Download as pptx, pdf, or txt
Download as pptx, pdf, or txt
You are on page 1of 30

‫موسسه تحصیالت عالی فانوس‬

‫دانشکده ی ژورنالیزم و ارتباطات‬

‫آیین نگارش‬

‫تهيه و ترتيب‪ :‬روح هللا وهاب‬


‫چرا باید اصول نگارش را بیآموزیم؟‬

‫به هیچ کس نمی توان گفت که تو همانطور سخن بگو که من می گویم ‪.‬‬ ‫•‬
‫هیچ کس راضی نیست که از طرز و روش خط و قلمش به آسانی دست بردار شود‪ .‬مگر بزرگان و‬ ‫•‬
‫مسؤالن ادب و فرهنگ مسؤلیت دارندتا در اصالح اجتماع بشری مسووالنه فعالیت نمایند‪.‬‬

‫همچنان مسؤلیت وزارت معارف و وزارت تحصیالت عالی است که در بخش نصاب و تعلیمات شان‬ ‫•‬
‫بیشتر متوجه باشند‪.‬‬
‫آیین نگارش‬

‫آیین نگارش‪ ،‬اصول و قواعد استاندارد و تعیین شده ای است که از آنها برای تصحیح و بهبود انواع‬ ‫•‬
‫متون استفاده می شود‪.‬‬
‫آیین نگارش فارسی ‪ ،‬مراحل و اصول مشخصی دارد که با توجه به نوع متن متفاوت است‪ .‬به عنوان‬ ‫•‬
‫مثال‪ ،‬نوع ادبیات و نثری که برای متون ادبی و مکاتبات و اسناد رسمی و یا متون سیاسی مورد‬
‫استفاده قرار می گیرد‪ ،‬با هم تفاوت دارد‪.‬‬
‫اصول و قواعدی نیز در تمام متون مشترک است‪ .‬این اصول مواردی مانند جمله بندی صحیح‪،‬‬ ‫•‬
‫تطابق فعل با فاعل ‪ ،‬استفاده از نشانه گذاری های صحیح‪ ،‬رعایت ترتیب اجزای جمله‪ ،‬نحوه ارتباط‬
‫جمالت و سلیس و روان نوشتن جمالت است‪.‬‬
‫قواعد نگارش زبان فارسی‬

‫در همه انواع مقاالت و نوشته هایی که به زبان فارسی هستند ‪ ،‬قواعد نگارش زبان فارسی باید رعایت‬ ‫•‬
‫شود تا ارزش ادبی و علمی نوشته ارتقا پیدا کند‪ .‬برخی از این قواعد و قوانین نگارش زبان فارسی‬
‫عبارتند از ‪:‬‬

‫"ها "‪ ،‬پسوند فارسی بوده و در قواعد اتصال پسوند باید به صورت جدا نوشته شود‬

‫پسوند "تر"و "ترین"‪ ،‬همیشه و در همه حاالت جدا نوشته می‌شوند مگر در سه مورد‪ :‬بهتر‪ ،‬کهتر و‬
‫مهتر‪.‬‬

‫معموال ‪ ،‬پیشوند "هم" متصل نوشته می‌شود‪ ،‬مگر در صورتی‌ که شکل نوشتاری آن زیبا نباشد مانند‬
‫همراه‪ ،‬همدل‪ ،‬همدم‪ ،‬هم‌صحبت‪،‬‬
‫قواعد نگارش زبان فارسی‬

‫بهتر است که ‪ ،‬کلمات "چنان‌چه" و "چنان‌که" به صورت جدا نوشته شوند‬ ‫•‬
‫عالمات ویرگول‪ ،‬به معنی "مکث میانه" است که بعد از گفتن منظور نویسنده و در پایان جمله‬ ‫•‬
‫استفاده می شود‬
‫•‬
‫عالمت سؤال ‪ ،‬زمانی استفاده میشود که سوالی بپرسیم و جواب آن را بدانیم‬

