Presentation

You might also like

Download as pptx, pdf, or txt
Download as pptx, pdf, or txt
You are on page 1of 5

‫سید امیر رضا موسوی پور‬

‫تاریخ امامت‬
‫استاد لواسانی‬
‫موضوع ارائه‪ :‬برخورد امیر المومنین (ع)‬
‫با رشوه اشعث بن غیس‬
‫حضرت علي(ع) با «اشعث بن قیس» که قصد رشوه دادن به‬
‫حضرت را داشت چه برخوردی نمودند؟‬

‫اشعث بن قيس» منافق‪ ،‬عامل بسيارى از مفاسد و اختالفات در دوران كوتاه«‬


‫خالفت حضرت علي(عليه السالم) بود‪ .‬ظاهرًا اشعث با كسى اختالفى داشت‪ ،‬و‬
‫پرونده اين اختالف نزد حضرت علي(ع) بود‪ ،‬و قرار بود روز بعد در مورد آن‬
‫قضاوت كند‪ .‬حضرت مى فرمايد‪ :‬از سرگذشت عقيل شگفت آورتر داستان كسى است‬
‫كه نيمه شب ظرفى سرپوشيده پر از حلواى خوش طعم و لذيذ به درب خانه ما آورد؛‬
‫ولى اين حلوا معجونى بود كه من از آن متنّفر شدم‪ .‬گويا آن را با آب دهان مار‪ ،‬يا‬
‫استفراغش خمير كرده بودند! لذا نگاه تندى به او افكندم و گفتم‪ :‬آيا اين كاسه حلوا‬
‫رشوه است؟ يا صدقه؟ يا زكات؟ علي‪ ،‬نه اهل رشوه است تا به سبب رشوه بر خالف‬
‫‪.‬حّق قضاوت كند و نه اهل صدقه و زكات‪ ،‬كه اينها بر بنى هاشم حرام است‬
‫اشعث كه از اين برخورد قاطع و تند امير زمامداران‪ ،‬دست و پاى خود را‬
‫گم كرده بود‪ ،‬گفت‪ :‬نه‪ ،‬هيچ كدام نيست؛ بلكه هديه است! هر مسلمانى حّق‬
‫دارد به مسلمان ديگر هديه دهد‪ .‬حضرت كه چهره هزار رنگ اشعث را‬
‫مى شناخت و به نّيت واقعى او واقف گشته بود‪ ،‬فرمود‪ :‬اشعث! آيا ديوانه‬
‫شده اى؟! يا عقلت را از دست داده اى؟! يا هذيان مى گويى؟! تو نيمه شب‬
‫با اين كاسه حلوا مى خواهى علي را بفريبى و او را به ظلم دعوت كنى تا‬
‫فردا به نفع تو حكم دهد! اشعث تو مرا با خود مقايسه كرده اى! بگذار تا‬
‫خود را بشناسانم‪ :‬اشعث اين حلوا كه سهل است چون اين حلوايى كه من‬
‫ديدم‪ ،‬گويا با آب دهان مار مخلوط گشته [اگر چه ظاهرى زيبا دارد؛ ولى‬
‫باطنش بسيار كثيف است] به خدا قسم اگر آسمان هاى هفتگانه را به علي‬
‫‪.‬دهند تا بر مورچه اى ظلم كند‪ ،‬چنين نخواهد كرد‬
‫حضرت پس از بيان اين داستاِن عجيب‪ ،‬جمله اى بسيار زيبا و سرشار از عدالت مى‬
‫گويد كه جز امام علي(عليه السالم) كسى نمى تواند بر زبان آورد‪ ،‬و شايسته است‬
‫اين جمالت با آب طال نوشته و در تمام ادارات در مقابل چشمان مسئوالن نصب‬
‫شود‪ .‬فرمود‪َ« :‬و ِهللا َلْو ُأْع ِط يُت اَأْلَقاِليَم الَّسْبَعَة ِبَم ا َتْح َت َأْفاَل ِكَها َع َلى َأْن َأْع ِص َي َهللا ِفي‬
‫َنْم َلٍة َأْس ُلُبَها ُج ْلَب َش ِع يَرٍة َم ا َفَعْلُتُه‪َ ،‬و ِإَّن ُد ْنَياُك ْم ِع ْنِد ي َأَلْه َو ُن ِم ْن َو َر َقٍة ِفي َفِم َج َر اَد ٍة‬
‫َتْقَض ُم َها»؛ (به خداوند سوگند! اگر اقليم هاى هفتگانه با آنچه در زير آسمانهاست‬
‫[همه جهان هستى] را به من بدهند كه خداوند را با گرفتن پوست جويى از دهان‬
‫مورچه اى نافرمانى كنم‪ ،‬هرگز چنين نخواهم كرد! [چرا كه] دنياى شما‪ ،‬از برگ‬
‫‪.‬جويده اى كه در دهان ملخى باشد نزد من خوارتر و بى ارزش تر است)‬
‫پایان‬

You might also like