Download as pptx, pdf, or txt
Download as pptx, pdf, or txt
You are on page 1of 15

‫مضمون‪ :‬نظام سیاسی اسالم‬

‫استاد‪ :‬جاسر احمد‬


‫جلسه سوم‬
‫درس دوم‪ :‬تاریخ افکار سیاسی‬
‫تاریخ افکار سیاسی به مطالعه و تحلیل افکار سیاسی ملت ها در بسترۀ تاریخ می پردازد‪.‬‬
‫اینکه ملت ها در طول تاریخ چه نگاهی به شکل گیری و ترکیب قدرت عمومی (دولت) داشتند!‬
‫روابط دولت را با مردم چگونه می پنداشتند؟ حقوق و آزادی های طرفین را چگونه تعریف می‬
‫کنند؟ پرسش های است که در تاریخ افکار سیاسی مطالعه می شود‪.‬‬
‫در این درس به مهم ترین افکار سیاسی بطور مختصر اشاره صورت می گیرد‪ ,‬تا محصل قبل از‬
‫اینکه راجع به نظام سیاسی اسالم مطالعه نماید‪ ,‬تصویر کلی از افکار مطرح در این حوزه آگاهی‬
‫داشته باشد‪.‬‬
‫نخست تاریخ افکار سیاسی نزد غیر مسلمانان مطالعه می گردد (مبحث اول) سپس روی تاریخ‬
‫افکار سیاسی نزد مسلمانان بحث صورت می گیرد (مبحث دوم)‪.‬‬
‫مبحث اول‪ :‬تاریخ افکار سیاسی نزد غیر مسلمانان‬

‫غربی ها و پیروان فکری آنها تاریخ افکار سیاسی را از دیدگاه خود مورد مطالعه قرار داده‪,‬‬
‫و آغاز تاریخ افکار سیاسی را از عصر یونان قدیم( سقراط ت‪ 399 :‬قبل از میالد)‪ ,‬افالطون‬
‫(ت‪ 347 :‬قبل از میالد)‪ ,‬و ارسطو (ت‪ 322 :‬قبل از میالد) شمرده و باالخره تاریخ افکار‬
‫سیاسی قرون وسطی و تاریخ افکار سیاسی معاصر اروپا را مورد مطالعه قرار میدهند و‬
‫تمامی واقعیت های سیاسی را تنها در یک بخش جهان (اروپا) مطالعه میکنند‪ ,‬زیرا آنان‬
‫تاریخ افکار سیاسی خود را مطالعه می کنند و در هنگام بحث از تاریخ افکار سیاسی نگاهی‬
‫به تاریخ افکار سیاسی اسالم ندارند و متأسفانه عده ای از مسلمان های نا آگاه هم به پیروی‬
‫از غربی ها تاریخ افکار سیاسی را منحصر به غرب میدانند‪.‬‬
‫ادامه‪...‬‬
‫در اینجا روی برخی از مهمترین افکار مطرح نزد فالسفۀ غرب بحث صورت می گیرد که‬
‫شامل نکات ذیل می گردد‪:‬‬
‫حالت فطری‪ ,‬نظریۀ قدرت‪ ,‬نظریۀ پدر ساالری‪ ،‬نظریۀ قرارداد اجتماعی‪ ,‬نظریۀ حکومت‬
‫دینی‪.‬‬
‫گفتار اول‪ :‬حالت فطری (حالت طبیعی)‬
‫مراد از حالت طبیعی یا فطری در فکر سیاسی غرب حالت بشر قبل از تشکل دولت و به وجود‬
‫آمدن قوانین است‪ ,‬بسیاری از دانشمندان غربی (از جمله توماس هوبز) چنین حدس می زنند که‬
‫در آغاز تاریخ بشریت قدرت عمومی یا دولت وجود نداشت‪ ,‬و نه قوانینی وجود داشت که زندگی‬
‫بشر را تنظیم نماید‪ ,‬بنابرین اکثریت آنها به این فرضیه باور دارند که بشر زندگی اش را در زمین‬
‫بدون علم و دانش آغاز کرد‪ ,‬و تمام داشته های وی محصول تجربۀ ذاتی وی می باشد‪ ,‬و فقط با‬
‫اتکا به عقل و فهم خود تشخیص می داد که حق و مکلفیت چیست و چگونه باید آنرا عملی نماید‪,‬‬
