5 6235527889354229881

You might also like

Download as pptx, pdf, or txt
Download as pptx, pdf, or txt
You are on page 1of 47

‫بسم هللا الرحمن الرحیم‬

‫معرفی مضمون‬
‫مقدمه‬
‫اخالق کیفیتی برای نفس آدمی است که رفتار های متناسب با آن از انسان بروز‬
‫می کند‪ .‬علم اخالق مجموعه قواعد رفتاری که رعایت آن ها برای داشتن زندگی‬
‫فردی و اجتماعی سالم‪ .‬مصادیق برونی آن ها و نیز راه های کسب فضایل و ترک‬
‫رذایل را معرفی می نماید‪.‬‬
‫در یک دسته بندی کالن اخالق به دو بخش بزرگ تقسیم می گردد‪.‬‬
‫‪ .1‬اخالق نظری‬
‫‪ .2‬اخالق عملی‬
‫وظیفه اخالق نظری تشخیص معیارهای فضایل و رذایل اخالقی‪ .‬مطلق بودن یا‬
‫نسبی بودن اخالق‪ .‬شناسایی حوزه ها و قلمرو قواعد اخالقی و‪...‬‬
‫اخالق علمی فنی است برای عبور از وضعیت نامطلوب موجود به وضعیت‬
‫مطلوب در چارچوب اصول برگرفته شده از اخالق نظری‪.‬‬
‫در اخالق علمی انسان هرچه اخالقی تر زندگی کند معنوی تر نیز زندگی کرده‬
‫است‪.‬‬
‫رسول هللا صلی هللا علیه وسلم چنین توصیف گردیده‪ { :‬و انک لعلی خلق عظیم}‬
‫سوره القلم آیه ‪۴‬‬
‫اخالق حرفه جایگاه مهمی در حفظ نظم و سعادت جامعه دارد‬
‫قلمرو فعالیت های حقوق در عمل بسیار وسیع و یکی از تأثیرگذارترین و حساس‬
‫ترین مشاغل می باشد؛ مشاغل حقوقی مانند وکالت دفاع‪ .‬قضاوت‪ .‬پولیس قضایی‬
‫ادارات حقوقی و حارنوالی با جان و مال و آبرو و حیثیت افراد سر و کار دارد‪.‬‬
‫قوانین به تنهایی هرگز قادر به مهار فساد نیستند‪ .‬مبارزه با فساد نیازمند فرهنگ‬
‫سازی‪ .‬آموزش و ایجاد نفرت درونی از فساد و میل به اخالقی زیستن در دستگاه‬
‫عدلی‪-‬قضایی است‪.‬‬
‫آموزش اخالق حقوقی در عمل در پوهنځی های حقوق و شرعیات به عنوان دو‬
‫نهاد تأمین کننده نیروی انسانی این نهاد ها ضروری می باشد‪.‬‬
‫مفهوم شناسی‬
‫الف‪ :‬چیستی اخالق‬
‫اخالق واژه عربی جمع ٌخ لق به معنای سرشت و رفتار به کار رفته است‪.‬‬
‫در اصطالح اخالق مجموعه از اصول و رسومی است که جامعه برای پاک سازی‬
‫اعمال و افعال خود از بدی ها و رسیدن به خوبی ها گرد آورده است‪.‬‬
‫اخالق در واقع قواعدی است برای محترم دانستن و رعایت حقوق خود و دیگران ب‬
‫طور متوازن‪.‬‬
‫اخالق به معنای علم اخالق به دو شاخه نظری و عملی تقسیم می ګردد‪:‬‬
‫اخالق نظری چندان مورد توجه حقوقدانان نیست ‪.‬‬
‫حقوقدانان بیشتر توجه به اخالق عملی داشتن زیرا جامعه حقوقی درگیر همین نوع‬
‫اخالق می باشد‪.‬‬
‫اخالق عملی یا کاربردی در مورد مسایل مؤثر در زندگی عملی ما سخن می گوید و‬
‫نیز در مورد مسایل جدید مانند حقوق محیط زیست‪ .‬قتل ترحمی‪ .‬شهروندی‪ .‬مهاجرت‪.‬‬
‫حقوق حیوانات و‪ ...‬تعین مرزهای اخالق در این حوزه ها چیزی فراتر از اصول کلی‬
‫اخالقی را می طلبد که در موارد مذکور رفتار انجام شده اخالقی بوده است یا خیر‪.‬‬
‫ب‪ :‬اخالق حرفه‬
‫مجموعه از هنجارهای مثبت و منفی (باید و نباید) ناظر بر انجام یک حرفه و شغل‬
‫است‪ .‬در واقع مجموعه از اصول و معیارهای رفتار فردی و سازمانی است که‬
‫افراد حرفه در مشاغل گوناگون باید بدان پای بند باشند‪.‬‬
‫هدف اخالق حرفه اشاعه ی ارزش های حرفه‪ .‬تقویت انگیزه‪ .‬ارتقای مهارت و‬
‫افزایش توان و تحول نگرش می باشد‪.‬‬
‫هنجار و قواعد اخالق حرفه به پنج بخش زیر تقسیم می گردد‪.‬‬
‫‪ .۱‬خدمت به افراد‬
‫‪ .۲‬احترام به خود و حرفه خود‬
‫‪ .۳‬وفاداری به وظیه و مسلک خود‬
‫‪ .۴‬صداقت و اعتماد‬
‫‪ .۵‬ارتقا و بهبود دایمی در مهارت های خود‬
‫ج‪ :‬اخالق حقوقی در عمل یا اخالق مسلکی‬
‫اخالق حقوقی در عمل همان اخالق حرفه در قلمرو حقوق است که برمبنای‬
‫مسئولیت پذیری و هدفمند بودن در زندگی شغلی شکل گرفته و فرد را قانون مند‬
‫می سازد‪.‬‬
‫هدف از اخالق حقوقی به مثابه بخشی از اخالق حرفه تقویت علمی حقوقدان‬
‫نیست ؛ بلکه هدف تقویت ثبات رفتار اخالقی‪ .‬ارتقای مهارت‪ .‬افزایش و تحول در‬
‫نگرش و عمل او در انجام وظایف خود است‪.‬‬
‫اخالق حقوقی بدین معنا نیست که وکیل یا قاضی ویا حارنوال ملتزم به قواعدی غیر‬
‫از قواعد شناخته شده اخالقی هستند‪.‬‬
‫راز داری و دروغ نگفتن برای همگان رعایت آنها الزمی است اما برای افراد‬
‫مذکور عدم رعایت آنها قبح بیش تر دارد‪.‬‬
‫اخالق حقوقی می خواهد در قلمرو حقوق به خصوص نهاد های عدلی و قضایی‬
‫رفتار ها معیاری تر‪ .‬مبتنی بر عزت جمعی‪ .‬کرامت انسانی‪ .‬شفافیت‪ .‬صدافت‪ .‬اعتماد‬
‫و اطمینان از اجرای صحیح عدالت تنظیم نماید‪.‬‬