‫در صورتی که "به"‪ ،‬حرف اضافه باشد‪ ،‬همیشه به صورت جدا نوشته میشود‬ ‫•‬
‫در صورتی که "به"‪ ،‬صفت یا پیشوند فعل ساز باشد‪ ،‬به صورت متصل نوشته میشود مانند بهوش‪،‬‬
‫بخرد‪ ،‬بنام‪.‬‬
‫‪:‬مصادری که در عرصه ی نگارش تاثیر گزار اند‬

‫روزنامه ها‪ ،‬هفته نامه ها‪ ،‬ماهنامه ها‪ ،‬فصلنامه ها‪ ،‬به ویژه نشریه های ادبی و متوالیان و‬ ‫‪)1‬‬
‫راهگشایان دیگر هستند که به جای ‍‍‍ اضافه نويسي و اضافه گویی باید به درست نویسی و زیبا‬
‫نویسی روی آورند‪.‬‬

‫مکتوب هایی که از وزارتخانه ها صادر می گردند و آگهی های رسانه ها و دیوارها باید با وحدت‬ ‫‪)2‬‬
‫روش و یگانه اندیشی و هرج و مرج در خط و زبان را از میان خواهند برداشت‪.‬‬

‫از واژه های درست و ادبی بیشتر استفاده شود مثل‪ :‬آیین بجای آئین‪ /‬آیینه بجای آئینه‪.....‬‬
‫ادامه‬
‫ه نر گفتن و نوشتن را هرکس نداند و رمز و راز سخنوری را هرکس نشناسد‪ /‬گفتار و نگارش‬ ‫•‬
‫(درست نگاری) می خواهد‬

‫‪‬با دریغ بسیار باید گفت رسانه ها که خود باید در این عرصه اول باشند‪ .‬امروز رسانه ها‪ /‬دانشگاه‬
‫ها که مسؤل تغیر مثبت استند امروز به بیراهه روان استند‪.‬‬

‫‪‬بعد ازینکه با عالمت ها در نگارش آشنا شدیم باید واحدهای نوشتاری را عمال کار کنیم‪.‬‬
‫گپ نخست‬

‫در ساحه ی کار نوسیندگی و ژورنالیزم‪ ،‬دانشمندان و پیشآهنگان رشته های مربوط‪ ،‬توانمندی هایی‬ ‫•‬
‫را وضع و انکشاف بخشیده اند تا نیازمندان در پرتو آن اهداف خود را رسالتمندانه به سر رسانند‪.‬‬
‫آیین نگارش و ویراستاری‬

‫ویراستاری نیز مانند کار نگارش متن‪ ،‬یک کار حرفه ای محسوب می شود و در صورتی که به‬ ‫•‬
‫درستی و با دقت اجرا نشود‪ ،‬مشکالتی را برای نویسنده و ویراستار به وجود می آورد‪.‬‬
‫در بحث ایین نگارش و ویراستاری نیز‪ ،‬باید قواعدی را رعایت کرد تا هم متن نهایی گویای منظور‬ ‫•‬
‫نویسنده باشد و هم مشکل نگارشی به حداقل برسد‪ .‬قواعدی که باید هنگام ویراستاری رعایت شوند‬
‫عبارتند از ‪:‬‬
‫ویرایش باید به گونه ای باشد که‪ ،‬سبک نویسنده حفظ شود‬ ‫•‬
‫ویراستار باید در مواقع ضروری‪ ،‬حتما در مور محتوای متن با نویسنده گفت و گو کند‬ ‫•‬
‫آیین نگارش و ویراستاری‬

‫ویراستار باید پیش از شروع کار ‪ ،‬در مورد موضوع متن مطالعه داشته باشد‪.‬‬ ‫•‬
‫ویراستار باید‪ ،‬معنی عباراتی که از نظر او نامفهوم است را از نویسنده سوال کند‪.‬‬ ‫•‬
‫ویراستار باید غلط های امالیی‪ ،‬دستوریی و فاصله بین اجزا زبان را تصحیح کند‪.‬‬ ‫•‬
‫ویراستار باید متن را به گونه ای ساده کند که مفهوم آن به راحتی منتقل شود‪.‬‬ ‫•‬
‫سبک های نگارش فارسی‬

