Download as pptx, pdf, or txt
Download as pptx, pdf, or txt
You are on page 1of 78

‫بسم هللا الرحمن الرحیم‬

‫پوهنتون جهان‬
‫مضمون‪:‬‬
‫نظام های حقوقی‬
‫معاصر‬
‫سمستر‪:‬‬

‫چهارم؛ صنف دوم‬


‫استاد مضمون‪:‬‬
‫احمد عالمه زاده‬
‫منابع پیشنهادی‬

‫نام کتاب‪:‬‬
‫در آمدی بر حقوق تطبیقی و دو نظام بزرگ حقوقی معاصر‬
‫نویسنده‪:‬‬
‫رنه داوید‪ ،‬کامی ژوفره اسینوزی‬

‫ترجمه و تلخیص‪:‬‬
‫حسین صفایی‬

‫حقوق تطبیقی‬
‫عبد الحسین شیروی‬
‫بخش دوم‬

‫نظام حقوقی کامن ال‬


‫‪‬کامن ال نظ ام حق وقی اس ت ک ه بع د از‬
‫نورمانه ا و ب ه ط ور عم ده در نتیج ه فع الیت‬
‫محاکم شاهی ساخته شده است‪.‬‬
‫‪‬خانواده ک امن ال‪ ،‬حق وق هم ه کش ورهای‬
‫انگلیس زبان را با کمی استثنائات در بر می‬
‫گیرد و در خارج از کشور انگلیسی زبان‪ ،‬بر‬
‫کش ورهای ک ه از نظ ر سیاس ی وابس ته ب ه‬
‫انگلستان است نیز تا حدودی قابل تاثیراست‬
‫ک ه این م ورد در عرص ها ه ای ذی ل زی اتر‬
‫‪‬سازمان اداری و قضایی‬
‫‪‬اصول محاکمات مدنی و‬
‫قضایی‬
‫‪‬ادله اثبات دعوی‬
‫‪‬کامن ال نظ امی اس ت ک ه ش دیدا‬
‫متأثر از تاریخ خود است و تا قرن‬
‫‪ 18‬منحص را ت اریخ حق وق انگلیس‬
‫بود‪.‬‬
‫‪‬امروزه برخی از اعضای خانواد ه‬
‫ک امن ال؛ تف اوت زی ادی ب ا حق وق‬
‫انگلیس دارد(آمریک ا) و ب رخی در‬
‫حقوق‬
‫انگلـــــــــیس‬
‫قلمرو جغرافیایی‬
‫‪‬حقوق انگلیس در قلمرو اجرایی خود محدود‬
‫به انگلستان و سرزمین گال(ویلز) است؛ این‬
‫حقوق نه حقوق پادشاهی متحد انگلستان‬
‫است نه حقوق برتانیای کبیر؛ زیرا ایرلند‬
‫شمالی‪ ،‬اسکاتلند‪ ،‬جزایر مانش و جزایر من‬
‫تابع حقوق انگلیس نیستند‪ .‬در واقع حقوق‬
‫انگلیس از مقام باالی در خانواده کامن ال‬
‫برخوردار است‪.‬‬
‫تاریخ حقوق انگلیس‬
‫‪‬جهت مطالعه حقوق انگلیس‪ ،‬بیش از حقوق فرانسه؛‬
‫شناخت تاریخی ضروری است‪.‬‬
‫‪‬حقوق انگلیس به طور مستقل گسترش یافته و فقط به‬
‫طور محدود تحت تأثیر برخورد با حقوق اروپایی بری‬
‫واقع شده است‪.‬‬
‫‪‬حقوق انگلیس برخالف حقوق اروپایی بری را‬
‫کوچک شمرده و باور دارد که قانون نویسی موجب قطع‬
‫رابطه با سنت می گردد و لذا تداوم تاریخی حقوق خود‬
‫را بزرگ می کند‪.‬‬
‫در تاریخ حقوق انگلیس چهار‬
‫دوره اصلی می باشد‬
‫‪ -1‬دوره انگلو ساکسون‬
‫‪ -2‬تشکیل کامن ال (‪)1485-1066‬‬
‫‪ -3‬رقابت با انصاف (‪)1832 -1485‬‬
‫‪ -4‬دوره جدید‬
‫دوره انگلوساکسون‬
‫‪‬قوانین بربر‪:‬‬
‫‪‬سال ‪1066‬م که در آن انگلیسی ها تحت اثر نورمان ها در‬
‫آمد در تاریخ انگلستان و اروپا یک تاریخ اساسی است‪.‬‬
‫‪‬دوره پیش از این تاریخ در انگلستان دوره حقوق‬
‫انگلوساکسون نامیده می شود‪.‬‬
‫‪‬برای تاریخ نویسان انگلیسی‪ ،‬تاریخ حقوق در دوره آغاز‬
‫می شود که سلطه رومی از میان رفته‪ ،‬قبایل مختلف‬
‫ژرمنی‪ -‬ساکسون ها‪ ،‬انگل ها‪ ،‬ژوت ها کشور را میان هم‬
‫تقسیم کردند‪.‬‬
‫‪‬دوره حقوق انگلوساکسون با وجود که حدود‬
‫‪ 5‬قرن طول کشید ولی به خوبی شناخته نشده‬
‫است‪.‬‬