‫به باور هوبز در این مرحله هیچ حد و مرزی برای صالحیت های افراد وجود نداشت‪ ,‬به تعبیر‬
‫دیگر بشر اولی نه پوشیدن را یاد داشت‪ ,‬نه پختن را نه حق را می دانست و نه باطل را‪ ,‬و آنها‬
‫مانند سایر زنده جان ها بخاطر رفع نیاز های شان تالش می ورزیدند با این تفاوت که با استفاده از‬
‫قوۀ عاقلۀ خود‪ ,‬و از طریق اختراع وسایل و اسباب همواره در انکشاف و پیشرفت قرار داشتند‬
‫ادامه‪...‬‬
‫بنابرین در آغاز از طریق شکار و جمع میوه های درختانی که به شکل طبیعی روئیده امرار‬
‫معاش می نمودند‪ ,‬و این مرحله از زندگی بشر را به نام (عصر شکار) یاد می کنند‪ ,‬سپس انسان‬
‫کشت و زراعت و اهلی کردن حیوانات را یاد گرفت و از این رو به اهمیت زمین در رفع نیاز‬
‫های شان متوجه شدند و این عصر را به نام (عصر زراعت) یاد می کنند‪ ,‬لذا از زندگی خانه به‬
‫دوش و منتقل (کوچی گری) به مسکن گزینی تمایل پیدا کردند و این طریق ده ها و شهر ها به‬
‫وجود آمد‪.‬‬
‫اینجا بود که مفهوم ملکیت به عنوان اختصاص برخی از اشیا به ویژه زمین به اشخاص خاص‬
‫مطرح شد‪ ,‬و از طرف دیگر نیاز به کارگران که در زمین کار کنند ظاهر شد امری که در‬
‫ظهور (عصر بردگی) نقش داشت‪ ,‬آهسته آهسته به سبب تراکم نفوس در ده و شهر و پیچدگی‬
‫روابط انسان ها با همدیگر در داخل شهر‪ ,‬و همچنان انکشاف افکار سیاسی‪ ,‬ضرورت به تشکل‬
‫قدرت عمومی یا دولت که عدالت را میان مردم تامین نماید احساس شد‪ ,‬و به اینگونه دولت ها به‬
‫گفتار دوم‪ :‬نظریۀ قدرت‬
‫اتکا به قدرت و یا انتقام فردی‪ ,‬از دید تعداد زیادی از دانشمندان غربی یکی از ویژگی های‬
‫زندگی ابتدای انسان شمرده می شود‪ ,‬چون در آن زمان تامین نیاز های بشر چه شکار بود‪ ,‬و یا‬
‫جمع مال یا زراعت همه و همه با استفاده از قوت‪ ,‬و قدرت صورت می گرفت‪ ,‬و کسی که از‬
‫قدرت الزم بهرمند نبود از دید آنها می مرد‪ ,‬از جانب دیگر اتکا به قدرت یگانه راه ضبط‬
‫اجتماعی و یا ایجاد نظم در جامعه بود‪ .‬بنابرین هر که فکر می کرد دیگری حقش را نقض نموده‬
‫است‪ ,‬با استفاده از قدرت و قوت خود به استیفای حق خود اقدام می ورزید؛ چون قدرت عمومی‬
‫و یا دولت وجود نداشت که به آن شکایت صورت گیرد‪ .‬در نتیجۀ توسل به زور و قوت جنگ‬
‫های بی شمار بین فامیل ها صورت می گرفت و سبب خسارت بزرگ مالی و جانی بین طرفین‬
‫می شد‪ ,‬این امر سبب شد تا بشر در قسمت کاهش اضرار استفاده از قدرت فکر کنند و افکار‬
‫مختلفی ظهور نمود مانند مصالحه‪ ,‬پرداخت دیت‪ ,‬تسلیم مجرم به خانواده مجنی علیه تا به تنهایی‬
‫جزای جرم خود را ببیند‪.‬‬
‫گفتار سوم‪ :‬نظریۀ پدر ساالری‬

‫از دی‪v‬د جامع‪v‬ه شناس‪v‬ان غ‪v‬ربی انکش‪v‬اف زن‪v‬دگی بش‪v‬ر از ح‪v‬الت ط‪v‬بیعی ب‪v‬ه تش‪v‬کل دولته‪v‬ا زود‬