‫نثر مرسل یا ساده‪ ،‬روان ‪ ،‬ساده و بدون پیچیدگی است‪ .‬جمالت این سبک‪ ،‬کوتاه و متعادل بوده و‬ ‫•‬
‫نشان دهنده توانایی زیاد نویسنده است‪ .‬غالبا‪ ،‬اثاری که به این سبک نگارش می شوند‪ ،‬لطافت و‬
‫زیبایی مالیمی دارند که از جمله آنها میتوان به تاریخ بیهقی*‪ ،‬سفرنامه ناصرخسرو* و اسرار‬
‫التوحید* اشاره کرد‪.‬‬
‫نثر مسجع یا آهنگین‪ ،‬نثری که در پایان جمالت و عبارات آن‪ ،‬سجع وجود دارد؛ به این معنی که‪،‬‬ ‫•‬
‫کلمات از نظر وزن و یا حروف‪ ،‬مشابه یکدیگر هستند‪ .‬این نثر‪ ،‬بالفاصله بعد از نثر ساده به وجو‬
‫آمده و از ادبیات عرب تاثیر گرفته و بر زیبایی کالمی متن می افزاید‪ .‬گلستان سعدی*‪ ،‬کلیله و دمنه*‬
‫و مقامات حمیدی* از جمله آثاری هستند که دارای نثر مسجع یا آهنگین هستند‪.‬‬
‫چگونگی قطع و وصل کلمه ها‬

‫استن ـ هستن‬ ‫•‬


‫اگر چه بسیاری معتقدند که بین «استن» و «هستن» تفاوت وجود ندارد و می توان مشتقات این‬ ‫•‬
‫مصدرها را به جای هم به کار برد؛ واقعّیت این است که هر یک از این مصدرها‪ ،‬کارکردهای‬
‫خاّص خود را دارند‪.‬‬
‫«هستن»‪ ،‬داللت بر وجود داشتن می کند و بیان کننده ي نوعی تأکید است؛ مثًال وقتی می گوییم « در‬ ‫•‬
‫خانه غذا هست»‪ ،‬به شکلی تأکید می کنیم که نیازی به خریدن غذا از بیرون نیست‪.‬‬
‫در حالی که‪« ،‬استن» بین مسند و مسندالیه رابطه برقرار می کند؛ مثًال‪« ،‬هوا سرد است»‪.‬‬ ‫•‬
‫چگونگی قطع و وصل کلمه ها‬

‫به همین عّلت‪ ،‬توصیه می شود که هر کدام از این فعلها در جای خود و به شکل درست‪ ،‬به کار برده‬ ‫•‬
‫شوند‪.‬‬
‫اگر چه به کار بردن آنها به جای یکدیگر هم غلط نیست‪ .‬در قدیم‪ ،‬بعضی نویسندگان حرف اّو ل کلمه‬ ‫•‬
‫ي «است» را حذف می کردند‪ .‬اّم ا در ادبیات امروز و بخصوص در مکاتبات‪ ،‬حذف «الف» از کلمه‬
‫ي «است» جایز نیست؛ زیرا براساس اصل «حّد و استقالل کلمه»‪« ،‬است» کلمه ي مستقّلی است و‬
‫نباید یک حرف آن حذف شود؛ مگر در موارد زیر که اصل آسان خوانی خدشه دار می شود‪:‬‬
‫هرگاه کلمه ي قبل از «است» به مصّو ت بلند «ا» ختم شده باشد‪.‬‬ ‫•‬
‫مثال‪ :‬گویاست‪ ،‬بیناست ‪ -‬گویا است‪ ،‬بینا است‬
‫چگونگی قطع و وصل کلمه ها‬