‫‪‬پس از گرویدن انگلستان به مسیحیت‪ ،‬در این‬
‫کشور مثل کشورهای اروپایی بری‪ ،‬قوانین‬
‫نوشته شدند ولی برخالف سایر قوانین بربر‬
‫که به زبان التین بودند این قوانین به زبان‬
‫انگلوساکسون نوشته شد‪.‬‬
‫مشخصات عمده حقوق انگلوساکسون‬
‫‪‬حق وق انگلوساکس ون تنه ا جنب ه ه ای‬
‫بسیار محدودی از روابط اجتماعی را که‬
‫موض وع حق وق ب ه مفه وم کن ونی اس ت‬
‫تنظیم می کرد‪.‬‬
‫‪‬اصل شخصی بودن قوانین که در فرانسه‬
‫دیده می شد‪ ،‬جایش را به اصل سرزمینی‬
‫بودن قوانین دادند‪.‬‬
‫دوره تشکیل کامن ال‬
‫( ‪)1485 - 1066‬‬
‫پیروزی نورمانها‬
‫(‪)1066‬‬

‫‪‬پیروزی نورمانها خود به خود وضع را دگر‬


‫گون نکرد‪.‬‬
‫‪‬گیوم فاتح ادعا می کرد که به عنوان وارث‬
‫ادوارد خستو بر انگلستان حکم می راند؛ نه به‬
‫عنوان حق پیروزی‪.‬‬
‫‪‬گیوم صریحا اعالن کرد که قدرت اجرایی‬
‫حقوق انگلوساکسون محفوظ است‪.‬‬
‫اهمیت پیروزی نورمانها‬
‫‪‬پیروزی نورمانها یک واقعه ای مهم و‬
‫اساسی در تاریخ انگلستان محسوب می شود‬
‫زیرا‪:‬‬
‫‪‬قدرتی نیرومند‪ ،‬متمرکز و غنی از تجربه‬
‫اداری که در دوک نشین نورماندی آزمایش‬
‫شده بود به انگلستان آورده شد‪.‬‬
‫‪‬حکومت قبایلی پایان یافت و فئودالیته جانشین‬
‫تعریف کامن ال‬
‫‪‬کامن ال در آن زمان به زبان نورمانها‪،‬‬
‫کومون لی(‪ )Commune Ley‬نامیده می‬
‫شد‪ .‬این زبان حقوقی بود که تا قرن ‪17‬‬
‫حقوقدانان انگلیس استعمال می کردند‪.‬‬
‫‪‬در تعریف کامن ال می توان گفت که کامن‬
‫ال‪ ،‬در مقابل عرف های محلی‪ ،‬حقوقی‬
‫مشترک برای سراسر انگلستان بود‪.‬‬
‫‪‬با پیروزی نورمانها ویلیام اول اعالم‬
‫نمود که تما م اراضی و حقوق مرتبط‬
‫به آن‪ ،‬به شاه تعلق دارد که وی تالش‬
‫نکرد تا نظام حقوقی فئودالی را تغییر‬
‫داده و عرف های مورد نظر خود را‬
‫تحمیل نماید بلکه کوشید نظام اداری‬
‫منسجم و متمرکزی برای مدیریت‬
‫کشور ایجاد کند‪.‬‬
‫با توجه به عدم شناسایی تفکیک قوا‪ ،‬تمام‬
‫اختیارات اعم از وضع قانون‪ ،‬اجرای آن و‬
‫قضاوت به شاه تعلق داشت که شخصا یا از طریق‬
‫مشاوران خود باالی شورای سلطنتی اعمال می‬
‫کرد‪.‬‬
‫در قرن ‪ 12‬شورای سلطنتی به نهاد های فرعی‬
‫تقسیم شدند که از جمله آن ها محاکم سلطنتی‬
‫وستمنیستر بود که از طرف شاه‪ ،‬عدالت را در‬
‫خصوص مسایل مربوط به مالکیت زمین‪ ،‬جمع‬
‫‪‬گسترش قدرت شاه در حل و فصل عاوی منجر‬
‫به تشکیل سه محکمه در پهلوی محکمه محلی و‬
‫فئودالی از قبیل محکمه خزانه داری‪ ،‬محکمه‬
‫شاهی و محکمه عرایض عامه منجر شد‪.‬‬
‫‪‬در ابتدا قضات محاکم فئودالی سیار بودند که‬
‫عرفها و صدور احکام متفاوتی را مالحظه کردند‬
‫که باالخره تمایل پیدا کردند تا به عوض عرفها و‬
‫مقررات محلی مقررات واحدی را در سرتاسر‬
‫کشور اعمال کنند(کامن ال) و مقید باشند تا در‬
‫موارد مشابه از احکام قبل متابعت نمایند(رویه‬
‫رقابت با انصاف‬
‫( ‪)1832 - 1485‬‬
‫تحجر و رکود کامن ال و نیاز به اصالح‬
‫‪‬کامن ال بعد از گذر زمان در معرض دو‬
‫خطر خطر قرار گرفت‪:‬‬
‫ناتوانی در گسترش‪ ،‬با آزادی کافی‪ ،‬برای‬ ‫‪.1‬‬
