منطبق اند.
6 6
حل)b( :
θ1 r1
= θ 2 r2 = θ1 r1 ⇒ θ 2
r2
مثال :8مقدار زاویة مثبت را به رادیان دریابید ،درصورتیکه ثانیهگرد ساعت 40ثانیه
دوران کرده باشد.
و نیز برای یافتن زاویه در بین دو عقربة ساعت از فورمول θ = 5,5 min − 30hrاستفاده
کرده میتوانیم؛ طور مثال :در ساعت 3و 40دقیقه ،زاویه بین عقربة ساعتگرد و دقیقهگرد
چند درجه است؟
θ = 5,5 ⋅ 40 − 30 ⋅ 3 = 130 o
تمرين
-1اگر قوس مقابل یک زاویة مرکزی 50cmو شعاع دایره 25cmباشد ،زاویة مرکزی
چند رادیان میشود؟
32,4222o -2را به درجه ،دقیقه و ثانیه تبدیل کنید.
1
حصة یک دوران چند رادیان ،چند درجه و چند گراد میشود؟ -3
8
157
5π
رادیان چند گراد و − 7,5°چند رادیان میشود؟ -4
4
720o ,−315o ,225o -5و 45oرا به رادیان و گراد تبدیل کنید.
4 1 1 1
حصة یک دایره (یک دوران) چند رادیان و چند -6معلوم کنید که ، ،و
5 18 24 9
درجه میشود؟
9π 11π
2π ، − π ، − π ، π ،و − 5πرادیان را به درجه تبدیل کنید. ، -7
12 5 10 6 6 4 3
-8اگر طول ثانیهگرد یک ساعت 6cmباشد ،در 40ثانیه ،ثانیهگرد چند سانتیمتر فاصله
را طی میکند؟
5
رادیان باشد طول قوس مقابل این زاویة مرکزی -9اگر شعاع دایره 3cmو زاویة مرکزی
3
چند سانتی است؟
-10اگر گردش ثانیهگرد یک ساعت 35ثانیه باشد ،ثانیهگرد چند رادیان زاویة مثبت را
طی میکند؟
-11مجموع دو زاویه 152°است .اگر اندازۀ یکی از آنها برحسب درجه برابر اندازة
دیگری برحسب گراد باشد ،اندازۀ هر زاویه را برحسب رادیان دریابید.
1620°چند رادیان میشود؟ -12
a ) 4π R b) 8π R c) 9 π R d ) 10π R
-13چهار دوران چند رادیان میشود؟
a ) 2 πR b) 4π R c) 6 π R d ) 8πR
-14اگر شعاع یک دایره 10mباشد طول قوس مقابل زاویة مرکزی 45 radianچند
متر میشود؟
158
حالت معیاری یک زاویه و
زوایای کوترمینل
o o
O O
O
159
در حالت معیاری اگر ضلع دوم یک زاویه باالی محور Xو یا محور Yمنطبق شود این زاویه را
به نام زاویۀ ربعی ( )Quadrantale angleمینامند ،مثل زوایای 360o ,270o ,180o ,90o
و غیره.
فعاليت
O O
مثال :3در حالت معیاری سه زاویة کوترمینل را با زاویة 60oدریابید و در شکل نیز نشان
دهید.
حل60o + 360o = 420o , 60 − 360o = −300o , 60+ 2 ⋅ 360o = 780o :
160
O O O
-
فعاليت
آیا زاوایای 230و 590و نیز زاویه 230و − 130باهم کوترمنیل اند؟ رسم کنید.
چون زوایای کوترمینل به اندازة یک دور مکمل ) (360oیا 2π Rو یا چند دور n ⋅ 360o
با هم فرق دارند ،پس زوایای کوترمینل با زاویۀ θعبارت اند از:
θ + 2π , θ + 360 o
θ + 2 ⋅ 2π , θ + 2 ⋅ 360 o
θ + 3 ⋅ 2π , θ + 3 ⋅ 360 o
−−−−− −−−−−
θ + 2nπ θ + n ⋅ 360
مثال4
( )aچهار زاویة کوترمینل را با زاویه 30در یابید.
o
( :)bبا زاویه 90°دو زاویة کوترمینل را دریابید و درشکل نیز نشان دهید.
حل()a
π 13π
= + 2πیا 30 + 360 = 390
o o o
Radian
6 6
π 25π
= + 2 ⋅ 2πیا 30° + 2 ⋅ 360° = 750° Radian
6 6
π 37 π
= + 3 ⋅ 2πیا 30° + 3 ⋅ 360° = 1110° Radian
6 6
π 49π
= + 4 ⋅ 2πیا 30° + 4 ⋅ 360° = 1470° Radian
6 6
حل()b
90° + 360° = 450° 90° + 2 ⋅ 360° = 810°
161
− 680o , 40oو 60°و 410oبا هم 800o , 80o مثال :5آیا زوایای 410o , 50o
کوترمینل اند یا خیر؟
حل :چون 410° = 50° + 360°
پس زوایای 50oو 410oبا هم کوترمینل اند و ، 800 0 = 80 o + 2 ⋅ 360 oپس زوایای
80oو 800oنیز با هم کوترمینل میباشند .همچنین − 680 o = 40 o − 2 ⋅ 360 oزوایای
40oو − 680oنیز با هم کوترمینل میباشند.
اما 410° ≠ 60° + 360° :میباشد ،پس زوایای 410°و 60°باهم کوترمینل نمیباشند.
اگر رأس زاویه در مبدای کمیات وضعیه و ضلع اولی آن باالی جهت مثبت محور Xواقع
باشد زاویه درحالت معیاری میباشد .اگر در حالت معیاری اضالع دومی دو ،یا چند زاویه با
هم منطبق باشند به نام زوایای کوترمینل یاد میشوند.
تمرين
162
توابع مثلثاتی
()Trigonometric Fuctions
163
r 2 = 82 + (15) 2 = 64 + 225 = 289
r = 289 = 17
y 15 x 8
= = sin θ = = , cos θ
r 17 r 17
y 15 x 8
= = tan θ = = , cot θ
x 8 y 15
r 17 r 17
= = sec θ = = , csc θ
x 8 y 15
164
y
sin θ r y
= = = tan θ
cos θ x x
r
y x
sin θ r y cos θ r x
= = = tan θ = = = cot θ
cos θ x x sin θ y y
r r
x
cos θ r x از اینجا نتیجه میشود که:
= = = cot θ
sin2θ y 2 y 2 2 sin θ
sin θ + cos
r θ = 1 , sin θ ⋅ csc θ = 1 , 1 + tan θ = sec θ , tan θ = cos θ
cos θ
= tan θ ⋅ cot θ = 1 , cos θ ⋅ sec θ = 1 , 1 + cot 2 θ = csc2 θ , cot θ
sin θ
می باشند.
چون این روابط برای هر قیمت θدرست اند از این سبب به نام مطابقتهای مثلثاتی نیز یاد
میشوند
فعاليت
اگر در حالت معیاری ضلع دوم θاز نقطۀ ) (12,5بگذرد نسبتهای مثلثاتی زاویة θرا در
یابید.
قيمتهاي فوق توابع مثلثاتی محض به مقدار θارتباط دارد و به موقعیت نقطۀ Pکه باالی
ضلع دوم θقرار دارد ارتباط ندارد ما میتوانیم این حقیقت را در شکل به اساس تشابه
∆ ∆ ∆
مثلثهای OH 1 P1 ، OPHو OH 2 P2
مشاهده کنیم.
| OP |= 1
| | OH | | OH1 | | OH 2
= cos θ = =
| | OP | | OP1 | | OP2
| | PH | | P1H1 | | P2 H 2
= sin θ = =
| | OP | | OP1 | | OP2
165
اگر زاویة θبرحسب رادیان باشد.
متحول مستقل عبارت از θمیباشد sec θ , cot θ , tan θ , cos θ , sin θ .و csc θ
متحولهای مقید (مربوط) اند ،بدین معنی که
q sec θ , cot θ , tan θ , cos θ , sin θو
cscتوابع مثلثاتیاند که مقدار آنها به طول
x اضالع زاویة θارتباط ندارند ،بلکه مربوط
به مقدار زاویۀ θمیباشد؛ چون دایرۀ مثلثاتی
( )Trigonometric Circleدایرهیی است
'Y که طول شعاع آن واحد طول باشد .در دایرۀ
مثلثاتی که مرکز آن در مبدأی مختصات و
محورهای XX′و ' YYقطرهای افقی و عمودی دایره میباشند.
بنابر قرارداد محور y′oyرا محور ساینها و محور x′oxرا محور کوساينها مينامند .محور
' TATکه در نقطة Aبر دایره مماس است محور تانجانت و محورq'Bqکه در نقطۀ B
بر دایره مماس است محور کوتانجانت نامیده میشود .مبدأی محور ساینها و کوساینها
مرکز دایره و مبدأی محور تانجانت نقطۀ Aو مبدأی محور کوتانجانت نقطۀ Bاست.
∧
اگر از نقطۀ Aدر جهت مثبت تا نقطۀ Mحرکت کنیم و زاویه MOAرا θبنامیم توابع
مثلثاتی زاویه θبه صورت زیر نیز تعریف میشود.
(r = OM = 1OA
)) = OB = 1
HM OH′ OH′ OH OH
= sin θ = = = OH′ = cos θ = = OH
OM OM 1 OM 1
HM AP OM OP
= tan θ = = AP = sec θ = = OP
OH OA OH OA
OH BQ OM OQ
= cot θ = = BQ = csc θ = = OQ
HM OB HM OB
بدین لحاظ نسبتهای مثلثاتی را خطوط مثلثاتی نیز میگویند.
به همین ترتیب اگر ضلع دوم زاویة θو یا انتهای قوس در ربع دوم ،سوم یا چهارم باشد
166
میتوان نسبتهای مثلثاتی را به دست آورد .عالمههای نسبتهای مثلثاتی در هر چهار ربع
( )quadrantsقرار زیر میباشد.
تمرين
-2اگر θدر حالت معیاری به حسب رادیان باشد و ضلع دوم θاز نقاط داده شدة زیر
بگذرد cosθ ، sin θو tan θرا دریابید.
2 2 2 2 2 2 2 2
( , ) (− , ) ( ,− ) (− ,− )
2 2 2 2 2 2 2 2
168
نسبتهای مثلثاتی بعضی زوایای
خاص
r 2 = 12 + 12
r2 = 2 ⇒ r = 2
π y 1ضلع مقابل 2
sin 45o = sin = = = =
4 وتر r 2 2
xضلع مجاور π 1 2
cos 45o = cos = وتر = = =
4 r 2 2
π مقابل ضلع y 1
tan 45o = tan = = = =1
4 x 1ضلع مجاور
π x 1ضلع مجاور
= cot 45o = cot = = =1
4 y 1ضلع مقابل
π وتر r 2
sec 45o = sec
4
=
x 1 = 2ضلع مجاور
= =
169
فعاليت
∆
مثلث متساویاالضالع A B Cرا که هر ضلع آن 2واحد باشد در نظر میگیریم ،از رأس A
∧
ارتفاع AHرا رسم مینماییم ،چون Aنصف شده که نصف آن مساوی 30oاست.
h 2 + 12 = 2 2
h 2 = 4 −1 = 3
h= 3
h
یک مثلث متساویاالضالع را در نظر بگیرید که هر ضلع آن aواحد باشد .نسبتهای مثلثاتی
زاویه 30 o = πرا دریابید.
6
170
π 3 π 1 همچنین نظر به شکل
sin 60 o = sin = cos 60 o = cos =
3 2 3 2
π 1 3
tan 60° = 3 cot 60 o = cot = =
3 3 3
π π 2
sec 60 o = sec =2 csc 60° = csc =
3 3 3
. میشود30 o + 60 o = 90 o مشاهده میشود چون
sin 30o = cos 60o cos 30o = sin 60o tan 30o = cot 60o
sec 30o = csc 60o csc 30o = sec 60o cot 30° = tan 60°
باشد زاویة دیگرθ اگر یک زاویة، باشد90o یا به صورت عموم هرگاه مجموعة دو زاویه
.( میشود90o − θ)
x x
sin(90o − θ) = , cos θ = ⇒ sin(90o − θ) = cos θ
r r
y y
cos(90o − θ) = , sin θ = ⇒ cos(90o − θ) = sin θ
r r
x x
tan(90o − θ) = , cot θ = ⇒ tan(90o − θ) = cot θ
y y
r r
sec(90o − θ) = , csc θ = ⇒ sec(90o − θ) = csc θ
y y
r r
csc(90 − θ) = , sec θ = ⇒ csc(90− θ) = sec θ
x x
171
فعاليت
طوری که در مثلثات صنف نهم خواندهاید جدول نسبتهای مثلثاتی زوایا نیز به همین اساس
ترتیب گردیده است.
مثال :نسبتهای مثلثاتی زاویۀ 39داده شده است ،نسبتهای مثلثاتی 51را دریابید.
o o
تمرين
- 1اگر:
sin 28° = cos 62° ' 'cos 12° 10' 20' ' = sin 77° 49' 40
sec 12° = sec 88° tan 70° = cot 20°
172
نسبتهای مثلثاتی زوایای
270o ,180o ,90o ,0oو 360o
فعاليت
173
فعاليت
3π
: نسبتهای مثلثاتی = 270o
2
چون نقطة ) P(0,−1روی دایرة مثلثاتی باالی ضلع
دوم زاویة 270oواقع میباشد.
174
نسبتهای مثلثاتی : 360° = 2π
چون نقطة ) P(1,0باالی ضلع دوم زاویه 360قرار دارد ،پس:
فعاليت
زوایای 270o ,180o ,90o ,0oو 360oرا زوایای محوری میگویند که دو ،دو نسبتهای
مثلثاتی هر زاویه تعریف نشدهاند.
175
sec , cos tan , cot sin , csc
+ + + I
_ _ + تمرين
II
_ + _ III
+ _ _ IV جدول زیر را پر کنید-1
3 2
0o
2 2
sin
cos
tan
3 2 tan 270° = ? -2
x 0
a) − 1 b) 1 2c) 0 d2) تعریف نشده است
sin x 0 1 0 -1 0
2 sin x 0 2 0 -2 0 cos 90° = ? -3
90 60 45 30 0
30 45 60
90 120 135 150 180 210 255 240
3 -1 3 0 3 1
3 3
tan 3
1.73 -1 0.58 0 0.58 1 1.73
176
ارتباط بین نسبتهای مثلثاتی یک
زاویه حاده با زوایای دیگر
∧ ∧
رابطه بین نسبتهای مثلثاتی زوایای θو : − θ
زاویۀ حاده θمثبت و به اندازۀ زاویه θهم جهت حرکت عقربة ساعت زاویه − θرا در دایره
مثلثاتی به حالت معیاری رسم میکنیم.
نقطۀ ) P( x, yباالی ضلع دوم زاویة θو نقطۀ ) P1 ( x1 , y1باالی ضلع دوم زاویة − θواقع اند.
∆ ∆
چون دو مثلث OMPو OMP1باهم مساوی اند.
x1 = x | | y1 |=| y y1 = − y
y1 y1
= )sin( −θ = = y1 = − y = − sin θ
r 1
x
cos( −θ) = = x = cos θ
r
sin( −θ) − sin θ
= )tan( −θ = = − tan θ
cos( −θ) cos θ
cos( −θ) cos θ
= )cot( −θ = = − cot θ
sin( −θ) − sin θ
π
مثال :1نسبتهای مثلثاتی ) (−30o = −را دریابید.
6
حل
1 3
sin( −30 ) = − sin 30 = − = cos(−30 ) = cos 30
2 2
177
1
tan(−30 ) = − tan 30 = − cot(−30 ) = − cot 30 = − 3
3
2
= sec(−30 ) = sec 30 csc(−30 ) = − csc 30 = −2
3
فعاليت
تمرين
178
ارتباط بین نسبتهای مثلثاتی
دو زاویهکه مجموعه و یا فرق
شان πیا 180oباشد.
دو زاویهییکه مجموعةشان πیا 180oباشد ،در نظر میگیریم .اگر یک زاویه حاده θباشد
زاویۀ دیگر ) (π − θمیشود این دو زاویه در دایره مثلثاتی به حالت معیاری رسم مینماییم.
نقطۀ ) M ( x , yباالی ضلع دوم زاویه θو نقطۀ ) M1 ( x1 , y1باالی ضلع دوم زاویه )(π − θ
یا ) (180 − θقرار دارند.
∆ ∆
چون دو مثلث OAMو OM1Bبا هم مساوی اند.
)(r = 1
فعاليت
179
ارتباط بین نسبتهای مثلثاتی دو زاویهییکه فرقشان 180oو یا πرادیان
باشد.
اگر زاویه حاده θباشد زاویة دیگری )(π + θ
میباشد نقطۀ ) M( x, yروی دایرۀ مثلثاتی باالی
ضلع دوم زاویۀ θو نقطۀ ) M1 ( x1 , y1باالی ضلع
دوم زاویه ) (π + θیا ) (180° + θقرار دارد.
∆ ∆
چون مثلثهای OAMو OBM1با هم مساوی
اند ،پسy1 = − y , x 1 = − x :
sin(180 + θ) = y1 = − y = − sin θ
cos(180 + θ) = x1 = − x = − cos θ
sin(180 + θ) − sin θ
= )tan(180 + θ = = tan θ
cos(180 + θ) − cos θ
cos(180 + θ) − cos θ
= )cot(180 + θ = = cot θ
sin(180 + θ) − sin θ
1 1
= )sec(180 + θ = = − sec θ
cos(180 + θ) − cos θ
1 1
= )csc(180 + θ = = − csc θ
sin(180 + θ) − sin θ
3
sin 240o = sin(180 + 60 ) = − sin 60 = −
2
180
1
cos 240o = cos(180 + 60 ) = − cos 60 = −
2
tan 240o = tan(180 + 60 ) = tan 60 = 3
فعاليت
3π π
π− =
4 4
3π 3π π 2
sin(π − ) = sin = = sin
4 4 4 2 O
3π 3π π 2
cos(π − ) = cos = − cos = −
4 4 4 2
3π 3π π
tan( π − ) = tan = − tan = −1
4 4 4
4π π
=−π
3 3
4π π π 3
sin = sin( π + ) = − sin = −
3 3 3 2 O
4π π π 1
cos = cos( π + ) = − cos = −
3 3 3 2
4π π π
tan = tan( π + ) = tan = 3
3 3 3
چون ضلع دوم زاویة ) (180° − θدر ربع دوم قرار دارد ،در ربع دوم sin θو cscθمثبت
و متباقی نسبتهای مثلثاتی زاویۀ ) (180° − θمنفی میباشند ،وچون ضلع دوم زاویة
181
) (180 + θیا ) (π + θدر ربع سوم واقع است tan θو cot θمثبت و متباقی نسبتهای
مثلثاتی زاویه ) (180 + θمنفی میباشند.
تمرين
3π
cot = ? -4
4
1
a) − b) 1 c) 0 d) − 1
2
sec(225 ) = ? -5
182
نسبتهای مثلثاتی دو زاویهیی
π
که مجموعةشان 90oیا
2
رادیان باشد
∧ ∧
زاویۀ θ ، A O Mو زاویۀ ' A O Mعبارت از زاویۀ ) ( π − θمیباشد که مجموعۀ θو
2
∆ ∆ π π
− θمساوی 90oیا میشود؛ چون دو مثلث OHMو ' O H' Mباهم مساوی اند.
2 2
OH ' = OH
π
sin( − θ) = cos θ
2
H' M ' = HM
π
cos( − θ) = sin θ
2
π
)sin( − θ
π 2 cos θ
= )tan( − θ = = cot θ
2 π sin θ
)cos( − θ
2
π 1 1
= )cot( − θ = = tan θ
2 π cot θ
)tan( − θ
2
فعاليت
183
: اگر:1مثال
sin 23o = 0,3907 cos 23o = 0,9205 tan 23o = 0,4245
cot 23o = 2,356 sec 23o = 1,086 csc 23o = 2,559
. را دریابید67o نسبتهای مثلثاتی،باشند
حل
sin 67 = cos 23 = 0.9205 cot 67 = tan 23 = 0.4245
cos 67 = sin 23 = 0.3907 sec 67 = csc 23 = 2.559
tan 67 = cot 23 = 2.356 csc t 67 = sec 23 = 1.086
فعاليت
اگر
sin 8o 10' = 0.1421 cos 8o 10' = 0.9899
tan 8o 10' = 0.1435 cot 8o 10' = 6.968
sec 8o 10' = 1.010 csc 8o 10' = 7.040
π
: باشد90o رادیان یا رابطه بین نسبتهای مثلثاتی زاویههایی که فرق شان
2
π π
sin( + θ) = sin[ − (−θ)] = cos( −θ) = cos θ
2 2
π π
cos( + θ) = cos[ − (−θ)] = sin( −θ) = − sin θ
2 2
π
sin( + θ)
π 2 cos θ
tan( + θ) = = = − cot θ
2 π − sin θ
cos( + θ)
2
π
cos( + θ)
π 2 − sin θ
cot( + θ) = = = − tan θ
2 π cos θ
sin( + θ)
2
184
π 1 1
sec( + θ) = = = − csc θ
2 π − sin θ
cos( + θ)
2
π 1 1
csc( + θ) = = = sec θ
2 π
sin( + θ) cos θ
2
. را دریابید120o نسبتهای مثلثاتی زاویۀ:2مثال
حل
3
sin 120o = sin(90o + 30o ) = cos 30o =
2
1
cos120o = cos(90o + 30o ) = − sin 30o = −
2
o o o o
tan 120 = tan(90 + 30 ) = − cot 30 = − 3
1
cot 120o = cot(90o + 30o ) = − tan 30° = −
3
o o
sec120 = sec(90 + 30) = − csc 30 = −2
2
csc120o = csc(90 + 30) = sec 30o =
3
sin( ) cos sin( sin( ) cos) cos sin( ) cos
2 2 2 2
cos( ) sin cos( cos( ) sin) sin cos( ) sin
2 2 2 2
tan( ) cot tan( tan(
) cot
) cot tan( ) cot
2 2 2 2
cot( ) tan cot( cot(
) tan
) tan cot( ) tan
2 2 2 2
sec( ) csc ) csc
sec( sec( ) csc sec( ) csc
2 2 2 2
csc( ) sec csc( csc(
) sec
) sec csc( ) sec
2 2 2 2
185
تمرين
π
sin( − x ) = ? -3
2
a ) cos x b) sin x c) − cos x d ) − sin x
π
cot( + θ) = ? -4
2
a ) tan θ b) − tan θ c) cot θ d ) − cot θ
186
رابطه بین نسبتهای مثلثاتی
زاویههاییکه مجموعه یا فرق
شان 360oیا 2πرادیان باشد:
∆ ∆
از تساوی دو مثلث OPDو OP1Dداریم که:
x1 = x | | y1 |=| y − y1 = y ⇒ y1 = − y
sin(360o − θ) = y1 = − y = − sin θ
cos(360o − θ) = x1 = x = cos θ
sin(360o − θ) − sin θ
= )tan(360o − θ = = − tan θ
cos(360o − θ) cos θ
فعاليت
به همین ترتیب رابطه بین نسبتهای مثلثاتی sec, cotو cscزاویههای θو 360 − θ
11π
مثال :نسبتهای مثلثاتی زاویۀ 330oیا
6 رادیان را دریابید.
187
حل
11π π 1
sin = sin(2π − ) = sin 330o = sin(360o − 300 ) = − sin 30o = −
6 6 2
11π π 3
cos = cos(2π − ) = cos 330o = cos(360o − 30o ) = cos 30o =
6 6 2
11π π 1
tan = tan(2π − ) = tan 330o = tan(360o − 30o ) = − tan 30o = −
6 6 3
11π π
cot = cot(2π − ) = cot 330o = cot(360o − 30o ) = − cot 30o = − 3
6 6
11π π 2
sec = sec(2π − ) = sec 330o = sec(360o − 30o ) = sec 30o =
6 6 3
11π π
csc = csc(2π − ) = csc 330o = csc(360o − 30o ) = − csc 30o = −2
6 6
فعاليت
: با هم منطبق اند؛ پس360° + θ وθ در حالت معياري اضالع دوم زوایای حادة
sin(360 + θ) = sin θ cos(360 + θ) = cos θ
tan(360 + θ) = tan θ cot(360 + θ) = cot θ
csc(360 + θ) = csc θ sec(360 + θ) = sec θ
188
. را دریابید405o نسبتهای مثلثاتی زاویۀ:1مثال
حل
π 1 2
sin 405o = sin( 2π + ) = sin(360o + 45o ) = sin 45o = =
4 2 2
π 1 2
cos 405o = cos(2π + ) = cos(360 o + 45o ) = cos 45o = =
4 2 2
π
tan 405o = tan(2π + ) = tan(360 o + 45o ) = tan 45o = 1
4
π
cot 405o = cot(2π + ) = cot(360 o + 45o ) = cot 45o = 1
4
π
sec 405o = sec(2π + ) = sec(360o + 45o ) = sec 45o = 2
4
π
csc 405o = csc(2π + ) = csc(360 o + 45o ) = csc 45o = 2
4
. را دریابید1500o نسبتهای مثلثاتی زاویۀ:2مثال
3
sin 1500 o = sin( 4 ⋅ 360 o + 60 o ) = sin 60 o =
2
1
cos 1500 o = cos( 4 ⋅ 360 o + 60 o ) = cos 60 o =
2
o o o o
tan 1500 = tan( 4 ⋅ 360 + 60 ) = tan 60 = 3
1
cot 1500 o = cot( 4 ⋅ 360 o + 60 o ) = cot 60 o =
3
o o o o
sec 1500 = sec( 4 ⋅ 360 + 60 ) = sec 60 = 2
2
csc 1500 o = csc( 4 ⋅ 360 o + 60 o ) = csc 60 o =
3
. را دریابید− 930° و900° زوایایtan وcos ، sin :3مثال
189
930 ++ 33⋅⋅ 360
−− 930 360 == 150
150
1
sin(−−930
sin( 930)) == sin
sin150
150 ==sin(
sin(180
180 −−30
30))==sin 30 ==1
sin30 حل
22
33
cos( −930 ) = cos 150 = cos(180 − 30 ) = cos 30 = −
cos(−930 ) = cos150 = cos(180 − 30 ) = − cos 30 = − 2
2
1
tan( −930 ) = tan 150 = tan(180 − 30 ) = tan 30 = −
3
900 − 2 ⋅ 360 = (2 ⋅ 360
+ 180
) = 180
sin 900 = sin( 2 ⋅ 360 + 180 ) = sin 180 = 0
7π 5π
.را دریابید و− نسبتهای مثلثاتی زاویۀ:4مثال
3 2
حل
5π π
− = (−2π − )
2 2
5π π π 7π π π 3
sin(− ) = sin(− ) = − sin = −1 sin = sin(2π + ) = sin =
2 2 2 3 3 3 2
5π π π 7π π π 1
cos(− ) = cos(− ) = cos = 0
2 2 2 تعریف نشدهcos 3 = cos(2π + 3 ) = cos 3 = 2
π
sin(− )
5π π 2 = −1 7π π π
tan(− ) = tan(− ) = tan = tan(2π + ) = tan = 3
2 2 π 0 تعریف نشده 3 3 3
cos(− )
2
π
cos(− )
5π π 2 = 0 = 0 cot( 7π ) = cot(2π + π ) = cot π = 1
cot(− ) = cot(− ) =
190 2 2 π
sin(− ) − 1 3 3 3 3
2
5π π π 7π π π 3
sin(− ) = sin(− ) = − sin = −1 sin = sin(2π + ) = sin =
2 2 2 3 3 3 2
5π π π 7π π π 1
cos(− ) = cos(− ) = cos = 0 cos = cos(2π + ) = cos =
2 2 2 3 3 3 2
π
sin(− )
5π π 2 = −1 7π π π
tan(− ) = tan(− ) = tan = tan(2π + ) = tan = 3
2 2 π
cos(− ) 0 3 3 3
2
π
cos(− )
5π π 2 = 0 =0 7π π π 1
cot(− ) = cot(− ) = cot( ) = cot(2π + ) = cot =
2 2 π
sin(− ) − 1 3 3 3 3
2
فعاليت
5π 7π
.( را دریابید− ) و دو نسبت مثلثاتی متباقی زاوایای،دو
2 3
sin(2π − θ) = sin(360o − θ) = − sin θ
cos(2π − θ) = cos(360o − θ) = cos θ
tan(2π − θ) = tan(360o − θ) = − tan θ
cot(2π − θ) = cot(360o − θ) = − cot θ
sec(2π − θ) = sec(360o − θ) = sec θ
csc(2π − θ) = csc(360o − θ) = − csc θ
191
تمرين
1
a )1 b) − 1 c) 0 )d
2
192
گراف توابع مثلثاتی
فعاليت
به یاد داشته باشید که تابع fرا متناوب میگویند ،در صورتیکه عدد tخالف صفر باشد به
شرطی که x ∈ D Fباشد x + tو x − tنیز در ساحة تعریف ( )domainتابع fشامل بوده
و ) f ( x + t ) = f ( xباشد.
کوچکترین عدد tکه در رابطه ) f ( x + t ) = f ( xصدق کندعدد ( )tبه نام تناوب اصلی
193
تابع fنامیده میشود؛ اگر tدورة تناوب تابع fباشد -tنیز دورة تناوب تابع fمیباشد؛
طوریکه میدانید sin( x + 2Kπ) = sin xو cos( x + 2Kπ) = cos xمیباشدکه k
یک عدد تام است ،بنابرآن توابع sin xو cos xتوابع متناوب بوده و کوچکترین عدد مثبتی
که در رابطههای فوق صدق میکند 2πاست ،لذا ،تناوب اصلی این دو تابع 2πاست.
∧
مطابق شکل tرادیان را در حالت معیاری در نظر بگیرید؛ طوری که در نقطة Pضلع دوم
زاویة tدایرة مثلثاتی را قطع میکند؛ پس مختصة yنقطة pعبارت از sin tمیباشد.
h ( t ) = sin tتغییرات tو sin tتابع را در جدول و شکل زیر مشاهده کنید.