‫رابطه اخالق حرفه با حقوق و عدالت‬
‫اول‪ :‬اخالق مسلکی و حقوق‬
‫اخالق یکی از منابع حقوق شناخته شده است‪ .‬رابطه اخالق و حقوق دو طرفه است‬
‫و این دو تکمیل کننده یک دیگر می باشند‪.‬‬
‫اخالق در پی اصالح فرد است؛ اما نتیجه مستقیم آن تأمین نظم و سعادت عامه نیز‬
‫می باشد که قانون خود را متصدی آن می داند‪.‬‬
‫یکی از عمده ترین اهداف حقوق تأمین عدالت است در حالیکه عدالت خود یک‬
‫مفهوم اخالقی است‪ .‬در کل اخالق بر پایه ی اخالق استوار است اما اخالق فراتر از‬
‫قواعد حقوقی می باشد‪.‬‬
‫اصول اخالقی بر محور عواطف و وجدان فردی می چرخد؛ اما حقوق بر محور‬
‫منافع جمعی و تأمین و اجرای عدالت قرار دارد‪.‬‬
‫مهم ترین تفاوت این دو در حوزه شخصی و مسایل اجتماعی می تواند باشد‪.‬‬
‫در حوزه مسایل شخصی اولویت با مفاهیم اخالقی است؛ اما در مسایل اجتماعی‬
‫اولویت با مفاهیم حقوقی می باشد‪.‬‬
‫مثال‪ :‬در ایات ‪۱۷۸‬و‪ ۱۷۹‬سوره البقرة‪ .‬آیه ‪ ۴۵‬سوره المائده وی آیه ‪ ۳۰‬سوره‬
‫الروم‪ .‬اجرای حدود و قانون را بدون چشم پوشی و با جدیت در اجتماع ضروری‬
‫می پندارد‪.‬‬
‫اما در آیه ‪ ۳۴‬سوره فصلت‪ .‬آیه ‪ ۲۲‬سوره الرعد‪ .‬آیه ‪ ۴۰‬سور الشوری در همین‬
‫خصوص انتقام جویی را ناروا و صلح و عفو و بخشش را تشویق می نماید‪.‬‬
‫‪ .۲‬رابطه اخالق با عدالت‬
‫مفهوم عدالت‪ :‬از واژه عدل گرفته شده دارای معانی مختلف می باشد‪.‬‬
‫‪ -‬نهادن هر چیزی به جای خود‪.‬‬
‫‪ -‬حد وسط میان افراط و تفریط‬
‫‪ -‬رعایت برابری در پاداش و کیفر به دیگران‬
‫اینجا منظور رعیت توازن و رفع تبعیض در مسایل حقوقی و رعایت حقوق افراد‬
‫در عدالت اجتماعی‪ .‬دادن امتیاز بر اساس استحقاق و شایستگی می باشد‪.‬‬
‫در واقع اخالق بزرگترین پشتوانه معنوی عدالت بوده درحالیکه قانون قدرت‬
‫اجرایی آن می باشد‪.‬‬
‫مفهوم مطلق یا نسبی بودن اخالق‬
‫‪ .۱‬مطلق بودن بدین مفهوم است که یک عمل اخالقی بدون هیچ استثناء در همه‬
‫جا و تحت هر شرایطی اخالقی است و باید رعایت گردد‪.‬‬
‫‪ .۲‬نسبی بودن بدین معنی است که ارزش اخالقی استثناء پذیر است‪ .‬در بعضی‬
‫موارد عمل غیر اخالقی‪ .‬اخالقی می شود ویا برعکس‪.‬‬
‫طرفداران مطلق بودن اخالق در برابر نظریه نسبی بودن چنین استدالل می کنند‪.‬‬
‫‪ -‬شرایط کامل برای تحقق اخالق نیکو و اخالق بد وجود داشته باشد‪.‬‬
‫‪ -‬اخالق نیکو اغلبیت دارد و موارد استثناء بسیار اندک اند‪.‬‬
‫صرف نظر از اختالف فوق برای روشن شدن مسئله به دو سوال ذیل پاسخ دهید‪.‬‬
‫الف‪ :‬جامعه اخالقی کدام است؟‬
‫ب‪ :‬جامعه غیر اخالق کدام است؟‬
‫مبحث دوم‪ :‬مبانی و قلمرو اخالق حقوقی‬
‫اول‪ :‬مبانی اخالق حقوقی‬
‫منظور از مبانی چارچوب ها و مفاهیمی که در پایه ریزی یک طرح مدنظر محققان‬
‫قرار می گیرد‪.‬‬
‫‪ .۱‬مسئولیت پذیری‬
‫‪ .۲‬صدافت و راستگوی‬
‫‪ .۳‬احترام به دیگران‬
‫‪ .۴‬عدالت و انصاف‬
‫‪ .۵‬امین بودن و دفاداری‬
‫‪ .۶‬احترام به ارزش ها و هنجارهای اجتماعی‬
‫‪ .۷‬رقابت سالم و تالش برای بهتر شدن‬
‫دوم‪ :‬قلمرو اخالق حقوقی‬
‫قلمرو اخالق در گذشته در سه حوزه ذیل کاربرد داشت‬
‫‪ .۱‬تهذیب نفش‬
‫‪ .۲‬تدبیر منزل‬
‫‪ .۳‬سیاست مدن (جمع مدینه‪ /‬شهر)‬
‫پیچیدگی حاکم در زندگی انسان ها و توسعه ارتباطات و نزدیک شدن جوامع با‬
‫فرهنگ های متفاوت و داد و ستد و‪ ...‬مسائل مانند‪ :‬محیط زیست‪ .‬شبیه سازی‪.‬‬
‫تغییر جنسیت‪ .‬حقوق حیوانات و‪...‬‬
‫مبحث سوم‪ :‬منابع اخالق حقوقی‬
‫‪ .۱‬منابع دینی ( قرآن و سنت)‬
‫‪ .۲‬منابع قانونی‬
‫اول‪ :‬اخالق حقوقی در قرآن‬
‫ارزش ها و اصطالحات مانند‪ :‬تقوی‪ .‬امر به معروف‪ .‬نهی از منکر‪ .‬فروخوردن‬
‫خشم وغضب‪ .‬عفو و گذشت از تقصیر دیگران و‪...‬‬
‫دوم‪ :‬اخالق حقوقی در سنت‬
‫سنت رسول هللا صلی هللا علیه وسلم که شامل قول و فعل و تقریر آن حضرت می‬
‫باشد‪.‬‬
‫اخالق پیامبر قبل از بعثت‪ :‬مشهور به امین و صادق و طاهر و بعداز بعثت به حیث‬
‫رهنما و رهبر و مرشد و فرمانده و ‪...‬‬
‫منابع عرفی اخالق حقوقی (رویه عرفی و سیره عقال)‬
‫عرف مجموعه رفتارها و عادات و باورهای صرف نظر از صحت وعدم آن از‬
‫طرف افراد یک جامعه مورد قبول واقع شده باشد‪.‬‬
‫‪ -‬در حقوق وقتی از عرف یاد می شود منظور رفتارها و آداب و عادات پسندیده‬
‫که درمیان جامعه به عنوان هنجار یا امر اخالقی قبول شده باشد‪.‬‬
‫‪ -‬عرف در علم حقوق در سه حوزه جایگاه دارد‬
‫‪ .۱‬عرف لفظی‬
‫‪ .۲‬در تشخیص مصادیق موضوع احکام‬