‫رفع نیازهای زمان‪.‬‬
‫محافظه کاری و کهنه گرایی حقوق دانان‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫‪‬پس از توسعه قابل مالحظه کامن ال در قرن ‪،13‬‬
‫بعد از آن با ظهور محاکم رقیب انصاف؛ کامن ال‬
‫به رکود گرایید‪.‬‬
‫‪‬صدور آرای انصاف به دلیل پیچیدگی اصول‬
‫محاکمات کامن ال و فقدان انعطاف پذیری الزم‬
‫کامن ال در برقراری عدالت بودند‪ .‬زیرا‪:‬‬
‫‪‬اوال؛ آراء صادره از سوی کامن ال به امر پادشا‬
‫انجام می شد‪.‬‬
‫‪‬دوما؛ پادشا مظهر عدالت بودند‪.‬‬
‫‪‬در نتیجه مهر دار یا وزیر در بار به عنوان روحانی‬
‫مذهبی و هدایت کننده تقاضای دادخواهی را به اطالع‬
‫پادشاه می رساند که پادشاه هر آنچه را منصفانه‬
‫تشخیص می داد حل و فصل می کرد و بر اثر افزایش‬
‫تقاضاهای دادخواهی‪ ،‬پادشاه رسیدگی به دادخواهی را‬
‫به مهردار واگذار کردند‪.‬‬
‫‪‬در اواخر قرن ‪ 15‬محکمه خاصی تحت نظر کشیش‬
‫خاص پادشاه به عنوان محکمه انصاف ایجاد شد که‬
‫قضات این محکمه عمدتا روحانیون بودند که نسبت به‬
‫حقوق کلیسا و بعضا از حقوق روم آگاهی داشته ولی‬
‫نسبت به کامن ال اطالعی چندانی نداشتند‪.‬‬
‫‪‬کامن ال و انصاف به عنوان دو نظام‬
‫متعارض مطرح نشدند بلکه مکمل هم‬
‫مطرح شدند و مقررات انصاف به‬
‫عنوان تکمیل کننده مقررات کامن ال‬
‫بودن‪.‬‬
‫‪‬وجود انصاف در کنار کامن ال سبب‬
‫ایجاد رقابت در نظام کامن ال شدند و‬
‫افراد آزاد بودند که اختالف خود را نزد‬
‫سه مفهوم مرسوم کامن ال‬
‫‪‬در مفهوم اول نظام کامن ال به نظام‬
‫حقوقی گفته می شود که در انگلستان‬
‫رشد یافته و به دیگر کشورها سرایت‬
‫کرده است‪ .‬در این مفهوم در مقابل‬
‫نظام حقوق نوشته ای حقوق رومی‬
‫ژرمن استعمال می شود‪.‬‬
‫‪‬در مفهوم دوم به قوانین و مقررات گفته می‬
‫شود که از سوی محاکم اعم از محاکم کامن ال‬
‫و انصاف توسعه یافته است‪ .‬در این مفهوم در‬
‫مقابل اصطالح حقوق موضوعه بکار رفته‬
‫است‪.‬‬
‫‪‬در مفهوم سوم به آن دسته از قوانین و‬
‫مقرراتی اطالق می شود که در محاکم کامن ال‬
‫توسعه یافته است‪ .‬در این مفهوم در مقابل‬
‫قواعد انصاف قرار می گیرد‪.‬‬
‫دوره جدید‬
‫اصالحات قرن ‪19‬‬
‫‪‬در قرن ‪ 19‬تغییرات عمده در حقوق انگلیس‬
‫رونما می گردد که برعالوه ای گسترش افکار‬
‫دموکراتیک‪ ،‬گسترش بی سابقه قانون گذاری تحت‬
‫تأثیر اندیشه های بنتام صورت می گیرد‪.‬‬
‫‪‬تغییرات مهمی این عصر سبب اصالح تشکیالت‬
‫قضایی گردید و تفاوت های اساسی که بین انصاف‬
‫و کامن ال از نظر صالحیت بود از بین رفت‪.‬‬
‫‪‬بعد از اصالحات سال ‪ ،1881‬در رأس محاکم انگلستان‪،‬‬
‫الرد ها قرار گرفتند و محاکم به سه بخش تقسیم شدند که‬
‫عبارت از محکمه عالی عدالت‪ ،‬محکمه شاهی و محکمه‬
‫استیناف بودند‪.‬‬
‫‪‬جنبش قانون گذاری قرن ‪ 19‬در انگلستان سبب شد که‬
‫انگلستان با کشورهای رومن ژرمن نزدیک گردد که سه‬
‫عامل مهم آن عبارت بود از‪:‬‬
‫‪‬ضرورت تجارت و ایجاد قواعد بین المللی تجارت‬
‫‪ ‬روابط متنوع بین الدول‪.‬‬