تغییر در قیمت t حرکت نقطه P sin t گراف مربوطه
π
از 0الی از ) (1,0الی
2 از صفر الی يک
)(0,1
تزاید میکند
π
الی π از از ) (0,1الی
2 از یک الی صفر
)(−1,0
تناقص میکند
π
3الی 2π از از ) (0,−1الی از - 1الی صفر
2 تزاید میکند
)(1,0
194
. میباشدsin(t ± 2π ) = sin t در نتیجه. تکرار میشود2π به همین قسم در هر
:جدول و شکل زیر را مشاهده کنید
t 0 2
3
t 0 2 f (t ) cos t
2 h ( t ) 2sin t F (t ) csc t
1 0 t 1
h ( t ) sint t
0 0 1 0
1 1.00
0 0 0.00 3
1 30 0.87
30 0.50 2
23
x 2 2
0 2 2 2 45 0.71
45 0.71 2
y sin x 1 1 2 1 2 1 1
3 0 60 0.50
60 0.87 2
2 90 0 0.00
90 1 3 1.00 1
t 0
را در جدول وشکلsin t 2تغییرات درجه برحسب
3 2زوایای یک دور2 می توانیم با نشان دادن120 0.50
120
0.87 2
f (t ) cos t 1 2 0 1 : زیر نشان دهیم135 2 0.7
0 135 1 2 0.71 2
2 3
1 f (t ) cos t 150
0.87
h ( t ) sin t 150
0.50 2
2
xt 0 واقعی 6 تقریبی
2 2 3 7 6 3t2 5 3 2 180 1 1.00
180 0 0.00 0 1 1.00
y0 1 0 0 . 00 210 1
1
0.50 3 31 1 210 3 0.87
3 1 30 0.872
10 22 0 2
30 2 0.50 2 2 2
2 2 2
225 0.71 2 225 0.7
2 2 45
0.71 2
45 0.71 2 1
2 3 240 0.50
1
240 0.87
3 2 60 0.50 2
60 0.87 2 270
0 0.00
2 270 1 1 . 00
t1 90 3 / 02 0.00 1
90 1.000 300 2 3 0.87 1
2
300 0.50
3 2 120
0.50 2
120 0.87 2
2 2 2
tan t 0 315
0.071 2 0 315 0.711
2 2 135 0.71
2
135 0.71 1 2
2 3
330 0.50 3 330 0.87
1 2 150
0.87 2
150 0.50 2
2 360 0 0.00 360
1 1.00
180 0 0.00 180 1 1.00
1 3
210 0.50 210 0.87
2
3 2 195
t 2 0 2
2
2 2
225
0.71
225 0.71
cot t 2 2
3 0 0 1
240 0.87 240
0.50
2 2
O
با توجه به اینکه دورة (پریود) تناوب تابع sin tعبارت از 2πمیباشد sin( t ± 2π) = sin t
گراف تابع sin tدر انتروالهای] [− 2π,0]، [4π,6π] ، [2π,4π]، [0,2πو ...یکسان
میباشد.
فعاليت
قیمت تابع sin tرا در − 3π, − 2π, − π, 0 , π, 2π, 4πو − 4πمعلوم کنید.
3π
درگراف sin tاز 0الی 2πفقط یک نقطه ) ( ,−1وجود دارد که به رنگ سرخ
2
نشان داده شده است .تمامی قیمتهایی که در آن sin tمساوی به -1میباشد عبارت از
196
3π
= tکه Kیک عدد تام است. + 2Kπ
2
مثال :2گراف تابع y = sin x + 1را در انتروال ] [0,2πرسم کنید.
حل :ناحیة تعریف این تابع] [0,2πو
Rangeتابع] [0,2میباشد .برای رسم
t 0 2
3 کردن گراف این تابع کافی است که
t 0 2
2 2 F (t ) csc t
گراف y = sin xرا رسم کرده و آن 1
h ( t ) sint 1 0
0 0 را به اندازة یک واحد باالی محور yبه 1
مثال :3گراف تابع y = 2 sin xرا رسمو با گراف تابع y = sin xمقایسه کنید.
t 0 3 / 2 2
حل :فرق گراف این تابع با تابع y2 = sin xاین است که − 2 ≤ y ≤ 2میباشد که عدد
که 2 = 2است و پریود این تابع نیز 2πمیباشد.
20را دامنه میگویند ،زیرا 0
tan t 0
197
3
0 2
t
3 2
0o
2 2
sin
cos
tan
198
] [− 1,1و دورۀ تناوب (پریود) تابع cos xنیز 2πمیباشد.
∧
مطابق شکل یک زاویۀ tرادیان را در حالت معیاری ( )Standard Positionدر نظر
∧
بگیرید که ضلع دوم زاویه tدایرۀ مثلثاتی را در نقطۀ pقطع کند ،پس مختصۀ xنقطةp
عبارت از cos tمیباشد ،برای ترسیم گراف تابع f (t ) = cos tاشکال و جدول زیر را
مشاهده کنید.
π
از 0الی از ) (1,0الی
2 از يک الی صفر
)(0,1
تناقص میکند
π
الی π از از ) (0,1الی
2 از صفر الی -1
)(−1,0
تناقص میکند
از ) (−1,0الی
از πالی 3π
)(0,−1 از -1الی صفر
2
تزاید میکند
π
3الی 2π از از ) (0,−1الی از صفر الی 1
2 تزاید میکند
)(1,0
199
2
3
t 0 2
2 2 F (t ) csc t
1 0 1
h ( t ) sint
0 0 1
3
x 0 2 2 2
شکلy جدول و
sin (x 1 cos
1
تکرار میشود .در نتیجهt ± 2π 2) = cos t1
به همین قسم در هر 1 2π
0 زیر را مشاهده کنید:
3
t 0 2
2 2
f (t ) cos t 1 0 1
0 1
x 0 6 2 23 76 3 2 5 3 2
y 1 1 1
3 1 3 1
2 0 2 2 0 2
2
می توانیم برحسب درجه گراف تابع f (t ) = cos tرا نیز رسم نماییم.
y
t 0 3 / 2 2
2
tan t 0 0 0
X
O
3
t 0 2
2 2
200 t 0 90 180 270 360
1
F( t ) sec t 1 1
2 1
3 60 0.50
0 0.87 2
2 90 0 0.00
0 1 1.00 1
3 120
0.50
0 0.87 2
2 2
2 135 0.71
5 0.71 2
2 3
1 150 0.87
0 0.50 f (t ) cos t 2
2 تقریبی واقعی
0 0 0.00 t 180 1 1.00
1 0 1 1.00 3
0 0.50 210 0.87
2 3 2
30 0.87
2 2 2
5 0.71 225 0.71
2 2 2
45 0.71 1
3 2 240 0.50
0 0.87
2 1 2
60 0.50
0 1 1.00 2 270 0 0.00
3 90 0 0.00 1
0 0.87 300
0.50
2 1 2
120 0.50
2 2 2
5 0.71 315 0.711
2 2 2
1
135 0.71
2 3
0 0.50 330 0.87
2 3 2
0.00 150 0.87
0 0 2 360 1 1.00
180
1 1.00
3 فعاليت
210
0.87
2
در کدام قیمتها گراف تابع g( t ) = cos tمحور yرا قطع میکند؟ 2
225 0.71
2
1 1
باشد.
cosمساویبه 240 2
مثال :1تمامی قیمتهای tرا نشان دهیدکه در آن قیمت تابع t
0.50
2
270
0 0.00 1
y= cosمی1باشد ،در شکل حل :چون زوایای بی شماری موجود میباشد که در آن = t
300 چند نقطه طور نمونه به رنگ سرخ نشان داده شده است0.50 2 .
2
2
315 0.711
2
3
330 0.87
2
360 1 1.00
201
π 1 1
= cos tمیشود و عبارت از ) ( ,و در انتروال ] [0,2πدو نقطه وجود دارد که
3 2 2
1 5π 1
) ( ,میباشند .تمامی قیمتهاییکه در آن = cos tمیباشد عبارت اند از:
2 3 2
π
5π + 2kπیا t = + 2kπ که kیک عدد تام است.
3 3
π
ناحیة تعریف توابع sinو cosست تمام اعداد حقیقی میباشد ،تابع y = cos tاز 0الی
2
3π 3π π
الی 2πاین متزاید بوده و از متناقص و از الی πنیز متناقص بوده ،اما از πالی
2 2 2
تابع نیز متزاید میباشد ،پریود توابع y = sin tو 2π ، y = cos tمیباشد بدین معنی که:
cos( t ± 2π) = cos t , sin( t ± 2π) = sin tمیباشند.
تابع f (t ) = sin tیک تابع طاق و f ( t ) = cos tتابع جفت میباشد؛ زیرا:
sin(− t ) = − sin tو cos(− t ) = cos tمیباشد.
یا گراف تابع sin tنظر به مبدأ متناظر وگراف تابع cos tنظر به محور yمتناظر میباشد.
تمرين
1
-4گراف تابع g (t ) = − sin tرا در انتروال ] [− 2π,6πرسم کنید.
2
202
گراف تابع تانجانت
به همین ترتیب نقطۀ ) (0,−1باالی ضلع دوم زاویة 3πقرار دارد ،با جمع کردن ) (2πیا
2
5 π π
⋅ ⋅ ⋅ − , − ,به دست 3π 7 π 11π یک دور مکمل با زاویۀ 3π
, , زوایای ⋅ ⋅ ⋅
2 2 2 2 2 2
میآید که در ساحه تعریف تابع tanشامل نمیباشند.
یا ناحیة تعریف ( )domainتابع tanتمام اعداد حقیقی میباشند بدون مضرب طاق
π
πو یا{ IR − {t / t ∈ IR , t = kπ +و Rangeتابع تانجانت ست تمام اعداد حقیقی
2 2
میباشد .پریود تابع تانجانت πمیباشد برای زاویة tرادیان داریم که tan( t ± π) = tan t
203
3
x 0 2 2 2
y sin x 1 2 1 1
1 0
3
t 0 2
2 2
f (t ) cos صفر تا πمقدار tan t0نیز از صفر تا ∞ +مرتباًt 1 1 ∧
افزایش
sec , cos 0 tan , cot sin , csc از است .با افزایش مقدار زاویۀ t
1 2
+ + + I π
زاویة tاز πتا _πافزایش
_ مییابد ( tanتعریف نشده است) .در ناحیة دوم نیز وقتی که
2 + II 2
x 0 _6 یابد 2 +2 3 _7 . IIIی 6
افزایش3م
2tanاز ∞ −3تا5صفر 2 مییابد t
y 1 ∧ + _ 1 _ ∧ IV 1
تانجانت 3
زاویة tاز صفر تا زاویة tاز πتا 1 3π به همین ترتیب در ناحیة 1سوم با 3
افزایش
2 0 2 ∧2 2 0 2
2
صفر افزایش مییابد. 3زاویۀ tاز ∞ −تا
∞ +افزایش مییابد .در ناحیة چهارم تانجانت
0o 2
تابع در اشکال زیر نیز نشانجدول زیر تحوالت تابع تانجانت را نشان میدهد 2و تحوالت این 2
sin داده شده است:
cos
t tan 0 3 / 2 2
2
3 0 2 0
tan tx 00
2 2
sin x 0 1 0 -1 0
2 sin x 0 2 0 -2 0
چون تغییرات تابع تانجانت در فاصلة ) (π,2πمثل تغییرات در انتروال ) (0, πمیباشد ،پس
دورة تناوب تابع تانجانت πمیباشد و تابع tanیک تابع متزاید میباشد.
از طرف دیگر اگر b > 0باشد گراف تابع f ( t ) = tan btدر بین πو − πیک دوره
2 2
π
میباشد؛ طور مثال :پریود تابع f ( t ) = tan 2 t ( )cycleرا میسازد .و پریود این تابع
b
π π
عبارت از = میباشد.
b 2
مثال :تمام قیمتهای tرا دریابید که در آن tan t = −1باشد.
حل :چون قیمتهای tan tدرفاصله πتکرار میشود .پس قیمتهای بی شمار tوجود
دارد که y = tan tمساوی به -1است که در شکل زیر چند نقطۀ آن به طور نمونه نشان
داده شده است:
π
2
-1
205
π
در آن tan t = −1است مساوی است به K( t = − + Kπ :یک عدد تام است)
4
تابع tanهر وقت متزاید بوده در تمام اعداد حقیقی تعریف شده بدون زوایایی که دارای
π
باشند دورة تناوب آن πمیباشد ،زیرا که. t ± π) = tan ( t )):
((tan مضرب طاق
2
چون tan(− t ) = − tan tاست ،لذا y = tan tیک تابع طاق میباشد و در مضرب عدد
π
تام طاق مجانب عمودی نیز دارد.
2
خلص مشخصات توابع cosine ، sineو tangent
تابع سمبول Domain Range پریود
sin e
ست تمام اعداد تمام اعداد حقیقی 2π طاق
f (t ) = sin t
حقیقی از − 1الی 1
cos ine f (t ) = cos t تمام اعداد حقیقی تمام اعداد حقیقی 2π جفت
از − 1الی 1
tan gent f (t ) = tan t تمام اعداد حقیقی تمام اعداد حقیقی π طاق
π
بدون مضرب طاق
2
یا به عباره دیگر:
D sin = D cos = IR ]R sin = R cos = [−1,1
D tan = {x ∈ IR }: cos x ≠ 0
تمرين
π π
- 1به کدام قیمت زاویة ،tقیمت تابع tan tدرا نتروال ) (− ,کمتر از صفر است؟
2 2
- 2گراف تابع y = 3 tan θرا رسم کنید.
- 3پریود تابع tan θعبارت است از:
a( 2π b( π c( 3π هر سه درست نیستند (d
- 4اگر زاویۀ θاز 0 oالی 90oتحول کند تحول tan θعبارت است از:
از -1تا ∞ a( − از صفر تا ∞ b( + از ∞ −تا ∞ c( +
206
t 0 2
3
t 0 2
2 2 F (t ) csc t
1 0 1
h ( t ) sint
0 0 1
گراف تابع کوتانجانت
3
x 0 2 2 2
2 • آیا میدانید که دورۀ تناوب1تابع کوتانجانت
y sin x 1 1 1 0 چقدر است؟
• اگر sin t = 0باشد آیا ) cot(tتعریف
3 شده است؟ یا خیر چرا؟
t 0 2
AC AC 2 2
(cot t ) =
f (t ) cosOCt 1= 1 = AC 0 1
0 1
3
0 2
t 2 2
cot t
0 0
3
t 0
2
2
2 207
t 0 90 180 270 360
1
F( t ) sec t 1 1
گراف تابع ()Graph of the secant Function) secant(t
گراف ) sec(tو ( cos (tباهم چه رابطه دارند؟
گراف تابع ) f ( t ) = sec( tبا گراف تابع ) cos(tرابطة معکوس دارد ،زیرا که
208
3
t 0 2
2 2
f (t ) cos t 1 0 1
0 1
x 0 6 2 23 76 3 2 5 3 2
y 1 1 .عدد تام است1 يک
3 1 3 1
2 0 2 2 0 2
2
t 0 3 / 2 2
2
tan t 0 0 0
OM OM
sec t = = = OM
OB 1
3
0 2
t 2 2
cot t
0 0
3
t 0 2
2 2
t 0 90 180 270 360
1
F( t ) sec t 1 1
فعاليت
4
. را ترسیم نماییدf ( t ) = sec( t ) گراف تابع
3
209
گراف تابع )Graph of the cosecant Function( Co sec ant
گراف تابع ) f ( t ) = sin( tبا گراف تابع ) f ( t ) = csc( tچه رابطه دارد؟
1
= csc tمیباشد sin t .و ) csc( tمعکوس یکدیگراند .وقتی که sin( t ) = 0 چون
sin t
باشد ) csc( tتعریف نشدهاست ناحیة تعریف تابع
) f ( t ) = csc( tتمام اعداد حقیقی میباشد بدون
زوایایی که دارای مضربهای تام πباشند( .زوایایی
که sinآنها صفر میباشند) که در این قیمتها دارای
مجانبهای عمودی نیز میباشند.
Rangeتابع ) f ( t ) = csc( tتمام اعداد حقیقی میباشد
که بزرگتر یا مساوی به یک و کوچکتر یا مساوی به
) (−1باشند و پریود این تابع نیز 2πمیباشد.
وقتیکه زاویۀ tاز 0°الی 90°تزاید کند ،پس ) sin( tاز صفر الی ) (1تزاید میکند و
) csc(tاز ∞ +الی ) (1تناقص میکند .در صورتیکه t = 90°باشد csc(t ) = 1میشود
و اگر زاویه tاز 90°الی 180°تزاید کند ،پس ) sin( tاز یک به صفر تناقص میکند و
) csc(tاز 1الی ∞ +تزاید میکند .وقتیکه t = 180°باشد sin( t ) = 0و قیمت ) csc(t
غیر معین میگردد .اگر زاویۀ tاز 180°الی 270°تزاید کند ) sin( tاز 0الی ) (−1تناقص
میکند و ) csc(tاز ∞ −الی ) (−1تزاید میکند و در قیمت t = 270°قیمت csc t
مساوی به ) (−1میشود.
به همین ترتیب وقتی که زاویۀ tاز 270°الی 360°تزاید کند ) sin( tاز − 1به طرف
صفر نزدیک میشود و csc tاز ) (−1به طرف ∞ −تناقص میکند .اگر t = 360°باشد
قیمت csc tغیر معین میشود(.تعریف نشده است) در xt = kπاین تابع مجانبهای عمودی
دارند kیک عدد تام میباشد.
در شکل دایرۀ مثلثاتی در نقطۀ Cیک مماس را رسم میکنیم.
∆
در مثلث قایم الزاویه O C Aداریم که:
210
∧ OA OA ∧ ∧
= csc( t ) = csc OAC = = OA )( t = OAC
OC 1
تحوالت خط OAیا ) (csctرا در جدول زیر خلص میکنیم.
3
t 0 2 2
2
1
F (t ) csc t
1
مشاهده میشود که اگر زاویۀ tقیمتهایی از صفر الی 360°یا ) (2πرا به خود بگیرد پس
csc(t ) ≤ −1و یا csc(t ) ≥ 1میشود .شکل زیر را مشاهده کنید.
2
1
2
1
211
3
2 2
) f ( t ) = csc( t تمام اعداد حقیقی 2πتمام اعداد حقیقی طاق
بدون مضرب تام π کوچکتر یا مساوی
به − 1بزرگتر و یا
مساوی به یک
) f ( t ) = cot( t تمام اعداد حقیقی πتمام اعداد حقیقی طاق
بدون مضرب تام π
از توابع مثلثاتی این نتیجه به دست میآید که با افزایش مقدار زاویۀ θیا زاویه tنسبتهای
مثلثاتی sin θو tan θنیز زیاد میشوند اما قیمت cos θو cot θکم میگردد.
تمرين
π
به πتحول کند تحول cot θعبارت است از: - 2وقتیکه زاویۀ θاز
2
∞a ) 1 → − ∞b) 0 → − هر دو غلط اند )c
∧
- 3اگر t = πباشد ،قیمت ) cot(tعبارت است از:
صفر ) a b) − 1 تعریف نشده )c
Range - 4توابع secو cscعبارت است از:
}a ) IR − {t | −1 < t < 1 } c) IR − {t | −1 ≤ t ≤ 1تمام اعداد حقیقی )b
- 5ناحیة تعریف ) (Domainتابع ) f ( t ) = csc( tعبارت است از:
π
) bتمام اعداد حقیقی بدون مضرب تام a ) π تمام اعداد حقیقی بدون مضرب طاق
2
تمام اعداد حقیقی بدون مضرب تام c) 2π هرسه درست نیست ) d
π
- 6تابع ) f ( t ) = csc( tدر انتروال 0, 2
متزاید است ) a متناقص است )b نه متزاید است نه متناقص )c
212
خالصه فصل
R g d
میتوانیم اندازۀ زاویه را از یک واحد به واحد دیگری = = • توسط رابطۀ
π 200 180
تبدیل نماییم.
• یک رادیان عبارت از زاویة مرکزی است که طول قوس مقابل آن مساوی به شعاع دایره باشد.
s
= θکه sقوس مقابل زاویۀ مرکزی و rشعاع • θبرحسب رادیان مساوی است به
r
دایره میباشد.
• اگر رأس زاویه در مبدأی کمیات وضعیه وضلع اولی آن باالی جهت مثبت محور Xواقع
باشد زاویه در حالت معیاری است.
• اگر در حالت معیاری اضالع دومی دو یا چند زاویه با هم منطبق باشند این زوایا به نام
زوایای کوترمینل یاد میشوند.
• دایره مثلثاتی دایرهیی است که شعاع آن واحد طول باشد.
sin(90 − θ) = cos θ sin(−θ) = − sin θ sin(π − θ) = sin θ
cos(90 − θ) = sin θ cos(−θ) = cos θ cos(π − θ) = − cos θ
tan(90 − θ) = cot θ tan(−θ) = − tan θ tan(π − θ) = − tan θ
cot(90 − θ) = tan θ cot(−θ) = − cot θ cot(π − θ) = − cot θ
sec(90 − θ) = csc θ sec(−θ) = sec θ sec(π − θ) = − sec θ
csc(90 − θ) = sec θ csc(−θ) = − csc θ csc(π − θ) = csc θ
π
sin( + θ) = cos θ sin(π + θ) = − sin θ sin(2π − θ) = − sin θ
2
π
cos( + θ) = − sin θ cos(π + θ) = − cos θ cos(2π − θ) = cos θ
2
π
tan( + θ) = − cot θ tan(π + θ) = tan θ tan(2π − θ) = − tan θ
2
π
cot( + θ) = − tan θ cot(π + θ) = − cot θ cot(2π − θ) = − cot θ
2
π
sec( + θ) = − csc θ sec(π + θ) = − sec θ sec(2π − θ) = sec θ
2
π
csc( + θ) = sec θ csc(π + θ) = − csc θ csc(2π − θ) = − csc θ
2
213
• زوایای θو ) (θ + 2kπکه kیک عدد تام است زوایای کوترمینل میباشند که تمام
نسبتهای مثلثاتیشان باهم مساوی اند.
• domainتوابع sin θو cosθست تمام اعداد حقیقی میباشند و Rangeآنها ][− 1,1
است.
• تابع y = sin θتابع طاق است ،زیرا که sin(−θ ) = − sin θمیباشد و گراف این تابع
نظر به مبدأی کمیات وضعیه متناظر میباشد .تابع y = cosθیک تابع جفت است ،زیرا
که cos(−θ ) = cosθو گراف تابع y = cosθنظر به محور yمتناظر است.
3π π
و 2πتعریف نشدهاند. • دو دو نسبتهای زوایای ، π ، ، 0°
2 2
• دورۀ تناوب توابع sec ، cos ، sinو cscعبارت از 2πو دورة تناوب (پریود) توابع
tanو cotعبارت از πمیباشد.
• تابع tanهر وقت متزاید و تابع cotهر وقت متناقص میباشد.
• توابع cosو secتوابع جفت میباشند و توابع cot ، tan ، sinو cscتوابع طاق اند.
• اگر گراف توابع نظر به محور yمتناظر باشند این گونه توابع جفت اند که برای هر
x ∈ domfرابطه ) f (− x ) = f ( xصدق کند.
• اگر گراف توابع نظر به مبدأی کمیات وضعیه متناظر باشند ،توابع طاق اند.که برای هر،x
x ∈ domfرابطه ) f (− x ) = −f ( xصدق کند.
تحول توابع مثلثاتی طور خلص در جدول زیر نشان داده شدهاند.
214
تابع
215
تمرین فصل
- 1زاویة 42,6033°را به درجه ،دقیقه و ثانیه تبدیل کنید.
- 2اگر گردش ثانیهگرد یک ساعت 3دقیقه و 25ثانیه باشد ثانیهگرد چند رادیان زاویة
مثبت را طی میکند؟
- 3در مثلث JLKقیمتهای زیر را دریابید.
sin K sin J cos J cos K tan K tan J
J sec K sec J cot J cot K csc J csc K
17
8
L K
15
- 4اگر شعاع یک دایره 20cmو طول قوس مقابل زاویة مرکزی s = 85cmباشد ،زاویۀ
مرکزی چند رادیان است؟
- 5طول قوسهای مقابل زوایای مرکزی 1radianو 2 radianرا در یابید در صورتیکه
قطر دایره 10 cmباشد.
- 6ضلع دوم ) ( ter min al sideزوایای زیر در کجا واقع میشود؟
3π 11π
, − 7π , − , − 500° , 900° , −π
2 2
- 7زوایای زیر را که به رادیان داده شدهاند به درجه تبدیل کنید.
π π π π π π 17π
, , , , , ,
8 15 4 3 2 6 45
- 8در مدت 54دقیقه ،ساعتگرد و دقیقهگرد یک ساعت هریک چند رادیان میچرخند؟
- 9اگر قطر تایر کوچک یک تراکتور یک متر و قطر بزرگ آن 120 cmباشد وقتی که
تایر کوچک به اندازه زاویه 70°بچرخد تایر بزرگتر چند رادیان را طی میکند؟
- 10چرخی در یکساعت 300 Re Vدور میزند .در یک ثانیه چند رادیان را میپیماید؟
πx
رادیان است .هر یک از - 11زوایای یک مثلث به ترتیب 4 xدرجه 70x ،گراد و
20 9 این زوایا چند درجه میباشد؟
∧ ∧ ∧ ∧ ∧ ∧ ∧ ∧
C ، B ، A -12و Dزوایاییکچهارضلعیمیباشند،اگرC+ D = 200 g ، A+ D = 240°
216
∧ ∧ 2π R
= B+ Dباشد .اندازۀ زوایای این چهارضلعی را بر حسب درجه به دست آورید. و
3
1
یک دوران مکمل مساوی است به : - 13
12
π 100
a ) = 30 )b radian )c g هرسه درست اند ) d
6 3
- 14مجموعه دو زاویه 17°و تفاضل آنها 17گراد است ،مقدار این دو زاویه را دریابید.
- 15برحسب درجه مجموع دو زاویه xو تفاضل آنها بر حسب گراد نیز xمیباشد مقدار
این دو زاویه را دریابید.
- 16اندازۀ زوایای زیر را به شکل اعشاری درجه بنویسید.
47° '15 ' '36 15° '24 ' '45
- 17اندازه زوایای زیر را به درجه ،دقیقه و ثانیه ) (DMSتبدیل کنید.
23.16° 4.2075°
7π 3π π
cotرا دریابید. tanو - 18نسبتهای مثلثاتی زوایای ) ، sin(−
6 4 3
217
- 23زاویهیی را دریابید که اگر از اندازۀ آن بر حسب گراد 23واحد کم کنیم اندازۀ آن
بر حسب درجه به دست آید.
- 24مجموع سه زاویه 240گراد است .اگر زاویۀ اولی 40گراد ،دومی 3πرادیان
4
باشد ،زاویة سومی چند درجه است؟
- 25نسبتهای مثلثاتی زاویة 4185°را دریابید.
- 26نسبتهای مثلثاتی زاویة ) (−3660°را دریابید.
3π
[ : - 27تابع y = cosθدر انتروال ] , 2π
2
متزاید است ) a متناقص است )b هم متزاید و هم متناقص است )c
- 28پریود تابع y = tan θعبارت است از:
π 3π
a ) 2π b) π )c )d
2 2
- 29تابع ) f ( t ) = cos( tیک تابع :
جفت است (a طاق است (b نه جفت و نه طاق است ( c
- 30تابعی که گراف آن نظر به مبداء متناظر باشد عبارت از تابع:
جفت است (a طاق است ( b نه جفت است و نه طاق ( c
- 31دورة تناوب تابع y = cosθعبارت است از:
3π
)a π )b c) 2 π 2π d ) 3π
2
sin 67° - 32با sin 787°چه رابطه دارد؟
a ) sin 787° > sin 67° )b sin 787° < sin 67° c) sin 67° = sin 787°
- 33کدامیک از تساویهای زیر درست است؟
a ) sec 135° = − csc 45° b) sec 135° = csc 45°
d ) sec135° = sec 45° c) sec135° = − sec 45°
- 34کدامیک از تساویهای زیر درست است؟
a ) tan 240° = tan 60° b) tan 240° = − tan 60°
c) tan 240° = cot 60° d ) tan 240° = − cot 60°
218
cot 0° = ? - 35
a) 1 b) − 1 c) 0 تعریف نشده است ) d
cos 9π = ? - 36
1
a) 1 b) − 1 c) 0 )d
2
13π
sin(− ) = ? - 37
2
a) 1 b) − 1 c) 0 هر سه درست نیست ) d
a ) sin θ b) − sin θ c) cosθ d ) − cosθ
9π
sin( − ) = ? - 40
2
a) 1 b) − 1 c) 0 تعریف نشده ) d
9π
sec(− ) = ? - 41
2
a) 1 b) − 1 c) 0 تعریف نشده ) d
sec(−1530°) = ? - 43
cot(−2430°) = ? - 44
219
a) 1 b) − 1 c) 0 d ) تعریف نشده
235π
sin( ) = ? - 45
2
a) 1 b) − 1 c) 0 d ) تعریف نشده
407π
cos( ) = ? - 46
2
a) 1 b) 0 c) − 1 d) ∞
tan(90 + θ) = ? - 47
tan(270 + θ ) = ? - 48
sin(−1980°) = ? - 49
1
a) 1 b) − 1 c) 0 d)
2
3π
sin(− ) = ? - 50
2
1
a) 1 b) − 1 c) 0 d)
2
کدامیک از رابطههای زیر درست است؟- 51
3π π 3π π 3π π
a ) sin = sin b) sin > sin c) sin < sin
4 4 4 4 4 4
220
فصل پنجم
تطبيقات مثلثات
R
S Q
A
A+B
O B
T P
قوانين نسبتهای مثلثاتی زواياى مرکب
فورمولهای جمع و تفاضل
نسبتهای مثلثاتی مجموع دو زاويه
∧ ∧
-1محاسبه ( : Sin)α + βزاویة X O Zرا مساوی به αو زاویة Z O Tرا مساوی به β
جدا میکنیم و آنها را طوری پهلوی هم قرار میدهیمکه دو زاویة مجاور تشکیل شوند .به
روی قطعهخط OTقطعهخط OBرا مساوی به واحد جدا میکنیم .از نقطة Bعمود BA
را بر OZرسم مینماییم؛ سپس از نقطة Aعمود AHرا بر OXرسم میکنیم با توجه به
شکل داریمکه:
AB AB
= Sinβ = = AB
OB 1
OA OA
= Cosβ = = OA
OB 1
HA HA
= Sinα = α cos β
∝ ⇒ HA = sin
OA cos β
OH OH
= Cosα = ⇒ OH = cos α cos β
OA cos β
KB KB
= (sin)α + β = = KB
OB 1
OK OK
= (cos)α + β = = OK
OB 1
223
مستطیل است درKHAM چهار ضلعی. رسم مینماییمKB را برAM عمودA از نقطة
. میباشندMA=KH وKM=HA نتیجه
) میباشد( اضالع این دو زاویه یکی بر دیگر عمود میباشندα مساوی به زاویهMBA زاویة
: داریمکهBMA در مثلث قایمالزاویه
∧ MB MB
cos)M B A( = cos α = = α sin β
⇒ MB = cos ∝
AB sin β
∧ MA MA KH
sin)MBA( = sin α = = = ⇒ KH = sin α
∝ sin β
AB sin β sin β
قیمتهای آنها را عوضMB وKB،KM به عوضKB = KM + MB اگر در رابطه
:( داریمکهKM = AH = sin α cos β) کنیم
sin) α + β( = sin α cos β + cos α sin β
به عوضOK = OH − KH به همین ترتیب اگر در رابطه: cos)α + β( محاسبة:2
: قیمتهای آن را عوض کنیم داریمکهOH وOK، KH
cos) α + β( = cos α cos β − sin α sin β
tan)α + β ( محاسبه:3
5π 7π
. را دریابیدtan وcos120° ،sin 120°، sin :مثال
12 12
224
حل
7π π π π π π π
sin = sin) + ( = sin cos + cos sin
12 3 4 3 4 3 4
3 2 1 2 6 2 6+ 2
= ⋅ + ⋅ = + =
2 2 2 2 4 4 4
sin 120° = sin)90° + 30°( = sin 90° cos 30° + cos 90° sin 30°
3 1 3
sin 120° = 1 ⋅ + 0⋅ =
2 2 2
cos 120° = cos)90° + 30°( = cos 90° cos 30° − sin 90° sin 30°
3 1 1
= 0⋅ − 1⋅ = −
2 2 2
π π 3 3 3+ 3
tan + tan 1+ 1+
5π π π 4 6 3 3 = 3
tan = tan) + ( = = =
12 4 6 1 − tan π ⋅ tan π 3 3 3 − 3
1 − 1⋅ 1−
4 6 3 3 3
3+ 3
=
3− 3
نسبتهای مثلثاتی تفاضل دو زاویه
sin 120 = sin)180 − 60 ( = ?