‫هر گاه کلمه ي قبل از «است» به مصّو ت بلند «او» ختم شده باشد‪.‬‬ ‫•‬
‫مثال‪ :‬خوشروست ‪ -‬خوشرو است‬ ‫•‬
‫در مورد مصّو ت «ای» وضعیت متفاوت است‪.‬‬ ‫•‬
‫اگر کلمه ي قبل از «است» به مصّو ت «ای» ختم شود‪ ،‬در مواردی مجاز به حذف «الف» از کلمه‬ ‫•‬
‫ي «راست» هستیم؛ مثل «کی ‪ +‬است» که می شود کیست یا «چی ‪ +‬است» که می شود چیست یا‬
‫«نی ‪ +‬است» که می شود نیست‪.‬‬
‫اّم ا در بیشتر موارد‪ ،‬الف کلمه ي «است» حذف نمی شود؛ زیرا خواندن کلمه مشکل می شود؛‬ ‫•‬
‫مثال‪:‬این مشتی است نمونه ي خروار ‪ /‬این مشتیست نمونه خروار‪.‬‬
‫چگونگی قطع و وصل کلمه ها‬

‫«است» به کلمه ي قبل و بعد مّتصل نوشته نمی شود‪.‬‬ ‫•‬


‫• بنویسیم‪ :‬قّصه این است که‬
‫• ننویسیم‪ :‬قّصه اینست که‬
‫• بنویسیم‪ :‬ماجرا آن است که‬
‫• ننویسیم‪ :‬ماجرا آنست که‬
‫• بنویسیم‪ :‬آن است که‬
‫• ننویسیم‪ :‬آنستکه‬
‫چگونگی قطع و وصل کلمه ها‬

‫«به » به صورت حرف اضافه‪ ،‬که بین دو کلمه‪ ،‬بیان نسبت می کند‪ ،‬همیشه جدا از کلمه ي بعد‬ ‫•‬
‫نوشته می شود؛ مانند به نام‪ ،‬به موجب‪ ،‬به شرح زیر‪.‬‬
‫استثنا‪ :‬در کلمه های‪ ،‬بدو‪ ،‬بدین حرف «ب» را می توان مّتصل به کلمه نوشت؛ ولـی نـکته اینـجاست‬ ‫•‬
‫که کـاربرد این ترکیب ها در زبان فارسی امروز زیاد نیست و به جای آنها می توان از‪ ،‬به آنها ‪ ،‬به‬
‫او‪ ،‬و به این استفاده کرد‪.‬‬
‫«ب» قبل از فعل امر و «ب» زینت‪ ،‬همیشه به فعل می چسبد؛ مثال‪ :‬برو‪ ،‬بخور‪ ،‬ببخشید‪.‬‬ ‫•‬
‫یاد آوری های مهم ‪ :‬اگر فعلی با «الف» شروع شود‪ ،‬هنگام اّتصال «ب» به آن ‪«،‬الف» تبدیل به‬ ‫•‬
‫«ی» می شود‪ .‬مثل‪ :‬بیفزای ‪ ،‬بیفتاد ‪ /‬بیافزای ‪ ،‬بیافتاد‬
‫چگونگی قطع و وصل کلمه ها‬

‫هرگاه «که» و «چه» با سایر کلمه ها ترکیب شوند و ترکیب های مستقّلی به وجود آورند‪ ،‬طبق قاعده‬ ‫•‬
‫ي کلمه های مرّک ب‪ ،‬پیوسته نوشته می شوند؛‬
‫مثال ‪ :‬اینکه‪ ،‬آنکه‪ ،‬چگونه‪ ،‬بلکه‪ ،‬چنانچه‪ ،‬چرا‪ ،‬چقدر‪.‬‬ ‫•‬
‫یاد آوری‪« :‬چه» به عنوان پسوند تصغیر‪ ،‬همیشه به کلمه ي قبل از خود می چسبد‪ .‬مثال‪ :‬باغچه‪،‬‬ ‫•‬
‫درختچه‪ ،‬قالیچه‪.‬‬
‫حرف «را» همواره جدا از کلمه ي قبل از خود نوشته می شود؛غیر از دو کلمه ي «چرا» و «مرا‪».‬‬ ‫•‬
‫«می» و «همی» همواره جدا از فعل نوشته می شوند‪.‬‬ ‫•‬
‫مثال‪ :‬می گویم ‪ ،‬می آمد‪ /‬میگویم ‪ ،‬میامد ‪ -‬همی گفت ‪ ،‬همی رفت ‪ /‬همیگفت ‪ ،‬همیرفت‬ ‫•‬
‫چگونگی قطع و وصل کلمه ها‬