‫‪ .۳‬کشف و درک حکم در مواردیکه نصی وارد نشده باشد‬
‫سوم‪ :‬منابع قانونی اخالق حقوقی‬
‫ماده ‪ ۳۱‬ق‪.‬ا در مورد اصل اخالقی محرمیت مکالمات‪ .‬مراسالت و مخابرات میان متهم و‬
‫وکیل مدافع وی تأکید ورزیده و آن را از هر نوع تبعیض مصون دانسته است‪.‬‬
‫سوال‪ :‬شاید به ذهن دانشجویان مطرح گردد که قانون نمی تواند منبعی برای اخالق باشد‪.‬‬
‫پاسخ‪ :‬اینجا محور بحث اخالق حرفه منسوبین نهادهای عدلی و قضائی یا اخالق حقوقی‬
‫است‪ .‬موضوعی که در میان دو رشته (حقوق و اخالق) ارتباط می گیرد‪.‬‬
‫‪ -‬مهمترین منابع قانونی ضمن کتاب مطالعه گردد‪.‬‬
‫مبحث چهارم‪ :‬اصول کلی اخالق مسلکی منسوبین نظام عدلی و قضائی‬
‫‪ .۱‬استقالل‬
‫‪ -‬استقالل قضات‪ :‬مقرره طرز سلوک قضایی‪ .‬ماده سوم‪ « :‬استقالل و بی طرفی‬
‫قاضی یگانه تضمین برای احقاق حق و تأمین عدالت توسط قاضی است‪» ...‬‬
‫ماده ششم‪ « :‬قاضی در صورتیکه نتواند قادر نباشد قضیه را بشکل بی طرفانه‬
‫فیصله نماید یا از نظر یک شخص منصف او نتواند موضوع تحت بررسی را بی‬
‫طرفانه فیصله کند‪ .‬از رسیدگی به آن قضیه امتناع می ورزد‪»...‬‬
‫‪ -‬استقالل وکالی مدافع‬
‫ماده دوم اساسنامه انجمن‪« :‬وکیل مدافع باید در وکالت و ارایه مشوره های حقوقی به‬
‫صورت مستقل عاری از فشارها و انواع تعصبات به وظیفه خود بپردازد‪».‬‬
‫‪ -‬استقالل حارنوال‬
‫ماده چهارم ق‪.‬ت‪.‬ص‪ « :..‬حارنوالی جزء قوه اجرائیه بوده‪ .‬در اجراآت خود مستقل و تابع‬
‫احکام قانون می باشد‪».‬‬
‫ماده هشتم طرزالعمل سلوک و معیارهای مسلکی‪..‬‬
‫« حارنواالن وظایف خویش را بدون کدام ترس‪ .‬جانبداری یا تبعیض انجام داده و متعهد به‬
‫اجرای اعمال‪:‬‬
‫‪ -‬انجام بی طرفانه وظایف‪ .‬احتراز از هرنوع تبعیض نژادی‪ .‬قومی‪ .‬لسانی و‪...‬‬
‫‪ -‬انجام وظیفه صرف به هدف تطبیق قانون و‪...‬‬
‫استقالل پولیس‬
‫ماده ‪ ۱۵۳‬ق‪.‬ا منسوبین نهاد های عدلی و قضائی و قوای مسلح را از عضویت در احزاب‬
‫سیاسی منع نموده ‪...‬‬
‫‪ -‬درست کاری و قابل اعتماد‬
‫از اصول ضروری در رفتار هر انسان می باشد‪ .‬رفتار اصولی و مطابق قانون و در نظر‬
‫نگرفتن فشارها وسفارشات بیرونی سبب حفظ اقتدار شخصیتی کارمندان نهاد های عدلی‬
‫قضایی و اعتماد مراجعین می گردد‪.‬‬
‫الف‪ :‬قاضی‬
‫ماده ‪ ۱۹‬مقرره طرز سلکو قضات‬
‫« قاضی کوشش می نماید سلوک وی در داخل و خارج محکمه طوری باشد که اعتماد‬
‫اصحاب دعوی‪ .‬کارمندان حقوق و مردم را در استقالل‪ .‬غیر جانبداری و درستی وصداقت‬
‫قضاء حفظ و آن را افزایش دهد‪ .‬به همین دلیل قاضی باید شخص صادق و داری عالی‬
‫ترین سطح اخالقیات و ارزش های اجتماعی باشد‪».‬‬
‫ب‪ :‬وکیل مدافع‬
‫فقره ‪ ۲‬ماده سیزدهم ق‪.‬و‪ ..‬وکیل مدافع را مکلف به انجام امور وکالت با وفاداری و حفظ‬
‫اسرار به پیش ببرد‪.‬‬
‫اصل درستکاری معیاری برای اصل وفاداری نیز هست‪ .‬و وکیل مدافع از منافع نامشروع‬
‫موکل صیانت و دفاع نخواهد کرد‪.‬‬
‫‪ -‬درست کاری و قابل اعتماد‬
‫ج‪ :‬حارنوال‬
‫مواد ‪ ۲‬و ‪ ۷‬طرزالعمل سلوک معیارهای مسلکی حارنواالن اشاره به اصل درست کاری‬
‫گردیده‪...‬‬
‫د‪ :‬پولیس‬
‫اصولنامه برخورد و سلوک پولیس‪ .‬صداقت و درستکاری به حیث وجیبه پولیس بیان‬
‫گردیده‪.‬‬
‫‪ -‬تضاد منافع‬
‫منظور وجود تعارض منافع میان مراجعین و متصدیان نهاد های عدلی و قضایی‪.‬‬
‫‪ .۱‬در مورد وکیل مدافع‬
‫ماده ‪ ۱۳‬طرزسلوک وکالی مدافع‪:‬‬
‫‪ -‬دادن مشوره به موکل طوریکه با منافع وی در تضاد باشد‬
‫‪ -‬افشای اسرار موکل به جانب مقابل در مقابل منفعت و دریافت مال و‪...‬‬
‫‪ -‬امنتاع از ادامه وکالت در صورت خطر نقض اعتماد یا صدمه بر استقالل وکیل‬
‫انواع تضاد منافع در وکالت‬
‫‪ -‬گاهی تعارض منافع میان وکیل مدافع و موکل موجود می باشد‪.‬‬
‫مطابق ماده ‪ ۱۳‬طرزسلوک‪ ...‬وکیل نمی تواند منافع خود را بر منافع وکیل ترجیح دهد‪.‬‬
‫‪ -‬گاهی تعارض منافع میان موکل و کارمندان دفتر وکیل مدافع افتاق می افتد‪.‬‬
‫‪ -‬گاهی منافع موکلین فعلی با منافع موکلین قبلی در تعارض واقع می شود‪.‬‬
‫‪ -‬دیگر حالتی است که وکیل بعداز معزول شدن و استعفاء حق ندارد شاهد جانب مقابل‬
‫باشد که ماده ‪ ۲۲‬ق‪.‬و‪..‬‬
‫راه حل تضاد منافع امتناع از ادامه وکالت در حاالت فوق می باشد‪.‬‬
‫‪ .۲‬در مورد قاضی‬
‫بارزترین موارد تعارض منافع در مورد قاضی در قوانین ذیل موجود است‪:‬‬
‫‪ .۱‬اصول محاکمات مدنی‬
‫‪ .۲‬اصول محاکمات تجارتی‬
‫‪ .۳‬اصول اجراآت جزایی‬
‫‪ .۳‬در مورد حارنوال‬