225
sin)α − β( = sin α cos β − cos α sin β
cos[α + )−β(] = cos α cos)−β( − sin α sin) −β(
cos)α − β( = cos α cos β + sin α sin β
tan α + tan)−β(
tan[)α + )−β(] =
1 − tan α ⋅ tan)−β(
tan α − tan β
tan)α − β( =
1 + tan α ⋅ tan β
فعاليت
cot α ⋅ cot β + 1
. میباشدcot)α − β( = :به همین ترتیب نشان دهیدکه
cot β − cot α
π
. را دریابیدsin 150° وcos :1مثال
12
حل
π π π π π π π
cos = cos) − ( = cos cos + sin sin
12 4 6 4 6 4 6
2 3 2 1 6 2 6+ 2
= ⋅ + ⋅ = + =
2 2 2 2 4 4 4
sin 150 ° = sin) 180 ° − 30 °( = sin 180 ° cos 30 ° − cos 180 ° sin 30 °
3 1 1 1
= 0⋅ − ) −1( ⋅ = −)− ( =
2 2 2 2
π
. میباشدcos) − θ( = sin θ توسط فورمولهای تفاضل نشان دهیدکه:2مثال
2 حل
π π π
cos) − θ( = cos cos θ + sin sin θ = 0 ⋅ cos θ + 1 ⋅ sin θ = sin θ
2 2 2
cos) 270° − θ( = − sin θ : نشان دهیدکه:3مثال
حل
226
cos)270° − θ( = cos 270° cos θ + sin 270° sin θ
cos)270° − θ( = 0 ⋅ cos θ + )−1( sin θ = − sin θ
: را دریابیدtan 120 :4مثال
حل
tan 180 − tan 60 0− 3 3
tan 120 = tan)180 − 60 ( =
= =−
1 + tan 180 ⋅ tan 60 1 + 0 ⋅ 3
1
=− 3
فعاليت
وsin 211° cos 59° + cos 211° sin 59° = −1 نشان دهیدکه
. ميباشدcos 211° cos149° − sin 211° sin 149° = 1
227
تمرين
-1نشان دهیدکه:
1 − tan θ
= (tan) 45 − θ
1 + tan θ
-2نشان دهیدکه:
sin) α + β( + sin) α − β( = 2 sin α cos β
cos) α − β( − cos) α + β( = 2 sin α sin β
? = cos 277 cos 97 + sin 277 sin 97 -3
1
a( −1 b( 1 c( 0 (d
2
-4توسط فورمولهای جمع cos 240° ، sin 240°و tan 240°را دریابید.
-5توسط فورمولهای جمع و تفاضل نشان دهیدکه
1
میباشد.[cos) x + y( + cos) x − y] = cos x ⋅ cos y
2
-6نسبتهای مثلثاتی زاویۀ 210°را توسط فورمولهای جمع دریابید.
cos105° ، sin 105° -7و tan 105°را دریابید.
( 105 = )60 + 45
228
: α از جنس2α نسبتهای مثلثاتی
x x x x
sin cos cos sin ?
3 3 3 3
cos 2 x − sin 2 x = ?
:آیا نشان داده میتوانیدکه
cos 2α = cos 2 α − sin 2 α = 2 cos 2 α − 1 = 1 − 2 sin 2 α
میباشد؟
4 16 25 − 16 9 3
cos θ = − 1 − ) ( 2 = − 1 − =− =− =−
5 25 25 25 5
229
4 3 24
sin 2θ = 2 sin θ cos θ = 2) ()− ( = −
5 5 25
−3 4 9 16 7
cos 2θ = cos 2 θ − sin 2 θ = ) ( 2 − ) ( 2 = − =−
5 5 25 25 25
24
−
sin 2θ 24
tan 2θ = = 25 =
cos 2θ − 7 7
25
فعاليت
4
. را دریابیدtan 2α در ربع اول باشدα و ضلع دومcos α = اگر
5
. را دریابیدsin 2β در ربع دوم واقع باشدβ و ضلع دومsin β = 12 اگر
13
حل
sin 2α = 2 sin α cos α
3 1 3
sin 120° = 2 sin 60° cos 60° = 2 ⋅ ⋅ =
2 2 2
cos 2α = cos 2 α − sin 2 α
1 3 1 3 1
cos 120° = cos 2 60° − sin 2 60° = ) ( 2 − ) ( 2 = − = −
2 2 4 4 2
2 tan α 2 tan 60° 2⋅ 3
tan 2α = 2
⇒ tan 120° = 2
= =− 3
1 − tan α 1 − tan 60° 1 − 3
:به همین ترتیب
θ θ
sin θ = 2 sin cos
2 2
θ
2 tan
θ θ θ θ 2
cos θ = cos 2 − sin 2 = 2 cos 2 − 1 = 1 − 2 sin 2 tan θ =
2 2 2 2 θ
1 − tan 2
230 2
θ θ
sin θ = 2 sin cos
2 2
θ
2 tan
θ θ θ θ 2
cos θ = cos 2 − sin 2 = 2 cos 2 − 1 = 1 − 2 sin 2 = ، tan θ
2 2 2 2 2 θ
1 − tan
2
3
مثال :3اگر 90° < θ < 180°باشد و cos θ = −باشد ،قیمت cos 2θرا دریابید.
4 حل
x 2 + y2 = r 2
)−3( 2 + y 2 = 4 2
y = ± 4 2 − )−3( 2
فعاليت
θ
sinرا دریابید. اگر 90° < θ < 180°باشد و cos θ = − 1باشد قیمت
2 3
θ
همچنین میتوان قیمتهای cosθ ، sin θو tan θرا از جنس tanدریابیم:
2
θ θ θ θ
2 sin cos 2 sin cos
= sin θ 2 =2 2 2
1 θ θ
sin 2 + cos 2
2 2
زیرا میدانیمکه:
θ θ
sin 2 + cos 2 = 1
2 2
( صورت و مخرج را باالی cos 2 θتقسیم میکنیم)
2
231
θθ θθ θ θ θ
22sin
sin ⋅.coscos 2 sin
2 sin . cos
22 22 2 2 2
θ θ θ
cos 2 cos 2 tan
sin θ = 2 = 2 = 2
2 θ 2 θ 2 θ 2 θ
sin + cos sin 1 + tan
2 2 2 +1 2
2 θ 2 θ
cos cos
2 2
2 θ θ θ θ
2 θ 2 θ
cos − sin 2 cos2 − sin 2
cos θ = cos − sin = 2 2= 2 2
2 2 1 2 θ 2 θ
θ θ sin 2 + cos 2
cos 2 − sin 2
2 2
θ θ θ
cos 2 − sin 2 cos 2
cos θ = 2 2 = 2
θ θ θ θ
sin 2 + cos 2 sin 2 cos 2
2 2 2+ 2
θ θ
cos 2 cos 2
2 2
θ
2 tan
2
θ θ θ
1 − tan 2 1 + tan 2 2 tan
2 sin θ 2 = 2
cos θ = , tan θ = =
2 θ cos θ 2 θ 2 θ
1 + tan 1 − tan 1 − tan
2 2 2
2 θ
1 + tan
2
به2θ را از جنس نسبتهای مثلثاتی زاویةθ همچنین میتوانیم نسبتهای مثلثاتی زاویة
.دست آوریم
2
2 cos θ − 1 = cos 2θ
2 cos 2 θ = 1 + cos 2θ
1 + cos 2θ
cos 2 θ =
2
1 + cos 2θ θ 1 + cos θ
cos θ = ± یا cos =±
2 2 2
232
به همین ترتیب:
2
1 − 2 sin θ = cos 2θ
− 2 sin 2 θ = −1 + cos 2θ
1 − cos 2θ
= sin 2 θ
2
1 − cos 2θ θ 1 − cos θ
sin θ = ± یا sin =±
2 2 2
در نتیجه:
1 − cos 2θ θ 1 − cos θ
tan θ = ± یا tan =±
1 + cos 2θ 2 1 + cos θ
مثال :1نسبتهای مثلثاتی 30°را از جنس 60°دریابید.
حل
1 1
1−
= sin 30°
1 − cos 60°
= = 2 2 = 1 =1
2 2 2 4 2
1 3
1+
= cos 30°
1 + cos 60°
= = 2 2 = 3
2 2 2 2
1
1 − cos 60° 1
= tan 30° = = 2
1 + cos 60° 3 3
2
θ
مثال :2اگر 180° < θ < 270°و sin θ = − 2باشد ،قیمت cosرا دریابید.
2 3 حل
2 2 2
x +y =r
x 2 + )−2( 2 = 32
x − 5
= cos θ =
r 3
(زیرا قیمت xدر ربع دوم منفی می باشدx = ± 32 − )−2 ( 2 = − 5 ).
233
180° θ 270°
یا 90° < θ < 135° < < چون 180° < θ < 270°است ،پس
2 2 2
θ
میباشد ،بدین معنیکه عالمة cosمنفی میباشد.
2
θ 1 + cos θ
cos =−
2 2
5
(1+ )
θ
cos = − 3 = − 1 (1+ 5 ) = − 1 + 5
2 2 2 3 2 6
فعاليت
234
sin 3θ cos 3θ
− = 2 نشان دهیدکه:4مثال
sin θ cos θ
حل
235
تمرين
3
- 2اگر = sin θو ضلع دوم θدر ربع اول باشد cos 2θ ، sin 2θو tan 2θرا دریابید.
5
4
- 3اگر = sin θو ضلع دوم θدر ربع دوم باشد cosθ 2را دریابید.
5
π π
sin - 4را از جنس sinدریابید.
6 12
12
= sin θو ضلع دوم θدر ربع دوم باشد sinθ 2و tanθ 2را دریابید. - 5اگر
13
- 7اگر sin β = 12باشد و ضلع دوم βدر ربع دوم باشد ،قیمت sin 2βمساوی است
13 به:
120 120 169
(a b( − c( = − هر سه درست نیست ( d
169 169 120
cos 3β sin 3β
− =? -8
cos β sin β
236
از3α نسبتهای مثلثاتی زاویة
sin 30 sin 60 ?α جنس نسبتهای مثلثاتی زاویة
tan 45 tan 60 ?
آیا صحت رابطۀ
4 cos3 45 3 cos 45 ? راcos 90° = 4 cos 30° − 3 cos 30°
3
x x x x
sin cos cos sin ?
3 3 3 3
چون
sin)α + β( = sin α cos β + cos α sin β
sin 3α = sin)2α + α( = sin 2α cos α + cos 2α sin α
sin 3α = 2 sin α cos α ⋅ cos α + )1 − 2 sin 2 α( sin α
= 2 sin α cos2 α + sin α − 2 sin 3 α )sin 2α = 2 sin α cos α(
= 2 sin α)1 − sin 2 α( + sin α − 2 sin 3 α )cos 2α = 1 − 2 sin 2 α(
= 2 sin α − 2 sin 3 α + sin α − 2 sin 3 α
sin 3α = 3 sin α − 4 sin 3 α
3 3 3 3 12 3
sin 180° = 3 sin 60° − 4 sin 3 60° = 3 ⋅ − 4) ( 3 = −
2 2 2 8
3 3 3 3 0
= − = =0
2 2 2
237
cos)α + β( = cos α cosβ − sin α sin β
cos3α = cos)2α + α( = cos 2α cos α − sin 2α sin α
= )2 cos2 α − 1( cos α − 2 sin α cos α sin α
= 2 cos3 α − cos α − 2 sin 2 α cos α
= 2 cos3 α − cos α − 2 cos α)1 − cos2 α( )sin2 α = 1 − cos2 α(
= 2 cos3 α − cos α − 2 cos α + 2 cos3 α
cos3α = 4 cos3 α − 3 cos α
فعاليت
238
. ميشود4 sin θ sin)60 − θ( sin)60 + θ( = sin 3θ نشان دهیدکه:4مثال
حل
4 sin θ)sin 60 cos θ − cos 60 sin θ()sin 60 cos θ + cos 60 sin θ(
3 1 3 1
= 4 sin θ) cos θ − sin θ() cos θ + sin θ(
2 2 2 2
3 1
= 4 sin θ) cos2 θ − sin 2 θ( = sin θ)3 cos2 θ − sin 2 θ(
4 4
2 2
sin
=Sin
sin 2
θ[[33)1)1−−sin sin22θθ]]==sin
sin2 θθ((−−sin sin33θθ−−sin
sinθθ⋅ ⋅33−−33sin sin33θθ
== 33sin sin33 θθ == sin
sin θθ −− 44sin sin 33θθ
: )α + β + γ( نسبتهای مثلثاتی
sin)α + β + γ( = sin[α + )β + γ(] = sin α cos)β + γ( + cos α sin)β + γ(
= sin α )cos β cos γ − sin β sin γ( + cos α)sin β cos γ + cos β sin γ)
= sin α cos β cos γ − sin α sin β sin γ + sin β cos α cos γ + sin γ cos α cos β
cos[α + )β + γ(] = cos α cos)β + γ( − sin α sin)β + γ(
= cos α)cos β cos γ − sin β sin γ( − sin α)sin β cos γ + cos β sin γ(
= cos α cos β cos γ − cos α sin β sin γ − cos γ sin α sin β − cos β sin α sin γ
tan α + tan)β + γ(
tan) α + β + γ( = tan[ α + )β + γ(] =
1 − tan α ⋅ tan)β + γ(
tan β + tan γ
tan α +
1 − tan β tan γ
tan) α + β + γ( =
tan β + tan γ
1 − tan α
1 − tan β ⋅ tan γ
tan α − tan α tan β tan γ + tan β + tan γ
1 − tan β tan γ
=
1 − tan β tan γ − tan α tan β − tan α ⋅ tan γ
1 − tan β ⋅ tan γ
tan α + tan β + tan γ − tan α ⋅ tan β ⋅ tan γ
=
1 − tan α ⋅ tan β − tan β tan γ − tanα tan γ
239
tan α +
1 − tan β tan γ
tan) α + β + γ( =
tan β + tan γ
1 − tan α
1 − tan β ⋅ tan γ
tan α − tan α tan β tan γ + tan β + tan γ
1 − tan β tan γ
=
1 − tan β tan γ − tan α tan β − tan α ⋅ tan γ
1 − tan β ⋅ tan γ
tan α + tan β + tan γ − tan α ⋅ tan β ⋅ tan γ
=
1 − tan α ⋅ tan β − tan β tan γ − tanα tan γ
sin 135° = sin)30° + 45° + 60°( = sin 30° cos 45° cos 60°
− sin 30° sin 45° sin 60° + sin 45° cos 30°co60° + sin 60° cos 30° cos 45°
1 2 1 1 2 3 2 3 1 3 3 2
= ⋅ ⋅ − ⋅ ⋅ ⋅+ ⋅ ⋅ + ⋅ ⋅
2 2 2 2 2 2 2 2 2 2 2 2
2 6 6 3 2 2 3 2 4 2 2
= − + + = + = =
8 8 8 8 8 8 8 2
تمرين
. دریابیدtan 30° وcos 30° ، sin 30° را به ترتیب از جنسtan 90°، cos 90°، sin 90° -1
8 cos3 θ − 6 cosθ = ? -3
a ( cos 3θ b( 2 cos 3θ c( − 2 cos 3θ
∧ ∧ ∧ ∧ ∧ ∧
. دریابیدC ﻭB , A را از جنس نسبتهای مثلثاتی زوایایCos)A − B+ C( − 4
: نشان دهیدکه-5
4 cos x cos)60 − x ( cos)60 + x ( = cos 3x
tan x tan)60 − x ( tan)60 + x ( = tan 3x
240
تبدیل مجموع و تفاضل
نسبتهای مثلثاتی زوایا به شکل
حاصلضرب
x x x x
sin cos cos sin ?
3 یدانیم3 چون م3 3
sin)A + B( = sin A cos B + cos A sin B....)I(
sin)A − B( = sin A cos B − cos A sin B....)II(
) باهم جمع شوندII ( ) وI ( فرض شود و رابطةA − B = q وA + B = P اگر
:داریمکه
sin) A + B( + sin) A − B( = 2 sin A cos B
A +pB+=qpcos p − q
sin p + sin q = 2 sin A+B=p
2 2
− A B = −q A−B=q
2B = P − q 2A = P + q
P−q P+q
B= A=
2 2
sin) A + B( + sin) A − B( = 2 sin A cos B
p+q p−q :درنتیجه داریمکه
sin p + sin q = 2 sin cos
2 2
: تفریق شود داریمکهII رابطةI اگر از رابطة
sin) A + B( − sin) A − B( = 2 cos A sin B
p+q p−q
sin p − sin q = 2 cos sin
2 2
241
:به همین ترتیب
sin 7θ + sin 3θ
= tan 5θ : نشان دهیدکه:a1مثال
cos 7θ + cos 3θ
7θ + 3θ 7θ − 3θ
2 sin cos
sin 7θ + sin 3θ 2 2 sin 5θ cos 2θ
= = = tan 5θ
cos 7θ + cos 3θ 2 cos 7θ + 3θ cos 7θ − 3θ cos 5θ cos 2θ
2 2
sin 3x + sin x = 2 ⋅ sin 2 x ⋅ cos x نشان دهید:b
242
حل
3x + x 3x − x
sin 3x + sin x = 2 sin cos = 2 ⋅ sin 2 x ⋅ cos x :b
2 2
فعاليت
cos 2θ − cos 2β
و = tan)β − θ( : نشان دهیدکه:2مثال
sin 2θ + sin 2β
243
1
cos A sin B = [sin) A + B( − sin) A − B(]
2
cos)A + B( + cos)A − B( = 2 cos A cos B :چون
2 cos A cos B = cos)A + B( + cos)A − B( :پس
1
cos A cos B = [cos)A + B( + cos)A − B(]
2
cos)A + B( − cos)A − B( = −2 sin A sin B :چون
− 2 sin A sin B = cos)A + B( − cos)A − B( :پس
1
sin A sin B = − [cos)A + B( − cos)A − B(
2
1
= [cos)A − B( − cos)A + B(]
2
: نشان دهیدکه:1مثال
sin 8x + sin 5x + sin 2 x
a: = tan 5x
cos 8x + cos 5x + cos 2 x
2
b: cos 75° − cos 15° = −
2
:aحل
8x + 2 x 8x − 2 x
2 sin cos + sin 5x
= 2 2
8x + 2 x 8x − 2 x
2 cos cos + cos 5x
2 2
2 sin 5x cos 3x + sin 5x sin 5x )2 cos 3x + 1(
= = = tan 5x
2 cos 5x cos 3x + cos 5x cos 5x )2 cos 3x + 1(
:bحل
75° + 15° 75° − 15°
cos 75° − cos15° = −2 ⋅ sin sin = −2 sin 45° sin 30°
2 2
2 1 2
= −2 ⋅ ⋅ =−
2 2 2
244
: به شکل جمع یا تفاضل تبدیل کنید:2مثال
2 cos 95° sin 13° = sin)95° + 13°( − sin)95° − 13°( = sin 108° − sin 82°
1
cos 38° cos 61° = [cos)38° + 61°( + cos)38° − 61°(]
2
1 1
= [cos 99° + cos)−23°(] = [cos 99° + cos 23°]
2 2
π π 1 π 1
cos) x + ( cos) x − ( = [cos 2 x + cos ] = cos 2 x
4 4 2 2 2
:3مثال
1 1
cos 34° sin 28° = [sin)34° + 28°( − sin)34° − 28°(] = )sin 62° − sin 6°(
2 2
2 cos 45° cos 15° = cos)45° + 15°( + cos)45° − 15°( = cos 60° + cos 30°
1 3 1+ 3
= + =
2 2 2
1 1
sin 10θ cos 4θ = [sin)10θ + 4θ( + sin)10θ − 4θ(] = )sin 14θ + sin 6θ(
2 2
1
[cos) x + y( + cos) x − y(] = cos x cos y : نشان دهیدکه:4مثال
2 .میباشد
حل
1 1
[cos) x + y( + cos) x − y(] = [)cos x cos y − sin x sin y(
2 2
1
+ )cos x cos y + sin x sin y(] = [)cos x cos y + cos x cos y(]
2
1
= )2 cos x cos y( = cos x cos y
2
245
حل
1 1
)sin 9θ + sin 7θ( − )sin 9θ + sin 3θ(
sin 8θ cos θ − sin 6θ cos 3θ 2 2
=
cos 2θ cos θ − sin 3θ sin 4θ 1 )cos 3θ + cos θ( + 1 )cos 7θ − cos θ(
2 2
sin 7θ − sin 3θ 2 cos 5θ sin 2θ sin 2θ
= = = = tan 2θ
cos 3θ + cos 7θ 2 cos 5θ cos) −2θ( cos 2θ
AB AB
sin A sin B 2 sin cos
2 2
AB AB
sin A sin B 2 cos sin
2 2
AB AB
cos A cos B 2 cos cos
2 2
AB AB
cos A cos B 2 sin sin
2 2
sin(A B) sin(A B)
tan A tan B tan A tan B
cos A cos B cos A cos B
1
sin A cos B [sin(A B) sin(A B)]
2
1
cos A sin B [sin(A B) sin(A B)]
2
1
cos A cos B [cos(A B) cos(A B)]
2
1 1
SinA sin B [cos(A B) (cos A B)] [cos(A B) cos(A B)]
2 2
246
تمرين
: نشان دهیدکه-1
cos 56° + cos 22° sin 84° − sin 76° sin 94° − sin 86°
cos 86° + cos 22° cos 84° − cos 76° sin 8θ + sin 4θ
P+Q P−Q 5x 5x
cos 95° − cos 41° sin − sin sin − sin
2 2 3 6
3A 4A A+B A−B
cos + cos cos 84° + cos 76° cos + cos
4 3 2 2
: نشان دهیدکه-4
247
∧ ∧ ∧
: باشد (مجموع زوایای داخلی یک مثلث) نشان دهیدکهA + B+ C = 180° اگر-5
A B C
sin A + sin B + sin C = 4 cos cos cos
2 2 2
. میباشدsin 10 + sin 50 − sin 70 = 0 : نشان دهیدکه-6
248
طول قوس()Arc length
اگر طول شعاعهای دو قوس باهم مساوی باشند ،طولهای این دو قوس با اندازة قوس
برحسب رادیان متناسب میباشند ،طوریکه در شکل مشاهد میشود.
∩ ∩
AB A′ B′
=
mA B ∩
m A′B′
∩
که m A Bو ' m A ' Bاندازههای این دو قوس برحسب رادیان میباشد ،اگر اندازة
قوس دو برابر شود طول قوس نیز دوچند میشود.
اگر اندازة یک قوس ، θشعاع دایره ،Rطول قوس مقابل زاویه )L( θو محیط دایره C
باشد ،داریمکه:
L C
=
θ° 360°
ُچون محیط دایره C = 2π rاست ،پس:
249
حل
45
14 14 22
=L ⋅ π ⋅14 cm = π cm ≈ ⋅ cm = 11cm
180
4 4 7
π
رادیان واقع باشد دریابید ،اگر شعاع دایره مثال :2طول قوسکه در مقابل زاویۀ مرکزی
4
14cmباشد.
L = Rθ
π 22 1
L = 14 cm ≈ 14 cm ⋅ ⋅ = 11cm
4 7 4
مثال :3اگر در یک دایره ،در مقابل زاویة مرکزی 45°طول قوس 3πcmباشد ،شعاع این
دایره را دریابید.
حل :چون 45° = π radianاست ،بنا برآن:
L = Rθ 4
L 3πcm 4
= =R = 3π ⋅ cm = 12cm
θ π π
4
∩
قطاع یک دایره( :)Sector of a circleقوس ABیک دایره را به مرکز Oو شعاع
∩
Rدر نظر میگیریم .مجموع تمام قطعهخطهای OPکه Pیک نقطه از قوس ABمیباشد
∩
قطاع نامیده میشود ،اگر اندازه قوس ABمساوی به θرادیان باشد θ ،را زاویة قطاع دایره
میگویند یا قطاع را این طور نیز تعریف کرده میتوانیم:
قسمتی از سطح دایرهییکه بین دو شعاع دایره واقع باشد قطاع نامیده میشود.
250
مساحت قطاع دایره :مساحت قطاع θرادیان در دایرهیی به شعاع Rمساوی است به
1
S = R 2 θکه Sعبارت از مساحت قطاع و Rشعاع دایره میباشد؛ زیراکه:
2
2π R π R 2 πR 2 ⋅ θ 1 2
⇒ S = = R θ
θR S 2π 2
و یا اگر θبرحسب درجه باشد
360° πR 2 2 θ
⇒ S = πR
θ° S 360°
مثال :1اگر شعاع یک دایره 10cmباشد .مساحت قطاع را دریابید ،در صورتیکه ،زاویة
قطاع θ = 90°باشد.
π
= 90°است: حل :چون Radian
1 2 2
=S R θ
2
1 π 1 π
S = )10cm ( 2 ⋅ = ⋅100 cm 2 ⋅ = 25πcm 2
2 2 2 2
مثال :2اگر شعاع دایره 10cmباشد .مساحت قطاع دایرهیی را دریابیدکه زاویة قطاع آن
θ = 72°باشد.
π 2π حل
⋅ 72° = 72 = Radian
180° 5
1 1 2π
⋅ S = R 2 θ = ⋅100cm 2 = 20π cm 2
2 2 5
مثال :3اگر شعاع یک دایره 6cmو مساحت قطاع آن 15πcm2باشد طول قوس این قطاع
را دریابید.
حل
1 2 2 1 2
=S 15πcm = )6cm ( θیا R θ
2 2
251
15π 5π
= 15πcm 2 = 18θ ⇒ θ = Radian
18 6
5π
L = Rθ = 6cm = 5πcm ≈ 5 ⋅ 3.14cm ≈ 15.7cmطول قوس
6
مثال :4دایرهیی دارای شعاع 7cmاست ،محیط و مساحت دایره و طول قوس مقابل زاویۀ
مرکزی 60°و مساحت قطاع مقابل 60°را دریابید.
فعاليت
اگر شعاع دایره 10cmباشد مساحت قطاع را دریابیدکه اندازة قوس آن 216° ، 180°و
324°باشد.
252
مثال :6مطابق شکل زیر در یک قطاع 90°مربع به شعاع Rمحاط شده است .مساحت
ناحیة خط شده را دریابید.
حل :چون شعاع دایره Rمیباشد قطر مربع در ربع دایره d = R = a 2 ،است.
R2
= Sمیباشد چون اگر aضلع مربع باشد یک ضلع مربع a = Rو مساحت مربع
2 2
1
مساحت ربع دایره π R 2است.
4
R
قطعة دایره( :)Segment of a circleقسمتی از سطح دایره بین قوس و وتر مقابل
آن را قطعه میگویند .قطعة دایره برحسب
قوس آن مشخص میگردد؛ طور مثال:
π ∩
رادیان باشد اگر قوس ABمساوی به
6
π
رادیان مینامند. قطعه را
6
253
مساحت قطعه :اندازة مساحت قطعة θرادیان در دایره به شعاع Rمساوی است به:
1 2
=S (R )θ − sin θ
2
زیرا اگر قوس ABمساوی به θرادیان باشد و نقطة Oرا با نقاط Aو Bوصل کنیم
داریمکه :مساحت مثلث -AOBمساحت قطاع =AOBمساحت قطعه
Sمساحت مثلث SOAB −مساحت قطاع = Sمساحت قطعه ∆
AOB
∆
در شکل زیر مشاهده میشودکه مثلث A O Bمتساویالساقین میباشد بدین اساس
θ h
cos =
2 R
θ
h = R cosارتفاع
AB 2
θ
sin = 2
2 R
θ
پس قاعدة مثلثAB = 2R sin :
2
∆ قاعده .ارتفاع h ⋅ AB
= مساحت مثلث A O B =
2 2
θ θ
چون sin θ = 2 sin csoمیباشد.
2 2
θ θ
R cos ⋅ 2R sin
در نتیجه2 = 1 R 2 sin θ :
∆
= مساحت مثلث A O B 2
2 2
1 2 R 2 sin θ
= SOABمساحت مثلث و As = R θمساحت قطاع میباشد. چون
2 2
1 1 1
پس S = R 2 θ − R 2 sin θ = R 2 )θ − sin θ( :قطعه (مساحت قطعه)
2 2 2
مثال :1در شکل قبلی R = 6.8cmاگر شعاع یک دایره r = 6,8cmو زاویة یک قطاع آن
∆
دایره θ = 71°باشد مساحت قطاع ،مساحت مثلث A O Bو مساحت قطعة این دایره را دریابید.
254
حل
R = 6,8cm
θ = 71°
θ 71°
A = πR 2مساحت قطاع = )6.8cm( 2 ⋅ 3.14 ≈ 28.64cm 2
360° 360°
h = R cos θ = 6.8cm ⋅ cos 71° ≈ 5.54cmارتفاع مثلث
2 2
cos 35 30' = 0.8141
θ 71°
b = 2 ⋅ R sin = 2 ⋅ 6.8cm ⋅ sinقاعده مثلث ≈ 7.9cm
2 2
sin 3530' = 0.5807
1 1
A = R 2 sin θ = )6.8cm( 2 ⋅ sin 71° ≈ 21.96cm 2مساحت مثلث
2 2
sin 71 = 0.9455
255
فعاليت
∩
مساحت قطعهیی از دایره را به شعاع 6cmوقوس AB = 120°دریابید.