‫«ها» به اسامی خاص فارسـی و کلمـه هـای بیگانـه (غیـر از عربـی) نمی چسبـد و جدا نـوشته می‬ ‫•‬
‫شود‪ :‬سناییجها‪،‬تروریست ها‬
‫«ها» جدا از کلمه هایی که به های غیر ملفوظ ختم می شوند‪ ،‬نوشته می شود؛ مثل خانه ها‪ ،‬جامه ها‪.‬‬ ‫•‬
‫«ها» جدا از کلمه هایی که در گیومه قرار گرفته باشند نوشته می شود‪ .‬مثل ما «مسلمان» ها‪ ،‬این‬ ‫•‬
‫«افغانی» ها‪.‬‬
‫چگونگی قطع و وصل کلمه ها‬

‫«هم» «هم» پیشوند اشتراک‪ ،‬به کلمه ي بعد از خود می پیوندد‪:‬‬ ‫•‬
‫همسایه ‪/‬هم سایه‪ ،‬همسر ‪ /‬هم سر‪ ،‬هماهنگ ‪ /‬هم آهنگ‪ ،‬همشیره‪ /‬هم شیره‬ ‫•‬
‫موارد زیر‪ ،‬استثنا است‪ - :‬چنانچه «هم» به حالت تأکید مطرح شود‪ ،‬جدا نوشته می شود؛‬ ‫•‬
‫مثال‪ :‬من هم درس فرانسوی را دوست دارم و هم زبان انگلیسی را‪.‬‬ ‫•‬
‫همان طورکه گفته شد‪ ،‬اگر «هم» به معنی «نیز» و در واقع «قید» باشد‪ ،‬جدا از کلمه ي بعد نوشته‬ ‫•‬
‫می شود‪.‬‬
‫وقتی که «هم» قبل از کلمه ای بیاید که با حرف «میم» شروع شود‪ ،‬برای رعایت اصل آسان‬ ‫•‬
‫خوانی‪« ،‬هم» جدا و بدون فاصله با کلمه ي بعدی نوشته می شود‪:‬‬
‫مثل‪ :‬هم مسلک ‪ /‬هممسلک‬ ‫•‬
‫کاربرد (ی) نکره‬

‫وقتی به یک اسم (ی) بچسبد و معنی اش را مجهول کند‪ ،‬به آن (ی) نکره گفته می شود‪.‬‬ ‫•‬
‫دختر = دختری (تو نمی دانی کدام دختر مقصد من است ‪ ،‬معنی اش مجهول است )‬
‫یا هم می گوییم‪ :‬درختی دیدم‪.‬‬
‫یای نکره در واقع همان حرف ( ی ) است که به آخر هر اسمی می تواند اضافه شود و آن اسم را‬ ‫•‬
‫مجهول کند ‪.‬‬
‫مثل ‪ :‬کتاب ‪ +‬یای نکره ( ی ) = کتابی‬
‫یعنی ما نمی دانیم کدام کتاب‬
‫کاربرد (ی) نکره‬