‫‪‬داخل شدن انگلستان به بازار مشترک اروپا در سال‬
‫‪.1972‬‬
‫سیر تاریخی حقوق کامن ال در ایاالت‬
‫متحده آمریکا‬
‫‪‬سیستم حقوقی کامن ال در انگلستان تولد و در‬
‫آن جا انکشاف یافت اما محدود به آنجا نماند‬
‫بلکه به سایر جاها نیز انتشار یافت که دو‬
‫عامل ذیل در آن موثر بودند‪:‬‬
‫‪ -‬انگلستان یک کشور استعمار کننده بودند‪.‬‬
‫‪ -‬داشتن زبان مشترک بین انگلستان و سایر‬
‫کشورها‪.‬‬
‫‪‬سیستم حقوق کامن ال‪ ،‬بعد از قرن ‪ 17‬معموال به‬
‫تمام ممالک مستعمره آمریکا قابل اجرا بودند‪ .‬به‬
‫صورت اخص آن دساتیری مرعی االجرا بودند که‬
‫زمینه منافع و شرایط زندگی دولت حاکم و مسلط‬
‫را آماده می ساخت‪.‬‬
‫‪‬پذیرش کامن ال در مستعمرات آن با عالقه مندی‬
‫صورت نگرفتند‪ ،‬با وجود که حقوقدانانی وجود‬
‫نداشت و همچنان تالش در جهت تربیت آنها هم‬
‫صورت نمی گرفت‪ .‬زیرا‪:‬‬
‫‪‬سیستم حقوق کامن مطلقا وابسته به یک محکمه باستانی‬
‫و کهنه بود که نمایندگی از یک جامعه فئودالی می کرد‪.‬‬
‫‪‬از طرفی قبل از سیستم کامن‪ ،‬قواعد ابتدائی که مبتنی‬
‫بر کتاب مقدس تورات و انجیل بود اجرا می شد که‬
‫صالحیت تطبیق آن را قضات داشتند‪.‬‬
‫‪‬از این رو در قرن ‪ 17‬و ‪ 18‬باوجود که انگلستان خطر‬
‫و تهدیدی برای آزادی و منافع خود می دانست‪ .‬اختالف‬
‫بین مستعمره نشینان نیز وجود داشت که آهسته آهسته با‬
‫تدوین قوانین این اختالفات کاهش یافتند‪.‬‬
‫استقالل آمریکا‬
‫‪‬استقالل آمریکا در ‪1776‬م اعالم و در سال ‪1783‬م به‬
‫تصویب قطعی رسید‪ .‬استقالل آمریکا شرایط جدیدی در‬
‫نظام حقوقی شان ایجاد کرد زیرا‪:‬‬
‫‪ -‬بهتر شدن مناسبات آمریکا با فرانسه‬
‫‪ -‬اندیشه استقالل طلبی و جمهوری خواهی‬
‫‪ -‬عالقه مندی به حقوق فطری‬
‫‪‬موارد فوق سبب شد که قانون اساسی امریکا در ‪17‬‬
‫سپتامبر ‪1791‬م تصویب گردد‪.‬‬
‫پیروزی کامن ال در آمریکا‬
‫‪‬با وجود نزدیک شدن رابطه امریکا و فرانسٰه ‪ ،‬باز‬
‫امریکا به دالیل ذیل پیرو سیستم کامن ال باقی ماند‪:‬‬
‫‪ -1‬مشترک بودن زبان بین انگلیس و امریکا‪.‬‬
‫‪ -2‬آثار و نظریات اندیشمندان مثل کانت‪.‬‬
‫‪ -3‬نفوذ مکتب های حقوقی در تربیت حقوقدانان بر پایه‬
‫سیستم کامن ال‪.‬‬
‫‪ -4‬نقش حقوق انگلیس و پیشرفت آن در دو زمینه‬
‫اقتصادی و فرهنگی و عقب ماندگی دانشگاه ها و‬
‫دکتورین و غیرهْ‪.‬‬
‫‪‬در قرن ‪20‬م اندیشه در مورد قوانین‬
‫دگرگون شدند که حقوق دیگر وسیله‬
‫حل اختالفات به شمار نمی رفت بلکه‬
‫به عنوان وسیله برای ایجاد جامعه‬
‫جدید تبارز می کند‪.‬‬
‫‪‬حکومت مرکزی فدرال برعالوه‬
‫حکومت های ایالتی شکل می گیرد‪.‬‬
‫منابع حقوق کامن ال‬
‫‪‬حقوق انگلیس توسط محاکم وستمنیستر و‬
‫انصاف ایجاد شدند‪ .‬در رشد و تحول کامن‬
‫ال ریشه های کهن و سنت نقش بیشتر دارد؛‬
‫برخالف رومن که در آن دانشگاه ها و‬
‫دوکتورین نقش زیاد تری دارد‪.‬‬
‫‪‬منابع حقوق کامن ال عبارت است از‪:‬‬
‫رویه قضایی‪ ،‬قانون‪ ،‬عرف و عادات‪،‬‬
‫دوکتورین و عقل‪.‬‬
‫آرای قضایی‬
‫‪‬انگلیس تنها کشوری است که کلیه‬