مثال :3مساحت قطعهیی از دایره را دریابیدکه شعاع آن 6cmبوده و توسط وتر 6cmجدا
شده باشد.
π
حل :چون قوس قطعه 3رادیان است.
تمرين
π
رادیان واقع باشد. مرکزی
6
-2زاویۀ مرکزی قطاع دایرهیی را دریابیدکه مساحت آن 55.5cm 2و شعاع آن 12cm
باشد.
-3اگر شعاع یک دایره 10mباشد طول قوسهایی راکه در مقابل زوایای مرکزی 3,8
رادیان و 27رادیان واقع باشند دریابید.
256
مساحت مثلث از جنس دوضلع
و زاویه بین این دو ضلع:
اگر طول دو ضلع یک مثلث 4cmو
8cmباشند و زاویه بین این دو ضلع 30°
باشد ،آیا مساحت مثلث را دریافت کرده
میتوانید؟
∆
مثلث A B Cرا در نظر میگیریم و از رأس Bارتفاع BHرا بر ضلع ACرسم مینماییم.
ارتفاع .قاعده
= ) Sاست. از هندسه میدانیمکه مساحت یک مثلث (
b⋅h 2
SABC =
2
1
SABC = b c sin A ()h = c sin A
2
فعاليت
از رأسهای Aو Cمثلث مذکور ارتفاعها را رسم کنید و نشان دهیدکه:
1 1
SABC = ab sin Cو SABC = ac sin Bمیباشد.
2 2
257
1
=A ac sin B
2
sin 47.5 = 0.73727733
1
A = ⋅ 3,5cm ⋅ 6cm ⋅ sin 47,5° ≈ 7,74cm 2
2
مثال :2مساحت مثلثی راکه در شکل زیر مشاهده میشود دریابید.
حل
1 1
A = ab sin C = )8()13( sin 130 ≈ 39.83 cm 2
2 2
∆
مثال :3در مثلث متساویالساقین AB = AC = 8cm , ABCو زاویۀ A = 30
میباشد مساحت این مثلث را دریابید.
1
S = AB ⋅ AC sin 30
2
1 1
S = ⋅ 8 ⋅ 8 ⋅ = 16 cm 2
2 2
A ()p − b()p − c B ()p − a ()p − c C ()p − a ()p − b
sin = = , sin = , sin
2 bc 2 ac 2 ab
a+b+c
= )pدر دروس قبلی که a, b, cاضالع مثلث و pنصف محیط مثلث میباشد( .
2
خوانده ایدکه:
A 1 − cos A B 1 − cos B C 1 − cos C
sin = = ، sin = ، sin
2 2 2 2 2 2
258
b2 + c2 − a 2
= cos Aمیباشدکه این رابطه را به نام قضیه cos ineیاد در هر مثلث
2bc
میکند .از ثبوت آن در اینجا صرف نظر میکنیم عندالموقع ثبوت خواهد شد .به عوض
cos Aقیمت آن را وضع میکنیم.
A b2 + c2 − a 2 2bc − b 2 − c 2 + a 2 ( a 2 − )b 2 − 2bc + c 2
sin = 1− = =
2 2bc 4bc 4bc
2
a 2 − ) b − c( 2 ()a − b + c()a + b − c
= =
4bc 4bc
چون a + b + c = 2 p :میباشد.
(a − b + c = a + b + c − 2b = 2p − 2b = 2)p − b
(a + b − c = a + b + c − 2c = 2p − 2c = 2)p − c
قیمتهای ( )a − b + cو ( )a + b − cرا عوض میکنیم داریمکه:
فعاليت
به همین طریق نشان دهیدکه:
B ()p − a ()p − c C ()p − a ()p − b
sinمیباشد. = = , sin
2 ac 2 ab
به همین ترتیب میتوان نصف cos ineیک زاویه را از روی طول اضالع مثلث به دست
آورد.
259
A 1 + cos A
. میباشدcos = چون:ثبوت
2 2
. را وضع مینماییمcos A قیمت
b2 + c2 − a 2
1+
A 2bc 2bc + b 2 + c 2 − a 2 ) b + c( 2 − a 2
cos = = =
2 2 4bc 4bc
)b + c + a ()b + c − a (
=
4bc
b + c + a − 22aa == 22p − 2a
b + c − a = a2p+ −b 2+ac=− 22)ap=−2ap( − 2a = 2)p − a (
A p) p − a ( :در نتیجه داریمکه
cos =
2 bc
فعاليت
A
sin
A )p − b()p − c( A 2 چون
. میباشدtan = : است نشان دهیدکهtan =
2 p) p − a ( 2 A
cos
2
A A A A
را وضعcos وsin اگر قیمتهای، استsin A = 2 sin cos میدانیمکه
2 2 2 2
:نماییم داریمکه
)p − b() p − c( p)p − a (
sin A = 2 ⋅
bc bc
p)p − a ()p − b()p − c(
sin A = 2
)bc( 2
2
sin A = ⋅ p)p − a ()p − b()p − c(
bc
1 1 1
. میباشدS = ab sin C = ac sin B = bc sin A چون مساحت مثلث
1 2 2 2
SABC = bc ⋅ sin A
2
260
قیمت sin Aرا وضع میکنیم.
1 2
= SABC ⋅ bc (p)p − a ()p − b()p − c
2 bc
SABC (= p)p − a ()p − b()p − c
از مقایسة مساوات فوق میتوان نوشتکه:
2 2S 2S 2S
= sin A = ⋅S ، = sin B ، = sin C
bc bc ac ab
مثال :4مساحت مثلثی را دریابیدکه طول اضالع آن قرار زیر داده شده باشد.
فعاليت
bb ==55cmو a = 4cmباشند.
cm ,،, cc == 6َ 6cm
مساحت مثلثی را دریابیدکه اضالع آنcm
261
مثال :6مساحت مثلثی را دریابیدکه طول اضالع آن b = 42,3ft ، a = 29,7ftو
c = 38,4ftباشند.
حل
a + b + c 29.7 + 42.3 + 38.4
=p = = 55,2ft
2 2
(S = p)p − a ()p − b()p − c( = 55.2)55.2 − 29.7()55.2 − 42.3()55.2 − 38.4
= 55.2)25.5()12.9()16.8( = 552ft 2
دریافت شعاع دایرة محیطی یک مثلث:
دایرة محیطی دایرهیی استکه مثلث در داخل دایره واقع بوده و دایره با هرسه رأس مثلث
مماس بوده و مرکز دایرة محیطی نقطة تقاطع هرسه ناصف عمودی
( )Perpendicular Bisectorاضالع مثلث میباشد .مطابق شکل طول اضالع مثلث
∆
A B Cعبارت از b ،aو cمیباشندکه نقطة Oمرکز دایره بوده و نقطۀ تقاطع هرسه
ناصفهای عمودی اضالع مثلث نیز میباشد؛ چون مثلث BOCمتساویالساقین است؛ پس
∧
ارتفاع مثلث ،زاویۀ B O Cو قاعده مثلث را نیز تنصیف میکند.
∧ ∧ ∧
در نتیجهA = B O L = L O C :
∧ ∧ ∧
sin A = sin B O L = sin L O C
(زیرا زاویة مرکزی دو چند زاویة محیطی میباشدکه در مقابل عین قوس قرار داشته باشند).
a
∧ a
= sin A = 2
R 2R
a a abc 2S
=R = = = )sin A (
2 sin A 2 ⋅ 2s 4s bc
bc
a
= Rداريمکه: و از
2 sin A
a = R ⋅ 2 sin A
a
= 2R
sin A
262
به همین ترتیب
a b c a b c
= = = Rیا = 2R = =
sin A sin B sin C 2 sin A 2 sin B 2 sin C
مثال :1شعاع دایرۀ محیطی مثلث ABCرا دریابیدکه اضالع مثلث ، a = 11cm
b = 12cmو c = 13cmباشد.
حل
abc 11⋅12 ⋅13 11 + 12 + 13
=R = = 6,98cm , =p = 18cm
4s 4 18 ⋅ 7 ⋅ 6 ⋅ 5 2
فعاليت
شعاع دایرۀ محیطی مثلثی را دریابیدکه طول اضالع مثلث 24cm ، 18cmو 30cm
باشد.
263
1 1 1 1 1
= SABC ar + br + cr == r )a + b + c( = r ⋅ 2p
2 2 2 2 2
s
= S = r⋅p ⇒ r
p
S (p)p − a () p − b() p − c
(r == p)p − a ()p − b()p − c ()S = p)p − a () p − b() p − c
p
(p)p − a ()p − b()p − c
(r = )p − a () p − b() p − c
=r p
p
مثال :3شعاع و مساحت دایرة محاطی مثلثی راکه طول اضالع آن 8cm ، 7cmو 9cm
باشند دریابید.
حل
7+8+9
=p = 12cm
2
S = 12)12 − 7()12 − 8()12 − 9( = 26.83cm 2
s 26.83cm 2
=r = = 2.23cm
p 12cm
22
= = π r2 ⋅ )2.23cm( 2 ≈ 15.6cm 2 مساحت دایرۀ محاطی مساوی است به:
7
مثال :4دو ضلع قایم یک مثلث قایمالزاویه به ترتیب 3cmو 4cmمیباشند شعاع دایرة
محیطی و محاطی این مثلث را دریابید.
حل
3+ 4+5
=p = 6cm
2
abc 3⋅ 4 ⋅5 60 60 60
=R = = = =
4s 4 ⋅ 6)6 − 3()6 − 4()6 − 5( 4 ⋅ 6 ⋅ 3 ⋅ 2 ⋅1 4 ⋅ 6 24
5
= cm = 2,5cm
2
s 6
264
r = = = 1cm
p 6
3+ 4+5
=p = 6cm
2
abc 3⋅ 4 ⋅5 60 60 60
=R = = = =
4s 4 ⋅ 6)6 − 3()6 − 4()6 − 5( 4 ⋅ 6 ⋅ 3 ⋅ 2 ⋅1 4 ⋅ 6 24
2 2 2
5 AC = AB + BC
= cm = 2,5cm
2 AC = 9 + 16 = 5
s 6
r = = = 1cm
p 6
مثال :5در مثلث قایم الزاویة ،MTNاگر اضالع قایم آن mو nداده شده باشند مساحت
و شعاع دایرة محیطی ( )Rاین مثلث را دریابید.
حل
)MN ( 2 = m 2 + n 2
t = MN = m 2 + n 2
n⋅m m ⋅ n ⋅ t m ⋅ n ⋅ m2 + n 2 m n m2 + n 2
=S =,R = =
2 4S nm 2mn
4
2
m2 + n 2
= Rشعاع دایره محیطی
2
فعاليت
مساحت دایرۀ محاطی یک مثلث را دریابید اگر طول اضالع مثلث 35cm ، 34cm
و 36cmباشند.
در یافت ارتفاع ،مساحت ،شعاع دایرة محیطی و شعاع دایرة محاطی مثلث
متساویاالضالع:
265
نظر به قضیه فیثاغورث داریمکه:
a
h 2 + ) (2 = a 2
2
a 2 4a 2 − a 2 3a 2
= h2 = a2 − =
4 4 4
3a a
=h = 3
2 2
3a
⋅a
= Sمساحت مثلثABC h ⋅ a 3a 2 1 a 2
= 2 = = ⋅ 3
2 2 2 2 4
266
تمرين
267
خالصة فصل
268
sin) α + β + θ( = sin α cos β cos θ + sin β cos α cos θ
+ sin θ cos α cos β − sin α sin β sin θ
cos) α + β + θ( = cos α cos β cos θ − cos α sin β sin θ
− cos β sin α sin θ − cos θ sin α sin β
tan α + tan β + tan θ − tan α ⋅ tan β ⋅ tan θ
tan) α + β + θ( =
1 − tan α tan β − tan β tan θ − tan α tan θ
269
• قسمتی از سطح دایره بین قوس و وتر مقابل آن را قطعة دایره میگویند و مساحت قطعه
1 2
Aبه دست میآید. = از فورمول (R )θ − sin θ
Segment 2
• مساحت مثلث از جنس دو ضلع و زاویۀ بین این دو ضلع مساوی است به:
270
تمرین فصل
-1نشان دهیدکه مساحت مثلث متساویاالضالع ( اگر aیک ضلع مثلث باشد)
3 2
= Sمیباشد. a
4
- 2اگرطول اضالع یک مثلث b = 8cm ، a = 7cmو c = 9cmباشند مساحت این مثلث
را دریابید.
271
محیطی و محاطی این مثلث را دریابید.
a ( 2 sin α sin β b(2 cos α cos β c( − 2 sin α sin β
sin α cos α
میباشد. + - 14نشان دهیدکه= sin 5α :
sec 4α csc 4α
- 15حاصلضربهای نسبتهای مثلثاتی زیر را به شکل مجموع و یا تفاضل بنویسید.
3θ 5θ
cos 100° sin 50° cos 40° cos 60° sin 8θ cos 10θ sin sin
2 2
- 16مجموع یا تفاضل نسبتهای مثلثاتی زیر را به شکل حاصلضرب بنویسید.
3α 4α 3α 4α
cos 84° − cos 76° cos 8480
، sin ° −° cos 7672
− sin ° ،° ،sin
sin80
12°θ−+sin
sin728°θ ،، cos
sin 12θ + cos
sin 8θ ، cos + cos
4 3 4 3
- 17نشان دهیدکه:
sin 5θ + sin 3θ
= − cot θ
cos 5θ − cos 3θ
- 18مساحت یک دایره 180cm 2است ،مساحت قطاع 80°از این دایره را دریابید.
- 19مطابق شکل طول قوس مقابل زاویۀ مرکزی 60°مساوی به ( )1cmاست .شعاع این
272
tan 60° − tan 30°
= ? - 20
1 + tan 60° ⋅ tan 30°
1 1
a( − b( c( 3 d( − 3
3 3
3
cos 2θ ، sin 2θ در ربع اول واقع باشد قیمتهایθ و ضلع دوم، sin θ = اگر- 21
5
. را دریابیدtan 2θ و
cos θ + sin θ
. میباشدtan) 45° + θ( = نشان دهیدکه- 22
cos θ − sin θ
: مساوی است بهcos 37° cos 53° − sin 37° sin 53° = ?
- 23
273
cos)0° − t ( = ? -30
باشد0,5 radian و زاویۀ مرکزی آن2m مساحت قطاع دایرهایکه شعاع آن- 35
:مساوی است به
a( 3m 2 b( 2m 2 c( 1m 2 d ( .هر سه غلط اند
باشد شعاع این2 radian و زاویۀ مرکزی200cm 2 اگر مساحت قطاع یک دایره- 36
:دایره مساوی است به
a ( 14.14cm b( − 14.14cm c( 14cm d( .هر سه درست نیست
274
فصل ششم
اعداد مختلط
اعداد مختلط
()Complex numbers
طاقتهای(Powers of i) :i
دیده میشود که به کمک i 2 = −1یا i = − 1اعداد موهومی راساده کرده میتوانیم به یاد
داشته باشید که مربع یک عدد حقیقی ،مثبت ،لیکن مربع اعداد موهومی منفی میباشد.
i = −1 i 22 = ( − 1) 22 = −1 i 33 = i 22 ⋅ i = (−1) ⋅ (i) = −i
22
i 44 i 44 = i 22 ⋅ i 22 = (−1)(−1) = 1یا = ( − 1) 44 = [( − 1 )]22 = (−1) 22 = 1
i 55 = i 44 ⋅ i = (1)(i) = i i 66 = (i) 44 ⋅ (i) 22 = (1) ⋅ (−1) = −1
i 77 = (i) 66 ⋅ (i) = (−1) ⋅ (i) = −i i 88 = i 77 ⋅ i = (−i) ⋅ (i) = −i 22 = −(−1) = 1
277
i = −1 i 2 = ( − 1) 2 = − 1 i 3 = i 2 ⋅ i = (−1) ⋅ (i) = −i
2
i 4 = ( − 1) 4 = [( − 1 )]2 = (−1) 2 = 1 i 4 = i 2 ⋅ i 2 = (−1)(−1) = 1
i 5 = i 4 ⋅ i = (1)(i) = i i 6 = (i) 4 ⋅ (i) 2 = (1) ⋅ (−1) = −1
i 7 = (i) 6 ⋅ (i) = (−1) ⋅ (i) = −i i 8 = i 7 ⋅ i = (−i) ⋅ (i) = −i 2 = −(−1) = 1
iرا واحد موهومي ميگویند.
از این جا نتیجه میشود که ،اگر توان واحد موهومی n=4و یا عددی باشد که بر 4قابل
تقسیم باشد ،در آن صورت مساوی به ( )1میباشد.
مثال:3
i 8 = i 4 ⋅ i 4 = 1 ⋅1 = 1
i12 = i 4 ⋅ i 4 ⋅ i 4 = 1 ⋅1 ⋅1 = 1
i16 = i 4 ⋅ i 4 ⋅ i 4 ⋅ i 4 = 1 ⋅1 ⋅1 ⋅1 = 1
i 4 n = i 4 ⋅ i 4 ...i 4 = 1
i 4 n +1 = i 4 n ⋅ i = 1 ⋅ i = i
i 4 n + 2 = i 4 n ⋅ i 2 = 1 ⋅ (−1) = −1
i 4 n +3 = i 4 n ⋅ i 2 ⋅ i = 1(−1)i = −i
فعاليت
عددهایی که یک فکتورشان − 1باشد به نام اعداد موهومی یاد میشوند .توانهای طبیعی
iیکی از اعداد − i ,1 , iو -1میباشد .مربع اعداد حقیقی مثبت و مربع اعداد موهومی منفی
میباشد.
278
ستهای اعداد در طول تاریخ بنابر
ضرورت و انکشاف علم ریاضی عرض
وجود کرده است.
طوری که میدانید ست اعداد طبیعی
همه } IN = {1,2,3,...جوابگوی
مسائل نمیباشد .به طور مثال معادلة
3x = 0در ست اعداد طبیعی حل
ندارد .واضح است که جواب آن
x = 0میباشد ،پس به ست دیگری
ضرورت احساس شد که عبارت از:
} W = {0,1,2,3,...بوده و به نام ست اعداد مکمل یاد میشود .این ست هم جواب بعضی
سؤالها را گفته نمیتواند؛ طور مثال معادلة x + 2 = 0در ست اعداد مکمل حل ندارد .زیرا
x = −2حل آن میباشد که -2در ست اعداد مکمل شامل نیست ،بنابرآن به موجودیت
یک ست دیگر اعداد ضرورت احساس شد که اعداد منفی را هم داشته باشد که به نام ست
اعداد تام ( )Integer Numbers setیا } I = {...,−2,−1,0,1,2,3,...یاد میشود .در
1
= xمیباشد. این ست اعداد هم معادلة 2x + 1 = 2حل ندارد ،زیرا حل آن
2
بنابرآن ست اعداد ناطق ( )Rational Numbers setبه میان آمد ،اما در ست اعداد ناطق
یا اعداد گویا هم معادلة x 2 − 2 = 0حل ندارد ،زیرا حل آن x = 2بوده که 2
در ست اعداد غیر ناطق ( )Irrational Numbers setشامل میباشد؛ پس ست اعداد
غیر ناطق به وجود آمد .هر دوست اعداد ناطق و غیر ناطق را ،ست اعداد حقیقی (Real
)Numbers Setمیگویند.
لیکن ست اعداد حقیقی هم بعضی سؤالها را جواب داده نمیتواند؛ مانند معادالت
x 2 + 1 = 0و یا x 2 + 16 = 0که حلشان در ست اعداد حقیقی موجود شده نمیتواند یا
به عبارت دیگر اعداد منفی در ست اعداد حقیقی جذر جفت ندارند ،مانند − 25 , − 16
وغیره ،اما آن معادالتی که در ست اعداد حقیقی حل ندارند در ست اعداد مختلط دارای
حل میباشند.
279
در سال 1795م یک ریاضیدان جرمنی به نام گوس ( )Gaussمفهوم اعداد مختلط را به
شکل زیر ارائه کرد:
مجموعة اعداد حقیقی و موهومی را ست اعداد مختلط ()Complex Numbers set
میگویند.
اگر یک عدد مختلط را به حرف zنمایش دهیم ، z = a + biکه شکل معیاری یک عدد
مختلط میباشد طوری که aقسمت حقیقی ( )Real Part of zو biقسمت موهومی عدد
مختلط( )Imaginary Part of zمیباشد .ست اعداد مختلط این طور تعریف میشود:
}C = {z | z = a + bi , a , b ∈1R , i 2 = −1
عدد مختلط zرا به شکل جورة مرتب نیز نوشتهکرده میتوانیم:
z = a + bi = (a , b) , )z = a − bi = (a ,−b
اگر a=0شود Z = 0 + bi = bi :که biیک عدد خالص موهومی
( )Pure imaginary numberمیباشد و اگر b=0باشد z = a + 0 ⋅ i = aمیشود
که aیک عدد خالص حقیقی ( )Pure real numberمیباشد .به یاد داشته باشید که
اعداد مختلط مانند اعداد حقیقی خاصیت ترتیب را ندارند.
فعاليت
280
در عدد مختلط 2 − 5iقسمت حقیقی 2و قسمت موهومی آن − 5iمیباشد.
مثال :2اعداد مختلط 6i، -9، 0، 9-iو i − 1را به شکل معياري
( )Standard Formاعداد مختلط بنویسید.
حل :چون شکل معیاری عدد مختلط z = a + biمیباشد که در آن aقسمت حقیقی عدد
مختلط و biقسمت موهومی آن است.
جدول زیر نمایش عددهای فوق را به شکل معیاری اعداد مختلط ارائه میکند.
شکل معيارى
عددهاي مختلط
)(z a bi z1 z 2 z 2 z
6i 0 6i
9 9 0i
0 0 0i
9i 9i
i 1 1 i
2 2i
معادالتی که در ست اعداد حقیقی حل ندارند در ست عداد مختلط حل دارند.
i -i
1+i 1-i
-4-2i
-5i-6
-4+2i
5i-6 5 6i
281
بنویسید.
a) 1 , b) − 1 , c) 0 , d) 2
282
عملیههای چهارگانه در اعداد
موهومی
283
میکند ،یعنی (ai) ⋅ (bi) = (bi) ⋅ (ai) = −ab
فعاليت
2 3
حاصلضرب ) ( i) ⋅ (− iرا به دست آرید.
3 5
) dعملیة تقسیم :حاصل تقسیم دو عدد موهومی یک عدد حقیقی است.
13i 5i −7
را به دست آرید. ,ﻭ مثال :4حاصل تقسیم
3i 7i −5
5i 5 5
)1 ( یک عدد حقیقی است) = حل
7i 7 7
13 i 13
)2 = ( 13يک عدد حقيقي است)
3i 3 3
−7 −1 7 7i 7
)3 = ⋅ = =
−5 −1 5 5i 5
فعاليت
در عملیههای جمع و ضرب اعداد موهومی خاصیت تبدیلی صدق میکند .حاصلضرب و
حاصل تقسیم دو عدد موهومی یک عدد حقیقی است.
تمرين
284
جمع و تفریق اعداد مختلط
فعاليت
285
قسمتهای حقیقی و قسمت موهومی آن از حاصلجمع قسمتهای موهومی اعداد مختلط
داده شده حاصل میشود.
مثال :2اگر z1 = 2 − 3iو z 2 = 3 + 4iباشد z1 + z 2 ،را پیدا کنید.
zz11++zz21 = (2 − 3i) + (3 + 4i) = (2 + 3) + (−3 + 4)i = 5 + i
به همین قسم:
فعاليت
مثال:1
(−4 + 3i) − (6 − 7i) = (−4 + 3i) + (−6 + 7i) = −10 + 10i
مثال:2
(12 − 5i) − (8 − 3i) = (12 − 8) + (−5 + 3)i = 4 − 2i
286
دو عدد مختلط وقتی با هم مساوی میباشند که هر دو قسمت (حقیقی و موهومی) اعداد
مذکور با هم مساوی باشند.
حاصلجمع دو عدد مختلط ،عدد مختلطی است که قسمت حقیقی آن از حاصل جمع
قسمتهای حقیقی و قسمت موهومی آن از حاصل جمع قسمتهای موهومی اعداد مذکور
حاصل شده باشد.
به همین ترتیب حاصل تفریق دو عدد مختلط ،عددی است که قسمت حقیقی آن از حاصل
تفریق قسمتهای حقیقی و قسمت موهومی آن از حاصل تفریق قسمتهای موهومی اعداد
مذکور به دست میآید.
تمرين
- 1اعداد مختلط زیر راجمع کنید.
)(2 + 5i) + (3 + 4i )(13 − 12i) + (13 + 12i
)(−3 + 6i) + (10 − 7i )( 3 − ci) + (d + 5ci
- 2اعداد مختلط زیرا از همدیگر تفریق کنید.
)(5 − i) − (7 + 3i
)( 2 3 + 5 ⋅ 7 i) − ( 3 + 3 7 i
)(3c + 4di) − (3c + 8di
- 3معکوس جمعی اعداد مختلط زیر را دریابید.
2 + 3i , (2,−3) , 2+ 3i
- 4هرگاه ) ( x, y ∈ IRﻭ 3x + 2iy − ix + 5y = 7 + 5iباشد قیمتهای xو yرا
دریابید.
- 5عملیههای زیر را انجام دهید و جوابهای خود را به شکل a + biبنویسید.
)(2 + 3i) + (−5 + 2i
)(−5 − 4i) − (−2 − 2i
)(2 + 3i) + (−5 − i
)(6 − 5i) + (3 + 2i
)(3.7 + 6.1i) − (1 + 5.9i
287
3 2
)(8 + i) − (−7 + i
4 3
5 1
)(−6 − i) + (4 + i
8 2
)(−2 + 5i) + (3 − i
3 7
)(3 + i) − ( −11 + i
5 15
5 3
)( −4 − i) + (13 + i
6 8
) ( −7 − − 72 ) + (8 + − 50
) ( 3 + − 2 ) − ( 12 + 8
:6معکوسهای جمعی اعداد مختلط زیر را دریابید:
2 − 3i 8 + 11i
1− i −1 + i
5 − 8i − 13 + 13i
− 5i 2i
288
ضرب اعداد مختلط
289
(3 + 5i)(1 + 0i) = 3 + 5i
مزدوج یک عدد مختلط (:)Conjugate of a Complex Number
مزدوج عدد مختلط ، z = x + yiعدد z = x − yiمیباشد ،طوری که:
zz⋅ ⋅zz==( x( x+ +yiyi =)x=2 −x (2 yi−)(2yi=)x2 2=+xy22 + y 2
) ⋅ )( x⋅ (−xyi−)yi
zx⋅ z⋅ z==x 2x+2 +
y 2y 2
z + z = ( x + yi ) + ( x − yi ) = 2 x )2 x = Re( z
z − z = ( x + yi ) − ( x − yi ) = 2 yi )2 yi = Im(z
2 2i
مزدوج عدد عدد مختلط ،تنها عالمة قست موهومی آن را تغییر میدهیم.
i -i
1+i 1-i
-4-2i
-5i-6
-4+2i
5i-6 5 6i
290
معکوس ضربی ( )Multiplicative inverseیک عدد مختلط:
میدانیم که مزدوج عدد a + biعبارت از a − biاست ،و
(a + bi) ⋅ (a − bi) = a 2 − (b 2i 2 ) = a 2 − b 2 (−1) = a 2 + b 2میباشد.
1
را به شکل معیاری یک عدد مختلط برای دریافت معکوس ضربی a + biعدد
a + bi
مینویسیم ،پس صورت و مخرج را ضرب a − biمیکنیم )a-bi( .مزدوج مخرج میباشد.
a b
( میباشد. 2 2
− 2 معکوس ضربی عدد ) (a + biعبارت از )i
a +b a + b2
مثال :3معکوس ضربی عدد 2 − 3iرا دريابيد.
1 2 + 3i 2 + 3i 2 + 3i 2 + 3i 2 3
⋅ = = = = + i
2 − 3i 2 + 3i 4 − 9i 2 4 + 9 13 13 13
مثال :4افادة x 2 + 4را تجزیه کنید.
)x 2 + 4 = x 2 − (−1) ⋅ 4 = x 2 − (i) 2 ⋅ 4 = x 2 − (2i) 2 = ( x − 2i)( x + 2i
فعاليت
اگر z = x + yiو w = x′ + y′iدو عدد مختلط باشند z ⋅ w ،چنین تعریف شده است:
z ⋅ w = ( xx′ − y y′) + ( xy′ + x′y)i
291
برای دریافت مزدوج یک عدد مختلط محض عالمه قسمت موهومی را تغییر میدهیم و
a b
( میباشد. 2 2
− 2 معکوس ضربی عدد مختلط a + biعبارت از )i
a +b a + b2
تمرين
292
تقسيم دو عدد مختلط
Division of two Complex
numbers
− 2 − 2i
2 2i را به دست
− 5 + 6i
آيا خارجقسمت
5 6i
a + bi
عدد cعدد حقیقی و diعدد موهومی میباشد ،در قدم اول چون در مخرج عدد
c + di
باید مخرج آن را به یک عدد حقیقی تبدیل کنیم ،برای این منظور صورت و مخرج را ضرب
مزدوج مخرج مینماییم که این عملیه را گویا کردن ()Rationalization
i=7i میگویند.
مثال :1حاصل تقسیم 4 + 3iرا به دست آرید.
i=i 2 + 5i
حل :مزدوج 2+5iعدد 2-5iميباشد ،صورت و مخرج را ضرب مزدوج مخرج یا -3i)=7i
2 − 5iمینماییم.
)4 + 3i 4 + 3i 2 − 5i 8 − 20i + 6i − 15i 2 8 − 14i − 15(−1
= ⋅ = =
2 + 5i 2 + 5i 2 − 5i 4 − 10i + 10i − 25i 2 )4 − 25(−1
23 − 14i 23 14
= = − i
29 29 29
در نتیجه به مالحظه میرسد که در خارج قسمت ،قسمتهای حقیقی و موهومی از هم جدا اند.