‫اسم نکره‪:‬‬ ‫•‬


‫اسم نکره یا ناشناخته اسمی است که در نزد مخاطب مبهم و نا معین باشد مانند‪ :‬زنانی‪ ،‬روزی‪،‬‬
‫مردانی و یک روزی‪.‬‬
‫از نشانه های نکره می توان به “ی” و “یک” و صفات مبهمی از قبیل‪ :‬چند‪ ،‬فالن‪ ،‬هر‪ ،‬چنین و چنان‬ ‫•‬
‫اشاره کرد‪،‬‬
‫مثال‪ :‬چه مردی‪ ،‬هیچ زنی‪ ،‬فالن فیلم‪ ،‬یک روزگاری‪ ،‬هر شبی و…‪..‬‬ ‫•‬
‫کاربرد (ی) نکره‬

‫در صورتی که کلمه با (ه) غیر ملفوظ ختم شده باشد‪ ،‬برای اینکه آن کلمه را نکره بسازیم از الف و‬ ‫•‬
‫ی استفاده می کنیم‪.‬‬
‫مثال‪ :‬کوزه‪ -‬کوزه ای ‪ ،‬کتابچه – کتابچه ای‬ ‫•‬
‫در صورتی که کلمه با حرف ساکن ختم شده باشد‪ ،‬برای اینکه آن کلمه را نکرده بسازیم کافی است تا‬ ‫•‬
‫تنها (ی) اضافه کنیم‪.‬‬
‫مثال‪ :‬فلم – فلمی ‪ ،‬گیالس ‪ -‬گیالسی‬ ‫•‬
‫کابرد «ی» اضافت‬
‫ی اضافت به طور معمول میان کلمه ها آمده و کلمه اولی را که با ه غیر ملفوظ ختم شده باشد با کلمه‬ ‫•‬
‫بعدی ارتباط می دهد‪.‬‬
‫•‬
‫مثال‪ :‬کتابچه ی احمد‬
‫• باغچه ی سیب‬
‫• دانشکده ی ژورنالیزم‬
‫• پسر بچه ی با هوش‬
‫• نکته‪ :‬در زبان فارسی برای جلوگیری استفاده از تنوین زبان عربی ترجیه داده می شود تا از «ی»‬
‫اضافت استفاده شود‪.‬‬
‫قانونیت کار نویسنده ی وسایل ارتباط همگانی به‬
‫صورت عموم روی سه اصل استوار است‬

‫‪ -1‬وظیفه‬ ‫•‬
‫‪ -2‬جهان بینی او چیست؟‬ ‫•‬
‫‪( -3‬پرنیسپ) او چه را تصویر و تحلیل می کند و باکدام وسایل آنرا به عمل می آورد؟‬ ‫•‬
‫اصل های باالیی را روزنامه نگاران در رابطه به ساحه ی مشخص کار خود مورد تطبیق قرار می‬ ‫•‬
‫دهند‪.‬‬
‫آنانیکه فقط در ساحه ی عرضه و انتقال مطالب خبری مصروف اند اصل های مذکور را به گونه‬ ‫•‬
‫ای به کار می بندند‪ ،‬که با کار بست آن کار سازنده ای انجام می شود‪.‬‬
‫‪...‬ادامه‬

‫اشخاصی که کار آنها در بخش های ادبی و طنزی وسایل ارتباط همگانی اختصاص دارند‪ ،‬روش‬ ‫•‬
‫هایی را استفاده می کنند که متکی به آن‪ ،‬با موثرترین کیفیت پیام شان را آذین می بندند و اثرهای‬
‫نابی را عرضه خاطر گیرندگان مینمایند‪.‬‬
‫ساحه ی نسبتًا مهمتر دیگر اینکه‪ ،‬نوشته های ژورنالسیتی معموال تحلیلی‪ ،‬فکری و اندیشه یی می‬ ‫•‬
‫باشد که در آن عمدتًا فکر نویسنده‪ ،‬استدالل منطقی و تحلیل علمی عرضه میگردد‪.‬‬
‫نویسنده ی این ساحه اهداف خود را در قالب مطالب تحلیلی چون مقاله‪ ،‬سرمقاله‪ ،‬تبصره‪ ،‬نامه ی‬ ‫•‬
‫وارده تقریظ و شاید هم قالبهای دیگری بیان می دارد‪.‬‬
‫دانشمندان مطالب صفحه و یا صفحات سرمقاله را از لحاظ‬
‫‪:‬وظیفه و جهان بینی نویسنده به سه گروه تقسیم کرده اند‬