‫فقره ‪ ۶‬ماده ‪ ۸‬طرزالعمل سلوک و معیارهای مسلکی حارنواالن اشاره به اجتناب از تحقیق و‬
‫تعقیب قضایی در صورت تضاد منافع‪...‬‬

‫نوت‪ :‬باید دقت نمود که تضاد منافع حارنوال و قاضی با تضاد منافع وکیل مدافع تفاوت دارد‪ .‬یک‬
‫وکیل حق ندارد همزمان وکیل طرفین دعوا قرار بگیرد‪ .‬اما حارنوال همزمان می تواند چندین‬
‫قضیه را پیش ببرد‪.‬‬

‫‪ .۴‬در مورد پولیس‬

‫اسناد تقنینی مربوط پولیس را موظف به عمل بدون هرگونه مالحظه و تبعیض نموده و درمورد‬
‫تضاد منافع بصورت مشخص منعی از عمل چیزی وجود ندارد‪.‬‬

‫‪ -‬سلوک و رفتار مطابق قانون و اخالق‬


‫کلیه متصدیان نهادی عدلی و قضایی مکلف به رعایت قانون در ساحه مربوطه ایشان می باشد و‬
‫در مقررات و طرزالعمل های که قبال تذکر یافت اشاره با آن گردیده است‪.‬‬
‫‪ -‬راز داری و حفظ اسرار‬
‫ازجمله اصول اخالقی در زندگی اجتماعی بوده ولی در قلمرو حقوق دارای اهمیت‬
‫بیشتری است‪.‬‬
‫الف‪ :‬وکیل مدافع‬
‫ماده ‪ ۱۳‬قانون وکالی مدافع سابق و ماده ‪ ۲۳‬طرزالعمل وکالی مدافع امارت اسالمی‬
‫اولین وجیبه وکیل مدافع را حفظ اسرار موکل درجریان پیش برد قضیه مقرر نموده است‪.‬‬
‫استثناءات اصل راز داری‬
‫‪ -‬رضایت موکل‬
‫‪ -‬افشای اسرار بخاطر طی مراحل قضیه‬
‫‪ -‬افشای اسرار به خاطر وقوع جرم‬
‫‪ -‬بی طرفی و دوری از تبعیض‬
‫الف‪ :‬قاضی‬
‫اگر قاضی بی طرف نباشد نمی تواند مستقل عمل کند‪ .‬عدم بی طرفی به مثابه ترجیح یکی از‬
‫طرفین اس و این امر اصول حاکم بر قضاوت عادالنه را زیر سوال می برد‪.‬‬
‫ماده ‪ ۱۵‬مقره طرز سلوک قضایی‪ « :‬غیر جانبداری بدون قاضی یکی از بهترین و مطمین‬
‫ترین تضمین برای تحقق عدالت است‪»...‬‬
‫ب‪ :‬حارنوال‬
‫به حیث مدعی العموم و حافظ منافع جامعه است و بنابراین باید انجام وظایفش هم مبتنی بر‬
‫حفظ یک سان منافع همگان باشد‪.‬‬
‫ماده ‪ ۸‬طرزالعمل سلوک و معیار های مسلکی حارنواالن‪ « :‬حارنواالن وظایف خویش را‬
‫بدون کدام ترس‪ .‬جانبداری یا تبعیض انجام داده و متعهد به اجرای اعمال ذیل می باشند‪:‬‬
‫‪ .۱‬انجام بی طرفانه وظایف و احتراز از هر نوع تبعیض نژادی‪ .‬قومی و‪...‬‬
‫‪ .۲‬انجام وظایف صرف به منظور تطبیق قوانین به نفع اتباع کشور‪..‬‬
‫‪ .۳‬در نظر گرفتن تمام مدارک و شواهد جمع آوری شده در جریان تحقیق قضیه بدون در‬
‫نظرداشت اینکه به نفع و ضرر مظنون و متهم باشد‪...‬‬
‫ج‪ :‬پولیس‬

‫اصل دوم از اصولنامه برخورد و سلوک پولیس را اصل بی طرفی و عدم تبعیض‬
‫اختصاص داشته که پولیس کرامت انسانی را ارج نهاده و تمام وظایف خویش را بی‬
‫طرفانه‪ .‬بدون جانبداری‪ .‬تمایل یا سوء نیت علیه یک جناح و یا گروه خاص بدون در نظر‬
‫داشت جنسیت‪ .‬قومیت‪ .‬زبان‪ .‬دین‪ .‬عقاید سیاسی و‪...‬‬
‫وکیل مدافع‬