فعاليت
1+ i
را به دست آورید .جواب خود را به شکل معیاری حاصل تقسیم (خارج قسمت)
1− i
293
ﺗﻌﺮﻳﻒ بنویسید.
z1
طور زیر تعریف شده است:اگر z1 = a + biو z 2 = c + diباشند،
z2
z1 (a + bi)(c − di) ac − adi + bci − bdi 2 ac + bd − (ad − bc)i
= = =
)z 2 (c + di)(c − di c 2 − d 2i 2 c2 + d 2
z1 ac + bd ad − bc
= − i
z 2 c2 + d 2 c2 + d 2
مثال :2عدد z1 = 2 − 3iرا باالی عدد z 2 =1 + iتقسیم نمایید و بعد امتحان کنید.
z
چنین اگر z = x + yiو w = x ′ + y′iدو عدد مختلط باشند؛ در آن صورت
w
تعریف میشود:
z xx ′ + yy′ x ′y − xy′
= + i , )( x ′2 + y′2 ≠ 0
w x ′ 2 + y ′ 2 x ′ 2 + y′ 2
294
1) z1 + z 2 = z1 + z 2 2) z1 − z 2 = z1 − z 2
z1 z
3) z1 ⋅ z 2 = z1 ⋅ z 2 = z 2 ⋅ z1 4) ( )= 1
z2 z2
5) z + z = 2 x 6) z − z = 2 yi
7) z = z
z1 + z 2 = z1 + z 2 در نتیجه
yi))==22yiyi :حل
z + z = ( x + yi) + ( x − yi) = 2 x , zz − z = ( x + yi ) +− ((xx −− yi
فعاليت
295
تمرين
z1 ⋅ z 2 = z1 ⋅ z 2و z1 = z1میباشد.
z2 z2
-3خارج قسمتها را دریابید و جوابهای خود را به شکل a + biبنویسید.
6 + − 36
مساوی است به: -4خارج قسمت
3+ −9
a :1 b: 2 c : 3i d: −2
-5جوابهای خود را به شکل a + biبنویسید.
296
حل معادلههای درجه دوم یک
مجهوله در ساحة اعداد مختلط
297
− 4i + 16i 12 i 3 − 4i − 16i 5
= x1 = = i = x2 =− i
2⋅4 8 2 8 2
مثال :3معادلة x 2 + 3ix − 2 = 0را به کمک فورمول محمدبنموسی در ساحة اعداد
مختلط حل کنید.
∆ = b 2 − 4ac = (3i) 2 − 4 ⋅1⋅ (−2) = 32 ⋅ i 2 + 8 = −9 + 8 = −1
± ∆ = ± − 1 = ±i
− 3i ± i − 4i − 2i
= x1, 2 = x1 = −2i = x2 = −i
2 ⋅1 2 2
فعاليت
تمرين
298
خالصۀ فصل
• اعداد منفی درست اعداد حقیقی جذر جفت ندارند ،لیکن در ست اعداد مختلط اعداد
منفی جذر جفت دارند.
• اعداد مختلط از اتحاد اعداد حقیقی و اعداد موهومی حاصل میشوند.
• مربع اعداد حقیقی مثبت ،اما مربع اعداد موهومی منفی میباشند.
i 2 = −1 ⇒ i = − 1
یک فکتورشان باشد ،اعداد موهومی میگویند. • اعدادی را که − 1
• اعداد مختلط Cطور زیر تعریف میشود:
}C = {z / z = a + bi , a , b ∈ IR , i = − 1
• شکل معیاری عدد مختلط z = a + biمیباشد که aرا قسمت حقیقی zو biرا قسمت
موهومی zمیگویند یا ) bi = img (zو ) a = Re(z
• برای پیدا نمودن توانهای مختلف ، iتوان iرا باالی 4تقسیم میکنیم که مساوی به
یک میشود ،اگر باالی آن پوره تقسیم نشود ،پس توان حرف iرا مساوی به باقیماندۀ عملیۀ
تقسیم بر 4میشود مانند i 4 k + r = i r :یا (i)1379 = i 4⋅344 ⋅ i 3 = (1)(i) 3 = −i
• اگر در عدد مختلط b = 0 ، z = a + biباشد a ،را عدد حقیقی خالص و اگر a = 0
باشد biرا عدد موهومی خالص میگویند.
• آن عدد مختلط که قسمتهای حقیقی و موهومی آن صفر باشند (a = 0, b = 0) ،عدد
مختلط صفری گفته میشود.
• دو عدد مختلط z1و z2وقتی با همدیگر مساوی میباشند که قسمتهای حقیقی و
موهومی شان باهم مساوی باشند Re(z1 ) = Re(z 2 ) .ﻭ ) Im g (z1 ) = Im g (z 2
• حاصلجمع دو عدد مختلط ،یک عدد مختلطی است که قسمت حقیقی آن از حاصلجمع
قسمتهای حقیقی دو عدد داده شد و قسمت موهومی آن نیز از حاصلجمع قسمتهای
موهومی اعداد داده شده به دست میآید.
• حاصلتفریق دو عدد مختلط ،عدد مختلطی است که قسمت حقیقی آن از حاصل تفریق
قسمتهای حقیقی و قسمت موهومی آن از حاصل تفریق قسمتهای موهومی به دست
299
آمده باشد.
• اگر z1 = x1 + y1 iو z2 = x2 + y2iباشند ،پس عملیههای جمع ،تفریق ،ضرب و
تقسیم آنها طور زیر تعریف میشود:
z1 + z 2 = ( x1 + x 2 ) + ( y1 + y 2 )i
z1 − z 2 = ( x1 − x 2 ) + ( y1 − y 2 )i
= z1 .z 2 x1 x 2 − y1 y 2 + ( x1 y 2 + y1 x 2 )i
z1 x1 x 2 + y1 y 2 y1 x 2 − y 2 x1
= + i , )(z 2 ≠ 0
z2 x 22 + y 22 x 22 + y 22
• مزدوج عدد مختلط z = x + yiعبارت Z = x − yiمیباشد.
300
تمرين فصل
64i
مساوی است به: )6
a) − 8 )b 8 )c 8i )d − 8i 8i
7 2
i ⋅ i )7مساوی است به:
9 9
14 14 14 14
a) − )b c) − i )d i
81 81 81 81
− 11
مساوی است به: )8
−5
11 − 11 − 11 11
)a )b )c i )d i
5 5 5 5
−1 5
مساوی است به: )9
−1 ⋅ 5
5 5 5 5
)a b) − )c نیست ) i i d
هر سه جزء درست ) d
5 3 3 5
301
xi
−مساوی است به: )10
x −x xi x yi
)a )b )c )d
y y y y
)11اعداد مختلط زیر را باهم جمع کنید:
)(3 + 4i) + (2 + 5i , )(a + bi) + (c + di
)(1 + i) + (1 − i , )(2 + 3i) + (2 − 3i
)12اعداد مختلط زیر را تفریق نمایید:
(4 + 3i) − (4 + 4i) , )(3 − 2i) − (3 + 2i
(4 + 4i) − (4 + 3i) , )(1 + i) − (1 − i
(2a + ib) − (2a − ib) )13مساوی است به:
)a − ib )b − 2ib c) 2ib d ) 4a
)14حاصلضرب ) (2 − 3i)(2 + 3iمساوی است به:
a ) − 13 b) 13i c) 13 d ) 9i
)15اعداد مختلط زیر را به شکل a+biبنویسید.
)4(2 + 5i) − (3 − 4i) , (4 − 3i)(2 + i
i(3 − 2i) 2 , i 51
)16اگر z1 = 2 − 4iﻭ z 2 = 1 − iباشد نشان دهید که:
z1 z
z1 + z 2 = z1 + z 2 , z1 ⋅ z 2 = z1 ⋅ z 2 , ( )= 1
z2 z2
)17معکوس جمعی و معکوس ضربی اعداد مختلط زیر را دریابید:
1
3x − yi , 2a − bi , 2 + 5i , − 7 + 3i , − 6 + 2i , 3 − i , 2 +i
2
)18معادلۀ 5 x 2 + 2 x + 1 = 0را حل کنید.
302
فصل هفتم
هندسه تحليلى
هندسة تحليلي علمي است که تخنيک هاي الجبر را باهندسه یکجا می کند؛ یا به
عبارۀ دیگر هندسة تحلیلی ما را قادر می سازد که در حل مسائل هندسی از میتود
ها و معادالت الجبری استفاده نماییم و همچنین از اصول هندسی در مساوات های
الجبری استفاده نماییم.
هندسه یکی از قدیمی ترین شاخة الجبر بوده ،یونانی ها تقریباً چهار قرن قبل در این
مورد به طور منظم تحقیق و مطالعه کردندکه تقریباً ( )300سال قبل توسط ایوکلید
( )Euclidسیزده ( )13جلد کتاب تشریح و تفسیر شده بود.
اختراع هندسه تحلیلی توسط یک عالم فرانسوی رین دکارتس
( )Rene Descartesکه در سال های ( 1596-1650ب.م) زنده گی می کرد
صورت گرفت که میتود های الجبری را در هندسه معرفی و از آن استفاده کرد که به
نام هندسة تحلیلی ( )Analytic geometryیا هندسه همآهنگ
( )Coordinate geometryیاد می شود.
نامبرده در سال ( 1637م) یک نسخه را به نام ( )La geometryتحریر کرد.
خلص این که چطور از هندسه و الجبر یکجا استفاده می شوند در این فصل هدف ما
این است که به طور خلص اساسات این مضمون را مطالعه نماییم.
سیستم کمیات وضعیه یا سیستم کواردنت
()Coordinate system
فعاليت
در مستوی کمیات وضعیه دو خط ' XXو ' YYرا عمود باهم رسم کنیدو نقطة تقاطع این دو
خط را ) (Oبنامید ،که نقطة Oرامبدا ) (Originمحورهای کمیات وضعیه می نامند.
دو خط عمود باهم به نام محور های کواردینت ( )Coordinate axisesیاد می شوند ،که
خط افقی ' XOXمحور Xو خط عمودی ' YOYعبارت از محور Yمی باشد.
واضح است تمام اعدادی که باالی محور Xبه طرف راست مبدأ واقع باشند مثبت واعدادی
که به طرف چپ مبدأ واقع باشند منفی می باشند .و نیز اعدادی که بر روی محور Yبه طرف
باالی مبدأ قرار دارند مثبت و پایین مبدأ منفی می باشند.
فرض میکنیم که pدر مستوی یک نقطه باشد ،می توانیم که نقطة pرا توسط جورة مرتب
) (OrderPairنشان دهیم ،طوریکه از نقطة pخطوط موازی با محور Xو محور Yرسم
می کنیم که این خطوط محور Yرا در نقطۀ Sو محور Xرا درنقطة Rقطع می کنند.
فاصلة مستقیم OR = xو OS = yمی باشد در نتیجه جورة مرتب ) ( x, yموقعیت نقطه
Pرا در مستوی کمیات وضعیه تعیین می کند.
هرجورة مرتب در مستوی توسط یک نقطه و هر نقطة مستوی توسط یک جورة مرتب اعداد
حقیقی ) ( x, yنشان داده می شود که xو yفاصله های مستقیم نقطة pاز محور های X
و Yمی باشند.
این سیستم را سیستم کارتیزینی یا سیستم کواردینت ()Coordinate System
305
می گویند.
مرکبة اول جورة مرتب مختصة xو مرکبة دوم جورة
مرتب را مختصة yیا ()y-Coordinate
می گویند محور های کواردینت مستوی را به چهار
ربع ( )quadrantsتقسیم می کند ،طوری که در ربع
اول y > 0 ، x > 0در ربع دوم y > 0 ، x < 0در
ربع سوم y < 0 ، x < 0و در ربع چهارم x > 0و
y < 0می باشند.
مثال( :)1نقاط ) E (0,2) D(3,−5) C (2,5) ، B(−4,−2) ، A(−2,3و ) F (−2,0را
در مستوی کمیات وضعیه تعیین کنید.
حل:
فعاليت
• نشان دهید تمام نقاطی که باالی محور Xواقع اند مختصة yآن ها صفر و نقاطی که
باالی محور Yقرار دارند مختصه xآن ها صفر می باشند.
• نشان دهیدکه نقاط ) (0,4) ، (−2,−3) ، (2,−3) ، (−2,3) ، (2,3و ) (4,0در کدام ربع
قرار دارند.
306
∆
P1و P2یا d = P1 P2را با استفاده از مثلث قایم الزاویه P1P3 P2توسط قضیه فیثاغورث
به دست می آوریم ،طوری که در شکل مشاهده می شود.
= ( x1 − x 2 ) 2 + ( y1 − y 2 ) 2
متوجه باید بود که اگر ) P1 ( x1 , y1و ) P2 ( x2 , y2باالی خط افقی قرار داشته باشند در این
صورت y1 = y2می شود ،طوریکه در شکل ( )aنیز مشاهده می شود.
d = P1 P2 = ( x 2 − x1 ) 2 + 0 = x 2 − x1
اگر P1و P2باالی خط عمودی قرار داشته باشند در این صورت x1 = x2می باشد طوری
که در شکل ( )bنشان داده شده است:
2
d = P1 P2 = 0 + ( y 2 − y1 ) 2 = ( y 2 − y1 ) = y 2 − y1
307
P1P2 = (x1 − x 2 ) 2 + (y1 − y 2 ) 2 = ( x 2 − x1 ) 2 + ( y 2 − y1 ) 2
= (−1 − 3) 2 + [−5 − (−2)]2 = (−4) 2 + (−3) 2 = 25 = 5
فعاليت
فاصله بین نقاط ) P1 (8,0و ) P2 (2,0را دریابید.
مثال( :)3توسط فورمول فاصله نشان دهید که ) B (2,1) ، A(−2,−3و )C (−2,5
رأس های یک مثلث قایم الزاویه می باشند.
حل:
CA = 64
2
چون CA 2 = AB 2 + BC 2 :است.
∆
پس مثلث A B Cقایم الزاویه می باشد.
فعاليت
نشان دهید که نقاط ) B(3,−5) ، A(−6,3و ) C (−1,5رأس های مثلث قایم الزاویه
می باشند.
مثال( :)4اگر ) C (0,0مرکز دایره و ) P(3,4یک نقطه روی محیط دایره باشد طول
شعاع این دایره را دریابید.
حل:
308
PC = R = ( x 2 − x1 ) 2 + ( y 2 − y1 ) 2 = (3 − 0) 2 + (4 − 0) 2
= 9 + 16 = 25 = 5
در مستوی سیستم کمیات وضعیه نقاطی که باالی محور Xواقع اند مختصۀ yآن ها صفر
و نقاطی که باالی محور yقرار دارند مختصۀ xآنها صفر می باشد.
فاصله در بین دو نقطه ) P( x1 , y1و ) Q( x2 , y2از فورمول
d = PQ = ( x 2 − x1 ) 2 + ( y 2 − y1 ) 2به دست می آید.
309
تمرين
-1در نقاط داده شدة زیر فاصلة کدام نقطه از مبدای کمیات وضعیه 15واحد می باشد؟
)A : ( 176 ,7
)B : (10,−10
)C : (1,15
15 15
D
) A:( ,
2 2
−3 1
B(−1,را دریابید. -4فاصله بین نقاط ) A(− ,3و )
4 2
-5فاصله بین نقاط ( )7,11و ( )1,3را دریابید.
-6فاصله بین نقاط ( )3,6و ( )1,2را دریابید.
-7فاصله بین نقاط ( )3,7و ( )12,19را دریابید.
310
دریافت کمیات وضعیه نقطه یی
که یک قطعه خط را به یک نسبت
تقسیم می کند.
اگر کمیات وضعیة نقطة pعبارت از ) ( x, yباش��د که خط مستقیم P1 P2را به نسبت r
311
2
x1 = −6 , x2 = 5 , =r
3
2 2 −4
⋅5 − 6 (−2) + 3 +3
rx 2 + x1 3 8 ry 2 + y1 3 3
=x = ==− , y = = =1
2 1+ r 1+
2 5 1+ r 1+
2
1+
2
x2 = 5 =r
3 3 3 3
2 2 −4
⋅5 − 6 (−2) + 3 +3
+ x1 3 8 ry 2 + y1 3 3
= ==− , y = = =1
+r 1+
2 5 1+ r 1+
2
1+
2
3 3 3
2 −8
پس کمیات وضعیة نقطة ) P( ,1می باش��د که خط مس��تقیم P1 P2را به نس��بت
3 5
تقسیم می کند.متوجه باید بود که اگر نقطۀ ، Pخط مستقیم P1 P2را داخ ً
ال به یک نسبت
تقسیم نماید r > 0و اگر خارجاً تقسیم کند r < 0می باشد.
طور مثال در شکل مشاهده می شود که نقطه pقطعه خط P1 P2را داخ ً
ال به نسبت rتقسیم
م��ی کند یا به عبارت دیگر اگر P1 Pو PP2هم جهت باش��د r > 0و اگر نقطه Pقطعه
خط P1P2را خارجاً به نسبت rتقسیم کند یا P1Pو PP2مختلف الجهت باشد r < 0می
P1 P
می باشد طوری که در شکل فوق مشاهده می شود. باشد= −r .
PP2
مثال( :)2کمیات وضعیة نقطة pرا دریابید ،اگر خط مستقیمی که از نقاط ) P1 (−8,4و
) P2 (2,−1میگذرد.
2 2
−تقسیم نماید. :bخارجاً به نسبت تقسیم نماید. : aداخ ً
ال به نسبت
3 3
حل :a
2
=r
32
=r
3 2 2
⋅2−8 (−1) + 4
rx 2 + x1 3 2 − 20 ry 2 + y1 3 2 10
=x = =
⋅ 22− 8 = − 4 , y = = =(−12) + 4 =2
1 +2 r+ x1 13+
rx −
5 20 1 +2 r+ y1 31 +
ry 510
=x = = = = −4 , y = = =2
1+ r 1+
32 5 1 + r 1+
32 5
3 3
312
2
تقسیم می نماید پس کمیات وضعیة نقطۀ pکه خط مس��تقیم P1 P2را داخ ً
ال به نس��بت
3
عبارت از ) (−4,2می باشد.
2
تقسیم می نماید؛ پس: :bچون نقطه Pقطعه خط P1 P2را خارجاً به نسبت
3
2
r=−
3
−2 −2
( )⋅2 −8 ( )(−1) + 4
x= 3 = −28 , y = 3 = 14
2 2
1− 1−
3 3
2
تقس��یم می کند پس کمیات وضعیة نقطة pکه قطعه خطی P1 P2را خارجاً به نس��بت
3
عبارت از ) (−28,14می باشد.
فعاليت
کمیات وضعیة نقطة pرا دریابید طوری که قطعه خطی را که از نقاط ) A(4,6و )B (−2,3
1
تقسیم کند. میگذرد ،داخ ً
ال به نسبت
2
اگر نقطة pدر وسط خط مستقیم P1 P2واقع باشد در این صورت r = 1است و کمیات
313
کمیات وضعیة نقطة pکه قطعه خط P1 P2را به نسبت rتقسیم می کند ،عبارت است از:
تمرين
-1کمیات وضعیة نقطة وس��طی خط مس��تقیم ، ABعبارت از ) (2,−1می باشد ،اگر نقطه
) A(−1,−3باشد کمیات وضعیة نقطة Bرا دریابید.
-2کمیات وضعیة نقطة وسطی قطعه خط را که از نقاط ) A(3,1و ) B(−2,−4می گذرد
دریابید.
-3کمیات وضعیة نقطه یی را دریابید که قطعه خطی را که از نقاط ) A(4,6و )B (−2,3
می گذرد
1 1
تقسیم کند. :bخارجاً به نسبت تقسیم کند. : aداخ ً
ال به نسبت
2 2
314
میل یک خط مستقیم
()Slope of a straight Line
طوری که در ش��کل مشاهده می ش��ود ،اگر خط مستقیم lبا محور xموازی باشد θ = 0و
اگر با محور yموازی باشد θ = 90°می باشد.
وقتی که ما به یک س��طح مایل ( )inclined planeب��ه طرف باال حرکت می کنیم ما در
عی��ن وقت یک فاصله افقی( )runو یک فاصله عم��ودی ( )riseراطی می کنیم .اگر میل
یک خط مستقیم ABرا به mنشان دهیم.
rise y
=m = = tan θ
run x
یا به عبارت دیگر tanزاویه میل یک خط مستقیم عبارت از میل خط مستقیم می باشد.
اگر 0 < θ < 90°باش��د میل خط مس��تقیم مثبت و اگر 90° < θ < 180°باشد میل خط
مس��تقیم منفی می باش��د و اگر θ = 0باشد چون tan 0° = 0اس��ت پس میل صفر و اگر
θ = 90°باش��د میل خط مستقیم تعریف نشده اس��ت ،زیرا که tan 90°تعریف نه گردیده
است.
315
فعاليت
در مورد میل های محور های Xو Yچی فکر می کنید؟
می��ل خط مس��تقیم lکه عمود نباش��د و از دو نقط��ة ) P(x1 y1و ) Qθ ( x2 , y2می گذرد،
عبارت است از:
y 2 − y1 y1 − y 2
= m = tan θاست ،زیرا طوری که در شکل مشاهده می شود: =
x 2 − x1 x1 − x 2
∧ ∧
RPQ = θ
PR = x 2 − x1
QR = y 2 − y1
QR QR y 2 − y1 y 2 − y1
m = tan θ==tan θ = tan =θ
PR PR x 2 − x 1 x 2 − x1
اگر س��ه نقطه B،Aو Cرا طوری داشته باشیم که میل خط مستقیم ABمساوی با میل خط
مستقیم BCباشد نقاط B،Aو Cروی عین خط مستقیم واقع اند.
مثال( :)1میل خط مستقیمی را که از نقاط ) P1 (2,4و ) P2 (6,10می گذرد دریابید.
حل:
y 2 − y1 10 − 4 6 3
=m = = =
x 2 − x1 6−2 4 2
يا
y − y 2 4 − 10 − 6 3
m= 1 = = =
x1 − x 2 2−6 −4 2
316
0−2 2
BCخط مستقیم BC
= ميل =−
6−3 3
چ��ون میل های خطوط ABﻭ BCمس��اوی
ان��د .پ��س نق��اط B،Aو Cب��االی یک خط
مستقیم قرار دارند.
نتیج�ه :میل در تمام نقاط خط مس��تقیم باهم
مساوی می باشد.
فعاليت
• میل خط مستقیمی رادریابید که از نقاط ) (−2,4و ) (5,1می گذرد.
• با اس��تفاده از میل خط مستقیم نشان دهید که نقاط ) (7,5) ، (4,−5و ) (10,15باالی
یک خط مستقیم واقع اند.
اگر l1و l2دو خط مس��تقیم باش��ند که میل های
شان به ترتیب m1و m2باشد:
-1در صورتیکه l1با l2موازی باشد m1 = m2
است ،زیرا که مطابق شکل θ1 = θ2می باشد.
tan θ1 = tan θ 2
m1 = m 2
-2اگر l1و l2باهم عمود باشند :
m1 = − 1یا . m1 m2 + 1 = 0یا
m2
m1 ⋅ m2 = −1می باشد.
317
y 2 − y1 y1 − y 2
= mبه دست میآید .میل محور Xو خطوطیکه با محور Xموازی =
x 2 − x1 x1 − x 2
باشند ،صفر و میل محور Yو خطوطی که موازی با محور Yباشند تعریف نشده است .اگر
زاویۀ میل یک خط مستقیم حاده باشد میل آن مثبت و اگر منفرجه باشد میل آن منفی
می باشد و اگر زاویه میل خط مستقیم صفر باشد میل آن صفر است.
میل تعریف
نه شده
تمرين
318
معادلة یک خط مستقیم:
()Equation of a straight Line
319
-2معادل�ة خط مس�تقیمی که با محور Yموازی باش�د :تم��ام نقاطی که باالی خط
مستقیم lکه با محور Yموازی است واقع باشند ،فاصلة آن ها
از محور Yمساوی می باش��ند؛ اگر فاصلة خط lاز محور Y
را aبنامیم که aمختصة اول این نقاط می باش��د ،پس معادلة
0 خط مستقیم lعبارت از x = aمی باشد.
اگر a > 0باشد خط lبه طرف راست محور Yواقع است.
اگر a < 0باش��د خط lبه طرف چپ محور Yقرار دارد و
اگر a = 0باشد خط lباالی محور Yقرار داد.
مثال :2معادله خط مستقیمی را که از نقطۀ ) (2,3می گذرد
و با محور Yموازی باشد ،دریابید.
0 حل x = 2 :معادلة این خط می باشد.
فعاليت
y−b y−b
=m =
x −0 x
y − b = mxيا y = mx + b
320
اگر b = 0باشد معادلة خط مستقیم y = mxمی باشد که در این صورت خط مستقیم از
مبدای کمیات وضعیه میگذرد.
مثال( :)3معادلة خط مستقیمی را دریابید که:
-aمیل آن 2و محور Yرا در 5قطع کند.
4
قطع کند و عمود بر خطی باشد که میل آن ( ) − 6باشد. -bمحور Yرا در
3
حل:
m = 2 :aو b = 5
y = mx + b ⇒ y = 2 x + 5
y − y1
=m ) ⇒ y − y1 = m( x − x1
x − x1
321
مثال( :)4معادلة خطی مستقیمی را دریابید که میل آن ) (−2و از نقطة ) (5,1می گذرد.
حل:
) y − y1 = m( x − x1
)y − 1 = −2( x − 5
y = −2 x + 11
2 x + y − 11 = 0 يا
-5معادلة خط مستقیمی که دو نقطة آن معلوم باشد:
میل خط lکه عمود نباشد و از نقاط ) Q( x1 , y1و ) R( x2 , y2می گذرد و ) P( x, yیک
نقطه اختیاری خط lباشد چون میل خط مستقیم در هر نقطه با هم مساوی می باشد؛ پس:
y − y1 y − y 2 y 2 − y1
= =
x − x1 x − x 2 x 2 − x1
y − y1 y 2 − y1
=
x − x1 x 2 − x1
y 2 − y1 یا
= y − y1 ) ( x − x1
x 2 − x1
مثال( :)5معادلة خط مستقیمی را دریابیدکه از نقاط ) (−2,1و ) (6,−4می گذرد.
حل:
− 4 −1
= y −1 ])[ x − (−2 y1 = 1, x1 = −2 , y 2 = −4 , x 2 = 6
)6 − (−2
−5
= y −1 )( x + 2 يا 5x + 8 y + 2 = 0
8
:6معادلۀ خط مستقیمي که نقطة تقاطع آن با محورها معلوم باشد.
اگر ) P( x, yیک نقطۀ اختیاری خط مستقیم lباشد و خط مستقیم lمحور Xرا در aو محور
Yرا در bقطع کند یا محور Xرا در نقطه ) A(a,0و محور Yرا در نقطه ) B(0, bقطع می
کند در اين صورت نقاط B ، Aو Pباالی خط مستقیم lواقع اند ،با استفاده از فورمول خط
مستقیمی که دو نقطة آن معلوم باشد داریم که x1 = a , y1 = 0 x 2 = 0 , y 2 = b :می
باشد.
322
y 2 − y1 b−0
= y − y1 = ( x − x1 ) , y − 0 ) ( x − a ) ⇒ − ay = b( x − a
x 2 − x1 0−a
− ay = bx − ab
هردو طرف مساوات را بر abتقسیم می کنیم:
bx + ay = ab
x y
+ =1
a b
مث�ال( :)6معادل��ة خط مس��قیمی را دریابید که مح��ور Xرا در ) (2,0و محور Yرا در
) (0,−4قطع می کند.
حل a = 2 :و b = −4می باشد.
x y
+ =1
a b
x y
+ 2 x − y − 4 = 0یا = 1
2 −4
∆
مثال ( :)7در شکل اگر مثلث O A Bمثلث متساوی الساقین باشد ،معادلة خط مستقیم AB
را در صورتی دریابید که ضلع ABاین مثلث از نقطه ) P(2,3بگذرد.
حل :میل خط ABمساوی است به:
AB = a − 0 = −1میل خط مستقیم
0−a
323
اکنون معادلة خط مستقیمی که میل آن ) (−1و از نقطة ) P(2,3می گذرد عبارت است
از:
)y − 3 = −1( x − 2 یا x+ y −5= 0
معادلة خط مستقیمی که یک نقطه و تقاطع آن با محور yمعلوم باشد عبارت از
y = mx + bمی باشد.
معادلة خط مستقیمی که میل و یک نقطة آن معلوم باشد ) y − y1 = m( x − x1است.
y2 − y1
= y − y1و معادلة خط مستقیمی که دو نقطة آن معلوم باشد ) ( x − x1
x2 − x1
x y
معادلة خط مستقیمی که نقاط تقاطع آن با محورها معلوم باشد + = 1 .می باشد.
a b
تمرين
−3
می باشد. که میل آن
2
-5معادلة خط مستقیمی را بنویسید که از نقطه ) (11,−5بگذرد و موازی با خطی باشد که
میل آن ( ) − 24می باشد.
324
-7معادلة نورمال یک خط مستقیم
معادلة خط مس��تقیم lکه طول خط عمود ازمبدای کمیات وضعیه باالی خط lعبارت از
pباشد و θزاویه میل خط عمود باشد عبارت است از:
x cosθ + y sin θ = Pیا x cosθ + y sin θ − P = 0
خط lمحور Xرا در نقطۀ Aو محور Yرا در نقطۀ Bقطع می کند؛ اگر ) P( x, yیک
نقطة اختیاری خط ABباش��د و خط مستقیم ORعمود بر خط lباشد ،پس OR = P
که خط مستقیم ORرا نورمال خط lمیگویند که Pطول نورمال می باشد.
∆ ∆
از مثلث های قایم الزاویه O R Aو O R Bداریم که:
325
x cosθ + y sin θ = P يا
که x cosθ + y sin θ = Pی��ا x cosθ + y sin θ − P = 0عب��ارت از معادلة نورمال
خط مستقیم lمی باشد.
مثال ( :)1اگر طول خط عمود بر یک خط مس��تقیم lاز مبدای کمیات وضعیه مس��اوی
به 5واحد باش��د و زاویة میل خط عمود (نورمال) 120°باش��د میل خط مستقیم lو معادله
نورمال و نقطة تقاطع آن با محور Yرا دریابید.
حل θ = 120° :و P = 5می باشد.
x cos120° + y sin 120° = 5
1 3 1 3
− x+ y=5 (cos120° = − = , sin 120° )
2 2 2 2
x − 3y + 10 = 0
برای دریافت میل خط lمعادله را به شکل y = mx + bمی نویسیم.
x 10
=y +
3 3
10
(0,قطع می کند. پس میل خط m = 1 ،lو محور Yرا در نقطۀ )
3 3
فعاليت
معادلة نورمال خط مس��تقیم را دریابید که طول نورمال آن 10واحد و نورمال با جهت مثبت
محور Xزاویة 30°را بسازد.
c
x = −یا ax + c = 0 )1اگر a ≠ 0و b = 0باشد
a
326
این معادلة خط مس��تقیمی می باش��د که با محور yموازی اس��ت .فاصلة مستقیم این خط از
c
−می باشد. محور Yعبارت از
a
c
y=− )2اگر a = 0و b ≠ 0باش��د معادلة شکل by + c = 0را به خود میگیرد یا
b
این معادلة خط مس��تقیمی می باش��د که با محور Xموازی است و فاصلة مستقیم این خط از
−c
می باشد. محور Xعبارت از
b
)3اگر a ≠ 0و b ≠ 0باشد
−a c
= yيا by = −ax − c x − = mx + b
b b
−c −a
قطع می کند. = mو محور yرا در معادلة خطی است که میل آن
b b
-1تبدیل معادلة عمومی یک خط مستقیم به شکل معادلة معیاری آن
معادلة عمومی ax + by + c = 0به شکل معادلة معیاری یک خط مستقیم عبارت است از:
327
-2تبدیل معادلة عمومی یک خط مس�تقیم به ش�کل معادلة خط مس�تقیمی که
میل و یک نقطة آن معلوم باشد
−c −c
(0,می گذرد. خطی که معادلة آن ax + by + c = 0است از نقاط ) ( ,0و )
b a
−c −c
y1 = 0 = x1 = y2 x2 = 0
a b
y − y1
y − y1 = 2 ) ( x − x1
x 2 − x1
−c −c
−0
= y−0 b c
= ) (x + ) b (x + c ) = − c ⋅ a (x + c
c a c a b c a
0+
a a
−a c
=y ) (x +
b a
مثال( :)4معادلة عمومی خط مستقیم 5x − 12 y + 39 = 0را به شکل معادلة خط مستقیمی
328
بنویسید که دو نقطة آن معلوم باشد.