‫(‪ )1‬نظر مدیر و موظفان روزنامه که معموًال در سرمقاله ویا سرمقاله ها ابزار‬ ‫•‬
‫میشود‪.‬‬
‫(‪ )2‬نظر متخصص شامل کارمندان داخلی و متخصصان خارج روزنامه عمومًا‬ ‫•‬
‫در مقاله ها و تبصره ها بیان میگردد‪.‬‬
‫•‬
‫(‪ )3‬نظر مردم ویا گیرنده گان معموًال در برنامه ها وارده انعکاس داده میشود‪.‬‬

‫عالوه به مطالب مذکور دست اندر کاران به مقصد تنوع بخشی این‬ ‫نوت‪:‬‬
‫صفحات‪ ،‬مطالب دیگری را مانند؛ افکار بزرگان نکته ها را هم در خالی گاه ها‬
‫این صفحات جا میدهند‪.‬‬
‫مطالب تحلیلی عمومًا‬

‫فکر سازاند‪.‬‬ ‫•‬


‫مردم را رهنمایی می نمایند‪.‬‬ ‫•‬
‫ذهنیت و افکار عمومی را انکشاف میدهند‪.‬‬ ‫•‬
‫مطالب تحلیلی رابطه ژرف سیاسی و اجتماعی را با همه گیرنده گان آن میسر میسازد‪.‬‬ ‫•‬
‫بوسیله مطالب تحلیلی خواست ها و نیاز های مردم آشکار میگردد‪.‬‬ ‫•‬
‫مردم با همین مطالب ارتباطات خویش را میسر و مستحکم میسازند‪.‬‬ ‫•‬
‫ژورنالیزم به ویژه دانشمندان و دست اندرکارن ساحه علمی و درسی جهان خبرنگاری‬
‫‪:‬مطالب تحلیلی را زیر عنوان های‬

‫مقاله‬ ‫‪.1‬‬
‫سرمقاله‬ ‫‪.2‬‬
‫تبصره‬ ‫‪.3‬‬
‫تفسیر سیاسی‬ ‫‪.4‬‬
‫تحلیل خبرها‬ ‫‪.5‬‬
‫بررسی مطبوعات‬ ‫‪.6‬‬
‫نامه وارده‬ ‫‪.7‬‬
‫تقریظ‬ ‫‪.8‬‬
‫مطالعه و بررسی نموده اند‬
‫مطالب تحلیلی کدام ها اند؟‬

‫مطالب تحلیلی از جمله اجزای جدایی ناپذیر وضروری محتوای وسایل مطبوع وسایل برود کاستنگ‬ ‫•‬
‫به حساب میایند‪.‬‬
‫متن و محتوای یک وسیله ارتباط همه گانی هیچگاهی بدون موجودیت خبر کامل پنداشته نمیشود‪.‬‬ ‫•‬
‫محتوا و پیام وسایل ارتباط همه گانی بدون مطالب تحلیلی ناقص و نامکمل میباشد‪.‬‬ ‫•‬
‫‪...‬ادامه‬

‫خبر‪:‬‬
‫اطالع فراهم میکند‬ ‫•‬
‫تحلیل‪:‬‬ ‫•‬
‫تحلیلی با ژرف بنی و دقیق اندایشی خاص فکری‪ ،‬دید و قضاوت گیرنده گان پیام وسایل ارتباط همه‬ ‫•‬
‫گانی را توسعه می بخشد و مشی حرکت آنرا در پروسه سیاسی‪ ،‬اجتماعی و غیره تعینن میکند‪.‬‬
‫مطالب تحلیلی ارزشمندی و اهمیت خود را به صورت قطعی در پروسه کار خبرنگاری دارا میباشد‪.‬‬ ‫•‬

You might also like