‫اصل بی طرفی در مورد وکیل مدافع مفهوم نداشته زیرا وی در برابر دریافت هزینه از‬
‫موکل خود دفاع نموده و مکلف به جانبداری و حفظ منافع وی مطابق قانون می باشد‪.‬‬
‫حل تمرین در صنف‬
‫در روشنایی مفاهیم فوق منازعات خانوادگی خانم شبانه را با شوهرش غفور حل نمایید‪.‬‬
‫فصل دوم‬
‫اخالق حقوقی و مسلکی قضات‬
‫مبحث اول‪ :‬ضرورت به اصول اختصاصی اخالق مسلکی قضات‬
‫گفتار اول‪ :‬ضرورت اخالق حقوقی و مسلکی قضات‬

‫‪ -‬قضاوت از دیدگاه اسالم‬

‫‪ -‬نامه حضرت علی رضی هللا عنه به والی مصر‬

‫‪ -‬مفهوم اختصاص حکم به هللا متعال در آیه ‪ ۵۷‬سوره االنعام‬

‫‪ -‬روح و فسلفه بعثت تمام انبیاء اقامه عدل و قسط اعالم گردیده (سوره الحدید آیه ‪)۲۵‬‬

‫‪ -‬آیا نیاز به قوانین با وجود آیات قرآنی‪ .‬سنت نبوی و میراث فقهی است؟‬

‫قرآن کریم بیشتر کلیات موضوعات را بیان نموده و تنها در موارد بسیار ضروری مانند احکام‬
‫خانواده و میراث و‪ ..‬احکام تفصیلی تذکر داده است‪.‬‬
‫گفتار دوم‪ :‬اصول اخالق مسلکی اختصاصی قضات‬
‫در فصل قبلی راجع به اصول کلی اخالق حاکم بر منسوبین نهاد های عدلی و قضایی به‬
‫شمول قضات بحث گردید‪ .‬در اینجا به دو مورد از مهم ترین اصول اخالقی اختصاصی‬
‫قضات پرداخته می شود‪:‬‬
‫الف‪ :‬داشتن وقار و کاریزما‬
‫کاریزما به معنای فرهمندی و داشتن قدرت جذب و صفات ممتازی است که موجب پسند و‬
‫ستایش دیگران می گردد‪ .‬بناء قاضی باید آرام‪ .‬مودبانه‪ .‬غیرجانبدارانه و همراه با درک‬
‫صحیح از وضعیت و شرایط مراجعین‪ .‬قادر به قانع ساختن دیگران نسبت به صحت‬
‫تصمیمات قضایی خود باشد‪ .‬البته داشتن شخصیت کاریزماتیک به معنی خشونت‪.‬‬
‫بدرفتاری و تندی با کسی نیست؛ بلکه قاضی بر معیار قانون و اخالق و بدور از افراط و‬
‫احساسات و امیال شخصی قضاوت نماید‪.‬‬
‫ب‪ :‬جدیت و قاطعیت‬
‫قاطعیت یعنی تصمیم گیری سریع‪ .‬دقیق و کارآمد‪.‬‬
‫ماده ‪ ۸‬مقرره سلوک قضایی‪ « :‬قاضی صالحیت دارد تا از تطبیق و اجرای تمام قرار ها و‬
‫احکام صادره خویش در حدود مجوز قانونی مراقبت نماید‪».‬‬
‫شرایط کلی اخالق مسلکی قاضی‬
‫الف‪ :‬داشتن شرایط جسمانی ‪ ،‬تخصص و تعهد ‪ ،‬شایستگی و‬
‫آراستگی فردی‬
‫مناسب است بحث فضایل اخالقی الزم برای قضات را با سوگند‬
‫‪.‬ایشان در ابتدای تصدی و ظیفه آغاز کنیم‬
‫سوگند یاد می کنم به نام خداوند بزرگ و دادگر که وظیفه قضا را با‬
‫کمال امانت‪ ،‬صداقت و بی طرفی اجرا و احکام شریعت اسالمی ‪،‬‬
‫قانون اساسی و قوانین کشور را احترام و تطبیق نموده ‪ ،‬اسرار‬
‫وظیفه را حفظ می نمایم ‪ ،‬به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به‬
‫خیانت ‪ ،‬حق تلفی ‪ ،‬بی عدالتی ‪ ،‬قانون شکنی و اخذ رشوت مبادرت‬
‫‪.‬نمی ورزم‬
‫داشتن سالمت جسمی و روانی ‪۱-‬‬
‫داشتن تخصص ‪ ،‬فراست و تجربه الزم ‪۲-‬‬
‫داشتن حسن سلوک ورفتار شایسته ‪۳-‬‬
‫دقت در فهم موضوع و آمادگی برای قضاوت ‪۴-‬‬
‫ب‪ :‬بی طرفی و نصیحت طرفین دعوا‬
‫بی طرفی ‪۱-‬‬
‫‪ .......‬ورود دو طیف‬
‫نصیحت طرفین ‪۲-‬‬
‫طرز برخورد مسلکی قضات نسبت به طرفین دعوی‬
‫الف‪ :‬طرز برخورد قضات نسبت به مدعی و مدعی علیه در دعاوی مدنی‬
‫ب‪ :‬طرز برخورد قاضی نسبت به طرفین دعوی در دعاوی جزایی‬
‫طرز برخورد قاضی قاضی نسبت به مجنی علیه و مدعی حق العبد ‪۱-‬‬
‫مجنی علیه و مدعی حق العبد در مراحل تعقیب عدلی در محکمه از حقوق ذیل‬
‫‪:‬برخوردار است‬
‫برخورد منصفانه ‪ ،‬احترام به کرامت انسانی و حفظ حرمت شخصی ‪۱-‬‬
‫تامین مصونیت ‪ -۳‬حضور در جریان تعقیب عدلی و توجیه سوالت خاص به ‪۲-‬‬
‫متهم در جرایم قتل و جرح ‪ -۴‬مطالبه و دریافت اصل مال یا قیمت آن ‪-۵‬‬
‫دسترسی به اطالعات و معلومات در مورد اجراآت و نتایج پیگیری قضیه در‬
‫مراحل مختلف تعقیب عدلی ‪ -۶.‬اعتراض بر اجراآت مامور ضبط قضایی ‪،‬اهل‬
‫‪ ....‬خبره‬
‫دسترسی به مساعدت های حقوقی ‪ ،‬مادی ‪،‬طبی ‪ ،‬روانی و اجتماعی ‪۷-‬‬
‫‪.‬وضروری‬
‫طرز برخورد قاضی نسبت به مظنون ‪ ،‬متهم و مسئول حق العبد ‪۲-‬‬