حل :خط 5x − 12 y + 39 = 0از نقاط ) P2 (0, 39و ) P1 ( − 39 ,0می گذرد.
5 12
y 2 − y1 y − y1 = y 2 − y1یا
= y − y1 ) ( x − x1 x − x1 x 2 − x1
x 2 − x1
39
−0
y−0 12
=
39 39
x+ 0+
5 5
-4تبدیل معادلة عمومی یک خط مس�تقیم به ش�کل معادله خط مس�تقیمی که
نقاط تقاطع آن با محورهای Xو Yمعلوم باشد.
ax + by + c = 0
ax + by = −c
اطراف را باالی ) (−cتقسیم مینماییم.
ax by
+ =1
−c −c
x y
+ =1
−c −c
a b
مثال( :)5معادلة 5x − 12 y + 39 = 0را به شکل معادله خط مستقیمی که نقاط تقاطع آن
با محورهاي Xو Yمعلوم باشد تبدیل نمایید.
5x − 12 y = −39
اطراف را بر − 39تقسیم میکنیم.
5x 12 y
− =1
− 39 − 39
x y
+ =1
39 39
−
5 12
329
39 39
(0, بدین معنی که این خط مستقیم محور Xرا در نقطه ) (− ,0و محور Yرا در نقطه )
12 5
قطع می کند.
فعاليت
در معادل��ة x cos θ + y sin θ = P = 0با عوض کردن قیمت های sin θو cosθداریم
که:
ax by c
+ + =0
± a +b 2 2
± a +b 2 2
± a +b
2 2
b a
=k , =k ويا
sin θ cos θ
330
پسk 2 cos 2 θ = a 2 ، k sin θ = b ، k cosθ = a ، k sin θ = b :
2 2 2
−
2
x+
3 y- 66
− ==00 يا 2 x − 3y + 6
=0
13 13 31
13 − 13
پس θدر ناحیه دوم قرار دارد.
نطر به جدول مثلثاتی 'θ = 123 40
معادله نورمال خط مستقیم عبارت است از:
6
x cos123 40'+ y sin 123 40'− =0
13
فعاليت
331
معادلة عمومی خط مستقیم به شکل نورمال آن عبارت است از:
ax by c
+ + =0
± a +b2 2
± a +b
2 2
± a 2 + b2
تمرين
-1معادلة نورمال خط مستقیم x cos 60° + y sin 60° − 7 = 0را به شکل معادلة عمومی
یک خط مستقیم تبدیل نمایید.
-2معادلة نورمال یک خط مستقیم x cos 225° + y sin 225° − 6 = 0را به شکل معادلة
عمومی یک خط مستقیم تبدیل نمایید.
-3معادله های عمومی یک خط مستقیم که در زیر داد شده اند به شکل معادلة نورمال تبدیل
نمایید:
15y − 8x + 3 = 0 , 2x + 5y − 2 = 0 , 2x + 4 y + 7 = 0
332
فاصلة یک نقطه از یک خط
مستقیم
(Distance of a point from a
)line
اگ��ر فاصل��ة نقطة Pرا از خط d ، ABدر نظر بگیریم طوری که نقطة Pباالی خط AB
واقع نباشد ( .خط ABنه خط عمودی و نه افقی باشد).
از نقطة pخط ' A' Bرا موازی با ABرس��م کنید ،در این صورت معادلة نورمال خطAB
عبارت است از x cosθ + y sin θ − p = 0
چون خط مس��تقیم ' A' Bبا خط مس��تقیم ABموازی است ،پس معادلة نورمال خط 'A' B
عبارت است از x cos θ + y sin θ − (p + d ) = 0یا d = x cosθ + y sin θ − p
چ��ون نقطة ) P( x1 , y1روی خط مس��تقیم ' A' Bقرار دارد در معادل��ه فوق عوض xو y
باالترتیب x1و y1را عوض می کنیم داریم که:
d = x1 cos θ + y1 sin θ − P
این معادله فاصله نقطه pرا از خط AB
نشان میدهد در صورتی که معادلة خط
مستقیم ABبه شکل نورمال داده شده
باش��د ،و اگر معادلة خط مستقیم AB
به شکل عمومی )(ax + by + c = 0
داده شده باشد ،پس:
333
−c a b
= Pمی باشد. = cos θو = , sin θ چون
± a +b
2 2
± a 2 + b2 ± a 2 + b2
اگر این قمیت ها را در معادله نورمال خط مستقیم ABعوض کنیم داریم که:
ax1 + by1 + c
=d
± a 2 + b2
در معادلة فاصله اگر نقطة Pو مبدای کمیات وضعیه به یک طرف خط ABواقع باشد قیمت
dمنفی می ش��ود و در صورتی که نقطة pو مبدأ به دو طرف خط مس��تقیم ABواقع باشد
قیمت dمثبت می شود .چون فاصله ،هر وقت مثبت است باید قیمت مطلقة آن در نظرگرفته
شود ( .عالمه cمخالف عالمه جذر مخرج می باشد)
مثال( :)1فاصلة نقطة ) P(−2,8را از خط مستقیم 4x + 3y − 11 = 0دریابید.
ح�ل b = 3 ، a = 4 :و c = −11چ��ون عالم��ه cمنفی اس��ت باید عالم��ه جذر مثبت
باشد.
ax1 + by1 + c 4(−2) + 3(8) − 11 − 8 + 24 − 11 5
=d = = = =1
a +b
2 2
)(4) + (3
2 2
25 5
فعاليت
334
توسط فورمول d = ax1 + by1 + cبه دست می آوریم.
± a +b
2 2
335
تمرين
-1فاصلة بین هر جوره خطوط موازی را که معادله های آن قرار زیر میباشد دریابید:
3x − 4 y + 7 = 0و 3x − 4 y + 3 = 0
12x + 5 y + 13 = 0و 12 x + 5 y − 6 = 0
2x + 4 y = 1و x + 2 y − 5 = 0
-2فاصلة نقطة ) P(6,−1را از خط 6 x − 4 y + 9 = 0دریابید.
-3فاصله بین دو خط موازی 3x + 6 y − 8 = 0و 2 x + 4 y + 5 = 0مساوی است به:
31 31
)a )b c)6 5 هیچکدام ) d
5 6 5
1
a : 0,04 b: c : 4 x10 −2 هر سه درست اند d :
25
336
دایره()Circle
ﺗﻌﺮﻳﻒ
دایره ست نقاطی می باشند که فاصلۀ آن ها از یک نقطة مستقر ثابت باشد.
نقطة مستقر مرکز ( )Centerدایره و فاصلة مساوی عبارت از شعاع ( )Radiusدایره
می باشد.
معادلة یک دایره ( :)Equation of a circleاگر ) C (h, kمرکز دایره r ،شعاع دایره
و ) P( x, yیک نقطه از محیط دایره باشد.
مطابق شکل با استفاده از قضیه فیثاغورث داریم که:
(CP) 2 = (x − h) 2 + (y − k) 2
(x − h)2 + ( y − k)2 = r 2 ) (CP = r
معادله فوق معادله معیاری دایره می باشد؛ اگر مرکز دایره در مبدای کمیات وضعیه باشد در آن
صورت h = k = 0اس��ت و معادلة دایره
عب��ارت از ( x − 0) 2 + ( y − 0) 2 = r 2یا
y−k
x 2 + y 2 = r 2می باشد.
x−h اگر r = 0باش��د دایره را دای��رة نقطوی
( )Point circleمی گویند.
337
مثال( :)1معادلة دایره یی را دریابید که مرکز آن ) (−3,5و طول ش��عاع آن ) (7واحد
باشد.
حل k = 5 , r = 7 :و h = −3
( x + 3) 2 + ( y − 5) 2 = 7 2
x 2 + y 2 + 6 x − 10 y − 15 = 0
فعاليت
معادلة دایره یی را بنویس��ید که مرکز آن در مبدای کمیات وضعیه واقع و ش��عاع آن 3واحد
باشد.
و این معادله را معادلة عمومی دایره می گویند که مرکز دایره ) (− g ,− fو شعاع آن
r = g 2 + f 2 − cمی باشد.
اگر g 2 + f 2 − c > 0باشد دایرة حقیقی وجود دارد.
اگر g 2 + f 2 − c = 0باشد دایره نقطوی است.
اگر g 2 + f 2 − c < 0باشد دایره مجازی است (وجود ندارد)
و یا اگر در معادلۀ x 2 + y 2 − 2hx − 2ky + h 2 + k 2 − r 2 = 0
− 2k = b ، − 2h = aو h 2 + k 2 − r 2 = cقرار داده شود داریم که:
x 2 + y 2 + ax + by + c = 0این معادلۀ عمومی یک دایره نیز می باشد.
بعضی اوقات معادلة عمومی یک دایره را به شکل Ax 2 + By 2 + Dx + Ey − F = 0
نیز نشان می دهند در صورتی که A = Bو هم عالمه باشند.
338
حاالت خاص
- 1اگ��ر در معادل��ة دایره ( x − h ) 2 + ( y − k ) 2 = r 2قیمت h = 0باش��د ،مرکز دایره
باالی محور Yواقع است و شکل معادله دایره x 2 + ( y − k ) 2 = r 2می باشد.
- 2اگ��ر k = 0باش��د مرک��ز دای��ره ب��االی مح��ور Xواق��ع اس��ت و معادل��ة دای��ره
( x − h) 2 + y 2 = r 2می باشد.
- 3اگر k = rباشد دایره با محور Xمماس بوده و معادلة دایره( x − h) 2 + ( y − r ) 2 = r 2 ،
می باشد.
- 4اگر h = rباشد دایره با محور Yمماس بوده و معادلة دایره( x − r ) + ( y − k ) = r ،
2 2 2
می باشد.
- 5یک دایره در آن صورت از مبدای کمیات وضعیه می گذرد که رابطۀ h 2 + k 2 = r 2
را صدق کند.
- 6ی��ک دای��ره در آنصورت ب��االی محور های Xو Yمماس می باش��د که معادلة آن به
شکل ( x − r ) 2 + ( y − r ) 2 = r 2 ،باشد.
مثال :2مرکز دایرۀ x 2 + ( y − 5) 2 = 10باالی محور Yقرار دارد.
دایرۀ ( x − 1) 2 + ( y − 5) 2 = 25بامحور Xمماس می باشد.
مرکز دایرۀ ( x + 3) 2 + y 2 = 9باالی محور Xقرار دارد.
فعاليت
در شکل نشان دهید که در مثال دوم مرکز دایرۀ اولی باالی محورYقرار دارد ،دایرة دومی
با محور Xمماس می باشد و مرکز دایرة سومی باالی محور Xقرار دارد.
339
مثال( :)4نشان دهید که 5x 2 + 5y 2 + 24 x + 36 y + 10 = 0معادلة یک دایره بوده
و نیز کمیات وضعیۀ مرکز و طول شعاع آن را دریابید.
حل :هردو طرف معادله را بر 5تقسیم می نماییم داریم که:
24 36
x 2 + y2 + x+ y+2=0
5 5
18 12
= fو c = 2می باشد.که، g = :
5 5
− 12 − 18
( = ) ( −g,−f , (مرکز دایره) )
5 5
144 324 418 418
= r = g2 + f 2 − c + = −2 = شعاع دایره
25 25 25 5
2g = −8 ⇒ g = −4 ⇒ − g = 4
2f = 0 ⇒ f = 0
340
پس معادلة دایرة مطلوب ( x − 4) 2 + y 2 = 20یا x 2 + y 2 − 8 x − 4 = 0می باشد.
مث�ال :6معادلة دایره یی را دریابید ک��ه از نقاط ) B(6,5و ) A(4,1میگذرد و مرکز آن
باالی خط مستقیم 4x + y − 16 = 0واقع باشد.
حل :اگر مرکز دایره ) C(h, kباشد ،معادلة دایره عبارت ،از:
( x − h ) 2 + ( y − k ) 2 = r 2می باشد ،چون مرکز دایره باالی خط مستقیم
4x + y − 16 = 0قرار دارد ،پس 4h + k = 16است ( x − h ) 2 + ( y − k ) 2 = r 2و
AC = BCو AC 2 = BC 2می باشد.
(h − 4) 2 + (k − 1) 2 = (h − 6) 2 + (k − 5) 2
4h + 8k = 44
4 h + k = 16
− − −
7 k = 28
k=4 ⇒ h =3
r 2 = (3 − 4) 2 + (4 − 1) 2 = 10
( x − 3) 2 + ( y − 4) 2 = 10 ⇒ x 2 + y 2 − 6 x − 8 y + 15 = 0
که معادله دایره مطلوب می باشد.
فعاليت
معادلة دایره یی را دریابید که از نقاط ) (0,0و ) (2,0میگذرد و با خط مستقیم y − 1 = 0
مماس باشد.
دریابید.
حل:
x 2 + y 2 − 4x + 4 y − 9 = 0
x 2 − 4x + y 2 + 4 y − 9 = 0
x 2 − 4 x + (−2 2 ) − (−2 2 ) + y 2 + 4 y + 2 2 − 2 − 9 = 0
( x − 2) 2 + ( y + 2) 2 = 17
341
پس مرکز دایره ) (2,−2و شعاع دایره r = 17می باشد.
معادلة دایره ای که مرکز آن در مبدای کمیات وضعیه واقع باشد عبارت از x 2 + y 2 = r 2
و اگر مرکز آن در مبدای کمیات وضعیه واقع نباشد و کمیات وضعیة مرکز دایره ) (h, k
باشد معادلة آن ( x − h ) 2 + ( y − k ) 2 = r 2یا x 2 + y 2 + 2gx + 2fy + c = 0
و یا x 2 + y 2 + ax + by + c = 0می باشند.
تمرين
342
حاالت یک خط مستقیم با دایره
)3و اگر ∆ = b 2 − 4ac < 0باشد خط مستقیم دایره را قطع نمی کند.
مثال( :)1آیا خط مستقیم 2 x = y + 7دایرة x 2 + y 2 − 8x − 2 y + 12 = 0را قطع
می کند؟ کمیات وضعیة نقاط تقاطع را دریابید.
حل :از معادلة خط مستقیم y = 2 x − 7قیمت yرا در معادلة دایره وضع می کنیم.
x 2 + (2 x − 7) 2 − 8x − 2(2 x − 7) + 12 = 0
5x 2 − 40x + 75 = 0
یا x 2 − 8x + 15 = 0
∆ = b 2 − 4ac = (−8) 2 − 4 ⋅15 = 64 − 60 = 4 > 0
پس خط مستقیم دایره را در دو نقطه قطع می کند که کمیات وضعیة نقاط تقاطع عبارت اند
343
از:
− b ± b 2 − 4ac 8 ± 4
=x =
2a 2
x1 = 5 , x 2 = 3
برای یافتن قیمت yقیمت های x1 = 5و x2 = 3را در معادلة خط مستقیم وضع می کنیم
داریم که:
y1 = 2 x1 − 7 = 2 ⋅ 5 − 7 = 3
y 2 = 2 x 2 − 7 = 2 ⋅ 3 − 7 = −1
پس این خط مستقیم دایره را در نقاط ) (3,−1و ) (5,3قطع می کند.
مث�ال( :)2آیا خط مس��تقیم x + 3 y − 5 = 0ب��ا دایرة x 2 + y 2 − 2 x + 4 y − 5 = 0
مماس می باشد یا خیر؟
حل :از معادلة خط مستقیم x = 5 − 3 yقیمت xرا در معادلة دایره وضع میکنیم.
فعاليت
344
معادلة مماس و طول مماس
این معادله عبارت از معادلة مماس می باشد که در نقطة ) P1 ( x1 , y1با دایره مماس است.
و اگر مرکز دایره در مبدای کمیات وضعیه واقع باش��د در آن صورت h = k = 0اس��ت و
معادلة مماس این شکل را به خود می گیرد.
x1
یا yy1 + xx1 = x12 + y12 y − y1 = − ) ( x − x1
y1
چون x12 + y12 = r 2می باشد ،پس yy1 + xx1 = r 2معادلة مماس می باشد.
345
مثال( :)1معادلة خط مستقیمی را دریابید که
در نقطه ) (3,4با دایره x 2 + y 2 = 25مماس
باشد.
ح�ل :چون مرک��ز دایره در مب��دای کمیات
وضعیه واقع می باشدy ⋅ 4 + x ⋅ 3 = 25 .
پس معادله مماس عبارت از 3x + 4 y = 25
و یا 3x + 4 y − 25 = 0می باشد.
طول مماس:
اگ��ر از نقطة ) P1 (x1 , y1ک��ه در خارج از دایره (x − h) + (y − k) = rواقع باش��د.
2 2 2
مماس P1Tبه این دایره رسم شود و نقطه تماس ( )Tرا به مرکز دایره ( )Cوصل می کنیم.
Δ
در مثلث قایم الزاویه P1 T Cبه اساس قضیه فیثاغورث داریم که:
346
(P1 T) 2 = (P1 C) 2 − (CT)2 یا:
از طرف دیگر (P1 C) 2 = (x1 − h) 2 + (y1 − k) 2 :و CT = rمی باشد ،پس طول مماس
به یاد داشته باشید برای یافتن طول فاصله از یک نقطة خارج دایره به امتداد مماس کفایت
می کند که قیمت های xو yنقطه را در معادلة دایره وضع کنیم.
مث�ال( :)3طول مماس را از نقطة ) (−5,10بر دایره 5x 2 + 5 y 2 + 14x + 12 y − 10 = 0
دریابید.
حل :معادلة را به عدد 5تقسیم می کنیم داریم کهx 2 + y 2 + x + y − 2 = 0 :
14 12
5 5
= (−5) 2 + (10) 2 − 14 + 24 − 2 = 133طول مماس
فعاليت
با وضع کردن یک مجهول از معادلة خط مس��تقیم در معادلة دایره ،یک معادلة یک مجهوله
درجة دوم به دست می آید .اگر در این معادله ∆ > 0باشد خط مستقیم دایره را در دو نقطه
قطع می کند .اگر ∆ = 0باشد خط مستقیم با دایره مماس و اگر ∆ < 0خط مستقیم دایره
را قطع نمی کند.
347
معادله خط مستقیمی که در نقطه ) P1 ( x1 , y1بر دایره یی که مرکز آن ) (h, kاست مماس
باشد عبارت است از:
h − x1
y − y1 = − ) ( x − x1
k − y1
اگ��ر مرکز دای��ره درمبدای کمیات وضعیه باش��د معادلة مماس yy1 + xx1 = x1 + y1یا
2 2
yy1 + xx1 = r 2می باشد و طول مماس PTاز یک نقطه ) P( x, yخارج دایره که مرکز
دایره ) (h, kباشد ،مساوی است به:
PT = ( x − h ) 2 + ( y − k ) 2 − r 2
تمرين
-1حاالت خطوط مستقیم را با دایره هایی که معادله های آن ها در زیر داده شده اند بررسی
کنید.
معادله های دایره معادله های خطوط مستقیم
باشد دریابید.
348
دریافت مساحت مثلث در صورتی
که کمیات وضعیه رأس های آن
داده شده باشد.
اگر P2 ، P1و P3رأس های مثلث باش��د طوری که در شکل مشاهده می شود باالی محور
Xسه خط عمود P2 C ، P1 Aو P3 Bرا رسم نمایید.
(مساحت ذو ذنقه + P3 BCP2مساحت ذو ذنقه =) P1 ABP3مساحت مثلث P1 P2 P3
مساحت ذوذنقه − P1 ACP2
چون میدانیم که مساحت ذوذنقه (نصف مجموع دو ضلع موازی) (فاصله بین دو ضلع موازی)
می باشد پس:
∆ 1 1
) = ( P1 A + P3 B ) ( AB ) + ( P3 B + P2 C )( BCمساحت مثلث P1P2 P3
2 2
1
) − ( P1A + P2 C )( AC
2
1 1 1
]) = [( y1 + y 3 )( x 3 − x1 )] + [( y 3 + y 2 )( x 2 − x 3 )] − [( y1 + y 2 )( x 2 − x1
2 2 2
1
= ( x 3 y1 + x 3 y 3 − x1 y1 − x1 y 3 + x 2 y 3 + x 2 y 2 − x 3 y 3 − x 3 y 2 − x 2 y1
2
) − x 2 y 2 + x1 y1 + x1 y 2
1
]) = [ x1 ( y 2 − y 3 ) + x 2 ( y 3 − y1 ) + x 3 ( y1 − y 2
2
مثال( :)1اگر ) B(5,−6) ، A(4,−5و ) C (3,1رأس های یک مثلث باش��ند مساحت این
349
مثلث را دریابید.
حلx1 = 4 , y1 = −5 , x 2 = 5 , y 2 = −6 x 3 = 3 y 3 = 1 :
∆
]) = [x1 (y 2 − y 3 )+ x 2 (y 3 − y1 )+ x 3 (y1 − y 2مساحت مثلث ABC
1
2
]) = [4(− 6 − 1)+ 5(1 + 5)+ 3(− 5 + 6
1
2
= (− 28 + 30 + 3) = ⋅ 5 = = 2.5
1 1 5
2 2 2
Δ
مس��احت ی��ک مثل��ث P1 P 2 P3ک��ه رأس ه��ای آن ) P2 ( x 2 , y 2 ) ، P1 ( x1 , y1و
1
) P3 ( x 3 , y 3باشند از فورمول ]) [ x1 ( y 2 − y 3 ) + x 2 ( y 3 − y1 ) + x 3 ( y1 − y 2
2
بدست می آید.
تمرين
350
خالصه فصل
• در مس��توی کمیات وضعی��ه نقاطی که باالی محور Xواقع ان��د مختصۀ yآن ها صفر و
نقاطی که باالی محور Yقرار دارند مختصۀ xآنها صفر می باشند.
• فاصله در بین دو نقطه ) P( x1 , y1و ) Q( x2 , y2از فورمول
d = ( x 2 − x1 ) 2 + ( y 2 − y1 ) 2به دست می آید.
• کمیات وضعیة نقطة pکه قطعه خط P1 P2را به نسبت rتقسیم می کند ،عبارت اند از:
rx 2 + x1 ry + y1
= xوکمیات وضعیة نقطة وسطی خط P1 P2عبارت اند از: ، y= 2
1+ r 1+ r
y2 − y1
= y − y1یا معادل��ة خط مس��تقیمی ک��ه دو نقط��ة آن معلوم باش��د ) ( x − x1
x2 − x1
y − y1 y 2 − y1
و معادل��ة خ��ط مس��تقیمی ک��ه تقاطع آن ب��ا محورها معلوم باش��د. =
x − x1 x 2 − x1
x y
+ = 1می باشد.
a b
• معادلة نورمال یک خط مستقیم عبارت از x cosθ + y sin θ − p = 0و معادلة عمومی
351
یک خط مستقیم عبارت از ax + by + c = 0می باشد.
• فاصلة نقطة ) P ( x1 , y1از یک خط مستقیم از فورمول d = x cos θ + y sin θ − P
ax1 + by1 + c
= dبه دست می آید. و یا
± a +b2 2
• معادلة دایره یی که مرکز آن در مبدای کمیات وضعیه واقع باشد عبارت از x 2 + y 2 = r 2
اگر مرکز آن در مبدای کمیات وضعیه واقع نباشد و کمیات وضعیه مرکز دایره ) (h, kباشد
معادلة آن ( x − h ) 2 + ( y − k ) 2 = r 2
یا x 2 + y 2 + 2gx + 2fy + c = 0و یا x 2 + y 2 + ax + by + c = 0می باشد.
• ب��ا وضع کردن ی��ک مجهول از معادلة خط مس��تقیم در معادلة دای��ره ،یک معادلة یک
مجهوله درجه دوم به دس��ت می آید اگر در این معادله ∆ > 0باش��د خط مستقیم دایره را
در دو نقطه قطع می کند؛ اگر ∆ = 0باش��د خط با دایرة مماس و اگر ∆ < 0خط دایره را
قطع نمی کند.
• معادله خط مس��تقیمی که در نقطة ) P1 ( x1 , y1بر دایره یی که مرکز آن ) (h, kاس��ت
h − x1
y − y1 = − مماس باشد عبارت است از( x − x1 ) :
k − y1
اگر مرک��ز دایره درمبدای کمی��ات وضعیه باش��د معادلة مماس yy1 + xx1 = x12 + y12یا
yy1 + xx1 = r 2می باش��د و طول مماس PTاز یک نقطة ) P( x1 , y1خارج دایره که
مرکز دایره ) (h, kباشد ،مساوی است به PT = ( x − h ) 2 + ( y − k ) 2 − r 2 :
Δ
• مس��احت ی��ک مثل��ث P1 P 2 P3ک��ه رأس ه��ای آن ) P2 ( x2 , y2 ) ، P1 ( x1 , y1و
1
) P3 ( x3 , y3باش��ند از فورمول ]) [ x1 ( y 2 − y 3 ) + x 2 ( y 3 − y1 ) + x 3 ( y1 − y 2به
2 دست می آید.
352
تمرین فصل
- 1فاصلة بین هر جوره نقاط داده شدة زیر را دریابید و نیز کمیات وضعیة نقاط تنصیف خط
هایی که از این دو نقطه Aو Bمی گذرد ،دریابید.
)A(3,1) , B(−2,−4) , A(−8,3) , B(2,−1
1
)A(− 5 ,− ) , B(−3 5 ,5
3
- 2اگ��ر ) B(0,2) ، A( 3 ,−1و ) C (h,−2رأس های یک مثلث قایم الزاویه باش��دو
∧
A = 90°باشد قیمت ) (hرا در یابید.
- 3کمیات وضعیة نقطة pرا طوری دریابید که خطی را که از نقاط ) A(1,4و )B (5,6
AP
تقسیم کند. می گذرد به نسبت = 2
PB
2
= mمی باش��د میل خطی که عمود بر این خط مستقیم باشد - 7میل یک خط مس��تقیم
3
مساوی است به:
353
- 11معادل��ة خط مس��تقیمی را دریابید ک��ه از نقطه ) (−4,7می گذرد و با خط مس��تقیم
2 x − 7 y + 4 = 0موازی باشد.
- 12فاصلة نقطة ) P(6,−1از خط مستقیم 6 x − 4 y + 9 = 0را دریابید.
- 13کمیات وضعیة نقطة pرا دریابید که خط مستقیم P1 P2را که از نقاط )P1 (2,−5
3
تقسیم کند. و ) P2 (6,3می گذرد داخ ً
ال به نسبت
4
- 14معادله های خطوط مستقیم زیر را به شکل نورمال آن تبدیل کنید.
2x + 5y − 2 = 0 2 y − 6x + 4 = 0 2 x − 3y + 6 = 0
- 15میل خط مستقیمی که از نقاط ) (4,0و ) (−4,0میگذرد مساوی است به:
a) 1 b) − 1 c) 0 ∞ )d
- 16معادلۀ خط مس��تقیمی را دریابید که طول نورمال آن 10واحد بوده و نورمال با جهت
مثبت محور Xزاویه 30°را بسازد.
- 17مس��احت مثلث��ی را دریابی��د که رأس ه��ای مثلث ) B(−1,1) ، A(2,3و )C (4,−5
باشند.
- 18مس��احت مثلثی که رأس های آن ) B(2,−3) ، A(1,4و ) C(3,−10باشند مساوی
است به:
a )1 b) 2 c) 0 هیچکدام ) d
- 19کمی��ات وضعی��ة نقط��ة تقاط��ع خ��ط مس��تقیم x + 2 y = 6ب��ا دای��ره
x 2 + y 2 − 2x − 2 y − 39 = 0را دریابید.
- 20معادله دایره يی را بنویسید که از نقاط ) B(2,−1) , A(1,1و )C (3,−2
می گذرد.
- 21معادله دایره يی را بنویس��ید که از نقاط ) B(0,1) ، A(3,−1می گذرد و مرکز آن به
روی خط 4 x − 3 y − 3 = 0واقع باشد.
- 22کمی��ات وضعی��ة مرک��ز و ط��ول ش��عاع دای��ره ي��ي را دریابی��د ک��ه معادل��ة آن
4x 2 + 4 y 2 − 8x + 12 y − 25 = 0باشد.
354
- 23معادل��ۀ دایره يي را دریابید ک��ه از نقاط ) A(4,1و ) B(6,5بگذرد و مركز آن روی
خط 4 x + y − 16 = 0واقع باشد.
- 24اگر رأس های یک مثلث ) B(−3,5) ، A(5,−6و ) C (−1,2باشند این مثلث:
مختلف االضالع می باشد ( cمتساوی الساقین می باشد ( bمتساوی االضالع می باشد(a
- 25اگ��ر مختصات رأس ه��ای یک مثلث به ترتیب ) (4,10) ، (5,4و ) (7,8باش��د این
مثلث:
مختلف االضالع می باشد ( cمتساوی الساقین می باشد ( bمتساوی االضالع می باشد(a
- 26اگر ) P(−8,4و ) Q(2,−1باشد ،مختصات نقطه Aرا دریابید که اگر نقطة Aخط
2
PQرا داخ ً
ال و خارجاً به نسبت تقسیم کند.
3
- 27نقاط تقاطع دایره یی x 2 + y 2 = 5با خط مستقیم x − y + 1 = 0دریابید.
- 28اگر خط مس��تقیم x + ay − 5 = 0بر دایره x 2 + y 2 − 2x + 4 y = 0مماس باشد
قیمت aرا دریابید.
- 29معادل��ة دایره یی را که از نقاط ) (0,0و ) (2,0میگذرد و با خط y − 1 = 0مماس
باشد عبارت است از:
a ) x 2 + y 2 − 4x = 0 b) x 2 + y 2 − 2 x = 0 c) x 2 + y 2 + 2 x = 0
- 30دایره یی که معادلة آن x 2 + y 2 − 6x + 4 y + 14 = 0باشد.