‫ص‪v‬ورت نگرفت‪v‬ه بلک‪v‬ه ب‪v‬ه ش‪v‬کل ت‪v‬دریجی و ب‪v‬ا م‪v‬رور از مراح‪v‬ل مختل‪v‬ف ب‪v‬ه وج‪v‬ود آم‪v‬د ک‪v‬ه یکی از‬
‫این مراح‪v‬ل را ب‪v‬ه ن‪v‬ام پ‪v‬در س‪v‬االری ی‪v‬ا خ‪v‬انواده س‪v‬االری» ی‪v‬اد می ش‪v‬ود‪ .‬دانش‪v‬مندان غ‪v‬ربی ح‪v‬دس‬
‫می زنن‪v‬د ک‪v‬ه قب‪v‬ل از تش‪v‬کل دولته‪v‬ا‪ ،‬انس‪v‬انها ب‪v‬ا خاص‪v‬یت م‪v‬دنی ب‪v‬ودنی ک‪v‬ه دارن‪v‬د ب‪v‬ه زن‪v‬دگی ب‪v‬ا همی‬
‫تمای‪v‬ل پی‪v‬دا کردن‪v‬د و نخس‪v‬تین جامع‪v‬ه ب‪v‬دائی ب‪v‬ه ش‪v‬کل خ‪v‬انواده ش‪v‬کل گ‪v‬رفت‪ .‬در این نظ‪v‬ام ب‪v‬زرگ‬
‫خ‪v‬انواده ک‪v‬ه پ‪v‬در اس‪v‬ت هم‪v‬ه ک‪v‬اره اس‪v‬ت ب‪v‬ه ح‪v‬ل و فص‪v‬ل نزاع‪v‬ات و ت‪v‬أمین ع‪v‬دالت در داخ‪v‬ل خ‪v‬انواده‬
‫اق‪v‬دام می ورزی‪v‬د و خ‪v‬انواده را در بین س‪v‬ایر خانوادهه‪v‬ا تمثی‪v‬ل میک‪v‬رد تم‪v‬ام اعض‪v‬ای خ‪v‬انواده ب‪v‬ه‬
‫حکم قراب‪v‬تی ک‪v‬ه ب‪v‬ا هم دارن‪v‬د از هم دیگ‪v‬ر دف‪v‬اع مینمودن‪v‬د و از حکم ب‪v‬زرگ خ‪v‬انواده اط‪v‬اعت‬
‫مطلق مینمودند این مرحله را به نام حاکمیت فامیل یاد می کنند‪.‬‬
‫گفتار چهارم‪ :‬نظریۀ قرارداد اجتماعی‬
‫مهمترین نظریه یی که از سوی دانشمندان غربی در قسمت تفسیر شکل گیری دولت و مشروعیت‬
‫دخالت آن در زندگی افراد به منظور تامین نظم عمومی و عدالت اجتماعی مطرح شده است‪ ,‬نظریۀ‬
‫قرارداد اجتماعی است‪ ,‬این دیدگاه هرچند در تمدن های مختلف به شکلی از اشکال مطرح شده است‪,‬‬
‫اما به گونۀ همه جانبه بعد از عصر رنسانس در غرب از سوی فالسفه چون ژان ژاک روسو در‬
‫کتابش (قرارداد اجتماعی) توماس هوبز‪ ,‬جان لوک‪ ,‬کانت و غیره مورد بحث قرار گرفت‪.‬‬
‫نظریۀ قرارداد اجتماعی به این معنی است که افراد به شکل ضمنی یا صریح می پذیرند که از بخشی‬
‫از حقوق و آزادی های طبیعی خویش به نفع یک قدرت عمومی (دولت) تنازل نمایند تا دولت متذکره‬
‫با استفاده از سلطه و قدرت عمومی بقیه حقوق آنها را مورد حمایت قرار دهد‪ .‬این پذیرش و رضایت‬
‫سکوتی یا صریح چون شکل جمعی را دارد به نام (عقد اجتماعی) یا (قرارداد اجتماعی) یاد شود‪.‬‬
‫ادامه‪...‬‬
‫به اساس این نظریه‪ ,‬قانون و دولت ها ساختۀ ارادۀ بشر هستند نه طبیعی‪ ,‬و مشروعیت دولت‬
‫ها نیز از همین قرارداد نشأت کرده است به حدی که اگر دولت در حمایت از حقوق مردم‬
‫(که هدف اساسی قرارداد اجتماعی است) عاجز گردد مردم نیز مکلف نیستند از چنین دولت‬
‫اطاعت نمایند بلکه حق دارند آنرا به حاکمیت سیاسی دیگری عوض نمایند‪.‬‬
‫گفتار پنجم‪ :‬نظریۀ حکومت دینی‬
‫حکومت دینی یا (ثیوکراتی) عبارت است از حکومت رجال الدین به اساس تفویض و حق‬
‫الهی که به آنها داده است‪ ,‬در این نوع حکومت تعدادی از افراد می پندارند که از سوی‬
‫پروردگار انتخاب شده اند تا باالی مردم حکومت نموده ارادۀ الهی را باالی آنان اجرا نمایند‪,‬‬