‫مشخصات حقوق کامن ال را می توان در‬
‫آن مشاهده کرد‪.‬‬
‫‪‬رویه قضایی به عنوان منبع اصلی حقوق‬
‫انگلستان می باشد و برای معلومات در آن‬
‫مورد‪ ،‬شناخت سازمان قضایی انگلیس‬
‫الزم است‪.‬‬
‫‪‬سازمان قضایی انگلیس خیلی پیچیده بودند اما در سالهای‬
‫بعد تا حدودی ساده و عقالنی گردیدند‪.‬‬
‫‪‬مهمترین تقسیم بندی که در سیستم قضایی کامن ال وجود‬
‫دارد این است که تصنیف بین عدالت عالیه که توسط‬
‫محاکم عالی اعمال می گردد و عدالت دانیه که از محاکم‬
‫ابتدائیه یا سازمان قضائی حاصل می گردد‪ ،‬تقسیم شده‬
‫است‪.‬‬
‫‪‬برتری محاکم عالی نسبت به سایر در این است که‬
‫موضوعات عمده متوجه این محاکم می شدند و از طرفی‬
‫تصامیم شان منجر به ایجاد رویه قضایی می گردد‪.‬‬
‫‪‬حال در اینجا به تقسیم بندی محاکم پرداخته خواهد شد‪:‬‬
‫محکمه عالی قضایی‬
‫‪‬در تاریخ انگلستان محاکم زیادی از قبیل‬
‫محکمه ویستمنیستر‪ ،‬محاکم عرایض‬
‫عمومی‪ ،‬محکمه خزانه داری و محکمه‬
‫استیناف(مجری کامن ال) و محاکم مهره‬
‫داری(مجری انصاف)‪ .‬همچنین محاکم‬
‫زیادی از قبیل دریا ساالری‪ ،‬طالق‪،‬‬
‫وصیت و غیره بودند‪.‬‬
‫به اساس قوانین اساسی ‪ 1873‬و ‪ 1875‬همه‬
‫محاکم یاد شده را حذف و محکمه عالی‬
‫قضایی ایجاد شد‪ .‬محاکم عالی قضایی‬
‫متشکل از محکمه عدالت‪ ،‬محکمه سلطنتی‬
‫و محکمه انصاف بودند که در راس آن‬
‫استثناء کمیته استنافی مجلس اعیان وجود‬
‫داشت‪.‬‬
‫محاکم ابتدائیه(عادی)‬
‫‪‬همچنان در انگلستان انواع محاکم ابتدائی وجود دارد که‬
‫در ساحه حقوق مدنی مهمترین محاکم‪ ،‬محکمه های‬
‫بخش و حوزوی می باشد‪.‬‬
‫‪‬محاکم بخش با اعطای صالحیت وسیع از طرف قانون‪،‬‬
‫نقش اساسی در حل و فصل قضایا داشتند‪ .‬در قضایای‬
‫که ارزش آن کمتر از هزار لیره می باشد‪ ،‬قضیه محول‬
‫به محاکم بخش و حوزوی می شدند‪.‬‬
‫‪‬قضات محاکم ابتدائیه مثل قضات عالی از میان وکالی‬
‫مدافع با تجربه انتخاب می شدند‪.‬‬
‫‪‬در قضایای کوچک در قالب محاکم ابتدائیه‬
‫محکمه ماچستریت وجود داشتند که اعضای‬
‫آنها از میان افرادساده انتخاب می شدند که‬
‫مقام قاضی صلح به آنها واگذار شدند‪ .‬با‬
‫توجه به صالحیت محدود شان زیاد تر از‬
‫ششماه کسی را محکوم به زندان نمی‬
‫توانست‪ .‬این محکمه برعالوه به جرایم خرد‬
‫به کارهای مقدماتی جرم بزرگ و جمع‬
‫آوری دالیل و قرائن کافی نقش داشتند‪.‬‬
‫دعوی سازمانهای اداری‬
‫‪‬این نهاد برای حل و فصل مشکالت و‬
‫حل اختالفات ناشی از قوانین ایجاد شدند‪.‬‬
‫موضوعات که قبل از اینکه در محکمه‬
‫عالی مورد مناقشه قرار گیرد در این جا‬
‫ارجاع می گردید‪.‬‬
‫‪ ‬این گونه سازمانها در انگلستان در زمینه های‬
‫مختلفی وجود دارد‪:‬‬
‫‪‬در زمینه اقتصادی‬
‫‪‬در زمینه اراضی‬
‫‪‬در زمینه امور نظامی‬
‫‪‬پرسونل سازمان دعوی اداری ازمیان افراد مسلکی‬
‫انتخاب نمی شدند‪.‬‬
‫‪‬آرای این سازمان جزء رویه قضایی قرار نمی‬
‫گرفتند‪.‬‬
‫ویژگیهای قوه قضائیه در انگلستان‬
‫‪‬برخالف نظام حقوقی رومن ژرمن‪ ،‬قوه قضائیه انگلیس از‬