‫‪:‬ماده هفتم قانون اجراآت جزایی در این مورد صراحت دارد‬
‫مظنون ‪ ،‬متهم و مسئوول حق العبد در مراحل تعقیب عدلی دارای‬
‫حقوق ذیل می باشند‪ -۱ :‬دانستن جرم نسبت داده شده و کسب‬
‫توضیحات در مورد اتهام وارده و اجراآت قضیه ‪ -۲‬مصونیت از‬
‫گرفتاری یا توقیف خود سرانه و حق دریافت خسارت وارده مطابق‬
‫احکام این قانون ‪ -۳‬مصئونیت از تحقیر ‪ ،‬تعذیب جسمی ‪ ،‬روانی و‬
‫هرگونه برخورد غیر انسانی ‪ -۵‬دادن اطالع به فامیل یا اقارب وی‬
‫حین گرفتاری ‪ -۶‬ارایه اسناد ‪ ،‬مدارک و شهود ‪ ،‬استجواب از‬
‫‪.‬شهودی که علیه وی شهادت داده اند‬
‫‪ .‬تعیین و کیل مدافع یا داشتن مساعد حقوقی ‪۷-‬‬
‫طرز برخورد قاضی با وکالی مدافع طرفین‬
‫طرز برخورد قاضی با څارنوال یا مدعی العموم‬
‫طرز برخورد قاضی با شهود‬
‫اخالق مسلکی قضات در داخل و خارج از محکمه‬
‫الف‪ :‬اخالق مسلکی قضات در داخل محکمه‬
‫در محکمه ‪ ،‬مجموعه آداب و افعالی انجام می شود که بعضا قاضی‬
‫در آن ها دخالت مستقیم دارد و بعضا دخالت مشخصی ندارد‪ ،‬اما‬
‫مدیریت و رهبری به عهده اوست‪.‬همچنان رویه عملی او بسیار تاثیر‬
‫‪.‬گذار می باشد‬
‫در این جا الزم دیده می شود که نگاه وسیع تر از وظایف مستقیم‬
‫‪.‬قاضی به جلسه قضایی انداخته شود‬
‫نظم جلسه قضایی‪ :‬در جلسه قضایی اشخاص مختلف با استرس و ‪۱-‬‬
‫فشار عصبی حضور دارند ‪ ،‬اگر نظم درست تامین نگردد‪ ،‬ممکن‬
‫‪.‬است منجر به اقداماتی شود که فرجام آنها معلوم نباشد‬
‫از همین رو در ماده دوصدو شانزدهم قانون اجراآت جزایی‬
‫بیان کرده است که برای تامین نظم ‪ ،‬ریس محکمه یکی از‬
‫کارکنان را توظیف می کند تا قبل از ورود هیات‬
‫قضایی ‪،‬آداب مراسم و رعایت نظم جلسه را به اشتراک‬
‫‪.‬کنندگان بیان نماید‬
‫آنها قبل از ورود هیات قضایی در جاهای خود قرار می‬
‫گیرند ومکلفند در هنگام ورود و خروج هیات از جای خود‬
‫‪.‬برخیزند و در صورت پرسش‪ ،‬به سواالت ایستاده پاسخ دهد‬
‫در جلسه قضایی جز در موارد استثنایی و به حکم قانون‪،‬‬
‫باید این سه اصل رعایت شود‪ :‬علنی بودن جلسه قضا‪،‬‬
‫شفاهی بودن ‪ ،‬حاضر بودن اطراف دعوا و طرح رویاروی‬
‫‪.‬مطالبات و مدافعات‬
‫رعایت اخالق حقوقی از سوی حاضران در ‪۲-‬‬
‫جلسه قضایی‬
‫جلسه قضایی در محل و زمانی تعیین شده از طرف محکمه‬
‫برگزار می گردد‪.‬محل جلسه معموال تاالر عمومی محکمه‬
‫است که یک اتاق مشاوره نیز به آن الحاق شده است‪ .‬در این‬
‫جلسه ‪ ،‬قضات ‪،‬وکالی مدافع و څارنواالن (اگر قضیه‬
‫جزایی باشد)‪ ،‬منشی جلسه ‪ ،‬وطرفین یا اطراف دعوی و‬
‫‪.‬مردم عادی اشتراک می ورزند‬
‫از اینکه رهبری جلسه قضایی را قاضی به عهده دارد الزم‬
‫است که قواعد و آداب اخالقی ذیل را نسبت به افراد حاضر‬
‫‪.‬در جلسه تطبیق نماید‬
‫قاضی ‪-‬‬
‫رهبری جلسه قاضی به عهده قاضی است‪.‬قاضی بالباس مرتب حضور‬
‫میابد‪.‬شان منصب قضا را بدون تند خویی ویا برخورد های بیجا حفظ‬
‫‪.‬نماید‬
‫در دادن فرصت به طرفین دعوی ووکیل مدافع ایشان‪ ،‬مساوات را‬
‫‪.‬رعایت می کند‬
‫قاضی عالوه از مهمانان و حاضران باید کارمندان خویش را نیز با دقت‬
‫رهبری و مدیریت نماید تا آنها نیز و جایب خویش را به درستی انجام‬
‫‪.‬دهند‬
‫‪.‬قاضی قبل از حضور در جلسه حتمآ دوسیه را با دقت از نظر بگذراند‬
‫‪.‬حضور در زمان تعیین شده برای قاضی اهمیت بسیار دارد‬
‫قاضی نباید اجازه دهد که طرفین دعوی ‪ ،‬شهود یا حاضران در اطراف‬
‫‪.‬میز وی ازدحام کنند و نظم را از بین ببرند‬
‫ماده نزدهم مقرره طرز سلوک قضات آمده است‪... :‬‬
‫قاضی در مقابل اصحاب دعوی ‪ ،‬وکالی مدافع‪ ،‬شهود‬
‫و سایر کسانی که قاضی با آنها در چوکات صالحیت‬
‫رسمی قضایی تعامل دارد‪ ،‬بردبار و مودب بوده و‬
‫وقار خود را حفظ می نماید‪.‬و از هرگونه حرکات و‬
‫سکناتی که موجب استخفاف خودش و بی حرمتی مقام‬
‫قضا گردد‪ ،‬اجتناب می نماید‪ ....‬در زندگی‬
‫اجتماعی ‪،‬قاضی از اعتبار خاص برخوردار می باشد‪.‬‬
‫و روی همین ملحوظ است که قاضی باید شخص قابل‬