حقیقی است(a نقطوی است (b موهومی است (c
- 31دایره یی که معادلة آن x 2 + y 2 + 2 x − 4 y + 5 = 0باشد.
موهومی است (a نقطوی است (b حقیقی است(c
- 32فاصل��ة بین نقاط ) A(4,−3و ) B(−2,−5و نیز کمی��ات وضعیۀ نقطه تنصیف خط
مستقیم ABرا دریابید.
- 33اگر رأس های یک مثلث ) B(3,−5) ، A(−6,3و ) C (−1,5باشد نشان دهیدکه
این مثلث قایم الزاویه می باشد.
- 34نش��ان دهیدکه ) C (0, b) ، B(a,0) ، A(0,0و ) D(a, bرأس های یک مستطیل
اند و نیز نشان دهید که طول قطر های مستطیل باهم مساوی می باشند.
355
- 35نش��ان دهید که نقاط ) B(6,2) ، A(3,1و ) C (9,3روی یک خط مس��تقیم واقع
اند.
- 36معادله های خطوط مستقیمی را دریابید که از هر جوره نقاط داده شده زیر
می گذرد:
356
فصل هشتم
احصائيه
گراف چند ضلعى کثرت
()Frequency Polygon graph
Y
فعاليت
33,5
28,5
38,5
28,5
• مرکز هر دسته را به عنوان مختصۀ اول و کثرت مربوطۀ آن را به عنوان مختصۀ دوم در نظر
گرفته به صورت جوره هاى مرتب بنويسيد.
• موقعيت اين جوره هاى مرتب را در يک سيستم کميات وضعيۀ قايم مشخص کنيد.
Q3 • نقاطى که از اين جوره هاى مرتب در مستوى حاصل مى شود 1باQهم وصل کنيد.
Q2
Q2 آيا مى توانيد مساحت زير اين گراف را محاسبه کنيد؟
Q3
Q1 • به دو سر گراف نقاط ) (8.5 , 0و ) (23.5 , 0را روی محور xعالوه نماييد ،گراف
حاصل شده را با گراف مستطيلى جدول کثرت داده شده يکجا رسم کنيد و مساحت مستطيل
ها را به مساحت زير منحنى مقايسه نماييد.
359
در گراف چند ضلعى ،مرکز هر دسته روى محور افقى و کثرت مطلق يا کثرت نسبى هر يک
از دسته ها روى محور عمودى نشان داده مى شود .متقابل با مرکز هر دسته و کثرت آن يک
نقطه در مستوى مشخص مى گردد که عرض آن مرکز دسته و طول آن برابر با کثرت آن
دسته است .به تعداد دسته هاى جدول در مستوى سيستم مختصات نقطه به وجود
مى آيد .اگر به نقاط مذکور دو نقطة اختيارى ديگر ) ( x1 − c , 0و ) ( xn + c , 0را در
اول و آخر دسته ها اضافه کنيم ،طوریکه cوسعت هر صنف (سرحد باالی منفی سرحد
پایینی صنف) است از اتصال اين نقاط به يکديگر ،يک گراف حاصل مى شود که آن را
گراف چند ضلعى کثرت مى نامند.
مثال :گراف هاى مستطيلى (هستوگرام) و چند ضلعى دیتای ()Dataجدول زير را رسم کنيد.
چون می دانیم که وسعت دسته ها c = 5است ،بنابراین برای به دست آوردن نقاط اختیاری
داریم:
)( x1 − 5 , 0) = (13.5 − 5 , 0) = (8.5 , 0
)( x n + 5 , 0) = (33.5 + 5 , 0) = (38.5 , 0
با عالوه نمودن نقاط ) (8.5 ,0و ) (38.5 , 0گراف را ترسیم می کنیم.
360
نمایش گراف مستطیلی و چند ضلعی کثرت با هم
361
تمرين
اندازۀ قد 24نفر شاگرد صنف نهم و دهم (برحسب سانتی متر)قرار زير داده شده است:
براى دیتای ( )dataفوق يک جدول کثرت تنظيم نموده ،دیتا( )dataرا در شش دسته،
دسته بندى کنيد .براى نمايش اين دیتا ()dataچه نوع گراف مناسب است؟ گراف چند
ضلعى کثرت را رسم کنيد.
362
گراف ساقه و برگ
فعاليت
• اندازۀ قد 20نوزاد که به طور تصادفى (برحسب سانتی متر) انتخاب گرديده در جدول
زير داده شده است:
45 46 47 43 49 40 42 46 45 43
43 43 48 49 47 49 48 49 47 45
• دیتای ()dataباال را از کوچک به بزرگ مرتب کنيد.
-ديده مى شود که در تمام اين اعداد رقم 4مشترک است ،مى توان اين ارقام را به
صورت زير نوشت:
)40 + (0,2,3,3,3,3,5,5,5,6,6,7,7,7,8,8,9,9,9,9
• ارقام 0الى 9هر يک چند مرتبه تکرار شده است؟
-ارقام باال را به شکل زير مي نويسيم:
4 0
2
3 3 3 3
5 5 5
6 6
7 7 7
8 8
9 9 9 9
363
• اگر شکل اعداد باال را به زاويۀ 90درجه به طرف چپ دوران دهيد ،اين شکل مشابه به
کدام نوع گراف است؟
دیتا( )dataمعموالً به صورت اعداد مى باشد ،از اين اعداد طورى که در فعاليت باال
مشاهده گرديد مى توان گرافى را تشکيل داد که اين گراف را به نام گراف ساقه و برگ
ياد مى کنند .اگر این گراف را به زاویۀ 9 0به طرف چپ دوران دهیم گراف میله یی
تشکیل می گردد.
به طور نمونه اگر دیتا ( )dataبين صفر الى 100قرار داشته باشند ،مى توان مقدار مانند
37را به ساقة 3و برگ 7تقسيم کرد.
گراف ساقة و برگ براى دیتا ( )dataکه تفاوت کوچکترين وبزرگترين دیتا ( )dataاز
نظر تعداد رقم ها اندک باشد ،مناسب است.
مثال :1در يک کتاب فروشى از 20نوع کتاب که تعداد هر کدام در جدول زير تذکر
داده شده است موجود است ،گراف ساقه و برگ را براى این دیتا ( )dataترسيم کنيد.
10 11 15 23 27 28 38 38 39 39
40 41 44 45 46 46 52 57 58 65
حل :واضح است که ارقام اول طرف چپ دیتا ( )Dataاعداد 5,4,3,2,1و 6هستند که اين
مقادير را براى ساقه در نظر مى گيريم ،اما دیتای مربوطه به هر شاخه را در جلو آن مى نويسيم که
گراف به صورت زير حاصل مى شود:
ساقه برگ
1 0 1 5
2 3 7 8
3 8 8 9 9
4 0 1 4 5 6 6
5 2 7 8
6 5
اگر صفحۀ کتاب را به اندازۀ ( 90°خالف حرکت عقربه ساعت) دوران دهيم گراف
به شکل گراف ميله یی تبديل مى شود که مى توان به صورت زير نوشت:
364
6 6
5 6
4 9 5
3 5 8 9 4 8
کثرت
2 1 7 8 1 7
1 0 3 8 0 2 5
1 2 3 4 5 6
مثال :2در یک امتحان ریاضی نتایج زیر از شاگردان یک صنف به دست آمده
است ،گراف ساقه و برگ را برای این دیتا ترسیم نمایید.
25 45 46 50 50 50 55 55 55 55
55 57 58 58 60 60 62 65 67 72
حل :در اینجا برای تشکیل ساقه ها از رقم ده ها و برای تشکیل برگ ها از رقم یکها
استفاده می کنیم:
ساقه برگ
2 5
3
4 5 6
5 0 0 0 5 5 5 5 5 7 8 8
6 0 0 2 5 7
7 2
365
تمرين
توجه :به خاطر نمايش گراف ساقه و برگ عدد 8.3را به صورت 83عدد 11.2را به
صورت 112و 12عدد را به صورت 120مي نويسيم.
366
چارک ها
فعاليت
شکل مقابل مستطيلى است که توسط خطوط Q 2 , Q1و Q 3به چهارحصة مساوى
تقسيم شده است.
• چند فيصد از مساحت مستطيل زير خط Q1و چند
فيصد مساحت آن باالى خط Q1قرار دارد؟
• چند فيصد از مساحت مستطيل زير خط Q2و چند
فيصد باالى خط Q2قرار دارد؟
• چند فيصد مساحت مستطيل زير خط Q3و چند
فيصد باالى خط Q3قرار دارد؟
367
اگر دیتا ( )dataرا به صورت صعودى مرتب کنيم ميانة دیتا ( )dataمساوی به Q2و
ميانة نيمه اول دیتا ( )dataمساوی به Q1و ميانة نيمة دوم دیتا ( )dataمساوی به Q3
است.
در وقت محاسبة چارک ها ،مراحل زير را در نظر بگيريد:
• دیتا( )dataرا به طور صعودي مرتب کنيد.
• دیتای مرتب شده را از 1تا nشماره گذارى کنيد.
• محل Pام ( ) P =1, 2, 3را با استفاده از رابطۀ زير به دست می آید:
P⋅n 1
= C QP +
4 2
• با استفاده از محل چارک ،مقدار چارک را تعيين نماييد.
مثال :فرض کنيد دیتای ( )dataیا مشاهدات به دست آمده قرار زير داده شده است:
90 85 80 120 100 140
-محل چارک اول وسوم رامحاسبه کنید.
-مقادير چارک اول و سوم را به دست آوريد.
1 2 3 4 5 شمارة دیتا 6 :
80 85 90 دیتا 100 120 140 :
محل چارک اول و سوم عبارت است از:
1⋅ 6 1
= C Q1 + =2
4 2
3⋅ 6 1
C Q3 = + =5
4 2
مقدار چارک های اول و سوم عبارت اند از:
Q1 = 85 Q 3 = 120
تمرين
فرض کنيد دیتای ( )dataبه دست آمده قرار زير داده شده باشند:
100 90 80 120 160 140 85
• چارک اول و سوم را به دست آوريد.
• اعداد ،قبل از ميانه را بنويسيد.
• اعداد بعد از ميانه را به دست آوريد.
368
گراف صندوقچه يى
فعاليت
تعداد مریضانی که در یک شفاخانه در طي 17روز مراجعه نموده اند ،قرار زير ثبت شده
اند:
11 10 15 23 14 27 16 17 24
28 13 31 31 18 25 26 19
• ميانه را پيدا کنيد.
• اعدادى که در نيمۀ قبل از ميانه قرار دارند بنويسيد.
• براى اين اعداد ميانه را پيدا کنيد.
• اعدادى را که در نيمۀ بعد از ميانه قرار دارند بنويسيد.
• براى اين اعداد ميانه را دريافت کنيد.
• چارک دوم يا Q 2به کدام عدد مطابقت می کند؟
گراف صندوقچه یی (گراف جعبه يى) :گراف تصويرى است که پراگنده گى دیتا
( )Dataرا نسبت به گراف هاى ديگر بهتر نشان مى دهد .اين گراف ،دیتای ( )Dataرا بر
اساس مقادير زير نمايش مى دهند.
ب) چارک اول الف) کمترین دیتا
هـ) بيش ترين دیتا د) چارک سوم ج) ميانه
گراف صندوقچه يى نشان دهندۀ چارک ها ،حد اقل و حد اکثر دیتا است.
369
کم ترين مقدار Q1 md Q 2 Q3 بيش ترين مقدار
مراحل تهيۀ گراف صندوقچه يى را مى توان به طور زير شرح داد:
الف) کوچکترين دیتا ()Dataرا پيدا کنيد .ب) بيش ترين دیتا ( )Dataرا پيدا کنيد.
د) چارک اول را دريافت کنيد. ج) ميانه را پيدا کنيد.
و) گراف را رسم کنيد. هـ ) چارک سوم را پيدا کنيد
23شهر طى 15
15روز قرار زير10
داده شده باشد، 32
تصادفات ترافيکى يک مثال :اگر
43تعداد
گراف صندوقچه يى آن را رسم کنيد.
12 10 15 23 14 27 16 34
41 43 32 18 25 31 19
حل :دیتای ( )Dataفوق را مرتب مي کنيم.
x
1 2 3 4 5 6 7 8
10 15 23 32 43
گراف باال گراف صندوقچه يى است که 50%دیتا ( )Dataدر داخل صندوق (بين
چارک اول و سوم) قرار دارد 25% .دیتا ( )Dataدر بين 10الى 15و 25%دیتا
6
( )Dataبین 32الى 43قرار دارند.
5
4
370 0 1
3
22 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12
1
2 3 4 5 6
مقايسۀ شاخص هاى مرکزى
توسط منحنى نارمل( ) Normal
? = mod
? = med
?= x
منحنى که در زير مشاهده مى کنيد از جمله منحنى هاى معروف در احصائيه است که اکثر
پديده هاى طبيعى را مى توان توسط آن نمايش داد ،اين منحنى يک منحنى متناظر و مشابه
به يک زنگ مى باشد.
آيا موقعيت شاخص های مرکزی (اوسط ،ميانه و مود )را در اين منحنى مى توانيد مشخص
کنيد؟
فعاليت
371
از مفاهيم فعاليت باال و متناظر بودن منحنى نارمل نتيجه مى شود که موقعيت ميانه و اوسط
در منحنى نارمل يکسان مى باشد و چون منحنى نارمل نقطۀ اعظمى دارد ،بنابر اين موقعيت
مود آن نيز ،برابر اوسط و ميانه است ،يعنى:
mod < med < x x < med < mod
-اگر اوسط و ميانه مساوى باشند ،تعداد دیتایی ( )Dataکه قبل و بعد از اوسط و ميانه
قرار دارند ،مساوى مى باشند.
که در 3سمت 2راست1اوسط0 (4 )Data
دیتایی 5
تعداد 6
باشد7 ،
واقع 8 ميانه 911چپ10 12سمتاگر اوسط در
قرار دارند بيش تر از تعداد دیتایی ( )Dataاندکه در سمت چپ اوسط قرار دارند .مانند
شکل ( .)aاگر اوسط در سمت راست ميانه واقع باشد ،تعداد دیتایی ( )Dataکه در سمت
راست اوسط قرار دارند کمتر از تعداد دیتایی ( )Dataاند که در سمت چپ اوسط قرار
گرفته اند .مانند شکل ()b
f مثال :در گراف زير ،اوسط و ميانه را دريافت کنيد.
a
x
1 2 3 4 5 6 7 8
372
6
5
4
3
حل:
= med = 4 + 5 = 9 = 4.5میانه
2 2
= x = a ⋅1 + a ⋅ 2 + a ⋅ 3 + a ⋅ 4 + a ⋅ 5 + a ⋅ 6 + a ⋅ 7 + a ⋅ 8اوسط
a+a+a+a+a+a+a+a
36 a
=x = 4.5
8a
مثال :در گراف زیر محل تقریبی مود را ،بدون محاسبه مشخص نمایید:
حل:
373
Q1 md Q 2 Q3
تمرين
10 15 23 32 43
- 1با توجه به گراف صندوقچه يى ،سؤاالت زیر را جواب دهيد:
0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12
30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40
374
انحراف چارک ها
فعاليت
تعداد باز ديد کننده گان از يک موزيم در 12روز کارى قرار آتی است:
1 2 8 7 6 5 9 1 6 5 1 11
• ساحۀ تحول اين دیتا ( )Dataرا دريافت کنيد.
• دیتایی ( )Dataباال در حالت عموم بين کدام دو عدد پراگنده شده است؟
• يک چهارم حصة دیتا ( )Dataرا از باال و پایين حذف کنيد و بعد ساحۀ تحول دیتایی
()Dataباقيمانده را دريافت کنيد.
• اين دو ساحۀ تحول به دست آمده را با هم مقايسه نماييد ،کدام يک پراگنده گى بيشتر
را نشان مى دهد؟
• ساحۀ تحول در بعضى مواقع به علت موجوديت دو مقدار خيلى کوچک و خيلى
بزرگ در جامعه ممکن است تعبير هاى نا مناسب از جامعه را ارائه کند ،بنابر اين در
همچو مواقع از شاخص ديگرى به نام انحراف چارک ها که بتواند ساحۀ تحول جامعه را
بهتر مشخص نمايد استفاده مى نماييم.
• اگر Q1و Q 3به ترتيب چارک اول و سوم مجموعه اى از دیتا ( )Dataباشند
انحراف چارک ها را به ( )Qنمایش داده و قرار زير تعريف مى کنند:
Q = Q3 − Q1
انحراف چارک ها يکى از شاخص هاى نشان دهندۀ پراگنده گى دیتا ()Dataاست،
زيرا از روى تعريف چارک اول و سوم بر مى آيد که 50%جامعه در فاصلۀ Q3 − Q1
قرار دارند .هر قدر اين فاصله کوچک تر باشد ،دیتا ( )Dataجمع تر و به عبارت ديگر،
375
پراگنده گى آن ها کم تر است.
گاهی انحراف چارک ها را به صورت:
Q3 − Q1
=Q
2
نیز تعريف مى کنند و آن را نيم دامنه چارک مى نامند.
مثال :انحراف چارک هاى اعداد زير را به دست آوريد:
35 29 30 31 25 24 23 22 22 20 36
حل :نخست اعداد را به طور صعودی ترتیب می کنیم و شماره گذاری می نماییم :
20 22 22 23 24 25 29 30 31 35 36
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11
P⋅n 1
= CQn +
4 2
3 ⋅11 1 33 1 33 + 2 35
C Q3 = = + = + = = 8.75
4 2 4 2 4 4
Q 3 = 30.75 پس از اینجا:
تمرين
-1ساحۀ تحول ،انحراف چارک ها و مود دیتای ( )Dataزير را تعيين کنيد و بگوييد که
تراکم دیتا ( )Dataدر کدام ساحه زيادتر است؟
5 11 12 14 15 15 16 17 30
-2ساحۀ تحول وانحراف چارک های ،دیتای زیررادریافت نموده وسپس با ساحه تحول و
انحراف ربعي سوال اول مقایسه کنید.
27 24 21 29 28 26 23 22
376
واريانس ()Variance
فعاليت
∑ xi
=x i =1
n
-مجموع مربع هاى انحراف ها يعنى:
n
∑ (x
i =1
i − x ) 2 = ( x1 − x ) 2 + ( x 2 − x ) 2 + ... + ( x n − x ) 2
377
n
∑x
2
i
= S2 i =1
− x2
n
ثبوت :فرمول فوق را می توان قرار زیر به دست آورد.
چون میدانیم که:
n
∑ (x )− x ∑ (x ) − 2 xix + x ∑x ∑2x x ∑x
2 2 2 2
i i i i
= S
2 i =1
= i =1
= i =1
− i =1
+ i =1
n n n n n
nn nn nn nn
∑x
22
ii ∑xx
∑
nnxx = i =1i ii 22 ∑xx
∑
22
i i ∑∑xx
22
i i
= ii==11
−−22xx i =1 ++
i =1
= −−22xx⋅ ⋅xx++xx2 == i =1
2 i =1
−−xx2
2
n n
n nn nn n n
مثال :واريانس دیتای ( )dataزير را با استفاده از هر دو فرمول حساب کنيد.
11 55 66 77 99
5
∑ ))((xixi−−xx
5
∑
2
2
2
= SS2 = i =1
i =1 الف) از فرمول
55
1+ 5 + 6 + 7 + 9
=x = 5.6
5
(1 − 5.6) 2 + (5 − 5.6) 2 + (6 − 5.6) 2 + (7 − 5.6) 2 + (9 − 5.6) 2
= S2
5
(−4.6) + (−0.6) + (0.4) + (1.4) 2 + (3.4) 2
2 2 2
=
5
378 = 21.16 + 0.36 + 0.16 + 1.96 + 11.56 = 35.2 = 7.04
5 5
1+ 5 + 6 + 7 + 9
=x = 5.6
5
(1 − 5.6) 2 + (5 − 5.6) 2 + (6 − 5.6) 2 + (7 − 5.6) 2 + (9 − 5.6) 2
= S
2
5
(−4.6) + (−0.6) + (0.4) + (1.4) 2 + (3.4) 2
2 2 2
=
5
21.16 + 0.36 + 0.16 + 1.96 + 11.56 35.2
= = = 7.04
5 5
5
∑x i
2
ب) از فرمول
= S
2
−x
i =1 2
5
x + x 2 + x3 + x 4 + x5
2 2 2 2 2
192
S2 = 1 = − x2 − (5 ⋅ 6) 2 = 38.4 − 31.36 = 7.04
5 5
يادداشت :اگر دیتای ( )dataدسته بندى شده با مرکز دسته هاى x1 , x 2 , ..., x nو با
کثرت هاى f1 , f 2, ... , f nداده شده باشند ،براى محاسبه واريانس بهتر است از فرمول زير
استفاده شود:
n n
∑f
N
i
i =1 n
طوری که N = ∑ f i
i =1
توجه :تعيين واحد وريانس مشکل است ،طبق معمول کميت مطلق (ثابت) آن را مورد
عمل قرار مى دهند؛ اما بعضی اوقات واحد وريانس را از نوع مربع واحد متحول آن حساب
مى کنند.
379
تمرين
تعداد ساعاتى را که شاگردان در طول يک هفته به ورزش اختصاص داده اند ،در زير آمده
است:
3 2 1 4 3 2 2
وريانس اين دیتا ( )dataرا حساب کنيد.
380
انحراف معياري
فعاليت
∑x i
8 + 9 + 6 + 4 + 8 35
=x i =1
= = =7
n 5 5
زمان تحويل به روز انحراف مربع انحراف ها قيمت مطلق انحراف
x
xi xi − x xi − x ( xi − x) 2
381
• اوسط زمان تحويل دیتای (()Dataفرمايشات) را دريافت کنيد.
• اوسط قيمت مطلق انحراف ها و يا به طور خالصه انحراف اوسط( )ADرا حساب
کنيد.
• وريانس زمان تحويل کاال ها را به دست آوريد.
• جذر مربع وريانس را محاسبه کنيد.
• واحد جذر وريانس را با واحد وريانس مقايسه کنيد.
از فرمول وريانس آموختيد که عمل توان رسانى نه تنها مقياس اندازه گيرى وريانس را
شامل اشکاالت مى کند ،بلکه انحراف ها را نيز بزرگ نشان می دهد.
براى اين که بتوانيم اين سوء تفاهم را از بين ببريم ،الزم است تا جذر مربع وريانس را به
دست آوريم و اين جذر وريانس شاخص پراگنده گى ديگرى را به نام انحراف معياري يا
پراگنده گى مطلق معرفى مى نمايد.
انحراف معياري که با سمبول sنشان داده مى شود ،برابر به جذر مربع وريانس است؛ يعنى:
n n n n
n i =1 n i =1 n n i =1 n
n n n n
382
مثال :درجة حرارت بدن 5مریض در زير داده شده است:
38 39 39 40 41
انحراف معياري آن را حساب کنيد.
حل:
5
∑ xx
∑
n
38 + 39 + 39 + 40 + 41 197
i
=x i =1
= 38 + 39 + 39 + 40 + 41 = 197 = 39.4
i
=x i =1
n = 5 = 5 = 39.4
n 5 5
(38 − 39.4) + (39 − 39.4) + (39 − 39.4) 2 + (40 − 39.4) 2 + (41 − 39.4) 2
2 2
= S2
5
(−1.4) + (−0.4) + (−0.4) + (0.6) 2 + (1.6) 2
2 2 2
= S2
5
1 . 96 + 0 . 16 + 0 . 16 + 0 .36 + 2.56 5.2
= S2 = = 1.04
5 5
S = 1.04 = 1.01980
توجه :انحراف معياري در يک جدول کثرت ،به صورت تقريبى از فرمول زير به دست
مى آيد.
n n
تمرين
تعداد ساعت هايى را که چهار دستگاه تلويزيون در بارۀ معارف پروگرام پخش مى کنند،
در زير داده شده است .انحراف معياري دیتا ( )Dataرا حساب کنيد.
383
خالصة فصل
• گراف چند ضلعى کثرت :جوره های مرتب نقاطى را که عرض آن ها مرکز دسته
ها و طول آن ها برابر کثرت همان دسته باشد با هم وصل می کنیم گراف چند ضلعی
کثرت به وجود می آید ،در گراف چند ضلعى کثرت دو نقطه با کثرت صفر به ابتدا و
انتهاى دسته ها اضافه مى شود تا گراف چند ضلعى کثرت به محور xمتصل شود.
• گراف ساقه و برگ :براى رسم گراف ساقه و برگ از اعداد استفاده مى شود دیتای
( )Dataاحصائیوی را به صورت اعداد در آورده و سپس از اين اعداد گراف ساقه و برگ
را تشکيل مى دهيم .اين گراف براى دیتای ( )Dataکه تفاوت کوچکترين و بزرگترين
دیتا از نظر تعداد رقم ها اندک باشد ،مناسب است.
• چارک :عددى که جامعة مرتب را به دو قسمت مساوى تقسيم مى کند ،ميانه ناميده
مى شود .حال اعدادى را در نظر بگيريد که جامعۀ مرتب را به چهار قسمت مساوى تقسيم
مى کنند .اين اعداد را با Q 2 , Q1و Q 3نشان مى دهند و آن ها را به ترتيب چارک هاى
اول تا سوم مى نامند .واضح است که Q2ميانه است.
• گراف صندوقچه يى يا گراف جعبه يى :از این گراف براى دیتای ( )Dataکه
به هم نزديک هستند دیتای ( )Dataکه در اطراف اوسط متمرکز اند و يا در اطراف بيش
ترين دیتا و يا کم ترين دیتا متمرکز اند استفاده مى شود .اين گراف يک گراف تصويرى
است که دیتا ( )Dataرا بر اساس کمترین دیتا ،بيش ترين دیتا ،ميانه ،چارک اول و
چارک سوم نمايش مى دهند.
• مقايسۀ شاخص هاى مرکزى توسط منحنى نارمل :وقتى که مى خواهيم شاخص
هاى مرکزى (اوسط ،ميانه و مود) را با استفاده ازمنحنى نارمل مقايسه نماييم در اينصورت
اگر منحنى نارمل متناظر باشد ،اوسط ،ميانه و مود با هم برابرند ،اگر منحنى نارمل متناظر
نباشد شاخص هاى مرکزى قيمت ها را نظر به موقعيتى که به طرف سمت چپ و راست
منحنی دارند اختيار مى کنند.
• انحراف چارک ها :اگر Q1و Q 3به ترتيب چارک هاى اول و سوم مجموعه اى از
دیتا ( )Dataباشند ،انحراف چارک ها را مى توان به صورت زير نوشت:
Q = Q 3 − Q1
از تعريف باال واضح است که 50%جامعه در فاصله Q3 − Q1قرار دارند .هر قدر اين
فاصله کوچکتر باشد دیتا ( )Dataمتراکم تر و پراگنده گى آن ها کم تر است.
384
• واريانس :شاخص هاى پراگنده گى ،اندازه هايى هستند که وضع پراگنده گى دیتا
( )Dataرا نسبت به يکديگر و نسبت به اوسط مشخص مى کنند.
وريانس يکى از مهم ترين شاخص هاى پراگنده گى است که با Sنشان داده مى شود و
2
) ( x 1 − x ) + ( x 2 − x ) + ... + ( x n − x
2 2 2 ∑ (x i − x)2
= S2 = i =1
n n
و محاسبة وريانس از جدول کثرت توسط فرمول زیر به دست می آید:
n
385
f
تمرين فصل
a
-1گراف زير xنشان دهندۀ توزيع سرعت باد در 19روز است .با استفاده از اطالعات داده
کنيد1 .
سرعت باد 3رسم 2
براى 4
شده در گراف ،گراف چند8ضلعى7کثرت 6را 5
اگر حد اقل سرعت باد براى راندن يک قايق بادى 5کيلومتر فى ساعت الزم باشد ،چند
روز براى راندن قايق بادى مناسب است؟
چرا در اين مسأله ،گراف چند ضلعى کثرت مناسب تر از گراف مستطيلى است؟
6
5
زمان (روز)
4
3
2
1
کیلومتر در ساعت
2 3 4 5 6
-2گراف چند ضلعى کثرت گرافى است که . . .روى محور افقى و . . .روى محور
عمودى نشان داده مى شود.
30 3132دسته ها
نسبى -مرکز
کثرت 33ب) 34 مطلق 35 36 کثرت 37 دسته ها38-
مرکز 39
الف)40
د) مرکز دسته – کثرت مطلق ج) حدود دسته ها -کثرت مطلق
ساقه برگ -3گراف ساقه و برگ داده شده است:
1 0 3 3 4 -دیتای موجود در اين گراف را بنويسيد.
2 0 2 4 8 8
3 2
-4از دوران کدام گراف به اندازۀ ( 90خالف حرکت عقربه ساعت) گراف ميله اى
حاصل مى شود.
د) دايروى ج) چند ضلعى کثرت ب) مستطيلى الف) ساقه و برگ
-5گراف زير نمرات امتحان صنفى سه صنف الف ،ب ،و ج را در امتحان رياضى نشان
مى دهد.
386
6 6
5 5
4 4
3 3
2 2
1 1
2 3 24 35 46 5 6
30 3130 3231 3332 3433 3534 3635 3736 3837 3938 4039 40
صنف الف
صنف ب
صنف ج
• کدام صنف بيش ترين ساحۀ تحول را دارد؟
• ميانۀ نمرات کدام صنف از همه بيش تر است؟ ميانۀ نمرات کدام صنف از همه کم تر
است؟
• پراگنده گى نمرات کدام صنف بيش تر از همه است؟
• اين سه صنف را با توجه به نمراتى که در امتحان اخذ نموده اند از ضعيف ترين به قوى
ترين مرتب کنيد.
-6در گراف زیر مقدار aکدام کدام یک از مفاهیم زیرا را وانمود می سازد:
د) مود ج) چارک سوم ب) اوسط الف) ميانه
- 7دو کارخانۀ توليد کننده مواد غذايى Aو Bبسکيت را در بسته بندى 48گرامى
به فروش مى رسانند.
پنج بسته بسکيت به صورت تصادفى از يک فروشگاه مواد غذايى از دو محصول انتخاب
شود و تمام وزن بسته ها به دقت اندازه گيرى شود .نتيجه زير به دست آمد:
A: 48.08 48.32 47.96 47.84 47.96
B: 49.16 48.84 48.88 49.08 49
• کدام کارخانه بسکيت ،بيشترین در بسته ها را مى فروشد؟ برای به دست آوردن حل
سؤال از چه شاخصى استفاده مى کنيد؟
• کدام کارخانه ها در توزيع بسکيت يکسان عمل کرده اند؟
387
- 8اگر ساحۀ تحول برابر به صفر باشد ،در بارۀ دیتا ( )Dataچه نتيجه اى مى گيريد؟
- 9تعداد ساعاتى را که شاگردان در طول يک هفته به ورزش اختصاص داده اند در زير
داده شده است:
1 5 7 9
وريانس اين دیتا ( )Dataرا حساب کنيد.