‫نظر اهمیت کمتر از قوه مجریه و مقننه نیست‪.‬‬
‫‪‬محاکم عالی اعتبار خاص دارد‪ ،‬زیرا کامن ال و انصاف قبل از‬
‫همه چیز در تاریخ مدیون آن ها است‪.‬‬
‫‪‬نقش محاکم در برقراری و تآمین ازادی موثر بوده است‪.‬‬
‫‪‬این اصل که کلیه تصامیم قضایی زیر نظر و کنترول محاکم‬
‫عالی هست در انگلستان مورد پذیرش هست‪.‬‬
‫‪‬محکمه عالی عدالت و محکمه سلطنتی در رسیدگی به کلیه‬
‫دعواها اختیار مطلق دارد که خود آن ها مورد رسیدگی قرار‬
‫دهد یا به محاکم تالی ارجاع دهد‪.‬‬
‫رویه قضایی و نیروی الزامی آن‬
‫‪‬در سیستم رومن ژرمن رویه قضایی نقش‬
‫ثانوی را نسبت به قانون دارد‪ .‬در قوانین‬
‫ژوستینین آمده بود (( محکمه باید مبتنی‬
‫بر قانون باشد نه وقایع دعوی)) و‬
‫تصمیمات قضایی در این سیستم دارای‬
‫نیروی الزامی نمی باشد و حتی محاکم‬
‫ابتدائیه ملزم به اطاعت از محاکم عالی‬
‫نیست‪.‬‬
‫‪‬اما در سیستم کامن ال هرگز از حقوق روم‬
‫پیروی صورت نگرفته است‪ ،‬بلکه ساخته‬
‫آرای قضایی می باشد‪.‬‬
‫‪‬نقش رویه قضایی در کامن ال برعالوه ی‬
‫اجرای قواعد حقوقی‪ ،‬در استخراج و تعیین‬
‫قواعد حقوقی نیز نقش دارد‪.‬‬
‫‪‬الزامی بودن و احترام به رویه قضایی در‬
‫سیستم کامن ال به عنوان یک اصل پذیرفته‬
‫شده است‪.‬‬
‫‪‬قاعده سابقه در سیستم کامن ال‬
‫عبارت است از اینکه تصمیم یک‬
‫محکمه‪ ،‬محاکم پائین و خود آن‬
‫محاکم را مکلف می نماید که در‬
‫موارد مشابهه‪ ،‬از قاعده قبلی پیروی‬
‫نموده و هر تصمیم قضایی می تواند‬
‫به تنهایی یک سابقه را تشکیل دهد‪.‬‬
‫پیروی از قاعده سابقه طبق پنج قاعده زیر صورت می گیرد‬
‫‪‬قاعده اول‪ :‬تصمیمات صادره از مجلس لرد ها سابقه‬
‫الزامی برای تمام محاکم انگلیس حتی برای خود‬
‫مجلس الرد ها ایجاد می کند‪.‬‬
‫‪‬قاعده دوم‪ :‬تصمیمات متحده در محاکم استیناف سابقه‬
‫الزامی بریا تمام محاکم انگلیس و حتی خود محکمه‬
‫استیناف ایجاد می نماید به استثنای مجلس لردها‪.‬‬
‫‪‬قاعده سوم‪ :‬تصمیمات قضائی یکی از شعبات محکمه‬
‫عالی در لندن سابقه الزامی برای محاکم عالی در‬
‫خارج از لندن سابقه الزامی برای محاکم استیناف و‬
‫مجلس لرد ها نمی باشد‪.‬‬
‫‪‬قاعده چهارم‪ :‬آرای صادره توسط قضات‬
‫محاکم عالی در خارج از لندن سابقه الزامی‬
‫ایجاد نمی کند‪.‬‬
‫‪‬قاعده پنجم‪ :‬تصمیمات قضایی از نظر‬
‫اصول حقوقی ایجاد سابقه نمی کند ولی با‬
‫وجود این هم در حقوق انگلیس از اعتبار و‬
‫ارزش فوق العاده برخوردار است و در‬
‫ارائه راه حل هیا مسائل حکمی غالبا قابل‬
‫استفاده می باشد‪.‬‬
‫قانون‬
‫‪‬قانون به عنوان منبع دوم در سیستم‬
‫کامن ال می باشد‪.‬‬
‫‪‬قانون به معنی خاص عبارت از‬
‫مصوبه پارلمان و آیین نامه های متنوعی‬
‫که مقامات اجرایی جهت اجرای قانون‬
‫صادر نموده است می باشد‪.‬‬
‫‪‬قانون به مفهوم کالسیک آن در سیستم کامن ال‬
‫به مفهوم عام بکار برده شده است که منظور از‬
‫آن قواعد است که از آرای قضایی ساخته شده‬
‫است‪.‬‬
‫‪ ‬به عبارت دیگر طبق این مفهوم تنها کار قانون‬
‫اصالح و تکمیل اصول می باشد و نباید اصول‬