‫اعتماد و صادق باشد و عالی ترین سطح اخالقیات و‬
‫‪.‬ارزش های اجتماعی را مراعات نماید‬
‫څارنوال ‪-‬‬
‫در دعوای جزایی ‪ ،‬څارنوال نیز در ترکیب محکمه شامل است و‬
‫دعوی را طبق ماده ‪ ۵۹‬و دیګر مواد قانون اجرآت جزایی ‪،‬تحریک‬
‫‪.‬می کند‬
‫منشی جلسه ‪-‬‬
‫منشی‪ ،‬قضایا را قبل از انعقاد جلسه آماده می سازد‪.‬در هنګام‬
‫محاکمه صورت جلسه را ترتیب و ندوین می نماید و بعد از اوامر‬
‫محکمه در خصوص جلسه قضایی را عملی می نماید‪ .‬مطابق‬
‫ماده‪ ۵۳‬قانون اصول محاکمات مدنی و اجرآات جزایی ‪،‬باید در‬
‫جریان جلسه محاکمه را مکتوب نماید و حد اکثر الی یک روز بعد‬
‫از جلسه ‪،‬امضای ریس و محرر محکمه بر روی تمام صفحات را‬
‫‪.‬اخذ نماید‬
‫وکالی مدافع‬
‫وکالی مدافع یکی از اشخاص ثابت در جلسه قضایی‬
‫است‪.‬رفتار و سلوک اخالقی قضات با وکالی مدافع نیز‬
‫‪.‬انسانی و در چارچوب حقوق دو انسان مستقل باید باشد‬
‫طرفین دعوا ‪-‬‬
‫طرفین یا اطراف دعوی حق دارند مستقیم یا از طریق ګرفتن‬
‫وکیل در مواردی که ګرفتن وکیل منعی ندارد در محکمه‬
‫اقامه دعوی نماید‪.‬جز برای حفظ نظم به دستور قاضی ‪ ،‬کسی‬
‫‪.‬حق ندارد طرف دعوی را از جلسه قضایی بیرون کند‬
‫سایر حاضران ‪-‬‬
‫اصل در جلسات قضایی علنی بودن است ‪ ،‬مګر اینکه بنابر دالیلی حکم‬
‫به غیر علنی بودن آن شود‪ .‬در جلسات علنی محکمه هر فرد می تواند‬
‫حضور یابد‪.‬طبق مواد ‪ ۵۵‬الی ‪ ۶۳‬قانون اصول محاکمات مدنی‪ ،‬اخالل‬
‫در نظم جلسه ممکن است باعث ګرفتن اخطاریه ګردد‪ .‬در صورت تداوم‬
‫‪.‬بی نظمی موجب اخراج فرد می ګردد‬
‫ب‪ :‬میکانیزم اجرای اخالق مسلکی در محکمه‬
‫حفظ نظم در محکمه اهمیت زیاد دارد‪ .‬از این رو‪،‬قانون ګذار برای‬
‫کسانی که در نظم جلسه اخالل وارد می کند جریمه ی در نظر ګرفته‬
‫‪.‬است‬
‫تمامی اشخاص شامل در قضیه مانند ممثلین قانونی طرفین ‪،‬شهود ‪،‬اهل‬
‫خبره ‪،‬مترجمین ‪ ،‬وغیره مکلف به رعایت نظم و اطاعت از اوامر ریس‬
‫‪.‬جلسه می باشند‬
‫ج) اخالق مسلکی قضات در اصدار حکم‬
‫در صورت وجود هیات قضایی‪ :‬هرگاه در ‪۱.‬‬
‫محکمه هیات قضایی وجود داشته باشد‪ ،‬بعد از‬
‫استماع طرح دعوی و دفاعیات جانب مقابل طی‬
‫جلسات متعدد ‪ ،‬هیات به این نتیجه می رسد که‬
‫قضیه آماده برای صدور رای یا قرار است‪.‬در این‬
‫صورت ‪،‬تاالر اصلی را ترک گفته به اتاق‬
‫مشاوره می روند تا در باره آن قضیه به مشوره و‬
‫‪.‬گفتگو بنشینند‬
‫در صورت وجود یک قاضی ‪۲.‬‬
‫اصل در هیات قضایی و جود سه قاضی است‪،‬اما گاه‬
‫در مناطق دور دست در مرحله ابتدایی به خاطر‬
‫مشکالت ممکن است جلسه قضایی با حضور تنها یک‬
‫‪.‬قاضی تشکیل گردد‬
‫د‪ :‬اخالق حقوقی قضات در تحریر حکم‬
‫رای ‪ ،‬حکم یا فیصله قضایی در واقع خالصه تمام زحماتی است‬
‫که در طول دوران تحقیق‪ ،‬مراحل محاکمه‪ ،‬مطالعات و بررسی‬
‫های قاضی به دست می آید‪.‬حکم قضایی از جهات مختلف کامل و‬
‫پخته باشد‪.‬هم ادبیات محکم داشته باشد و هم مستند باشد و هم‬
‫‪.‬مستدل‬
‫در ماده ‪ ۴‬قانون اصول محاکمات مدنی حکم قضایی چنین تعریف‬
‫شده است‪ :‬قضا حکمی است توسط قاضی به الفاظ و کلمات‬
‫‪.‬مخصوص به صورت قطع و جزم صادر می شود‬
‫از مهمترین شرایط صحت حکم آن است که برابر با احکام قانون‬
‫‪.‬صادر شده باشد‬
‫مندرجات حکم قاضی در ماده ‪ ۲۵۴‬قانون اصول محاکمات‬
‫مدنی آمده است‪ :‬فیصله شامل بخش های مقدمه‪ ،‬تشریح‪،‬استدالل‬
‫‪ ،‬نتیجه و نص حکم می باشد‪.‬زمانی که فیصله نهایی و نوشته‬
‫‪.‬شد و حکم مربوطه تدوین گردید‪ ،‬به آن حکم گفته می شود‬
‫‪.‬بنابر این ‪ ،‬یک فیصله قضایی باید پنج قسمت داشته باشد‬
‫در مقدمه نام محکمه ‪ ،‬مشخصات ریس و اعضای هیت قضا‪،‬‬
‫نام منشی و نام سارنوال اگر در جلسه حضور داشته باشد‪ ،‬ذکر‬
‫‪.‬می شود‬
‫مشخصات کامل طرفین دعوی با آدرس و وظیفه ‪،‬تابعیت و‬
‫نمبر تذکره‪ ،‬وکیل غائب یا قیم اشخاص محجور نیز قید می‬
‫‪.‬گردد‬
‫موضوع دعوی‪ ،‬نمبر‪ ،‬تاریخ و محل صدور فیصله‬