‫از اینرو ایشان خویش را نمایندگان خداوند می پندارند و هرگونه مخالفت با خویش را‬
‫مخالفت با ارادۀ پروردگار تلقی می کنند‪ ,‬بهترین مثال این نوع حکومت حاکمیت کلیسا بر‬
‫جهان غرب در جریان قرون وسطی است‪.‬‬
‫حاکمیت شریعت را نباید با حکومت دینی و یا حکومت کهنوتی و "ثیوکراتی" تشبیه نمود؛‬
‫حکومت اسالمی یک حکومت کامًال مدنی است‪ .‬حکومتی است مبتنی بر حاکمیت شریعت با‬
‫استفاده از ابزار بیعت (شبیه انتخابات)‪ ,‬شوری (شبیه پارلمان)‪ ,‬امر بالمعروف و نهی از‬
‫منکر (رقابت و نظارت)‪ ,‬استقاللیت قضاء و غیره‬
‫ادامه‪...‬‬
‫نظریه های حاکمیت شریعت‪ ,‬بیعت‪ ,‬شورا‪ ,‬امر بالمعروف و نهی از منکر‪ ,‬نفی شاهی‬
‫استقالل قضا‪ ,‬شرعی بودن مجازات ها و مالیات و غیره‪ ,‬از جمله قواعد نظام حکم در اسالم‪,‬‬
‫از مترقی ترین نظریه های نظام حکم به شمار می رود‪ ,‬که در عصر پیامبر صلی هللا علیه‬
‫وسلم سایر جهان با آن بیگانه بود‪ ,‬رعایت این اصول در دولت مدینه منوره یکی از اسباب‬
‫انتشار سریع اسالم پنداشته می شود‪.‬‬
‫نظریۀ "حاکمیت شرع" حاکم و محکوم را تابع شرع میداند‪ ,‬و هیچ فردی را به عنوان رجل‬
‫دین خارج از دائره شرع (قانون) نمی گذارد؛ بنابرین حکومت اسالمی کامال یک حکومت‬
‫مترقی مدنی است‪ ,‬که شکل نمونه یی آن در عصر رسول هللا صلی هللا علیه وسلم‪ ,‬و تا حد و‬
‫جای بسیار زیادی در عصر خلفای راشدین ظاهر بود‪.‬‬
‫ادامه‪...‬‬
‫حاکمیت شرع‪ ,‬محدودیت صالحیت قوه های دولت اسالمی را نیز به دنبال داشت‪ .‬اولین‬
‫خلیفۀ مسلمان ها حضرت ابو بکر صدیق رضی هللا عنه در نخستین خطبۀ خود این امر را‬
‫کامال روشن ساخت‪" :‬ای مردم‪ ,‬مرا مسؤول شما مقرر نموده اند‪ ,‬این به این معنی نیست که‬
‫بهترین شما ام‪ ,‬اگر کار نیک انجام دادم مرا یاری کنید‪ ,‬اگر عمل بد انجام دادم مرا راست‬
‫کنید‪ ,‬صداقت امانت است‪ ,‬دروغگویی خیانت‪ .‬ضعیف شما نزد من قوی است تا حقش را‬
‫برایش برسانم ان شاء هللا‪ ,‬قوی شما نزدم ضعیف است تا حق مردم را از او بگیرم‪ ...‬از من‬
‫فرمانبرداری کنید تا زمانی من از پروردگار و رسول هللا صلی هللا علیه وسلم اطاعت و‬
‫فرمانبرداری میکنم‪ ,‬هر گاه من از آنها سرکشی نمودم طاعت من باالی شما الزم نیست‪."...‬‬
‫ادامه‪...‬‬
‫این سخنان تیوری حاکمیت شریعت را به نمایش می گذارد‪.‬‬
‫در حک‪v‬ومت اس‪v‬المی رئیس جمه‪v‬ور واجب االح‪v‬ترام و غ‪v‬یر مس‪v‬ؤول نیس‪v‬ت‪ ,‬بلک‪v‬ه در قب‪v‬ال رعیت‬
‫خ‪v‬ود مس‪v‬ؤول اس‪v‬ت‪ ,‬طوریک‪v‬ه رس‪v‬ول هللا ص‪v‬لی هللا علی‪v‬ه وس‪v‬لم میفرمای‪v‬د‪" :‬کلکم راع وکلکم‬
‫مس‪v‬ؤول عن رعیت‪v‬ه"‪ .‬ترجم‪v‬ه‪ :‬تم‪v‬ام ش‪v‬ما دارای رعیت هس‪v‬تید‪ ,‬و در قب‪v‬ال رعیت ت‪v‬ان مس‪v‬ؤول و‬
‫پاسخگو هستید"‪.‬‬
‫پایان جلسه‪..‬‬

You might also like