‫حقوقی را از آن جستجو کرد بلکه تنها راه‬
‫حلهای را به دست آورد که اصول به دست آمده‬
‫از آرای قضایی را مشخص و روشن یا‬
‫‪‬قانون در تفکر سنتی انگلیس یک‬
‫عنصر بیگانه در نظام حقوقی شان‬
‫بودند و زمانی به جزء حقوق شان‬
‫پذیرفته می شد و اجرا می گردید که‬
‫محاکم شان اجرا و تفسیر می‬
‫نمودند‪.‬‬
‫مفهوم جدید قانون در کامن ال‬
‫‪‬از جنگ جهانی دوم به بعد جنبش‬
‫وسیع قانونگذاری در انگلستان آغاز‬
‫یافت که با توجه به سیاست ارشادی‪،‬‬
‫قوانین زیادی وضع شدند و حقوق‬
‫قبلی را دگرگون کردند که هدف این‬
‫قوانین ایجاد جامعه نوین بودند‪.‬‬
‫‪‬امروزه نقش قانون در انگلستان کمتر از نقش‬
‫رویه قضایی نیست ولی باز هم بنا به دوعلت هنوز‬
‫هم سیستم انگلستان ازنوع قضایی می باشد‪:‬‬
‫‪ -1‬هنوز رویه قضایی راهنمایی و رهبری‬
‫گسترش حقوق را در برخی از بخشها به عهده‬
‫دارد‪.‬‬
‫‪ -2‬حقوقدانان انگلیس به حکومت رویه قضایی‬
‫طی قرنها عادت کرده اند که تا کنون نتوانسته اند‬
‫از قید این سنت رها نماید‪.‬‬
‫شیوه ارجاع به قانون‬
‫‪‬ارجاع به قوانین انگلیس بدون ذکر تاریخ دقیق‬
‫آنها و با عنوانی کوتاه که در ماده ای از قانون‬
‫پیش بینی شده است صورت می گیرد‪.‬‬
‫‪‬قوانین مهم و اسناد و مدارک پارلمانی به‬
‫صورت بروشور های جداگانه از دفتر انتشارات‬
‫سلطنتی در لندن انتشار می یابند و در انگلیس‬
‫روزنامه رسمی وجود ندارد‪.‬‬
‫عرف و عادات‬
‫‪‬اهمیت عرف کمتر از رویه قضایی و قانون می‬
‫باشد‪ .‬زیرا حقوق انگلیس مبتنی بر عرف نیست‪.‬‬
‫‪‬عرف عمومی باستان کشور پادشاهی انگلستان که‬
‫کامن ال از لحاظ نظری مبتنی آن است فقط یک‬
‫چیزی فرضی است‪ .‬هرچند کامن ال برخی قواعد‬
‫خود را از عرفهای محلی متنوع که سابقا اجرا می‬
‫شد‪ ،‬اقتباس کرده ولی در روند تشکیل کامن ال فراهم‬
‫آوردن یک حقوق قضایی براساس عقل بوده است‪.‬‬
‫‪‬در انگلستان به عرفی منحیث منبع‬
‫حقوق وقاعده الزامی مورد احترام‬
‫است که جنبه ای باستانی داشته‬
‫باشد‪.‬‬
‫‪‬باستانی بودن عرف از تاریخ‬
‫اعتبار آن که پیش از سال ‪1189‬‬
‫باشد‪ ،‬اعتبار دارد‪.‬‬
‫‪‬دوکتورین‪:‬‬
‫‪‬دوکتورین چهارمین منبع حقوق در نظام‬
‫کامن ال است‪ .‬حقوق پیروی کامن ال نسبت به‬
‫حقوق پیروی رومن ژرمن کمتر مدیون‬
‫صاحبنظران است بلکه بیشتر مدیون قضات‬
‫می باشد‪ .‬زیرا حقوق انگلستان‪ ،‬حقوق ساخته‬
‫پوهنتون ها و مبتنی بر اصول نیست بکله‬
‫ساخته متخصصان‪ ،‬قضات واهل عمل است‪.‬‬
‫‪‬در انگلستان دعوی مقدم بر حقوق است‪ .‬بناء‬
‫اهمیت دوکتورین کمتر از اروپای بری می باشد‪.‬‬
‫‪‬نباید فراموش کرد که در بین کشورها باز بعضی‬
‫از آثار علمای حقوق نوشته شده اند که از اعتبار‬
‫خوبی برخوردار اند‪.‬‬
‫‪‬تعلیمات حقوقی به دوشیوه ای تیوری و عملی‬
‫صورت می گیرد که شیوه تجربی تعلیم در انگلیس‬
‫و شیوه تیوری آن در فرانسه صورت می گیرد‪.‬‬
‫ساخت حقوق انگلیس‬
‫‪‬از آنجایی که رویه قضایی به عنوان منبع‬
‫درجه نخست حقوق کامن ال قرار دارد‪،‬‬
‫ساختار حقوق انگلیس را متفاوت از سایر‬