-10در جدول زير واريانس را محاسبه کنيد.
xi 25 35 45
fi 10 25 15
388
فصل نهم
منطق رياضی
استـــدالل درک شهودی:
فعاليت
روی خط مستقیم دو نقطة Aو Bرا قرار شکل زیر در نظر بگیرید:
یک نفر می خواهد از نقطة Aبه نقطة Bروی خط داده شده برود حتمیست که در نقطة
( A1نقطه وسطی قطعه خط )ABتوقف نماید و برای رسیدن به نقطۀ Bبار دیگر در نقطه
( A 2نقطه وسطی قطعه خط ) A1Bتوقف نماید ،و به همین ترتیب ادامه بدهد ،به سؤاالت
زیر پاسخ دهید:
-آیا به گونة فوق توقف در نقطۀ وسطی ،بین دو نقطه روی خطی که در شکل باال نشان داده
شده است پایان دارد؟
-اگر این مسأله تا اخیر رعایت گردد شخص مورد نظر به نقطة Bخواهد رسید؟
-اگر نفر مذکور توقف ننماید و یا هم از راه باز نگردد ،نه تنها به نقطة Bخواهد رسيد؛ بلکه
از آن عبور خواهد کرد؛ بنابر این بین واقعیت این مسأله و درک شهودی تان چه اختالفی
391
وجود دارد؟
از فعالیت باال نتیجة زیر را به دست می آوریم:
نتیجه :نتیجه گیری حاصل از درک شهودی ،نمی تواند همواره نتیجه گیری صحیح را به
دنبال داشته باشد؛ اما می تواند پایه گذار احکام و قضایای درست باشد.
از مثالی ،که در فعالیت باال از آن استفاده نمودیم و یا مثال های هم مانند آن به معنای این
نیست که استدالل درک شهودی گمراه کننده بوده؛ بلکه برعکس در بسیاری حالت ها
استدالل درک شهودی باعث تالش و پیگیری حل مسأله و ایجاد انگیزه یی می باشد که
باعث طرح پرسش های جدیدتری می گردد.
مثال :1با استدالل درک شهودی به سهولت می توان حکم کرد که دو خط موازی یکدیگر
را قطع نمی کنند ،بپذیریم.
چ��ون در پذیرش این مس��أله اس��تداللی به کار نرفته و در واقع یک احس��اس اس��ت که بر
اس��اس آن این حکم صورت می پذیرد .این گونه نتیجه گیری را به نام درک ش��هودی یاد
می نماییم.
مثال :2یک نقطه در خارج دایره یی به قطر 4واحد قرار دارد ،برای مطالعۀ فاصلۀ آن
از مرکز دایره که بیشتر از 2واحد است نمی توان گفت که استدالل مذکور یک درک
شهودی است؛ زیرا برای وضاحت مسأله الزم است تا استدالل نماییم چون فاصلة مرکز دایره
از محیط آن 2واحد بوده و نقطه در خارج محیط قرار دارد؛ بنابر این فاصلۀ نقطه از مرکز
دایره بزرگتر از 2واحد می باشد؛ یعنی با در نظرداشت یک دانش و یا احساس غریزه وی
بدون استدالل نمی توانیم مسأله را درک و صحت آن را قبول نماییم.
تمرين
-1کوتاه ترین فاصله بین دو نقطه عبارت از خط مستقیم است ،آیا درک این مسأله یک
درک شهودی است؟ چگونه استدالل می کنید؟
-2کدام یک از احکام زیر با روش استدالل شهودی قابل درک است؟
-aزوایای مقابل یک متوازی االضالع مساوی اند.
-bدر لوزی ،اقطار عمود و ناصف یکدیگر هستند.
-cدر یک مثلث قایم الزاویه وتر از هریک دو ضلع دیگر بزرگتر است.
392
استدالل تمثیلی یا قیاسی
یک استاد منطق می خواست استدالل قیاسی شاگردش را امتحان نماید ،رو به طرف او نمود
و گفت:
میدانی قیاس و یا تمثیل پلی برای رسیدن به حقیقت است و در جریان درس آموختیم که
استدالل تمثیلی ما را به حقیقت نزدیک می کند؛ اما همیشه خود یک حقیقت ناب نیست.
استاد در حالی که در مشت های گره خوردة خود تخم مرغی را پنهان نموده بود از شاگرد
خود پرسید:
-بگو در بین دستان من چیست؟ تقریباً گرد است ،رنگش سفید است در بین سفیدی چیزی
زرد است.
شاگرد که تازه از یک مزرعة زراعتی برگشته بود بعد از فکر عمیق رو به طرف معلم نموده
گفت:
-استاد فکر می کنم در بین شلغم پوست شده زردک قرار دارد.
ﺗﻌﺮﻳﻒ
یافتن شباهت بین دو پدیده و نتیجه گیری یکسان در بارة آن ها را استدالل تمثیلی یا قیاسی
می نامند.
فعاليت
یک معلم یک شاگرد بازی گوش را که درس را اخالل می نمود از صنف خارج کرد .در
بیرون صنف ناگهان شاگرد مذکور یک همصنفی خود را دید که او نیز از صنف بیرون آمده
است .با در نظرداشت تعریف فوق کدام یک از ارتباطات زیر یک استدالل تمثیلی یا قیاسی
است؟
393
-شاگرد دومی هنگام درس هوا خوری می کرد.
-او نیز بازی گوشی کرده است.
-مریض است ،نمی خواهد در صنف بماند.
از تعریف و فعالیت شاگردان نتیجه زیر را به دست می آوریم:
نتیجه :قیاس و یا تمثیل در حقیقت نوعی یافتن تشابه بین مفاهیم گوناگون است ،بنابراین
تمثیل ها می توانند در ایجاد یک زمینة شهودی برای درک بسیاری از مفاهیم یا قضایای
ریاضی به کار روند.
استدالل تمثیلی به حیث یک ثبوت حساب نمی شود؛ اما زمینه ساز آن است.
مثال : 1مثل عامیانة «مارگزیده از ریسمان ابلق می ترسد» یک استدالل قیاسی است؛ زیرا
ریسمان ابلق با مار مقایسه شده است و بین آن ها شباهتی دیده شده است.
ال از تمثیل و یا قیاس برای درک این حقیقت که حاصل ضرب منفی ضرب منفی مثال :2مث ً
یک عدد مثبت و حاصل ضرب منفی ضرب مثبت یک عدد منفی است استفاده می کنیم:
هرگاه الیق بودن یک شاگرد را مثبت ( )+و ناالیق بودن او را منفی ( )-در نظر بگیریم و
حاصل آن دو عمل یعنی برای است ( )+و برای نیست ( )-را در نظر گرفته آن ها را ترکیب
نماییم در نتیجه داریم:
الیق نیست = منفی ،
الیق است = مثبت
تمرين
- 1بیان« :سالی که نیکو است از بهارش پیداست» به چگونه یک استدالل زیر داللت
می کند:
-aاستدالل درک شهودی.
-bاستدالل قیاسی.
-cهیچگونه استدالل در آن وجود ندارد.
-2توسط استدالل قیاسی در کدام یک از مثلث ها با استفاده از قضیة فیثاغورث نتیجة زیر
اثبات شده می تواند:
sin 2 ∝ + cos 2 ∝= 1
394
استدالل استقرایی
فعاليت
حاصل جمع اعداد طاق متوالی طبیعی را در نظر می گیریم .برای این کار از عدد 1آغاز
نموده خانه های خالی را پر نمایید:
=1+3 ) (= 2
با توجه با مسائل فوق می بینیم که تمام حاصل جمع ها مساوی به مربع کامل تعداد اعداد
طبیعی است.
-آیا می توانیم نتیجه بگیریم که همیشه حاصل جمع اعداد طاق متوالی مساوی به مربع تعداد
اعداد طبیعی متوالی می باشد؟
-سعی نمایید فورمول حاصل جمع nعدد طاق متوالی را به دست آورید.
395
یک نمونة کوچک ،نیتجه گیری مشخصی در مورد کل مجموعه گرفته می شود .در واقع بر
پایة تعداد محدودی از مشاهدات از مسأله نتیجه گیری شده است؛ بنابر این استدالل استقرایی
به کار گرفته شده است.
مثال :2یک شاگرد به طور اتفاقی در چندین مرحله ،سه عدد متوالی را با هم ضرب نموده
مالحظه می کند که نتیجة حاصله مضرب 6است .از انجام این عمل نتیجه گیری می کند
که " :حاصل ضرب هر سه عدد متوالی ،مضرب 6است"
شاگرد مذکور چه استداللی به کار برده است؟
د :هیچکدام ج :استقرایی ب :قیاسی الف :شهودی
حل :استدالل استقرایی
تمرين
-1روش نتیجه گیری کلی بر مبنای مجموعة محدود از مشاهدات چگونه یک استدالل
است؟
الف) استدالل قیاسی یا تمثیلی
ب) استدالل استقرایی
ج) استدالل درک شهودی
-2با دقت به ترتیب اعداد خانه های خالی زیر را تکمیل نمایید:
=1×8+1
=12×8+2
=123×8+3
=1234×8+4
-3
)aحل سؤال شماره 2را در نظر گرفته آیا گفته می توانید که ترتیب فوق می تواند تا بی
نهایت ادامه یابد؟
)bبدون محاسبه با توجه به تمرینات باال اعدادی را که در تساوی های زیر صدق می کند
حدس بزنید:
=12345×8+5
=123456×8+6
396
استقرای ریاضی
بازی دو مینو
می دانید که در بازی دومینو با افتادن خشت اولی روی خشت دومی که کنار هم قرار
دارند به ترتیب افتادن خشت دومی باالی سومی ،سومی ...تا آخر یکی پی دیگری به زمین
می افتند ،این افتادن های خشت ها یکی پی دیگری که قرار شکل باال به فاصله های مناسب
و مساوی از هم قرار گرفته اند برای عالقمندان تصویر جالبی به نمایش می گذارد.
مالحظه می نماییم که با افتادن خشتی که در موقعیت kام قرار دارد باعث چپه شدن یا افتادن
خشت بعدی ( -) k + 1ام می گردد.
حال اگر عمل افتادن خشت ها از شماره مشخص آغاز شود ،از آن به بعد خشت ها یکی پی
دیگری یعنی همة دو مینو ها باالی هم می افتند و به این ترتیب همه دو مینو ها روی زمین
قرار می گیرند.
فعاليت
397
ارائه با مربع یک عدد دیگر مجموع مکعب ها مکعب های اعداد طبیعی متوالی تعداد اعداد متوالی
1 13 12
2 13 + 23
3 13 + 23 + 33 36
4 13 + 23 + 33 + 43 10 2
n (n + 1)
2
n 1 + 2 + 3 + ... + n
3 3 3 3
2
n (n + 1)
2
را برای مجموع مکعب های اعداد ،طبیعی متوالی -صحت فورمول
2
در برابر اعداد n = 3 , n = 2 , n = 1ﻭ n = 4امتحان کنید.
-حال اگر مجموع مکعب های nعدد طبیعی متوالی را نظر به فورمول فوق قبول کنیم؛
یعنی اگر:
n (n + 1)
2
398
برای عدد طبیعی kقبول می کنیم که ادعای فوق صدق می کند؛ یعنیP(k ) = 4 2 k − 1 :
قابل تقسیم به 5است ،بنابر این چون قابل تقسیم به 5است؛ می توانیم آن را به شکل زیر
بنویسیم:
)*(P(k ) = 4 2 k − 1 = 5r .......................
میخواهیم نشان دهیم که بر n = k + 1نیز ادعای مذکور درست است؛ بنابر این داریم:
n = k +1 , )**(P(k + 1) = 4 2 ( k +1) − 1............
اطراف رابطة (*) را ضرب 42نموده داريم:
4 2 (4 2 k − 1) = 5r ⋅ 4 2
) 4 2 k + 2 − 4 2 = 5r ⋅16 ⇒ 4 2 ( k +1) − 1 = 15 + 16 ⋅ (5r
) 4 2 ( k +1) − 1 = 5(3 + 16r
طرف راست رابطۀ فوق ) 5 ⋅ (3 + 16rنشان می دهد که طرف چپ مساوات قابل تقسیم به
5است.
رابطۀ اخیر نشان می دهد که P(k + 1) = 4 2( k +1) − 1نیز به 5قابل تقسیم است .چون از
صحت ( p(kما صحت ) P(k + 1را نتیجه گرفتیم ،بنابر این نظر به اصل استقرای ریاضی
ادعای ) P(nدر برابر هر عدد طبیعی nنیز درست می باشد.
یادداشت :در اثبات احکام ریاضی به کمک استقرای ریاضی ابتدا ) P(1رابه دست
می آوریم؛ سپس ) P(kرا به عنوان حکم استقرایی در نظر گرفته و به این ترتیب از فرضیه،
حکم را ثابت می نماییم.
مثال :2با استفاده از استقرای ریاضی ثبوت کنید که رابطة زیر برای هر عدد طبیعی n
درست است:
)n (n + 1)(n + 2
= )1× 2 + 2 × 3 + 3 × 4 + ... + n (n + 1
3
حل :براي صحت رابطة فوق در برابر n = 1درایم:
399
)k (k + 1)(k + 2
= )n = k , P(k ) = 1× 2 + 2 × 3 + 3 × 4 + ... + k × (k + 1
3
فرضیة استقراء
با فرض رابطة باال برای ) P(nبادر نظر داشت n = k + 1می خواهیم صحت رابطه را نشان
دهیم؛ بنابر ا ین داریم:
تمرين
400
استدالل استنتاجی
فعاليت
سه ست مختلف اعداد طبیعی را که هر کدام آن دارای سه عدد اختیاری طبیعی متوالی باشد
بنویسید.
-حاصل ضرب عناصر هر ست را جداگانه به دست آورید.
-آیا می توانیم بگوییم که حاصل ضرب های مذکور:
( :)Iقابل تقسیم برعدد 2اند؟ چرا؟
( :)IIقابل تقسیم بر عدد 3اند؟ چرا؟
-آیا گفته می توانیم که حاصل ضرب سه عدد صحیح متوالی ،همیشه بر عدد 6قابل تقسیم
اند؟ چرا؟
-قابلیت تقسیم بر 6حاصل ضرب سه عدد متوالی را چرا به این صورت پذیرفتیم.
401
وقتی از استدالل استنتاجی استفاده می کنیم ،مطمئن هستیم که نتیجه همیشه درست است.
مثال :با سرگرمی تمام به قدم های جدول زیر دقت نموده که چه گونه ما بازی با اعدادی
که در ستی و حقیقت هر مرحله را می پذیریم به مرحلة دیگری قدم گذاشته و نتیجه را به
دست می آوریم.
قابل تذکر می دانیم در جدول ،عدد به صورت اختیاری انتخاب گردیده و شما می توانید به
عوض آن هر عدد اختیاری دیگری را که دل تان می خواهد انتخاب نمایید .مالحظه کنید
که نتیجه برای همه اعداد یکسان است.
نکتة اساسی که به نظر می خورد این است که ما در حقیقت بر مبنای عباراتی که درستی آن
ها را قبول کرده ایم ،نتیجة بعدی را به د ست آوردیم.
این مسأله ما را مطمئن می سازد که با انتخاب هر عدد اختیاری نتیجه همیشه یکسان و مساوی
به 3می باشد.
تمرين
402
استدالل مثال نقض
فعاليت
بسیاری از اعداد طبیعی را می توان به صورت حاصل جمع اعداد متوالی بنویسیم:
9 = 2+3+ 4 طور مثال:
-خانه های خالی را با در نظرداشت مثال فوق تکمیل کنید:
74=17+ +19+
-آیا می توانیم هر عدد طبیعی را به شکل حاصل جمع اعدادمتوالی ارائه نماییم؟
-اگر جواب تان منفی باشد مثال بدهید.
403
برای این منظور هرگاه دو عدد x = 1 + 2و y = 1 − 2را انتخاب نماییم داریم:
x + y = (1 + 2 ) + (1 − 2 ) = 1 + 1 = 2
دیده می شود که حاصل جمع آن ها مساوی به عدد 2یک عدد ناطق بوده؛ در حالی که x
و yاعداد غیر ناطق می باشند؛ بنابر این ادعا کرده نمی توانیم که مجموع دو عدد غیر ناطق
همیشه یک عدد غیر ناطق می باشد.
تمرين
-1با استفاده از مثال نقض نشان دهید که "مربع هر عدد حقیقی از مکعب آن کوچکتر
است".
-2برای کدام بیان زیر مثال نقض وجود ندارد:
)aمجموع دو عدد ناطق ،عدد ناطق است.
)bمربع هر عدد مثبت ،بزرگتر از خود عدد است.
)cدو زاویه که اضالع متناظر شان موازی است ،با هم برابر اند.
)dمجموع دو عدد طاق ،عدد جفت است.
)eحاصل ضرب دو عدد غیر ناطق ،عدد غیرناطق نیست.
404
برهان خلف یا ثبوت غیر مستقیم
فعاليت
∧
-ناصف زاویه Aرا ترسیم کنید.
-اگر BD ≠ CDباشد ،اضالع ABو ACبا هم چه رابطه دارند؟
-هرگاه فرض نماییم که BD ≠ CDبود؛ اما AB = ACاست ،این مسالۀ ما را به کدام
نتیجه می رساند؟
405
را به نام برهان خلف و یا ثبوت غیر مستقیم می نامند.
یادداشت :به خاطر بسپارید که برای استفاده از برهان خلف یا ثبوت غیر مستقیم گام های
زیر را در نظر می گیریم:
قدم اول :فرض می کنیم ادعای مطلوب درست نباشد.
قدم دوم :نشان می دهیم که این فرض نتیجه یی به دست می دهد که حقایق دانسته شده
را نقض می کند.
قدم سوم :حال که نتیجه به یک تناقض رسیده است ،معلوم می شود که فرضیه قدم اول
نادرست بوده ،بنابر این مطلب باید درست باشد.
مثال :نشان دهید که اگر n2يک عدد جفت طبیعی باشد عدد nنیز جفت است؟
حل :به خاطر ثبوت مسأله فرض می نماییم که با وجود جفت بودن n2عدد nیک عدد
طاق است؛ پس می توان آن را به شکل n = 2k + 1بنویسیم؛ در حالی که kیک عدد تام
است ،در نتیجه برای مربع عدد مذکور داریم:
رابطة باال نشان می دهد که n2یک عدد طاق است .درحالی که خالف فرضیه بوده و در
نتیجه فرضیه گرفته شده در باال برای این که nيک عدد طاق است نا درست بوده و به این
نتیجه می رسیم که nنیز یک عدد جفت می باشد؛ زیرا فرض طاق بودن آن ،ما را به این
نتیجه می رساند که n2نیز باید طاق باشد.
تمرين
406
منطق ریاضی و استنتاج
بیــان
شنیدن خبری از همصنفی پهلوی تان چه
نتیجه خواهد داشت؟
آیا خبر درست است و یا نادرست؟
ﺗﻌﺮﻳﻒ
یک جملة خبری به نام بیان یاد میگردد ،هرگاه نتیجة آن به درست؛ و یا نا درست بانجامد.
فعاليت
جمالت زیر را در نظر گرفته مشخص نمایید که کدام یک آنها یک بیان و کدام یک آنها
نمی تواند یک بیان باشد .نتیجۀ منطقی آن ها چیست؟
)iامروز باران نمی بارد.
)iiآیا امروز باران نمی بارد؟
)iiiباران ببار.
)ivچه باران شدید می بارد!
407
برعالوه ~Pنفی بیان Pمی باشد.
جدولی که در آن ارزیابی یک بیان صورت گرفته باشد ،به نام جدول صحت یاد می شود.
بنابر این برای هر بیان Pداریم:
P ~P
T F
F T
مثال :جدول صحت را برای بیان« ،مسکا شاگرد صنف دهم است = «Pترتيب نمایید.
حل :به خاطر ارزیابی بیان فوق می دانیم که بیان مذکور درست و یا نادرست است.
اگر بیان درست باشد در این صورت می توانیم بنویسیم P ≡ T :و ~ P ≡ Fمی باشد.
بنابر این حالت نفی بیان Pعبارت از« Pنادرست است» بوده؛ یعنی ~ P ≡ F :می باشد .این
بیان به معنای این است که بیان مسکا شاگرد صنف دهم نیست؛ یعنی Pنادرست است.
اگر P ≡ Fباشد در این صورت ~ P = Tبوده و بدین ترتیب جواب فوق را می توانیم در
جدول صحت زیر مشاهده نماییم:
P ~P
T F
F T
ترکیب بیان ها
اگر دو بیان pو qداده شده باشند ،در این صورت:
- 1ترکیب p ∧ qبه نام ترکیب عطفی و یا ((و) منطقی) بیانات pو qیاد می گردد .عالمه
"∧" به معنای "و" به کار گرفته شده است.
- 2ترکیب p ∨ qبه نام ترکیب فصلی یا (یای منطقی) بیانات pو qیاد می گردد ،عالمه
' ' ∨' ' به معنای «یا» به کار برده شده است.
- 3ترکیب p ⇒ qبه نام ترکیب مشروط و یا " اگر pپس qخوانده شده" یاد گردیده و
عالمه ⇒ نشان می دهد که Pاساس ترکیب شرطی می باشد که qاز pآن نتیجه
می شود.
- 4ترکیب p ⇔ qبه نام ترکیب مشروط دو طرفه و یا " pاگر و تنها اگر و qخوانده
شده" یاد می گردد .و عالمه " ⇔ " نشان می دهد که اگر pاساس ترکيب شرطی باشد q
408
از آن نتیجه گردیده واگر qاساس ترکیب شرطی باشد pاز آن نتیجه می گردد.
به این ترتیب ترکیب «اگر و تنها اگر» بیان های pو qرا در جدول صحت زیر مالحظه
⇔ می نماییم:
⇒
∨
∧
p q p ∧ q pvq p ⇒ q p ⇔ q
T T T T T T
T F F T F F
F T F T T F
F F F F T T
مثال :1هرگاه بیان ) P ≡ (2 + 4 = 6و (مربع عددی که منفی باشد) ≡ qداده شده باشد،
نتیجة بیان های ~ (p ∧ q) ، p ∧ q ، p ∨ q ، ~ q ، ~ P ،p ،qو ) ~ ( p ∨ qرا دریافت
کنید.
حل :با دقت به بیان های فوق ارزش بیان های فوق عبارت اند از:
مثال :2با تشکیل جدول صحت نشان دهید که ) P ∨ ( p ⇒ qهمیشه درست است:
حل:
p q p⇒q )p ∨ ( p ⇒ q
T T T T
T F F T
F T T T
F F T T
از جدول صحت در ستون آخری مشاهده می نماییم که بیان ) p ∨ ( p ⇒ qهمیشه درست
است.
409
تمرين
- 1با تشکیل جدول صحت نشان دهید که بیان ) ( p ⇒ q)∨ ~ (~ p ∨ qهمیشه نادرست
است( .توجه کنید که pو ~pمستقل از هم نیستند).
- 2باتشکیل جدول صحت نشان دهید که ارزش بیان های ) (p ⇒ qو ) ~ ( p ∨ qبا
هم مساوی اند يا خير؛ یعنی:
)p ⇒ q ≡~ ( p ∨ q
خالصۀ فصل
استدالل رياضي :شيوه يا روشي که به وسیلۀ آن وضاحت یا صحت یک بیان ریاضی
حاصل می شود به نام استدالل ریاضی یاد می گردد.
درک شهودی :فهم غریزه وی یا احساسی که به وسیلة آن صحت یا حقیقت یک موضوع
و یا یک مفهوم ریاضی را بدون استدالل قبول می نماییم عبارت از درک شهودی بوده و در
مواقع مختلف زمان از هم متفاوت است.
استدالل تمثیلی یا قیاسی :یافتن شباهت بین دو پدیده و نتیجه گیری یکسان در بارة آنها
را به نام استدالل تمثیلی یا قیاسی یاد می نمایند.
استدالل استقرایی :روشی که از آن نتیجه گیری کلی بر مبنای مجموعۀ محدود از
مشاهدات ،یعنی از جزء به کل به دست می آید به نام استدالل استقرایی یاد می گردد.
استدالل استقرای ریاضی :هرگاه ( P(nحکمي در بار ه اعداد طبیعی nداده شده باشد
با مطالعة حکم در برابر n=1یعنی اگر( P(1درست باشد و در قدم دوم از در ستی(P(n+1
در ستی بیان ( P(nنتيجه گردد .در این صورت بیان( P(nبراي هر عدد طبیعی nدرست بوده
و به نام استدالل استقرای ریاضی یاد می گردد.
استدالل استنتاجی :با استفاده از آنعده حقایقی که درستی آن در آغاز پذیرفته شده باشد،
نیتجه عمومی تری به دست آورده شود به نام استدالل استنتاجی یا روش نتیجه گیری یاد
می گردد به عبارت دیگر نتیجه گیری از حقایق پذیرفته شده و آشکارا که درستی آن را
ثبوت و یا هم پذیرفته باشیم.
410
استدالل مثال نقض :هرگاه با مثالی نشان دهیم که نتیجه گیری کلی نادرست است .در
این صورت به صورت کل نادرستی ادعا را نشان داده و به نام استدالل مثال نقض یا نفی یاد
می گردد.
برهان خلف و یا ثبوت غیر مستقیم :هرگاه با فرضیه یا قبول یک قضیه یی به عکس بیان
یا ادعای یک قضیه برسیم دراین صورت فرضیه نادرست بوده و خالف آن صحت است.
اینگونه استدالل را به نام برهان خلف یا ثبوت غیر مستقیم یاد می نماییم.
بیان :یک جملة خبری که نتیجه آن درست و یا نادرست باشد به نام بیان یاد می گردد .جمله
یی که نتیجة آن درست و یا نادرست نیست بیان نیست.
ترکیب بیان ها :اگر دو بیان pو qداده شده باشند در این صورت:
-1توسط "و" عالمه منطقی "∧" بیان p ∧ qعبارت از ترکیب بیانات pو qبوده که به
شکل بیان pو qخوانده می شود.
-2توسط "یا" و یا عالمه منطقی "∨" بیان p ∨ qعبارت از ترکیب بیانات pو qبوده
که به شکل بیان pيا qخوانده می شود.
" -3اگر پس" ویا عالمه منطقی "⇒" بیان p ⇒ qیک بیان مشروط بیانات pو qبوده
که به شکل "اگر pپس qخوانده می شود در این صورت عالمه ⇒ نشان می دهد که p
يک اساس ترکیب شرطی برای آن که qاز آن نتیجه شود می باشد.
" -4اگر و تنها اگر" و یا عالمۀ منطقی "⇔" یک ترکیب مشروط بیان دو طرفه بیانات p
و qبوده که بیان p ⇔ qبه صورت pاگر و تنها اگر qمي باشد.
411
تمرین فصل
- 1کدام یک از جواب های زیر به نظر شما درست است؟
الف) یکی از مشکالت روش استقرایی عبارت از وجود خطا ها در مشاهدات است.
ب) یکی از روش های قوی استدالل ریاضی روش استقرایی می باشد.
ج) محدود بودن تعداد مشاهدات یکی از اشکاالت روش استقرای ریاضی است.
د) جواب الف وج درست اند.
- 2کدام یک از جوابات زیر نادرست است:
استدالل استقرایی
الف) یکی از روش های بسیار قوی مسائل ریاضی است
ب) ما را به احتمال وجود قانونمندی کلی در مسائل رهنمایی می کند.
ج) یکی از روشهای حل مسائل غیر ریاضی است.
د) یکی از روشهای حل مسائل ریاضی نیست.
- 3کدام یک از جوابات زیر در مورد شهود درست است؟
الف) استفاده از شهود برای یک نتیجه گیری صد در صد درست است.
ب) با استفاده از شهود نمی توان با اطمینان گفت که نتیجه گیری صد در صد است.
ج) شهود برای درک بهتر ریاضیات است.
د) با استفاده از شهود حدس های قطعی همراه با استدالل حتمی برای ثبوت می توان زد.
- 4کدام یک از جوابات زیر نادرست است:
الف) استدالل استقرایی از جزء به کل رسیدن است.
ب) استدالل استقرایی از کل به جزء رسیدن است.
ج) از استدالل استقرایی نمی توان به عنوان اثبات دقیق ریاضی استفاده کرد.
د) استدالل استقرایی نتیجه گیری کلی برمبنای مجموعه ای از مشاهدات محدود است.
- 5بر اساس استدالل استنتاجی کدام یک از جوابات زیر نادرست است؟
الف) اگر برف ببارد زمین مرطوب می شود ،زمین مرطوب است ،بنابر این برف باریده
است.
ب) تمام فارغان یک مکتب ،با کمپیوتر آشنا و ریاضی را خوب می دانند .ضمیر از مکتب
مذکور فارغ شده است ،بنابراین ضمیر با کمپیوتر خوب آشنا و خوب ریاضی می داند.
ج) اگر چهار ضلعی مربع باشد .هر دو قطر آن با هم عمود اند ،دو قطر یک چهارضلعی باالی
هم عمود اند بنابراین چهار ضلع مذکور مربع است.
د) مثلث متساوی الساقین دو ضلع با هم برابر دارد ،هر مثلث با سه ضلع برابر
متساوی االضالع است بنابراین هر مثلث متساوی االضالع متساوی ،متساوی الساقین است.
412
- 6با استفاده از استدالل قیاسی نشان دهید که برای هر زاویة حقیقی ∝ صورت
می گیرد:
sin 2 ∝ + cos2 ∝= 1
- 7با استدالل استقرایی نشان دهید که حاصل جمع nعدد طاق متوالی مساوی n 2است.
- 8با استدالل استقرای ریاضی نشان دهید که برای هر عدد طبیعی nمساوات ذیل تحقق
می یابد.
)n (n + 1
= 1 + 2 + 3 + ... + n
2
- 9با استدالل استنتاجی ثبوت نمایید که حاصل جمع دو عدد جفت همیشه جفت است.
- 10با یک مثال نشان دهید که افادة 2n + 3برای هر عدد طبیعی همیشه یک عدد اولیه
نیست.
- 11با استدالل برهان خلف نشان دهید که اگر nیک عدد طبیعی ثابت و اختیاری و
برعالوه n 2طاق باشد؛ پس nنیز طاق می باشد.
- 12جدول صحت را برای بیان مرکب «باران می بارد و ابر نیست ،پس باران نمی بارد»
تشکیل نمایید .در صورتی که بیان ∝= « باران می بارد» « = βابر است » .نامگذاری شده
باشد؟ عدد 1را برای صحیح و oرا برای غلط به کار ببرید.
∝ ∝ β − ∝ −β ∝ ∧ −β ∝ ∧ −β ⇒ −
1 1
1 0
0 1
0 0
413