‫نامه‪ ،‬تاریخ ابالغ حکم‪ ،‬تعداد اوراق فیصله و ضمائم‬
‫‪.‬آن‪ ،‬نوع و موضوع دعوی ‪ ،‬نیز باید ذکر گردد‬
‫در قسمت تشریح‪ ،‬صورت دعوا ‪،‬دفع دعوا ‪ ،‬اسناد و‬
‫ادله اثبات دعوا اعم از سوگند ‪ ،‬اقرار‪ ،‬انکار‪ ،‬شهادت‪،‬‬
‫‪.‬اسناد و خالصه جریان محکمه گزارش می شود‬
‫اگر دعوی جزایی باشد اسباب موجهه حکم نیز قید می‬
‫گردد‪.‬در دعاوی یا قضایای تجارتی دفع دعوی‪ ،‬دفع‬
‫‪.‬الدفع دعوی و دفع دفع الدفع نیز تشریح می گردد‬
‫در قسمت استدالل ‪ ،‬صورت تحقیق قضیه در محکمه ‪،‬وسائل‬
‫اثبات یا نفی با ذکر دالیل ‪ ،‬نظر محکمه در پذیرش یا رد‬
‫دالیل ‪ ،‬ذکر ماده قانونی مورد استناد محکمه ‪ ،‬مورد بررسی‬
‫‪.‬واقع می شود‬
‫در قسمت نتیجه ‪ ،‬اثبات یا عدم اثبات دعوی‪،‬الزام مدعی‬
‫علیه ‪ ،‬اندازه خسارات محکوم بها ‪ ،‬مصارف محکمه در‬
‫‪.‬دعاوی مدنی ذکر می شود‬
‫در قسمت نص حکم این مطلب ذکر می شود‪ :‬تاریخ‬
‫برگزاری جلسه ‪ ،‬نحوه صدور حکم که به رای اکثریت بوده‬
‫یا اتفاق آرا ‪ ،‬دالیل صدور حکم با ذکر منبع قانونی ‪،‬‬
‫مشخصات طرفین دعوی‪ ،‬تعیین محکوم به ‪ ،‬رد دعوی اگر‬
‫دعوی رد شده باشد‪ ،‬ترک خصومت‪ ،‬عدم اثبات دعوی ‪،‬‬
‫اخالق مسلکی قضات در خارج از محکمه‬
‫پرهیز از رفتار خالف شان مقام قضایی ‪۱.‬‬
‫ماده بیستم از مقرره طرز سلوک قضات در این خصوص بیان می‬
‫دارد‪ :‬قاضی وظایف قضایی را بر تمام فعالیت های خویش اولویت‬
‫می دهد‪ .‬قاضی به کار های اشتغال نمی ورزد که منافی فعالیت‬
‫قضایی وی باشد‪ .‬همچنان قاضی فعالیت های غیر قضایی خویش را‬
‫طوری انجام می دهد که با وظیفه قضایی اش در تعارض واقع‬
‫نگردد‪ .‬قاضی جلسه را بر وقت آغاز نموده و محکمه را فقط بعد از‬
‫ختم ساعات کاری ترک کند‪ .‬قاضی بدون اجازه قبلی مافوق خود از‬
‫وظیفه غیرحاضر نمی گردد ‪،‬مگر اینکه غیر حاضری او به علت‬
‫‪.‬شرایطی باشد که کنترل آن در اختیار وی نباشد‬
‫همچنان در قسمتی از ماده نزدهم همان مقرره آمده است‪:‬‬
‫قاضی در مقابل اصحاب دعوی ‪ ،‬وکالی مدافع ‪ ،‬شهود و‬
‫سایر کسانی که قاضی با آنها در چوکات صالحیت رسمی‬
‫قضایی تعامل دارد ‪ ،‬بردبار و مودب بوده و وقار خود را‬
‫حفظ نماید و از هرگونه حرکات و سکناتی که موجب‬
‫استخفاف خودش و بی خرمتی مقام قضا گردد ‪ ،‬اجتناب می‬
‫نماید‪ ...‬در زندگی اجتماعی ‪،‬قاضی از اعتبار خاص‬
‫برخوردار می باشد و روی همین ملحوظ است که قاضی باید‬
‫شخص قابل اعتماد و صادق باشد و عالی ترین سطح‬
‫‪.‬اخالقیات و ارزش های اجتماعی را مراعات نماید‬
‫پرهیز از اشتغال به کار تجارت و سیاست ‪۲.‬‬
‫قاضی ‪ ،‬طبق ماده ‪ ۱۵۲‬قانون اساسی همانند بسیاری از‬
‫مقامات عالی رتبه دیگر دولتی دولتی‪ ،‬نباید به شغل تجارت‬
‫‪.‬مصروف باشد‬
‫ماده هفتم اصول نامه تجارت مصوب ‪ : ۱۳۳۶‬تمامی‬
‫اشخاصی که به موجب اصولنامه ترفیع و تقاعد‬
‫مامورین ‪،‬مامور موظف دولت شمرده می شوند ‪،‬از تجارت‬
‫‪.‬مستقیم ممنوع می باشد‬
‫همچنان ماده ‪ ۱۵۳‬قانون اساسی قضات ‪،‬سارنواالن ‪،‬صاحب‬
‫منصبان قوای مسلح ‪،‬پولیس و منسوبین امنیت ملی را در‬
‫زمان تصدی وظیفه از عضویت در احزاب سیاسی منع کرده‬
‫‪.‬است‬
‫پرهیز از اخذ تحایف و هدایا ‪۳-‬‬
‫‪.‬رایج ترین اتهام علیه قضات اخذ رشوت است‬
‫ماده ‪ ۲۱‬مقرره طرز سلوک قضایی ‪ :‬قاضی از قبول هرگونه هبه و‬
‫منفعتی که او را در مظان تهمت قراردهد اجتناب می ورزد و به هیچ‬
‫یک از اقارب و بستگان خود اجازه نمی دهد تا به اعتبار موقف وی‬
‫هبه و یا منفعتی را قبول کند ‪ .‬قاضی و کارمندان محکمه وی یا‬
‫اعضای فامیل وی نمی توانند در ارتباط به کار های انجام یافته یا‬
‫کار های که قرار است به اساس وظایف قضایی قاضی صورت‬
‫گیرد‪ ،‬تقاضای ‪ ،‬هدیه جایزه یا انجام کاری را نمایند یا همچو چیزی‬
‫‪.‬را قبول نمایند‬
‫قاضی منصب قضا را وسیله حصول منافع شخصی ‪ ،‬منافع اعضای‬
‫‪.‬فامیل یا شخص دیگر نمی سازد‬
‫پرهیز از گرایشات سمتی ‪،‬قومی ‪،‬لسانی و مذهبی ‪۴.‬‬

You might also like