‫نظامها قرار داده است‪.‬‬
‫‪‬اختالف بین حقوق رومن ژرمن و کامن ال‬
‫در گذشته دور زیاد جدی نبود ولی امروزه‬
‫زیاد تر برجسته شده است‪.‬‬
‫‪ ‬زیرا‪:‬‬
‫‪‬در گذشته ها عقیده بر این بود که‬
‫میتوان حقوق را به عنوان مجموعه‬
‫ای از معیارها و قواعد تحلیل کرد‪.‬‬
‫‪‬اما امروزه حقوق عبارت است از‬
‫تقسیمات پذیرفته شده در آن‪ ،‬مفاهیم‬
‫بکار رفته در آن ‪ ،‬نوعی قاعده حقوق‬
‫که مبنای قواعد قرار می گیرد و ‪...‬‬
‫تقسیمات و مفاهیم‬
‫‪‬از این نظر در دو مورد تفاوت دیده می‬
‫شود‪:‬‬
‫‪ -1‬تفاوت در تقسیم بندی حقوق‪ :‬در‬
‫حقوق فرانسه تقسیم حقوق به عمومی و‬
‫خصوصی یک امر طبیعی محسوب می‬
‫گردد و حال آنکه این تقسیم بندی در‬
‫کامن ال نیست‪.‬‬
‫‪ -2‬تفاوت در مفاهیم‪ :‬مفاهیمی از‬
‫قبیل والیت پدری‪ ،‬حق انتفاع‪،‬‬
‫تدلیس‪ ،‬قوه قاهره و غیره در نظام‬
‫حقوقی فرانسه مرسوم است و لی‬
‫به جای این مفاهیم در کامن ال‬
‫مفاهیم از قبیل تراست‪ ،‬من انکار و‬
‫غیره دیده می شود‪.‬‬
‫قاعده حقوقی‬
‫‪‬از آنجایی که حقوق انگلیس محصول آرای‬
‫قضایی می باشد‪ ،‬قاعده حقوقی نیز متفاوت‬
‫از قاعده حقوقی در نظام رومن ژرمن است‬
‫زیرا قاعده حقوقی در کامن ال دارای کلیت‬
‫کمتری در مقایسه با قاعده حقوق رومن‬
‫ژرمن است‪ .‬چنانچه تفکیک بین قواعد امری‬
‫و تکمیلی در رومن ژرمن ابتدایی ولی در‬
‫کامن ال دیده نمی شود‪.‬‬
‫تقسیمات و مفاهیم در سیستم کامن‬
‫ال‬
‫‪‬در گذشته های دور کمتر نیاز مند تقسیمات‬
‫و مفاهیم حقوق بوده است‪ ،‬اما امروزه به‬
‫اساس پیچیدگی مسایل‪ ،‬به تخصص حقوق‬
‫دانان زیاد تر نیاز مند ی دیده می شود‪.‬‬
‫اهمیت تقسیمات حقوقی‬
‫‪‬اولین بار که حقوق دانان در هنگام‬
‫مطرح شدن یک موضوع حقوقی از‬
‫خود می پرسند این است که آن مسئله‬
‫مربوط به کدام مقوله و رشته حقوقی‬
‫است‪ ،‬که این امر نشان دهنده اهمیت‬
‫تقسیمات حقوقی می باشد‪.‬‬
‫مفاهیم حقوقی‬
‫‪‬کامن و انصاف‬
‫‪‬تراست‬
‫‪‬اصول محاکمات و قواعد ماهوی‬
‫‪‬کامن و انصاف‪:‬‬
‫‪‬در سیستم رومن ژرمن مقدماتی ترین تقسیم‬
‫بندی به حقوق عمومی و خصوصی است‪ .‬اما‬
‫درکامن این تقسیم بندی وجود ندارد و حتی آنرا‬
‫مردود می شمارد‪ .‬زیرا مظهر این تفکر که‬
‫دولت و اداره نباید تابع حقوق باشد در بین آنها‬
‫مروج است‪.‬‬
‫‪‬اما تقسیم حقوق انگلیس به کامن و انصاف‬
‫صورت گرفته است‪.‬‬
‫‪‬انصاف‪ :‬مجموعه راه حل های است که‬
‫اصوال در قرن های ‪ 15‬و ‪ 16‬به وسیله‬
‫محاکم مهرداری سلطنتی برای تکمیل و‬
‫اصالح نظام کامن ال ارائه شدند‪.‬‬
‫‪‬کامن ال‪ :‬یا کامن لی در مقابل عرفهای‬
‫محلی‪ ،‬حقوق بود مشترک برای سراسر‬
‫انگلستان‪ .‬که این حقوق تا سال ‪1066‬‬
‫وجود نداشت‪.‬‬
‫‪‬تراست‪:‬‬
‫‪‬در گذشته ها عقیده بر این بود که‬
‫میتوان حقوق را به عنوان مجموعه‬
‫ای از معیارها و قواعد تحلیل کرد‪.‬‬
‫‪‬اما امروزه حقوق عبارت است از‬
‫تقسیمات پذیرفته شده در آن‪ ،‬مفاهیم‬
‫بکار رفته در آن ‪ ،‬نوعی قاعده حقوق‬
‫که مبنای قواعد قرار می گیرد و ‪...‬‬

You might also like